|
بررسی اهمیت پیروزی در داربی برای جواد نکونام
رستگاری در نیمهشب
عبدالله دارابی: داربی ۱۰۳ برای استقلال و شخص نکونام داربی مهمی است. برای استقلال مهم است چون سالهاست برنده داربی در لیگ برتر نشده است و هواداران این تیم بیصبرانه منتظر شکستن این طلسمند و از طرفی جدالی حساس بین صدرنشین و تیم دوم جدول است که در ۳ امتیازی همدیگر مکان گزیدهاند و برد استقلال این فرصت را نصیب آبیپوشان میکند که جای خود را در صدر جدول تحکیم بخشند و فاصلهای۶ امتیازی با رقیب دیرینه خود ایجاد کنند. برای شخص جواد نکونام نیز اهمیت ویژهای دارد، از این منظر که سرمربی استقلال، غربت خاصی را از بابت عدم همکاری و کارشکنی مدیریت باشگاه بر دوش حمل میکند و پیروزی در داربی میتواند کفه ترازو را در این نبرد به سود وی سنگین و همچنین جایگاه او را روی نیمکت و در بین هواداران مستحکمتر کند.
استقلال در اهواز با یک گل همنام خوزستانیاش را برد تا هم صدر را حفظ کند، هم با روحیه خوبی به استقبال شهرآورد صدوسوم برود. هرچند با توجه به شرایط و دارایی آبیپوشان، مهم بردن آن تقابل بود ولی نوع بازی شاگردان نکونام در نیمه دوم، نگرانیهایی را ایجاد کرد که عدم رفع آن، باعث نگرانی بزرگتری برای مصاف حیثیتی و حساس داربی میشود! استقلال تهران، هر اندازه در نیمه اول چشمنواز و پرقدرت ظاهر شد، نیمه دوم بازی پرتلاطم و پراسترسی را ارائه داد! در نیمه دوم بازی با استقلال خوزستان، شاگردان نکونام خیلی زود به لاک دفاعی رفتند و این، فرصت سوار شدن بر بازی و ایجاد موقعیتهای خطرناک را برای شاگردان پورموسوی فراهم کرد. متعاقب عقب نشستن آبیهای پایتخت، زور این تیم در حمله، به خاطر کم تعداد بودن در یکسوم هجومی بشدت افت کرد، خط میانیشان عملا از بازی خارج شد، خط دفاعی فشار زیادی را متحمل شد و تا لحظات پایانی، دروازه این تیم بارها تا مرز گشوده شدن تهدید شد. نوع بازی استقلالیها در نیمه دوم، بار منفی فنی و روانی بر بازیکنان این تیم تحمیل کرد که باعث شد عملا برخی از آنان بویژه هافبکها عناصری بیکار و محو در میدان باشند که خود، کاهش انگیزه و سردرگمی را نزد آنها در پی داشت. حال آنکه نکونام با تاخیر در عقبنشینی شاگردانش و ادامه شیوه بازی نیمه اول تا یک ربع پایانی، حتی میتوانست موجب افزایش گلهای زده تیمش شود، تا اسیر آن فشار و حملات حریف نشود و روحیه خودباوری و تهاجمی استقلال را برای داربی مضاعف کند. مطمئناً سرمربی آبیپوشان برای اتخاذ این سیستم، تفکرات و دلایل خود را دارد که چندان نیز بیراه نیست چرا که از دست دادن ۳ امتیاز در اهواز میتوانست عوارض نامطلوبی برای استقلال در آستانه دیدار سنتی چهارشنبه به همراه داشته باشد؛ دیداری که بعد روحی - روانی در آن حرف اول را میزند.
اگر نکونام در صورت زدن گل اول بازی در نیمه اول شهرآورد، با توجه به حساسیت ویژه آن، مجددا همین شیوه را برگزیند، ریسک بهمراتب خطرناکتری نسبت به بازی با استقلال خوزستان میکند که با عنایت به قدرت تهاجمی این روزهای پرسپولیس، میتواند تیمش را دچار مشکل شاید جبرانناپذیر نیز بکند؛ حال آنکه با توجه به ضعف خط دفاع قرمزپوشان و بویژه بیرانوند نامطمئن این روزها، قدرت خط حمله شاگردان اوسمار و اهمیت برد رقیب سنتی به لحاظ جدولی، حیثیتی و روحی، تدبیر درستتر این است که نکونام به بهترین دفاع یعنی حمله روی آورد و حتی در صورت زدن گل اول بازی توسط شاگردانش، از رفتن در لاک دفاعی پرهیز کند؛ در این صورت است که او میتواند زهر خط حمله پرسپولیس را تا حد زیادی بگیرد و از یکطرفه شدن بازی که میتواند خطرپذیری را در پی داشته باشد، جلوگیری کند. اگرچه پرسپولیس پرمهره، در نیمفصل دوم بهمراتب پرمهرهتر و قویتر شده است و استقلال از این منظر، نه آن چنان که حتی کمبودهایش را مرتفع کند، لیکن جنگندگی و تلاش ستودنی استقلالیها در این فصل به رغم کمبودهایشان، اسلحهای است که جواد نکونام میتواند همچنان به اتکای آن، معادلات را بر هم زند و کارهای سخت را به انجام رساند؛ به شرط آنکه تا قبل از داربی، تیمش را با آرامش، جدیت، عقلانیت و تیزبینی مهیای چنین تقابل مهم و حساسی کند و در طول بازی نیز رعایت مجدانه این نکات را از شاگردانش بخواهد. آرامش، هماهنگی و سختگیری نزد مردان دفاعی، دوندگی، سختکوشی و هوشمندی توسط مردان خط میانی و فرصتشناسی، دقت نظر و تیزهوشی نزد مهاجمان استقلال، اگر به خوبی رعایت شود، میتواند این تیم را دست پر از میدان خارج سازد. ایراد جدی دیگری که استقلال دچار آن است از دست دادن فرصتهای گلزنی، برخی اشتباهات در خط دفاع بویژه هنگام نفوذهای جلالی و سهرابیان و اشکال در تصمیمگیری نزد برخی بازیکنان در طول بازی است که رفع آن چه برای داربی و چه بازیهای باقیمانده، امری ضروری است.
هرچند تساوی در شهرآورد برای استقلال سودمندتر است تا پرسپولیس، ولی نکونام باید بداند برد رقیب سنتی از جمیع جهات برای او و تیمش یک نیاز است که نباید لحظهای مورد تردید قرار گیرد؛ هم به لحاظ دلایلی که در صدر نوشتار بیان شد و هم از این بابت که آبیپوشان در صورت برد، روحیهای دوچندان برای ادامه راه خواهند یافت و حریف نیز در صورت شکست، علاوه بر فاصله گرفتن از صدر، به دلیل تبعات ناشی از باخت داربی، چهبسا دچار افت روحی- روانی و مسائل حاشیهای شود و حتی میتواند به خارج شدن آنان از کورس قهرمانی نیز منجر شود. پس لازم و حایز اهمیت است که سرمربی سختکوش استقلال، با همه کمبودها و نامرادیها، غیر از برد داربی، به چیز دیگری فکر نکند که این مهم، ارزش برد در چند بازی را در خود مستتر دارد و جواد باید این ذهنیت را به بازیکنانش القا کند.
ارسال به دوستان
برگزاری جشن ملی توانمندسازی و خودکفایی 100هزار مددجوی کمیته امداد با حضور رئیسجمهور
از امداد تا توانمندی
* صندوق تضمین اشتغال برای حل مشکل وام مددجویان
گروه اجتماعی: جشن ملی خودکفایی و توانمندسازی 100 هزار مددجوی کمیته امداد دیروز با حضور رئیسجمهور برگزار شد. توانمندسازی مددجویان تحت حمایت کمیته امداد به عنوان تنها راه برونرفت از چرخه فقر همواره مورد توجه این نهاد بوده است.
کمیته امداد اگرچه اقدامات خود را در مسیر حمایت از افراد بیبضاعت و بیسرپرست به کار میگیرد ولی ضمن کمک به این اقشار، همچنان تلاش میکند با ایجاد اشتغال، مددجویان را توانمند کند؛ اهدافی که به منظور خوداتکایی مددجویان بویژه در بعد اقتصادی، اجرای طرحهای اشتغال و خودکفایی است تا در حد امکان از وابستگی مددجویان به این نهاد جلوگیری شود. از جمله این اقدامها ایجاد اشتغال از طریق پرداخت وام بدون سود صندوق امداد ولایت است که بخش عمدهای از مددجویان توانستهاند با ایجاد اشتغال از پوشش حمایتهای کمیته امداد خارج شوند و چه بسا برای دیگران نیز شغل ایجاد کنند، به طوری که سالانه چند هزار نفر با حمایتهای مالی کمیته امداد توانمند میشوند. رئیس جمهور دیروز در جشن «توانمندسازی 100 هزار مددجوی کمیته امداد امام خمینی(ره)» گفت: برگزاری این جشن برای کسانی که علاوه بر خودشان توانستهاند برای دیگران نیز شغل ایجاد کنند، بسیار ارزشمند و شایسته قدردانی است؛ این مسیر کاملا مسیر درستی است و باید با جدیت دنبال شود. سیدابراهیم رئیسی اظهار داشت: این کمیته با توجه به سابقه و اعتبار خود کاملا مورد اعتماد مردم است و با تکیه بر همین اعتبار و اعتماد توانسته فعالیتهای خود را گسترش دهد و عمق ببخشد و فعالیت بر پایه توانمندسازی مددجویان یکی از بهترین کارهای این مجموعه است. وی با بیان اینکه کمیته امداد جزو نخستین سازمانهایی بود که در همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل شد، تصریح کرد: یکی از نخستین دستوراتی که امام راحل پس از پیروزی انقلاب صادر کرد، فرمان تشکیل کمیته امداد بود که نشان میداد ایشان در کنار مدیریت یک انقلاب جهانی، از رسیدگی به وضعیت محرومان به عنوان ولینعمتان انقلاب غافل نیست.
رئیسجمهور با قدردانی از همه کسانی که در طول سالیان گذشته در کمیته امداد امام خمینی(ره) منشأ خدمت بودهاند، افزود: این کمیته در طول حیات مبارک خود منشأ برکات زیادی بوده است. اساسا مساله کمک و امدادرسانی به دیگران در آموزههای دینی ما جزو برترین و بهترین امور شمرده شده است. دکتر رئیسی با اشاره به تاکید آموزههای دینی برای انجام کمک و یاریرسانی به شکل مخفیانه و پنهانی برای حفظ آبروی دریافتکنندگان کمک، اظهار داشت: انجام کار خیر لزوما نیاز به پول و مکنت زیاد ندارد، بلکه نیاز به نگاه بلند و روح بزرگ دارد؛ در سفری که اخیرا برای بازدید از مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان داشتم، برخی مردم میگفتند چون میزان خسارت وارد شده به ما کمتر و کمکهای ارسال شده نیز زیاد بود، بخشی از کمکها را برای مردم آن سوی مرز در پاکستان ارسال کردیم که وضعیتشان از ما بدتر است. رئیسجمهور اضافه کرد: این گواه روح بزرگ و نگاه بلند مردمی است که در اوج بلا و سختی از کمک به همنوعان خود غافل نیستند. در ایام همهگیری کرونا نیز با وجود آنکه فروشگاهها در کشورهایی که به اصطلاح توسعه یافته بودند، غارت شد اما در جمهوری اسلامی ایران با تدبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی و راهاندازی پویش کمکهای مومنانه، همه مساجد و تعداد زیادی از مراکز عمومی و خانههای مردم تبدیل به پایگاههای کمک مومنانه شد.
حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی فراگیری پویش کمک مومنانه را ناشی از روحیه دگرخواهی مردم ایران در پرتو خداخواهی و بسیار ارزشمند توصیف و تصریح کرد: کمیته امداد امام خمینی(ره) با توجه به سابقه و اعتبار خود کاملا مورد اعتماد مردم است و با تکیه بر همین اعتبار و اعتماد توانسته فعالیتهای خود را گسترش دهد و عمق ببخشد و فعالیت بر پایه توانمندسازی مددجویان یکی از بهترین کارهای این مجموعه است. رئیسجمهور با اشاره به اهمیت موضوع ایجاد اشتغال و با تاکید بر اینکه دولت مردمی نیز ایجاد اشتغال را از جمله محورهای اصلی فعالیت خود قرار داده و احیای بیش از 7 هزار واحد تولیدی از جمله تلاشهای دولت در این زمینه است، گفت: برگزاری جشن توانمندسازی 100 هزار نفر از مددجویان کمیته امداد که علاوه بر خودشان توانستهاند برای دیگران نیز شغل ایجاد کنند، بسیار ارزشمند و شایسته قدردانی است؛ این مسیر کاملا مسیر درستی است و باید با جدیت دنبال شود. وی با تاکید بر اهتمام و تلاش ویژه دولت برای زدودن فقر از چهره جامعه و زمینهسازی برای رشد و توانمندسازی جوانان تصریح کرد: پیام این جشن، امید و آیندهای بسیار روشن برای ملت ایران است و حتما موجب کوری چشم بدخواهان و دشمنان این ملت خواهد شد. حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی همچنین خطاب به کارآفرینان کمیته امداد امام خمینی(ره) تاکید کرد: شما به تمام کسانی که به هر دلیلی دچار یأس و ناامیدی شدهاند اثبات کردید ما اراده کردیم و توانستیم و شما هم اگر اراده کنید، میتوانید.
