|
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی فردا به تهران میآید
پرسون پرسون...
گروه سیاسی: فردا (چهارشنبه 23 آبان) قرار است رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران بیاید؛ آن هم در زمانی که پاسخ سخت ایران به شرارت اخیر اسرائیل در راه است. رژیم صهیونیستی پیش از آنکه حمله بامداد پنجم آبانماه علیه نقاطی از کشورمان را انجام دهد، رجزخوانیها درباره حمله به ایران را تا حد ضربات مستقیم به تاسیسات هستهای کشورمان پیش برده بود؛ در چنین شرایطی گروسی قرار است در سفری که خود اعلام کرده «از اهمیت بسیاری» برخوردار است، وارد ایران شود و با برخی مقامات کشورمان از جمله دکتر «مسعود پزشکیان»، رئیسجمهور دیدار کند.
سفر گروسی به ایران اما صرفنظر از مسائل جاری منطقه و احتمال شدت یافتن درگیری بین ایران و اسرائیل، از حیث پیگیری توافقات قبلی نیز اهمیت دارد. مارس 2023/ اسفند 1401، ایران و آژانس بیانیه مشترکی صادر کردند که در آن اعلام شد موضوع «ذرات اورانیوم تا غنای ۸۳ درصد یافتشده در ایران و موضوع 2 مکان از ۴ مکان مورد سوال در چارچوب موضوعات پادمانی» برای آژانس حل شده است.
توافق اسفند 1401 یک پیشرفت در موضوع هستهای ایران به شمار میرفت، بویژه آنکه با نزدیک شدن به سال دهم اجرای برجام و موضوع لغو کامل قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، برخی کشورهای اروپایی و آمریکا تلاش داشتند به هر شکلی این مساله را از دستور کار شورای امنیت خارج کنند، لذا غربیها توافق سال 1401 را برنتافتند و سنگاندازیها در مسیر این توافق تا جایی ادامه یافت که آژانس اعلام کرد ایران وظایف خود در این تفاهمنامه را رعایت نکرده است؛ موضوعی که ایران آن را رد کرد.
حالا گروسی قرار است به ایران بیاید تا آنطور که خود گفته: «در اجرای بیانیه مشترک توافقشده با ایران در مارس ۲۰۲۳ پیشرفت اساسی داشته باشیم». گروسی گفته مشتاقانه در انتظار دیدار با رئیسجمهور کشورمان است. مدیرکل آژانس پیشتر هم در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس اظهارات رئیسجمهور ایران مبنی بر آمادگی تهران برای تعامل بر سر توافق هستهای را یک «گشایش» برای آژانس توصیف کرده و گفته بود: «چیزی که مایلم از او (رئیسجمهور ایران) بشنوم این است که نظرش درباره بازگشت به یک چارچوب توافق چیست، به نظرم این کاری است که لازم است ما انجام دهیم».
در ایران «اسماعیل بقایی» سخنگوی دستگاه سیاست خارجی، سفر گروسی به تهران را در ادامه تعاملات و گفتوگوهای ایران با آژانس معرفی کرده است. هرچند او با اشاره به استانداردهای دوگانه آژانس و غرب درباره پرونده هستهای ایران و موضوع تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی تصریح کرد: «ما متوجه فضای منطقه و مسائل بینالمللی هستیم. در عین حال به عنوان عضو پایبند نسبت به تعهداتمان در آژانس بینالمللی انرژی هستهای، تعهدات خود را جدی میگیریم و همواره اعلام کردهایم از شخص گروسی انتظار داریم به دور از فشارهای سیاسی و منطقهای به صورت جدی کار خود را انجام دهد. این روشی است که فکر میکنیم جواب میدهد؛ یعنی برخورد مستقل حرفهای و فنی آژانس با موضوعات مرتبط با دستور کارها و صلاحیتهایش».
بقایی همچنین در پاسخ به این سوال که موضع ایران درباره تسلیحات هستهای چیست؟ گفت: «دکتر عراقچی به تازگی در توئیتی که نوشتند به صراحت اعلام کردند ایران موضوع تسلیحات هستهای و سلاحهای کشتار جمعی را مردود میداند؛ هم به عنوان فتوای مذهبی و هم بخشی از سیاست محاسبهشده ما در حوزه دفاعی».
سخنگوی وزارت خارجه همچنین تاکید کرد: «آژانس باید بتواند به دور از فشارهای سیاسی که از طرف برخی کشورهای اروپایی و آمریکا اعمال میشود، کار کند. قطعا این فشارها مخل همکاری معمول و طبیعی ایران و آژانس است».
تجربه نشان داده است آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تصمیمهای خود مستقل نیست و بسیاری مواقع تحت تاثیر فشار قدرتهای غربی قرار میگیرد اما پیش از آنکه به پاسخ این پرسش بیندیشیم که غرب اکنون چه رویکردی را درباره موضوع هستهای ایران پیش گرفته، بهتر است نگاهی به تحولات منطقه داشته باشیم.
درباره ایران و منطقه غرب آسیا پس از توافق قبلی با آژانس (مارس 2023) تحولات بسیاری رخ داده است. از فروردین امسال که در مناسبات بین ایران و رژیم صهیونیستی تحول عظیمی رخ داد و با حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان، عملیات «وعده صادق 1» و سپس در پاسخ به ترور و شهادت دکتر اسماعیل هنیه، آیتالله سیدحسن نصرالله و سرلشکر سیدعباس نیلفروشان، عملیات «وعده صادق 2» انجام شد، پایان صبر استراتژیک ایران در میدان عمل اعلام شد و کارشناسان غربی را به این فکر انداخت که امکان دارد ایران در دیگر موضوعات نیز تا این حد تغییر رویه دهد؟
پس از عملیات «وعده صادق 2» دیدیم چطور رجزخوانیها در اسرائیل و بخشی از سیاستمداران آمریکایی، تا حد حمله به تاسیسات هستهای ایران بالا رفت. هرچند تجاوز بامداد ۵ آبان اسرائیل به ایران ضعیفتر از حد انتظار همگان بود اما به هر حال نفس تجاوز مستقیم به خاک ایران و شرایط پیش آمده در چند ماه گذشته باعث شد در ایران اظهار نظرهایی درباره احتمال بازتعریف دکترین هستهای ایران مطرح شود. بویژه از سوی دکتر «سیدکمال خرازی» وزیر اسبق خارجه کشورمان که اکنون رئیس شورای عالی راهبردی است، بحث تغییر دکترین هستهای ایران در صورت «تهدید وجودی» ایران، حداقل ۲ بار به صراحت اعلام شد.
در چنین شرایطی سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میتواند حاوی معانی متعددی باشد. غرب اکنون با ایرانی طرف است که از استراتژی چند ساله صبر استراتژیک فراتر رفته است، قدرت هجومی خود را در ۲ عملیات «وعده صادق» به همگان نشان داده و هرچند همچنان بر اصول خود مبنی بر عدم تولید تسلیحات کشتار جمعی تاکید دارد اما به صراحت اعلام کرده در دفاع از خود به آنچه نیاز باشد، دست پیدا خواهد کرد. چنانکه سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه نیز در این خصوص گفته است: «برای غلبه بر دشمن به هرچه نیاز باشد تجهیز میشویم».
به هر روی با توجه به تحولات منطقه و جهان و تغییراتی که در سیاستهای دفاعی ایران در صحنه عمل شاهد بودیم، باید ببینیم طرفهای غربی چه انتظاری از پیگیری مباحث هستهای ایران دارند و تا چه میزان درصدد رفع واقعی و طبیعی این مساله هستند، یا اینکه همچنان قصدشان از این مذاکراتی بازیهای سیاسی است و ارادهای جدی برای رفع این موضوع ندارند. به نظر میرسد با توجه به سرعت تحولات منطقه غرب آسیا، بیش از آنکه ایران در پی پاسخ به این سوالات باشد، این طرف غربی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که باید تصمیم قطعی خود را در این زمینه بگیرد.
ارسال به دوستان
اتصال شبکه بانکی ایران و روسیه، تجارت با ارزهای ملی را کلید زد
شتاب حذف دلار
شبکه مالی ایران از طریق میر به ۱۱ کشور دیگر متصل و ارتباط با اتحادیه اوراسیا تسهیل میشود
گروه اقتصادی: دیروز با حضور رئیس کل بانک مرکزی رسما شبکه میر روسیه به شبکه بانکی ایران (شتاب) وصل شد. با اتصال شبکه میر روسیه به شتاب، کارتهای ایرانی در خودپردازهای روسیه قابل استفاده خواهد شد، بنابراین هر فردی میتواند وجوه خود را از کارتهای ایرانی به صورت روبل از خودپردازهای روسیه دریافت کند.
تیر 1403 در نشست دوجانبه روسای بانک مرکزی ایران و روسیه در حاشیه کنگره مالی روسیه، خبر امضای نخستین قرارداد پیمان پولی دوجانبه به منظور تأمین نقدینگی به پولهای ملی برای تبادلات تجاری میان ایران و روسیه منتشر شد و محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به افتتاح زیرساخت معاملات توافقی ریال برونمرزی (ریال آفشور) در مرکز مبادله ارز و طلای ایران در آینده نزدیک، گفت: در نشست دوجانبه با رئیس کل بانک مرکزی روسیه، الزامات اتصال شبکه پرداخت کارتی میر روسیه به شبکه شتاب ایران نهایی شده است.
اتصال شبکه میر روسیه به شبکه شتاب ایران میتواند تأثیرات مثبتی بر معاملات بین 2 کشور داشته باشد. این اتصال میتواند به افزایش تجارت الکترونیک و ارتقای ارتباط دادهها بین ۲ کشور و همچنین بهبود خدمات مالی و بانکی برای مراقبان و مشتریان ۲ کشور کمک کند.
با پیمان پولی مبادلات بر اساس ارزهای محلی ریال و روبل نیازی نیست از ارز دیگری استفاده شود و شروعی برای جهش در مبادلات تجاری کشور خواهد بود. شبکه مبادله مشترک، بسیاری از خطرات ناشی از تبدیل ارز و مبادلات با سایر ارزها را پوشش میدهد، لذا این مهم برای تجار ایرانی و سرمایهگذاران روس بسیار مطلوب است.
