|
رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره بینالمللی شهدای مدافع حرم و جبهه مقاومت:
مدافعان حرم، نجاتدهنده ایران و منطقه هستند
گروه سیاسی: متن بیانات رهبر حکیم انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی شهدای مقاومت و مدافع حرم که۳۰ خرداد ۱۴۰۳ برگزار شده بود، صبح دیروز در محل برگزاری این کنگره در حرم مطهر رضوی منتشر شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار مدافعان حرم را یک پدیده شگفتانگیز و مهم و یکی از مظاهر جهاننگری نظام جمهوری اسلامی خواندند و تاکید کردند: حضور جوانانی با ملیتهای مختلف در قالب مدافعان حرم نشان داد انقلاب اسلامی بعد از گذشت بیش از 4 دهه، قدرت بازآفرینی همان شور و حماسه اول انقلاب را دارد. رهبر انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدای مدافع حرم و جبهه مقاومت بویژه سردار شهید سلیمانی، دفاع از حرم را یک جنبه نمادین در دفاع از تفکر و آرمانهای صاحب آن حرم و اهلبیت(ع) دانستند و گفتند: آرمانهای بلند مکتب اهلبیت(ع) همچون عدالت، آزادی، مبارزه با قدرتهای ظالم و «ایثار و فداکاری در راه حق»، همواره در میان وجدانهای پاک طالب دارد.
حضرت آیتالله خامنهای حرکت دانشجویان دانشگاههای آمریکا در دفاع از مردم غزه را نمونهای از وجود وجدانهای پاک در دنیا برشمردند و افزودند: مهم این است این پیام دفاع از حرم که در واقع دفاع از آرمانهای انسانیت است، به گوش وجدانهای پاک دنیا رسانده شود.
ایشان یکی دیگر از ابعاد موضوع دفاع از حرم را جهاننگری انقلاب اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: هر حرکت و نهضت و انقلابی که از محیط بینالمللی و منطقهای خود غافل شود، قطعا ضربه خواهد خورد، همانگونه که حرکت ملت ایران در قضیه مشروطه و در قضیه ملی شدن صنعت نفت به دلیل سرگرم شدن به مسائل داخلی و غفلت از دخالتگران خارجی آسیب دید و به سرانجام نرسید. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: امام بزرگوار(ره) از همان روزهای آغازین نهضت اسلامی، همچنین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره متوجه دخالت بیگانگان و نگرش جهانی و منطقهای و سرگرم نشدن به مسائل داخلی بود و در بیانات خود در این زمینه تذکر و هشدار لازم را میداد.
حضرت آیتالله خامنهای حضور رزمندگان مدافع حرم در کشورهایی که دشمن برای آنها نقشه بسیار خطرناکی را طراحی کرده بود، از مظاهر جهاننگری انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: دشمن در طراحی خود قصد داشت با تصرف منطقه و همزمان با وارد کردن فشارهای اقتصادی و سیاسی، همچنین «عقیدتی و مذهبی» به ایران، نظام اسلامی را از بین ببرد اما جمعی از جوانان باایمان، با مرکزیت جمهوری اسلامی، این نقشه پرخرج استکبار را به شکست کشاندند.
ایشان تاکید کردند: با چنین نگاهی باید گفت حرکت مدافعان حرم، ایران و منطقه را نجات داد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ماهیت خشن و بیرحم و غیرانسانی تشکیلات داعش و گروههای همسو با آن که با حمایتهای تسلیحاتی و تبلیغاتی آمریکا و غرب شکل گرفته بودند، افزودند: هدف از این تشکیلات، ناامن کردن منطقه و بویژه ایران بود اما مدافعان حرم این خطر بزرگ را نیز خنثی کردند.
حضرت آیتالله خامنهای، نمایش توان انقلاب اسلامی در بازآفرینی شور و حماسه ذاتی خود در ابتدای پیروزی را یکی دیگر از ابعاد حرکت مدافعان حرم برشمردند و افزودند: حضور جوانانی که امام و دوران دفاع مقدس را ندیده بودند برای دفاع از حرم، نشاندهنده قدرت عجیب انقلاب اسلامی در بازآفرینی همان انگیزههای دینی و انقلابی 4 دهه پیش است.
ایشان با اشاره به انتظار و تحلیلهای برخی افراد دارای مبانی فکری غربی مبنی بر رو به ضعف رفتن انقلاب اسلامی و تفکرات و آرمانهای آن، تاکید کردند: صفا، شجاعت، ایثار، اخلاص و «اعتقاد عمیق به مبانی دینی» در جوانان مدافع حرم، پدیدهای شگفتانگیز و بینظیر است که غلط بودن تحلیلهای غربگرایان را نشان داد و این موضوع جز با لطف و عنایت الهی و اهلبیت(ع) نمیتوانست شکل بگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی برگزاری راهپیماییهایی همچون ۲۲ بهمن یا تشییعهای شگفتآوری همچون تشییع سردار سلیمانی یا شهدای خدمت را جلوههای دیگری از قدرت بازآفرینی انقلاب اسلامی دانستند و تاکید کردند: شهدای مدافع حرم و خانوادههای آنها مایه افتخار و سرافرازی و نجات و کامیابی ایران اسلامی هستند و انقلاب اسلامی قطعا رهین این شهدا و خانوادههای آنها است.
ارسال به دوستان
انتخابات بین جلیلی و پزشکیان به دور دوم رفت
هفته وحدت
بیانیه محمدباقر قالیباف و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در حمایت از سعید جلیلی
چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت 40 درصد مردم ایران برگزار شد؛ انتخاباتی که بیش از 24 میلیون ایرانی را از اقشار و سلائق مختلف پای صندوقهای رای کشاند تا در یک مشارکت عمومی، نهمین رئیسجمهور ایران اسلامی را انتخاب کنند. روند برگزاری انتخابات این دوره که کمتر از 40 روز پس از شهادت آیتالله رئیسی و همراهانش انجام شد، مورد توجه افکار عمومی جهان قرار گرفت. چنانکه در روز انتخابات بیش از 500 خبرنگار از رسانههای خارجی در ایران حضور یافتند و از نزدیک روند انتخابات را پوشش دادند.
با اتمام روند رایگیری که از صبح روز هشتم تیرماه شروع شد و پس از چند بار تمدید تا ساعت 24 همان روز ادامه یافت، گمانهزنیهای معمول فضای مجازی را پر کرد و حدس و گمانها درباره نتایج انتخابات شروع شد، در نهایت پیش از ظهر دیروز (ساعت 11:37) وزارت کشور طی بیانیهای اعلام کرد مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم راه پیدا کردهاند. ریز آرا و سهم نامزدها از آن به این ترتیب است:
از 58 هزار و ۶۴۰ شعبه در ۴۸۲ شهرستان، ۲۴ میلیون و ۵۳۵ هزار و ۱۸۵ رای اخذ شد.
تعداد آرای مسعود پزشکیان: ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار و ۹۹۱
تعداد آرای سعید جلیلی: ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸
تعداد آرای محمدباقر قالیباف: ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰
تعداد آرای مصطفی پورمحمدی: ۲۰۶ هزار و ۳۹۷.
بر اساس اصل ۱۱۷ قانون اساسی و ماده ۱۲ قانون انتخابات ریاستجمهوری، فردی به عنوان رئیسجمهور ایران انتخاب میشود که اکثریت مطلق آرای مأخوذه از شرکتکنندگان در انتخابات را به دست آورد. کسب اکثریت مطلق آرا، به معنای کسب بیش از 50 درصد آرای مأخوذه است. در غیر این صورت، طبق ماده ۱۳ قانون انتخابات ریاستجمهوری، چنانچه در مرحله اول برای هیچیک از داوطلبان اکثریت مطلق حاصل نشود انتخابات دو مرحلهای خواهد شد و ۲ نامزدی که بیشترین آرا را در مرحله اول داشتند در انتخابات مرحله دوم شرکت میکنند.
در انتخابات جمعه 8 تیر مسعود پزشکیان: 42.6 درصد آرا، سعید جلیلی 38.8 درصد آرا، محمد باقر قالیباف 13.8 درصد آرا و مصطفی پورمحمدی 0.8 درصد آرا را کسب کردند و از آنجا که هیچکدام از نامزدها نتوانستند بیش از ۵۰ درصد آرای مأخوذه را کسب کنند انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ به مرحله دوم کشیده شد، بنابراین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی ۲ نامزد نهایی دور دوم انتخابات ریاستجمهوری هستند که جمعه پانزدهم تیرماه برگزار خواهد شد.
* یک اعلام و چند واکنش
اعلام قطعی نتایج انتخابات و راهیابی پزشکیان و جلیلی به دور دوم، اظهارنظرها و واکنشهای متعددی را در فضای مجازی و رسانهها در پی داشت. در همین راستا شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با صدور بیانیهای از «سعید جلیلی» حمایت کرد. همچنین ۳ نامزد جبهه انقلاب که ۲ نفر از آنها (زاکانی و قاضیزادههاشمی) پیش از روند رایگیری انصراف داده بودند به همراه محمدباقر قالیباف که با کسب بیش از ۳ میلیون رای از راهیابی به دور دوم انتخابات بازماند، هر کدام با صدور بیانیه حمایت خود را از سعید جلیلی اعلام کردند.
قالیباف در بخشی از بیانیه خود آورد: بهرغم اینکه اینجانب برای شخص آقای دکتر پزشکیان احترام قائل هستم اما به دلیل نگرانی از برخی اطرافیان ایشان، از همه نیروهای انقلابی و حامیان خود میخواهم کمک کنند تا جریانی که مسبب بخش مهمی از مشکلات اقتصادی و سیاسی امروز ما است، به عرصه قدرت باز نگردد لذا همه باید تلاش کنیم نامزد جبهه انقلاب آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس دولت چهاردهم انتخاب شود.
پس از اعلام حمایت 3 کاندیدای جبهه انقلاب از سعید جلیلی، محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: اعلام آمادگی برادران گرامی آقایان قالیباف، زاکانی و قاضیزادههاشمی و ستادها و حامیان آنها برای کمک به دکتر سعید جلیلی، فصل جدیدی از همافزایی و برادری میان نیروهای انقلاب است که به فضل الهی ۱۵ تیر ماه و پس از آن با تشکیل دولت چهاردهم به ثمر خواهد نشست.
در طرف مقابل نیز طیف اصلاحطلبان موج رسانهای را بلافاصله پس از اعلام قطعی نتایج به راه انداختند. در این مرحله تکیه آنها بر ایجاد شکاف بین طرفداران قالیباف و جلیلی و القای این منظور بود که لزوما نباید هوادار قالیباف باشی و به جلیلی رای بدهی! به این ترتیب اصلاحطلبان جنگ روانی و رسانهای را پیش از آغاز تبلیغات رسمی تبلیغات 2 نامزد باقیمانده که روز بعد از اعلام نتایج آغاز میشد، شروع کردند.
***
در بیانیهای اعلام شد
حمایت قالیباف از جلیلی
گروه سیاسی: محمدباقر قالیباف در پیامی تاکید کرد: راه هنوز پایان نیافته است. همه باید تلاش کنیم تا نامزد جبهه انقلاب آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس دولت چهاردهم انتخاب شود. محمدباقر قالیباف طی بیانیهای حمایت خود از سعید جلیلی را برای دور دوم انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد. در این پیام آمده است:
انتخابات ۸ تیر نشانه باور عمیق نظام جمهوری اسلامی و رهبر فرزانه انقلاب به مردمسالاری دینی است که پنجره فرصت تغییرات را از درون ساختار انتخابات فراهم میکند و اجازه میدهد جریانهای متعدد با سلیقههای مختلف بتوانند در رقابتی سالم و عادلانه، خود را به مردم عرضه کنند و مردم عزیز با مشارکتی موثر مدیران اجرایی خود را انتخاب کنند.
اینجانب خدا را شاکرم بهرغم اینکه منطق سیاسی حکم بر ماندن من در جایگاه ریاست مجلس میکرد، در انجام تکلیف و دوری از تخریبهای گسترده، بر کرسی عافیتطلبی تکیه نزدم. خوشحال هستم که با هدایتهای الهی در این لحظه تاریخی برای عدم بازگشت به دوره خسارتبار دهه ۹۰ و ناتمام نماندن راهی که با شهید رئیسی شروع کرده بودیم، چه برای آمدن و چه برای کنار نرفتن تردید به خود راه ندادم و شرمنده شهدا و امام شهدا نشدم که این حضور فرصتی را برای جریان انقلابی در دور دوم انتخابات فراهم کرد و خداوند نیز بر این حقیر منت گذاشت و قلبهای بزرگان و متنفذان اخلاقی، مذهبی، آیینی، حوزوی و دانشگاهی و همچنین عموم مردم نجیب و اقشار محترم را بر حمایت از این بنده پرتقصیر هدایت کرد که ضروری میدانم از همه کسانی که با بزرگمنشی به اینجانب لطف داشتند، تشکر ویژه کنم و بابت فشارهای غیراخلاقی که به خاطر این حمایت متحمل شدند، از خداوند طلب اجر کنم.
آنها در لحظه مهم تصمیم، هزینه دادن را بر مصلحتاندیشی ترجیح دادند. بزرگی ارزش این حمایت برای من بیش از همه روشن است، چرا که میدانم این بزرگان هیچگاه خود را برای فردی هزینه نمیکنند مگر برای انجام تکلیف الهی. همچنین لازم است تاکید کنم راه هنوز پایان نیافته است و بهرغم اینکه اینجانب برای شخص آقای دکتر پزشکیان احترام قائل هستم اما به دلیل نگرانی از برخی اطرافیان ایشان، از همه نیروهای انقلابی و حامیان خود میخواهم کمک کنند جریانی که مسبب بخش مهمی از مشکلات اقتصادی و سیاسی امروز ما است، به عرصه قدرت بازنگردد لذا همه باید تلاش کنیم نامزد جبهه انقلاب آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس دولت چهاردهم انتخاب شود.
در پایان وظیفه خود میدانم سپاس خود را از رهبر فرزانه انقلاب که با هدایتهای خود مسیر انتخابات را در جهت مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح هموار کردند، اعلام کنم و از همه حامیان خود که مظلومانه، تحت بیشترین فشارها و تخریبهای همهجانبه برای بازگرداندن گفتمان عقلانیت انقلابی و کارآمدی شبانهروز تلاش کردند تشکر فراوان میکنم و اطمینان دارم مورد لطف شهدا بویژه شهید سلیمانی قرار گرفتهاند.
