|
تیمملی فوتبال ایران با درخشش آزمون با 4 گل از سد قطر گذشت
سردار ستاره
تیم ملی فوتبال ایران در چهارمین دیدار مرحله مقدماتی خود برابر قطر به پیروزی رسید تا شانس صعودش به جامجهانی ۲۰۲۶ افزایش یابد. این برد با ۲ نمایش متفاوت در ۲ نیمه از تیم ملی به دست آمد.
دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و قطر ساعت 30:19 سهشنبه در هفته چهارم از گروه A انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶ در ورزشگاه راشد شهر دوبی امارات برگزار شد که با برتری ۴ بر یک ایران به پایان رسید. معز علی(۱۷) برای قطر و سردار آزمون(۴۲ و ۴۸) و محمد محبی(۶۵ و 8+90) برای ایران گلزنی کردند. با این برد شانس ایران برای صعود به جانم جهانی 2026 بسیار زیاد شد. درخشش سردار آزمون که 2 گل زد و یک پاس گل داد، نقش بسزایی در این پیروزی داشت.
***
ارسال به دوستان
سکوت تلخ جهان ورزش در قبال شهادت 450 ورزشکار فلسطینی و لبنانی
چشمبندی فیفا
بابک سرانیآذر: ورزش نمادی از صلح و همبستگی میان ملتها بوده و میادین ورزشی مکانی برای نمایش روح انسانیت است اما در دنیای امروز، این روحیه توسط جنگها بیرحمانه به خاموشی گراییده است. در پی حملات رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان، بیش از 450 ورزشکار، مربی و داور در رشتههای مختلف ورزشی به شهادت رسیدهاند.
این جنایتها تنها به جانهای بیگناه محدود نشده، بلکه بیش از 40 میلیون دلار خسارت به زیرساختهای ورزشی غزه و لبنان وارد شده است. باشگاههایی که روزگاری محل امید و تلاش جوانان این مناطق بودند، اکنون ویرانههایی بیش نیستند. بیش از 40 باشگاه ورزشی به طور کامل نابود شدهاند.
6 سالن و استادیوم بزرگ ورزشی که محل برگزاری خاطرات و پیروزیهای بسیاری بودند، دیگر وجود ندارند. این فاجعه انسانی و ورزشی، چالشی بزرگ را در برابر وجدان جهانیان قرار میدهد. سکوت سازمانهای جهانی ورزشی در قبال این اتفاقات تلخ، مانند زخمی عمیق بر پیکر ورزش و جوانان آسیبدیده غزه و لبنان است.
فدراسیونهای جهانی و فیفا که مدعی حفظ اصول جوانمردی و عدالت در ورزش هستند، در قبال این فجایع سنگین، واکنشی ملموس و جدی نشان ندادهاند. آیا ارزش جان ورزشکاران و زیرساختهای ورزشی فلسطین و لبنان کمتر از دیگر نقاط جهان است؟ در دنیایی که تحریمها و تنبیههای بینالمللی به سرعت برای برخی تخلفات ورزشی اعمال میشود، سکوت برابر جنایتهایی که زیرساختهای ورزشی و جان انسانها را هدف قرار داده است، بیعدالتی آشکار به نظر میرسد. این سکوت چه پیامی برای جوانان و ورزشکارانی دارد که آرزوهایشان زیر آوارهای جنگ مدفون شده است؟ فیفا و سایر نهادهای ورزشی باید بیش از این به مسؤولیت خود عمل کنند. ورزش فقط به معنای دویدن در میدان نیست؛ ورزش یک زبان جهانی برای صلح و عدالت است. حالا که این زبان با حملات بیرحمانه خفه شده است، وظیفه همه نهادهاست که سکوت خود را بشکنند و با تحریم، حمایت خود را از ارزشهای انسانی ورزش نشان دهند. باید یادآور شد تاریخ این جنایتها را فراموش نخواهد کرد. خاطره 450 شهید ورزشکار و جوانانی که در جستوجوی عدالت و امید بودند، همواره زنده خواهد ماند. ورزش، باید صدای آنها باشد و عدالت، در میدانهای جهانی ورزش جاری شود. آیا فیفا و دیگر فدراسیونهای ورزشی جهان، این پیام را خواهند شنید؟
***
چشم بستن فیفا بر نسلکشی اسرائیل
فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) برای سومین بار از تعلیق فوتبال اسرائیل در پرونده کشتار مردم غزه چشمپوشی کرد.
«کمیته ما بررسی میکند!»، این اظهارات عجیب جیانی اینفانتینو، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) بعد از جلسه چهارم فیفا برای صدور رای نهایی پرونده تعلیق فوتبال اسرائیل به خاطر کشتار مردم فلسطین است. فیفا در حالی از بررسی پرونده تعلیق اسرائیل چشمپوشی میکند که اسرائیل بیش از 42 هزار فلسطینی را که 70 درصدشان قربانیان زنان و کودکان بیدفاع بودند، به شهادت رسانده است. بررسی پرونده تعلیق فوتبال اسرائیل 6 ماه پیش با درخواست رسمی فدراسیون فوتبال فلسطین کلید خورد. ایران، قطر، کویت، عراق، سوریه و لبنان پشتیبانهای اصلی این درخواست فلسطینیها بودند که بعد از آن تمام اعضای AFC به تحریم فوتبال اسرائیل رای دادند. سایت الکوره مینویسد که تشکیل کمیته بررسی پرونده از سوی فیفا بعد از یک سال کشتار مردم فلسطین و ورزشکاران غزه «خجالتآور» است. بر اساس گزارش الجزیره، تاخیر در صدور رای پرونده تعلیق فوتبال اسرائیل برای سومین بار نشاندهنده «نفوذ صهیونیستها در فیفا» است. فیفا در حالی در یک سال گذشته از جنایات جنگی اسرائیل در نوار غزه چشمپوشی میکند که روسیه را بلافاصله بعد از جنگ علیه اوکراین از حضور در مسابقات بینالمللی محروم کرد. موشه زوارس، رئیس فدراسیون فوتبال اسرائیل درباره حکم بررسی فیفا میگوید که این درخواست فلسطینیها «مسخره»، «سیاسی» و «جانبدارانه» است و اعضای فیفا نباید پرونده درخواست تعلیق فوتبال اسرائیل را بررسی کنند اما محمد فاتح، کارشناس فوتبال فلسطین میگوید که «نابودی تمام زیرساختهای ورزشی و کشتار بیش از 500 ورزشکار که 200 نفر» از آنها فوتبالیست بودند، «نقض آشکار قوانین فیفاست». سایت الکوره گزارش میدهد که تعلل فیفا در پرونده درخواست تعلیق فوتبال اسرائیل بیش از حالت عادی طول کشیده و فدراسیون فوتبال فلسطین این حق را دارد تا این مطالبه خود را در سازمانهای بالادستی بینالمللی مثل دادگاه حکمیت ورزش (CAS) دنبال و فیفا را مجبور به بررسی و صدور رای کند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
شکست اطلاعاتی صهیونیستها
محسن ظواهری: جمعه 13 مهرماه رژیم صهیونیستی سنگینترین حملات پس از ترور سیدحسن نصرالله را به ضاحیه بیروت انجام داد. یکی از این انفجارها به اندازهای بزرگ بود که خبرگزاری فرانسه نوشت بر اثر این انفجار دزدگیرهای خودروهای بخش وسیعی از بیروت به صدا در آمد. کمتر از یک ساعت پس از این انفجار بزرگ، کانال 14 رژیم صهیونیستی مدعی شد هدف این ترور بزرگ، سیدهاشم صفیالدین، از سران حزبالله لبنان و جایگزین احتمالی سیدحسن نصرالله بوده است. کمتر از یک روز پس از این عملیات ترور، شبکه 12 رژیم صهیونیستی مدعی شد سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران نیز در در محل جلسه صفیالدین حضور داشته و به احتمال زیاد وی نیز کشته یا زخمی شده باشد. با اعلام این خبر کانال 12 رژیم صهیونیستی، موج رسانهای گستردهای مبنی بر شهادت یا مجروحیت سردار قاآنی از سوی رسانههای صهیونیستی بویژه رسانههای فارسیزبان وابسته به آنها به راه افتاد. 10 روز این موج خبری ادامه داشت و بر پایه آن تحلیلهای گستردهای بویژه درباره قدرت اطلاعاتی صهیونیستها منتشر شد. تا اینکه بامداد سهشنبه 24 مهر سردار قاآنی برای استقبال از پیکر شهید نیلفروشان در فرودگاه مهرآباد حاضر شد. سردار قاآنی همچنین صبح دیروز در مراسم تشییع شهید نیلفروشان در میدان امام حسین تهران حاضر شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
1- عملیات روانی سپاه و جبهه مقاومت در برابر شایعه ترور سردار قاآنی یکی از منحصربهفردترین اقدامات روانی در وضعیت جنگی از سوی جبهه مقاومت بود. تقریبا تا یک هفته پس از انتشار شایعه ترور سردار قاآنی، خبر قطعی درباره وضعیت وی منتشر نشد. پس از آن نیز برخی شخصیتها و مقامات نظامی درباره سلامتی وی اظهارنظر کردند اما به صورت رسمی، خبری مبنی بر سلامتی سردار منتشر نشد. تا اینکه دیروز دوربینهای تلویزیونی تصاویر وی را به همه دنیا مخابره کردند. در واقع در این بازه زمانی 10 روزه، رژیم صهیونیستی که مدعی ترور سردار قاآنی شده بود، در یک بلاتکلیفی اطلاعاتی قرار داشت. مدل رفتاری درباره وضعیت سلامتی سردار قاآنی به نوعی یک رودست اطلاعاتی و عملیات روانی به رژیم صهیونیستی بود.
