|
نقش کمیتهها و معاونتها در بروز ناهنجاریهای اخیر فوتبال ایران چیست؟
تشییع اخلاق
ناهنجاریهایی که از سوی بازیکنان و مربیان در فوتبال کشور رخ میدهد نیازمند توجه ویژه از سوی معاونتهای فرهنگی بدنه باشگاهها و فدراسیونهاست. ناهنجاریهای فرهنگی و آسیبهای اجتماعی در فوتبال ایران همواره یکی از بزرگترین چالشهای کارشناسان و فعالان فرهنگی و اجتماعی بوده است که تلاش میشود به طرق گوناگون برای اصلاح این ناهنجاریها و کاهش آسیبها اقدام شود. در بدنه فدراسیون فوتبال به عنوان متولی فوتبال در کشور، کمیتههایی وجود دارد که مستقیما خود را به عنوان مسؤولان و دغدغهمندان امر فرهنگی معرفی کردهاند. یکی از این کمیتهها «کمیته اخلاق فدراسیون» است که رسالت خود را به این شکل تعریف کرده است: این کمیته یکی از ارکان قضایی فدراسیون محسوب میشود که مسؤولیت تعیین آییننامهها و دستورالعملهای مربوط به رعایت مسائل اخلاقی و فرهنگی و بازی جوانمردانه، همچنین نظارت بر نحوه اجرای این آییننامهها، دستورالعملهای مصوب و تصمیمگیری درباره موارد عدم رعایت اصول اخلاقی، فرهنگی و بازی جوانمردانه را بر عهده دارد.
علاوه بر این کمیتهای تحت عنوان «کمیته بازی جوانمردانه و مسؤولیت اجتماعی» در فدراسیون فوتبال وجود دارد که وظیفه آن به این صورت تعریف شده است: این کمیته مسؤولیت تهیه آییننامه و دستورالعملهای مربوط به رعایت مسائل و شعائر فرهنگی و بازی جوانمردانه، همچنین نظارت بر اجرای آن را بر عهده دارد. در درون باشگاهها هم که عنوان «باشگاه فرهنگی» را یدک میکشند، معاونتی با عنوان «معاونت فرهنگی» وجود دارد که وظیفه آن رسیدگی به امور فرهنگی و اجتماعی باشگاهها است. اما این سوال مطرح میشود: این کمیتهها و معاونتها در سالهای اخیر چه اقدامات بنیادینی در حوزههای فرهنگی - اجتماعی انجام دادهاند که هر هفته شاهد موارد متعدد ناهنجاریها هستیم؟
* چند اتفاق مهم ناهنجار
هفته گذشته باز هم شاهد یک ناهنجاری بودیم در اتفاقات تلخ بازی پرسپولیس و سپاهان؛ اهانت پیرمردی که هوادار سپاهان بود. شعارهای منشوری هواداران پرسپولیس علیه امید نورافکن و همچنین شعارهای غیرقابل باوری که از سوی جایگاه زنان طرفدار سرخها علیه هواداران سپاهان گفته میشد. در نخستین اقدام شاهد محرومیت 10 ساله هوادار منتسب به باشگاه سپاهان بودیم. البته عدهای اعتقاد دارند رفتار خارج از عرف بازیکنان فوتبال درون زمین ممکن است به سکوها هم سرایت کند.
بدون شک اگر رسیدگی به فرهنگ هواداری در فوتبال اهمیت دارد و مواردی چون دشنام و پرتاب اشیا از سوی هواداران را اقدامی ناپسند میدانیم، باید به این نکته توجه کنیم که رفتار تماشاگر چیزی جز انعکاس رفتار بازیکنان داخل زمین و انعکاس مسائل اجتماعی موجود در کشور نیست.
البته برخی معتقدند به واسطه هیجانات و استرسهایی که در ذات فوتبال وجود دارد، بروز برخی ناهنجاریها اجتنابناپذیر است اما نباید فراموش کرد در فوتبال روز دنیا تیمها با بهرهگیری از متخصصان، روانشناسان و جامعهشناسان، تلاش میکنند به بازیکنان و عوامل خود راههای کنترل هیجان را آموزش دهند و مانع آن شوند که این رفتارها آسیبی به باشگاه بزند. علاوه بر این شاهدیم باشگاهها پیش از آنکه فدراسیون فوتبال بخواهد جریمهای را در نظر بگیرد، خود اقدام و با عوامل خاطی برخورد میکنند.
این مساله در فوتبال ایران نهتنها دیده نمیشود، بلکه شاهدیم خود باشگاهها از طریق رسانههای رسمی که در اختیار دارند بر آتش این ناهنجاریها میدمند.
* ناهنجاریهای سکوها انعکاس پرخاشگریهای بازیکنان و مربیان است
در هفتههای گذشته شاهد بیانیهنویسیهایی بودیم که ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس علیه هم انجام دادند؛ واکنشهایی که گاه تند و تهاجمی بود و نمیتوان انتظار داشت تبعات آن در روزها و هفتههای بعد دامن تماشاگران را نگیرد و خود را به شدیدترین شکل بروز ندهد. وقتی باشگاهی که تمام امکانات را در اختیار دارد نمیتواند برای منافع، اعتبار و شخصیت خود اقدامی موثر انجام دهد، چگونه باید از تماشاگران و هواداران انتظار رفتارهای فرهنگی
داشت؟
فوتبالیست و مربی الگوی تماشاگری است که در داخل ورزشگاه حضور دارد و یک دشنام بازیکن، انعکاسی هزاران برابر در میان تماشاگران پیدا میکند و اگر قرار است شاهد بروز این ناهنجاریها نباشیم، باید پیش از هر چیز معاونتهای فرهنگی و کمیتههای انضباطی باشگاهها وارد عمل شوند و وظیفه خود را به درستی انجام دهند و سپس فدراسیون فوتبال به واسطه بازوهای فرهنگی و انضباطی خود بر عملکردها نظارت کند. شاید بهتر آن است که یک شفافسازی از سوی باشگاهها و فدراسیونها انجام شود و مسؤولان فرهنگی در این سازمانها به توضیح این مساله بپردازند که دستکم در فصل جاری چه اقدامات عمیقی در حوزههای فرهنگی انجام دادهاند و اثرات مثبت آن چه بوده است و اگر انجام نمیشد چه تبعاتی به دنبال میداشت؟
* جریمه بدون آموزش تاثیری ندارد
از سوی دیگر یک استاد دانشگاه معتقد است برای اصلاح فرهنگ هواداری و فرهنگ فوتبال در ایران باید آموزش را در اولویت قرار داد، چرا که استفاده از جریمه بدون آموزش تاثیری بر بهبود رفتارهای پرخاشگرانه ندارد. دکتر معصومه کلاته، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعهشناسی ورزش در گفتوگویی به بررسی مساله «فرهنگ فوتبال» و «فرهنگ هواداری» در ایران پرداخت و «آموزش» را مهمترین رکن اصلاح ناهنجاریهای موجود در فوتبال دانست. وی بر این نکته تاکید کرد که جریمه به تنهایی نمیتواند نقش موثری در بهبود رفتارهای حاکم بر فوتبال ایران داشته باشد. کلاته ابتدا به عواملی که میتواند به بروز خشونت در ورزشگاه منجر شود اشاره کرد و بر فراگیر بودن این امر در سراسر جهان تاکید کرد و گفت: مساله خشونت تماشاگران مختص فوتبال ایران نیست، در کشورهای اروپایی و همچنین با شدت بیشتری در کشورهای آمریکای جنوبی نیز قابل مشاهده است. در ایران هم شاهدیم که برخی مسابقات که حساسیت زیادی دارد به خشونت منتهی میشود. این خشونتها شامل خشونت کلامی، فیزیکی و اجتماعی است که نسبت به کسانی چون دیگر هواداران، داوران، بازیکنان یا عوامل برگزارکننده رخ میدهد. این خشونتها که هر از گاهی حتی در فوتبال اروپا و با شدت بیشتر در آمریکای جنوبی شاهد آن هستیم به دلیل «اصل رقابت» و تلاش برای «برتریجویی» و «تعصبات» رخ میدهد. وی ادامه داد: اگر خشونتهایی که در سکوها رخ میدهد کنترل نشود، قابل تکثیر است و میتواند به دیگر تماشاگران و حتی بازیکنان و مسؤولان مسابقه منتقل شود و در بدترین حالت، ممکن است در خانه و زندگی شخصی افراد هم تکثیر شود و چرخهای از خشونت شکل بگیرد. دکتر کلاته ادامه داد: اما نباید این اشتباه را مرتکب شد که تصور کنیم خشونت تماشاگران در ورزشگاه ایجاد شده است. این خشونت در ورزشگاه فرصت بروز پیدا کرده است اما بخشی از خشونت جامعه است. این خشونت در جامعه وجود داشته است و در ورزشگاه فرصت بروز پیدا کرده است. مساله اینجاست که در جامعه کسی به دنبال کنکاش و جستوجوی خشونت نیست اما هنگامی که این خشونت از طریق دریچه تلویزیون مشاهده میشود گمان بر این است که ورزشگاه محل رویش خشونت است. فرهنگ هواداری جزئی از فرهنگ جامعه است و خشونتی که در ورزشگاه رخ میدهد نمودی از خشونتی است که در جامعه وجود دارد.
* تماشاگر باید تحت نظارت باشد
امروز در تمام بخشهای جامعه سامانههایی برای حوزههای مختلف طراحی شده است و مورد استفاده قرار میگیرد. همانطور که افراد در بسیاری از بخشهای جامعه تحت نظارت هستند و رفتار آنها کنترل میشود، در ورزشگاهها هم باید همین اتفاق بیفتد ولی بسیار قابل تأمل است که در ورزشگاه نظارتی بر عملکرد تماشاگران نیست و برخی از آنها آزادانه دست به هر کاری میزنند بدون آنکه تخلفی از آنها ثبت شود. در کشوری مانند انگلیس تماشاگر میداند که ورودش به ورزشگاه و رفتارش تحت نظارت است و اگر مرتکب تخلفی شود با جریمه مواجه میشود. ضمن اینکه پیش از هر چیز، برای اصلاح فرهنگ و بهبود آن آموزشهایی ارائه شده است. بسیار مهم است که رفتار تماشاگران در ورزشگاه ثبت شود و لیدرها بخوبی آموزش داده و کنترل شوند.
