|
نگاهی به وضعیت صنعت نشر هند که میهمان نمایشگاه کتاب تهران شده است
اهالی کتاب این میهمان ویژه است
گروه فرهنگ و هنر: هفته گذشته یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر ارشاد از میهمان ویژه شدن هند در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که قرار است 19 تا 29 اردیبهشت سال 1403 برگزار شود، خبر داد. جواهر لعل نهـرو، نخستوزیر هندوستان و علامه شبلی نعمانی درباره شباهتهای فرهنگی و تاریخی ایران و هند اینگونه گفتهاند: «در تاریخ سراسر جهان، 2 ملت ایران و هند به قدری به هم نزدیک بودهاند که نمیتوان در جای جای دنیا نشانی همانند این 2 تمدن کهن یافت». حتی در سالهای خیلی دور زبان رسمی هند بیش از 700 سال فارسی بوده است. بلرام شکلا، رایزن فرهنگی هند در ایران نیز گفته است در سیاست جدید تعلیم و تربیت هندوستان، زبان فارسی را به عنوان یکی از 9 زبان کلاسیک مصوب کردیم. این 2 کشور مشترکات فرهنگی و ادبی گستردهای دارند و اگر بستر اصلی آن یعنی ادبیات را در نظر بگیریم، حرکت فوقالعادهای ایجاد میکنند. زبان فارسی در هند از فهرست زبانهای خارجی هم، خارج شده است.
بیش از 9 هزار نشر و 21 هزار توزیعکننده و خردهفروش هندی در حوزه نشر و کتاب فعالیت میکنند و بر اساس گزارشها نیز در سال 2024 برآورده شده است که حجم اقتصادی صنعت نشر هند به بیش از 800 میلیارد روپیه معادل 570 هزار میلیارد تومان برسد. به طور میانگین هر هندی (جمعیت یک میلیارد و 400 میلیون) نزدیک به 400 هزار تومان و هر ایرانی (جمعیت 88 میلیون) نزدیک به 136 هزار تومان سرانه خرید از حوزه نشر دارند. نزدیک به 1.2 میلیون نفر در هند و بیش از 100 هزار نفر هم در ایران به طور مستقیم و غیرمستقیم در صنعت نشر مشغول هستند.
هند بر اساس گزارش «نیلسن» در سال 2016 ششمین کشور ناشر بزرگ در جهان و دومین ناشر انگلیسیزبان بعد از آمریکا بوده است. نظرسنجی نیلسن در میان مصرفکنندگان هم از فروش بیشتر کتابهای آموزشی خبر میداد و همین بخش هم 70 درصد بازار کتاب هند را تشکیل داده و به نوعی میگویند سنگر صنعت نشر هند است. از آن جهت که هندیها مصرفکننده زبان انگلیسی هستند؛ بهترین کتابهای دنیا در هند وجود دارد و اساسا هند بهترین بازار کتابهای انگلیسی به شمار میآید و مثل ایران یا خیلی از کشورهای دیگر که انگلیسی زبان اصلی خواندن در آن کشور به شمار نمیآید، ترجمه مورد توجه نیست. لذا بهترین کتابها، اولا بهروز و به سرعت وارد هند میشود و ثانیا خیلی بهندرت تبدیل به ترجمه میشود.
بازار هند میتواند برای آثار ایرانی از 2 جهت مورد توجه قرار بگیرد؛ در مرتبه اول کشور هند بازار یک میلیارد و 400 میلیونی دارد که حجم اقتصادیاش 47 برابر کشورمان است و اگر آثار ایرانی بنا به شباهت فرهنگی درصد کمی از این حجم را در این کشور به خود اختصاص دهد نیز موفقیت خوبی خواهد بود که این امر نیازمند فعالیت بیشتر رایزنهای فرهنگی است. در مرتبه دوم دیگر نیازی نیست آثار ایرانی به زبان هندی ترجمه شود، بلکه میتوان با یک تیر 2 نشان زد؛ یعنی آثار را به انگلیسی ترجمه کرده و علاوه بر صادرات ادبیات به کشور هند، میتوان از هند به عنوان پل ارتباطی با صنعت نشر جهان استفاده کرد.
در هند مجموعههایی وجود دارد که میتوانند کتاب ناشران ایرانی را با قیمت مناسب و سرعت زیاد منتقل کنند. ناشران ایرانی میتوانند کتاب خود را به هر زبانی خواستند منتشر و به هر کجای دنیا که خواستند ارسال کنند. به نظر میرسد این ۲ گزینه، یعنی صادرات کتاب به هند و ارسال کتاب از هند به نقاط دیگر دنیا بسیار ارزشمند است و حسن آن این میتواند باشد که دیگر نیاز نیست به سختی کتاب را وارد ایران و باز به سختی آن را از کشور خارج کنیم.
علیرضا سبحانینسب، مدیر انتشارات جمال که مدتی پیش در نمایشگاه بینالمللی دهلینو حضور پیدا کرده بود، وضعیت تولید کتاب در هند را اینگونه توصیف کرد: «ناشران ایرانی باید به این مساله توجه کنند که چاپ و صحافی کتاب در هند حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد به تناسب کتابها، ارزانتر تمام میشود، زیرا قیمتگذاری کتاب در هند معادل و حتی کمتر از قیمت کتاب در ایران است؛ البته ناشران ایرانی برای رسیدن به سود در بازار کتاب هند باید بتوانند کتاب را با هزینه کمتر در این کشور تولید کنند و علاوه بر این باید هزینه حملونقل را از اعتباری که به تولید اختصاص میدهند، کم کنند. در مجموع باید گفت تولید کتاب در هند توجیه اقتصادی دارد».
در پایان نیز باید گفت کشور هند در صنعت نشر بویژه در صادرات ادبیات به جهان میتواند تسهیلگر باشد اما در این بین باید استراتژی برای صادرات ادبیات نیز داشته باشیم. علاوه بر داشتن یک سیاست کلی در این حوزه باید ناشران و رایزنان فرهنگی هم نقش فعالتری ایفا کنند تا بتوانیم آثارمان را ابتدا در هند و در ادامه در جهان منتشر کنیم، کاری که در ادبیات کم شده است.
البته آثار ادبی ما غالبا به زبان کشورهای همسایه یعنی عربی، ترکی و گاهی هم اردو ترجمه میشوند اما با نگاه اقتصادی نبوده است. اگر شما در بازار کتابفروشان بغداد راه بروید، اثر ترجمهشدهای را بخواهید از آثار تألیفی پیدا کنید یافت نمیشود اما اشعار فروغ فرخزاد و احمد شاملو را در کتابفروشیهای خیابان المتنبی بغداد به راحتی میتوان خرید.
البته وضعیت صنعت نشر در هند با سایر میهمانهای ویژهای که به نمایشگاه دعوت شدهاند، یعنی کشورهایی چون افغانستان، تاجیکستان، چین و... برای همکاری و ایجاد پل جهانی برای نشر و ادبیات کشورمان بسیار متفاوت است و باید با کمترین اتلاف وقت بیشترین بهره را از این فرصت ببریم.
ارسال به دوستان
از زمان حمله اسرائیل به نوار غزه بیش از 100 هزار نفر از مردم غزه شهید و زخمی شدهاند
پیکره مظلومیت غزه
* ۵۴۲۴ دانشآموز فلسطینی به شهادت رسیده و ۹۱۹۳ تن هم مجروح شدهاند
گروه بینالملل: 148 روز از جنگ غزه میگذرد. از آغاز جنگ در هفتم اکتبر گذشته تاکنون 30228 نفر از مردم در غزه به شهادت رسیده و 71377 نفر هم زخمی شدهاند؛ اسرائیل جنایتهای زیادی در غزه انجام داده است.
جنگ علیه غزه وارد روز صدوچهلوهشتم شد و ارتش رژیم صهیونیستی همچنان در اوج وحشیگری به حملات و جنایات خود علیه غیرنظامیان فلسطینی در این منطقه ادامه میدهد. از آغاز جنگ در هفتم اکتبر گذشته تاکنون 30228 نفر به شهادت رسیده و 71377 نفر هم زخمی شدهاند. هنوز هزاران نفر هم مفقود و زیر آوار هستند و هر لحظه نیز بر حجم ویرانیها در نوار غزه افزوده میشود و مردم این منطقه با قحطی، گرسنگی و انواع بیماریها دست و پنجه نرم میکنند.
از سوی دیگر وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد تاکنون 13 کودک فلسطینی در بیمارستان کمال عدوان بر اثر سوءتغذیه و عدم درمان به شهادت رسیدهاند. بر اساس این گزارش، اشغالگران طی 24 ساعت اخیر موجب شهادت 92 نفر دیگر و مجروحیت 156 نفر شدند که اغلب آنها زن و کودکند. هنوز شمار زیادی از قربانیان زیر آوار هستند و به دلیل ممانعت اشغالگران، امکان رساندن بسیاری از مجروحان به بیمارستانهای نیمهفعال در غزه نیز وجود ندارد.
ارتش اسرائیل که از هفتم اکتبر گذشته حملات ویرانکنندهای را به نوار غزه آغاز کرده تاکنون علاوه بر شهادت رساندن 30 هزار نفر، زیرساختهای درمانی و آموزشی و عبادتگاهها را نیز نابود کرده است. اغلب مناطق نوار غزه در حال حاضر تحت محاصره قرار دارند و مردم غزه که به دنبال ویرانی خانههایشان در چادرها و برخی پناهگاههای نیمهخراب اسکان دارند، نیاز مبرمی به غذا و ملزومات پزشکی دارند.
سازمان ملل درباره وضعیت قحطی و گرسنگی مردم بویژه در شمال غزه هشدار داد و اعلام کرد با وجود آنکه میزان ورود کمکهای بشردوستانه به غزه در مقایسه با ماه ژانویه 50 درصد کاهش یافته است، رژیم اسرائیل اجازه ورود کمکها بویژه به بخش شمالی غزه را نمیدهد.
اشغالگران پنجشنبه گذشته به سمت هزاران شهروند فلسطینی شمال نوار غزه و به طور دقیق از شهرهای غزه، جبالیا و بیتحانون که در منطقه «شیخ عجلین» در غرب غزه منتظر رسیدن کامیونهای حامل کمکهای بشردوستانه بودند، شلیک کردند. ارتش رژیم صهیونیستی در توجیه این جنایت خود مدعی شد: صدها فلسطینی هنگام دریافت کمکها در شمال غزه به سربازان ما نزدیک شدند و نیروهای ما به سمت آنها تیراندازی کردند. سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اما کمی بعد شلیک به سوی فلسطینیان را تکذیب کرد. مقامهای رژیم صهیونیستی همچنین مدعی شدند بسیاری از آنها بر اثر ازدیاد جمعیت کشته یا توسط کامیونهای امداد زیر گرفته شدهاند.
در همین حال وزارت بهداشت غزه از افزایش شهدای کشتار خیابان الرشید به 112 نفر خبر داد و اعلام کرد احتمال افزایش تعداد شهدا وجود دارد. سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین در غزه پنجشنبه در گفتوگو با شبکه خبری الجزیره اعلام کرد: تعداد شهدای جنایت رژیم صهیونیستی در خیابان الرشید به 116 شهید و 800 زخمی افزایش یافت.
جنبش حماس پس از کشتار فجیع فلسطینیهایی که در خیابان الرشید در شمال نوار غزه در انتظار رسیدن کمکها بودند، از اتحادیه عرب و شورای امنیت خواست برای اتخاذ تصمیماتی که رژیم صهیونیستی را به متوقف کردن کشتار جمعی و پاکسازی نژادی در غزه ملزم کند، نشست فوری برگزار کنند. حماس رژیم صهیونیستی و جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا را مسؤول کامل این جنایت و تشدید نسلکشی و پاکسازی نژادی در حق ملت فلسطین دانست و از کشورهای عربی خواست از سکوت در برابر جنایاتی که در حق فلسطینیها میشود، دست برداشته و فورا قطعنامه تصویبشده در اجلاس ۱۱ نوامبر گذشته سران کشورهای عربی و اسلامی درباره ضرورت لغو محاصره نوار غزه و انتقال فوری کمکهای غذایی و پزشکی به این منطقه را اجرا کنند.
