|
به بهانه شصتوپنجمین سالروز تولد زندهیاد قیصر امینپور
چقدر زود دور شد
محمد محمدی: سرزمین ایران همواره ادیبان و شاعران بزرگی را در دامان پاک خود تربیت کرده است؛ سرزمین مقدسی که در دورههای مختلف تاریخی، انسانهای فرهیخته، بلندهمت و گرانقیمتی را به جامعه بشری تقدیم کرده که جایگاه و قدر و ارزش و منزلت آنها از همه گنجهای عالم بالاتر و بیشتر است و با وجود گذشت قرنها از زمان درگذشتشان هنوز آوازه آنان در سراسر کره زمین طنینانداز است و افکار و اندیشهها و آثارشان در مجامع علمی مشرق و مغرب جهان تدریس و ترویج میشود.
یکی از ادیبان و شاعران بزرگی که در عصر و روزگار ما به سرعت مسیر رشد و کمال را پیمود و روزبهروز شکوفاتر، جذابتر و محبوب همگان شد، شاعر انقلابی و مردمی مرحوم قیصر امینپور بود؛ شاعری که دست تقدیر در 48 سالگی مجال بودن بیشتر را از او گرفت.
اگر چه اکنون 17سال است دیگر قیصر در میان ما نیست اما از آثارش عطر و بوی دیانت، صداقت، نجابت و وفاداری به مشام میرسد. شاعر و فرهیختهای که 65 سال پیش در دوم اردیبهشتماه سال 1338 در گتوند از توابع شهرستان دزفول دیده به جهان گشود و عشق و علاقه به ادبیات باعث شد از دامپزشکی انصراف دهد و به ادبیات فارسی بپردازد.
امینپور در زمره شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیتهای حوزه هنری به گروه شعر آنجا پیوست و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری در بسیاری از شبهای شعر در جبهههای دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت.
از نیمه دوم دهه 60 بود که قیصر امینپور به ثبات زبان و اندیشه در شعرش دست یافت. هر چند جامعه ادبی او را به عنوان یک ادیب آکادمیک و استاد دانشگاه میشناسد ولی حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان با انتشار چندین عنوان کتاب مطرح و پرمخاطب قیصر را از آن خود میدانستند. ۲ کتاب «به قول پرستو» و «مثل چشمه - مثل رود» از آن جمله آثار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بودند اما با تمام اینها امینپور در کنار ادبیات نوجوان در تمام حوزهها حضوری فعال و غنی داشته است.
وی عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق و ترغیب شاعران جوان انقلاب نقش مؤثر و ارزندهای داشت. فعالیتهای امینپور در حوزه اندیشه و هنر تا اواخر سال 1366 ادامه یافت و سال 1367 از موسسه گسترش هنر، جایزه ویژه نیما یوشیج را دریافت کرد، همچنین در همین سال سردبیر مجله سروش نوجوان شد و از همین سال در دانشگاه الزهرا و دانشگاه تهران به تدریس پرداخت که تا پایان عمرش ادامه یافت.
وی اولین مجموعه شعرش را با عنوان «تنفس صبح» که بخش عمده آن غزل بود و حدود 20 قطعه شعر آزاد، از سوی انتشارات حوزه هنری سال 63 منتشر کرد و در همین سال دومین مجموعه شعرش در «کوچه آفتاب» را توسط انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به بازار فرستاد.
سال 1365 «منظومه ظهر روز دهم» توسط انتشارات برگ وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بازار میآید که شاعر در این منظومه 28 صفحهای ظهر عاشورا، غوغای کربلا و تنهایی عشق را به عنوان جوهره سروده بلندش در نظر میگیرد. سال 69 برگزیده ۲ دفتر «تنفس صبح» و در «کوچه آفتاب» با عنوان «گزیده ۲ دفتر شعر» از سوی انتشارات سروش از وی منتشر میشود.
«آینههای ناگهان»، تحول کیفی و کمی امینپور را بازتاب میدهد؛ در این مرحله امینپور به درک روشنتری از شعر و ادبیات میرسد. اشعار این دفتر نشان از تفکر و اندیشهای میدهد که در ساختاری نو عرضه میشود. «آینههای ناگهان» امینپور را به عنوان شاعری تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت میکند و از آن سو نیز موجودیت شاعری از نسل جدید به رسمیت شناخته میشود.
اواسط دهه70 دومین دفتر از اشعار امینپور با عنوان «آینههای ناگهان 2» منتشر میشود که حاوی اشعاری است که بعدها در کتابهای درسی به عنوان نمونههایی از شعرهای موفق نسل انقلاب میآید.
در همین دوران است که برخی اشعار وی همراه با موسیقی تبدیل به ترانههایی میشود که زمزمه لبهای پیر و جوان میشود. پس از تثبیت و اشتهار، ناشران معتبر بخش خصوصی علاقه خود را به چاپ اشعار امینپور نشان میدهند و در نخستین گام، انتشارات مروارید گزینه اشعار او را در کنار گزینه اشعار شاملو، فروغ، نیما و... به دست چاپ میسپارد که سال 78 به بازار میآید. «گلها همه آفتابگردانند» نیز سال 81 از سوی انتشارات مروارید منتشر شد که به چاپهای متعدد رسید و با استقبال خوبی روبهرو شد.
قیصر امینپور سال 1382 برخلاف تمایلش از سردبیری سروش نوجوان استعفا کرد ضمن عضویت در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و الزهرا تدریس میکرد و همچنین به کارهای پژوهشی مشغول بود.
اما نکته مهم پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت این شعر پرآوازه بود ایشان قیصر امینپور را شاعر فرزانه نقلاب معرفی کردند و در پیامشان فرمودند: «از دست دادن او برای اینجانب و برای همه اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت.
درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قلهها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصه شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبیهای او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او بازگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزیز صمیمانه تسلیت میگویم».
ارسال به دوستان
حمله موشکی به پایگاه حشدالشعبی، جبهه عراق را علیه رژیم صهیونیستی فعالتر میکند
خطای دوم راهبردی
* حشدالشعبی: حملات تجاوزکارانه به عراق بیپاسخ نمیماند
گروه بینالملل: در حمله موشکی بامداد شنبه به مقر نیروهای حشدالشعبی عراق در «پایگاه کالسو» در شمال بابل، یک رزمنده نیروهای مقاومت مردمی عراق به شهادت رسید و 8 نفر هم زخمی شدند. در حالی که برخی منابع این حملات را به رژیم صهیونیستی مرتبط دانستند، یکی از مقامات رژیم صهیونیستی به سیبیاس آمریکا اعلام کرد این رژیم دخالتی در این حمله نداشته است اما به نظر میرسد تلآویو در پس پرده این جنایت است و قصد دارد جبهه جدیدی علیه محور مقاومت باز کند و این بار در خطایی راهبردی به نیروهای مقاومت عراقی حمله کرد.
منابع عراقی گزارش دادند در حمله بامداد روز گذشته به پایگاه کالسو در شمال بابل، یکی از رزمندگان حشدالشعبی شهید و ۸ نفر مجروح شدند. منابع خبری گزارش دادند یکی از مجروحان از نیروهای ارتش عراق است. سازمان بسیج مردمی عراق (الحشدالشعبی) بامداد روز شنبه در بیانیهای وقوع انفجار در پایگاه نظامی کالسو واقع در شمال استان بابل را تایید کرد.
یک کارشناس مسائل نظامی با توجه به تصاویر منتشر شده درباره باقیمانده موشکهای شلیکشده به پایگاه حشدالشعبی (کالسو در استان بابل) گفت: این قطعات باله موشک Eurofighter Typhoon Paveway IV است که توسط آمریکا ساخته شده است. وی خاطرنشان کرد: این باله علاوه بر رنگ زیتونی که در صنعت آمریکا به کار میرود، فقط برای موشکهای هدایتشونده لیزری استفاده میشود. این موشکها توسط آمریکا به اسرائیل اهدا شده است.
در بیانیه بسیج مردمی عراق در این باره آمده است: انفجاری در مقر نیروهای حشدالشعبی در پایگاه نظامی کالسو در منطقه المشروع در شمال استان بابل رخ داد. در ادامه بلافاصله تیم تحقیقاتی در محل حاضر شد. این انفجار خسارات مالی برجا گذاشته و شماری نیز زخمی شدند که پس از تکمیل تحقیقات اولیه، جزئیات این انفجار اعلام خواهد شد. در همین رابطه مدیر دفتر المیادین در بغداد گزارش داد این حملات تجاوزکارانه در ورودی اصلی پایگاه کالسو، یک گاراژ خودرو و 2 دفتر نیروهای الحشدالشعبی را هدف قرار داده و شدت حملات نیز قوی بوده است.
وی همچنین گفته این مقر الحشدالشعبی با ۳ حمله هدف قرار گرفته و حداقل ۳ نفر مجروح شدهاند. مقاومت اسلامی عراق نیز ساعاتی بعد اعلام کرد: مجاهدان ما در پاسخ به جنایات رژیم اشغالگر در غزه و در حمایت از مردم این منطقه، همچنین در پاسخ به حمله به پایگاه الحشدالشعبی به یک هدف مهم در ایلات اشغالی حمله پهپادی کردند.
جنبش حماس نیز در بیانیهای تاکید کرد: تجاوز به مقر الحشدالشعبی در پایگاه نظامی کالسو در استان بابل را به شدت محکوم میکنیم و آن را نقض حاکمیت و امنیت عراق و ترسیم وحشیگری رژیم صهیونیستی میدانیم که در حال گسترش تجاوزهای خود به تمام منطقه است. در این بیانیه آمده است: دولت بایدن با حمایت از نسلکشی مردم فلسطین در نوار غزه، مسؤول تنشهای منطقه است.
