|
به بهانه این روزهای کوین یامگا که مورد بیمهری باشگاه استقلال قرار گرفته است
بیچشم و رو نباشیم
داستان یامگا مثل پادوانی تلخ و آزاردهنده است؛ بازیکن متعصبی که برای این تیم کم نگذاشت و یکی از متعصبترین خارجیهای لیگ برتر بود اما به اجبار ادامه فوتبال خود را در آلومینیوم و تیمهای دیگر تصور میکرد که به نظر میرسد آن هم امکانپذیر نیست. سرنوشت یامگا، نحوه برخورد مدیریت باشگاه استقلال با این بازیکن و تدابیری که برای حفظ انگیزه و شخصیت این بازیکن بزرگ در نظر گرفته میشود، قطعا یک رسالت اخلاقی و حرفهای برای همه ما خواهد بود. این اتفاقات حق یامگا نیست. باشگاه استقلال به عنوان مقصر شرایط به وجود آمده، میبایست همه رقم قرارداد او را تا پایان قراردادش به او میداد. سلامتی یک بازیکن خارجی را گرفتیم و پرداخت پول کمترین کاری است که میشود در قبالش انجام داد.
اگر چه یامگا بازیکنی با دوران حرفهای طولانی است اما باز هم با افسوسی بسیار از فوتبال کنار خواهد رفت. از صحبتهای رئیس دپارتمان پزشکی استقلال میشود مطمئن بود که فوتبال کوین یامگا در ایران به پایان رسیده و او باید دوره تازهای از زندگی خود را آغاز کند. مدافع راست فرانسوی استقلال پس از 3 فصل درخشان، در آغاز سال چهارم و در شرایطی که با 3 مربی متفاوت نمایش یکسان و قانعکننده برای هواداران استقلال داشته، به دلیل آسیبدیدگی شدید در ناحیه چشم مجبور است بازی در بالاترین سطح فوتبال حرفهای در ایران را متوقف کند، مگر آنکه تیمی قصد داشته باشد از مهارت یامگا بهره ببرد و چشمش را روی مشکلات این بازیکن ببندد. یامگا حتی در تمرینات پیشفصل به همراه استقلالیها به اردوی ترکیه رفته و در بازیهای دوستانه این تیم در میدان حاضر شده بود اما با ورود رامین رضاییان مشخص بود که سرمربی استقلال قصد ندارد روی استفاده از او که در یک تمرین درونتیمی در فصل گذشته بشدت از ناحیه چشم آسیب دیده ریسک کند و کار را به امان خدا بسپارد، بنابراین بهترین مهره ممکن و یک ستاره، جایگزین ستاره واقعی این فصول شد. جالب اینکه رامین هم ضمن مشارکت در حملات، حتی پنالتیزن استقلال نیز شده است. یامگا که از نبودن در جمع استقلالیها مطمئن شده بود، قصد داشت برای ادامه فوتبال به تیم آلومینیوم برود که در آنجا نیز پس از یکیدو تمرین مشخص شد او شرایط حضور در جمع شاگردان مجتبی حسینی را ندارد و بنابراین پرونده حضور او در فوتبال ایران فعلا بسته شده است. اگر چه کمتر هوادار فوتبالی در ایران است که کوچکترین خاطره بدی از بازیها و عملکرد این بازیکن در ذهن داشته باشد؛ ستارهای که در دوره مدیریت مصطفی آجورلو و سرمربیگری فرهاد مجیدی به ایران آمد و خیلی زود خودش را به عنوان یک مهره بیجانشین در استقلال اثبات کرد، بازیکنی که خونسردیاش در زدن ضربات پنالتی و بیحاشیه بودن و تعهدش به تمرینات همواره زبانزد همتیمیها بوده است، فوتبالیستی که ممکن است در یک سال در بین خریدهای خارجی لیگ ایران به سختی با کیفیت او پیدا بشود، اما همتیمی سابق سعید عزتاللهی چنین جواهری بود.
در آخرین تصاویر منتشر شده از او در زمین برق باختر اراک، او با لباس یکدست فسفری و کفشهای آبی آسمانی و در حالی که عینک محافظی بر صورت دارد در زمین حاضر شده و قصد دارد آخرین تلاشهای خود را برای جلب نظر مجتبی حسینی انجام بدهد؛ یک موقعیت غریب برای بازیکنی که شاید در سالهای پیش هرگز فکر نمیکرد که در لیگ ایران جز در یک تیم سطح بالا و مدعی قهرمانی، در تیم دیگری به میدان برود اما ضربه مهلک در تمرین، سرنوشت فوتبالی این بازیکن را برای همیشه عوض کرد تا تصاویر تمرینی او در اراک شکلی غمبار به خود بگیرد؛ ضربهای که تاثیر خود را حتی روی صورت او گذاشته است.
این باشگاه استقلال است که باید اخلاقی رفتار کند. یک میهمان به کشور ما آمده و همانند پادوانی با آسیبدیدگی وحشتناک مواجه شده است.
باید همه حق و حقوق او تا پایان قراردادش پرداخت شود. نگذارید میهمانی که در این 3 سال حتی یک بار علیه کشور و وضعیت جامعه ما در خارج این مرزها بد نگفت حالا به واسطه این بیمهری تبدیل به دشمن ما شود.
آسیب دیدن او در دل تمرینات شاید دست ما نبود اما پایان خوش یامگا در ایران دست ما است.
نگذاریم با یک چشم نابینا و فسخ قرارداد به دنبال حق و حقوقش باشد. این باشگاه اول فرهنگی است بعد ورزشی. دستکم هلدینگ خلیجفارس به عنوان متولی و مالک استقلال، باید به این قضیه ورود کند. اشتباه پادوانی را مرتکب نشوید. میهمان ما اینجا آسیب دید و دستکم از حیث مالی با او به گونهای برخورد کنیم که بعدها موجب پشیمانیمان نشود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
آقای پزشکیان! جبران کنید
امیرعباس نوری: روایت رهبر انقلاب از جلسه مشورتی آقای رئیسجمهور درباره وزرای پیشنهادی کابینه، نشان داد روایت آقای پزشکیان از این دیدار در روز رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی، یک روایت غیردقیق و مخدوش بوده است. رهبر انقلاب روز گذشته در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیات دولت چهاردهم با ایشان، درباره این موضوع فرمودند: «آقای رئیسجمهور برای انتخاب وزیران با بنده هم مشورت کردند. من خب! بعضی از افرادی که تعدادی که میشناختم یا صلاحیت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود؛ اینها را تایید کردم. بعضیها را هم تاکید کردم. تعداد بیشتری را هم نمیشناختم؛ گفتم نظری نسبت به آنها ندارم. خب! بحمدالله ایشان توانستند انتخاب را انجام دهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفقیت بزرگی بود و خدا را سپاس میگوییم».
این اظهارات رهبر انقلاب دارای چند نکته مهم است:
1- جلسه آقای پزشکیان با رهبر انقلاب درباره وزرای پیشنهادی، یک جلسه مشورتی بوده است.
2- رهبر انقلاب برخی وزرای پیشنهادی را میشناختند که نظر ایشان درباره این وزرا، تایید یا تاکید بر حضور آنها در کابینه بوده است.
3- رهبر انقلاب تعداد بیشتری از گزینههای کابینه پیشنهادی را نمیشناختند و درباره آنها نیز نظری مطرح نکردند.
یعنی در واقع آقای پزشکیان فهرست وزرای پیشنهادی خود را خدمت رهبری برده و از ایشان خواسته درباره این گزینهها اظهارنظر کنند. رهبر انقلاب برخی گزینهها را میشناختند و آنها را تایید کردند و نسبت به حضور برخی از آنها در دولت نیز تاکید کردند و درباره تعداد بیشتری از وزرای پیشنهادی که نمیشناختند، اظهارنظر نکردند. خب! این رویهای بوده که قبل از آقای پزشکیان نیز وجود داشته است و روسای جمهور نظر مشورتی رهبر انقلاب درباره وزرای پیشنهادی را جویا شدهاند اما آقای پزشکیان به هر دلیلی، برآورد اشتباه و همینطور روایت ناقصی از این دیدار را در جلسه رای اعتماد نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی مطرح کرد.
اجازه بدهید صحبتهای پزشکیان در روز رای اعتماد به وزرای پیشنهادی در مجلس را مرور کنیم: «وزیر ارشاد؟ وزیر ارشاد که دیگه اصلا... نمیآمد. آقا بهش دستور داده اومده. حالا من نمیخوام این حرفها رو بزنم. چرا من رو وادار میکنید مثلا حرفی بزنم؟ ایشان (صالحی) را صدا کردم آمد، هی میگفت نه! نه! رفت. رفتم خدمت آقا گفتم این لیسته؛ اینها هستند. گفتم اون (صالحی) نیامد. تلفن رو گرفت گفت بهش بگید پاشو بیاد. یعنی اینجوری نیست. من میخوام بگم هماهنگ شدیم اومدیم اینجا. شما بپذیرید از ما. همه این عزیران را. خانم صادقمالواجرد را اصلا خود آقا گفتن که باشه. آخه چرا دارید منو وادار میکنید یه چیزایی که نباید بگم، بگم. همه این عزیزان با هماهنگی، با به اصطلاح تفاهم اومدن اینجا. خیلی از آدمهایی که یه ذره شک توش بود ما بدون اینکه بگیم نیاوردیم تو لیستها».
خب! با وجود ادبیات خاص آقای پزشکیان و ضعف وی در بیان منظم و منسجم ولی منظور و مراد اظهارت وی در مجلس کاملا مشخص است. آقای پزشکیان درباره نظر رهبر آقا درباره وزرای پیشنهادی به گونهای صحبت کرده که برخی نمایندگان به این نتیجه برسند همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان مورد تایید رهبر انقلاب قرار گرفتهاند، در حالی که روایت روز گذشته رهبر انقلاب نشان میدهد رهبر انقلاب بیشتر از نیمی از کابینه را نمیشناختند و درباره آنها نظری ندادهاند.
بله! آقای پزشکیان دروغ نگفتند اما روایت را به گونهای مطرح کردند که تصور شد همه وزرای پیشنهادی مورد تایید یا تاکید رهبر انقلاب قرار گرفتهاند. از این جهت ایشان قطعا در روایت خود از جلسه مشورتی با رهبر انقلاب درباره اعضای کابینه، تقلب کردهاند و باید بابت این اقدام حتما عذرخواهی کنند. خود آقای پزشکیان میداند اظهاراتش در مجلس چگونه ماهیت جلسه با رهبر انقلاب را قلب کرده است و این روایت چه تاثیری روی رای نمایندگان داشته است. همینطور آقای پزشکیان خوب میداند 70 درصد وزرای پیشنهادی، محصول کمیتههای شورای راهبری خود او هستند اما اظهارات او در مجلس به گونهای بوده که انگار وزرای پیشنهادی او در جلسه با رهبر انقلاب تعیین شدهاند! خب! این ظلم بزرگی به رهبر انقلاب و یک اقدام غیرصادقانه بود.
نکته مهمی که آقای رئیسجمهور باید مد نظر قرار دهد، این است که این روایت غیردقیق از دیدار با رهبر انقلاب، حتما یک نقطه ضعف حرفهای در مدیریت سیاسی ایشان ثبت خواهد شد، چرا که در وهله نخست، در کسوت ریاستجمهوری روایتی غیردقیق از جلسه با رهبر انقلاب مطرح کرد،...