***
تأکید شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بر حمایت از جلیلی
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با صدور بیانیهای ضمن تقدیر از حضور مردم در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، حمایت خود را از سعید جلیلی اعلام کرد. در این بیانیه آمده است: اکنون که مرحله اول انتخابات ریاستجمهوری به پایان رسیده و ملت ایران خود را برای شرکت در مرحله دوم آماده میکند، لازم میدانیم از همه نامزدها و مردمی که در مرحله اول با حضور پای صندوقهای رای، به تحقق مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران کمک کردهاند، تشکر کنیم. این بیانیه میافزاید: استمرار مردمسالاری دینی در کشور امری است که اهمیت آن کمتر از اهمیت انتخاب فرد اصلح و انقلابی برای اداره قوه مجریه نیست و این همان نکتهای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره بر آن تاکید داشتهاند و مردم را به مشارکت هرچه بیشتر در انتخابات فراخواندهاند. در بیانیه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب همچنین میخوانیم: از آنجا که مرحله دوم انتخابات به رقابت میان دکتر سعید جلیلی و دکتر مسعود پزشکیان اختصاص دارد، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی ضمن احترام به شخص آقای دکتر پزشکیان، به دلیل نگرانیهایی که حافظه سیاسی ملت در 3-2 دهه اخیر بدان گواهی میدهد از همه اعضا و هواداران خود میخواهد در سراسر کشور و در همه سطوح کلیه امکانات خود را برای حمایت از برادر گرامی جناب آقای دکتر سعید جلیلی به کار گیرند و مردم عزیز را نیز به مشارکت پرشور در مرحله دوم انتخابات دعوت کنند. جا دارد از آقایان دکتر قاضیزادههاشمی و دکتر علیرضا زاکانی، بویژه آقای دکتر محمدباقر قالیباف که عزم و اراده قطعی خود را برای پشتیبانی از آقای دکتر سعید جلیلی به صراحت اعلام کردهاند، سپاسگزاری شود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از نقش هوش مصنوعی در کاهش مخاطرات جوی و پیشبینی تغییرات آبوهوایی گزارش میدهد
هشدار هوشمند
اسدالله خسروی: به کارگیری سیستمهای هوشمند در قالب فناوریهای مدرن سامانههای هوش مصنوعی در بخش آب و هوایی کشور باعث شده است وضعیت جوی و وقوع سیل در کشور پیشبینی شود، به طوری که بر اساس دادههای این فناوری، کارشناسان هواشناسی نه فقط مدلهای وضع هوا را پیشبینی میکنند، بلکه میزان دبی آب بستر رودخانهها را از طریق هوش مصنوعی محاسبه و با بهرهگیری از چنین شیوهای هشدارهای لازم را برای جلوگیری از مخاطرات احتمالی وقوع سیل به مردم گوشزد میکنند.
علاوه براین الگوریتمهای هوش مصنوعی میتواند حجم وسیعی از دادهها را تجزیه و تحلیل و الگوها را شناسایی کند، همچنین با بهرهگیری از تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای پردازش تصویر میتوان به پیشبینی و مدیریت حوادث طبیعی مرتبط با تغییرات اقلیمی مانند سیل و توفان کمک کرد.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران وضع هوای سازمان هواشناسی در گفتوگو با «وطن امروز» اظهار کرد: این سازمان طی یک سال اخیر توانسته است از فناوری هوش مصنوعی برای پیشبینی وضعیت جوی استفاده کند، آنطور که هماکنون 510 نقطه کشور از روش محاسبات هوش مصنوعی برای برآورد دبی آب بستر رودخانهها برای هشدار سیل استفاده میکند، چرا که با چنین شیوه محاسباتی میزان ورودی دبی آب روخانهها مشخص و محاسبه میشود.
صادق ضیاییان با بیان اینکه استفاده از هوش مصنوعی کمک میکند هزینه سختافزاری محاسبات در سازمان هواشناسی برای پیشبینی وضعیت آب و هوا و مخاطرات احتمالی ناشی از آن کاهش یابد، گفت: مدلهای عددی وضع هوا برای پیشبینی وضعیت جوی طوری است که چنانچه از سیستمهای هوشمند و نرمافزارهایی در قالب هوش مصنوعی استفاده شود هزینهها پیشبینی هواشناسی نیز کاهش مییابد، زیرا بهرهگیری از مدلهای مفهومی پیشبینی هوا هزینه کمتری دارد و در مقابل پیشبینیهای نیز دقیقتر انجام میشود.
وی با تاکید بر اینکه سامانههای هشدار سیل به صورت مدل مفهومی در کشور وجود دارد اما گسترده نیست، افزود: چنانچه این سامانهها به صورت وسیع وضعیت جوی کشور را پوشش دهند، بیتردید کمک خاصی به کاهش وقوع سیل در کشور خواهد کرد. هر چند هماکنون خیلی از مناطق کشور نیز تحت پوشش این سامانه قرار دارند.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران وضع هوای سازمان هواشناسی در ادامه گفت: با توجه به بارشهای قابل توجه در یک سال اخیر، در صورت نبود هوش مصنوعی برای هشدار سیل و آمادگی مردم در مقابل این رخداد طبیعی، بیتردید شاهد مخاطرات بیشتر آبوهوایی بودیم، چرا که پیشبینی هواشناسی از طریق هوش مصنوعی دقیقتر است و هر چه این سامانه افزایش یابد، پیشبینیها در همه نقاط کشور بیشتر خواهد شد.
وی افزود: این فناوری دستاورد نیروهای بومی در مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران وضع هوای سازمان هواشناسی کشور است که در حال توسعه است.
* کاربرد هوش مصنوعی در کاهش تغییرات اقلیمی
با تحلیل دادههای هواشناسی و هیدرولوژیک، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند پیشبینی کنند کجا و چه زمانی بارش باران رخ خواهد داد و به کشاورزان و مدیران منابع آبی کمک کنند تا تصمیمات بهتری بگیرند.
رئیس گروه نرمافزار سازمان هواشناسی کشور با اشاره به نقش هوش مصنوعی در مدیریت بهتر منابع آبی، حفاظت از جنگلها، کشاورزی بهینه و...، چالشهای بهرهگیری از آن برای حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی را برشمرد.
رامین عابدیاصل درباره چگونگی کمک هوش مصنوعی به حفاظت از محیط زیست اظهار کرد: هوش مصنوعی میتواند به روشهای متعددی در حفاظت از محیط زیست کمک کند. الگوریتمهای هوش مصنوعی (AI) میتوانند حجم وسیعی از دادهها را تجزیه و تحلیل و الگوهایی را شناسایی کنند که برای انسانها دشوار یا زمانبر است. به عنوان مثال AI میتواند به پایش جنگلها برای شناسایی تخریب غیرقانونی جنگلها کمک کند. هوش مصنوعی با استفاده از تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای پردازش تصویر میتواند تغییرات پوشش گیاهی را در زمان واقعی تشخیص و به مقامات اطلاع دهد.
وی اضافه کرد: هوش مصنوعی میتواند در مدیریت منابع آبی نیز مؤثر باشد. با تحلیل دادههای هواشناسی و هیدرولوژیک، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند پیشبینی کنند کجا و چه زمانی بارش باران رخ خواهد داد و به کشاورزان و مدیران منابع آبی کمک کنند تصمیمات بهتری بگیرند. این متخصص حوزه هوش مصنوعی به این پرسش که آیا هوش مصنوعی میتواند به کاهش تغییرات اقلیمی کمک کند، پاسخ مثبت داد و اظهار کرد: هوش مصنوعی میتواند به کاهش تغییرات اقلیمی کمک کند و در بهینهسازی مصرف انرژی موثر است. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند مصرف انرژی در ساختمانها و صنایع را تجزیه و تحلیل کنند و راهکارهایی برای کاهش مصرف ارائه دهند. برای مثال هوش مصنوعی میتواند سیستمهای تهویه مطبوع را بر اساس دادهها تنظیم کند تا مصرف انرژی کاهش یابد. وی با بیان اینکه هوش مصنوعی میتواند به توسعه و بهینهسازی منابع انرژی تجدیدپذیر کمک کند، گفت: AI با تحلیل دادههای باد، خورشید و سایر منابع طبیعی میتواند بهرهوری نیروگاههای بادی و خورشیدی را افزایش دهد. علاوه بر این به پیشبینی و مدیریت حوادث طبیعی مرتبط با تغییرات اقلیمی مانند سیل و توفان کمک میکند که این قابلیت میتواند به کاهش خسارات و حفظ جان انسانها و محیطزیست کمک کند.
عابدیاصل درباره چگونگی تاثیر هوش مصنوعی بر مدیریت منابع طبیعی مثل آب و جنگلها به ایسنا گفت: هوش مصنوعی قادر است در مدیریت منابع طبیعی مانند آب و جنگلها نقش کلیدی ایفا کند. AI برای مدیریت منابع آبی میتواند به پیشبینی تقاضای آب، بهینهسازی شبکههای توزیع آب و کاهش هدررفت آب کمک کند، همچنین با استفاده از دادههای بلادرنگ از حسگرها و سیستمهای نظارت میتواند مشکلات نشت آب را شناسایی و بهسرعت رفع کند.
وی افزود: هوش مصنوعی در مدیریت جنگلها میتواند به پایش سلامت جنگلها، شناسایی مناطق در خطر آتشسوزی و مدیریت جنگلکاری کمک کند و با تحلیل تصاویر ماهوارهای و دادههای جغرافیایی تغییرات در پوشش جنگلی را شناسایی کند و به انجام اقدامات حفاظتی یاری رساند.
کارشناس حوزه هوش مصنوعی درباره آینده استفاده از هوش مصنوعی در حوزه محیطزیست، گفت: آینده استفاده از هوش مصنوعی در حوزه محیط زیست بسیار روشن و امیدوارکننده است. با پیشرفت فناوری و افزایش دادههای در دسترس، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند دقیقتر و کارآمدتر شوند. عابدیاصل با بیان اینکه AI میتواند منجر به کشاورزی دقیق شود، گفت: بهبود تکنیکهای کشاورزی از طریق تجزیه و تحلیل دادهها، پیشبینی نیازهای آبی و مواد مغذی و مدیریت بهتر آفات، کشاورزی دقیق را در پی دارد.
وی با اشاره به تاثیر هوش مصنوعی بر پایش و مدیریت منابع طبیعی اظهار کرد: استفاده از دادههای ماهوارهای و حسگرهای زمینی برای پایش سلامت جنگلها، منابع آبی و پیشبینی و مدیریت بلایای طبیعی مانند آتشسوزیها و سیلابها از طریق AI امکانپذیر است.
ارسال به دوستان
رسانههای عبری از ترس رژیم صهیونیستی برای جنگ تمامعیار با لبنان پرده برداشتند
هراس از 7 اکتبر دوم
گروه بینالملل: کانال 14 اسرائیل با بیان احتمال عدم وقوع جنگ گسترده در جبهه شمال اعلام کرد بین اسرائیل و حزبالله در آینده نزدیک جنگی رخ نخواهد داد. این در حالی است که تامیر مراگ، خبرنگار سیاسی این کانال، از شکاف بین بیانیههای عمومی در سطح سیاسی و گفتوگو در اتاقهای بسته انتقاد کرد و تاکید داشت: آنچه بیش از فشار آمریکا در این تصمیم موثر است، هزینههای زیادی است که در جنگ با حزبالله بر اسرائیل تحمیل میشود. وی توضیح داد مقامات سیاسی به شهرکنشینان شمال میگویند «حزبالله ضربه سختی خورده است، وضعیت در مرز بشدت تغییر کرده است و سناریوی 7 اکتبر 2023 تکرارپذیر نیست. در عین حال بر شهرکنشینان برای بازگشت به شمال فشارهای شدیدی اعمال میشود که در صورت عدم بازگشت، با آنان به سختی برخورد میشود و این مساله نشان میدهد در مرزهای غزه نیز وضعیت به همین منوال است. مراگ گفت: اسرائیلیها در شمال باید بدانند که تصمیم درباره جنگ واقعی با حزبالله از میان یکی از این 2 احتمال است؛ اگر نیروهای حزبالله بازگردند در این بین جنگی رخ نخواهد داد و اگر این کار را نکنند دولت و ارتش اسرائیل چارهای جز جنگ نخواهند داشت. بن ویدمن، خبرنگار سیانان در قدس اشغالی نیز در گزارشی با اذعان به اینکه جبهه لبنان در شرایط فعلی موفق شده است نوار مرزی را کاملا تخلیه کند، افزود: اگر حزبالله احساس کند پیروز است، جنگ بعدی قریبالوقوع است و این جنگ کاملا متفاوت از جنگی خواهد بود که ما برای آن آماده میشویم. در این گزارش خاطرنشان شد: اسرائیل از زمان جنگ بینتیجهاش در سال 2006 در حال برنامهریزی برای تکرار این درگیری است، در حالی که حزبالله مدتهاست خود را برای جنگ با اسرائیل آماده میکند. این گزارش در حالی منتشر شد که پنجشنبه شب، حزبالله در پاسخ به تجاوزات رژیم اشغالگر به شهرهای نبطیه و سومور، فرماندهی منطقه شمال اسرائیل در پادگان بریا را با موشکهای کاتیوشا هدف قرار داد و رسانههای اسرائیلی گفتند این سنگینترین حمله موشکی بود که تاکنون به جبهه شمال پرتاب شده است. از سوی دیگر رسانههای اسرائیلی اعلام کردند: 40 موشکی که اخیرا از جانب حزبالله پرتاب شد، منجر به قطع برق شهر اشغالی صافد شد و تلفات جانی نیز به همراه داشت. در ابتدای روز پنجشنبه مقاومت از آغاز حمله هوایی از طریق پهپادهای تهاجمی به پایگاه دریایی ناقوره خبر داد و این حمله، مواضع و محل سکونت افسران و سربازان رژیم اشغالگر را هدف گرفت و مستقیما آنان را مورد اصابت قرار داد و منجر به آتشسوزی و کشته و زخمی شدن افراد حاضر در پایگاه شد. همچنین مقاومت در بیانیه دیگری تایید کرد پایگاه رویسات القرن در مزارع اشغالی شبعا لبنان مورد هدف حملات موشکی قرار گرفت و موشکها مستقیما به آن اصابت کردند.
افزون بر این روزنامه اسرائیل الیوم روز پنجشنبه به نقل از ناظر اسرائیل، در نامهای که به رئیس دولت اشغالگر، بنیامین نتانیاهو فرستاد، بیان کرد اسرائیل، آماده جنگ در جبهه شمال نیست. ناظر دولت اسرائیل گفت: اسرائیل در صورت وقوع جنگ، آمادگی تخلیه جمعیت شمال سرزمین اشغالی را ندارد و تاکید کرد: اکنون فرصتی برای ناسازگاری در دولت که مدت زیادی است ادامه پیدا کرده، وجود ندارد و بر لزوم اقدام منظم و سازماندهی شده تاکید کرد.
این بیانیه در حالی مطرح شد که مقاومت اسلامی لبنان، در حمایت از غزه و در پاسخ به حملات علیه غیرنظامیان در لبنان به هدف قرار دادن نیروهای اشغالگر، خودروها، شهرکها و اماکن آن در شمال فلسطین اشغالی و جنوب لبنان ادامه میدهد. در همین چارچوب دیوید شینکر، معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در امور شرق نزدیک، در موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن در گزارشی از مواضع حزبالله و اسرائیل، در زمانی که خطرات گسترش جنگ در منطقه در حال افزایش است، صحبت کرد. وی اظهار داشت: حزبالله نسبتا راحت به نظر میرسد و عجلهای برای دادن امتیاز به اسرائیل ندارد، در حالی که «این دولت اسرائیل است که برای تغییر وضعیت موجود در جنوب لبنان» و «تسهیل» بازگشت شهرکنشینها به سمت شمال، تحت فشار قرار دارد.
همچنین روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز تاکید کرد مقامات آمریکایی درباره محدودیت توانمندیهای اسرائیل در دفاع از خود در صورت ورود به جنگ گسترده با حزبالله هشدار دادند و حزبالله لبنان را یکی از مسلحترین نیروهای غیر دولتی در جهان توصیف کردند. در همین راستا شبکه آمریکایی سیانان گزارش مفصلی منتشر کرد که خطرات شعلهور شدن جنگ همهجانبه میان اسرائیل و حزبالله را برمیشمارد و به بیان دلایلی میپردازد که نشان میدهد جنگ در وضعیت فعلی خطرناکتر از گذشته است. در این گزارش آمده: حزبالله علاوه بر تسلیحات، میتواند 50-40 هزار رزمنده را در این جبهه مستقر کند که بسیاری از آنان تجربه رزمی بزرگ را در طول جنگ سوریه به دست آوردهاند.
