|
گفتوگوی «وطن امروز» با کاظم نظری درباره برگزاری رویداد تئاتر صاحبدلان
پژوهش در تئاتر دینی
گروه فرهنگ و هنر: اواخر دهه 80 پس از برپایی جشنوارههای متعددی چون عاشوراییان، رضوی و همایشهای آیینی و مذهبی، سیاستگذاران مرکز هنرهای نمایشی در پی آن برآمدند با تجمیع این رویدادها به یک جشنواره مستقل با رویکرد فراتهرانی و در سراسر کشور برسند که در نهایت جشنوارهای با عنوان «تئاتر حقیقت» آبان 1389 آغاز به کار کرد. جشنواره در نخستین دوره به صورت غیررقابتی با دبیری علی موذن برپا شد اما در دومین دوره با تغییر نام به تئاتر صاحبدلان از حالت غیررقابتی خارج شد و به صورت رقابتی با محوریت مرکز تئاتر دینی به کار خود ادامه داد. این رویداد تئاتر تاکنون با برپایی 13 دوره به حیات خود ادامه داده و امروز در زمره یکی از تاثیرگذارترین رویدادهای تئاتری با رویکرد دینی است.
حال مطابق جدول زمانبندی ارائه شده از سوی دبیرخانه این رویداد، کمتر از 3 هفته دیگر به میزبانی استان رشت شاهد برپایی تئاتر صاحبدلان خواهیم بود، آن هم در شرایطی که بیش از 400 اثر به دبیرخانه ارسال شده که در نوع خود کمنظیر است. از همین رو فرصت را مغتنم شمردیم و با کاظم نظری از اساتید و کارشناسان حوزه تئاتر که خود پیشتر به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد سهم و نقش عمدهای را در رشد و شکوفایی این رویداد فرهنگی - دینی داشته است، پیرامون اهداف و رویکردها آن به گفتوگو نشستیم.
***
استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر در تعریف تئاتر دینی میگوید: تئاتر دینی یک ژانر است و در دنیا اجرا میشود. تئاتری است که به مذاهب و ارزشهای دینی و مذهبی در همه ادیان میپردازد و علائم و اصول معنویت و مذهب آن کشور را مطرح میکند. هدف از اجرای اینگونه نمایشی، شناخت و بروز ارزشهای معنوی تئاتر دینی و انتقال آن به مخاطب خود است. در واقع تئاتر دینی یکی از اثرگذارترین تئاترهایی است که در دنیا وجود دارد و بنمایه فکری دارد.
کاظم نظری ادامه داد: ما از دوران قرون وسطی، نمایشهای دینی درباره حواریون و کسانی را که به دین مسیحیت علاقهمند بودند داریم که مینوشتند و اجرا میکردند. با گذر زمان و با ظهور دین اسلام نیز میبینیم برای حفظ ارزش و باورهای دینی، نمایشهای دینی برپا شد که جذابیتهای خاص خودش را دارد. مهمترین رویدادهای اصلی حوزههای فکری و ارزشگذاری در حوزه ایدئولوژی دینی همین تئاترها و نمایشوارههای دینی هستند که اثرگذارند و در تمام جوامع از آنها بهرهبرداری میکنند.
وی با اشاره به اینکه ما نیز از سالهای بسیار دور برای مناسبتهای دینی چه در شادی و چه در اندوه از اینگونه نمایشی بهره بردهایم، اظهار کرد: در پاسداشت قهرمانها و شخصیتهای دینی، گونههای مختلف تئاتر دینی را طراحی و اجرا کردیم. در روایتها، نقالیها و نمایشهای قهوهخانهای و میدانی، تئاترهای دینی به اجرا درآمدند و عظیمترین نمایشهای میدانی را شاهد بودیم.
نظری گفت: در غرب، نمایشهای خود را در فضای بسته صحنهای که قاب صحنه به آن میگویند اجرا میکردند با تعداد محدودی مخاطب اما ما نمایشهای مذهبی را در میدانگاههایی اجرا میکردیم که بیش از هزار مخاطب داشت. بر مبنای روایتها دستهها و راهپیماییهای مذهبی نیز از همین طریق شکل گرفت و علمها، نشانها، کتلها و رفتارهای نمایشی شکل جدی به خود گرفت که بر جذابیتهای گونههای نمایشی ما افزود. در استانها و شهرهای مختلف ما به واسطه فرهنگ و ادبیات خاص خودشان گونههای مختلف اجرایی فراهم شد که بسیار دیدنی بود.
وی افزود: نمونه بارز اینگونه نمایشی در نقالی، پردهخوانی و تعزیه وجود دارد و نمایشنامهها و نسخ زیادی نوشته شده که در موزههای مطرح دنیا دیده میشوند. نمایشنامههای ایرانی ما دارای موقعیتها و شرایط جذاب نمایشی هستند که حتی اروپاییها برای مباحث فاصلهگذاری یا بحثهایی که در درام وجود دارد، از تکنیکها و شیوههای نمایش ایرانی که انجام آن در نمایشهای دینی و آیینی ما دیده میشود، استفاده میکنند.
نظری با بیان اینکه ما هنرمندان برجستهای در این حوزه داریم، توضیح داد: ما هنرمندانی داریم که نهتنها در ایران زبانزد هستند، بلکه در جهان نیز آوازه آنها پیچیده است. پیتر بروک وقتی اجرای هاشم فیاض را دید، از او به عنوان علیبابای نمایش شرق یاد کرد. هنرمندان زیادی داریم که ناشناخته هستند؛ هنرمندانی چون اسماعیل محمدی، میرزا احمدی و... که بسیار اثرگذار در تئاتر دینی ما بودند و هستند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا شرایط و مخاطب برای اجرای نمایش دینی در کشور وجود دارد و هنرمندان نیز توجه و تمایل به این امر دارند، گفت: مساله دین و شریعت در وجود و فطرت همه انسانها وجود دارد. وقتی ابوالفضل ورمرزیار از نقالان خوب کشورمان یا مرشد مهدی چایانی در همدان که از بهترین نقالان ایران هستند، نقل میکنند، مردم نیز همراهی میکنند و پای کار آنها مینشینند. در تفرش استاد حیدری وقتی نقلی را اجرا میکند یا تعزیه میخواند، مخاطب بسیاری دارد. حتی در روستایی به نام «قودجان» در حوالی خوانسار مردم نذر میکنند در محرم و صفر یا اربعین بروند تعزیه ببینند. مرحوم قاسمی و برادرش قوامالدین قاسمی از بهترین تعزیهخوانان ایران بودند که در منطقه تفرش بسیار اثرگذار بودند و برای اجرای آنها هزاران نفر دور میدان شهر جمع میشدند و برنامههای آنها را میدیدند. یا در تهران وقتی استاد دکتر علی رفیعی نمایش «سالهای دور از شن» را در تالار وحدت اجرا کرد، یکی از بهترین نمایشهایی بود که در هر شب سالن مملو از مخاطب بود. یا مدتی قبل نمایشی با موضوع قمر بنیهاشم به کارگردانی سیدجواد طاهری اجرا شد که آن هم پرمخاطب بود. نمایشهای دینی مخاطب خود را دارند و مردم تشنه فطرت وجودی خودشان هستند و با دیدن این نمایشها به نوعی دریافتهای معرفتی را برای خود فراهم میکنند. خوشبختانه این نمایشها هر روز بهتر میشوند و رونق بیشتری مییابند.
نظری درباره رویداد صاحبدلان و نقش آن در جا انداختن نمایش دینی در فرهنگ عمومی بیان کرد: رویداد صاحبدلان یک پشتوانه قوی 12 ساله پربار دارد و صرفا یک رویداد تنها نیست؛ چندین رویداد متعدد دینی را در خود جا داده است و در طول سال برگزار میشود و تنها برای یک زمان خاص نیست. برگزارکنندگان این رویداد نیز با تمام قوت با چالشهایی که پیشرو دارند مقابله کرده و جلو میروند. به هر حال تئاتر دینی هزینههای خود را دارد و باید از آن حمایت کرد. مانند همه دنیا که این نوع تئاتر را حمایت میکنند، باید در کشور به این نوع تئاتر توجه لازم را داشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه چه تئاتر صحنهای باشد، چه میدانی، کارکرد خاص و مخاطب خاص خود را دارد، گفت: من بارها در حاشیه تئاترشهر شاهد اجرای گونههای مختلفی از تئاتر دینی بودهام که مردم با آن ارتباط برقرار کردهاند. تعزیه حضرت مسلم(ع) یا حضرت ابوالفضل(ع) چند ساعت است و در خیابانی که سروصدا و تردد بسیاری در آن وجود دارد و حواس مخاطب را پرت میکند، او متمرکز نشسته روی زمین و در گوشه خیابان یک نمایش دینی را نظاره میکند و میبینیم چقدر صحیح ارتباط برقرار کرده و همراهی او را در طول نمایش میشنویم و میبینیم. نمایشهای دینی صحنهای نیز به همین شکل هستند. من تجربههای مختلفی در اجراهای متعددی مانند نمایش «خورشید کاروان» داشتم و گاهی در ارائه دیالوگهایم دچار مشکل میشدم، چون مخاطب با صدای بلند و هق هق گریه واکنش نشان میداد و صدای گریهاش در سالن میپیچید و طنین میانداخت.
نظری اظهار کرد: برگزاری رویدادی مانند صاحبدلان در این زمینه قطعا اثرگذاری دارد و متولیان عرصه فرهنگ و هنر کشور باید از این میراث دینی حمایت و پاسداری و حتی موزه تئاتر دینی را راهاندازی کنند، چرا که نشانه فرهنگ عامه ما است و میتوان بسیار از این نشانهها دید. باید به آن ارج بنهیم و از همه مهمتر حوزه پژوهشی آن را نیز تقویت کنیم که متاسفانه بسیار ضعیف است. باید پژوهشگاههایی شکل داد و این رویدادها را ثبت و ضبط کرد و در اختیار پژوهشگران قرار داد. باید رسالههای دانشگاهی بر این مبنا شکل بگیرد تا این هنر رونق و توسعه یابد. توسعه نیاز به پژوهش، دانش و حمایت دارد. اگر ما این کار را نکنیم کشورهای دیگر از ما پیشی خواهند گرفت. افراد بسیاری در دنیا روی تعزیه ایران پژوهش و تحقیق کردهاند اما خود ما این کار را انجام نمیدهیم، در حالی که پژوهشگران خوبی همچون دکتر ناصربخت، فرهنگ، کاموس، جولایی و... داریم که در این حوزه بسیار کار کردهاند. متاسفانه این تحقیقات ویترین وزارتخانه شده و در اختیار دانشجویان دانشگاهها قرار نمیگیرد. امیدوارم این اتفاق میمون رخ دهد و دانشجویان شاهد تلاش عزیزانی که در حوزه فرهنگ عامه و دینی ایران کار میکنند باشند.
وی در پایان بیان کرد: رویداد صاحبدلان باید هنرمندانی را که در این عرصه فعالیت داشتند و ناشناخته باقی مانند معرفی کرده و از آنها تقدیر کند. در روستاهای مشهد، اردبیل، تهران، تفرش و شمال کشور افراد بسیار زیادی داریم که در حوزه تعزیه بسیار موثر هستند. روح همه گذشتگانی که برای تعزیه کشور فعالیت کردند شاد باشد و خداوند به همه عزیزانی که در حوزه تئاتر دینی فعالیت میکنند قوت دهد. این فرهنگ بومی و پیشرو باید به مخاطبان عرضه شود که این امر نیز توسط اصحاب رسانه و همراه با برگزاری رویدادهای متعدد میسر است.
ارسال به دوستان
دوئل جادوگر و تانک روس در راند نخست
سومین طلا در چنگ کامران؟
سیدهفرزانه شریفی: طبق قرعهکشی مسابقات جهانی آلبانی در اوزان غیرالمپیکی، در راند اول عبدالرشید سعدالهیف و دیوید تیلور به مصاف هم خواهند رفت.
مسابقات جهانی کشتی آزاد در اوزان غیرالمپیکی از امروز (چهارشنبه) آغاز خواهد شد و رضا مؤمنی در وزن ۶۱ کیلوگرم، سینا خلیلی در وزن ۷۰ کیلوگرم، محمد نخودی در وزن ۷۹ کیلوگرم و کامران قاسمپور در وزن ۹۲ کیلوگرم، نمایندگان ایران در این مسابقات هستند.
مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی امسال پس از 8 سال در حالی برگزار میشود که هیچیک از این کشتیگیران در المپیک پاریس حضور نداشتند و قرار است کشتیگیران در این میدان بزرگ و سخت به مصاف حریفان خود بروند. بدونشک جذابترین جدال این مسابقات در وزن ۹۲ کیلوگرم اتفاق خواهد افتاد؛ آنجا که عبدالرشید سعدالهیف، دیوید تیلور و کامران قاسمپور، ۳ ضلع قدرتمند کشتی رودرروی هم قرار میگیرند.
قرعهکشی مسابقات کشتی آزاد اوزان غیرالمپیکی چند روز پیش انجام شد و در وزن ۹۲ کیلوگرم، عبدالرشید سعدالهیف و دیوید تیلور در یک سمت جدول بودند و کامران قاسمپور در سمت دیگر جدول. طبق این قرعه شانس فینالیست شدن نماینده ایران زیاد بود و حریف فینال او هم در این مسابقه به احتمال زیاد کشتیگیران روس با آمریکایی بودند اما این قرعه چندان دوام پیدا نکرد، چرا که در یک اتفاق عجیب و غریب دوباره قرعهکشی به دلیل لحاظ نشدن رنکینگ کشتیگیران در سال ۲۰۲۳ تکرار شد و قرعه جدید برای کامران قاسمپور و حریفانش طور دیگری رقم خورد.
طبق قرعهکشی جدید، کامران قاسمپور دارنده ۲ مدال طلای جهان با دیوید تیلور دارنده ۴ طلای جهان و المپیک از آمریکا و عبدالرشید سعدالهیف دارنده ۷ طلای جهان و المپیک از روسیه در یک گروه قرار گرفتند. طبق این قرعه سعدالهیف و تیلور در دیداری حساس در دور نخست به مصاف هم میروند و این جدال بسیار هیجانانگیز خواهد بود.
* سعدالهیف یا تیلور؛ چه کسی برنده است؟
عبدالرشید سعدالهیف مشهور به تانک روس با 2 طلای المپیک و ۵ طلای جهانی در مسیر تبدیل شدن به یکی از پرافتخارترین کشتیگیران تاریخ قرار دارد. او به دلیل محرومیت روسیه نتوانست در المپیک پاریس حاضر شود و حالا به دنبال کسب مدال طلا در مسابقات جهانی آلبانی است تا بتواند موفقیتهای خود را ادامه دهد. تانک روس برای رسیدن به این مسابقات وزن زیادی کم و با پیروزی در انتخابی جواز حضور در این رقابتها را کسب کرد. عبدالرشید که آخرین حضورش در مسابقات جهانی هم با مصدومیت همراه بود، آخرین طلای خود را سال ۲۰۲۱ کسب کرده و بعد از ۳ سال برای نخستین بار در وزن ۹۲ کیلوگرم خودش را محک میزند تا شاید ششمین طلای جهانی خود را صید کند.
* جادوگریهای تیلور ادامه دارد؟
دیوید تیلور مشهور به جادوگر آمریکایی با یک طلای المپیک و ۳ طلای جهان در وزن ۸۶ کیلوگرم برای کسب دومین طلا در المپیک پاریس خیز برداشته بود اما در انتخابی با شکست برابر آرون بروکس همه معادلات به هم خورد و او المپیک پاریس را از دست داد. پس از آن تیلور با اعلام خداحافظی از کشتی به مربیگری رو آورد اما پیش از برگزاری این مسابقات برای حضور در آلبانی اعلام آمادگی کرد و با شکست حریف خود نماینده وزن ۹۲ کیلوگرم آمریکا در مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی شد.
تیلور در واکنش به جدالش با کامران و سعدالهیف در جریان مسابقات جهانی آلبانی گفته است: «مشتاق رویارویی با کامران و رشید هستم. سعدالهیف تنها کسی است که دوست داشتم با او کشتی بگیرم. ما دو نفر سالها از بهترینهای جهان در کشتی بودیم اما هر دو در وزنهای دیگری رقابت کردیم و حالا در یک وزن حضور داریم. من فکر میکنم این کشتی را تمام دنیا میخواهند تماشا کنند و باید به بهترین شکل برای آن آماده شوم».
* کامران قاسمپور سومین طلا را دشت میکند؟
کامران قاسمپور ضلع آخر این مثلث جذاب است که سابقه کسب دو مدال طلای مسابقات جهانی را در وزن ۹۲ کیلوگرم در کارنامه دارد. کامران نسبت به ۲ حریف خود یک قدم جلوتر است. او ۲ بار مدال طلای این مسابقات را در وزن ۹۲ کیلوگرم از آن خود کرده و در شرایطی به این مسابقات پا میگذارد که از لحاظ بدنی شرایط خوبی دارد.
کامران نسبت به رقبایش شرایط بهتری دارد؛ عبدالرشید سعدالهیف پس از ۳ سال دوری از تشک و کم کردن وزن پا به این مسابقات میگذارد. او که مدعی وزن ۹۷ کیلوگرم بوده این روزها برای رسیدن به وزن ۹۲ کیلوها کاهش وزن داشته و باید دید از نظر آمادگی چه شرایطی دارد. دیوید تیلور پس از اینکه در انتخابی مقابل «آرون بروکس» المپیک پاریس را از دست داد به دنیای مربیگری رو آورد و مدتی از کشتی دور بود؛ او البته میتواند یک حریف سرسخت و جدی برای تانک روس که این روزها وزن زیادی از دست داده، باشد اما در کل کشتی ورزش ثانیههاست و هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.
طبق قرعهکشی، برنده دوئل تانک روس و جادوگر در مرحله نیمهنهایی به مصاف کامران قاسمپور میرود، قطعا در چنین شرایطی حریف کامران در نیمهنهایی کار سختتری پیش رو دارد، چرا که از یک جدال سخت به مرحله نیمه نهایی رسیده است.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
چرا آلمان حامی صهیونیستهاست؟
امیر مجتهدی*: ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ در شهر شیراز در حسینیه سیدالشهدا(ع)، 314 نفر از هموطنانمان در یک حادثه تروریستی به خاک و خون کشیده شدند. عامل این اقدام تروریستی، گروهک تروریست تندر به سرکردگی جمشید شارمهد بود. جنایت حسینیه سیدالشهدا(ع) شیراز تنها بخشی از اقدامات او و گروهش بود. او قبل از دستگیر شدن بارها در تصاویر و ویدئوهایی که از خودش منتشر کرده بود، بیشرمانه از اقدامات ضدانسانی خود علیه ملت ایران دفاع و به آن افتخار میکرد. سرانجام پس از سالها برگزاری جلسات متعدد دادگاه، او به سزای عمل خود رسید. در این میان اما واکنش صدراعظم و وزیر خارجه آلمان قابل توجه است. آنالنا بربوک در واکنش به اعدام جمشید شارمهد در اظهار نظری عجیب ضمن تهدید کشورمان، جمهوری اسلامی ایران را کشوری ضدانسانیت خطاب کرد. وزیر خارجه آلمان در حالی ایران را حکومتی ضدانسانی میداند که کشورش در طول تاریخ همواره تمام خطوط قرمز انسانیت را زیر پا گذاشته است. پس از انقلاب اسلامی در ایران، کشور آلمان بارها اقدامات خصمانهای را علیه کشورمان انجام داد؛ مانند صادرات تسلیحات شیمیایی به عراق، مشارکت در تحریمهای ظالمانه، حمایت از اغتشاش و ناامنی در ایران، بستن مراکز فرهنگی ایران در آلمان و محکومیت حملات موشکی ایران که در چارچوب دفاع از منافع ملی انجام شد، تنها بخشی از دشمنی آلمان با ملت ایران است. زیر پا گذاشتن خطوط قرمز انسانیت توسط آلمان تنها به ایران ختم نمیشود. بیش از یک سال از آغاز جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه میگذرد. در حالی که افکار عمومی جهان و بسیاری از دولتها جنایتهای رژیم صهیونیستی را محکوم و حتی مراودات اقتصادی و صادرات تجهیزات به این رژیم را تحریم یا محدود کردهاند، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان تاکید کرد برلین به تامین تسلیحات به رژیم صهیونیستی برای دفاع(!) از خود ادامه خواهد داد. همچنین در آخرین موضع روشن آلمان، آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان اظهار داشت: کشورش دیگر از اعلام حمایت خود از اسرائیل خجالت نمیکشد، حتی درباره هدف قرار دادن غیرنظامیان و مکانهای محافظت شده توسط قوانین بینالمللی، مانند بیمارستانها و مراکز آوارگان. عجیبترین نوع موضعگیری سیاسی را سباستین فیشر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان انجام داد که گفت: ما هیچ نشانهای مبنی بر اینکه اسرائیل در غزه نسلکشی میکند، نمیبینیم!
* چرا آلمان بشدت طرفدار رژیم صهیونیستی است و اینگونه وقیحانه اظهار نظر میکند؟
برای پاسخ به این سوال باید حوادث سیاسی سالهای 1950 به بعد را مرور کنیم. پس از پایان جنگ دوم جهانی در اوایل دهه 1950، به سختی میتوان سیاستمدار، خبرنگار، نویسنده یا روشنفکری پیدا کرد که درباره روابط آلمان با رژیم صهیونیستی صحبت کند. آن روزها روی پاسپورتهای رژیم صهیونیستی مهر «سفر به همه کشورها جز آلمان» زده شده بود. آلمان در آن سالها به علت جنایات نازیها بهشدت با تحریمهای سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی در جهان روبهرو بود. این وضع آلمان چندان با منافع سیاست خارجی آمریکا منطبق نبود. آمریکا سعی داشت از ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی آن روزهای آلمان بویژه استعداد این کشور در ساخت سلاح به نحو احسن در راستای منافع ملی خود استفاده کند. این سیاست در پایان جنگ اول جهانی نیز نمود داشت، جایی که فرانسه در سال 1918 در قالب پیمان «ورسای» تلاش داشت سختترین تنبیهات را به آلمان تحمیل کند اما این آمریکا بود که با اخطار به فرانسه مانع اجرای آن شد. آمریکا سال 1952 تصمیم گرفت به طور محرمانه، نقش میانجی را میان آلمان و رژیم صهیونیستی ایفا کند که منجر به عقد قرارداد لوکزامبورگ در هتل والدورف آستوریا در نیویورک شد. امضای قرارداد غرامت (لوکزامبورگ) نقطه شروعی برای برقراری روابط میان آلمان و رژیم صهیونیستی بود که بعدها بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران آن را روابط معجزهآسا نامیدند. در قرارداد غرامت لوکزامبورگ، مقرر شد آلمان غرامت مالی سنگینی را به رژیم صهیونیستی در ازای بازگشت به جامعه جهانی پرداخت کند. مدیون بودن سیاست خارجی آلمان به آمریکا در کنار وجود یهودیان آلمانی که در مقایسه با همتایان یهودی خود در سایر کشورهای اروپایی، بزرگترین، ثروتمندترین و مشهورترین گروه را تشکیل میدادند، باعث شد «لودویگ ارهارد» صدراعظم وقت آلمان 7 مارس 1965 به طور کاملا رسمی و علنی اعلام کند آلمان مایل است اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
در همان سال وزارت خارجه آلمان روابط با رژیم صهیونیستی را سنگ بنای سیاست خارجی خود معرفی کرد؛ اقدامی که باعث شد مصر و 9 کشور دیگر عربی روابط خود را با جمهوری فدرال آلمان قطع کنند. اقدام آلمان فقط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی ختم نشد، زیرا منابع تاریخی آلمان نشان میدهد اسرائیل و آلمان به یکسری تماسهای محرمانه ادامه دادند و از طریق آن توافق شد تلآویو، تسلیحات آلمانی را دریافت کند؛ جایی که آلمان با قرار دادن توپخانه سنگین، هواپیما، کشتی، هلیکوپتر و زیردریایی در اختیار تلآویو، باعث شد رژیم صهیونیستی از جنگ ۶ روزه در سال 1967 پیروز بیرون بیاید. همچنین آمریکا از طریق آلمان نیز از رژیم صهیونیستی حمایت نظامی میکرد، دلیل آن این بود که آمریکا میخواست این کمکها را محرمانه نگه دارد تا در روابط واشنگتن با کشورهای عربی خللی ایجاد نشود. با گذشت زمان، لابی صهیونیستی در آلمان بیش از پیش تقویت و باعث شد به بهانه جنایات نازیها علیه یهودیان، سیاستمداران آلمانی همواره خود را مدیون و شرمسار رژیم صهیونیستی بدانند. در حال حاضر آلمان بزرگترین شریک تجاری رژیم اشغالگر اسرائیل در اروپاست و پس از آمریکا در رتبه دوم صادرات به این رژیم قرار دارد. آلمان همچنین دومین صادرکننده بزرگ تسلیحات به اسرائیل است و 30 درصد واردات تسلیحات رژیم اشغالگر را در قالب مهمات، وسایل نقلیه زمینی، فناوری نظامی و توسعه و نگهداری تسلیحات نمایندگی میکند به طوری که وزارت اقتصاد این کشور فاش کرد ارزش تسلیحات آلمانیای که برلین مجوز صادرات آنها را به اسرائیل صادر کرده، تا هفته گذشته به 45.74 میلیون یورو رسیده است، این در حالی است که سیاستمداران در آلمان مکررا از اقدامات نظامی کشورهای عربی و حمایت از گروههای مسلح در غرب آسیا انتقاد میکنند. از یک سو، برلین ادعا میکند به تلاشها برای خلع سلاح و کنترل تسلیحات در جهان متعهد است و از سوی دیگر، صنعت نظامی آلمان در دوره کنونی تسلیحات جنگی را به مبلغ حدود 4.5 میلیارد یورو به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا صادر کرده است. به نظر میرسد آلمان درباره معاملات تسلیحاتی با شرکای خود در منطقه غرب آسیا، بویژه رژیم صهیونیستی هیچ محدودیتی ندارد. این موضوع نه تنها با سیاست تسلیحاتی برلین ناسازگار است، بلکه با دستورالعملهای آن برای صادرات تجهیزات نظامی نیز مغایر است که در مواقع درگیری یا بحران، تحویل تجهیزات نظامی به کشورهای به اصطلاح سوم را ممنوع میکند. به نظر میرسد آلمان در اظهار نظرهای غیراخلاقی هم هیچ محدودیتی ندارد. زمانی که در غزه، بیمارستان الاهلی توسط رژیم صهیونیستی بمباران میشود و بیش از 500 نفر به شهادت میرسند، صدراعظم آلمان، ۲ ساعت پس از حمله، در پلتفرم رسانه اجتماعی ایکس مینویسد: اسرائیل حق دفاع از خود را دارد. هر دولتی موظف است از شهروندان خود محافظت کند. در واکنش به این موضعگیری صدراعظم آلمان این سوال مطرح میشود: آیا مردم غزه شهروند نیستند؟ چه کسی از آنها در برابر حملات رژیم صهیونیستی محافظت میکند؟ چه کسی از فلسطینیان در برابر بیقانونی، از بین بردن مزارع و خانهها و غصب سرزمینشان محافظت خواهد کرد؟ با گذشت بیش از 388 روز جنایت در غزه و لبنان، اگرچه جهان، هولوکاست نازیها را ندید اما امروز به وضوح جنایات و هولوکاست رژیم صهیونیستی را از نزدیک مشاهده میکند؛ هولوکاستی که این بار با حمایت آلمان در حال انجام است.