ارسال به دوستان
دیدارهای مهم نچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با مقامات ایران
دیدار پس از وعده صادق
* رئیسی: اقلیم کردستان مطلقا از هر نوع سوءاستفاده رژیم صهیونیستی و ضد انقلاب از خاک این منطقه علیه ایران جلوگیری کند/ * بارزانی: ما هرگز از خطوط قرمز ایران عبور نخواهیم کرد
گروه سیاسی: سفر«نچیروان بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق به ایران در شرایطی که او با مقامات مختلفی دیدار و گفتوگو کرده است، نگاهها به کردستان عراق، شمالیترین همسایه غربیمان را متفاوت کرده است. این حضور در شرایطی معنادار شده که این سفر پس از عملیات «وعده صادق» انجام شده است؛ عملیاتی که برای بسیاری از کشورهای همسایه و گروههای فعال در منطقه کاملا معنادار بوده است. حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان در دیدار «نیچروان بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق با بیان اینکه روابط کردستان با ایران بر پیوندهای تاریخی، ملی، دینی و فرهنگی استوار است، اظهار امیدواری کرد سفر وی به نقطه عطفی در ارتقای سطح روابط سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل شود.
رئیسجمهور با بیان اینکه عراق قوی و تقویت وحدت و انسجام در چارچوب عراق واحد همواره مورد اهتمام و تاکید جمهوری اسلامی ایران بوده است، گفت: حمایتهای ایران از کردها چه در زمان رژیم صدام، چه قتلعام حلبچه و چه حمله داعش اثبات میکند ایران پشتوانهای بزرگ و دوست روزهای سخت عراق و کردستان عراق است.
رئیسی با اشاره به اینکه دولت و ملت ایران، امنیت عراق را به مثابه امنیت خود میشمارند، افزود: ما نسبت به حسن نیت و دوستی برادران عراقی و کرد خود اطمینان داریم اما با توجه به کینهورزی دشمنان از جمله رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران، انتظار داریم دولت عراق و اقلیم کردستان به طور مطلق از هرگونه سوءاستفاده عناصر دشمن صهیونیست و عناصر ضد انقلاب از خاک این منطقه علیه ایران جلوگیری به عمل آورند. رئیسجمهور ضمن قدردانی از اقدامات دولت عراق و نیز اقلیم کردستان در اجرای مفاد توافقنامه امنیتی فیمابین، بر اجرای کامل و دقیق این توافق تاکید و تصریح کرد: خلع سلاح کامل و عدم حضور عناصر ضد انقلاب در خاک عراق یک ضرورت است. رئیسی همچنین تاکید کرد: ایران مانعی برای گسترش همکاریهای اقتصادی و مراودات تجاری با اقلیم کردستان ندارد. ما مرزهای طولانی میان ۲ طرف را فرصتی ارزشمند برای ارتقای سطح روابط میدانیم اما امنیت اساس و بستر ضروری هر نوع همکاری و گسترش تعاملات است. رئیسجمهور با تاکید بر اینکه نباید اجازه دهیم عناصر معاند و بدخواهان روابط دوستانه و صمیمی طرفین، اخلالی در مسیر گسترش همکاریهای فیمابین ایجاد کنند، اظهار داشت: نگاه مسؤولان باید فراتر از بدخواهی بیگانگان معطوف به طراحی و اجرای راهکارهای توسعه روابط در مسیر تامین منافع متقابل میان ایران و عراق به طور عام و اقلیم کردستان به طور خاص باشد.
نچیروان بارزانی نیز در این دیدار ضمن ابراز خوشحالی از تجدید دیدار خود با رئیسجمهور کشورمان، با بیان اینکه اشتراکات دینی، تاریخی و فرهنگی، در طول سالیان متمادی همسایگی، پیوندهایی عمیق را میان ۲ طرف ایجاد کرده است، از جمهوری اسلامی ایران به عنوان دوست روزهای سخت و کشوری که همواره هنگام بروز مشکلات کنار عراق و اقلیم کردستان بوده است، صمیمانه قدردانی کرد. رئیس اقلیم کردستان عراق با قدردانی از نقش شهید قاسم سلیمانی در امنیت و بقای کردستان تاکید کرد: شالوده عراق جدید و روابط امروز فیمابین برآمده از همکاری مبارک ایران و عراق است، لذا ایران برای ما صرفا یک همسایه نیست. اگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نبود، معلوم نبود حرکت کُرد امروز چه سرنوشتی داشت. رعایت حرمت این همکاریها و تعاملات خط قرمزی است که ما هرگز از آن عبور نخواهیم کرد. بارزانی با بیان اینکه مرزهای ایران و اقلیم کردستان حتی در دوران کرونا نیز بسته نشد، گفت: انتظار ما از ایران آن است که همچنان برای رفع مشکلات در عراق و ساختن کشوری آباد و پیشرفته در کنار ما باشد. روابط گذشته ما افتخارآمیز است و تلاش ما این است که آیندهای درخشان و بهتر از گذشته بسازیم. رئیس اقلیم کردستان تصریح کرد: هیچ عقل سلیمی اجازه نمیدهد ما روابط با رژیمی را که امروز در بدترین موقعیت خود قرار دارد، بر روابط با کشور قدرتمند و دوست ترجیح دهیم. رئیس اقلیم کردستان عراق همچنین بر پایبندی بر اجرای کامل توافق امنیتی ایران و عراق تاکید کرد.
ارسال به دوستان
الجزیره به نقل از یکی از رهبران حماس از موافقت این جنبش با طرح آتشبس در غزه خبر داد
آتشبس حماس
* حماس: با پیشنهادی که شامل برقراری آتشبس، بازسازی ویرانهها، بازگشت آوارگان و آزادسازی اسراست، موافقت کردیم
حمله رژیم صهیونیستی به رفح آغاز شده است و تصاویری که روز گذشته از بمباران سنگین شهر رفح در جنوب نوار غزه منتشر شد، این را نشان میداد که جنگندههای اسرائیلی شهر رفح در جنوب نوار غزه را هدف حملات سنگین خود قرار دادهاند. این در حالی است که کابینه نتانیاهو روز گذشته اعلام کرد قصد حمله به شهر رفح در جنوب باریکه غزه را دارد و به همین دلیل اعلامیهای توسط ارتش رژیم صهیونیستی منتشر شده است که مردم قسمت شرق رفح باید کوچ کرده و به منطقه خان یونس بروند. به گزارش «وطن امروز»، این حمله با توجه به شکست مذاکرات که توسط نتانیاهو به این مرحله کشیده شد، انجام میگیرد تا دوباره نخستوزیر رژیم صهیونیستی دست به جنایت تمامعیاری بزند که جنون مرکب این فرد است. روزنامه صهیونیستی یدیعوتآحارانوت نوشت: کابینه روز دوشنبه به اتفاق آرا آغاز حمله به رفح را تصویب کرد که انتظار میرود در چند روز آینده آغاز شود. هزاران فلسطینی در مناطق شرق رفح از صبح روز دوشنبه پس از تهدید اشغالگران مبنی بر آغاز عملیات نظامی در مناطق مسکونی شروع به رفتن به سمت غرب کردهاند. شاهدان عینی به «عربی ۲۱» گفتند آوارگی گسترده کل خانوادهها از محلهها و مناطق شرق شهر را که مملو از آوارگان است، رصد کردهاند. رویترز به نقل از رادیو ارتش اشغالگر گزارش داد تخلیه به سمت اردوگاههای خان یونس و المواصی در جنوب نوار غزه در حال انجام است. رادیو ارتش رژیم صهیونیستی گزارش داد تصمیم برای آغاز تخلیه رفح در جلسه کابینه گرفته شد. این رادیو ادامه داد یوآو گالانت، وزیر جنگ روز یکشنبه با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درباره آغاز تخلیه رفح صحبت کرد. ارتش صهیونیستی در بیانیهای گفته است: عملیات تخلیه شرق رفح شامل حدود ۱۰۰ هزار نفر و جزئی از عملیاتی محدود است و چارچوب زمانی برای تخلیه رفح تعیین نخواهیم کرد و ارزیابیهای عملیاتی را انجام خواهیم داد. ارتش رژیم صهیونیستی از ساکنان و آوارگان حاضر در منطقه شهرداری الشوکه و محلههای السلام، الجینه، تبه زراع و البیوک در منطقه رفح خواست این مناطق را تخلیه کرده و به سمت منطقه «بشردوستانه» در المواصی حرکت کنند. این بخشی از جنایتهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه است که «وطن امروز» دیروز (دوشنبه) نیز در گزارشی به بخشی از این جنایتها اشاره کرد. در این میان یکی از پایگاههای خبری عربی به جنایتی دیگر از رژیم صهیونیستی پرداخت. پایگاه خبری «العربی جدید» در گزارشی با اشاره به استفاده گسترده رژیم اشغالگر قدس از فناوری هوش مصنوعی در جنگ غزه، به طور خاص گزارههای تکاندهندهای را در این رابطه افشا کرد. به عنوان مثال، العربی جدید تاکید میکند صهیونیستها با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی و دادههای تحریف شده سیاسی خود، یک فرد ولو با درجه پایین اهمیت نظامی را به عنوان یک هدف برای ترور در نوار غزه تعیین میکنند و به صورت رسمی اعلام میدارند کشته شدن انسانهای بیگناه دیگر که در نزدیکی وی حضور دارند، به هیچ عنوان مساله اشتباه و غلطی نیست. العربی جدید در گزارش خود به این مساله نیز اشاره میکند که محاسبات عجیب و غریب ارتش اسرائیل درباره نیروهای حماس و ساکنان نوار غزه سبب شده تقریبا تمام افرادی که در نوار غزه زندگی میکنند، اهدافی مشروع (از نگاه صهیونیستها) برای حمله باشند؛ موضوعی که به معنای واقعی کلمه یک فاجعه تمامعیار است. اساسا همین دیدگاه بوده که سبب شده بیش از 100 هزار نفر در 7 ماهی که از جنگ غزه میگذرد، در نتیجه حملات مرگبار رژیم اشغالگر قدس کشته، مجروح یا مفقود شوند. بدتر از همه اینکه بر اساس آمارهای رسمی فلسطینی، بیش از دوسوم این آمار نیز متعلق به زنان و کودکان بیگناه است. شاید این معادله زمانی بیش از پیش خطرناک به نظر برسد که توجه داشته باشیم ارتش رژیم اشغالگر قدس پس از به شکست کشاندن مذاکرات اخیر آتشبس در قاهره مصر، در آستانه حمله به شهر رفح است و در این رابطه هشدارهای ابتدایی برای تخلیه منطقه شرق رفح را نیز صادر کرده است؛ معادلهای که آنگونه که نشریه نیویورکتایمز گفته، تا حد زیادی تحت تاثیر لجاجت شخصی نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی است. در این چارچوب، استفاده مخرب و غیرانسانی این رژیم از فناوری هوش مصنوعی میتواند تلفات انسانی به مراتب گستردهتری را نیز به بار آورد؛ مسالهای که مورد اشاره و تاکید آژانس پناهجویان ملل متحد نیز بوده است؛ معادلهای که در کلیت خود رژیم اشغالگر قدس را به یک مثال عینی از استفاده مخرب و نادرست از فناوری هوش مصنوعی در جهان تبدیل کرده است. پایگاه خبری العربی جدید در گزارش خود مینویسد: «فلسطینیهای ساکن نوار غزه، از جانب فناوریهای هوش مصنوعی مورد استفاده صهیونیستها، امتیازی میان یک تا 100 را دریافت میکنند که بر پایه آن، میزان نزدیک بودن آنها به جنبش حماس و نیروهای این جنبش، تخمین زده میشود. هر چه شماره افراد به 100 نزدیکتر باشد، این بدان معناست که شانس و احتمال کشته شدن آنها (از سوی اسرائیل) نیز بالاتر است. نکته مهم این است که بسیاری از انسانهای بیگناه که در نتیجه این محاسبات صهیونیستها کشته شدهاند، هیچگاه از نمره و شمارهای که صهیونیستها به آنها دادهاند، باخبر نشدهاند. ارتش رژیم اشغالگر قدس از یک برنامه هوش مصنوعی با عنوان Lavender استفاده میکند و بر پایه آن، هزاران فلسطینی را به اهدافی برای عملیاتهای ترور خود تبدیل میکند؛ موضوعی که به تایید نشریههای 972+ و Local Call هم رسیده است. این رویکرد صهیونیستها موجب شده هزاران انسان بیگناه در جریان حملات هوایی صهیونیستها به نوار غزه کشته شوند؛ معادلهای که به قدری وخیم بوده که اکنون جنگ غزه را به مرگبارترین جنگ قرن بیست و یکم تبدیل کرده است.