ثانیا این ذهنیت را در بین نخبگان و حتی اعضای کابینه خود ایجاد کرد که رئیسجمهور برای طرح برخی مسائل مهم و حساس، طرف مشورت مناسبی نیست و غیرقابل اعتماد است. این واقعیات را خود اصلاحطلبان و هواداران پزشکیان نیز مطرح کردند. غلامحسین کرباسچی بلافاصله پس از اظهارات پزشکیان در مجلس در توئیتی نوشت: «[اگر] رازی داشتید به پزشکیان بگویید».
به هر حال روایت مخدوش و ناقص از دیدار با رهبری و نظر رهبر انقلاب درباره گزینههای کابینه پیشنهادی، یک نقطه ضعف برای آقای پزشکیان به حساب آمد. البته شاید نگاه واقعبینانه این است که آقای پزشکیان به دلیل ضعف بنیه سیاسی و همینطور نداشتن تجربه مدیریتی و حاکمیتی و همچنین شخصیت متفاوتی که دارد، فعلا از رعایت این ملاحظات بویژه نقل قول از بزرگان، عاجز است اما حتما باید در ادامه به فکر اصلاح این رویه باشد. هرچند که قطعا آقای پزشکیان نباید فراموش کند بابت نقل قول غیردقیق از رهبر انقلاب درباره اعضای کابینه پیشنهادی، حتما باید عذرخواهی کند. برای رئیسجمهوری که یکی از ویژگیهایش در افکار عمومی، صداقت است، این ماجرا، یک امتیاز منفی تلقی خواهد شد.
در پایان، البته فراموش نمیکنیم رهبر انقلاب رای اعتماد مجلس به همه وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان را یک موفقیت برای دولت تلقی کردند تا آنجا که ایشان این موفقیت را شایسته شکرگزاری به درگاه خداوند متعال دانستند.
ارسال به دوستان
چگونه انیمیشن ایرانی سرزمینهای اشغالی را به هم ریخت
زبل بازی بچه زرنگ
گروه فرهنگ و هنر: روز گذشته خبری مبنی بر اکران فیلم سینمایی «بچه زرنگ» در سرزمینهای اشغالی منتشر شد؛ خبری که با واکنش بسیاری از منتقدان و اهالی سینما روبهرو شد. شاید در نگاه نخست بسیاری خبر را کذب و دروغ تصور میکردند اما وقتی واکنش برخی کاربران و منتقدان خارجی درباره اکران این فیلم منتشر شد، روشن شد که نهتنها «بچه زرنگ» در سرزمینهای اشغالی اکران شده، بلکه حتی با استقبال نیز روبهرو شده است. اما با پیگیریهای انجامشده مشخص شد پخشکننده خارجی این فیلم که یک شرکت فرانسوی بوده، فیلم را به یک کمپانی مالزیایی فروخته و آن کمپانی نیز فیلم را به یک شرکت پخشکننده در سرزمینهای اشغالی واگذار کرده و این شرکت بدون توجه به مبدأ و کشور تولیدکننده، با توجه به کیفیت بالای فیلم آن را ناخواسته در سرزمینهای اشغالی اکران کرده است. اما نکته قابل تامل اینکه این انیمیشن به میزانی از کیفیت بالا و قابل قبول در سطح جهانی برخوردار بوده است که به اذعان شرکت پخشکننده، تصور میکردند سازنده اصلی فیلم فرانسه است در حالی که این کشور تنها به عنوان کمپانی پخشکننده در این فیلم دخالت داشته و صفر تا 100 این فیلم سینمایی محصول تلاش 250 جوان ایرانی طی 4 سال بوده است.
«بچه زرنگ» با توجه به آغاز اکرانهای بینالمللیاش هماکنون در سینماهای ایران، ترکیه و روسیه در حال اکران است. جالب است بدانید با توجه به آمار ارائه شده از سوی کمپانی پخشکننده، تا روز گذشته بیش از 15 میلیون دلار نیز فروخته است و این درحالی است که تولیدکنندگان متعهد شدهاند یک درصد از کل درآمد - تقریبا 140 هزار دلار - را برای حمایت از کودکان غزه بپردازند. اما پخش این انیمیشن ایرانی در سرزمینهای اشغالی با عصبانیت تندروهای صهیونیست مواجه شده وآنها در رسانههای خود نوشتند که ساکنان سرزمین های اشغالی از شرکت ایرانی رودست خوردند وپول خود را در جیب سازندگان ایرانی این سریال ریختند. در این بین واکنش کاربران رژیم صهونیستی هم در نوع خود قابل توجه بود؛ یک کاربر اسرائیلی در فضای مجازی نوشت: «در روزهای اخیر انیمیشنی محصول ایران در سینماهای اسرائیل نمایش داده میشود که نگرانی اسرائیلیها از نفوذ ایران را برانگیخته است».
کاربر دیگری نیز با توجه به عمق نفوذ فرهنگی چنین نوشته بود: «این فیلم به عنوان یک فیلم «برای همه سنین» تعریف شده است اما با قضاوت بر اساس آنچه در گروههای والدین نگران خواندهام، احتمالا بهتر است که آن را در هر سنی تماشا نکنید. این یک فیلم بسیار خشن و تحریککننده است، بویژه بعد از ۷ اکتبر و با پیامهای مشکلدار درباره ایثار است که مناسب جمهوری اسلامی است و حتی برای کودکان غیرشیعه نیز مناسب نیست. فیلم از ابتدا نباید در اسرائیل نمایش داده میشد و باید در اسرع وقت از صفحه نمایش حذف میشد. فارغ از اینکه درآمد فیلم هم نصیب ایران و حماس میشود. این فیلم هماکنون تنها در روسیه، ترکیه و ایران اکران میشود اما اینکه چگونه به اسرائیل رسیده سوال جالبی است».
در واقع اکران فیلم بچه زرنگ در سرزمینهای اشغالی با توجه به اذعان شرکت پخشکننده، نشان داد امروز وضعیت انیمیشن در کشور به سطح و حد قابل قبولی رسیده است که حتی شرکتهای پخشکننده سینمایی نیز نمیتوانند تفاوتی بین آثار اروپایی با ایرانی تشخیص دهند و در واقع فیلم سینمایی «بچه زرنگ» به معنای واقعی بچه زرنگ ایرانی را به رخ صنعت انیمیشنسازی دنیا کشید؛ فیلمی که همزمان با اکرانش در کشور، توانست به رکورد 10 ساله سینمای کودک پایان دهد و با استقبال بیش از یک میلیون و 500 هزار مخاطب بعد از سال 1393 دوباره این ژانر مغفولمانده را احیا کند.
«بچه زرنگ» حتی در فروش نیز از موقعیت خاصی در سینمای ایران برخوردار شد. این فیلم بیش از 60 میلیارد تومان در گیشه سینماها فروش کرده و رتبه دوازدهم را در میان پرفروشترین فیلمهای ادوار تاریخ سینمای ایران به دست آورد.
داستان این انیمیشن از این قرار است که محسن رحمتی پسر بچهای است که عاشق ابرقهرمانهای فیلمهاست و همیشه تلاش میکند با وسایل ابرقهرمانیاش به هر کس و هر چیزی کمک کند اما در یک اتفاق نادر، محسن با ببری مواجه میشود که از گونه حیوانات منقرضشده ایران (ببر مازندران) است و تصمیم میگیرد به آن حیوان هم کمک کند و او را به زادگاهش در مازندران بازگرداند.
اما دلیل موفقیت و فروش بالای «بچه زرنگ» چیست و چه عامل عواملی باعث تمایز این کار با دیگر آثار اینچنینی در سینمای ایران شده است؟ در وهله اول باید به وسواس قابل توجه سازندگان این اثر در تولید آن اشاره کرد؛ دقتی که از پلان به پلان فیلم آن قابل تشخیص است و از فرم کار تا محتوای آن میتواند مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار گیرد و درباره آن ساعتها گفت و نوشت. الگوی اصلی فیلمنامه «بچه زرنگ» استفاده از الگوی قهرمان در سینمای کلاسیک است، الگویی که نشان داده اگر پرداخت مناسبی داشته باشد همواره آثاری پرمخاطب و جذاب بیرون میدهد و جغرافیای آن به ایران یا خارج از آن محدود نمیشود و همه جا سینمای قهرمانمحور با پرداخت مناسب، پرمخاطب و پرفروش میشود.
قصه «بچه زرنگ»، از مهمترین امتیازات آن به شمار میرود که با فراز و فرودهای متعدد و تعلیق دراماتیک خود توانسته کودکان و نوجوانان را به عنوان مخاطبان اصلی خود سرگرم کند و پای اثر بنشاند؛ در این میان تمهیدات بصری و رنگ و لعابهای جذاب نیز مزید بر علت شده تا با اثری سرگرمکننده، جذاب و پرفروش مواجه باشیم که علاوه بر سرگرمکنندگی قصد آموزندگی نیز دارد.
وجه آموزندگی «بچه زرنگ» در جای خود قابل توجه و تحلیل است، جایی که سبک زندگی ایرانی ترویج شده و بشدت روی اسمها، شخصیتها، دیالوگها و رخدادها تامل شده تا کاری پرمحتوا و به غایت ایرانی ببینیم که علاوه بر اینکه تمام مراحل تولید و اجرای آن در داخل انجام شده، در متن و محتوا نیز با اثری برآمده از فرهنگ و منش جامعه ایران معاصر مواجه باشیم.
ارسال به دوستان
شروط تحمیلی نتانیاهو مذاکرات آتشبس در غزه را به بنبست کشانده است
بهانههای بنیاسرائیلی
* مذاکره کنندگان صهیونیست هم با طرح نتانیاهو برای ایجاد کانال نتزاریم مخالف بودند
پرمخاطبترین روزنامه عبری با انتشار جدیدترین اطلاعات درز کرده از آنچه در مذاکرات اخیر قاهره برای آتشبس در غزه گذشته است، گمانهزنی کرد بنیامین نتانیاهو با مطرح کردن شرایط جدید که حتی در دور اول مذاکرات در دوحه نیز مطرح نشده بود، عامدانه توافق را به بنبست کشانده است.
دیروز یک روزنامه اسرائیلی به نقل از مسؤولان امنیتی آگاه از روند مذاکرات اوایل هفته در قاهره نوشت نتانیاهو هر بار که مذاکرات شاهد پیشرفت بود، سنگ جدیدی جلوی آن انداخت و این بار نیز او بندی را مطرح کرده که از قبل رد شده است.
دور دوم مذاکرات بین مقاومت فلسطین در غزه و رژیم اسرائیل با میانجیگری کشورهای مصر، قطر و آمریکا به میزبانی قاهره بعد از نشست دوحه، این هفته به پایان رسید؛ مذاکراتی که با توجه به دور اول آن در قطر و اظهارات آمریکاییها و سایر میانجیها به نظر میرسید به سرانجامی خواهد رسید و خروجی خواهد داشت اما برخلاف این انتظار، مذاکرات نتایجی به همراه نداشت و گزارشهای رسانهای و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی، گره کار را در نتانیاهو میبینند.