همچنین سیانان به گزارشی که دانشگاه ریخمان اسرائیل اوایل سال جاری با عنوان «آتش و خون؛ واقعیت وحشتناکی که اسرائیل در جنگ با حزبالله با آن مواجه است» منتشر کرد، اشاره داشت. در واقع این گزارش سناریوی تیرهای را ارائه میدهد که در آن حزبالله روزانه با 2500 تا 3000 موشک و گلوله، هفتهها پایگاههای نظامی و شهرکهای پرجمعیت اسرائیل را هدف قرار میدهد. افزون بر این درباره منطقه غرب آسیا، موازنه استراتژیک که همیشه اسرائیل را برتری بخشیده، در حال تغییر است و نیروهای مقاومت با توجه به نقش آمریکا و کشورهای غربی در حمایت از اسرائیل، منافع غرب و آمریکا در خاورمیانه را در معرض تیررس خود قرار میدهند. اما هیچ یک ار این عوامل مانع حمایتهای همهجانبه آمریکا از رژیم صهیونیستی در صورت وقوع جنگ گسترده میان اسرائیل و حزبالله نخواهد شد و نکته حائز اهمیت در اینجا، جایگاه ایران در این قضیه است. به اعتقاد سیانان، در صورت وقوع جنگ علیه حزبالله احتمالا ایران نیز مداخله خواهد کرد؛ در این شرایط ترس از مسدود کردن تنگه هرمز که نقطه ورود به خلیج فارس است، ممکن است محقق شود و این گام منجر به افزایش شدید قیمت جهانی نفت خواهد شد.
ارسال به دوستان
وزیر راه و شهرسازی در پی آزادسازی قیمتگذاری بلیت پروازهای داخلی:
استدلال دیوان عدالت وارد نیست
بررسیهای «وطن امروز» نشان از افزایش بیرویه قیمت بلیت پروازهای داخلی دارد. در هفتههای اخیر اعلام شد بر اساس حکم دیوان عدالت اداری نرخ بلیت هواپیماهای داخلی آزادسازی شده است. این در حالی است که وزیر راه و شهرسازی درباره آزادسازی نرخ بلیت پروازهای داخلی گفته در تلاش است از طریق قوه قضائیه و سران قوا حکم صادرشده از سوی دیوان عدالت اداری را متوقف کرده و مانع افزایش بیرویه قیمت پروازهای داخلی شود.
چندی پیش ایرلاینها از دیوان عدالت اداری درخواست کردند قیمتگذاری بلیت هواپیما از ید وزارت راه و شهرسازی خارج و آزادسازی شود و این موضوع پس از بررسیهایی در هفته گذشته بعد از رأی دیوان عدالت اداری مبنی بر سلب اختیار وزارت راه و شهرسازی در قیمتگذاری دستوری بلیت پروازهای داخلی به اجرا درآمد و دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی از بازنگری قیمت بلیت هواپیما طی روزهای آینده خبر داد.
آزادسازی نرخ بلیت هواپیما اولینبار آذر 1394 با دستور وزیر وقت راه و شهرسازی (عباس آخوندی) اجرایی شد. ۲۴ ساعت پس از این دستور، قیمت بلیت ۱۷۰ مسیر داخلی دچار تلاطم شدیدی شد. به عنوان مثال قیمت ۹۵ هزار تومانی بلیت تهران - مشهد به بیش از ۴۰۰ هزار تومان افزایش یافت. به این معنی که در مدت زمان کوتاهی افزایش ۳۲۰ درصدی گریبانگیر بلیتهای پروازهای داخلی شد.
طی روزهای اخیر نیز بلافاصله پس از رسانهای شدن رأی دیوان عدالت اداری، قیمت یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی بلیت تهران - مشهد به بیش از ۵ میلیون تومان و در برخی موارد به ۷ میلیون تومان رسید.
دیوان عدالت اداری قبلا درباره روغن نیز حکمی مشابه صادر کرده بود. آزادسازی قیمتها در این 2 حوزه با رأی دیوان در شرایطی روی داده که هم در بحث بلیت هواپیما و هم روغن، تا حد زیادی فعالان حاضر در این حوزهها از خدمات دولتی با نرخ پایین بهره میبرند و این حکم موجب افزایش قیمت افسار گسیخته شد.
باید توجه داشته باشیم که نرخ ارائه خدماتی نظیر خدمات هوایی در کشور باید به گونهای باشد که با میانگین دستمزدها مطابقت داشته باشد. اینکه شاهد باشیم مثلا قیمت بلیت هواپیما تا جایی افزایش یابد که برای طیفهای قابل توجهی از مردم کشورمان به یک کالای لوکس و لاکچری تبدیل شود، به هیچ عنوان پدیده خوبی نیست.
کارشناسان معتقدند وقتی درآمد مردم تقویت شود، میتوانند از بسیاری خدمات استفاده کنند و البته که افزایش قیمتها در حوزه خدمات نیز میتواند از قواعد منطقیتری پیروی کند. با این حال، چالش اصلی این است که قیمت ارائه خدمات به آنها در حوزههایی نظیر مسافرت هوایی، افزایش مداوم و غیرمتناسبی را در قیاس با دستمزدها و درآمد افراد تجربه میکند و موجب میشود بخش قابل ملاحظهای از مردم از استفاده از این امکان محروم شوند؛ معادلهای که در سطح حکمرانیِ بازارهای مختلف باید به دقت مورد رصد و توجه باشد.
بنا به این گزارش، وزیر راه و شهرسازی درباره آزادسازی نرخ بلیت پروازهای داخلی و رأی دیوان عدالت اداری گفت در تلاش است از طریق قوه قضائیه و سران قوا حکم صادر شده را متوقف کرده و مانع از افزایش بیرویه قیمت پروازهای داخلی شود.
بذرپاش با بیان «این یک اتفاق بسیار تلخی بود»، یادآور شد: همکاران حقوقی وزارت راه و شهرسازی در دیوان عدالت اداری حاضر شدند و ما استنادات دیوان عدالت اداری برای آزادسازی قیمت بلیت هواپیما را وارد ندانستیم.
وی ادامه داد: آزادسازی قیمت بلیت هواپیما یکی از احکام برنامه پنجم توسعه بود که ۶ سال از آن میگذرد و اصلا دیگر ضمانت اجرایی ندارد و این استدلال وارد نیست. دیوان عدالت اداری اعلام کرد آزادسازی قیمت بلیت هواپیما در مقطعی در دولت آقای روحانی اجرا شده و این حکم به امروز هم میتواند تسری یابد.
وزیر راه و شهرسازی تأکید کرد: وقتی عرضه و تقاضای یک خدمت با هم تراز نیست، نمیتوانیم مدیریت نرخ آن را به بازار واگذار کنیم.
بذرپاش افزود: به هر حال صحبتهای ما استماع نشد، از سرپرست ریاستجمهوری درخواست کردهایم این موضوع را در جلسه شورای سران مطرح کند تا مصوبه لازم را داشته باشیم و بتوانیم به این موضوع ورود کنیم و از ظلم به مردم در افزایش بیرویه قیمت بلیت پروازهای داخلی جلوگیری کنیم.
بذرپاش با اشاره به اینکه طی چند روزی که حکم دیوان منتشر شده، شاهد یک تلاطم جدی در بازار بودهایم، اضافه کرد: خواهش میکنیم در نخستین جلسه شورای سران، ترتیبی اتخاذ شود تا سازمان تعزیرات بتواند کارش را انجام دهد. وی بیان کرد: وقتی که تقاضا با عرضه ناسازگار است، دولت باید با نرخگذاری، بازار را کنترل کند. وظیفه ما در دولت همین است در غیر این صورت مشکلات متعددی بر مردم تحمیل خواهد شد. به گزارش «وطن امروز»، باید دید با توجه به ناترازی شدید بین تقاضا و عرضه در بخش حملونقل هوایی مسافری، آیا مجدداً دولت (وزارت راه و شهرسازی) متولی کنترل قیمتها میشود یا خیر؟ در این تصمیمگیری باید جوانب را مد نظر داشت و نباید اجازه داده شود حملونقل هوایی مبدل به یک خدمت لوکس و رفاهی شود و فقط در خدمت قشر خاصی قرار بگیرد.
در کنار این موضوع باید مراقب بود در دیگر حوزهها نیز شبیه روغن و بلیت هواپیما عمل نشود و این رویه شکل نگیرد که فعالان حوزههای مختلف پروندههای مرتبط با حوزه کاری و بازار خود را به دیوان عدالت اداری ببرند و از این رهگذر به دنبال آزادسازی قیمتها در حوزه خود باشند؛ مسالهای که البته از سوی برخی صاحبنظران در روزهای اخیر مورد اشاره قرار گرفته و نسبت به آن نقدهای مختلفی نیز مطرح شده است. در حقیقت، کلیت معادله باید به نحوی دیده شود که هم منافع مردم و هم منافع فعالان اقتصادی مورد توجه باشد.
ارسال به دوستان
افزایش باورنکردنی رقمهای پیشنهادی به ستارهها با وجود هشدارهای فدراسیون فوتبال
تخلف گرانقیمت
این اعداد هیچکدام گمانهزنی رسانهای نیست، لطفا واقعیت را قبول کنید و رسانهها را متهم به دروغپراکنی نکنید. تابستان امسال شاهد افزایش لجامگسیخته رقم قراردادها خواهیم بود؛ تا جایی که برای یک ستاره رقم 50 میلیارد یک رقم عادی به حساب خواهد آمد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که فدراسیون فوتبال قانون سقف بودجه را تصویب کرده و میگوید سفت و سخت از آن حراست میکند اما آیا واقعا ابزار این کنترل را دارد؟ افزایش 3 برابری قراردادهای فوتبال نسبت به سال گذشته و عقد قرارداد دلاری با وجود ممنوعیت، یک زنگ خطر برای فوتبال ایران است که نهادهای نظارتی و فدراسیون فوتبال باید آن را جدی بگیرند. در روزهای داغی که رقابتهای یورو و کوپا آمریکا
فرصت سرخاراندن برای هواداران فوتبال نگذاشته است، فصل نقلوانتقالات لیگ برتر ایران هم کمکم در حال داغ شدن است و گمانهزنیها درباره برخی بازیکنان اسم و رسمدار تیمهای بزرگ بالا گرفته است. مانند تمام چند فصل اخیر، امسال هم شنیدههای زیادی درباره مطالبات نجومی برخی بازیکنان به گوش میرسد که رقمهای چند برابری را نسبت به فصل گذشته روی میز مدیران باشگاه گذاشتهاند. این در حالی است که یکی از چالشهای باشگاهها و فدراسیون فوتبال که وعده کنترل و نظارت آن داده شده بود، جلوگیری از پرداختهای بیضابطه و بیش از اندازه به بازیکنان بود، آن هم توسط باشگاههای دولتی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند. با این حال نگاهی به ارقام پیشنهادهای مطرح شده باشگاهها و بازیکنان به یکدیگر، حاکی از آن است که قوانین دستوری فدراسیون فوتبال برای افزایش منطقی قراردادها نتیجهای در برنداشته است و برخی بازیکنان تیمهای مطرح، نسبت به فصل گذشته خواهان افزایش حداقل 3 برابری قراردادشان شدهاند. البته چنین افزایش بدونضابطهای تنها مختص پرسپولیس و استقلال نیست و حتی برخی تیمهای دیگر مانند یک باشگاه صنعتی با پیشنهادهایی به مراتب بالاتر و با دست پر وارد فصل نقلوانتقالات شدهاند تا سقف ۴۵ میلیاردی باشگاهی مانند پرسپولیس، تبدیل به کف قراردادهای این باشگاهها شود. افزایش بدون ضابطه قراردادها بار دیگر ثابت کرد برای کنترل رقمهای بدون ضابطهای که این روزها شنیده میشود، نسخههای فدراسیون فوتبال برای کاهش رقم قرارداد بازیکنان، تنها روی کاغذ مانده است و در عمل خبری از تاثیراتی که باید داشته باشد، نیست و بدون توجه به هشدارهایی که نسبت به حیف و میل بودجه عمومی کشور به مدیران باشگاههای دولتی داده شده بود، آنها با توجه به اینکه نسبت به هزینههای هنگفتی که انجام میدهند مورد حسابکشی قرار نمیگیرند، ابایی از تحمیل هزینههای چند برابری نسبت به فصل قبل ندارند. این در حالی است که با توجه به واگذاری استقلال و پرسپولیس به نهادهای غیردولتی، تصور میشد هزینه این تیمها کنترلشدهتر باشد، با این وجود به نظر میرسد در بر همان پاشنه سابق میچرخد و قراردادهای ۱۵ میلیاردی سال گذشته برای سال جدید تبدیل به حداقل ۴۵ میلیارد شده است. البته همانطور که رقم ۴۵ میلیاردی امسال هم در ظاهر است و قرارداد اصلی حتی بالاتر از این رقم بسته میشود، سال گذشته هم رقم اعلام شده ۱۵ میلیاردی تنها برای تنظیم سقف قرارداد بود و رقم واقعی بازیکنان اسم و رسمدار پرسپولیس بالاتر از این بود.
البته افزایش نجومی قراردادها تنها چالش فصل نقلوانتقالات نیست و شنیده میشود با وجود ممنوعیت قرارداد دلاری، تیمهای متمول با پیشنهاد قرارداد دلاری به دنبال جذب بازیکن هستند. به عنوان نمونه ایرنا روز گذشته در خبری اختصاصی مدعی شد باشگاه تراکتور با یک پیشنهاد یک میلیون دلاری که ۵۰۰ هزار دلار آن را نقدا پرداخت کرده است، با یکی از ستارههای پرسپولیس قرارداد امضا کرده است. این در حالی است که قرارداد دلاری با توجه به ممنوعیتی که فدراسیون فوتبال در نظر گرفته، تخلف است، با این حال باشگاهها بدون توجه به دستورالعملهایی که فدراسیون فوتبال وضع کرده است، ابایی از دادن پیشنهاد ارزی و دلاری به بازیکنان مورد نظرشان ندارند. افزایش بیضابطه قراردادها در تیمی مانند پرسپولیس با توجه به وصل شدن به منابع بانکی و پیشنهادهای دلاری، در بهم ریختن فضای نقل و انتقالات نقش تاثیرگذاری دارد و سبب میشود کنترل این بازار که بودجه قراردادهای بازیکنان آن از بودجه عمومی کشور پرداخت میشود، غیرممکن شود. چنین شرایطی علاوه بر حیف و میل بودجههای دولتی و عمومی کشور، زمینه بیشتری را برای فساد در فوتبال فراهم میکند. در چنین شرایطی از وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و البته نهادهای نظارتی انتظار میرود با وضع قوانین بازدارنده و برخورد با تخلفاتی که رخ میدهد، مانند قبل، اجازه دستاندازی و سوءاستفاده بیشتر فوتبال از بودجه عمومی کشور را ندهند و قاطعانه با متخلفان برخورد کنند.
***
موضع رسمی پرسپولیس: بیرانوند باید بماند!
