|
نگاهی به پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران همزمان با وخامت حال سعید راد، بازیگر نقش اصلی فیلم
از بغض تا غرور در عقابها
گروه فرهنگ و هنر: «احمدسعید حقپرستراد» که به سعید راد معروف و مشهور است، چهارم آبان سال ۱۳۲۵ در حسنآباد تهران به دنیا آمد. او قبل از اینکه بازیگر شود، به طور کاملا حرفهای بولینگ بازی میکرد. سعید راد با قد و قامت رعنا و چشمان نافذش در مهمترین آثاری که بازی کرده اغلب در نقش ضدقهرمان دوستداشتنی ظاهر شده است.
این بازیگر شهریور سال گذشته در منزل بر اثر یک حادثه دچار شکستگی لگن شد و اکنون با گذشت 10 ماه همچنان در بستر بیماری است.
اما روز گذشته دختر این بازیگر پیشکسوت خبر از بهبود نیافتن او داد و طی گفتوگویی اعلام کرد: به دلیل اینکه پروتز مورد استفاده بخوبی در کمر او قرار نگرفته بود، دوباره آشکار و بعد از مراجعه به بیمارستان بار دیگر عمل جراحی انجام شد. پس از عمل به مدت ۸ هفته فیزیوتراپی مداوم انجام میشد اما متاسفانه بهرغم فیزیوتراپیها دیگر توانایی راه رفتن پیدا نکرد.
دختر سعید راد با اشاره به اینکه پدرش هماکنون ۷۹ سال دارد، بیان کرد: پس از ۲ عمل به دلیل درست قرار نگرفتن پروتز و 8 هفته فیزیوتراپی از اواخر سال گذشته مشکلاتی همچون عفونت ریه و مثانه نیز به مشکلات جسمی پدرم اضافه شد و بهرغم مخالفت من و خانواده، با رضایت خودشان مجدد مورد عمل جراحی قرار گرفت اما متاسفانه عمل موفقیتآمیز نبود. او با اشاره به اینکه حدود ۱۰ ماه است راد در بستر بیماری است، گفت: هماکنون پدرم تحت نظر پزشک در یکی از کلینیکهای تهران در حال درمان است اما ۲ ماه است روند درمان بخوبی پیش نمیرود و حال ایشان بهبود پیدا نکرده است.
این بازیگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طی ۲۳ سال حضور در کشور در ۱۳ فیلم سینمایی و 4 سریال تلویزیونی نقشآفرینی کرد. میتوان به این نکته اشاره داشت که مهمترین آثار کارنامه هنری او در سینمای پس از انقلاب به ثبت رسیده است؛ فیلمهایی چون عقابها، دوئل، چ و سرزمین مادری از جمله آثار این بازیگر است اما بدون شک یکی از مهمترین فیلمهای سعید راد فیلم عقابها است، فیلمی که با گذشت 4 دهه از ساخت آن و با وجود اکران حدود 8 هزار فیلم از ابتدای انقلاب تاکنون همچنان عنوان پرمخاطبترین و پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است؛ فیلمی که در آن سعید راد به عنوان نقش اول ایفاگر نقش یک خلبان در روزهای آغازین جنگ تحمیلی است.
از همین رو نگاهی انداختیم به خاطرات این هنرمند پیشکسوت از روزهای ضبط فیلم عقابها در سال 64 که توسط موزه سینما با عنوان خاطرات شفاهی ضبط شده است.
سعید راد درباره علل و دلایل موفقیت فیلم عقابها با گذشت 4 دهه از ساخت اظهار داشت: فیلم شعاری نبود و تماشاگران با قهرمانهای کار راحت بودند، چرا که آنها از توده مردم بودند و با آنها حس همزادپنداری داشتند به طوری که وقتی شخصیتی که رضا رویگری نقش آن را بازی میکرد، شهید شد خود من در سینما بغض کردم یا وقتی آن ۲ نفر به مرز میرسیدند حس غرور به مخاطب منتقل میشد. مجموع این چیزها فیلم را موفق کرد.
وی با اشاره به حضورش در این فیلم یادآور شد: ساموئل خاچکیان را دیده بودم و او را به عنوان یک کارگردان مطرح و شناخته شده میشناختم. وقتی علی مزینانی، تهیهکننده کار این نقش را پیشنهاد کرد ابتدا وقتی دیدم کار با محوریت خلبانان است جا خوردم اما بلافاصله فهمیدم قرار است یک کار تکنیکال ساختهشود و همان آن فیلم را خوشساخت کرد و معتقدم شانس من بوده که در این نقش بازی کنم.
راد «عقابها» را پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینما عنوان کرد و گفت: با صحبتی که با آقای علمالهدی و جیرانی داشتم، آنها این حرف من را تأیید کردند و اگر با بلیت امروز محاسبه کنیم این فیلم 29 میلیارد فروخته است.
وی افزود: فیلم در 15 سینما اکران میشد و با بلیت 3 تومانی در روز 600 هزار تومان میفروخت. آن هم در زمانی که اگر فیلمی روزی 120 هزار تومان فروش داشت میگفتند بسیار خوب است. حتی تا سالها پیش وقتی فیلمی در شهرستانها فروش نداشت آن را برمیداشتند و «عقابها» را اکران میکردند.
این بازیگر زمان فیلمبرداری «عقابها» را حدود ۳ ماه عنوان کرد و گفت: محل فیلمبرداری ما در طالقان و پایگاه یکم شکاری در پشت فرودگاه مهرآباد بود و در همان زمان هم کار بسیار پرهزینه بود و تقریبا در روز به 200 نفر سرویس داده میشد.
وی انتخاب درست بازیگران را یکی دیگر از عوامل موفقیت «عقابها» عنوان کرد و ادامه داد: این فیلم بازیگران زیادی داشت که همه خوب و درست انتخاب شده بودند و مجموع اینها فیلم را جذاب میکرد. خود من برای نقشم از خلبانهایی که در پایگاه شکاری بودند تحقیق کردم و جزئیات را پرسیده بودم اما متاسفانه امروز مطالعه بازیگران کم شده و حتی سناریویشان را هم نمیخوانند. این بازیگر جای کارگردانهایی مانند خاچکیان را در سینما خالی دانست و گفت: متاسفانه امروز همه چیز شوخی شده است. همه مدعی هستند و همه میخواهند کارگردان شوند و قواعد بازی سینما بههم خورده است. سینمای دفاعمقدس کارگردانهای کاربلد و در واقع اینکاره میخواهد، افرادی مانند درویش، حاتمیکیا و زندهیاد ملاقلیپور. کارگردانهایی که این مقوله را کاملا بشناسند.
ارسال به دوستان
رضایت اینزاگی از عملکرد طارمی او جوانی فروتن، در دسترس و باهوش است
دلربایی الماس بوشهر
گاتزتا دلو اسپورت مهدی طارمی را جوانی فروتن، در دسترس و باهوش توصیف کرده و نوشته است همه اینتریها از جمله اینزاگی، از عملکرد او به وجد آمدهاند و سرمربی نراتزوری از داشتن چنین بازیکنی، راضی و خرسند است. پس از گذشت 8 روز از پیوستن مهدی طارمی به اینتر و حضور مستمر او در تمرینات، تعریف و تمجیدها از ستاره ایرانی ادامه دارد. او با 2 گلی که در بازی دوستانه برابر لوگانو به ثمر رساند، حسابی دل هواداران و کادر فنی نراتزوری را برده و اینزاگی از داشتن چنین بازیکنی خوشحال است. روزنامه گاتزتا دلو اسپورت در شماره اخیر خود، گزارش زیبایی از حضور طارمی در اینتر منتشر کرد؛ جایی که سیمونه اینزاگی از داشتن چنین بازیکنی که همیشه گل میزند، خوشحال است و حالا به آینده امیدوارتر شده تا بتواند موفقیتهایش را با نراتزوری تکرار کند. در گزارش گاتزتا آمده است: مردی با لباس ورزشی که دست راستش را مانند سایهبان روی پیشانی گذاشته، به تازگی شاهد گلزنی مهاجم جدیدش در تمرین بوده و از این موضوع خوشحال است. آفتاب نیمه جولای شدیدا میتابد و نور چشمانش را میزند اما او همچنان در جای خود ثابت مانده و به سال پیش رو فکر میکند و با لبخندی بر لب با خود میگوید: «این پسر همیشه گل میزند». این پسر مهدی طارمی است، تکتیرانداز منطقه. مرد با لباس ورزشی، سیمونه اینزاگی است که از هوش و ذکاوت مهاجم بوشهری، شهری با خانههای سفید در حاشیه خلیج فارس، تحت تأثیر قرار گرفته است. جاذبه اصلی روزهای ابتدایی اردو در آپیانو جنتیله، 2 گلی است که طارمی در نخستین بازی مقابل لوگانو به ثمر رساند که تنها نوکی از یک کوه یخ بزرگ است. در پس این موفقیتها، جوانی فروتن، در دسترس، باهوش و پرانگیزه است که توانسته همتیمیها و بویژه اینزاگی و کادر فنی را تحت تأثیر قرار دهد. همه از او هیجانزدهاند. کسانی که در این روزها او را از نزدیک دیدهاند، از مهاجمی صحبت میکنند که هیچ فرصتی را از دست نمیدهد و از نظر ویژگیها به میروسلاو کلوزه که اینزاگی سال ۲۰۱۶ او را هدایت میکرد و ادین ژکو، مهاجم 2 فصل اول اینتر تحت هدایت سیمونه، شباهت دارد. دنیای متفاوتی که با یک کیفیت مشترک به هم نزدیک شدهاند: اخلاق کاری و تمایل به پرسش، بهبود و یادگیری سریع زبان ایتالیایی. هنریک مخیتاریان، بازیکن چندزبانه تیم اینتر، بهعنوان مترجم او عمل میکند و در یادگیری زبانها کمکش میکند، در حالی که مربی اینتر با دست روی شانه او حرکات را راهنمایی میکند تا برنامههای تاکتیکی را به او بفهماند. در انتظار بازگشت آرناتوویچ (۲۶ جولای)، مارکوس تورام (۳ آگوست) و لائوتارو مارتینز (۷ یا ۸ آگوست)، طارمی در بازیهای دوستانه آینده مقابل پرگولتسه، لاس پالماس و پیزا، هدایت خط حمله را بر عهده خواهد داشت؛ فرصتی برای گلزنی بیشتر و نشان دادن تواناییهایش. به هر حال، او مراجع بسیار خوبی دارد. سرجیو کونسیسائو، مربیای که بیشترین بهره را از او برده، او را بازیکنی «متین» توصیف کرده که توانایی پاس گل دادن، بازی در پستهای مختلف، ایجاد فضا و گلزنی را دارد. در 5 سال اخیر بیش از 100 گل در ریو آوه و پورتو به ثمر رسانده است. سیمونه اینزاگی آماده است تا بهترین اینتر خود را از زمانی که هدایت تیم را به عهده گرفته است، آماده کند؛ تیمی که برای کسب دومین اسکودتوی پیاپی، بازگشت به فینال لیگ قهرمانان و موفقیت در جام باشگاههای جهان که در میانه ژوئن برگزار میشود، مبارزه خواهد کرد. ورود مارتینز، زیلینسکی و طارمی کیفیتهای متفاوتی را به تیمی که از قبل قوی بود اضافه کرده، در حالی که هیچ یک از بازیکنان بزرگ فروخته نشدهاند. بازیکنان ملیپوش ایتالیایی که در یورو مشغول بودند، ۲۴ جولای بازخواهند گشت و سپس نوبت به آرناتوویچ، زومر، چالهاناوغلو، فرانسویها، هلندیها و در نهایت آرژانتینیها خواهد رسید. اینزاگی در این میان از هر روز غروب خورشید در آپیانو لذت میبرد. از زمان آغاز اردو، او همراه با مخیتاریان در آنجا میخوابد. طارمی و زیلینسکی نیز در روزهای اخیر از او پیروی کردهاند. او و کادر فنیاش تا ساعت ۱۱ شب به برنامهریزی تمرینات روز بعد میپردازند. این نشانه پشتکار اوست. سیمونه رویای تیم اینتری قویتر و کاملتر را داشت، تیمی که دوباره برای همه رقابتها مبارزه کند و در نهایت، به آن دست یافت. اکنون چند روز است که با انگیزه بیشتری در مسیرهای آپیانو قدم میزند. همه اینها به لطف پسری است که همیشه گل میزند. ارسال به دوستان
یادداشت روز
از تعامل قوا تا تعادل سیاسی
امیرعباس نوری: رهبر انقلاب در دیدار دیروز نمایندگان دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی وظایف و تکالیف مهمی را برای نمایندگان مطرح کردند. در این میان اما به نظر میرسد این دوره، پارلمان ماموریتهای مهمتری نسبت به دورههای دیگر دارد؛ ماموریتهایی که تراز مجلس شورای اسلامی را به مراتب نسبت به دورههای گذشته ارتقا میدهد.
غیر از برخی توصیهها که مربوط به تکالیف نمایندگی است، رهبر انقلاب 2 تکلیف مهم برعهده مجلس شورای اسلامی گذاشتند. اول؛ تعامل با دولت و دوم؛ تمرکز مجلس بر سیاست خارجی با محوریت خنثیسازی تحریمها.
1- برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، مجلس و دولت تقریبا همدوره هستند. این موضوع باعث میشود نوع تعاملات این 2 قوه، زیربنای حرکت تقنینی و اجرایی کشور را ایجاد کند. رهبر انقلاب همواره مجلس را به تعامل با دولت فراخواندهاند. استدلال ایشان نیز همواره این بوده است که دولت در میدان اجرا است و مجلس باید ضمن همدلی با دولت، تعامل سازنده را در قبال دولت در پیش گیرد. البته رهبر انقلاب روز گذشته تاکید کردند در مسائل مهم باید یک صدای واحد از دولت و مجلس شنیده شود، بنابراین به نظر میرسد این بار تعامل مجلس و دولت باید در انظار و افکار عمومی نیز دیده و شنیده شود. به عبارتی این تعامل باید منجر به ایجاد انسجام اجتماعی شود. پس از انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری، این تکلیف بر تعامل و انسجام بسیار معنادار است. کما اینکه رهبر انقلاب در دیدار دیروز تصریح کردند موفقیت آقای پزشکیان در ادای وظایف ریاستجمهوری، پیروزی همه ما است و همه باید از «بن دندان» این واقعیت را باور کنند، لذا تعامل و انسجام میان مجلس و دولت باید در راستای موفقیت پزشکیان در انجام وظایف قانونی باشد. مجلس اکنون در موضع تعامل است. البته این امر مهم، نافی ادای تکالیف قانونی نمایندگان بویژه در نظارت بر دولت نیست و از همه مهمتر، این تعامل، به منزله چراغ سبز به رئیسجمهور منتخب برای رای اعتماد به فهرست وزرای احتمالی نیست. رهبر انقلاب روز گذشته ویژگیهای یک هیات وزیران خوب را برشمردند و قطعا مجلس برای حراست از این ویژگیها، وظیفه قانونی خود را انجام خواهد داد، بنابراین اینکه اطرافیان آقای پزشکیان انتظار داشته باشند تعامل به صورت یکجانبه و از سوی مجلس دنبال شود امری غیرمنطقی و البته سادهلوحانه است. آقای پزشکیان نیز باید به لوازم این تعامل سازنده پایبند باشد و یک «هیات وزیران خوب» به مجلس معرفی کند.