در همین حال علا الناشی، نماینده ائتلاف فتح در پارلمان عراق در گفتوگو با پایگاه خبری المعلومه تاکید کرد: همزمان با حضور هیات عراقی به ریاست محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق در واشنگتن، آمریکا حملهای متجاوزانه علیه پایگاههای وابسته به نیروهای امنیتی و الحشدالشعبی در استان بابل انجام میدهد. وی افزود: تجاوز آمریکا وقاحت و بیمسوولیتی علیه نیروهای امنیتی و حشدالشعبی عراق به شمار میرود. الناشی از دولت عراق که هیاتی از آن در واشنگتن به سر میبرد، خواست به منظور حفظ کرامت عراقیها، علیه مسؤولان آمریکایی در شورای امنیت شکایت کند.
مهند العنزی، رئیس کمیته امنیتی شورای استان بابل هم در گفتوگو با الجزیره تاکید کرد حمله به پایگاههای حشدالشعبی بدون برنامهریزی بوده و چند پایگاه هدف قرار گرفت. وی اضافه کرد: تحقیقات اولیه نشان میدهد حملات استان بابل پهپادی نبوده، بلکه موشکی بوده است.
رسانههای نزدیک به مقاومت اعلام کردند این حمله کار اسرائیل است. واشنگتن هم به صورت رسمی اعلام کرد دخالتی در عملیات علیه نیروهای مقاومت عراق نداشته است.
اما چرا بعد از عملیات ناموفق رژیم صهیونیستی در ایران این رژیم به فکر عملیات علیه نیروهای مقاومت در عراق افتاده است.
تلآویو و نتانیاهو بعد از عملیات توفان الاقصی و ناکامی در شکست و خلع سلاح حماس، همچنین عدم آزادی اسرای اسرائیلی که در غزه حضور دارند، به کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند. شاید اسرائیلیها باور نداشتند ایران از دایره «جنگ سایهها» خارج شود و به صورت مستقیم به تلآویو پاسخ دهد. ایران بعد از چند روز حملات موشکی و پهپادی وسیعی علیه تلآویو انجام داد و ۲ پایگاه نظامی اسرائیل در صحرای نقب را هدف قرار داد. به گفته الجزیره، بالغ بر 20 موشک به پایگاه نواتیم و رامون اصابت کرده است. به همین دلیل نتانیاهو عملیاتی در پاسخ به عملیات موشکی ایران انجام داد که کوادکوپترهای اسرائیلی در اصفهان مورد اصابت پدافند هوایی قرار گرفتند.
این سیاستهای نتانیاهو به گفته روزنامه هاآرتص بسیار «گیجکننده» است. این روزنامه اسرائیلی مینویسد: حمله خاموش نتانیاهو به اصفهان نشان داد او راهبردی در مقابل ایران ندارد. همین عدم درک راهبردی نتانیاهو از حمله به کنسولگری ایران و پاسخ سنگین تهران به تلآویو باعث شد این رژیم دومین خطای راهبردی خود را مرتکب شود. اشتباه استراتژیک نتانیاهو فرصتی به ایران داد تا حول اصل قداست سرزمینی، پاسخی فراتر از توقع به تلآویو بدهد.
دگرگونی راهبردی ایران باعث شد نتانیاهو از منطقه خاکستری مجبور به خروج شود. اکنون او دوباره میخواهد بعد از حمله ناموفق به اصفهان به منطقه خاکستری بازگردد و میدان مستقیم نبرد با تهران را به سمت محور مقاومت ببرد. البته مقاومت عراق از ابتدای عملیات توفان الاقصی چند بار به مواضع اسرائیل در ایلات و حیفا حمله کرده بود و اوج حمله هماهنگ نیروهای عراقی حمله به پایگاه آمریکا در اردن و کشته شدن ۳ نیروی این کشور بود. از سوی دیگر نتانیاهو با حمله به عراق میخواهد این پیام را به گروههای مقاومت برساند که قدرت دارد و میتواند به آنها حمله کند اما اسرائیل برای اینکه چهره خود را بعد از ۲ اقدام بزرگ در کمتر از چند ماه علیه خود ترمیم کند، دوباره میخواهد جبهه جدیدی باز کند.
نتانیاهو به این سیاست هم اشاره کرده است. او در گفتوگو با برخی اعضای کابینه خود عنوان کرده بود اولویت جنگ اسرائیل لبنان، سوریه و غزه است و عراق هم مشخص شده به صحنه نبرد نتانیاهو اضافه میشود. اسرائیل برخلاف ایران دارای آسیبپذیری ژئوپلیتیک است. مساحت کوچک این رژیم باعث آسیبپذیری آن شده است. مقاومت عراق از سمت شرق، یمن از جنوب، حزبالله از شمال و حماس از جنوب با اسرائیل درگیر هستند.
نتانیاهو هم به امید اینکه با حمله به کنسولگری ایران بتواند پای تهران را به جنگ تمام عیار بکشاند و حمایت واشنگتن در این جنگ را کسب کند دست به این اقدام زد اما حمله همهجانبه ایران توانست این راهبرد تلآویو را کوچک کند و اکنون این رژیم به دنبال حمله به مقاومت عراق است تا دوباره قدرت بازدارندگی خود را احیا کند و به رخ منطقه
بکشاند.
نخستین واکنش مقاومت اسلامی عراق به حمله موشکی رژیم صهیونیستی به مقر حشدالشعبی این بود که طى بیانیهاى عنوان کرد در حمایت از مردم غزه و در پاسخ به تجاوز به حاکمیت عراق در هدف قرار دادن پایگاه حشدالشعبى، هدف مهمى را در ایلات هدف حمله پهپادى قرار داده است.
ابوآلاء الولائى، دبیرکل کتائب سیدالشهدا در واکنش به حمله به پایگاه کالسو نوشت: به هرکسى که پشت این تجاوز به پایگاه حشدالشعبى باشد پاسخ خواهیم داد. بعد از تحقیقات هر کس جنایتش ثابت شود، بهاى آن را پرداخت خواهد کرد؛ اگر کسى به امید این است که دستان الحشدالشعبى به دلیل دستورهاى رسمى بسته است و انتظار پاسخ ندارد، بداند اینگونه نیست.
حمله اسرائیل به عراق دومین خطای راهبردی نتانیاهو بود که میتواند رژیم صهیونیستی را وارد درگیری در سومین جبهه نبرد مستقیم کند. البته قصد نتانیاهو بعد از حمله شدید ایران به تلآویو هم این است که بخواهد از روند تسلسل زد و خورد با تهران کنار برود و دوباره وارد سایه شود.
ارسال به دوستان
رشد ۷۷ هزار واحدی شاخص کل بورس در یک روز
پیام سبز بورس
گروه اقتصادی: پس از کاهش ریسکهای سیستماتیک در فضای عمومی اقتصاد، بازار بورس دیروز با رشد بیش از ۷۷ هزار واحدی مواجه شد تا شاخص کل به ۲ میلیون و ۲۸۵ هزار واحد برسد. به دنبال ایجاد آرامش در فضای عمومی اقتصاد و کاهش ریسکهای سیستماتیک، شاخص کل بازار سرمایه روز شنبه ۷۷ هزار و ۶۴۲ واحد افزایش یافت و به ۲ میلیون و ۲۸۵ هزار و ۸۵۶ واحد رسید. اغلب گروهها و نمادها نیز در بازار دیروز سبزپوش شدند. شاخص هموزن نیز به ۲۱ هزار و ۴۵۴ واحد رسید و در عدد ۷۴۵ هزار و ۲۱ واحد ایستاد. همچنین دیروز بیش از ۳۹۹ هزار معامله در بورس انجام شد که ارزش آن به ۷۹۴۴ میلیارد تومان رسید. فملی، فولاد و شپنا بیشترین تاثیر را بر شاخص بورس داشتند که همگی مثبت شدند. از نمادهای پرتراکنش نیز میتوان به ذوب، خودرو و شستا اشاره کرد. در نخستین روز هفته بازار فرابورس نیز رشد ۵۹۱ واحدی را تجربه کرد و به ۲۵ هزار و ۲۰۷ واحد رسید. دیروز بیش از ۸۳ هزار فقره معامله در فرابورس به ارزش ۵۵۰۰ میلیارد تومان انجام شد. شگویا، وسپهر و وهرمز بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص فرابورس داشتند. از نمادهای پرتراکنش نیز فزر، فنافزار و خاور بودند.
* کاهش ۹۰۰ هزار تومانی قیمت سکه در یک روز
در پایان روز کاری دیروز قیمت سکه امامی (طرح جدید) نسبت به صبح با کاهش حدود ۹۰۰ هزار تومانی مواجه شد و به ۴۳ میلیون و ۸۴ هزار تومان رسید. از صبح دیروز روند کاهشی قیمت طلا و سکه شروع شد و بر این اساس قیمت سکه امامی (طرح جدید) در پایان روز کاری نسبت به صبح همان روز با کاهش حدود ۹۰۰ هزار تومانی مواجه شد و به ۴۳ میلیون و ۸۴ هزار تومان رسید. همچنین قیمت سکه بهار آزادی با کاهش ۸۰۰ هزار تومانی، روی رقم ۴۰ میلیون و ۱۰ هزار تومان ثبت شد. قیمت نیم سکه هم با افت ۵۰۰ هزار تومانی به ۲۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید. ربع سکه نیز که ۱۶ میلیون تومان بود با کاهش ۵۰۰ هزار تومانی به ۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید. قیمت سکه یک گرمی هم با کاهش ۲۰۰ هزار تومانی نسبت به صبح، ۷ میلیون تومان شد. قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار هم که صبح دیروز ۳ میلیون و ۷۶۰ هزار تومان بود با کاهش ۸۳ هزار تومانی به ۳ میلیون و ۶۷۷ هزار تومان رسید.
* کاهش 3 درصدی قیمت نفت طی هفته گذشته
گفتنی است قیمت نفت نیز طی هفته گذشته حدود 3 درصد کاهش یافت و در آخرین روز کاری بازارهای جهانی 87.29 دلار فروخته شد. بازار نفت نیز که با اندکی افزایش قیمت در بازارهای جهانی بسته شده بود اما یک هفته کاهشی در هفته گذشته را ثبت کرد. هر بشکه نفت برنت با 18 سنت افزایش 87.29 دلار فروخته شد و هر بشکه نفت خام آمریکا با 41 سنت افزایش 83.14 دلار معامله شد.