پژوهشگر سیاست خارجی *
ارسال به دوستان
واکنش توهینآمیز آلمان در ماجرای قصاص جمشید شارمهد، حمایت بیقید و شرط این کشور از تروریسم و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان را یادآوری میکند
سیاهکاری برلین
گروه سیاسی: سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان دیروز در پی بیانیه بسیار تند و وقحیانه وزیر خارجه آلمان درباره اعدام جمشید شارمهد، با خطاب قرار دادن آنالنا بربوک، تصریح کرد: «خود را پشت شعارهای حقوق بشری منافقانه پنهان نکنید، چرا که حتی مردم خودتان هم ادعاهای متکبرانه حقوق بشری شما را به سخره میگیرند».
به گزارش «وطن امروز»، به نظر میرسد دولت آلمان تصمیم گرفته است نقش پلیس بد را در اروپا برای ایران بازی کند. مدتی است دولتمردان این کشور به هر بهانهای که شده، مواضع تندی علیه کشورمان اتخاذ میکنند. همین چند روز پیش (پنجم آبان) بود که بعد از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به اهدافی در ۳ استان کشور، صدراعظم آلمان به جای اینکه متجاوز را محکوم کند، در حالی که مدعی شده بود اسرائیل تلاش کرد در این حملات تلفات انسانی حداقلی داشته باشد تا فرصتی برای کاهش تنش باشد، گفت: «پیام ما به ایران این است که واکنش تشدیدکننده باید متوقف شود تا راهحلهای مسالمتآمیز ارائه شود».
همچنین فراموش نکردهایم که تابستان امسال، دولت آلمان به بهانههای واهی، چند مرکز اسلامی را در این کشور تعطیل کرد و از جمله با تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ (وابسته به ایران)، مدتی بعد محمدهادی مفتح، رئیس این مرکز اسلامی را از آلمان اخراج کرد؛ اقدامی که البته با واکنش ایران همراه بود و قوهقضائیه نیز دستور تعطیلی برخی اماکن بدون مجوز وابسته به سفارت آلمان در تهران را صادر کرد.
همچنین آلمان در میان کشورهای اروپایی در موضوع جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، بیشترین جانبداری را از اسرائیل انجام میدهد و حتی در اوج وحشیگریهای ارتش تروریست صهیونیست نیز اعلام کرده است فروش سلاح به این رژیم جعلی را متوقف نمیکند. این امر در حالی است که طی ماههای گذشته بسیاری از کشورهای اروپایی تحت فشار نهادهای حقوق بشری در ارسال سلاح به اسرائیل تجدیدنظر کردهاند. چنانکه حتی انگلیس به عنوان موسس و یکی از حامیان اصلی اسرائیل نیز طی یک ماه گذشته ۳۰ مجوز از ۳۵۰ مجوز صادرات تسلیحات به اسرائیل را به دلیل نگرانی از اینکه اسرائیل ممکن است قوانین بشردوستانه بینالمللی را نقض کند، به حالت تعلیق درآورد.
* احضار کاردار ایران در برلین
دیروز نیز در پی سیاست مغرضانهای که مدتی است دولت آلمان علیه کشورمان اتخاذ کرده، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان و همچنین آنالنا بربوک، وزیر خارجه این کشور در واکنش به اعدام شارمهد، مدعی عواقب جدی برای تهران شدند! همچنین وزارت خارجه آلمان به بهانه اعدام سرکرده گروهک تروریست «تندر» که شهروند دوتابعیتی ایرانی - آلمانی بود، کاردار ایران در برلین را احضار کرد. وزارت خارجه آلمان در بیانیهای ضمن اشاره به احضار کاردار ایران در برلین، اعلام کرد سفیر برلین در تهران مراتب اعتراض آلمان را به وزارت خارجه ایران ابراز کرده و بهمنظور مشورت به برلین فراخوانده شده است. این وزارتخانه در این بیانیه افزود: سفیر آلمان در تهران، با وزیر امور خارجه ایران دیدار و «شدیدترین اعتراض» خود را درباره اعدام شارمهد ابراز کرده است.
بیانیه وزیر خارجه آلمان در بخشهایی به حدی تند و زننده است که میتوان گفت در مواضع ضد ایرانی، بیسابقه و حتی به دور از اصول و قواعد دیپلماتیک است.
* عراقچی: آنالنا بربوک! فریبکاری بس است
در پی اظهارات وزارت خارجه آلمان و احضار کاردار ایران در این کشور، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس خطاب به مقامهای آلمانی تصریح کرد: حتی مردم خودتان هم ادعاهای متکبرانه حقوق بشری شما را به سخره میگیرند.
وی نوشت: «هیچ تروریستی در ایران از مصونیت برخوردار نیست، حتی اگر از سوی آلمان حمایت شود؛ جمشید شارمهد، تبعه ایرانی، آشکارا و بدون شرم هدایت حمله تروریستی به یک مسجد را بر عهده داشت که منجر به شهادت ۱۴ نفر از مردم بیگناه از جمله زنان و کودکان شد؛ بیش از ۲۰۰ نفر نیز مجروح شدند؛ شواهد عمومی و در دسترس برای همه است».
عراقچی در ادامه تاکید کرد: «پاسپورت آلمانی برای هیچکس، چه رسد به یک جنایتکار تروریست، مصونیت نمیآورد؛ آنالنا بربوک! فریبکاری و دستکاری روانی بس است؛ از حمایت از کودککشان و تروریستها دست بردارید و خود را پشت شعارهای منافقانه حقوق بشری پنهان نکنید».
رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان اینکه ما سلاحهای شیمیایی را که آلمان در اختیار رژیم صدام قرار داد، فراموش نکردهایم، نوشت: «دولت شما در نسلکشی جاری اسرائیل شریک جرم است؛ آلمان تامینکننده شماره ۲ سلاحهای مرگبار اسرائیل در کارزار نسلکشی در غزه و کشتار در لبنان است؛ به اطراف نگاه کنید، حتی مردم خودتان هم ادعاهای متکبرانه حقوق بشری شما را به سخره میگیرند».
دستگیری تروریست معدوم جمشید شارمهد توسط وزارت اطلاعات ایران انجام شد. در پرونده او و گروه تروریست «تندر» جنایتهای بسیاری مانند بمبگذاری در حسینیه سیدالشهدای شیراز و قصد انفجار سد سیوند شیراز مشاهده میشود که در این میان بمبگذاری در حسینیه سیدالشهدای شیراز حادثهای خونبار بود که باعث شد افراد بیگناه بسیاری در آن به شهادت برسند. شارمهد همان تروریستی است که اعترافات تصویری او به تهدید مردم ایران برای انجام عملیات مسلحانه و تروریستی حتی قبل از دستگیری وی نیز موجود است. در یکی از همین فیلمها، شارمهد پیش از دستگیری میگوید: «ما خجالت نمیکشیم کسی را بکشیم. مگر انفجار شیراز را انکار کردیم! ما ترور میکنیم. وحشت ایجاد میکنیم».
مرکز رسانه قوهقضائیه روز دوشنبه (هفتم آبان) اعلام کرد پس از طی روال قانونی و تأیید نهایی رأی دادگاه در دیوان عالی کشور، حکم شارمهد صبح همان روز (دوشنبه) به اجرا درآمد و او به سزای اعمالش رسید.
***
سفیر آلمان به وزارت خارجه احضار شد
دیروز همچنین سفیر آلمان در تهران در اعتراض به موضعگیری مداخله جویانه برخی مقامات آلمانی در ارتباط با صلاحیتهای قضایی جمهوری اسلامی ایران بهوزارت خارجه احضار شد.
ارسال به دوستان
یادداشت
تحمیل آتشبس یا حمله موشکی؟
کبری آسوپار: 4 روز پس از ترور شهید سیدحسن نصرالله، ایران آتش موشکهایش را که در انتظار آتشبس در غزه و لبنان خاموش نگه داشته بود، روشن کرد و «وعده صادق 2» رقم خورد تا نشان دهد ایران همیشه منتظر تحقق وعدههای غرب باقی نمیماند. با این حال جریان داخلی معترض به سکوت موشکی ایران پس از ترور هنیه در تهران، راضی نشد و معتقد بود اگر پس از ترور هنیه، حمله اتفاق میافتاد، اکنون سید مقاومت ترور نمیشد؛ ادعایی که البته حتی از مسیر تحلیل هم اثبات نمیشود، چه رسد به استدلال.
در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح ایران هم که پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران صادر شد، به این آتشبس باز هم اشاره میشود و «ضمن محفوظ داشتن حق پاسخ قانونی و مشروع خود در وقت مقتضی، برقراری آتشبس پایدار در غزه و لبنان برای جلوگیری از کشتار مردم بیپناه و مظلوم» را مورد تأکید قرار میدهد.
این یعنی ایران آمادگی دارد در ازای برقراری آتشبس از پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی صرفنظر کند و باز، این یعنی ایران آماده دادن چنین پاسخی است و البته مثل همان «وعده صادق 2» تا همیشه هم منتظر تحقق آتشبس نمینشیند و گزینههای مختلف را روی میز خود نگه داشته است.
اما چشمپوشی از پاسخ به اسرائیل در ازای آتشبس مخالفانی جدی هم دارد. جریانی در ایران شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» را به مثابه یک ایدئولوژی پذیرفته و در این نگاه، جنگ فقط حمله نظامی است و هر نوع تلاش برای آتشبس یعنی عقبنشینی غیرتاکتیکی و مذموم. در این نگاه ما تا دم مرگ میجنگیم اما با دشمن پای میز مذاکره نمینشینیم. در سوی دیگر، هر نوع آتشبسی موافقانی جدی دارد که تلاش میکنند با کوچکنمایی اقدامات طرف صهیونیست، ایران را از هر نوع پاسخ به اسرائیل بازدارند. آنها ضدجنگ بودن را مانیفست خود قرار دادهاند و جنگ را چنان وسیع معنا کردهاند که هر نوع عملیات نظامی، حتی از نوع واکنش برابر متجاوز را هم شامل میشود.