2- مجلس شورای اسلامی حالا موظف و مکلف شده است در حوزه سیاست خارجی بویژه مقابله با تحریمها؛ هم در حوزه مذاکره و توافق و هم در حوزه خنثیسازی در میدان باشد. به عبارتی اکنون یکی از مهمترین تکالیف مجلس، قانونگذاری و در واقع سیاستگذاری برای سیاست خارجی کشور است. رهبر انقلاب در این باره مورد قانون راهبردی مجلس را مثال زدند. ایشان حتی از برخی افراد که در دوران تبلیغات انتخابات اخیر قانون راهبردی مجلس را هدف حمله قرار داده بودند، انتقاد کردند. بنابراین ضرورت نقشآفرینی مجلس در سیاست خارجی آن هم با اشاره به قانون راهبردی، در واقع نشاندهنده این است که رهبر معظم انقلاب، قانون گرهگشا و از موضع قدرت و با مشت پر را نمونه درست قانونگذاری مجلس در سیاست خارجی دانستند. این نشان میدهد در موضوع مذاکرات، باید قانون راهبردی مجلس به عنوان الگویی راهبردی در نظر گرفته شود. در حوزه خنثیسازی تحریمها نیز ابتکاراتی مانند حضور در پیمانها و ائتلافهای جدید منطقهای و جهانی که ابتنای آنها گذر از جهان تکقطبی و حرکت به سمت جهان چندقطبی است، بسیار اثرگذار است. در دولت شهید رئیسی، برکات و اثرات این قبیل ابتکارات نمودار و نمایان شد. حالا رهبر انقلاب، مجلس شورای اسلامی را مکلف کردهاند این مسیرها را دنبال کند. در واقع ریلگذاری حرکت دولت در سیاست خارجی حالا بر عهده مجلس گذاشته شده است. این موضوع بسیار مهمی است و نشاندهنده ارتقای سطح اثرگذاری مجلس در حرکت عمومی کشور است. تعامل میان مجلس و دولت در شرایط جدید باید منجر به ایجاد و حفظ تعادل سیاسی در کشور شود. برای نخستین بار در 3 دهه گذشته، امکان بهروزرسانی و بازتعریف انگارههای جناحی و سیاسی در کشور ایجاد شده است. اکنون ایده تعامل و تعادل سیاسی میتواند منجر به فهم واحد حول مسائل راهبردی و کلیدی کشور و تحقق انسجام حداکثری در جامعه شود. حلقه وصل این مهم، دیروز در حسینیه امام خمینی(ره) نمودار شد؛ جایی که همگان به همدلی و همنوایی حول مسائل مهم کشور فراخوانده شدند و یک تصویر فراگیر از موفقیت و پیروزی ترسیم شد.
ارسال به دوستان
رهبرانقلاب در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس بر مسؤولیت مشترک رئیس جمهور منتخب و مجلس در تشکیل دولت کارآمد، متدین و انقلابی تأکید کردند
معیارهای کابینه 14
گروه سیاسی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس با تبیین ۸ نکته مهم «ضرورت پاسخگویی مجلس»، «تعامل سازنده مجلس و دولت جدید»، «شنیده شدن صدای واحد از ارکان کشور در مسائل مهم»، «حاکمیت اخلاق در مباحثات مجلس و دیگر فعالیتهای نمایندگان»، «بایدها و نبایدهای قانونگذاری»، «نظارت بدون افراط و تفریط»، «فعالیت مؤثر هیأت نظارت بر عملکرد نمایندگان» و «حضور جدی مجلس در مسائل جهانی و سیاست خارجی»، ابراز امیدواری کردند با احساس مسؤولیت مشترک رئیسجمهور منتخب و مجلس، کابینهای متشکل از افراد مؤمن، کارآمد، انقلابی، امیدوار به آینده، مشهور به پاکدستی و صداقت، دارای نگرش ملی و برخوردار از اعتقاد عمیق به جمهوری اسلامی تشکیل شود و مسائل کشور و مردم را پیش ببرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای در این دیدار که اولین دیدار مجلس دوازدهم با ایشان بود، جایگاه مجلس را بسیار مهم و حساس خواندند و افزودند: مجلس برخلاف تصور عمومی فقط پرسشگر نیست، بلکه مانند هر نهاد تصمیمگیر و اقدامکننده باید در قبال وظایف و عملکرد خود در پیشگاه خداوند و در مقابل مردم پاسخگو باشد.
ایشان افزودند: البته برای پاسخگویی مجلس در قبال مردم، سازوکاری نداریم اما میتوان رضایت یا عدم رضایت مردم را در واکنش آنها به عملکرد مجلس مشاهده کرد.
رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: در گذشته کارهای برخی مجالس مورد پسند مردم نبود و به همین علت از چشم مردم افتادند، بنابراین تکتک نمایندگان باید رفتار، نطقها، مواضع و عملکرد خود را با توجه به ضرورت پاسخگویی تنظیم کنند.
همگرایی و تعامل سازنده میان قوا، دومین نکتهای بود که رهبر انقلاب به تبیین آن پرداختند.
ایشان گفتند: ارکان مختلف نظام باید یک مجموعه واحد را شکل دهند که تحقق این هدف، نیازمند تعامل و همکاری و حتی گاهی اغماض و چشمپوشی است.
حضرت آیتالله خامنهای انسجام مجموعه ارکان نظام را نیاز کشور و نظام و مردم دانستند و با اشاره به حضور رئیسجمهور منتخب به عنوان نماینده مجلس دوازدهم در این دیدار افزودند: همچنانکه همیشه مجلس را به تعامل سازنده با دولتها فراخواندهام، به دولتها نیز همکاری با مجالس را سفارش و تأکید کردهام.
رهبر انقلاب موفقیت آقای پزشکیان در مسائل اقتصادی، فرهنگی، بینالمللی و دیگر عرصهها را موفقیت همه خواندند و گفتند: باید همه به رئیسجمهور منتخب در ادای وظایف کمک کنیم و از بُن دندان باور کنیم که موفقیت ایشان، پیروزی همه ما است.
ایشان با اشاره به ضرورت شنیده شدن صدای واحد در مسائل مهم از همه ارکان کشور، افزودند: برخی در دنیا گوش تیز کردهاند تا نشانههای اختلاف را در حرفهای مسؤولان پیدا کنند؛ ارکان نظام با صدای واحد آنها را مأیوس کنند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین حاکمیت اخلاق در مباحثات مجلس را کاملا ضروری برشمردند و گفتند: مجلس باید مرکز انتشار امواج مثبت و صدور آرامش و طمأنینه در افکار عمومی باشد و با خودداری از تکرار حرکات بعضی نمایندگان در برخی دورههای قبل از جمله سیاهنمایی و منفیبافی، اذهان مردم را متشنج نکند.
ایشان افزودند: رفتار و گفتار نمایندگان در غیر مجلس و فضای مجازی هم باید حافظ امنیت روانی مردم، وحدتبخش، آرامشآفرین و دلگرمکننده ملت باشد.
رهبر انقلاب با بیان نکتهای مهم در باب هوشیاری مسؤولان و سیاسیون کشور افزودند: اطلاع داریم که «لشکر سایبری دشمن مشترک همه ایرانیان» در پوشش دروغین رقبا و جناحهای سیاسی کشور، آنها یا اشخاص مورد اعتماد دینی و سیاسی جناحها را مورد اهانت قرار میدهد تا طرف مقابل را عصبانی و برافروخته و وادار به جواب کند، بنابراین نباید هرچه را در فضای مجازی میبینید، کار رقبای سیاسی خود بپندارید.
بایدها و نبایدهای قانونگذاری، چهارمین نکته رهبری خطاب به نمایندگان مجلس بود.
ایشان قانونگذاری را وظیفه اصلی مجلس، ریلگذاری و تهیه نقشه راه برای حرکت همه قوا و دستگاهها خواندند و افزودند: هدف قانونگذاری باید پیشرفت کشور و خدمت به مردم باشد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر استفاده هرچه بیشتر از کارشناسان، صراحت و تأویلناپذیر بودن قانون را برای جلوگیری از سوءاستفاده قانوندانان قانونشکن، ضروری دانستند و گفتند: قانون باید با توجه به ظرفیتها و امکانات کشور تصویب شود و قابلیت اجرا داشته باشد.
منطبق بودن قوانین با اسناد بالادستی و خودداری از ایجاد تراکم قوانین 2 نکته دیگری بود که رهبر انقلاب در باب قانونگذاری بیان کردند.
رهبر انقلاب همچنین افراط در ارائه طرح برای قانونگذاری را مشکلساز خواندند و گفتند: قانون اساسی دست مجلس را برای ارائه طرح باز گذاشته اما در این کار طرح باید به حد قناعت اکتفا شود تا باعث تراکم قانون و قرار گرفتن طرحهای زیاد در صف رسیدگی نشود.
ایشان در تذکری در خصوص موارد اضطراری نیازمند قانون گفتند: گاهی دولتها برای یک کار فوری در زمینه ارتباطات بینالمللی یا مسائل اقتصادی و سازندگی احتیاج به قانون دارند که در این اینگونه موارد غالباً راه آسان را در پیش میگیرند و به دنبال کسب مجوز از رهبری هستند که البته جز در موارد اضطراری مجوز داده نمیشود اما بهتر است در موارد اضطراری نیز مجلس در قانونگذاری تسریع کند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به ابلاغ سیاستهای کلی قانونگذاری در سالهای قبل، اجرای آن را نیازمند وضع قانون خواندند و افزودند: مجلس هنوز در این زمینه قانونگذاری نکرده و این کار باید زودتر انجام شود.
نکته بعدی بیانات رهبر انقلاب، درباره نظارت مجلس بر قوه مجریه با استفاده از ابزارهایی همچون سؤال، تذکر و تحقیق و تفحص بود.
ایشان در این زمینه 2 تذکر خطاب به نمایندگان بیان کردند: اول، هدف از نظارت ارتقای کارآمدی دولت است، بنابراین مطلقا نباید مسائل سیاسی، شخصی و جناحی باعث استفاده از ابزارهای نظارتی شود و دوم: پرهیز از افراط و تفریط و رعایت انصاف در نظارت.
حضرت آیتالله خامنهای در توصیه ششم به نمایندگان مجلس دوازدهم گفتند: گاهی با رفتار غلط یک نماینده، همه ۲۹۰ نماینده زیر سؤال میروند و کل مجلس از چشم مردم میافتد که فلسفه تشکیل هیات نظارت بر عملکرد نمایندگان پیشگیری این موارد و در صورت رخداد، علاج آنهاست اما آن انتظاری که از این هیات بود، محقق نشده است.
ایشان در توصیه هفتم، با اشاره به ظرفیت مهم مجلس در زمینه مسائل بینالمللی و سیاست خارجی گفتند: مجلس وزنهای سنگین است که دولتهای دنیا در تعاملات خود از آن استفاده میکنند. مثلا در میز مذاکره، مخالفت مجلس یا قوانین مصوب را پوشش دفاع یا توجیه موضع خود قرار میدهند.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه مجلس میتواند در مسائل خارجی دست دولت را پر کند، افزودند: از جمله اقدامات خوب و اثرگذار مجلس در زمینه سیاست خارجی قانون اقدام راهبردی مجلس یازدهم است البته بعضیها به این قانون اعتراض و عیبجویی کردند که مطلقا وارد نیست و تصویب آن قانون، کار بسیار درستی بود.
ایشان انواع نقشآفرینیهای نمایندگان در تحولات جهانی و دیپلماسی همچون سفرها و ملاقاتهای رئیس و نمایندگان مجلس از جمله حضور مفید رئیس مجلس در اجلاس اخیر بریکس را تأثیرگذار دانستند و گفتند: گاهی حتی یک بیانیه یا نطق نمایندگان در مسائل سیاست خارجی مهم و مؤثر است.
حضرت آیتالله خامنهای بهرهبرداری دولتها از پشتوانه مجالس را امری رایج در دنیا خواندند و افزودند: یک نمونه قانون جامع تحریم آمریکاییها علیه جمهوری اسلامی معروف به «سیسادا» است که آن را مجلس آمریکا تصویب کرد و رئیسجمهور دموکرات آن زمان که آدم دورو، بددل و البته زرنگتر از مسؤولان ما بود، آن را امضا کرد آن هم در حالی که ادعای همکاری و همراهی با ایران را داشت و میتوانست امضا نکند.
ایشان با اشاره به تکرار موضوع تحریم در ایام انتخابات از زبان نامزدها و نمایندگان آنها و در بین مردم، مجلس را در این زمینه دارای امکان فعالیت و نقشآفرینی دانستند و گفتند: ما میتوانیم تحریمها را با ابزارهای شرافتمندانه برطرف و بالاتر از آن، خنثی کنیم همچنانکه بارها گفتهایم برداشتن تحریمها دست ما نیست و باید برای رفع آنها تدبیر اندیشید اما خنثیسازی تحریم دست ما است و راههای خوبی هم برای آن وجود دارد که مسؤولان دولتی برخی از آن راهها را رفتند و آثار خوبی هم داشت که در این زمینه مجلس هم میتواند نقشآفرینی کند.
نکته هشتم و پایانی رهبر انقلاب در خصوص کار فوری و پیش روی مجلس یعنی رأی اعتماد به کابینه آقای پزشکیان بود.
ایشان تعیین هر چه زودتر کابینه بعد از انجام امور لازم را مفید و ضروری خواندند و گفتند: در این زمینه هم نمایندگان مجلس و هم رئیسجمهور منتخب محترم، مسؤولیتهای سنگینی دارند.
حضرت آیتالله خامنهای در خصوص ویژگیها و معیارهای ضروری برای افرادی که وزیر و میداندار اقتصاد، فرهنگ، سازندگی و تولید خواهند شد، گفتند: کسی را باید میداندار کرد که امین، صادق، متدین و از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ایمان یک شاخص مهم است، امید به آینده و نگاه مثبت به افق شاخص مهم دیگر است و به کسانی که نگاهشان به افق تاریک است و معتقدند نمیشود کاری کرد، نمیتوان مسؤولیتهای مهم و کلیدی داد.
ایشان تشرع، اشتهار به صداقت و پاکدستی، نداشتن سابقه سوء، برخورداری از نگرش ملی و غرق نشدن در مسائل سیاسی و جناحی و کارآمدی را از معیارهای ضروری دیگر برای اعضای دولت چهاردهم خواندند و گفتند: هم رئیسجمهور منتخب و هم مجلس باید این معیارها را رعایت کنند، چرا که یک مسؤولیت مشترک در انتخاب مسؤولان کشور دارند.
حضرت آیتالله خامنهای ابراز امیدواری کردند با رعایت این معیارها و ایفای مسؤولیت مشترک رئیسجمهور و مجلس، یک هیات وزیران خوب، کارآمد، متدین و انقلابی انتخاب شود که بتواند مسائل کشور را پیش ببرد.
ایشان در بخش پایانی بیاناتشان مساله غزه را همچنان مساله اول دنیای اسلام دانستند و افزودند: با گذشت ماهها از آغاز جنایت رژیم غاصب خبیث، شور اولیه در محکومیت و مقابله با این جنایات در برخی افراد کم شده اما اهمیت مساله غزه حتی بیشتر از روزهای اول است.