هر 2 شاخص نفتی در ساعات اولیه معاملات جمعه 3 دلار افزایش یافت اما پس از مدتی قیمتها افت کرد و نهتنها این افزایش 3 دلار را از دست داد، بلکه قیمتها کاهشی هم شد اما در نهایت با افزایش اندک به کار خود پایان داد.
از طرفی صندوق بینالمللی پول انتظار دارد اوپک پلاس از ماه جولای تولید نفت خود را افزایش دهد. این گروه ماه گذشته توافق کرد کاهش تولید داوطلبانه 2.2 میلیون بشکهای خود را تا پایان ماه ژوئن تمدید کند. قیمت نفت از دوشنبه گذشته تاکنون حدود 3 درصد کاهش یافته است. هر 2 شاخص نفتی بیشترین کاهش هفتگی از ماه فوریه را ثبت کردند. تحلیلگران بانک گلدمن ساکس و کامرزبانک با در نظر گرفتن تنشهای ژئوپلیتیکی و چشمانداز افزایش تقاضا و محدودیتهای عرضه اوپک و همپیمانانش، پیشبینی خود از قیمت نفت برنت را در روز جمعه افزایش دادند.
* افزایش نرخ ارز در بحرانهای سیاسی، ناپایدار و موقت است
در این بین اما هنوز قیمت ارز در بازار بالا است و تحلیلگران معتقدند بهزودی باید به قیمت تعادلی بازگردد.
عضو اتاق بازرگانی ایران با پیشبینی شرایط بازار با توجه به اتفاقات احتمالی در منطقه گفت: تاکنون که با مداخله و نظارت سیاستگذار قیمت ارز کنترل شده و چه بسا با ادامه یافتن آرامش کنونی میتوان به کاهش قیمت دلار و رسیدن به کانالهای پایینتر هم امیدوار بود.
امیر شهریاری، درباره تنشهای سیاسی اخیر در منطقه و تاثیر آن بر بازار ارز گفت: در حالی که بسیاری از کارشناسان داخلی و بینالمللی بر این باور بودند که تنشهای اخیر در منطقه میتواند تاثیر بسیار منفی و افزایشی بر بازار ارز داشته باشد، اینچنین نشد و نمایش مقتدرانه نظامی ایران در «وعده صادق» تاثیر آنچنانی بر افزایش نرخ ارز نداشت. ضمن اینکه بر خلاف فضاسازیها و پیشبینی برخی کارشناسان شاهد روند نزولی قیمتها نیز بودیم.
وی ادامه داد: قبل از عملیات مقتدرانه نظامی «وعده صادق» نیز پیشبینی افزایش قیمت در بازار وجود داشت اما فرآیند کنترل و مدیریت بازار ارز به نحوی از سوی بانک مرکزی صورت گرفت که افزایش قیمت به صورت مقطعی و زودگذر خود را در بازار نشان داد و بلافاصله فروکش کرد.
این فعال اقتصادی مدیریت مطلوب بازار ارز را نتیجه مداخله و نظارت دقیق بازارساز دانست و گفت: بر خلاف اینکه بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که اقدام اخیر ایران که در دفاع از حرمت و حریم کشور انجام شد، میتواند باعث افزایش افسارگسیخته قیمت دلار شود اما قیمتها بخوبی کنترل شد و ما شاهد افزایش بیش از حد قیمتها نبودیم. چهبسا در روزهای اخیر هم شاهد سیر نزولی قیمت ارز بازار هستیم که امیدوارم این روند ادامه یابد.
شهریاری با پیشبینی شرایط بازار با توجه به اتفاقات احتمالی در منطقه، ادامه داد: تاکنون که با مداخله و نظارت سیاستگذار، قیمت ارز کنترل شده و چه بسا با ادامه یافتن آرامش کنونی میتوان به کاهش قیمت دلار و رسیدن به کانالهای پایینتر هم امیدوار بود. البته این وضعیت، مشروط بر تداوم آرامش در منطقه است که به نظر میرسد این آرامش همچنان ادامه پیدا کند.
عضو اتاق بازرگانی ایران با تاکید بر اینکه نوسانات ارزی حاصل از تنشهای سیاسی، بسیار موقت و هیجانی است، افزود: تجربه نشان میدهد در تنشهای سیاسی، روند نوسانات ارزی و افزایش قیمتها بسیار ناپایدار و موقت است، چرا که ایجاد این نوسانات به هیچ عنوان توجیه علمی و اقتصادی ندارد. در نتیجه معتقدم با تداوم آرامش و ثبات بازار در روزهای آتی میتوان امیدوار بود دلار بیش از آنچه پیشبینی میشد با روند کاهشی همراه شود. خوشبختانه بانک مرکزی هم از منابع ارزی کافی برخوردار بوده و از سوی دیگر از ابتدای سال جدید تاکنون هم تقاضای آنچنانی در بازار وجود نداشته است.
ارسال به دوستان
سقوط آزاد نرخ باروری در کشور متوقف شده است
نشانههای رشد جمعیت
گروه اجتماعی: وزارت بهداشت در حالی از توقف سقوط آزاد نرخ رشد جمعیت در کشور گزارش میدهد که با وجود کاهش میزان جمعیت در معرض باروری؛ یک میلیون و ۵۷ هزار و ۹۴۸ ولادت در کشور طی سال گذشته اتفاق افتاده است. این تعداد تولد در شرایطی که میزان جمعیت در معرض بارداری کشور نسبت به سنوات گذشته بسیار کاهش یافته است، نشانهای امیدآفرین از رشد جمعیت کشور در سالهای آینده است. افزایش میزان موالید، بخشی متاثر از اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و در پی آن ارائه مشوقهایی به خانوارهایی است که صاحب فرزند میشوند و عامل دیگر، درمان گسترده افراد دچار ناباروری در سطح کشور است. طبق گزارشهای موجود در 2-3 سال اخیر میزان فرزندآوری خانوارهایی که بیش از 2 فرزند دارند، به موجب اجرای سیاستهای تشویقی چون ارائه وام، خودرو و مسکن افزایش یافته است. معاون بهداشت وزارت بهداشت دیروز با اشاره به اینکه سقوط آزاد نرخ رشد جمعیت متوقف شده است، از آغاز غربالگری پیشگیری از تولد نوزادان مبتلا به بیماری «اسامای» در سال جاری خبر داد. حسین فرشیدی با اشاره به نامگذاری یکی از روزهای هفته سلامت به عنوان «خانواده و جوانی جمعیت» اظهار کرد: سقوط آزاد نرخ رشد جمعیت متوقف شده و سرعت کمتری یافته و این موضوع نشانه خوبی است که در سال ۱۴۰۳ بتوانیم شاهد افزایش نرخ باروری در کشور باشیم. مهمترین کار در این راستا فرهنگسازی است و یکی از کارهایی که وزارت بهداشت در حال انجام آن است، اجرای طرح «نفس» است که در آن مراقبان سلامت به مشاوره پیشگیری از سقط جنین میپردازند. وی افزود: غربالگری بیماری SMA نیز یکی دیگر از برنامههایی است که امسال آغاز خواهد شد تا از تولد نوزادانی که به این بیماری مبتلا هستند پیشگیری شود، زیرا این کودکان در سنین پایین مرگ رنجآوری دارند. فرشیدی با بیان اینکه نرخ رشد جمعیت در بسیاری از کشورهای پیشرفته و پردرآمد مانند ژاپن و کرهجنوبی نیز نزولی است، گفت: باید فرهنگسازی در راستای افزایش ازدواج و فرزندآوری جوانان انجام شود، زیرا تجربه کشورهای پردرآمد نشان داده تنها حمایت اقتصادی منجر به افزایش جمعیت نخواهد شد. در عین حال باید فرآیند بارداری و ارائه خدمات درمانی برای مادران خوشایند شود تا مادران بعد از باردار شدن تمایل داشته باشند فرزند دیگری نیز داشته باشند. معاون بهداشت وزارت بهداشت با هشدار نسبت به سزارینهای تقویمی در تاریخهای رند بیان کرد: با این چالش مواجه هستیم که برخی افراد برای تولد فرزندشان در تاریخ رند، اقدام به زایمان زودرس میکنند که این موضوع خطرات و عوارض بسیاری در پی دارد.
* فعالیت ۸۰ مرکز درمان ناباروری در کشور
دولت در راستای تحقق اجرای طرح جوانی جمعیت با ارائه مشوقهای لازم به مردم و راهاندازی مراکز درمانی ناباروری اقدامات قابل توجهی را انجام داده و در این راستا به موفقیتهایی نیز دست یافته است، به طوری که در 2 سال اخیر کاهش نرخ باروری در کشور متوقف شده است. رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت نیز اظهار کرد: نرخ باروری کلی در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ کاهشی بوده است اما سیر نزولی تعداد موالید کاهش یافته است، البته خطر و معضل سالمندی جمعیت همانند گذشته نگرانکننده است. وی افزود: امیدواریم مجموعه اقداماتی که در قالب قانون جوانی جمعیت انجام میشود، از گرفتار شدن ما در سیاهچاله جمعیتی جلوگیری کند. صابر جابری تصریح کرد: در بخش دولتی پوشش درمان ناباروری کامل و خدمات حوزه ناباروری در حوزه پیشگیری نیز آغاز شده است و تشخیص بهنگام ناباروری در مراکز بهداشتی و درمانی زودتر انجام میشود تا زوجین نابارور زودتر شناسایی و درمان شوند، الان حدود ۸۰ مرکز درمان ناباروری سطح ۲ در کشور داریم که به تشخیص و درمان بهموقع ناباروری کمک میکنند و بسیاری از زوجین نابارور که به اقدامات تخصصی مانند «آیویاف» نیاز ندارند، در این مراکز درمان میشوند. جباری با بیان اینکه بعضی غذاها، آلودگیهای هوا و زیستمحیطی و سموم کشاورزی بر باروری تأثیر میگذارد، خاطرنشان کرد: در حال بررسی این موارد هستیم تا مشخص شود محصولات تراریخته بر باروری تأثیر دارد یا خیر و این بررسی را با همکاری پدافند غیرعامل و وزارت جهاد کشاورزی انجام میدهیم. وی با اشاره به اینکه فاصله بین ازدواج تا تولد نخستین فرزند در کشور 5 سال بوده است، بیان کرد: اکنون این فاصله به ۳ سال رسیده اما هدفگذاری ما زیر ۲ سال است، یعنی زوجین ۲ سال اول ازدواج اقدام به فرزندآوری کنند. توصیه این است که زوجین جوان در ۲ سال اول پس از ازدواج اقدام به فرزندآوری کنند، زیرا در صورت نابارور بودن، زودتر تشخیص داده شده و درمان میشوند.