* صندوق تضمین اشتغال برای حل مشکل وام مددجویان
۳۰ درصد مشاغل مددجویان در زنجیرههای تولید شکل گرفته است؛ همچنین صندوق تضمین اشتغال مددجویان برای حل مشکل ضمانت وام مددجویان بویژه زنان سرپرست خانوار راهاندازی شده است. رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) از رئیسجمهور خواست در 3 موضوع اولویتبخشی به پرداخت وام اشتغال، تقویت منابع صندوق ضمانت و توسعه بازار محصولات، به یاری مددجویان کمیته امداد بیاید. سیدمرتضی بختیاری در این مراسم با اشاره به همزمانی ایام سالگرد تاسیس کمیته امداد با فرمان حضرت امام(ره) و برگزاری جشن توانمندسازی مجددجویان این نهاد انقلابی ضمن اشاره به تاکیدات رهبر معظم انقلاب درباره توانمندسازی مددجویان همراه با ایجاد درآمد باثبات، اضافه کرد: مجموعه امداد حضرت امام (ره) فعالیتهای گستردهای را در راستای توسعه اشتغال در کشور داشته است که ثمره آن توانمندسازی از مسیر ایجاد اشتغال و برگزاری جشن خودکفایی ۱۰۰ هزار مددجو است. وی با بیان اینکه کمیته امداد ستون اتکا و اعتماد خیران و نیکوکاران به عنوان مرجع رفع مشکلات نیازمندان به واسطه تلاشهای صادقانه امدادگران در سراسر کشور و خدمات گسترده است، تاکید کرد: علاوه بر کارنامه موفق در جذب تسهیلات و نظارت بر حسن اجرای برنامه اشتغال، اقدامات متعدد دیگری با محوریت کیفیتبخشی به مشاغل ایجاد شده در دستور کار قرار گرفته است. وی توسعه مشاغل با استفاده از تولیدات شرکتهای دانشبنیان را یکی از برنامههای کمیته امداد در حوزه اشتغال دانست و گفت: اضافه کردن مشاغل نوین از جمله آزادکاری و توسعه خدمات مربوط به بازار با استفاده از سکوهای فضای مجازی برای فروش محصولات، همچنین ایجاد ۹۳۶۲ نیروگاه خورشیدی خانگی از ابتدای دولت سیزدهم، از دیگر اقدامات این نهاد در حوزه اشتغال است. رئیس کمیته امداد تکمیل زنجیرههای تولید را ضروری عنوان کرد و افزود: ۳۰ درصد مشاغل مددجویان در زنجیرههای تولید شکل گرفته است؛ همچنین صندوق تضمین اشتغال مددجویان برای حل مشکل ضمانت وام مددجویان بویژه زنان سرپرست خانوار راهاندازی شده است. بختیاری با تاکید بر توانمندسازی فرزندان خانوادههای تحت حمایت با هدف از بین بردن چرخه فقر تصریح کرد: برنامه مهارتآموزی نوجوانان در تابستان گذشته با همکاری سازمان فنی و حرفهای و مشارکت ۳۵ هزار نفر از فرزندان تحت حمایت انجام شد و ۲۰ هزار دانشآموز متقاضی مدارس استعدادهای درخشان مورد حمایت مشاورهای - آموزشی قرار گرفتند. وی گفت: پشتیبانی مشاورهای و آموزشی از ۶۰ هزار دانشآموز کنکوری صورت گرفته است و با هدف جوانی جمعیت، بیش از ۹۰ هزار جهیزیه به نوعروسان اهدا شده است. رئیس کمیته امداد در پایان خاطرنشان کرد: این توفیقات مرهون همکاری بسیار خوب دولت مردمی سیزدهم بویژه وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی و امور اقتصادی و دارایی، دفتر رهبر معظم انقلاب، نهادهای انقلاب اسلامی، بانک مرکزی و همه خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، خیران و نیکوکاران و رسانهها است.
ارسال به دوستان
ترمینال شماره ۲ فرودگاه اهواز توسط وزیر راه و شهرسازی افتتاح شد
ناوگان هوایی درمسیر توسعه
بسترسازی یک میلیون مسافر هوایی جدید
استان خوزستان یکی از استانهای مورد تاکید دولت سیزدهم برای توسعه هرچه بیشتر است. این استان روز گذشته میزبان وزیر راه و شهرسازی بود. افتتاح ترمینال شماره ۲ فرودگاه اهواز و شروع عملیات ساخت ۵۴ هزار واحد مسکونی و باند دوم جاده اهواز - خرمشهر از اقدامات مهرداد بذرپاش در این استان بود.
به گزارش «وطن امروز»، مدیرکل راه و شهرسازی خوزستان گفت: وزیر راه و شهرسازی به منظور افتتاح و کلنگزنی چند پروژه در حوزه مسکن و راهسازی به خوزستان سفر کرد.
مسعود بیاتمنش با اشاره به سفر یکروزه مهرداد بذرپاش به خوزستان اظهار کرد: در این سفر پروژههای عمرانی در حوزه راهسازی، مسکن و ساختمان و فرودگاهی افتتاح یا عملیات اجرایی آنها آغاز شد.
وی با اشاره به اجرای طرح جوانی جمعیت در خوزستان نیز افزود: در سفر وزیر راه و شهرسازی در قالب این طرح، جشن اهدای ۳ هزار قطعه زمین اختصاص یافته به متقاضیان دارای ۳ یا 4 فرزند در استان برگزار شد.
بیاتمنش از آغاز عملیات اجرایی آمادهسازی اراضی طرح نهضت ملی مسکن در استان با حضور وزیر راه و شهرسازی هم خبر داد و گفت: در این سفر وزیر از پروژههای کمربندی اهواز و چند پروژه راهسازی در استان بازدید کرد.
* وزیر راه و شهرسازی ترمینال بهسازی شده فرودگاه اهواز را افتتاح کرد
ترمینال بهسازیشده فرودگاه اهواز در جریان سفر وزیر راه و شهرسازی به استان خوزستان به بهرهبرداری رسید.
صبح دیروز مهرداد بذرپاش در جریان سفر به استان خوزستان ابتدا ترمینال بهسازی شده فرودگاه اهواز را افتتاح کرد.
رضا نخجوانی، معاون وزیر و مدیرعامل شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران در این رابطه گفت: مساحتی برابر ۴۰۰۰ مترمربع برای خدمترسانی به مسافران به مساحت پیشین اضافه شد.
وی با اشاره به اینکه 1000 میلیارد ریال برای بهسازی ترمینال فرودگاه اهواز هزینه شده است، از تسهیل ورود و خروج مسافران و کاهش ایستایی آنها به عنوان دستاوردهای این پروژه نام برد و ادامه داد: افزودن یک تسمه نقاله به ۲ تسمه نقاله پیشین، جداسازی فضای حضور مسافران و مستقبلان برای ارائه خدمات مناسب و کاهش ازدحام و ایجاد سیستم گرمایش و سرمایش مناسب، از جمله موارد در نظر گرفته شده در پروژه بهسازی ترمینال فرودگاه اهواز است.
* ظرفیت فرودگاه اهواز به بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر افزایش یافت
وزیر راه و شهرسازی دیروز در حاشیه افتتاح ترمینال شماره ۲ ورودی مسافر فرودگاه اهواز گفت: با اجرای بهسازی این ترمینال، ظرفیت فرودگاه اهواز به بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر ارتقا مییابد.
بذرپاش بیان کرد: با اجرای این طرح، ظرفیت فرودگاه اهواز از یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر ارتقا مییابد.
وی افزود: برخی فرودگاههای کشور با اضافه کردن ترمینالهایی در مجاورت خود به دنبال افزایش ظرفیت ورودی مسافر هستند و فرودگاه اهواز نیز یکی از کانونهای هدف است.
وزیر راه و شهرسازی ابراز امیدواری کرد با در نظر گرفتن تمهیدات لازم، ظرفیت پروازهای فرودگاه اهواز افزایش یافته و این فرودگاه به نقش بینالمللی خود بازگردد.
وی ادامه داد: سرکشی به طرحهای مسکن، راهسازی و راهداری، کمربندی شهر اهواز، چهار خطه شدن خط اهواز به خرمشهر، آغاز عملیات ۵۰ هزار واحد نهضت ملی و تقدیم زمین به 3000 نفر در طرح جوانی جمعیت از دیگر برنامههای ما در این سفر خواهد بود.
بذرپاش با اشاره به اینکه یکی از سیاستهای ما در دولت سیزدهم اعطای زمین در روستاهای کشور است گفت: تاکنون بیش از ۵۰۰ هزار قطعه زمین در روستاهای کشور تامین و از این تعداد ۳۰۰ هزار قطعه به متقاضیان اختصاص یافته است.
وی با بیان اینکه خوزستان یکی از استانهای هدف در طرح جوانی جمعیت است، اضافه کرد: در طرح جوانی جمعیت به ۷۰ هزار متقاضی زمین واگذار شد و امیدواریم سال آینده نیز با قوت بیشتری این طرح را در استان خوزستان و سایر نقاط کشور دنبال کنیم.
در ادامه مدیرعامل شرکت فرودگاههای کشور ابراز امیدواری کرد با اجرای طرح توسعه فرودگاه اهواز، زمینه توسعه برنامههای اقتصادی استان فراهم شود.
رضا نخجوانی توضیح داد: با آزادسازی ۳۰ هکتار زمین درون فرودگاه، ظرفیت ورود مسافر بیشتر خواهد شد؛ در حال مذاکره با نیروهای مسلح برای همکاری هستیم و امید است در این زمینه مساعدت لازم شود.
نخجوانی اظهار کرد: پیش از اجرای این طرح، ترمینال ورودی و خروجی فرودگاه اهواز به صورت مشترک بود که با مساعدت استاندار اقدامات خوبی در این فرودگاه شده است.
وی افزود: در آینده نزدیک سایر برنامههای نوسازی فرودگاه اهواز از جمله محوطهسازی اجرایی خواهد شد.
* آغاز عملیات اجرایی ۵۴ هزار واحد مسکن ملی در خوزستان
عملیات اجرایی ۵۴ هزار واحد مسکن ملی در خوزستان با حضور مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی و استاندار خوزستان روز گذشته آغاز شد و این تعداد واحد مسکن ملی در ۴۵ سایت واقع در شهرهای مختلف استان اجرایی میشود. همچنین کار ساخت ۱۵ هزار واحد مسکن ملی در استان آغاز شده است که بزودی در اختیار متقاضیان قرار میگیرد.
گفتنی است سهم استان خوزستان در طرح نهضت ملی مسکن حدود ۱۰۰ هزار واحد بوده که بخشی از آنها در قالب بافتهای فرسوده و طرح جوانی جمعیت اجرا میشود. ۳۰۰۰ قطعه زمین نیز به خانوادههای مشمول ماده 4 قانون جوانی جمعیت در استان خوزستان واگذار شد.
بر اساس این گزارش کار ساخت و تکمیل بیش از ۱۴ هزار واحد مسکن مهر در استان شروع شده است.
استان خوزستان با جمعیتی افزون بر 5 میلیون نفر یکی از استانهای پرجمعیت کشور به شمار میرود.
* عملیات اجرایی باند دوم جاده اهواز - خرمشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی آغاز شد
همچنین روز گذشته عملیات اجرایی باند دوم مسیر اهواز - خرمشهر به طول ۲۵ کیلومتر با حضور وزیر راه و شهرسازی و استاندار خوزستان آغاز شد.
در جریان سفر مهرداد بذرپاش به استان خوزستان، عملیات اجرایی باند دوم جاده اهواز - خرمشهر به طول ۲۵ کیلومتر و با اعتبار نزدیک به 8 هزار میلیارد ریال آغاز شد.
جاده اهواز به خرمشهر در مجموع رفت و برگشت به طول ۱۱۰ کیلومتر است که ۵۰ کیلومتر آن در دست اجراست که ۲۵ کیلومتر آن سمت اهواز و ۲۵ کیلومتر دیگر آن از سمت خرمشهر است. همچنین با توجه به برخورداری خوزستان از ۲ مرز زمینی با کشور عراق و ۵ بندر، تکمیل این پروژه قدم مثبتی برای تردد زوار و حمل محمولههای کشت و صنعتهای موجود در منطقه است و منجر به سهولت در رفت و آمد به خرمشهر و مرز شلمچه میشود.
* سهولت تردد مسافران در ایام اربعین با تکمیل محور اهواز- خرمشهر
مهرداد بذرپاش دیروز در حاشیه آغاز عملیات اجرایی باند دوم جاده اهواز - خرمشهر در جمع خبرنگاران اظهار کرد: این طرح در ۲ قطعه ۲۵ کیلومتری اجرایی خواهد شد.
وی افزود: با توجه به اینکه ورودی شهرها جزو نقاط پرتصادف است، ورودی شهرهای اهواز و خرمشهر در اولویت قرار گرفتند. وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه ۶۰ کیلومتر مابقی جاده اهواز به خرمشهر نیز فاز به فاز اجرایی میشود، گفت: در طرح کمربندی غرب اهواز امید است با تصمیمات اتخاذ شده بتوانیم بخشی از این محور مهم را تا تابستان سال آینده زیر بار ترافیکی ببریم.
بذرپاش در ادامه بیان کرد: با اتمام این محور ۱۲ کیلومتری، رینگ دور اهواز تکمیل و محور اهواز - خرمشهر بهراحتی و بدون نیاز به عبور از شهر اهواز از مسیر حمیدیه طی میشود.
وی در پایان یادآور شد: اجرای این طرح به کاهش سوانح جادهای، خلوتتر شدن محور اهواز و سهولت تردد مسافران در ایام اربعین کمک چشمگیری میکند.
ارسال به دوستان
بزرگترین قرارداد گازی کشور برای فشارافزایی میدان مشترک پارس جنوبی امضا شد
پروژه ۹۰۰ میلیارد دلاری
گروه اقتصادی: میدان گازی پارس جنوبی بزرگترین منبع گازی جهان است که روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیجفارس قرار دارد و اصلیترین منبع انرژی ایران و قطر محسوب میشود.
این میدان دارای 1800 تریلیون فوت مکعب (51 تریلیون مترمکعب) گاز طبیعی درجا و 50 میلیارد بشکه (7.9 میلیارد مترمکعب) میعانات گازی است. این میدان گازی، مساحتی حدود 9700 کیلومتر مربع (3700 مایل مربع) را پوشش میدهد که از این مساحت، 3700 کیلومتر مربع (1400 مایل مربع) آن در آبهای ایران و 6000 کیلومتر مربع (2300 مایل مربع) آن در آبهای قطر واقع است.
برآوردهای وزارت نفت حاکی از این است که ذخیره گاز در بخش ایرانی این میدان مشترک 14 تریلیون مترمکعب به همراه 18 میلیارد بشکه میعانات گازی است که حدود 7.5 درصد از کل گاز دنیا و نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل میشود.
بخش قطری میدان مشترک پارس جنوبی با نام «گنبد شمالی» شناخته میشود. قطر نیازهای داخلی و صادراتی گاز خود را از «گنبد شمالی» تأمین میکند. طبق برآوردهای انجامشده میزان ذخایر گازی بخش قطری این میدان مشترک، 36 تریلیون مترمکعب است که IEA میزان قابل استحصال گاز در بخش قطری را حدود 26 تریلیون مترمکعب تخمین زده است.
مخزن گازی پارس جنوبی بین ۲ کشور مشترک است و قسمت عمیقتر آن در بخش قطری قرار دارد و ساختار این مخزن نشان میدهد شیب آن بهسمت قطر است و هرچه قطر برداشت بیشتری داشته باشد، سیر حرکت منابع گازی و میعانات به سمت قطر بیشتر میشود.