* فناوریهای مرگبار و ضدانسانی
با ظهور انقلاب صنعتی چهارم، شاهد وقوع تحولات قابلتوجهی در شیوه جنگاوری و مدیریت جنگها بودهایم. فناوریهای تازهای برای کشتار انسانها خلق شدهاند. روند صنعتی شدن قبل از جنگ اول جهانی به تولید انبوه گلولهها و مسلسلها و البته توسعه تسلیحات شیمیایی منجر شد. ابتکارات فناورانه به همراه صنعتی شدن، به طور مداوم کارایی و خلاقیت در کشتار را افزایش دادهاند. اکنون نیز فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی امکانات قابل توجهی را برای کشتار انسانها از راه دور فراهم کردهاند. در این چارچوب شاهد استفاده گسترده از پهپادها یا ضدانسانی کردن بیش از پیش جنگها هستیم. در این راستا قربانیان جنگها در صفحه نمایش مرتبط با تسلیحات استفادهشده علیه آنها، پودر میشوند. به طور خاص درباره جنگ غزه و استفاده صهیونیستها از سامانه Lavender، یک اپراتور تسلیحاتی رژیم اشغالگر قدس میگوید «ماشین، عمل کشتار را انجام داد و این کار را سادهتر میکند!»
* غزه؛ آزمایشگاه استفاده از فناوریهای مرگبار هوش مصنوعی
در عصر انقلاب چهارم صنعتی، قربانیان هوش مصنوعی بر پایه برخی محاسبات ماشینها، مستحق مرگ یا زنده ماندن تشخیص داده میشوند. در نوار غزه، قربانیان فلسطینی بر پایه مجموعهای از دادهها به عنوان هدف کشتار انتخاب میشوند. برای مثال، حضور آنها در یک کانال واتساپ که در قالب آن شعارها و مطالب مرتبط با گروههای مقاومت مطرح میشود، یک مولفه است که از آنها اهدافی خطرناک میسازد. در عین حال، تعویض سریع و در بازههای زمانی کوتاه خط تلفن همراه نیز آنها را به اهدافی بالقوه تبدیل میکند، البته تغییر آدرس محل زندگیشان نیز در این رابطه مهم ارزیابی میشود. در حقیقت زندگی مردم نوار غزه تنها با چند مولفه ساده تعیینتکلیف میشود و کاملا محتمل است که آنها در حالی که بیگناه هستند هدف مرگبارترین حملات صهیونیستها قرار گیرند. همین اطلاعات سست، هزاران هدف موهوم را برای صهیونیستها در نوار غزه ایجاد کرده که آنها نیز در هدف قرار دادن آنها تردید نمیکنند. اسرائیل ادعا میکند 90 درصد تخمینهای فناوری هوش مصنوعی در هدف قرار دادن فلسطینیها درست عمل میکند. این ادعا بشدت غلط و گمراهکننده است و البته به خسارات و تلفات جانبیای که ایجاد میکند نیز توجهی ندارد.
جالب اینکه خود اپراتورهای سامانههای کشتار رژیم اشغالگر قدس تایید کردهاند که برای هدف قرار دادن یک نیروی ساده حماس، کشته شدن دستکم 15 تا 20 انسان بیگناه از نگاه ارتش اسرائیل کاملا اخلاقی و درست و قابل قبول است. در این چارچوب، اگر شما 20 غیرنظامی را برای کشتن یک شبهنظامی به قتل برسانید، نسبت دقت سیستم و سامانه هوش مصنوعی تنها 5 درصد است. اگر این تخمین را درباره بیش از 34 هزار فلسطینی نوار غزه که تاکنون در جنگ غزه به شهادت رسیدهاند مدنظر داشته باشیم، این به آن معناست که 31350 نفر از آنها یعنی چیزی حدود 95 درصد تلفات، مربوط به غیرنظامیان بوده است. وزارت بهداشت غزه اعلام کرده 70 درصد افرادی که به شهادت رسیدهاند زنان و کودکان بودهاند و هیچ ارتباطی با نیروهای مقاومت فلسطین نداشتهاند. در واقع این آمار از دقت 25 درصدی سامانههای هوش مصنوعی صهیونیستها و نه 90 درصدی حکایت دارد. اسرائیل همچنین در تعریف اینکه چه فردی عضو حماس است نیز معیارهای عجیبی دارد. برای مثال، ارتش اسرائیل پیشتر ادعا میکرد 50 درصد 30 هزار کارمند «آژانس آنروا» در نوار غزه از بستگان درجه یک اعضای جنبش حماس هستند. آیا این مساله آنها را مستحق بمباران و هدف قرار گرفتن میکند؟ اگر از نگاه صهیونیستها نسبتهای درجه دوم را مدنظر داشته باشیم، تقریبا هرکسی در آنروا و حتی نوار غزه از نگاه اسرائیل با حماس مرتبط است. از این منظر هیچ نقطه تمایز روشنی میان یک عضو حماس با فردی که عوض حماس نیست، نه بر اساس علم و هوش مصنوعی، بلکه از نگاه اسرائیل و سیاستهای صهیونیستها وجود ندارد. در این راستا، اپراتورهای تسلیحات از راه دور صهیونیستها همواره اذعان داشتهاند که بشدت برای یافتن اهداف مختلف در نوار غزه تحت فشار هستند و به همین دلیل استانداردهای خود در هدف قرار دادن نیروهای حماس را تا حد زیادی از حالت سختگیرانه خارج میکنند. اگر در حالت عادی تخصیص نمره 80 از 100 به یک فلسطینی ساکن در نوار غزه کافی باشد تا وی هدف قرار گیرد، فشارهای سیاسی برای کشتار هرچه بیشتر مردم غزه میتواند این عدد را در روزهای آتی به مراتب کمتر کند. از این منظر، فشارها و دیدگاههای سیاسی نیز از جایگاه قابلتوجهی در تحریف دادههای هوش مصنوعی از سوی صهیونیستها در هدف قرار دادن انسانهای بیگناه در نوار غزه برخوردار هستند. بدتر از همه اینکه رژیم اشغالگر قدس به هیچ عنوان خود را مقید به استفاده مسؤولانه از فناوری هوش مصنوعی و پاسخگویی در ازای ارتکاب جنایت از سوی خود نمیبیند.
