|
نگاهی به سریال «نون خ» در گفتوگوی «وطن امروز» با مهدی فرجی، تهیهکننده سریال
نقش رنگارنگ ایران
محمد محمدی: نوروز 98 بود که برای نخستین بار نورالدین خانزاده با نام مستعار «نون خ» میهمان خانهها شد؛ قصهای در بستر یکی از روستاهای توابع استان کردستان و ماجراهای صاحب یک کارگاه فرآوری تخمه آفتابگردان که بسیار مورد استقبال مردم و مخاطبان قرار گرفت تا جایی که به عنوان شگفتانه سیما و پدیده نوروزی سال 98 معرفی شد. چند ماهی از اتمام پخش این سریال نگذشته بود که خبر ساخت فصل دوم آن در رسانهها منتشر شد؛ خبری که سوابق و تجربیات تولید مجموعههای پرمخاطب و افت کیفیت در فصلهای بعد، بسیاری از کارشناسان و منتقدان را بر آن داشت تا با نقدها و یادداشتها به انحای مختلف گروه را از ساخت فصل دوم منصرف کنند تا خاطره خوش فصل اول در اذهان بماند اما در هر صورت فصل دوم هم ساخته شد و در فاصله بین عید نوروز و ماه مبارک رمضان سال 99 میهمان خانهها شد؛ سریالی که برخلاف پیشبینیها به مراتب از فصل نخست نیز جذابتر و پرمخاطبتر شد و نشان داد اصرار بر ساخت بیدلیل نبود، چرا که مدیران و گروه تولید بویژه تهیهکننده، نویسنده و کارگردان سریال با اعتماد و اعتقاد نسبت به جذابیتهای قصه، فصل دوم را تولید کردند و همین شد که این بار مردم منتظر ساخت فصل سوم شدند. اما اکنون و پس از 5 فصل، سریال «نون خ» را باید جزو معدود مجموعههای نمایشی دانست که هر فصل آن بهتر از فصل قبلی ساخته شده تا جایی که میتوان اذعان کرد فصل پنجم که فروردین 1403 میهمان خانهها شد از 4 فصل قبلی بسیار بهتر و صدالبته هدفمندتر تولید شده است. در این میان مهدی فرجی در مقام تهیهکننده و البته سعید آقاخانی به عنوان کارگردان، نقش و سهم ویژهای در ثبت این موفقیت داشتهاند.
«نون خ» در فصل 5 با توجه و تمرکز ویژه نسبت به قومیتها و روایت و داستانی به زبان ساده و عامهپسند ثابت کرد نقش تصویر در ارائه و معرفی فرهنگهای به چه میزان میتواند از هزاران کتاب و مقاله موثرتر و کارآمدتر عمل کند. با مهدی فرجی، تهیهکننده سریال «نون خ» پیرامون این مجموعه موفق و پرمخاطب به گفتوگو نشستیم.
***
* تجربه سریالسازی در کشور نشان داده فصلهای دوم و سوم یا بیشتر یک مجموعه همواره نسبت به فصل اول ضعیفتر تولید شده است اما در فصل 5 سریال «نون خ» شاهد هستیم این فصل کاملا هدفمندتر و به مراتب بهتر و به تبع آن پرمخاطبتر از سایر فصلها شده است؛ رمز موفقیت مثالزدنی «نون خ» در این فصل چیست؟
اگر سریال «نون خ» در فصل پنجم به فضل الهی جذابتر و بهتر شده است، بخشی از آن به شناخت عمیقتر و دقیقتر نویسنده و کارگردان نسبت به ظرفیت این سریال بازمیگردد. طبیعتا دوستان عزیز من آقایان آقاخانی و وفایی تجربههایی را در این مسیر کسب کردهاند و اکنون شناختی دارند که ظرفیتهای قومیتی شامل لباس، گویش، جغرافیا، نکات گردشگری و همه ظرفیتهای فرهنگی غنی اقوام را در جریان نگارش و ساخت اثر استفاده و آن را طوری با قصه آمیخته کنند که بیننده احساس شنیدن و دیدن شعار نکند.
به اعتقاد گروه، ما وقتی جنبههای مثبت یک اتفاق و فرهنگ را نشان میدهیم، باید تمام جوانب را در نظر بگیریم. سعی کردیم هم اشکالات گفته شود و هم ظرفیتها و نقاط مثبت بخوبی دیده شود.
ظرفیت اقوام، ظرفیتی غنی است که ما توانستیم در قالب یک سریال تلویزیونی آن را نمایش دهیم. فیلمسازان اگر بتوانند از تهران خارج شوند و جای جای ایران عزیزمان را به نمایش بگذارند و زیباییها و فرهنگ غنی و آداب و رسوم مردم کشورمان را بخوبی معرفی کنند، قدم بزرگی را برداشتهاند. این تصویری که از سبک زندگی اقوام ارائه میشود به خودی خود اثر نمایشی را جذاب میکند و موردپسند مخاطبان قرار میگیرد.
عوامل سریال ما امروز یک تیم خوب شدهاند و شناختشان نسبت به یکدیگر باعث این انسجام و همفکری رو به جلو است و خوشبختانه تلاششان مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
* چندی پیش مطلبی از شما درباره رفع برخی سوءتفاهمها پیرامون سریال «نون خ» مطرح شد؛ چرا چنین برداشتی شکل گرفته است؟ همچنین تاکید شما در این فصل بر نشان دادن فرهنگها و قومیتها به هر حال سختیهای خاص خودش را دارد؟
وقتی ما به سمت موضوعات مرتبط با اقوام میرویم، معمولا با یکسری حساسیتهایی روبهرو میشویم. گاهی اگر به قصه دقت نشود و توجه کامل نسبت به قرار گرفتن درست اجزای سریال نباشد، گلایههایی را در پی خواهد داشت، مواردی هم درباره سریال «نون خ» پدید آمد که خوشبختانه رفع شد.
صداوسیما ۲ خط قرمز جدی دارد؛ یکی مسائل دینی و ادیان است که همواره مورد احترام بوده و هست، نکته دوم هم مساله اقوام است که خدای ناکرده یک اثر نمایشی باعث ایجاد ضعف و زیر سوال رفتن آنها نشود.
در این سری از «نون خ» هم با ظرافت خاصی به مسائل نگاه کردیم. در این دوره ما از جغرافیای کردستان خارج شدیم و دیگر اقوام کشورمان را نیز تصویر کردیم و همانطور که عرض کردم با ظرافت خاصی به مساله کرمان و بخش عمده کار که در سیستانوبلوچستان میگذشت، پرداختیم.
در این روزهای پایانی پخش سریال، خدا را شاکرم که «نون خ» بسیار مورد استقبال قرار گرفت که جا دارد از مردم و مسؤولان عزیزمان در استانهای کرمان و بویژه سیستانوبلوچستان تشکر کنم. چه در زمان تولید کار و چه اکنون با ما همراهی کردند و خوشبختانه توانستیم این زیستبوم غنی با آداب و رسوم جذاب را بخوبی تصویر کنیم که مورد قبول خودشان نیز است. این تاکید از سوی ریاست محترم سازمان صداوسیما به صورت مداوم است که سعی کنیم در رسانه ملی همه قومیتها را به تصویر بکشیم و بتوانیم سبک زندگی ویژه مردم عزیز کشورمان را بخوبی نشان دهیم و ما نیز سعی کردیم در همین ریل و نقشه راه حرکت کنیم.
* سوال پایانی اینکه به نظرتان با توجه به موج سریالسازی در پلتفرمها؛ آیا اولا: این مجموعهها میتوانند باعث کم شدن مخاطبان سیما شوند و ثانیا: این میزان از تولیدات میتواند رقیبی جدی برای سریالهای تلویزیونی باشد؟
به اعتقاد من پلتفرمها رقیب مزاحمی برای رسانه ملی نیستند. شبکههای نمایش خانگی یک رسانه هستند و تلویزیون هم یک رسانه دیگر که هر یک مخاطبان خاص و مشترک خود را دارند. رسانه ملی رسانهای فراگیر و مردمی است و مصرف رسانهای و سرگرمی مردم آنقدر بالاست که هر دو میتوانند به هر میزان تولیدات فیلم و سریال، برنامههای تلویزیونی و مسابقههای متعدد و متنوع را افزایش دهند، کما اینکه در نوروز امسال دیدیم مردم استقبال خوبی از برنامههای رسانه ملی داشتند. در همه جای دنیا این رقابت وجود دارد اما مزاحمتی برای هم ندارند. به نظرم صداوسیما چنین تصوری ندارد و بخوبی در مسیر خودش در حال فعالیت و تولید برنامه در قالبهای بسیار متنوع برای مردم عزیزمان است؛ وضعیت فعلی بدون شک هم باعث افزایش سرانه فرهنگی و سرگرمی مردم است و هم اشتغال فعالان این حوزه را رونق میبخشد.
ارسال به دوستان
در حمله رژیم صهیونیستی به اردوگاه نورشمس 14 فلسطینی به شهادت رسیدند
مجاهدان طولکرم
* در جریان مقاومت مبارزان فلسطینی در نورشمس 9 نظامی اسرائیلی زخمی شدند
گروه بینالملل: در حمله رژیم صهیونیستی به اردوگاه «نورشمس» طولکرم در کرانه باختری تاکنون 14 فلسطینی به شهادت رسیدهاند. به نظر میرسد شهر طولکرم در کرانه باختری به مرکزی جدید برای مقاومت علیه نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل شده و بعد از شهرهای جنین و نابلس این شهر هم شروع به مقاومت در برابر اسرائیل کرده است.
در پاسخ به فراخوان حماس برای اعتصاب عمومی در پی جنایت صهیونیستها در یورش به اردوگاه نورشمس در طولکرم و به شهادت رساندن 14 فلسطینی، ساکنان بیشتر شهرهای کرانه باختری از روز یکشنبه دست به اعتصاب سراسری زدهاند. ساکنان کرانه باختری با محکوم کردن جنایت شنیع رژیم صهیونیستی در اردوگاه نورشمس، در شهرهای «رامالله»، «نابلس»، «جنین» و «الخلیل» دست به اعتصاب سراسری زدند.
در همین حال گردانهای القدس - تیپ جنین در اطلاعیهای اعلام کرد: پادگان سالم، پاسگاه نظامی دوتان و شهرکهای مراو، مافو دوتان و شاکید را هدف قرار دادیم. جهاد ما ادامه دارد و سلاحهای ما در همه عرصهها مستقر است. فراخوان حماس برای اعتصاب در کرانه باختری پس از شهادت ۱۴ فلسطینی در جریان حمله 3 روزه نظامیان رژیم اشغالگر به اردوگاه نورشمس در شهر طولکرم در شمال کرانه باختری صورت گرفت. طبق گزارش خبرگزاری سما، حماس در این بیانیه اعلام کرد: ما از مردم خود در کرانه باختری میخواهیم به اعتصاب روز یکشنبه پایبند باشند و همه میدانها و نقاط رویارویی را به زبانهای از آتش در برابر رژیم اشغالگر تبدیل کنند و اسلحههای افراد آزاده به سمت نظامیان و شهرکنشینان جنایتکار نشانه برود.