قطر توسعه «گنبد شمالی» را از سال 1991 آغاز کرده اما ایران «پارس جنوبی» را از سال 2001 توسعه داده است که در شروع به کار 10 سال از قطر عقب ماندهایم. در فاصله سالهای 1991 تا 2001، قطر حدود 210 میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرد که به ارزش آن زمان، حدود 60 میلیارد دلار برای قطر درآمد به دنبال داشته است.
ایران سال 1397 با رسیدن به تولید روزانه 610 میلیون مترمکعبی، از تولید روزانه 600 میلیون مترمکعبی قطر پیشی گرفت. طی 5 سال اخیر نیز 100 میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه ایران و حدود 50 میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه قطر افزوده شده است و اکنون ایران با ظرفیت تولید روزانه 710 میلیون مترمکعب نسبت به ظرفیت تولید 650 میلیون مترمکعبی قطر، نسبت به رقیب خود، در برداشت روزانه (از نظر ظرفیت برداشت) جلو افتاده است.
بدون شک در برداشت تجمعی گاز، قطر از ایران جلوتر است و با توجه به 10 سال توسعه زودتر، بسیار بیش از ایران از مخزن مشترک گازی برداشت کرده است.
افت فشار طبیعی گاز در پارس جنوبی مشهود است و در سالهای پیش رو، برآورد شده که سالانه اندازه تولید یک فاز، از تولیدات پارس جنوبی در سمت ایران بهخاطر افت فشارکاسته خواهد شد.
* بزرگترین قرارداد گازی کشور امضا شد
قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی با حضور شرکت و پیمانکاران ایرانی با سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری منعقد شد که با اجرای این طرح بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار عایدی نصیب کشور میشود. قراردادهای اجرای طرح فشارافزایی میدان مشترک پارس جنوبی دیروز با ۴ شرکت ایرانی پتروپارس، اویک، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و مپنا به امضا رسید. مدیرعامل شرکت ملی نفت در این نشست گفت: بزرگترین رویداد تاریخ جمهوری اسلامی در راستای تامین امنیت پایدار انرژی یعنی به نتیجه رسیدن قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی را شاهد هستیم. محسن خجستهمهر افزود: توانستیم با کمک پیمانکاران ایرانی به این موفقیت برسیم و این موضوع باعث تعجب از توانمندی شرکتهای داخلی شده است. وی اظهار کرد: میتوان گفت بار دیگر پارس جنوبی متولد شد، زیرا فشارافزایی نقش بسیار مهمی در تولید گاز و میعانات گازی دارد. خجستهمهر بیان کرد: برای جلوگیری از مهاجرت گاز، طرح فشارافزایی از لحاظ اقتصادی و مهندسی با دقت بالا بررسی شد و رقم سرمایهگذاری این طرح نیز ۲۰ میلیارد دلار در نظر گرفته شد. وی ادامه داد: حدود 2 سال است که با برگزاری جلسات کارشناسی توانستیم به این نتیجه و تصمیم برسیم و این تصمیمها است که رویکرد دولتها را مشخص میکند. از طرفی ما به این نتیجه رسیدیم که برنامههای فشارافزایی را در فراساحل و دریا اجرایی کنیم. معاون وزیر نفت تاکید کرد: پارس جنوبی در خلیج فارس به ۷ منطقه یا هاب تقسیم شده و هر منطقه دارای ۴ سکو اعم از سکوی یوتولیتی، فشارافزایی و اقامتی است، لذا برای این ۲۸ سکو، ۲۸ گجت نیز نیاز است. وی گفت: 2 نوع کمپرسور داریم که توربو کمپرسورهای MP دارای فشار 120 - 60 بار و کمپرسورهای lp دارای فشار
60 -20 بار هستند.
مدیرعامل شرکت ملی نفت بیان کرد: با اجرای این طرح TCF90 به برداشت گاز کشور اضافه میشود و حدود ۲ میلیارد بشکه میعانات گازی نیز به ظرفیت میعانات گازی کشور. سرمایهگذاری این طرح حدود ۲۰ میلیارد دلار بوده و عایدی این کار برای کشور بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار خواهد بود.
* درآمد ۹۰۰ میلیارد دلاری کشور با اجرای قرارداد طرح فشارافزایی پارس جنوبی
جواد اوجی دیروز (یکشنبه ۲۰ اسفند) در آیین امضای قراردادهای اجرایی طرح ملی فشارافزایی میدان مشترک گازی پارس جنوبی با پیمانکاران اصلی با اشاره به اینکه بار مالی این پروژه ۲۰ میلیارد دلار است، گفت: نیمی از انرژی مورد نیاز کشور و بیش از ۴۵ درصد بنزین کشور از پارس جنوبی تأمین میشود.
وی با بیان اینکه کار اجرایی این طرح میتوانست 8 سال پیش آغاز شود، گفت: با وجود این تأخیر در دولت گذشته، ۲ سال است که در شرکت نفت و گاز پارس تصمیم شجاعانهای گرفته و کار کارشناسی آغاز شد. وزیر نفت با اشاره به ثبت رکوردهای تازه در برداشت گاز از میدان مشترک پارس جنوبی اظهار کرد: امسال برداشت روزانه ۷۰۷ میلیون مترمکعب گاز از میدان گازی مشترک پارس جنوبی محقق شد. اوجی با اشاره به اینکه با ادامه برداشت از این میدان بدون اجرای طرحهای فشارافزایی، شاهد افت فشار در این میدان خواهیم بود، ادامه داد: اهمیت بهرهبرداری از این میدان مشترک آنجاست که ۹۳ درصد سوخت نیروگاهها و صنایع گاز و بخش عمدهای از خوراک پتروشیمیها از گاز این میدان تأمین میشود.
وی با تأکید بر اینکه منتظر شرکتهای خارجی نماندیم و از نخبگان این صنعت استفاده کردیم، گفت: نمونه آن بهرهبرداری از فاز ۱۱ پارس جنوبی بود. امروز از ۳۸ سکو در پارس جنوبی بهرهبرداری میشود.
وزیر نفت از راهاندازی سکوی فاز ۱۳ آلفا که کشتی بحرینی به آن برخورد کرده بود در اردیبهشتماه سال ۱۴۰۳ خبر داد و گفت: طی ۳ تا 4 سال آینده فشارافزایی در میدان مشترک پارس جنوبی آغاز خواهد شد.
اوجی با اشاره به اینکه ظرفیت ۲۰ میلیارد دلاری برای سازندگان داخلی با اجرای این طرح ایجاد خواهد شد، افزود: با افزایش ۹۰ تریلیون فوتمکعبی برداشت گاز و ۲ میلیارد بشکه برداشت میعانات گازی، ۹۰۰ میلیارد دلار به درآمد کشور افزوده خواهد شد که نقشی مهم در تأمین امنیت انرژی کشور دارد.
وی تأکید کرد: در آیندهای نزدیک، طرح افزایش تولید از میدان مشترک آزادگان جنوبی را با حضور رئیسجمهوری افتتاح خواهیم کرد. وزیر نفت با قدردانی از همه کارکنان صنعت نفت که در تأمین گاز پایدار کشور نقش داشتند، گفت: با تدابیری که در نظر گرفتیم و ذخیره سوخت مایع که یک میلیارد لیتر بیشتر از پارسال بود، توانستیم زمستان را با سوخترسانی پایدار بگذرانیم.
اوجی تصریح کرد: صادرات نفت ایران امروز به بالاترین مقدار از سال ۹۷ تاکنون رسیده و این افزایش صادرات با کمترین تخفیفها انجام میشود.
وی با اشاره به حمله به ۴ خط لوله سراسری انتقال گاز ایران که هر خط ۱۲۰ میلیون مترمکعب گاز را انتقال میدهد، افزود: این خطوط در کوتاهترین زمان به مدار بازگشت.
وزیر نفت با تأکید بر اینکه گروه نفت و گاز از ابتدای سال تاکنون رشد اقتصادی بالایی را ثبت کرده که در تاریخ بیسابقه بوده است و این رشد در سال آینده نیز ادامهدار خواهد بود، اظهار کرد: افزون بر تأثیر افزایش تولید و صادرات نفت، در سرمایهگذاری، تولید ساخت داخل و بهرهوری نیز صنعت نفت رتبه نخست را در کشور دارد.
قرارداد اجرایی طرح فشارافزایی میدان گازی پارسجنوبی روز گذشته با ۴ شرکت ایرانی پتروپارس، اویک، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا و مپنا امضا شد.
میزان سرمایهگذاری در این طرح، ۲۰ میلیارد دلار است که ۹۰ تریلیون فوت مکعب گاز و ۲ میلیارد بشکه میعانات گازی به تولید کشور اضافه میکند و ارزش آن ۹۰۰ میلیارد دلار است.
در طرح فشارافزایی، منطقه خلیجفارس به ۷ هاب تقسیم میشود و هر هاب دارای ۴ سکو و مجموعا ۲۸ سکو است. از این تعداد ۱۴ سکو مختص فشارافزایی است که ۴ توربوکمپرسور ۳۰ مگاواتی روی هریک از آنها مستقر میشود.
ارسال به دوستان
خاخام اعظم صهیونیستها: سربازی اجباری شود از سرزمینهای اشغالی مهاجرت میکنیم
گسست در فاشیستها
گروه بینالملل: خاخام اعظم صهیونیستها تهدید کرد در صورت اجباری شدن خدمت سربازی برای یهودیان حریدی، همه آنها از «اسرائیل» مهاجرت خواهند کرد: «اگر ما را مجبور کنند به ارتش بپیوندیم، همه از اسرائیل خارج میشویم، بلیت میخریم و میرویم». این تهدید اسحاق یوسف، خاخام اعظم یهودیان سفاردی در فلسطین اشغالی در واکنش به درخواستها برای لغو معافیت پیروان مدارس تلمودی از سربازی است. کانال 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از وی که قتل فلسطینیها را واجب میداند، نوشت: «چنین چیزی وجود ندارد، سکولارها دولت را به خطر میاندازند، آنها باید این را بفهمند، همه سکولارهایی که این موضوع را درک نمیکنند باید بدانند بدون تورات، بدون مدرسه دینی، ارتش موفقیتی نخواهد آورد... موفقیتهای ارتش تاکنون به برکت فرزندان تورات است. سربازان به خاطر تورات موفق هستند». رژیم صهیونیستی ۲ خاخام اعظم دارد که یکی نماینده فرقه سفاردی (شرقیها) و دیگری نماینده فرقه اشکنازی (غربیها) است که به آنها خاخام اعظم میگویند و هر کدام به مدت ۱۰ سال در انتخاباتی که ۱۵۰ نفر از جمله خاخامها، شهرداران، شوراهای محلی، وزرا و اعضای کنست شرکت میکنند، این پست را برعهده میگیرد. اغلب خاخام سفاردی از حزب شاس و خاخام اشکنازی از ائتلاف احزاب «یهودوت هتوراه» انتخاب میشوند که در حال حاضر هر ۲ حزب در کابینه نتانیاهو حضور دارند. به نوشته العربی الجدید، موضوع سربازی اجباری حریدیها - که به بهانه مطالعه تورات از خدمت سربازی فرار کردهاند - همیشه در جامعه اسرائیل موضوعی پیچیده بوده و مایه ایجاد یک شکاف سیاسی بر سر قانون خدمت اجباری شده است. کابینه نتانیاهو اما همچنان به دنبال مستثنا ماندن حریدیها از خدمت نظامی و افزایش خدمت نظامی از 32 ماه به 36 ماه و تطبیق آن بر سربازان کنونی ارتش است.
یائیر لاپید، رئیس اپوزیسیون دولت فلسطین اشغالی فوریه گذشته از گادی آیزنکوت و بنیگانتس از اعضای کابینه جنگ خواسته بود به مخالفت با پیشنویس قانون سربازی که حریدیها را از خدمت معاف میکرد، بپیوندند. 66 هزار نفر از حریدیها طی سالهای اخیر از خدمت نظام معاف شدهاند. از سال ۲۰۱۷ تاکنون صهیونیستها نتوانستهاند درباره خدمت نظامی حریدیها توافقی حاصل کنند.
بنی گانتس در واکنش به اظهارات خاخام یوسف گفت همه باید در این «زمان دشوار» در خدمت سربازی شرکت کنند، از جمله حریدیها. آویگدور لیبرمن، رئیس حزب «اسرائیل خانه ما» نیز خاخام یوسف را به «به خطر انداختن امنیت اسرائیل» متهم کرد. ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل نیز گفت: «ما معتقدیم مساله سربازی اجباری از طریق تفاهم باید حل شود و خدمت در ارتش یک امتیاز بزرگ برای یهودیانی است که از خود و اسرائیل دفاع میکنند». این در حالی است که اعتراضات داخلی همچنان گریبان نتانیاهو را گرفته است. بر این اساس، هزاران اسرائیلی بار دیگر در شهرهای اشغالی علیه کابینه نتانیاهو دست به تظاهرات زده و خواستار توافق مبادله اسرا با حماس و برکناری نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام شدند. هزاران معترض در شهرکهای اشغالی و خیابان کاپلان در تلآویو شنبه شب خواستار انحلال کابینه و برگزاری انتخابات زودهنگام شدند. صهیونیستهای معترض همچنین خواستار اقدام فوری برای آزادی اسرای اسرائیلی در غزه شدند. پایگاه القدس العربی گزارش داد صدها تظاهراتکننده خشمگین در شهرک اشغالی رحوبوت، مجاور تلآویو خواستار انتخابات زودهنگام و برکناری نتانیاهو شدند. یدیعوت آحارانوت شامگاه شنبه با اذعان به اوج گرفتن دامنه اعتراضات علیه کابینه در سرتاسر اراضی اشغالی گزارش داد معترضان خواستار انحلال کابینه هستند.