اتصال شبکههای پرداخت میر روسیه و شتاب ایران میتواند به عنوان یک رویداد مهم در تقویت روابط تجاری و مالی بین ۲ کشور تلقی شود. این ارتباط نهتنها تسهیلگر تراکنشهای مالی بین ۲ کشور است، بلکه امکان افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری را نیز فراهم میکند.
شبکه میر روسیه و شبکه شتاب ایران، هر ۲ به عنوان سیستمهای ملی پرداخت در کشورهای خود عمل میکنند. این شبکهها امکان انجام تراکنشهای مالی الکترونیک را برای شهروندان و کسبوکارها فراهم میکنند. با اتصال این ۲ شبکه، انتظار میرود تعاملات مالی بین ۲ کشور سادهتر و سریعتر شود.
***
تسهیل تراکنشهای مالی با میر
یکی از مهمترین مزایای اتصال میر روسیه و شتاب ایران تسهیل تراکنشهای مالی بین ۲ کشور است. این اتصال میتواند هزینهها و زمان لازم برای انجام تراکنشهای مالی را کاهش دهد. با استفاده از کارتهای بانکی میر در ایران و کارتهای شتاب در روسیه، کاربران میتوانند براحتی تراکنشهای خود را انجام دهند.
در این مرحله کارتهای بانکی شبکه شتاب ایران در قالب طرح کارت هوشمند همراه بانکی (کهربا) در همه خودپردازهای کشور روسیه قابل استفاده خواهد بود و اتباع ایرانی خواهند توانست با کارتهای بانکی خود از خودپردازهای روسیه اسکناس روبل دریافت کنند.
همچنین با پیوستن ایران به سامانه پرداخت MIR (جایگزین روسی برای ویزا و مستر کارت) ایرانیان از اواخر مرداد 1403 میتوانند با کارتهای بانکی ایرانی از دستگاههای خودپرداز روسیه پول برداشت کنند.
* افزایش همکاریهای تجاری
با تسهیل تراکنشهای مالی، همکاریهای تجاری بین ۲ کشور نیز افزایش خواهد یافت و کسبوکارها میتوانند براحتی و با هزینه کمتر، کالاها و خدمات خود را صادر کنند. این موضوع میتواند به افزایش حجم تجارت بین ۲ کشور کمک کند و فرصتهای جدیدی را برای کسبوکارها فراهم آورد.
در واقع تراکنش بین شبکه شتاب و شبکه میر و دریافت روبل در روسیه، به مأخذ نرخ نیما معامله خواهد شد، در نتیجه ما معامله روبل به نرخ نیما در روسیه خواهیم داشت که دسترسی واردکننده به روبل وارداتی را افزایش میدهد و واردات از روسیه به ایران افزایش مییابد.
به این ترتیب پول ایران با این توافق برای استفاده تجار بدون ریسک میشود. وقتی این زیرساخت وجود داشته باشد، تجار دیگر نیاز به دلار و یورو نخواهند داشت. ریالی را که اینجا صادرکنندگان به دست میآورند، ریال برونمرزی است که میتوانند در مرکز مبادله ارز و طلا همچنان که رئیس کل بانک مرکزی اشاره کرد، به نرخ توافقی به ریال عادی تبدیل کنند، بنابراین یک مشوق صادراتی برای صادرکنندگان به روسیه فراهم میشود و از همین خط برای پرداختهای کارتی بین ۲ کشور هم استفاده خواهد شد. اتصال شبکههای پرداخت میتواند به جذب سرمایهگذاریهای خارجی نیز کمک کند. با کاهش پیچیدگیهای مالی و بانکی، سرمایهگذاران خارجی میتوانند با اطمینان بیشتری در پروژههای اقتصادی در ایران و روسیه سرمایهگذاری کنند. این موضوع میتواند به رشد اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی در 2 کشور منجر شود.
بانکهای ۲ کشور روابط کارگزاری پول ملی بین هم ایجاد کرده بودند. بانکهای تجاری و زیرساختهای پیامرسان بانکی ۲ کشور هم سال گذشته به هم متصل شدند، بنابراین همه بانکهای ایرانی با همه بانکهای روسی امکان تبادل پیامهای استاندارد بانکی اعم از السی و حواله بانکی را پیدا کردهاند که این مساله به افزایش سرمایهگذاری منجر خواهد شد.
***
نقش کارتهای بانکی میر در تجارت
یکتایقرابایی درباره تجارت توسط کارتهای شبکه بانکی میر اظهار داشت: این راهکار هنوز عملیاتی نشده است اما در مراحل نهایی قرار دارد. با فعال شدن کارتهای میر در ایران، تجار روس میتوانند براحتی در ایران تبادلات مالی انجام دهند که این امر به افزایش مبادلات تجاری کمک شایانی خواهد کرد.
نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران و روسیه اشاره کرد: رؤسای بانک مرکزی 2 کشور به دنبال نهایی کردن سیستم مبادلات مالی هستند و دیدارهای اخیر در همین راستا انجام شده است. این مذاکرات میتواند به تسهیل هرچه بیشتر تبادلات تجاری و مالی بین 2 کشور منجر شود.
وی تأکید کرد: تجار بارها از دوره آقای سیف تاکنون درباره مشکلات چندنرخی بودن ارز به مسؤولان اطلاعرسانی کردهاند و اتاق مشترک و بخش خصوصی در تمام این دوره بر لزوم نزدیک شدن نرخهای ارز به یکدیگر برای حل این مشکلات تأکید داشتهاند. وی ابراز امیدواری کرد با پیگیریهای جدید، شاهد رشد بزرگی در تجارت بین ایران و روسیه باشیم.
این فعال حوزه تجارت بینالملل در پایان گفت: اجرای سیاستهایی مانند ریال آفشور و تسهیل مبادلات جهانی در کنار تثبیت نرخ ارز میتواند به کاهش رانتها و هدایت اقتصاد به سوی فعالیتهای تجاری واقعی و کسب سودهای اقتصادی واقعی کمک کند.
اتصال شبکه میر روسیه به شتاب ایران میتواند به طور قابلتوجهی به تقویت روابط اقتصادی و تجاری بین 2 کشور کمک کند. این ارتباط نهتنها به کاهش هزینههای تبادلات مالی کمک میکند، بلکه میتواند زمینهساز افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری بین ایران و روسیه باشد. با توجه به رویکرد مثبت دولت جدید و تلاشهای 2 کشور برای نزدیک کردن نرخ ارزهای مختلف، انتظار میرود این همکاریها در آیندهای نزدیک به نتیجه برسد و اثرات مثبتی بر اقتصاد 2 کشور داشته باشد.
همین الان شبکه میر روسیه به 11 و 12 کشور اقماری متصل است. یعنی شبکه روسیه اگرچه دیرتر از ما به وجود آمده ولی به لحاظ اتصالش با کشورهای حوزه اقماری خود خیلی از ایران جلوتر است. در واقع با این شبکه ارتباط برقرار شده تا بلافاصله روابط مالی افزایش یابد. با فاصلههای زمانی خیلی کوتاه شبکه شتاب ایران نیز به ۱۱ کشور دیگر متصل خواهد شد، به همین دلیل ارتباط با اتحادیه اوراسیا تسهیل خواهد شد.
حتی کشورهایی مثل مصر هستند که به این شبکه متصل هستند. علاوه بر این ما باید این الگو را برای تعامل با کشورهایی که مراودات اقتصادی بسیار بالایی با آنهایی داریم مثل عراق و افغانستان هم سرلوحه قرار دهیم. این الگو علاوه بر اینکه میتواند انتقال تکنولوژی و تجارت را تسهیل کند، به توسعه روابط فرهنگی و اجتماعی نیز کمک
میکند.
***
آثار اتصال میر به معاملات باایران
در سالهای اخیر، روابط تجاری و اقتصادی ایران و روسیه به دلیل تحریمهای یکطرفه آمریکا علیه ۲ کشور و نیاز به افزایش همکاریهای اقتصادی به طور قابل توجهی تقویت شده است.
روشنعلی یکتایقرابایی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران و روسیه در مصاحبهای با «وطن امروز» با اشاره به نهایی شدن این روند و اتصال این 2 سیستم بانکی، به بررسی آخرین تحولات تجاری بین ایران و روسیه و موضوع فعالسازی ریال آفشور و استفاده از شبکه میر در 2 کشور پرداخت.
وی در این باره گفت: ایران و روسیه از گذشته رایزنیهایی در رابطه با افزایش مبادلات تجاری و استفاده از ارزهای محلی برای کاهش هزینههای تجارت داشتند. با توجه به اینکه 2 کشور تحت تحریمهای یکطرفه آمریکا قرار دارند، این تبادلات تجاری اهمیت زیادی یافته و روابط بین 2 کشور بویژه در سالهای اخیر نزدیکتر شده است.
* نقش بانکهای مرکزی در تسهیل تبادلات مالی
2 بانک مرکزی ایران و روسیه در حال نهایی کردن راهکار آفشور هستند. اخیرا رئیس بانک مرکزی ایران در سفری به روسیه بر سر ریال آفشور با بانک مرکزی روسیه به مذاکرات نهایی دست یافتند.
* فعالسازی سیستم مالی میر روسیه در ایران
سیستم مالی میر روسیه برای تجاری که در آن کشور فعالیت میکنند فعال شده و بزودی قرار است همان سیستم در ایران نیز آغاز به کار کند. این سیستم به تجار روس و ایرانی امکان پرداخت و دریافت با ارزهای محلی را میدهد و میتواند به کاهش هزینههای تبادلات مالی کمک کند.
* رویکرد دولت جدید و چالشهای پیش رو
رویکرد دولت جدید ایران نسبت به این گونه توافقات کاملا مثبت است و این شیوه تبادل در سطوح حاکمیت هر 2 کشور مورد تأیید و تأکید قرار دارد اما بزرگترین مشکل در پیادهسازی این مکانیزم، چندنرخی بودن ارز در ایران و تفاوت نرخ نیما با بازار غیررسمی کشور است. این مشکل با سیاست وزارت اقتصاد در نزدیک کردن این 2 نرخ به هم در حال حل شدن است.
در همین ارتباط یکتایقرابایی تأکید کرد: پاشنه آشیل ارتباط ارزهای محلی و روند این تبادلات، چندنرخی بودن ارز در کشور است. با نزدیک شدن نرخ نیمایی و بازار آزاد به هم، در مرحله اول موضوعات مبادلات بانکی و ارزی کشور رفع خواهد شد.