دفاع مدنی غزه اعلام کرد نیروهایش در رفح همچنان در حال رسیدگی به وضعیت تلفات چند حمله به منازل مسکونی و غیرمسکونی هستند که منجر به شهادت دهها نفر و زخمی و مفقود شدن افراد دیگر در زیر آوار شده است. دفاع مدنی افزود اشغالگران ۱۱ خانه در رفح را از عصر روز یکشنبه تا ساعت ۳ بامداد دوشنبه هدف قرار دادند. خبرنگار المیادین درباره جزئیات اشاره کرد که اشغالگران خانه خانواده قشطه در محله التنور در شرق شهر رفح را هدف قرار دادند که منجر به شهادت ۹ نفر شد. در این باره خبرنگار الجزیره نیز گفت: بر اثر بمباران خانهای در محله التنور ۹ نفر از جمله ۴ کودک به شهادت رسیدند و این بمباران خسارات قابلتوجهی برجا گذاشت. همچنین یک منبع آگاه در مقاومت فلسطین گفت: هرگونه حمله زمینی رژیم صهیونیستی به شهر رفح در جنوب نوار غزه ممکن است به توقف مذاکرات برای دستیابی به آتش بس منجر شود.وی اضافه کرد: جنبش حماس تاکید کرده است که تهدید به حمله زمینی به رفح، هیچ فشاری براین جنبش اعمال نخواهد کرد و در مذاکرات هیچ تاثیر مثبتی برای رژیم صهیونیستی نخواهد داشت. یک منبع صهیونیست در اظهاراتی گفت دلیل شکست توافق تبادلاسرا و آتشبس در غزه لجاجت بنیامین نتانیاهو و پافشاری او بر مساله حمله به رفح است. وی در گفتوگو با روزنامه نیویورکتایمز تاکید کرد: توافق تبادل اسرا و ایجاد آتشبس نزدیک بود تا با موفقیت انجام شود و دلیل شکست آن لجاجت و پافشاری نتانیاهو برای انجام عملیات در رفح است و همین مساله باعث شد حماس مواضع تندتری اتخاذ کند تا مانع حمله اسرائیل به این شهر شود. روز گذشته بعد از پایان مذاکرات در قاهره درباره «آزادی اسرای صهیونیست و پایان تجاوزها به غزه» یک منبع مصری گفته بود اکنون توپ در زمین اسرائیل است. یک منبع ارشد فلسطینی نیز در گفتوگو با المیادین خاطرنشان کرد: نتانیاهو و سران رژیم اشغالگر همواره مذاکرات را با شکست مواجه میکنند. نتانیاهو لجباز بوده و به بازگشت اسرا و مطالبات خانوادههای آنها اهمیت نمیدهد و برای تداوم نسلکشیها در غزه، کشورهای جهان را به چالش میکشد. روزنامه عبریزبان معاریو روز شنبه نوشت: بیش از ۶۰۰ خانواده سربازانی که در غزه میجنگند، نامهای به یوآو گالانت، وزیر جنگ و هرتزی هالوی، رئیس ستاد ارتش اشغالگر ارسال کردند و خواستار عدم تجاوز به رفح شدند. خانواده سربازان صهیونیست به گالانت و هالوی گفتند: ما دیگر به شما اعتماد نداریم و ورود به رفح میتواند یک تله مرگبار باشد. چند مقام آمریکایی به شرط ناشناس ماندن، اعلام کردند اسرائیل پیش از آغاز حمله احتمالی به منطقه رفح در نوار غزه، واشنگتن را مطلع خواهد کرد. بر اساس اخبار منتشر شده، اسرائیل قصد دارد در صورت آغاز حمله به رفح، آمریکا را در جریان طرح و روند مربوط به تخلیه غیرنظامیان از رفح قرار دهد. به نقل از آناتولی، همچنین مقامهای آمریکایی تاکید کردهاند نگرانی واشنگتن نسبت به بهخطر افتادن جان شمار زیادی غیرنظامی در صورت آغاز حمله به منطقه رفح هنوز رفع نشده است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز اعلام کرد کشورش از حمله زمینی ارتش اسرائیل به رفح در نوار غزه حمایت نخواهد کرد. از سوی دیگر، کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید از مخالفت آمریکا با حمله زمینی اسرائیل به منطقه رفح خبر داد.
* موافقت حماس با پیشنهاد آتشبس در نوار غزه
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) از موافقت خود با پیشنهاد مصر و قطر درباره آتشبس خبر داد. به گزارش پایگاه خبری «شهاب» فلسطین، جنبش حماس عصر دیروز اعلام کرد «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی این جنبش با «محمد بن عبدالرحمن آلثانی» نخستوزیر و وزیر خارجه قطر و «سیدعباس کامل» رئیس دستگاه اطلاعات مصر تلفنی گفتوگو کرد. هنیه در این تماس تلفنی از موافقت حماس با پیشنهاد قطر و مصر درباره آتشبس در نوار غزه خبر داد. شبکه «المیادین» نیز به نقل از یکی از رهبران مقاومت فلسطین گزارش داد میانجیگران و جنبش حماس به یک فرمول جدید و محکم درباره برقراری آتشبس دست یافتند و این مشکل نیز حل شد. وی گفت: حماس نرمش بیشتری برای دستیابی به توافق از خود نشان داد و اکنون توپ در زمین رژیم صهیونیستی است. «طاهر النونو» از رهبران حماس نیز گفت: با پیشنهادی که شامل برقراری آتشبس، بازسازی ویرانهها، بازگشت آوارگان فلسطینی و آزادسازی اسراست، موافقت کردیم. وی افزود: منتظریم ببینیم میانجیگران در پاسخ به جوابیه رهبران حماس چه خواهند کرد. هیات حماس نیز بزودی برای بررسی توافق آتشبس به قاهره میرود.
ارسال به دوستان
اطلاعیه قوه قضائیه درباره پیامکهای عجیب مادر نیکا قبل از خودکشی دخترش و افشاگریهای تکاندهنده خاله نیکا شاکرمی علیه مادر نیکا
نیکا و ماجرای خانه آتش
* آتش شاکرمی: مادر نیکا او را شکنجه کرده با لگد توی شکمش میزد و از خانه بیرونش کرد/ * نیکا زمانی که آتش میهمان داشته حق حضور در خانه او را نداشته و این شبها...
گروه سیاسی: «هرچه قدر از نیکا چه موقع زندگی و چه موقع مرگ تا جایی که تونستی سوءاستفاده کردی، دیگه کافیه»؛ این واکنش خواهر نیکا شاکرمی در صفحه شخصیاش در فضای مجازی است به آتش شاکرمی، خاله نیکا شاکرمی پیش از آنکه بیبیسی آن روایت جعلی به همراه سند جعلی را منتشر کند. حالا ماجرا جالبتر هم شده است و آتش شاکرمی، «نسرین شاکرمی» مادر نیکا را یک بیمار خطاب کرده که «نیکا را شکنجه میکرده و او را از خانه بیرون کرده است». وی اخیرا در بخشی از این رفت و برگشت افشاگرانه نوشته: «منی که به این بچه پناه دادم و تنها زمانی که در طول زندگی پس از فوت پدرش تونست راحت و بیاسترس بیدار شدن با لگد تو شکمش بخوابه، تو خونه من بود».
این فضاحت جدید چند روز پس از گزارش بیبیسی جهانی بود که نوشت اسنادی محرمانه به دستمان رسیده(!) و لحظات بدیعی از ادعاهای بدون سند را تصویرسازی کرد. در همان زمان بیبیسی ادعا کرد اسناد با هدف به خطر نیفتادن افرادی که آن را به دست بیبیسی رساندهاند، بازسازی شده است! همان زمان برخی کاربران فضای مجازی نوشتند بیبیسی چنان غیرحرفهای رفتار میکند که حتی ممکن است این رسانه را دست انداختهاند. گزارش پر اشکال رسانه پادشاه انگلیس اما هنوز مورد توجه فعالان رسانهای قرار دارد. برای این افراد سوال است که چرا بیبیسی با جعل اسناد و روایت کذب از یک فرد خودکشی کرده، خود اقدام به خودکشی رسانهای کرد!
ماجرای نیکا شاکرمی دختر 16 سالهای که سال 1401 پروندهاش در رسانهها مطرح شد، جنبههای مختلف دیگری هم دارد؛ یک طرف نسرین و آیدا شاکرمی (مادر و خواهر مرحوم نیکا) قرار دارند و سوی دیگر آتش (خاله نیکا) قرار گرفته است و حالا جدالی عجیب و علنی را آغاز کردهاند. افشاگریها آنقدر صریح شده است که حتی مجری منوتوی تعطیل شده هم علیه «آتش» توئیت میزند و کمکم کاملا روشن میشود نیکا یک پروژه برای ضدانقلاب شده است.
«آتش، خاله نیکاست که نیکا چند وقتی با او زندگی میکرده است اما زندگی در کنار آتش هم برای نیکا همراه با آرامش نبوده و نیکا مجبور میشده شبهایی را تا صبح دور از خانه خالهاش سپری کند. نیکا، زمانی که آتش میهمان داشته حق حضور در خانه او را نداشته و این شبها یا باید به خوابگاه آیدا خواهرش میرفته، یا خانه دوستانش یا احتمالا در پشت بام همان ساختمانی که در شب خودکشی آنجا بوده است. گزینه دیگری هم نبوده یا اینکه حداقل گزارش متقنی درباره آن وجود ندارد. تا اینجا نیکا برای گذران شبهای خود ۴ محل را انتخاب میکرده که هیچ کدام از آنها، منزل مادرش نبوده است»؛ این توضیحات رسانه قوهقضائیه است درباره اتفاقاتی که پیرامون نیکا در جریان بوده است. در این گزارش که مستند به برخی اسناد منتشر شده نوشته شده است، به صراحت اشاره شده که نیکا با مادر خود زندگی نمیکرده و در ایامی به خاطر میهمانهای آتش «نیکا حق حضور در خانه او را نداشته است». بر اساس گزارشها جنازه نیکا بنا به گفته همسایهها 30 شهریور 1401 در حیاط خانهای پیدا شده است اما مادر او چرا تا ۴ مهرماه برای پیدا کردن دخترش هیچ اقدام و پیگیریای نکرده بود؟ چرا خانم نسرین شاکرمی که به همراه برادرش در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۱ نامه دادسرا را دریافت کرده بود تا ساعت ۱۷:۳۰ روز هفتم مهر به پلیس آگاهی مراجعه نکرد؟ آیا این وضعیت یک مادر نگران است؟
حالا متن پیامک مادر نیکا توسط قوهقضائیه منتشر شده است که در آن مادر پیامی از نیکا دریافت میکند که تاکنون درباره آن با هیچ کس صحبت نکرده است. نسرین شاکرمی سیام شهریور 1401 بعد از دریافت پیام «تقصیر هیچکس نبود» و پیام مهمتر «مقصری وجود نداشت» که بامداد 30 شهریور 1401 دریافت کرد، فقط به پیام «ممنونم جوج، مراقب خودت باش» بسنده کرده و دیگر تا سیویکم شهریور 1401 پیگیر دخترش نمیشود. در پیامهای ارسالی نسرین شاکرمی برای نیکا یک نکته دیگر هم به چشم میآید که حکایت از آگاهی خانواده از وضعیت روحیاش داشته است؛ نسرین شاکرمی در پیام ساعت ۱۹ و ۹ دقیقه ۳۱ شهریور 1401 به نیکا میگوید «زندگی خودتو تباه نکن» و سپس ساعت ۱۹ و ۱۰ دقیقه و ۲۲ ثانیه ۳۱ شهریور 1401 خطاب به نیکا مینویسد: «یکماه بستری بشی تو بیمارستان خیلی بهت کمک میشه». نسرین شاکرمی در پیامک ارسالی دیگر به نیکا مینویسد: «برگرد پیش مامان، هیچکس به اندازه من نمیتونه کمکت کنه. زندگی خودتو تباه نکن».