یدیعوت آحارانوت به نقل از ۲ منبع امنیتی رژیم صهیونیستی که از روند مذاکرات قاهره آگاه هستند، نوشت نتانیاهو زمان را در مذاکرات پیرامون آتشبس و تبادل اسرا بیهوده اتلاف میکند. نمونهاش اینکه او تیم مذاکرهکنندهاش را در این هفته مکلف کرد در نشست قاهره پیشنهادی در ارتباط با محور نتساریم ارائه کند. یعنی دقیقا همان پیشنهادی که حماس و میانجیهای عربی در مذاکرات یک هفته جلوتر در دوحه رد کرده بودند. بر اساس این پیشنهاد، رژیم اشغالگر خواستار حفر کانالهای [آبی] عریض در اطراف نتزاریم است، به گونهای که مانع عبور خودروها شده و آن دسته از خودروهایی را که از جنوب نوار غزه به سمت شمال عزیمت میکنند، به سمت نوار حائل امنیتی اسرائیل واقع در داخل نوار غزه هدایت میکند. این نوار حائل تا دیوار حائل در مرز غزه (در شرق) امتداد مییابد و صهیونیستها نام «احاطهکننده» بر آن نهادهاند و در اینجا میتوان خودروها را قبل از ورود به شمال غزه بازرسی کرد. این پیشنهاد نتانیاهو به دلایل متعددی حتی از دستور کار آمریکاییها برای توافق آتشبس هم خارج شده از جمله اینکه اجرای آن، مدت زمان زیادی را میطلبد و منطقه مذکور پیرامون نوار حائل ادعایی را ویران میکند و منجر به ازدحام زیاد در روند حرکت فلسطینیان میشود. طبیعی است که حماس و میانجیها نیز هیچ راهی جز مخالفت با این پیشنهاد بیمنطق ندارند. جالب اینکه به نوشته این رسانه عبری، حتی تیم مذاکرهکننده اسرائیلی قبل از عزیمت به قاهره به نتانیاهو اعلام کرده بشدت با این پیشنهاد مخالف است ولی با این حال، شخص نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر اضافه شدن این شرط پافشاری کرده است.
از نظر فنی، اصرار نتانیاهو بر این موضوع مبتنی بر دیدگاه ارتش در ارتباط با خلع سلاح فلسطینیان در شمال نوار غزه است اما در هر حال او در طرح آتشبس پیشنهادی ارائهشده در بیستوهفتم ماه مه یا همان مقدمه توافق دوم جولای، با عقبنشینی ارتش از موضوع بازرسی خودروها یا هر چیزی که مشخصا ممکن بود حماس با آن مخالف باشد موافقت کرده بود. در واقع در توافق قبلی که حماس دائما آن را یادآوری میکند، رژیم اشغالگر پذیرفته بود فلسطینیهایی که به شمال نوار غزه منتقل میشوند، اساسا افراد غیرمسلح هستند.
حالا اما نتانیاهو تعهد قبلی خود را نقض کرده و شرط نحوه اطمینان از عدم عبور افراد مسلح را مجددا مطرح میکند، آن هم در قالب طرحی بسیار غامض که ظن هر کسی را برمیانگیزد که انگیزههایی فراتر از امنسازی غزه برای صهیونیستها دارد. به عبارت دیگر، به نظر میرسد پشت اصرار ایجاد کانال آب نتزاریم از سوی کابینه افراطی رژیم، از بین بردن هویت فلسطینی نوار غزه و تبدیل آن به بخشی از کریدور آبی وعده داده شده بین مدیترانه و دریای سرخ است.
مقامات اسرائیلی مورد اشاره همچنین به این رسانه گفتهاند: «هنگامی که به راهحلی برای این بند میرسیم، نتانیاهو سریعا مانع جدیدی میتراشد و اینگونه است که مذاکرات همچنان ادامه خواهد داشت و این وضع همان زمانی است که حماس پاسخ خود را به پیشنهاد بیستوهفتم ماه مه ارائه کرد و ما باور کردیم که پاسخ حماس خوب است و اجازه پیشروی به سمت یک توافق را میدهد ولی همان لحظه پیام توضیحی از سوی نتانیاهو به دست ما رسید و ما را مجبور کرد آن را در نشست رم مطرح کنیم که این مساله باعث شد مذاکرات وارد یک گرداب عمیقی شود».
یکی از مسؤولان امنیتی یادشده به یدیعوت آحارانوت گفته است: «من نمیدانم سنوار (رهبر جدید حماس) به دنبال چیست؛ وزرایی [در کابینه نتانیاهو] وجود دارند و معتقدند او فقط به دنبال جنگ منطقهای است و توافق برای او خوب نیست. من از آنچه این باور و اعتقاد به آن استناد میکند، مطمئن نیستم ولی مطمئن هستم سنوار هنگامی که به توافق تبادل اسرا در ماه نوامبر گذشته دست یافته، خوشبین بود؛ آن زمانی بود که معتقد بود اسرائیل هرگز درگیری را از سر نخواهد گرفت و هنگامی که شنید اسرائیل درگیری را از سر خواهد گرفت ناراحت بود. در آن موقع مشخص بود که آتشبس دائمی اولویت اول است. به نظرم الان هم وضعیت به همان نحو است».
* مرگ و زندگی نتانیاهو در گروی فیلادلفی
شبکه 12 تلویزیون اسرائیل که ویژه پخش اخبار است، شامگاه دوشنبه اقدام به پخش گزارشی در رابطه با سردرگمی خانواده شماری از اسرای اسرائیلی کرد. بر اساس این گزارش، خانواده شماری از اسرا که در اختیار حماس قرار دارند، روز دوشنبه جلسات جداگانهای را با نخستوزیر و وزیر دفاع برگزار کردند. علت جداگانه بودن این جلسات هم اختلافاتی است که بین این دو وجود داشته و باعث شده آنها حاضر به نشستن پشت یک میز نباشند. در این جلسات مشخص شد با اینکه گالانت به عنوان متصدی اصلی جنگ غزه هیچ مشکل امنیتی برای تخلیه محور فیلادلفی (مرز رفح) ندارد اما نتانیاهو صریحا نظر نهادهای امنیتی و نظامی را در این مورد وتو کرده است. به گفته گالانت، نهاد نظامی اسرائیل به صراحت اعلام کرده میداند در صورت نیاز چگونه به محور فیلادلفی دسترسی یابد و خروج 6 هفتهای از این محور نمیتواند مشکل چندانی به وجود آورد. او به این خانوادهها اعلام کرد از یک ماه و نیم پیش شرایط برای امضای توافق فراهم شده بود، این اطلاعات کاملا صحیح بود و برای اکنون هم صدق میکند. وی در آخر به ملاقاتکنندگان توصیه کرد بهتر است نتیجه نهایی مذاکرات را در جلسه بعدی از نتانیاهو جویا شوند.
وقتی ساعتی بعد خانوادههای اسرا با نتانیاهو ملاقات میکنند، از او میشنوند او هرگز حاضر به پذیرش درخواست مربوط به عقبنشینی از محور فیلادلفی نخواهد بود. وی اعلام کرده «مگر آنکه از روی جنازه من برای تخلیه محور فیلادلفی عبور شود» و باید اول او را بکشند، بعد از روی جنازهاش این عقبنشینی را انجام دهند. نخستوزیر با اشاره ضمنی به اظهارات وزیر جنگ کابینهاش تاکید کرده است: «برای او نظرات نهادهای نظامی در این رابطه اصلا اهمیتی ندارد».
* حماس مخالف شروط جدید نتانیاهو
در همین رابطه باسم نعیم، یکی از رهبران جنبش مقاومت اسلامی فلسطین نیز اعلام کرد حماس هرگز شروط جدیدی را که نتانیاهو به طرح پیشنهادی دوم جولای اضافه کرده، نمیپذیرد. وی با تاکید بر اینکه هیات حماس همانند اجلاس دوحه در مذاکرات قاهره نیز مشارکت حضوری ندارد به شبکه قطری العربی گفت: «اظهارات جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید تلاشی برای توهمفروشی برای سرپوش نهادن بر جنایات رژیم صهیونیستی است. ما آماده مذاکره بر سر توافقات صورت گرفته در دوم جولای گذشته هستیم».
نعیم ادامه داد: «ما هرگز شروط جدیدی را که نتانیاهو به طرح پیشنهادی دوم جولای اضافه کرده، نمیپذیریم».
این رهبر حماس بار دیگر بر این نکته تاکید کرد که واشنگتن در حال وارد کردن فشار رسانهای بر مقاومت است و اساسا این ایده رژیم صهیونیستی است که در سطح رسانهای مذاکره کند نه به صورت واقعی و برای رسیدن به نتایج ملموس.
***
جنایت صهیونیستها در طولکرم
رژیم صهیونیستی در جنایتی جدید، این بار در شمال کرانه باختری اردوگاه نورشمس در شهر طولکرم را بمباران کرد.
منابع فلسطینی اعلام کردند در بمباران هواپیماهای رژیم اسرائیل حداقل 5 نفر شهید و تعدادی مجروح شدند. طبق اعلام وزارت بهداشت فلسطین، در مجموع از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون ۶۳۲ نفر در کرانه باختری به دلیل اقدامات ارتش اشغالگر شهید شدهاند. به گزارش روزنامه عبری یدیعوت آحارانوت، متعاقب این جنایت رژیم، مردم طولکرم اقدام به تظاهرات گسترده علیه اشغالگران کرده و حمله به اردوگاه نور شمس را محکوم کردند. در همین حال، اشغالگران در شهر إذنا در کرانه باختری فلسطین اقدام به شلیک گلوله کردند که بر اثر آن ۲ نفر زخمی شدند. نظامیان صهیونیست همچنین به شهر ترمسعیا در شمال رامالله یورش بردند. ارتش اشغالگر 5 نفر از این جوانان شهید را که از نیروهای مقاومت فلسطین بودند، در یک خانه هدف قرار داد. بنا به ادعای صهیونیستها، 3 نفر از این 5 شهید عضو گردانهای القسام بودند که در جریان تبادل اسرا بین حماس و رژیم اسرائیل در طول جنگ غزه آزاد شده بودند که صهیونیستها در یورش بامدادی آنها را به شهادت رساندند. جبهه مردمی برای آزادی فلسطین در واکنش به این حمله و یورش اعلام کرد: «جنایت طولکرم نشان میدهد اشغالگران دست به قتلعام علیه ملت ما در کرانه باختری زدهاند کما اینکه این جنایت و قتلعام را در غزه مرتکب میشوند». حماس، جهاد اسلامی و فتح نیز با صدور بیانیههایی، شهادت این شهدای مبارز جوان را گرامی داشتند.
ارسال به دوستان
بذرپاش در مراسم تودیع دستاوردهای وزارت راه و شهرسازی را روایت کرد
رشد ۵۷ درصدی ترانزیت
گروه اقتصادی: وزیر سابق راه و شهرسازی در آیین معارفه «فرزانه صادقمالواجرد» به عنوان وزیر راه دولت چهاردهم به تشریح گزارش عملکرد وزارت راه و شهرسازی در دولت سیزدهم پرداخت و گفت: در ۳ سال گذشته طبق آمار رسمی، بخش مسکن از رشد منفی 6.9 در سال ۱۴۰۰ به مثبت 7.1 در سال ۱۴۰۲ رسید.