2- پس از ترورهای 2 ماه گذشته رژیم صهیونیستی هم در تهران و هم در بیروت، صهیونیستها تلاش کردند یک اعتبار و هیمنه اطلاعاتی برای خود ایجاد کنند. رژیم صهیونیستی که در میدان نبرد و به دلیل فقدان استراتژی، در وضعیت بحرانی و به تعبیر دقیقتر، در باتلاق گیر کرده است، هر از گاه با ترور رهبران مقاومت و عملیاتهای تروریستی مانند ماجرای انفجار پیجرها، تلاش میکند با استفاده از مزیتهای اطلاعاتی، موفقیتهای تاکتیکی به دست آورد. این بار اما رفتاری که سپاه در ماجرای ادعای شهادت یا زخمی شدن سردار قاآنی انجام داد، یک رودست مهم به دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود. مهمترین نکته این رودست این است که اطلاعات این رژیم مبنی بر حضور سردار قاآنی در جلسه با حضور سیدهاشم صفیالدین اشتباه بوده است. نکته مهمتر دیگر این است که اساسا شاید نه صفیالدین و نه قاآنی در زمان ترور، در محل بمبارانها نبودهاند و این بخش مهمی از عملیات فریب جبهه مقاومت علیه دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بوده است. به هر حال ماجرای سردار قاآنی باعث شده تا رژیم صهیونیستی در حوزه اطلاعاتی شکست ملموسی متحمل شود بویژه آنکه دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اکنون نسبت به مجاری نفوذ خود دچار تردید نیز شده است.
3- به نظر میرسد مقاومت توانسته است از شوک ترورهای مقامات ارشد خود خارج شود. در کنار عملیاتهای مهم نظامی حزبالله در جبهه زمینی و نیز هدف قرار دادن اجتماعات سربازان صهیونیست، در حوزه اطلاعاتی نیز مقاومت توانسته است خود را تا حدود زیادی بازسازی کند. در روزهای اخیر رژیم صهیونیستی اطلاعات اشتباهی درباره محل حضور فرماندهان مقاومت دریافت کرده است. از ترورهای ناموفق وفیق صفا گرفته تا عملیات ترور المزه در دمشق که با نیت ترور زیاد نخاله، دبیرکل جهاد اسلامی انجام شد، مصادیق روشنی است که حزبالله و مقاومت توانسته در سطوح مهم، امنیت اطلاعاتی خود را احیا کرده و به موازات آن، شبکه اطلاعاتی دشمن صهیونیستی را نیز فریب دهد و همینطور تا حدی شناسایی کند. حضور سردار قاآنی در مراسم تشییع شهید نیلفروشان نیز یک شگفتانه ملموستر درباره فریب اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است. این وضعیت البته نویدبخش نیز هست و به نظر میرسد شگفتانههای دیگری درباره فریب اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در راه باشد.
ارسال به دوستان
حضور سردار اسماعیل قاآنی در مراسم تشییع پیکر شهید عباس نیلفروشان پس از 10 روز داستانسرایی رسانههای صهیونیست
رودست
گروه سیاسی: صبح دیروز مراسم تشییع پیکر سرلشکر شهید عباس نیلفروشان در حالی در میدان امام حسین(ع) تهران برگزار شد که حضور سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه در این مراسم توجهات را به خود جلب کرد. قاآنی بامداد دیروز همزمان با فرود هواپیمای حامل پیکر شهید نیلفروشان در فرودگاه مهرآباد حاضر شد تا جواب قاطعی به تمام شایعاتی بدهد که طی روزهای اخیر توسط رسانههای معاند بویژه شبکه تلویزیونی اینترنشنال منتشر شده بود.
به گزارش «وطن امروز»، دیروز خیابانهای تهران و میدان نامآشنای امام حسین(ع) میزبان پیکر شهیدی بود که به گفته خودش از کودکی آرزوی نابودی اسرائیل را داشت و عاقبت نیز جانش را در مسیر نیل به این هدف مقدس فدا کرد. سردار شهید سرلشکر عباس نیلفروشان روز 6 مهر همراه شهید سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در واقعه بمباران شدید منطقهای در ضاحیه لبنان به شهادت رسید. او رزمندهای بود که از نوجوانی در جبهههای دفاعمقدس جنگیده بود و تا سالها پس از اتمام جنگ تحمیلی نیز در صف اول جهاد ماند و در نهایت خون خود را نثار راه آزادی قدس شریف کرد و توسط شقیترین دشمنان به شهادت رسید. دیروز خیابانهای منتهی به میدان امام حسین(ع) تهران مملو از اقشار مختلف مردم بود که برخی از آنها ساعتی قبل از شروع مراسم خود را به این میدان رسانده بودند تا پیکر شهید نیلفروشان را در میان آوای تکبیر و شعارهای «مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا» تشییع کنند. در میان جمعیت، خانواده تعدادی از شهدای مدافع حرم مثل همسر سردار شهید حاجحسین همدانی، خانواده سردار شهید سیدحمید تقویفر و البته خانواده سردار شهید عباس نیلفروشان دیده میشدند. همرزمان قدیمی شهید هم به میدان امام حسین علیهالسلام آمده بودند تا با او وداع کنند. سردار محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی کل قوا، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه، حجتالاسلام عبدالله حاجیصادقی نماینده ولیفقیه در سپاه، سردار علیمحمد نائینی معاون روابط عمومی کل سپاه، محسن رفیقدوست وزیر سپاه در دوران دفاعمقدس و جمعی از دیگر همرزمان شهید نیلفروشان در این مراسم حضور داشتند.
در این میان وقتی مردم متوجه حضور سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم شدند، با شعار «حیدر حیدر» به استقبال ایشان رفتند. طی روزهای اخیر، حضور نیافتن سردار قاآنی در مقابل دوربینها، باعث سوءاستفاده برخی رسانههای معاند شده بود که دیروز با حضور ایشان در مراسم تشییع شهید نیلفروشان، به تمام شایعات خاتمه داده شد.
دکتر مسعود پزشکیان رئیسجمهور، حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای رئیس قوهقضائیه، سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده قرارگاه فرهنگی - اجتماعی حضرت بقیهالله الاعظم، سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران، سردار ایرج مسجدی معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه و سردار حسین نجات جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه ثارالله علیهالسلام تهران از دیگر چهرههایی بودند که در این مراسم حضور یافتند.
* رفیق سیدحسن
حجتالاسلاموالمسلمین عبدالله حاجیصادقی، نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران در این مراسم با بیان اینکه شهید نیلفروشان برای سیدحسن نصرالله رفیق و پشتوانه بود، اظهار کرد: شهید نیلفروشان کسی بود که با تایید رهبر انقلاب برای یاری سیدحسن نصرالله در میدان حاضر شد و در اوج درگیریها حاضر بود. او رفیق نیمه راه سیدحسن نشد و تا شهادت با وی ماند. وی افزود: دشمن بداند اگر ما را بکشد، مکتب مقاومت جان بیشتری میگیرد. امروز جبهه مقاومت با قدرت بیشتری به راه خود ادامه میدهد و تا نابودی دشمن لحظهای کوتاه نخواهد آمد.
نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران یادآور شد: شهادت، آرزوی رزمندگان است. دشمن اگر میخواهد مکتب آنان را از بین ببرد بداند که با شهادت، مکتب شهدا زندهتر میشود. وی تصریح کرد: شهید نیلفروشان علمدار سیدحسن نصرالله بود. ما با رهبری پیمان میبندیم همانگونه که نماز جمعه اول در تهران به امامت ایشان برگزار شد، نماز جمعه دوم را در بیتالمقدس و مسجدالاقصی به امامت ایشان با حضور میلیونها رزمنده برگزار کنیم.
* خاکسپاری در اصفهان
با پایان سخنرانی نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران، پیکر شهید نیلفروشان از میدان امام حسین(ع) به سمت میدان شهدا تشییع شد. آنطور که از سوی مجریان برنامه اعلام شد، پس از برگزاری مراسم وداع با پیکر شهید نیلفروشان در شامگاه دیروز بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در حسینیه فاطمه الزهرا(س)، پیکر شهید به مشهد و در نهایت اصفهان میرود.
سردار شهید سرلشکر عباس نیلفروشان ۶ مهر در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به ضاحیه بیروت به همراه سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به شهادت رسید و 2 هفته بعد روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روز ۲۰ مهر از کشف پیکر وی خبر داد. سپس پیکر شهید دوشنبه 23 مهر از بیروت به بغداد منتقل شد و پس از تشییع در شهرهای مقدس کربلا و نجف، بامداد دیروز به تهران آمد و در نهایت مراسم خاکسپاری شهید عصر فردا (پنجشنبه ۲۶ مهر) در اصفهان برگزار میشود.
سردار نیلفروشان سال 1345 در اصفهان متولد شد. 14 ساله بود که با دستکاری شناسنامهاش ۲ سال سن خودش را بالا برد تا بتواند به جبهه برود. در ابتدا کار خود را با فرماندهی دسته در لشکر 14 امام حسین(ع) شروع کرد و تا سال 62 در همین لشکر ماند. بعد از سال 62 به لشکر 8 نجف اشرف رفت و همرزم شهید کاظمی شد و با پایان دفاعمقدس مسؤولیت عملیات لشکر 8 نجف اشرف را برعهده گرفت. وی از سال 84 به نیروی زمینی رفت و معاون عملیات این نیرو شد. پس از آن در 2 مقطع به عنوان مسؤول عملیات سپاه در لبنان ایفای نقش کرد و پس از آن برای دورهای فرماندهی دانشگاه فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده گرفت اما پس از مدتی به معاونت کل عملیات سپاه رفت و جانشین معاون عملیات شد. با تشکیل قرارگاه مرکزی امام حسین(ع) با حفظ سمت، جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه امام حسین(ع) شد و پس از انتصاب سردار سلامی به فرماندهی کل سپاه، سردار عباس نیلفروشان از سال 1398 به معاونت عملیات کل سپاه منصوب شد. پس از شهادت سردار زاهدی در 13 فروردین امسال، وی به عنوان فرمانده سپاه لبنان منصوب شد و در همین سمت به فیض شهادت نائل آمد.