هومن هدایتی درباره پرونده علیرضا بیرانوند توضیحاتی ارائه داد. هومن هدایتی که به عنوان سرپرست معاونت حقوقی باشگاه پرسپولیس منصوب شد، دیروز شنبه درباره شرایط علیرضا بیرانوند توضیح داد: هیاتمدیره باشگاه این موضوع را پیگیری میکند و در دستور کار باشگاه قرار دارد. دادخواستی هم در کمیته وضعیت ثبت شده است و به آقای بیرانوند ابلاغ ۱۰ روزه کردند و از آن ابلاغ 5-4 روز هم گذشته است. منتظر هستیم کمیته اگر صلاح بداند، جلسه حضوری بگذارد در غیر این صورت، بدون جلسه حضوری هم میتوانند تصمیم بگیرند. من مطمئن هستم باشگاه پرسپولیس به عنوان ذیحق حقوقی و فوتبالی شناخته خواهد شد. هدایتی درباره مفاد احضاریه عنوان کرد: روند طوری است که وقتی باشگاه پرسپولیس به کمیته وضعیت درخواست میدهد، همین درخواست را عینا برای طرف دعوی میفرستند و آنها ۱۰ روز فرصت دارند پاسخ بدهند. این اتفاق افتاده و ایشان باید ظرف چند روز آینده پاسخ بدهند. در هر صورت کمیته وضعیت تصمیمگیری خواهد کرد. آقای بیرانوند 6-5 روز دیگر فرصت دارد پاسخ بدهد. وی در پاسخ به این سوال که آیا بیرانوند فصل آینده در پرسپولیس حضور ندارد، گفت: آقای بیرانوند یک فصل دیگر با باشگاه پرسپولیس قرارداد دارد و وضعیتشان را هیاتمدیره و مدیرعامل مشخص میکنند اما از نظر قراردادی، ایشان بازیکن پرسپولیس است. درخواست باشگاه پرسپولیس هم این است که این فسخ غیرموجه است و ایشان باید عضو باشگاه پرسپولیس باقی بماند و نمیتواند در باشگاه دیگری عضویت داشته باشد. وی در پاسخ به اینکه آیا بند فسخی به قرارداد بیرانوند اضافه نشده است، گفت: در قرارداد آقای بیرانوند بند فسخی وجود نداشته است. در الحاقیه نوشته شده ایشان اگر تا ۱۵ روز دستمزدش را نگیرد، میتواند فسخ کند. این یک شرط است و آقای بیرانوند هم که گرفته و باشگاه هم به الحاقیه عمل کرده و پرداخت را انجام داده است.
ارسال به دوستان
خبر آخر
بیانیه سعید جلیلی خطاب به مردم ایران
مردم پرمهر ایران! انتخابات هشتم تیر یک جلوه دیگر از مردمسالاری دینی بود که نشان داد در جمهوری اسلامی اختیار با مردم ایران است. حضور معنادار شما در پای صندوقهای رای را ارج مینهم و به همه هممیهنانی که با حضور خود جمهوریت نظام و مردمسالاری دینی را پاس داشتند، درود میفرستم.
باید از همه مردم، از نامزدهای محترم و از هواداران آنها، با هر سلیقه و گرایشی، تشکر کرد که در فرآیند انتخابات فعالانه حضور داشتند و بر شور و نشاط انتخابات افزودند.
همه کسانی که مسؤولانه در این ایام نقش آفریدند، چه به اینجانب رای داده باشند و چه به دیگران گرایش داشتند، نزد خدا مأجورند و بر هیچ کس سرزنشی روا نیست.
در همین راستا، از آقایان پورمحمدی، پزشکیان، زاکانی، قاضیزادههاشمی و قالیباف قدردانی میکنم که با حضور خود این انتخابات را به صحنه انتخاب و اختیار مردم ایران بدل کردند.
اکنون، مردم ایران هستند که باید انتخاب کنند. دور دوم انتخابات فرصت دوبارهای است تا مردم در فضایی پرنشاط ولی به دور از هیاهو به گفتوگو پیرامون آینده ایران بپردازند؛ بشنوند، بیندیشند، مقایسه کنند و انتخاب کنند.
از این رو، هفته پیش رو را یک فرصت بزرگ کمنظیر در تاریخ انقلاب اسلامی ایران میبینم: هفته گفتوگو و مناظره پیرامون تصمیم برای آینده ایران. من همه را، همه مردم ایران را به نقشآفرینی بیشتر فرامیخوانم تا فعالانه در این امر که به سرافرازی ایران میتواند بینجامد مشارکت کنند؛ زن و مرد، پیر و جوان، شهری و روستایی، رفیق یا رقیب، اهل این جبهه یا دلبسته به آن جناح، همه و همه؛ باید حتی رقابتمان هم به قویتر شدن ایران عزیز، به سرافرازی هر چه بیشتر پرچم بلند سهرنگ، به احیای شکوه تمدنی و فرهنگی ایران بزرگ اسلامی بینجامد.
در همین راستا، وظیفه خود میدانم برای این مردم عزیز بیش از گذشته به تبیین نگاه و رویکردی بپردازم که باور دارم در این بزنگاه تاریخی برای جهش این میهن و سرافرازی مردم ایران ضروری است.
فاصله هشتم تا پانزدهم تیرماه فاصلهای کوتاه برای برداشتن گامی بلند و تاریخی است. شما نشان دادید در هجوم تردیدافکنیها و یأسپراکنیها، در میان انبوه آسیبشناسیها و عیبجوییها، ایرانیها همچنان به افقهای بلند میاندیشند و در خاطره ملیشان، «جهش» یک گزینه جذاب و برجسته است.
خوشحالم که نماینده شما بودم تا این تمنای تاریخی و این آرزوی ملی شما آشکار شود. 8 تیر نشان داد شوق جهش و ذوق ساختن آینده، نیرویی قویتر از ترس و طمع است! نیرویی که میتواند نزدیک 10 میلیون نفر را، تا رسیدن به قله، بر سر یک هدف بلند، به اتفاق برساند!
باید تشکر کنم از زنان و مردانی که با رای معنادار خود نشان دادند به یک جهان فرصت برای جهش ایران باور دارند! شما 8 تیر نشان دادید جهش ایران با نقشآفرینی پرشکوه هر ایرانی دستیافتنی است! حالا وقت آن است همه مردم ایران را با این راه پرافتخار همراه کرد!
من باور دارم آنچه شما 8 تیر بر سر آن به اتفاق رسیدید، حرف همه ایرانیهاست که میتوان یک ایران را حول آن متفق کرد! دیگران را قانع کنید، با این مسیر همراه کنید، همه را به این راه دعوت کنید، همه را از راه و رسم جهاد و جهش، آگاه کنید!
هرچه این حضور گستردهتر باشد، دولت چهاردهم پشتوانه قویتر خواهد داشت تا نه تنها با مشکلات واقعی و روزمره مردم در داخل و خارج روبهرو شود، بلکه به هدفهای بلندی که نشانه گرفته است، دست یابد. اکنون وقت درنگ نیست!
به روستاها بروید و صدای ما را به آنها برسانید، به حاشیه شهرها بروید و حرف ما را به آنها بگویید! سراغ گروههایی بروید که سانسور میشوند، دیده نمیشوند، گویی کسی روی رای و نظر و انتخاب آنها حساب باز نکرده است... بروید و آنان را از این انتخاب، از این چشمانداز، از این دوراهی که پیش روی ملت ایران قرار گرفته است، آگاه کنید؛ چون من روی آنها حساب باز کردهام؛ روی همه آنها، «همه» مردم ایران!
ما در این مسیر، به همدلی و همبستگی و هماهنگی و همافزایی همه نیاز داریم. همه کسانی که ایران را دوست دارند نقشی در این نقشه سهرنگ پرشکوه خواهند داشت؛ جز با نقشآفرینی همه مردم، جهش به دست نمیآید!
ما برای این هدف بزرگ، به اتفاق نیاز داریم! از برادران عزیزم آقایان قالیباف، زاکانی و قاضیزادههاشمی که با ابراز محبت بر اهمیت این اتفاق تأکید کردهاند، صمیمانه سپاسگزارم. 15 تیرماه برای جهش ایران، به اتفاق، یک جهان فرصت میتوان گرفت!
«به پا خیزید برای خدا، دوتا دوتا و تنها!» آنگاه، اتفاق بزرگ نزدیک است!
ارسال به دوستان
جدول پخش فیلمهای سینمایی شبکه کودک به تسخیر انیمیشنهای خارجی درآمد
رسانه ملی آنتن غیر ملی!
گروه فرهنگ و هنر: تولید محصول مناسب فرهنگی برای مخاطب حساس کودک که آیندهسازان کشور هستند، مساله بسیار مهمی است و بر این اساس توجه ویژه به کودکان به عنوان مخاطبان راهبردی تلویزیون باید از سیاستهای مهم و اولویتدار سازمان صداوسیما باشد، از این رو پس از 3 دهه که به نوعی آنتن سیما در خدمت آثار خارجی و مشخصا آمریکایی قرار گرفته بود، سازمان صداوسیما با اهتمام ویژه در پشتیبانی از مراکز تولید محتوای کودک مانند مرکز صبا به عنوان تنها مرکز تولید پویانمایی در کشور، نسبت به ایجاد بستری برای پخش آثار تولیدی داخل اقدام کرد. پس از سالها در ابتدای دهه 90 در حالی که تلویزیون با نمودار رشد قابل تحسین و توجهی از تولیدات داخلی با موضوع کودک و نوجوان مواجه شده بود، نخستین شبکه تلویزیونی کودک و نوجوان را با عنوان شبکه پویا افتتاح کرد؛ اقدامی که موجب شد در آن سالها برنامههای بومی مناسبی از این شبکه به ساخته و پخش شود، آن هم در حالی که به جرأت میتوان اذعان کرد ذهن نسل قبلی و کودکان دیروز مملو از محصولاتی چون موش و گربه، پلنگ صورتی، میکیموس، پت و مت، بارباپاپا، زورو و.... بود.
در واقع مدیران فرهنگی کشور خیلی دیر اما بالاخره دست به کار شدند تا کودکان امروز در میان حجم عظیم انیمیشنهای خارجی، تعدادی هم برنامه و انیمیشن ایرانی ببینند، هرچند در عمر بیش از یک دههای شبکه پویا، با گذر زمان و هر چه از سالهای ابتدایی آغاز به کارش فاصله گرفته شد، شاهد کمتر شدن آثار تولیدی داخلی بودیم و از طرفی کیفیت قابل قبول آثار تولیدی در روزهای آغازین، روند نزولی پیمود و به تولید آثار بیکیفیت ختم شد، به گونهای که گویی انگیزه روزها و سالهای اول از بین رفته است.
با همه ین اوصاف، حالا در هفتههای نخست تعطیلات تابستان به عنوان مهمترین بازه زمانی فراغت کودکان و نوجوانان، باکس سینمایی شبکه کودک با انتشار جدول برنامههایش مشخص شد. بر این اساس این شبکه تخصصی و مهم به صورت روزانه در ساعت 14 نسبت به پخش یک اثر سینمایی انیمیشن اقدام خواهد کرد اما در کمال تعجب با نگاهی به این جدول مشخص میشود نه تنها هیچ اثری از تولیدات داخلی در برنامه پخش نیست، بلکه آثاری قرار است پخش شود که بعضا در زیر متن و پسزمینه جزو تولیدات با محتوای مسالهدار هستند.
«پت و مت»، «تام و جری»، «کوآتی»، «ماشینها 1» و «زنبوری به نام مایا» از جمله فیلمهای سینمایی است که این هفته در باکس سینمایی شبکه کودک قرار دارد. صد البته به واسطه کیفیت بالای این آثار و استقبال کودکان و نوجوان نمیشود از پخش آنها خودداری کرد. از سویی شاید هم پخش نکردن این آثار به دلایل متعدد از جمله دسترسیهای آسان و فراوان به این فیلمها عقلانی و منطقی نباشد اما ای کاش در کنار پخش این آثار شاهد پخش فیلمهای سینمایی تولید داخل نیز بودیم و این باکس مهم آن هم در پرمخاطبترین زمان ممکن برای کودکان و نوجوانان اینگونه و به صورت 100 درصدی در اختیار فیلمهای خرجی و کمپانیهای هالیوودی قرار نمیگرفت.
شاید تجربه جالب و جذاب صداوسیما در نوروز 1400 و پخش ثار سینمایی، پیش از اکران در تلویزیون آن هم در ایام کرونا و ماندن خانوادهها در منزل باز هم میتوانست تکرار شود و شبکه کودک با همین سیاست اقدام به خرید و پخش فیلمهای سینمایی انیمیشن که در جشنواره فیلم فجر مورد اقبال و استقبال منتقدان و کارشناسان قرار گرفته بودند، میکرد. از طرفی انبوه تولیدات انیمیشن داخلی طی ۳ دهه گذشته نیز میتوانست همانند گنجینهای جذاب، این روزها به کمک سیما و شبکه کودک میآمد و حداقل بخشی از جدول پخش در اختیار این آثار قرار میگرفت.
* نگاهی به جدول پخش شبکه کودک
«تام و جری» به کارگردانی «دارل ون سیترز»، امروز 10 تیر به عنوان نخستین انیمیشن این هفته از شبکه کودک روی آنتن خواهد رفت. در این انیمیشن «تام و جری» برای کمک به خواهر و برادر گاوچران اختلافاتشان را کنار میگذارند تا خانه آنها را از دست یک غارتگر حریص زمین نجات دهند. بتی و بنتلی، خواهر و برادر گاوچران صاحب مزرعه گل هستند. آنها درگیر توطئه مرد شروری به نام آگوست شدهاند که میخواهد به زور مزرعه را تصاحب کند. آگوست، به بهانه بیرون کردن موشها دزدکی وارد خانه آنها میشود و با یافتن یک سند جعلی، مزرعه را از چنگ آنها درمیآورد و...
انیمیشن سینمایی «کوآتی» به کارگردانی «رودریگو پرز کاسترو»، دوشنبه 11 تیر میزبان خانهها خواهد شد.
این انیمیشن قصه شخصیتی به نام کوآتی است که بین حیوانات جنگل زندگی میکند، هیچ همنوعی ندارد و به دنبال پیدا کردن سایر اعضای خانوادهاش است. مار شروری که قصد رسیدن به فرمانروایی حیوانات را دارد، کوآتی را مزاحم میبیند و او را از سایر حیوانات جدا میکند. کوآتی برای پیدا کردن خانواده و محلی برای زندگی با دوستش به راه میافتد و...
انیمیشن سینمایی «ماشینها 1» به کارگردانی «جان لاستر»، سومین فیلمی است که در این هفته (سهشنبه 12 تیر) پخش خواهد شد.
«ماشینهای 1» درباره «مک کویین» ماشین مسابقه تازهکاری است که خیلی سریع به شهرت میرسد. او در یکی از بزرگراهها گم شده و از یک شهر کوچک سر در میآورد. سرعت بالای مک کویین هنگام ورود به شهر باعث میشود آسفالت شهر خراب شود و کلانتر او را مجبور میکند در شهر بماند و آسفالت را درست کند اما آخرین مرحله مسابقات کاپ پیستون نزدیک است و او تلاش میکند در این مسابقه مهم حاضر باشد.
انیمیشن سینمایی «زنبوری به نام مایا» به کارگردانی «نوئل کلیری»، آخرین فیلم باکس این هفته شبکه کودک است که چهارشنبه 13 تیر ساعت ۱۴:۰۰ پخش خواهد شد.
در این انیمیشن میبینیم مایای کوچک با این تصور که بهار دیر کرده و زمستان طولانی شده و با هدف بیدار کردن دیگران، همه چیز را در کندو به هم میریزد. این کار باعث خشم ملکه میشود و درصدد است مایا و ویلی را تنبیه کند، مگر اینکه آنها کار خاصی انجام دهند. مایا و ویلی به طور اتفاقی در جریان فرار یک مورچه قرار میگیرند که یک تخم طلایی را از دست حشرات شرور نجات میدهد. شرورها سوسکهای مامورند؛ یک خواهر و 2 برادر که به دستور برادرشان، رئیس گروه سوسکهای شاخدار به نام بامبیولس؛ به دنبال دستیابی به تخم طلایی هستند. مورچه مامور در جریان فرار آسیب میبیند و این وظیفه را به مایا و ویلی میسپارد. در مسیر، مورچه نوزاد سر از تخم بیرون میآورد و نام او را اسموش میگذارند. او در واقع ملکه آینده مورچگان سرزمین سبز است که توسط دشمن هدف حمله قرار گرفته است. مایا و همراهانش به شهر حشرات رسیده و بار دیگر با گروه متخاصم درگیر میشوند.