در بیانیه حماس آمده است: جنایات صهیونیستها امنیت را برای اشغالگران به همراه نخواهد داشت و مقاومت مردم ما نسل به نسل تا پیروزی و آزادی ادامه خواهد داشت. حماس در ادامه تهدید کرد جنایات شهرکنشینان صهیونیست علیه فلسطینیها نیز بدون پاسخ نخواهد ماند. این جنبش در این باره اضافه کرد: راهی برای مجازات این شبهنظامیان جنایتکار پیدا خواهد شد. در همین راستا، جنبش فتح نیز خواستار اعتصاب در استانهای شمال کرانه باختری در محکومیت جنایت صهیونیستها در اردوگاه نورشمس شد. فتح همچنین خواستار وحدت فلسطینیها و همبستگی آنها با اهالی نوار غزه شد.
اتحادیه معلمان کرانه باختری نیز اعتصاب در تمام مدارس را اعلام کرده است. جنبش مجاهدین فلسطین نیز در بیانیهای در این باره اعلام کرد: جنایات کابینه افراطی صهیونیستی در طولکرم و کرانه باختری، ادامه تجاوزات وحشیانه صهیونیستها به نوار غزه و ادامه تلاشهای ناامیدانه دشمن برای ریشهکن کردن اراده مقاومت از دل ملت فلسطین است. این جنبش «سکوت و ناتوانی بینالمللی» را محکوم کرد و «دولت آمریکا و متحدان غربی آن را مسؤول جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین در غزه، کرانه باختری و سراسر فلسطین اشغالی دانست.
جنبش مجاهدان فلسطین همچنین در ادامه بیانیه خود آورده است: سیاست تشکیلات خودگردان و سپس روند عادیسازی روابط برخی رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی، همان چیزی است که ارتش دشمن و کابینههای تروریستی آن را به ادامه جنایات علیه مردم ما تشویق میکند. این جنبش از اهالی کرانه باختری، قدس و ساکنان عرب سرزمینهای اشغالی خواست آتش انتفاضه همهجانبه را در برابر فاشیسم و وحشیگری صهیونیستها شعلهور کنند. گردانهای شهدای الاقصی نیز در بیانیهای از هدف قرار دادن ایستهای بازرسی کرانه باختری در چارچوب نبرد «توفان الاقصی» در پاسخ به جنایات اشغالگران علیه ملت فلسطین خبر داد.
طبق این بیانیه رزمندگان گردانهای شهدای الاقصی توانستند با یاری و توفیق خداوند صبح روز یکشنبه ایستهای بازرسی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری اشغالی را با گلولههای سنگین هدف قرار دهند و تلفات مستقیمی را به نظامیان این رژیم وارد کنند. این گردانها در ادامه بیانیه خود تاکید کرد: عملیات ما ادامه دارد و این یک انقلاب تا پیروزی است. نظامیان رژیم صهیونیستی به مدت 3 روز اردوگاه نور شمس در طولکرم را اشغال کرده و مرتکب جنایات جدید شدند. وزارت بهداشت غزه در آخرین اطلاعیه خود اعلام کرد پیکر ۱۳ شهید به بیمارستان «ثابت ثابت» منتقل شد و تعداد شهدای این اردوگاه در جریان جنایت 3 روزه صهیونیستها به ۱۴ نفر افزایش یافت. این وزارتخانه در این باره اعلام کرد از ابتدای جنگ غزه ۴۸۳ فلسطینی در جریان حملات صهیونیستها به کرانه باختری به شهادت رسیدهاند.
در همین راستا، خبرنگار المیادین در فلسطین اشغالی اعلام کرد نیروهای اشغالگر پس از محاصرهای 3 روزه در شرایط بسیار سخت، از بخشی از اردوگاه نور شمس عقبنشینی کردند. ارتش رژیم صهیونیستی نیز در بیانیهای از پایان عملیات خود در اردوگاه نورشمس خبر داد. ارتش رژیم صهیونیستی در این باره اعلام کرد در جریان درگیریها با مبارزان فلسطینی در نورشمس ۹ نظامی آن مجروح شدهاند. سازمان امور اسرای فلسطین نیز اعلام کرد رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ غزه تاکنون 8 هزار و ۳۴۰ فلسطینی را در کرانه باختری اشغالی بازداشت کرده است.
از زمان آغاز عملیات فلسطینی توفان الاقصی در 7 اکتبر (۱۵ مهر 1402)، مناطق مختلف کرانه باختری هم شاهد عملیاتهای ضد صهیونیستی، همچنین تشدید تجاوزات صهیونیستها بوده است. در همین راستا، وزارت بهداشت فلسطین از بازداشت صدها فلسطینی در کرانه باختری از 7 اکتبر تاکنون خبر داده است. حملات اسرائیل به طولکرم باعث ویرانی زیادی در زیر ساختهای این شهر شده است. جرقه انتفاضه در طولکرم با شهادت یک کودک فلسطینی زده شد. وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد قیس فتحی نصرالله کودک فلسطینی در حمله نظامیان اشغالگر اسرائیلی به طولکرم در کرانه باختری به ضرب گلوله به شهادت رسیده است که همین موضوع باعث خشم فلسطینیها شد و آنها برای اعتراض به جنایات صهیونیستها به خیابانها آمدند. به گزارش سایت خبری المیادین، نیروهای اشغالگر پس از هجوم همهجانبه 3 روزه که زیرساختها، برق، آب، شبکههای ارتباطی و اینترنتی، تخریب اموال شهروندان و متعاقب آن کشتار خونسردانه را به دنبال داشت، از بخشی از اردوگاه «نور شمس» واقع در طولکرم در مرکز کرانه باختری عقبنشینی کردند. نظامیان رژیم اشغالگر در این 3 روز از ورود تیمهای درمانی به داخل اردوگاه برای مداوای مجروحان جلوگیری و بولدوزرهای این رژیم هم اقدام به تخریب کامل زیرساختهای این اردوگاه کردند.
از سوی دیگر روزنامه هاآرتص نوشت آنچه به نام «اداره اراضی اسرائیل» شناخته میشود، مناقصهای را برای ایجاد یک شهرک جدید متشکل از ۱۰۴۷ واحد در نزدیکی شهرک «جبل ابوغنیم» (هار حوما) در جنوب قدس اشغالی اعلام کرد. اعلام مناقصه تنها ۳ ماه پس از تصویب این پروژه صورت گرفت، دورهای که هاآرتص ادعا میکند در مقایسه با دورههایی که برای شروع اجرای چنین پروژههایی قبل از جنگ غزه طول کشید، یک رکورد محسوب میشود.
این روزنامه به نقل از انجمنهای ضدشهرکسازی صهیونیستی نوشت: کمیتههای برنامهریزی رژیم صهیونیستی از 7 اکتبر تاکنون ۱۷ پروژه شهرکسازی در قدس و اطراف آن شامل ۸ هزار و ۴۳۴ واحد ارائه کردهاند. به رغم اعلام سازمان ملل مبنی بر اینکه شهرکسازی جنایت جنگی محسوب میشود، همچنین هشدار ایالات متحده - حامی اصلی تلآویو - که گسترش شهرکسازیها با قوانین بینالمللی مغایرت دارد، کابینه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی همزمان با جنگ در غزه، به دنبال تسریع در روند شهرکسازی در کرانه باختری است. سازمان فلسطینی «مقاومت در برابر دیوار و شهرکسازی» ماه میلادی گذشته اعلام کرد رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۴ بزرگترین تصرف اراضی را در کرانه باختری در ۳۰ سال گذشته انجام داده است و ادعا میکند این اراضی دولتی است. این نهاد اعلام کرد مناطق تصرفشده توسط رژیم اشغالگر تحت عنوان اراضی دولتی شامل اراضی غور اردن در شمال کرانه باختری و زمینهای شهرکهای «العیزریه» و «ابودیس» در شرق قدس در مجموع به ۱۰ هزار و ۶۴۰ دونم (یک دونم برابر با هزار مترمربع) میرسد.
ارسال به دوستان
طرح مالیات بر عایدی سرمایه امروز در صحن علنی مجلس به رأی گذاشته میشود
طرح دلالکش
گروه اقتصادی: طرح مالیات بر عایدی سرمایه امروز برای رایگیری نهایی در صحن علنی مجلس مطرح خواهد شد؛ طرحی که از سال ۹۹ در حال چکشکاری است و در آخرین اصلاحات انجامشده، نمایندگان معتقدند ایرادات شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام را برطرف کردهاند. برخی کارشناسان اقتصاد معتقدند اصلیترین دلیل گرایش فعالان اقتصادی به سفتهبازی و کارهای غیرمولد نبود زیرساخت مناسب بازدارنده مالیاتی است، حالا مالیات بر عایدی میخواهد این جای خالی را پر کند.
به گزارش «وطن امروز»، مالیات بر عایدی سرمایه که قرار است از سود خرید و فروش در حوزههای بازار خودرو، مسکن، ارزهای خارجی، طلا و سکه حاصل شود، سازمان امور مالیاتی نرخ و میزان آن را از صفر تا ۴۰ درصد (بسته به مدت نگهداری ملک یا کالای مزبور یا میزان نوسان بهای آن) تعیین میکند.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه، اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در مجلس شورای اسلامی تصویب و مقرر شد در صورت اجرای آن، هر شخص مکلف به پرداخت مالیات، به واسطه تفاوت میان قیمت خرید و فروش دارایی خود باشد.
مالیات بر عایدی سرمایه فقط در زمان فروش داراییها دریافت میشود. به عبارت بهتر، تمام داراییهایی که پتانسیل واسطهگری و کسب سود در آنها وجود دارد، مشمول مالیات بر عایدی سرمایه میشوند اما مالک سرمایه، تا زمانی که داراییها را در اختیار دارد مشمول پرداخت این مالیات نمیشود.
* نحوه اجرای طرح مالیات بر سرمایه
طراحی بستر اجرایی مالیات بر عایدی سرمایه بر عهده سازمان امور مالیاتی و تدوین قانون این مالیات بر عهده مجلس شورای اسلامی است. هنوز تکلیف نحوه دقیق پرداخت این مالیات مشخص نیست، با این حال اگر این طرح امروز به تصویب نهایی برسد برای پرداخت آن، مؤدیان مشمول مالیات باید از طریق سامانه و با استعلام پرونده مالیاتی خود از طریق سازمان امور مالیاتی کشور، قبضهای مالیاتیشان را مشاهده و بر اساس آن پرداخت کنند.
برای پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه، بازههای زمانی تعیینشده پرداخت مالیات، اهمیت فراوانی دارد. هر چه بازه زمانی خرید و فروش کوتاهتر باشد، مالیات بیشتر است و این نوع مالیات بر اساس روش پلکانی عمل میکند.
علاوه بر این، اگر در یک بازه زمانی تمام معاملات شما با ضرر همراه باشد، میزان ضرر شما در حساب معاملاتی اعمال و از سود دوره بعدی کم میشود. به بیان دیگر، در دوره بعدی به همان میزان میتوانید از معافیت مالیاتی بهرهمند شوید.
مورد دیگر اینکه این مالیات را میتوان بر اساس اصل منفعت دانست مثلا افرادی که از یک معامله دارایی، سودی کسب نکرده باشند و هدف آنها تقاضای مصرفی خرید و فروش باشد، مشمول پرداخت این مالیات نمیشوند.