وی افزود: اتصال شبکه میر روسیه به شتاب ایران میتواند به طرز چشمگیری به تسهیل تبادلات مالی و تجاری بین 2 کشور کمک کند. این اقدام نهتنها هزینههای مبادلات مالی را کاهش میدهد، بلکه باعث افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری نیز میشود.
***
کاهش وابستگی به دلار و یورو
یکی از اهداف اصلی این اتصال، کاهش وابستگی به دلار و یورو در تراکنشهای مالی بین ۲ کشور است. با استفاده از شبکههای پرداخت ملی، میتوان تراکنشها را با استفاده از ارزهای محلی انجام داد. این موضوع میتواند به کاهش تأثیرات تحریمها و نوسانات ارزی کمک کند.
این یک رویکرد برای دلارزدایی و کاهش آسیبپذیری ناشی از خطرات تحریم توسط آمریکاییها و در واقع یک اقدام تحریمناپذیر است.
پولهای ملی کشورها دارای ریسک است و ابزارهای پوشش ریسک نیز وجود ندارد. بانکهای مرکزی در یک رویکرد نوآورانه شروع کردند به اینکه با همدیگر قراردادهای سوآپ ببندند و با قراردادهای معاوضه، ریسک پولهای ملیشان را پوشش دهند.
ایران و روسیه توافق پیمان پولی امضا کردهاند به این ترتیب صادرکننده ایرانی صادراتش را با ریال انجام میدهد، چنانکه صادرکننده روس نیز با روبل این کار را انجام میدهد.
* افزایش امنیت تراکنشها
اتصال شبکههای پرداخت ملی میتواند به افزایش امنیت تراکنشهای مالی نیز منجر شود. با استفاده از سیستمهای پرداخت داخلی و قوانین محلی، میتوان امنیت بیشتری برای تراکنشهای مالی ایجاد و از تقلب و سوءاستفاده جلوگیری کرد.
اتصال شبکه میر روسیه به شتاب ایران یک گام مهم در تقویت روابط اقتصادی و تجاری 2 کشور است. این ارتباط میتواند به تسهیل تراکنشهای مالی، افزایش همکاریهای تجاری، جذب سرمایهگذاریهای خارجی و کاهش وابستگی به دلار و یورو کمک کند. با توجه به این مزایا، انتظار میرود این اتصال تأثیر مثبتی بر روابط مالی و تجاری بین ایران و روسیه داشته باشد.
عموم کشورها علاوه بر شبکه مستقل بومی خود از زیرساخت مسترکارت و ویزا کارت هم برای ارتباطات برونمرزیشان استفاده میکنند. ایران یکی از کشورهایهای قدیمی است که شبکه پرداخت کارتی و مستقل و بومی دارد که بیش از 20 سال قدمت دارد.
الان یک ایرانی در این طرح میتواند با کارت شتاب خودش برود روسیه و خرید کند و یک روس هم میتواند با کارت خودش بیاید اینجا و خرید کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» ادعای نقش توقف مازوتسوزی نیروگاهها در خاموشیهای اخیر را بررسی میکند
رتوش خاموشی
«وطن امروز» ادعای نقش توقف مازوتسوزی نیروگاهها در خاموشیهای اخیر را بررسی میکند
دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس روز گذشته در گزارشی تحت عنوان «بررسی لایحه بودجه سال 1404 کل کشور: تبصره 3 نفت و روابط مالی آن با دولت»، به تحلیل وضعیت بودجه سال 1404 پرداخت. این گزارش 43 صفحهای از جمعبندی نظرات کارشناسی، نشان میدهد ایران با ناترازیهای گسترده در تمام حاملهای انرژی، از جمله گاز طبیعی، برق و بنزین روبهرو است.
* ناترازی گاز طبیعی، سوخت مایع و عدم مدیریت مصرف
در سال 1401 ناترازی گاز طبیعی در اوج مصرف به 315 میلیون مترمکعب در روز رسید و با افزایش دما در سال 1402، این مقدار به حدود 280 میلیون مترمکعب کاهش یافت اما همچنان در ماههای سرد سال چالش ناترازی گاز طبیعی وجود دارد. همچنین مصرف سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی افزایش و ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیروگاهها در نیمه اول سال 1403 نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش یافته است.
گزارش مرکز پژوهشها به وجود کسری در تأمین بنزین نیز اشاره دارد و تاکید میکند که بیتوجهی به سیاستهای مدیریت مصرف منجر به واردات اجباری و خرید محصولات داخلی شده است. از این رو، انتظار میرود که لایحه بودجه با در نظر گرفتن وضعیت ناترازی انرژی و چالشهای آن، راهکارهایی برای مدیریت و کاهش این ناترازی ارائه دهد.
تبصره 3 لایحه بودجه سال 1404 با 12 بند به نفت و روابط مالی آن با دولت پرداخته است. در این لایحه، جدول مفروضات منابع و مصارف عمومی دولت در سال 1404 درج شده که بخش عمدهای از آن مرتبط با حوزه نفت و گاز است. یکی از نکات قابل توجه در بودجه 1404، یکپارچهسازی تمام منابع تحت عنوان بودجه عمومی است که برای اولینبار منابع حساب هدفمندی یارانهها نیز به سرجمع منابع عمومی افزوده شده است.
* درآمدهای نفتی، تولید و صادرات در لایحه بودجه
لایحه بودجه 1404، حدود 2107 هزار میلیارد تومان درآمدهای نفتی پیشبینی کرده که سهم 35 درصدی از کل منابع عمومی بودجه دارد. از این مقدار، حدود 509 هزار میلیارد تومان به عنوان سهم دولت از صادرات نفتخام، میعاناتگازی و گاز طبیعی در نظر گرفته شده است. با احتساب سهم استقراض شده از صندوق توسعه ملی، این سهم به 44 درصد و مجموعا به حدود 1050 هزار میلیارد تومان میرسد. با این حال، اگر بودجه مانند سالهای قبل استاندارد شود، سهم درآمدهای نفتی دولت از بودجه عمومی معادل 15 درصد خواهد بود، در حالی که این رقم سال گذشته 23 درصد بوده است.
گزارش مزبور همچنین به تردید در تحقق هدف تولید 3750 هزار بشکه نفتخام در روز اشاره دارد و بیان میکند تحقق صادرات نفتخام و میعاناتگازی به میزان 1850 هزار بشکه در روز نیز دور از انتظار خواهد بود. سایر بررسیهای این گزارش حاکی از آن است که علاوه بر وضعیت تولید نفت کشور، احتمال کاهش میزان صادرات نفت ایران در سال آتی نیز وجود دارد. پیشبینی میشود قیمت نفت صادراتی ایران در سناریوهای مختلف به ترتیب برابر با 53، 75 و 63 دلار در هر بشکه باشد. میزان صادرات نفت نیز کمتر از حجم در نظر گرفته شده در لایحه بودجه خواهد بود. در سناریو محتمل، درآمدهای دولت از صادرات نفتخام، میعاناتگازی و خالص صادرات گاز طبیعی با قیمت هر بشکه 63 دلار و میزان صادرات 1.1 میلیون بشکه در روز، معادل 459 هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود. در سناریوهای کمینه و بیشینه، این رقم به ترتیب برابر با 370 و 696 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس همچنین به برخی نقاط ضعف لایحه بودجه 1404 اشاره دارد:
* عدم پوشش کامل تکالیف برنامه هفتم جهت رفع ناترازی انرژی
عدم تخصیص منابع بهینهسازی مصرف انرژی: یکی از مهمترین مشکلات لایحه بودجه، عدم تخصیص منابع و ردیف درآمدی/هزینهای برای حساب بهینهسازی مصرف انرژی است. این حساب به عنوان یکی از بازوهای اصلی بازار بهینهسازی مصرف انرژی جهت پیشبرد طرحهای بهینهسازی در کشور محسوب میشود.
نیاز به افزایش سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز: برای رفع ناترازی انرژی از سمت افزایش تولید، در برنامه هفتم پیشرفت، حساب سرمایهگذاری نفت و گاز بهمنظور تأمین مالی این طرحها ایجاد شده است اما در لایحه ارائهشده، منابع و ردیف درآمدی/هزینهای برای این حساب در نظر گرفته نشده است. منابع این حساب صرفا از محل افزایش تولید بیش از 3750 هزار بشکه در روز نفتخام و صادرات بیش از 16 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی خواهد بود. در جمعبندی کلی میتوان گفت لایحه بودجه ۱۴۰۴ بر اساس نظر کارشناسان دارای نقاط ضعف زیر است:
عدم تخصیص منابع بهینهسازی مصرف انرژی: عدم تخصیص منابع و ردیف درآمدی/ هزینهای برای حساب بهینهسازی مصرف انرژی
عدم تخصیص منابع به حساب سرمایهگذاری نفت و گاز: عدم تخصیص منابع و ردیف درآمدی/ هزینهای برای حساب سرمایهگذاری نفت و گاز
عدم توجه به مردمیسازی بهینهسازی مصرف انرژی: عدم صدور گواهی صرفهجویی و تعیین منابع لازم برای پروژههای مشخصشده در برنامه هفتم
عدم تعیین سهم علیالحساب برای شرکت ملی نفت و گاز: عدم اشاره به ماده 15 قانون برنامه هفتم مبنی بر نحوه سهمبری این شرکتها از فروش نفت و گاز.
***
سناریوی انرژی دولت تدبیر و امید در حال تکرار است
یونس نوراللهی، کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با «وطن امروز» به انتقاد از تصمیمات دولت در زمینه مدیریت منابع انرژی کشور پرداخت. وی با اشاره به وجود ۱۰ دانشگاه در کشور که دارای دانشکده انرژی یا گروه مهندسی انرژی هستند، بیان کرد در روزهای اخیر و در پی تصمیمات دولت تماسی با مدیران این گروهها داشته و متوجه شده دولت در اتخاذ تصمیمات این حوزه، به مشورت با کارشناسان خارج از مجموعه خود توجهی نکرده است.