رهبر معظم انقلاب با اشاره به قدرت روزافزون مقاومت افزودند: یک دستگاه بزرگ سیاسی، اقتصادی و نظامی به اسم آمریکا همراه رژیم غاصب صهیونیست با یک گروه کوچک به نام مقاومت میجنگند و از آنجایی که این 2 خبیث موفق نشدهاند حماس و مقاومت را از پای در بیاورند بمبهای خود را در بیمارستانها، مدارس و بر سر کودکان و زنان و مردم مظلوم میریزند.
ایشان با اشاره به اینکه امروز مردم دنیا شاهد نهایت جنایت و سبعیت رژیم غاصب هستند و درباره آن قضاوت میکنند خطاب به نمایندگان مجلس افزودند: درباره غزه آرام نگیرید و ساکت نباشید. امروز مصداق مهم فعالیت مجلس در مسائل خارجی و دیپلماسی، مساله غزه است.
پیش از بیانات رهبر انقلاب، رئیس مجلس شورای اسلامی، تکمیل اقدام مجلس قبلی در ریلگذاری و نظارت بر حسن اجرای قوانین اقتصادی و راهبردی را از مهمترین دستور کارهای مجلس دوازدهم برشمرد و با بیان اینکه مجلس جدید خود را یار دولت منتخب در پیگیری حل مشکلات مردم میداند، گفت: نقطه اتکا و محور مشترک مجلس دوازدهم و دولت چهاردهم، تأکید بر اجرای سیاستهای کلی نظام بویژه قانون برنامه هفتم توسعه است.
آقای قالیباف توجه به مسائل اقشار آسیبپذیر و کمبرخوردار، همچنین مطالبات قشر متوسط جامعه را از دیگر اولویتهای مجلس جدید خواند و افزود: نمایندگان با پرهیز از افتادن در دام حواشی و دوگانههای جعلی، تلاش خود را بر پیگیری مطالبات «مردم، نخبگان و دلسوزان انقلاب اسلامی» متمرکز خواهند کرد.
پرهیز از جناحگرایی و کمک همدلانه به دولت جدید، توجه به مطالبات همه رأیدهندگان، تقویت ارتباط ساختاری نمایندگان با حوزههای انتخابیه و استفاده از شیوههای جدید نظارتی برای برطرف کردن ضعفها دیگر نکات سخنان رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار نمایندگان مردم با حضرت آیتالله خامنهای بود.
ارسال به دوستان
در پی برتری معنادار ترامپ در نظرسنجیها جو بایدن به توصیه دموکراتها از رقابت در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا کنارهگیری کرد
انصراف به نفع حزب
رئیسجمهور آمریکا و نامزد حزب دموکرات اعلام کرد از رقابتهای انتخاباتی کنارهگیری میکند. «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا شامگاه یکشنبه همزمان با پیشتازی ترامپ در نظرسنجیها و افزایش فشارهای سیاستمداران دموکرات، با انتشار بیانیهای اعلام کرد از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ کنارهگیری میکند. بایدن پس از عملکرد فاجعهبار در مناظره با دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه خود و همچنین عقب افتادن از او در نظرسنجیها، تحت فشار شدید دموکراتها برای کنارهگیری قرار گرفته بود. بایدن با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، به دستاوردهای دولت خود اشاره کرد و نوشت معتقد است کنارهگیری او منافع حزب دموکرات و آمریکا را تامین میکند. در این پیام، بایدن دستاوردهای خود در حوزههای مختلف اجتماعی، سلامت و امنیت را برشمرده و عنوان کرده است: «در طول ۳ سال و نیم گذشته، ما پیشرفت بزرگی را به عنوان یک کشور رقم زدهایم و امروز آمریکا قویترین اقتصاد در جهان است. ما سرمایهگذاریهای تاریخی در بازسازی کشور خود داشتهایم». وی همچنین گفته با کمک مردم آمریکا همهگیری کرونا و بدترین بحران اقتصادی از زمان «رکود بزرگ» را پشت سر گذاشته و اتحادهای واشنگتن در سراسر جهان را تقویت کرده و به آن جان تازهای بخشیده است. در این بیانیه آمده است: «در حالی که هدف من انتخاب دوباره بود اما معتقدم بهترین منفعت برای حزب و کشور، کنارهگیری من و تمرکز بر انجام وظایف خود به عنوان رئیسجمهور در مدت باقیمانده خواهد بود». رئیسجمهور آمریکا گفته در این هفته با مردم این کشور درباره تصمیم خود صحبت خواهد کرد. بایدن در پایان از «کاملا هریس» معاون خود و تمام افرادی که با او کار کردند، عمیقا تشکر کرد، همچنین در توئیتی جداگانه حمایت رسمی خود را از کاملا هریس به عنوان نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ اعلام کرد!
از چند هفته قبل جریانهای سیاسی دموکرات از جو بایدن خواسته بودند از نامزدی انتخابات کنار برود. در همین رابطه فشارهای رهبران حزب دموکرات مانند پلوسی، اوباما و شومر برای کنارهگیری بایدن افزایش یافته بود که منجر به کنارهگیری وی شد. نشریه آمریکایی The Nation بتازگی در گزارشی، به واکاوی چند نکته مهم در بحبوحه اوجگیری انتقادات در آمریکا از بایدن در رابطه با ضرورت کنار کشیدن از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا به دلیل مشکلات مرتبط با سلامتیاش پرداخته بود. این نشریه آمریکایی بر این باور بود بایدن با منازعات 2 جریان و طیف سیاسی و همچنین ۲ بعد شخصیتی متفاوت در درون خود برای شرکت کردن یا نکردن در انتخابات 2024 آمریکا روبهرو است؛ معادلهای که عملا انتخابات مذکور را به یک معمای بزرگ برای حزب دموکرات آمریکا تبدیل کرده است. نشریه نیشن در گزارش خود نوشته بود: «جو بایدن رئیسجمهور فعلی آمریکا احتمالا با سختترین تصمیم کل دوره زندگی سیاسیاش روبهرو است». خبرگزاری آسوشیتدپرس هم به تازگی در گزارشی تاکید کرده بود بر اساس جدیدترین یافتههای نظرسنجی آن، از هر 10 سیاستمدار حزب دموکرات، 6 نفر اعتقاد دارند «کاملا هریس» بهترین جایگزین برای بایدن است. 2 نفر این گزاره را قبول ندارند و 2 نفر دیگر نیز هنوز به تصمیمی نرسیدهاند. در حقیقت، سهچهارم دموکراتها قویا بر این باور بودند اکنون بایدن باید رقابت با ترامپ را وانهد و راه را برای رقابت فرد تازهای در قالب حزب دموکرات فراهم کند. نشریه فوربز نیز در جدیدترین گزارش خود تاکید کرده بود کاملا هریس اصلیترین گزینه جانشینی بایدن است. به زعم فوربز، انتخاب هریس میتواند تاثیر قابل ملاحظهای در زمینه جذب کمکهای مالی به حزب دموکرات در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی داشته باشد و البته وی از ظرفیتهای سیاسی زیادی نیز برای کسب کرسی ریاستجمهوری آمریکا برخوردار است. فوربز به طور خاص به این مساله پرداخته بود که رنگینپوست بودن، جوان بودن و در عین حال زن بودن هریس، میتواند شانس وی برای حضور در کاخ سفید را تا حد زیادی تقویت کند و تغییر را برای آمریکا به ارمغان آورد؛ چیزی که این کشور در برهه زمانی کنونی بشدت به آن نیاز دارد. نشریه فوربز تاکید کرده بود حزب دموکرات بخوبی میداند اگر قرار باشد فردی را جایگزین بایدن کند که از ظرفیتهای بیشتری در قیاس با بایدن برای جلب آرای عمومی برخوردار نباشد، این مساله تضمینکننده شکست زودهنگام آنهاست و بهتر است اساسا انجام نشود. در همین رابطه بایدن در بیانیه دوم روز گذشته خود از کاملا هریس برای مبارزات انتخاباتی حمایت کرد که نشان میدهد دموکراتها میخواهند بار دیگر روی یک گزینه زن ایستادگی کنند و مقابل ترامپ بایستند.
وی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دوستان دموکرات من، من تصمیم گرفتم نامزدی (انتخابات) را نپذیرم و تمام انرژی خود را روی وظایف خود به عنوان رئیسجمهور برای باقیمانده دوره خود بگذارم». بایدن با بیان اینکه «اولین و بهترین تصمیم» او به عنوان نامزد حزب دموکرات در سال ۲۰۲۰ انتخاب هریس به عنوان معاون رئیسجمهور بود، نوشت: «امروز میخواهم حمایت کامل و تایید خود را برای کاملا به منظور نامزدی حزب ما در سال جاری اعلام کنم». رئیسجمهور آمریکا در پایان پیام خود نوشته است: «دموکراتها، زمان اتحاد و شکست ترامپ است؛ بیایید این کار را انجام دهیم». برخی هم با تقدیم کردن جایگاه نامزدی حزب دموکرات به هریس مخالفند، زیرا گزینه دیگری را مد نظر دارند یا این روش را مطلوب نمیدانند. برخی دموکراتها پیشنهاد انجام یک رایگیری مقدماتی فوری را مطرح کردهاند که مورد استقبال بعضی حامیان هریس نیز واقع شده است، زیرا آنها باور دارند گزینهای جدی در مقابل هریس وجود ندارد. در این بین هنوز نظر مخالفان هریس تغییر نکرده است و آنها مشکلات او را در گذشته به یاد دارند، البته بایدن بیشک در تصمیمگیریهای خود، این مساله را لحاظ کرده است. «وینسنت گونزالز» عضو مجلس نمایندگان آمریکا حیرتزده است و گفته: چطور مردم چند ماه پیش میگفتند بایدن باید هریس را کنار بگذارد اما حالا همگی حامی جایگزینی بایدن توسط هریس شدهاند. وی افزوده است: وضعیت تغییری نکرده و دلیلی ندارد دموکراتها ناگهان اشتباهات گذشته هریس را فراموش کرده و سراغ او بروند. «الکساندریا اوکاسیوکورتز» نماینده نیویورک در مجلس نمایندگان آمریکا هم گفته بسیاری از نخبگان و حامیان مالی حزب دموکرات نمیخواهند بایدن یا هریس نامزد شوند. برخی چهرههای پیشرو و ترقیخواه نیز به بایدن بیشتر از هریس اعتماد دارند. گفتنی است پدر و مادر کاملا هریس متولد ایالات متحده نیستند. در این بین دونالد ترامپ پس از اعلام انصراف بایدن و حمایت او از کاملا هریس، مدعی شد پیروزی بر هریس راحتتر از شکست دادن بایدن است.
ارسال به دوستان
یادداشت
کدام وحدت، کدام ائتلاف؟
فاطمه بیگی: «انسجام اجتماعی» و «دولت وحدت ملی» از جمله وعدههای پرتکرار رئیسجمهور برگزیده در ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری بود. این وعدهها هرچند در هفتههای پس از انتخابات نیز تکرار شد اما انتشار «فهرست اسامی اعضای شورای راهبری» همه امیدها به تشکیل دولت وحدت ملی را از بین برد. حالا انتقادهای بسیاری به تیم آقای پزشکیان وارد است که تشکیل دولت وحدت ملی بر عهده افرادی قرار گرفته است که «تماما جناحی» هستند، همه تجربهها را زیر کنش اصلاحطلبانه تفسیر میکنند و بعضا «تفکر» تند و التقاطی دارند. برای نمونه برخی از همین افراد روزگاری وعده «فروپاشی» به معترضان و آشوبگرها میدادند و از منافقین و براندازها دعوت میکردند با خردورزی «هزینههای مردم ایران در فرآیند فروپاشی را کاهش دهند»! از سوی دیگر در این فهرست نام برخیها وجود دارد که التزام به رعایت نخستین مبانی انقلاب اسلامی را هم برای خود نمیبینند. یعنی کسانی در حال کنش سیاسی در ساختار نظام هستند که خود را بر نظام تعریف کرده و میکنند. لذا عجیب آن است که مساله توجه به اقشار مختلف کاملا یکطرفه و تکسویه در حال پیش رفتن است!
یعنی شورای راهبری فهرستی را ارئه کرده است که نمیتوان نام آن را «لیست وحدت ملی» گذاشت و در نهایت میتوان نام «شورای راهبری جناحی با استفاده از ظرفیت شبکه پشتیبانی برانداز» را برای آن انتخاب کرد. از آن زمان که رئیسجمهور جدید عنوان میکرد «ما آمدهایم تا یک دولت وحدت ملی تشکیل دهیم؛ از اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل همه در دولت پزشکیان جا خواهند داشت»، چند روز بیشتر نگذشته است اما مشهود است که شرایط بر اساس وضعیت ترسیمشده پیش نمیرود. رهبر معظم انقلاب در توصیهای موکد خطاب به دولت چهاردهم در جهت تشکیل کابینه تذکر دادند کابینهای متشکل از افراد مؤمن، کارآمد، انقلابی، امیدوار به آینده، مشهور به پاکدستی و صداقت، دارای نگرش ملی و برخوردار از اعتقاد عمیق به جمهوری اسلامی تشکیل شود. موارد تاکیدشده از سوی رهبر انقلاب صرفا یک توصیه اخلاقی به دولت محسوب نمیشود، بلکه طرح مسالهای راهبردی است که به مسعود پزشکیان و تیم راهبری وی شده است. در همین رابطه لازم است مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت چهاردهم نسبت به برخی حواشی به وجود آمده پیش از تشکیل دولت شفافسازی کرده یا موضع خود را به صورت علنی اعلام کند.
1- دولت به صورت مشخص و صریح اعلام کند چه نسبتی با شورای راهبردی داشته و این شورای جناحی با چه سازوکاری قرار است مساله تشکیل دولت وحدت ملی را محقق کند، چرا که این شورا خود را صرفا بازوی مشورتی میداند اما مدل رفتاری آن کاملا سیاستگذارانه و پذیرفته شده در حال راهبری است. نگرانی از آنجا تشدید شد که در گزارش شورای راهبری اظهارات عجیب و غیرعلمی از سوی محمدجواد ظریف مطرح شد و انتشار فهرست، نشاندهنده تداوم مشی جناحی با همراهی و همکاری تدارکاتچیهای جریان برانداز است.
2- مسعود پزشکیان امروز میتواند اعلام کند منظور او از تشکیل دولت با استفاده از ظرفیت همه گروههای فعال جامعه و در واقع فراجناحی، صرفا یک شعار بوده است و او در عمل قادر به تشکیل و اداره چنین دولتی نبوده و نیست. این مطالبه از این جهت حائز اهمیت است که در هر صورت همه بخشهای جامعه باید به رئیسجمهور مستقر کمک کنند تا ایران بتواند به صورت پویا و توانمند پیش برود. در صورتی که جامعه دچار یک «امید کاذب» شود، ممکن است ظرفیت پشتیبانی ملت از دولت به حاشیه برود و جامعه همراهی دولت با خود را برای ادامه همکاری و همراهی احساس نکند، لذا عدم موضعگیری صریح رئیسجمهور موجب میشود مردم همسو و جامعه همراه، خود را جداافتاده از بدنه دولت احساس کنند و ظرفیتهای فعال موجود با سرخوردگی و یأس اجتماعی روبهرو شوند.