دکتر مجید ابهری، جامعهشناس در گفتوگو با «وطن امروز» راجع به اینکه دولت در راستای ترغیب جامعه به افزایش جمعیت و ایجاد انگیزه برای فرزندآوری باید چه اقداماتی را انجام دهد، گفت: به نظر میرسد چنانچه دولت مساعدتهایی را چون ارائه کمکهزینههایی برای تغذیه کودکان، تامین شیرخشک ارزان، دارو و درمان و سایر نیازهای یک فرزند تا 4- 5 سالگی به خانوارها داشته باشد، بیتردید خیلیها به فرزندآوری تشویق خواهند شد، چرا که بسیاری به دلیل عدم تمکن مالی و بیم از هزینههای بالای نگهداری، تربیت و تحصیل کودک کمتر به فرزندآوری و ازدیاد اولاد فکر میکنند. وی با بیان اینکه افزایش نرخ باروری به عوامل مختلف بستگی دارد، افزود: آمادگی فکری و قدرت تربیتی والدین بویژه توانایی مالی برای نگهداری و مراقبت از فرزندان مهمترین رکن در فرزندآوری است، به همین جهت در خیلی از کشورهای دنیا دولت و نهادهای متولی به والدینی که صاحب فرزند میشوند کمک میکنند. از طرفی دولت باید در بحث درمان ناباروری با هزینه پایین و نزدیک به صفر اقدام کند، چرا که افراد دچار مشکل ناباروری، مشتاق فرزندآوری هستند ولی به دلایلی چون ناتوانی مالی نمیتوانند به درمان بپردازند.
این جامعهشناس اضافه کرد: اکنون که طبق اعلام وزارت بهداشت سقوط آزاد نرخ باروری در کشور متوقف شده است بیتردید متاثر از حمایتها و مشوقهایی است که طی 2 سال اخیر در پی اجرای قانون جوانی جمعیت ارائه شده است و چنانچه این سیاستها ادامه باید و دولت بخش عمدهای از هزینه خانوارهایی را که صاحب فرزند میشوند از بدو تولد تا 4 یا 5 سالگی به اشکال مختلف بپردازد، بیشک میزان رشد موالید در کشور در سالهای پیش رو افزایش خواهد یافت.
از آنجا که طبق برآوردها، ایران در 25 سال آینده با روند فعلی رشد جمعیت به کشوری سالمند تبدیل خواهد شد، بنابراین توجه به جوانسازی جمعیت بسیار حائز اهمیت است و در صورت بیتوجهی به مساله رشد جمعیت بیتردید در 25 سال آینده دچار بحران جمعیت جوان در کشور خواهیم بود. البته 25 سال فرصت بسیار مناسبی است تا زمینه فرزندآوری در این مدت برای خانوارها ایجاد شود. کارشناسان جمعیت تاکید دارند مهمترین بحث برای اجرای دقیق قانون جهانی جمعیت، ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. همچنین برای تعدیل ساختار جمعیت باید کاری کرد که میزان موالید در کشور افزایش یابد.
ارسال به دوستان
امیرعبداللهیان: رژیم صهیونیستی در حمله به پایگاه اصفهان از اسباببازی کودکان استفاده کرد
جمعه تحقیر تلآویو
گروه سیاست خارجی: وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تسلیحات مورد استفاده در حادثه اصفهان را به اسباببازی کودکان تشبیه کرد. حسین امیرعبداللهیان گفت: «آنچه بامداد جمعه رخ داد، یک حمله نبود. آنها به مثابه اسباببازیهایی بود که کودکان ما با آنها بازی میکنند نه پهپاد». امیرعبداللهیان که برای شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به نیویورک رفته است، در مصاحبه با شبکه خبری انبیسی گفت ایران برنامهای برای پاسخ ندارد، مگر اینکه رژیم صهیونیستی یک حمله بزرگ و چشمگیر انجام دهد. وی با بیان اینکه مادامی که هیچ ماجراجویی جدیدی از سوی اسرائیل علیه منافع ما وجود نداشته باشد، ما هیچ واکنش جدیدی نخواهیم داشت، با هشدار به اینکه اگر رژیم صهیونیستی به ایران حمله کند، واکنشی به مراتب شدیدتر و قاطعتر دریافت میکند، ادامه داد: اگر اسرائیل اقدامی جدی علیه کشور من انجام دهد و این برای ما ثابت شود، پاسخ ما فوری و حداکثری خواهد بود و باعث پشیمانی آنها خواهد شد.
امیرعبداللهیان همچنین گفت: ما میتوانیم حیفا و تلآویو را بزنیم. ما میتوانیم همچنین تمام بنادر اقتصادی اسرائیل را هدف قرار دهیم اما خطوط قرمز ما غیرنظامیان هستند. هدف ما فقط اهداف نظامی است.
وزیر امور خارجه در ادامه مصاحبه خود افزود: ایران هیچ اطلاع قبلی از حمله حماس (۷ اکتبر) نداشت. حماس یک سازمان تروریستی نیست، بلکه یک جنبش آزادیبخش مخالف اشغال سرزمین فلسطین توسط اسرائیل است. وی همچنین «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی را «نامتعادل» توصیف کرد و تلآویو را مقصر بنبست در مذاکرات آزادی اسرای صهیونیست دانست. امیرعبداللهیان همچنین عنوان داشت رژیم صهیونیستی برای جبران ناتوانی خود در دستیابی به اهدافش در جنگ غزه، درخواستهای بیش از حد دارد. وی ادامه داد: اسرائیل نه توانسته حماس را نابود کند، نه رهبران داخل غزه را دستگیر کند، نه حماس را خلع سلاح کند و نه قادر به نابودی تسلیحات و تجهیزات است. بنابراین به کشتن زنان و کودکان متوسل شده و اکنون در میز مذاکرات تلاش میکند آنچه را در حملات به دست نیاورده، به دست بیاورد. وزیر امور خارجه همچنین گفت امیدوار است بزودی توافقی برای آزادی اسرای صهیونیست به عنوان بخشی از یک توافق گسترده حاصل شود: حماس آماده است آزادی اسرا را در قالب یک بسته سیاسی بشردوستانه که همه چیز را دربر میگیرد، ادامه دهد. فکر میکنم الان وقت خوبی است. این یک فرصت خوب است.
ارسال به دوستان
گردنکشی و مسخره کردن حکم کمیته انضباطی توسط دروازهبان استقلال
حکمی که بازدارنده نبود
مهدی تقوی: در حالی که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بعد از حرکت عجیب و دور از عرف دروازهبان استقلال در اراک، او را به یک جلسه محرومیت از بازی به صورت تعلیقی و جریمه 300 میلیون تومانی محکوم کرد، در عین ناباوری شاهد گردنکشی مجدد این بازیکن بودیم
به طوری که علاوه بر انجام مصاحبه، طعنه تندی را متوجه کمیته انضباطی کرد. این امر نشان میدهد جرایم کمیته انضباطی به جای اینکه بازدارنده باشد، مورد سخره برخی بازیکنان قرار میگیرد. در تازهترین اظهارنظر انجام شده، سیدحسین حسینی، کاپیتان استقلال که به دلیل نقص اصول کلی رفتار و بدرفتاری نسبت به مقام رسمی مسابقه (پلیس برگزارکننده بازی استقلال - آلومینیوم در اراک) با جریمه ۳۰۰ میلیونی و یک جلسه محرومیت تعلیقی مواجه شده بود، جمعه شب در تازهترین اظهارنظر گفت: جریمهام فدای سر آن هوادار خانم!
وقتی جرایم در نظر گرفتهشده برای بازیکنان بازدارنده نیست، شأن مراجعی مانند کمیته انضباطی و فدراسیون فوتبال براحتی زیر سوال میرود و به نوعی به سخره گرفته میشود. در این باره در هیچ جای فوتبال دنیا شاهد نیستیم جریمه در نظر گرفتهشده برای بازیکنان بازدارنده نباشد و بازیکنان پس از آن گردنکشی کنند. وقتی پای جرایم تعلیقی برای بازیکن به میان میآید و باشگاه مربوط به جای توجیه بازیکن، براحتی و بدون کمترین هزینه با آن مواجه میشود، این اتفاقات دور از انتظار نخواهد بود؛ اتفاقی که میتواند شأن کمیتههای انضباطی و اخلاقی را براحتی زیر سوال ببرد و به نوعی، دیگر باشگاهها و بازیکنان تره هم برای آن خرد نکنند. پیشتر شاهد کاهش محرومیت و به نوعی بخشش برخی بازیکنان تیمهای مختلف بودهایم که مشخص میکند کوتاه آمدن در موارد قانونی، زمینهساز افزایش بیقانونی خواهد شد. پیشتر در این مورد هشدار داده بودیم اگر کمیته انضباطی و اخلاق نسبت به چنین مواردی محکم و بازدارنده ظاهر نشوند، هرگز شاهد اصلاح رفتار بازیکنان نخواهیم بود. یک هفته از اتفاقات اراک نگذشته بود که مصاحبه حسینی نشان داد وی به هیچ عنوان تأدیب نشده است و با افتخار از حرکتی که انجام داده است حرف میزند.