در همین حال وزیر دفاع آمریکا اذعان کرد رژیم صهیونیستی در حملات به نوار غزه بیش از ۲۵ هزار زن و کودک را به قتل رسانده است. لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد: اسرائیل از تاریخ 7 اکتبر بیش از ۲۵ هزار نفر زن و کودک را به قتل رسانده و باید برای محافظت از غیرنظامیان اقدامات بیشتری انجام دهد. به گزارش «الخلیج آنلاین»، وزیر دفاع آمریکا در جریان جلسه استماع کنگره این کشور در پاسخ به سوالی درباره تعداد زنان و کودکان شهید شده در جنگ غزه گفت: تاکنون بیش از ۲۵هزار زن و کودک کشته شدهاند.
پیشتر گزارش شد یک نوزاد دختر (هبه زیاده) در بیمارستان کمال عدوان در شمال غزه بر اثر کمآبی و سوءتغذیه به شهادت رسید. این نوزاد با وجود اینکه شیر دریافت کرد اما به دلیل وخامت حالش شهید شد. رسانهها تصویری از این نوزاد دختر منتشر کردند که در آن نوشته شده بود: «شیر گرفتم، اما زمان تمام شد».
وحشیگری صهیونیستها همچنان ادامه دارد. آمیخای الیاهو، وزیر میراث رژیم صهیونیستی به رادیو ارتش گفت: اصطلاحی که ماه رمضان نامیده میشود باید پاک شود و همچنین ترس ما از این ماه باید از بین برود. الیاهو وزیری از حزب راست افراطی «قدرت یهود» به ریاست ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی است. الیاهو به خاطر اظهارات افراطی خود علیه فلسطینیها از جمله درخواستش برای انداختن بمب اتم بر سر فلسطینیان نوار غزه شناخته میشود.
وزارت آموزشوپرورش فلسطین نیز پنجشنبه گذشته در بیانیهای اعلام کرد از هفتم اکتبر گذشته همزمان با آغاز حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کرانه باختری، ۵۴۲۴ دانشآموز فلسطینی به شهادت رسیده و ۹۱۹۳ دانشآموز هم مجروح شدهاند. این وزارتخانه افزود: تعداد دانشآموزان به شهادت رسیده ساکن نوار غزه از ابتدای این تجاوز ۵۳۷۹ نفر و تعداد دانشآموزان مجروح این منطقه نیز ۸۸۸۸ نفر بوده است. همچنین در این مدت ۴۸ دانشآموز در کرانه باختری به شهادت رسیده، ۳۰۵ دانشآموز مجروح شده و ۹۷ نفر دیگر از آنها نیز بازداشت شدهاند. در این گزارش همچنین به شهادت ۲۵۵ معلم و کادر آموزش و ۸۹۱ نفر دیگر از آنان در نوار غزه اشاره شده و علاوه بر آن مجروحیت ۶ معلم و کادر آموزشی کرانه باختری و بازداشت بیش از ۷۳ نفر از آنها نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
در بخش دیگر این گزارش آمده است: در جریان حملات اشغالگران ۲۸۶ مدرسه دولتی و ۵۶ مدرسه وابسته به آژانس آنروا در معرض بمباران و تخریب قرار گرفته است که در ۱۱۱ مورد آنها خسارات وارد شده قابل توجه بوده و در ۴۰ مورد نیز ساختمان به طور کامل ویران شده است. همچنین ۵۷ مدرسه در کرانه باختری مورد حمله و تخریب قرار گرفته و علاوه بر آن ۱۳۳ مدرسه دولتی نوار غزه برای پناه دادن به آوارگان مورد استفاده قرار گرفته است.
همچنین سناتور دموکرات گفته است آمریکا در قحطی و فاجعه انسانی در غزه شریک است. جف مرکلی، سناتور دموکرات آمریکایی اظهار داشت که آمریکا برای رسیدگی به وضعیت جاری در غزه نفوذ دارد و جهان نیز همین انتظار را از آن دارد. مرکلی اظهار داشت: اصلا قابل قبول نیست آمریکا به سیستم کمکرسانیای که رژیم صهیونیستی ایجاد کرده، تکیه کند. سناتور دموکرات از دولت آمریکا خواست بیخیال سیستم کمکرسانی رژیم صهیونیستی شده و مستقیما به غزه امدادرسانی کند. وی گفت: آمریکا در قحطی و فاجعه انسانی کنونی در غزه شریک است. از طرفی آمریکا با ژست حقوق بشری گفته است قصد کمک هوایی به غزه را دارد. دیدهبان حقوق بشر اعلام کرد: دیوان بینالمللی دادگستری به اسرائیل دستور داد اقدامات فوری و مؤثری برای ارائه خدمات اولیه و کمکهای بشردوستانه در غزه انجام دهد. حتی پس از یک ماه، اسرائیل همچنان مانع ارائه خدمات اولیه و ورود و توزیع سوخت و کمکهای حیاتی در داخل غزه میشود. به نقل از الجزیره، این نهاد تاکید کرد: آنچه در غزه اتفاق میافتد مجازات دستهجمعی و جنایات جنگی است و از گرسنگی دادن به غیرنظامیان به عنوان سلاح جنگی استفاده میشود. دیدهبان حقوق بشر از دیگر کشورها خواست از انواع روشهای فشار از جمله تحریمها و ممنوعیت، برای تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی برای اجرای دستورات این دیوان در پرونده نسلکشی استفاده کنند. عمر شاکر، مدیر دفتر اسرائیل و فلسطین در دیدهبان حقوقبشر گفت: اسرائیل گرسنگی را بر ۲و ۲ میلیون فلسطینی در غزه تحمیل کرده است و این مساله آنها را در معرض خطر بیشتری نسبت به دوره قبل از صدور حکم دادگاه قرار میدهد.
ارسال به دوستان
هلال احمر: ۱۵۰ تیم عملیاتی امدادرسان از ۵ استان همجوار در مناطق سیلزده حضور دارند
سیل امداد در سیستان
گروه اجتماعی: بارش شدید باران که اواخر هفته گذشته سیستانوبلوچستان را در برگرفت، باعث جاری شدن سیل، طغیان رودخانهها و ورود آب به برخی منازل شد، راه ارتباطی بیش از 300 روستا در مناطق جنوبی این استان را قطع کرد و خیلی از روستاها همچنان در محاصره سیل قرار دارند. وضعیت شدید بارندگیها به گونهای بود که مسؤولان استانی خواستار امدادرسانی هوایی به مناطق سیلزده شدند. جاری شدن سیل در مناطق جنوب استان سیستانوبلوچستان هرچند خوشبختانه تلفات جانی نداشت ولی خسارات فراوانی را به اراضی کشاورزی، راهها، زیرساختها و تاسیسات عمومی وارد کرد. البته نیروهای امدادی و جهادی در همان لحظات اولیه به یاری سیلزدگان شتافتند و با امدادرسانی، کمک و خدماترسانی به مردم اقدامات لازم را برای بازگشایی مسیرها، اتصال خطوط برق، خروج آب از منازل و همچنین تامین نیازهای اولیه به کار گرفتند. در حال حاضر هلالاحمر، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی در حال کمکرسانی به سیلزدگان هستند. در این باره استاندار سیستانوبلوچستان گفت: تمام دستگاههای اجرایی و خدماترسان برای کمکرسانی به مردم سیلزده جنوب این استان هم اکنون در میدان حضور دارند. محمد کرمی با حضور در مناطق سیلزده جنوب سیستانوبلوچستان ضمن نظارت مستقیم بر روند خدماترسانی به مردم اظهار کرد: باران یکی از نعمتهای الهی است که همواره شکرگزار آن هستیم و خداوند را نیز شاکریم که بارانهای اخیر در استان تلفات جانی در بر نداشته است. وی افزود: تلاش خواهیم کرد مشکلات مردم سیلزده جنوب سیستانوبلوچستان را با بسیج تمام دستگاهها پیگیری و برطرف کنیم. استاندار سیستانوبلوچستان تصریح کرد: خوشبختانه با بسیج تمام دستگاههای اجرایی برای کمکرسانی به مردم، روند اجرای خدماترسانی مثبت ارزیابی میشود و در حال حاضر نیز از نظر امکانات کمبود احساس نمیشود. به گفته مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستانوبلوچستان، بارندگیهای شدید و طغیان رودخانهها در چند روز اخیر راه ارتباطی ۲۲ مسیر اصلی، فرعی و روستایی در جنوب این استان را بسته است. مجید محبی اظهار کرد: بیشترین مسیرهای بسته شده در بلوچستان در شهرستانهای دشتیاری، قصرقند، فنوج و دلگان واقع شده که برای بازگشایی این مسیرها ابتدا باید طغیان رودخانههای محلی فروکش کند. وی ادامه داد: هم اکنون تمام دستگاههای امدادرسان از جمله راهداری، هلالاحمر و برق به صورت شبانهروزی در حال خدماترسانی به هماستانیهای گرامی هستند. مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستانوبلوچستان گفت: برق ۴۱ روستای جنوب استان بر اثر شدت بارندگی و سیلاب قطع شده بود که با وجود سیلابی بودن مسیرها و دشواریهای فراوان تاکنون برق ۱۱ روستا متصل شده و همچنان تلاش برای برقدار کردن ۳۰ روستای دیگر با قوت ادامه دارد. وی تاکید کرد: خوشبختانه در سیلاب اخیر هیچگونه خسارت جانی نداشتیم و خدماترسانی به مردم آسیبدیده از سیلاب با کمک نیروهای هلالاحمر ادامه دارد. محبی گفت: بیشترین خسارتهای وارده سیلاب اخیر به بخشهای زیربنایی از جمله راهها، شبکه برق و کشاورزی بوده که برآورد دقیق آنها توسط کارشناسان ستاد بحران در حال انجام است. وی افزود: همچنین با توجه به برودت هوا در سیستانوبلوچستان، شهروندان از سفرهای غیرضروری، فعالیت کوهنوردی، اسکان و تردد در حاشیه مسیلها و رودخانههای فصلی خودداری کنند.
* حضور فعال ۱۵۰ تیم عملیاتی امدادرسان در مناطق سیل زده
امدادرسانی و کمک به سیلزدگان مناطق جنوب سیستانوبلوجستان همچنان ادامه دارد. دبیرکل جمعیت هلالاحمر از حضور فعال ۱۵۰ تیم عملیاتی در مناطق آسیبدیده سیستانوبلوچستان خبرداد. یعقوب سلیمانی روز گذشته درباره آخرین وضعیت امدادرسانی در سیستانوبلوچستان گفت: بعد از وقوع سیل در جنوب سیستانوبلوچستان تیمهای امدادی و عملیاتی جمعیت هلالاحمر با تمام توانشان برای ارائه خدمات به آسیبدیدگان حضور فعال یافتند. وی افزود: بیش از ۱۵۰ تیم عملیاتی با پشتیبانی ۵ استان همجوار در منطقه حضور پیدا کردند. به جهت نامساعد بودن هوا امکان فرود بالگرد نبود که امروز از اول صبح ۲ فروند بالگرد جمعیت هلالاحمر در منطقه حضور پیدا کردند و در حال ارائه خدمات هستند. سلیمانی گفت: خوشبختانه بخشی از راههای منتهی به روستاهایی که تحت تأثیر سیل قرار گرفته بود به وسیله خودروهای زمینی بازگشایی شد و ۷ هزار بسته غذایی ۱۰ روزه و ۷۲ ساعته پیشبینی شده که بخشی از آن توزیع شده است، همچنین ۱۰ هزار پتو و بیش از ۱۵۰ تیم عملیاتی در مناطق آسیبدیده حضور فعال دارند. وی گفت: بحمدالله وضعیت رو به عادی شدن است ولی هلالاحمر برای بارندگیهایی که پیشبینی شده تمهیداتی
در نظر گرفته است.