***
سردار فدوی: اراده کنیم تمام صهیونیستها را از بین میبریم
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه تشییع شهید نیلفروشان گفت: سرزمینهای اشغالی از لحاظ جغرافیایی به اندازه یکی از استانهای کوچک ایران است و اگر ما اراده کنیم، میتوانیم تمام صهیونیستها را از بین ببریم. سردار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه تشییع پیکر پاک شهید نیلفروشان، در جمع خبرنگاران گفت: همه جبهه مقاومت به آنچه خدا گفته باور دارند. در آیات قرآن با صراحت گفته شده هیچگاه حزب شیطان پیروز نیست و همیشه حزب خدا پیروز است. وی افزود: رزمندگان جبهه مقاومت به سخن خدا باور دارند و این باور دلیل پیروزی آنها است. همه خبیثان عالم در جبهه مقابل جمع هستند اما نمیتوانند پیروز شوند. جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرد: اصلیترین مشخصه یک مسلمان، یک شیعه، یک رزمنده جبهه مقاومت، یک پاسدار انقلاب اسلامی و یک بسیجی باورمندی به وعده الهی است؛ آن هم وعدههایی که صریح و واضح در قرآن آمده است. این دلیل قبراقی سربازان جبهه مقاومت است. سردار فدوی گفت: شهادت آرزوی رزمندگان است. آرزوی کسانی که ۴۵ سال در این راه قدم برداشتهاند، شهادت است. آنهایی که باقی میمانند شهادت را نقطه پیروزی میدانند. احمقهای دنیا یعنی اسرائیل و آمریکا شهادت سیدحسن نصرالله را پایان حزبالله اعلام کردند، اما دیدند حزبالله خیلی قویتر از گذشته در حال فعالیت است.
***
پاتک فرمانده به دشمن
اما در میان چهرههای شاخصی که در مراسم تشییع پیکر شهید نیلفروشان حاضر شده بودند، حضور سردار «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه جالب توجه بود. از 13 مهر که اسرائیل با بمباران ساختمانی در ضاحیه بیروت اعلام کرد هدف از این اقدام تروریستی به شهادت رساندن سیدهاشم صفیالدین، معاون اجرایی حزبالله لبنان بوده، شایعات پیرامون حضور سردار قاآنی در محل انجام این ترور و شهادت یا مجروحیت ایشان از سوی رسانههای معاند و صهیونیست شدت گرفت. شبکه صهیونیستی اینترنشنال که پیشگام رسانههای شایعهساز است، در این باره گوی رقابت را از دیگر رسانههای معاند ربود و در 10 روزی که سردار قاآنی مقابل دوربینها حاضر نشده بود، تقریبا هر روز یک شایعه جدید برای ایشان طرح میکرد! این شایعات از شهادت ایشان شروع شد و بعد به مجروحیت و حتی بازداشت(!) سردار قاآنی توسط سپاه و سکته او در حین بازجویی نیز کشیده شد!
در همین باره اسکاینیوز عربی نوشته بود: «ژنرال اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، زنده و سالم است اما تحت مراقبت به سر میبرد و مورد بازجویی قرار میگیرد». اینترنشنال نیز گامی جلوتر نهاد و از سکته قلبی سردار قاآنی در این بازجوییهای خیالی خبر داد!
هر چند باید دروغپردازیهای این رسانهها را در ادامه جنگ روانی دشمن قلمداد کرد اما جدیتی که برخی از این رسانهها در شاخ و برگ دادن عجیب و غریب به این شایعات داشتند، چیزی فراتر از یک جنگ روانی به نظر میرسید. در همین باره برخی کارشناسان معتقد بودند انتشار اخبار و شایعاتی از این دست، به صورت کاملا هدفمند به این دلیل انجام میشود که افراد مطلع در ایران را وادار به واکنش کنند تا اطلاعات دقیقتری درباره سرنوشت سوژه تحت نظارت برای ترور، منتشر کنند؛ حربهای که با خونسردی و مدیریت مسؤولان ذیربط کمرنگ شد و در نهایت با حضور سردار اسماعیل قاآنی در مراسم استقبال و سپس تشییع پیکر سردار شهید سرلشکر سیدعباس عباس نیلفروشان، کاملا با شکست روبهرو شد.
اما اصرار رسانههای بیگانه در طرح شایعات بیپایه و اساس و گاه خندهدار درباره سردار قاآنی، پس از حضور ایشان در مراسم تشییع شهید نیلفروشان، واکنشهای طنزآلودی را نیز از سوی کاربران فضای مجازی دریافت کرد.
یک کاربر با کنایه به شایعات متعدد رسانههای معاند نوشت: «سردار قاآنی پس از یک دوره شهادت، جاسوسی برای اسرائیل و فرار به تلآویو، یک دوره بازداشت و شکنجه و بازجویی، به میهن بازگشت!»
کاربر دیگری نیز با تمسخر سناریوی بازداشت سردار قاآنی نوشت: «با کنار هم گذاشتن عکس قبل و بعد از بازداشت سردار قاآنی فشار شکنجه و تهدید و بازجویی و... وزارت اطلاعات به وضوح قابل مشاهده است! اینجاست که به بیبیسی و اینترنشنال یا دیگر رسانههای عبری ایمان میآوریم. اینها از اول میگفتند بازداشت هست؛ ما باور نمیکردیم».
کاربر دیگری هم نوشت: «خب! خدا رو شکر سردار قاآنی عزیز بعد از اینکه در لبنان شهید شد و در ایران اسیر، امروز چشممان به جمال این بزرگوار در مراسم استقبال از سردار شهید نیلفروشان روشن شد».
ارسال به دوستان
یادداشت
تاد؛ قمار بزرگ
رضا رحمتی*: در ادامه حمایت علنی ایالات متحده از رژیم اسرائیل، این بار یکشنبه 13 اکتبر، سامانه دفاع ضدموشکی «تاد» به اسرائیل ارسال و دیروز 15 اکتبر 2024 در سرزمینهای اشغالی مستقر شد. به همراه این سامانه نزدیک به 100 نفر از نیروهای آمریکایی در قالب مستشاران نظامی برای کمک به استفاده از این سامانه، استقرار آن و عملیاتی کردن آن اعزام شدهاند. اما هدف از استقرار تاد چیست، قابلیتهای تاد کدامند و ادراک آمریکایی از ایران چیست؟
* قابلیتهای سامانه تاد
تاد یک سیستم دفاع موشکی پیشرفته با ارتفاع بالا با قابلیت رهگیری موشکهای بالستیک کوتاه و میانبرد است. سیانان مینویسد تاد که مخفف (Terminal High-Altitude Area Defense) یا (پدافند هوایی مرحله پایانی ارتفاع بالا) است، تنها سیستم دفاع موشکی ایالات متحده بوده که میتواند موشکهای بالستیک با برد کوتاه، میان و بلند را هم در داخل جو و هم در خارج از جو در مرحله نهایی پرواز (یا هنگام سقوط به سمت هدف) رهگیری و نابود کند. به گفته سدریک لیتون، تحلیلگر نظامی سیانان و سرهنگ پیشین نیروی هوایی ایالات متحده، تاد در دفاع از اسرائیل تنها نبوده و میتواند به عنوان یک «بازدارنده» اضافی در برابر حمله عمل کند. او توضیح داد: «وقتی که این سیستم مستقر شود، در واقع یک لایه اضافی به سیستمهای دفاع هوایی و موشکی موجود اسرائیل خواهد افزود».
* هدف آمریکا از استقرار تاد در اسرائیل چیست؟
بعد از 2 عملیات «وعده صادق 1» و «وعده صادق 2» و تغییرات در تاکتیک نبرد و شکستهای پی در پی سامانه گنبد آهنین در مقابله با حملات موشکی از لبنان، غزه و از همه مهمتر از سوی ایران، هدف اصلی استقرار سامانه تاد تقویت پدافند هوایی رژیم اسرائیل است. این همان چیزی است که مسؤولان آمریکایی درباره ارسال این سامانه به آن اشاره کردهاند. پت رایدر، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در بیانیهای با اشاره به عملیات موشکی ایران علیه رژیم اسرائیل اعلام کرد «استقرار یک سامانه ضدموشکی تاد (THAAD)، سامانه یکپارچه دفاع هوایی اسرائیل را تقویت میکند». رایدر همچنین به این موضوع اشاره کرده که «این بخشی از تعدیلهای گستردهای است که ارتش آمریکا طی ماههای اخیر برای حمایت از توان دفاعی اسرائیل و محافظت از آمریکاییها در برابر حملات ایران و شبهنظامیان وابسته به این کشور انجام داده است». رئیسجمهور آمریکا جو بایدن نیز اظهار کرده است این سامانه را برای «دفاع از اسرائیل» ارسال میکند.