این جدول پخش پر از آثار خارجی در حالی است که فیلمهایی چون «فهرست مقدس (محمدامین همدانی) »، «در مسیر باران» (حامد کاتبی)، «پادشاه آب» (مجید اسماعیلی)، «نبرد خلیج فارس 1 و 2» (فرهاد عظیما)، «قلب خورشید» (احمد علمداری)، «بازمانده» (احسان طاهری)، «کله آهنی» (غلامرضا ملااحمدی)، «آخرین داستان» (اشکان رهگذر) «شب آفتابی» (علی مدنی)، «بنیامین» (محسن عنایتی)»، «بچه زرنگ» (بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی)، «شاهزاده روم» (هادی محمدیان)، «فیلشاه» (هادی محمدیان)، «پسر دلفینی» (محمدامین همدانی)، «لوپتو» (عباس عسکری)، «ببعی قهرمان» (حسین صفارزادگان و میثم حسینی)، «رویاشهر» (محسن عنایتی)، «ساعت جادویی» (محمدعلی بصیری نیک)» و «شمشیر و اندوه» (عماد رحمانی و مهرداد محرابی) تنها بخشی از تولیدات فاخر و با کیفیت چند سال اخیر سینمای انیمیشن ایران است که متاسفانه نه تنها در سینما، بلکه حتی در سیما و شبکه تخصصی نیز نادیده گرفته شدهاند.
به هر حال امیدواریم حداقل شبکه کودک با توجه به رسالتی که بر عهده دارد، در کنار پخش انیمیشنهای خارجی، حداقل نیمنگاهی به آثار داخلی هم داشته باشد، زیرا بازه تعطیلات تابستان مهمترین زمان برای جذب مخاطب کودک و نوجوان است.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
راز پیروزی در مرحله دوم
جعفرعلیاننژادی: به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری آیا باید به دیده شانس مجدد نگاه کنیم یا موقعیت ازدسترفته؟ همیشه شنبه پس از برگزاری انتخابات، با موقعیتی عادتوار مواجه بودیم که 2 حس کلی و قطعی شکست و پیروزی را تداعی میکرد. گروهی شادمان و گروهی غمگین بودند اما این انتخابات، داستان کمی فرق میکند. حالا در این موقعیت تازه قرار گرفتهایم که تا حدی برای همنسلان ما تجربهای جدید محسوب میشود.
هرچند از تجربه 2 دورهای شدن انتخابات در سال 84، زیاد دور نشدهایم اما ویژگیهای متمایزی ما را در موقعیت تجربه جدیدی قرار داده است. انتخابات برگزار شد نه البته آنچنان که مورد توقع و انتظار جریانات سیاسی بود. فرض جریان اصلاحات آن بود که با مشارکت بالا امکان تحقق پیروزی ممکن میشود و بر این مبنا تلاش میکرد با حداکثر توان، هواداران خود و اقشار مختلف اجتماعی را به پای صندوق بکشاند. در مقابل فرض جریان اصولگرا تا لحظه آخر این بود که میتواند با تکنیک ائتلاف پیروز انتخابات در دور اول باشد.
اما شرایط طوری رقم خورد که شانس جریان اصلاحات و اصولگرا برای تمسک به سناریوهای پیروزی، از دست رفت. نرخ مشارکت غیرمنتظره، هم اصلاحطلبان را متعجب ساخت و هم جبهه انقلاب را با پرسشهای زیادی مواجه کرد. هیچ نامزدی حائز اکثریت مطلق آرا نشد و انتخابات به دور دوم رفت. این موقعیت مسالهای مشترک را پیش روی 2 جبهه قرار داد: دلایل کاهش انگیزه مشارکت در روزهای پایانی چه بود؟
واقعیت فعلی پس از برگزاری انتخابات در دوره اول، اشتراک 2 جبهه در مساله مشارکت است. این موضوع حکمت اصرار و تاکیدات بسیار زیاد مقام معظم رهبری به مشارکت حداکثری و اولویت آن را مشخص میکند. حالا که در موقعیت دور دوم انتخابات قرار گرفتهایم 2 جریان سیاسی به نحو واقعی متوجه اهمیت مساله مشارکت شدهاند. حالا معلوم شده است که هیچ جریان سیاسی نفعی از مشارکت پایین نخواهد برد.
بنابراین نه آن فرض جبهه اصلاحات که سالهاست مدعی آن هستند، صحیح است، نه فرض جریان اصولگرا که یک سبد رای ثابت 18 میلیونی دارد. این انتخابات نشان داد ذهنیت مردم تا حد قابل توجهی از ذهنیت جریانات سیاسی فاصله دارد. میل به مشارکت بنا بر نظرسنجیها کم نبود و متوسط این میل نزدیک به 50 درصد بود. مرددان و تصمیمنگرفتهها نیز به طور متوسط میتوانستند نرخ را به عددی بین 55 تا 60 درصد نزدیک کنند اما چه شد که جریانات سیاسی نتوانستند از این فرصت استفاده کنند؟
پاسخ نگارنده در یک جمله «عدم درک منطق موقعیت توسط جریانات سیاسی» است. کنش جریان اصولگرا در مقوله تبلیغات و ائتلاف، پیام مثبتی به افکار عمومی منتقل نکرد. کنش تبلیغاتی جریان اصلاحات و عاریهای و ناآماده عمل کردن نامزد این جریان نیز نتوانست مردم و مرددان را قانع سازد. به قول یک شهروند معمولی، مردم نامزدی را در قد و قواره ریاستجمهوری ندیدند.
حالا که انتخابات به مرحله دوم رسیده، پاسخ دور اول مردم به ویترین ارائهشده نامزدها میتواند درسهای خوبی برای کنش موفق انتخاباتی آنها در هفته جاری به همراه داشته باشد. درک منطق موقعیت در این لحظه به معنی باز کردن گره کور مشارکت توسط جریانات سیاسی است. باید برنامهها شفافتر و به زبان عمومی نزدیکتر باشد. باید مردم ببینند فردی که انتخاب میکنند آیا عرضه کار و توان اجرا و حل کردن مشکلات سخت اقتصادی را دارد یا خیر؟ پیروزی واقعی جریانات سیاسی وقتی رقم میخورد که آنها پاسخ کاملی به میل واقعی مشارکت سیاسی مردم ارائه دهند.
مشارکت بالا، متضمن این پیروزی است. هر جریانی که موفق شود انگیزههای عمومی مشارکت را بالاتر ببرد، یقینا پیروز انتخابات 15 تیر خواهد بود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ بررسی اظهارات اقتصادی مسعود پزشکیان در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری
کاندیدایی که نمیداند!
گزارش «وطن امروز»؛ بیبرنامگی پزشکیان در حوزه مسکن؛ بیخانمان
گروه اقتصادی: مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی است که در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت هشتم بود و با شعار «دولت عدالت، قانون و انصاف» به صحنه انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم وارد شد.
او طی سالهای اخیر در گفتوگوهای مختلف به بیان برخی دیدگاههای اقتصادی خود پرداخته است که در این گزارش سعی شده به این دیدگاهها اشاره شود.
از آنجا که اقتصاد اولویت ایران است و پزشکیان و جلیلی به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه یافتهاند، چشم افکار عمومی به دیدگاههای اقتصادی نامزدهای ریاستجمهوری دوخته شده و اکثر مردم به دنبال آن هستند که انتخاب خود را بر اساس نگاههای اقتصادی نهایی کنند.
همانگونه که از اظهارات پزشکیان در مناظرات برمیآید، او خود بارها گفته که از اصول اقتصاد چیزی نمیداند و معتقد است باید نظرات اقتصادی را به اقتصاددانان سپرد، ولی در نگاه خود به اقتصاد این موضوع را در نظر ندارد که آیا میتوان به هر نظریه اقتصادی متکی بود و آیا امکان ندارد که مثل دهههای گذشته اقتصاددانان پیشنهاداتی را اجرایی کنند که زوایای آن در بلندمدت به زیان کشور تمام شود؟
* پزشکیان با پرچم چه کسانی به میدان آمد؟
پزشکیان در حوزه اقتصادی با پرچمداری افرادی مثل محسن هاشمی و حسن عابدیجعفری که در کابینه میرحسین موسوی عهدهدار وزارت بازرگانی بود یا عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهرسازی که پرونده ترک فعلهای او از یاد و خاطرهها پاک نمیشود، به میدان انتخابات آمد.
مسعود پزشکیان از ارز ۴۲۰۰ تومانی که همین کابینه مدعی حمایت او به کرسی نشاندند، به عنوان رانت یاد میکند. وی معتقد است این ارز در اختیار هر کس قرار بگیرد، باعث ایجاد رانت میشود و اگر قرار است دولت پول بدهد و یک عده با رانت، پول را در جای دیگری خرج کنند، همان بهتر که این کار انجام نشود. این در حالی است که پرچمدار مبارزه با این رانت دقیقاً در جبهه مقابل تفکر پزشکیان قرار دارد.
وی معتقد است دولت میتواند گروههای هدف را شناسایی کند تا این ارز به صورت مستقیم و بدون واسطه در اختیار افرادی که واقعاً به آن نیاز دارند، قرار بگیرد ولی پاسخ نداد چرا دولت متبوع او این اقدام را زمانی که بر سر کار بود، عملیاتی نکرد.
به عقیده او، مشکل اصلی که ما با آن مواجه هستیم، نداشتن یک نقشه راه است. ظاهراً در تئوری میگوییم اما در عمل چنین نقشهای را رسم نکردیم و در جایی هم که چنین برنامهای مینویسیم یا نقشه راهی را طراحی میکنیم، افرادی که برای اجرای این نقشه انتخاب میکنیم، مهارت، علم و برنامه کافی برای اجرای چنین برنامهای را ندارند.
* دیدگاه پزشکیان درباره بنزین
دیدگاه پزشکیان در رابطه با مساله بنزین، حاشیهساز است. وی با وجود اینکه در ویدئوهای موجود در سالهای قبل به وضوح اعلام کرده بود موافق افزایش قیمت بنزین است ولی امروز ادعا دارد متحول شده و در نظر دارد با اختصاص سهمیه بنزین به کسانی که خودرو ندارند، کار را پیش ببرد و معتقد است کسانی که خودرو ندارند، در صورت دریافت سهمیه بنزین دولتی و فروش آن به نرخ آزاد میتوانند تا حدودی فشار شرایط تورمی و افزایش قیمتها را برای خود کاهش دهند. این در حالی است که این طرح در جزیره کیش و چند نقطه از کشور به صورت پایلوت آزموده شد، شکست خورد و کنار گذاشته شد.
او امروز برعکس سالهای گذشته مدعی است اگر دولت قیمت بنزین را به فرض مثال ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان اعلام کند و سهم هر فرد ۱۵ لیتر بنزین باشد، ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان پول به او تعلق گرفته است و سهم یک خانواده 5 نفره از بنزین ماهانه حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میشود، در حالی که توضیحی درباره فشار افزایش قیمت بنزین بر تورم ندارد.
* مقایسه نظر 2 نامزد دور دوم در موضوع تعامل با جهان
یکی از مهمترین موضوعاتی که پزشکیان و جلیلی در آن اختلاف نظر مشهودی دارند، حوزه سیاست خارجی و حضور ایران در کنوانسیونهای بینالمللی است. در حالی که جلیلی بر اقتصاد مقاومتی و غیرفعالسازی اهرم فشار اقتصادی کشورهای دیگر با استفاده از آن تأکید دارد، پزشکیان بهبود وضعیت اقتصادی کشور بدون ارتباط با دنیا (ارتباط با غرب) را غیرممکن میداند و در این موضوع با حسن روحانی همعقیده است.
جلیلی بارها بر ناکارآمدی توافق برجام در دهه ۹۰ تأکید کرده و معتقد است این توافق هیچ دستاورد اقتصادیای برای ایران به همراه نداشته است. از سوی دیگر اما پزشکیان از حامیان امضای برجام در آن زمان بوده و گویا هنوز هم بر اعتقاد خود اصرار دارد.
* نظر پزشکیان درباره خصوصیسازی
به نظر پزشکیان، اصلیترین چالش اقتصادی کشور، اجرا نشدن صحیح اصل ۴۴ قانون اساسی و دستور مقام معظم رهبری در رابطه با تقویت بخش خصوصی و تعاونیهاست و میگوید: در مواردی به خصوصیسازی معتقد نیستم. مثلاً اعتقاد دارم در حوزه بهداشت و درمان خصوصیسازی غیرقابل اجراست اما در بقیه حوزهها بازار آزاد را قبول دارم. این در حالی است که این کاندیدا به خصوصیسازیهایی که در دولت متبوعش اتفاق افتاد و موجب تعطیلی کارگاهها و کارخانههایی نظیر هفتتپه، هپکو، ارج و... شد، هیچ اشارهای نمیکند و توضیح نمیدهد چطور حامیان کنونی او در دورههای قبل موجب بیکار شدن عده زیادی از کارگران ایران شدند.
***
متن نامه بسیج دانشجویی دانشگاههای آذربایجان شرقی به مسعود پزشکیان
برای دستیابی بهتر به نگرش مسعود پزشکیان در موضوعات مدیریتی میتوان به نامه مسؤولان بسیج دانشجویی دانشگاههای آذربایجان شرقی نیز اشاره کرد که در آن آمده است:
جناب آقای دکتر پزشکیان! نماینده محترم مردم تبریز، آذرشهر و اسکو، سلام علیکم؛ مواضع اخیر جنابعالی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تبریز و علوم پزشکی و ترک این برنامه بهانهای شد تا درباره اظهارات و سلوک سیاسی شما مداقهای کرده و نظرتان را به مواردی که به تفصیل در ادامه میآید جلب کنیم.
جنابعالی 3 دهه از عمر 40 ساله انقلاب اسلامی را مسؤولیت داشتهاید و علیالقاعده باید در مقام یک مسؤول همواره پاسخگوی عملکرد خودتان باشید اما شوربختانه همیشه ژست اپوزیسیون به خود گرفتهاید و در جایگاه یک مدعی و مطالبهگر ایستادهاید. ابهام اینجاست: اگر مسؤولان بهجای عمل به وظایف، صرفاً مطالبهگری پیشه کنند، چه کسی باید مطالبات را عملی کند؟! مضاف بر اینکه در جایگاههایی مسؤولیت داشتهاید که اصلاح امور وظیفه شما و در حیطه اختیاراتتان بوده است.
با این اوصاف تصویری که از شما در ذهن مردم نقش بسته، فرافکنی و فرار به جلو با نقد به جای پاسخگویی است. علاوه بر این، مواضع محکم و متقنی درباره موضوعات مختلف ندارید و یکی به میخ میزنید و یکی به نعل، شاید بتوان شخصیت شما را مجموعهای از پارادوکسها و تناقضها تصور کرد.
به برخی تناقضات در مواضع شما طی سالهای اخیر اشاره میکنیم، گو اینکه اگر بخواهیم تناقضات شما در همه سالهای مسؤولیتتان را بگوییم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.
۱- در 3 دهه اخیر خواستهاید چهرهای منصف و عدالتخواه در اذهان شکل بدهید و پوشیه عدالت بر چهره گفتمان خود انداختهاید، حال آنکه کدام مدعی عدالت، برای اجرای قانون درباره مفاسد شورا و شهرداری از ابتدا ابهامزایی کرده و در مقابل اجرای رأی قطعی دادگاه سنگاندازی میکند؟!
شما مدرس نهجالبلاغه هستید و آنگونه که نشان میدهید به مبانی عدالت اسلامی آشنایید اما در موارد مختلف از امثال آخوندی حمایت میکنید که آشکارا عدالت اسلامی را قبول نداشته و سنگ لیبرالیسم را به سینه میزند. پرواضح است شما در لفظ از عدالت سخن میگویید اما در عمل از مدیرانی حمایت میکنید که اساساً با این واژه بیگانهاند و اینجاست که تناقضها رخ مینمایاند. در این فقره بحث ما با شما مال و منال آخوندی نیست که بحث را تقلیل داده و بگویید «پولهایی که آخوندی گرفته معلوم است» بحث بر سر حمایت از تفکری است که اعتقادی به مقوله عدالت ندارد.