3- رهبر انقلاب بر 12 معیار برای تعیین کابینه تاکید کردند. در حالی شورای راهبری در حال چینش کابینه با محورهای کمّی و فرمی است که رهبر انقلاب در نکاتی تفصیلی و دقیق بر چینش کابینه با شرایط کیفی و محتوایی تاکید و حتی دولت را از بهکارگیری برخی چهرههایی که «افق به نظرشان تاریک است و معتقدند کاری نمیشود کرد» نهی کردند. ایشان تاکید کردند «آن کسی را باید میداندار کرد که امین باشد، صادق باشد، متدین باشد، از بن دندان به جمهوری اسلامی؛ به نظام اسلامی معتقد باشد» لذا رئیسجمهور باید در این رابطه نیز نگاه خود را با مساله چینش کابینه شفاف کند و از رفتارهای سلیقهای موجود به رفتارهای علمی که پیش از آن نیز وعده آن را داده بود رو بیاورد.
4- مساله مهم دیگری که باید نسبت به آن شفافسازی شود، موضوع تعریف دولت از عناوینی مانند «انسجام اجتماعی»، «دولت وحدت ملی» و... است که باید مشخص شود. گاهی برخی دولتها تصور میکنند در حال پیش رفتن به سمت یک موضوع ملی با نگاهی مدنی هستند، در حالی که در واقع خود عامل بر هم زدن نظم اجتماعی و ضریب دادن به شرایط بینظمی هستند. برای نمونه دولت حسن روحانی - که رگههای مدیریتی آن در دولت چهاردهم مشهود است - در بزنگاههای مختلف در شرایطی که مردم در صف کالای اساسی میایستادند معتقد بود «کرامت» را به جامعه بازگردانده است یا رئیسجمهور وقت، حسن روحانی تصور میکرد از پشت شیشه ماشین میتواند نظرسنجی و وضعیت اجتماعی را درک کند. خطر این مساله از سوی پزشکیان نیز احساس میشود. وی که معتقد است با اعضای هیات علمی دانشگاه و افرادی که علوم دانشگاهی را فراگرفتهاند نمیشود برنامه نوشت، احتمالا آرای این قشر جامعه را در تعریف و تفسیرها نیز قبول نداشته باشد. لذا لازم است مفهوم عبارات طرحشده از سوی وی شفاف شود تا جامعه درک درستی نسبت به آرا و نظرات رئیسجمهور پیدا کند.
ارسال به دوستان
خبر
رهبر انصارالله: دشمن دیگر در «تلآویو» در امان نیست
رهبر انصارالله یمن با بیان اینکه رژیم صهیونیستی میخواهد از صحنههای آتش در غرب یمن، به شهروندان وحشتزده خود نشان دهد به دستاورد بزرگی دست یافته، گفت: هدف قرار دادن تلآویو «یک ضربه روحی بزرگ به دشمن بود». سید عبدالملک بدرالدین الحوثی دیروز در پی حمله رژیم صهیونیستی به غرب این کشور گفت: تلآویو روز شنبه «یک تجاوز نظامی مستقیم علیه مخازن شرکتهای نفت و برق در الحدیده انجام داد». او افزود: «انتخاب اهداف دشمن در چارچوب هدف قرار دادن اقتصاد یمن و در ادامه جنگ اقتصادی با هدف آسیب رساندن به مردم و معیشت آنهاست. دشمن هدف دیگری نیز دارد و آن اینکه برای به تصویر کشیدن حمله خود به عنوان یک دستاورد بزرگ، تصاویری از آتش و دود را به نمایش بگذارد». او در ادامه اظهار کرد: «رژیم صهیونیستی میخواهد از صحنههای آتش به شهروندان خشمگین و ترسیده خود نشان دهد به دستاورد بزرگی دست یافته و ضربه دردناکی به یمن وارد کرده است». رهبر انصارالله یمن گفت: «دشمن صهیونیستی خواست شهروندان فلسطین را در غزه در انحصار خود درآورد و استراتژی خود را بر این اساس بنا کرد اما نخستین چیزی که بر جهتگیری اشغال تأثیر گذاشت، جبهه حمایت در لبنان بود که تأثیر زیادی داشت و به کاهش رنج غزه کمک کرد. عملیات نیروهای مسلح یمن نیز تأثیر بسزایی در جهتگیری اشغالگری داشت و از نظر اقتصادی بر دشمن تأثیرگذار بود».
سیدعبدالملک الحوثی تاکید کرد: «عملیات مشترک ارتش یمن و مقاومت اسلامی عراق تأثیر مستقیم و قابل توجهی بر دشمن داشت. دشمن به توسعه توانمندیها و تاکتیکها، تکنیکها و ابزارهای جدید ما اذعان کرد که تأثیر زیادی داشت و دشمن نتوانست آنها را متوقف کند». وی با بیان اینکه تداوم نسلکشی در غزه و سیاست گرسنگی که رژیم صهیونیستی در پیش گرفته است، موجب میشود یمن دامنه عملیات را به اقیانوس هند و دریای مدیترانه گسترش دهد، تصریح کرد: «با ورود جنگ غزه به دهمین ماه، رژیم صهیونیستی برای توقف تجاوزات خود باید بیشتر تحت فشار و بازدارندگی قرار گیرد». رهبر انصارالله یمن با اشاره به عملیات روز جمعه ارتش یمن علیه تلآویو گفت: «پهپاد «یافا» یک پهپاد پیشرفته با قابلیتهای واضح در سطوح تاکتیکی و فنی و با برد بلند است و قدرت تخریبی آن فراتر از هر پهپادی
است».
وی با اشاره به اینکه «نفوذ این پهپاد به عمق دشمن برای او بسیار آزاردهنده بود و معادله جدید و مهمی را به نمایش گذاشت»، اظهار کرد: «این امر از خارج از فلسطین بیسابقه است. هدف قرار دادن یافا یک ضربه روحی بزرگ به دشمن بود و این چیزی است که رهبران آن بیان کردند». سید عبدالملک الحوثی افزود: «پهپاد یافا ساخت یمن بوده و توسط نیروهای یمنی شلیک شده است و آنطور که برخی ادعا کردند توسط نیروی دیگری ساخته و پرتاب نشده است. برخی نمیخواهند نقش یمن، اثربخشی آن، توانایی مردم یمن و نفوذ ارتش و نیروهای مسلح آن را تصدیق کنند». او تاکید کرد: دشمن صهیونیست دیگر در جایی که «تلآویو» نامیده میشود، در امان نیست و «این یک مشکل واقعی برای دشمن است و معادله جدیدی است که حکایت از شکست حامیان و مزدوران دارد». سید عبدالملک الحوثی در این سخنرانی که در واکنش به حمله شنبهشب رژیم صهیونیستی به الحدیده یمن و تاسیسات غیرنظامی آن ایراد کرد، گفت: «دشمن متوجه شد ادامه تجاوزات به غزه، مشکلات و بحرانهای واقعی برایش به همراه خواهد داشت و به همین دلیل به یمن حمله کرد. تجاوز به یمن برای دشمن راحت نیست و او مجبور شد استراتژی تمرکز روی نوار غزه و تضمین حفاظت از آمریکاییها و عوامل را کنار بگذارد». وی با بیان اینکه این حمله رژیم صهیونیستی، یمن را از ادامه مرحله پنجم حمایت از غزه باز نخواهد داشت، خاطرنشان کرد: «اگر حملات و هدف قرار دادن تأسیسات غیرنظامی در یمن روی ملت این کشور تأثیر داشت، این تاثیرگذاری در حملات مزدوران آمریکایی دیده میشد. رژیم صهیونیستی قدرت بازدارندگی را در اختیار نخواهد داشت و بازدارنده نخواهد بود و ملت یمن را از حمایت از مردم فلسطین باز نخواهد داشت». رهبر انصارالله تاکید کرد: «توسعه توانمندیها و تطبیق با سطح چالش همچنان ادامه خواهد داشت، همانطور که در آغاز تجاوزات آمریکایی - انگلیسی به یمن انجام شد». سید عبدالملک الحوثی تصریح کرد: «این اظهارات که هر موضع حمایتی از مردم فلسطین صرفا به خاطر ایران است، منطق رژیم صهیونیستی است و هرکس این حرف را بزند دستنشانده و مزدور این رژیم است و به مردم فلسطین توهین میکند». رهبر انصارالله یمن افزود: صهیونیستها باید بیشتر نگران باشند و متوجه شوند «رهبران احمق، آنها را به خطرات بیشتری میکشانند». وی با بیان اینکه «ورود مستقیم رژیم صهیونیستی به نبرد، دلیلی بر شکست مزدوران در اجرای دستورات محوله به آنهاست»، خاطرنشان کرد: «ما از نبرد مستقیم بین خود و دشمن اسرائیلی، همچنین آمریکاییها خوشحالیم، زیرا سیاست آنها این بود که از طریق دستنشاندههای خود با ما بجنگند. ورود مستقیم دشمن اسرائیلی به تجاوز به یمن، مواضع واقعی برخی کشورها را آشکار خواهد کرد». سید عبدالملک الحوثی گفت: «مسأله مردم فلسطین واقعی است و طنین آن همه دنیا را پر کرده است و هیچکس نمیتواند به طوطی دشمن تبدیل شود و حقیقت را بپوشاند». رهبر انصارالله یمن با ابراز خوشبختی از همکاری یمن و جبهههای پشتیبان، محور مقاومت را «محور الاقصی و قدس» دانست و گفت: «در تمام جبههها درباره تجاوز رژیم صهیونیستی هماهنگی وجود دارد». وی تاکید کرد: «ما در این رویارویی در قویترین مرحله قرار داریم و به عملیاتهای حمایتی خود از مردم فلسطین ادامه میدهیم. مردم یمن از اینکه در رویارویی مستقیم با دشمن اسرائیلی هستند خوشحالند. این مرحله مهم و حاوی شاخصهای پیروزی موعود است و دشمن به سمت فروپاشی و شکست پیش میرود».
ارسال به دوستان
حمله رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده منجر به جنگ مستقیم تلآویو با انصارالله میشود
صخره سرخ
* میدل ایست مانیتور: ایلات به گل نشست/ * سرلشکر یحیی سریع: ناو آمریکایی را هدف قرار دادیم
گروه بینالملل: حمله پهپادی ارتش یمن به خیابان مرکزی شهر تلآویو و برخورد پهپاد انصارالله به ساختمال آلعال این شهر مانند زلزله، روند تحولات منطقه را تغییر داد و حتی برخی رسانههای عبری از «7 اکتبر جدید» صحبت میکنند. گواه نادر و بینظیر بودن این حمله، پاسخ هراسگونه رژیم صهیونیستی برای احیای بازدارندگی خود در مقابل حوثیها بود که روز شنبه انجام شد و اسرائیل با هواپیماهای «اف35» بخشی از انبار سوخت یمن را در بندر الحدیده هدف قرار داد. البته این پایان بازی با آتش برای اسرائیل نخواهد بود و یمن در روزهای آینده دایره جنگ را گستردهتر میکند. روز گذشته بعد حمله اسرائیل به الحدیده، سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد: یگان موشکی نیروهای مسلح یمن با چند موشک بالستیک چند موضع حساس در منطقه «ام الرشراش» (ایلات) را هدف قرار داد.
سرلشکر یحیی سریع همچنین از هدف قرار دادن یک کشتی آمریکایی خبر داد. یحیی سریع در این باره اعلام کرد: عملیات مشترکی میان نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروهای موشکی با هدف قرار دادن ناو آمریکایی «پومبا» در دریای سرخ انجام شد. این عملیات مشترک با موشکهای بالستیک و پهپاد انجام و به لطف خداوند منجر به اصابت مستقیم به کشتی شد. این تحولات در حالی است که بازیگری یمن در یک سال اخیر بعد از عملیات توفان الاقصی به اوج خود رسیده است. نزدیک به 2 سال قبل بود که ریاض بعد از 8 سال جنگ با صنعا نتوانست بر این کشور پیروز شود و بعد از ضربات شدیدی که در حملات پهپادی و موشکی یمن به آرامکو متحمل شد، تن به آتشبس و صلح با این کشور داد. در این بین مرور روایت حمله هولناک به آرامکو توسط وزیر سابق نفت عربستان خالی از لطف نیست. علی النعیمی گفته بود شب حمله یمن به آرامکو به یکباره تولید نفت عربستان به نصف تقلیل یافت.
اکنون انصارالله یمن به عنوان بخش مهم و قابل تکیه محور مقاومت ضربات شدیدی را به تلآویو وارد میکند؛ از حملات پهپادی و موشکی به ایلات گرفته تا حمله پهپادی روز جمعه یمن به تلآویو که باعث زلزله در این رژیم شد. صهیونیستها هم در چارچوب نظریه بازدارندگی برای اینکه دوباره آن را احیا کنند، به الحدیده حمله کردند اما نکته اساسی آن است که حمله اسرائیل به یمن برای صنعا نه تنها شکست محسوب نمیشود، بلکه تازه آغاز معرکهای است که آنها به دنبال آن بودند.
* حملات انصارالله در دریای سرخ موجب انزوای راهبردی اسرائیل شده است
مصـداق اهمیـت ژئوپلیتیک و اسـتراتژیک یمـن، داشـتن سـواحل طولانی بـا دریـای سـرخ، دریـای عـرب و اقیانـوس هنـد اسـت. ارتبـاط بـا دریاهـای راهبـردی و آبهای آزاد، همـواره شـاخص مهمـی در وزن ژئوپلیتیک کشـورها بـوده اسـت، زیـرا دسترسـی بـه آبهای آزاد عـلاوه بـر رهایـی از انــزوای راهبــردی، موجــب قدرتنمایــی در عرصههای اقتصــادی، سیاســی و نظامــی نیــز میشــود و اهــرم فشــار کشــورها را به منظــور امتیازگیــری از دیگــر بازیگــران تقویــت میکنــد. دریــای ســرخ به دلیـل نقـش خـود در حملونقـل جهانـی و بـا داشـتن 10 درصـد سـهم تجـارت جهانـی، اهمیـت ویــژهای در اقتصــاد بینالملــل دارد. یمن از همین حربه برای فشار علیه اسرائیل استفاده کرده و بارها کشتیهای اسرائیل را مورد هدف قرار داده است و به نظر میرسد با توجه به صحبتهای سیدعبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله و همچنین سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان مبنی بر اینکه تا زمانی که جنگ غزه پایان نیابد، عملیاتها در جنوب و شمال اراضی اشغالی ادامه خواهد داشت، نبرد صنعا با تلآویو تمام نمیشود. از طرفی، انصارالله یمن با حزبالله لبنان تفاوتی در مدل حکمرانی و موقعیت جغرافیایی دارد. انصارالله دولت مستقر در پایتخت را در اختیار دارد و اختیار عمل برای مبارزه یا حمله علیه اسرائیل را مستقلا بر عهده خواهد گرفت و از نزاعهای داخلی مبنی بر پاسخ به جنایتهای تلآویو در امان است اما حزبالله لبنان باید شاخصهای زیادی از جمله مسائل داخلی را برای جنگ تمام عیار با اسرائیل در نظر بگیرد.