نوراللهی تأکید کرد این تصمیمات غیرکارشناسی نهتنها بدون برگزاری جلسات مشورتی با متخصصان ارائه شده، بلکه به نظر میرسد هیچگونه مشورتی با اساتید و کارشناسان برجسته در این زمینه انجام نشده است. وی به تصمیمات گذشته اشاره کرد و از شباهت این وضعیت به دوران ریاستجمهوری آقای روحانی گفت که در آن زمان نیز مشاورههای لازم در این حوزههای حساس انجام نشده بود و یکشبه تصمیمی گرفته شد که سرمایه اجتماعی حاکمیت را زیر سوال برد.
* دولت از تجربه سایر کشورها در حوزه انرژی استفاده کند
نوراللهی با اشاره به اینکه آقای پزشکیان در دوره تبلیغات خود بارها گفته بود که تصمیمات اساسی را با مشورت با کارشناسان میگیرد ولی روند کنونی نشان میدهد تیم ایشان فقط از کارشناسان دولت که آنها هم به صورت رانتی در دولت بهکارگیری شدهاند، استفاده کرده، با انتقاد از روشهای فعلی دولت برای مدیریت مصرف انرژی گفت: «آیا واقعاً میتوانیم با قطع ۲ ساعته برق در روز، کشور را اداره کنیم؟» نوراللهی افزود: کشورهایی که منابع انرژی فسیلی کمتری دارند، با روشهای بهتری به تأمین انرژی میپردازند و دولت باید از این تجربیات استفاده کند. کارشناس انرژی همچنین به موضوع مصرف مازوت و تأثیرات آن بر سلامتی مردم اشاره کرد و گفت: «تأکید بر عدم استفاده از مازوت کار درستی است اما باید به گونهای عمل کنیم که به این مرحله نرسیم». وی خاطرنشان کرد: میتوان با صرفهجویی در مصرف خانگی، نیاز نیروگاهها به گاز را تأمین کرد و به این ترتیب از بحران انرژی جلوگیری کرد.
نوراللهی در پایان تأکید کرد راهکارهای بلندمدت و کارشناسی برای حل مشکلات انرژی کشور وجود دارد و این راهکارها باید مورد توجه دولت قرار گیرد. وی از آمادگی خود و سایر کارشناسان انرژی در کشور برای ارائه نظرات و راهکارهای کلان در این زمینه خبر داد و تأکید کرد این راهکارها میتواند به بهبود وضعیت انرژی کشور کمک کند.
***
دلایل قطع برق در کشور و راهکارهای مقابله با آن
حسین حسینزاده، عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفتوگو با «وطن امروز» به دلایل قطع برق در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: قطع برق تنها به دلیل کمبود گاز نیست. وی خاطرنشان کرد که بازدهی و راندمان نیروگاهها به دلیل فرسودگی دستگاهها و عدم فیلترینگ پایین است و بهره کشور از انرژیهای تجدیدپذیر نیز بسیار ناچیز است. این نماینده مجلس در ادامه افزود که در جذب سرمایهگذار خصوصی برای توسعه نیروگاهها، افزایش تولید انرژیهای تجدیدپذیر و حتی میادین گازی بسیار ضعیف عمل شده است.
حسینزاده همچنین بر ضرورت مصرف بهینه گاز و برق تاکید کرد و گفت: «اگرچه مصرف گاز ۱۲ درصد در سال جاری افزایش یافته است اما عادات مصرفی مردم نیز متاثر از برنامهها و سیاستهای بخش تولید و عرضه است».
* عدم توجه به فیلترینگ و ضرورت نوسازی نیروگاهها
عضو کمیسیون انرژی مجلس بیان کرد که بسیاری از نیروگاهها مقوله فیلترینگ را جدی نمیگیرند که این خود عاملی برای هدررفت انرژی و آلودگی محیطزیست است. وی با اشاره به اینکه گوگرد موجود در سوخت مازوت بالاست، تاکید کرد مساله فیلترینگ در نیروگاهها و کارخانههایی که مازوت میسوزانند باید جدی گرفته شود تا علاوه بر استفاده بهینه از این سوخت، از آلودگی محیطزیست و خطرات برای سلامت مردم جلوگیری شود. وی همچنین به نیاز مبرم نوسازی تعداد زیادی از نیروگاههای ایران و حرکت به سمت شیوههای مدرن اشاره کرد و اظهار داشت که عدم نوسازی نیز یکی از عوامل به وجود آمدن این شرایط است.
این عضو کمیسیون انرژی مجلس افزود که مسؤولان وزارت نیرو معتقدند کاهش گازرسانی به نیروگاهها سبب خاموشی برق شده است و از طرف دیگر مسؤولان شرکت ملی گاز اعلام میکنند که به تمام تعهدات خود برای تحویل گاز به نیروگاهها عمل کردهاند. این عدم هماهنگی میان وزارت نیرو و شرکت ملی گاز نیز میتواند نقش مهمی در قطعیهای برق داشته باشد.
***
احتمال کاهش فشار در پارس جنوبی در سالهای آینده ناترازی را افزایش میدهد
سعید میرترابی، کارشناس انرژی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که به بررسی عملکرد دولت در زمینه ذخیرهسازی گاز و گازوئیل پرداخته، توضیح داد: بر اساس برنامه هفتم پیشرفت، دولت موظف بوده در دورههای بدون کمبود، مقدار مشخصی از گاز و گازوئیل را ذخیره کند تا در مواقع بحرانی (روزهای سرد سال) استفاده شود اما دولت اعلام کرده دلیل اصلی کمبود برق، عدم سوزاندن مازوت و افزایش ناگهانی مصرف بوده است.
میرترابی با اشاره به اینکه در گزارشهای تخصصی آمده است از سالهای آینده ممکن است در پارس جنوبی دچار کاهش فشار شویم، افزود: متأسفانه در ایران، فاصله زیادی بین تولید و مصرف انرژی وجود دارد. در دورههای سرد و گرم، منابع کافی برای پاسخگویی به نیازها وجود ندارد و این مساله موجب ناترازی میشود. گزارشها نیز نشان میدهند این وضعیت در سالهای آینده ممکن است تشدید شود، بویژه اگر در پارس جنوبی دچار افت فشار و کاهش تولید شویم. وی ادامه داد: در گذشته، برخی نیروگاهها سوخت مایع ذخیره میکردند و در فصلهایی از سال هم از ترکیبی از مازوت و گازوئیل در این نیروگاهها استفاده میشد که به دلیل آلودگی بالای این نوع سوختها، امروز قابل دفاع نیستند اما مساله امروز این است که باید به دنبال راهحلهای پایدارتر باشیم. دولت باید تصمیمهای درستی بگیرد، تصمیمهایی نظیر ذخیرهسازی گازوئیل و گاز برای نیروگاهها، حتی اگر این تصمیمها هزینهبر باشد.
* برنامههایی مؤثرتر از خاموشی برای مدیریت مصرف وجود دارد
میرترابی تأکید کرد: ناترازی در مصرف خانگی نیز وجود دارد که در دورههای سرمای شدید، مصرف انرژی اوج میگیرد. باید دولت برنامههایی نظیر آموزش برای بهینه مصرف کردن انرژی را برای مدیریت مصرف خانگی، تجاری و صنعتی تدوین کند. همچنین توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مانند نیروگاههای خورشیدی میتواند در کوتاهمدت و بلندمدت بر رفع مشکل ناترازی تولید انرژی موثر باشد. وی افزود: در حال حاضر با احداث هر نیروگاه خورشیدی ظرف ۲ سال میتوان به ظرفیت تولید ۱۰۰۰ مگاوات رسید پس با احداث چند نیروگاه در ۲ سال میتوان این ۱۵ درصد از کمبود انرژی کنونی را جبران کرد. کاهش مصرف انرژی و بهرهگیری از فناوریهای جدید، نقش مهمی در حل مشکلات انرژی کشور خواهد داشت و لازم است ایران هم مثل سایر کشورهای جهان به طرف تولید انرژیهای پاک که هزینه کمتر و عملکرد بالاتری دارند حرکت کند، بویژه اینکه زمینه برای گسترش این انرژیها هم در کشور ما وجود دارد. میرترابی در پایان تصریح کرد: مشکلات تولید، عرضه و رشد مصرف انرژی در ایران به ساختار فعلی تولید و مصرف انرژی بازمیگردد. کشورهای دیگر به سمت انرژیهای نو حرکت کردهاند اما ما همچنان به منابع فسیلی متکی هستیم. دولت باید حمایت بیشتری از بخش خصوصی در زمینه تولید انرژیهای نو داشته باشد و از ظرفیتهای داخلی و فناوریهای جهانی بهرهبرداری کند.
***
راهکارهای پیشنهادی کارشناسان
دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور: تبصره ۳ نفت و روابط مالی آن با دولت»، به چالشهای ناترازی انرژی در کشور پرداخته است. بر اساس این گزارش، کشور با ناترازیهای گستردهای در حاملهای انرژی مانند گاز طبیعی، برق و بنزین روبهرو است. سال ۱۴۰۱ میزان ناترازی گاز طبیعی در اوج مصرف به ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز رسید و اگر چه سال ۱۴۰۲ این عدد به ۲۸۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافت اما همچنان چالش ناترازی در ماههای سرد سال ادامه دارد.
افزایش مصرف سوخت مایع در نیروگاههای حرارتی و کاهش ذخایر گازوئیل و نفتکوره نیز مشکلات بیشتری را در تأمین برق در زمستان ایجاد کرده است. در بخش تأمین بنزین نیز کمبود وجود دارد که منجر به واردات و خرید از واحدهای داخلی شده است.
تبصره ۳ لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ شامل ۱۲ بند است که به نفت و روابط مالی آن با دولت میپردازد. یکی از نکات مهم این لایحه، یکپارچهسازی تمام منابع تحت عنوان بودجه عمومی است که برای اولینبار منابع حساب هدفمندی یارانهها نیز به مجموع منابع عمومی بودجه افزوده شده است.
درآمدهای نفتی در لایحه بودجه ۱۴۰۴ معادل ۲۱۰۷ هزار میلیارد تومان برآورد شده که ۳۵ درصد از کل منابع عمومی بودجه را تشکیل میدهد. سهم دولت از این درآمدها با احتساب استقراض از صندوق توسعه ملی به ۴۴ درصد میرسد. همچنین برآورد تولید ۳۷۵۰ هزار بشکه نفتخام در روز و صادرات ۱۸۵۰ هزار بشکه در روز در این لایحه محل تردید است.