۲- در جلسه اخیر گفتهاید «متأسفانه وقتی به قدرت میرسیم به جناح خودمان میپردازیم و سایر اقشار و گروهها فراموش میشوند» لیکن مصادیق زیادی وجود دارد که ادعایتان را نقض میکند. به عنوان مثال در حادثه قطار تبریز – مشهد به جای پیگیری مطالبات مردم، سمت وزیر وقت راه و شهرسازیِ ایستادید و تمام قد از او حمایت کردید. در موردی دیگر؛ 4 سال از طرح تحول سلامت ایراد گرفتید و آن را برخلاف اصول عدالت خواندید با این حال باز سر بزنگاه و در جریان رأی اعتماد وزرا به حمایت از قاضیزادههاشمی پرداختید. با این وضع شایسته نیست بپرسیم از منظر شما باندبازی و ترجیح منافع حزبی بر منافع مردم چه شاخصههایی غیر از آنچه در عمل شما دیده شده خواهد داشت؟!
۳- گفتهاید «مشکل از ساختار است» اما توجه ندارید که این حرف کلی است و باید در جزئیات، ریز شد و قضاوت کرد. شما در حوزه تخصصی خودتان، هم مدیر کل بودهاید، هم وزیر و هم عضو کمیسیون و حال نایب رئیس مجلس اما چرا در این حوزه بخصوص که تخصص هم دارید تاکنون و بعد از 30 سال نتوانستهاید ساختارها را اصلاح کنید و به بیعدالتی در این حوزه پایان دهید؟! اینجاست که نباید جای مطالبهگر و پاسخگو عوض شود.
4- جنابعالی در روند مذاکرات و تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی همواره حامی آن بودید و به رغم نداشتن سواد تخصصی در این حوزه به اذعان خود، عضو کمیسیون ویژه برجام در مجلس هم شدید، لکن حال که برجام توسط آمریکا پاره شده و وعدههای موهوم برجامی رنگ باختهاند، هیچ وقت در قبال چرایی حمایت از برجام پاسخی ندادهاید و جالبتر آنکه باز این روزها مانند تجربه حمایت از برجام، گشایش امور کشور را به تصویب لوایح بینالمللی گره میزنید و بیهیچ تخصصی از لایحه CFT و... حمایت میکنید و مخالفان آن را تخطئه میکنید. چه تضمینی وجود دارد که این لوایح نیز مانند برجام هزینه یکطرفه برای ملت به بار نیاورند؟!
5- دیگر اینکه شما در سخنرانیهای اخیر گفتهاید هر کسی بسیجی بوده، بعدها به پست و مقام رسیده است، حال آنکه از ابتدای انقلاب تاکنون بسیجیجماعت همواره سنگ زیرین انقلاب بوده و دور از هیاهوی قدرتطلبی سیاسیون و البته کم نیستند کسانی که ادعای بسیجی بودن داشتهاند و آن را نردبانی برای پیشرفت خود در مسیر قدرتطلبی کردهاند. بسیجیِ تراز انقلاب اسلامی شهید حاج عباس عبداللهی است که همچنان پیکر پاکش به وطن بازنگشته است. بسیجی صادقِ انقلاب عدالت اکبری است. بسیجی مجاهد انقلاب فرهاد نعمتی است که در اردوی جهادی و بر اثر حادثهای تلخ در مناطق محروم جان خود را فدا کرد. اینان کدام منصب و جایگاه را دارا بودند جز عشق به مردم و ولایت؟
علیایحال؛ آقای دکتر پزشکیان! تذبذب در گفتار مذموم است، بدا به اینکه تذبذب و چندگانگی در عمل مشاهده شود. این جمع آمادگی دارند از نزدیک حرفها را به شما انتقال دهند و حرفهای شما را نیز بشنوند، حتی اگر گوشها آشنا به این کلمات و حرفها باشند.
******
گزارش «وطن امروز»؛ بیبرنامگی پزشکیان در حوزه مسکن؛ بیخانمان
در حالی که 60 درصد هزینه سبد خانوادهها مربوط به مسکن است، مسعود پزشکیان هیچ برنامهای برای بخش مسکن ارائه نکرده است. از طرف دیگر عباس آخوندی را در کنار خود دارد که در دوران وزارت او در دولت روحانی قیمت مسکن در ایران 800 درصد افزایش یافت که در 4 قرن گذشته این میزان تورم مسکن بیسابقه است.
به گزارش «وطن امروز»، با توجه به اینکه در دور نخست انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری، مسعود پزشکیان توانست با 10 میلیون رای به دور دوم انتخابات راه پیدا کند، بسیاری از خانوادههای فاقد مسکن و مستاجر نگران آینده خود شدهاند، زیرا در صورتی که مشارکت به نفع پزشکیان افزایش یابد نخستین اتفاقی که در دولت بعد خواهد افتاد استفاده او از مدیران دولت حسن روحانی است. در آن زمان حسن روحانی معتقد بود وظیفه دولت ساخت مسکن نیست. همین موضوع بزرگترین ضربه را به پروژه مسکن ملی زد که امید خانوادههای فاقد مسکن بود. دولت روحانی هر چند مدعی بود باید به مردم تسهیلات مسکن بدهد تا خود آنها خانه بسازند اما در دولت وی میزان تسهیلات پرداختی ساخت مسکن ۳۰ درصد هم کمتر شد و این یعنی عملا دولت روحانی اعتقادی به ساخت مسکن نداشت.
عملکرد آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی که این روزها از طرفداران پروپاقرص پزشکیان است، طبق دادههای مرکز آمار ایران، از این قرار است که تعداد ساختوساز در دولت روحانی از حدود ۵۹۳ هزار واحد در پایان سال ۹۲ به ۳۳۶ هزار واحد در پایان سال ۱۳۹۸ رسید. در سال ۱۳۹۹ نیز تعداد کل واحدهای مسکونی تکمیلشده شهری نسبت به سال ۱۳۹۲ تقریبا نصف شد.
همچنین تعداد تسهیلات ساخت مسکن نیز در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۲ تقریبا 40 درصد کمتر شد. در نتیجه سقوط تولید مسکن در دولت روحانی باعث شد قیمت مسکن سر به فلک بکشد. قیمت مسکن در تهران در تیرماه ۱۳۹۲ کمتر از 7/۳ میلیون تومان بود، در حالی که در تیر ۱۴۰۰ به بالای 30 میلیون تومان رسید. یعنی دولت روحانی قیمت هر متر مسکن در تهران را بیش از ۷۰۰ درصد گران کرد، بنابراین برای همگان روشن است که دولت گذشته ضعیفترین عملکرد را در بخش مسکن داشته است. توقف طرح مسکن مهر و عدم ارائه طرح جایگزین و رها گذاشتن دلالبازی در بازار مسکن، سبب کاهش شدید تولید و عرضه مسکن و افزایش چند برابری قیمت آن شده بود حال اگر این روال توسط مسعود پزشکیان دنبال شود قطعا شاهد بحران جدید در بازار مسکن خواهیم بود.
***
کارنامه مردود دولت روحانی در حوزه مسکن
عملکرد دولت روحانی در مسکن مهر گویای تبعات دیدگاههای آنها در بازار مسکن دولت احتمالی پزشکیان است. براساس آمار، 63 درصد مسکن مهر تا پایان دولت احمدینژاد نازککاریشان به اتمام رسیده بود. عمدتا اقدامات دولت روحانی مربوط به تکمیل انشعابات (برق، گاز، آب و تلفن) واحدهایی بود که در دولت دهم همه مراحل ساخت آنها به اتمام رسیده بود. درباره ساختوسازهای دولتهای یازدهم و دوازدهم بررسیها نشان میدهد تعداد واحدهای مسکونی در پروانههای ساختمانی صادرشده مناطق شهری کل کشور طی دوره 8ساله دولت روحانی کاهش 50 درصدی داشته است. همچنین طی سالهای 1392 تا 1398 حجم سرمایهگذاری بخش خصوصی (ارزش حقیقی) کاهش 26درصدی داشته است. در بخش نوسازی و بهسازی مسکن روستایی نیز بررسیها حکایت از آن دارد که طی سالهای 1384 تا 1398 در مجموع 2 میلیون و 14 هزار و 193 واحد مسکونی در روستاهای کشور ساخته شد که 68 درصد آن در دولتهای نهم و دهم و 32درصد آن نیز در دولت روحانی است.
این در حالی است که بنا بر تکلیف اصول ۳۱ و ۴۳ قانون اساسی درباره لزوم فراهم کردن زمینه دسترسی آحاد مختلف جامعه به مسکن بویژه گروههای کمدرآمد توسط دولت، در مرداد ۱۴۰۰ همزمان با شروع به کار دولت سیزدهم، ساخت مسکن به صورت ویژه در قالب طرح نهضت ملی مسکن توسط وزارت راه و شهرسازی و دولت پیگیری شد.
از مجموع کل واحدهای مسکن مهر، 94 درصد در دولت احمدینژاد پیسازیشان به اتمام رسیده بود و تنها 6 درصد از پیسازی این واحدها در دولت روحانی انجام شد. همچنین از کل واحدهای مسکن مهر، اسکلت و سقف 86 درصد از واحدها در دولت احمدینژاد به اتمام رسیده بود و تنها حدود 14درصد در دولت روحانی عملیات اسکلت و سقفشان تکمیل شد.
همچنین از مجموع کل مسکن مهر، سفتکاری 80 درصد واحدها در دولت احمدینژاد به اتمام رسیده بود و 20 درصد مابقی در دولت فعلی به اتمام رسید. اما مهمترین نکته اینکه، زمانی که محمود احمدینژاد دولت را در مردادسال 92 تحویل روحانی داد، از کل واحدهای پیشبینیشده مسکن مهر، نازککاری 63 درصد از آنها به اتمام رسیده بوده و دولت فعلی 37 درصد مابقی را بهاتمام رساند. این موضوع نشان میدهد در عمل دولت روحانی کاری در حوزه مسکن انجام نداده است. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت پزشکیان نیز اگر رئیسجمهور شود برای دهکهای پایین جامعه مسکن بسازد.
عملکرد غیرقابل دفاع دولت روحانی در حوزه مسکن، بیش از هر چیز به دلیل رویکردهای عباس آخوندی، طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ بوده است. در دوره وزارت وی «کاهش عرضه مصرفی» و «افزایش تقاضاهای مصرفی و سوداگرانه»، دلیل اصلی افزایش قیمت آپارتمان بود. در شرایطی که برآوردها در آن مقطع، از نیاز کشور به ساخت سالانه ۵۰۰ تا ۵۵۰ هزار واحد مسکونی جدید حکایت داشت، در دولتهای یازدهم و دوازدهم ساختوسازهای جدید از سالانه ۲۵۰ تا ۳5۰ هزار واحد فراتر نرفت. جهش بیسابقه و 6 برابری قیمت مسکن پس از اجرای سیاستهای آخوندی نمود یافت، به طوری که دولت دوازدهم در بین دولتهای بعد از انقلاب طی 35 سال گذشته بالاترین میزان تورم مسکن را داشته است. این بازه زمانی 4 ساله که بدترین دوره را شامل میشود به فقر مسکن دامن زد؛ از جمله به دلیل عدم تکمیل واحدهای مسکن مهر که در دولتهای نهم و دهم کلید زده شده بود.
***
عملکرد دولت سیزدهم در ساخت مسکن
در دولت شهید رئیسی در مدت زمان کمتر از 3 سال اقدامات متعددی برای کنترل قیمتها در بازار، افزایش تولید و تبدیل مسکن از حالت سرمایهای به مصرفی انجام شد. در نتیجه ثبات نسبی در بازار مسکن به وجود آمد و نرخ رشد سرمایهگذاری در بخش مسکن و ساختمان از منفی ۱۱ درصد در سال ۱۴۰۰ به 2.7 درصد در 6 ماهه اول سال ۱۴۰۲ افزایش یافت. درواقع دولت سیزدهم توانست با اجرای محورهای سهگانه شامل «افزایش عرضه در بازار مسکن و زمین»، «ساماندهی طرف تقاضای بازار مسکن، زمین و اجاره» و «ایجاد بسترهای قانونی برای ساماندهی بخش مسکن» بازار را مدیریت کند.
بر اساس دادههای وزارت راه و شهرسازی، بالغ بر 2.55 میلیون واحد مسکونی برای اجرای طرح نهضت ملی مسکن در دست اقدام است. از این رو تامین زمین به مساحت بالغ بر ۵۵ هزار هکتار در مناطق شهری کشور، بسترسازی برای احداث ۲۷ شهر ساحلی در ۴ استان جنوبی کشور، واگذاری انفرادی و گروهی زمین دولتی به متقاضیان واجد شرایط شهری و روستایی، نوسازی بافتهای فرسوده، تکمیل واحدهای باقیمانده مسکن مهر، اخذ مالیات از خانههای خالی و همکاری در تدوین قانون تنظیم و ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجارهبها، از اقدامات مهم انجام شده برای ساماندهی بازار است.
بعد از اینکه مشخص شد هزینه ساخت مسکن اجتماعی به صورت آپارتمان خیلی گران تمام میشود، سیاست واگذاری زمین به صورت گروهی در دولت رئیسی اجرایی شد. به طوری که برنامه مردمیسازی و واگذاری اجرای بخش قابل توجهی از طرح نهضت ملی مسکن و احداث واحدهای این طرح مطابق با سلیقه و نظر متقاضیان واجد شرایط در مناطق شهری و روستایی (متقاضیان فاقد سابقه مالکیت مسکن، فاقد سابقه استفاده از امکانات دولتی، متاهل و دارای سابقه سکونت در شهر محل تقاضای مسکن) با واگذاری زمین دولتی به صورت انفرادی یا گروههای چندخانواری به صورت اجاره ۹۹ ساله (قیمت زمین صفر) با اولویت روستاها و شهرهای متوسط و کوچک عملیاتی شد. در این رابطه شایان ذکر است ساخت واحد در این اراضی با نظارت شهرداریها و سازمان نظام مهندسی و با استفاده از ظرفیت پیمانکاران دارای صلاحیت محلی و تحت مدیریت مستقیم خود مردم انجام میشود. شایان ذکر است در این برنامه مالکیت اراضی به متقاضیان واگذاری نمیشود و در اختیار دولت باقی میماند و متقاضیان واجد شرایط صرفا حق بهرهبرداری از این اراضی به صورت اجاره ۹۹ ساله را دارند. در راستای اجرای این برنامه تاکنون به استعداد ساخت بالغ بر ۴۰۹ هزار واحد مسکونی زمین واگذار شده است.
نوسازی بافتهای فرسوده در دولت شهید رئیسی با ارائه مشوقهای مالی و غیرمالی همچون پرداخت تسهیلات ارزانقیمت، عدم دریافت هزینه عوارض صدور پروانه ساختمان، اجرای طرح کلید به کلید، پرداخت تسهیلات اجاره موقت و ارائه مشوقهای کالبدی و شهرسازی به مالکان واقع در بافتهای فرسوده شهری اجرا شد. در حال حاضر نوسازی بیش از ۲۷۰ هزار واحد مسکونی در دولت سیزدهم آغاز شده است. همچنین در روستاها با پرداخت تسهیلات یارانهای (با نرخ سود ۵ درصد) و همچنین ارائه خدمات مهندسی، نوسازی و بهسازی، واحدهای مسکونی در دستور کار قرار گرفت. تاکنون نوسازی و بهسازی بالغ بر ۵۲۱ هزار واحد مسکونی در دستور کار قرار گرفته است.