گفته شده است این سامانه به همراه رادار شناسایی و پیگیری اهدافش میتواند اهداف در فاصلههای تا 3 هزار کیلومتری و در حالت «ترمینال» به سمت بالا را نشانهگیری کند تا اهداف را هنگام پایین آمدن شناسایی کند. با توجه به فاصله 1700 کیلومتری ایران با فلسطین اشغالی، مهمترین هدف استقرار این سامانه در اسرائیل را باید ایجاد لایه جدیدی برای پدافند هوایی اسرائیل در جهت مدیریت و مقابله با موشکهای فراصوت ایرانی در نظر گرفت. این سامانه مشخصا در برابر رهگیری هواپیماها، پهپادها یا دیگر انواع موشکها از جمله کروزها طراحی نشده است، بنابراین هدف اصلی استقرار این سامانه پرتابههای شلیکشده از طرف غزه یا لبنان نیست، نه به این سبب که سیستم دفاع هوایی اسرائیل نسبت به این پرتابهها یا موشکها و پهپادها موثر است، بلکه به این دلیل که اساسا سامانه تاد برای دفاع در برابر پهپادها طراحی نشده است، بنابراین میماند موشکهایی که فراصوت هستند و از جو وارد میشوند، به همین دلیل است که استقرار این سامانه را باید برای تقویت سیستم دفاع هوایی اسرائیل نه در برابر لبنان و نه غزه، بلکه در برابر ایران در نظر گرفت.
* تغییرات بزرگ در ادراک آمریکاییها نسبت به توانمندی ایران
مهمترین پیام استقرار تاد را باید تغییر ادراک آمریکاییها نسبت به توانمندی موشکی ایران دانست. به نظر میرسد آمریکاییها به این جمعبندی رسیدهاند که در یک دوره طولانی بحرانی نمیتوانند با استراتژی «کوچک شمردن حملات ایران» با سیستم موشکی و نیروی تهاجمی این موشکها مقابله کنند. برآیند این استنباط، ایجاد وضعیتی از واقعگرایی در برابر توانمندی ایران است. کالین کوه، از دانشکده مطالعات بینالمللی اس. راجاراتنام در سنگاپور، در این باره میگوید: «اگر ما صرفا از دریچه بازدارندگی نگاه کنیم، دیگر نمیتوان تنها با انکار تهدید به بازدارندگی امیدوار بود. یعنی این امید که دفاع موثر بتواند کارایی حملات موشکی را کمرنگ کند». وی اضافه کرد: «بازدارندگی از طریق واکنش متقابل و مجازات ممکن است در آینده تبدیل به هنجاری در تقابلهای اینچنینی شود».
از نظر سیستم اطلاعاتی - امنیتی آمریکایی، ناکامی سیستم پدافند هوایی اسرائیلی در مواجهه با موشکهای ایرانی مشخص است. با این حال همچنین آنچه در این بین مشخص است اینکه بنا به گفته تحلیلگر یورونیوز «پدافند هوایی و موشکی لایه لایه اسرائیل (از سیستمهای «پیکان» دوربرد آن گرفته تا سپر گنبد آهنین که برای مقابله با تهدیدهای کوتاهبردتر و سادهتر به کار میرود) متناسب با تهدیدهایی که با آن مواجه است طراحی شده است. موشکهای بالستیک قدرتهایی مانند ایران نیز در نزدیکی مرزهای اسرائیل و به شکل هدایتنشده پرتاب میشوند»، بنابراین این سیستم ناتوانی خود را برای مقابله با موشکهای ایرانی ثابت کرده است و آمریکا برای تقویت بازدارندگی، نیازمند به کار بردن صنعت دفاع هوایی قدرتمندتری از سیستم گنبد آهنین است.
* چرا قمار بزرگ آمریکایی؟
بعد از ورود تاد دیگر تردیدی نیست که یک پای اصلی جبهه نبرد، آمریکا و مهمترین جلوه قدرت آمریکا یعنی تکنولوژی دفاع و تهاجم آمریکایی است. سوای بلوای رسانهای آمریکاییها مبنی بر اینکه موشکهای ایرانی کمترین خسارت را برای رژیم اسرائیل به دنبال داشتهاند اما استراتژیستها، نظامیان و تصمیمگیران کشورهایی شبیه چین و روسیه نسبت به ضعف سامانههای غربی موجود در اسرائیل به درک متناسب با واقعیت رسیدهاند و این موضوع نیز برای آمریکاییها عیان است که قدرتهای رقیب در حال نظاره کردن وضعیت توانمندیهای تکنولوژیک دفاعی آنها هستند. آمریکاییها بخوبی میدانند چینیها چشمشان به صحنه نبرد خاورمیانه است و نیک به نقاط ضعف و قوت دفاعی و تهاجمی غرب که توسط اسرائیل مورد استفاده قرار میگیرد، مینگرند. این ادراک آمریکاییها نسبت به آگاهی رقبا نسبت به ناتوانیهای سیستمهای غربی، موجب نگرانیشان شده است، چرا که صحنه نبرد اگرچه در منطقه خاورمیانه است اما ناظران در این و آن سوی جهان مستقرند. بعد از ۲ عملیات ایران، سوال اساسی برای آمریکاییها این است که اگر آنطور که ژنرال مککنزی ژنرال نیروی هوایی آمریکا گفته که ایران «بیش از 3 هزار موشک بالستیک از همه نوع در اختیار دارد»، در صورت وجود اراده جدی ایران برای هدف قرار دادن اسرائیل، چه سیستمی میتواند مانع از وضعیت غیرقابل بازگشت اسرائیل شود؟ اگر همین سیستم موسوم به گنبد آهنین است که (این سیستم) تجربه ناکام خود را در مواجهه با موشکهای ایرانی پشت سر گذاشته است. میماند سیستمی پیچیدهتر و البته هوشمندتر از آن؛ یعنی سیستم تاد. تاد پیشرفتهترین سیستم دفاع هوایی در نوع خود در غرب است، البته سیستم تاد قبلا در جریان منازعات حاشیه خلیجفارس توسط امارات عربی متحده در برابر موشکهای انصارالله تست شده است و آمریکاییها نسبت به توانمندی آن در برابر موشکهای کروز موجود در منطقه اطلاعاتی دارند اما نسبت به توانمندی آن در برابر موشکهای فراصوت ایران و قابلیت «موشکهای تستنشده ایران» هنوز به درک نرسیدهاند.
به همین دلیل است که حضور «تاد» در اسرائیل هم دفاع از حیثیت تکنولوژیک دفاعی غرب (آمریکا) است و هم در عین حال نوعی آزمایش برای مواجهه با شرایط بحرانیتر و در مقابله با اهداف محکمتری از سوی ایران یا حتی در سطح بینالمللی اهداف یا ابزارهایی از طرف چینیها در نبردهای احتمالی در دریای چین جنوبی. بنابراین ورود تاد به اسرائیل نوعی قمار بزرگ برای آمریکاییهاست. اگر تاد بتواند همانطور که ادعا کرده 100 درصد پرتابههای موشکی را رهگیری و منهدم کند، آمریکاییها «هم توانستهاند اسرائیل را از گزند سیستمهای موشکی در امان نگه دارند و هم از حیثیت تکنولوژیک خود از منظر دفاع هوایی دفاع کنند» (تاکید از من است). روی دیگر سکه این است که در صورتی که آمریکاییها با استفاده از تاد هم نتوانند از حریم رژیم اسرائیل دفاع کنند، در آن صورت نه تنها موازنه نظامی و قدرت در خاورمیانه را واگذار کردهاند، بلکه خود را آماده توقعات فزاینده چین با ادراک جدیدتر و دقیقتر نسبت به توانمندی سیستم دفاع هوایی آمریکایی نیز کردهاند، بنابراین ورود تاد به خاورمیانه یک قمار بزرگ است.
عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلیسینا *
ارسال به دوستان
سومین سخنرانی شیخ نعیم قاسم پس از شهادت سیدحسن نصرالله
معادله جدید میدان
* لبنان از فلسطین جداشدنی نیست/ * حزبالله لبنان در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به بیروت، تلآویو و حیفا را هدف قرار داد
گروه بینالملل: معاون دبیرکل حزبالله لبنان دیروز (سهشنبه) برای سومین بار از زمان شهادت آیتالله سیدحسن نصرالله در سخنانی تاکید کرد تشکیلات نظامی حزبالله توانسته مجددا خود را سازماندهی کند و به پیروزی در میدان نبرد اطمینان دارد. حجتالاسلاموالمسلمین شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزبالله لبنان دیروز در سخنانی که به صورت زنده از شبکههای خبری پخش شد، درباره تحولات جنگ با رژیم صهیونیستی صحبت کرد. شیخ نعیم قاسم در ابتدای سخنانش گفت: ما در مقاومت به دست علامه سیدحسن نصرالله، رهبر بزرگ تربیت شدیم، موضعگیریهای ایشان دستور کار ما است و سخنان او نور راه ما و مسیر ما است. سیدحسن نصرالله ما را ترک نکرد و رزمندگان با قاطعیت مبارزه میکنند و مردم در عشق او ثابتقدم هستند و امید ما به پیروزی حد و مرزی ندارد. سایه سیدحسن نصرالله هم دشمنان را میترساند و دستور او نافذ است و ما دشمنان را شکست خواهیم داد و آنها را از سرزمینمان ریشهکن میکنیم. وی ادامه داد: اسرائیل و آنهایی که پشتش هستند، در حال آدمکشی و ارتکاب کشتار هستند و ما باید در برابر این اقدامات موضعی را اتخاذ کنیم. این رژیم همچنان مرتکب کشتارهایی در حق غیرنظامیان میشود. اسرائیل روی جنایاتی که دیگران را میترساند و پذیرش مطلق آن از سوی آمریکا حساب میکند.