* چه کسانی مشمول پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه هستند؟
اتخاذ رفتار سوداگرانه توسط افراد، نقش اساسی در افزایش جهشی قیمت اقلام در بازههای زمانی مختلف دارد و به طور کلی افرادی مشمول مالیات بر عایدی سرمایه میشوند که در فعالیتهای اقتصادی غیرمولد مانند خرید و فروش مسکن، خودرو، طلا و ارز مشغول هستند.
سفتهبازی در بازارهای مورد اشاره، قیمت این اقلام را افزایش میدهد و تامین نیاز مصرفی مردم را با مشکل روبهرو میسازد و جامعه هدف این طرح بیشتر بازار سوداگری و سرمایه است.
در این راستا، چندی پیش مهدی عسگری، نایبرئیس اول کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی گفت: برآوردی که مرکز پژوهشهای مجلس داشته است، اینگونه نشان میدهد که حدود یک درصد از جمعیت شامل مالیات بر عایدی سرمایه میشوند ولی همان یک درصد صاحبان بیشترین سپردههای بانکی در کشور هستند، یعنی حدود 1.5 درصد جامعه بیش از ۷۰ درصد سپردههای بانکی را در اختیار دارند.
از طرفی برخی دیگر از داراییهای سرمایهای مانند سپردههای بانکی، انواع اوراق سرمایهای و همچنین بازار سهام مشمول پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه نمیشود، چرا که این نوع سرمایهگذاری به صورت غیرمستقیم در فعالیتهای اقتصادی مولد شریک است.
* ابعاد مختلف مالیات بر عایدی سرمایه
از سوی دیگر، اگر درآمد حاصل از این مالیات تا حدودی کسری بودجه دولت را پوشش دهد، میتواند باعث شود دولت فعالیتهای تورمزای خود به منظور جبران کسری بودجه مثل استقراض از بانک مرکزی را کاهش دهد.
مالیات بر عایدی سرمایه همچنین میتواند سبب شود داراییهای منجمد، بار دیگر به چرخه تولید بازگردد و به رشد اقتصادی کمک کند.
* هدف از اخذ مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟
علاوه بر هزینهکردن مالیات برای اقدامات عمرانی کشور، یکی از اهداف مالیات کاهش فقر و فاصله طبقاتی است، بنابراین قانونگذار با اخذ مالیات بر عایدی سرمایه به دنبال جلوگیری از سوداگری دلالان بازار ملک، طلا، سکه و خودرو است. به همین دلیل قشر ثروتمند جامعه را مخاطب قرار داده است.
به طور کلی مالیات بر عایدی سرمایه بر خلاف مالیات بر ارزش افزوده که افزایش ارزش تولیدی کالا را هدف قرار داده است، به مواردی تعلق میگیرد که مولد تولید نیستند. در واقع مالکان آنها چیزی به آن اضافه نکردهاند و تنها از افزایش قیمت سود میبرند، بنابراین دولت میخواهد با اخذ مالیات از این افراد که با خرید و فروش مکرر در فواصل زمانی کوتاه به کسب سود بدون تأثیر تولیدی مثبت میپردازند از این اقدام آنها جلوگیری کند و در نهایت مانع التهاب بازار شود.
در این طرح ملاک احراز مالکیت و انتقال، صدور صورتحساب الکترونیک است، چرا که فعالیتهای دلالی سند ثبت ندارند و خرید و فروششان طبق قانون مشروعیت نخواهد داشت.
ایجاد شفافیت، عدالت مالیاتی، جلوگیری از سفتهبازی و فرار مالیاتی، حمایت از تولید مولد و کاهش تورم از دیگر اهداف طرح مالیات بر عایدی سرمایه است.
* ارز و مالیات بر عایدی سرمایه
نوسانات بازار ارز در ایران آب گلآلودی برای ماهیگیری دلالان است؛ کسانی که با سفتهبازی بدون داشتن اثر مولد اقتصادی به خریدوفروش داراییهای مختلف به طور مکرر در مدت کوتاهی مبادرت میکنند. یکی از اثرات این قانون محدود کردن چنین فعالیتهایی است که میتواند در درازمدت اثر تورم را کاهش دهد و از التهاب بازار جلوگیری کند.
مخاطب این قانون قشر مرفه جامعه است و مشمول حال قسمت عظیمی از مردم نمیشود، بنابراین انتظار میرود با اجرایی شدن اصولی این طرح فاصله طبقاتی کاهش یابد، تورم مهار شود و با شفافیت مالیاتی از فساد و فرار مالیاتی جلوگیری شود.
* آیا تورم نیز در محاسبه مالیات بر عایدی سرمایه مؤثر است؟
تورم از عوامل موثر در افزایش دامنه سود فروشنده است که باید در محاسبه مالیات مورد توجه قرار گیرد، همچنین استهلاک و اقداماتی که فروشنده برای تعمیر و بازسازی سرمایه انجام میدهد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
* در صورت ضرر تکلیف مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟
در طرح کلی مالیات بر عایدی سرمایه ضرر و زیان معامله پیشبینی نشده است اما طبق تجربه سایر کشورها میزان ضرر شما در حساب مالیاتیتان لحاظ میشود و از سود دوره بعدی کسر خواهد شد.
ارسال به دوستان
سازمان هواشناسی: احتمالا بارشها در ماه جاری فراتر از نرمال باشد
اردیبهشت پرباران
* پرشدگی سدهای کشور به ۶۲ درصد رسید
گروه اجتماعی: هر چند بارشهای پاییزی در سال آبی جاری قابل توجه نبود اما بارش برف و باران در فصل زمستان و از سویی بارشهای سیلآسای فروردین امسال توانست تا حدی کسریها را جبران کند، به طوری که طی هفته گذشته بارشهای فراوان در 8 استان کشور وضعیت ذخیره آب سدهای کشور را بهبود بخشید و بسیاری از سدهای جنوب کشور لبریز شدند. طبق گزارشهای موجود، میزان پرشدگی سدهای کشور در هفته منتهی به پایان نخستین روز هشتمین ماه از سال آبی جاری (یکم اردیبهشت) با رشد ۲ درصدی نسبت به هفته منتهی به ۲۵ فروردین به ۶۲ درصد رسید. رشد میانگین حجم میزان آب طوری است که از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۲) تا اول اردیبهشت ۳۱ میلیارد و ۲۰ میلیون مترمکعب آب در سدها موجود است. این در حالی است که سال گذشته و در همین بازه زمانی ۳۰ میلیارد و ۹۸۰ میلیون مترمکعب آب در سدها بوده است. علاوه بر این، بارشهای سیلآسای هفته گذشته در جنوب شرق کشور هر چند خساراتی به بار آورد ولی موجب شد نیاز آب منطقه بلوچستان را برای ۲ سال تأمین کند.
این را سخنگوی صنعت آب کشور، عیسی بزرگزاده در اینباره اظهار داشت: بارشهای اخیری که در منطقه بلوچستان رخ داد، موجب تأمین آب منطقه برای مدت حداقل ۲ سال آینده شد. بزرگزاده افزود: بارشها در منطقه بلوچستان آوردههای خوبی داشته و سدهای منطقه مقادیر معتنابهی آب ذخیره کردهاند. وی ادامه داد: حدود ۱۷۰ میلیون مترمکعب آب در سد کهیر ذخیره شده و در سدهای پیشین و زیردان هم هرکدام ۵۰ میلیون مترمکعب آب ذخیره شده است. سخنگوی صنعت آب کشور به ایرنا گفت: همه سدهای سیستانوبلوچستان پر شده و برای حدود ۲ سال آب منطقه تأمین است و میتوان گفت بارشها در منطقه بلوچستان اثر مثبتی داشته است.
* رشد ۲ درصدی حجم آب سدهای کشور
میزان پرشدگی سدهای کشور در هفته منتهی به پایان نخستین روز هشتمین ماه از سال آبی جاری (یکم اردیبهشت) با رشد ۲ درصدی نسبت به هفته منتهی به ۲۵ فروردین به ۶۲ درصد رسید. فروردین امسال بارشهای خوبی در برخی مناطق کشور داشتهایم و برخی مواقع بارشها موجب بروز سیل شد؛ همین امر سبب بهبود وضعیت پرشدگی حجم سدها شد. همچنین بارشهای اخیر منطقه بلوچستان به گفته عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب موجب بهبود وضعیت سدهای این منطقه شد. بر اساس آمار تازه منتشر شده دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور، میزان پرشدگی سدها از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۲) تا اول اردیبهشت ۶۲ درصد شد که این رقم در پایان ۲۵ فروردین ۶۰ درصد بود. به این ترتیب موجودی آب سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری تا اول اردیبهشت نسبت به مدت مشابه در سال آبی گذشته تقریبا برابر شد. بر این اساس از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۲) تا اول اردیبهشت ۳۱ میلیارد و ۲۰ میلیون مترمکعب آب در سدها موجود است. سال گذشته در همین بازه زمانی ۳۰ میلیارد و ۹۸۰ میلیون مترمکعب آب در سدها بود. بر اساس این گزارش از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ۱۴۰۲) تا اول اردیبهشت ۱۵ میلیارد و ۷۱۰ میلیون مترمکعب آب از سدها خارج شده است. سال آبی گذشته (ابتدای مهر ۱۴۰۱ تا آخر شهریور ۱۴۰۲) در مجموع ۱۵ میلیارد و ۶۶۰ میلیون مترمکعب آب از سدها خارج شده بود. بنا به این گزارش، هر چند در پی فعالیت سامانههای بارشی در ماه گذشته که حتی منجر به وقوع سیلاب در استانهای سیستانوبلوچستان، هرمزگان، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، لرستان، کردستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، خراسان شمالی، بوشهر و همدان شد و حجم آب سدهای این استانها را بهبود بخشید ولی همچنان برخی سدهای کشور در استانهایی چون تهران، قزوین، قم، سمنان، خراسان رضوی، البرز، اصفهان و یزد به لحاظ پرشدگی آب شرایط مناسبی ندارند، هر چند با توجه به پیشبینی سازمان هواشناسی مبنی بر ادامه بارشهای مناسب و بعضا فراتر از نرمال در همه نقاط کشور بویژه در ماه جاری، امید به بهبود منابع آبی در همه سدهای کشور دور از ذهن نیست.
* پیشبینی وقوع سیلاب در ۱۵ استان کشور
رئیس موسسه تحقیقات آب کشور از پیشبینی وقوع سیلاب در ۱۵ استان کشور خبر داد و گفت: پیشبینی میشود در استانهای کرمان، یزد و مازندران در مدت نزدیک به ۶۰ ساعت، ۷۰ تا ۹۰ میلیمتر بارندگی را شاهد باشیم. به گزارش ایرنا، محمدرضا کاویانپور از فعالشدن سامانه بارشی جدید در برخی نقاط کشور خبر داد و افزود: این سامانه بارشی از یکشنبه (دیروز) فعال شد و اوج بارندگیها در روز چهارشنبه هفته جاری پیشبینی شده است. وی بیان داشت: بر اساس پیشبینیهای انجام شده، در برخی نواحی استانهای سمنان، گلستان، اصفهان و فارس ۵۰ تا ۷۰ میلیمتر بارندگی رخ خواهد داد. رئیس موسسه تحقیقات آب ادامه داد: همچنین در مدت ۴۸ ساعت، بین ۴۰ تا ۶۰ میلیمتر بارندگی را در استانهای تهران، البرز، مرکزی، همدان، قم و نیز چهارمحالوبختیاری شاهد خواهیم بود. کاویانپور اضافهکرد: پیشبینی میشود از بعدازظهر دوشنبه (امروز)، در مدت ۳۶ ساعت در شمال سیستانوبلوچستان و جنوب خراسان جنوبی بین ۳۰ تا ۶۰ میلیمتر بارندگی به ثبت برسد.