پیشبینیها نشان میدهد قیمت نفت صادراتی ایران برای سال آینده بین ۵۳ تا ۷۵ دلار در هر بشکه خواهد بود و میزان صادرات کمتر از حجم در نظر گرفته شده در لایحه بودجه است. در سناریوی محتمل، درآمدهای دولت از صادرات نفت و گاز معادل ۴۵۹ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود.
این گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بیان میکند لایحه بودجه ۱۴۰۴ تکالیف برنامه هفتم جهت رفع ناترازی انرژی را بهطور کامل پوشش نداده است. از جمله این موارد، عدم تخصیص منابع برای حساب بهینهسازی مصرف انرژی و حساب سرمایهگذاری نفت و گاز است. همچنین نبود اعتبارات برای ۲ طرح بزرگ ذخیرهسازی گاز طبیعی و میترینگ از دیگر نقاط ضعف لایحه بودجه محسوب میشود.
در مجموع باید گفت تدوین لایحه بودجه و احکام آن باید متناسب با وضعیت ناترازی انرژی و چالشهای آن باشد. همچنین بودجه باید در راستای تحقق اهداف کمّی برنامه هفتم تدوین شود. در همین راستا کارشناسان راهکارهای زیر را برای حل این مشکل پیشنهاد میدهند.
افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر: توسعه انرژیهای تجدیدپذیر میتواند راهکاری برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و افزایش پایداری تامین برق باشد.
نوسازی و بهروزرسانی نیروگاهها: بهرهبرداری از تکنولوژیهای مدرن و نوسازی نیروگاهها میتواند راندمان و بازدهی تولید برق را افزایش دهد.
افزایش فیلترینگ در نیروگاهها: اجرای کامل فیلترینگ در نیروگاهها و کارخانهها برای کاهش آلودگی و هدررفت انرژی ضروری است.
هماهنگی بهتر میان نهادهای مرتبط: بهبود هماهنگی میان وزارت نیرو و شرکت ملی گاز برای جلوگیری از اختلافات و اطمینان از تامین گاز به نیروگاهها
با اجرای این راهکارها میتوان مشکلات قطعی برق را کاهش داد و بهبود وضعیت انرژی در کشور را تضمین کرد.
******
ناترازی برق و ارائه چند راهکار
محمدطاهر رحیمی*: ایران با چالش جدی ناترازی در تأمین برق مواجه است. سخنگوی دولت بهتازگی اعلام کرده برای جلوگیری از مازوتسوزی که تهدیدی جدی برای سلامتی عمومی محسوب میشود، تصمیم بر اجرای خاموشیهای منظم در کشور گرفتهاند اما این تصمیم ۲ پرسش اساسی را مطرح میکند:
مقصر اصلی ناترازی برق کیست و جراحی را باید از کجا شروع کرد؟
آیا باید برای اصلاح وضعیت، از مردم و الگوی مصرف آنان آغاز کرد یا این مسؤولیت بیشتر برعهده دولت و شرکتهای بزرگ پرمصرف است؟
برای پاسخ به این پرسشها باید سراغ آمار و ارقام رسمی ارائهشده در کشور رفت. بر اساس این آمار، تا اواسط آبان سال جاری، ذخایر سوخت نیروگاههای کشور به کمتر از ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است که به معنای آن است که باید با خاموشیهای احتمالی مواجه شویم. متأسفانه این نارسایی در تأمین سوخت نیروگاهها از زمان شروع به کار دولت چهاردهم آغاز شده است و از شهریورماه با کاهش ذخایر روبهرو بودهایم، بهطوریکه تا نیمه اول آبان، روزانه ۲۰ میلیون لیتر از ذخایر راهبردی گازوئیل کشور کاهش یافته است. برخلاف ادعای وزیر نفت که مدعی است نیروگاهها با ذخایر پایین سوخت تحویل دولت چهاردهم شدهاند، در ۳ سال دولت سیزدهم، یعنی تا شهریور ماه ۱۴۰۳، ذخایر سوخت نیروگاهها نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایش بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر همراه بوده و به دولت چهاردهم تحویل شد. اساساً در دوران ۳ ساله دولت سیزدهم قطع برق خانگی بسیار محدود بود و هیچ صحبتی از خاموشیهای منظم یا نامنظم به میان نیامد و برق به صورت پایدار تأمین میشد. نکته مهم این است که تا زمان پایان دولت سیزدهم، سطح ذخایر گازوئیل نیروگاهها در حال افزایش بود اما در دولت چهاردهم این روند نزولی شده و بهطور مداوم میزان ذخایر در حال کاهش است. گواه این ادعا آن است که سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰، میزان تأمین برق صنایع به طور چشمگیری افزایش یافت. دولت سیزدهم توانست تأمین برق صنایع را سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ به میزان ۱۸ درصد افزایش دهد و سال ۱۴۰۲ نیز این شاخص نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایشی ۳۰ درصدی و نسبت به سال ۱۴۰۱ با افزایشی ۱۲ درصدی همراه بود. این آمار نشان میدهد برق صنایع به شکل مناسبی تأمین شده و حتی وضعیت تأمین برق نسبت به سالهای پیش بهبود یافته است. همچنین در بخش خانگی نیز طی سالهای دولت سیزدهم تقریبا خاموشیای وجود نداشت که حاکی از مدیریت مناسب و تأمین پایدار برق در آن دوره است. راهکار حل مشکل ناترازی برق و مسائل تأمین برق بهجای جراحی بخش خانگی - که تنها ۳۰ درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهد - باید بر بخشهای اساسیتر و پرمصرفتر متمرکز شود. اگر دولت چهاردهم تصمیم جدی برای حل این بحران دارد، باید گامهای کلیدی و مؤثری بردارد که از جمله عبارتند از:
1- ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها: در کوتاهمدت، دولت باید ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها را با جدیت دنبال کند و به هر طریقی ذخایر سوخت لازم را تأمین کند. اطمینان از وجود سوخت کافی در زمان پیک مصرف میتواند از قطع برق جلوگیری کند و ثبات در تأمین برق کشور را فراهم سازد.
2- تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی: در یک برنامه میانمدت، دولت باید به سمت تبدیل نیروگاههای کنونی به نیروگاههای سیکل ترکیبی حرکت کند. نیروگاههای سیکل ترکیبی بازدهی تولید برق را افزایش میدهند و میتوانند با استفاده از انرژی خروجی، برق بیشتری تولید کنند. این فرآیند باعث افزایش بهرهوری نیروگاه تا ۵۰ تا ۶۰ درصد میشود، در حالی که بهرهوری نیروگاههای گازی عادی تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد است. این تکنولوژی در ایران نیز قابل اجراست و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک لازم برای این نوع نیروگاهها فراهم است.
3- استفاده از ابزارهای مالیاتی برای صنایع پرمصرف: دولت میتواند با ابزارهای مالیاتی، بویژه از طریق مالیات بر سود تقسیمی صنایع بزرگ و پرمصرف برق، آنها را به سمت انباشتهسازی و صرف سود در راستای ایجاد نیروگاههای خودتأمین هدایت کند. این سیاست، صنایع بزرگ را ترغیب میکند خودشان به تأمین بخشی از نیازهای برقیشان بپردازند و بار مصرف شبکه سراسری را کاهش دهند.
۴- ایجاد اعتبار مالیاتی برای بهبود بهرهوری مصرف انرژی: یکی دیگر از راهکارها لغو معافیتهای مالیاتی سنگین صنایع بزرگ و پرمصرف انرژی و تخصیص مالیات دریافتشده بهعنوان اعتبار مالیاتی برای خود این صنایع است. این اعتبار میتواند بهعنوان ابزاری برای تشویق صنایع به ارتقای بهرهوری مصرف انرژی و کاهش اتلاف استفاده شود. بهطور مثال، صنایع فولاد کشور به تنهایی سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیارد برق هدر میدهند؛ هزینهای که میتواند برای ساخت ۴ نیروگاه مدرن سیکل ترکیبی در هر سال صرف شود. این واقعیت نشان میدهد بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع بزرگ از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۵- برنامهریزی برای کاهش اتلاف برق در تولید و انتقال: دولت باید وزارت نیرو و شرکت بهینهسازی را موظف کند برای کاهش اتلاف برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع برنامهریزی جدی داشته باشند. برآوردها نشان میدهد سالانه معادل بیش از ۳۰۰ میلیون بشکه نفت خام قبل از رسیدن برق به مصرفکننده، هدر میرود. کاهش این اتلاف میتواند منبع بزرگی از انرژی را برای کشور آزاد کند و نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم را کاهش دهد. به طور کلی، راهکارهای فوقالذکر میتواند گامهای عملی و مؤثری برای حل مشکل ناترازی برق باشد؛ بدون آنکه بار این چالش بر دوش مردم و بخش خانگی قرار گیرد.
کارشناس انرژی *
******
دوگانهسازی خاموشی ـ آلودگی
میثم مهرپور: جریانی در کشور را باید متخصص دوگانهسازی دانست. این جریان همواره تلاش دارد تحقق موضوعی یا نیل به هدفی را منوط به دست کشیدن از موضوعی دیگر یا توقف فعالیتی دیگر تعریف کرده و با ایجاد این دوگانهها، اذهان و افکار عمومی را منحرف کند؛ دوگانههایی چون انرژی هستهای یا اقتصاد، FATF یا واکسن و... از این جمله است.
بدون پذیرش افایتیاف نمیتوان نفت صادر کرد یا امکان واردات واکسن وجود ندارد! میان تداوم فعالیتهای صلحآمیز هستهای با توسعه اقتصادی و چرخش چرخ کارخانهها باید یکی را انتخاب کرد و... موارد متعددی راجع به این دوگانهسازیها وجود دارد؛ دوگانهسازیای که این بار در قالب خاموشی یا آلودگی مطرح شده است.
هفته گذشته سخنگوی دولت از خاموشیهای برنامهریزی شده در فصول پاییز و زمستان خبر داد. او دلیل این خاموشیها را جلوگیری دولت از مازوتسوزی و حفظ سلامت مردم بیان کرد. در واقع با اعلام این خبر این پالس به مخاطب ارسال شد که در دوگانه خاموشی/ سلامت، دولت خاموشی را انتخاب کرده تا بدین وسیله از سلامت مردم صیانت کند! این در حالی است که ریشه این خاموشیها را باید ناترازی برق در کشور و عدم تناسب تولید برق با مصرف آن دانست.