ارسال به دوستان
راز خروج ویکتوریا نولاند از وزارت خارجه ایالات متحده
شاخ آمریکا از روسیه متوجه چین میشود
سرگئی استروکان*: استعفای ویکتوریا نولاند، معاون وزیر خارجه آمریکا، نظریههای مختلفی را درباره دلیل خروج غیرمنتظرهاش از ساختمان هری ترومن واشنگتن مطرح کرده است. به اعتقاد مسکو این به دلیل شکست «سیره ضدروسی» و در کل «پروژه اوکراینی» آمریکاست. علاوه بر آن، چشمها در واشنگتن معطوف به نامزدی کرت کمپل برای نقش مقام دوم در وزارت خارجه است که در حال حاضر مسؤول سیاست هند و اقیانوسیه در دستگاه دیپلماسی آمریکاست. رسانهها و تحلیلگران این را به عنوان مدرکی تفسیر میکنند که در پسزمینه کاهش علاقه آمریکا به اوکراین، آسیا در حال تبدیل شدن به اولویت اصلی واشنگتن است. استعفای نولاند برای بسیاری تعجبآور بود. دیپلمات کهنهکار آمریکایی، نقش فعالی در رویدادهای [کودتای] میدان در سال 2014 در اوکراین داشت. او نه فقط به خاطر توزیع کلوچهها در کییف بین براندازان، بلکه به خاطر مشارکت در بحرانها و درگیریهای بینالمللی بزرگ در دهههای اخیر به یاد آورده میشود.
سابقه بیش از 35 سال حضور او در وزارت خارجه ایالات متحده در دولتهای مختلف، رزومه او را از وزیر خارجه فعلی، آنتونی بلینکن هم چشمگیرتر میکند. روز سهشنبه هفته گذشته، خود بلینکن برای ادای احترام به دستاوردهای نولاند شتاب به خرج داد و او را مستقیما به طور رسمی از وزارت خارجه وارد کتابهای تاریخ و دیپلماسی کرد. بلینکن با یادآوری اینکه [عفریته جنگ] در دوره 6 رئیسجمهور و 10 وزیر خارجه خدمت کرده، افاضه کرد که او در آخرین پست خود در دولت جو بایدن تمایل به بازگرداندن «رهبری جهانی آمریکا» را تجسم بخشید. سکاندار وزارت خارجه [دولت بایدن] با توجه ویژه به نقش نولاند در تشکیل ائتلاف ضد روسیه پس از آغاز جنگ اوکراین، تلاشهای او را موفق خواند و مدعی شد این کارها توسط دیپلماتها و دانشجویان آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
به گفته او، وظیفه اصلیای که نولاند در سالهای اخیر روی آن کار کرده، «شکست راهبردی» روسیه و کمک به اوکراین برای ایستادگی دموکراتیک، اقتصادی و نظامی روی پای خود بوده است. با این وجود بهرغم تمام تجربیات و نفوذی که این زن دارد، به نظر میرسد بلینکن سعی نکرده او را از استعفا منصرف کند.
این خبر موجی از واکنشهای سیاستمداران، دیپلماتها، کارشناسان و رسانههای برجسته روسیه را برانگیخت. به گفته ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، نولاند به دلیل شکست مسیر بایدن در قبال روسیه مجبور به استعفا شد.
زاخارووا گفت: «این شکست سیاست [واشنگتن] مرتبط با نولاند است، چون او شخصیت محوری این سیاست روسهراسانه را در قبال کشور ما دنبال میکرد. کل داستان به نولاند گره خورده بود». به گفته او، معاون وزیر خارجه در حال کنار رفتن آمریکا «نه تنها یک نماینده عالیرتبه وزارت خارجه بلکه یک چهره کلیدی در همکاریهای بینسازمانی داخل ایالات متحده بود... او هماهنگکننده احساسات ضدروسی و سیاست ضدروسی توسط دولت آمریکا بود به ویژه درباره اوکراین. نمیتوانم بگویم او یک ایدئولوگ بود. افرادی هستند که بیشتر از ما [روسها] از وی متنفرند اما او واقعا یک هماهنگکننده بود و با این سیاست مرتبط است. حالا اینگونه با او خداحافظی کردند».
در همین حال، نظریهای در واشنگتن مطرح شده که استعفای نولاند نتیجه جنگ قدرتی بود که در آن او رقابت برای پست معاون اول رئیس دستگاه سیاست خارجی را باخت. برخی صاحبنظران شاهد هستند که در پشت صحنه نبرد روایتها، شخصیتها در حال بازی هستند. همه اینها بخشی از مناقشه بر سر شکل سیاست خارجی آمریکا و اولویتهای آن در بلندمدت است. لازم به یادآوری است پس از استعفای وندی شرمن از سمت معاون وزیر خارجه آمریکا در تابستان گذشته، وظایفش به مدت 6 ماه توسط نولاند انجام میشد. با این حال، آخر سال [2023] کاخ سفید تصمیم غیرمنتظرهای گرفت تا کمپبل، دیگر پیشکسوت دیپلماسی آمریکایی را برای دومین جایگاه در دستگاه دیپلماسی نامزد کند. کمپبل که به اندازه نولاند در دنیای دیپلماسی اسم در نکرده، سابقه حرفهای خود را نه در حوزه اروپا - آتلانتیک، بلکه در منطقه هند و اقیانوس آرام پشتسر گذاشته است.
جیمز کاردن، یکی از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا به خبرگزاری ریانووستی گفت: «خانم نولاند به عنوان کاندیدای طبیعی برای جایگزینی دائمی خانم شرمن در نظر گرفته شد اما آقای بلینکن، کرت کمپبل، نماینده سابق شورای امنیت ملی در آسیا را نامزد کرد... در واقع از اینکه او تا این اندازه دوام آورد، شگفتزده شدم. زمانی که کرت کمپبل رتبه دوم را در وزارتخانه به دست آورد، متوجه شدم زمان او تمام شده است. در رایگیری سنا در روز 6 فوریه، نامزدی او مورد حمایت گسترده هر ۲ حزب قرار گرفت: 92 سناتور به وی رای مثبت دادند؛ با 5 رای مخالف».
خبرگزاری آسوشیتدپرس در توضیح این تغییر سازماندهی میگوید: «انتخاب کرت کمپبل توسط بایدن نشاندهنده تمایل به ادامه تلاشهایی است که دههها پیش توسط اسلاف او برای تغییر تمرکز سیاست خارجی آمریکا به سمت چین، به عنوان چالش اصلی پیش روی آمریکا در آینده آغاز شده بود».
یوری تاوروفسکی، رئیس شورای تخصصی کمیته دوستی، صلح و توسعه روسیه و چین، به روزنامه کامرسانت گفت: «کرت کمپبل نقشی کلیدی در توسعه برنامه چرخش به آسیای باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا در قالب راهبرد هند - اقیانوسیه رئیسجمهور فعلی [بایدن] ایفا کرد».
از لحاظ عملی، او بویژه در ایجاد بلوک نظامی ضدچینی AUKUS (استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده) و تقویت بخش نظامی گروه QUAD (تعامل امنیتی چهارجانبه استرالیا، هند، آمریکا و ژاپن) فعال بود. تاوروفسکی معتقد است: «انتصاب کمپبل به عنوان دومین مقام بلندپایه وزارت خارجه نشاندهنده مسیر طولانیمدت کاخ سفید برای مهار چین، بهرغم سخنان و حرکاتی است که آشتیطلبانه به نظر میرسند».
تاوروفسکی اینگونه نتیجهگیری میکند: «مقام دوم وزارت خارجه نه به بزرگترین متنفر از روسیه، بلکه به بزرگترین متنفر از چین رسید».
ستوننویس «کامرسانت» پرتیراژترین روزنامه روسیه *
ارسال به دوستان
در گفتوگوی «وطن امروز» با سیدحسین شرفالدین بررسی شد
سایه روشنهای نظام حزبی
علی عسگری: به طور معمول با پایان یک رخداد است که میتوان تفسیری جامع و توضیحی دقیق از آن ارائه داد. با ورود به دوره پساانتخابات و فروکش کردن هیجانات صحنه سیاسی، اکنون میتوان قضاوت بهتری از آن ارائه داد. از همین رو تلاش کردهایم به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان در ایران کنشگری سیاسی سازنده به خرج داد. به عبارت دیگر سیاست را چگونه میتوان در وجه سازنده آن به کار برد که در ضمن چنین سیاستورزیای بتوان از استیفای حقوق عامه و امر ملی سخن به میان آورد. از همین منظر به گفتوگو با دکتر سیدحسین شرفالدین، جامعهشناس و عضو هیات علمی موسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی(ره) پرداختیم.
***
* چگونه میتوان کنش سیاسی سازنده در ایران داشت؟
کنش سیاسی با مصادیق مختلف آن یکی از جلوههای عملی مشارکت سیاسی است. مشارکت سیاسی به معنای حضور داوطلبانه عموم مردم در عرصهها و صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی با هدف اثرگذاری بر فرآیندهای سیاسی و سیاستهای عمومی جامعه است. به بیان دیگر، مشارکت سیاسی، یعنی دخالت و همکاری مردم و نهادهای مردمی در پیدایش و ایجاد مراکز قدرت، چگونگی اعمال قدرت، گزینش افراد اعمالکننده قدرت، تعیین ضوابط حاکم بر فرآیند اعمال قدرت و چگونگی نظارت بر حسن انجام امور سایر شؤون مربوط به نهاد «قدرت» و حکومت. البته این نوع مشارکت ماهیت اخلاقی و داوطلبانه دارد و هیچگونه اجبار و الزام قانونیای در آن نیست. امکاندهی به تحقق حداکثری این نوع مشارکت، نشانه روشنی بر دموکراتیک بودن فضای سیاسی و مردمی بودن و جمهوریت یک نظام سیاسی است. از دید جامعهشناسی سیاسی، اقبال مردم و فعال بودن آنها در این عرصه، از جمله شاخصهای توسعه سیاسی است.
اصل امکان و میزان مجاز و مقبول مشارکت سیاسی غالبا در قالب مجموعهای از حقوق قانونی که معمولا در ضمن قوانین اساسی یا قوانین مدنی هر کشور مقرر میشود، تعیین میشود. در کشور ما نیز به استناد اصل ششم قانون اساسی، همه امور کشور باید به اتکای آرای عمومی (مأخوذ از طریق انتخابات یا همهپرسی) اداره شود. در بند هشتم اصل سوم قانون اساسی نیز آمده است. دولت جمهوری اسلامی موظف است زمینه مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را فراهم کند.
از این رو، حقوقی مثل حق آزادی برای فعالیت و اعمال اراده سیاسی (با بهرهگیری از رسانههای مختلف و کنشهای عملی مجاز)، حق تصدی مشاغل و مناصب سیاسی و حکومتی، حق تاسیس انجمنها، احزاب و تشکلات سیاسی، حق عضویت در محافل، مجالس و کانونهای سیاسی، حق شرکت در تجمعات، راهپیماییها و اعتراضات خیابانی، حق دسترسی به اطلاعات در راستای انجام فعالیتهای سیاسی، حق نظارت بر روند امور سیاسی - اجتماعی، حق مخالفت با تصمیمات و عملکردهای توجیهناپذیر حاکمیت، حق شرکت در رقابتهای انتخاباتی به نفع خود یا حزب و گروه متبوع و حق رای از جمله حقوقی است که غالبا به عنوان حقوق سیاسی یا حقوق شهروندی برای آحاد جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
مشارکت سیاسی تودهها در هر سطحی، آثار و نتایج مثبت متناسبی به دنبال دارد، از آن جمله: دخالت فعال مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود، تقویت مبانی دموکراتیک حاکمیت، مشروعیتبخشی ضمنی به نظام سیاسی، تقویت ثبات و پایداری نظام سیاسی، کمک به کارآمدی و افزایش توان حاکمیت در پیشبرد امور محوله، نظارت عموم بر روندهای جاری اعمال حاکمیت و محدود کردن برخی فسادها و سوءاستفادهها از قدرت.
مشارکت سیاسی، همچنین انواع و گونههای مختلفی دارد، مثل مشارکت فعال در مقابل انفعال، حمایتی در مقابل اپوزیسیونی، هدفی در مقابل وسیلهای، نخبهمحور در مقابل تودهمحور، سازمانیافته در مقابل غیرسازمانیافته؛ دورهای در مقابل مستمر، در مقیاس محلی در مقابل ملی و ایجابی و مثبت در مقابل سلبی و منفی.
این مشارکت معمولا توسط احزاب، سازمانهای مردمنهاد، گروههای مرجع، افراد مقتدر و ذینفوذ، روحانیون، گروهها و هیاتهای مذهبی، اتحادیهها و تشکلات صنفی و رسانهها تسهیل میشود.
موقعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سنی، تحصیلی، شغلی، جنسیتی، مذهبی، قومی و نژادی افراد - بسته به نوع جامعهای که در آن سکونت دارند - در کنار سایر امکانات و فرصتهای محیطی در کم و کیف این نوع مشارکت قویا موثر است. بدیهی است در نظامهای دینی، این نوع مشارکت علاوه برمحرکها و توجیهات عقلانی، الزامات و ترغیبات شرعی هم دارد.
اما در پاسخ به نقطه کانونی سوال شما یعنی چگونگی امکان وقوع کنش سیاسی سازنده و در عین حال مردمی متناسب با فضای سیاسی - اجتماعی ایران و گفتمان فرهنگی - سیاسی غالب بر آن باید عرض کنم یک کنش سیاسی مقبول و مرجح با محوریت ملاکها و مستندات عقلانی و دینی و اقتضائات محیطی، قطعا کنشی است آگاهانه، داوطلبانه، هدفمند، موقعیتمند (به لحاظ زمانی و مکانی)، هنجارمند (متعهد به رعایت قواعد بازی سیاسی اعم از حقوقی، اخلاقی و شرعی)، همسو با مصالح جمعی و دارای توجیه عقلانی یا عقلایی (سودمندی و غلبه منافع بر هزینهها). رعایت این ویژگیها خاص کنش سیاسی هم نیست، بلکه همه انواع کنش مورد انتظار در جامعه مقید به این قیودند.