* امداد رسانی به 4 هزار و ۵۷۸ نفر در جنوب سیستانوبلوچستان
مدیرعامل جمعیت هلالاحمر سیستانوبلوچستان از امدادرسانی به 4 هزار و ۵۷۸ نفر در حادثه آبگرفتگی جنوب استان در چند روز اخیر خبر داد. سیدمحمدمهدی سجادی افزود: براثر بارشهای شدید باران در جنوب سیستانوبلوچستان و آسیب دیدن برخی شهرستانها ۵۱۶ نیروی عملیاتی در قالب ۹۱ تیم به مناطق حادثه دیده نیکشهر، کنارک و چابهار اعزام شدند. وی ادامه داد: نیروهای امدادی هلالاحمر ضمن ارزیابی روستایهای تحت تاثیر، خانهها را از آب تخلیه و اقدام به توزیع اقلام امدادی کردند. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر سیستانوبلوچستان افزود: تاکنون نجاتگران هلالاحمر برای هزار و ۴۰۰ نفر اسکان اضطراری انجام دادهاند. وی با اشاره به ادامه عملیات امدادرسانی به مردم سیلزده جنوب سیستانوبلوچستان خاطرنشان کرد: هزار و ۶۳۴ تخته پتو، ۸۵۴ تخته موکت و ۷۶۷ بسته غذایی ۷۲ ساعته میان خانوادههای تحت تاثیر توزیع شده است. سجادی بیان کرد: همچنین با توجه به گرفتاری یک ماهیگیر در یک قایق در سیلابهای منطقه یارمحمد بازار بخش پلان شهرستان چابهار، یک تیم امداد و نجات به رهاسازی این ماهیگیر اقدام کردند. وی خاطرنشان کرد: جهت کمکرسانی بهتر و به موقع تیم تخصصی واکنش سریع امداد و نجات استان و ۲ تیم از نجاتگران جمعیت هلالاحمر شهرستان هامون به روستاهای شارک و دنسر از توابع تلنگ شهرستان قصرقند اعزام شدهاند.
* تقویت خدماترسانی به مردم سیلزده سیستانوبلوچستان
در پی وقوع سیل در سیستان و بلوچستان فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر تقویت خدمترسانی به مردم سیلزده این منطقه تأکید کرد. سردار حسین سلامی از طریق تماس تلفنی پیگیر خدمترسانی به مردم درگیر با سیل شد و بر امتداد و تقویت خدمترسانی به مردم سیلزده تأکید کرد. بر این اساس، سردار سرتیپ دوم پاسدار احمد شفایی، فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان با حضور در بخش سیلزده پلان در شهرستان دشتیاری از نزدیک پیگیر امدادرسانی به مناطق سیلزده شد. وی در جلسهای که در بخشداری پلان برگزار شد، ضمن پیگیری اقدامات انجام شده، درباره امتداد کمکرسانی و حضور گروههای جهادی پیگیریهای لازم را انجام داد. فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در این جلسه اظهار داشت: تا هر زمان که نیاز باشد، سپاه و بسیج در منطقه حاضر است و امدادرسانی با قوت ادامه خواهد داشت.
* عمده خسارتهای سیل به راههای ارتباطی است
فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: عمده خسارتهای سیل اخیر در سیستان و بلوچستان به جادههای روستایی و راههای ارتباطی وارد شده است. سردار سرتیپ محمد پاکپور دیروز در سفر به جنوب سیستان و بلوچستان و در جریان بازدید از مناطق سیلزده افزود: عمده خسارتها به جادههای روستایی و راههای ارتباطی وارد شده است. وی با اشاره به اینکه خدماترسانی امدادرسانیها توسط نیروهای سپاه پاسداران و بسیج در حال انجام است، افزود: در منطقه «پلان» و «پیر سهراب» سیلاب موجب قطع راههای ارتباطی شده و امدادرسانیها از ابتدای شروع سیلاب در این مناطق آغاز شده است.
***
ورود سامانه بارشی به کشور از امروز
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا از ورود سامانه بارشی به کشور از اواخر وقت امروز و بارش برف و باران در بیشتر استانها طی فردا خبر داد. صادق ضیاییان بر اساس تحلیل آخرین نقشههای پیشیابی هواشناسی اظهار کرد: از اواخر یکشنبه (امروز) با ورود سامانه بارشی به کشور، ابتدا در برخی نقاط شمال غرب و دامنههای زاگرس مرکزی و دوشنبه (فردا) در شمال غرب، غرب، جنوب غرب دامنههای شمالی و جنوبی البرز مرکزی، نواحی مرکز و شرق کشور و برخی نقاط جنوب و جنوب شرق کشور بارش برف و باران، وزش باد شدید موقت و در برخی نقاط گرد و خاک و در استانهای جنوبی رعد و برق پیشبینی میشود. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا اضافه کرد: سهشنبه (۱۵ اسفند) غالب مناطق کشور تحت تاثیر سامانه بارشی خواهد بود. عمده فعالیت سامانه بارشی در این روز در شرق و جنوب شرق پیشبینی میشود. ضیاییان در ادامه اظهار کرد: چهارشنبه (۱۶ اسفند) نیز در جنوب شرق کشور بارش پراکنده رخ میدهد سپس این سامانه از کشور خارج میشود. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا تاکید کرد: در غالب مناطق کشور تا روز چهارشنبه روند افزایش نسبی دما پیشبینی میشود. وی ادامه داد: دوشنبه و سهشنبه خلیجفارس مواج خواهد بود.
ارسال به دوستان
رئیسی در مجمع کشورهای صادرکننده گاز: آمادهایم هاب انرژی و مسیر امن ترانزیت گاز شویم
ایران چهار راه گازی جهان
گروه اقتصادی: هفتمین مجمع سران کشورهای صادرکننده گاز در الجزایر برگزار شد. مجمع کشورهای صادرکننده گاز یا اوپک گازی که به اختصار «GECF» نامیده میشود، جمعی از کشورهایی را شامل میشود که بزرگترین تولیدکنندگان گاز در جهان هستند. طرح تأسیس اوپک گازی ۱۰ بهمن سال ۱۳۸۵ از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد و سال 2008 با عضویت ۱۱ کشور در شهر دوحه قطر رسما آغاز به کار کرد. در حال حاضر کشورهای ایران، لیبی، نیجریه، روسیه، ترینیداد و توباگو، امارات، ونزوئلا، قطر، الجزایر، بولیوی، مصر و گینه استوایی 12 عضو اصلی این مجمع را تشکیل میدهند.
نشستهای این مجمع یکی از مهمترین رویدادهای جهانی در حوزه انرژی به شمار میرود. نشست سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز به طور متوسط هر 2 سال یکبار در یکی از کشورهای عضو برگزار میشود و ایران قرار است سال 2027 میزبانی این نشست را بر عهده بگیرد. این اجلاس از پنجشنبه هفته گذشته در الجزایر آغاز شده بود. حضور ایران به عنوان یکی از بنیانگذاران «GECF» و از بزرگترین دارندگان و تولیدکنندگان گاز در این مجمع حائز اهمیت است و به همین دلیل سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور و جواد اوجی، وزیر نفت کشورمان نیز برای حضور در این نشست به کشور الجزایر سفر کردند.
به گزارش «وطن امروز»، محمدجواد اوجی، وزیر نفت در این نشست گفت: توسعه صنعت گاز در جهان و تحقق امنیت عرضه و تقاضای گاز طبیعی در بازارهای جهانی مستلزم صلح جهانی و سیاستزدایی از تجارت انرژی است. بر اساس پیشبینیهای گزارش چشمانداز مجمع کشورهای صادرکننده گاز، تقاضای این سوخت پاک تا سال ۲۰۵۰ میلادی حدود ۳۶ درصد افزایش خواهد داشت و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ سهم گاز طبیعی در ترکیب انرژی جهان از سهم زغالسنگ پیشی گیرد و تا سال ۲۰۴۰ به منبع اصلی انرژی جهان تبدیل شود. گاز طبیعی میتواند با جایگزینی سوختهای سنتی کیفیت هوا را بهبود بخشد و در کنار انرژیهای تجدیدپذیر، مسیری ممکن و مقرون به صرفه را برای انتقال انرژی مهیا کند.
وزیر نفت در ادامه تأکید کرد: ارتقای جایگاه مجمع در بازارهای جهانی گاز و ایفای نقش مؤثرتر برای رشد و توسعه کشورهای در حال توسعه، ضرورتی اجتنابناپذیر است. بر این اساس پیشنهاد میکنم همکاریهای اعضای مجمع در سطوح راهبردی، مدیریتی و فنی ارتقا یابد.
* آمادگی ایران برای همکاری در حوزه گاز
وزیر نفت در نشست این مجمع با اشاره به اینکه ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان برای هرگونه همکاری در بخشهای اکتشاف، حفاری، توسعه بهرهبرداری و توزیع گاز طبیعی آمادگی دارد، اظهار کرد: تحقق این امر مستلزم افزایش توان و مدیریت راهبردی و قابلیتهای فنی - مهندسی است که در این باره تشویق سرمایهگذاریهای مشترک خارجی نقشی برجسته ایفا خواهد کرد. این راهبرد، راهبردی جمعی است و از طریق آن، توان فناورانه کشورهای عضو مجمع در زنجیره توسعه صنعت گاز طبیعی تقویت خواهد شد. اوجی گفت: آخرین آمارهای معتبر بینالمللی این واقعیت را نشان میدهد که تولید گاز طبیعی ایران از سال ۲۰۱۱ همواره روند صعودی داشته و تحریمهای غیرقانونی و فرامرزی آمریکا نتوانسته رشد تولید گاز در ایران را متوقف یا معکوس کند. بهعلاوه سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ تولید گاز طبیعی ایران به طور متوسط سالانه 5.2 درصد رشد کرده که بیش از 2.5 برابر رشد میانگین جهانی طی این دوره بوده است. بنا بر این گزارش، در حال حاضر کشورهای عضو این مجمع ۶۵ درصد از ذخایر گازی جهان و ۴۵ درصد از تجارت گاز را در اختیار دارند. از این رو نشستها و موضوعات مطرح شده در آن به عنوان مجمعی اثرگذار در وضعیت انرژی جهان دارای اهمیت است.
* ظرفیت انرژی ایران
رئیسجمهور در نشست این مجمع با اشاره به اینکه ایران با اتکا به ذخایر عظیم گاز طبیعی، موقعیت ترانزیتی و فناوری بالا، راهبرد منطقهای خود را بر افزایش تولید و صادرات گاز طبیعی و دسترسی هر چه بیشتر ملتهای منطقه به این انرژی پاک و ارزشآفرین قرار داده است، گفت: آمادگی تبدیل شدن به هاب انرژی و همچنین مسیری امن برای توزیع و ترانزیت گاز بین تولیدکنندگان و بازارهای مصرف را داریم.
حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی بعدازظهر دیروز در هفتمین مجمع سران کشورهای صادرکننده گاز در الجزایر، با اشاره به اینکه ظرفیتهای ایجاد شده در صنعت گاز ایران، زمینه مناسبی برای همکاری کشورهای عضو مجمع در حوزه بالادستی و پاییندستی گاز طبیعی و تجارت آن نیز ایجاد کرده است، اظهار داشت: از فرصت استفاده کرده، از سرمایهگذاران بینالمللی و سرمایهگذاران کشورهای عضو مجمع برای حضور در پروژههای بخش انرژی ایران از جمله پروژههای صنعت گاز طبیعی دعوت میکنم.
رئیسجمهور همچنین در بخش ابتدایی سخنان خود با محکوم کردن تداوم جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان غزه و حمایتهای آمریکا و برخی کشورهای غربی از این نسلکشی، ضمن ارائه راهکارها و پیشنهادهای عملیاتی در راستای متوقف کردن ماشین کشتار صهیونیستها تصریح کرد: جنگ کنونی، رویارویی محور شرارت در برابر محور شرافت است. در یک طرف جبهه، ارتشی است که منتظر تسلیحات و بمبهای بیشتر و قویتر از طرف آمریکاست و در طرف دیگر جبهه، کودکانی هستند که دلتنگ یک لقمه نان شدهاند. کسانی که امروز سکوت میکنند، فردا سیلی سختی خواهند خورد. امروز فلسطین معیار انسانیت، اخلاق و وجدان جامعه بشری است.