رسانه قوهقضائیه در این باره به وجود برخی پیامکهایی که گویی نشانههای روشنی از آگاهی خانواده نیکا از قصد خودکشی او دارد، اشاره میکند و مینویسد: «اینکه چه گفتوگویی بین «نیکا و او» یا «او و نیکا با واسطه مادر دوست نیکا» رخ داده و پیامهای اشاره شده چرا به نیکا ارسال شدهاند، مطالبی است که خانم شاکرمی از آن آگاه است. آنچه این خانواده در ماجرای مرگ نیکا مطرح میکنند نه تنها همه واقعیت نیست، بلکه خلاف مسلم اتفاقات رخ داده است. پیامهای اشاره شده بین نیکا و مادرش در این گزارش، در مرحله تحقیقات پرونده و با دستور مقام قضایی از اپراتورهای تلفن همراه دریافت شده و جزو مستندات پرونده است تا قاضی متوجه شود نیکا آن شب در چه شرایطی بوده است».
از سوی دیگر نزاع آتش شاکرمی با «سالومه.س» یکی از عناصر دار و دسته پهلوی، باعث شده آتش اظهارات تندی را علیه نسرین و همینطور اطلاعات جالبی را درباره دلایل حمایت نسرین از ربع پهلوی منتشر کند. او در پست اینستاگرامی علیه سالومه نوشته است: «طرف صحبت من با مردمیه که رضا پهلوی رو یه گزینه برا برونرفت از این بنبست میبینن. خیلیا میگن رفتار سلطنتطلبا شبیه بسیجیای این حکومته. اشتباه میکنید. رضا پهلوی یکی از پروژههای سپاهه و بر علیه مردم و جنبش داره بازی میکنه. چجوری میشه که مادر سایکوپت نیکا نقشی در رنجهای این بچه نداشته، اونو شکنجه کرده، از خونه بیرونش کرده... و منی که بهش پناه دادم نقش داشتم در کشته شدنش.
جواب بدید.
چجوری هنوز مادری که حتا یه پست نتونسته در شناسوندن بچهش به ملت بذاره، در مواقع لازم هیچ واکنشی نشون نداده و جلوی تحریف زندگی نیکا رو که هیچ نگرفته با اون ذهن بیمار خودشیفتهش هم کلی اراجیف نوشته، برا شما پهلویها یه تریبون تبلیغاتیه اما منی که به این بچه پناه دادم و تنها زمانی که در طول زندگی پس از مرگ پدرش تونست راحت و بیاسترس بیدار شدن با لگد تو شکمش بخوابه تو خونه من بود، و بند دلم پاره میشد از رنجهاش، نقشی در کشته شدنش دارم.
آقای پهلوی، خودت، خانوادهت و طرفدارانت مرزهای انسانیت رو پشت سر گذاشتید. نسرین بیماره. سوءاستفاده از یه بیمار جرمه. طرفدارهات به من حمله میکنن، به من اتهام میزنن، برام پروندهسازی میکنن.... مسؤولیت اینو به عهده بگیر و جوابگو باش. یه رهبر ارکستر نمیتونه بگه من به آزادی معتقدم پس گروه من هر کدوم هر کار دلشون خواست بکنن. شما رهبر یه گروه سیاسی هستی. تمام افرادی که برات تبلیغ میکنن از شخص شما دستور و پول میگیرن. اگر اینطور نیست شما صلاحیت کار سیاسی نداری اصلا».
ارسال به دوستان
یادداشت
ظرفیت تمدنی حج و مسأله فلسطین
ظرفیت تمدنی حج و مسأله فلسطین
علی عسگری: آرمان اتحاد جهان اسلام در حقیقت ایدهای متعلق به قرن نوزدهم است که توسط برخی عالمان روشنبین عصر همچون مرحوم «سیدجمالالدین اسدآبادی» طرح شد. حقیقت این است که ملتهای مسلمان در طول 2 قرن گذشته به نحو جدی درگیر بحرانی شدهاند تحت عنوان حاشیهنشینی تمدن. منظور از این بحران آن است که تحولات و جهت آنها به صورت درونزا و از ناحیه کشورهای مسلمان تدارک دیده نمیشود، بلکه سرنوشت ملل اسلامی گره خورده به تصمیمی است که خارج از مرزها و از ناحیه دولتهای استعمارگر اتخاذ میشود. در این میان کسانی که دارای درک تمدنیتری نسبت به آموزههای اسلام بوده و این ظرفیت را داشتند که در ساحت کلیت کشورهای اسلامی و نه با تعلقات شدید قومی و جغرافیایی تصمیمگیری کنند، با لحاظ حجم عظیمی از اشتراکات مردم در جهان اسلام معتقد بودند راهحل عبور از این بحران تمدنی تنها اتحاد و یکدستی میان کشورهای اسلامی است. این ایده در خط زمان امتداد یافته و در فرآیند تکاملی خود به انقلاب اسلامی ختم شد. حضرت امام خمینی(ره) نیز در امتداد همین فکر، حل بسیاری از معضلات تمدنی جهان اسلام از جمله مساله فلسطین را متوقف بر اتحاد و همدلی مردم مسلمان به شمار آوردند. امام خمینی ۲۴ مرداد ۱۳۵۸ میفرمایند: «اگر مسلمین مجتمع بودند هر کدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد». اما نسبت این مباحث با مساله حج چیست؟
همواره در ذهن برخی این سوال وجود دارد: به رغم بسیاری از بدخلقیهای عربستان به عنوان میزبان حج و حواشیای که طی سالهای گذشته شاهد آن بودیم و تا حدی کرامت برخی حجاج ایرانی را زیر سوال برد، جز در بازهای محدود و پس از کشتار خونین حجاج سال 66، چرا هیچگاه رهبران انقلاب اسلامی راضی به تعطیلی حج نبودهاند؟ جدا از فریضه بودن حج، در این میان به نظر نکتهسنجیهای تمدنی نیز وجود دارد. برای توضیح این مضمون ابتدا به ذکر مثالی تاریخی خواهیم پرداخت. این پرسش جدی است که چرا رسول خدا(ص) باید در عربستان، شهر مکه و در میان اقوام بدوی نازل میشدند؟ آیا بهتر نبود ایشان در یک مهد تمدنی آن دوران حضور مییافتند؟ پاسخ این پرسش به نظر با بررسی جغرافیای مکه روشن خواهد شد. مکه از زمان پایهگذاری آن توسط حضرت ابراهیم خلیلالرحمن علیهالسلام یک گذرگاه تمدنی بسیار مهم بوده است. تجار و کاروانهایی که حتی مسلمان نیز نبودهاند هنگام عبور از آن منطقه در مکه اقامت میگزیدند.
لذا مکه در حکم چهارراه ارتباطی بسیار مهمی بود که از سراسر دنیا، میهمانانی را به نحو دورهای و سالی مورد میزبانی قرار میداد. بسیاری از مناظرات ائمه معصوم ما که امروز در قالب کتب مختلف روایی به دستمان رسیده، حاصل گفتوگوهای بینافرهنگی در مراسم حج بوده است. لذا مکه را میتوان یک مرکز مهم گفتوگو میان فرهنگهای مختلف دانست. چنین تکثر و ظرفیتی عاملی بسیار مهم در جهانی شدن آیینی بود که در این نقطه از جغرافیا نازل شد. این خصیصه تا امروز نیز امتداد و جریان داشته است. حج تنها در حکم یک مراسم عبادی نیست، بلکه محلی برای تلاقی فرهنگهای مختلف و شکلگیری گفتوگوهای بینافرهنگی است. با تکیه بر همین رویکرد تمدنی، انقلاب اسلامی یکی از نقاط استراتژیک صدور پیام خود را حج دانسته و با طرح مفهوم حج ابراهیمی و برائت از کفار و مشرکان، تلاشی را برای جهانی کردن پیام اسلام داشت. با این زاویه دید اکنون میتوان متوجه دلیل توجه رهبران انقلاب اسلامی به این مراسم شد. اما مساله جدی دیگر نسبت قضیه فلسطین و حج است. امروز حل قضیه فلسطین نیازمند بسیج منطقهای و جهانی است. قطعا حمایت و حضور ایران در این صحنه بسیار کارساز و موثر بوده است اما راهحل مساله فلسطین تنها بیداری منطقهای و جهانی است. دلیل این موضوع نیز بازگشت به ماهیت خود اسرائیل است. اسرائیل جلوه عیان خوی تجاوزگری تمدن غرب و نماینده رسمی غرب در این منطقه است، از همین رو حرکتی تمدنی و جهانی است و تنها با حرکتی در وزانت خود قابلیت حل و فصل دارد. بر همین اساس آنچه میتواند حج امسال را رنگ و بوی کاملا متفاوتی دهد، قرار دادن این ظرفیت تمدنی در خدمت فلسطین است. حج امسال میتواند بخش بزرگی از پازل آگاهی جهانی را که امروز تکههایی از آن را در دانشگاههای آمریکایی و اروپایی میبینیم کامل کند. طبیعتا رسالت این موضوع بر دوش حجاج ایرانی بیشتر بوده و در این زمینه تکلیف دوچندانی خواهند داشت؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار کارگزاران حج فرمودند: «حجاج ایرانی و غیرایرانی باید بتوانند منطق قرآن در پشتیبانی از ملت فلسطین را به همه دنیای اسلام منتقل کنند. البته جمهوری اسلامی منتظر دیگران نمانده و نمیماند اما اگر دستهای قوی ملتها و دولتهای اسلامی به کمک و همراهی بیاید، حالت رقتبار ملت فلسطین ادامه پیدا نخواهد کرد».