* دروازهبان استقلال محروم شد؟
سیدحسین حسینی بعد از اتفاقات حاشیهای دیدار آلومینیوم اراک و استقلال از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال به یک جلسه محرومیت تعلیقی و 300 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد اما او جمعه شب بعد از پیروزی 3 بر 2 استقلال مقابل شمسآذر قزوین علیه رای کمیته انضباطی مصاحبه کرد. این در حالی است که در عرف انضباطی فوتبال وقتی بازیکنی نخستین خلاف انضباطی را بعد از محرومیت تعلیقی انجام دهد، باید به صورت خودکار محرومیتش اجرایی شود، بنابراین احتمال میرود حسینی در هفته بیستوپنجم لیگ برتر و دیدار با تراکتور تبریز محروم شود، زیرا علیه رای کمیته انضباطی موضعگیری کرده و آن را به سخره گرفته است. البته باید دید کمیته انضباطی در این باره چه حکمی میدهد. این کمیته باید خارج از حساسیت بازیهای باقیمانده و بدون ترس از نگاه جانبدارانه وارد عرصه شود و با قاطعیت از فدراسیون فوتبال دفاع کند.
ارسال به دوستان
نکته
عاقبت باجدهی به شیطان
حنیف غفاری: ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نمیتواند عصبانیت خود را نسبت به اقدام اخیر نماینده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد پنهان کند. وتوی قطعنامهای که وفق آن فلسطین به عنوان عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد برگزیده میشد، بدترین و البته قابل پیشبینیترین معامله واشنگتن با مهرههای خود در منطقه محسوب میشود. آمریکا پیشنویس قطعنامهای را وتو کرد که به مجمع عمومی ۱۹۳ عضوی سازمان ملل توصیه میکرد «دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل متحد پذیرفته شود». وعدههای دادهشده از سوی غرب مبنی بر رسمیت یافتن عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل متحد به اندازهای صریح بود که انگلیس به عنوان یکی از اصلیترین پشتیبانان جنایات رژیم اشغالگر قدس و مؤسس این رژیم تروریست نیز به آن رای ممتنع داد تا به مانعی (حداقل ظاهری) در این مسیر تبدیل نشود. توجیه مبهم مقامات آمریکایی درباره این اقدام، مورد انتقاد بسیاری از رسانههای جهان قرار گرفته است. رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل در این باره مدعی شده است: «ایالات متحده همچنان از راهحل ۲ دولتی به شدت حمایت میکند. این رای مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمیدهد، بلکه اذعانی است به اینکه این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد». واقعیت این است که اضلاع گفتمان سازش در منطقه، در ازای مواجهه مطلق با گفتمان مقاومت، ترویج استیصال و کرنش در برابر غرب و رژیم صهیونیستی، سکوت در برابر کشتار بیوقفه ملت فلسطین در طول سالهای اخیر، حمایت غیرمستقیم از نسلکشی در غزه و حرکت در مسیر عادیسازی روابط با رژیم منحوس صهیونیستی، وعدههایی از دولتهای دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا دریافت کرده بودند که حداقلیترین آنها، تحقق پروسه عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل متحد بود. این روند در دوران ریاستجمهوری بایدن تقویت شد؛ جایی که دموکراتهای کاخ سفید به تشکیلات خودگردان وعده دادند در ازای کمک آنها به نابودی حماس و اشغال غزه توسط رژیم صهیونیستی، سند عضویت رسمی فلسطین در سازمان ملل متحد را به نام آنها صادر کنند. با این حال واشنگتن حتی به مهرههای بازی خود در غرب آسیا نیز رحم نکرد! رقابت پشتپرده ابومازن و دحلان در جلب رضایت آمریکا، قاعدتا نتیجهای جز این ندارد! بیانیههای تشکیلات خودگردان در محکومیت اقدام اخیر آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز صرفا باید به مثابه رفتاری دال بر خشم این مجموعه از نگاه ابزارگرایانه غرب تلقی کرد.
مقامات آمریکایی بارها مدعی شدهاند راهحل بحران فلسطین را نه در دل گفتمان مقاومت، نه در بطن واقعیات منطقه، نه در اسناد تاریخی، بلکه باید در قرائت خاص آمریکایی - صهیونیستی از این بحران جستوجو کرد. آنها در این مسیر مهرههای زیادی را به کار گرفتند. از انور سادات در مصر و ملک حسین در اردن تا بن زاید در امارات و ابومازن در رامالله، با این حال واشنگتن حتی به مهرههای بازی خود نیز رحم نمیکند. ملتهای آگاه جهان از ابتدا نیز چشمداشتی به جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد نداشتند اما این جلسه، شاهد مثال خوبی برای اثبات حماقت دلدادگان گفتمان سازش با دشمن صهیونیست و آمریکا در مساله فلسطین محسوب میشود.
نسخه نهایی حل مساله فلسطین مشخص است: نابودی دشمن صهیونیست و بازگشت فلسطینیان به سرزمین آبا و اجدادی خود. راهکار دیگری در این باره متصور نیست. در جریان جنگ اخیر غزه، نگاه ماهوی افکار عمومی دنیا به پرونده اشغال فلسطین تغییر کرد. اکثریت قریب به اتفاق ساکنان کره خاکی معنای نسلکشی، کودککشی و اشغالگری را دریافتند. اکنون دیگر جایی برای تنفس صهیونیسم باقی نمانده و متعاقبا، طرفداران گفتمان سازش نیز در مرحله حیات نباتی قبل از مرگ به سر میبرند. سرنوشت فلسطین نه در جلسه رایگیری شورای امنیت، بلکه در بطن منظومه مقاومت و اضلاع گفتمانی و عملیاتی آن تحقق خواهد یافت. در این میان، تکلیف کسانی که قادر به درک حداقلیترین وقایع جاری در دنیای امروز و منطقه نباشند مشخص است! مهرههای بازی آمریکا در روند سازش با دشمن کودککش صهیونیست نیز از این قاعده مستثنا نیستند. شاید این مهرهها زمانی به خود بیایند که دیگر هیچ کورسویی برای نجات آنها از مرگ سیاسی توأم با ذلت باقی نمانده باشد.
ارسال به دوستان
امروز سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است
سپاه الگوی موفق نهادسازی
گروه سیاسی: یکی از دغدغههایی که همواره در بین جامعه ایرانی مطرح بوده، این است که چرا برخی نهادها آنطور که باید و شاید نمیتوانند خدمات مطلوب به جامعه ارائه کنند؛ آنچه امروز در ادبیات عمومی با عنوان «چطور کشوری که موشک نقطهزن تولید میکند، نمیتواند خودروی باکیفیت بسازد» طرح میشود. این عبارت اشاره به این مساله دارد که چرا برخی سازمانها که در جمهوری اسلامی ایران در حال فعالیت هستند، با عدم خدمترسانی شایسته، تولید نارضایتی میکنند. این نهادها و ساختارها و سازمانهایی که نتوانستهاند کارایی لازم را داشته باشند، حالا برای جامعه شناسایی شدهاند. حالا بیایید موضوع را به گونه دیگری در نظر بگیریم؛ چرا جامعه در مقام بیان ناکارآمدی یک سازمان یا نهاد، دوگانه «موشک - خودرو» را مطرح میکند؟ اینطور که از بطن ماجرا برمیآید، ذهن جامعه ایرانی نسبت به برخی دستاوردهای نظام مثبت است. این مثبتاندیشی ممکن است در لایه بروز کلامی نباشد اما اینکه در مقام نفی یک عملکرد به آن استناد میشود، خود گویای کارآمدی آن بخش است.
بخشی جدی از ماجرا به دوران مدرنسازی ایران بازمیگردد. مدرن شدن ایران از دوره رضاخان آغاز شد. هرچند در دوره قاجار نیز تمایلهایی به این مساله وجود داشت اما اوج آن را در دوره رضاخان شاهد بودیم. یکی از اقداماتی که رضاخان به طور ویژه بر آن سرمایهگذاری کرد، تمرکز شدید بر تشکیل ارتش مدرن بود. «نوسازی ارتش» توسط رضاشاه با این عنوان که در دوره قاجاریه ایران دارای ارتشی منظم، آموزشدیده و متمرکز نبوده، مطرح شد. براساس گزارشها ۱۵ آذر ۱۳۰۰ دستور تشکیل ارتش نوین ایران(!) صادر شد. ارتشی که با بودجه بسیار هنگفت آغاز به فعالیت کرد و بنا بر گزارشها حدود ۴۰ درصد بودجه کشور را به خود اختصاص داد. برای درک این مساله در نظر بگیرید که بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) کل بودجه نظامی ایران در سال ۲۰۲۲ تنها معادل 2.6 درصد حجم اقتصاد کشورمان بوده است. حال آن ارتش مدرن که توسط رضاخان با آن بودجه هنگفت به راه افتاد، چه عملکردی داشت؟ ارتش رضاخانی پس از حمله قوای متفقین در کمتر از 24 ساعت فروپاشید! ارتش مدرن نتوانست هیچ مقاومتی در برابر نیروهای خارجی از خود نشان دهد و ایران ظرف کمتر از 24 ساعت اشغال شد. هرچند این ارتش از یک قوه برخوردار بود؛ میتوانست مردم ایران را سرکوب کند! یعنی ارتش رضاخانی صرفا میتوانست با زورگویی به جامعه (مثلا ماجرای یکجانشینی اجباری عشایر) آنها را مورد حمله قرار دهد. ماجرای ناکارآمدی ارتش رضاخانی تا ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت. البته این صرفا در لایه نظامی نبود و طرحهایی چون اصلاحات ارضی نیز موج وحشتناکی از بیکاری و حاشیهنشینی را در کشور رقم زد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اما مسیر مدرنسازی نهادها و سازمانها به گونهای متفاوت پیش رفت. انقلاب اسلامی که آسیبهای ورود بیقاعده نهادها و سازمانهای غربی به ایران برای مدیریت کشور را تجربه کرده و به آن آگاه شده بود، خود در پی تشکیل نهادها و سازمانهای جدید برآمد. این نهادها و سازمانها به گونهای طراحی شدند که متناسب با نیازهای جامعه ایرانی و شرایط مدرن بتوانند فعالیت کنند.