وی افزود: در حالی که جهان با چالشهای متعددی در حوزههای گوناگون از جمله امنیت انرژی، تغییرات آب و هوایی و تنشها دست و پنجه نرم میکند، بیش از هر زمان دیگری نیازمند همگرایی بیشتر جوامع و همفکری و چارهاندیشی دولتها و مجامع بینالمللی برای عبور از این چالشها و حرکت در مسیر توسعهیافتگی، کمک به حفظ طبیعت و ایجاد آیندهای بهتر برای جهان پیرامون خود هستیم.
رئیسی گفت: مطمئناً استفاده صحیح و فراگیر از منابع طبیعی مانند گاز طبیعی به عنوان سوختی پاک، ایمن و کارا، نقش مهمی را در این عرصه ایفا خواهد کرد.
وی افزود: نظر به اهمیت افزایش حجم و تعریف مسیرهای جدید تجارت گاز طبیعی، ضروری است سیاستهای نوینی در دستور کار اعضای این مجمع قرار گیرد، تا در راستای افزایش صرفههای اقتصادی و سرمایهگذاریهای مشترک، شرایط لازم برای بهرهمندی فراگیر از این موهبت الهی و انحصارزدایی در فناوریهای مرتبط با تجارت گاز تسهیل شود. مجمع میتواند با ابتکارات مختلف، بازارهای منطقهای خود را با تشکیل صندوقهای سرمایهگذاری و هابهای گازی گسترش داده و مکانیزمهای جذب سرمایه را طراحی کند.
رئیسی در پایان گفت: جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ذخایر عظیم گاز طبیعی، موقعیت ترانزیتی و فناوری بالای خود، قصد دارد با توسعه همکاریهای دو و چندجانبه با همه کشورها در بازار جهانی گاز، بویژه کشورهای همسایه از آسیای مرکزی تا خلیج فارس و همسایگان خود در شرق و غرب، نقشی متناسب با این ظرفیتها پیدا کند. راهبرد منطقهای ما مبتنی بر افزایش تولید و صادرات گاز طبیعی و دسترسی هر چه بیشتر ملتهای منطقه به این انرژی پاک و ارزشآفرین است. جمهوری اسلامی ایران اعلام میکند آمادگی تبدیل شدن به هاب انرژی و همچنین مسیری امن برای توزیع و ترانزیت گاز بین تولیدکنندگان و بازارهای مصرف را دارد.
***
موقعیت استراتژ ایران در بازار انرژی
ایران در یک موقعیت خاص جغرافیایی قرار دارد که میتواند با ارتباط موثر با کشورهای منطقه تبدیل به هاب گازی شود.
در حال حاضر مذاکراتی با کشورهای روسیه، قطر و ترکمنستان نیز در این راستا در حال انجام است. ایران از شمال نیازمند گاز است اما از جنوب و شرق خود میتواند اقدام به صادرات گاز کند. در سفر اخیر الکساندر نواک، معاون نخستوزیر روسیه به ایران هم این موضوع مطرح شد و آنطور که جواد اوجی در پاسخ به یک رسانه روسی اعلام کرده بود، مذاکرات اولیه به نتیجه رسیده و در صدد آن هستند عسلویه تبدیل به قطب گازی شود و روسها هم با این موضوع همراه هستند. صادرات گاز ایران در 7 ماهه سال 1402 به نسبت 1401 از لحاظ ارزشی با افزایش یک میلیارد و 379 میلیون دلاری معادل 139 درصدی به ۲ میلیارد و 374 میلیون دلار رسید.
ارسال به دوستان
بررسی آخرین وضعیت بازارهای مسکن، طلا خودرو و ارز در آستانه شب عید
گرگ و میش بازارها
بازارها در سال 1402 نوسان هیجانی نداشتهاند
زهرا فریدزادگان: هر سال با نزدیک شدن به شب عید، بازارها با تغییر و تحولات مختلفی روبهرو میشود؛ خودرو، مسکن، طلا و ارز از جمله بازارهایی هستند که تحت تأثیر ایام پایانی سال قرار میگیرند و بعضا نوسانات مختلفی را تجربه میکنند. امسال اما به نظر میرسد در مقایسه با سالهای گذشته، بازارهای مذکور در آرامش نسبی به پیشواز سال 1403 میروند. با نگاهی کلی به بازارهای موازی در کشور، این نتیجه به دست میآید که بهرغم نوسانات قیمتی بازارها از ابتدای سال جاری تاکنون اما آرامش نسبی حاکم بوده و رفتارهای هیجانی موجب ایجاد تنش و التهاب در این بازارها نشده است.
* حرکت کند بازار خودرو
هر ساله با فرا رسیدن فصل زمستان، بازار خودروی ایران آماده ورود به مهمترین ماههای خود میشود؛ بیشتر معاملات در این فصل انجام میشود و به تبع آن قیمت خودروها، مخصوصا خوشفروشهای بازار، افزایشی میشود. نرخ ارز همیشه عامل مهمی در این معادله است و اگر واقعا نرخ ارز قصد کاهش یا افزایش جهشی داشته باشد، میتواند بازار را میخکوب کند. ناگفته نماند که بهرغم روند افزایشی قیمت خودرو اما بازار با التهاب و تنش مواجه نبوده است. در واقع روند افزایشی قیمت خودرو بیشتر ناشی از رشد انتظارات تورمی و کاهش عرضه خودروسازان بزرگ بوده است. آنطور که رئیس اتحادیه فروشندگان خودروی تهران عنوان کرده، خرید و فروش خودرو رونقی ندارد و منحنی قیمت هم بهتدریج در حال کاهش است. به گفته سعید موتمنی، خودروهای مونتاژی بین ۵۰ تا ۱۰۰میلیون تومان کاهش قیمت داشتهاند.
کاهش عرضه خودروسازان باعث افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی قیمت در بازار خودرو شده است اما باز هم خبری از جهش قیمتها در شب عید نیست.
کارشناسان معتقدند بازار خودرو منتظر عبور از ایام شب عید است و بدون تنش به مسیر خود ادامه میدهد و به رغم اینکه نرخ ارز طی هفته گذشته افزایشی بوده و بسیاری از خودروهای بازار متأثر از این افزایش، گرانتر شدهاند، اما باز هم تقاضای چندانی در بازار وجود ندارد. به نظر میرسد طی هفته آینده نیز قیمتها به همین شکل باشد و غالباً، مصرفکنندگان واقعی به سمت آن میروند.
* بازار مسکن در آرامش
رونق بازار مسکن در آستانه سال جدید همواره یکی از شاخصهایی به شمار میآید که همزمان با افزایش نقدینگی در دست مردم، بازار خرید و فروش خانه را گرم میکند. امسال نخستین سالی است که به گفته کارشناسان مسکن، تقاضا در این بازار بهشدت کاهش یافته است. از این رو انتظار میرود در شب عید قیمت خانه در بازار روند کاهشی داشته باشد. برخی کارشناسان مسکن نیز در تحلیلهای خود، وعده تحولات مثبت در این بازار را به مردم میدهند.
به طور کلی باید گفت حوزه مسکن یکی از اصلیترین نگرانیهای مردم و جوانان است و در حال حاضر نیز تحولات مثبتی در این بازار رخ داده و انتظارات مرتبط با تورم با کاهش قابل توجهی همراه است. عرضه زمین توسط دولت در دولت سیزدهم از جمله اتفاقات خوب در این حوزه بود؛ البته تصویب ۵۷ نقطه شهر جدید نیز نمونه دیگری از اتفاقات خوب بود که در دولت سیزدهم رقم خورد.
تفاوت بازار مسکن با سایر بازارها، عمق رکود آن است؛ در این شرایط وامهای بانکی پوشش حداقلی را برای تامین مالی خرید مسکن دارند و سود این وامها حتی برای خرید اولیها تفاوتی با سود تسهیلات تجاری و سایر تسهیلات هم ندارد.
به گفته کارشناسان، بازار مسکن در حال حاضر در رکود به سر میبرد و قیمتها روند کاهشی دارد. البته هر ساله اسفندماه معامله مسکن افزایش زیادی ندارد، بلکه در بهمنماه رونق پیدا میکند. مردم اسفندماه کمتر سراغ خرید خانه میروند و بیشتر به دنبال خرید مایحتاج عمومیشان هستند. خرید و فروش خانه در دیماه امسال رونق نسبی پیدا کرد ولی در بهمنماه معاملات نزولی شد که تا اسفندماه هم ادامه پیدا کرده است. فعالان بازار مسکن میگویند نباید انتظار ریزش شدید قیمتها را داشت؛ به این معنا که اگر اکنون قیمت مسکن کاهش داشته انتظار ریزش بیشتر قیمتها غیرمنطقی است. به طور کلی در ماههای اخیر بازار مسکن به ثبات رسیده است.
* افت و خیز دلار
قیمت دلار به عنوان یکی از ارزشمندترین ارزهای جهان، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد که شامل عوامل اقتصادی، سیاسی و جهانی است. در عوامل اقتصادی، عواملی مانند نرخ بهره، تورم، رشد اقتصادی و تجارت بینالمللی تاثیرگذار است. در عوامل سیاسی، تصمیمات دولتها و سیاستهای پولی و ارزی آنها تاثیرگذار است. همچنین، عوامل جهانی مانند تحولات در بازارهای بینالمللی، تغییرات در نرخ ارزهای دیگر و تحریمهای بینالمللی نیز بر قیمت دلار تاثیرگذار است. نوسان قیمتهای بازار ارز در حالی است که کمتر از ۲۰ روز تا پایان سال ۱۴۰۲ باقی مانده و این سوال از ذهن بسیاری میگذرد که دلار در سال آینده چه مسیری را طی خواهد کرد. قیمت دلار در یکی دو ماه گذشته روی پله ۵۰ هزار و ۱۳۰ تومان ایستاده بود و خوشبینترین سرمایهگذاران هم بازدهی ۱۳ درصدی را حتی در خواب تصور نمیکردند. دلار تا ۱۴ و ۱۵ مهرماه امسال در محدوده ۵۰ هزار تومان گرفتار شده بود و به عقیده بسیاری از سرمایهگذاران وضعیتی کسالتبار را پشت سر میگذاشت اما از 7 اکتبر وضعیت بازار تغییر کرد و از اواسط مهر قیمت آن تا ۵۱ هزار و ۸۴۹ تومان هم پیش رفت و در ادامه مرز ۵۲ هزار و ۱۰۰ تومان را پشت سر گذاشت. قیمت دلار از اواسط مهرماه امسال نهتنها به کانال زیر ۵۰ هزار تومان بازنگشت بلکه در اوایل اسفندماه رکورد تاریخی قیمت خود را شکست و در 7 اسفند آن را به ۵۶ هزار و ۷۰ تومان ارتقا داد.
به گفته کارشناسان اقتصاد، بازار ارز از بانک مرکزی تبعیت میکند و نه برعکس. قبلا اینطور بود که با افزایش قیمت ارز در بازار، بانک مرکزی هم قیمت ارز را افزایش میداد و به نظر میرسید بازار آزاد محرک بانک مرکزی است اما اکنون برعکس است و اگر بانک مرکزی عکسالعمل نشان ندهد، بازار آزاد هم به نوبه خود تغییری نمیکند مگر تحولاتی که ناگهانی است؛ مواردی مثل حملاتی که اتفاق میافتد یا قیمت طلای جهانی که نرخ ارز را تغییر میدهد. کشوری مثل امارات نسبت قیمتی ارز را ثابت نگه داشته اما ما در ایران حالت دستوری و کنترل نداریم. باید اسم آن را مدیریت بگذاریم، به این نحو که در حال حاضر بانک مرکزی مدیریت میکند و نمیگذارد قیمت ارز از محدوده مطلوب خارج شود.