* تداوم بارشهای بهاری در اغلب استانها
سازمان هواشناسی از فعالیت سامانه بارشی در برخی نقاط کشور تا پنجشنبه خبر داد و نسبت به احتمال آبگرفتگی، سیلاب و خسارت به محصولات کشاورزی هشدار صادر کرد. بارشهای بهاری در اغلب استانهای کشور در حالی ادامه دارد که طبق پیشبینی سازمان هواشناسی این بارشها به صورت رگباری در برخی مناطق کشور تا پایان هفته همچنان ادامه خواهد داشت. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از تداوم رگبار و رعد و برق تا اواخر هفته جاری در کشور و کاهش دما در نوار شمالی خبر داد. صادق ضیاییان افزود: دوشنبه 3 اردیبهشت در برخی نقاط استانهای واقع در شمال غرب، غرب، جنوب غرب، بخشهایی از مرکز، برخی نقاط شرق و جنوب شرق، استانهای واقع در دامنههای شمالی و جنوبی البرز مرکزی رگبار و رعد و برق، وزش باد شدید موقت، در برخی نقاط گردوخاک و در نقاط مستعد بارش تگرگ پیشبینی میشود. وی اضافه کرد: سهشنبه دامنه بارشها علاوه بر مناطق ذکر شده، شمال شرق را نیز در بر میگیرد. چهارشنبه بارش در شمال غرب و غرب پایان مییابد ولی در سایر مناطق ذکر شده و در سیستانوبلوچستان و برخی نقاط هرمزگان بارش تداوم دارد. ضیاییان افزود: سامانه بارشی پنجشنبه ۶ اردیبهشت در شمال شرق، شرق و جنوب شرق کشور فعال خواهد بود. وی اضافه کرد: سهشنبه در نوار شمالی کشور کاهش نسبی دما رخ خواهد داد. دریای خزر نیز در این مدت مواج خواهد شد.
***
امدادرسانی به سیلزدگان با قایق و بالگرد
امدادرسانی به سیلزدگان همچنان ادامه دارد و در برخی مناطق و معابر که امکان کمکرسانی سخت است، این کار از طریق قایق و بالگرد در حال انجام است.
رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر ضمن تشریح آخرین وضعیت مناطق سیلزده در استان سیستانوبلوچستان، از امدادرسانی به سیلزدگان این استان با استفاده از قایق و بالگرد خبر داد. بابک محمودی درباره آخرین روند امدادرسانی به مناطق سیلزده در استان سیستانوبلوچستان گفت: درحال حاضر امدادرسانی از طریق زمینی و هوایی به شهرستانهای دشتیاری، نیکشهر، زرآباد و کنارک استان سیستانوبلوچستان در حال انجام است و امدادگران همچنان در این استانها در آمادهباش هستند. وی درباره تعداد نیروهای امدادگر نیز گفت: ۱۰۵ تیم عملیاتی در حال ارزیابی شرایط و امدادرسانی در این مناطق هستند و تاکنون این روند در ۱۵۹ روستا به پایان رسیده است.
رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر با بیان اینکه امدادرسانیها ادامه دارد، افزود: ۶ هزار و ۳۷۷ خانوار در این بازه زمانی، خدمات امدادی از امدادگران سازمان امداد و نجات دریافت کردهاند. محمودی با اشاره به روش ارسال اقلام مختلف به مردم گفت: در برخی معابر امکان کمکرسانی از طریق خودروهای معمولی وجود ندارد، به همین دلیل از خودروهای کمکدار یا قایقهای جمعیت هلالاحمر استفاده شده است.
وی با اشاره به میزان سورتیهای پرواز نیز گفت: در مناطق صعبالعبور نیز از بالگردها استفاده میکنیم و اقلام مورد نیاز را از این طریق برای مردم سیلزده ارسال میکنیم. تا امروز ۸۳ سورتی پرواز در مناطق سیلزده استان سیستانوبلوچستان انجام شده است.
ارسال به دوستان
واکاوی لایههای درونی جامعه صهیونیستی در گفتوگوی «وطن امروز» با کورش علیانی
اسرائیل و فروپاشی از درون
* صهیونیسم؛ پروژهای استعماری که دیگر بهصرفه نیست
علیرضا محمدی: قبل از عملیات «وعده صادق» اخباری که از درون رژیم صهیونیستی به گوش میرسید نکات جالب و البته جدیدی را پیش روی ما میگذاشت؛ صهیونیستها که از وعده انتقام ایران بشدت ترسیده بودند، به موازات خالی کردن قفسه فروشگاهها، پناهگاهها را پر میکردند. این شکنندگی جامعه درونی رژیم اشغالگر قدس، پرسشهایی را درباره چند و چون این جامعه از هم گسیخته مطرح میکند؛ اینکه ساکنان سرزمینهای اشغالی چه تصوری از فردای خودشان دارند؟ تصویر آنها نسبت به ایران طی چه پارامترهایی شکل میگیرد؟ جهانبینیشان چیست و چه مناسباتی در بینشان وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ این سوالات سراغ کورش علیانی رفتیم. نویسنده کتاب «متاستاز اسرائیل» میگوید رژیم صهیونیستی یک پروژه استعماری است؛ مثل پروژههایی دیگری که پیشتر جهان شاهد آنها بود. اما در این پروژه، تمام جامعه استعمارگر به سرزمین اشغالی رفته و عقبهای در کشور دیگر ندارد، لذا انشقاق حاکم در جوامع استعمارگر در این جامعه به حد اعلی رسیده است.
* تعریف جامعه اسرائیل را از کجا آغاز میکنید؟
به نظر من بهترین تعریف برای این جامعه این است که یک گروه تروریستی توانسته است به حاکمیت برسد. داعش نتوانست حکومت تشکیل دهد ولی صهیونیستها توانستند و الان 76 سال هم از عمر این حاکمیت میگذرد. اسرائیل هزاران بدی دارد؛ آپارتاید، نسلکشی، جنایت و... یکی از همین موارد این است که اسرائیل یک پروژه استعماری است. استعمار همیشه با عدم توازن قدرت و عدم توازن منابع شکل میگیرد. یعنی یک طرف منابعی مثل نفت، طلا، کائوچو یا... ندارد ولی زور دارد اما طرف مقابل این منابع را دارد و زور ندارد. استعمار یعنی طرف قدرتمند میآید و این منابع را میخورد. جامعه استعماری معمولا یک بخش شهرکنشین دارد ولی در پروژه اسرائیل، کل جامعه استعمارگر شهرکنشین است؛ به معنی مستقر در محل استعمار. مثلا بلژیک میرود و کنگو را مستعمره خود میکند. یک درصدی از مردم بلژیک میروند و در کنگو زندگی میکنند اما عقبه آنها هنوز در بلژیک هستند ولی درباره اسرائیل همه استعمارگرها به سرزمین فلسطین رفتهاند و عقبهای به شکل حاکمیت بیرون از آن سرزمین ندارند. این باعث میشود تحولات آن بخش مورد استثمار قرار گرفته، در جامعه استعمارگر اثر بگذارد. یعنی توازن قوا به محض اینکه کمی جابهجا شود، این احساس خطر یا احساس ضعف در جامعه استعمارگر بیشتر میشود. جامعه استعمارگر معمولا هویت دوگانه و هویت پاره پاره دارد. یعنی شما با کسانی که حاضر نبودی در شرایط معمولی سر یک سفره بنشینی، اینجا در یک فضای محدودی هستی و باید با آنها تعامل کنی و هم پیاله شوی. شاید شما چپ باشی و او راست اما مجبورید همه با هم کنار بیایید. لذا جامعه استعمارگر متشتت و آسیبپذیر است. بویژه در اسرائیل که همه جامعه استعمارگر بدون اینکه عقبهای داشته باشد، آنجا مستقر هستند.
* چه شکافهایی در این جامعه متشتت وجود دارد؟
اولین مورد مثل همه جهان اختلاف بین فقیر و غنی است. در جامعه اسرائیل، فقرا واقعا فقیر و غنیها کاملا پولدار هستند. سال 2011 تعداد قابل توجهی از قشر فقیر اسرائیل در بلوار روچیلد (از مناطق اعیاننشین تلآویو) چادر زدند و حرفشان این بود که ما خانه برای اجاره گیرمان نمیآید آن وقت شما اینجا در کاخ زندگی میکنید. این جمعیت به مرور زمان آنقدر زیاد شد که به یک جمعیت چندصد هزار نفری بدل شد، به طوری که در آن زمان احساس میکردیم کم مانده رژیم هم تغییر کند اما نتانیاهو با سیاستبازیهایش توانست آن حرکت را جمع کند. من از 17 سال پیش تا همین 4 یا 5 سال گذشته، یک آگهی را در روزنامههایی مثل هاآرتص میدیدم که یک موسسه خیریه اسرائیلی آن را منتشر میکرد؛ با این مضمون که از هر ۳ کودک اسرائیلی یکی گرسنه است. کاری ندارم آماری که آن موسسه ارائه داده تا چه میزان درست است ولی حداقل یک چیزی در کار است که آن موسسه خواسته آن «چیز» را بزرگ کند.
شکاف بعدی قومیتی است. یعنی بین یهودیان اشکنازی (اروپای غربی) و یهودیان مزراحی (شرقی) انشقاق وجود دارد. در میان خود یهودیان شرقی هم باز شکاف وجود دارد. مثلا یهودیان عرب و ایرانی و ترک یک طرف هستند و یهودیهای آفریقایی طرف دیگر. درباره یهودیهای آفریقایی چون مثلا از اتیوپی آمدهاند، با آنها مثل یک حیوان رفتار میکنند. ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی است که عدهای علیه سیاهپوستان تجمع کردهاند و خیلی علنی حرفهای نژادپرستانه میزنند. در یکی از همین ویدئوها خانمی پشت بلندگو میگفت در محلهای که من زندگی میکنم بوی مدفوع میآید و عاملش همین سیاهپوستان هستند. پس شکاف قومیتی هست و در چند بعد هم هست.
شکاف سوم بین مذهبیها و سکولارهاست. البته این تقسیمبندی کلی و ابتدایی است. سکولارها کی هستند؟ افرادی مثل شارون، بن گوریون، گلدا مایر و... بنیانگذاران رده بین صفر و یک اسرائیل هستند. اینها مذهبی نیستند و سریع مذهبیها را حذف میکنند. مثلا شما فرض کنید کسی مثل ناحوم سوکولو (از رهبران جنبش صهیونیسم) سریع حذف میشود. یا مثلا هرمان شاپیرا، ریاضیدان یهودی که در کنگره اول صهیونیسم حضور داشت، هرچند عمرش به تشکیل اسرائیل نرسید اما او را چون مذهبی بود، از تشکیلات صهیونیسم حذف کردند و صرفا یک جایگاه نمادین به او دادند.