این مساله بسیار مهم است که شما بتوانید نیازهای جامعه خود را در شرایط مدرن درک کرده و با توجه به فرهنگ و تاریخ خود اقدام به راهاندازی یک سازمان مدرن کنید. همواره در جهان مطرح بوده است که کشوری که بتواند «قانون بنویسد» و «نهادسازی کند» حتما کشوری پیشرفته است. یکی از سازمانهایی که توسط جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط و اقتضائات روز جامعه به وجود آمد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. تشکیل سپاه همزمان بود با حرکت دولت موقت برای تشکیل «گارد ملی»! در نهایت ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ حضرت امام خمینی(ره) فرمان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را صادر کردند. مرحوم عباس دوزدوزانی که در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش موثری ایفا کرد، در بخشی از خاطرات خود درباره دستور امام خمینی مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: «اواخر فروردین سال 58 که امام خمینی در قم به سر میبردند... بنده و آقایان محسن رضایی و رفیقدوست خدمت امام رسیدیم. ما امام خمینی را در اتاقی که ایشان تفسیر سوره حمد میفرمودند، ملاقات کردیم. در آن دیدار امام رو به ما فرمودند: مسالهای که دنبال میکردید چه شد؟ من گفتم: تقریبا به نتیجه رسیدهایم ولی هنوز دولت موقت بویژه آقای یزدی معتقدند باید سپاه را دولت تشکیل دهد. امام این مساله را نفی کردند و فرمودند بروید سپاه را تشکیل دهید».
در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی فرمان تشکیل نهادها و سازمانهایی همچون «کمیته انقلاب اسلامی»، «دادگاههای انقلاب»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «کمیته امداد امام خمینی» موجب شد بخشی از تحولات ناشی از فروپاشی پهلوی و تحرکات دشمنان خارجی مدیریت و سازماندهی شود. آن روزها هدف از تشکیل سپاه پاسداران، محافظت از انقلاب، حفظ دستاوردهای آن و مقابله با ضد انقلاب و گروههای مختلف با استفاده از فضا و امکانات موجود و با موافقت دولت موقت و یا رهبر انقلاب، اعلام شد. با وجود آنکه اغلب گروهها تاسیس سپاه را در جهت برقراری نظم و امنیت در جامعه به فال نیک گرفته و تأسیس آن را پایانی بر نزاعها و درگیریها قلمداد کردند اما همان زمان موضع خارجیها نسبت به تشکیل سپاه منفی بود. در آن زمان رادیو لندن در برنامه تفسیری خود گفت: «ایران قصد دارد انقلاب اسلامی خود را به سایر مناطق نیز صادر کند. گفته میشود پیگیری این هدف وظیفه اساسی سپاه شبهنظامی پاسداران انقلاب است که خبر تشکیل آن اعلام شد... با وجود پلیس، تشکیل سپاه پاسداران انقلاب به این معنی است که اینک ۳ سازمان برای برقراری نظم و قانون در ایران وجود دارد که کیفیت کنترل مرکزی آنها متفاوت است و هماهنگی چندانی هم میان آنها وجود ندارد. تشکیل سپاه را میتوان شکستی برای دولت دانست که کوشش دارد همه گروههای مسلح را زیر نظارت و فرماندهی واحد درآورد».
به رغم فشارهای خارجی اما دهه نخست انقلاب اسلامی با نام سپاه پاسداران گره خورد. از همان ابتدا که سپاه ماموریت «پاسداری از انقلاب اسلامی در ایران و گسترش آن مبتنی بر ایدئولوژی اسلام اصیل و اجرای خواستههای جمهوری اسلامی» را دریافت کرد، توانست جای خود را در بین جامعه ایرانی به سرعت باز کند. گویی جامعه ایرانی منتظر چنین نهاد و سازمانی بود که هم خود را در دل آن جای دهد و راه عضویت در آن را در پیش گیرد و هم پذیرای آن باشد. پذیرایی یک جامعه از ساختارهای جدید امر بسیار دشواری است که ممکن است سالها زمان نیاز داشته باشد، حتی گاهی اوقات عدم پذیرش اجتماعی میتواند موجب تعطیلی یک نهاد یا سازمان شود.
یکی از دلایلی که سازمان سپاه توانست به سرعت در بین مردم ایران صاحب جایگاه شود و حتی در ماههای بعد وارد عرصه نبرد با دشمن خارجی یعنی رژیم بعث شود، نوع ساختار آن و نحوه عملکرد سازمانی آن است. «بیتوجهی به مال دنیا»، «سادهزیستی و دوری از تجملگرایی»، «حساسیت در استفاده از بیتالمال»، «عدم سوءاستفاده از موقعیت»، «ولایتمداری» و «تواضع و فروتنی» از جمله ویژگیهای سپاه بود. در مقابل، سپاه خود را در برابر تمام تهاجمهای دشمن موظف میدانست. همسر شهید باکری در خاطراتش نقل میکند: «ایشان در ارتباط با بیتالمال خیلی حساس بودند... یک روز قرار بود بچههای لشکر به عنوان میهمان به خانه ما بیایند. من از آنجا که فرصت نکرده بودم نان تهیه کنم، به مهدی گفتم وقتی عصر میآیید، نان هم تهیه کنید. مهدی که هم طبق معمول عصرها دیر به خانه میآمدند – بنا به شرایط کاری - از آنجا که نانواییها بسته بود نتوانسته بود نان تهیه کند. زنگ زدند از لشکر نان بیاورند. البته از امکانات لشکر هیچوقت استفاده نمیکردند ولی چون مجبور بودیم این کار را کردند. نان را که آوردند مهدی 6-5 تا برداشت و آورد بالا. با تأکید گفت تو حق نداری از این نان استفاده کنی چون اینها را مردم برای رزمندگان اسلام ارسال کردهاند و چون تو رزمنده نیستی پس حق خوردن این نانها را نداری...». همچنین نخستین فرمانده سپاه پاسداران به نقل از مسؤول امور حقوق پرسنل سپاه پاسداران درباره قناعت و کمتوقعی کارکنان سپاه میگوید: «خاطرم هست یکی از مسؤولان امور حقوق پرسنل سپاه برایم تعریف میکرد روزی به بانک رفتم و مقداری پول برای توزیع در بین پرسنل از بانک گرفتم؛ چند بسته پول بود. آنها را داخل مجموعه آوردم و در یک اتاقی قرار دادم. پرسنل سپاه را پشت در به صف کردم و گفتم آقایان از در وارد شوند و هرچه پول احتیاج دارند به عنوان حقوق از پولهای روی میز بردارند و از در روبهرویی خارج شوند. افراد به نوبت این کار را کردند. وقتی صف افراد به اتمام رسید وارد اتاق شدم و خیلی تعجب کردم، چون هنوز از بسته اول مقدار زیادی پول روی میز باقی مانده بود و این نشان میداد آنان حتی نه به اندازه نیاز، بلکه به مراتب خیلی کمتر از آن از پولها به عنوان حقوق برداشته بودند. این امر نهایت اخلاص و از خودگذشتگی سپاهیان را میرساند».
سپاه که خیلی سریع توانست کارایی خود را نشان دهد از امام خمینی(ره) حکم جدید دریافت کرد. ۲۶ شهریور ۱۳۶۴ طی حکمی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر اساس اصل ۱۵۰ قانون اساسی مامور تشکیل نیروهای سهگانه زمینی، هوایی و دریایی قوی شد. رهبر کبیر انقلاب با تصریح به نقش سپاه در نگهبانی از دستاوردهای انقلاب اسلامی و یادآوری این مهم که انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی، زمینی و هوایی امکانپذیر نیست، لذا به وی تاکید کردند هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی و دریایی قوی کند. با اجرای این فرمان، روند موفقیتهای سپاه پاسداران و اثرگذاری آن در معادلات جنگ، دوشادوش ارتش جمهوری اسلامی و با بهرهگیری از نیروی عظیم بسیج مردمی، سرعت گرفت. در بخشی از حکم «محسن رضایی» فرمانده وقت سپاه آمده است: «شما ماموریت دارید هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی، دریایی قوی نمایید، تا در موارد لازم با همکاری و هماهنگی با ارتش جمهوری اسلامی ایران از مرزهای زمینی، دریایی، هوایی کشور حفاظت کنند».
45 سال از تاسیس سپاه میگذرد. مرور تاریخچه پرفراز سپاه نشاندهنده عملکرد این نهاد در بین جامعه ایرانی است. آخرین درخشش سپاه در آسمان قدس بالای سر مسجدالاقصی بود که موشکها بر سر دشمن فرود آمد؛ موشکهایی که برای رسیدن به مقصد حداقل باید از آسمان ۲ کشور عبور میکردند. کمتر کسی این روزهای سپاه را میتوانست پیشبینی کند؛ سازمان و ساختاری که میتواند در هر نقطه کشور که بحرانی به وجود آید، حاضر شود و ایفای نقش کند. اینکه سپاه وظیفه کل کشور را بتواند برعهده بگیرد و با هر آنچه امنیت کشور را به خطر بیندازد مقابله کند، امری بدیع و بیبدیل است. یک روز نیاز است در حمایت از محرومان دست به کار شود و مشغول محرومیتزدایی شود و روز دیگر موشکهای نقطهزن با برد چند هزار کیلومتر بسازد. یک روز در دریا بسیج دریایی ایجاد میکند و روز دیگر ماهواره «نور» را در مدار قرار میدهد. یک روز تجهیزات مهندسی این سازمان در برابر سیل به کار گرفته میشود و روز دیگر نیروی قدس در برابر تروریستها وارد عمل میشود. یک روز در عرصه جنگ نرم مشغول تولید محتوا میشود و روز دیگر اقیانوسپیماهای خود را راهی آبها میکند. یک روز در جهت ساخت پتروشیمی و پالایشگاه وارد عرصه میشود و روز دیگر حامی تولیدکنندگان محتوای فرهنگی در فضای مجازی میشود. حال سپاه در بعد نظامی دارای تجهیزات نوین چون موشک، پهپاد، ناو اقیانوسپیما، قایق تندرو، پدافند، تانکهای بهینه شده، رادارهای خاص، سلاحهای تاکتیکی و بالگردهای پیشرفته» است و در عرصههای فرهنگی و اجتماعی مشی پاسداری از انقلاب اسلامی را در پیش گرفته است.