* بازار سنگین سکه و طلا
بازار سکه و طلا نیز همسو با سایر بازارها در سال جاری نوسانات مختلفی را پشت سر گذاشته است. رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران در این باره با اشاره به نوسانات (افزایشی و کاهشی) بهرغم کاهش قیمت طلا در بازارهای جهانی، گفته است مسیر بازار داخلی صعودی طی شد و این در حالی است که بازار در رکود به سر میبرد و خبری از تقاضای قابل توجه در این بازار نیست.
با وجود روند افزایش قیمتها در بازار طی مدت اخیر اما حباب سکه نوسان شدیدی نداشت. به گفته فعالان بازار طلا و سکه، در حال حاضر حدود 5 میلیون و ٣۵٠ هزار تومان از قیمت هر قطعه سکه حباب است که نسبت به حباب سکه در هفته منتهی به چهارم اسفندماه ۵٠ هزار تومان افزایش یافته است.
رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران میگوید: افزایش قیمتها طی یک هفته اخیر در حالی اتفاق افتاده است که بازار همچنان در رکود تقاضا به سر میبرد و اصلا بازار با افزایش تقاضا روبهرو نیست؛ چراکه به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم و در آستانه ماه مبارک رمضان هم هستیم. طبق روال سالهای گذشته که در این مقطع زمانی با افزایش تقاضا روبهرو بودیم، امسال هنوز این اتفاق نیفتاده و تقاضای خاصی در بازار دیده نمیشود و بازار هیچگونه تغییر و واکنشی نسبت به افزایش قیمتها نداشته است.
به گفته فعالان بازار سکه و طلا، پیشبینی قیمت طلا و سکه به 2 فاکتور قیمت اونس طلای جهانی و نرخ دلار در بازار آزاد ایران وابسته است. البته میزان تاثیرگذاری قیمت طلای جهانی بر طلا و سکه در ایران بسیار کمتر از تاثیر دلار است. به همین دلیل، برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب درباره افزایش یا کاهش قیمت طلا در سال ۱۴۰۳ باید توانایی پیشبینی قیمت دلار را نیز داشته باشید. البته در این راه نباید تاثیر رویدادهای سیاسی را نیز نادیده گرفت.
ارسال به دوستان
زمینههای عبور مردم از کلیشههای انتخاباتی و تمایل برای رأی به جوانها چیست؟
تصورها در برابر تصویرها
عباد محمدی: نتایج رسمی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره خبرگان رهبری به مرور در حال اعلام است. خروجی صندوقهای رای نشان میدهد بسیاری از کارشناسان از نحوه کنشگری سیاسی مردم غافلگیر شدهاند. نوع واکنشها گویای آن است که دستگاههای تحلیلی اغلب کارشناسها «عدم اعتماد مردم به برخی چهرههای مطرح سیاسی» و «اعتماد به برخی چهرههای جدید و جوان» در این سطح را کمتر پیشبینی میکرد و حتی میتوان گفت اصلا انتظار چنین واکنشهایی را نداشت. به نظر میرسد در انتخابات جمعه مردم رفتار معناداری را از خود بروز دادند و لازم است نوع انتخابگری آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده از درگاههای رسمی، تاکنون «محمدباقر نوبخت» دبیرکل حزب اعتدال و توسعه که از رشت کاندیدا شده بود؛ با سابقه ۴ دوره نمایندگی مجلس از حوزه انتخابیه رشت و رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت یازدهم و دوازدهم که مورد حمایت علی لاریجانی نیز قرار گرفت، از راهیابی به مجلس دوازدهم بازمانده است. همچنین «حسن نوروزی» که سابقه حضور در دورههای هشتم، دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد، نتوانسته نظر مردم را به خود جلب کند. «محمدرضا باهنر» نیز که سابقه حضور در دورههای دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم مجلس را داشته و «محمدرضا پورابراهیمی» نماینده دورههای نهم، دهم و یازدهم هم از دیگر چهرههایی هستند که مردم آنها را واجد شرایط برای نشستن بر کرسی مجلس ندانستهاند. این چهرهها را میتوان از شناختهشدهترین چهرههایی دانست که برای ورود به مجلس بعدی انتخاب نشدند، با این حال این همه ماجرا نیست و اخبار غیررسمی تعداد نمایندگان فعلی را که در مجلس آینده حضور نخواهند داشت، چشمگیر تخمین زده است. همچنین آیتالله صادق آملیلاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با عدم اعتماد مردم استان مازندران مواجه شد و از حضور مجدد در مجلس خبرگان باز ماند. البته ماجرا صرفا به رای نیاوردن برخی چهرهها منتهی نمیشود و رویداد مهمتر در انتخابات، توجه بیشتر و ملموستر به برخی گزینههای جدید و جوان است.
اما این رفتار بر اساس چه معیاری قابل تحلیل است؟ بر اساس نظرسنجی یک مرکز شناختی که مرداد سال جاری انجام شد، نتایج درخورتوجهی به دست آمده که برخی شاخصهای آن در تحلیل نوع انتخابگری جامعه قابل بهرهبرداری است.
در این نظرسنجی 71 درصد مردم تهران عنوان کردهاند «تغییر نمایندگان مجلس در حل مشکلات کشور تأثیر خواهد گذاشت». این گزاره به این معناست که شاخص تحولخواهی به منظور عبور از مشکلات فعلی کشور و گذر از وضع موجود در بین مردم بشدت فعال است. هرچند رفتارشناسی مردم به وضوح مشخص نمیکند آنها به کدام سو میروند ولی از آنجا که اغلب مردم معتقدند مجلس اقتدار کافی برای برخورد با مشکلات را ندارد، احتمالا از گزینههایی که از جدیت رفتار و قاطعیت عمل بیشتری برخوردار باشند، حمایت خواهند کرد، چنانکه بر اساس این پیمایش، ۸۴ درصد مردم تهران اعلام کردهاند «مجلس برای حل مشکلات کشور اقتدار و قاطعیت لازم را ندارد». این گزاره از آن جهت حائز اهمیت است که چرایی توجه مردم به سمت گزینههای بعضا رادیکال را شرح میدهد. این نشاندهنده این مساله است که مشارکتکنندهها از طریق صندوق رای به ایجاد تحول از طریق نمایندگان قاطع و مقتدر میاندیشند و به حل مسائل کشور امید دارند. همچنین میتوان گفت مردم دیگر چندان سیاسی به معنای مرسوم حزبی آن نمیاندیشند و تابع لیستهای حزبی عمل نمیکنند، بلکه هر کنشگری که بتواند مطالبات آنها را به صورت شفاف و بدون لکنت مطرح کند، مورد توجه آنها قرار خواهد گرفت.
نکته بعد در تحلیل رفتار جامعه پای صندوقهای رای، مساله جوانگرایی و عدم اعتماد به گزینههای تکراری است. بر اساس نظرسنجی مورد اشاره، 75 درصد مردم تهران گفتهاند حضور نمایندگان جوان هرچند بیتجربه بهتر از نمایندگان مسن و باتجربه است. این بخش از جامعه بر این باور است گزینههای موجود یا نفرات باتجربه که تاکنون نتوانستهاند بر مشکلات کشور فائق آیند، از این پس نیز نخواهند توانست مسائل را حل کنند، لذا حضور گزینههای جوان و تحولخواه را در جایگاه مسؤولیت و تصمیمگیری ترجیح میدهند. چنانکه این گزاره در بین دیگر مردم مراکز استانها نیز صادق است و اعتماد دوباره مردم شیراز به جوانترین نماینده مجلس یازدهم نشانه پررنگ بودن این موضوع در ذهن همه مردم است.
نکته سوم مساله تاثیر «ارتباط مستمر نمایندگان و کارگزاران با عموم مردم» است. مشهود است برخی چهرهها با نادیده گرفتن تاثیر ارتباط مستقیم و مستمر با مردم پس از رای گرفتن از آنها در طی سالهای اخیر تصویر خود نزد افکار عمومی را مخدوش کردهاند و از این جهت مفاهمه «نمایندگان - مردم» از دست رفته به نظر میرسد. همواره این اشکال که نماینده بعد از رای گرفتن، جامعه خود را فراموش و رها میکند برآمده از همین رفتار نمایندگان است، نمایندهای که حضور مستمر در بین مردم نداشته باشد و از مطالبات و خواستههای آنها آگاه نباشد، هرچند بسیار پرکار باشد اما چون بر اساس خواست جامعه نبوده است، ناکام میماند. باید گفت چهرههایی که کارکرد «رسانه» را نادیده گرفته و تصور میکردند ارتباط رسانه با جامعه «صرفا اعلامی است و نه دریافتی»، در برابر چهرههایی که رسانه را عنصر «پیگیری مطالبات مردم میدانستند» مغلوب شدند.
در نهایت باید گفت تصویر مجلس شورای اسلامی در 4 سال اخیر بشدت مخدوش شده است. در حالی که نمایندگان بر بازنشر طرحها و لوایح از طریق رسانههای رسمی به عنوان دستاورد مجلس متمرکز بودند، یک جریان غیررسمی در فضای مجازی تصویر نمایندگان را بر اساس رفتار شخصی شکل داد و ماهیت مجلس را با رفتارهای نمایندگان گره زد. این جریان که موفق نیز عمل کرد، توانست به جامعه اینگونه القا که میزان عمل یک نماینده در مجلس با تصویب طرحها و لوایح مختلف برای جامعه چندان اهمیتی ندارد، مادامی که نمایندگان رفتارهای غیرقابل قبولی از منظر عرف اجتماعی از خود بروز دهند. به عنوان مثل در حالی که مجلس تلاش میکند وضعیت سربازان را سامان ببخشد و حقوق آنها را استیفا کند، تصویر توهین به سرباز از طریق عبور از خط ویژه توسط یک نماینده در ذهن جامعه گنجانده شده و اتفاقا در بزنگاههای انتخابات نیز کارکرد بیشتری دارد.
ارسال به دوستان
پیشبینی قهرمانی گرگ ایرانی در مسابقات آرنولد کلاسیک
سلفی آرنولد با چوپان
یک رسانه آمریکایی پیشبینی کرد هادی چوپان، ورزشکار ایرانی، قهرمان مسابقات آرنولد کلاسیک شود. به نقل از سایت
essentiallysports، در استیج آرنولد کلاسیک 2024، همه نگاهها به قهرمان سابق مستر المپیا، هادی چوپان، ورزشکار ایرانی است. با وجود تقابل شدید بین سامسون داودا، برنده سابق آرنولد کلاسیک در بخش باز، طرفداران متقاعد شدهاند «گرگ ایرانی» پیروز خواهد شد. اگرچه چوپان از داودا کوتاهتر است و ماهیچههای بیشتری دارد اما ماهیچههای او کاملا برجسته است و به قول برخی طرفداران، «تیغ برنده» است. گرگ ایرانی امسال پیشرفت چشمگیری داشته است و تلاش و تعهد خود را روی صحنه نمایش میدهد. چوپان که امسال در آرنولد کلاسیک برای نخستین بار حضور دارد، داوران را با هیکل چشمگیر و مهارتهای ژست مطمئن خود مات و مبهوت کرده است. او با سامسون داودا، جان دلاروسا، آنتونی ویلانت، جیمز هولینگشد و رافائل براندائو در نخستین دعوت از پیشداوری شرکت کرد. پیشرفتهای چوپان در سال جاری پیامی مستقیم به رقبای او ارسال کرده است که پس از شکست او در استیج مسترالمپیا، بازگشته و آماده پیروزی در آرنولد کلاسیک است. با دیدن ژست چوپان در پیشداوری، طرفداران دیوانه شدند و پیروزی او را پیشبینی کردند. یکی از طرفداران به تیز بودن چوپان مثل تیغ اشاره کرد و گفت: «او همیشه میآید چون تیغ تیز دیوانه است». حتی طرفداران دیگر شرکتکنندگان هم تحت تأثیر هیکل دیوانهوار چوپان قرار گرفتند. یکی از آنها گفت: «هادی واقعا فوقالعاده به نظر میرسد، من طرفدار هادی نیستم اما بدن هادی دیوانهوار است». آرنولد قهرمان چندین دوره مستر المپیا و بانی این مسابقات با انتشار ویدئویی از خود به همراه هادی چوپان به تمجید از این ورزشکار ایرانی پرداخت.