گروه اول، مسؤولان ایران را به سازش و بیغیرتی متهم میکنند و گروه دوم از این مسؤولان چهرهای جنگطلب و بیمنطق ارائه میدهند. نیروهای مسلح ایران هم در میان اعمال فشار این 2 گروه ماندهاند و همین فشارهای دوسویه شرایط را برای تشخیص درست و تصمیمگیری مناسب سخت میکند.
یک نکته مهم در این دوگانه حمله نظامی یا آتشبس این است که ایران آتشبس را برای خود نمیخواهد و از قضا آمادگی دارد مثل 2 دفعه قبل صدها موشک روانه سرزمینهای اشغالی کند و نمایشی از غیرت نیروهای نظامی ایران و اقتدار کشور و ذلت اسرائیل را با اکران جهانی و زنده اجرا کند اما اولویت ایران چیزی است که ماشین تروریسم صهیونیستها را در غزه و لبنان متوقف کند و با تحمیل آتشبس مورد رضایت محور مقاومت، اهل غزه و لبنان بتوانند به خانههای خود، اگر چه ویران و فروریخته بازگردند.
هم از این رو است که آمادگی ایران برای چشمپوشی از حمله موشکی به اسرائیل، نه یک عقبنشینی، بلکه یک فداکاری از سوی جمهوری اسلامی ایران در مسیر هزینه دادن برای فلسطین است. این فداکاری بویژه از سوی فرماندهان نظامی ایران پررنگتر است. برای یک فرمانده نظامی که انتخاب کرده عمرش را در جنگ بگذراند، گاهی نجنگیدن هم همچون جنگیدن فداکاری است، بنابراین آتشبس را نباید همیشه سازشی سیاه دید، بلکه جزئیات آن و آنچه مورد توافق قرار میگیرد، باید مبنای قضاوت قرار گیرد. شاید برای همه ما لازم باشد آمادگی این نوع فداکاری را هم برای محور مقاومت داشته باشیم و ایثار را فقط در آمادگی برای جان دادن نبینیم، گاه شاید نیاز به گذشتن از غرور باشد. هدف ما شهادت نیست، هدف ما محو ظلم از جهان است که در این مسیر اگر هم شهید شدیم، باکی نیست اما رسیدن به این هدف میتواند همیشه هم مسیرش نظامی نباشد.
از سویی آتشبس همیشه هم اتفاقی سفید نیست و گاه هزینههای آن میتواند از هزینههای یک جنگ تمامعیار بیشتر تمام شود. چنانکه امروز مردم غزه و کودکان خردسال آن تاوان سازشکاری امثال عرفات و دولتهای عرب را میدهند، زیرا بیتوجه به گزارههایی که حقوق مردم فلسطین را تامین کند، توافقنامههای کذایی امضا کردند و اراده و قدرتی هم برای تغییر نداشتند و خود عرفات بهرغم مبارزات طولانی، در نهایت با ننگ سازشکاری و فروختن آرمان فلسطین رخت از جهان بست، لذا آن جریان داخلی که سازشکاری را با ژست لطیف ضدجنگ بودن معرفی میکند، بیراههای را میرود که پایان آن نه فقط فروش آرمان فلسطین که وطنفروشی است و پایان آن خیانت به ایران و ایرانی است.
دیپلماسی و میدان 2 مسیر موازی هستند که میتوانند همراه هم و توسط مردان جنگ و مردان سیاست پیش روند. ایران جنگطلب نیست و اگر ببیند رسیدن به حق مردم فلسطین را میتوان از مسیری غیر از نبرد نظامی پیش برد، استقبال خواهد کرد. هر چه هم در این 45 سال ایران اسلحه به دست گرفته است، نبردی تحمیلی و دفاعی بوده است. ایران قطعا شجاع است و از نبرد نظامی ابایی ندارد و شاهد آن هم دهه 60 و مرز ایران و عراق و همین اواخر، دهه 90 و بیابانهای سوریه است. میان 2 مسیر موازی، دوقطبی سیاه و سفید نسازیم و اجازه دهیم فضا برای صحبت درباره همه گزینهها باز باشد.
ارسال به دوستان
دیدگاه
تبلور گفتمان جهانی مقاومت
حنیف غفاری: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در یکی از فرمایشات اخیرشان، از شکست بزرگ صهیونیستها در میدان و شکست بزرگتر تمدن غرب در جنگ غزه پرده برداشتند. بهراستی منظور معظمله از شکست بزرگتر دشمنان در این پیچ تاریخی سرنوشتساز چیست؟ وزن، عیار و تبعات این شکست تمام عیار، چگونه باید مورد محاسبه و ارزیابی قرار گیرد؟
در ابتدا باید توجه داشت طی ۱۳ ماه اخیر در جریان جنگ غزه و لبنان، گفتمان مقاومت برای نخستینبار به صورت گسترده و جهانی، مورد قضاوت و روایت مستقیم افکار عمومی دنیا قرار گرفت. اگر چه انقلاب اسلامی مولد گفتمان مقاومت در منطقه بود اما جریان رسانهای، تبلیغاتی و سیاسی حاکم بر غرب اساسا اجازه مواجهه مستقیم افکار عمومی دنیا با این حقیقت غالب و گفتمان الهی - فطری را نداده بود. یکی از پیشفرضهای القایی غرب در قبال بحران فلسطین، حصر آن در داخل مرزهای این سرزمین اشغال شده یا در نهایت جهان اسلام بود. اما امروز مساله فلسطین و متعلقات آن (از جمله نابودی صهیونیسم) ماهیت منطقهای خود را از دست داده و به ابعاد فرامنطقهای و جهانی (خصوصا در سطح گفتمانی) تسری یافته است. در اینجا شاهد شکلگیری روایت واحد از توحش و اشغالگری صهیونیستها و متعاقبا ترسیم اهداف واحد در تحقق آزادی فلسطین هستیم. ماجرا به این نقطه ختم نمیشود؛ مساله فلسطین در فرامتن «ایستادگی در برابر ظلم» تعریف شده و به نوعی، شاهد ترکیب مصداق و مفهوم «آزادگی» در این پرونده هستیم. در تحلیل کلانروندها و روندهای گذشته و جاری در حوزه روابط بینالملل، با کلیدواژهای تحت عنوان «نقطه عطف» مواجهیم. نقطه عطف، همان لحظه تاریخی یا مرکز ثقلی است که امکان تغییر برداشت عمومی از مفاهیم و مصادیق را در سطحی وسیع میسر ساخته و در نهایت، خالق روندی جدید در قبال آن موضوع، بحران یا مساله است. جبهه مقاومت در کنار نبرد نظامی و میدانی با رژیم اشغالگر قدس، جنگ غزه و لبنان را تبدیل به یک نقطه عطف در تحولات منطقه و نظام بینالملل ساخته است. ما اکنون از مرحله «حیات منطقهای جبهه مقاومت» عبور کرده و شاهد آغاز دوران «حیات جهانی مقاومت» هستیم. برای نخستینبار، نسل جدید آمریکا و اروپا در صدد ترسیم نسبت حکمرانی نظام لیبرال ـ دموکراسی غربی با لابی صهیونیسم برآمده و در نهایت، بر اساس شواهد و مستندات قطعی و یقینیای که طی یک سال اخیر مشاهده کرده است، لابی صهیونیسم را مسلط بر منظومه حکمرانی و نظم ادعایی غرب تلقی میکند. قبل از وقوع جنگ غزه، زمانی که جبهه مقاومت به ملتهای آمریکایی و اروپایی درباره عواقب تسلط لابی صهیونیسم بر الگوی حکمرانی دولتمردان آنها هشدار میداد، اصل این گزاره حقیقی از سوی جریان رسانهای غرب انکار میشد. اما زمانی که افکار عمومی غرب در طول ۱۳ ماه سپری شده از جنگ غزه و لبنان در معرض واقعیات ملموس و عینی (آن هم به صورت روزانه و مستمر) قرار گرفت، تصویر ساختگی غرب در هم شکست. اکنون افکار عمومی آمریکا و اروپا، خصوصا نسل جدید و دانشجویان غربی نسبت به این حقیقت محض واقفند که سلطه آزاردهنده و نفرتانگیز لابی صهیونیسم بر ساختار حکمرانی غرب، نه یک توهم و حتی نه یک فرضیه، بلکه یک گزاره اثباتشده و تلخ محسوب میشود. جنس بیداری جهانی شکل گرفته در بطن نبرد حق علیه باطل، به گونهای است که حتی اگر جنگ غزه و لبنان همین لحظه نیز پایان یابد، در لایههای مختلف اجتماعی - شناختی دنیا نضج یافته و در حال خلق ساختاری جدید در مواجهه با منظومه حکمرانی سلطهگران غربی است. بارها عنوان شده جنس اعتراضات شکل گرفته در دانشگاههای غرب، زیربنایی و معطوف به ساختار قدرت در آمریکا و اروپاست. ثمره خون شهدای بزرگوار مانند آیتالله سیدحسن نصرالله، علامه سیدهاشم صفیالدین، دکتر اسماعیل هنیه و یحیی سنوار، تمرکزبخشی افکار عمومی دنیا بر حقیقتی است که از سال 1948 تاکنون به عناوین مختلف در لابه لای تصویرسازیهای معکوس و دروغپردازیهای وقیح واشنگتن و تلآویو محو شده و اکنون در سایه نبردی نابرابر اما مقدس با رژیم کودککش صهیونیست ظهور و بروز پیدا کرده است؛ مردم جهان تاکنون صهیونیسم را تنها خطری برای فلسطین (یا در نهایت منطقه) میدانستند و متعاقبا مبارزه با صهیونیسم و اشغالگری را نیز به یک جدال محلی - منطقهای محدود میساختند. مخاطب مساله فلسطین امروز کل دنیاست و این مساله را باید در مخاطبشناسی خود لحاظ کنیم. ادبیات به کار رفته از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در نماز جمعه نصر، ناظر بر همین مساله مهم تبلور و تصدیق یافت. اصلیترین وظیفه طرفداران بیشمار گفتمان مقاومت در 5 قاره دنیا، تلاش بیوقفه در مسیر گذار جهانی از صهیونیسم و متعاقبا ساختار حکمرانی زننده غرب است. قطعا این گذار به صورت توأمان و همزمان، تصدیق پیدا خواهد کرد.
ارسال به دوستان
شورای رهبری حزبالله لبنان، نعیم قاسم را به عنوان چهارمین دبیرکل این حزب انتخاب کرد
شیخ مقاومت
* 30 عملیات ضد اسرائیلی در روز توفانی مقاومت
گروه بینالملل: مقاومت لبنان طی یک بیانیه رسمی در روز سهشنبه اعلام کرد بر اساس چارچوب تعیینشده انتخاب دبیرکل در این سازمان، حجتالاسلام والمسلمین مهندس شیخ نعیم قاسم، معاون آیتالله شهید سیدحسن نصرالله را به عنوان دبیرکل جدید حزبالله لبنان معرفی میکند. شیخ نعیم قاسم، معاون ۷۱ ساله شهید سیدحسن نصرالله سال ۱۹۵۳ میلادی در روستای کفرفیلا در استان نبطیه در جنوب لبنان زاده شد. وی لیسانس شیمی خود را به زبان فرانسوی در دانشگاه تربیت معلم لبنان گرفت. وی تحصیلات حوزوی خود را از ابتدا همزمان با تحصیلات آکادمیک پیش برد. شیخ نعیم قاسم در علوم حوزوی نیز شاگرد مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضلالله بود. شیخ نعیم قاسم فعالیتهای سیاسی خود را دهه ۱۹۷۰ میلادی در جنبش اَمَل به رهبری آیتالله سیدموسی صدر آغاز کرد و چنانکه خود گفته، در تأسیس «حرکه المحرومین» نیز نقش داشته است. او همچنین معاون فرهنگی جنبش امل بود و سرانجام پس از ربایش امام موسی صدر، از جنبش امل جدا شد. وی سال ۱۹۸۲ میلادی همراه با سیدعباس موسوی، شیخ صبحی طُفیلی، شیخ محمد یزبک، ابراهیم امین السید و سیدحسن نصرالله، حزبالله لبنان را تاسیس کرد. حزبالله با حمایت رسمی جمهوری اسلامی ایران و در واکنش به تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۱۹۸۲ تأسیس شد. شیخ نعیم قاسم سال ۱۹۹۱ توسط شهید سیدعباس موسوی، نخستین دبیرکل حزبالله لبنان به عنوان معاون حزبالله لبنان منصوب شد. او همچنین رئیس شورای پارلمانی حزبالله لبنان، همچنین مسؤول هماهنگی وزرای نزدیک به حزبالله در دولت لبنان و ارتباط با آنها بود. شایان ذکر است او در نشستهایی که منجر به تشکیل حزبالله شد، شرکت فعال داشت و از زمان شرکت حزبالله در انتخابات پارلمانی در سال ۱۹۹۲، هماهنگکننده اصلی کمپینهای انتخاباتی این سازمان از سوی شهید سیدحسن نصرالله بوده است.