در عین حال خود مذهبیها باز در ۲ شاخه اصلی در تضاد با هم هستند. مذهبیهای ضد صهیونیست که عموما در خیابان مِئَه شِعَریم (قدس) هستند و حتی وقتی پلیس میآید از آنجا عبور کند، آن را با سنگ میزنند. روز ۲۴ آوریل ۲۰۱۵، اوایل اردیبهشت ۱۳۹۴ به یک افسر و ۲ سرباز ارتش اسرائیل در حال گذر از این محله، مذهبیهای ضد صهیونیست حمله کردند و آنها را بشدت کتک زدند به طوری که کار یک نفرشان به بیمارستان کشید اما در طرف مقابل مذهبیهایی مثل کاهانیستها هم هستند که اراذل و اوباشی چون بن گویر جزو آنها بهشمار میروند.
* طبق گفتههای شما، قدرت سیاسی دست سکولارهاست. اینها چه دیدگاه یا رویکردی درباره یهودیان مذهبی اسرائیل دارند؟
حاکمیت اسرائیل برای مذهبیهای خودش یک صورتمساله تعریف کرده است. میگوید اگر از ما نباشید از شما لولو میسازیم. به جهان میگوییم اینها بد هستند و خود اسرائیل بد نیست اما اگر با مایید، هر جا جنگ شد، شما بروید جلو. وقتی سرباز میخواهیم، شما باید بروید. هر چند طلبههایتان را قانونا به سربازی نمیبریم اما هر کثافتکاریای که شد، شما باید صف اول باشید و پولش را ما جمع کنیم. در غیر این صورت از شماها یک چهره ترسناک درست میکنیم. در 15 سال اخیر خود اسرائیل پول میدهد تا علیه مذهبیهای یهودی فیلم ساخته شود. مثلا فیلم «Cakemaker» داستان یک زوج همجنس را بیان میکند. یکی اسرائیلی مذهبی است و آن یکی آلمانی. وقتی خانواده مرد اسرائیلی متوجه این عشق مرد آلمانی به مرد یهودی که از دنیا هم رفته میشوند، مرد آلمانی را بشدت آزار میدهند و طرد میکنند. یا فیلم «Eyes Wide Open» هم داستان ۲ مرد یهودی است در همان محله مذهبی مئه شعریم که اهالی متوجه رابطه آنها میشوند و با طرد و شایعهسازی کاری میکنند که این دو خودکشی میکنند. در فیلمهایشان جرثومه فساد را یهودی مذهبی معرفی میکنند تا اسرائیل را تطهیر کنند. ما هم البته به دام این سیاست افتادهایم. هرجا میخواهیم یک اسرائیلی بد را معرفی کنیم، یک مرد کیپا به سر نشان میدهیم. در حالی که اسرائیلیهای خبیث بیشتر از همان سکولارها هستند. در یک کلام صهیونیسم در زمره یهودستیزترین پروژههای قرنهای ۱۹ و 20 است.
* قبل از عملیات توفان الاقصی ما شنبههای اعتراضی بسیار گستردهای در اسرائیل شاهد بودیم. چه مسائلی باعث شده تا انشقاق در جامعه رژیم صهیونیستی تا این حد عمیق شود؟
اصولا شکافهای جامعه زمانی فعال میشود که افراد احساس فشار کنند و این فشار اغلب وقتی حس میشود که توقعات اقتصادی برآورده نشود و قدرت خرید نسبت به توقعات پایین بیاید. یک نکتهای درباره اعتراضاتی که در داخل اسرائیل ایجاد میشود بگویم که بسیاری از معترضان با کشتن فلسطینیها مشکلی ندارند. بلکه مثلا میگویند ما خانه نداریم و نمیتوانیم اجاره خانه بدهیم.
انگیزه در اصل فشار اقتصادی و کاهش قدرت خرید است اما هر بار اعتراضها به بهانهای شکل میگیرد. یک روز اعتراض به اصلاحات قضایی است، یک روز به ناتوانی در بازپسگیری اسیران از حماس، یک روز به مسائل دیگر اما نخستین چیزی که ماشه را میچکاند پایین آمدن قدرت خرید است. این تشخیص درستی است که رهبر انقلاب خطاب به کشورهای مسلمان میگویند اگر در مواجهه با اسرائیل جدی هستید، تحریمشان کنید. این در واقع همان کاری است که آنها با ما کردند. آنها برای فعال کردن گسلهای جامعه ما، تحریممان کردند اما نه رضایت قبل از این تنشهای داخل جامعه ایران جدی و عمیق بود، نه نارضایتی کنونی جدی و عمیق است. جامعه اسرائیل فرق میکند، چنانکه عرض کردم این گسلها عمیق است.
* اکنون و در شرایط پیش آمده، همچنان قدرت فائق در جامعه اسرائیل سکولارها هستند؟
در اسرائیل نسبتهای جمعیتی در حال تغییر است. چون نسبتهای جمعیتی دارد عوض میشود، به همین نسبت تاثیرگذاری هم عوض میشود. یک زمانی تنها حزب معنیدار مذهبی (صاحب تاثیر) در اسرائیل حزب «شاس» بود. حزب شاس کمترین تعداد کرسی را در کنست داشت اما در تقسیم قدرت بین ۲ حزب دیگر یعنی حزب لیکود و حزب کارگر نقش لنگر توازن را بازی میکرد. یعنی در کنست به سمت هر کدام از این احزاب که میرفت، کفه ترازو به سمت او سنگین میشد اما الان و در شرایط پیش آمده، نسبتهای جمعیتی و نهادی در اسرائیل به هم خورده است. یعنی نهادهای مذهبی طرفدار حاکمیت یک مقدار تاثیرگذارتر و فعالتر شدهاند. برای همین نتانیاهو میآید با افرادی مثل بن گویر ائتلاف تشکیل میدهد. به لحاظ ذهنی نتانیاهو با آنها نیست، بلکه از سر ناچاری با آنها ائتلاف میکند. در شرایط کنونی اولترا ارتدکسها قدرت گرفتهاند. دیگر شاس تنها حزب تاثیرگذار مذهبی نیست، چرا؟ دلیلش تا حدی ما هستیم. ایران و محور مقاومت توازن قوای خاورمیانه و جهان را تغییر دادهاند. چه قبل از عملیات «وعده صادق» و چه بعد از آن، وقتی توازن تغییر کرد، در نهایت شرایط به گونهای رقم خورد که این اولترا ارتدکسها آمدند و در عرصه سیاسی اسرائیل تا حدی عرض اندام کردند. تکثر در جامعه اسرائیل بیشتر شد اما به تنوع آن کمک نکرد، بلکه برعکس به شکنندگی آن کمک کرده است، چون این تکثر تحت فشار شکل گرفته است.
* مذهبیهای افراطی چطور میتوانند از خطر محور مقاومت برای موجودیت اسرائیل به نفع خودشان استفاده کنند؟
صحبت بر سر استفاده یا سوءاستفاده نیست. اسرائیلی فکر میکند که من 30 سال به حزب لیکود یا حزب کارگر رای دادم و وضعم این شد، الان بیایم به کسی رای بدهم که حرفهای عجیب و غریبی میزند. به او فرصت بدهم شاید اوضاع را تغییر داد؛ زمانی که آدم احساس خطر و فشار میکند، دنبال جریان سومی میگردد.
* در پروژه اسرائیل، سکولارهای صهیونیست چه جایگاهی داشتند که روی آنها بیشتر سرمایهگذاری کردند؟
سکولارها عملگراتر بودند، محدودیتهای اخلاقی نداشتند و تواناییهایشان بیشتر بود. لذا خیلی سریع مورد توجه سرمایهگذاران پروژه استعماری اسرائیل قرار گرفتند و به نفع آنها، مذهبیها حذف شدند. کسانی که گرایشهای مذهبی یا چپ یا آنارشیستی قویتری داشتند، نسبت به آن بدنه سکولار- لیبرال از پروژه حذف شدند. من در کتابم یک قسمت 3 صفحهای را به گروه تروریستی «هکیبوص» اختصاص دادهام. این گروه کوچک اما با تاثیرگذاری عمیقی بود. آنها آنارشیست و در عین حال چپ بودند. لذا صاحبان پروژه استعماری اسرائیل، این گروه را حذف کردند، چون میگفتند «نمیتوانیم روی اینها ریسک کنیم. ما روی بگین، موشه دایان و اینها سرمایهگذاری میکنیم. اینها هستند که برای اهداف ما خوب هستند. چپها یا مذهبیها یا آنارشیستها محدودیتهای اخلاقی و آرمانی دارند و دنبال مسائلی مثل عدالت یا تمرکززدایی از حاکمیت یا رفتار اخلاقی هستند اما ما کسی را میخواهیم که برود بدرد و بکشد و کار پروژه را پیش ببرد». این شد که از زمان تشکیل اسرائیل دولتهای سکولار روی کار بودهاند. صرفا همان حزب مذهبی شاس حرفهایی برای گفتن داشت که آن هم برای سنگین کردن کفه ترازو به نفع هر کدام از احزاب لیکود یا کارگر، از آنها امتیازهایی طلب میکرد. از جمله اینکه وزیر آموزش از آنها باشد. از جمله به مدارس غیرانتفاعیشان سوبسید تعلق بگیرد. بر اثر اقدامات آنها هم ترکیب جمعیتی اسرائیل اکنون تا حدی تغییر یافته است. در کنار اینها تحولاتی که محور مقاومت برای اسرائیل رقم زده و اقدامات پیشین شاس، باعث شده تا جمعیت و اثرگذاری مذهبیها در نسل جدید اسرائیل بیشتر شود.
* طبق آنچه گفته شد، در شرایط بحرانی یهودیهای افراطی در اسرائیل اندکی قدرت گرفتهاند اما اگر اوضاع در سرزمینهای اشغالی آرام شود، آنها همچنان میتوانند قدرت را در دست بگیرند؟
دستکم تا الان رشد کردهاند اما ماجرا این است که وزن و عیار این جریان هنوز این اجازه را نمیدهد که در رأس امور باشند، لذا به همین خاطر بود که قبل از عملیات توفان الاقصی آنها به دنبال کودتای قضایی بودند. اگر یادتان باشد همین موضوع اصلاحات قضایی قبل از جنگ در غزه، هفتهها اسرائیل را درگیر تظاهرات گسترده و ادامهدار کرده بود. آنها در اصلاحات قضایی در پی آن بودند تا یکسری اختیارات را جابهجا کنند که اگر میشد، عملا اصل تفکیک قوا از بین میرفت؛ یک چیز خیلی ضد مدرنی بود (برای اسرائیل). حتی ضدسکولار بود. اما چرا آنها دنبال اصلاحات یا به نوعی کودتای قضایی بودند؟ چون وزانتی در خود نمیدیدند، جایگاه اجتماعیای در خود نمیدیدند، بنابراین دنبال کودتا بودند تا به زور قدرت را به دست بگیرند. لذا در شرایط کنونی صرفا مثل یک زائده به نتانیاهو چسبیدهاند و با او ائتلافی تشکیل دادهاند که ائتلافشان هم پایدار نیست.