ارسال به دوستان
اصلاحطلبان بزرگترین بازنده 11 اسفند
مکافات یک گناه سیاسی
علیمحمد هنرمند: با برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، یکی دیگر از صفحات کتاب مشارکت سیاسی در تاریخ ایران ورق زده شد؛ صفحهای که البته اگر در روزگاران بعد کسی قصد مطالعهاش را داشته باشد باید به حواشی زیادی در کنار متن انتخابات توجه کند. شاید یکی از مهمترین این حواشی شکلگیری یک میل سازمانیافته برای تبلیغ ایده تحریم و وادار کردن مردم به قهر با صندوقهای رای باشد؛ حاشیهای که البته برای سازندگانش آن هم با هزینهای سنگین به شکست انجامید.
به گزارش «وطن امروز»، انتخابات 11 اسفند در شرایطی با مشارکت 41 درصدی واجدان شرایط به پایان رسید که سناریوی تحریم آن از یک سال قبل و پس از شکست آشوبهای خیابانی سال 1401 نوشته شده بود. در یک سال گذشته ضدانقلاب خارجنشین که در خیابان خود را شکستخورده یافته بود، برای دیدن یک انتخابات با مشارکت زیر 20 درصد سرمایهگذاری فراوانی کرده بود. به همین خاطر تبلیغ تحریم انتخابات از خطوط ثابت رسانههای فارسیزبان خارج از کشور در یک سال گذشته بود.
با این حال در این مسیر ضدانقلاب تنها گروهی نبود که به کاهش مشارکت در انتخابات و خالی یافتن حوزههای انتخاباتی چشم دوخته بود. در حالی که ضدانقلاب با چشماندازی که برای براندازی و حتی تجزیه سرزمین ایران دارد طبیعی بود که مثل تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با برگزاری انتخابات مخالفت کند؛ مساله اما جایی عجیبتر شد که اصلاحطلبان به عنوان جریانی که خود را درون سیستم سیاسی کشور تعریف میکنند و دهههاست شعار صندوق رای را میدهند، روی اسب بازنده تحریم انتخابات قمار کردند. اصلاحطلبان که پس از انتخابات 96 و عیان شدن شکست دولت روحانی در اداره کشور، اعتبار سیاسی و پایگاه اجتماعی خود را از دست رفته یافتند، در 3 انتخابات اخیر کم و بیش سیاست تحریم را در پیش گرفتند. با این حال پس از وقایع سال 1401 بخشی از نیروهای رادیکال اصلاحطلب عزم خود را جزم کردند تا با همصدایی با براندازان بار دیگر خود را احیا کنند. این همصدایی جایی خود را نمایان کرد که جبهه اصلاحات متشکل از احزاب و گروههای اصلاحطلب با انتشار بیانیهای از عدم انتشار لیست انتخاباتی برای 11 اسفند خبر داد. هرچند این اقدام زمینه یک انشعاب غیررسمی را به وجود آورد و بخشی از اصلاحطلبان با بیانیه «روزنهگشایی» از مردم برای شرکت در انتخابات دعوت کردند اما در میدان عمل موضع و سیاست رسمی اصلاحات به سمت ایده تحریم انتخابات رفت. این مساله تا جایی پیش رفت که حتی محمد خاتمی نیز که همواره با حضور در انتخاباتها تلاش میکرد ژست تعهد اصلاحطلبان به صندوق رای را اثبات کند، این بار با عدم حضور در پای صندوقهای رای همراهی خود را با سیاست تحریم انتخابات نشان داد.
اما تحریم با چه هدفی انجام شد؟ اساسا تحریم انتخابات سیاستی است که نه برای تاثیر بر نتیجه نهایی خارج شده از صندوق رای که برای بیاعتبار کردن صندوق رای اتخاذ میشود. از آنجا که جمهوری اسلامی همواره روی میزان مشارکت مردم در انتخابات حساسیت ویژهای دارد و صندوق رای را نماد و خاستگاه جمهوریت میداند، اصلاحطلبان همیشه از تحریم به عنوان ابزاری برای رعبآفرینی استفاده میکنند تا بتوانند از نظام امتیاز بگیرند. در چنین فضایی مختصات ذهنی اصلاحطلبان ایده تحریم انتخابات را اینگونه ترسیم میکرد که در صورت قهر با صندوق رای، میزان مشارکت در انتخابات به شکل بیسابقهای کاهش مییابد و نظام برای ارتقای جمهوریت به آنها رو میآورد. به همین خاطر بارها از مشارکت 20 درصد و حتی کمتر از آن صحبت به میان آمد اما آنچه در صحنه عمل رخ داد مشارکت 41 درصدی مردم در انتخابات 11 اسفند بود. هرچند این نرخ مشارکت را نمیتوان مشارکتی مطلوب تلقی کرد اما با توجه به شرایط سالهای گذشته کشور و نارضایتیهای موجود، مشارکت معناداری بود که خشم ضدانقلاب را نیز با خود به همراه داشت. ضدانقلاب میداند مشارکت 41 درصدی در شرایط فعلی معنایی جز بیاعتبار شدن آرزوی براندازی آنها ندارد اما اصلاحطلبان که چشمانداز سیاسی خود را در مسیر کسب قدرت تعریف میکردند، در پس این مشارکت پیامهای دیگری را دریافت کردند که نشان از یک شکست سنگین و چندوجهی برای آنها دارد.
1- نخستین پیامی که با مشارکت مردم در 11 اسفند مخابره شد این بود که اصلاحطلبان با بایکوت انتخابات نیز توانایی شکست صندوق رای را ندارند.
مشارکت 41 درصدی مردم پس از 2 شکست سنگین انتخاباتی اصلاحطلبان در سالهای 98 و 1400، نشان داد این جریان اساسا بنیه اجتماعی و سیاسی لازم برای آنکه بخواهد با تحریم یک انتخابات باعث مشروعیتزدایی از آن بشود را ندارد. این مساله زمانی اهمیت مضاعف خود را نشان میدهد که به علت استمرار این رویه عملا پایگاه رای اصلاحطلبان از بین رفته است. آنها در حالی در این سالها فرصت داشتند با حضور فعال در انتخابات هم بخشی از کرسیهای قدرت را برای خود کسب کنند و هم وزانت سیاسی خود را در میدان انتخابات تثبیت کنند که با قمار روی تحریم انتخابات، باعث به حاشیه رفتن خود در معادلات سیاسی کشور شدند. در نهایت بیانیه تند جبهه اصلاحات در انتخابات اخیر و شکست پروژه تحریم، باعث شد اصلاحطلبان بازی دوسرباختی را برای اکنون و آینده سیاسی خود در این انتخابات تجربه کنند.
2- تحریمکنندگان انتخابات فراتر از آنکه در وارد کردن ضربه به مشارکت سیاسی مردم ناکام ماندند، بدترین نتایج ممکن را برای خود در خروجیهای صندوقهای رای یافتند. آنها حالا نهتنها دولت را در اختیار ندارند که سهم خود را در مجلس نیز کوچکتر از هر زمان دیگری میبینند. یقینا مشارکت فعال میتوانست باعث نجات آنها در برخی حوزهها شود. از سوی دیگر عمده منتخبان مردم در این انتخابات بیشترین زاویه سیاسی را با این جناح دارند تا جایی که اگر به سران اصلاحات گفته میشد نامطلوبترین ترکیب پارلمانی را برای خود تعریف کنند شاید باز هم به ترکیب منتخبان فعلی نمیرسیدند. از همین رو شکست اصلاحات تنها به عدم کاهش مشارکت محدود نمیشود و نتیجه این انتخابات ضربه دیگری را به گیجگاه جریان تحریمخواه انتخابات زد.
3- شکست منطق تحریم و امکانناپذیریاش بهمثابه یک شکست برای حیثیت سیاسی اصلاحطلبان بود. آنها در این شکست حیثیتی هم ننگ همراهی با براندازان را برای خود به جان خریدند و هم نشان دادند چقدر در فهم وضعیت سیاسی کشور لنگ میزنند. به همین خاطر سوای شکست عملیات کاهش مشارکت و نتایج به دست آمده برای منتخبان مجلس دوازدهم، اصلاحطلبان یک بهای گزاف را نیز با وارد کردن این ضربه سنگین به اعتبار خود پرداخت کردند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ واکاوی ابعاد مشارکت مردم در انتخابات 11 اسفند 1402
چرا حماسه شد
گروه سیاسی: 1- مهمترین پیام انتخابات 11 اسفند شکست پروژه تحریم و فشار به جمهوری اسلامی بود. میزان مشارکت در این انتخابات نشان داد حتی در اوج فشارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی علیه جمهوری اسلامی، 41 درصد واجدان شرایط ترجیح میدهند کنش سیاسی خود را در ساختار جمهوری اسلامی انجام دهند. 11 اسفند سیاست تحریم انتخابات را مفتضح کرد اما ضربه اساسی را انگارههای ذهنی طیف موسوم به براندازان متحمل شد. اتفاقات تلخ پاییز ۱۴۰۱ باعث شد تصور براندازی جمهوری اسلامی نزد ضدانقلاب و مخالفان جدیتر شود. آنها ادعای سقوط پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی را مطرح کردند؛ میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم را به عنوان نشانهها و شواهد تنزل پایگاه اجتماعی نظام میآوردند و سپس با استناد به اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ مدعی میشدند پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی به ۱۰ تا ۱۵ درصد سقوط کرده است. بر همین اساس در آستانه انتخابات ۱۱ اسفند پیشبینی میکردند میزان مشارکت در انتخابات بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است. در واقع این عده که شامل ضدانقلاب خارجی و مخالفان داخلی میشوند، میزان مشارکت در انتخابات را به عنوان ملاکی برای تشخیص پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی میدانستند و بر اساس آن انگاره براندازی را موجه میکردند. بر خلاف پیشبینیهای همه معاندان و مخالفان داخلی و خارجی، 41 درصد واجدان شرایط در انتخابات 11 اسفند شرکت کردند. در سختترین شرایط اقتصادی، 41 درصد واجدان شرایط رای دادن، دعوت جمهوری اسلامی برای مشارکت در انتخابات را پذیرفتند. با این میزان مشارکت همه انگارههای برساخته تحریم و براندازی یکجا فروریخت. این مشارکت نگذاشت هیچکدام از اهداف مخالفان نظام محقق شود. بیانات رهبر انقلاب در ماههای اخیر درباره ضرورت مشارکت در انتخابات را که مرور کنیم، متوجه میشویم جمهوری اسلامی با صندوق رای به مصاف مخالفان و معاندان رفت و با دموکراسی بر حریف پیروز شد. اثرات این پیروزی سالها در حرکت جمعی مردم ایران پدیدار خواهد بود.
۲- بیایید اعداد مربوط به عدم مشارکت در انتخابات و تحلیل مربوط به آن را واقعی کنیم. ۵۹ درصد واجدان شرایط در انتخابات ۱۱ اسفند شرکت نکردند، یعنی حدود ۳۶ میلیون نفر. آیا جمهوری اسلامی در میان این ۳۶ میلیون نفر پایگاهی ندارد؟ آیا مخالفان جمهوری اسلامی میتوانند این ۳۶ میلیون نفر را در سبد خود قرار دهند؟ قطعا خیر! این را بررسی آمار مشارکت در انتخابات ادوار مجلس میگوید. به این آمار دقت کنید:
۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ همهپرسی نظام جمهوری اسلامی برگزار و نتایج آن ۱۲ فروردین اعلام شد. در این همهپرسی 97.5 درصد واجدان شرایط رای دادن، شرکت کردند و نزدیک به ۹۹ درصد شرکتکنندگان به جمهوری اسلامی «آری» گفتند. ۱۱ ماه بعد یعنی ۲۴ اسفند همان سال انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد. میزان مشارکت در آن انتخابات ۵۲ درصد بود!