مهرداد بذرپاش در آیین تودیع و معارفه وزیر جدید راه و شهرسازی به تشریح گزارشی از عملکرد دوره مسؤولیت خود پرداخت و توضیح داد: رشد تشکیل سرمایه ثابت در بخش مسکن و ساختمان به گواه مرکز آمار از منفی 13.9 در سال ۹۹ به مثبت 3.1 در سال ۱۴۰۳ رسید.
وی افزود: ۱۰۰ هزار قطعه زمین شامل ۵۰ هزار قطعه در شهر و ۵۰ هزار قطعه در روستاها تأمین شد و در مدار ساخت قرار گرفت. از ۲۴۰ هزار واحد مسکن مهر که به دولت سیزدهم به ارث رسیده بود ۱۳۸ هزار واحد امسال تحویل مردم شد.
وزیر سابق راه و شهرسازی در ادامه بیان کرد: احداث ۲۷ شهر ساحلی در شورای عالی معماری و شهرسازی به تصویب رسید که عملیات اجرایی ۳ شهر آغاز شده و در مجلس شورای اسلامی مصوب شد سرمایه بانک مسکن به عنوان نهاد مولد مسکن در کشور ۱۰۰ همت افزایش یابد.
* ثبت ۸۵۰ هزار قرارداد در سامانه خودنویس
بذرپاش در ادامه سخنان خود درباره بازار اجاره مسکن گفت: سامانه «خودنویس» برای ساماندهی بازار اجاره مسکن راهاندازی شد که تاکنون از ثبت ۸۵۰ هزار قرارداد عبور کرده است، همچنین قانون مالیات بر خانههای خالی که تصویب آن به قبل از انقلاب بازمیگردد و اجرایی نشده بود، اجرا شد.
وی یادآور شد: قانون ساماندهی بازار اجاره مسکن برای نخستین بار در دوران دولت سیزدهم، توسط مجلس شورای اسلامی و قوانین الزام به تنظیم سند رسمی به تصویب رسید.
وی افزود: در زمینه بافت فرسوده با صدور ۹۶ هزار پروانه ساختمانی در سال ۱۴۰۲ رکورد جدیدی در کشور به ثبت رسید که جز با همکاری شهرداریها انجام نمیشد.
* رشد ۵۷ درصدی ترانزیت
وزیر سابق راه و شهرسازی در ادامه همچنین گزارشی از اقدامات حوزه حملونقل ارائه و اظهار کرد: در بخش حملونقل، کلانپروژه «ایران راه» در این بخش تعریف و مجموع پروژههای سختافزاری و نرمافزاری ذیل کلان پروژه ایران راه اجرایی شد. در همین راستا رکورد ترانزیت در سال ۱۴۰۲ بیش از ۵۷ درصد رشد کرد و به 17.7 میلیون تن رسید.
* رفع ۱۹۱۱ نقطه حادثهخیز جادهای
وی افزود: در 3 سال گذشته ۳۲۷ کیلومتر آزادراه، 3 هزار و ۵۸۶ کیلومتر راه اصلی و بزرگراهی، بیش از 7 هزار و ۴۲۵ کیلومتر راه روستایی و ۸۵۱ کیلومتر راهآهن به بهرهبرداری رسید، همچنین یکهزار و ۹۱۱ نقطه حادثهخیز رفع و ۳ هزار و ۸۸۶ واگن باری به ناوگان ریلی کشور اضافه شد.
بذرپاش با بیان اینکه عملیات ساخت فاز ۲ شهر فرودگاهی امام خمینی(ره) از محل استجازه رهبری آغاز شد که میتواند در دولت چهاردهم به بهرهبرداری برسد، گفت: در حوزه بنادر و دریانوردی نیز ظرفیت اسمی بنادر به ۲۹۶ میلیون تن و ظرفیت کانتینری به ۷۰۰ هزار TEU افزایش یافت، همچنین احیای خلیج گرگان، لایروبی کانال آشوراده و توسعه بندر شهید بهشتی چابهار در راستای سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب انجام شد.
وی در ادامه به برگزاری کمیسیونهای مشترک با کشورهای سوریه، امارات، ترکیه و جمهوری آذربایجان اشاره کرد و افزود: در این دوره ستاد مراکز لجستیک کشور و ستاد ملی ترانزیت تعیینتکلیف شدند و دبیرخانه این ستادها در وزارت راه و شهرسازی قرار گرفت. وزیر سابق راه و شهرسازی یادآور شد: آییننامه استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان در این وزارتخانه، ابلاغ و ۱۰ کنسرسیوم تشکیل شد که امیدواریم این اقدام نیز ادامه یابد.
***
وزارت راه و شهرسازی یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور است
وزیر راه و شهرسازی همچنین درباره جایگاه این وزارتخانه در اقتصاد کشور گفت: بخشی از تحقق هدفگذاری برای دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصدی به بخش مسکن و این وزارتخانه بستگی دارد، همچنین حوزه ترانزیت و کریدورها و فعالسازی اقتصاد کشور که یکی از ارکان مهم حملونقل است نیز به همین وزارتخانه ارتباط دارد و وزارت راه و شهرسازی یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور است.
وی با اشاره به نامگذاری دولت چهاردهم به نام «وفاق ملی»، خاطرنشان کرد: معاونان وزارتخانه از زمان آقایان آخوندی، اسلامی و مرحوم قاسمی در مسؤولیتهای خود حضور داشتند و به این مساله افتخار میکنم. برخلاف ادعای برخی رسانهها، جدایی خانم صادق مالواجرد از این وزارتخانه بر پایه عزل نبوده بلکه به درخواست خود وی بوده است و در این مسیر برای او آرزوی موفقیت دارم.
بذرپاش خطاب به رئیسجمهوری نیز گفت: وزیر راه و شهرسازی به کمک رئیسجمهوری به لحاظ معنوی و برای رفع موانع نیاز دارد. وی افزود: با توجه به اینکه همکاران ما در ایام مختلف سال مانند نوروز، حج و اربعین مشغول خدمترسانی هستند، حمایت رئیسجمهوری ضامن پیشرفت کارها در بسیاری از امور است.
ارسال به دوستان
محمدجواد ظریف دوباره پست معاونت راهبردی رئیسجمهور را پذیرفت
چرا رفتی؟ چرا برگشتی؟
گروه سیاسی: محمدجواد ظریف دیروز طی پیامی از بازگشت خود به معاونت راهبردی رئیسجمهور خبر داد. ظریف در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «امروز اعضای دولت در شرایطی به ملاقات مقام معظم رهبری رفتند که بالاترین حضور بانوان و اقوام و مذاهب در هیات دولت نشانگر صداقت و شجاعت رئیسجمهور محترم در عمل به وعدههای انتخاباتی بود که امیدوارم به همین شکل ادامه یابد و وفاق ملی بر پایه توسعه انسانمحور و مردمبنیاد حاصل آن باشد».
ظریف افزود: «بنده و همکارانم در شورای راهبری و کمیتهها افتخار داریم که نزدیک به 70 درصد وزرا و معاونان رئیسجمهور و بسیاری از معاونان وزرا و سازمانها نتیجه پیشنهادهای کارشناسی این روند شفاف و مشارکتپذیر بود. انشاءالله با رفع کاستیها این روش نهادینه شود».
وی همچنین نوشت: «پس از پیگیریها و رایزنیهای مدبرانه ریاست محترم جمهوری و با دستور کتبی ایشان، با توکل به خدا و امید به همراهی و راهنمایی مردم بزرگوار، انجام وظیفه در معاونت راهبردی رئیسجمهور را ادامه خواهم داد. از حضور دیرهنگام در دیدار رهبری پوزش میخواهم».
فاصله قهر و آشتیهای ظریف که ید طولایی در این باره دارد، اکنون به حدود ۲ هفته تنزل یافته است! او که 11 مردادماه طی حکمی از سوی مسعود پزشکیان به معاونت راهبردی رئیسجمهور منصوب شده بود، تنها 10 روز در این سمت ماند و بلافاصله بعد از آنکه رئیسجمهور اسامی کابینه پیشنهادی خود را به مجلس ارائه داد، او نیز طی پیامی که در صفحه ایکس خود منتشر کرد، از استعفا و خداحافظی خود از دولت خبر داد.
شاه بیت پیام خداحافظی (بخوانید قهر) ظریف از دولت این بود: «امروز جناب دکتر پزشکیان وزرای دولت چهاردهم را به مجلس معرفی فرمودند که برای همگی آرزوی موفقیت دارم. از 19 وزیری که امروز معرفی شدند، 3 نفر نامزد نخست، ۶ نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودند...» و این یعنی وزیر اسبق خارجه کشورمان از اینکه نظرات شورای راهبری چندان در تعیین کابینه تاثیرگذار نبوده ناراحت است.
همچنین او در بخش دیگری از پیام نسبتا طولانی خود نوشته بود: «البته از نتیجه کار خود رضایت ندارم و از اینکه نتوانستم به شکل شایستهای نظر کارشناسی کمیتهها و حضور بانوان، جوانان و اقوام را آنگونه که وعده داده بودم به نتیجه برسانم، شرمندهام».
بعد از استعفای ظریف و حرف و حدیثهای پیرامون آن، همین ترکیب کابینه که او چندان از آن «رضایت» نداشت به مجلس رفت و همگی رای اعتماد نمایندگان مردم را گرفتند.
دیروز هم که رئیسجمهور به همراه اعضای کابینه برای نخستین دیدار به حضور مقام معظم رهبری رسیدند، ظریف پیام آشتی خود را منتشر کرد. حال سوال این است: مگر چه تغییری در ترکیب کابینه انجام شده که حالا ظریف در پیام آشتی خود مینویسد: «نزدیک به 70 درصد وزرا و معاونان رئیسجمهور و بسیاری از معاونان وزرا و سازمانها نتیجه پیشنهادهای کارشناسی این روند (شورای راهبری) شفاف و مشارکتپذیر بود». اگر 70 درصد وزرا و معاونان نتیجه پیشنهادهای شورای راهبری بود، علت قهر ظریف چه بود؟ و اگر او از ترکیب کابینه رضایت ندارد، به وضوح مشخص کند کابینه و ترکیب کنونی دولت (اعم از معاونان و...) چه تغییری از زمان قهر او داشته که حالا منجر به آشتی دوباره ظریف شده است؟
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از علل کاهش رشد جوانی جمعیت کشور گزارش میدهد
کشتار 200 هزار جنین در سال
اسدالله خسروی: توجه به رشد جوانی جمعیت و تاکید بر افزایش میزان فرزندآوری برای جلوگیری از پیوستن ایران به کشورهای پیر دنیا در آینده نه چندان دور در حالی است که متاسفانه سالانه بیش از 20 هزار جنین در کشور برای یافتن 1000 جنین ناسالم سقط میشوند؛ پدیده شومی که به گفته کارشناسان حوزه جمعیت یکی از عوامل مهم کاهش نرخ جمعیت در کشور به شمار میرود. اهمیت به رشد جوانی جمعیت کشور تا جایی است که روز گذشته مقام معظم رهبری در دیداری که اعضای هیات دولت با ایشان داشتند، تاکید کردند: «من از آقای دکتر ظفرقندی (وزیر بهداشت) میخواهم شخصاً موضوع جوانی جمعیت و برطرف کردن موانع آن را به طور جدی پیگیری کنند». این در حالی است که دولت چهاردهم، نخستین دولتی است که قانون جوانی جمعیت را با آییننامههای نوشته شده و تجربه 2 سال اجرای قانون در اختیار دارد و اگر اراده و عزمی برای اجرای سیاستهای جمعیتی در قانون جوانی جمعیت داشته باشد بیتردید فرصت فوقالعادهای است تا کارنامه موفق و روشنی را در حوزه جمعیت و فرزندآوری برای خود ایجاد کند. حال از آنجا که برای اجرای قانون جوانی جمعیت 7 سال در نظر گرفته شده که از این دوره 7 ساله، تقریبا 3 سال گذشته و 4 سال باقی مانده است، این 4 سال دقیقا منطبق بر 4 سال دولت چهاردهم خواهد بود؛ دولتی که 4 سال فرصت طلایی برای اجرای قانون جوانی جمعیت در اختیار دارد. تاکید بر رشد جوانی جمعیت کشور بهگونهای است که طی چند سال اخیر میزان فرزندآوری در کشور نسبت به دهههای گذشته بشدت کاهش یافته است به طوری که هماکنون میزان نرخ باروری در کشور 1.6 بوده و در برنامه هفتم پیشرفت ایران پیشبینی شده است این نرخ به 2.5 برسد.