شیخ نعیم قاسم را میتوان بازوی سیاسی حزبالله لبنان از زمان دبیرکلی شهید سیدعباس موسوی و حتی پیش از آن دانست. وی عمده فعالیت خود در حزبالله لبنان را به هماهنگی بخش سیاسی حزبالله با سایر بخشها بویژه رهبری حزب مشغول بوده است. شیخ نعیم قاسم علاوه بر فعالیتهای سیاسی خود به فعالیتهای علمی، فرهنگی و اجتماعی نیز مشهور است و از شخصیتهای علمی و فرهنگی لبنان به حساب میآید. شیخ نعیم قاسم تالیفات بسیاری نیز در کارنامه خود دارد. او نویسنده آثاری در زمینههای حقوق مدنی، وضعیت زنان، وضعیت معلمان، وضعیت دانشآموزان، حقوق مردان و زنان و وظایف والدین نسبت به فرزندان است. او کتاب «الامام الخمینی بین الاصاله و التجدید» را درباره حضرت امام خمینی و کتاب «الولِّی المجدِّد» را درباره حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای نوشته است. همچنین یکی از تألیفات او کتابی است با نام فارسی «حزبالله لبنان؛ خطمشی، گذشته و آینده آن» که سال ۲۰۰۲ نوشته شده و تاکنون به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی، اردو و اندونزیایی ترجمه شده است. همچنین سبیلالله، القرآن منهج الهدایه، مجتمع المقاومه، المهدی المخلص، الشاب شعله تحرق او تضیئ، قصتی مع الحجاب، سبیلک إلی مکارم الاخلاق، فی رحاب رساله الحقوق (شرح رساله حقوق حضرت امام زینالعابدین علیهالسلام)، حقوق الناس، الحقوق الثلاثه، حقوق المعلم و المتعلم، حقوق الزوج و الزوجه، حقوق الافعال، حقوق الوالدین و الولد، حقوق الجوارح، عاشورا مدد و حیاه و معالم للحیاه من نهج امیرالمؤمنین علیهالسلام از دیگر آثار او است.
شیخ نعیم قاسم پس از شهادت سیدحسن نصرالله مسؤولیت سخنرانیها و اعلام مواضع سیاسی و نظامی مهم حزبالله لبنان را بر عهده گرفت و تاکنون نیز تنها رهبر سیاسی حزبالله لبنان بوده است که در مقابل دوربین با ملت لبنان ارتباط گرفته و دستورات و معادلات جدید حزبالله در میدان جنگ را صادر کرده است. مهندس شیخ نعیم قاسم در نخستین سخنرانی خود پس از شهادت سیدحسن نصرالله گفت: «با وجود شهادت علامه نصرالله و جمعی از فرماندهان ارشد مقاومت، حزبالله لبنان همچنان به عملیاتهای خود با قدرت ادامه خواهد داد و این ترورها هیچ تأثیری بر توانمندی مقاومت نداشته است. عملیاتهای مقاومت اسلامی حزبالله لبنان را زیر نظر داشته باشید و ببینید شدت حملات حزبالله لبنان هرگز کمتر نشده است. مسیری که از سوی شهید سیدحسن نصرالله ایجاد شد، همچنان ادامه دارد و حزبالله نیز با تمام توان این مسیر را ادامه خواهد داد. رهبران حزبالله و فرماندهان آن همچنان به مسیری که شهید سیدحسن نصرالله دنبال میکرد و به آن اهتمام داشت، ادامه خواهند داد». شیخ نعیم قاسم همچنین تاکید کرد: «ما در میدان حضور داریم و ذرهای از مواضع شهید سیدحسن نصرالله کوتاه نخواهیم آمد. پس از شهادت سید، عملیاتهای حزبالله با همان قدرت و حتی بیشتر ادامه یافته است. این نبرد طولانی است و همه گزینهها روی میز است. ما برای هر احتمالی در زمینه ورود زمینی رژیم صهیونیستی به اراضی لبنان آمادگی داریم و در صورت ورود آنها تصمیم مناسب را اتخاذ خواهیم کرد».
شیخ نعیم قاسم از موسسان حزبالله لبنان به حساب میآید که در دوران فعالیتهای سیاسی خود در حزبالله لبنان و پیش از آن در جنبش امل مجاهدتهای زیادی را در پرونده خود ثبت کرده است. در دوران معاونت شیخ نعیم قاسم در حزبالله رویاروییهای متعددی با رژیم صهیونیستی رقم خورده است که از جمله آنها میتوان به جنگ جولای 1993، جنگ آوریل 1996، جنگ آزادسازی در سال 2000 و جنگ جولای سال 2006 اشاره کرد، اما از جمله برجستهترین جنگهایی که در دوره شیخ نعیم قاسم در حزبالله با رژیم اشغالگر اتفاق افتاده است، باید به نبرد توفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 اشاره کنیم که تا امروز هم ادامه دارد. از دیگر تواناییهای شیخ نعیم قاسم، دبیرکل جدید حزبالله که از چهرههای برجسته این جنبش بهشمار میرود، نقش مهم ایشان در سیاستها و استراتژیهای حزبالله است. وی در مسائل داخلی و بینالمللی لبنان، از طریق نقشهایی که در حزبالله ایفا میکند، بسیار تأثیرگذار است. شیخ نعیم همواره یکی از نزدیکترین افراد به شهید سیدحسن نصرالله بود و پیشبینی میشد بعد از شهادت ایشان و سپس شهادت علامه سیدهاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزبالله، شیخ نعیم قاسم به مقام دبیرکلی این جنبش برسد؛ به همین دلیل میتوان گفت شیخ نعیم از چهرههای کهنهکار و میداندیده جنبش مقاومت اسلامی لبنان است که توانایی، نفوذ، تجربه و مقبولیت بالای لازم برای رهبری این جنبش در یکی از حساسترین دورانهای مبارزات حزبالله را دارد.
* اعلام حمایت جنبش حماس از دبیرکل جدید حزبالله لبنان
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با صدور بیانیهای اعلام کرد: ما انتخاب مهندس شیخ نعیم قاسم به عنوان دبیرکل حزبالله لبنان را تبریک میگوییم و این انتخاب را دلیلی بر بهبود حزبالله از حملاتی میدانیم که فرماندهی و رهبری این حزب در معرض آنها قرار دارند. بر اساس گزارش شبکه خبری الجزیره، جنبش حماس همچنین اعلام کرد: ما بر حمایت خود از رهبر جدید این حزب تأکید میکنیم و از خداوند متعال میخواهیم به ادامه راه جهاد و مقاومت به وی کمک کند. این بیانیه پس از آن صادر شد که مقاومت اسلامی لبنان در بیانیهای اعلام کرد: بر اساس ایمان به خداوند متعال، پایبندی به اسلام اصیل محمدی(ص) و پایبندی به اصول و اهداف حزبالله و بر اساس سازوکار مصوب برای انتخاب دبیرکل، شورای حزبالله با انتخاب مهندس شیخ نعیم قاسم بهعنوان دبیرکل موافقت کرد. حزبالله از خداوند متعال میخواهد به ایشان در رهبری حزبالله و مقاومت اسلامی کمک کند.
***
30 عملیات ضد اسرائیلی در روز توفانی مقاومت
حزبالله لبنان پس از انجام 30 عملیات ضدصهیونیستی با استفاده از موشک، راکت، توپخانه و پهپاد در روز دوشنبه و هدف قرار دادن مواضع نظامی اشغالگران و شهرکهای مستعمرهنشین و همچنین صنایع نظامی رژیم، روز سهشنبه نیز به عملیاتهای بدون وقفه خود علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان ادامه داد. حزبالله لبنان در ساعات انتهایی روز دوشنبه با استفاده از پهپادهای خود تجمع خودروهای نظامی اشغالگران در راسالناقوره را هدف قرار داد. نیروهای پهپادی حزبالله همچنین با انجام یک عملیات دقیق پهپادی دیگر در کفر جلعادی تجمع سربازان رژیم صهیونیستی را هدف گرفتند. پس از آن نیز تجمع سربازان اشغالگر در مستعمره زرعیت را با حملات پهپادی هدف قرار دادند. نیروهای حزبالله لبنان همچنین در چند عملیات موشکی شهرکهای دلتون، کفر واردیم، معالوت و راسالناقوره را هدف عملیاتهای خود قرار دادند. عملیاتهای حزبالله لبنان تنها به تهاجم به مواضع رژیم منتهی نشد و در اقدامی تدافعی نیروی پدافند هوایی حزبالله لبنان موفق به هدف قرار دادن یک فروند پهپاد هرمس 900 رژیم صهیونیستی بر فراز آسمان منطقه مرجعیون لبنان شد. طی روزهای گذشته همچنین اخباری مبنی بر افزایش تلفات ارتش رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان و عقبنشینی نیروهای اشغالگر از خاک لبنان از سوی رسانههای عبری منتشر شد. روز سهشنبه همچنین رسانههای عبری از هلاکت یک شهرکنشین در شهرک معالوت در پی حمله راکتی حزبالله لبنان خبر دادند. عملیاتهای حزبالله لبنان در روزهای گذشته با اصابتهای بیشتری در شهرکهای شمال و حتی مرکزی سرزمینهای اشغالی همراه بوده و تلفات بیشتری نیز بر ارتش و شهرکنشینان صهیونیست وارد کرده است؛ تلفاتی که با استفاده از حملات ترکیبی پهپادی و موشکی و همچنین کمینهای متعدد بر سر راه نیروهای اشغالگر در جنوب لبنان منجر به عقبنشینی ارتش رژیم از مناطق جنوب خاک لبنان جهت جلوگیری از افزایش تلفات انجام شده است.