* اجازه بدهید نگاهی هم به گذشته بیندازیم و ابهاماتی را رفع کنیم. در دهه 60 یا 70 میلادی چه انگیزههایی باعث پیروزی اسرائیل بر اعراب میشد؟ مگر انگیزههای مذهبی نبود؟
مذهبی نبود، زیستی بود. من در این بخش از صحبت نمیخواهم آن نسل از صهیونیستها را قضاوت کنم ولی در باورشان این بود که اگر نکشی، کشته میشوی. خیلی از سربازان آن روزگار اسرائیل، کمی قبل از آنکه در ارتش اسرائیل خدمت کنند، در ارتش بریتانیا میجنگیدند و نهایتا آمدند یونیفرمشان را تغییر دادند. آن نسل جنگ دیده بود و برای بقای خود میجنگید. خانم «سوزان سانتاگ» کتابی دارد به نام رفیوزنیک. آنها که در اسرائیل از خدمت سربازی سر باز میزنند، در هر دورهای با آنها به شکلی رفتار کردهاند؛ محکومشان کردهاند به کار در مزرعه یا خدمات اجتماعی یا حتی زندان. سال ۲۰۰۴ که خانم سانتاگ این کتاب را مینوشت، رفیوزنیک یک نهضت بسیار باریک و لاغر و ترسو بود ولی الان یک بحث جدی است. میگوید چرا بروم بجنگنم و کشته شوم؟ چرا چنین حرفی میزند؟ چون احساس خطری که موشه دایان میکند او نمیکند. دایان میگوید اگر یک لحظه سر اسلحهام را پایین بیاورم، کشته میشوم. شاید نظرش درست نباشد ولی به هرحال آنها چنین تصوراتی داشتند که پشت سرشان استالین، هیتلر و موسولینی اسلحه به دست ایستادهاند ولی نسلهای جدید این احساس را ندارند.
* آنچه جرقه این گفتوگو را زد، موضوع ترس جامعه اسرائیل از تهدید انتقام ایران بود. آنها که در هر دهه حداقل یک جنگ را پشت سر گذاشتهاند، حالا چرا باید تا این اندازه از دشمنی چون ایران بترسند؟
ایران با بقیه فرق دارد. به این دلیل که ما فهممان از نظامیگری استراتژیک است، فهم تهاجمی نیست. مثلا فهم صدام، ناصر (جمال عبدالناصر)، حافظ اسد یا انور سادات از نظامیگری یک فهم تهاجمی بود. در این فهم میگوید یا میزنیم یا میزنند. جلو میرود و بعد از یک جایی هم کنار میکشد؛ یک فهم لاتی و دعوایی است ولی فهم ایران استراتژیک است. میگوید خب! ما این تعداد موشک از اسرائیل کمتر داریم؟ بسیار خب! ولی زمان داریم یا نه؟ روی همان زمان برنامهریزی میکنیم. وقتی میگوییم «صبر استراتژیک» آنها که مسخره میکنند متوجه نیستند که ما با زمان مثل طول اهرم بازی میکنیم.
به هر حال در اسرائیل جابهجایی نسلی رخ داده است. قبلا یک نسلی از صهیونیستها در سختی بزرگ شده و ورزیده شده بودند ولی نسلی که در رفاه بزرگ شده، کاملا ناتوان و ناورزیده است. شاید این هم از شانس خوب ما باشد. در جنگهای اعراب و اسرائیل، لئونارد کوهن از کانادا میرود برای اسرائیل میجنگد. شاید بعدها نظرش عوض شد اما به هر حال وقتی بحرانی در اسرائیل رخ داد، جهت فلش از بیرون به داخل بود ولی الان وقتی ایران عملیات «وعده صادق» را انجام میدهد، فردایش اسرائیلیها در فرودگاه برای خروج از اسرائیل صف میکشند. جهت فلش از داخل به بیرون است، این قدر شکننده و همینقدر آسیبپذیر هستند.
* این انشقاق جامعه استعماری و شکنندگیاش، نماد بارز اسرائیل است؟
یکی ساختار شکننده جامعه استعماری کاملا مستقر در مستعمره است و دوم اینکه اسرائیل تنها عضو سازمان ملل متحد است که هر چیزی را دوست ندارد نادیده میگیرد. چرا آمریکا برای خودش در شورای امنیت حق وتو قائل شده است، چون اگر میخواهد حرفی را برخلاف جامعه بینالمللی بزند، حداقل آن را با حق وتو قانونی جلوه میدهد و در ظاهر از مصوبات بینالمللی سرپیچی نمیکند. وقتی ما به یک مجموعهای، «کشور» میگوییم، توقع رعایت موازین روابط بینالملل را از آن داریم اما اسرائیل به قوانین بینالمللی پایبند نیست و هر مصوبه، قانون یا نهادی را که نمیخواهد و دوست ندارد، نادیده میگیرد. به این 2 دلیل اسرائیل شکننده است و به همین 2 دلیل، معقول است که ما اسرائیل را کشور نبینیم.
* میتوانیم در درون جامعه اسرائیل به یک گروه یا قشری نسبت به باقی آنها امیدوارتر باشیم؟ یعنی این گروه بتواند از داخل این جامعه، علیه صهیونیسم کاری انجام دهد؟
این یک بحث دشوار و در عین حال جالب است. پیرامونش چند سوال شکل میگیرد: 1- گروههای منتقد اسرائیل و صهیونیسم نسخه نتانیاهو در این جامعه وجود دارند؟ بله! 2- گروههای ضدصهیونیستی در جامعه اسرائیل وجود دارند؟ بله! نهتنها دگرصهیونیستی، بلکه ضدصهیونیست هم هستند. چه از طیف مذهبی، چه آن طیف آنارشیست و چپ. منتها اینجا سوال سوم مطرح میشود: اینها قابل اعتنا هستند؟ به 2 دلیل زیاد قابل اعتنا نیستند؛ اول، سقف مطالبات آنها بسیار پایین و شخصی است. میگویند ما را سربازی نبرید. عربها را بکشید یا هر بلایی خواستید سرشان بیاورید ولی من دوست ندارم بکشم یا کشته شوم. دوم، اینها الان جمعیت زیادی ندارند اما اینکه آیا اتکاپذیری آنها مثل قبل است در پاسخ باید گفت نه! در طول زمان قابلیت بهتری نشان دادهاند. تعدادشان بیشتر شده و آگاهتر هم شدهاند؛ حرفهای مترقیتری هم میزنند. در نهایت باز هم از نظر من اینها ارزش سرمایهگذاری ندارند. اگر کاری کردند برایشان دست میزنیم. در آن طرف اما یک عده مهیا و آماده در خدمت آرمان عدالت و تشنه عدالت ایستادهاند؛ از حماس بگیر تا انصارالله تا فلان آدمها در قلب آفریقا، درد کشیده و مهیای برقراری عدالت هستند.
* با تمام مشکلاتی که اسرائیل از درون و بیرون با آنها دست به گریبان است، چه چیزی آنها را حفظ کرده است؟
همچنان این پروژه استعماری برای صاحبان پروژه فوایدی دارد و باعث شده آن را حفظ کنند. من در کتابم نوشتم شما با یک سرمایهداری جهانی مواجه هستید که یک فضای آزمایشگاهی برای پروژههای کثیفش نیاز دارد. میخواهد پروژههایش را آزمایش کند ببیند آیا پولساز است؟ اگر جواب داد برود موانع قانونیاش را برطرف کند. بهترین جا برای مجموعه آزمایشگاههای کثیف سرمایهداری و استعماری «اسرائیل» است، چون به هیچ قانونی پایبند نیست. میخواهی سلاح غیرقانونی آزمایش کنی؟ اسرائیل. میخواهی جاسوسافزارهای مزدور را آزمایش کنی؟ اسرائیل. جاسوسافزارهایی مثل پگاسوس که الان نسل جدیدش هم آمده است را به کسی نمیفروشند. فقط خدماتش را میفروشند. مثلا حاکم دوبی میخواهد بچهاش را پیدا کند، اینها ردش را روی فلان کشتی روی آب میزنند. یا خاشقچی را از روی هک گوشی خود و دوستانش پیدا میکنند و اطلاعاتش را به عربستان میدهند. خلاصه هر چیز کثیفی را میخواهند آزمایش کنند بهترین جا، بدون مشکلات قانونی، اسرائیل است. این خاصیت، اسرائیل را برای سرمایهگذاران مطلوب میکند. بنابراین راه مقابله این است که هزینهها را بالا ببریم. یعنی آنقدر هزینههای حفظ اسرائیل برای اربابهایش بالا برود که بفهمند آنقدرها هم که فکرش را میکردند استمرار این پروژه استعماری به صرفه نیست.
ارسال به دوستان
نگاه
افشاگری دوباره بنگویر
مهدی گرگانی: با گذشت 3 روز از حمله ادعایی رژیم صهیونیستی در اصفهان، محافل رسمی این رژیم همچنان سکوت کردهاند و از بیان موضع رسمی ابا دارند اما در آن سو فعالان رسانهای و مجازی صهیونیست میگویند باور چنین واکنش ضعیفی برایشان دشوار است و از این رو زبان به انتقاد شدید باز کردهاند. از سوی دیگر برخی فعالان صهیونیست (عمدتا فارسیزبان) نیز به ناچار به داستانسرایی پناه بردهاند تا بلکه حداقل سخنی برای مخاطبان خود داشته باشند و چنین جلوه کنند که حمله روز جمعه کارگر و شدید بوده است و بتوانند از آن دفاع کنند. اما در این میان مواضع «ایتمار بنگویر» وزیر امنیت قومی رژیم صهیونیستی به عنوان یک مقام رسمی، مانع جدی در برابر دستاوردسازیهای دروغین صهیونیستها شده است. بنگویر همان روز جمعه در واکنش به آن حمله کذایی در توئیت کوتاهی نوشت: «مسخره [است]» و از اختلافات شدید داخلی در میان سطوح رسمی رژیم صهیونیستی پرده برداشت. این موضع با انتقاد شدید «یائیر لاپید» نخستوزیر سابق و رهبر مخالفان نتانیاهو مواجه شد. او نوشت: «بنگویر با یک توئیت یک کلمهای اسرائیل را در انظار جهانی به تمسخر گرفت». پس از آن، بسیاری از روزنامهها و شبکههای صهیونیست نیز زبان به انتقاد از بنگویر باز کرده و نشان دادند از اینکه او ماهیت ضعیف و کودکانه حمله روز جمعه را فاش کرده، عصبانی هستند. با این حال ایتمار بنگویر روز یکشنبه در پاسخ به منتقدانش نوشت: از مواضعم درباره مسخره بودن پاسخ نظامی به ایران پشیمان نیستم و همچنان معتقدم حمله روز جمعه ضعیف و مضحک بود. او تاکید کرد که نمیتواند برای صهیونیستها درباره حمله روز جمعه «داستانسرایی» کند و به دروغ درباره دستاوردها و اثرات آن سخن بگوید. وزیر امنیت قومی رژیم صهیونیستی افزود: «شاید خوشایند برخی نباشد اما من به گفتن این حقیقت ادامه میدهم، ممکن است حقایق با پیامهای جو بایدن و مهندسان افکار عمومی همخوانی نداشته باشد». اصرار بنگویر بر موضع خود و تاکید بر ناچیز بودن حمله اخیر رژیم صهیونیستی، واکنش «بنی گانتس» عضو کابینه جنگ رژیم صهیونیستی را در پی داشته است. گانتس روز گذشته در صحن پارلمان این رژیم گفت: «وزرایی که به امنیت اسرائیل ضربه میزنند نباید در کابینه حضور داشته باشند». حمله تلافیجویانه پهپادی و موشکی بیسابقه سپاه پاسداران در بامداد ۲۶ فروردین به مواضع ارتش صهیونیستی، به حدی گسترده و کوبنده بود که بسیاری از محافل این رژیم انتظار پاسخی همتراز و بلکه شدیدتر به ایران را داشتند؛ تا جایی که برخی اعضای کابینه جنگ تلآویو پس از این حمله تاکید کردند اسرائیل نمیتواند تغییر معادله را تحمل کند و منتظر باشد پس از هر حمله به مواضع ایران پاسخ نظامی دریافت کند.