تشکیل سپاه نشان داد جمهوری اسلامی ایران برای آنکه بتواند در حوزههای مختلف عملکردی فراتر از انتظار داشته باشد و در شرایط فشار و تحریم تابآوری ویژهای را از خود نشان دهد، لازم دارد نهادها و سازمانهای منطبق با فرهنگ و تاریخ ایران تشکیل دهد؛ سازمانهایی که یا مشابه خارجی ندارد یا ایده آن اساسا با توجه به نیازهای مردم ایران به وجود آمده است. یکی از مهمترین نقاط آسیبپذیر ایران، سازمانهای فرهنگی و اجتماعی است که اکنون خلأهای آن در جامعه بیش از پیش احساس میشود. جمهوری اسلامی ایران اکنون در دورهای قرار گرفته است که میتواند به راحتی اقدام به راهاندازی ساختارهای جدید کند و سازمانهای بیکیفیت و ناکارآمد را حذف کند. در شرایطی که سپاه به عنوان الگویی موفق در جمهوری اسلامی ایران، توانسته کارایی خود را ثابت کند و کل وضعیت را برعهده بگیرد، نیاز است نهادهای جدید و مبتنی بر تجربههای گذشته در کشور ایجاد شود تا خلأهای موجود در کشور به بهترین نحو مدیریت و رفع شود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
شعلههای ایدئولوژی آمریکا
دکترسیدجواد میری*: در نگاه اول بسیاری چنین گمان میکنند که جامعه آمریکا، جامعهای غیرایدئولوژیک است. برای مثال برخی چنین تصور میکنند که جوامعی همچون کوبا، ایران، چین و... گرفتار مسالهای به نام ایدئولوژی هستند (اگر ایدئولوژی را به معنای منفی آن مدنظر بگیریم) اما برای مثال، کشورهای غربی همچون فرانسه، انگلیس و آمریکا ایدئولوژیک نیستند. به باور من این یکی از غلطترین نگاهها به وضع موجود جهان است. اگر ما ایدئولوژی ساختارمند و درونی شده در آمریکا را نمیبینیم به دلیل این است که ایدئولوژی لیبرالیسم یا سرمایهداری چنان بسط یافته و چنان جامعه را شکل داده که مانند هوایی که تنفس میشود متوجه آن نیستیم. ما زمانی به هوا فکر میکنیم که کسی راه تنفس ما را مسدود کرده باشد و در تنگنا باشیم. در لحظات بسیار بسیار بحرانی است که ایدئولوژی غربی خود را آشکار میکند. بحران به این معنا که وقتی شما با غیریت کاملا متمایز روبهرو میشوید در آمریکا، میتوانید بفهمید که عجب ایدئولوژی قدرتمندی در این جامعه وجود داشته اما ما هیچگاه متوجه وجود آن نبودهایم. برای نمونه یکی از آن لحظات حساس و بحرانی چیزی است که ما امروز با مساله فلسطین در آن قرار گرفتهایم. قتلعام و نسلکشی انسان در غزه رخ میدهد اما اگر کسی درباره فلسطین یک خط بنویسد، او را از دانشگاه اخراج میکنند؛ 28 کارمند گوگل صرفا به دلیل اعتراض به سیاستهای فروش اطلاعات به اسرائیل اخراج میشوند. دکتر عبیر ابویعبیص، استاد هماتولوژی و انکولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه اِمُری، به دلیل شرکت در تظاهرات مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن و حمایت از فلسطین در فضای مجازی از دانشگاه اخراج میشود. مجریان شبکههای تلویزیونی شغل خود را پس از حمایت از مردم فلسطین از دست میدهند. همچنین میشود به همین موج سرکوب به بهانه «یهودستیزی» اشاره کرد؛ بهانهای که روسای دانشگاههای هاروارد، امآیتی، پنسیلوانیا و ماساچوست را فقط به خاطر اینکه در دانشگاههای تحت مدیریت آنها دانشجویان از فلسطین حمایت کردند راهی دادگاه کرد. در همین جلسات بود که رئیس دانشگاه پنسیلوانیا مجبور به استعفا شد. شما توجه کنید فردی مانند کریم بنزما به دلیل حمایت از مردم فلسطین در یک توئیت، متهم به ارتباط داشتن با اخوانالمسلمین میشود و درخواست سلب تابعیت بنزما و پس گرفتن توپ طلا از او مطرح میشود.
حتی بعد از انتشار یک فراخوان برای آتشبس در غزه، مجله «Artforum» سردبیر ارشد خود دیوید ولاسکو را برکنار کرد و مدعی شد انتشار این فراخوان با استانداردهای رسانهای آنها مطابقت ندارد! این مساله آنقدر فراتر میرود که حتی سوزان ساراندون، بازیگر برنده اسکار توسط شرکت سازنده اسپای گلس (Spyglass) از پروژه فیلم «جیغ۷» اخراج میشود. این بخشی از ماجراست. میشود نام و رسم هزاران نفر دیگر را ردیف کرد که صرفا به دلیل اعتراض به نسلکشی در فلسطین شغل خود را از دست دادهاند.
حالا شما گمان میکنید این جامعه غیرایدئولوژیک است؟ پس چرا اینگونه با مسائل برخورد میکند؟ نکته مهم اینجاست که همه جوامع به نوعی درگیر ایدئولوژی هستند. همه جوامع در گذار از کلیسا به وضع مدرن از یک رحم اجارهای به نام ایدئولوژی استفاده کردهاند. درباره کشور ما ایران چنین القا میشود که با مفهوم ایدئولوژی از زمان جنبش مشروطه و به نحو جدی در قرن بیستم و با طرح ناسیونالیسم با مفهوم ایدئولوژی آشنا شد. در ادامه نیز گفته میشود بهرغم وجود ایدئولوژیهای مختلف اما در نهایت این اسلامگرایی بود که توانست ابزار قدرت را در دست بگیرد. طرح چنین مفهومی پیرامون ایران به معنای آن نیست که دیگر جوامع غربی خالی از ایدئولوژی هستند. همه این جوامع ایدئولوژی دارند اما ایدئولوژیهای آنان بسیار عمیق و مستحکم است. به همین دلیل است که فوکو در اواخر قرن بیستم معتقد است تکنولوژیهای قدرت در جوامع مدرن وجود دارد. فوکو در باب جوامع مدرن همچون فرانسه و آمریکا سخن میگوید. وی مفهومی تحت عنوان «panopticon» یا قدرت تمامیتبین را طرح میکند. قدرت تمامیتبین فراتر از قدرت تمامیتخواه با توتالیتر است. در برابر با قدرت توتالیتر، شما میتوانید آن را با انگشت مورد اشاره قرار دهید و نسبت به وجود چنین قدرتی خودآگاهی پیدا کنید اما قدرت تمامیتبین چنان وجود جامعه و شما را احاطه کرده که در همه جا هست اما شما حتی متوجه حضور آن هم نیستید در حالی که به طور ناخودآگاه زندگی شما را جهت میدهد.
به باور من قدرت در ایران نهتنها تمامیتبین نیست، بلکه حتی تمامیتخواه یا توتالیتر هم نیست. قدرت توتالیتر در اروپای شرقی برای مثال وجود داشت. قدرت کاملا میتوانست جامعه را کنترل کند اما مرز میان جامعه و قدرت مشخص بود. در فرانسه، آلمان، انگلیس و آمریکا حتی چنین امری نیز قابل تشخیص نیست. زمانی مردم میتوانند حضور پررنگ قدرت در جامعه را تشخیص دهند که اتفاقی رخ میدهد، مانند آنچه در فلسطین به وجود آمد. در چنین موقفی است که دولت مدرن آن ابزار قدرت مداخلهگر خود را به وسط حوزه عمومی آورده و دانشگاه، رسانه و همه چیز را کنترل میکند. یک مثال خوب برای این موضوع جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ است. با شروع جنگ 3 میلیون انگلیسی در خیابان تظاهرات و پیاده به سمت لندن حرکت میکنند تا بگویند انگلیس نباید وارد جنگ شود اما تونی بلر کار خود را انجام میدهد. مگر نمیگویند در دولتهای دموکرات اگر جامعه مدنی فعال شود کنش دولتها را جهت میدهد؟ چگونه است که قدرت کار خود را انجام میدهد. این یعنی ایدئولوژی کار خود را انجام میدهد.
جامعهشناس و عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی *
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره سرکوب نظاممند حامیان فلسطین در آمریکا؛ از کنگره تا دانشگاهها
دانشگاه پادگانی
شروین طاهری: سرکوب نظاممندهای جنبشهای مردمی حامی فلسطین در غرب بویژه آمریکا، باعث پدیداری یک حقیقت تاریخی پیش چشمان بشر مدرن شده است: لیبرالیسم به فاشیسم ختم میشود! مساله فلسطین به چالش تمامعیار نظام سلطه در همه ابعاد نظامی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و البته نظری تبدیل شده و روندهای 7 ماه اخیر بهدنبال نسلکشیهای صهیونیستها در غزه، پرده از ماهیت اصلی ایدئولوژی حکمرانی غرب برداشته است. اگر در نخستین روزهای آغاز جنگ غزه، تایم به عنوان پیشاهنگ مطبوعات آمریکایی، مرگ آزادی بیان در اروپا به خاطر ممنوعیت تظاهرات ضد اسرائیلی در حمایت از فلسطین را روایت میکرد، امروز چنین وضعیتی در خود ایالات متحده به مراتب مشهودتر است. در دور جدید سرکوب حامیان فلسطین در آمریکا، هفته گذشته شاهد برخوردهایی باورنکردنی از سوی شرکتهای بزرگ فناوری و دانشگاهها بودیم. مجموعههایی که به خاطر وابستگی تنگاتنگ اعتبارشان به افکار عمومی جهان تلاش میکردند محتاطانه با مساله فلسطین کنار بیایند، حالا علنا به سرکوب نظاممند به نفع صهیونیستها پیوستهاند. پس از رسوایی جهانی غول سایبری گوگل با اخراج کارمندان حامی فلسطین، حالا دانشگاه کلمبیا نیز به خاطر گشودن درهای خود به روی نظامیان برای سرکوب و دستگیری دانشجویان، دست به نوعی انتحار سیاسی زده است. این اقدام به موج اعتراضی گستردهای در میان دانشجویان معتبرترین دانشگاههای شمال شرق ایالات متحده انجامیده و به منزله ادامه روند مخدوشسازی اعتبار علمی دانشگاههای بزرگ ینگه دنیاست که از پاییز پارسال با محاکمه روسای ۳ دانشگاه بزرگ هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا توسط نمایندگان حامی دولت بایدن در کنگره آغاز شده بود.