ارسال به دوستان
کنست فعالیت سازمان آنروا در سرزمینهای اشغالی را ممنوع اعلام کرد
گردنکشی نتانیاهو علیه جهان
پارلمان رژیم صهیونیستی اخیرا با اجماع نظر ممنوعیت فعالیت آژانس کار و امدادرسانی آوارگان فلسطینی (آنروا) در سرزمینهای اشغالی را تصویب کرد؛ قانونی که به دنبال مسدودسازی تمام راههای امدادرسانی به فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی و نوار غزه است. سازمان آنروا یکی از سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد است که وظیفه امدادرسانی و رسیدگی به وضعیت آوارگان فلسطینی را بر عهده دارد و در طول جنگ اخیر در غزه نیز با رسیدگی به فلسطینیان ساکن نوار غزه و ارائه گزارشهایی درباره وضعیت وخیم غزه نسبت به نسلکشی و جنایات رژیم صهیونیستی اطلاعرسانی کرد؛ اطلاعرسانیهایی که مانع دستگاه سانسور و پروپاگاندای رسانهای عبری - غربی رژیم در سانسور جنایات آنها در نوار غزه و کرانه باختری شده است. رژیم صهیونیستی اخیرا نیز به دنبال اجرای طرح ژنرالها به دنبال کوچاندن اجباری ساکنان شمال نوار غزه و کشتار و نسلکشی آنهایی است که تسلیم گرسنگی و محاصره و بمباران نشدهاند. به همین دلیل نیز برای اجرای کامل این نسلکشی و کوچ اجباری به دنبال رفع موانع بر سر راه جنایات خود است. رژیم پیش از این نیز علیه این سازمان مواضع تندی اتخاذ کرده بود و همین مساله نیز منجر به درگیری بین مقامات رژیم و مسؤولان سازمان ملل متحد شده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به تصویب طرح ممنوعیت فعالیت سازمان آنروا در فلسطین اشغالی گفت: باید کارمندان آنروا که در فعالیتهای «تروریستی»! علیه اسرائیل دست دارند، مجازات شوند. اظهارنظر نخستوزیر رژیم صهیونیستی علیه کارمندان سازمان آنروا و سازمان ملل متحد ناشی از عدم همکاری آنها با رژیم صهیونیستی در جنایات جنگی آنها و نسلکشی در نوار غزه است. پیش از این نیز بارها مقامات صهیونیست مقرها و مناطق امن وابسته به سازمان آنروا و سازمان ملل متحد در غزه و جنوب لبنان را به بهانه حضور نیروهای مقاومت در این مکانها بمباران کرده و تعدادی از کارمندان سازمان ملل متحد و سربازان یونیفل را به شهادت رساندهاند. رژیم صهیونیستی همچنین به دنبال اقدامات قبلی خود علیه غیرنظامیان در غزه و لبنان مانند اجرای تاکتیک غیرانسانی دکترین ضاحیه دست به محاصره شمال نوار غزه زده است؛ محاصرهای که مانع رسیدن آب، مواد غذایی، دارو و حداقل نیازهای آوارگان در شمال نوار غزه میشود؛ نیازهایی که با رسیدن فصل سرما افزایش نیز خواهد یافت و نبود سرپناه و چادرهای اسکان موقت و همچنین سوخت کافی برای گرمایش منجر به شهادت جمع بیشتری از زنان و کودکان و سالمندان در نوار غزه خواهد شد. رژیم صهیونیستی پس از شکستهای متعدد در نابودسازی مقاومت در نوار غزه و همچنین بازگرداندن اسرای رژیم دست به این قبیل اقدامات زده است تا ناکامی خود در میدان جنگ را با فشار به غیرنظامیان جبران کند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در واکنش به اقدام کنست رژیم با تاکید بر اینکه هیچ جایگزینی برای آنروا وجود ندارد، گفت: «اجرای این قوانین برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین و برای صلح و امنیت در کل منطقه مضر است. همانطور که قبلا گفتم، آنروا ضروری است». گوترش در ادامه افزود: «قانون اسرائیل علیه آنروا میتواند عواقب مخربی برای آوارگان فلسطینی داشته باشد. این قانون غیرقابل قبول است و هیچ جایگزینی برای این آژانس وجود ندارد. قوانین اسرائیل علیه آنروا برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین مضر است. قوانین اسرائیل علیه آنروا برای صلح و امنیت در کل منطقه هم مضر است». وزارت خارجه آمریکا نیز نسبت به این اقدام رژیم صهیونیستی ابراز نگرانی و اعلام کرد ما به اسرائیل گفتیم نسبت به تصویب این قانون نگرانی داریم، کمکهای بشردوستانه به ساکنان جبالیا در شمال نوار غزه نمیرسد و ما این مساله را نمیپذیریم. ادعاهای مقامات آمریکایی و سازمان ملل متحد در حالی مطرح میشود که در طول جنگ غزه و لبنان هیچ واکنش جدی و حتی تحریمهای جزئی علیه اقدامات رژیم صهیونیستی در شورای امنیت سازمان ملل متحد یا حتی از سوی کشورهای مدعی حقوق بشر انجام نشده است و حتی بستههای نظامی و مالی متعددی از سوی این کشورها برای تداوم جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان و سایر کشورها و ملتهای منطقه به رژیم اشغالگر اهدا شده است. استانداردهای دوگانه کشورهای غربی در طول ۱۳ ماه گذشته و چشمپوشی از جنایات مستمر رژیم صهیونیستی علیه غیرنظامیان، کودکان، سالمندان، اسیران جنگی، زنان، خبرنگاران، کادر درمان و حتی نیروهای امدادرسان سازمان ملل متحد و یونیفل، منجر به از دست رفتن مشروعیت سازمانهای بینالمللی و سازمان ملل متحد شده است و سازوکار شورای امنیت سازمان ملل نیز زیر سوال رفته است و این در حالی است که کشورهای غرب به رهبری ایالاتمتحده همچنان بر حمایت از اقدامات جنگافروزانه رژیم صهیونیستی اصرار دارند؛ حمایتی که مشخص نیست تا کجا و به چه قیمتی ادامه خواهد داشت. جنبش فلسطینی حماس و ۴ کشور اروپایی ایرلند، اسلوونی، نروژ و اسپانیا اخیرا تصویب قانون اسرائیلی در کنست علیه آژانس کاریابی و امدادرسانی به آوارگان فلسطینی (آنروا) را محکوم کردند. ارسال به دوستان
«وطن امروز» از علامت سؤالهای موجود در کلیات لایحه بودجه گزارش میدهد
هزینه پایدار درآمد ناپایدار
گروه اقتصادی: در حالی کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۴ در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصویب شد که بسیاری از کارشناسان نسبت به اثرات این بودجه نگرانند. در این ارتباط احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم گفته است: «540 هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی در این بودجه استقراض خواهد شد و انتشار اوراق نیز رشدی 170 درصدی داشته است».
در این میان نظر کارشناسان اقتصاد و مردم در مرحله اول به اعداد و ارقامی جلب میشود که به طور مستقیم بر هزینههای زندگی روزمره تأثیرگذارند. در حال حاضر دولت در لایحه پیشبینی کرده 750 هزار میلیارد تومان اوراق منتشر خواهد کرد. این مساله نشاندهنده وجود یک کسری پنهان در بودجه است. از طرف دیگر بخشی از هزینههای دولت مانند تسویه خرید تضمینی گندمکاران، بدهی دولت به پیمانکاران و بانکها قرار شده با 400 هزار میلیارد تومان استقراض از صندوق توسعه ملی تامین شود. اینها نشان میدهد دولت با وجود اینکه وعده تورم 30 درصدی در سال 1404 را داده است اما نمیتواند این هدفگذاری را محقق کند.
حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس خبر داد «در لایحه بودجه سال آینده افزایش قیمت بنزین تا ۴۰ درصد آمده است، چرا که بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان برای آن منابع پیشبینی شده است». این موضوع در شرایطی مطرح میشود که دولت هرگونه افزیش قیمت بنزین را تکذیب کرده است. از سویی رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی هم چندی پیش خبر داده بود در راستای بهینهسازی مصرف انرژی، سازمانی راهاندازی خواهد شد که بر مبنای آن 30 هزار میلیارد تومان اعتبار برای اجرای پروژهها همچنین صرفهجویی محل مصرف سوخت برای انجام طرحهای توسعهای اختصاص خواهد یافت.
با همه این اوصاف در مقطع کنونی پارامترهایی نظیر نحوه افزایش منابع سازمان هدفمندی یارانهها، افزایش تعرفههای آب، برق، درآمدهای گمرکی، نرخ تسعیر ارز و میزان تخصیص منابع به خرید تضمینی محصولات کشاورزی، نرخ بنزین و... حکایت از ضعف بودجه در تامین منابع پایدار دارد. به همین دلیل دولت به ابزارهای در تامین بودجه رو آورده که مستقیم بر تورم و زندگی مردم تاثیر دارد.
ارقام آورده شده در لایحه بودجه 1404 که نخستین تجربه دولت چهاردهم در اسناد مالی است، ممکن است در مجلس تغییراتی را تجربه کند اما برای مردم مهم است که دولت به بودجه سال آینده توجه کافی داشته باشد و آن را به گونهای تنظیم کند که در نهایت موجب بهبود وضعیت زندگی آنها شود. اولویت قرار دادن نیازهای مردم و تأثیر مثبت بر سفرههای آنان، باید در نگارش بودجه مد نظر قرار گیرد.
* افزایش منابع سازمان هدفمندی یارانهها در بودجه ۱۴۰۴
بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۴، منابع سازمان هدفمندی یارانهها ۶۰ همت نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. این عدد برای سال ۱۴۰۳ در سقف منابع هدفمندی یارانهها 758.8 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود که ۷۹ درصد از کل مصارف یعنی 599.6 هزار میلیارد تومان برای اهداف حمایتی تخصیص یافته بود. حال این سوال مطرح است که این منابع ۶۰ همتی جدید از چه محلی تأمین خواهد شد؟
* افزایش تعرفه آب و برق در بودجه ۱۴۰۴
در لایحه بودجه ۱۴۰۴ تعرفه آب افزایش یافته است. وزارت نیرو موظف است از طریق شرکتهای آب و فاضلاب استانی، علاوه بر دریافت نرخ آب بها، به ازای هر مترمکعب فروش آب شرب تا الگوی مصرف، 2 هزار ریال و برای مصرف بالاتر از الگو، 4 هزار ریال از مشترکان خانگی و غیر خانگی دریافت کرده و به حساب شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور واریز کند.
در لایحه بودجه ۱۴۰۳، وزارت نیرو موظف بود به ازای هر مترمکعب فروش آب شرب بالاتر از الگو تا 2 برابر، ۱۵ درصد و برای مصرف بالاتر از 2 برابر الگو، ۳۵ درصد نرخ آببها را افزایش دهد و این مبالغ را به خزانهداری کل کشور واریز کند.
اگرچه در لایحه بودجه ۱۴۰۴ به افزایش قیمت تعرفه برق اشاره نشده است اما عباس علیآبادی، وزیر نیرو در گفتوگو با مهر اظهار کرد: بر اساس قانون مانعزدایی صنعت برق، قیمت برق باید افزایش یابد و وزارت نیرو نباید وابسته به بودجه دولتی باشد. وی افزود: دولت موظف است نقشی در تأمین ریالی برق نداشته باشد و مردم باید برق مورد نیاز خود را خریداری کنند، بویژه پرمصرفها که باید برق خود را از بازار آزاد و منابع تجدیدپذیر تهیه کنند.
وزیر نیرو خاطرنشان کرد: یارانه برق تنها به مصارف برق تا سطح الگو پرداخت میشود و مشترکان با مصارف بالا باید با اقدامات مدیریتی مصرف برق خود را به سطح الگو نزدیک کنند یا برق مازاد خود را از طریق روشهای جایگزین مانند ذخیرهسازها، مولدهای خورشیدی و بورس انرژی تأمین کنند.
* چگونه ۲۶۴ همت درآمد گمرکی در بودجه ۱۴۰۴ تأمین میشود؟
در لایحه بودجه ۱۴۰۴ درآمدهای گمرکی با رشدی ۸۵ درصدی نسبت به سال گذشته به ۲۶۴ هزار میلیارد تومان رسیده است.
با توجه به برنامهریزی دولت برای تخصیص ۲ میلیارد دلار جهت واردات خودرو، بخش مهمی از این جهش در حقوق گمرکی مرتبط با این بخش است. به صورت خالص، ۱۱۰ هزار میلیارد تومان از درآمد گمرکی مرتبط با واردات خودرو با حقوق ورودی ۱۰۰ درصد است.
از سوی دیگر، دولت برنامه دارد نرخ محاسباتی ارز در گمرک برای اقلام غیراساسی را افزایش دهد. یعنی نرخ محاسباتی دلار ۲۸۵۰۰ تومانی که بهواسطه آن حقوق ورودی کالاهای مختلف محاسبه و وصول میشد، از این پس (به صورت تدریجی) برای کالاهای غیر اساسی با نرخ دلار نزدیک به بازار قاچاق یا نرخی که ارز مبادلهای خوانده میشود، محاسبه خواهد شد.
طبق محاسبات، با توجه به اینکه سال گذشته منابع حاصل از گمرک ۱۵۰ همت در بودجه لحاظ شده بود و حدود ۱۰۰ همت آن تحقق یافت، رقمی بین ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان از این محل به قسمت درآمدها افزوده خواهد شد.
* تأثیر افزایش نرخ محاسباتی ارز بر تورم
مژگان خانلو، سخنگوی ستاد بودجه در پاسخ به سوالی درباره شفافسازی درآمد ۲۶۴ هزار میلیاردی ناشی از وصول حقوق گمرکی با لحاظ ۲ میلیارد دلار خودرو و همچنین افزایش نرخ تسعیر ارز محاسباتی در گمرک از ۲۸۵۰۰ به ۵۵ هزار تومان گفت: طبق گزارشی تحلیلی که از سوی گمرک ایران تهیه و به دولت ارائه شده است، افزایش نرخ محاسباتی ارز در گمرک از ۲۸۵۰۰ تومان به ۴۴ هزار تومان فقط یک درصد تورم ایجاد میکند.
این در حالی است که برخی اقتصاددانان مجلس شورای اسلامی، از جمله حسین صمصامی بر این باورند تغییر نرخ محاسباتی ارز در گمرک میتواند تا ۲۰ واحد درصد بر تورم بیفزاید. شاهد مثالی که بر این ادعا میآورند، تجربه تغییر نرخ تسعیر ارز در سالهای گذشته است.