همچنین با عطف توجه به مختصات جامعه کنونی ایران میتوان گفت اعمال برخی اصلاحات ساختاری میتواند انگیزه تودهها را برای مشارکت سیاسی حداکثری که متاسفانه در معرض افول قرار گرفته، تقویت کند. تلاش همهجانبه در جهت توسعه کشور و رفع تدریجی نیازهای مردم، عدم استفاده ابزاری از اقبال و اعتماد مردم، اهتمام به حاکمیت شایستگان و افراد دارای تعهد و تخصص و به تعبیر جامعهشناسی سیاسی، چرخش مناسب نخبگان، اصلاح و جایگزینی ساختارهای ناکارآمد، بسترسازی برای ایجاد تغییرات مناسب در عرصههای مختلف حاکمیتی، تلاش در جهت افزایش اعتماد عمومی، ایجاد زمینه برای طرح انتقادات نخبگانی و ترتیب اثر دادن به آنها، تقویت فرهنگ گفتوگو میان مردم و مسؤولان، تقویت روح مسؤولیتورزی جمعی و کاهش بیتفاوتی، درس آموزی از سیاستها و تجربههای ناموفق، ارتباطات سازنده با جامعه جهانی، ایجاد امنیت لازم برای سرمایهگذاری، مبارزه با گرانیهای سرسامآور و کاهش تورم، تقویت زمینههای اشتغال بیکاران بویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی، تقویت ارزش پول ملی، پایان دادن به وضعیت خامفروشی و مصرف بیرویه امکانات، پرهیز از قطببندیهای جناحی و تکثرگراییهای بیبنیاد، تقویت جایگاه رسانه ملی در افکار عمومی و تقویت برنامههای آن به لحاظ کمی و کیفی با هدف مهار اقبال مردم به ماهوارهها، اینترنت و شبکههای اجتماعی، تقویت خردورزی عمومی به جای توسل به هیجانات در کنشهای سیاسی - اجتماعی، ترمیم شکاف میان فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی، دخالت دادن مردم در عرصههای مختلف، ایجاد شفافیت در عملکرد برخی نهادها، اصلاح سیاستهای زیستمحیطی، اقدامات اساسی در راستای مهار یا تعدیل روند مهاجرت نخبگان از کشور، ساماندهی به اوضاع اتباع خارجی و ورود بیرویه آنها به کشور، مبارزه قاطع با فساد ساختاری در برخی مراکز و...
* اگر بخواهیم از کنش تودهای، هیجانی و افشاگرانه بپرهیزیم، کنش سیاسی سازنده متناسب با بافتار سیاست در ایران چگونه است؟
کنش سیاسی در مقیاس تودهای بویژه در برخی صحنهها مثل انتخاباتهای عمومی به دلیل غلبه فضای تبلیغی برای ایجاد حساسیت در مردم و کشاندن آنها به صحنه و نیز رقابتی بودن فعالیت کاندیداها، خالی از آمیزههای روانی، احساسی و هیجانی نیست. این البته خاص مشارکت سیاسی نیست. شاید هیچ کنشی از کنشهای انسانی را نتوان یافت که کاملا عقلانی و محاسباتی و عاری از دخالت آمیزههای احساسی باشد. برخی جامعهشناسان کلاسیک مثل «پارتو» بر این باورند اکثر کنشهای انسانی غیرعقلانی - یعنی احساسی - عاطفیاند. شهید مطهری نیز در تحلیل 2 نوع کنش عادی انسان یعنی کنشهای التذاذی (احساسی و هیجانی) و تدبیری (عقلانی و خردورزانه)، معتقد است کنشهای التذاذی انسان همواره با بهرهگیری از عقلانیت و تدبیر باید کنترل شود. در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز انتظار این است که رفتارهای تودهای بویژه در میدانهای سرنوشتساز مثل انتخابات توسط رسانهها، احزاب، گروههای مرجع و عقلای قوم کنترل و هدایت شود.
نکته قابل تامل اینکه برخی مشارکت تودهای با همه تبعات منفی متذکر شده برای آن را نتیجه قهری مردمسالاری و جمهوریت نظامهای سیاسی میدانند و اگر نظامی بخواهد به این ویژگی و اقتضائات قهری آن پایبند باشد، لاجرم با چنین پیامدهای شکنندهای مواجه خواهد بود. پاسخی که به این سوال یا شبهه میتوان داد این است که تودهها لزوما مردمی بیسواد و فاقد درک و شعور سیاسی و به لحاظ رفتاری، کنشگرانی احساسی و هیجانی و کنترلناپذیر نیستند. در جامعه ما بیش از ۱۵ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی وجود دارد و تقریبا عموم جامعه از تحصیلات قابل قبول و سواد رسانهای نسبتا وسیع برخوردارند. حاکمیت بویژه نهادهای تعلیمی - تربیتی باید در جهت افزایش و تقویت بینش و شعور سیاسی تودهها اقدام کنند و با اطلاعرسانی شفاف و تحلیلهای درست، زمینه این بلوغ را فراهم کنند. در انقلاب اسلامی نیز حضرت امام(ره) با اعطای آگاهی و هدایتگری درست، همین تودههای به ظاهر احساسی و مهارناپذیر را به صحنه کشاندند و از انرژی روانی آنها در جهت پیروزی انقلاب بهره گرفتند.
* آیا تحزب میتواند پاسخ این پرسش ما باشد؟
اجمالا بله! تجربه سیاسی برخی کشورها نشان میدهد احزاب بویژه احزاب رسمی فعال، دارای نفوذ و اقتدار، مورد اعتماد عمومی یا اکثری، کارآمد و دارای توان نقشآفرینی مناسب در عرصههای مختلف سیاسی، خوشسابقه و برخوردار از امکانات رسانهای و فرصتهای محیطی توانستهاند ضمن تسهیل فرآیند مشارکت عمومی، التهابات و تشنجات سیاسی را نیز تا حد زیادی کنترل کنند. برخی نیز بر این باورند وجود احزاب سیاسی فعال در درازمدت، مشارکت تودهای را که خود یکی از شاخصهای توسعه سیاسی و نمادی از احساس مسؤولیت جمعی در قبال مسائل مشترک و جلوهای از سرزندگی و نشاط اجتماعی عمومی است، بشدت تضعیف میکند و تدریجا نوعی رخوت و بیتفاوتی را در جامعه نهادینه میکند. مردم با وجود این نوع تشکلات، عملا ضرورتی به نقشآفرینی فعال و مستقیم احساس نمیکنند و به بیانی، وظیفه و مسؤولیت خود در این عرصهها را به احزاب به عنوان نواب وکلای خود محول میکنند. شاید یکی از دلایل کمرغبتی سیاسی عموم در برخی کشورهای پیشرفته، برجسته شدن موقعیت و نقش احزاب و قدرت تعیینکننده آنها در سرنوشت سیاسی جامعه باشد. البته هر تشکلی به صرف یدک کشیدن نام حزب قادر به ایفای چنین نقشی در عرصه تعاملات سیاسی و رقابتهای انتخاباتی نیست.
این سوال، همواره در افکار عمومی جامعه ایران مطرح است که اگر وجود تشکلات حزبی میتواند کنشگری سیاسی در عرصههای مختلف بویژه در همهپرسیها را سامان دهد و انتخابهای مردم را معقولتر، پیشبینیپذیرتر و کمهزینهتر کند، چرا در این باره اقدامی نمیشود. نیازی به ذکر نیست که در ایران بعد از انقلاب نیز احزاب، شبهاحزاب و اتحادیههای سیاسی متعددی تاکنون به ظهور رسیده و اعلام موجودیت کردهاند، اگرچه برخی از آنها به سرعت از میدان رقابت کنار رفته و به تاریخ پیوستند و برخی نیز بهرغم حضور اسمی، نقش تعیینکنندهای در صحنهگردانی سیاسی حتی در ایام انتخابات که معمولا بهار مشارکت حزبی است، ایفا نمیکنند.
* چرا احزاب ریشهدار، با سرمایه اجتماعی غنی و کارآمد در کشور ما به وجود نمیآیند؟
ببینید! حزب، تشکلی سیاسی است که به اقتضای برخی ضرورتهای ناشی از جامعه مدرن به وجود آمده است. عمدهترین اهداف آشکار و پنهان مورد نظر از تشکیل احزاب، اموری از این قبیل است: کنشگری ضابطهمند در عرصه سیاسی و اجتماعی، تاثیرگذاری جهتدار بر فرآیندها، جریانات و تصمیمات کلان سیاسی، ایجاد زمینه برای تسهیم قاعدهمند مناصب و موقعیتهای سیاسی، ایفای نقش واسط میان مردم و حاکمیت و انتقال خواستهها و انتظارات آنها، ساماندهی کنشهای تودهای در عرصه مشارکتهای سیاسی و اجتماعی و تقویت زمینههای صدور رفتارهای دموکراتیک در عرصه عمومی، الگومند کردن رقابتهای سیاسی و انتخاباتی، قاعدهمند کردن فرآیندهای نقد و اعتراض مدنی و اعمال فشار بر حاکمیت برای تامین حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان.
لازم به ذکر است فقه اسلامی نیز با تاسیس حزب و هر نهاد مشابه دیگر، در صورت التزام اعضا به مبانی اعتقادی و ارزشی اسلام، عمل در چارچوب شریعت و اخلاق و تعقیب اهداف و آرمانهای پذیرفته شده از مجاری و نقشهای مجاز و به تعبیر قرآن و روایات، اهتمام به امور مسلمین، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، مشاورت و همفکری در امور، تعاون و نیکی، نصیحت ائمه مسلمین، مهار زمینههای محتمل اختلال نظام و... کاملا موافقت و همراهی دارد؛ چه اینکه در مراحل آغازین بعد از پیروزی انقلاب با موافقت حضرت امام خمینی(ره) و تقاضای برخی شخصیتهای روحانی فعال در ارکان نظام، حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد و تا مدتها هم به فعالیتهای حزبی خود ادامه داد.
اما سوال مهمتر این است: چرا چنین تشکلاتی در ایران، متناسب با سطح انتظار و الگوهای متعارف در برخی کشورها شکل نمیگیرد یا اگر در ظاهر موجودیتی مییابد، در عمل کارآیی و اثربخشی مفید و موثری ندارد. تشکلات ایجاد شده و در ظاهر موفق نیز غالبا موقت و دولت مستعجلند. به این سوال، پاسخهای متعددی از اردوگاههای فکری و ایدئولوژیک مختلف داده شده یا سزاوار ارائه است.
برخی، موانع عمده در تحقق این منظور را از مواردی از این دست ناشی میدانند: فقدان فرصت و امکان مشارکت حزبی، فقدان بلوغ سیاسی مدعیان و بازیگران این صحنه، فقدان اخلاق و تربیت بروکراتیک، فقدان اجماع در اهداف و آرمانهای حزبی و برنامههای اجرایی، شخصمحوری به جای محوریت ایدئولوژی، مرام و منشور حزبی، فقدان لیدرهای شناختهشده، فقدان پایگاه و نفوذ اجتماعی، غالبا دانشپایه نبودن احزاب، فقدان امکانات برای ایجاد سازمانهای مناسب، عدم رعایت قواعد بازی در عمل، تلونمزاجی و تغییر مکرر مواضع، قدرتطلبی، انحصارطلبی (عملکرد جناحی و بیتوجهی به مواضع رقبا)، پنهانکاری، عدم تعامل وثیق با مردم، ضعف توان در اقناع افکار عمومی به دلیل تنوع آرا، تمرکز بر تاکتیکها و فراموشی استراتژیها در مقام عمل، بعضا عدم توجه به مصالح جمعی و موقعیت سیال کشور، اتخاذ مواضع تودهگرایانه و پوپولیستی با هدف جلب اکثریت، بعضا عدم رعایت اخلاق انتخاباتی در مقام تبلیغ کاندیداهای مورد نظر، بعضا ارتکاب فعالیتهای غیرقانونی و ایجاد حساسیت در حاکمیت، بعضا عدم برخورداری از امکانات لازم برای ادامه فعالیتهای حزبی در طول سال و در سراسر کشور، بعضا بروز انشعابات ناخواسته و در نهایت زوال یا افول حزب و اموری از این دست.
برخی، این موانع را در ناحیه مردم، حامیان و هواداران محتمل حزبی جستوجو میکنند؛ موانعی مثل سوءظن تاریخی مردم به عملکرد برخی احزاب در تاریخ سیاسی ایران مثل حزب توده، حزب رستاخیز و...، ضعف جامعهپذیری و بینش و بلوغ سیاسی، فقدان علاقه و انگیزه، عدم یا ضعف سابقه مشارکت در این سنخ تشکلات، عدم احساس اثربخشی، عدم احساس نیاز (به دلیل واقعیت یا توهم بلوغ سیاسی)، عدم الزام بیرونی (به بیان دیگر، احزاب موظفند در مقام اعلان موجودیت، کسب مجوز کنند و فعالیتهای خود را در چارچوب قانون تعقیب کنند اما مردم به اقتضای هیچ قانونی، ملزم به همراهی با احزاب و تایید فعالیتهای آنها نیستند)، عدم اعتماد به احزاب و فعالیتهای آنها، عدم تفکیک میان نقد و مخالفت (تخطئه فعالیتهای احزاب در نقد حاکمیت و آن را نشانه مخالفت آنها پنداشتن)، محدودیت احزاب برای نمایندگی همه اقشار، تغییر مکرر سلیقههای مردم در عرصههای مختلف و به تناسب موضوعات مختلف، احساس منفی واسطه شدن و ملعبه دست احزاب برای رسیدن به آرمانهای حزبی و سیاسی قرار گرفتن و...
برخی، زمینهها یا محدودیتهای ساختاری و شبهساختاری موجود در جامعه ایران را مانع شکلگیری یا کارآمدی احزاب میدانند؛ عواملی همچون فقدان مبانی تئوریک برای شکلگیری احزاب و فعالیت آنها در سپهر سیاسی، ضعف فرهنگ سیاسی، ایهام تنافی و تخالف نظام حزبی با نظام ولایی و زعامت سیاسی رهبران دینی، اتهام احزاب به ایجاد تشعب و اختلاف در صفوف یکپارچه، همنوایی نسبی مواضع عمومی جامعه در مواجهه با موضوعات و مسائل سیاسی و فقدان وجود تنوع در ایدئولوژیها و مرامهای سیاسی (به عنوان زمینهای بالقوه برای شکلگیری احزاب)، ساختار سیاسی اقتدارگرا و نسبتا متمرکز کشور، وجود مناسک جمعی فراوان موثر در ایجاد وحدت و همدلی تودهها در مسائل سیاسی، وجود تریبونهای هدایتگر و سامانبخش مثل نمازهای جمعه برای ایفای نقش واسط میان مردم و حاکمیت، قدرت و نفوذ رسانه ملی در مقایسه با رسانههای حزبی، عدم احساس نیاز به وجود احزاب و فعالیتهای آنها، ادعای تناسب احزاب با جوامع غربی و ناهمخوانی آنها با اقتضائات یک جامعه دینی و ادعای اینکه مواضع سیاسی و اجتماعی اسلام چندان زمینهای برای تکثر و تنوع فراهم نمیکند (تا زمینه شکلگیری احزاب مختلف فراهم آید).