***
مقایسه عملکرد دولت مسکنساز و دولت تخریبگر مسکن
تعداد ساختوسازها در دولت روحانی طی سالهای ۹۳ تا ۹۷ به طور میانگین سالانه ۲۷۳ هزار واحد بوده است. این در حالی است که نرخ رشد سرمایهگذاری در بخش مسکن و ساختمان از ۱۱- درصد در سال ۱۴۰۰ دولت روحانی، به ۲.۷ درصد در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۲ افزایش یافت. پیشبینی میشود در آینده نزدیک اثرات اقدامات در بخش مسکن ملموستر شده و با توجه به نقش و سهم قابل توجه بخش مسکن در اقتصاد خانوار و کلان کشور، شرایط اقتصادی خانوار و کشور از این ناحیه بهبود یابد.
بررسی کارنامه دولت روحانی در ساخت مسکن نشان میدهد دولت او کمکارترین دولت در حوزه ساخت مسکن از سال ۱۳۸۰ تاکنون بوده است، بهطوری که در دولتهای نهم و دهم در برخی سالها تعداد ساختوسازهای جدید حتی ۲ برابر دوره دولت روحانی بوده است. عباس آخوندی، وزیر روحانی به تمام طرحهای مسکن پشت کرد و باعث شد طی دوره دولت روحانی ساختوسازهای جدید از سالانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار واحد فراتر نرود.
در همین ارتباط محمدرضا کوچی، رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی با اشاره به وضعیت ساخت مسکن در دولت حسن روحانی اظهار کرد: «در دولت روحانی ساخت سالانه یک میلیون مسکن در کشور به 300 هزار کاهش یافت. در واقع این دولت به موضوع مسکن نپرداخت و در این حوزه ضعیف عمل کرد. این مساله باعث شده حتی اقشار متوسط هم نتوانند صاحب خانه شوند. در قانون جهش تولید مسکن، تمام زمینهای دولتی و تحت تملک وزارتخانهها باید تحویل وزارت راه و شهرسازی شود». خیلی از دستگاهها به این قانون تمکین نکردند، زیرا دولت روحانی پیگیر این موضوع نبود اما در دولت سیزدهم، رئیسجمهور شهید در جلسه شورای عالی مسکن دستور داد تمام زمینهای دولتی تحویل وزارت راه و شهرسازی شود.
***
ساخت مسکن اجتماعی باید ادامه یابد
در دولت شهید رئیسی ساخت یک میلیون واحد مسکونی در کشور به عنوان یک اقدام جهادی کلید خورد. ساخت 4 میلیون واحد مسکونی یک پروژه است و کسانی میتوانند این کار را به نتیجه برسانند که واقعا نیروهای انقلابی و جهادی باشند و اعتقاد قلبی به این کار داشته باشند. در دولت رئیسی تعدادی از این پروژهها به بهرهبرداری رسید اما برای تحقق ساخت 4 میلیون مسکن نیاز به کار بزرگی است که قطعا از عهده دوستان روحانی برنخواهد آمد، زیرا آنها به ساخت مسکن برای دهکهای پایین جامعه اعتقادی ندارند. بنابراین اگر امروز قرار باشد آن پروژهها به سرانجام برسد باید کسی بیاید که قول ادامه راه او را داده است. جلیلی مسکن را یکی از موضوعات اصلی کشور میداند و حتی در یکی از مناظرههای خود اعلام کرد: در کشور ما مشکل کمبود زمین نداریم، بلکه مشکل انحصار زمین و تبعیض در زمین است. در برنامه هفتم توسعه مصوبه خوبی مجلس داشت که اجازه داده شد ۲ دهم درصد از مساحت کشور به محیط سکونتگاهی افزوده شود. بر این اساس نزدیک ۳۳۰ هزار هکتار میتواند برای مسکن در نظر گرفته شود که فرصت بسیار خوبی است. اما نباید نگاه تک بعدی داشت. جلیلی تاکید کرده است: سالانه 800 هزار مسکن برای خانوادههای جدید، 200 هزار مسکن روستایی و 200 هزار واحد مسکونی در بافت فرسوده نیاز داریم. برنامه ما این است که حداقل سالی یک میلیون واحد مسکونی بسازیم. به گفته جلیلی، بعد از تهیه مسکن، تامین اشتغال برای افراد مهم است. نباید بگوییم فقط چه کسانی به مسکن نیاز دارند، بلکه این مساله را باید آمایش سرزمین و اشتغال ببینیم. نگاه به مسکن وقتی نتیجه میدهد که از آمایش سرزمینی استفاده کنیم تا مساله اشتغال هم تامین شود. مسکن فقط خوابگاه نیست؛ معماری و موضوعات فرهنگی هم در ایجاد مسکن اهمیت دارد تا محلی برای آرامش ایجاد کنیم و باید فرد در یک دقیقه از محل سکونت به محل تفریحی برسد.
***
چرا ساخت مسکن باید جدی گرفته شود؟
در حال حاضر بخش زیادی از هرم جمعیتی، جمعیت جوان کشور بویژه متولدین سالهای انتهایی دهه 60 به عنوان پیک جمعیتی، وارد بازار اشتغال و مسکن شدهاند. رونق بخش مسکن در چنین ساختاری سبب افزایش اشتغال جوانان و افزایش ازدواج و بالطبع آثار روانی و اجتماعی ناشی از آن در جامعه خواهد شد. علاوه بر این، بخش اقتصاد مسکن کشور میتواند به عنوان یک ظرفیت جهت بازتوزیع یارانهها مد نظر قرار بگیرد، زیرا رونق این بخش میتواند مانع رکود در اقتصاد کشور و مانع کاهش قدرت خرید طبقات محروم جامعه و سبب عدالت در توزیع منابع کشور شود.
در همین رابطه محمدرضا جواهریتفتی، کارشناس بازار مسکن معتقد است: «مسکن اقشار کمدرآمد همچنان یکی از چالشهای نظام برنامهریزی مسکن است. با توجه به پایین بودن درآمد این اقشار و بالا بودن قیمت واحدهای مسکونی، متوسط شاخص دسترسی به مسکن برای این اقشار به بیش از ۵۰ سال رسیده است که نیاز است با استفاده از روشهای متنوع توجه ویژهای به این اقشار شود. از این رو لازم است با نگاهی به نتایج ناخواسته برنامههای پیشین در حوزه مسکن اقشار کمدرآمد و تمام ظرفیتهای اقتصادی تلاش شود تا مجموعه سیاستها و اهدافی برای این بخش متناسب با شرایط بحرانی بخش مسکن به طور واقعبینانه تدوین شود به گونهای که با اقدامات در حال اجرای دولت همخوانی داشته و امکان تحقق آن وجود داشته باشد. راههایی همچون پلکانی کردن اقساط تسهیلات و مشارکت با بخشهای خصوصی عمومی برای ساخت مسکن مشارکتی از جمله اقداماتی است که میتوان برای تامین مسکن این اقشار در نظر گرفت و سالانه متناسب با ظرفیتهای اقتصادی عرضه مطلوبی به بازار انجام داد».
ارسال به دوستان
عملکرد فاجعهبار جو بایدن باعث نگرانی دموکراتها از شکست وی برابر ترامپ شده است
تعویض؟
روزنامه نیویورکتایمز: بایدن برای نجات کشورش باید از انتخابات کنارهگیری کند
گروه بینالملل: جو بایدن در مناظره هفته قبل با دونالد ترامپ به حدی بد ظاهر شد که زلزلهای توسط این پیرمرد در اردوگاه دموکراتها به وجود آمد، در حدی که تمام رسانههای وابسته به دموکراتها و برخی همحزبیهای جو خواستار کنارهگیری او از رقابتها شدهاند.
هیات تحریریه روزنامه نیویورکتایمز پس از نمایش فاجعهبار بایدن در مناظره با ترامپ در یادداشتی تحت عنوان «بایدن برای نجات کشورش باید از انتخابات کنارهگیری کند» از رئیسجمهوری کنونی آمریکا خواست از رقابتهای انتخاباتی کنارهگیری کند و به کاندیدای دموکرات دیگری اجازه بدهد در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر شرکت کند. هیات تحریریه نیویورکتایمز که از اتاق خبر این روزنامه مجزا است، حضور دوباره بایدن در رقابتهای انتخاباتی را «قماری بیپروا» خواند و گفت مناظره با ترامپ نشان داد بایدن در این آزمون شکست خورده است.
هیات تحریریه نیویورکتایمز نوشته است: دموکراتها باید بپذیرند جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا دیگر قادر به شکست قاطعانه دونالد ترامپ در انتخابات نوامبر نیست و به همین دلیل باید نامزد مناسبتری برای جایگزینی او پیدا کنند.
درخواست تجدیدنظر یک روز پس از آن رخ داد که بایدن در جریان مناظره زنده ریاستجمهوری در آتلانتای جورجیا، آنچه را که بسیاری به عنوان عملکرد فاجعهبار مقابل ترامپ توصیف کردند، ارائه کرد. ناظران خاطرنشان کردند بایدن ضعیف و گیج برای تمام کردن جملات خود بهشدت تلاش میکرد؛ کلمات را قاطی میکرد، سخنانش قابل تشخیص نبود، کلمات را میبلعید و در جریان دوئل تلویزیونی با ترامپ جمهوریخواه به فضا خیره شده بود. در این نوشتار آمده است: «دیگر دلیل کافی برای اینکه بایدن نامزد دموکراتها باشد، وجود ندارد. نمیتوان انتظار داشت رایدهندگان آنچه را که آشکار بود نادیده بگیرند. بایدن مردی نیست که 4 سال پیش بود». این هیات همچنین استدلال کرد که بایدن در صحنه مناظره «سایهای از مرد بزرگ ملت» بود که «مبارزه» کرد تا موضع سیاسی خود را بیان کند و در نهایت نتوانست به اندازه کافی با ترامپ مقابله کند. آنها گفتهاند: «آقای بایدن رئیسجمهور قابلتحسینی بوده است. تحت رهبری او، مردم شکوفا شدند. او به یکسری چالشهای بلندمدت رسیدگی کرد و زخمهایی را که توسط دونالد ترامپ ایجاد شد التیام بخشید اما بزرگترین خدمت عمومی که آقای بایدن میتواند انجام دهد این است که اعلام کند برای انتخاب مجدد نامزد نخواهد شد». در این مقاله تاکید شده است: «در میان دموکراتها رهبرانی هستند که جایگزین قانعکننده و پرانرژیتری برای رویارویی با ترامپ هستند. اینکه امیدوار باشیم آمریکاییها سن و ناتوانی بایدن را که با چشمان خود میبینند نادیده بگیرند، یک قمار بزرگ است».
هیات تحریریه روزنامه نیویورک تایمز به این نتیجه رسیده اگر دموکراتها اعتراف کنند بایدن نمیتواند به رقابت ادامه دهد و فرآیندی را برای انتخاب فردی توانمندتر به جای او ایجاد کنند، شانس بیشتری برای شکست ترامپ دارند. با این همه بایدن اطمینان داده میتواند «این کار را انجام دهد» و از حمایت دو نفر از روسای جمهور پیشین (باراک اوباما و بیل کلینتون) برخوردار است. بایدن 82ساله، نامزد ریاستجمهوری حزب دموکرات و پیرترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا در جریان مناظره ۹۰ دقیقهای با ترامپ، رقیب جمهوریخواه خود بارها با مطرح کردن جملات نامفهوم و نیمهتمام و از دست دادن رشته افکارش و سکوتهای عجیب گاف داد و سردرگم ظاهر شد. هیات تحریریه نیویورکتایمز هیچ جایگزینی پیشنهاد نکرده است اما رسانهها و صاحبنظران آمریکایی پیشنهاد کردهاند چند دموکرات برجسته میتوانند به طور بالقوه جایگزین بایدن شوند، از جمله معاون رئیسجمهور کامالا هریس، فرماندار کالیفرنیا گاوین نیوسام، فرماندار میشیگان گرچن ویتمر و فرماندار ایلینوی جیبیپریتزکر. از طرف دیگر دموکراتها بشدت نگران اوضاع بایدن در مبارزات انتخاباتی هستند. بر اساس نظرسنجی مورنینگ کانسالت (Morning Consult) که در آکسیوس منتشر شد، حدود ۶۰ درصد رایدهندگان میگویند بایدن به دلیل عملکرد ضعیفش «قطعا» یا «احتمالا» باید به عنوان نامزد دموکراتها تغییر کند. یافتههای نظرسنجی از ۲۰۶۸ پاسخدهنده، زمزمههای دموکراتها درباره چشمانداز جایگزینی بایدن بهعنوان نامزد دموکرات ریاستجمهوری را منعکس کرد.
در همین حال از میان رایدهندگان دموکرات، ۲۱ درصد میگویند بایدن «قطعا» نباید تغییر کند و ۲۰ درصد هم درباره احتمال تغییر وی پاسخ منفی دادهاند. زمانی که در این نظرسنجی از پاسخ دهندگان خواسته شد بین بایدن و رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ یکی را انتخاب کنند، ۴۵ درصد رئیسجمهور کنونی و ۴۴ درصد رئیسجمهور سابق را انتخاب کردند. بر اساس یافتههای مورنینگ کانسالت، این نشان میدهد جو بایدن رئیسجمهور هیچ موقعیتی را مقابل ترامپ از دست نداده است. با این حال، اکثر پاسخدهندگان - ۵۷ درصد از کسانی که مناظره را تماشا کردند - گفتند ترامپ بهتر از بایدن بود. این شامل ۱۹ درصد از دموکراتها، ۶۰ درصد از مستقلها و ۹۳ درصد از جمهوریخواهان میشود. ست شوستر، سخنگوی ستاد انتخاباتی بایدن، از چارچوببندی نتایج نظرسنجی که همچنان بایدن با یک امتیاز از ترامپ پیشی گرفته است، انتقاد کرد و گفت: «جو بایدن کنار نمیرود».
نشریه آکسیوس نیز در این باره نوشت: پس از مناظره فاجعهبار بایدن، حزب دموکرات شروع به بحث درباره جایگزین احتمالی او کرد. انتخاب اولیه «کامالا هریس» معاون بایدن است اما اعضای حزب از توانایی او برای یافتن زبان مشترک با رایدهندگان راضی نیستند. خاطرنشان میشود اعضای حزب نمیتوانند هریس را نادیده بگیرند، زیرا او «اولین زن سیاهپوست معاون رئیس جمهور» است و نادیده گرفتن او مشکلاتی را برای حزب ایجاد میکند اما ست شوستر، سخنگوی ستاد انتخاباتی بایدن گفت این نامزد از رقابتهای ریاستجمهوری انصراف نمیدهد. به گزارش اسپوتنیک، اعضای ارشد حزب دموکرات آمریکا در حال حاضر قصد ندارند بر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا فشار بیاورند تا او را مجبور به کنارهگیری از رقابتهای انتخاباتی کنند. سیانان روز جمعه به نقل از منابعی گزارش داد دموکراتها اکنون قصد دارند بر آماده شدن برای انتخابات کنگره در نوامبر تمرکز کنند. دموکراتها قصد ندارند مستقیما بایدن را وادار به انصراف از نامزدی کنند. این رسانه خاطرنشان میکند اعتقاد این است که دموکراتها میخواهند کمی صبر کنند و چشمانداز بایدن را در مرحله بعدی ارزیابی کنند.
بیبیسی نیز نوشت: عملکرد بایدن در مناظره با ترامپ، دموکراتها را نگران کرده است. تیم انتخاباتی جو بایدن آماده بود بعد از مناظره او با دونالد ترامپ، با تمام قوا از عملکرد او دفاع کند اما در عوض، آنها در گوشه رینگ گیر افتادند. به نوشته این رسانه بریتانیایی، این گفتوگویی نبود که دموکراتها امیدوار بودند بعد از مناظره داشته باشند اما عملکرد ضعیف بایدن در طول 90 دقیقه مناظره که با صدای خشدار سرماخورده، با لغزشهایی همراه بود، بلافاصله دموکراتها را به وحشت انداخت و خبرنگاران فشار آوردند که تیم او چگونه میخواهد عملکردش در این مناظره را جبران کند. در بریتانیا، وزرای محافظهکار کابینه به طور خصوصی از دموکراتهای آمریکا خواستند چارچوب روابط ویژه را کنار بگذارند و با عباراتی صریح از جو بایدن بخواهند از رقابتها کنار بکشد. به نوشته تلگراف، 3 عضو کابینه ریشی سوناک، نخستوزیر انگلیس به تلگراف گفتند بایدن باید با فردی بهتر برای شکست دونالد ترامپ عوض شود.