حجم ناترازی برق در حال حاضر به عددی حدود 18 هزار مگاوات رسیده و کشور برای حل این موضوع نیازمند ساخت نیروگاههای جدید است. ظرفیت تولید برق نیروگاههای کشور در زمان انقلاب اسلامی 2500 مگاوات بود که این ظرفیت امروز به بیش از 92 هزار مگاوات رسیده، یعنی عملا ظرفیت تولید برق کشور 37 برابر شده است؛ در حالی که جمعیت ما رشد 2.5 برابری داشته است.
اما متاسفانه روند ساخت نیروگاه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به بهانه پرهزینه بودن و توجه به مدیریت تقاضا از سوی دولت متوقف شد، به نحوی که ظرفیت اسمی اضافه شده نیروگاههای کشور صرفا در دولت دهم بیش از مجموع ظرفیت اضافه شده در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است.
رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت حسن روحانی صراحتا با ساخت نیروگاه مخالف و آن را اقدامی اشتباه و پرهزینه میدانست(!) روندی که در نهایت منجر به تشدید ناترازی برق طی سالهای اخیر شده است.
* نقش نیروگاههای مازوتسوز در تولید برق کشور
تعداد نیروگاههای کشور 143 و نیروگاههای دارای ظرفیت استفاده از مازوت 14 نیروگاه است. از طرفی ظرفیت تولید برق مجموع نیروگاههای کشور 93 هزار مگاوات و ظرفیت تولید برق با مازوت در ۳ نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که قرار است تولید برق آن متوقف شود، فقط 2 هزار مگاوات است! به عبارتی سهم این ۳ نیروگاه در تولید برق کشور در نهایت کمتر از 2 درصد از ظرفیت تولیدی برق نیروگاهها در سراسر کشور است که نشاندهنده سهم و وزن ناچیز آن در توان تولیدی برق کشور است، لذا به نظر میرسد مطرح کردن این موضوع به عنوان دلیل اصلی خاموشیها در راستای همان موضوع دوگانهسازی و ارجح کردن حاشیه بر متن است تا اهمال و ضعفهای مدیریتی با بهانههایی تحت عنوان حراست از سلامت مردم(!) توجیه شود.
مساله مهم، عدم توجه دولت در 3 ماه گذشته به ذخیره گازوئیل است، این در حالی است که تحویل گازوئیل امسال تا پایان دولت سیزدهم، 20 درصد بیش از سال قبل بوده و از طرفی این موضوع اقدامی بلندمدت شبیه ساخت نیروگاه نیست، بلکه دولت میتوانست طی همین ۳ ماه گذشته با پیشبینی این موضوع و ذخیره مناسب گازوئیل و تعویق زمان تعمیرات پالایشگاههای گازی، گاز بیشتری را در اختیار نیروگاهها قرار دهد تا از این طریق گازوئیل بیشتری نیز ذخیره شود، به نحوی که ذخیره گازوئیل نیروگاهها طی سالهای گذشته نشان میدهد ذخیره گازوئیل در دولت سیزدهم همواره افزایش داشته اما این روند سال 1403 نه تنها افزایشی نداشته، بلکه 33 درصد کاهش یافته است.
در پایان باید گفت به نظر میرسد اعلام خاموشی در کشور بویژه مناطق محروم و حاشیهای، افزایش قیمت نان به عنوان قوت غالب مردم، افزایش نرخ ارز نیما و گرانتر شدن سبد معیشت عموم مردم، تکههایی از یک پازل است که نمیتواند با آزاد شدن واردات آیفون یا بازگشت فلان مجری تلطیف شود.
همچنین اقداماتی نظیر خاموش کردن روشناییهای جلسات دولت و باز کردن پنجره برای گرفتن نور از خورشید که با گفتن این جمله که «صرفهجویی را از خودمان شروع میکنیم» همراه بود، خواسته یا ناخواسته پیام ضعف به بیرون صادر میکند.
ارسال به دوستان
یادداشت
دوگانهسازی خاموشی ـ آلودگی
میثم مهرپور: جریانی در کشور را باید متخصص دوگانهسازی دانست. این جریان همواره تلاش دارد تحقق موضوعی یا نیل به هدفی را منوط به دست کشیدن از موضوعی دیگر یا توقف فعالیتی دیگر تعریف کرده و با ایجاد این دوگانهها، اذهان و افکار عمومی را منحرف کند؛ دوگانههایی چون انرژی هستهای یا اقتصاد، FATF یا واکسن و... از این جمله است.
بدون پذیرش افایتیاف نمیتوان نفت صادر کرد یا امکان واردات واکسن وجود ندارد! میان تداوم فعالیتهای صلحآمیز هستهای با توسعه اقتصادی و چرخش چرخ کارخانهها باید یکی را انتخاب کرد و... موارد متعددی راجع به این دوگانهسازیها وجود دارد؛ دوگانهسازیای که این بار در قالب خاموشی یا آلودگی مطرح شده است.
هفته گذشته سخنگوی دولت از خاموشیهای برنامهریزی شده در فصول پاییز و زمستان خبر داد. او دلیل این خاموشیها را جلوگیری دولت از مازوتسوزی و حفظ سلامت مردم بیان کرد. در واقع با اعلام این خبر این پالس به مخاطب ارسال شد که در دوگانه خاموشی/ سلامت، دولت خاموشی را انتخاب کرده تا بدین وسیله از سلامت مردم صیانت کند! این در حالی است که ریشه این خاموشیها را باید ناترازی برق در کشور و عدم تناسب تولید برق با مصرف آن دانست.
حجم ناترازی برق در حال حاضر به عددی حدود 18 هزار مگاوات رسیده و کشور برای حل این موضوع نیازمند ساخت نیروگاههای جدید است. ظرفیت تولید برق نیروگاههای کشور در زمان انقلاب اسلامی 2500 مگاوات بود که این ظرفیت امروز به بیش از 92 هزار مگاوات رسیده، یعنی عملا ظرفیت تولید برق کشور 37 برابر شده است؛ در حالی که جمعیت ما رشد 2.5 برابری داشته است.
اما متاسفانه روند ساخت نیروگاه در دولتهای یازدهم و دوازدهم به بهانه پرهزینه بودن و توجه به مدیریت تقاضا از سوی دولت متوقف شد، به نحوی که ظرفیت اسمی اضافه شده نیروگاههای کشور صرفا در دولت دهم بیش از مجموع ظرفیت اضافه شده در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است.
رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت حسن روحانی صراحتا با ساخت نیروگاه مخالف و آن را اقدامی اشتباه و پرهزینه میدانست(!) روندی که در نهایت منجر به تشدید ناترازی برق طی سالهای اخیر شده است.
* نقش نیروگاههای مازوتسوز در تولید برق کشور
تعداد نیروگاههای کشور 143 و نیروگاههای دارای ظرفیت استفاده از مازوت 14 نیروگاه است. از طرفی ظرفیت تولید برق مجموع نیروگاههای کشور 93 هزار مگاوات و ظرفیت تولید برق با مازوت در ۳ نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که قرار است تولید برق آن متوقف شود، فقط 2 هزار مگاوات است! به عبارتی سهم این ۳ نیروگاه در تولید برق کشور در نهایت کمتر از 2 درصد از ظرفیت تولیدی برق نیروگاهها در سراسر کشور است که نشاندهنده سهم و وزن ناچیز آن در توان تولیدی برق کشور است، لذا به نظر میرسد مطرح کردن این موضوع به عنوان دلیل اصلی خاموشیها در راستای همان موضوع دوگانهسازی و ارجح کردن حاشیه بر متن است تا اهمال و ضعفهای مدیریتی با بهانههایی تحت عنوان حراست از سلامت مردم(!) توجیه شود.
مساله مهم، عدم توجه دولت در 3 ماه گذشته به ذخیره گازوئیل است، این در حالی است که تحویل گازوئیل امسال تا پایان دولت سیزدهم، 20 درصد بیش از سال قبل بوده و از طرفی این موضوع اقدامی بلندمدت شبیه ساخت نیروگاه نیست، بلکه دولت میتوانست طی همین ۳ ماه گذشته با پیشبینی این موضوع و ذخیره مناسب گازوئیل و تعویق زمان تعمیرات پالایشگاههای گازی، گاز بیشتری را در اختیار نیروگاهها قرار دهد تا از این طریق گازوئیل بیشتری نیز ذخیره شود، به نحوی که ذخیره گازوئیل نیروگاهها طی سالهای گذشته نشان میدهد ذخیره گازوئیل در دولت سیزدهم همواره افزایش داشته اما این روند سال 1403 نه تنها افزایشی نداشته، بلکه 33 درصد کاهش یافته است.
در پایان باید گفت به نظر میرسد اعلام خاموشی در کشور بویژه مناطق محروم و حاشیهای، افزایش قیمت نان به عنوان قوت غالب مردم، افزایش نرخ ارز نیما و گرانتر شدن سبد معیشت عموم مردم، تکههایی از یک پازل است که نمیتواند با آزاد شدن واردات آیفون یا بازگشت فلان مجری تلطیف شود.