البته همانگونه که اشاره شد بهرغم موانع و دواعی فوق، تاکنون احزاب متعددی در کشور شکل گرفته و هماینک نیز برخی از آنها فعالیت دارند. اگر مشکلات و موانعی در مسیر فعالیت آنها وجود داشته باشد - که البته وجود دارد - این مشکلات را باید اموری عرضی تلقی کرد نه جوهری و لاینحل.
ارسال به دوستان
فرماندهان سپاه و ارتش مفتخر به دریافت نشان فتح از فرمانده کل قوا شدند
نشانه پیروزی برادران
فرماندهان سپاه و ارتش مفتخر به دریافت نشان فتح شدند. دیروز طی مراسمی سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش و سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه مفتخر به دریافت نشان فتح از فرمانده معظم کل قوا شدند. به گزارش «وطن امروز»، از زمانی که حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر انقلاب و فرماندهی کل قوا را بر عهده گرفتهاند، بنا به مناسبتهای مختلف اقدام به اعطای این نشان به فرماندهان عالیرتبه و رزمندگان جان بر کف نیروهای مسلح کردهاند که نخستین آن ۵ مهر ۱۳۶۸ بود. در آن روز که ششمین روز هفته دفاع مقدس محسوب میشد، ۵۴ نفر از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران که نقش مهمی در عملیات بزرگ و ظفرمندانه بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ ایفا کرده بودند، طی مراسمی به افتخار دریافت نشان فتح از رهبر حکیم انقلاب اسلامی نائل شدند.
سردار محسن رضایی با دریافت 3 نشان درجه یک (طلایی) فتح بیش از سایر فرماندهان این نشان را دریافت کرده است. هر چند هنوز خبری درباره درجه این نشان منتشر نشده است اما سپهبد شهید علی صیادشیرازی، سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی، سرلشکر شهید منصور ستاری، سرلشکر سیدیحیی صفوی، سرلشکر حسین حسنیسعدی، امیردریادار علی شمخانی، سردار سرتیپ مرتضی قربانی، سرلشکر پاسدار محمدحسین باقری، سردار سرتیب علی فدوی، سردار سرتیپ محمد پاکپور، امیردریادار حبیبالله سیاری، بسیجی شهید محمدحسین فهمیده و مرحوم حجتالاسلام اکبرهاشمیرفسنجانی از جمله افرادی هستند که نشان فتح درجه یک (طلایی) را دریافت کردهاند.
نشان فتح به صورت کلی در زمانهایی که رزمندگان پیروزی مهمی کسب میکنند اهدا میشود. به نظر میرسد این مدال به خاطر موفقیتهای منطقهای ارتش و سپاه و ارتقای توان دفاعی و قدرت بازدارندگی ایران در مقابل تهدیدات به فرماندهان این 2 نیرو اهدا شده است.
در همین ارتباط سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی عصر روز گذشته در پایان همایش 2 روزه «دانشگاه سربازی» که با حضور فرماندهان سپاههای استانی سراسر کشور برگزار شد، گفت: امروز این توفیق الهی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بنده حاصل شد که محضر نایب حضرت امام زمان(عج) مشرف شویم و رهبر انقلاب اسلامی امروز با تفضل به سپاه یک نماد آشکار از رضایت معظمله از همه مجاهدتهای سپاه به این نهاد اعطا و ایشان یک نشان فتح را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعطا فرمودند. فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: این محصول همه مجاهدتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که فقط به شکل نمادین به بنده اعطا شد و همه پاسداران و بسیجیان در این نماد سهم دارند و اگر تقسیم کنیم کمترین سهم متعلق به بنده است، در واقع متعلق به برادران ما است که در ارتفاعات چند درجه زیر صفر با قلبهای استوار و گامهای مستحکم و دستان روی ماشه از حیثیت و استقلال این سرزمین دفاع میکنند. سردار سلامی با بیان اینکه این نشان متعلق به برادران عزیزی است که در اعماق آبهای زلال خلیج فارس روی سکوها در شرایط سخت روی شناورها و درگیر با امواج بلند تن خود را به امواج میسپارند و روی شناورها بیرقهای احساسبرانگیز و افتخاربرانگیز سپاه را در کنار پرچم مقدس کشورمان به اهتزاز در میآورند و سینه به سینه و چشم در چشم دشمنان از آبهای این سرزمین حراست میکنند. وی ادامه داد: این نشان متعلق به همه کسانی است که در سایتهای پدافندی و پهپادی فعالیت میکنند و از آن همه عزیزان سپاه که در مجموع در حال ساخت این بنای باعظمت دفاع از اسلام، امت اسلام و ایران هستند.
* سپاه نقطه پایان ندارد
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیان کرد: پاسداران در سیل و زلزله و کرونا و هر سختی نخستین افرادی هستند که وارد میدان میشوند و آخرین نفری هستند که میدان را ترک میکنند. سردار سلامی افزود: ما این واقعیت را در خوزستان، پلدختر، آققلا، گمیشان، در زلزله خوی و آذربایجان شرقی، سرپلذهاب، سیل بشاگرد و سیل امروز سیستان و بلوچستان مشاهده کردیم. وی عنوان کرد: جوانان نسل جدید سپاه هم میراث جاودان غیرت و جوانمردی و روح پرستش و عبودیت خدا و پشت پا زدن به طاغوت را با خودشان حمل و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل میکنند تا سپاه هر روز بر قوام و استواری و استقامت همان سپاه گذشته باقی بماند. فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اظهار کرد: بچههای امروز سپاه همان نسل پاسداران دوران انقلاب و دفاع مقدس هستند و هیچ تفاوتی وجود ندارد.
سرلشکر سلامی با تاکید بر اینکه سپاه در هیچ بعدی نقطه پایان ندارد و همواره در مسیر درست است، اظهار داشت: راه را که درست برویم به همه اهداف میرسیم. سپاه همیشه در حرکت است و سکون در منطق سپاه اصلا جایگاهی ندارد. اکنون ما در نزدیکترین فاصله هم از لحاظ فیزیکی و هم روحی و روانی با دشمن قرار داریم. وی افزود: اما در عین حال، داشتن آرامش در قلب این آشفتگی برای سپاه یک خصوصیت دائم است که این حالت به ملت هم منتقل شده تا آنان هم همواره چهره مدافعان خودشان را بگیرند. اگر ما نگران و آشفته و افسرده باشیم ملت هم همین حس را میگیرد اما وقتی ما نگرانی نداریم و آرام هستیم مردم هم آرام میشوند. در عین حال دشمن از این حالت ما حسی متضاد میگیرد و درمانده و ناآرام میشود.
* سربازان باارزشترین سرمایه ایران هستند
فرمانده کل سپاه در ادامه با بیان اینکه سربازان و نیروی جوان باارزشترین سرمایه یک ملت به حساب میآیند، تاکید کرد: این جوانان امانت نزد ما هستند. در عالم هیچ انسانی پیش پاافتاده نیست و هر انسانی به اندازه همه انسانها برای خدا ارزشمند است. نجات یک انسان ارزشی به اندازه نجات کل انسانها دارد و یکی از کارهای سپاه همین است که انسانها را نجات دهد و از غروب خارجشان کند. سرلشکر سلامی تصریح کرد: هویت حال و آینده هر جامعه بازتاب شخصیت جوانان آن جامعه است. ما جوانان را در سربازی برای 2 سال یا کمتر آماده نمیکنیم، بلکه این آغاز راه یک جوان است تا وارد جامعه شود. اگر بخواهیم یک تصویر زیبا از سیرت و صورت سپاه نشان دهیم، سربازان را باید در دوران سربازی به سمت شخصیتسازی و پذیرش نقشهای سنگین ببریم. با اعتماد به نفس از دست رفته، با شخصیتهای خردشده و با احساس تحقیر هیچ جامعهای بزرگ نمیشود. وی افزود: باید با این نگرش به سربازان نگاه کنیم که انسانهای بزرگی شوند. البته این بهمعنای فاصله گرفتن از تربیت جسمانی یا ورزش نیست. باید یک مربی با اخلاق و رفتار اسلامی این جوانان را برای چنین آیندهای آماده کند. جوان در اوج پذیرش فضائل اخلاقی است و ما باید این کار را در پادگانها اجرا کنیم.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه پادگان باید از لحاظ شادابی و نشاط و فضای زندگی و رعایت بهداشت به گونهای باشد که جوان با شوق بیاید و با اکراه بیرون برود، گفت: باید فضای سبز در پادگانها وجود داشته باشد. اگر پادگانی امکانات زندگی و آسایشی مناسبی نداشته باشد مطلوب و پسندیده نیست. توجه به تامین وسایل ورزش در پادگانها مهم است. برگزاری جلساتی برای آموزش قرآن اهمیت دارد. سرلشکر سلامی افزود: احکام روزه، نماز، خمس و امثال آن باید برای جوانان سرباز گفته شود. توجه به تغذیه و محیط زندگی سربازان، نظارت بر وضعیت بهداشت لباسهای آنان و تامین ایمنی در آسایشگاهها اهمیت دارد. سربازان با یک لبخند زدن و احترام گذاشتن فرماندهان به آنان احساس اعتماد به نفس پیدا میکنند. وی تاکید کرد: حتی باید زمینهها را فراهم کرد تا خانوادههای سربازان بیایند و از فضای پادگانها بازدید کنند و شرایط زندگی جوانان خود را در پادگانها ببینند. فرمانده کل سپاه با بیان اینکه فرماندهان مظاهر فضائل سازمان هستند، خطاب به فرماندهان حاضر اظهار کرد: شما که زودتر سلام میکنید، پیش پای یک سرباز بلند میشوید، احترام میگذارید، شما که با او جدی اما محترمانه برخورد میکنید، در حال انتقال فضائل به آن جوان هستید، اما خدا نکند رفتار بدی از فرماندهان سر بزند، باید پاسخگوی آخرت خود باشند. مهم است که با سربازان چگونه و با چه رویکردی رفتار کرد تا در آینده همین جوانان، جامعه را بسازند و پیش ببرند.
ارسال به دوستان
پاپ فرانسیس در سخنانی بیسابقه از اوکراین خواست شجاعت بالا بردن پرچم سفید و مذاکره با روسیه را داشته باشد
نصیحت پاپ به زلنسکی
* نیویورکتایمز: ارتش روسیه قصد فرسایشی کردن جنگ علیه اوکراین را دارد/ * فارن افرز: تجهیزات اوکراینیها هر روز تحلیل میرود و بدون کمک غرب زلنسکی قطعاً شکست میخورد
گروه بینالملل: صحبتهای پاپ فرانسیس خطاب به رئیسجمهور اوکراین مبنی بر اینکه باید با شجاعت برای مذاکره پرچم سفید نشان دهد، نوعی واقعگرایی در سیاست را نشان میدهد. مهمترین رهبر دینی مسیحیان هم دریافته است اوکراین و ناتو پیروزیای در جنگ با روسیه نخواهند داشت و کییف باید با پذیرش برخی شروط مسکو جنگ را خاتمه دهد. پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان در گفتوگو با آژانس خبری RSI سوییس در پاسخ به این موضوع که یک مباحثه بین مردم اوکراین درباره شجاعت تسلیم شدن و نشان دادن پرچم سفید و اینکه تسلیم به معنای مشروعیت بخشیدن به استفاده از زور در عرصه بینالمللی مطرح شده، گفت: این نوعی تعبیر است اما به نظرم کسی که قدرتمند است، همانی است که اوضاع را نظاره میکند، به مردم فکر میکند و شجاعت نشان دادن پرچم سفید و مذاکره را دارد. پاپ همچنین با تاکید بر اینکه مذکرات هرگز درباره تسلیم شدن نیست، بلکه شجاعت عدم سوق دادن کشور به سمت خودکشی محسوب میشود، افزود: وقتی میبینید شکست خوردهاید و اوضاع خوب پیش نمیرود، باید شجاعت مذاکره را داشته باشید.
شما شاید شرمسار باشید اما از کشته شدن مردم جلوگیری میشود. به موقع مذاکره کنید، میبینید که کشورها میانجیگری میکنند.
رهبر کاتولیکهای جهان خاطرنشان کرد: بسیاری از کشورها به دنبال کمک برای پایان جنگ اوکراین و روسیه هستند که در فوریه وارد سومین سال خود شد. پاپ فرانسیس همچنین گفت خودش آماده میانجیگری است و البته پیشتر فرستاده صلحی را به اوکراین، آمریکا و روسیه فرستاده تا فرصت روند صلح را فراهم کند.
در این میان رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اخیرا پیشنهاد داده بود زمینه را برای برگزاری نشست صلح اوکراین فراهم کند، اگرچه هنوز مشخص نیست آیا این پیشنهاد عملی میشود یا خیر. اوکراین و حامیان غربیاش تاکید دارند یک سازش صلحآمیز تنها بر اساس شرایط کییف به دست میآید و قول دادهاند به ارسال سلاح به اوکراین تا هر وقت طول بکشد، ادامه دهند.
از سوی دیگر ماتئو برونی، سخنگوی واتیکان در مصاحبهای که واتیکاننیوز منتشر کرد، گفت پاپ فرانسیس وقتی از برافراشتن پرچم سفید صحبت میکرد، منظورش تسلیم شدن اوکراین نبود. سخنگوی واتیکان تاکید کرد: «پاپ امیدوار است 2 طرف به یک راهحل دیپلماتیک برای دستیابی به یک صلح عادلانه و پایدار دست یابند». پاپ 7 اسفند درباره جنگ اوکراین گفته بود آیندهای برای جنگ کییف و مسکو وجود ندارد. در آن زمان رهبر کاتولیکهای جهان گفته بود: جای تاسف است که دومین سالگرد جنگ روسیه و اوکراین را شاهدیم. چقدر قربانی و زخمی، چقدر تخریب و چقدر رنج و ماتم را باید در این بازه زمانی شاهد باشیم، در حالی که هنوز هم پایانی برای این جنگ دیده نمیشود. به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، پاپ فرانسیس ادامه داد: درگیری اوکراین نه تنها منطقه را نابود میکند، بلکه موجی از ترس و انزجار را در سراسر جهان برجا گذاشته است.
البته چند ماه پیش دولتمردان اوکراین به پیشنهاد میانجیگری پاپ واکنشی بسیار تند و منفی نشان داده بودند. میخائیل پودولیاک، دستیار ارشد ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در مصاحبهای با رسانه دولتی این کشور انتقاد خود از رهبر کاتولیکها را تکرار کرده بود. او پیشتر پاپ را به دلیل اظهاراتش مبنی بر اینکه کاتولیکها در روسیه باید تاریخ کشور خود را گرامی بدارند، «ابزار تبلیغات روسیه» خوانده بود. پودولیاک با این ادعا که واتیکان در صورت اجازه میانجیگری، اوکراین و عدالت را فریب میدهد، گفت: بحث میانجیای به نام پاپ بیمعنی است، در حالی که او موضعی طرفدار روسیه دارد که کاملا برای همه آشکار است. این مقام اوکراینی مدعی شد برخلاف موضع اعلام شده واتیکان، پاپ جنگ را ترویج میکند.