* لبنان بخشی از طرح توسعهطلبانه اسرائیل است
معاون دبیرکل حزبالله افزود: هدف توفان الاقصی رساندن این پیام به جهانیان است که ۷6 سال از اشغالگری، کشتارها و حملات گذشت. توفان الاقصی حق مشروع فلسطینیها و تمام کسانی است که با آنها همراه هستند و نمیتوان لبنان یا منطقه را از فلسطین جدا کرد. رژیم اشغالگر تنها با مقاومت از لبنان خارج میشود و کشور ما بخشی از طرح توسعهطلبانه اسرائیل است. کمک ما به فلسطینیها در واقع کمک به جبهه حق است، چراکه آنها صاحب حق هستند و به این ترتیب دامنه طرح توسعهطلبانه اسرائیل را محدود میکنیم. وی ادامه داد: اگر شیطان بزرگ آمریکا نبود اسرائیل نمیتوانست چنین کنترلی پیدا کند و آمریکا به دنبال خاورمیانه جدید است. کشتارهایی که اسرائیل و آمریکا انجام میدهند، به معنای آن است که در ایجاد خاورمیانه جدید به روش اسرائیل شریک هستند. قاسم تصریح کرد: از ما خواسته شد جنگ را متوقف کنیم و بیش از ۱۰ کیلومتر از مرزها دور شویم تا اقدام تحریکآمیزی علیه اسرائیل انجام نداده باشیم اما ما بر آتشبس در غزه اصرار کردیم. ما به خواسته آنها برای جدا کردن لبنان از غزه تن ندادیم و طرح کنونی طرحی توسعهای است و کسانی که مبارزه میکنند، فلسطینیها هستند و ما به آنها کمک میکنیم تا از آنها و سرزمینمان حفاظت کنیم. ما با طرحی فلسطینی و نه ایرانی روبهرو هستیم و این افتخاری برای ایران در حمایت از فلسطین است.
* با شرافت مبارزه میکنیم
معاون دبیرکل حزبالله اظهار کرد: خطاب به کسانی که درباره خسارات وارده به لبنان صحبت میکنند، میگویم: چه کسی مسبب این خسارات است؟ آیا متجاوز عامل نیست؟ آیا کسی که دفاع میکند، عامل این خسارتها است؟!! وقتی مقابله و جانفشانی میکنیم و ضرباتی را به آنها وارد میکنیم در واقع از نسلهای آینده حمایت میکنیم و مقابله بهایی دارد اما به آزادی منجر میشود. با شرافت مبارزه میکنیم اما آنها غیرنظامیان، کودکان و زنان و بیمارستانها را هدف قرار میدهند چراکه طرح اسرائیل طرحی تخریبی و سلبی است. وی افزود: رژیم اشغالگر به دنبال حمله به فرماندهان و پایگاههای نظامی است تا توان ما برای مقابله را نابود کرده و حزبالله را از بین ببرد و لبنان جدیدی ایجاد کند اما ما در مقاومت به دست فرمانده بزرگ سیدحسن نصرالله تربیت شدیم که میدانهای نبرد را آکنده از عزم راسخ، جهاد، عزت و پیروزیها کرد. شیخ نعیم قاسم افزود: درست است ما از ضرباتی که دریافت کردیم، رنجهایی را متحمل شدیم اما آنها نتوانستند گام اول را بردارند. رژیم اشغالگر عامدانه نیروهایی از ارتش لبنان و یونیفل را به قتل میرساند و عبادتگاهها، مساجد، کلیساها و کاروانهای حامل کمکها را منفجر میکند. وقتی اسرائیل از نیروهای یونیفل خواست [از خاک لبنان] بیرون بروند، سازمان ملل و کشورهای غربی کجا بودند؟ قطعنامههای بینالمللی کجا هستند؟ ما کسانی خواهیم بود که افسار دشمن را به دست خواهیم گرفت و آن را به لانهاش بازمیگردانیم. وی ادامه داد: ما دیگر در مرحله کمک و پشتیبانی نیستیم، بلکه در مرحله مقابله با جنگ اسرائیل علیهمان هستیم. ما معادله میدان را در جبهههای مقدم آغاز کردیم. دستاوردهایی که در میدان نبرد در طول ۲ هفته گذشته داشتیم، دستاوردهایی بزرگتر و بهتر از انتظارها بود، چراکه مسؤولیت مقاومت ممانعت از پیشروی نیست، بلکه تعقیب است. جوانان رزمنده در انتظار دشمن هستند تا با آن درگیر شوند و ما معادله جدیدی را تعیین کردیم و آن وارد کردن ضربات به دشمن است. معاون دبیرکل حزبالله تصریح کرد: در معادله جدید همانگونه که فرمانده شهید سیدحسن نصرالله خواسته بود، تلآویو و حیفا و آن سوی حیفا را هدف قرار میدهیم. از آنجا که دشمن کل لبنان را هدف قرار میدهد ما حق داریم هر نقطهای در اراضی اشغالی را هدف قرار دهیم و آن منطقهای را که مناسب میبینیم انتخاب خواهیم کرد. دشمن با جابهجایی ضدهواییهای زمینی به ما در هدف قرار دادنش کمک میکند. ما ارتش دشمن و نقاط استقرار نیروهای آن و پایگاههایش را هدف قرار خواهیم داد. راهحل، برقراری آتشبس است و ما از موضع ضعف صحبت نمیکنیم.
* رهبری تشکیلاتی خود را دوباره سازماندهی کردیم
قاسم ادامه داد: اسرائیلیها نباید ادعاهای دولتشان درباره توانمندیهای ما را باور کنند و مثال این موضوع اسطوره غزه است. مقاومت هرگز شکست نخواهد خورد، چراکه مالک این سرزمین است و نیروهای آن شهادتطلب هستند و ارتش اسرائیل شکست خواهد خورد و حزب ما با وجود تمام حملات قدرتمند است. ما مجددا سازماندهی شدیم و رهبری تشکیلاتی خود را ترمیم کردیم و هیچ جای خالیای وجود ندارد و حتی در هر جایگاهی، جایگزینی وجود دارد و حزب قدرتمند است و میدان، گواه این مساله است. قاسم در ادامه خطاب به نیروهای مقاومت نیز گفت: شما مروارید جهاد و مظهر عزت، شرافت و امید و مژده پیروزی هستید، با آنها بجنگید، خداوند آنها را به دستان شما عذاب میکند، ما به شما اطمینان زیادی داریم.
* این میدان است که نتیجه را مشخص میکند
معاون دبیرکل حزبالله لبنان خطاب به مردم لبنان نیز گفت: حمایت انساندوستانه امروز شما همبستگی را افزایش میدهد و به ساخت کشور در کنار هم کمک میکند، ما در کنار هم خواهیم بود و هیچ کس روی چیزی خارج از این چارچوب حساب نمیکند و این میدان است که همه چیز را تعیین میکند. او خطاب به خانوادههای نیروهای مقاومت نیز گفت: ای شریفترین انسانها! پیروزی همراه با صبر است، فرزندان شما در میدان نبرد هستند و شما آواره شدهاید و من به شما همان وعده سیدحسن نصرالله را میدهم که شما به خانههایتان در حالی که زیباتر از گذشته آنها را خواهید ساخت، بازمیگردید. ما و شما همگی بر یک مرکب سوار هستیم. حزبالله با رزمندگان و امکاناتش و همبستگی حزب و جنبش امل و این مردم که در کنار هم با قدرت و اراده اقدام میکنند، قدرتمند است. با تداوم جنگ شهرکهای خالی از سکنه صهیونیستها افزایش خواهد یافت و صدها هزار نفر بلکه بیش از ۲ میلیون در محدوده خطر قرار خواهند گرفت. حزبالله در قلبی که آن را دوست دارد باقی خواهد ماند و این میدان است که نتیجه را مشخص میکند.
******
حزبالله لبنان در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به بیروت، تلآویو و حیفا را هدف قرار داد
حیفا و مابعد حیفا
روز دوشنبه تنها چند ساعت پس از عملیات موفق پهپادی حزبالله که منجر به هلاکت و زخمی شدن 80 نفر از سربازان تیپ گولانی در پادگان محرمانه آموزشی آنها در جنوب حیفا شد، نیروهای حزبالله لبنان در چند نوبت شهرهای حیفا و سایر نقاط مرکزی سرزمینهای اشغالی را با موشکهای دوربرد خود هدف قرار دادند. این عملیاتهای موشکی و پهپادی در راستای تحقق وعده و معادله مطرح شده توسط شهید سیدحسن نصرالله انجام شد؛ معادلهای که طبق آن ضاحیه در مقابل حیفا و سایر نقاط بیروت در مقابل تلآویو قرار داده شده است. رژیم صهیونیستی طی روزهای گذشته و به دنبال تجاوزات وحشیانه به خاک لبنان برای نخستین بار نقاطی از شهر بیروت را هدف حملات خود قرار داد که خارج از ضاحیه بیروت بوده و تا هفته گذشته به این نقاط حملهای نشده بود. رژیم صهیونیستی در راستای افزایش فشار به گروههای مقاومت و به صورت هماهنگ با برخی جریانات سیاسی لبنانی مخالف حزبالله دست به این اقدامات زده بود و حزبالله لبنان نیز در مواجهه با این طرح صهیونیستی- آمریکایی در شامگاه یکشنبه سالن غذاخوری نیروهای تیپ گولانی را در زمان مناسب و از جایی که صهیونیستهای تصورش را هم نمیکردند هدف حمله قرار داد.