پنجشنبه گذشته به دنبال درخواست ریاست دانشگاه کلمبیای نیویورک از پلیس، نیروهای مسلح برای سرکوب تحصن دانشجویان وارد عمل شده و دست کم 108 نفر را در محوطه این مجموعه علمی خصوصی 270 ساله بازداشت کردند. دانشجویان دانشگاه کلمبیا ماهها بود در بخشی از محوطه آن یک کمپ ویژه حامیان فلسطین ایجاد کرده بودند و در اعتراض به جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه تظاهرات مسالمتآمیز برگزار میکردند. از سهشنبه گذشته این تظاهرات با اعتراض به برنامه تبادل دانشجو با دانشگاه دولتی تلآویو در فلسطین اشغالی وارد مرحله جدیدی شد. پنجشنبه در سومین روز این تظاهرات ضداسرائیلی، بیش از 200 دانشجو در کمپی که با اهتزاز پرچمهای فلسطین در محوطه فضای سبز دانشگاه کلمبیا ایجاد کرده بودند شعارهایی مبنی بر جلوگیری از نسلکشی در غزه و تحریم همه فعالیتهای مرتبط با رژیم صهیونیستی در این مجموعه علمی سر دادند.
در چنین شرایطی رئیس مصریتبار دانشگاه در خیانتی آشکار به آرمان فلسطین، برای حفظ کرسی خود زیر فشارهای سیاسی کنگره و لابی آیپک، دستور برچیده شدن کمپ اعتراضی دانشجویان به بهانه یهودستیزی (آنتیسمیتیسم) را صادر کرد و سپس مجوز ورود نیروهای مسلح به داخل محوطه دانشگاه را داد. به گزارش روزنامه نیویورکتایمز، تصمیمات قبلی خانم مینوش شفیق، مدیر دانشگاه کلمبیا، باعث تشدید تنش با دانشجویان شده و در نهایت منجر به رخداد کمسابقه برخورد پلیسی گسترده در یک مرکز علمی معتبر آمریکا شد. گفته میشود او بشدت نگران این بود که به سرنوشت همتایانش در دانشگاههای هاروارد، ماساچوست و پنسیلوانیا مبتلا شود که 5 ماه قبل توسط کمیتهای متشکل از 13 نماینده دموکرات در کنگره به جرم مماشات با تظاهرات ضداسرائیلی توسط دانشجویان محاکمه شده و همزمان با نامه تهدیدآمیز 70 نماینده مجبور به استعفا شدند. در غائله پنجشنبه ابتدا دکتر شفیق دستور توقف تظاهرات مزبور را صادر میکند و بلافاصله درهای دانشگاه به روی انبوهی از افسران پلیس شهری نیویورک، مجهز به لباس ضد شورش، سپر و تسلیحات سرکوبگری گشوده میشود. نیروهای مسلح به اردوگاهی متشکل از حدود 50 چادر در محوطه غربی چمن که دانشجویان آن را «حصار همبستگی با غزه» مینامیدند یورش بردند و 108 دانشجوی متحصن را در حضور صدها دانشجوی دیگر که ناظر این اتفاقات بودند دستگیر کرده و با خود بردند.
این رخداد بشدت میتواند به اعتبار علمی کلمبیا به عنوان یکی از 18 دانشگاه برتر دنیا ضربه بزند اما ضربه بزرگتر را دستگاه عقیدتی نولیبرالی حاکم بر آمریکا دریافت کرده است.
به دنبال این افتضاح، دانشجویان چند دانشگاه معتبر دیگر آمریکایی تجمعاتی برای همبستگی با حامیان فلسطین در دانشگاه کلمبیا برگزار کردند.
دانشجویان حامی فلسطین و ضد صهیونیسم دانشگاه کارولینای شمالی، جمعه گذشته اقدام به برگزاری یک راهپیمایی همبستگی کردند. همتایانشان در دانشگاه بوستون نیز «تظاهرات اضطراری برای فلسطین» برگزار کردند. گروه دانشجویان «حامی عدالت در فلسطین» در دانشگاه ایالتی اوهایو نیز تجمع اعتراضی اضطراری در حمایت از اردوگاه همبستگی غزه در دانشگاه کلمبیا برپا ساختند.
در کالج هاروارد نیز کمیته همبستگی با فلسطین اعلام کرد «دانشجویان در همبستگی با دانشجویان ثابتقدم کلمبیا کلاسهای درس را ترک میکنند».
در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی نیز لغو سخنرانی اسنا تبسم، یک دانشجوی مسلمان طرفدار فلسطینیان در مراسم فارغالتحصیلی که به بهانه مسائل امنیتی انجام شد بحرانساز شد. خانم تبسم در بیانیهای اعلام کرد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی «در حال فرو رفتن در ترس و پاداش دادن به نفرت» است؛ روندی که به گفته او توسط «صداهای ضدمسلمان و ضدفلسطینی» هدایت میشود.
تظاهرات همبستگی با دانشجویان حامی فلسطین به مجتمعهای علمی ختم نشد. دوشنبه هفته گذشته، تظاهرکنندگان معترض به جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در غزه، مسیر عبور و مرور 880 بین شهر اوکلند و ایالت کالیفرنیا را مسدود کردند، همچنین عبور و مرور در منطقه خلیج سانفرانسیسکو برای ساعاتی مختل شد.
مسیرهای پل گلدن گیت و امتداد 27 کیلومتری بین ایالتی 880 در اوکلند هم مسدود شدند. چند روز جلوتر نیز اتحاد مسیحیان برای فلسطین آزاد با سر دادن سرود «فلسطین آزاد خواهد شد» وارد ساختمان کنگره در واشنگتن شدند و تلاش کردند در اعتراض به حمایت سناتورها از جنایات اسرائیل علیه غزه، خدمات ناهار در کافه تریای مجلس سنا را مختل کنند که این حرکت با دخالت پلیس پایان یافت. پنجشنبه هفته گذشته همچنین شرکت گوگل در اقدامی باورنکردنی، ۲۸ کارمند خود را که نسبت به ادامه همکاریهای این غول سایبری با رژیم صهیونیستی معترض بودند برکنار و به شکل قهرآمیز از محل کار اخراج کرد.
اخیرا شماری از کارمندان این شرکت آمریکایی در حرکتی اعتراضی نسبت به قرارداد «پروژه نیمبوس» بین گوگل با رژیم صهیونیستی در دفاتر این شرکت در نیویورک و سانیویل تحصن کردند و حاضر به خروج نبودند. مدیران گوگل با این بهانه که آنها مانع کار دیگر کارمندان هستند ابتدا از دسترسی آنها به امکانات جلوگیری کردند و سپس نیروهای پلیس را برای بازداشت معترضان فراخواندند. این نخستین تحصن اعتراضی کارمندان گوگل علیه شرکت نبود؛ پاییز سال گذشته نیز در آغاز جنگ غزه و همزمان با برگزاری همایش سالانه «سکوی ابری گوگل» جمعی از کارمندان با بنر بزرگی با مضمون «پروژه نیمبوس گوگل به آپارتاید اسرائیل دامن میزند» دست به اعتراض زده بودند.
شرکتهای گوگل و آمازون از سال 2021 قراردادی با نام «پروژه نیمبوس» به ارزش 1.2 میلیارد دلار با دولت و ارتش رژیم صهیونیستی منعقد کردهاند که از همان ابتدا با اعتراض برخی کارمندانشان مواجه شد. معترضان معتقدند فناوریهایی که این ۲ شرکت بزرگ آمریکایی در اختیار نیروهای نظامی اسرائیلی میگذارند، در جاسوسی از فلسطینیان و آسیب رساندن به آنها نقش دارد. گوگل تا حد زیادی از انتشار جزئیات قرارداد مزبور خودداری کرده است با این حال تارنمای اینترسپت سال ۲۰۲۲ گزارش داد اسناد آموزشی پرسنل دولتی رژیم صهیونیستی حکایت از کاربرد نرمافزارهای ارائهشده توسط گوگل برای شناسایی هوشمند چهره افراد - و حتی تشخیص حالات عاطفی از روی چهره - و ردیابی افراد و اشیا از طریق تصاویر ویدئویی دارد. شبکه سیانان هفته گذشته در تحلیلی، ماجراهایی از این دست را نشانه تعمیق شکاف در جامعه آمریکا بر سر اسرائیل بویژه به چالش کشیده شدن محدودیتهای آزادی بیان در کشوری دانست که مدعی اصلی آزادی بیان در دنیاست. این در حالی است که خانه نمایندگان کنگره، سهشنبه هفته گذشته قطعنامهای در محکومیت شعار «از نهر تا بحر؛ فلسطین آزاد میشود» که از سوی هواداران حقوق فلسطینیها در آمریکا سر داده میشود تصویب کرد.
تصویب این قطعنامه که شعار مزبور را «یهودستیزانه» یا آنتیسمیتیست توصیف میکند، از اکثریت جمهوریخواه مجلس پاییندستی کنگره فراتر رفته و با ۳۷۷ رای موافق در مقابل ۴۴ رای مخالف انجام شد؛ موضوعی که نشان میدهد هر ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه در سرکوب نظاممند و ایدئولوژیک آرمان فلسطین همدست هستند.
این قطعنامه تنها یکی از ۱۷ طرح اکثریت جمهوریخواه خانه نمایندگان کنگره در حمایت از رژیم صهیونیستی است که هفته گذشته به رای گذاشته شد که از آن جمله طرح محکومیت حملات پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به جنایات اسرائیل بود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|