* نحوه محاسبه نرخ تورم توسط گمرک
در شرایطی که سخنگوی سازمان برنامه و بودجه به استناد گزارش گمرک ایران از تورم یک درصدی تغییر نرخ محاسباتی گمرک سخن گفته است، این سوال مطرح میشود که کدام نهادی صلاحیت گمرک برای محاسبه نرخ تورم کالایی را تأیید کرده است؟ همچنین نحوه محاسبه نرخ تورم پس از تغییر نرخ ارز محاسباتی گمرک توسط این سازمان نیز حائز اهمیت است.
به نظر میرسد تهیه چنین گزارشی توسط سازمان گمرک که اساساً سازمان یا نهاد پژوهشی نیست و طبیعتاً اشراف کاملی به سایر ابعاد اقتصاد ایران ندارد، نباید برای متخصصان سازمان برنامه و بودجه مورد توجه قرار گیرد.
* اظهارنظرهایی که بهای سنگینی برای اقتصاد ایران داشته است
اگرچه اظهار نظرهایی مانند صحبتهای سخنگوی ستاد بودجه در فضای اقتصاد ایران بیسابقه نیست اما اواسط سال ۱۴۰۰، سیدمسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه از تاثیر ۷ درصدی حذف ارز ترجیحی سخن گفت و افزود: حذف ارز ترجیحی اثر تورمی در کالاهای اساسی ندارد و دولت مدیریت میکند. وی تأکید کرد: شکل حمایت تغییر کرده اما نوع حمایت به هیچوجه حذف نشده، بلکه اثربخشی آن چند برابر میشود.
چندی بعد، حمید پورمحمدی، معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه نیز اظهار داشت حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی میتواند حدود ۷ درصد به تورم کل بیفزاید.
با این حال، کارشناسان بسیاری از تأثیر سنگین این اقدام بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران از جمله تورم و نسبت پول به شبهپول گفتند و این اقدام نسنجیده دولت وقت را بسیار پرهزینه عنوان کردند. اجرای سیاست حذف ارز ترجیحی به وضوح نشان داد چه تبعات سنگینی برای اقتصاد ایران دارد و علاوه بر جهش تورم، نرخ دلار نیز ۱۰۰ درصد رشد کرد.
* تکذیب خبر اصلاح لایحه بودجه
در لایحه بودجه ۱۴۰۴، شاهد رشد 4 برابری واگذاری داراییهای مالی هستیم. طبق جدول سقف واگذاری داراییهای مالی در سال ۱۴۰۴، انتشار اوراق از ۲۵۵ هزار میلیارد تومان در بودجه ۱۴۰۳ به ۷۰۰ هزار میلیارد تومان، واگذاری سهام از ۶۰ هزار میلیارد تومان به ۱۳۵ هزار میلیارد تومان و استقراض از صندوق توسعه ملی ۵۴۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
برخی کارشناسان اقتصاد معتقدند با وجود تکلیف و دستور به خرید اوراق توسط صندوقهای درآمد ثابت و شرکتهای وابسته به دولت، سایه ریسک اقتصادی سنگینی بر بازار سرمایه و صندوقهای درآمد ثابت تحمیل خواهد شد، همچنین عرضه ۷۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق در بازار بدهی با عمق فعلی، طبیعتا منجر به کاهش قیمت اوراق و افزایش بازدهی آنها خواهد شد که این موضوع تبعات منفی بر بازار سهام خواهد داشت و از طرفی اجازه کاهش نرخ بهره را نمیدهد.
سخنگوی ستاد بودجه سازمان برنامه و بودجه در نشستی با اصحاب رسانه به دغدغه فعالان بازار سهام اشاره کرد و گفت: ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق پیشبینیشده هیچ فشاری به بازار سرمایه نمیآورد و سیاست بودجه این است که آسیبی به بورس وارد نشود، همچنین میزان افزایش سرمایه شرکتهای تولیدی بورسی معاف از مالیات است.
* تکذیب درخواست همتی برای اصلاح لایحه بودجه
چندی پیش در جلسه هماهنگی مدیریت بازار ارز و بورس با حضور معاون اول رئیسجمهور، وزرای اقتصاد، صمت و کشاورزی و رئیس سازمان بورس، همتی درخواست تجدیدنظر در سیاست نرخ بهره و انتشار اوراق دولتی را مطرح کرد.
اظهارنظرهای وزیر اقتصاد مبنی بر کاهش نرخ بهره تنها محدود به این جلسه نیست. او اواخر شهریورماه در مراسم معارفه رئیس جدید سازمان بورس گفت: وقتی نرخ سود را بالا ببرید، فقط منجر به ناترازی بیشتر و نقدینگی و تورم بیشتر خواهد شد و البته بازار سرمایه را هم نابود میکند. او همچنین چندی پیش در حاشیه جلسه هیات دولت بیان کرد: سود بانکی باید کاهش یابد و نگاه فعلی قابل تحمل نیست. اگر در بلندمدت سود بانکی بالا باشد، بهطور قطع در تورم تأثیر خواهد گذاشت و تلاش وزارت اقتصاد و بانک مرکزی پایین آوردن نرخ سود بانکی است.
* سخنگوی بودجه: همتی با کلیات بودجه موافق است
اگرچه از اظهارات و موضعگیریهای وزیر اقتصاد اینطور برداشت میشد که همتی به دنبال اصلاح کلیات بودجه درباره حجم اوراق قابل عرضه در سال آتی است اما سخنگوی سازمان برنامه و بودجه این موضوع را تکذیب کرد. مژگان خانلو، سخنگوی سازمان برنامه و بودجه، در رابطه با درخواست اخیر وزیر اقتصاد از معاون اول دولت درباره تغییر میزان انتشار اوراق در لایحه بودجه ۱۴۰۴ گفت: وزیر اقتصاد با دولت درباره لایحه بودجه هماهنگ است و در جلسه اخیر کمیسیون تلفیق نیز وزیر اقتصاد تأکید کرد که کنترل و متناسبسازی نرخ بهره از طریق سیاستهای مبتنی بر رشد وزارت اقتصاد دنبال خواهد شد.
خانلو با اشاره به اینکه در لایحه بودجه دو نوع ارز مبنای محاسبات بودجه است، گفت: منابع ارزی حاصل از صادرات باید به صورت ریالی تسعیر شود. همواره بخش مهمی از درآمدهای ارزی سهم واردات کالاهای اساسی است. هماکنون تسعیر این نرخ ارز با نرخ ۲۸۵۰۰ تومانی انجام میشود. وی افزود: از آنجا که نباید بودجه دولت شوکآور باشد، لذا مبنای پیشبینی بودجه افزایش تدریجی نرخ میانگین ارز ترجیحی طی سال است. از سوی دیگر، برنامه دولت حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز است، لذا تخصیص ارز ترجیحی واردات کالای اساسی همچنان ادامه خواهد داشت اما افزایش این نرخ در طی سال ادامه مییابد.
* انتشار اوراق مالی در لایحه بودجه ۱۴۰۴
سخنگوی سازمان برنامه و بودجه در واکنش به انتشار ۷۰۰ همت اوراق مالی در لایحه بودجه گفت: سال آینده عملا ۵۰۰ همت اوراق جدید منتشر خواهد شد و ۲۰۰ همت مربوط به بهادارسازی مطالبات بانکهاست. وی با بیان اینکه هماکنون صندوقهای درآمد ثابت ۷۱۷ همت منابع در اختیار دارند، گفت: توجه کنید سال بعد ۴۷۰ همت از بدهی دولت از محل انتشار اوراق سالهای قبل بازپرداخت خواهد شد، بنابراین روند طبیعی بازار سرمایه طی خواهد شد و این انتشار اوراق فشار مضاعفی ایجاد نخواهد کرد.
* روند خرید تضمینی گندم تغییر میکند؟
علیقلی ایمانی، مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، درباره تخصیص بودجه گندم در لایحه ۱۴۰۴ اظهار کرد: وزیر جهاد کشاورزی پیش از تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۴ به مجلس اعلام کرده بود که برای سال جدید ردیف مستقل و جداگانهای برای خرید تضمینی گندم تعریف میشود اما با بررسی لایحه، مشخص شد پرداخت پول کشاورزان همچنان وابسته به یارانه سوخت است.
وی افزود: در لایحه بودجه ۱۴۰۴ آمده است که بانک مرکزی باید در قالب تنخواه به سازمان هدفمندسازی یارانهها برای ۳ بخش، پرداخت مستمری خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، سازمان بهزیستی و خرید تضمینی گندم، اعتبار تخصیص دهد. نه تنها ردیف مستقل در نظر گرفته نشده، بلکه با توجه به اعتبار پیشبینی شده، پرداخت پول گندم در اولویت آخر قرار دارد، همچنین تا زمانی که سازمان هدفمندسازی یارانهها تنخواه قبلی را تسویه نکند، نمیتواند مجددا تنخواه دریافت کند.
وی ادامه داد: بنیاد ملی گندمکاران جلسات متعددی با کمیسیون کشاورزی مجلس و وزیر جهاد کشاورزی داشته و مقرر شده بود که این ردیف مستقل در بودجه امسال لحاظ شود. این وضعیت دوگانه باعث سردرگمی کشاورزان شده است. این کارشناس حوزه کشاورزی تصریح کرد: امیدواریم با بررسی لایحه در صحن مجلس و کمیسیون تلفیق، این موضوع جدی پیگیری شود.
ایمانی عنوان کرد: با توجه به نرخ خرید تضمینی گندم در سال زراعی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ به مبلغ هر کیلوگرم ۲۰,۵۰۰ تومان، اعتبار مورد نیاز برای خرید تضمینی ۱۲ میلیون تن، ۲۵۰ هزار میلیارد تومان (همت) است. وابستگی اعتبار گندم به تنخواه و یارانه سوخت باعث شده با آغاز دومین ماه فصل پاییز، هنوز ۱۰ درصد مطالبات گندمکاران پرداخت نشده باشد.
وی اظهار کرد: امسال حدود ۱۲ میلیون تن گندم از سوی کشاورزان به دولت تحویل شد. به نظر میرسد دولت فقط گندم مورد نیاز خبازیها را خریداری کند که حدود ۸ تا ۹ میلیون تن است و باقی را بخش خصوصی و تولیدکنندگان صنایع غذایی در قالب خرید قراردادی از گندمکاران تحویل بگیرند.
وی تاکید کرد: این موضوع منجر به اختلاف بین گندمکاران میشود، زیرا در حالی که گندمکاران مناطق گرمسیر و معتدل محصولات خود را برداشت کرده و به دولت تحویل دادهاند، مناطق سردسیر باید منتظر باشند تا بخش خصوصی گندم آنها را خریداری کند که این قیمت برای آنها صرفه اقتصادی ندارد.
ایمانی گفت: امسال، حدود ۳۰۰ میلیارد تومان از پول محصولات کلزا هنوز پرداخت نشده است. این روند سبب نابسامانی در خرید تضمینی گندم، کلزا و جو شده است.
ارسال به دوستان
خشم دشمنان از مشارکت ایرانیان در کمک به مردم فلسطین و لبنان با اجرای پویش «ایران همدل»
پویش ایران
رها عبداللهی: ویدئویی در رسانهها منتشر میشود از زنی که با لباس نظامی سربازان رژیم صهیونیستی رو به دوربین ایستاده، و به فارسی - با لهجه عبری که بهشدت در ذوق میزند - خطاب به مردم ایران میگوید چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است! منظورش «پویش ایران همدل» است و بعد مزورانه میگوید غزه و لبنان به فدای مردم ایران!
در شبکههای ایکس و اینستاگرام، مطالبی غالبا از اکانتهای ناشناس منتشر میشود که تعابیر مختلفی به کار بردهاند اما محتوایشان یکی است: تخطئه مردمی که به پویش ایران همدل پیوستهاند! به فارسی مینویسند اما چون مکتوب است، لهجهشان معلوم نیست!
عده معدودی سیاسیون زرد از دور خارج شده یا زردنویسهای سیاسی هم این وسط هستند که عرصهای برای بیرون ریختن برخی کینهها پیدا کرده و با جمع تخطئهکنندگان پویش ایران همدل همراهی کردهاند.
اما مگر این طرف، سمت مردم چه خبر است؟ پویش ایران همدل چه تصاویری و چه اتفاقاتی را رقم زده که این همه واکنش شتابزده را موجب شده است؟
همه چیز از یک پیام شروع شد؛ پیامی که رهبر عزیز انقلاب، در ظهر روزی که همه در خوف و رجای زنده بودن یا شهادت سید الشهدای مقاومت بودند، صادر فرمودند: «بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند».