ارسال به دوستان
رقیب اصلی حسن یزدانی جواز حضور در المپیک 2024 را به دست نیاورد
پایان افسانه تیلور
مهدی تقوی: در کمال ناباوری دیوید تیلور با 2 شکست متوالی برابر آرون بروکس از رسیدن به المپیک پاریس بازماند. قهرمان 3 دوره مسابقات جهانی کشتی آزاد و همچنین قهرمان وزن 86 کیلوگرم المپیک توکیو که گربه سیاه حسن یزدانی، قهرمان بزرگ کشتی ایران محسوب میشود، با قوانینی که فدراسیون کشتی آمریکا وضع کرده بود، در فینال ایکس یا همان فینال انتخابی تیم ملی کشتی آزاد آمریکا برای حضور در المپیک برابر آرون بروکس ایستاد؛ کشتیگیری که در نیمهنهایی به سختی و با اختلاف یک امتیاز از سد زاهید والنسیا گذشت. دیوید تیلور که مستقیما در فینال حاضر شده بود، عصر شنبه برابر این رقیب نهچندان شناخته شده و تقریبا بدون عنوان قرار گرفت و در حالى که به نظر میرسید تیلور کار راحتی برای به دست آوردن دوبنده تیم ملی آمریکا در المپیک 2024 پاریس داشته باشد، در مبارزه اول اتفاق عجیب و دور از انتظارى رخ داد. در این مبارزه تیلور ۴ بر یک شکست خورد و شوک بزرگی را متحمل شد. تیلور که میدانست باید 2 بار حریف خود را در فینال شکست دهد تا حضور خود در پاریس را نهایی کند، بعد از چند ساعت (بامداد یکشنبه به وقت تهران) برای بار دوم مقابل بروکس مبارزه کرد. به نظر میرسید جادوگر آمریکایی اینبار با شیوه متفاوتی وارد تشک شود و بتواند حریفش را شکست دهد اما باز هم بروکس که گویا بخوبی تیلور را آنالیز کرده بود، توانست برنده کشتی لقب بگیرد و بدون اینکه فنی از قهرمان بلامنازع ۸۶ کیلوگرم جهان در سالهای اخیر بخورد، با نتیجه ۳ بر یک دستش به عنوان برنده بالا برود. بدین ترتیب یکی از اتفاقات عجیب و باورنکردنی و مهم، نهتنها برای کشتی آمریکا، بلکه برای کشتی ایران رخ داد و دیوید تیلور در المپیک پاریس جای خود را به آرون بروکس داد. حالا شاید حسن یزدانی با خیالی آسودهتر بتواند برای دومین طلای المپیک خود گام بردارد، چون گویا دوران امپراتوری تیلور در این وزن به پایان رسیده است. بدین ترتیب آرون بروکس با برهم زدن تمام معادلات وزن ۸۶ کیلوگرم، ملیپوش کشتی آزاد آمریکا در این وزن در المپیک ۲۰۲۴ پاریس شد. به نظر مىرسد انتخابى وزن ٨٦ کیلوگرم کشتى آمریکا به اندازه انتخابى این وزن در ایران اهمیت یافته، چون در صورت غیبت تیلور در المپیک، خیلی از کارشناسان شانس حسن یزدانی را برای کسب طلا بیش از پیش میدانند. حسن یزدانی تا چند روز دیگر پس از پایان دوره نقاهت خود به تمرینات باز میگردد اما قاسمپور که پس از ناکامی در وزن ۹۷ کیلوگرم، سودای بازگشت به وزن ۸۶ کیلوگرم را دارد، حالا برای رسیدن به میدان المپیک جدال سختی با حسن یزدانی خواهد داشت. ارسال به دوستان
یادداشت روز
اراده ایران در کنشگری فرامنطقهای
حنیف غفاری: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای دیروز در دیدار جمعی از فرماندهان عالی نیروهای مسلح ضمن قدردانی صمیمانه از تلاشها و موفقیتها در قضایای اخیر تاکید کردند: «به لطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از تواناییها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند. موضوع تعداد موشکهای شلیک شده یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی و اثبات آن است، که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است».
مهمترین نکته در فرمایشات رهبر حکیم انقلاب، تمرکز بر ابعاد فرامتنی عملیات مقتدرانه اخیر موشکی جمهوری اسلامی ایران در عمق استراژیک اراضی اشغالی است. متعاقب حمله رژیم اشغالگر قدس به کنسولگری کشورمان در دمشق که منجر به شهادت ۷ تن از فرزندان پاک و غیور مرز و بوممان از جمله سرداران شهید سرلشکر زاهدی و سرلشکر حاجیرحیمی شد، مقامات سیاسی غرب در برابر نقض صریح کنوانسیون وین صراحتا سکوت کرده و رسانههای ضد انقلاب نیز سرمست از تجاوز رژیم منحوس و نامشروع صهیونیست به مقر دیپلماتیک کشورمان در سوریه، آن را نمادی از قدرت شیاطین زمان در برابر ایران اسلامی پنداشتند. زنجیرههای جبهه باطل دست در دست یکدیگر دادند تا تلآویو را در مقام یک کنشگر شکستناپذیر و کشورمان را در کسوت یک بازیگر منفعل و ضربهپذیر نشان دهند. با این حال زمانی که عزم راسخ جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به دشمن صهیونیست در خطبههای نماز عید فطر رهبر انقلاب عیان شد، بازیگران غربی ارسال پیامهای مستقیم و غیرمستقیم خود را از مجاری گوناگون منطقهای و حتی فرامنطقهای آغاز کردند. بازیگرانی که حتی حاضر به صدور یک بیانیه ساده در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم سفارت ایران در دمشق نشدند، این بار ملتمسانه از ایران خواستند از هرگونه واکنشی نسبت به این تجاوز اجتناب کند!
اما دلیل اصلی ترس دشمنان از واکنش ایران چه بود؟ پاسخ این سوال مهم را رهبر بزرگوار انقلاب در دیدار فرماندهان نیروهای مسلح غیور کشورمان فرمودند. واقعیت امر این است که ابعاد فرامتنی عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مستقیما پیشفرضها و مبانی راهبردی کلان سیاست منطقهای غرب و رژیم اشغالگر قدس را هدف قرار داده و آنها را ابطال کرده است. بر مبنای این پیشفرضها، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران نامحدود بوده و متقابلا، قدرت برهم زدن فوری موازنه قدرت از سوی ایران نیز ناممکن به نظر میرسید! با این حال عملیات اخیر نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند! آنها بسیار دیر متوجه شدند جمهوری اسلامی ایران بازیگر تابع محیط نیست، بلکه هر لحظه اراده کند محیط را به تسخیر خود در میآورد. این همان قدرت جابهجایی ثوابت و تغییر زمین بازی است که تهران توانایی خود در هدایت آن را به رخ دشمنانش کشید. رسانههای غرب پس از خروج حداقلی و ابتدایی از شوک سختی که به آنها وارد شد ـ که هنوز آثار و تبعات آن ادامه دارد ـ دستورالعمل کاری مشخصی از سوی نهادهای امنیتی و دولتی خود دریافت کردهاند. آنها موظف شدهاند از تمرکز افکار عمومی دنیا بر ابعاد فرامتنی و تاثیر کلان راهبردی عملیات موشکی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کنند. رسانههای دشمن از یک سو تلاش میکنند ماهیت واکنش ایران را زیر سوال برده و آن را در قالب یک کنش (تجاوز اولیه) تفسیر کنند! و در گامی دیگر، آنها سعی دارند اطلاعات کذبی را درباره میزان خسارات مادی، نظامی، امنیتی و جانی وارده بر صهیونیستها در عملیات «وعده صادق» به افکار عمومی دنیا مخابره کنند اما اعتراف اخیر بن گویر، وزیر امنیت قومی رژیم اشغالگر قدس و برخی دیگر از مقامات این رژیم مبنی بر موفقیت این عملیات، جایی برای ادامه این مانور دروغین باقی نگذاشته است. صهیونیستها و رسانههای غرب باید نسبت به این حقیقت خدشهناپذیر آگاه شوند که تغییر موازنه قدرت در منطقه از طریق روایتگری مجعول از واقعیات به دست نخواهد آمد! پرواز صدها موشک و پهپاد ایرانی بر فراز اراضی اشغالی، آن هم در برابر چشمان بهتزده دشمنانی که تصور این عملیات قاطع را نمیکردند، جهان را به تعظیم در برابر قدرت بازدارندگی ایران واداشته است.
ارسال به دوستان
ایران قدرت جهانی
رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان عالی نیروهای مسلح با قدردانی از تلاشها و موفقیتها در قضایای اخیر: نیروهای مسلح چهره خوبی از تواناییها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند
گروه سیاسی: فرمانده کل قوا در دیدار جمعی از فرماندهان عالی نیروهای مسلح از عملکرد همراه با تدبیر نیروهای مسلح در حوادث اخیر قدردانی و بر در دستور کار بودن نوآوری در تسلیحات، شیوهها و شناخت روشهای دشمن تاکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی ظهر دیروز در دیدار جمعی از فرماندهان عالی نیروهای مسلح ضمن قدردانی صمیمانه از تلاشها و موفقیتها در قضایای اخیر تاکید کردند: به لطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از تواناییها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند.
فرمانده کل قوا ضمن تبریک روز ارتش و همچنین سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تاکید بر اینکه دستاوردهای اخیر نیروهای مسلح موجب ایجاد احساس شکوه و عظمت درباره ایران اسلامی در چشم جهانیان و ناظران جهانی شده است، افزودند: موضوع تعداد موشکهای شلیک شده یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی و اثبات آن است که ناراحتی طرف مقابل نیز از همین موضوع است.
رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از لحاظ شدن تدبیر در اقدامات نیروهای مسلح گفتند: حوادث گوناگون با هزینه و دستاورد همراه هستند و مهم آن است که با تدبیر، از هزینهها کاسته و بر دستاوردها افزوده شود و این کاری است که نیروهای مسلح در حوادث اخیر بهخوبی انجام داد.