این واضحترین برهان خلفی است که میتوان استدلال ترجمه عدم مشارکت در انتخابات به معنی مخالفت با جمهوری اسلامی را به چالش کشید.
نکته دیگر دامنه پرنوسان میزان مشارکت در ادوار مختلف مجلس است. در حالی که میزان مشارکت در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی ۵۲ درصد بود، ۴ سال بعد میزان مشارکت در انتخابات دوره دوم مجلس شورای اسلامی ۱۲ درصد افزایش یافت و به ۶۴ درصد رسید. این نوسان مشارکت در دوره پنجم به اوج رسید. سال ۱۳۷۴ یعنی در دولت دوم هاشمیرفسنجانی که عدهای از آن زمان به دوران انسداد سیاسی تعبیر میکنند، پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد و ۷۱ درصد واجدان شرایط در آن انتخابات شرکت کردند. این بالاترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس است. این نوسانات در دورههای بعد هم نمودار و باعث شد میانگین مشارکت در انتخابات ادوار مجلس ۵۸ درصد باشد؛ عددی که در مقایسه با میزان مشارکت عمومی در انتخاباتهای ایران، شاید چندان مطلوب جلوه نکند. اما دلیل این میزان مشارکت چیست؟
در همه این سالها درباره این میزان مشارکت و نیز نوسانات میزان مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، دیدگاهها و استدلالهای متنوعی مطرح شده است اما پاسخ این سوال را میتوان از مقایسه دلایل و انگیزههای شخصی و عمومی برای مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی یافت. بر اساس مطالعات انجام شده، انگیزههای مردم برای مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری، فراگیرتر و موثرتر از انگیزههای عمومی برای مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
انگیزههایی مانند امنیت ملی، انسجام اجتماعی، تکلیف شرعی و جاذبههای سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری بیشتر از انتخابات مجلس مطرح و نمودار میشود. مردم در انتخابات ریاستجمهوری بیشتر از انتخابات مجلس به جذابیتهای سیاسی کاندیداها و اثربخشی این مختصات در حرکت جمعی جامعه و پوشش مطالبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نیز تکلیف شرعی توجه میکنند و این عوامل انگیزشی برای مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری است.
در انتخابات مجلس اما مطالبات پرکشش ملی و اجتماعی تبدیل به عوامل انگیزشی نمیشود و بیشتر، ملاحظات و تمایلات منطقهای و بعضا قومی جلوهگر میشود. این موضوع جاذبه لازم برای شکلگیری زمینههای مشترک برای مشارکت حداکثری را ایجاد نمیکند.
با توجه به این نکات، اکنون میتوان درک دقیقی را درباره تفاوت معنادار میزان مشارکت و رای به جمهوری اسلامی در همهپرسی فروردین ۵۸ و میزان مشارکت در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی در اسفند همان سال به دست آورد.
۳- جدا از ۲ موضوع پیشگفته، یعنی مختصات استدلالهای معاندان و مخالفان و ماهیت انتخابات مجلس، باید مشارکت مردم در انتخابات ۱۱ اسفند را واقعبینانه ارزیابی کرد. برای درک واقعبینانه از مشارکت ۴۱ درصدی مردم، باید به این ۲ سوال پاسخ داد:
الف: شرایط داخلی ایران در حال حاضر چگونه است؟
ب: ایران اکنون در کجای معادلات جهانی قرار گرفته است؟
وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران ۱۴۰۲ بسیار متفاوت از سالهای گذشته است. ۱۲ سال از اعمال بیسابقهترین تحریمهای اقتصادی علیه مردم ایران میگذرد. ایران از ابتدای انقلاب اسلامی ۵۷ تحت تحریمهای آمریکا و اروپا قرار داشته است اما در ۱۲ سال گذشته یک بسته تحریمی بیسابقه از سوی دولت و کنگره آمریکا، شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپایی علیه ایران به کار گرفته شده است. آمریکا و اتحادیه اروپایی به صورت مشترک حوزههای نفت و انرژی، تجارت بینالمللی، بیمه، کشتیرانی، صنایع دفاعی و موشکی، خدمات بانکی و صنعت هستهای ایران را تحت شدیدترین تحریمها قرار دادهاند. آنها همچنین بانک مرکزی و سپاه پاسداران را تحریم کردهاند. جدا از این تحریمها، آمریکاییها همه فعالیتها و تجارتهای مرتبط با حوزه معادن و فلزات ایران را نیز تحریم کردهاند. آمریکاییها همچنین صدها فرد، نهاد و شرکت خصوصی ایران را نیز به بهانه ارتباط با حوزههای تحریمی، مورد تحریم قرار دادهاند. شدت تحریمهای آمریکا علیه ایران به گونهای است که آنها همه آنچه را از دستشان برمیآمد، تحریم کردهاند. فهرست و دامنه تحریمهای آمریکا علیه ایران آنقدر گسترده است که اصطلاحا حساب آن از دست خودشان نیز در رفته است، به گونهای که بعضا برخی نهادها و اشخاص را ۲ یا چند بار تحریم کردهاند! اگرچه آمریکا و اتحادیه اروپایی این تحریمها را به بهانههای هستهای، حقوقبشر، مبارزه با تروریسم و... علیه ایران وضع کردهاند و مدعی هستند این تحریمها علیه جمهوری اسلامی است اما به اذعان خود تحلیلگران و رسانههای غربی، هدف اصلی این تحریمها فشار به مردم ایران است. در نتیجه تحریم بانک مرکزی و ایجاد محدودیتهای شدید ارزی، ارزش پول ملی ایران در برابر دلار کاهش یافت. تحریمها موجی از تورم و گرانی را در ایران ایجاد کرد و قدرت خرید طبقات مختلف جامعه کاهش یافت. غیر از آسیبهای مالی، آمریکا و به شکلی اتحادیه اروپایی پا را فراتر نهادند و در اقدامی غیرانسانی و ضدبشری، سیستم درمانی ایران را نیز به فهرست تحریمها افزودند به گونهای که تامین داروهای بیماریهای خاص در ایران در مقاطعی دچار اختلال شده است و تعدادی از مردم بویژه کودکان به خاطر تحریمهای دارویی، آسیبهای جسمی دیدند تا مفهوم واقعی «تحریمهای کشنده» که آمریکاییها درباره تحریمهای ایران به کار میبرند، مصادیق مشخصی پیدا کند. این سیاست آمریکاییها مختص یک دولت و یک حزب نبوده است. بیشترین تحریمها در دولت اوباما علیه ایران وضع و در دولت ترامپ و پس از آن در دولت بایدن بر آنها افزوده شد. به عبارتی، تشدید تحریمها علیه مردم ایران سیاست واحد نظام سیاسی آمریکاست. هدف این تحریمها نیز بارها از سوی مقامات و تحلیلگران آمریکایی عنوان شد. آنها میگویند هدف اصلی و نهایی این تحریم قرار دادن مردم ایران در مقابل جمهوری اسلامی است. شاید ابتدا تصور میشد هدف آمریکاییها از اعمال شدیدترین تحریمها علیه مردم ایران و ایجاد تقابل میان مردم و حکومت ایران، تضعیف جمهوری اسلامی و عدول جمهوری اسلامی از مواضع سیاسی و منطقهای خود است اما اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ نشان داد هدف اصلی آنها چیزی بسیار فراتر از این است.
آنچه در پاییز ۱۴۰۱ اتفاق افتاد، بیسابقهترین عملیات سیاسی، رسانهای و روانی علیه ایران بود. یک اتاق عملیات مشترک شامل سرویسهای امنیتی و تیمهای سیاسی آمریکا، اتحادیه اروپایی، رژیم صهیونیستی و برخی حکام مرتجع منطقه علیه ایران فعال شد. همه رسانههای جریان اصلی غرب به عنوان بال رسانهای این اتاق عملیات فعال شدند. انتشار اخبار کاملا کذب توسط این رسانهها که خلاف بدیهیترین مبانی و استانداردهای رسانهای است، ماهها به صورت مستمر ادامه داشت. رسانههای فارسیزبان خارج از کشور نیز به صورت هماهنگ وارد عمل شدند و موساد با دلارهای بیحساب و کتاب محمد بنسلمان، مدیریت آنتن اینترنشنال را به صورت مستقیم در اختیار گرفت. تلویزیون اینترنشنال روی آنتن زنده خود ساخت سلاح و نحوه حمله به پلیس، سپاه و مراکز دولتی را آموزش میداد. در میدان نیز این اتاق عملیات همه ظرفیتهای بیرونی و داخلی معاندان و مخالفان جمهوری اسلامی را فعال کرد. در ابتدا این هجوم بیسابقه به ایران، به بهانه مرگ یک دختر جوان آغاز شد اما به مرور اعتراض به مرگ مهسا امینی، تبدیل به شورش علیه امنیت ملی و تلاش برای حرکت جمعی مردم ایران علیه ارزشهای نهادینه شده ملی و مذهبی شد.
در کنار تداوم ناآرامیها در داخل ایران، فعالیتهای گروههای معاند و مخالف جمهوری اسلامی در خارج از ایران نیز شدت گرفت. راهاندازی راهپیماییها و تجمعات مختلف در آمریکا، استرالیا و پایتختهای اروپایی در راستای رسوب تصور دارا بودن پشتوانه مردمی اعتراضات در ایران کلید خورد. بلافاصله تشکیلاتی به نام شورای همبستگی شامل باقیمانده رژیم پهلوی، یک خبرنگار بدنام فراری، یک بازیگر دسته چندم هالیوود، پدر یک خانواده کشته شده در حادثه هواپیمای اوکراینی، یک بازیکن لمپن فراری فوتبال و البته سرکرده یک گروهک تجزیهطلب کرد آغاز به کار کرد. تشکیل شورای همبستگی اولا با هدف منسجم کردن مدیریت تجمعات خارج از کشور و ثانیا به دنبال تقویت ذهنیت عبور از جمهوری اسلامی در افکار معترضان داخلی و خارجی بود. در این میان حضور عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک تروریست و تجزیهطلب کومله در جمع رهبران شورای به اصطلاح انقلاب مهسا شکبرانگیز بود؛ معمایی که البته به سرعت ماهیت پشتپرده آن فاش شد.
در ایران اما اعتراضات به سرعت سازماندهی شده و تغییر شکل داد. اتاق فکر آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عربی عملیاتهای خود را در ۳ گسل مهم متمرکز کرد: موضوع زنان، اختلافات قومی و اختلافات مذهبی. به بهانه مرگ یک دختر سنیمذهب کرد این ۳ محور فعال شد. مطالبات زنان با کلیدواژه حجاب اختیاری به عنوان بستر و زمینه فراگیر شدن شورشها در دستور کار قرار گرفت. به مرور تلاش شد گسلهای قومی و مذهبی نیز فعال شود. از همین رو بود که تمرکز شورشها در استانهای کردنشین با محوریت استان کردستان و غرب آذربایجان غربی و استان سیستان و بلوچستان بیشتر شد.
به مرور و طی یک ماه، اعتراض به مرگ دختر جوان، تبدیل به شورشهای کوچک اما پراکنده در بیشتر مناطق کشور با تمرکز ویژه بر اقدامات خشن و مسلحانه در کردستان و غرب آذربایجان غربی از یک سو و تبدیل مسجد مکی زاهدان به کانون تداوم بحران و زمینهساز ترور نیروهای انتظامی و امنیتی در شرق کشور، از سوی دیگر شد.