* فرزند آوری باید به ارزش تبدیل شود
حسین مروتی، پژوهشگر حوزه جمعیت در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: ایران به دلیل کاهش نرخ باروری متاسفانه یکی از 3 کشور دنیاست که بیشترین سرعت را در حوزه پیری جمعیت دارد و تنها راه برونرفت از این معضل، بالا بردن نرخ باروری، تشویق به فرزندآوری و جلوگیری از سقط جنین است تا در آینده نزدیک به کشوری سالخورده تبدیل نشویم.
وی با بیان اینکه یکی از کارهایی که باید در این زمینه انجام شود، توجه به رشد فرزندآوری و صدالبته جلوگیری از سقط جنین است، افزود: متاسفانه سالانه بین 150 تا 300 هزار مورد سقط جنین در کشور اتفاق میافتد که متوسط آن بیش از 200 هزار مورد است. این در حالی است که آمار کشتهشدگان جادهای در سال در کشور کمتر از 20 هزار نفر است، یعنی سقط جنین 10 برابر کشتهشدگان جادهای در طول سال تخمین زده شده است که اکثر جنینها بچههای قانونی از پدر و مادر شرعی هستند. این کارشناس حوزه جمعیت افزود: بر اساس قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، غربالگری ناهنجاری جنینی در کشور ساماندهی شده است ولی همچنان هر سال 20 هزار سقط جنین برای اینکه 1000 جنین ناسالم مشخص شود در کشور اتفاق میافتد که باید به جد جلوی این معضل گرفته شود.
مروتی تاکید کرد: فرزندآوری بیشتر باید با راهکارهای کارشناسانه به ارزش تبدیل شود. با توجه به وجود شبکه گسترده بهداشت و سلامت در کشور و برخورداری از امکانات و ابزارهای زیرساختی در کنار دهها هزار کارشناس میتوان با ارتباط چهره به چهره مردم را به فرزندآوری بیشتر و جلوگیری از سقط جنین تشویق و ترغیب کرد، بنابراین اگر به این مساله توجه شود، شاهد کاهش آمار سقط جنین و افزایش میزان باروری در کشور خواهیم بود.
* مرگ 20 هزار جنین در طول سال با غربالگری
معاون برنامهریزی و پایش ستاد جوانی جمعیت گفت: در طول یک سال فقط ۱۰۰۰ بچه ناسالم به دنیا میآید ولی برای یافتن آنها ۲۰ هزار نوزاد را طی غربالگریها از بین میبریم. انسیه کتابچی در نشست بررسی ابعاد قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت افزود: موضوع جمعیت با سبک زندگی و فرهنگ خانوادههای ایرانی، سلامت، مسائل اجتماعی، مسائل تربیتی و مسائل اقتصادی بشدت گره خورده است، بنابراین قانون سعی کرده مسائلی را که موجب کاهش باروری میشود کاهش دهد. وی حوزه سلامت را بخش دیگر قانون عنوان کرد و با تاکید بر اینکه کنترل جمعیت در سالهای گذشته در حوزه سلامت جامعه اتفاق افتاد، گفت: باید در حوزه سلامت تغییرات و اصلاحاتی رخ میداد تا به نفع افزایش باروری و مساله جمعیت باشد.
وی افزود: موضوع بعدی مشوقها در حوزه فرزندآوری است. در تمام دنیا مردم انتظار دارند وقتی حاکمیت از فرزندآوری حمایت میکند برای خانوادهها مشوقهایی هم قرار دهد. این حمایتها که شامل مشوقهای مالی، اعطای زمین و... است، بیشتر به جای اینکه فرد را راضی به فرزندآوری کند، نشاندهنده استقبال جامعه از فرزندآوری است و خودش فرهنگسازی محسوب میشود. کتابچی در رابطه با میزان پیشبرد قانون جوانی جمعیت بیان کرد: اگر به نسبت سایر قانونهای کشور محاسبه کنیم درباره قانون جوانی جمعیت خیلی خوب کار کردهایم. قوانینی داریم که ۱۰ تا ۱۵ سال خاک میخورند و حتی ۵ درصدش هم اجرا نشدهاند ولی با توجه به اینکه فقط ۳ سال از ابلاغ این قانون میگذرد نزدیک به ۳۰ تا ۳۵ درصد این قانون اجرا شد. وی درباره حذف غربالگری و سقطهای پزشکی جنین در قانون جوانی جمعیت و افزایش احتمال تولد نوزاد ناسالم گفت: ماده ۵۳ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به دنبال حذف غربالگریها نیست، بلکه به دنبال استانداردسازی غربالگریها است. غربالگری در ذات خود بهمعنای یافتن مشکل در جمعیت هدف است. کتابچی با اشاره به اینکه غربالگری در مرحله اول نتیجه احتمالی دارد و دقیق نیست، اظهار داشت: مثلا نتیجه آزمایش یک روی ۳۴۰ میشود، یعنی اگر ۳۴۰ نفر انجام میشود. شرایط شما را داشته باشند ۳۳۹ تای آنها سالم هستند و یکی از آنها مریض است. حالا اگر کسی این عدد در او کمتر بود، خطر در این فرد کمی بیشتر است و نیاز به آزمایش تکمیلی دارد. وی درباره آثار اجتماعی این کار بیان داشت: آثار اجتماعی این کار این است که به خانم میگفتند ممکن است فرزندت ناهنجاری ژنتیکی داشته باشد ولی به او نمیگفتند به احتمال 99.8 درصد بچه سالم است. این علاوه بر هزینه مالی، هزینه روانی ایجاد میکرد. کتابچی در ادامه گفت: از یک میلیون غربالگری با مثبت کاذبی که بعضی از آزمایشگاههای غیراستاندارد هم داشتند به صورت میانگین در سال به ۱۵۰ هزار نفر میگفتیم شما هایریسک هستی. در حالی که در طول یک سال بدون هیچ غربالگری فقط ۱۰۰۰ بچه با ناهنجاری ژنتیکی به دنیا میآید. یعنی به ۱۴۹ هزار نفر برچسب بیجا میزنیم. از این خانوادهها این ۱۰۰ هزار نفر هزینههای هنگفتی میدادند که بفهمند بچهشان سالم است یا نه. برخی نیز در آن آزمایش تهاجمی آمینوسنتز بچهشان را از دست میدادند. ۲۰ هزار بچه را که اکثرا سالم بودند سقط میکردند در حالی که از کل ۱۵۰ هزار مورد در بدترین حالت فقط ۱۰۰۰ کودک ناسالم متولد میشد. بقیه هم که میخواستند به هر قیمتی بچه را نگه دارند تا روز زایمان استرس میکشیدند و عمدتا هم سالم بودند.
ارسال به دوستان
نگاه
دعوای اصلی سیستم قضایی فرانسه و تلگرام
محمد رستمپور: خبر شگفتآمیز بازداشت پاول دورف، مالک و بنیانگذار تلگرام، آن هم از سوی سیستم قضایی فرانسه، دیروز تیتر یک رسانههای جهان شد. واکنشها به این خبر تا جایی پیش رفت که رئیسجمهور فرانسه مجبور شد اعلام کند بازداشت دورف «سیاسی» نیست. بر اساس آنچه در رسانهها منتشر شده، عدم همکاری دورف با سیستم قضایی فرانسه یا عدم نظارت کافی مدیران تلگرام بر محتواهایی که در این رسانه اجتماعی منتشر میشود، دلیل بازداشت وی بوده است. واقعیت پنهان اما چیز دیگری است. مسأله اساسی این است که از چند سال گذشته، دولتهای مختلف سازوکارهای قانونی را برای رهگیری مجرمانی که در بسترهای مجازی اقدام به فعالیت در سطوح خرد تا کلان دارند، کافی نمیدانند. 5 ماه پیش، در جلسه استماع کنگره ایالات متحده با موضوع بررسی فعالیت 5 پلتفرم ایکس، تیکتاک، متا، دیسکورد و اسنپچت، سناتور جمهوریخواه، لیندسی گراهام یگانه راه باقیمانده برای اتمام فعالیت تبهکاران در حوزههایی مانند سوءاستفاده آنلاین از کودکان، کودکآزاری، تشکیل باندهای قاچاق انسان در قالب خدمات اسکورتسرویس، خرید و فروش مواد مخدر و سلاح گرم را برداشتن مصونیت این پلتفرمها برای طرح شکایتهای عمومی شهروندان دانست. مطابق بخش 230 قانون «شایستگی ارتباطات» آمریکا، مدیران پلتفرمها نسبت به محتوای منتشرشده در پلتفرمها مسؤول نیستند و تنها باید سازوکارهای حفاظتی و امنیتبخشی برای دور ماندن کاربران از خطر را تدوین و اجرا کنند. در سوی دیگر میدان، پاول دورف، در میان کاربران شبکههای اجتماعی به عنوان قهرمان آزادیبخشی که حاضر نشده است دادههای کاربران در کشورهای مختلف را تسلیم نهادهای امنیتی کند، معرفی شده است. 7 سال پیش، ترزا می، نخستوزیر بریتانیا در اجلاس داووس در سخنانی تند، تلگرام را به لانه تبهکاران و خانه کودکآزارها تشبیه کرد. آن روز، این سخنان عجیب به نظر میرسید، چرا که دورف اساسا به دلیل عدم همکاری با سیستم قضایی روسیه از این کشور خارج شد و پس از مدتی به دلیل آنچه فضای مطلوب کاری خواند، در امارات اقامت کرد. دوگانه «حراست از حریم شخصی کاربران» و «پاسخگویی در برابر دولتها نسبت به فعالیت مخربانه مجرمان» سبب شده همه اتهامات مالک تلگرام درباره همه مدیران سکوهای مجازی مطرح باشد. در آماری حیرتانگیز و تأسفبار، مرکز ملی کودکان مفقود و مورد آزار قرار گرفته آمریکا (NCMEC) روزانه 100 هزار مورد گزارش سوءاستفاده از کودکان در فضای آنلاین دریافت میکند.