همچنین اقداماتی نظیر خاموش کردن روشناییهای جلسات دولت و باز کردن پنجره برای گرفتن نور از خورشید که با گفتن این جمله که «صرفهجویی را از خودمان شروع میکنیم» همراه بود، خواسته یا ناخواسته پیام ضعف به بیرون صادر میکند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
ناترازی برق و ارائه چند راهکار
محمدطاهر رحیمی*: ایران با چالش جدی ناترازی در تأمین برق مواجه است. سخنگوی دولت بهتازگی اعلام کرده برای جلوگیری از مازوتسوزی که تهدیدی جدی برای سلامتی عمومی محسوب میشود، تصمیم بر اجرای خاموشیهای منظم در کشور گرفتهاند اما این تصمیم ۲ پرسش اساسی را مطرح میکند:
مقصر اصلی ناترازی برق کیست و جراحی را باید از کجا شروع کرد؟
آیا باید برای اصلاح وضعیت، از مردم و الگوی مصرف آنان آغاز کرد یا این مسؤولیت بیشتر برعهده دولت و شرکتهای بزرگ پرمصرف است؟
برای پاسخ به این پرسشها باید سراغ آمار و ارقام رسمی ارائهشده در کشور رفت. بر اساس این آمار، تا اواسط آبان سال جاری، ذخایر سوخت نیروگاههای کشور به کمتر از ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است که به معنای آن است که باید با خاموشیهای احتمالی مواجه شویم. متأسفانه این نارسایی در تأمین سوخت نیروگاهها از زمان شروع به کار دولت چهاردهم آغاز شده است و از شهریورماه با کاهش ذخایر روبهرو بودهایم، بهطوریکه تا نیمه اول آبان، روزانه ۲۰ میلیون لیتر از ذخایر راهبردی گازوئیل کشور کاهش یافته است. برخلاف ادعای وزیر نفت که مدعی است نیروگاهها با ذخایر پایین سوخت تحویل دولت چهاردهم شدهاند، در ۳ سال دولت سیزدهم، یعنی تا شهریور ماه ۱۴۰۳، ذخایر سوخت نیروگاهها نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایش بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر همراه بوده و به دولت چهاردهم تحویل شد. اساساً در دوران ۳ ساله دولت سیزدهم قطع برق خانگی بسیار محدود بود و هیچ صحبتی از خاموشیهای منظم یا نامنظم به میان نیامد و برق به صورت پایدار تأمین میشد. نکته مهم این است که تا زمان پایان دولت سیزدهم، سطح ذخایر گازوئیل نیروگاهها در حال افزایش بود اما در دولت چهاردهم این روند نزولی شده و بهطور مداوم میزان ذخایر در حال کاهش است. گواه این ادعا آن است که سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰، میزان تأمین برق صنایع به طور چشمگیری افزایش یافت. دولت سیزدهم توانست تأمین برق صنایع را سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ به میزان ۱۸ درصد افزایش دهد و سال ۱۴۰۲ نیز این شاخص نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایشی ۳۰ درصدی و نسبت به سال ۱۴۰۱ با افزایشی ۱۲ درصدی همراه بود. این آمار نشان میدهد برق صنایع به شکل مناسبی تأمین شده و حتی وضعیت تأمین برق نسبت به سالهای پیش بهبود یافته است. همچنین در بخش خانگی نیز طی سالهای دولت سیزدهم تقریبا خاموشیای وجود نداشت که حاکی از مدیریت مناسب و تأمین پایدار برق در آن دوره است. راهکار حل مشکل ناترازی برق و مسائل تأمین برق بهجای جراحی بخش خانگی - که تنها ۳۰ درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهد - باید بر بخشهای اساسیتر و پرمصرفتر متمرکز شود. اگر دولت چهاردهم تصمیم جدی برای حل این بحران دارد، باید گامهای کلیدی و مؤثری بردارد که از جمله عبارتند از:
1- ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها: در کوتاهمدت، دولت باید ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها را با جدیت دنبال کند و به هر طریقی ذخایر سوخت لازم را تأمین کند. اطمینان از وجود سوخت کافی در زمان پیک مصرف میتواند از قطع برق جلوگیری کند و ثبات در تأمین برق کشور را فراهم سازد.
2- تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی: در یک برنامه میانمدت، دولت باید به سمت تبدیل نیروگاههای کنونی به نیروگاههای سیکل ترکیبی حرکت کند. نیروگاههای سیکل ترکیبی بازدهی تولید برق را افزایش میدهند و میتوانند با استفاده از انرژی خروجی، برق بیشتری تولید کنند. این فرآیند باعث افزایش بهرهوری نیروگاه تا ۵۰ تا ۶۰ درصد میشود، در حالی که بهرهوری نیروگاههای گازی عادی تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد است. این تکنولوژی در ایران نیز قابل اجراست و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک لازم برای این نوع نیروگاهها فراهم است.
3- استفاده از ابزارهای مالیاتی برای صنایع پرمصرف: دولت میتواند با ابزارهای مالیاتی، بویژه از طریق مالیات بر سود تقسیمی صنایع بزرگ و پرمصرف برق، آنها را به سمت انباشتهسازی و صرف سود در راستای ایجاد نیروگاههای خودتأمین هدایت کند. این سیاست، صنایع بزرگ را ترغیب میکند خودشان به تأمین بخشی از نیازهای برقیشان بپردازند و بار مصرف شبکه سراسری را کاهش دهند.
۴- ایجاد اعتبار مالیاتی برای بهبود بهرهوری مصرف انرژی: یکی دیگر از راهکارها لغو معافیتهای مالیاتی سنگین صنایع بزرگ و پرمصرف انرژی و تخصیص مالیات دریافتشده بهعنوان اعتبار مالیاتی برای خود این صنایع است. این اعتبار میتواند بهعنوان ابزاری برای تشویق صنایع به ارتقای بهرهوری مصرف انرژی و کاهش اتلاف استفاده شود. بهطور مثال، صنایع فولاد کشور به تنهایی سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیارد برق هدر میدهند؛ هزینهای که میتواند برای ساخت ۴ نیروگاه مدرن سیکل ترکیبی در هر سال صرف شود. این واقعیت نشان میدهد بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع بزرگ از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۵- برنامهریزی برای کاهش اتلاف برق در تولید و انتقال: دولت باید وزارت نیرو و شرکت بهینهسازی را موظف کند برای کاهش اتلاف برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع برنامهریزی جدی داشته باشند. برآوردها نشان میدهد سالانه معادل بیش از ۳۰۰ میلیون بشکه نفت خام قبل از رسیدن برق به مصرفکننده، هدر میرود. کاهش این اتلاف میتواند منبع بزرگی از انرژی را برای کشور آزاد کند و نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم را کاهش دهد. به طور کلی، راهکارهای فوقالذکر میتواند گامهای عملی و مؤثری برای حل مشکل ناترازی برق باشد؛ بدون آنکه بار این چالش بر دوش مردم و بخش خانگی قرار گیرد.
کارشناس انرژی *
ارسال به دوستان
بررسی بحرانهای پابرجای سیاست خارجی آمریکا پس از انتخابات 2024
دکترین ضعف ترامپ
* برخلاف آنچه رئیسجمهور جدید ایالات متحده ادعا میکند، راهکاری سریع برای خلاصی از جنگهای غزه و اوکراین وجود ندارد
پویا جادی: دونالد ترامپ پس از چند ماه رقابت انتخاباتی و عبور از موانع مختلف مانند دادگاههای متعدد و چالشهای رسانهای و عبور از رسواییهای اخلاقی و رقابت با همحزبیهای خود به موازات رقابت با دموکراتها که در مسند قدرت قرار داشتند، سرانجام توانست به عنوان چهلوهفتمین رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شود؛ انتخابی که در شرایط دوقطبی و در اوج درگیری رخ داد و طرفداران ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه بشدت علیه یکدیگر تاختند. مساله مهم اما سیاست خارجی آینده دونالد ترامپ و نوع نگاه وی به چالشهای سیاست خارجی آن کشور در نقاط مختلف دنیا، همچنین تجویزهای وی برای حل بحرانهای جهانی و منطقهای است. تحلیلگران سیاست خارجی دولت آمریکا درباره تغییرات مهم احتمالی در سیاست خارجی دولت ترامپ که در روزهای ابتدایی سال 2025 میلادی بر سر کار خواهد آمد گمانهزنیهای بسیاری کردهاند. برای بررسی سیاست خارجی احتمالی دولت ترامپ ابتدا باید سیاست خارجی دولت بایدن و ریلگذاری ۴ سال گذشته وی پس از تحویل قدرت از دونالد ترامپ را مورد بررسی قرار داد.
* مقایسه سیاست خارجی بایدن و ترامپ
پیش از روی کار آمدن بایدن و در دوره نخست ۴ ساله ترامپ، سیاست خارجی ایالات متحده به سیاست خارجی کوتاهمدت تغییر کرد و ترامپ و تیم سیاسی خارجی وی به دنبال رسیدن به اهداف خود در کوتاه مدت بودند؛ سیاستی که کاهش هزینههای سیاست خارجی این کشور را دنبال میکرد و به همین دلیل به دنبال پایان دادن به جنگهای بیپایان ارتش آمریکا در منطقه غرب آسیا، همچنین کاهش بار مالی اتحاد نظامی ناتو بر بودجه نظامی و سیاست خارجی دولت آمریکا بود. سیاست خارجی ترامپ در دوره ۴ ساله نخست منجر به ایجاد شکافی عمیق میان ابرقدرت جهان غرب و متحدان اروپاییاش شد و ناتو را دچار بحران ماهیتی کرد. تلاش ترامپ برای انتقال بار مالی اتحاد نظامی ناتو به کشورهای اروپایی، همچنین کاهش هزینه مالی دولت آمریکا در این اتحاد نظامی و امنیتی منجر به طرح این سوال شد: کشورهای اروپایی به چه دلیل باید هزینه حفظ هژمونی آمریکا را بپردازند. به همین دلیل نیز صحبتهایی از سوی رهبران کشورهای اروپایی بویژه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه علیه ناتو و بقای آن مطرح شد. کشورهای اروپایی پس از اقدامات ترامپ تلاش خود را مبنی بر جداسازی قدرت نظامی خود از ناتو و ایالات متحده آغاز کردند اما این تلاشها پس از روی کار آمدن دولت بایدن و آغاز جنگ اوکراین کنار گذاشته شد و اتحاد نظامی و امنیتی ناتو دوباره احیا شد. سیاست خارجی دولت بایدن علاوه بر احیای ناتو و تحکیم قدرت و نفوذ نظامی ایالات متحده در قاره اروپا، توانست بحرانهای دیگری را که در دوره ترامپ میان این کشور و متحدانش فاصله معناداری ایجاد کرده بود کاهش دهد. ایجاد اتحاد «آکاس» میان آمریکا، استرالیا و بریتانیا و انعقاد بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ میان این ۳ کشور آنگلوساکسون از دیگر اقدامات آمریکا در دوره بایدن بود که توانست برای چین در محدوده دریای چین جنوبی در بلندمدت بحران ایجاد کند؛ بحرانی که در کنار اختلاف و درگیری چین با تایوان در دریای چین جنوبی، همچنین ایجاد اتحادهای اقتصادی بین کشورهایی مانند ژاپن و هند، برای چینیها دردسرساز بود و در آینده نیز موانع جدی در مسیر پکن برای تبدیل شدن به ابرقدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان ایجاد میکند.