حزبالله در ادامه طی چند مرحله با موشکهای میانبرد خود از جنوب لبنان شهرهای پرجمعیت و مناطق حساس و استراتژیک رژیم صهیونیستی را هدف حمله قرار داد؛ اقدامی که تهدیدی جدی برای رژیم صهیونیستی در واکنش به افزایش جنایات آنها علیه ساکنان بیروت و مسیحیان لبنان است. حزبالله لبنان روز دوشنبه با شلیک ۳ موشک بالستیک از جنوب لبنان، ۲ میلیون صهیونیست را به پناهگاهها فراری داد و آژیر خطر را در 194 شهرک اشغالی بهصدا درآورد. این اقدام حزبالله لبنان در راستای ادامه معادله تعیین شده توسط شهید سیدحسن نصرالله بود که در صورت هدف قرار دادن ضاحیه توسط رژیم صهیونیستی، نیروهای حزبالله لبنان شهر حیفا و اطراف آن را مانند کریات شمونه خالی از سکنه کنند و در صورت حمله و تجاوز به سایر نقاط بیروت، تلآویو را هدف حملات خود قرار دهند و در صورت حمله و تخریب زیرساختهای لبنان، حزبالله نیز زیرساختهای اقتصادی و امنیتی رژیم را که چند روز قبل توسط پهپاد هدهد از آنها تصویربرداری کرده بود هدف قرار دهد. معادله حزبالله لبنان به منظور ایجاد بازدارندگی برای شهروندان لبنانی در برابر دکترین وحشیانه ضاحیه ارتش رژیم صهیونیستی تعیین شده است و در صورت گسترش جنایات رژیم به غیرنظامیان لبنانی و زیرساختهای لبنان، ضربات دردناکی به نظامیان و غیرنظامیان مستعمرهنشین صهیونیست وارد خواهد شد. حیفا و مابعد حیفا هماکنون در دستور کار نیروهای موشکی و پهپادی حزبالله لبنان قرار دارد و در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان این راهبرد اتخاذ شده است و تنها راه مقابله با جنایات بدون مرز صهیونیستها مقابله به مثل است؛ اقدامی که تاکنون در شهرکهای شمالی سرزمینهای اشغالی انجام شده است و همچنان ادامه دارد و تلفات جانی و خسارات مادی بسیاری را به رژیم اشغالگر وارد کرده است. نیروهای رژیم صهیونیستی نیز در حالی از پیشروی در خاک لبنان عاجز هستند که تلفات بالایی را متحمل شدهاند؛ تلفاتی که در صورت تلاش برای ورود به عمق بیشتر خاک لبنان افزایش چشمگیری خواهد داشت و به موازات آن اهداف بیشتری را نیز در عمق سرزمینهای اشغالی هدف حملات موشکی حزبالله لبنان قرار میدهد. شیخ نعیم قاسم، معاون حزبالله لبنان نیز در سخنان دیروز خود با اشاره به معادله حزبالله لبنان در پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی به هدف قرار دادن حیفا و مابعد حیفا اشاره کرده و گفت: در معادله جدید همانگونه که فرمانده سیدحسن نصرالله خواسته بود، تلآویو و حیفا و آن سوی حیفا را هدف قرار میدهیم. از آنجا که دشمن کل لبنان را هدف قرار میدهد ما حق داریم هر نقطهای در اراضی اشغالی را هدف قرار دهیم و آن منطقهای که مناسب میبینیم را انتخاب خواهیم کرد. سخنان شیخ نعیم قاسم بیانگر این حقیقت میدانی است که در صورت گسترش دکترین ضاحیه رژیم به فراتر از ضاحیه بیروت منجر به هدف قرار گرفتن مناطقی از سرزمینهای اشغالی با تسلیحاتی میشود که صهیونیستها تصورش را هم نمیکنند. درست مانند حمله پهپادی به مقر آموزشی محرمانه تیپ گولانی در جنوب حیفا که حتی شهرکنشینان آن منطقه نیز از وجود آن خبر نداشتند اما حزبالله لبنان از آن با خبر بود و درست در زمان تجمع سربازان در وعده شام در سالن غذاخوری این پادگان آنها را با پهپاد هدف قرار داد. با توجه به تصاویری که حزبالله از عملیات شناسایی پهپاد هدهد منتشر کرده است باید در آینده نزدیک انتظار ضربات محکمتر و کشندهتر حزبالله لبنان به مواضع نظامیان رژیم در عمق سرزمینهای اشغالی را داشت؛ ضرباتی که میتواند بخش نظامی، پدافندی، انرژی و حتی اقتصادی صهیونیستها را هدف قرار داده و هزینه جنگافروزی در منطقه را متوجه خود آنها کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از علل عدم اجرای دقیق احکام قانون هوای پاک گزارش میدهد
قانون هوای پاک روی هوا
* نامه مجلس به دیوان محاسبات برای تعیین تکلیف ۷ همتی که قرار است به نوسازی خودروهای فرسوده تخصیص یابد
گروه اجتماعی: با وارونه شدن هوا در پی ورود به ماههای سرد سال هوای تهران دیروز نیز همچون روزهای گذشته در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس قرار گرفت. گویا آلودگی هوا دست از سر ساکنان کلانشهرها بویژه تهران برنمیدارد. آنطور که اداره کل هواشناسی استان تهران اعلام کرده است طی 5 روز آینده به دلیل افزایش آلایندهها کاهش کیفیت هوا پیشبینی میشود.
همچنین شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، دیروز اعلام کرد: میانگین کیفیت هوای پایتخت همچنان در شرایط ناسالم برای گروههای حساس قرار دارد. روز گذشته «ذرات معلق کمتر از 2.5.۵ میکرون» با میانگین ۱۱۹ و کیفیت هوا در وضعیت ناسالم برای گروههای حساس قرار گرفت. این در حالی است که از ابتدای سال تاکنون کیفیت هوای تهران 5 روز پاک، ۱۴۱ روز قابل قبول، ۶۱ روز ناسالم برای گروههای حساس و 2 روز ناسالم بوده است. حال با وجودی که چند سال از قانون هوای پاک میگذرد ولی متاسفانه با وجود این قانون هر سال شاهد آلودگی بیشتر هوا هستیم. طبق آمارهای موجود، آلودگی هوا سالانه باعث مرگ بیش از 3۰ هزار نفر میشود. این در حالی است که بیش از نیمی از جمعیت کشور در معرض آلودگی هوا قرار دارند و خسارات آلودگی هوا در ایران سالانه به میلیاردها دلار میرسد.
رئیس کمیته محیط زیست کمیسیون کشاورزی مجلس در گفتوگو با «وطن امروز» درباره عدم اجرای دقیق قانون هوای پاک گفت: تا زمانی که دولت به الزامات مربوط به قانون هوای پاک و دستورالعملهای آن عمل نکند، نمیتوان انتظار داشت تغییری در وضعیت کیفیت هوا رخ دهد.
سمیه رفیعی با بیان اینکه متاسفانه آییننامههایی در قانون هوای پاک تدوین شده است که باعث شده قانون بیشتر دور بخورد و عملیاتی نشود، اظهار داشت: مهلت گرفتنهای مکرر ارگانها و نهادهای موظف به اجرای قانون هوای پاک از سازمان محیط زیست باعث شده است قانون بدرستی اجرا نشود و منابع لازم برای عملیاتی شدن این قانون مهم که با سلامت مردم در ارتباط است تخصیص نیابد.
وی عامل اصلی آلودگی هوا را وجود خودروهای فرسوده دودزا در کشور دانست و افزود: فعالیت این نوع خودروها سهم بسزایی در آلودگی هوا دارد و باید از رده خارج شوند ولی از آنجا که توجهی به تامین اعتبار برای خروج این نوع خودروها نمیشود، نباید انتظار داشت آلودگی هوا در کشور بویژه کلانشهرها مهار شود.
رئیس کمیته محیط زیست کمیسیون کشاورزی مجلس اضافه کرد: منابعی که قرار است از محل واردات خودرو به این بخش تعلق گیرد، همچنان در صندوق خزانه وزارت صمت قرار دارد و صرف نوسازی ناوگان حملونقل بویژه اسقاط و خارج کردن خودروهای فرسوده نمیشود.
رفعیی اظهار کرد: در این راستا نامهای به دیوان محاسبات ارسال کردهایم تا وضعیت 7 هزار میلیارد تومانی که از محل واردات خودرو باید صرف نوسازی خودروهای فرسوده شود، تعیین تکلیف شود و مشخص شود این پول کجاست.
رئیس کمیته محیط زیست کمیسیون کشاورزی مجلس با بیان اینکه میزان مرگومیر ناشی از آلودگی هوا به ۳۰ هزار نفر در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است، گفت: با گذشت ۷ سال از تصویب و ابلاغ قانون هوای پاک، تنها ۱۲ درصد احکام این قانون اجرایی شده است!
وی ادامه داد: بر اساس گزارش دیوان محاسبات کشور از 228 حکم مندرج در قانون هوای پاک تنها 28 حکم اجرا شده، در حالی که 138 حکم ناقص اجرا شده و 62 حکم نیز اصلا اجرا نشده است.
به هر حال آلودگی هوا از آن دست مشکلاتی است که حق حیات انسان را به خطر میاندازد؛ معضلی که در ایران و بویژه کلانشهرها دیگر هیچ مدیری را زیر سوال نمیبرد. خودروهای غیر استاندارد، موتوسیکلتهای از رده خارج، کارخانههای آلاینده، بنزین و سوختهای فسیلی دست به دست این ورژن یا وارونگی هوا در فصل پاییز داده است تا آلودگی هوا در ایران سومین علت مرگ و میر باشد.
رئیس پلیس راهور فراجا نیز دیروز در دویستوهفتادویکمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران که به عنوان میهمان ویژه حضور یافته بود، با اشاره به اینکه روزانه ۲۰ میلیون جابهجایی در شهر تهران انجام میشود، افزود: در 6 ماه دوم سال شاهد افزایش ترافیک به علت فعالیت مراکز آموزشی و از سوی دیگر وارونگی هوا هستیم که در مجموع داستان پرقصه آلودگی هوا را به عنوان یکی از دغدغههای اصلی شهروندان در حوزه ترافیک در این کلانشهر ایجاد میکند و متاسفانه با این دست فرمانی که پیش میرویم به نظر نمیرسد در سالهای آینده چیزی از این دغدغه کاسته شود. وی افزود: بیتردید هر تولیدی نیازمند مواد اولیه است و تولید یک حملونقل و ترافیک مناسب و مطلوب نیازمند مواد اولیه مناسب است تا به شرایط مطلوب همگان به لحاظ جابهجایی ارزان، ایمن، سریع و... دست یابیم.
* دلتان را خوش نکنید!