ارسال به دوستان
حضور گروسی در کنفرانس هستهای اصفهان حاوی پیامهای سیاسی - هستهای است
پیام از اصفهان
گروه سیاست خارجی: نخستین کنفرانس بینالمللی هستهای در اصفهان که از روز گذشته آغاز شده است، حاوی چند پیام مهم به طرف غربی و همچنین اسرائیلی است که صنعت هستهای ایران همچنان به کار خود ادامه خواهد داد. روز گذشته نخستین کنفرانس بینالمللی هستهای در اصفهان آغاز شد. این کنفرانس که ابعاد مهمی هم در بعد فنی و هم سیاسی برای تهران دارد، حاوی چند پیام هم به طرفهای خارجی است. میهمانان زیادی از سراسر جهان بویژه برخی کشورهای عربی به تهران آمدهاند تا با آخرین دستاوردهای هستهای ایران آشنا شوند. روز گذشته هم در اقدامی معنادار سفیر عربستان سعودی در تهران به اصفهان رفت و در جریان آخرین دستاوردهای هستهای ایران قرار گرفت. از سوی دیگر محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم در پالسی مثبت به برخی کشورهای منطقه اعلام کرد ایران توانایی آن را دارد که تجربیات برنامه هستهای خود را که به صورت بومی ساخته است در اختیار کشورهای دیگر قرار دارد؛ موضوعی که نشان میدهد ایران در کنار تجهیزات نظامی، قصد دارد صادرات دستاوردهای هستهای را هم در دستور کار قرار دهد اما مهمترین میهمان این برنامه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای است. «رافائل گروسی» که روز گذشته وارد تهران شد، با وزیر امور خارجه دیدار و گفتوگو کرد. همچنین وی امروز با حضور در اصفهان و محل کنفرانس با محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی دیدار خواهد کرد و عصر امروز هم نشست خبری با اسلامی خواهد داشت.
همچنین رافائل گروسی در پیامی در صفحه شخصی خود در ایکس با اشاره به سفرش به ایران نوشت: در تهران برای دیدارهای سطح بالا هستم.وی با اشاره به دیدارهایش با حسین امیرعبداللهیان و علی باقری گفت: در این دیدارها مجموعهای از اقدامات عملی ملموس را برای احیای بیانیه مشترک ۴ مارس ۲۰۲۳ با هدف بازگرداندن روند اعتمادسازی و افزایش شفافیت پیشنهاد کردم.
میزبانی از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن هم در اصفهان، مرکز هستهای ایران، پیام مشخصی به همراه خواهد داشت. ابتدا اینکه تهران نشان داد اصفهان در امنیت کامل است و مراکز هستهای ایران دارای حفاظت خوبی هستند. بعد از عملیات «وعده صادق»، اسرائیلیها بسیار تلاش کردند حملات خرابکارانه خود به بخشی از مراکز نظامی در اصفهان را که ناکام ماند، پررنگ کنند. این همایش تخصصی در اصفهان با حضور مقامات داخلی و خارجی به اسرائیل پیام میدهد که نمیتواند مانع برنامه صلحآمیز هستهای تهران شود و این کنفرانس یک شکست سیاسی - امنیتی برای تلآویو محسوب میشود. از سوی دیگر سفر گروسی به تهران و اصفهان و مذاکرات او با وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی دارای اهمیت است. ایران در چند ماه گذشته حضور چند بازرس آژانس را لغو کرده است.
همچنین آژانس پرونده وجود غبار 84 درصد غنیسازی را هم بسته و تنها موضوع ۲ مکان ادعایی آژانس باقی مانده است که این پرونده هم ناشی از فشارهای آمریکا و اروپا بر آژانس بینالمللی انرژی هستهای است. در مجموع تهران با ۳ هدف کنفرانس اصفهان را برگزار کرده است؛ ابتدا پیام به طرف غربی و اسرائیلی مبنی بر اینکه امنیت مراکز هستهای ایران در اصفهان کامل برقرار است، دوم دستاوردهای هستهای تهران برای خارجیها نمایش داده شود و موضوع سوم دعوت گروسی به تهران برای بررسی برخی اختلافات در پرونده هستهای. از این رو این نشست برای ایران یک موفقیت سیاسی محسوب میشود.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار مسؤولان و کارگزاران حج و جمعی از زائران بیتاللهالحرام با اشاره به اصل برائت از دشمنان به عنوان یکی از تعالیم حج ابراهیمی و وظیفه امت اسلامی در قبال فجایع غزه در فرصت حج:
حج امسال حج برائت است
گروه سیاسی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار مسؤولان و کارگزاران حج و جمعی از زائران بیتاللهالحرام، «ذکر پروردگار» و «وحدت و ارتباط مسلمانان» را 2 عنصر بسیار مهم معنوی و اجتماعی فریضه حج خواندند و با اشاره به حادثه عظیم غزه و جنایات رژیم خونآشام صهیونیستی، گفتند: حج امسال در پرتو آیات قرآن کریم و یاد و نام مبارک حضرت ابراهیم(ع)، باید فراتر از هر سال، حج برائت از این دشمن جنایتکار مسلمانان و حامیان آن باشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای حج را در جنبه مادی و معنوی، فریضهای چند بعدی برشمردند و افزودند: در بُعد درونی و باطنی، ذکر پروردگار به عنوان «منشأ حقیقی زندگی و عزم و اراده و تصمیمگیریهای فردی، اجتماعی و ملی» نکته برجسته همه مراحل و مواقف حج است.
ایشان در همین زمینه به زائران بیتاللهالحرام تاکید کردند: در حج متوجه مواردی باشید که در هیچ جای دیگر نیست؛ مانند کعبه، مسجدالحرام و طواف و زیارت نبیاکرم(ص) اگرنه بازار و اجناس در همه جا وجود دارد.
رهبر انقلاب نکته برجسته بُعد اجتماعی حج را وحدت و ارتباط مسلمانان با یکدیگر برشمردند و گفتند: فلسفه دعوت الهی از همه مردم برای حضور در مکانی مشخص و در ایامی مشخص، آشنایی مسلمانان با یکدیگر و همفکری و تصمیمگیری مشترک است تا نتایج مبارک و عینی حج نصیب عالم اسلام و همه بشریت شود که اکنون دنیای اسلام در زمینه تصمیمگیری مشترک، خلأ بزرگی دارد.
ایشان نادیده گرفتن تفاوتهای ملیتی، مذهبی و قومی را مقدمه لازم وحدت دانستند و افزودند: اجتماع عظیم، یکدست و یکشکل پیروان همه مذاهب و فرق اسلامی از همه ملیتها، نمود بارز وجه سیاسی - اجتماعی حج است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته ضرورت عبور از تفاوتها و مسائل تفرقهانگیز مخصوص حج نیست و در آیات متعدد قرآن بر وحدت و همدلی مسلمانان تاکید شده است.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه فریضه حج باید مشحون از نام مبارک حضرت ابراهیم(ع) و تعالیم آن پیامبر بزرگ باشد، برائت از دشمنان دین خدا را از جمله تعالیم ارزشمند ابراهیمی خواندند و گفتند: از ابتدای انقلاب، برائت یک رکن جاری در حج بوده است اما امسال با توجه به حوادث عظیم و عجیب غزه که بیش از همیشه چهره خونآشام مجموعه برخاسته از تمدن غرب را آشکار کرده است، حج امسال به صورت ویژه حج برائت است.
حضرت آیتالله خامنهای حوادث کنونی غزه را شاخصی ماندگار برای تاریخ دانستند و افزودند: حملات وحشیانه سگ هار صهیونیستی از یک طرف و مقاومت و مظلومیت مردم غزه از طرف دیگر در تاریخ میماند و راه را به بشریت نشان میدهد که بازتاب شگفتانگیز و بیسابقه آن در جوامع غیرمسلمان و دانشگاههای آمریکا و بعضی کشورهای دیگر، از نشانههای این تاریخسازی و شاخصسازی است. ایشان در تبیین وظیفه امت اسلامی در قبال فجایع غزه در فرصت حج ابراهیمی، به نمونههای متعدد قرآنی از سیره حضرت ابراهیم(ع) اشاره کردند و گفتند: ابراهیم(ع) جزو پیامبرانی است که دل رئوف و بسیار مهربانی دارد اما همین پیامبر الهی در مقابل دشمنان ظالم و ستیزهگر بهشدت اظهار برائت و به صراحت اعلام دشمنی میکند.
رهبر انقلاب با اشاره به آیات قرآن که دوستی با دشمنان ستمگر را کاملاً نهی میکند، رژیم صهیونیستی را مصداق کامل دشمنی با مسلمانان و آمریکا را همدست این رژیم خواندند و افزودند: اگر کمک آمریکا نبود آیا رژیم صهیونیستی قدرت و جرأت این رفتار وحشیانه با مردم مسلمان و زنان و کودکان را داشت؟
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: عامل قتل مسلمانان و آواره کردن آنها و پشتیبان آن، هر دو ظالم هستند و طبق صریح قرآن، اگر کسی با آنها دست دوستی بدهد او نیز ظالم و ستمگر و مشمول لعنت خداوند است.
ایشان با توجه به شرایط کنونی جهان اسلام، رویکرد ابراهیمی به حج یعنی برائت آشکار در مقابل دشمنان را ضروریتر از همیشه خواندند و گفتند: بر این اساس حجاج ایرانی و غیرایرانی باید بتوانند منطق قرآنی در پشتیبانی از ملت فلسطین را به همه دنیای اسلام منتقل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته جمهوری اسلامی منتظر دیگران نمانده و نمیماند اما اگر دستهای قوی ملتها و دولتهای اسلامی به کمک و همراهی بیاید، حالت رقتبار ملت فلسطین ادامه پیدا نخواهد کرد.
ایشان با تشکر از خدمات و فعالیتهای بعثه و سازمان حج و سایر دستگاههای خدماترسان در برگزاری حج، خطاب به آنان تأکید کردند: برای آسایش حجاج ایرانی و انجام حج مبرور و مقبول بهگونهای برنامهریزی کنید که فاصله بین وضع موجود و مطلوب برطرف شود.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلاموالمسلمین سیدعبدالفتاح نواب، نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی در سخنانی، شعار حج امسال را «حج؛ قرآنمحوری، همدلی و اقتدار امت اسلامی و دفاع از فلسطین مظلوم» خواند و گفت: حج ابراهیمی بستری برای تعلیم خودسازی و همچنین مبارزه با طواغیت بیرونی و دفاع از مظلومان است.