حضرت آیتالله خامنهای با قدردانی از تلاشها و فعالیتهای سپاه، ارتش و نیروی انتظامی، نیروهای مسلح را به استمرار تلاش و حرکت برای مواجهه با دشمنیها و دشمنها با تکیه بر نوآوری و ابتکار توصیه و خاطرنشان کردند: یک لحظه هم نباید متوقف شد، زیرا توقف به معنای عقبگرد است، بنابراین باید نوآوری در تسلیحات و شیوهها و همچنین شناخت روشهای دشمن همواره در دستور کار باشد. ایشان با تاکید بر اینکه حیثیت ملت ایران باید در چشم دنیا برجسته باشد، افزودند: ضمن شناسایی استعدادها و نیروهای توانمند و خلاق، به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به او توکل کنید و بدانید وعده خداوند در دفاع از مومنان حتمی و تخلفناپذیر است.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار همچنین تشکر ویژهای از خانوادههای فرماندهان و ردههای مختلف ارتش، سپاه و فراجا داشتند و خاطرنشان کردند: بار اصلی زحمات بر دوش همسران و فرزندان نیروهای مسلح است که سختیها را تحمل میکنند.
در این دیدار سردار سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به تحولات بزرگ سال ۱۴۰۲ و همچنین هفتههای آغازین سال ۱۴۰۳ از جمله عملیات «توفان الاقصی» و عملیات «وعده صادق» در تنبیه رژیم صهیونیستی، گزارش کوتاهی از آخرین آمادگیها و تواناییهای نیروهای مسلح ارائه کرد.
ارسال به دوستان
درباره خیانت خاندان پادشاهی اردن به آرمان فلسطین و سرسپردگی به صهیونیستها
دیوار شرم فرو میریزد؟
اگر بخواهیم روسیاهترین رژیم خاورمیانه در جریان تحولات هفتههای اخیر را برگزینیم، به مورد عجیبی برمیخوریم که حتی از رژیم صهیونیستی نیز مغبونتر است؛ یک پادشاه کوتوله که حتی پدر تاجدارش او را یادگار همسر جاسوسه انگلیسیاش میخواند، در رأس یک حکومت عرب دستنشانده غرب که کارکرد اصلیاش خیانت به اعراب بویژه در رابطه با آرمان فلسطین است.
اگر اسرائیلیها از سر بغض صهیونیستیشان به قتل و آزار فلسطینیان میپردازند، ریشه عداوت خاندان هاشمی با فلسطینیهایی که دستکم 30 درصد جمعیت 10 میلیون نفری اردن را تشکیل میدهند، مبهم است.
عبدالله دوم و پدرش شاهحسین، در حالی تولیت قدس شریف را به حکم استعمار غصب کردهاند که بزرگترین دستگاه سرکوب فلسطینیان را خارج از سرزمینهای اشغالی به نام خود ثبت کردهاند. خودفروختگی نوه سرهنگ والتر گاردنیر انگلیسی به اربابان آنگلوصهیونیست خود تا حدی آشکار است که امروز مردم در خیابانهای امان، به کنایه پادشاه کشور را با حفظ سمت، سفیر اسرائیل در اردن میخوانند؛ کنایهای از فعالتر شدن روابط امان و تلآویو در دوران پس از تخلیه سفارت رژیم صهیونیستی در پایتخت اردن؛ لانه عنکبوتی که به خاطر اعتراضات مردمی ۲ سال پیش تعطیل شد.
عبدالله دوم نه تنها در ۶ ماه و نیمی که از جنگ غزه میگذرد، با ایجاد خفقانی عجیب بزرگترین جامعه فلسطینی خارج از فلسطین را به یکی از ساکتترین جوامع عربی در قبال جنایتها و نسلکشی صهیونیستها در غزه تبدیل ساخته، بلکه کشورش را تبدیل به فدایی خط مقدم مواجهه اسرائیل با حامیان میدانی فلسطین از جمله ایران، حماس و محور مقاومت کرده است.
خاندان هاشمی طی ۶ دهه گذشته از خادمان قدس شریف رسما به خادمان معبد سلیمان تغییر ماهیت دادهاند و با محدودسازی ادبیات دفاع از آرمان فلسطین از ادبیات رسمی، به نوعی عربیسم سخیف و مصنوعی دامن میزنند. سیر قهقرایی همان عربیت مصنوعی رژیم امان از نبرد کرامت در کرانه باختری علیه اسرائیلیها در سال 1968 تا حمله به اردوگاههای آوارگان فلسطینی و قتلعام حامیان جنبش آزادیبخش فتح تا روزگار معاصر که فتح توسط سلطنت اردن آلوده به سازشکاری شد و در نهایت حرکت مذبوحانه پاییز پارسال عبدالله دوم در ارسال کمکهای پزشکی به بیمارستان صحرایی اردن در نوار غزه به عنوان یک دستاورد مهم، تداوم داشته است. با آغاز سال 2024 اما خاندان هاشمی، ماهیت ضدعربی و ضداسلامی خود را با شراکت عملی در عمیات نظامی رژیم صهیونیستی علیه حماس، حزبالله لبنان، جمهوری عربی سوریه، حشد الشعبی عراق و جمهوری اسلامی ایران رو کرده است.
تبدیل اردن به شریک نظامی اسرائیل صرفا یک اقدام ارتجاعی نیست، بلکه به منزله سقوط رژیمی منافق است که در پس سالها هماهنگی گسترده امنیتی و نظامی با اشغالگران قدس، سرانجام خود واقعیاش را نشان میدهد.
حضور فعال ارتش هاشمی در عملیات پدافند ضدموشکی و ضدپهپادی هفته گذشته رژیم صهیونیستی که در مقابل عملیات تاریخی «وعده صادق» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد، دیگر نمیتوان یک انتخاب امنیتی و واکنشی خودبهخودی از سوی امان دانست، بلکه این رفتار پادشاه نیمهانگلیسی و دولت دستنشاندهاش، منعکسکننده یک تحول راهبردی در منطقه است.
رانیا جباری، روزنامهنگار اردنی با اشاره به وضعیت بغرنج اردنیها پس از حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولی ایران در دمشق نوشت: «شهروندان اردن حدود ۲ هفته است احساس میکنند در جیپیاس گیر کردهاند». شاهدان اردنی نقل میکنند که آسمان پایتخت این کشور بر فراز حومه مرج الحمام شاهد داغترین جنگ هوایی بود و بیشترین رهگیریها علیه پهپادها و موشکهای ایرانی در سرتاسر منطقه در این نقطه گزارش شده است.
تصمیم دربار هاشمی برای سپر کردن کشور در مقابل حملات ضداسرائیلی، نه تنها باعث برخورداری از چتر امنیتی ناتو و اسرائیل نشد، بلکه حالا اردن به شکلی غیرقابل انکار خود را به عنوان زمین جنگهای نیابتی آینده منطقه معرفی کرده است، حتی اگر رژیم امان در بیانیه رسمی خود هیچ اشارهای به اینکه ارتشهای خارجی آسمانش را به گروگان گرفته بودند، نکرده باشد.
در عوض رسانههای غربی و عبری صریحا به مانور پروازی یا موشکی انبوه هواپیماهای رهگیر بیگانه بر فراز اردن در آن شب جهنمی صهیونیستها اشاره کردهاند که تعداد آنها توسط طرف ایرانی بیش از 100 فروند برآورد میشود.
اردنیها بویژه ۳ میلیون فلسطینی حامی انتقام غزه از اسرائیل، نام این پدیده را «دیوار شرم» گذاشتهاند.
به گفته خانم جباری، وقتی سران اردن به رژیم صهیونیستی و متحدانش اجازه میدهند آسمان این کشور را با عملیات پارازیت جیپیاس قفل سازند، تداخل الکترونیکی ناشی از آن ممکن است نیروی هوایی اردن را برای انجام وظایف دفاع ملیشان فلج کند. این یعنی اردن اختیاری از خود ندارد. علاوه بر این 10 میلیون اردنی با نگرانی آمیخته با شعف شاهد بودند موشکها و پهپادهای ایرانی از این سد هوایی سنگین گذشتند و به اهداف خود در فلسطین اشغالی برخورد کردند. حال آنها با نگرانی از خود میپرسند اگر ایران بخواهد طبق هشداری که داده بود، اردن را به خاطر همدستی با اسرائیلیها جریمه کند، آیا آن «دیوار شرم» کذایی به دادشان خواهد رسید و حتی در این صورت میتواند جلوی موشکهای نقطهزن ایرانی را بگیرد؟
ایمن صفدی، وزیر خارجه اردن بعد از آن غائله تلاش کرد در بیانیهای دوپهلو، از قبح همدستی دولتش با اسرائیلیها برای رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی بکاهد اما اتفاقا اپوزیسیون داخلی صریحترین واکنش را به سیاسیبازی صفدی نشان داد.
این در حالی است که خیانت خاندان هاشمی به آرمان فلسطین و سرسپردگیاش به آنگلوصهیونیستها، زمینههای اجتماعی را برای خیزشی به خونخواهی شهدا و مظلومان غزه در زمینهای شرق رود اردن فراهم آورده است.
دستگاه پلیسی سلطنت هاشمی در همکاری تنگاتنگ امنیتی با اسرائیلیها در این ماههای پرالتهاب حتی اقدام برای اجتماعات کوچک در حمایت از فلسطین در امان و دیگر شهرهای بزرگ مثل اربد، زرقا، السلط و جرش را ممنوع کرده است.
سرکوب حامیان پرشمار فلسطین در اردن که طبق برخی نظرسنجیها شامل 70 درصد جمعیت کشور میشود، روزبهروز شدیدتر شده است.
حتی در دست داشتن پرچم فلسطین و چفیه - ۲ نمادی که حتی در خارج از اردن نیز برای صدها میلیون عرب و مسلمان غیرعرب، مقدس پنداشته میشود - و البته هرگونه بنر و شعار در حمایت از غزه و فلسطین جرم تلقی میشود، طوری که معترضان مجبور میشوند پرچم فلسطین را روی صفحه تلفن همراه خود نشان دهند.
تعداد نوجوانان بازداشتشده به جرم پوشیدن چفیه که اساسا پوشش سنتی مردم فلسطین و کرانههای رود اردن بوده به قدری زیاد شده که خانوادهها را به خشم آورده است.
اولین نشانهها از شکلگیری یک جبهه مقاومت مدنی در حمایت از فلسطین، حتی قبل از نمایش شرمآور اخیر امان در دفاع از اشغالگران قدس رویت شده بود؛ اعلام حضور یک نیروی جهادی مسلح 12 هزار نفری تحت عنوان جبهه مقاومت اسلامی اردن که قطعا از ظرفیت بیپایان فلسطینیتبارها و دیگر اعراب به تنگ آمده از خفقان رژیم عبدالله دوم بهره میبرد.
تشکیل این جبهه را نباید نتیجه تقابل منطقهای اردن با محور مقاومت دانست، بلکه این ناشی از فوران خشم جامعه اردنی است؛ مردمی که فریادهایشان در حمایت از مظلومیت غزه در ماههای گذشته در گلو خفه شده است. جبههای که شباهتهای بسیاری به حماس و جهاد اسلامی دارد و علاوه بر ایجاد جبههای جدید در شرق کرانه باختری، با رژیم سرسپرده صهیونیستها در امان نیز به مقابله برخواهد خاست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|