سال 2021، این مرکز، 139 گزارش اخاذی جنسی دریافت میکرد و سال 2023 تا پایان ماه اکتبر این رقم به 22.000 گزارش رسید. کودکان زیادی در آمریکا تحت تأثیر آسیب ناشی از اخاذی جنسی، خودکشی کردهاند. در نتیجه، غیر از موضوع حقوقی درباره حد و مرز فعالیت آزادانه افراد در پلتفرمهای مجازی، موضوع این است که از حیث فنی، تا زمانی که مصونیت مدیران پلتفرمها نسبت به محتوای منتشر شده در سکوها وجود داشته باشد، سوءاستفاده از این سکوها ادامه خواهد داشت. در دیگر سو اما این مصونیت به میزان قابل اعتنایی به توسعه محصولات مرتبط با تعاملات انسانی کمک کرده است. چه بسا باید گفت این دوگانه، دوگانه اخلاق و فناوری است.
درباره تلگرام، غیر از همه موارد طرح شده، مسأله پول مجازی نیز مطرح است. مالکان تلگرام بدون بهرهمندی از هیچ رتبه سیاسی توانستهاند ذهن، ارتباطات، دادههای تعاملی، نگرشها، ترجیحات و به صورت کلی جمعیت کشورهای مختلف را در اختیار ابزارها و سازوکارهای مدیریتی خود درآورند و با تجمیع قابلیتهای جذاب و منحصربهفردی که در دیگر سکوها کم و بیش وجود دارد، زیست اجتماعی شهروندان کشورهای مختلف را مدیریت کنند. تاجایی که میتوان از کشوری به نام کشور تلگرام نام برد. اما پول مجازی یا رمزارز تلگرام، ساختارها و مقررات سخت و فیزیکی نهادهای اقتصادی عالی مالی کشورهای مختلف بویژه بانکهای مرکزی را نیز دستکاری میکند. درست است که این دستکاری فرآیندهای دست و پاگیری که توسعه کسب و کارها را متوقف کرده، حذف میکند اما واقعیت این است که هر واحد سیاسی، با مرز، تلویزیون، پول، مردم و پرچم مختص خود معرفی میشود و تلگرام به مواجهه با این تعریف رفته است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، در نهایت فناوری مرزها را برخواهد داشت و هویتها و تمایزهای جدیدی بنا خواهد کرد اما موضوع این است که تلگرام که اکنون به پلتفرم محبوب تروریستها و کودکآزارها به بهانه حفاظت از آزادی بشر تبدیل شده، در صورت تحقق دسترسی کاربرانش به پول مجازی، نسبت به هر شکل استفاده کاربران از این پول، مسؤولیت خواهد پذیرفت؟ درست مثل رباتهای دستسازی که روزبهروز خطرناکتر میشوند یا هوش مصنوعی که به جای حذف مشکلات، ویدئوهای تقلبی میسازد. در نتیجه باید گفت به رغم آنکه بازداشت پاول دورف از سوی سیستم قضایی فرانسه، نقض استانداردهای حقوق بشری را اثبات میکند، مسأله فراتر از فرانسه و تلگرام است. موضوع این است که فناوری، ارتباطات جدیدی خلق میکند که به تدریج و طی زمان بر اساس قواعد حقوقی مورد اتفاق شهروندان جوامع پذیرفته شده و این ارتباطات اکنون به یکباره دستخوش تغییراتی شده که ممکن است تمام اهداف و مقاصد بشریت را هدف گیرد. در این هدفگیری، سکوهای ارتباطات مجازی به دلیل استفاده روزافزون افراد بشر، اولویت یافتهاند. تلگرام یا توئیتر، تیکتاک یا اینستاگرام، در ایران، فرانسه یا ژاپن یا آمریکا، صورت پیچیدهای از «قانون/ آزادی» ساختهاند که هر روز رویداد جدید یمیسازد.
ارسال به دوستان
۱۳ توصیه کلیدی رهبرانقلاب به دولت چهاردهم در نخستین دیدار پس از تشکیل کابینه
اولویت فوری: کنترل تورم
رهبر انقلاب در بیان چگونگی مشورت رئیسجمهور با ایشان درباره کابینه: بنده تعدادی را که میشناختم یا در مورد صلاحیت آنها از منابع مورد وثوق مطمئن شده بودم تأیید و بر برخی اسامی تأکید کردم اما درباره تعداد بیشتری که نمیشناختم، گفتم نظری ندارم
گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدار رئیس جمهور و دولت چهاردهم، با شکرگزاری تشکیل سریع دولت با همت رئیسجمهور و کمک ارزنده مجلس، نکات مهمی را همچون رعایت اولویتهای فوری از جمله تورم و گرانی، چگونگی انتخاب مدیران و همکاران، حضور در میان متن مردم، ضرورت حکمرانی قانونمند در فضای مجازی و توجه به تولید به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی بیان کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای با تمجید و تکریم حرکت پرشکوه اربعینی مردم، هفته دولت را تبریک گفتند و با گرامیداشت یاد شهیدان رجایی و باهنر و همچنین شهید رئیسی و همراهانش، ابراز امیدواری کردند هفته دولت در همه سالهای طولانی خدمت دولت چهاردهم، هفته امید و مژده و گزارشهای شادیبخش باشد.
ایشان تشکیل بموقع دولت را لطف پروردگار و نعمتی بزرگ خواندند و از همه کسانی که بعد از حادثه تلخ شهادت آقای رئیسی و همراهانش به اداره عادی کشور و برگزاری انتخاباتی امن و سالم کمک کردند - از جمله دستاندرکاران دولت قبل، رسانه ملی و دیگر دستگاهها - تشکر کردند.
رهبر انقلاب در بیان چگونگی مشورت رئیسجمهور با ایشان درباره کابینه گفتند: بنده تعدادی را که میشناختم یا در مورد صلاحیت آنها از منابع مورد وثوق مطمئن شده بودم، تأیید و بر برخی اسامی تأکید کردم اما درباره تعداد بیشتری که نمیشناختم، گفتم نظری ندارم که ایشان توانست مجلس را قانع کند و برای همه رای اعتماد بگیرد.
ایشان افزودند: امروز همه وزیران محترمی که مورد اعتماد رئیسجمهور و مجلس قرار گرفتهاند، مقامات عالیرتبه کشورند و وظیفه همه، حمایت و کمک برای موفقیت آنهاست.
حضرت آیتالله خامنهای در اولین نکته خطاب به دولت جدید، فرصت خدمت به مردم و تلاش برای پیشرفت کشور را نعمت بزرگ الهی برشمردند و افزودند: این امانت خدا و مردم را قدرشناسی کنید و بدانید فرصت ۴ سال خدمت به سرعت برق و باد میگذرد، البته در همین مدت هم میتوان کارهای بزرگی کرد. همچنانکه امیرکبیر در مدت ۳ سال کارهای بزرگی انجام داد و رئیسی عزیز هم در حدود ۳ سال خدمت، برخی پایهگذاریهای خوبی انجام داد که انشاءالله ثمره آن به کشور خواهد رسید.
رهبر انقلاب اسلامی در دومین نکته، شناخت داشتهها و ظرفیتها را شرط کارآمدی دولت دانستند و گفتند: مثالهای زیادی وجود دارد که در گذشته برخی مسؤولان، استعدادها و ظرفیتهای داخلی را نشناختند یا باور نداشتند و از این جهت ضررهایی به کشور وارد شد.
ایشان ظرفیتهای طبیعی و فراوان و ارزشمند، موقعیت جغرافیایی، قرار گرفتن میان چهارراه شمال - جنوب و غرب - شرق جهان و سواحل طولانی را از جمله ظرفیتهای مادی خواندند و افزودند: ایمان مذهبی و سیاسی مردم و استعدادهای انسانی و میلیونها جوان تحصیلکرده، ثروت بیبدیلی است که اگر آنها را بشناسیم و از فکر و نیرویشان استفاده کنیم، بسیاری از مشکلات حل میشود.
حضرت آیتالله خامنهای ملت ایران را دارای ظرفیت نابغهسازی خواندند و با اشاره به نامدارانی چون خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا، ملاصدرا و زکریای رازی گفتند: اینها نشانه ظرفیت بیکران پرواز فکری ملت ایران است و اکنون نیز میتوانیم از جوانان با استعداد کشور، نابغه پرورش دهیم.
رهبر انقلاب ظرفیتهای سیاسی، عمق راهبردی و قدرت منطقهای را از دیگر ظرفیتهای ایران برشمردند و افزودند: تجربههای مثبت و منفی ۴۵ سال اخیر نیز جزو ارزندهترین نکات است که باید مورد توجه قرار گیرد.
تبیین نکات ضروری در انتخاب همکاران دولت جدید، سومین نکته سخنان رهبری در این دیدار بود. ایشان گفتند: همکاران جوان، مومن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه را انتخاب کنید تا گرهها را باز کنند و با پرورش آنها در مدیریتهای ردههای مختلف از پایین، بتدریج نسلی از مدیران برجسته و پرانگیزه برای فردای کشور شکل گیرد.
رهبر انقلاب به رئیسجمهور توصیه کردند: 100 جوان با این خصوصیات را به کار گیرید و در پایان دولت، 100 مدیر قوی و آماده تحویل دهید که این کار بسیار بزرگی خواهد بود، البته شهید رئیسی هم در این زمینه توفیقاتی داشتند.
ایشان در نکته بعدی با اشاره به اشارات رئیسجمهور به موضوع کارشناسان تأکید کردند: درباره استفاده از کارشناسان عقیده راسخ دارم، چرا که این کار ضمن پیشبرد کشور و رضایت مردم، حکمرانی را خردمندانه و اندیشهورزانه میکند و از دایره کار محفلی، رفاقتی و توصیهای نجات میدهد.
رهبر انقلاب در عین حال تأکید کردند: در استفاده از کارشناسان باید مراقب بود تهنشینهای ذهنی غلط در لباس و ادبیات کارشناسی خود را تحمیل نکند.
ایشان با استناد به فرمایش امیرمومنان(ع) افزودند: در مشورت و خواستن نظر کارشناسی نباید با بخیل، ترسو و حریص مشورت کرد، چرا که خلقیات رفتاری آنها در رای کارشناسی و مشورتهایشان اثر میگذارد و مشکل ایجاد میکند.
حضرت آیتالله خامنهای ایمان، صداقت، شناخت و اعتقاد به توانمندیهای داخلی و ملی را از ویژگیهای ضروری کارشناس مفید برشمردند و گفتند: کارشناسی که به دنبال نسخههای نسخشده و قدیمی و بیاعتبار خارجی است، هیچ فایدهای ندارد.
رهبر انقلاب در توصیهای دیگر مسؤولان دولت را به حضور در بین مردم سفارش کردند و گفتند: به این حرفها که اگر سفر استانی کردید بگویند پوپولیسم و عوامگرایی است، توجه نکنید، چرا که اطلاع از متن زندگی مردم با کارتابل و گزارشهای کتبی امکانپذیر نیست، حتی اگر گزارشهای خوبی باشد؛ بنابراین سفر استانی و حضور در بین مردم از جمله روستاها و تصمیمگیری بر اساس مشاهدات و شنیدهها را دنبال کنید.
نکته مهم بعدی که حضرت آیتالله خامنهای اهمیت آن را جزو بینات نظام و انقلاب دانستند، مساله عدالت بود.