بحث اجرای کمتاثیر قانون هوای پاک در کاهش آلودگی هوای تهران و دیگر کلانشهرها تا جایی است که رئیس شورای اسلامی شهر تهران نیز دیروز با کنایه به وضعیت آلودگی هوای پایتخت گفت: من دلم را خوش نکردم که اوضاع هوای این شهر خوب خواهد شد، شما هم نکنید! مهدی چمران در جمع خبرنگاران اظهار کرد: باید تمام نهادهایی را که در بحث آلودگی هوا دخیل هستند جمع و یک بار دیگر مسؤولیتهایشان را به آنها یادآوری کنیم.
وی با بیان اینکه گوگرد گازوئیلی که در تهران توزیع میشود حداکثر ۵۰ ppm است، افزود: این گازوئیل در دیگر شهرها حتی بالای یکهزار ppm است؛ هیچیک از نیروگاههای ما سوخت مازوت ندارند و با گاز کار میکنند، این اتفاقات رخ داده اما میتوان افزایش تعداد خودروها بویژه پس از ایام کرونا را دلیلی دانست که به وضعیت قبل و استفاده بالا از وسایل حملونقل عمومی دست پیدا نکردهایم، از سویی وسایل حملونقل عمومی کافی نیست و مردم با ازدحام مواجه هستند. رئیس شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: با وجود کاهش مصرف سوخت و افزایش کیفیت آن، تهران به دلیل شرایط جوی و عدم وزش باد به شهری آلوده تبدیل شده، این در حالی است که در گذشته باغشهر و شهری خوش آب و هوا و مثالزدنی بوده است.
به گفته چمران، راهحلهای قانون هوای پاک باید ریز به ریز اجرایی شود تا به نتیجه برسیم، مهمترین موضوع هم خارج شدن خودروهای فرسوده از چرخه تردد در شهر است، تاکسیهای برقی جدید هم که هنوز با مشکل پرداخت مبلغ روبهرو هستند.
وی با بیان اینکه شهرداری در حال تنظیم برنامه برای پرداخت تسهیلات بلندمدتتر و بیشتر برای رفع مشکل تاکسیهای برقی است، گفت: شهرداری باید تلاش خود را انجام دهد و اتوبوسهای برقی را نیز وارد کند. رئیس شورای اسلامی شهر تهران تاکید کرد: وزارت نفت هم باید برای خرید تاکسی برقی کمک کند، در غیر این صورت کسی نمیتواند تاکسی برقی بخرد و اگر هم خریداری پیدا شود توان پرداخت مبلغ آن را ندارد، بنابراین امروز وضعیت خوبی در این بخش نداریم.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با محسن اسلامزاده که این روزها در جنوب لبنان در حال مستند کردن جنایات رژیم صهیونیستی است
جنگ وخون مستند
محمد محمدی: مستندسازی بحران از دهه دوم قرن 20 با جنگ دوم جهانی آغاز شد. سنگینی و ترومای جنگ، خود به خود سینما را از داستانگویی به مستندسازی برد. دهه اول قرن 20، مستند اجتماعی وجه غالب بود اما جنگ دوم جهانی آنقدر مهیب بود که توجه مستندسازان را جلب کرد. دهه 1960 میلادی جنگ ویتنام نوعی از مستندسازی را به وجود آورد که انتقاد از سیستم حاکمیتی آمریکا نقطه عطف آن بود. نارضایتی مردم و مستندسازان از درگیر شدن آمریکا در جنگی نابرابر، به تولید مستندهایی انجامید که خط اصلی آنها علیه جنگ، اشغالگری و سیاستهای حاکمیتی بود. دهه 1960 رشد تکنیک به خدمت مستندسازان آمد. پوشش خوب جنگ ویتنام به دلیل پیشرفتهای تکنیکی در تولید دوربینهای سبک بود.
سال 1960 دوربین 16 میلیمتری سبکوزن تکمیل و جایگزین دستگاه 35 میلیمتری کمتحرک ویژه خبرنگاران شد. نمونه تأثیر این نوآوری، پوشش خبری راهپیمایی آزادی مارتین لوترکینگ بود. پوشش خبری روزبهروز بیشتر جای این امید دور و دراز را گرفت که فیلم مستند باید رسانه اطلاعات جمعی باشد. برای نمونه 400 میلیون بیننده، تشیع جنازه جانافکندی، رئیسجمهور ترور شده آمریکا را پیوسته از تلویزیون تماشا کردند.
مستندهای خبری در تلویزیونها مخاطب بالایی داشتند. رویدادهای بزرگ سیاسی و اجتماعی از طریق تلویزیون پوشش داده میشد و به همین دلیل انبوهی مستند گزارشی ساخته میشد که برای مردم جذاب بود. اواخر دهه 1970 با وقوع انقلاب اسلامی، بخشی از پوشش لحظه لحظه این رویداد مهم سیاسی از طریق مستندسازان تلویزیونی در ایران، آمریکا و اروپا انجام شد و به جرأت میتوان اذعان کرد این آغازی جدی برای مستندسازی در ایران بود.
ثبت تصاویر انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی که بیشتر به عهده مستندسازان نسل قبل بود، در سالهای 57 شکلی جدید و جدی به خود گرفت؛ شمایلی که با شروع جنگ تحمیلی باعث شد نسلی از جوانان تربیت شوند تا بر اساس وظیفه و احساس دین به جبههها بروند و وقایع و رخدادها را ثبت و ضبط کنند. آنها تصویربرداران و خبرنگاران تلویزیون بودند که تصاویری از جنگ را برای مردم مخابره میکردند.
پس از پایان سالهای جنگ، تجربههای نسلی که در کوران این رویداد پخته شده و به بلوغ رسیده بود، در بخشی دیگر متبلور شد؛ حوادث لبنان، جنگ بوسنی و هرزگوین، بحرانهای افغانستان و مسائل منطقه مورد توجه مستندسازانی قرار گرفت که به نوعی دنبالهرو شهید سیدمرتضی آوینی بودند؛ مردی که با «روایت فتح» و مستند اشراقی، نخستین گامهای جدی برای بنیانگذاری نوع تازهای از مستندسازی را برداشت.
نسل پس از شهید آوینی از دهه 1370 شروع به ساخت مستندهایی کردند که ضدامپریالیستی و با هدف وحدت مسلمانان بود. حالا سینماگران ایرانی راویانی صادق در منطقه و حتی جهان بودند که ردپای ظلم علیه اسلام و مسلمانان را به تصویر میکشیدند. مجموعه مستندهای نادر طالبزاده با نام «خنجر و شقایق» درباره بوسنی و هرزگوین و نسلکشی مسلمانان در قلب اروپا از بهترین نمونههای این آثار است.
مستندهای محمدحسین جعفریان در مورد طالبان و افغانستان بویژه مستند «شیر دره پنجشیر» در مورد زندگی احمد شاه مسعود یا مستند شهادت دیپلماتها خبرنگار ایرانی در افغانستان از بهترین و شناختهشدهترین آثار این مستندساز انقلاب اسلامی به شمار میرود.
در این میان رضا برجی مستندسازی فراتر از مرزهاست. ستاره مستند بحران، هر جا یک رویداد سیاسی و اجتماعی بزرگ رخ داده، در میانه آن ایستاده است. دوربین او 14 جنگ مهم جهان را ثبت کرده است که مستند «سواحل اشک» و «زیتون» در مورد جنگ 33 روزه لبنان از محبوبترین آثار او است. پس از این نسل، سهیل کریمی و سعید ابوطالب ایستادهاند. از میان سینماگران جوانتر هم که رویدادهای منطقه و ظهور داعش را به تصویر کشیدهاند، بهروز نورانیپور، امیرحسین نوروزی، مسعود دهنوی و چندین چهره دیگر قرار دارند. همچنین مجموعه مستندهایی که مرتضی شعبانی در 2 دهه اخیر تهیه کرده است به روز و اثرگذارند. او که از اعضای تیم «روایت فتح» است، درباره داعش و یمن مستندهایی پرمخاطب و دیدنی ساخته و جوایز مختلفی دریافت کرده است.
حال، در کوران تنشهای به وجود آمده در منطقه، مستندسازها به میان جنگ و آتش رفتهاند تا روایتگرانی باشند از ظلمی که این روزها از سوی رژیم صهیونیستی بر مردم غزه، لبنان و سوریه میشود. یکی از این مستندسازان محسن اسلامزاده، فیلمساز 44 ساله مشهدی است، البته این نخستینبار نیست این مستندساز به دل بحران میرود و مشغول مستندسازی میشود، او پیشتر در مستندهایی چون «مدافعان آمرلی»، «به دنبال صلح»، «قیام صحرا»، «اسرار زندان ابوسلیم»، «روز ناتمام من و فرمانده»، «تنها میان طالبان» و «سفر به دیار پشتونها» نیز به دل بحرانها رفته و روایتگر بحرانها شده بود. وی حال نیز با حمله رژیم صهیونیستی به لبنان به این کشور سفر کرده و در حال ساخت مستند است. به همین بهانه با ایشان، آن هم در بحبوحه حملات موشکی اسرائیل به لبنان به گفتوگو نشستیم.