* انصارالله چه مزیتی فراتر از حزبالله دارد؟
دومین مزیت نسبی انصارالله یمن نسبت به گروههای دیگر مقاومت در جنگ همهجانبه با اسرائیل آن است که یمن در مسیر ویژه دریایی و کریدوری قرار گرفته؛ دریای سرخ و تنگه بابالمندب شریان حیاتی برای بسیاری از کشورهای شرق آسیا، اروپا و رژیم صهیونیستی محسوب میشود. انصارالله سعی کرد در 8 ماه اخیر این رگ اقتصادی را فشار دهد تا مشکلات برای اسرائیل دوچندان شود. اگر یک جنگ تمام عیار شکل بگیرد، به دلیل اینکه زمان آن طولانی خواهد بود، ضرر اصلی را کشورهای متحد اسرائیل خواهند کرد، زیرا یمن در 8 سال گذشته مدام در حالت جنگی قرار داشته است و مردم و حکومت شورای عالی سیاسی یمن تغییری در وضعیت زندگی خود نمیدهند. سومین مزیت و شاید مورد مغفول در موضوع یمن و اسرائیل، وجود سلاحهای پیشرفته در دست یمنیهاست. آنها در جنگ با شورشیان جنوب و همچنین عربستان سعودی ثابت کردند هم در داشتن سلاحهای جدید و هم در استفاده از آنها بسیار تبحر دارند و هر لحظه ممکن است سورپرایز جدیدی برای دشمن داشته باشند. انصارالله یمن هم اکنون دارای انواع پهپاد تهاجمی و انتحاری است. همچنین آنها روند توسعه موشک را ارتقا دادهاند و حتی سلاحهای زمان حکومت علی عبدالله صالح را مورد استفاده قرار میدهند که میتواند برای دشمنان بسیار مبهم باشد. تحــولات یمــن بــر معــادلات قــدرت در منطقه غــرب آســیا تأثیــر چشــمگیری داشــته اســت، بنابرایــن میتــوان یمــن را به عنــوان نقطه تعــادل راهبــردی در رقابتهــای منطقــهای دانســت. در این راستا «خالد غراب» کارشناس نظامی یمنی به الجزیره گفت: یمنیها پیشبینی کرده بودند واکنشهایی به عملیات پهپادی به مرکز تلآویو انجام شود. وی افزود: تجاوز اسرائیل به یمن هیچ تأثیری بر توانمندیهای نیروهای مسلح یمن نخواهد داشت. ارتش یمن در تمام مناطق مستقر است. این کارشناس به وجود پایگاههای اسرائیلی در جنوب دریای سرخ مثل پایگاهی در جزیره «دهلک» اریتره و پایگاههای نظامی و ناوهای جنگی آمریکا در دریای عرب اشاره و تاکید کرد: به نظر ما کشورهایی که این پایگاههای نظامی در آنها قرار دارند، به اسرائیل اجازه استفاده از آن برای حمله به یمن را نخواهند داد.
این کارشناس نظامی گفت: از ژانویه گذشته صدها حمله هوایی را به یمن انجام دادند اما توانمندیهای ما کارآمدتر و قدرت ما بیشتر شد و آنها در نبرد دریایی در دریای سرخ و خلیج عدن شکست خوردند و ناو آمریکایی آیزنهاور از ترس حملات ارتش یمن فرار کرد. غراب ادامه داد: ما قلب تلآویو را مورد هدف قرار دادیم و هیبت اسرائیل و سامانه گنبد آهنین و سامانه رادارها و دفاع هوایی پیشرفته آن را در هم شکستیم و حملات آتی ما بزرگتر و شدیدتر خواهد بود. ما بانک اهدافی در مرکز اراضی اشغالی داریم که دشمن انتظار آن را ندارد. همان طور که انتظار حمله پهپادی ما به تلآویو را نداشت. وی افزود: ما خود را برای حماسهای آماده میکنیم که نتایج آن را میدانیم اما دشمن اسرائیلی در جنگ تروریستی خود علیه ملت فلسطین در نوار غزه و حملاتش علیه محور مقاومت در منطقه سردرگم است. حمله پهپادی یمن به تلآویو با هدف ارسال پیامی برای دشمن اسرائیلی درباره توانایی ارتش یمن برای هدف قرار دادن پایگاههای حیاتی و حساس اسرائیل بود. تجاوز اسرائیل به مناطق یمن هرگز توانمندیهای نظامی و استراتژیک ما را تضعیف نخواهد کرد. عملیات ما تا زمان توقف جنگ غزه ادامه خواهد داشت.
* المیادین: انصارالله در هماهنگی کامل با محور مقاومت است
در این میان موضوع مهم هماهنگی کامل انصارالله با محور مقاومت است. المیادین روز گذشته در گزارشی عنوان کرد یمن با بقیه اضلاع محور مقاومت در هماهنگی کامل است و هر لحظه برای عملیات پیچیدهتر مهیا خواهد شد. همچنین اسـرائیل بـرای رهایـی از انــزوای ژئوپلیتیک و تــداوم قــدرت اقتصــادی و ژئوپلیتیک خــود نیــاز بــه دریــای ســرخ دارد، اگرنــه ایـن رژیـم بـرای برقـراری ارتبـاط بـا کشـورهای شـرق آفریقـا و شـرق آسـیا بایـد از دماغه «امیـد نیـک» در جنوبیتریــن قســمت کــره زمیــن عبــور کنــد کــه همیــن مساله، اســرائیل را بــا چالشهای بســیار اقتصـادی و سیاسـی روبـهرو میکنـد. اهمیـت دریـای سـرخ بـه حـدی اسـت کـه بـن گوریون، نخستین نخســتوزیر ایــن رژیــم، موجودیــت اســرائیل را بــه دریــای ســرخ وابســته میدانــست. به همین دلیل بود که اسرائیل در سالهای جنگ یمن با همکاری امارات در جزیره سقطری ابزارهای جاسوسی و نظامی مستقر کرده بود. انصارالله بــا تهدیدآفرینــی در دریــای ســرخ توانسته کشــتیرانی اســرائیل را بــا چالشهایی مواجــه کنــد و بــا ناامنــی در ایــن دریــا، موانعــی بــر ســر راه صــادرات و واردات دولــت یهــود ایجــاد کرده. همچنیــن نقشآفرینــی انصارالله در یمــن میتوانــد مانــع بهرهمنــدی ایــن رژیــم از مواهــب ژئوپلیتیکیاش شــود، به گونــهای کــه انصارالله طبــق مشــی ضدصهیونیســتیاش، از تحقــق طــرح انتقــال نفــت از کشــورهای عربــی بــه کشــورهای اروپایــی از مســیر خــط لوله ایلات - اشــکلون جلوگیــری میکنــد. کنتــرل یمــن توســط انصاراللــه، ســبب قطــع دسترســی اســرائیل بــه اقیانــوس هنــد از طریــق دریــای ســرخ و مانــع ورود راحــت زیردریاییهــای اســرائیل بــه خلیجفارس بــرای تهدیــد ایــران شده است. از سویی جنــوب اســرائیل بویژه بنــدر مهــم و راهبــردی ایــلات، در تیــررس موشکها و پهپادهــای انصاراللــه قــرار دارد. تمام این موارد نشان میدهد یمن عمق بازدارندگی اسرائیل را به چالش کشیده است و حملات روز شنبه نتانیاهو به الحدیده به همین دلیل بود ولی این بازی با آتش که گالانت، وزیر جنگ اسرائیل هم به آن اشاره کرده است، میتواند تلآویو را بسوزاند.
***
میدل ایست مانیتور: ایلات به گل نشست
پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در گزارشی به قلم مصطفی عبدالسلام، ضمن اشاره به اعلام ورشکستگی اخیر بندر ایلات در اراضی اشغالی به دلیل حملات مکرر و متعدد محور مقاومت در منطقه به این بندر و مبادی متصل به آن، به طور خاص به این مساله اشاره داشته که اعلام ورشکستگی بندر مذکور در حقیقت قطرهای از دریای بیکران مصیبتهای اقتصادیای است که اسرائیل در وضعیت کنونی آنها را تحمل میکند و البته کمتر هم روی آنها مانور داده میشود یا اطلاعرسانی میشود؛ معادلهای که از در پیش بودن سناریوهای بسیار تلخ و ناامیدکننده در ادامه راه برای اشغالگران اسرائیلی حکایت دارد. به گزارش «وطن امروز»، میدل ایست مانیتور مینویسد: «بندر ایلات در اراضی اشغالی به طور رسمی اعلام ورشکستگی کرده است. این بندر در ماههای گذشته که شاهد اوجگیری جنگ غزه بودهایم، تا حد زیادی فلج شده و از مدار فعالیتهای تجاری - بازرگانی خارج شده است. بر اساس گزارشهای رسمی، روند ورود انواع کشتیها و کانتینربرها به این بندر بویژه آن دسته از کشتیهایی که از بازارهای آسیایی به سمت اراضی اشغالی حرکت میکنند و نیازهای اقتصادی و بخش صنعت صهیونیستها را تامین میکنند به طور کلی متوقف شده است. در این چارچوب، ورود مواد اولیه، کالاهای واسطهای، نهادههای تولید، ماشینآلات و تجهیزات، نفت خام و سوخت، گندم، غذا، اتومبیل و دیگر نیازهای اقتصادی به اراضی اشغالی تعطیل شده است. دلیل و محرک اصلی این موضوع نیز حملات متعدد و مکرر حوثیهای یمن به کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ، همچنین هدف قرار گرفتن کشتیهایی است که حامی صهیونیستها هستند. انگلیس و آمریکا در این رابطه بازیگران اصلی و محوری هستند و انصارالله یمن اعلام کرده تا حملات اسرائیل به نوار غزه و پروژه نسلکشی این رژیم در این منطقه متوقف نشود، اینکه برخی تصور کنند حملات انصارالله در دریای سرخ متوقف خواهد شد، واقعبینانه و درست نیست. طبق دادهها و اطلاعات وبسایت تحلیلی World Cargo که اخبار مرتبط با کشتیرانی جهانی را پوشش میدهد، بندر ایلات به طور رسمی اعلام ورشکستگی کرده و دلیل اصلی آن نیز فقدان فعالیتهای تجاری و بازرگانی عنوان شده است. طبق دادههای رسمی، بندر ایلات در 9 ماه اخیر هیچ فعالیت خاص یا درآمدزایی قابل توجهی نداشته است و حملات انصارالله یمن به کشتیهایی که عازم اراضی اشغالی میشوند یا از دریای سرخ عبور میکنند، تا 85 درصد ترافیک کشتیرانی به سمت بندر ایلات را کاهش داده است. این کاهش شدید خسارتهای سنگینی را به این بندر وارد کرده و آن را وادار ساخته تا از دولت اسرائیل بخواهد بستههای کمک مالی به آن اختصاص دهد؛ کمکهایی که آن را قادر سازد هزینههای خود را پوشش دهد و در عین حال مانع تعطیل شدن دائمی آن شود. در این راستا، انتظار میرود دیگر بنادر و تاسیسات اقتصادی بزرگ رژیم صهیونیستی نیز ورشکستگی خود را در ادامه راه اعلام کنند؛ مسالهای که تا حد زیادی ریشه در ضعفهای فزاینده اقتصادی اسرائیل در وضعیت کنونی دارد و به نحو گستردهای نیز بر فعالیتهای اقتصادی در اراضی اشغالی اثرگذاری داشته است. این اثرگذاری را میتوان در حوزههایی نظیر فناوری، فناوری ارتباطات، سرمایهگذاری مستقیم، ساختوساز، املاک، صنعت، کشاورزی، توریسم داخلی و هوانوردی مشاهده کرد. احتمال دارد حتی دامنه ورشکستگیها در اراضی اشغالی به بخش مالی و بانکی نیز کشیده شود؛ موضوعی که تا حد زیادی ناشی از بیرون کشیدن میلیاردها دلار پول از بانکها و نهادهای مالی صهیونیستها است. در عین حال، سرمایهگذاران زیادی نیز اراضی اشغالی را ترک کردهاند و گزارشهای مختلفی درباره عدم بازپرداخت میلیونها دلار وام بانکی در اراضی اشغالی به گوش میرسد و مجموع این مسائل سبب شده است تا ارزش پول صهیونیستها، همچنین ذخیره ارزهای خارجی آنها و درآمدهای دولتیشان بویژه از از بخش مالیات کاهش چشمگیری یابد. خطر ورشکستگی بندر ایلات در این واقعیت برجسته میشود که این بندر از مهمترین بنادر اسرائیل در نظر گرفته میشود. این بندر، تنها بندر صهیونیستها است که به دریای سرخ اتصال دارد. این بندر در حقیقت مدخل اصلی تجارت رژیم اشغالگر قدس با قارههای آسیا، آفریقا و برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است.
فلج شدن بندر ایلات تا حد زیادی زنجیرههای تدارکاتی اسرائیل را فلج کرده و بارهای سنگینی را بر دوش اقتصاد اسرائیل گذاشته است و هزینههای تجارت را برای این رژیم به نحو سرسامآوری افزایش داده است. اعلام ورشکستگی بندر ایلات اشغالی تنها قطرهای از دریای مصائب بزرگ اقتصادیای است که صهیونیستها در وضعیت کنونی با آنها دست به گریبان هستند. در شرایط کنونی تجارت اسرائیل با کشورهایی نظیر چین، هند، کره جنوبی، سنگاپور و دیگر کشورهای آسیایی و حاشیه خلیجفارس، آسیبهای جدی را متحمل شده است. اگر حمایتهای خیانتکارانه تدارکاتی برخی بازیگران منطقهای بویژه از طریق دوبی و بحرین در تامین نیازهای اقتصادی صهیونیستها نبود، وضعیت اقتصادی این رژیم اکنون به مراتب بدتر از وضعیت فعلی بود و بخشهای حیاتی اقتصاد رژیم اشغالگر قدس تا حد زیادی دچار فروپاشی میشد. به طور خاص، قیمت کالاهای مصرفی در اراضی اشغالی انفجاری قابل توجهتر را در قیاس با وضعیت نهچندان مساعد فعلی تجربه میکرد. البته تداوم جنگ غزه به هیچ عنوان در راستای منافع اقتصادی اسرائیل نیست. این رژیم همین حالا هم نمیتواند به نحوی موثر با تبعات این جنگ دست و پنجه نرم کند. اکنون بخشهایی در اقتصاد اسرائیل وجود دارند که به کل فلج شدهاند. طبق دادههای بانک مرکزی اسرائیل و وزارت بازرگانی و دارایی این رژیم، هزینههای جنگ غزه از زمان اجرای عملیات هفتم اکتبر تا ماه مارس سال 2024، چیزی حدود 70 میلیون شِکِل معادل 73 میلیارد دلار بوده است. اینها صرفا هزینههای تخمینی جنگ هستند. تردیدی نیست که آواره شدن 250 هزار صهیونیست در نتیجه جنگ غزه از مناطقی نظیر شهرکهای مجاور با نوار غزه، منطقه نقب غربی و مرز لبنان نیز حامل هزینههای اقتصادی سنگینی برای صهیونیستها بوده است. در عین حال، بیش از 360 هزار سرباز ذخیره اسرائیلی نیز در میدانهای نبرد حضور دارند که این مساله موجب میشود رژیم اسرائیل مجبور به پرداخت حقوق به آنها شود. همچنین باید توجه داشته باشیم که همین افراد در مشاغل مختلف به فعالیت مشغول بودهاند و اکنون حضور نیافتن آنها در مشاغلشان یک آسیب جدی به اقتصاد صهیونیستها محسوب میشود. اکنون فعالیت مدارس و مراکز آموزشی در اراضی اشغالی، همچنین بخشهای توریسم، رستورانها و به طور کلی مراکزی که مرتبط با سرگرمی هستند، کاملا تعطیل است. نرخ تورم در اراضی اشغالی افزایش قابل توجهی یافته و بودجه عمومی صهیونیستها بشدت تحت فشار است و در عین حال میزان بدهی عمومی رژیم اشغالگر قدس نیز به شدت اوج گرفته است. در وضعیت کنونی، اقتصاد اسرائیل در رکود محض است و تمام منابع درآمدی صهیونیستها صرف جنگ میشود. باید از خود بپرسیم حالا که بندر ایلات به تازگی اعلام ورشکستگی کرده، آیا ورشکستگی کلی رژیم اشغالگر قدس نیز نزدیک نیست؟ حداقل شواهد میدانی که گواه میدهند تحقق این سناریو چندان هم دور از واقعیت نیست».