بحث مذاکره بین روسیه و اوکراین بعد از گسترش عملیات تهاجمی کییف به برخی جبهههای شرق و ناکامی ارتش این کشور در مقابله با روسیه داغتر شده است. حتی پوتین، رئیسجمهور روسیه در مصاحبهای که با تاکر کارلسون داشت، مذاکره با اوکراین برای پایان جنگ را با شروطی رد نکرد. رئیسجمهور روسیه در این رابطه گفت: روسیه هرگز مذاکره با اوکراین را رد نکرده است. من قبلا گفتم ما از گفتوگو امتناع نکردیم. ما حاضر به مذاکره هستیم. این طرف غربی است که مخالف است و اوکراین آشکارا یک دولت اقماری ایالات متحده است. این واضح است. من نمیخواهم شما آن را طوری تصور کنید که انگار من دنبال یک کلمه قوی یا توهین هستم اما هر دوی ما میفهمیم چه اتفاقی میافتد. وی گفت: ایالات متحده، آلمان و سایر کشورهای اروپایی دهها میلیارد دلار به اوکراین کمک مالی کردند. حمایت مالی ۷۲ میلیارد دلاری آمریکا ارائه شد. آلمان رتبه دوم را دارد، سپس کشورهای اروپایی دیگر میآیند. دهها میلیارد دلار آمریکا به اوکراین میرود. هجوم عظیمی از تسلیحات وجود دارد. در این مورد، باید به اوکراین بگویید. رهبری اوکراین باید متوقف شود و به میز مذاکره بیاید و فرمان پوچ [ممنوعیت مذاکره درباره صلح] را لغو کند. ما رد نکردیم.
پوتین در پاسخ به این سوال که آیا زلنسکی آزادی عمل برای مذاکره مستقیم با روسیه را دارد یا خیر، گفت: چرا نه؟ او خود را رئیس دولت میداند. او در انتخابات پیروز شد. اگرچه ما در روسیه معتقدیم کودتا منبع اصلی قدرت برای همه چیزهایی است که پس از سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد و از این نظر، حتی امروز، دولت اوکراین دارای نقص است اما او خودش را رئیسجمهور میداند و آمریکا، تمام اروپا و عملا بقیه دنیا او را در چنین جایگاهی میشناسند، چرا نه؟ او میتواند. ما در استانبول با اوکراین مذاکره کردیم، توافق کردیم، او آگاه بود.
چند روز بعد از صحبتهای پوتین، آمریکا مذاکره با این کشور برای پایان جنگ را رد کرد. به نظر میرسد هنوز ادامه جنگ در اوکراین و نابودی این کشور فایده بیشتری برای آمریکا دارد در برابر هزینههایی که در جنگ میدهد. واشنگتن میخواهد اروپا همچنان درگیر بزرگترین جنگ و معضل خود بعد از جنگ دوم جهانی باشد تا همچنان به واشنگتن تکیه کند و روند عادیسازی با روسیه را طی نکند. در میدان مبارزه هم روسیه فعلا دست بالا را دارد. آخرین نبردی که مسکو توانست نیروهای اوکراینی را شکست دهد، فتح شهر «آودیوکا» در شرق این کشور بود. به همین علت بود که فارنافرز در گزارشی با اشاره به نبرد سخت اوکراین در شرق این کشور نوشت: تجهیزات نیروهای اوکراین هر روز تحلیل میرود و روسیه با فرسایشی کردن جنگ قصد دارد اوکراین را به زانو درآورد و در آخر این کشور با دادن امتیازهای زیاد به مسکو جنگ را تمام کند. نکته اصلی گزارش این سایت در همین موضوع خلاصه میشود، جایی که میگوید زمان در اوکراین تمام میشود! منظور این است که وقت به ضرر کییف و زلنسکی است و اوکراین دیگر نمیتواند روی کمکهای آمریکا یا اروپا حساب کند. حربه تحریم مسکو که کهنه شده است و در آمریکا هم فعلا بر سر ارسال تجهیزات بیشتر به اوکراین اختلافهای اساسی وجود دارد و احتمالا با ورود ترامپ به کاخ سفید قلک آمریکا شکسته میشود و دیگر زلنسکی به پایان کارش میرسد. فارنافرز مینویسد بدون افزایش کمکهای غرب و آمریکا حتما اوکراین در جنگ شکست سنگینی خواهد خورد؛ این موضوع هم بازمیگردد به سیاستهای روسیه. نیویورک تایمز نیز درباره این سیاست جملهای جالب آورده است. این روزنامه آمریکایی مینویسد: «ارتش روسیه نه خوب است نه بد؛ فقط جنگ را طولانی میکند»!
جنگ 2 ساله این جمعبندی را به طرفهای غربی داده که تنها راه پایان جنگ اوکراین مذاکره است. فارن پالیسی هم به این نکته اشاره مستقیمی دارد و مینویسد همه بازیگران جنگی بر این موضوع تاکید دارند که باید مذاکره کرد.
البته آمریکا از طرف دیگر سیاست مهار را در پیش گرفته است. بایدن بدش نمیآید سیاست قدیمی آمریکا را جلو ببرد و «مهار» را در پیش بگیرد. یعنی روسیه و اروپا را درگیر کند و خود به سیاست مهار تکیه کند. این همان سیاستی است که جان اف کندی گفته بود «مبارزه طولانی و گرگومیش» ادامه دارد. همین سیاست است که دوست دارد شعله جنگ در اوکراین خاموش نشود و از طرف دیگر آمریکا به اروپا بگوید در چارچوب ناتو به رهبری خودش، میتواند امنیتش را تضمین کند. به همین دلیل است که فارن افرز به قلم 4 کارشناس خود درباره این سیاست مینویسد: «در قرن بیستویکم، ایالات متحده نمیتواند سیاست خارجی و امنیتی خود را صرفا حول محور مبارزه با مسکو جهت دهد. هر راهبردی برای مهار روسیه باید تعهدات آمریکا در اقیانوس هند و اقیانوس آرام و تأثیر سیاست ایالات متحده بر روابط چین و روسیه را در نظر بگیرد. این واقعیت پیچیده مستلزم آن است که متحدان واشنگتن، بویژه در اروپا، سهم بیشتری از کنترل روسیه را بر عهده بگیرند. به نظر میرسد کمکم باید منتظر ماند و دید آیا مانند کلیسای «سیستین» که دود سفید از دودکش آن خارج میشد، دود سفید به نشانه تسلیم و سازش با روسیه از دودکش کاخ ریاستجمهوری زلنسکی خارج میشود یا خیر!
ارسال به دوستان
در گفتو گوی «وطن امروز» با سیدحسین شرفالدین بررسی شد
سایه روشنهای نظام حزبی
علی عسگری: به طور معمول با پایان یک رخداد است که میتوان تفسیری جامع و توضیحی دقیق از آن ارائه داد. با ورود به دوره پساانتخابات و فروکش کردن هیجانات صحنه سیاسی، اکنون میتوان قضاوت بهتری از آن ارائه داد. از همین رو تلاش کردهایم به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان در ایران کنشگری سیاسی سازنده به خرج داد. به عبارت دیگر سیاست را چگونه میتوان در وجه سازنده آن به کار برد که در ضمن چنین سیاستورزیای بتوان از استیفای حقوق عامه و امر ملی سخن به میان آورد. از همین منظر به گفتوگو با دکتر سیدحسین شرفالدین، جامعهشناس و عضو هیات علمی موسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی(ره) پرداختیم.
***
* چگونه میتوان کنش سیاسی سازنده در ایران داشت؟
کنش سیاسی با مصادیق مختلف آن یکی از جلوههای عملی مشارکت سیاسی است. مشارکت سیاسی به معنای حضور داوطلبانه عموم مردم در عرصهها و صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی با هدف اثرگذاری بر فرآیندهای سیاسی و سیاستهای عمومی جامعه است. به بیان دیگر، مشارکت سیاسی، یعنی دخالت و همکاری مردم و نهادهای مردمی در پیدایش و ایجاد مراکز قدرت، چگونگی اعمال قدرت، گزینش افراد اعمالکننده قدرت، تعیین ضوابط حاکم بر فرآیند اعمال قدرت و چگونگی نظارت بر حسن انجام امور سایر شؤون مربوط به نهاد «قدرت» و حکومت. البته این نوع مشارکت ماهیت اخلاقی و داوطلبانه دارد و هیچگونه اجبار و الزام قانونیای در آن نیست. امکاندهی به تحقق حداکثری این نوع مشارکت، نشانه روشنی بر دموکراتیک بودن فضای سیاسی و مردمی بودن و جمهوریت یک نظام سیاسی است. از دید جامعهشناسی سیاسی، اقبال مردم و فعال بودن آنها در این عرصه، از جمله شاخصهای توسعه سیاسی است.
اصل امکان و میزان مجاز و مقبول مشارکت سیاسی غالبا در قالب مجموعهای از حقوق قانونی که معمولا در ضمن قوانین اساسی یا قوانین مدنی هر کشور مقرر میشود، تعیین میشود. در کشور ما نیز به استناد اصل ششم قانون اساسی، همه امور کشور باید به اتکای آرای عمومی (مأخوذ از طریق انتخابات یا همهپرسی) اداره شود. در بند هشتم اصل سوم قانون اساسی نیز آمده است. دولت جمهوری اسلامی موظف است زمینه مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را فراهم کند.
از این رو، حقوقی مثل حق آزادی برای فعالیت و اعمال اراده سیاسی (با بهرهگیری از رسانههای مختلف و کنشهای عملی مجاز)، حق تصدی مشاغل و مناصب سیاسی و حکومتی، حق تاسیس انجمنها، احزاب و تشکلات سیاسی، حق عضویت در محافل، مجالس و کانونهای سیاسی، حق شرکت در تجمعات، راهپیماییها و اعتراضات خیابانی، حق دسترسی به اطلاعات در راستای انجام فعالیتهای سیاسی، حق نظارت بر روند امور سیاسی - اجتماعی، حق مخالفت با تصمیمات و عملکردهای توجیهناپذیر حاکمیت، حق شرکت در رقابتهای انتخاباتی به نفع خود یا حزب و گروه متبوع و حق رای از جمله حقوقی است که غالبا به عنوان حقوق سیاسی یا حقوق شهروندی برای آحاد جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
مشارکت سیاسی تودهها در هر سطحی، آثار و نتایج مثبت متناسبی به دنبال دارد، از آن جمله: دخالت فعال مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود، تقویت مبانی دموکراتیک حاکمیت، مشروعیتبخشی ضمنی به نظام سیاسی، تقویت ثبات و پایداری نظام سیاسی، کمک به کارآمدی و افزایش توان حاکمیت در پیشبرد امور محوله، نظارت عموم بر روندهای جاری اعمال حاکمیت و محدود کردن برخی فسادها و سوءاستفادهها از قدرت.
مشارکت سیاسی، همچنین انواع و گونههای مختلفی دارد، مثل مشارکت فعال در مقابل انفعال، حمایتی در مقابل اپوزیسیونی، هدفی در مقابل وسیلهای، نخبهمحور در مقابل تودهمحور، سازمانیافته در مقابل غیرسازمانیافته؛ دورهای در مقابل مستمر، در مقیاس محلی در مقابل ملی و ایجابی و مثبت در مقابل سلبی و منفی.
این مشارکت معمولا توسط احزاب، سازمانهای مردمنهاد، گروههای مرجع، افراد مقتدر و ذینفوذ، روحانیون، گروهها و هیاتهای مذهبی، اتحادیهها و تشکلات صنفی و رسانهها تسهیل میشود.
موقعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سنی، تحصیلی، شغلی، جنسیتی، مذهبی، قومی و نژادی افراد - بسته به نوع جامعهای که در آن سکونت دارند - در کنار سایر امکانات و فرصتهای محیطی در کم و کیف این نوع مشارکت قویا موثر است. بدیهی است در نظامهای دینی، این نوع مشارکت علاوه برمحرکها و توجیهات عقلانی، الزامات و ترغیبات شرعی هم دارد.
اما در پاسخ به نقطه کانونی سوال شما یعنی چگونگی امکان وقوع کنش سیاسی سازنده و در عین حال مردمی متناسب با فضای سیاسی - اجتماعی ایران و گفتمان فرهنگی - سیاسی غالب بر آن باید عرض کنم یک کنش سیاسی مقبول و مرجح با محوریت ملاکها و مستندات عقلانی و دینی و اقتضائات محیطی، قطعا کنشی است آگاهانه، داوطلبانه، هدفمند، موقعیتمند (به لحاظ زمانی و مکانی)، هنجارمند (متعهد به رعایت قواعد بازی سیاسی اعم از حقوقی، اخلاقی و شرعی)، همسو با مصالح جمعی و دارای توجیه عقلانی یا عقلایی (سودمندی و غلبه منافع بر هزینهها). رعایت این ویژگیها خاص کنش سیاسی هم نیست، بلکه همه انواع کنش مورد انتظار در جامعه مقید به این قیودند.