کلمات گویا بود. ولی امر مسلمین فرمان جهاد صادر و مردم را به میدان نبرد دعوت کرده بودند. پویش ایران همدل از این نقطه آغاز شد. کمک به جبهه با همه امکانات، برای مردم ایران غریبه نبود. این فرمان، صحنههای پشت جبهه 8 سال دفاع مقدس را پیش چشم قدیمیها زنده و پیش روی نسل جدید ایجاد کرد.
در سالهای اول انقلاب و دوران جنگ، بسیاری از خانهها، حسینیهها، مساجد و مدارس تبدیل به ستاد پشتیبانی جنگ شده بودند؛ پول و طلا و اقلام خوراکی و پتو و لباس جمع میکردند. زنان زیادی مثل زنان گردان خانوک، هزار هزار نان میپختند و راهی جبهه میکردند. کامیون کامیون پتو برای رزمندهها و جنگزدهها میفرستادند. در مجالس زنانه دور هم جمع میشدند و یک روسری پهن میکردند و بعد از چند دقیقه روسری پر از قطعههای طلایی میشد که لحظهای قبل، زینت گوش و گردنشان بود و حالا داشتند آن را راهی جبهه حق میکردند تا دل امامشان قرص شود و حرفش زمین نماند.
حالا، اگرچه جنگ به خانه ما نرسیده و صحنههای فجیع کشتار و ویرانی و جراحت هزاران کیلومتر از ما دور است اما اینجا، مردم همسرنوشتی ملتهای مقاومت را درک کرده و هر روز هزاران هزار نفر از ایرانیان به پویش ایران همدل میپیوندند تا حرف رهبری زمین نماند.
در کشوری که برخی سیاسیون و جامعهشناسان میگفتند مردم از نظام خستهاند، زیر بار فشار اقتصادی کمر خم کردهاند، نشاط و همدلی از میانشان پر کشیده، شکافهای اجتماعی ترمیمناپذیر شده و امکان اتحاد را از بین برده و... ، حالا در هر شهر و دیاری تجمعات و مراسمهای ایران همدل برگزار میکنند و داوطلبانه از داراییهای خود برای کمک به مردم غزه و لبنان و مقابله با رژیم منحوس صهیونیستی میگذرند. برجستهترین بخش پویش، بخش طلایی آن است. زنان زیادی طلاهای خود را که عزیزترین داشته هر زن است، به پویش میبخشند و به این بخشش نیز افتخار میکنند. برخی کشاورزان کل محصول یک سال خود را وقف پویش کردند. زوج جوانی از خانه خود گذشتند. مردی کارخانه خود را به پویش بخشید. جوانی ماشینش را فدای جبهه مقاومت کرد، بچهها در مدارس پویش اهدای قلک راه انداختهاند. مرد شوشتری سند خانهاش را به مراسم پویش آورد. چوپان با آبدانانی چندین رأس از گوسفندانش را نذر جبهه مقاومت کرد. گروههای زیادی از بانوان در مناطق مختلف کشور آشپزخانه برپا کرده و با درآمد پخت و فروش غذا، به پویش کمک میکنند، همچنین بازارچههای خیریه زیادی در سراسر کشور برپا شده...
این صحنهها، تمام آن توصیفات را با تردید روبهرو میکند. این صحنهها فتح است. بگویید آوینی بازگردد و روایت فتح دلها را دوباره به تصویر بکشد.
زنی با گریه در حال بخشیدن طلاهایش میگفت: ما زنان همیشه طلا را خرج زندگی کردیم، حالا جبهه مقاومت زندگی ما است؛ چه کاری واجبتر از مبارزه با اسرائیل؟!
دختر جوانی میگفت: طلا میآید که ما را شاد کند اما حالا شادی را فقط در نابودی اسرائیل میبینم.
جنگ مردم را به هم نزدیک کرده و مرزهای جغرافیایی برای ملتهای مقاومت در حال رنگ باختن است.
جنایتهای رژیم در غزه و لبنان عواطف انسانی را چنان جوشانده که شعارهای نه غزه و نه لبنان را در خود استهاله کرده است.
مقام معظم رهبری در نخستین سخنان خود پس از حمله اسرائیل به ایران، از لزوم برهم زدن خطای محاسباتی دشمن برای حفظ امنیت کشور سخن گفتند و عدم شناخت ملت ایران را هم به عنوان یکی از عوامل این خطای محاسباتی برشمردند و از انگیزهها و رشادتهایی گفتند که امنیتساز هستند.
دشمن صهیونیست با حمله بامداد شنبه نشان داد خیلی روی ایجاد رعب و وحشت بین مردم و مسؤولان حساب کرده است. اما همه دنیا دیدند مردم صبح شنبه را مثل شنبههای دیگر آغاز کرده و در پازل پیشبینی شده دشمن حرکت نکردند.
دشمن میداند ملت چندپاره و متفرق، احساس ضعف میکند و با پنجه نشان دادن میترسد. همین ترس است که او را به اهدافش میرساند. گفتنی است تحلیلهای سیاه از جامعه ایران که برای عدهای عادت شده، به این خطای محاسباتی دشمن دامن زده و کشور را در معرض ناامنی قرار داده است.
حال میتوان بهتر علت خشم دشمن از حرکتهایی نظیر پویش ایران همدل و تلاشش برای تضعیف آن را فهمید.
نمود پیدا کردن صحنههای همدلی و بخشش و نزدیک انگاری ملتهای مقاومت نسبت به هم، تقویتکننده اتحاد و شهامت و منتشرکننده انگیزههای امنیتساز است. افزایش این صحنهها و گسترش آن به همه عرصههای مردمی از هر فکر و سلیقه و گرایشی، مثل سیلی محکمی عمل میکند که حساب کار را به دست دشمن میدهد. او هنوز نفهمیده مردم ایران در بزنگاهها از اختلاف فاصله گرفته و به انسجام نزدیک میشوند.
در سمت مردم، نترسیدن و ادامه ابراز حمایت از جبهه مقاومت، خطای محاسباتی دشمن را به هم میزند. حال باید دید در سمت مسؤولان چه کیفیتی برای برهم زدن پلنهای رژیم صهیونیستی اتخاذ میشود.
ارسال به دوستان
نگاه
رجزخوانی همسر شهید جهاندیده و وجه زنانه مقاومت
محمد رستمپور: «قول میدهم بیتابی نکنم، محکم باشم، صبور باشم، شیرزن باشم. همسرم! شهادتت مبارک! تو برای همیشه تاریخ زندهای و زنده خواهی ماند». «مگر ما از حضرت زهرا(س) بالاتریم؟ مگر ما در روضهها نمیگرییم که ایکاش در کربلا بودیم تا جوانانمان را به یاری امام حسین علیهالسلام میفرستادیم». «نتانیاهوی کثیف بداند من انتظار بازگشت پیکر شهید را هم نداشتم، چرا که چشم به هدیهای که در راه امامم دادهام، نداشتم.» اینها ۳ فراز از سخنرانی ۳ همسر شهید امنیت، مدافع حرم و طریقالقدس است که در چند سال اخیر در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است. آخری همین دیروز ادا شده، از زبان همسر شهید حمزه جهاندیده، شهید سرافراز حمله رژیم صهیونی به حریم ایران. هر 3 به رغم آنکه بر زبان همسران شهید ارتشی و سپاهی و بسیجی جاری شده، مضمون واحدی دارند، گویی از یک مغز و قلب صادر شده باشند. در همه سخنرانیهای مادران و همسران شهدا در سالیان اخیر، زنان سوگواری که عشق و همدم و تکیهگاه و هستی و آیندهشان را از دست دادهاند، از عمق جان فریاد میزنند فرزندانمان را هم فدایی این راه و این مکتب میکنیم. درست مثل همسر شیخ خضر عدنان، شهید فلسطینی که پس از 14 بار بازداشت، در نهایت اردیبهشت امسال در زندان رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و همسرش جلوی در منزلشان فریاد زد: «به تمام دنیا میگویم ما از احدی انتظاری برای پاسخ به شهادت شیخ نداریم. به اشغالگران میگویم چهره فرزندانم را به وضوح ببینید، به خدا قسم جز با عزت و کرامت آنها را تربیت نخواهم کرد». زن، در تمام اندیشهها و مکتبها، نماد زایش و زندگی و تابآوری و تحمل است. اگر زن نباشد، زیستن ممکن نمیشود و بقا پیدا نمیشود. علاوه بر این، زن از حیث فرهنگی و معنایی، نماد سرزمین است، جایی که در آن ریشه میکنی و هویت مییابی و از این نظر است که باید گفت اگر زن نباشد، مقاومت شکل نخواهد گرفت. برای شکست یک ایده و تخریب یک امید کافی است وجه زنانه آن را خدشهدار کنی یا به حاشیه برانی. اصرار بر تعرض به زنان یا به اسارت گرفتن آنان در جنگهای مختلف، دقیقاً با این مقصود رخ میدهد که رکن هیمنه و هیبت مقاومت که شور میآفریند، منهدم شود. تشابه فتح سرزمین و زن نیز بر پایه همین نگاه نظامیگری صورت میگیرد. اگر زن را به اسارت نگیرند و او را به حاشیه نکشند و صدای او را خاموش نکنند، او هنجار و فکری که مقابل ظلم سر برافراشته، ادامه خواهد داد و بدان روح و شکل و شمایل جدیدی خواهد بخشید.
درست گفتهاند که جنگ کاری مردانه است اما مقاومت کار زنان است.
از ابتدای توفان الاقصی، اگرچه صحنهها و رویدادهای غمانگیز و دردناک و تلخی پدید آمده، اگرچه بیش از ۱۰ هزار کودک و 11 هزار زن در نوار غزه به شهادت رسیدهاند، اگرچه بیمارستانها، پناهگاههای سازمان ملل و مدارس هدف بمباران رژیم صهیونیستی قرار گرفته ولی همچنان زندگی از میان نرفته است. در شبکههای اجتماعی همچنان فیلمها یا تصاویری از پخت غذا یا دوش گرفتن کودکان منتشر میشود و زنان در متن همه روایتها همچنان خواستار پس گرفتن سرزمینشان هستند. مقاومتخواهی زنان فلسطینی به امروز و دیروز محدود نمیشود. از همان روزهای اشغال فلسطین به دست گروههای مسلح افراطی یهودی، زنان کوشیدند ابتدا در قالب اتحادیهها و انجمنهای سیاسی و فرهنگی به اشغال اعتراض کنند. آنها همزمان هم به عنوان مبارز در عرصه مستقیم رویارویی با بریتانیا و فرانسه و در ادامه، در مصاف با نیروهای اشغالگر مشغول فعالیت بودند و هم به عنوان خواهر، همسر و مادر مردانی که مقابل خشونت بیشرمانه امپریالیسمِ برآمده از قراردادهای ظالمانه پس از جنگ دوم جهانی ایستادند، نقش ایفا میکردند. تاریخ مقاومت هم فعالیتهای سیاسی و نظامی زنان فلسطینی را به یاد دارد و هم اقدامات امدادی و اجتماعی آنان را. بر اساس گزارش سازمانهای بینالمللی، از سال 1967 تا سال 2014 بیش از ۱۰ هزار زن فلسطینی بازداشت شده و در دوران اسارت با انواع و اقسام جرایم و آزارها روبهرو بودهاند. تنگ کردن حلقه محاصره در کرانه باختری و تعمد آزارگران صهیونیست در اخلال در دسترسی زنان به درمانگاهها و بیمارستانها و مساجد و حتی مراکز دانشگاهی که در مستند آمریکایی «الفبای اشغال» بازتاب یافته، شکلی از جنگ عمدی اسرائیل برای شکستن مقاومت زنان را نشان میدهد.
آذر سال گذشته، دکتر «رفعت العریر» استاد ادبیات دانشگاه غزه یکی از بنیانگذاران پویش «ما عدد نیستیم»، به شهادت رسید و نهضت رسانهای روایت زندگیهایی که اسرائیل در فلسطین نابود کرده، متوقف ماند. شاید لازم باشد کسانی دیگر بیایند و از زنان مقاومت روایت کنند؛ از رزان النجار، راشل کوری، نوران دبیب، ثمر صبیح و از معصومه کرباسی، نخستین بانوی ایرانی شهید راه قدس که هفته پیش در کنار همسرش در لبنان به شهادت رسید و البته روایت زندگی همسران و خواهران و دختران و مادران شهدایی که در گمنامی زندگیشان را میبخشند اما باز هم زندگی میکنند؛ مثل همسر حمزه جهاندیده، شهید پدافند هوایی ارتش که هنوز هم نامش را نمیدانیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|