ارسال به دوستان
ثبات نرخ ارز تحت تأثیر کنترل تورم، رشد تراز تجاری و مدیریت نرخ بهره محقق شد
ارزپاشی، تحلیل دلالان است
* رشد ۵ درصدی اقتصاد در کنار کاهش ضریب جینی
گروه اقتصادی: در روزهای اخیر برخی بدون نگاه کارشناسی، ثبات بازار و کاهش نرخ ارز را به ارزپاشی نسبت دادهاند، در حالی که افت قیمت ارز در چند وقت اخیر تحت تاثیر مدیریت متغیرهای کلان اقتصادی مانند کاهش تورم، افزایش سپردهگذاری، کاهش جریان پول در بازارهای سوداگری، رشد تراز تجاری و... رخ داده است.
بانک مرکزی در ماههای اخیر توانست نرخ ارز را در محدوده زیر 60 هزار تومان تثبیت کند. در این بین، بعد از انتخابات ریاستجمهوری، برخی با نگاه غیرکارشناسی سیاستهای اقتصادی دولت سیزدهم را نادیده گرفتند، به گونهای که کاهش قیمت ارز را به ارزپاشی و... نسبت دادند، در حالی که افت قیمت ارز تحت تاثیر مدیریت متغیرهای واقعی اقتصاد بوده است به طوری که دولت سال جاری توانست نرخ تورم را به محدوده 30 درصد برساند. این اقدام در نتیجه کاهش رشد حجم نقدینگی و همچنین نظارت بر نظام بانکی محقق شد.
* تأثیر نرخ بهره بر نرخ ارز
با توجه به اینکه نرخ بهره خاصیت جهتدهی بر دیگر بازارها دارد، بانک مرکزی در ماههای اخیر نرخ بهره را متناسب با تورم تنظیم کرد به طوری که نرخ بهره اوراق در یک مقطع زمانی در محدوده 30 درصد باقی ماند و منجر به جذب نقدینگی بازار شد. در واقع نرخ بهره از آن جهت روی بازار ارز تاثیر میگذارد که وقتی سپرده بدون ریسک به نسبت تورم سود داشته باشد، سرمایهگذاران وارد بازارهای سوداگری ارز نمیشوند. این موضوع منجر به کاهش تقاضا در بازار ارز شد. سرمایهگذاران به دنبال سرمایهگذاری در بازاری هستند که در بلندمدت سود بیشتری نسبت به تورم به آنها بدهد. کنترل تورم در چند ماه اخیر و همچنین افزایش نرخ بهره اوراق مشارکتی و اوراق سپرده بانکی باعث شد افرادی که پول نقد دارند، کمتر سراغ بازار ارز بروند، بنابراین بازار از التهابات دور شد.
به عبارت دیگر سرمایهگذاران تحت تاثیر ارزش زمانی پول، سپردهگذاری با نرخ بهره مناسب کردند. این یعنی پول تحت تاثیر تورم در طول زمان، کاهش ارزش دارد. به همین دلیل سرمایهگذاران با توجه به نسبت تورم و نرخ بهره، گزینه سرمایهگذاری را انتخاب میکنند.
از سویی بدهی بانکها به بانک مرکزی و بدهی دولت به بانک مرکزی بر نرخ ارز تاثیر بالایی دارد، به همین دلیل بانک مرکزی در یک سال گذشته روی رفع ناترازی بانکها تمرکز کرد.
* تأثیر کاهش بدهی دولت بر نرخ ارز
طبق نتایج تحقیقات، مهمترین تاثیر بدهیها بر نرخ ارز مربوط به نرخ دوره قبل است. سهم بدهی دولت به بانک مرکزی روی تغییر نرخ ارز موثر است. دولت در سالهای اخیر بدهی دولت قبل در اوراق را که معادل 360 هزار میلیارد تومان بود، تسویه و از اقداماتی که به افزایش تورم و نرخ ارز منجر میشود، جلوگیری کرد. همچنین از اجرای سیاستهای موقت مانند تسویه بدهی از محل تسعیر نرخ ارز و عملیات حسابداری و... خودداری کرد.
باید توجه داشت وقتی دولت یا بانکهای دولتی مدام از بانک مرکزی استقراض کنند و با تسعیر ارز، بدهی خود را تسویه کنند، منجر به افزایش نقدینگی میشود. این نقدینگی بالا به دلیل اینکه گردش مالی در بازارها را افزایش میدهد، عملاً منجر به تورم میشود و یکی از این بازارها که تحت تاثیر نقدینگی قرار میگیرد، بازار ارز است. دولت سیزدهم در یک سال اخیر با کاهش حجم نقدینگی به محدوده 24 درصد عملا توانست جریان پول در بازار ارز را نیز مدیریت کند. به همین دلیل است که در چند وقت اخیر با وجود التهابات منطقهای، قیمت دلار در ایران نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز داشته است. بنابراین مدیریت بازار ارز در ایران بر مبنای عملیات واقعی اقتصادی اتفاق افتاده است.
یکی از دلایل نوسان بالای قیمت دلار در سالهای گذشته این بود که دولت در سالهای ۹۸ و ۹۹ بخشی از کسری بودجه را با استقراض از بانک مرکزی جبران کرده بود. حتی استقراض از طریق تسعیر درآمدهای صندوق توسعه ملی انجام شده بود، آن هم از طریق منابع بلوکهشده ایران در بانکهای خارجی که در اختیار بانک مرکزی نبود.
* تأثیر افزایش تراز تجاری بر نرخ ارز
در سالهای اخیر دولت بر افزایش حمایت از صنایع تاکید کرده است. به همین دلیل ضمن تسهیل صادرات، سرمایه در گردش را نیز افزایش داده است. این موضوع موجب شد تراز تجاری در سالهای اخیر بهبود یابد. البته بخشی از این موضوع ناشی از افزایش صادرات نفت بوده است به طوری که به گفته دولت، میزان صادرات نفت کشور به زمان قبل از تحریمها رسیده است.
تراز تجاری روی عرضه و تقاضای ارز تاثیر میگذارد، زیرا ارزهای صادراتی روی رژیم شناور موثر هستند. در واقع تراز تجاری بازار ارزش یک ارز را نسبت به سایرین تعیین میکند.
ارزش نسبی ارزها تحت تأثیر تقاضا برای آنهاست. به دلیل تراز تجاری مثبت مدیریت بازار ارز اتفاق میافتد. به عبارت دیگر میزان تقاضا به طور کامل پاسخ داده میشود. به همین دلیل این تقاضای ارز تحت تأثیر تجارت است.
اگر کشوری بیش از وارداتش صادر کند، تقاضای زیادی برای کالاها و در نتیجه برای ارز آن وجود ندارد. در اقتصاد بر مبنای عرضه و تقاضا، وقتی تقاضا زیاد است، قیمتها افزایش و در نتیجه ارزش پول افزایش مییابد. بنابراین تراز تجاری از طریق تأثیر بر عرضه و تقاضای ارز بر نرخ ارز تأثیر میگذارد.
وقتی صادرات با واردات برابر نیست، تقاضای نسبتا بیشتری برای ارز به وجود میآید. به همین دلیل این موضوع بر قیمت ارز در بازار تأثیر میگذارد. در مقابل کشوری که بیش از واردات، صادرات میکند، تقاضای کمتری برای ارز خواهد داشت و در نتیجه بازار به حالت تعادل میرسد.
***
دلیل کاهش قیمت دلار چیست
به گزارش «وطن امروز»، طی هفته گذشته بازار ارز با شیب کمی روند نزولی را طی کرد و شاهد بودیم پس از کاهش قیمت، دلار وارد کانال 57 هزار تومان شد و فعلا در همین کانال تثبیت شده است. این مساله باعث شد برخی رسانهها وارد گمانهزنی درباره دلایل افت قیمت ارز شوند. برخی این موضوع را ناشی از ارزپاشی دانستند و نقدهایی نیز مطرح کردند، در حالی که سیاست بانک مرکزی در یک سال اخیر مدیریت بازار ارز بر مبنای متعادلسازی عرضه و تقاضا بوده است. بنابراین با افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت و همچنین آزادسازی منابع ارزی کشور در بانکهای خارجی، دست بانک مرکزی برای ثباتبخشی به قیمت دلار باز شده است.
علیاکبر نیکواقبال، اقتصاددان درباره این موضوع به «وطن امروز» گفت: سالها مداخله دولت در بازار ارز این شائبه را ایجاد میکرد که دولت از طریق ارز، کسری بودجه خود را جبران میکند اما در حال حاضر بازار ارز به طور طبیعی نوسان دارد. بنابراین در مقطع کنونی که قیمت ارز چند هزار تومان کاهش یافته، به صورت ذاتی به دلیل کاهش تقاضا اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر دلالهای بازار ارز در کوتاهمدت چشمانداز قیمت دلار را صعودی نمیدانند.
این اقتصاددان گفت: کاهش قیمت دلار ناشی از افزایش درآمد ارزی حاصل از فروش نفت است. البته تداوم تثبیت قیمت دلار نیازمند رشد درآمدهای ارزی است، زیرا انتظارات تورمی در ایران هنوز کاهش نیافته است.
وی با بیان اینکه در بلندمدت بازار ارز تحت تاثیر انتظارات تورمی است اما افت اخیر ناشی از این مساله نیست، تصریح کرد: در شرایط کنونی هزینههای دولت نسبت به درآمدهای آن کاهش نیافته یا بالعکس درآمدهای دولت رشد قابل توجهی نداشته و به همین دلیل تقاضای کل در کشور تغییر نکرده است.
نیکواقبال با تاکید بر اینکه تغییرات قیمت دلار نمیتواند ناشی از عرضه یکباره دلار در بازار باشد، اظهار کرد: مدیریت بازار نیازمند یک بازه زمانی طولانیتر است. از این رو این نوسانات ناگهانی ناشی از آزادسازی منابع ارزی یا رشد صادرات نفت در یک مقطع اتفاق افتاده است اما تثبیت روند اصلاحی بازار ارز نیازمند تداوم افزایش درآمدهای ارزی است.
وی افزود: البته دولت در ایران حساب ارزی دارد. زمانی که درآمدهای ارزی به یکباره رشد کند، مستقیم وارد بازار نمیکند، چرا که تزریق به یکباره ارز در بازار منجر به بروز نوسانات میشود اما به صورت تدریجی بخشی از افزایش درآمد ارزی روی بازار دلار تاثیر میگذارد.
نیکواقبال با تاکید بر اینکه قیمت ارز در بازار با تورم کالا ارتباط دارد، اظهار کرد: دولت باید سیاست بلندمدتی برای تثبیت قیمت ارز داشته باشد، همانطور که کشورهای دیگر بازار ارز را مدیریت میکنند. همین مساله موجب شده تورم آنها در بدترین حالت به حدود 8 درصد برسد.
وی افزود: بنا به گفته کینز، تورم بین 2 تا 3 درصد منجر به ایجاد انگیزه بیشتر برای تولیدکنندگان میشود، در واقع آنها محصولات بیشتری تولید میکنند تا سود بیشتری ببرند. به همین دلیل است که در حال حاضر کشورهای پیشرفته حدود 3 درصد تورم دارند.
ارسال به دوستان
در پی اجرای طرح دارویاری و حذف رانت ارزی قاچاق معکوس دارو 62 درصد کاهش یافت
خنثیسازی قاچاق دارو
* گفتوگوی «وطن امروز» با رئیس سازمان غذا و دارو
گروه اجتماعی: به دنبال اجرای طرح دارویاری که از تیر 1401 کلید خورد زمینههای رانت و فسادی که به دلیل اختلاف قیمت ارز دولتی و ارز آزاد وجود داشت، از بین رفت و در نهایت مسیر یک اقتصاد سلامت شفاف فراهم شد. فایده اجرای چنین طرحی که یکی از مهمترین دستاوردهای دولت سیزدهم به شمار میرود جلوگیری از قاچاق معکوس داروهای ارزانقیمت ایرانی به کشورهای همسایه است که در این مسیر قیمت دارو به سمت واقعی شدن سوق داده شد. این طرح 2 سال پیش با اعتبار ۷۳هزار میلیارد تومان آغاز و باعث شد با انتقال یارانه دارو از طریق بیمهها به مردم، پوشش بیمهای داروها افزایش یابد و اقلام بیشتری از داروها نیز زیر چتر بیمهها برود و در عین حال قیمت دارو بدون افزایش پرداخت از جیب مردم، به سمت واقعی شدن برود. به این ترتیب تعدادی از داروهای ضروری و پرمصرف که پیش از این تحت شمول حمایتهای بیمهای نبودند، زیر چتر پوشش بیمهای قرار گرفتند و در قالب این طرح، ۳۶۶ قلم داروی ضروری پرمصرف برای بیماران مزمن تحت پوشش بیمه قرار گرفت تا افزایش قیمتی برای بیماران به دنبال نداشته باشد. از طرفی ارز دارو تکنرخی شد تا محدودیت در تخصیص ارز دولتی و همچنین محدودیت در تنوع ارزهای تخصیصی که صفهای طولانی ارز ترجیحی را ایجاد کرده بود از بین برود و دیگر بهانه برای ثبت سفارش دیرهنگام دارو و مواد اولیه و به دنبال آن تاخیر در تامین دارو که منجر به کمبودهای مقطعی برخی داروها میشد، به چشم نخورد.
بنا بر اعلام سازمان غذا و دارو، بعد از اجرای طرح دارویار، قاچاق معکوس دارو ۶۲ درصد کاهش یافته است؛ اقدامی که میتوان آن را یکی از دستاوردهای دولت سیزدهم دانست. با این وجود از همراهی صنعت داروسازی با سیاستهای اصلاحی میتوان به طرح دارویار برای اصلاح سیاستهای ارزی و مقابله با فساد اشاره کرد. وجود ارز 2 نرخی در صنعت داروسازی کشور، چالشهای بسیاری را برای مصرفکننده و تولیدکننده ایجاد کرده بود. صف طولانی تخصیص و تأمین ارز، تعدیل ظرفیت تولید صنایع دارویی و عدم ارتقای توان صادراتی از مشکلات تولیدکنندگان بود. علاوه بر این قاچاق معکوس گسترده این محصولات به خاطر اختلاف ۷ برابری نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی با بازار آزاد، تأخیر در تأمین ارز و ایجاد کمبودهای مقطعی دسترسی مصرفکننده را دچار اختلال جدی کرده بود و این مشکلات سال ۱۴۰۱ به اوج خود رسیده بود. بر همین اساس، دولت سیزدهم با اجرای طرح دارویار و متعاقب آن اصلاح سیاستهای پوشش بیمهای، هم قیمت دارو را برای مصرفکننده ثابت نگه داشت و هم روند تأمین دارو را در کشور تسهیل کرد و طبق اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، میزان قاچاق معکوس دارو بعد از طرح دارویار، ۶۲ درصد کاهش یافته که رقمی بیسابقه و نتیجه رویکرد دولت شهید رئیسی در مقابله با فساد و تخلفات و همچنین نمودار روشن حمایت قاطع از تولید و سرمایههای ملی در حوزه دارو بوده است. علاوه بر این، طبق استعلام صورت گرفته از بیمههای پایه، در ۲۶۰ قلم دارو، قیمت دارو برای مصرفکننده نهایی ۸۶ درصد کاهش یافته است که نشان میدهد رویکرد دولت در حفظ منافع مردم و تولیدکنندگان به صورت توأمان مؤثر واقع شده است. ثبات پرداخت از جیب در عین واقعی شدن قیمتها، افزایش قدرت رقابت داروهای تولید داخل و وارداتی، اجرای طرح پوشش بیمه همگانی، پوشش بیمه سلامت بر اساس کد ملی سایر دهکها در صورت درخواست و مقابله با رانت و فساد در زنجیره تأمین را میتوان مهمترین دستاوردهای طرح دارویار دانست.