آقای سیدعباس حسینی، رئیس سازمان حج و زیارت نیز با اشاره به تشرف ۸۷ هزار و ۵۵۰ زائر ایرانی به حج امسال، از برنامهها و فعالیتهای این سازمان در زمینه افزایش کیفیت خدمات بهداشتی، اسکان، تغذیه و حملونقل و همچنین راهاندازی عمره مفرده پس از ۹ سال توقف و امکان بهرهمندی مشتاقان زیارت خانه خدا گزارش داد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
برائت از شجره خبیثه اسرائیل
دکترعلیرضا پیروزمند: برای بحث و تبیین منطق برائت از مشرکان که در دیدار کارگزاران حج با رهبر معظم انقلاب بیان شد، لازم است نگاهی شبکهای به آیات قرآن کریم بیندازیم. خدای متعال در آیه ۳ سوره توبه میفرماید: وَأَذَانٌ مِنَالله وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّالله بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ. این آیه شریفه بعد از به زیر کشیدن بتها در کعبه اعلان عمومی شد. نکته مهمتر آن است که این اعلان نیز در روز حج اکبر یا همان حج تمتع قرار داده شد و اعلام مهم خدای متعال این بود که خدا و همچنین رسول او از مشرکان بری هستند و این اعلام برائت را خداوند در این آیه شریفه به عنوان یک وظیفه عمومی و مستمر برای مسلمین در ظرف و ظرفیت حج اعلام کرده و ما وظیفه داریم سطوح برائت خود را از مظاهر مختلف شرک به اشکال گوناگون در همیشه ایام اعلام کنیم. به همین خاطر حج به عنوان یک نمایش عبادت جمعی معنوی و سیاسی، ظرفیت مهمی است برای توجه و تألیف و تمرکز قلوب بر عبادت خداوند متعال و یکی از جلوههای عبادت دور کردن خود و جامعه اسلامی از مظاهر شرک است. طبیعتا یکی از مظاهر این برائت، برائت زبانی است. یعنی اعلان انزجار و عدم همراهی امت اسلام با شرک و کفر. این حداقل کاری است که انتظار میرود در ایام حج، امت اسلام در اجتماع باشکوهی که هر سال وجود دارد، انجام دهند. اما در رتبه بعد ما احتیاج به برائت عملی داریم و این برائت عملی به معنای محدود کردن زمینه و امکان حضور و نفوذ مشرکان نسبت به تعیین سرنوشت آینده بشریت و حداقل آینده دنیای اسلام است.
برای دقت بیشتر به عنوان زمینه رجوع به قرآن ابتدا این سوال را طرح میکنم: این وظیفه زبانی و عملی در اعلام برائت به جمیع مظاهر آن در منطق قرآن به چه دلیل باید اتفاق بیفتد؟ برای پاسخ، جلوههایی از آن را با استفاده از بعضی آیات شریف قرآن توضیح بیشتری میدهم.
در آیه ۷۶ سوره نسا خدای متعال به گمان من یکی از وجوه و علل این اعلام برائت قولی و عملی را بیان کرده است. در این آیه خدای متعال میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِالله وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا» یعنی کسانی که ایمان دارند در راه خدا مقاتله میکنند و کسانی که کافر شدهاند با شما جنگ میکنند اما در راه طاغوت. بعد خدای متعال میفرماید شما وظیفه دارید با اولیا و سران شیطان جنگ کنید اما بدانید مکر شیطان ضعیف بوده و شما پیروز هستید. از این آیه شریفه میشود استفاده کرد که باید برائت از مشرکان را در دستور کار قرار داد، چرا که آنان در سبیل طاغوت حرکت میکنند و اگر ما مقابله با راه طاغوت نکنیم، دین خدا به خطر افتاده و اولیای الهی در خطر قرار میگیرند. یکی از راههای این مواجهه اعلام برائت است. البته اعلام برائت دارای دامنه و طیفی است که یک سر آن انزجار زبانی و سر دیگر آن مقابله نظامی با کفار است. آیه دیگری که ابعاد منطق برائت را برای ما مشخص میکند، آیه ۲۶ سوره ابراهیم است که میفرماید: «وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ». مثال کلمه خبیث مانند درخت پلیدی است که ریشه ندارد تا در روی زمین قرار گیرد لذا ثبات و دوام ندارد. مسلمانان باید از مشرکان اعلان برائت داشته باشند، چرا که مشرکان مظهر کلمه خبیثه هستند. کلمه خبیثه دارای هیچ قراری نیست. کلمه خبیثه امروز اسرائیل و اذناب آن هستند، در ورای اسرائیل نیز تمدن غرب قرار داشته و رفتار اسرائیل نماد بیپردهای از فرهنگ منحط غرب محسوب میشود. اگر با این کلمه خبیثه برخورد نشود خباثت خود را صادر کرده و فرهنگ منحط خویش را که فرهنگ حیوانیت و درندگی است در اقصی نقاط عالم گسترش میدهد. نکته سومی که در منطق قرآنی برائت میخواهم عرض کنم این است که خدای متعال میفرماید: نباید شما کافران را ولی خود قرار دهید و برای این موضوع دلیلی را ذکر میکند. آیه ۱۴۴ سوره نسا میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا» یعنی اگر شما کافران را ولی خود قرار دهید دلیل آشکاری را ضد خود در اختیار خداوند قرار دادهاید و این کنایه از آن است که خدای متعال بر عقاب و عذاب ما حجت خواهد داشت. برای آنکه این تهدید الهی متوجه جامعه ایمانی نشود نباید با کفار رفاقت کرد و به دلیل آنکه سکوت در چنین میدانی بیطرفی نیست، بلکه نوعی همراهی به حساب میآید، ما وظیفه داریم از اسرائیل اعلام برائت کنیم تا در جنایات او شریک نشویم. همچنین به استناد آیه ۶۰ سوره انفال (وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّالله وَعَدُوَّکُمْ) خدای متعال مومنان را مامور کرده تا به چنان قدرتی دست یابند که دشمنان خدا از شما بترسند. یکی از منابع تولید قدرت همین اعلان برائت است.
بویژه آنکه اگر این اعلان برائت به نحو جمعی رخ دهد قدرتآفرین بوده و پایههای مشروعیت سیاسی دشمن را لرزان کرده و ترس را در دل آنان تقویت میکند. در نقطه مقابل ایمان را در دل مومنان بویژه مردم مظلوم فلسطین تقویت میکند لذا ما وظیفه داریم از ظرفیت اعلان برائت استفاده کنیم برای ایجاد ترس در دل دشمنان اسلام. آنچه نگاشته شد بهرهگیری از برخی آیات شریفه بود که منطق اعلان برائت را برای ما ترسیم میکند که چرا ما باید اعلان برائت را در همه اشکال و در همه سطوح مورد توجه قرار دهیم اما شرایطی که به طور ویژه در سال اخیر با آن روبهرو شدیم و حوادث پس از توفان الاقصی و نسلکشی در غزه به این خاطر است که مردم فلسطین در خط مقدم مقابله با شجره خبیثه محسوب میشوند. در امتداد انقلاب اسلامی مردم فلسطین جرأت، جسارت، صبوری و توانایی مقاومت در برابر همه مظاهر شرک و کفر را پیدا کردهاند، به همین دلیل تاریخسازی انقلاب اسلامی در قامت مقاومت مردم فلسطین خودنمایی کرده است. باید توجه کنیم اهمیت این مواجهه از این رو است که نزاع مردم فلسطین با اسرائیل غاصب تنها یک مواجهه امنیتی و نظامی میان بخشی از اعراب محسوب نمیشود که تنها آن را متعلق به فلسطین بدانیم. مواجهه فلسطین با اسرائیل بیش از هر چیز یک مواجهه تمدنی و فرهنگی است. علت چنین است که مردم فلسطین و مقاومت به پشتوانه ایران اسلامی، شتابدهنده سقوط مرجعیت و الهامبخشی تمدن غرب هستند و از این جهت تاریخساز بوده و خواهند بود. مقاومت مردم فلسطین و به دنبال آن سفاکی رژیم صهیونیستی باعث شد تا آنچه غرب تلاش داشت در قالب برابری حقوق انسان و آزادی بشر نمایش دهد، رسوا شده و پایههای اندیشه تمدنی آن مورد تردید قرار بگیرد. البته پس از انقلاب اسلامی آهسته آهسته این عقبه آب شده بود و آخرین پردهای که این چهره کریه را در مقابل عالمیان قرار میدهد اتفاقی است که در غزه بر سر زن و کودک بیگناه میرود. حجم این جنایت به گونهای است که وجدان بشریت که با اسلام نیز آشنا نیست به حرکت درآمده و باعث شده جبهه مقاومت علیه استکبار وارد یک مرحله جدید شود و موج جدیدی از مواجهه رخ دهد.
در آخر این نوشتار باید مطلبی را اضافه کرد و آن اینکه انتظار میرود حج در این مساله نقشآفرین باشد. افزون بر آیات پیشین که خداوند مرکز برائت را حج الاکبر معرفی کرده، باز هم خدای متعال در آیه ۹۷ سوره مائده میفرماید: «جَعَلَالله الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ» یعنی خدا حج را نه صرفا به خاطر آنکه عدهای وظیفهای شرعی را ادا کنند تا حاجی شوند که البته این هم مهم است اما حج مرکزی برای قیام معرفی شده است، آن هم قیام برای مردم. قیام برای رهایی بشریت و این رهایی هنگامی رخ میدهد که مردم متوجه توحید شده و بیزار از شیطان، همه مظاهر او و تجلیاتی شوند که در عصر و زمان ما پیدا کرده است. به همین خاطر حج مهم میشود و امیدواریم محدودیتهایی که دولت آلسعود برای اعلان برائت ایجاد کرده کاهش یابد و متوجه شوند این اعلان برائت باعث عزت جهان اسلام است و مساله ایرانیت یا عرب اصلا در این زمینه تأثیرگذار نیست. نفع برائت برای همه مسلمین بوده و اگر عربستان سکوت کرده یا مانعتراشی کند، آن بیآبرویی که تاکنون به بار آمده گریبان آنها را به نحو جدیتری خواهد گرفت.
ارسال به دوستان
سرکوب دانشگاهها و عاقبت استانداردهای دوگانه غرب در مواجهه با خیزشهای اجتماعی داخلی و خارجی
توهم «جامعه مدنی» از سر آمریکا و جهان پرید
طارق سیریل عمار*: نخبگان و رسانههای جریان اصلی غرب به حدی به استانداردهای دوگانه معتاد هستند که مشاهده یک مورد دیگر، خبر خاصی به حساب نمیآید. اینها کسانی هستند که نسلکشی را با عنوان ساختگی «دفاع از خود» به ما معرفی میکردند. همانهایی که از حوزههای نفوذ متنفرند؛ مگر زمانی که جهانی و متعلق به واشنگتن باشد - با نقشی جانبی برای بروکسل - و همانهایی که بر حاکمیت قانون اصرار دارند اما در همان حال ICC دادگاه کیفری بینالمللی [نهادی دیگر در لاهه به جز دادگاه بینالمللی عدالت] را تهدید میکنند که مبادا به کار آنها کار داشته باشد.1
با این حال چیز بخصوصی در رابطه با آخرین مورد شیزوفرنی ارزشی غرب وجود دارد؛ این بار درباره مفهوم «جامعه مدنی» در پیوند با 2 کارزار سیاسی، یکی در ایالات متحده و دیگری در قفقاز در کشور گرجستان.