همزمان با تشدید شورشها روی گسلهای قومی و مذهبی، پرچمهای گروهکهای تجزیهطلب در تجمعات خارجی بالا رفت و به سرعت عناصر و فعالان این گروهکها در اینترنشنال، بیبیسی، منوتو و تلویزیون صدای آمریکا روبهروی دوربین نشستند. ۲ ماه پس از شروع اعتراضات، مساله این تلویزیونها از ضدیت با جمهوری اسلامی به بهانه مرگ دختر جوان، تبدیل به مبارزه با جمهوری اسلامی ذیل مطالبات تجزیهطلبانه شد. عبدالله مهتدی، سران گروهکهای تجزیهطلب بلوچ و عرب و پانترکها در این شبکههای فارسیزبان صراحتا از مطالبات خود میگفتند و مجریان و کارشناسان این شبکهها نیز در دفاع از این مطالبات، دلیل و برهان میآوردند. حالا دیگر دم خروس بیرون آمده بود و اکثریت مردمی که نظارهگر این اتفاقات بودند، به قضاوت دقیق و درست درباره ماهیت پشتپرده شورشهای خشن رسیده بودند. نظام با به کار بستن صبر استراتژیک، فهم و برآورد عمومی از ماهیت این اتفاقات را در راس اولویتهای خود قرار داد و پس از حاصل شدن این مهم، با برخورد سریع با کانونهای شورش و ناامنی در غرب کشور و مدیریت هوشمندانه بحران در شرق کشور، بحران را مدیریت و بر آن غلبه کرد. مدیریت واقعگرایانه نظام و قضاوت عمومی از این ناآرامیها باعث شد در سالگرد حادثه تلخ مرگ دختر جوان، حتی یک اتفاق مهم نیز از سوی کانونهای شورشی در کشور رخ ندهد. تجمعات خارج از ایران نیز به واسطه افشای فساد و تباهی سرکردگان شورای همبستگی، رو به کسادی رفت. شورشها و ناآرامیهای خیابانی جمع شد اما رد خون شهدای مدافع امنیت همچنان بر خیابانهای شهر باقی است. مردمی که سالها زیر فشار شدیدترین تحریمهای اقتصادی آمریکا و اروپا هستند، چند ماه نیز آماج فتنهای قرار گرفتند که امنیت آنها را نیز مخدوش کرده بود؛ فتنهای که بزرگترین و بیسابقهترین عملیات روانی علیه مردم یک کشور بود.
اگر چه بساط این فتنه از خیابانهای شهرهای کشور جمع شد اما بازوهای رسانهای آن در خارج از ایران و عوامل داخلی آنها، خط امتداد آن را در مسائل داخلی دنبال کردند. کارویژه جدید فتنه ۱۴۰۱ از چند ماه قبل روی انتخابات ۱۱ اسفند متمرکز شد.
آنان که در خیابان راه به جایی نبردند و پروژهشان برای جنگ داخلی در ایران و در نهایت تجزیه به بنبست رسیده بود، در تلاش برای احیای ناآرامیهای ۱۴۰۱ در شکلی جدید، وارد فاز سیاسی شدند و عملیات «تحریم انتخابات» را کلید زدند. در ماههای منتهی به انتخابات و در هفتهها و روزهای اخیر همه عناصر دخیل در پروژه شورشهای پاییز ۱۴۰۱ این بار با کلیدواژه «تحریم انتخابات» دست به کار شدند. چند روز مانده به ۱۱ اسفند یک فایل صوتی از عبدالله مهتدی منتشر شد که او در جلسهای خصوصی میگوید استراتژی جدید آنها تحریم انتخابات است، چرا که با مشارکت پایین، آنها مجددا از میان جوانان تیمهایی برای عملیات مسلحانه در ایران جذب خواهند کرد. همزمان ۶ حزب کرد تجزیهطلب نیز با محوریت کومله و مهتدی بیانیهای در ضرورت تحریم انتخابات منتشر کردند.
در واقع فایل صوتی مهتدی به وضوح نشان میداد اتاق فکر و اتاق عملیات فتنه پاییز ۱۴۰۱ این بار تلاش دارد با تحریم انتخابات و ایجاد مشارکت پایین در انتخابات، زمینه را برای احیای آشوبها و ناامنی در ایران فراهم کند. پروژه تحریم انتخابات البته در یک فاز دیگر هم دنبال میشد. رسانههای فارسیزبانی که آتشبیار معرکه پاییز ۱۴۰۱ بودند در هفتههای اخیر این انگاره را مطرح میکردند که پس از وقایع پاییز ۱۴۰۱ پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی به کمترین میزان خود رسیده است و به جز ۱۰ تا ۱۵ درصد حامیان نظام، کسی در انتخابات شرکت نمیکند. در واقع آنان با تصور نارضایتی گسترده مردم از وضعیت اقتصادی و محتمل بودن مشارکت ۱۰ تا ۱۵ درصدی در انتخابات، تلاش میکردند این میزان مشارکت را به معنای تعیین میزان پایگاه اجتماعی نظام تفسیر کنند و با استناد به آن، زمینههای احیای شورشها با هدف براندازی را ایجاد کنند. متاسفانه در میان جریانهای سیاسی داخلی نیز بخشی از رهبران سیاسی اصلاحطلب در راستای منافع شخصی و جناحی خود بر طبل تحریم انتخابات کوبیدند و عناصر اصلی جبهه اصلاحات نیز رسما اعلام کردند سیاست آنها در انتخابات، عدم مشارکت است. همزمان برخی رسانههای جریان اصلی غرب نیز مطالب متعددی درباره کاهش مشارکت در انتخابات ایران منتشر کردند و همسو با اتاق عملیات فتنه پاییز ۱۴۰۱، مشارکت پایین تخمینی خود را به معنای فقدان پایگاه اجتماعی نظام قلمداد کردند. در این شرایط، در حالی که فشارهای اقتصادی ناشی از بیسابقهترین تحریمها همچنان معیشت مردم را مورد هدف قرار داده است و در حالی که بیسابقهترین فشارهای سیاسی و رسانهای ناشی از شورشهای پاییز ۱۴۰۱ همچنان افکار عمومی را در ایران آماج قرار میدهد، ۴۱ درصد واجدان شرایط در انتخابات ۱۱ اسفند شرکت کردند؛ مشارکتی همانند مشارکت انتخابات ۴ سال قبل! مشارکتی که سریعترین پیام آن، نادیده گرفتن اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ بود. وقتی گفته میشود مشارکت مردم در انتخابات ۱۱ اسفند یک حماسه ماندگار است، منظور و مقصود، صرفا خلق مشارکتی با اعداد شبیه ۴ سال قبل نیست. بلکه مراد از این حماسه، شکست همه نقشهها و پروژههایی است که قرار بود با استناد به مشارکت پایین در انتخابات، در ماههای آینده با شدت بیشتر رقم بخورد؛ نقشهها و فتنههایی که حتی اگر همچنان در دستور کار معاندان و مخالفان باشد اما قطعا رمق گذشته را نخواهد داشت.
مشارکت مردم در معادلات منطقهای و جهانی چگونه تاثیر میگذارد؟
از مدتها قبل موضوع تشدید فشارهای غرب علیه ایران از سوی رسانههای فارسیزبان معاند مطرح شد. این رسانهها با تاکید بر ضرورت عدم مشارکت مردم در انتخابات، این اقدام را به عنوان زمینهسازی برای تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران و افزایش احتمال برخورد سخت میان غرب و ایران مطرح کردند. همانگونه که گفته شد، اظهارات صریح عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک تروریست کومله به وضوح نشان میدهد آنان با پیگیری کاهش مشارکت در انتخابات دنبال از سرگیری فعالیتهای تروریستی در ایران هستند. کارشناسان اینترنشنال نیز از مدتها قبل و به بهانه جنگ غزه، حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران را مطرح کرده و آن را یک تهدید کاملا معتبر برای ایران میدانستند. در تلآویو نیز از ماهها قبل موضوع حمله نظامی به ایران به عنوان یکی از راهکارهای نتانیاهو برای خروج از مخمصه جنگ غزه طرح و درباره آن بحث شد. مقامات رژیم صهیونیستی بارها درباره ضرورت حمله نظامی به ایران حرف زدند و البته در مقاطعی با برخی اقدامات رادیکال تلاش کردند رویارویی نظامی آمریکا با ایران را محقق کنند. در کنگره آمریکا نیز بحثهای جدی درباره لزوم درگیری نظامی آمریکا با ایران ولو به صورت مقطعی و محدود صورت گرفت. انتخابات دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی و دوره ششم مجلس خبرگان رهبری از همین رو به عنوان یکی از موضوعات اثرگذار در نتیجه تلاشها برای ایجاد درگیری نظامی مستقیم میان ایران و آمریکا مطرح شد. آنها معتقد بودند با مشارکت زیر 20 درصد در انتخابات 11 اسفند، ادعای فاقد پشتوانه بودن نظام ایران در جامعه ایران تقویت شده و تلاشها برای حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران به نتیجه خواهد نشست.
در کنار پیگیری جدی درگیری نظامی، موضوع تشدید تحریمها نیز به صورت ویژه در دستور کار آمریکا و اتحادیه اروپایی قرار گرفت. در دور تازه دورهگردیهای عناصر فارسیزبان وابسته به سیا، تحریم سپاه پاسداران در اتحادیه اروپایی و نیز تشدید تحریمهای جدید به بهانههای حقوق بشری پیگیری شد. در این میان 2 اتفاق نشان داد غرب به صورت همزمان دنبال تشدید فشار بر ایران پس از انتخابات 11 اسفند است. ابتدا دعوت از مسیح علینژاد و تعدادی دیگر از عناصر بدنام ضدایرانی به اجلاس امنیتی مونیخ بود. آنها که خود را نمایندگان زنان و مردان ایرانی میدانستند، در این اجلاس تاکید کردند غرب تلاشهای خود را برای افزایش فشار بر ایران تشدید کند.
از سوی دیگر 2 هفته مانده به برگزاری انتخابات 11 اسفند، روزنامه واشنگتنتایمز در مطلبی عجیب مدعی شد ایران دارای چند کلاهک اتمی است و شمار آنها بهزودی به بیش از 40 عدد میرسد. همزمان یک فشار گسترده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازدیدهای جدید از مراکز هستهای ایران صورت گرفت. همزمان با این اقدامات بار دیگر پروژه امنیتی کردن مواجهه با ایران در دستور کار قرار گرفت. به اعتقاد کارشناسان این رویکرد نشان داد آمریکاییها در حال طراحی یک مواجهه جدید علیه ایران برای پس از انتخابات 11 اسفند بودند. زمینه این طراحی نیز تصور و برآورد مشارکت پایین در انتخابات و تلقی نداشتن پشتوانه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی بود که البته میزان مشارکت در انتخابات 11 اسفند خط بطلانی بر این ذهنیت بود. موضوع دیگر درباره تاثیرگذاری میزان مشارکت 11 اسفند در تحولات منطقهای، مساله فلسطین و نسلکشی بیسابقه مردم مظلوم غزه است. ایران حامی اصلی مردم فلسطین در دنیاست و همچنین کانون و منبع مقاومت اسلامی است. حتما هر نوع تضعیف جمهوری اسلامی باعث تشدید جنایات صهیونیستها در غزه میشود. در واقع یکی از اهداف تلآویو برای کشاندن پای آمریکا به جنگ مستقیم با ایران، کم کردن فشار روی خود و تشدید جنایات در غزه بود. تلآویو کاهش مشارکت در انتخابات ایران را به معنای مجوز حمله نظامی به ایران میدانست؛ هدفی که 11 اسفند با مشارکت 25 میلیون ایرانی ناکام ماند و حتما ثمرات این پشتوانه 25 میلیونی بهزودی در جبهههای نبرد مقاومت علیه رژیم صهیونیستی آشکار خواهد شد.
***
مواردی که مورد اشاره قرار گرفت، صرفا برخی وجوه اثرگذار مشارکت مردم در انتخابات 11 اسفند بود. قطعا در نظامی که مردم مشارکتهای بیشتر از 80 درصد را تجربه کردهاند، این میزان مشارکت مطلوب نیست اما همانگونه که شرح داده شد، این مشارکت در سختترین شرایط اقتصادی و در بحبوحه شدیدترین فشارهای سیاسی و امنیتی خارجی علیه ایران، رخ داد. از این حیث حقیقتا انتخابات 11 اسفند تبدیل به یک حماسه بزرگ شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|