* اضافه شدن 17 محصول دانشبنیان به سبد دارویی کشور
مشاور رئیس سازمان غذا و دارو در امور دانشبنیان گفت: در دولت سیزدهم ۱۷ محصول دانشبنیان به سبد دارویی کشور اضافه شد. جعفر نیکزاد، با اشاره به اقدامات انجام شده در حوزه دانشبنیان افزود: از 8 محصول استراتژیک در حوزه دارو و تجهیزات در نخستین رویداد سلامتبنیان و ۲۳ محصول در دومین نمایشگاه سلامتبنیان رونمایی شد. وی با اشاره به افزایش ۴۰ درصدی مشارکت شرکتهای دانشبنیان در دومین رویداد سلامتمحور نسبت به رویداد اول تصریح کرد: سازمان غذا و دارو از ۴۰۰ شرکت دانشبنیان در زمینه تولید تجهیزات پزشکی حمایت ویژه کرده است. مشاور رئیس سازمان غذا و دارو از تدوین سند حمایت از واحدهای دانشبنیان و فرآوردههای نوآورانه در این دوره مدیریتی خبر داد و گفت: حمایت از محصولات دانشبنیان و تسریع در صدور مجوز آزمایشگاههای دانشبنیان و هستههای فناور جزو اقدامات اساسی و محورهای فعالیتی اولویتدار بوده است. وی افزود: با توجه به شعار سال ۱۴۰۲ و پیرو حمایت از تولید داخل در دولت سیزدهم، بالغ بر ۴۳ شرکت دانشبنیان و هسته فناور در حوزه صنعت آرایشی و بهداشتی اقدام به فعالیت و کسب مجوزهای مربوط کردهاند.
* تولید بیش از ۹۰ درصد داروهای مصرفی در کشور
دارو یکی از راهبردیترین اقلام مصرفی در کشور است و با وجود آنکه بیش از ۹۰ درصد داروهای مصرفی در کشور تولید داخل است، باز هم برای واردات ۱۰ درصد باقیمانده و نیز مواد اولیه داروهای تولیدی وابستگیهایی به خارج از کشور وجود دارد که تامین ارز ترجیحی با نرخ ۴۲۰۰ را برای آن اجتنابناپذیر میکند. علاوه بر آن، دارو به عنوان مهمترین رکن نظام سلامت باید در دسترس عموم مردم باشد و به همین علت، تنظیم بازار دارو از طریق سیاستگذاری و تنظیم مقررات زنجیره تولید، توزیع و عرضه برعهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. با این رویکرد، طرح دارویار همزمان 2 هدف را دنبال کرد؛ ساماندهی ارز تخصیصی به حوزه دارو و ساماندهی یارانه دارو و جلوگیری از قاچاق. به گفته وزیر بهداشت، هدف از اجرای طرح دارویار این بود که وابستگی به ارز ترجیحی و رانت ناشی از آن، به تولید پویا و غیروابسته برگردد؛ مشکل اساسی ارزهای ترجیحی این بود که بدون حساب و کتاب داده میشد و رانتهایی را به وجود میآورد. اصلاح سیاستهای ارزی به منظور جلوگیری از آسیب به حوزه صنعت، قطع منافع سوءاستفادهکنندگان ارز ترجیحی، از بین بردن آثار وابستگی به زمان و نوع ارز ترجیحی اختصاصی به حوزه دارو و آسیب ناشی از ایجاد کمبودهای دارویی، مدیریت بیشتر منابع و منطقی کردن مصرف دارو یکی از مهمترین چالشهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت سیزدهم بود که به نتیجه رسید.
رئیس سازمان غذا و دارو در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: هدف طرح دارویاری علاوه بر جلوگیری از قاچاق دارو و حذف رانت ارزی برای تهیه این کالای سلامتمحور، منطقی شدن مصرف دارو است، از طرفی نیز مردم در این طرح برای خرید دارو از جیب خودشان هزینه نمیکنند بلکه بیمهها هزینه نرخ دارو را میپردازند.
وی در پاسخ به اینکه میزان قاچاق معکوس دارو طی2 سال اخیر 62 درصد کاهش یافته است، گفت: هر چند این آمارها معمولا از سوی نهادهای دیگر اعلام میشود اما باید گفت با توجه به حذف ارز ارزان مختص به دارو بیتردید قاچاق این کالا در کشور بشدت کاهش یافته است، بنابراین اجرای طرح دارویاری یکی از دستاوردهای مهم دولت سیزدهم برای مقابله با رانت و قاچاق ارز دارویی بوده که نتایج آن بخوبی ملموس است.
ارسال به دوستان
نگاهی به کتاب حسین(ع) وارث آدم
تقریر انقلابی از عاشورا
مروری بر 4 رویکرد در نگارش مقاتل سدههای اخیر
علیرضا کیانپور*: یکی از متفکرانی که در تاریخ معاصر به قیام عاشورا توجه داشته و مجموعهای از مطالب و یادداشتهای او حول یک کتاب گردآوری شده، مرحوم شریعتی و کتاب «حسین وارث آدم» است. به مناسبت ایام عزای سیدالشهدا، نگاهی به این کتاب و روایت شریعتی از قیام امام حسین(ع) خواهیم داشت.
در ابتدا باید گفت شهید مطهری نسبت به کتاب «حسین وارث آدم» مرحوم شریعتی معتقد است این کتاب یک روضه مارکسیستی است و ایشان این تعبیر را در کتاب حماسه حسینی به کار برده است. مرحوم شهید مطهری حساسیتهای فراوانی نسبت به مساله بسط گفتمان چپ در دهههای 40 و 50 داشت و هر چه به شرایط تاریخی دهه 50 نزدیک میشویم حساسیت ایشان در این زمینه بیشتر نیز شده است.
مشخصه تحلیل شریعتی از قیام عاشورا همین نکتهای است که مرحوم مطهری اشاره کرده، یعنی تحلیل شریعتی در چارچوب آموزههای عمومی چپ است؛ یک تحلیل دیالکتیکی که در سراسر کتاب در قالب استعارههای اصیل دینی مانند هابیل و قابیل، خیر و شر، ظلم و شرک میبینید و بعد مساله تحلیل طبقاتی و مثلث دیالکتیکی تز، آنتیتز و سنتز که به زبانهای گوناگون و تحت تعابیر مختلف به کار برده میشود.
البته باید گفت به باور بنده، نگاه کلی شریعتی در افق اندیشه او نگاهی است که از چندین مکتب مارکسیسم، نئومارکسیسم، سوسیالیسم، سوسیال - دموکراسی، عرفان و آموزههای خاص عرفان شیعی و عرفان خراسانی در قالب رویکرد استخدامی بهره گرفته است. یعنی سنگبنای نگاه شریعتی و دال مرکزی نگاه ایشان را اسلام شیعی با گرایش عدالتخواهانه میبینم. او اما مفاهیم مختلف را در راستای یک طرح کلی گزینش و استخدام میکند که غایت آن در پروژه عرفان، برابری و آزادی و در قالب یک رویکرد سنتزی معنا پیدا میکند.
به اعتقاد بنده، شریعتی نخستین متفکر معاصری است که ضرورت یک رویکرد سنتزی و طراحی یک سنتز کلان را به طور جدی درک کرده و این وجه تمایز شریعتی است. به باور من، خلاف تصور منتقدان و حتی مرحوم مطهری، رویکرد استخدامی و پروژه سنتزی شریعتی که شیعهپایه و اسلامپایه است، یک رویکرد التقاطی یا مشمول مفهوم التقاط یا گرایشهای سخیف گروههای چپ نمیشود. یعنی اساسا نمیتوانید شریعتی را بهمثابه یک متفکر اجتماعی در قیاس با این جریانات بگذارید. حتی متفکرانی مثل محمد نخشب یا دکتر حبیبالله پیمان - که همدورهای او بودند- هرگز قابل مقایسه با تراز شریعتی به عنوان یک متفکر اجتماعی نیستند.
نکته دیگری که درباره ویژگیهای شریعتی منحصر به فرد است این است که به اعتقاد من شریعتی ربالنوع استعارهسازی و نمادسازی است. این یکی از برجستهترین وجوه کار شریعتی است که عمدتا از بستر جامعهشناسی تاریخی به تحلیل مسائل میپردازد. اگر بشود یک تعریف برای آنچه شریعتی در حوزه تئوریپردازی اجتماعی انجام داده صورتبندی و بیان کرد، تعریف بنده این است که کار او تئوریپردازی اجتماعی از دریچه جامعهشناسی تاریخ و فلسفه تاریخ و با محوریت نمادسازی و استعارهپردازی است. کار شریعتی در حوزه جامعهشناسی تاریخی و ترکیب آن با ادبیات فوقالعاده گیرا و جذاب، کانه انسان را مستغرق در روایت او میکند. یعنی انسان مستغرق در روایت تاریخی و تحلیل جامعهشناختی او و ادبیات فوقالعاده ارزشمند او میشود.
به نظر من مرحوم مطهری در ارزیابی کتاب حسین وارث آدم، ارزیابی منصفانهای نداشته اما ایشان هم میفرماید این کتاب از نظر ادبی عالی است. مطهری بر این باور است این کتاب از نظر فلسفی یا معرفتی متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است. این تعبیری است که مرحوم مطهری هم در باب کتاب اسلامشناسی و هم در باب کتاب «حسین وارث آدم» شریعتی به کار میبرد، لذا همانطور که گفته شد این کتاب واقعا به لحاظ ادبی فوقالعاده است و ارزش ادبی فوقالعادهای دارد.
نکته دیگری که در این کتاب مشهود است این است که انبوهی از اطلاعات تاریخی ارزشمند بویژه در حوزه تاریخ ادیان برای مخاطب ارائه میشود که از این جهت نیز کتاب ارزشمندی است. در این کتاب فکتهای فراوانی در حوزه تاریخ و تاریخ ادیان ارائه شده است اما در حوزه فلسفه تاریخ همانطور که عرض کردم کاملا تاثیر یک تفسیر طبقاتی و دیالکتیکی از تاریخ مشهود است.
از نظر گرایش چپ در این کتاب چنانکه شهید مطهری اشاره میکند یکی از تندترین کتابهای شریعتی از منظر بهرهگیری از ادبیات مارکسیستی است. البته دترمینیسم تاریخی را تصریحا رد میکند و بر آن میتازد.
در نهایت شریعتی بر اساس پروژه همیشگیاش به دنبال یک تقریر انقلابی از حادثه عاشوراست. ایشان به زیبایی تعبیر ثار و ثوره را مطرح میکند. یعنی پیوندی بین ثارها در تاریخ و ایجاد ثوره برقرار میکند و این از آن دستاوردهای ادبی و نکتهپردازیهای زیبا و تحلیلهای زیبایی است که در آثار شریعتی فراوان است و در این کتاب هم مشهود است.
شریعتی اما در میانه یک خوانش انقلابی و مسیحی از واقعه عاشورا قرار میگیرد. یعنی هم قیام حضرت سیدالشهدا را استمرار حرکت انقلابی تاریخی انبیا و آن را مرحله فراز حرکت انقلابی میداند و هم مساله فدا شدن حسین(ع) برای تاریخ و بشریت را بیان میکند. مساله فدیه شدن حضرت اباعبدالله(ع) در واقع تنه به آن خوانش مسیحی میزند که میگوید حسین(ع) خود را فدا کرد تا گناهان امت را پاک کند. البته هر چند نمیشود اثر صریحی از این نگاه در این کتاب دید اما لاقل بر اساس متنی که هست، به نظر میرسد رگههایی از این مساله در آن وجود دارد.
به این معنا شریعتی، حسین(ع) را وارث آدم تا خاتم میداند و به تقدیم جان و فداکاری و فدیه شدن حضرت سیدالشهدا اشاره میکند که یک حرکت برای نجات تاریخ و نجات انسان و نجات بشریت است.
3 تئوری اصلی – هرچند نظریات متنوعی بیان شده - درباره حرکت امام حسین(ع) و نهضت عاشورا، قابل بحث است: یکی تقریر حرکت امام حسین و قیام آن حضرت در چارچوب تشکیل حکومت اسلامی که نگاه مرحوم صالحی نجفآبادی در کتاب شهید جاوید است، دوم نگاه مرحوم مطهری درباره محوریت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه تبیین فلسفه قیام عاشورا است و سوم نگاه متاثر از رویکرد مسیحی است که حرکت مسیحوار و قربانی کردن و فدیه شدن امام حسین را بیان میکند و آن حضرت بهمثابه فدیهای در مسیر بخشش گناهان یا در مسیر اصلاح امت معرفی میشود.
من فکر میکنم در میان این 3 نگاه، نگاه دوم - البته با یک تقریر و با یک صورتبندی دقیقتر – نگاه ژرفتری به لحاظ تاریخی به مساله است. بنابراین من نگاه شهید مطهری را با یک تقریر خاصی در قالب حرکت در مسیر اصلاحات اجتماعی و در چارچوب منطق اصلاحگری، ارجح میدانم.
آنچه برآیند گفتار خود حضرت است، مشخص میکند مهمترین تبیین حضرت از علل حرکت خود، این است که هدف حضرت یک اصلاح بنیادین یا اصلاح انقلابی است. تعبیر مرکزی و مهم حضرت در این حوزه روایتی است که میفرماید: «انی لم اخرج اشرا و لا بطـرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی (ص) ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی ابن ابیطالب(ع)». بنابراین منطق امام، منطق اصلاحات بنیادین سیاسی و اجتماعی است.
اصلاح یک مفهوم فرآیندی است و تابع بسط ید مصلحان است. اصلاحات به مقدورات و واقعبینی شرایط اجتماعی بازمیگردد که از سطح اصلاح تا انقلاب اجتماعی را شامل میشود. بنابراین هر میزان بسط ید مصلحان و شرایط و اقتضائات اجتماعی اقتضا کند، مساله اصلاح کاملا تابع این مقدورات است.