در همین حال جو بایدن رئیسجمهور آمریکا پس از نمایش ضعیف خود در مناظره انتخاباتی با دونالد ترامپ، در نخستین واکنش، ضمن تایید سن بالا و عملکرد بد خود در این مناظره، وعده داد ترامپ را شکست خواهد داد. بایدن در یک گردهمایی انتخاباتی در کارولینای شمالی اظهار کرد قصد دارد در انتخابات 5 نوامبر/ 15آبان، رقیب جمهوریخواه خود دونالد ترامپ را شکست دهد؛ ترامپی که این مناظره را سکوی پرتابی برای شکست بایدن 82 ساله میدانست. وی افزود: من میدانم جوان نیستم و بهآسانی قبل راه نمیروم. من به آرامی قبل صحبت نمیکنم و مانند قبل نیز مناظره نکردم. اگر من با تمام قلب و روحم اعتقاد نداشته باشم که میتوانم وظایف شغلی خود را به خوبی انجام دهم، بار دیگر در انتخابات پیروز نخواهم شد.
همچنین رقیب بایدن برای او شاخ و شانه کشید. دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه برای رقابتهای ریاستجمهوری آمریکا در یک گردهمایی در ویرجینیا درباره مناظره گفت: آیا کسی چیزی به نام مناظره را تماشا کرد؟
ترامپ گفت: بایدن یک هفته را در کمپ دیوید گذراند تا برای مناظره آماده شود. او آنقدر سخت درس میخواند که نمیدانست چه میکند. هیچ مقدار استراحت یا تقلب نمیتواند به او کمک کند از رکورد فجیع خود دفاع کند.
اگرچه بایدن نمایش خوبی در این مناظره نداشت، مکثهای طولانی، زمزمههای نامفهوم و جملات بیپایان او بشدت به چشم آمد اما ترامپ هم در طول مناظره بشدت دروغ گفت و از پاسخ به سوالاتی درباره نقش خود در حوادث ۶ ژانویه، حمله به کنگره آمریکا و خشونت سیاسی پرهیز کرد اما او به وضوح به ظاهر بهتر از بایدن بود؛ هر وقت میخواست آشکارا توهین میکرد و هرجا میخواست با ملایمت به سیانان پاسخ میداد. ترامپ گفت: سوالی که امروز هر رأیدهندهای باید از خود بپرسد این نیست که آیا جو بایدن میتواند از یک مناظره ۹۰ دقیقهای جان سالم به در ببرد، بلکه این است که آیا آمریکا میتواند 4 سال دیگر با جو بایدن فریبکار در کاخ سفید زنده بماند یا خیر. او گفت که فکر نمیکند بایدن بخواهد از رقابت خارج شود و به خواستههای برخی از دموکراتها و نویسندگان اشاره کرد که خواستار کنارهگیری بایدن هستند. او سپس از دیگر دموکراتهای سرشناس مانند گاوین نیوسام فرماندار کالیفرنیا، کامالا هریس معاون رئیسجمهور و میشل اوباما بانوی اول سابق انتقاد کرد.
***
کاهش چشمگیر آمار بینندگان تلویزیونی مناظره انتخاباتی آمریکا
دادههای نهایی شرکت اطلاعاتی نیلسن نشان میدهد بیش از 51 میلیون بیننده تلویزیونی، مناظره انتخاباتی پنجشنبه گذشته جو بایدن و دونالد ترامپ را تماشا کردهاند. بر اساس این آمارها، این رقم 30درصد کمتر از 73 میلیون بیننده تلویزیونیای است که نخستین مناظره انتخاباتی سال 2020 را تماشا کردند. همچنین این تعداد بازدیدکننده، در میان 3 مناظره اول ریاستجمهوری با کمترین تعداد بیننده از سال 1976 تاکنون قرار گرفت. بر اساس این گزارش، آمار نسبتا پایین بینندگان تلویزیونی در مقایسه با مناظرههای گذشته در چرخههای اخیر انتخاباتی میتواند نشاندهنده خوشبینی اندک رایدهندگان به هر دو نامزد باشد. البته شمار بینندگان آنلاین و اینترنتی این مناظره در این داده، محاسبه نشده است.
ارسال به دوستان
یادداشت
نه به چهره سیاسی آویزان
عباد محمدی: «آویزان بودن» و «آویزان شدن» در ادبیات عمومی جامعه جزو واژههای رایج است و مخاطب آن نیز مشخص است. افراد آویزان آن دسته افرادی هستند که یا خود نمیتوانند مسائلشان را پیگیری کنند یا به طور افراطی یک رفتار زننده را تکرار میکنند. «چهره سیاسی آویزان» از جمله نوواژههایی است که از ادبیات عمومی بهره میبرد اما مفهومپردازی کمی پیرامون آن انجام شده است. در عرف «فرد آویزان» شاخصههای معین و مشخص دارد اما در این گزارش تلاش شده تا بدانیم «آویزان شدن» و «آویزان بودن» در عرصه سیاسی چه معنا و مفهومی پیدا میکند؟ مهمترین شاخصهای که تاکنون پیرامون «چهره سیاسی آویزان» طرح شده، این است که این نوع رفتار در عرصه سیاسی مانع «پیشرفت» میشود.
عرصه سیاسی محیطها و مجالهای مختلفی را برای «پیشرفت» فراهم میکند. مهمترین و اثرگذارترین جایگاه سیاسی کشور که زمینه «پیشرفت» جامعه و ملت را فراهم میکند، دولت است و رئیسجمهور در بالاترین نقطه این جایگاه قرار دارد. اگر هر بخشی از این نهاد «آویزان» قدرتها، چهرهها، کارشناسها، دولتها و... باشد آن هنگام میتوانیم بگوییم «پیشرفت» در آن سازمان با اخلال همراه است و حتی ممکن است زمینهساز پسرفت نیز باشد. برای نمونه کشور در دوران حسن روحانی یک پسرفت را تجربه کرد، چرا که روحانی معتقد بود «بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و کشور بزرگ نمیشود پیش رفت؛ یا خیال میکرد که همه راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد» و این توهم موجب شد وی قادر به دیدن و شناختن ظرفیتهای مهم درونی کشور نباشد و طبعا قادر به برنامهریزی برای استفاده از آنها نبود.
حالا ایران در شرایطی قرار گرفته است که میتواند یک رئیسجمهور آویزان را تجربه کند یا اینکه یک رئیسجمهور آگاه به ظرفیتهای کشور و قادر به برنامهریزی را انتخاب کند. انتخابات ریاستجمهوری در حالی دور اول خود را پشت سر گذاشت که مسعود پزشکیان و سعید جلیلی باید در دور دوم با یکدیگر رقابت کنند. یکی از نکاتی که بحث آن توسط جامعه مطرح است، این است که چه کسی در کلاس ریاستجمهوری میتواند سکان مدیریت کشور را برعهده بگیرد. نگارنده معتقد است مسعود پزشکیان کاملا بر مدل آویزان بودن و آویزان شدن در حال کنش سیاسی است، لذا در ادامه برای تصمیمگیری جامعه دلایل این مساله را تشریح خواهم کرد. پس سوال اصلی این است: بر اساس چه انگارهای میتوانیم بگوییم «مسعود پزشکیان» همان «چهره آویزان» در سپهر سیاسی کشور است؟ برای درک این موضوع، کنش انتخاباتی و اخلاق فردی این نامزد حاضر در عرصه رقابت را از منظر اجتماعی و الگوی مدیریتی مورد بررسی قرار دادهایم تا این مسیر برای ما تا حدود بسیاری روشن شود.
* آویزان به این قدرت و آن قدرت شدن!
از جمله موضوعاتی که پزشکیان در مناظرهها به کار میبرد این بود که «اگر مشکل ارتباط با دنیا را حل نکنیم از قافله علم عقب میافتیم» و همین ادبیات را نسبت به «افایتیاف» و «برجام» هم بهکار میبرد. پزشکیان با نادیده گرفتن ظرفیت کشور در امور مختلف، ارتباط جهانی را منحصر به چند کشور غرب میداند. همین اشتباه در دولت حسن روحانی وجود داشت و کشور سالها معطل چرخش نگاه غربیها ماند و در نهایت نیز به آن خسارت عظیم و شرایط فلاکتبار ختم شد. حالا پزشکیان در سیاست خارجهی خود «آویزان غربیها» شده است، چرا که احساس میکند «کشور عقبمانده است» و راهحل «پیشرفت» آویزان شدن به قدرتهای غربی است. در حالی که پیشتر تأکید کردیم که مسیر پیشرفت از «آویزان بودن» نمیگذرد، البته او همین ادبیات را نسبت به واردات کارشناس نیز مطرح میکند. وی در گفتوگوهای مختلف تأکید دارد «گفتم مشاور بیاوریم». نگاه وی نوعی آویزان مشاوران دیگر کشورها شدن است، درحالیکه بین نخبههای کشور این ظرفیت وجود دارد که مجموعهها را به بهترین حالت و کارآمدترین شرایط مدیریت کنند. به نظر میرسد آنچه مانع حضور این قشر جوان خلاق در سطوح مدیریتی شده است، سالها استفاده دولتهای اصلاحطلب از چهرههای ناکارآمد است، مسیری که پزشکیان در ستاد خود در پیش گرفته است و نهایت خلاقیت وی در رفع مشکلات «آویزان شدن به مشاورهای خارجی است».
* آویزان به دولت روحانی شدن!
حلقه راهبری شکلگرفته پیرامون پزشکیان نیز از آن دست موضوعات قابلتوجه است. حضور پرشمار اعضای کابینه یازدهم و دوازدهم در ستاد تبلیغاتی پزشکیان آنقدر عیان و واضح است که دیگر نیازی به بازگویی و بازخوانی اسامی نیست. افرادی که جامعه، سابقه مدیریتی آنها را در طول 8 سال فلاکتبار چشیده است همه امور تبلیغاتی پزشکیان را در دست گرفتهاند. حضور پرشمار اعضای کابینه حسن روحانی در ستاد تبلیغاتی پزشکیان به این جهت است که «وی از ظرفیت شبکه و نیروهای کنشگر سیاسی» برخوردار نیست و برای پیشبرد اهداف تبلیغاتی خود آویزان دولت روحانی شده است، البته پزشکیان به این موضوع اذعان میکند. وی در جریان مناظرات در پاسخ به انتقادها گفت: «هر کس بیاید ستاد بنده میپذیرم، چون میخواهم رای بگیرم».
* آویزان به تصمیم کارشناسهای دست دوم شدن!
یکی دیگر از جنجالهای پیرامون پزشکیان این مساله است که وی بارها تأکید کرده کارشناس نیست. «من متخصص نیستم»، «من کارشناس نیستم»، «من کارشناس هر چیزی نیستم!»، «کارشناسی درباره بحثهای خارجی خداوکیلی کار من نیست!» از جمله بحثهایی است که توسط وی در برنامههای مختلف تکرار شده است. حامیان پزشکیان تلاش کردند به جامعه اینگونه القا کنند که وی دارای یک نگاه بهرهورانه از ظرفیت کارشناسان است اما این موضوع مخاطرات فراوانی دارد. نخست آن است که اگر تجربه و فهم کارشناسی در امور اجرایی در یک فرد وجود ندارد، باید سلامت نفس داشته باشد و از عرصه رقابت خارج شود. مدیریت کشور محل آزمون و خطا نبوده و نیست و این فرصت در حال حاضر وجود ندارد که یک فرد که خود نیز بر عدم توانایی کارشناسیاش اذعان دارد، مسؤولیت اجرایی را بر عهده بگیرد. نکته مهم بعد این است که رئیسجمهور باید بتواند تصمیم نهایی را بگیرد. پزشکیان نشان داده در این مساله نیز «آویزان کارشناسان» است. مشکل آنجایی بحرانی میشود که اطراف ایشان را افرادی مانند «محمد فاضلی» گرفتهاند. وی که از بدیهیات رفتاری به دور است و با فریبکاری قصد دارد خود را مظلوم و متضرر از سیاستهای دانشگاه نشان دهد، در میزگرد فرهنگ (!) به عنوان کارشناس حضور داشت.
* آویزان به چهرههای ازکارافتاده شدن!
هشدار مهم این است که خود پزشکیان در قامت یک نامزد انتخاباتی، توان و پتانسیل کافی برای جذب آرا را نداشته و ندارد. او در ۲ هفته گذشته نشان داده نه برنامهای دارد، نه کارشناس است و نه توان مدیریت بحث را دارد. آمار را نمیتواند به درستی ارائه کند و بحث را در کلاس ریاستجمهوری پی بگیرد. همین نقاط ضعف نیز منجر شده است که افرادی دیگر در برنامههای تبلیغاتی به جای وی برنامه ارائه کنند یا اینکه چهرههای سیاسی و ازکارافتاده چون حسن روحانی به معرفی وی بپردازند. آنجا که محمدجواد ظریف به میدان میرود تا با داد و بیدادهای سیاسی توجهها را به سمت خود جلب کند، در واقع در حال پوشاندن ضعفهای پزشکیان است. سوی دیگر ماجرا خود این کاندیدا ایستاده است، وی برای آنکه تصویر عمومی خود را اصلاح کند، آویزان چهرههای از کار افتاده شده است. میدانیم یک رئیسجمهور برای آنکه بتواند امور اجرایی کشور را پیگیری کند و به سرانجام برساند باید استقلال، اقتدار و قدرت تصمیمگیری کافی داشته باشد، همچنین این فرد باید بتواند در شرایط مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جامعه را در سطح ملی هدایت و راهبری کند نه اینکه موجهای اجتماعی و فشارهای سیاسی او را با خود ببرد، لذا رئیسجمهور یک فرد اپوزیسیون نیست که با کلیدواژههای «نمیشود، نمیگذارند، نمیتوان» بخواهد کشور را اداره کند، بلکه وی باید «مسؤولیتپذیر» باشد. بررسی ادبیات پزشکیان این گزاره را تقویت میکند که وی توان لازم برای اداره کشور را نداشته و از همین جهت خطر تکرار یک رئیسجمهور آویزان برای جامعه ایرانی وجود دارد.
در نهایت باید به این مساله اندیشید که ریاست بر جمهور فقط انتخاب بر اساس یک هیجان برآمده از حمایت چند چهره ازکارافتاده نیست، رئیسجمهور باید پس از انتخاب شدن، در سطح سازمان ملل توان گفتوگو داشته باشد و در جمع نمایندگان دیگر کشورها از موضع قدرت حاضر شود. رئیسجمهور باید بتواند در قامت رئیسجمهور ایران با دیگر کشورها وارد مذاکره شود. رئیسجمهور در جمع هیات دولت باید بتواند سیاستورزی کند و وزرا را برای پیشبرد امور کشور راهبری کند. ما مدیریت منفعل حسن روحانی را در دوره دوم وی تجربه کردیم. برخلاف پزشکیان اغلب چهرههای اصلاحطلب خود را کارشناس میدانستند و مدعی امر سیاست بودند ولی در نهایت نشان دادند آویزانهای سیاسی هستند. به نظر میرسد بعید است جامعه در حال حاضر به یک رئیسجمهور آویزان بیندیشد. شما میتوانید رای خود را به این فرد اختصاص دهید اما باید بدانید از این نامزد ریاستجمهوری نباید دیگر انتظار «پیشرفت» را داشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|