ایشان با اشاره به تصویب و اجرای برنامهها و قوانین مختلف، تعیین تأثیر آنها در تحقق عدالت را بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: چند سال قبل مساله پیوست عدالت را مطرح کردیم و گفتیم برای هر قانون و تصمیم مهم باید پیوست عدالت تهیه شود که مرحوم آقای رئیسی نیز مقداری در این زمینه پیش رفت و کارهایی انجام داد اما نیمهکاره ماند.
رهبر انقلاب پیوست عدالت را نه یک کار اداری و فرم کاغذی و تشریفاتی ضمیمه به قوانین، بلکه یک امر واقعی و در متن قوانین و برنامهها خواندند و افزودند: پیوست عدالت یعنی مراکزی مانند سازمان برنامه و بودجه که تصمیمسازی یا آمادهسازی لوایح و قوانین را برعهده دارند یا گروهی از طرف رئیسجمهور موظف شوند تأثیر برنامهها و قوانین را بر شاخصهای عدالت اجتماعی از جمله فاصله طبقاتی بسنجند و در صورت افزایش شکاف طبقاتی، آن قسمت از برنامه را حذف کنند.
ایشان با اشاره به اطلاع از تولید نرمافزاری به دست گروهی از جوانان دانشگاهی درباره انطباق برنامهها و قوانین با پیوست عدالت، مسؤولان را به دعوت از این گروه و استفاده از محصول آنها در صورت مفید بودن توصیه و تأکید کردند: عدالت با گفتن و بیان مکرر زبانی محقق نمیشود، بلکه انگیزه و ورود در میدان میطلبد که خوشبختانه این انگیزه در رئیسجمهور وجود دارد و باید به گونهای عمل شود که هیچ مسؤولی نتواند از راه منتهی به عدالت، تخلف کند.
حضرت آیتالله خامنهای در توصیه هفتم، رعایت اولویتها با توجه به منابع و فرصت محدود و کارهای زیاد پیش رو را مورد توجه قرار دادند و افزودند: برخی اولویتها مربوط به مسائل فوری است، مانند مساله تورم و گرانی که باید به صورت مناسبی آنها را حل کرد اما برخی اولویتها ناظر به مسائل زیرساختی است که اگر امروز از آن غفلت شود ۱۰ سال بعد باید به ناچار آن کار را آغاز کرد. ایشان انرژی هستهای را از جمله اولویتهای زیرساختی و ضروری برای آینده کشور دانستند و با ناوارد دانستن برخی اظهارات تردیدآمیز درباره فواید آن گفتند: کشور نمیتواند خود را از یک مساله علمی، فنی و پیشرفته دنیا محروم کند و با عقب افتادن از این مسیر سالها بعد به دنبال آغاز آن باشد.
رهبر انقلاب طرحهای دولت در زمینه تکمیل مسیرهای شمال - جنوب و شرق - غرب را با توجه به ظرفیتهای ارتباطی مهم کشور یکی دیگر از اولویتهای غیرقابل صرفنظر خواندند و افزودند: مساله امنیت غذایی، خودکفایی در گندم، روشهای نوین آبیاری در کشاورزی، توسعه بخشهای بالادستی نفت و استفاده هر چه ممکن از امکانات برای بهکارگیری شیوههای جدید استخراج نفت و گاز و همچنین تولید محصولات متنوع و پرشمار در بخشهای پاییندستی از دیگر اولویتهای مهم پیش روی کشور است.
موضوع فضای مجازی، نکته هشتم رهبر انقلاب خطاب به دولتمردان بود. ایشان گفتند: امروز فضای مجازی دیگر مجازی نیست، بلکه واقعیت رو به توسعه در زندگی مردم است، بنابراین در فضای مجازی باید حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد.
ایشان تعبیر سابق خود از فضای مجازی کشور به رها و ول بودن را ناشی از نبود حکمرانی قانونمند خواندند و گفتند: اگر در این زمینه خلأ قانونی دارید، قانون مورد نیاز را ایجاد کنید و بر اساس آن زمام کار را به دست بگیرید، همچنان که در همه دنیا با جدیت این کار را میکنند؛ به گونهای که اکنون میبینید که فرانسویها آن فرد را به خاطر نقض حکمرانی خود بازداشت کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: نقض حکمرانی قابل قبول نیست. کشور در اختیار شماست و در قبال آن وظیفه و مأموریتی دارید و نباید اجازه دهید حکمرانی شما را نقض کنند.
ایشان با اشاره به روشن بودن مبنای حرفشان درباره فضای مجازی و در عین حال اصرار برخی افراد بر سوءبرداشت یا فهم غلط گفتند: اگر فضای مجازی در کشور قانونمند شود، تبدیل به فرصت میشود اما بدون حکمرانی قانونمند، به تهدید تبدیل خواهد شد.
رهبر انقلاب در بحث فضای مجازی، بار دیگر مساله مهم هوش مصنوعی و شتاب عجیب و حیرتآور این فناوری در دنیا را مورد توجه قرار دادند و گفتند: اکنون دستگاههای نظامی و غیرنظامی ما در حال بهرهبرداری از این فناوری هستند اما این استفاده نباید ما را فریب دهد، زیرا صرف بهرهبرداری امتیاز نیست، بلکه باید بر لایههای عمیق و متنوع این فناوری مسلط شد. ایشان عقب ماندن از تسلط بر لایههای عمیق هوش مصنوعی را موجب ایجاد یک محدوده انحصاری دیگر مانند انرژی اتمی به دست کشورهای مسلط بر این فناوری دانستند و افزودند: فرصتطلبان و قدرتطلبان دنیا در آینده یک آژانس هوش مصنوعی ایجاد میکنند و اجازه ورود کشورهای دیگر به برخی بخشها و لایههای آن را نخواهند داد.
رهبر انقلاب در توصیه نهم، کلید حل مشکلات اقتصادی کشور را در تولید و تقویت و افزایش عرضه دانستند و گفتند: با تقویت و جدی گرفتن مساله تولید، مشکلات تورم، اشتغال و ارزش پول ملی حل میشود.
ایشان لازمه پیشرفت تولید ملی را کمک دولت و بهبود مسائلی از جمله محیط کسبوکار خواندند و با اشاره به دیدار چند ماه قبلشان با جمعی از کارآفرینان گفتند: تواناییهای در اختیار فعالان بخش تولید شگفتآور است که البته همه آنها معتقدند برای تقویت تولید، به کمک دولت احتیاج دارند.
حضرت آیتالله خامنهای در توصیهای دیگر با اشاره به خطر پیری زودهنگام جمعیت کشور، بر ضرورت پویایی و انعطاف سیاستها متناسب با نیازهای کشور تاکید کردند و گفتند: وزیر بهداشت به طور جدی مساله جمعیت را پیگیری کند و با اقدامات لازم از جمله نظارت بر شبکه بهداشت جلوی موانع افزایش جمعیت را بگیرد، چرا که کشور به جمعیت جوان احتیاج دارد و در صورت دچار شدن به عاقبت تلخ پیری جمعیت، دیگر علاجی وجود ندارد.
حضرت آیتالله خامنهای در توصیه یازدهم، نهراسیدن از موانع را مورد تأکید قرار دادند و با اشاره به این واقعیت که هیچ برنامه و کاری بیمانع نیست، افزودند: گزینه اول بعضیها در برخورد با موانع، عقبنشینی است اما این رویکرد خطاست و باید از مانع عبور کرد یا آن را دور زد و البته بعد از انجام همه کارها، گاهی یک عقبنشینی تاکتیکی هم ممکن است لازم باشد اما نباید به محض برخورد با مانع از حرف و رأی خود عقبنشینی کرد.
ایشان در نکتهای دیگر با تأکید بر اینکه به دشمن نباید امید بست و منتظر آن ماند، گفتند: این واقعیت در سخنان رئیسجمهور و اظهارات چند روز قبل وزیر امور خارجه نیز وجود داشت؛ البته این منافاتی ندارد که در جایی با دشمن تعامل کنیم، بلکه مساله این است که نباید به او امید بست و اعتماد کرد.
آخرین و سیزدهمین توصیه رهبر انقلاب به دولتمردان، توصیه به معنویت و ارتقای ایمان و اعمال عبادی، انس بیشتر با قرآن و تضرع به درگاه پروردگار بود.
ایشان با اشاره به الگو بودن مسؤولان در چشم مردم و کارکنان دستگاهها، توجه بیش از پیش به رفتارها را در دولتمردان ضروری دانستند و برای دولتمردان در خدمت به اسلام و مردم و ایران، موفقیت آرزو کردند.
در ابتدای این دیدار دکتر مسعود پزشکیان با گرامیداشت یاد شهیدان دولت و خدمت بویژه آقای رئیسی، دولت چهاردهم را کابینهای مشورتی با مشارکت همه جناحهای سیاسی و کمیتههای تخصصی برشمرد که با شعار وفاق و همدلی و برای اقدام در چارچوب سیاستهای کلی نظام، سند چشمانداز و برنامه هفتم تشکیل شده است.
رئیسجمهور با بیان اینکه اعضای هیات دولت چهاردهم بر رعایت اصولی چون حق و عدالت همپیمان شدهاند، «رسیدگی به مناطق محروم» و «توجه به کسانی که دیده نمیشوند» را 2 کار ویژه مهم دولت خود خواند و گفت: قدم اول در مسیر اصلاح امور کشور، وحدت، همدلی، اعتصام به حبلالله و انسجام تحت هدایتهای رهبری است تا بتوانیم در برابر تمام مشکلات و دشمنانمان بایستیم.
آقای پزشکیان افزود: رضایتمندی مردم از مسؤولان به رفتار «منصفانه و با احترام» با آنها بستگی دارد، نه تحریمهای ظالمانه دشمنان. رئیسجمهور در پایان سخنانش با اشاره به ضرورت پرهیز از اختلافات نفسانی تأکید کرد: اگر در داخل کشور و در میان امت اسلامی ید واحده شکل بگیرد، آمریکا، اروپا و دیگر کشورهایی که ظالمانه از جنایتهای رژیم نسلکش صهیونیستی حمایت میکنند، ناکام خواهند ماند.
ارسال به دوستان
یادداشت
حکمرانی خردمندانه
جعفر علیاننژادی: تاکید مقام معظم رهبری بر حکمرانی خردمندانه و اندیشهورزانه، نشان از اعتقاد راسخ ایشان به استفاده از کارشناسان در اداره امور دارد. نکته مهم اما اینجاست که کارشناسی به درد دولت جمهوری اسلامی میخورد که دارای خرد و اندیشه حکمرانی باشد. خرد و اندیشه حکمرانی چیزی ورای علم و تخصص صرف کارشناسی است. این خرد یا عقل حکمرانی است که راه صحیح استفاده از علم را از راه غلط آن جدا میکند. مقلد صرف نظریات و مخدوم معلومات علمی خود نیست. بلکه با محک عقل و خرد آنها را ورز میدهد و به خدمت میگیرد. خرد حکمرانی به کارشناس در میدان عمل نگاه واقعی میدهد و به او برای پیدا کردن راه حل مشکلات و موانع کمک میکند. پس علم کارشناس، دستیار مدیریت عقلانی او است نه راهبر نهایی او. کارشناس خردمند میداند برای هر مشکلی راهحل وجود دارد و با امید به حل آن حرکت میکند، اهل یأس نیست. خودباور است، نوگراست و برای مشورتخواهی و مشورتگیری عقلی روحیه گشوده و همیارانه دارد. توصیهناپذیر است، محفلی تصمیم نمیگیرد و رفاقتی مهرهچینی نمیکند، چون تابع فرمان عقل است. همه این توصیفات نشان میدهد تنها با حکمرانی خردمندانه و اندیشهورزانه میتوان به اداره خوب کشور پرداخت. در نگاه مقام معظم رهبری اداره خوب کشور به عنوان اصلیترین مصداق خدمت مسؤولان به مردم دانسته شده است.