همچنین با عطف توجه به مختصات جامعه کنونی ایران میتوان گفت اعمال برخی اصلاحات ساختاری میتواند انگیزه تودهها را برای مشارکت سیاسی حداکثری که متاسفانه در معرض افول قرار گرفته، تقویت کند. تلاش همهجانبه در جهت توسعه کشور و رفع تدریجی نیازهای مردم، عدم استفاده ابزاری از اقبال و اعتماد مردم، اهتمام به حاکمیت شایستگان و افراد دارای تعهد و تخصص و به تعبیر جامعهشناسی سیاسی، چرخش مناسب نخبگان، اصلاح و جایگزینی ساختارهای ناکارآمد، بسترسازی برای ایجاد تغییرات مناسب در عرصههای مختلف حاکمیتی، تلاش در جهت افزایش اعتماد عمومی، ایجاد زمینه برای طرح انتقادات نخبگانی و ترتیب اثر دادن به آنها، تقویت فرهنگ گفتوگو میان مردم و مسؤولان، تقویت روح مسؤولیتورزی جمعی و کاهش بیتفاوتی، درس آموزی از سیاستها و تجربههای ناموفق، ارتباطات سازنده با جامعه جهانی، ایجاد امنیت لازم برای سرمایهگذاری، مبارزه با گرانیهای سرسامآور و کاهش تورم، تقویت زمینههای اشتغال بیکاران بویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی، تقویت ارزش پول ملی، پایان دادن به وضعیت خامفروشی و مصرف بیرویه امکانات، پرهیز از قطببندیهای جناحی و تکثرگراییهای بیبنیاد، تقویت جایگاه رسانه ملی در افکار عمومی و تقویت برنامههای آن به لحاظ کمی و کیفی با هدف مهار اقبال مردم به ماهوارهها، اینترنت و شبکههای اجتماعی، تقویت خردورزی عمومی به جای توسل به هیجانات در کنشهای سیاسی - اجتماعی، ترمیم شکاف میان فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی، دخالت دادن مردم در عرصههای مختلف، ایجاد شفافیت در عملکرد برخی نهادها، اصلاح سیاستهای زیستمحیطی، اقدامات اساسی در راستای مهار یا تعدیل روند مهاجرت نخبگان از کشور، ساماندهی به اوضاع اتباع خارجی و ورود بیرویه آنها به کشور، مبارزه قاطع با فساد ساختاری در برخی مراکز و...
* اگر بخواهیم از کنش تودهای، هیجانی و افشاگرانه بپرهیزیم، کنش سیاسی سازنده متناسب با بافتار سیاست در ایران چگونه است؟
کنش سیاسی در مقیاس تودهای بویژه در برخی صحنهها مثل انتخاباتهای عمومی به دلیل غلبه فضای تبلیغی برای ایجاد حساسیت در مردم و کشاندن آنها به صحنه و نیز رقابتی بودن فعالیت کاندیداها، خالی از آمیزههای روانی، احساسی و هیجانی نیست. این البته خاص مشارکت سیاسی نیست. شاید هیچ کنشی از کنشهای انسانی را نتوان یافت که کاملا عقلانی و محاسباتی و عاری از دخالت آمیزههای احساسی باشد. برخی جامعهشناسان کلاسیک مثل «پارتو» بر این باورند اکثر کنشهای انسانی غیرعقلانی - یعنی احساسی - عاطفیاند. شهید مطهری نیز در تحلیل 2 نوع کنش عادی انسان یعنی کنشهای التذاذی (احساسی و هیجانی) و تدبیری (عقلانی و خردورزانه)، معتقد است کنشهای التذاذی انسان همواره با بهرهگیری از عقلانیت و تدبیر باید کنترل شود. در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز انتظار این است که رفتارهای تودهای بویژه در میدانهای سرنوشتساز مثل انتخابات توسط رسانهها، احزاب، گروههای مرجع و عقلای قوم کنترل و هدایت شود.
نکته قابل تامل اینکه برخی مشارکت تودهای با همه تبعات منفی متذکر شده برای آن را نتیجه قهری مردمسالاری و جمهوریت نظامهای سیاسی میدانند و اگر نظامی بخواهد به این ویژگی و اقتضائات قهری آن پایبند باشد، لاجرم با چنین پیامدهای شکنندهای مواجه خواهد بود. پاسخی که به این سوال یا شبهه میتوان داد این است که تودهها لزوما مردمی بیسواد و فاقد درک و شعور سیاسی و به لحاظ رفتاری، کنشگرانی احساسی و هیجانی و کنترلناپذیر نیستند. در جامعه ما بیش از ۱۵ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی وجود دارد و تقریبا عموم جامعه از تحصیلات قابل قبول و سواد رسانهای نسبتا وسیع برخوردارند. حاکمیت بویژه نهادهای تعلیمی - تربیتی باید در جهت افزایش و تقویت بینش و شعور سیاسی تودهها اقدام کنند و با اطلاعرسانی شفاف و تحلیلهای درست، زمینه این بلوغ را فراهم کنند. در انقلاب اسلامی نیز حضرت امام(ره) با اعطای آگاهی و هدایتگری درست، همین تودههای به ظاهر احساسی و مهارناپذیر را به صحنه کشاندند و از انرژی روانی آنها در جهت پیروزی انقلاب بهره گرفتند.
* آیا تحزب میتواند پاسخ این پرسش ما باشد؟
اجمالا بله! تجربه سیاسی برخی کشورها نشان میدهد احزاب بویژه احزاب رسمی فعال، دارای نفوذ و اقتدار، مورد اعتماد عمومی یا اکثری، کارآمد و دارای توان نقشآفرینی مناسب در عرصههای مختلف سیاسی، خوشسابقه و برخوردار از امکانات رسانهای و فرصتهای محیطی توانستهاند ضمن تسهیل فرآیند مشارکت عمومی، التهابات و تشنجات سیاسی را نیز تا حد زیادی کنترل کنند. برخی نیز بر این باورند وجود احزاب سیاسی فعال در درازمدت، مشارکت تودهای را که خود یکی از شاخصهای توسعه سیاسی و نمادی از احساس مسؤولیت جمعی در قبال مسائل مشترک و جلوهای از سرزندگی و نشاط اجتماعی عمومی است، بشدت تضعیف میکند و تدریجا نوعی رخوت و بیتفاوتی را در جامعه نهادینه میکند. مردم با وجود این نوع تشکلات، عملا ضرورتی به نقشآفرینی فعال و مستقیم احساس نمیکنند و به بیانی، وظیفه و مسؤولیت خود در این عرصهها را به احزاب به عنوان نواب وکلای خود محول میکنند. شاید یکی از دلایل کمرغبتی سیاسی عموم در برخی کشورهای پیشرفته، برجسته شدن موقعیت و نقش احزاب و قدرت تعیینکننده آنها در سرنوشت سیاسی جامعه باشد. البته هر تشکلی به صرف یدک کشیدن نام حزب قادر به ایفای چنین نقشی در عرصه تعاملات سیاسی و رقابتهای انتخاباتی نیست.
این سوال، همواره در افکار عمومی جامعه ایران مطرح است که اگر وجود تشکلات حزبی میتواند کنشگری سیاسی در عرصههای مختلف بویژه در همهپرسیها را سامان دهد و انتخابهای مردم را معقولتر، پیشبینیپذیرتر و کمهزینهتر کند، چرا در این باره اقدامی نمیشود. نیازی به ذکر نیست که در ایران بعد از انقلاب نیز احزاب، شبهاحزاب و اتحادیههای سیاسی متعددی تاکنون به ظهور رسیده و اعلام موجودیت کردهاند، اگرچه برخی از آنها به سرعت از میدان رقابت کنار رفته و به تاریخ پیوستند و برخی نیز بهرغم حضور اسمی، نقش تعیینکنندهای در صحنهگردانی سیاسی حتی در ایام انتخابات که معمولا بهار مشارکت حزبی است، ایفا نمیکنند.
* چرا احزاب ریشهدار، با سرمایه اجتماعی غنی و کارآمد در کشور ما به وجود نمیآیند؟
ببینید! حزب، تشکلی سیاسی است که به اقتضای برخی ضرورتهای ناشی از جامعه مدرن به وجود آمده است. عمدهترین اهداف آشکار و پنهان مورد نظر از تشکیل احزاب، اموری از این قبیل است: کنشگری ضابطهمند در عرصه سیاسی و اجتماعی، تاثیرگذاری جهتدار بر فرآیندها، جریانات و تصمیمات کلان سیاسی، ایجاد زمینه برای تسهیم قاعدهمند مناصب و موقعیتهای سیاسی، ایفای نقش واسط میان مردم و حاکمیت و انتقال خواستهها و انتظارات آنها، ساماندهی کنشهای تودهای در عرصه مشارکتهای سیاسی و اجتماعی و تقویت زمینههای صدور رفتارهای دموکراتیک در عرصه عمومی، الگومند کردن رقابتهای سیاسی و انتخاباتی، قاعدهمند کردن فرآیندهای نقد و اعتراض مدنی و اعمال فشار بر حاکمیت برای تامین حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان.
لازم به ذکر است فقه اسلامی نیز با تاسیس حزب و هر نهاد مشابه دیگر، در صورت التزام اعضا به مبانی اعتقادی و ارزشی اسلام، عمل در چارچوب شریعت و اخلاق و تعقیب اهداف و آرمانهای پذیرفته شده از مجاری و نقشهای مجاز و به تعبیر قرآن و روایات، اهتمام به امور مسلمین، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، مشاورت و همفکری در امور، تعاون و نیکی، نصیحت ائمه مسلمین، مهار زمینههای محتمل اختلال نظام و... کاملا موافقت و همراهی دارد؛ چه اینکه در مراحل آغازین بعد از پیروزی انقلاب با موافقت حضرت امام خمینی(ره) و تقاضای برخی شخصیتهای روحانی فعال در ارکان نظام، حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد و تا مدتها هم به فعالیتهای حزبی خود ادامه داد.
اما سوال مهمتر این است: چرا چنین تشکلاتی در ایران، متناسب با سطح انتظار و الگوهای متعارف در برخی کشورها شکل نمیگیرد یا اگر در ظاهر موجودیتی مییابد، در عمل کارآیی و اثربخشی مفید و موثری ندارد. تشکلات ایجاد شده و در ظاهر موفق نیز غالبا موقت و دولت مستعجلند. به این سوال، پاسخهای متعددی از اردوگاههای فکری و ایدئولوژیک مختلف داده شده یا سزاوار ارائه است.
برخی، موانع عمده در تحقق این منظور را از مواردی از این دست ناشی میدانند: فقدان فرصت و امکان مشارکت حزبی، فقدان بلوغ سیاسی مدعیان و بازیگران این صحنه، فقدان اخلاق و تربیت بروکراتیک، فقدان اجماع در اهداف و آرمانهای حزبی و برنامههای اجرایی، شخصمحوری به جای محوریت ایدئولوژی، مرام و منشور حزبی، فقدان لیدرهای شناختهشده، فقدان پایگاه و نفوذ اجتماعی، غالبا دانشپایه نبودن احزاب، فقدان امکانات برای ایجاد سازمانهای مناسب، عدم رعایت قواعد بازی در عمل، تلونمزاجی و تغییر مکرر مواضع، قدرتطلبی، انحصارطلبی (عملکرد جناحی و بیتوجهی به مواضع رقبا)، پنهانکاری، عدم تعامل وثیق با مردم، ضعف توان در اقناع افکار عمومی به دلیل تنوع آرا، تمرکز بر تاکتیکها و فراموشی استراتژیها در مقام عمل، بعضا عدم توجه به مصالح جمعی و موقعیت سیال کشور، اتخاذ مواضع تودهگرایانه و پوپولیستی با هدف جلب اکثریت، بعضا عدم رعایت اخلاق انتخاباتی در مقام تبلیغ کاندیداهای مورد نظر، بعضا ارتکاب فعالیتهای غیرقانونی و ایجاد حساسیت در حاکمیت، بعضا عدم برخورداری از امکانات لازم برای ادامه فعالیتهای حزبی در طول سال و در سراسر کشور، بعضا بروز انشعابات ناخواسته و در نهایت زوال یا افول حزب و اموری از این دست.
برخی، این موانع را در ناحیه مردم، حامیان و هواداران محتمل حزبی جستوجو میکنند؛ موانعی مثل سوءظن تاریخی مردم به عملکرد برخی احزاب در تاریخ سیاسی ایران مثل حزب توده، حزب رستاخیز و...، ضعف جامعهپذیری و بینش و بلوغ سیاسی، فقدان علاقه و انگیزه، عدم یا ضعف سابقه مشارکت در این سنخ تشکلات، عدم احساس اثربخشی، عدم احساس نیاز (به دلیل واقعیت یا توهم بلوغ سیاسی)، عدم الزام بیرونی (به بیان دیگر، احزاب موظفند در مقام اعلان موجودیت، کسب مجوز کنند و فعالیتهای خود را در چارچوب قانون تعقیب کنند اما مردم به اقتضای هیچ قانونی، ملزم به همراهی با احزاب و تایید فعالیتهای آنها نیستند)، عدم اعتماد به احزاب و فعالیتهای آنها، عدم تفکیک میان نقد و مخالفت (تخطئه فعالیتهای احزاب در نقد حاکمیت و آن را نشانه مخالفت آنها پنداشتن)، محدودیت احزاب برای نمایندگی همه اقشار، تغییر مکرر سلیقههای مردم در عرصههای مختلف و به تناسب موضوعات مختلف، احساس منفی واسطه شدن و ملعبه دست احزاب برای رسیدن به آرمانهای حزبی و سیاسی قرار گرفتن و...
برخی، زمینهها یا محدودیتهای ساختاری و شبهساختاری موجود در جامعه ایران را مانع شکلگیری یا کارآمدی احزاب میدانند؛ عواملی همچون فقدان مبانی تئوریک برای شکلگیری احزاب و فعالیت آنها در سپهر سیاسی، ضعف فرهنگ سیاسی، ایهام تنافی و تخالف نظام حزبی با نظام ولایی و زعامت سیاسی رهبران دینی، اتهام احزاب به ایجاد تشعب و اختلاف در صفوف یکپارچه، همنوایی نسبی مواضع عمومی جامعه در مواجهه با موضوعات و مسائل سیاسی و فقدان وجود تنوع در ایدئولوژیها و مرامهای سیاسی (به عنوان زمینهای بالقوه برای شکلگیری احزاب)، ساختار سیاسی اقتدارگرا و نسبتا متمرکز کشور، وجود مناسک جمعی فراوان موثر در ایجاد وحدت و همدلی تودهها در مسائل سیاسی، وجود تریبونهای هدایتگر و سامانبخش مثل نمازهای جمعه برای ایفای نقش واسط میان مردم و حاکمیت، قدرت و نفوذ رسانه ملی در مقایسه با رسانههای حزبی، عدم احساس نیاز به وجود احزاب و فعالیتهای آنها، ادعای تناسب احزاب با جوامع غربی و ناهمخوانی آنها با اقتضائات یک جامعه دینی و ادعای اینکه مواضع سیاسی و اجتماعی اسلام چندان زمینهای برای تکثر و تنوع فراهم نمیکند (تا زمینه شکلگیری احزاب مختلف فراهم آید).
البته همانگونه که اشاره شد بهرغم موانع و دواعی فوق، تاکنون احزاب متعددی در کشور شکل گرفته و هماینک نیز برخی از آنها فعالیت دارند. اگر مشکلات و موانعی در مسیر فعالیت آنها وجود داشته باشد - که البته وجود دارد - این مشکلات را باید اموری عرضی تلقی کرد نه جوهری و لاینحل.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|