در آمریکا دانشجویان، اساتید و دیگران علیه نسلکشی مداوم فلسطینیان توسط اسرائیل و مشارکت دولت بایدن در این جنایت به اعتراض برخاستهاند. در گرجستان، جنجال بر سر قانون پیشنهادی برای اعمال شفافیت بر بخش گسترده و با قدرت غیرعادی سازمانهای مردمنهاد (سمن یا NGO) است. منتقدان این قانون را به مثابه قبضه قدرت دولتی و به نوعی روسی، محکوم میکنند.
واکنشهای بسیار متفاوت به این دو مورد از مشاجرات عمومی داغ نخبگان رسانههای سیاسی و جریان اصلی غرب نشان میدهد گویی واقعا از نظر آنها 2 نوع جامعه مدنی وجود دارد: تنوعی «پرجنب و جوش» وجود دارد با یک کلیشه پوسیده تقریبا طنزآمیز «پرجنب و جوش» که اگر بخواهیم به چند مورد اشاره کنیم میتوانیم از استعمال آن توسط هیات تحریریه روزنامه واشنگتنپست، در بیانیههای اتحادیه اروپایی و توسط جان کربی، سخنگوی کاخ سفید نام ببریم.
تقریباً مثل این است که کسی درباره اصطلاحات مناسب نطق کرده باشد. این نوع جامعه مدنی پرجنب و جوش و خوب باید مورد تجلیل و حمایت قرار گیرد... و اما نوع غلط جامعه مدنی هم وجود دارد که باید تعطیل شود. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، خود در وصف جوهر این نگرش گفته است: «ما یک جامعه مدنی هستیم و نظم باید حاکم شود». البته این یک برداشت نادرست عجیب از ایده جامعه مدنی است. در حالت ایدهآل، ویژگیهای کلیدی [جامعه مدنی]، استقلال از دولت و ظرفیت ایجاد یک وزنه تعادلی موثر و حتی در صورت لزوم، مقاوم در برابر آن است. تأکید بر «نظم» به جای آن، ناآگاهانه یا نادرست است. در واقع جامعه مدنی، حتی در قامت یک آرمان، اگر درجه قابل توجهی از آزادی و بینظمی به آن داده نشود، بیمعنی است. جامعه مدنی که آنقدر منظم باشد تا مزاحمتی برای هیچ کس ایجاد نکند، فقط برگ انجیری برای سازگاری اجباری و – دستکم- اقتدارگرایی بدوی است.
با این وجود بیایید از این واقعیت پیشپا افتاده صرفنظر کنیم که جو بایدن چیزهایی میگوید که نشان دهنده جهل یا دوگانگی است. مهمتر آن است که «نظم» مورد کاربرد او، یک تعبیر شفاف است: به گفته نیویورک تایمز، در 2 هفته گذشته بیش از 2300 معترض در تقریبا 50 دانشگاه آمریکایی دستگیر شدهاند. اغلب، بازداشتها با سبعیت نمادین انجام شده است. پلیس از تجهیزات ضد شورش، نارنجکهای شوکر و گلولههای پلاستیکی استفاده کرده است. آنها نهتنها به طور گسترده به دانشجویان تعرض کردهاند بلکه برخی اساتید را هم مورد تعرض قرار دادهاند.
شناختهشدهترین مورد شخصی تا این لحظه مربوط به آنلیس اورلک، استاد کالج دارتموث است.
اورلک 65 ساله تلاش داشت از دانشآموزان در برابر خشونت پلیس محافظت کند. در واکنش، او را با بدترین سبک فنون هنرهای رزمی (مارشال آرت MMA ) به زمین کوبیدند. پلیسهای تنومندی که آشکارا فاقد حداقل نجابت هستند روی او زانو زدند و با ضربات شلاقی وی را به سمت خود کشاندند، به طوری که انگار دچار یک تصادف رانندگی جدی شده است.
از قضا اورلک یهودی است و زمانی رئیس برنامه مطالعات یهودی در دانشگاههایی که کار میکرد، بود.
در یکی دیگر از روندهای بسیار نگرانکننده، در دانشگاه کالیفرنیای لسآنجلس (UCLA)، یک سرکوب خشونتآمیز پلیس – شامل کاربرد گلولههای پلاستیکی – با حمله وحشیانهای توسط به اصطلاح «ضد معترضان» طرفدار اسرائیل توأم شد. در حقیقت این دار و دسته دنبال وارد کردن حداکثر آسیب به آن معترضان ضد نسلکشی بودند که طبق تحقیقات نیویورک تایمز مشخص شده تقریباً موضع کاملاً دفاعی داشتند.
نیروهای امنیتی دانشگاه و پلیس ساعتها از مداخله پرهیز کردند و به «ضد معترضان» اجازه دادند تا بیحرمتی کنند. این الگویی است که هر مورخ مبحث ظهور فاشیسم در آلمان عصر وایمار آن را تشخیص خواهد داد: ابتدا دست گروههای SA حزب در حال ظهور نازی دستشان برای حمله به چپها باز گذاشته شد سپس پلیس نیز به جان همان چپها افتاد.
این چهره واقعی «نظمی» است که بایدن و بسیاری از نهادهای غربی آن را تأیید میکنند ولی فقط در خانه. وقتی صحبت از ناآرامی در گرجستان میشود، لحن آنها کاملاً متفاوت است.
فراموش نکنید که خشونت قابل توجهی در گرجستان وجود داشته و اگر در آمریکا اتفاق میافتاد قطعا بایدن آن را به عنوان آشوب محکوم میکرد. در مقابل، معترضان آمریکایی ضد نسلکشی خشونتآمیز رفتار نکردهاند بلکه بینظم بودهاند (بله! این 2 مقولههایی بسیار متفاوت هستند)، به عنوان مثال، معترضان در گرجستان زمانی که سعی کردند به پارلمان هجوم ببرند از اشکال واقعی خشونت استفاده کردند.
هیچ اقدام قابل قیاسی توسط معترضان آمریکایی ضد نسلکشی انجام نشده است. در تفلیس، پایتخت گرجستان، موارد زیادی از تجاوزات و ایجاد مزاحمتهای عمومی وجود داشته که ظاهرا رئیسجمهور آمریکا را بسیار برانگیخته است. بر اساس منطق بایدن که اعتراضات نباید حتی مراسم فارغالتحصیلی دانشگاه را مختل کند یا به تاخیر بیندازد، حال مسدود کردن یک نقطه ترافیکی مرکزی در پایتخت چه معنایی میتواند داشته باشد؟
فراموش نکنید که معترضان گرجستانی هم تاکتیکهای خشونتآمیز پلیس را که علیه آنها به کار رفته گزارش میکنند و به طور کلی، بر حق بودن یا نابودن هدف آنها، یا پیشنویس قانونی که با آن مخالفت میکنند، خارج از حوصله این مقال است. من معتقدم غرب از آنها برای نمایشی ژئوپلیتیک به سبک انقلاب رنگی استفاده میکند ولی موضوع ما حتی این هم نیست.
موضوع اصلی در اینجا، ریاکاری دیگرباره سرسامآور غربی است؛ غربی که تصور میکند تلاش برای هجوم به پارلمان، بخشی از برخورداری کشور گرجستان از یک جامعه مدنی «سرزنده» است، دیگر نمیتواند معترضان ضد نسلکشی را در محوطه دانشگاه خود مورد بازداشت جمعی و رفتار وحشیانه قرار دهد. این البته پیام ایراکلی کوباخیدزه، نخستوزیر گرجستان نیز هست که به وضوح از این پوچی به قدر کافی به تنگ آمده است.
کوباخیدزه در یک پست پربازدید در شبکه ایکس، به شدت به «اظهارات نادرست» آمریکاییها درباره پیشنویس قانون بحثبرانگیز و همچنین مهمتر از آن مداخله دولت ایالات متحده در سیاست کلی گرجستان اعتراض کرد.
نخست وزیر گرجستان، در اصل به شکلی بسیار قابل قبول برای افراد غیرسادهلوح، به عادت واشنگتن به انجام «انقلاب رنگی» در فواصل زمانی منظم اشاره و آن را سرزنش کرد. در نهایت، او به همکلاسیهای آمریکایی خود عبارت «سرکوب وحشیانه تجمع اعتراضی دانشجویان در شهر نیویورک» را عینا یادآوری کرد. کوباخیدزه با این عبارت که به وضوح نشاندهنده تمامیت ماجرای سرکوب پلیس علیه جوانان آمریکایی معترض به نسلکشی است، بازی را عوض کرد.
این شاید جذابترین برداشت از این اپیزود تازه اما بیسابقه از حماسه طولانیمدت استانداردهای دوگانه غرب باشد. محکومیت و سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز علیه نسلکشی و در همان حال تمجید اعتراضات خشونتآمیز فزاینده علیه قانونی برای چارچوبمند کردن سازمانهای غیردولتی. این شرمآور است اما جدید نیست. مانند گذشته، ژئوپلیتیک بر ارزشهای غرب میترامپد.
جامعه مدنی اما در گذشته مفهومی کلیدی برای طرح قدرت نرم غرب، در اصل از طریق براندازی و دستکاری بود. این خیلی به دردشان میخورد زیرا بار ایدئولوژیک آنچنان قدرتمند بود که صرفاً استناد به آن مقاومت را خفه میکرد. اکنون، غرب با نمایش نحوه برخورد با جامعه مدنی خود در داخل، یک توهم به دردبخور دیگر خود را نقش بر آب میکند.
مورخ آلمانی، استاد دانشگاه کوچ استانبول و استاد سابق دانشگاه کلمبیای نیویورک *
-----------------------------------------
پیوست
1- اشاره به اظهارات کریمخان، رئیس دادگاه کیفری بینالمللی در واکنش به تهدیدهای رژیم صهیونیستی و حامیانش علیه کارکنان این نهاد برای مختومه کردن پرونده شکایتهای کشورهای مختلف درباره نسلکشی در غزه.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|