اما اداره خوب کشور به چه معناست؟ فقرات ذیل سیر مختصری در فهم معنای اداره خوب کشور نزد مقام معظم رهبری است و میتواند تا حدی حدود و ثغور حکمرانی خردمندانه را معلوم کند. ایشان اداره خوب کشور را منحصر در قوه مجریه نمیدانند، با این حال دولت نقش اصلی را در این باره بازی میکند. نقشی که باید در نقشه کلی اداره خوب کشور فهم شود.
1- اداره خوب یک کشور، حاصل تلاشهای جمعی همه مسؤولان و کارگزاران نظام، قوای سهگانه و نیروهای مسلح است.
2- جمهوری اسلامی، این امکان را برای همه مردم مسلمان فراهم کرده است که در اداره خوب کشور صاحب نقش بوده و شریک مسؤولان باشند.
3- اداره خوب کشور، حاصل اقدام هماهنگ، همبسته و همجهت همه اجزای نظام (مردم و مسؤولان) است.
4- ویژگی و جهت اصلی اداره خوب، مدیریت عقلانی کشور است.
5- مدیریت عقلانی کشور، به معنای اداره کشور به شیوه اسلامی است.
6- اداره کشور به شیوه اسلامی، یعنی نظام باید به طور همزمان و هماهنگ و همبسته برای پیشرفت مادی و تعالی معنوی کشور برنامه داشته باشد.
نتیجه: اداره خوب کشور که همان مدیریت عقلانی کشور است و مدیریت عقلانی که همان اداره کشور به شیوه اسلامی حامل چند پیام ویژه به مسؤولان و سپس مردم است:
- هر نهاد باید نقش خود را در 2 محور عمودی و افقی بیابد. در محور عمودی نقشش (وظیفه و کارویژه) را در نسبت با کلیت ماموریت اداره خوب کشور و جایگاهش در نظام پیدا کند. در محور افقی، برنامههایش را برای ایفای این نقش، در جهت پیشرفت و تعالی مادی و معنوی آن بخش شناسایی و اجرا کند.
- نتیجه این اقدام هماهنگ عمودی و افقی، باید عقلانیترین خدمت به مردم و حرکت کلی کشور باشد. هم رضایت، امید و اعتماد را در مردم ایجاد کند و هم حرکت کلی کشور را به سمت اهداف متعالی پیش ببرد.
- دیدهبانی و جلوگیری از انحراف حرکت کلی کشور، یا مدیریت کلان اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی، بر عهده ولی فقیه است که در قالب سیاستها و اسناد بالادستی، مواضع، احکام و گفتارهای عمومی عرضه میدارد.
- همین دیدهبانی منجر به تشخیص نیازهای عاجل، فوری و حیاتی کشور شده و اولویتهایی را پیش روی مقام معظم رهبری میگذارد. حرکت هماهنگ مجموعه نظام، درک چنین حساسیتها و اولویتبندیها و حرکت به سمت آنهاست.
- حرکت کلی و جمعی صحیح به سمت اهداف میسر نمیشود مگر اینکه حرکت فردی مردم و مسؤولان نیز جهتدار و عقلانی باشد. توصیههای ولیفقیه در دیدارهای متعدد سالانه با مسؤولان و مردم، با چنین درکی قابل انجام است. جهتدهی عقلانی (اسلامی) به کارها، میزان کارایی و خدمترسانی را چند برابر میکند.
- بستر اصلی کارآمدی دولت و توفیق خدمات بخشهای مختلف نظام و اداره خوب کشور، اعتماد مردم به مسؤولان است که ضامن دوام و ارتقای اعتماد و آگاهی صحیح مردم از حقایق سیاسی کشور است. حکومت اسلامی بر پایه آگاهی مردم بنا شده است. مسؤولان باید برای تحقق این موضوع مدیریت عقلانی بر اساس حق (شیوه اسلامی: احسان و عدالت)، صداقت و مدارا داشته باشند و ثانیا با اطلاعرسانی دقیق و صحیح، حقایق را به اطلاع مردم برسانند.
- نکته پایانی آنکه مقام معظم رهبری اسم رمز دولتها را رضای الهی و کار برای مردم دانستهاند. به این معنا که کار اساسی برای مردم نیاز به انگیزه ویژه دارد. انگیزه ویژه یعنی نگاه خدا را بر نمایش کار به مردم ترجیح بدهد، یعنی مسؤولان در زمان غیراداری که کارشان دیده نمیشود، برای رضای خدا کار کنند. انگیزه باید کار برای مردم، به خاطر خدا باشد. معظم له بر این اساس خدمت مسؤولان به خدا را، خدمت به مردم دانستهاند. یعنی کار مسؤول در جمهوری اسلامی جهت معقول و اسلامی دارد و عمل صالح محسوب میشود.
ارسال به دوستان
دیدگاه
تاکتیک سادهسازی مذاکرات آتشبس
محمدحسین مهدویزادگان: جو بایدن و آنتونی بلینکن، رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا در حال ارائه روایتی کاملا دروغین از مذاکرات دوحه و متعاقبا قاهره هستند. آنها میگویند رژیم اشغالگر قدس درخواستهای مطروحه از سوی کاخ سفید را درباره انعقاد پیمان آتشبس دائمی پذیرفته و اکنون نوبت حماس است که با پذیرش این طرح آمریکایی، به جنگ غزه پایان دهد. سوال اصلی اینجاست که چرا مذاکرات دوحه شکست خورد؟ آیا واقعا در اینجا حماس مطالبات جدیدی را مطرح کرده یا صهیونیستها و آمریکا، مطالبات جدید و بازدارندهای را در این مسیر مورد تاکید قرار دادهاند؟در تشریح این مسأله، 2 نکته اساسی وجود دارد که یکی معطوف به متن مذاکرات و دیگری مربوط به فرامتن آن است. در ملاحظات متنی توافق آتشبس، رژیم اشغالگر قدس با ساخت پایگاههای نظامی، تصرف ساختمانهای غیرنظامی و تخریب منازل فلسطینیان، در حال تقویت یک کریدور استراتژیک بوده که عملا نوار غزه را به 2 قسمت تقسیم کرده است. اصرار صهیونیستها بر اشغال بلندمدت و نامحدود این کریدور (موسوم به کریدور فیلادلفی) و کریدور نتزاریم (که شمال و جنوب نوار غزه را از یکدیگر جدا میسازد)، مترادف با احاطه تلآویو بر نوار غزه و اشغال رسمی این منطقه قلمداد میشود. آنچه مذاکرات دوحه را به شکست کشاند، اصرار صهیونیستها درباره تسلط بر این دو کریدور راهبردی بوده است. نکته دیگر، مربوط به استرداد اسرای صهیونیست در ازای آتشبس دائمی است. واشنگتن و تلآویو در ترسیم این معادله نیز کاملا یکطرفه عمل کردهاند! آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به یک طرف معادله که به سود آنهاست، یعنی آزادی اسرا «اتقان» و «اطلاق» داده و آن را در قالب یک موضوع کمی با حدود و ثغور قابل سنجش و راستیآزمایی ترسیم کردهاند اما طرف دیگر معادله، یعنی آتشبس را در قالب یک پدیده نسبی، کلی و فاقد راستیآزمایی و قابل نقض شکل دادهاند. به عبارت بهتر، آمریکاییها و صهیونیستها درصددند آزادی مطلق و کامل اسرای صهیونیست را در ازای یک آتشبس مبهم و غیرقابل راستیآزمایی تضمین کنند. بدیهی است که حماس و جهاد اسلامی زیر بار چنین آتشبس یکطرفهای نخواهند رفت. در این معادله، باید مراقب بازی تبلیغاتی و جنگ روانی آمریکاییها بود. مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا از یک سو به واسطه عدم دستیابی به اهداف ترسیمشده در جنگ غزه و نزدیک بودن رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر، قصد دارند از آتشبس غزه به مثابه یک نقطه قوت در سیاست خارجی خود یاد کنند و آرای مخالفان ماهیت و عملکرد رژیم اشغالگر قدس را به سود خود (خصوصا در ایالات حساس و خاکستری) به گردش درآورند و از سوی دیگر، واشنگتن درصدد است با ترسیم مختصات یک آتشبس یکطرفه، به افکار عمومی دنیا اینگونه القا کند که صهیونیستها در جنگ پیروز شدهاند! آنتونی بلینکن که اخیرا برای نهمین بار از زمان آغاز جنگ غزه به تلآویو سفر کرده بود، مدعی شد رژیم اشغالگر قدس با طرح پیشنهادی آمریکا موافقت کرده است اما جزئیات آن را فاش نکرد!
واقعیت امر این است که واشنگتن در اقدامی کاملا هماهنگشده با تلآویو، کنترل صهیونیستها بر 2 کریدور فیلادلفی و نتزاریم را در قالب 2 پیششرط آتشبس دائمی گنجانده است. این مساله با واکنش صریح و قاطعانه مقاومت فلسطین مواجه شده، جایی که حماس این خواستهها را که برای نخستین بار در همین هفتههای اخیر علنی شده، رد کرده است. در پیشنویسهای قبلی طرح آتشبس، هیچ اشارهای به حفظ کنترل کریدورها توسط رژیم اشغالگر قدس وجود نداشت. با این حال بلینکن، اساسا سخنی از تغییر پیشنویس قطعنامه پیشنهادی آتشبس از سوی واشنگتن به میان نیاورده و مدعی شده این همان پیشنویس اولیه است! این دروغپردازی آشکار، از سوی آمریکاییها قابل انتظار بود.
نکته فرامتنی و مهم دیگری که در این باره باید مدنظر قرار داد، به صلاحیت و اهلیت آمریکا در ارائه پیشنویس قطعنامه آتشبس بازمیگردد. همانگونه که تاکنون بارها عنوان شده، واشنگتن شریک جرم و حامی اصلی میدانی، عملیاتی، اطلاعاتی، سیاسی و تبلیغاتی رژیم کودککش صهیونیستی در جنگ غزه محسوب میشود و نباید میان آمریکا و صهیونیستها و حتی بایدن و نتانیاهو تفکیک و تمایزی در معادلات متنی و فرامتنی نبرد قائل شویم. خیانت آشکار کاخ سفید در مذاکرات اخیر دوحه، موید همین قاعده مهم و راهبردی است. تجمیع مولفههای متنی و فرامتنی جنگ غزه و مذاکرات دوحه (و متعاقبا مذاکراتی که در قاهره صورت میگیرد)، به وضوح نشان میدهد که نباید اسیر تاکتیک سادهسازی مذاکرات آتشبس توسط آمریکا و بازی مقصرسازی آنها در قبال گروههای مقاومت فلسطین شد. آگاهسازی افکار عمومی منطقه و دنیا نسبت به آنچه در مذاکرات دوحه گذشته، نقش بسزایی در مواجهه با این بازی تاکتیکی بایدن و نتانیاهو خواهد داشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|