***
* آقای اسلامزاده! لطفا درباره مستندسازی بحران بگویید و اینکه اساسا این شکل از مستندسازی را با توجه به سوابقتان چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید! مستندسازی در بحران اساسا کار بسیار سخت و دشواری است. حتی صدور مجوزهای مربوطه نیز بسیار سخت است. در فضای بحرانی بیشتر نگاهها به خبر است. در همین لبنان و شرایط امروز مجوز مستندسازی صادر نمیشود و ما در قالب کار خبری که برای شبکههای مختلف انجام میدهیم توانستیم وارد مستندسازی از شرایط فعلی شویم. به هر حال کار بسیار سخت است، زیرا مستندساز باید فراتر از خبر کار کند. مستند باید به دنبال روایت زیر پوستی و عمیقتر از خبر باشد و این باعث میشود کار بسیار سخت شود. به هر حال شما هنگام جنگ تحلیلگر کمتر پیدا میکنید، درواقع در زمان جنگ همه درگیر و مشغول هستند. برای مثال ما وقتی به دانشگاه لبنان زنگ زدیم گفتند دانشگاه تعطیل است و به تبع آن دانشجویان هم نیستند و آوارگان به اینجا آمدهاند و ما در حال اسکان آنان هستیم. از طرفی در بحران به وجود آمده خیلیها هم هراس دارند اما مهمتر از همه برای من مستندساز، خلق یک روایت است و یک نگاه عمیق به جنگ داشتن و پیدا کردن قصه و این، کار ما را بسیار سخت و دشوار میکند. از آن طرف کار بسیار واجب و مهمی است، زیرا ما باید روایت خاص خودمان را داشته باشیم. در هر صورت خبر میرود و میآید و با گذشت زمان خبرها فراموش میشوند و آنچه باقی میماند، یک روایت مســـتند است.
* با توجه به رخدادهای پیرامونی ما طی 4 دهه گذشته بویژه سالهای اخیر، سطح و جایگاه اینگونه مستندها را چگونه ارزیابی میکنید؟
به هر صورت ما بعضا شاهدیم که درباره تولید مستندهای بحران کوتاهیهای شده است اما معتقدم با اینکه هستههای بسیار جدی برای ساخت این مستند شکل گرفته، همچنان در اعتماد به مستندسازها و واکنش سریع نشان دادن به اتفاقها عقب هستیم. نمونهاش را میتوانم به صورت واضح درباره همین عملیات توفان الاقصی بگویم که با گذشت یک سال از انجام آن و با توجه نزدیک شدن به جشنوارههایی چون عمار، سینماحقیقت و فجر، باید این پرسش مطرح شود که چه تعداد مستند با این موضوع تولید شده است؟ در همین وقایع سال 1401 در کشور چه تعداد مستند تولید شد؟ متاسفانه عمده مشکل عدم اعتماد است و مستندسازهای بحران را به نوعی دست و پاگیر میدانند.
* نگاه مسؤولان و مدیران را نسبت به این گونه مستند چطور میبینید؟
برخی مسؤولان و مدیران در موقعیتهای بحرانی صرفا و در نهایت به دنبال خبر هستند، آنها درباره گزارشهای خبری هر قدر مجوز درخواست داشته باشیم صادر میکنند اما ضرورت مستندسازی در بحران را درک نکردهاند. در همین جنگ لبنان گروههای بسیار خوبی اعزام شدند که جای تقدیر دارد اما ای کاش از ابتدای ماجرا گروههای جدیتر به لحاظ کمی و کیفی اجازه حضور مییافتند تا حضور بیشتری در این جنگ داشتند.
* آیا میتوان نمونههای شاخصی را برای اینگونه از مستندها آورد؟
مستندهای روایت فتح، مستندهایی که شهید سیدابراهیم اصغرزاده، رضا برجی، محمدحسین جعفریان، مرتضی شعبانی، سعید فرجی و بسیاری از بچهها در جبهههای جنگ علیه داعش تولید کردند، کارهای بسیار خوبی است. ما اساسا مستندهای خوب بسیار زیاد داریم؛ کارهایی مثل مستندهای مرتضی پایهشناس و بسیاری دیگر.
ارسال به دوستان
دیدگاه
چرا ارتش شیطان وقیحتر شده است؟
حنیف غفاری: وقاحت بزالل اسموتریچ وزیر دارایی و ایتمار بن گویر وزیر امنیت قومی رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه و لبنان به اوج رسیده و اکنون، این ۲ «جنایتکار/ سیاستمدار» کلیدی کابینه نتانیاهو دیگر به اشغال نوار غزه و کرانه باختری قانع نیستند! اخیرا روزنامه «هاآرتص» چاپ سرزمینهای اشغالی در مقالهای از نقشه راه کابینه جنگ رژیم اشغالگر قدس در مواجهه با امنیت منطقه (و نه فقط نوار غزه) پرده برداشت و نوشت: «بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی و ایتمار بن گویر، وزیر امنیت، دستورکار خطرناکی را پیش میبرند که با اهداف جنگی اعلامشده توسط دولت اسرائیل، همچنین با منافع دولت که هنوز خود را بخشی از جامعه بینالمللی میداند، در تعارض جدی است. بسط دامنه عملیات صهیونیستها به دیگر مناطق، منجر شده تا تلآویو در معرض خطری جدی قرار گیرد». صورت مساله از این قرار است که اسموتریچ، بن گویر و نتانیاهو الحاق نوار غزه، کرانه باختری و جنوب لبنان به اراضی اشغالی را فاز اول نقشه راه خود تلقی کرده و متعاقبا، درصدد تصرف بخشی از خاک اردن، مصر، عراق، سوریه و حتی عربستان هستند. به عبارت بهتر، برخی کشورها که تصور میکنند با سکوت وقیح و شرمآور خود در قبال جنگ غزه، بقا و حفظ حریم سرزمینی و امنیتی خود در غرب آسیا را تضمین کردهاند، اکنون با واقعیتی مواجه هستند که حتی رسانههای رژیم اشغالگر قدس نیز ابایی از ابراز آن ندارند.
فروردین ۱۴۰۲، ۶ ماه قبل از وقوع عملیات توفان الاقصی، پارلمان اردن رای به اخراج سفیر رژیم اشغالگر قدس از امان داد. دلیل این اقدام، نقشهای بود که اسموتریچ از آینده منطقه و اهداف کابینه نتانیاهو در این حوزه ژئواستراتژیک و جغرافیایی مهم ترسیم کرد! پارلمان اردن از نقشهای مشابه آنچه بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی از آن استفاده کرده بود، رونمایی کرد. اسموتریچ در آن زمان، در دیدار با حامیان رژیم صهیونیستی در پاریس مدعی شد «چیزی به نام ملت فلسطین وجود ندارد».
همچنین نقشهای در کنار او وجود داشت که نشان میداد مرزهای فلسطین اشغالی شامل کرانه باختری، غزه و کل کشور اردن است! این نقشه روی تریبون سخنرانی این وزیر صهیونیست نصب شده بود.
با وقوع جنگ غزه، برخی کشورهای عربی تصور کردند این وزیر صهیونیست، نقش و جایگاه پررنگی در تصمیمات کابینه جنگ ندارد و افرادی مانند نتانیاهو و گالانت وی را مهار خواهند کرد اما اکنون محرز شده همه اعضای کابینه رژیم اشغالگر قدس بخشی از سناریوی خطرناک طراحیشده با محوریت اسموتریچ و بن گویر (وزیر امنیت قومی رژیم اشغالگر قدس) هستند.
سال 2001 میلادی، پس از وقوع حادثه مشکوک و مملو از ابهام 11 سپتامبر و انهدام برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک، نومحافظه کارانی مانند دیک چنی، جان بولتون، ریچارد پرل و پل ولفوویتس مدعی شدند زمان خلق مصادیق تئوری جنگ تمدنهای ساموئل هانتینگتون و پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما فرا رسیده و اکنون باید «خاورمیانه جدید» را متاثر از همین اندیشهها و ایدههای آخرالزمانی خطرناک خود شکل دهند. کاندولیزا رایس، ملکه جنگ عراق در دولت بوش پسر مدعی بود این نقشه راه، در عرض چند سال به صورت مطلق اجرایی شده و خروجی آن، دولتسازی غرب در جهان اسلام و تجزیه غرب آسیا و جهان اسلام به کشورهای ضعیف و سرسپرده خواهد بود. با این حال شکلگیری مقاومت عراق و بسط منطقه مقاومت در منطقه، انهدام راهبردهای تعریفشده در ذیل طرح «خاورمیانه جدید» را رقم زد. حتی تلاش مجدد آمریکاییها بین سالهای 2012 تا 2018 میلادی از طریق تاسیس داعش و رهاسازی مهرههای تروریست دستگاههای اطلاعاتی غرب و صهیونیستها در منطقه، راه به جایی نبرد و فرماندهان شهید مقاومت، با رصد هوشمندانه و اقدامات بهنگام و بسیار موثر خود، شکست خلافت خودخوانده تروریستهای تکفیری مورد حمایت غرب را در حوزه شامات و عراق رقم زدند.
اکنون، اسموتریچ و بن گویر در توهمات خود، از ارتش رژیم اشغالگر قدس به عنوان «ارتش خداوند!» یاد میکنند و کارویژه آن را نیز نه تنها تصرف غزه و لبنان، بلکه جنگ با کل کشورهای منطقه و گسترش غده سرطانی اسرائیل به سرتاسر جغرافیای جهان اسلام تعریف میکنند. بدون شک این بار نیز فرزندان مکتب مقاومت درس بسیار سختی را به دشمنان صهیونیست، آمریکایی و مهرههای منطقهای آنها خواهند داد. با این حال آنچه باعث شده دشمن صهیونیست به ابراز این نقشه شوم بپردازد، سکوت و انفعال اعراب است. کشورهایی که بازی در زمین تلآویو را جزئی از راهبرد کلان و حتی به مثابه یک استراتژی در روند حکمرانی خود مبدل کردهاند، اکنون در مقابل کابینهای قرار گرفتهاند که ابایی از تصرف و ضمیمهسازی خاک آنها به اراضی اشغالی ندارد. اعراب منطقه فراموش نکنند که استمرار این سکوت، چیزی جز تباهی و انهدام موجودیت آنها در آینده نخواهد بود. این کشورها، فرصت چندانی برای لغو عضویت خود در جبهه باطل ندارند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|