یک نکته دیگر اینکه ما یک ظهور تاریخی از مفهوم انقلاب تدریجی را در صدر اسلام هم میبینیم. من اعتقاد ندارم هیچ مفهومی از جمله انقلاب، روشنفکری و سایر مفاهیم برآمده از عالم مدرن، فاقد صورتهای تاریخی است، چراکه نگاهم در تحلیل این مفاهیم یک نگاه جوهری است. اگر مفهومی یک جوهرهای دارد و آن جوهره در تاریخ در مصادیق متعددی ظهور کرده، این مفهوم یک مفهوم وابسته به عالمیت مدرن نیست، بلکه صورتبندی جدیدی در مدرنیته یا شاید صورتبندی منسجمتری در فلسفه مدرن پیدا کرده است. بنابراین اگر ما از مفهوم روشنفکر استفاده میکنیم به یک معنا سقراط و ارسطو هم یک روشنفکر هستند. مفهوم انقلاب هم تابع همین منطق است. بنابراین ما صورتهای تاریخی از مساله انقلاب داریم و انقلاب را نمیتوانیم محدود به یک مفهومی کنیم که برآمده از تفکر مدرن است، بلکه در مدرنیته یک صورتبندی تئوریک منسجم و جدید پیدا کرده است اما اینگونه مفاهیم، مفاهیمی تاریخی هستند.
نکته پایانی اینکه مساله اصلاح در منطق قرآن صورتبندی واقعبینانه و دقیقی دارد. این صورتبندی به شما میگوید هر گام در مسیر اصلاح و هر میزان از اصلاحات بنا بر واقعیتها و بسط ید مصلحان اصالت دارد و آثار خود را خواهد داشت و این یک صورتبندی واقعبینانه، روشنبینانه، امیدبخش و سازنده است.
در منطق کلامی شیعه، امام به مثابه انسان کامل و در حد نهایی کمال اگر بسط ید پیدا کند میتواند مراحل اصلاح و تکامل فرآیند اصلاح را بپیماید و اساس نگاه شیعه در حوزه مهدویت و ظهور هم به همین ترتیب است.
مدرس دانشگاه *
******
مروری بر 4 رویکرد در نگارش مقاتل سدههای اخیر
عصر جدید مقتلنگاری
محسن رنجبر*: بحث ما درباره مقاتل سدههای اخیر بویژه مقاتل دورههای صفویه و قاجار است اما ابتدا مقدمهای کوتاه درباره مقاتل عصر متقدم بیان خواهد شد تا تمهیدی برای بحث شود.
نخستین مقاتلی که درباره امام حسین(ع) نوشته شده است ویژگیها و شاخصهایی دارد که بعضا مقاتل سدههای اخیر این ویژگیها و شاخصها را ندارند. اگر به کهنترین مقتل یعنی مقتل ابیمخنف توجه کنیم، گزارشهای این کتاب عمدتا مستند ارائه شده و راویانی که این گزارشها را نقل کردهاند به چند دسته تقسیم میشوند. از جمله اینکه برخی راویان - در سمت دشمن یا در سمت اهل بیت - کسانی هستند که در حادثه حضور داشتهاند.
گزارشهای ابیمخنف عمدتا گزارشهای مستند و عاری از مبالغاتی است که در منابع سدههای اخیر وجود دارد. البته اشکالاتی بر مقاتل امثال ابیمخنف وارد است که در جای خود بررسی و تحلیل شده است اما در مقتل ابیمخنف گزارشها به صورت منطقی، مستند و معقول بیان شده است.
اما اگر به مقاتل قرون اخیر از دوره صفویه به این سو بنگریم، میتوان ادعا کرد در این دوره، عصر جدیدی در مقتلنگاری و مکتوبات عاشورایی شروع میشود و این عصر جدید با نگارش کتاب روضهالشهدا تالیف ملاحسین واعظکاشفی شروع میشود.
این کتاب به زبان فارسی است و نویسنده کسی است که سالها اهل وعظ و منبر بوده و خودش تبحر در وعظ و خطابه داشته است. او کتاب را زمانی نوشته که دوره پختگی عمرش بوده است. کاشفی کتاب را در سال 907 نگارش کرده و 3 سال بعد از این تالیف از دنیا میرود.
واعظکاشفی با نگارش این کتاب، تحولی در بحث مقتلنگاری و روضهخوانی ایجاد میکند به گونهای که بعد از آن، بحث روضهخوانی و عنوان روضهخوانی از این کتاب گرفته شده است. به این معنا که بعد از آن میبینیم واعظان و خطبا این کتاب را در منبر و از رو میخوانند و به هر حال گزارش شهادت بنیهاشم و دیگر اصحاب را از روی این کتاب برای مخاطبان قرائت میکنند. اگرچه این کتاب تاثیر خود را از همان زمان انتشار بر مخاطب گذاشته و یک تحول خاصی در بحث وعظ و خطابه ایجاد میکند اما دارای اشکالات زیادی هم هست که اگر بخواهیم این اشکالات را عنوان کنیم چهبسا به اندازه چند جلسه وقت میخواهد. اما میتوان درباره کتاب روضهالشهدا و کتابهایی که بعد از نگارش آن نوشته شده است، نکاتی را بیان کرد. برخی از این شاخصها و ویژگیها به قرار زیر است.
1- درست است در گزارشهای مقاتل متقدم بویژه ابیمخنف تا حدی جزئیات حوادث بیان شده است اما در مقاتل سدههای اخیر این جزئیات و تفاصیل بسیار دیده میشود به گونهای که این جزئیات و تفاصیل رنگ داستانی به خود گرفته است. پس یکی از ویژگیهای مقاتل سدههای اخیر، تفصیل وقایع و شرح و بسط بسیاری از روایات و اخبار مورخان کهن است.
2- دومین ویژگی مقاتل سدههای اخیر توجه به یکسری اخبار و گزارشهای ضعیف و غیرمعتبر و حتی مجعول است. متاسفانه برخی از این گزارشها اهانتآمیز و در تعارض با شخصیت امام حسین(ع) است. البته به نظر میرسد رو آوردن به چنین اخبار و گزارشهایی حداقل با 2 توجیه همراه است؛ یکی اینکه آقایان پذیرفتهاند ما باید در بحث روضهخوانی و گزارش اخبار عاشورا به قاعده تسامح در ادله سنن توجه کنیم، یعنی با این توجیه که بالاخره چون هدف (گریاندن و گریستن و سوگواری) مقدس است، میتوان با هر وسیلهای به این هدف رسید، لذا میبینیم این قاعده در برخی گزارشها و اخبار عاشورایی ساری و جاری است. توجیه دیگر این است که در مقتل روضهالشهدا و مقاتل بعدی مثل تذکرهالشهدا اثر ملاحبیب شریفکاشانی، این نکته یک ارزش است که ما باید در اخبار عاشورا به زیاد بودن حجم اخبار توجه کنیم. یعنی حجم بالایی از گزارشها باید در کتاب آورده شود. متاسفانه این موضوع هم مورد توجه برخی نویسندههای مقاتل قرار گرفته و انگار اینگونه به آنها القا شده و پذیرفته شده که اگر قرار باشد اثری ارزشمند باشد، باید از نظر کمّی حجیم و پرمطلب باشد تا مخاطب و خواننده بیشتر قانع شود و مطالب را بپذیرد.
3- نکته دیگری که در مقاتل یاد شده مورد توجه بوده، تاثیرپذیری از فرهنگ نقالی و قصهخوانی است. از دورههای میانی، فرهنگی به نام فرهنگ نقالی و قصهخوانی در ایران رایج بوده است. بحث قصهخوانی یک قضیه طولانی و مستمری بوده و حتی از صدر اسلام و عصر پیامبر(ص) وجود داشته است. در عصر خلفا این مساله پررنگ و تقویت میشود ولی وقتی امیرالمومنین حاکم میشود با این جریان مقابله میکند اما متاسفانه بعد از شهادت حضرت و استقرار حاکمیت بنیامیه، باز ماجرای نقالی تقویت میشود. رواج قصهخوانی علل مختلفی هم دارد که نویسندهها و مولفان در این باره سخن گفتهاند.
در دوره قاجار فرهنگ قصهخوانی در ایران خیلی تقویت شده و به آن توجه میشده است. این فرهنگ قصهخوانی و نقالی مبتنی بر این بوده که حوادث مهم تاریخ اسلام از جمله حادثه عاشورا در قالب یک صفحه و پرده تصویری به نمایش درمیآمد. اگر بنا بود این وقایع جذاب باشد و در دل و ذهن مخاطب جا بگیرد باید حالت داستانی به خود میگرفت، چون به هر حال داستان جذاب است و اگر عناصر و المانهای داستان در یک واقعه تاریخی رعایت شود، طبیعتا برای مخاطب جذابتر است و راحتتر میتواند مخاطب را پای آن قصه بنشاند.
این فرهنگ در مقاتل سدههای اخیر بویژه در روضهالشهدا خیلی مشهود و برجسته است و اگر میبینید واعظکاشفی مثلا ماجرای عروسی حضرت قاسم(ع) را با آن تفاصیل بیان میکند، به این علت است که فرهنگ نقالی یک فرهنگ حاکم شده است و با آن ادبیات، قصه عروسی حضرت قاسم را با آن آب و تاب بیان میکند، در صورتی که اصل ماجرا هیچ سابقه و سند تاریخی ندارد. یا مثلا منابع تاریخی ماجرای ورود حضرت مسلم(ع) به کوفه و حوادثی که برای ایشان تا شهادت رخ میدهد را به طور مفصل بیان کردهاند اما واعظکاشفی در کتاب خود این قصه را خیلی آب و تاب داده و برای آن شاخ و برگ درست کرده و با تفاصیل زیادی این واقعه را گزارش کرده است.
واعظکاشفی قصص و حکایات دیگری را نیز بیان کرده که هدف او از این قصهها و حکایات، گزارش واقعه نبوده، بلکه به تعبیر برخی نویسندگان نگارش یک رمان تاریخی بوده که در قالب آن به یکسری از حوادث تاریخی در واقعه عاشورا هم اشاره شده است.
لذا درست است که در این کتابها بعضا اخبار صحیح تاریخی درباره واقعه عاشورا ذکر شده است اما اخبار ضعیف و غیرمتعارف و حتی محرف در این کتابها زیاد بیان شده است. بنابراین این کتابها برای کسی که اهل فن نیست و شناخت لازم و کافی دوباره اخبار صحیح عاشورایی ندارد به هیچوجه توصیه نمیشود.
4- یکی از ویژگیها و شاخصهایی که در این آثار خیلی پررنگ است و همین هم سبب میشود که امثال کتاب واعظکاشفی و کتابهای مانند آن، مورد توجه و عنایت مخاطب قرار بگیرد، این است که بعد تراژیک و بعد احساسی و عاطفی واقعه عاشورا در این کتابها خیلی برجسته است. باید گفت واقعه عاشورا یک واقعه بسیار جانسوز و جانگداز است و هیچ کس نمیتواند این موضوع را انکار کند اما تاکید بر بعد احساسی و عاطفی و تراژیک در این آثار خیلی پررنگ است. اگر شما مثلا قصه عروسی حضرت قاسم یا ماجرای شیرین خانم که در واقعه اسارت اهل بیت به شام حضور پیدا میکند را مورد توجه قرار دهید، میبینید که واعظکاشفی از بعد احساسی و عاطفی خیلی از این حکایات و قصهها سود برده و استفاده کرده است.
شاید یک علت هم این باشد که این کتاب دقیقا سالی تالیف شده که صفویه و شاه اسماعیل حکومت صفویه را تشکیل میدهد، چراکه یک قاعده کلی در تاریخ وجود دارد که هر موقع حاکمان همسو با واقعه عاشورا بودهاند - یعنی حاکمان شیعه بودهاند - برداشت احساسی و عاطفی و همسو در طول تاریخ زیاد بوده است؛ چه در دوره قاجار و چه صفویه این امر مشهود است.
اما در دوره پهلوی دوم مخصوصا از زمانی که قیام 15 خرداد شروع میشود، بعد ظلمستیزی عاشورا پررنگ میشود و رویکرد قبلی که صرف توجه به بعد عاطفی است، عوض میشود. در زمانهای قبل که حاکمان همسو با عاشورا بودند یا لاقل اینگونه تلقی میشد که اینها همسو و همراه بودهاند، بعد تراژیک و عاطفی حادثه خیلی پررنگ به نظر میرسد، لذا تمام آثار یا عمده آثاری که در آن دوره نوشته میشود بعد تراژیک و عاطفی برجستهای دارند.
برخی کتابها که با این رویکرد تراژیک و عاطفی نوشته شدهاند را نام میبرم. این کتابها غالبا عنوانی احساسی و عاطفی دارند و در آنها بیشتر مضمون گریه و عزاداری لحاظ شده است. مثلا کتابهایی به نام امواج البکا، بحر البکا فی مصائب المعصومین، ریاض البکا، طریق البکا، طوفان البکا، کنز البکا، معدن البکا، مفتاح البکا، کنز الباکین، فیض الدموع، منبع الدموع، مخازن الاحزان، بحر الحزن، بحر الغموم، داستان غم، غمکده، ماتمکده، اکلیل المصائب و... از این دست هستند. مشخص است که عناوینی که این کتابها دارند، بعد گریه و حزن را القا میکنند.
بد نیست در پایان با رویکرد چهارگانهای که ذکر شد، برخی منابع دیگر سدههای اخیر را که مانند کتاب روضهالشهدا به نگارش درآمده معرفی کنم.
یکی کتابی به نام «المنتخب فی جمع المراثی و خطب» نوشته مرحوم فخرالدین طریحی است. این کتاب مجموعه مجالسی بوده که طریحی در وعظ و عزای امام حسین(ع) ایراد کرده و به صورت کتاب درآمده است.
کتاب دیگر «تظلم الزهرا من اهراق دما آلالعبا»، کتابی است که در اواخر عمر دولت صفوی نوشته شده که همین رویکرد را دارد. کتاب «محرق القلوب» مرحوم نراقی را هم میتوان نام برد که این کتاب هم همین رویکرد را دارد و تقریبا رونوشت و کپی کتاب روضهالشهدا است.
کتاب دیگر «اکثیر العبادات فی اسرار الشهادات» مرحوم فاضل دربندی است که متاسفانه حجم اخبار ضعیف و محرف این کتاب بسیار زیاد است. 3 ویژگی این کتاب سبب شده که در عصر خود مورد توجه قرار گیرد؛ یکی بعد تحلیلی بودن اخبار است، با توجه به اینکه نویسنده اهل علم معقول بوده، یک نگاه تحلیلی در این کتاب وجود دارد. دوم اینکه کتاب خیلی مفصل است و جزئیات زیادی در آن بیان شده و سوم اینکه مطالب خرافهآمیز در این کتاب زیاد دیده میشود، از جمله اینکه گفته میشود روز عاشورا 72 ساعت بوده است. یا آماری که برای لشکر عمر سعد بیان میشود یک آمار افسانهای است و یک میلیون و 600 هزار نفر ذکر میشود.
از کتب دیگر «ناسخ التواریخ» است که مولف آن لسانالملک مشهور به سپهر کاشانی است. همچنین «تذکرهالشهدا» که در لابهلای سخن به آن اشاره شد اثر ملاحبیبالله شریفکاشانی از علمای دوره قاجار قابل ذکر است. واعظ کاشانی عالم و فقیه بوده و آثار فقهی زیادی دارد ولی متاسفانه این کتاب از آثار ضعیف تاریخ عاشورا شمرده میشود و تفاصیل و جزئیات زیادی در آن بیان شده که به هیچ وجه مورد تایید منابع تاریخی متقدم نیست. البته باز هم متذکر میشوم در کنار این اخبار ضعیف، اخبار معتبر هم وجود دارد و ما نمیتوانیم منکر شویم که این کتابها اخبار معتبر را نیاوردهاند اما این اخبار معتبر در منابع متقدم هست و نیازی نیست ما به این کتابها مراجعه کنیم.
عاشوراپژوه *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|