از دیگر اقدامهای دولت بایدن که مورد تحسین و تمجید کارشناسان آمریکایی حوزه روابط بینالملل قرار گرفت خروج ناگهانی و فوری ارتش آمریکا از افغانستان بود؛ خروجی که در نگاه اول با توجه به هلاکت چند نفر از نظامیان آمریکایی در فرودگاه کابل بر اثر انفجار انتحاری عوامل تروریست داعش، همچنین بر جای ماندن تسلیحات و تجهیزات بسیار در پایگاههای آمریکایی برای پیکارجویان طالبان مورد انتقاد شدید مخالفان دولت بویژه ترامپ قرار گرفت اما با توجه به خروج فوری ارتش آمریکا از افغانستان و توقف آمار هلاکت نظامیان آمریکایی در این جنگ و توقف هزینههای میلیاردها دلاری ارتش آمریکا در افغانستان به موفقیتی چشمگیر برای سیاست خارجی بایدن تبدیل شد. اقدام بایدن منجر به پایان دادن به یکی از جنگهای بیپایان آمریکا در جهان شد و همین مساله یک موفقیت برای تیم سیاست خارجی بایدن به حساب میآید. علاوه بر آن با روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان این کشور پس از 20 سال دوباره به نقطه ابتدایی خود بازگشت و به مدت ۲ دهه از توسعه و پیشرفت بازماند که منجر به چالش جدی در منطقه بویژه برای همسایگان آن کشور شده است. از دیگر طرحهای دوره بایدن که در سال پایانی دولت وی ناکام ماند و به نتیجه نرسید، تداوم توافق آبراهام و روند عادیسازی میان کشورهای عرب منطقه و رژیم صهیونیستی بود که با وقوع عملیات توفان الاقصی شکست خورد و به نتیجه نرسید. دولت بایدن در تلاش بود با ادامه طرح عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی بحث قرارداد i2u2 را مطرح کرده و کریدور آیمک را در مقابل طرحهایی که چین و سایر کشورهای منطقه در تلاش برای اجرای آنها بودند به سرانجام برساند اما عملیات توفان الاقصی منجر به شکست این طرح و نابودی زیرساختهای سیاسی و حتی اجتماعی و فرهنگی آن شد و کشورهایی نظیر عربستان روند عادیسازی را تعلیق کردند. پس از آن نیز عملکرد ضعیف دولت بایدن در جنگ غزه و عدم توانایی سیاست خارجی آمریکا برای مهار جنایات ارتش صهیونیستی منجر به افزایش انتقادات از وی، همچنین زیر سوال رفتن ژست حقوق بشری غربیها به رهبری دولت آمریکا شد. گسترش جنگ غزه به لبنان، همچنین اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز منجر به افزایش تنش در منطقه شد. جنگ غزه علاوه بر به حاشیه راندن جنگ اوکراین و ادعاهای حقوق بشری آمریکاییها علیه روسیه، قدرت آنها را نیز در منطقه تضعیف و طراحی آمریکاییها برای آینده منطقه با مشارکت و همکاری برخی کشورهای عرب منطقه و رژیم صهیونیستی را نابود کرد.
* اقدامات احتمالی ترامپ در سیاست خارجی
اکنون دوباره با روی کار آمدن مجدد ترامپ سایر طراحیها و برنامههای طولانیمدت و قراردادهای نظامی و اقتصادی در حوزه سیاست خارجی دولت ایالات متحده در معرض لغو و نابودی قرار دارند و سیاست خارجی آمریکا در دوراهی سیاستهای کوتاهمدت و بلندمدت قرار خواهد گرفت؛ دوراهی تعیینکنندهای که با توجه به نوع نگاه رئیسجمهور جدید آمریکا و تیم سیاست خارجی احتمالی وی، همچنین وعدههای انتخاباتی او چالشهای جدی برای متحدان این کشور ایجاد خواهد کرد. به احتمال زیاد نخستین قربانی تغییر ریل سیاست خارجی دولت آمریکا در دوره بعد ریاستجمهوری ترامپ، اوکراین خواهد بود و به نتیجه رساندن جنگ اوکراین در کوتاهمدت در دستور کار آمریکاییها قرار خواهد گرفت؛ تصمیمی که نگرانی دولت اوکراین و متحدان اروپایی آمریکا را به همراه داشته است و با توجه به همسویی مجلس نمایندگان، همچنین سنای آمریکا با دولت ترامپ، این نگرانی بیدلیل هم نیست. همچنین اولویت داشتن مسائل داخلی آمریکا مانند کنترل تورم، کاهش هزینههای دولت بویژه در بخش سیاست خارجی و تقویت صنایع داخلی آمریکا، این کشور را در ادامه سیاستهای خارجی پرهزینه خود درگیر دوراهیهای سرنوشتساز خواهد کرد. مساله چین و بازگشت به دوره جنگ تعرفهها نیز چالش جدی دیگری برای سیاست خارجی دولت ترامپ خواهد بود که در آینده منجر به رویارویی بیش از پیش ۲ ابرقدرت در مناطق مختلف جهان خواهد شد. مهمترین و جدیترین چالش اما مساله غزه و جنگ مهم و سرنوشتساز منطقه است که همچنان راهحلی برای آن روی میز سیاستمداران کاخ سفید نیست؛ مسالهای که علاوه بر بایدن، برای ترامپ نیز دردسرساز است و بخش مهمی از علت این جنگ مربوط به اقدامات دولت اول ترامپ در فلسطین اشغالی است که در دوره بایدن نیز دنبال شد. از تلاش برای عادیسازی با استفاده از اهرمهای فشار نظامی و اقتصادی بر کشورهای منطقه تا تغییر مکان سفارت آمریکا به قدس اشغالی از جمله اقداماتی بود که در دوره نخست ترامپ با طراحی جرد کوشنر، داماد صهیونیست ترامپ انجام شد و اکنون به چالش نخست سیاست خارجی دولت دوم وی تبدیل شده است؛ چالشی که با اقدامات سریع و خشن نظامی و امنیتی برطرف نخواهد شد و تنها منجر به گسترش درگیریها در منطقه میشود؛ مسالهای که بعید است مورد توجه دولت جدید آمریکا به رهبری شخصی همچون دونالد ترامپ قرار گیرد.
پیچیده بودن شرایط جنگ در غزه، لبنان و اوکراین، همچنین درگیری و تنش دیپلماتیک با کشورهایی چون ایران و چین و افزایش شکاف میان آمریکا و اتحادیه اروپایی از چالشهای مهم فعلی سیاست خارجی آمریکاست که راهکارهای فوری برای آنها وجود ندارد، بویژه برای جنگ غزه و لبنان که وارد مراحل جدید تنش شده است و با توجه به علاقه دولت جدید آمریکا به اقدامات کوتاهمدت و فوری برای قدرتنمایی و احیای چهره قلدر یانکیها در جهان، باید منتظر تغییرات مهمی باشیم. از جمله این تغییرات تلاش برای استقلال اروپا، تقویت اتحادهای منطقهای در جهان، افزایش تنشهای جهانی بویژه میان واشنگتن و پکن، همچنین حرکت جهان به سوی نظام دوقطبی یا چندقطبی است؛ شرایطی که متحدان آمریکا را بیش از پیش نگران خواهد کرد.
ارسال به دوستان
غزه محور مشترک مواضع سران اسلامی - عربی در نشست ریاض
ضرورت اقدام برای فلسطین
نشست سران کشورهای عربی و اسلامی روز گذشته در ریاض، پایتخت عربستان برگزار شد. در این نشست سران کشورهای اسلامی همچون بشار اسد رئیسجمهور سوریه، عبدالله دوم پادشاه اردن، عبدالفتاح سیسی رئیسجمهور مصر، نجیب میقاتی نخستوزیر موقت لبنان و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به همراه بسیاری از مقامات کشورهای اسلامی و عربی دیگر حضور داشتند. از سوی جمهوری اسلامی ایران نیز محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور در این نشست حاضر بود. وی طی سخنانی پیش از عزیمت، در فرودگاه مهرآباد تهران درباره نشست سازمان همکاری اسلامی گفت: این نشست به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران با هدف توقف جنگ و خونریزی در فلسطین و لبنان برگزار میشود و امیدواریم به نتایج خوبی دست یابیم. معاون اول رئیسجمهور افزود: همچنین امدادرسانی به آوارگان و آسیبدیدگان بر اثر حملات رژیم صهیونیستی نیز در این اجلاس مدنظر خواهد بود. عارف گفت: هدف سوم نیز رسیدن به آتشبس پایدار در منطقه است.
محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی روز گذشته در نشست مشترک فوقالعاده سران سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض اعلام کرد: تجاوزات مستمر اسرائیل به ملت فلسطین مانعی برای تلاش جهت رسیدن به صلح است. ولیعهد سعودی نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین، همچنین حملات نظامی به خاک لبنان و نقض حاکمیت لبنان را محکوم کرد. بنسلمان همچنین بر تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شرقی تاکید کرد. ولیعهد سعودی ضمن ابراز مخالفت با تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران اعلام کرد تهاجم نظامی تلآویو به ایران قابل پذیرش نیست.
عبدالله دوم پادشاه اردن نیز در نشست فوقالعاده سران کشورهای اسلامی و عربی در ریاض گفت: جامعه بینالملل جلوی اسرائیل را در تشدید تنش در فلسطین و شعلهور کردن آتش جنگ علیه لبنان نگرفت. وی افزود: ما باید فوراً تلاشها برای شکستن محاصره غزه، توقف تشدید تنش در کرانه باختری، حمایت از حاکمیت لبنان و توقف جنگ علیه آن را افزایش دهیم. شاه اردن در ادامه گفت: جامعه جهانی باید موضع قاطعی برای جلوگیری از فاجعه انسانی در غزه و دستیابی به آتشبس فوری اتخاذ کند.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در این نشست گفت: جامعه جهانی نتوانست تجاوز اسرائیل به نوار غزه را متوقف کند. رئیس تشکیلات خودگردان افزود: حملات اسرائیل با حمایت آمریکا ادامه دارد. عباس خواستار تعلیق عضویت رژیم صهیونیستی در سازمان ملل به دلیل عدم پایبندی این رژیم به اجرای قطعنامههای بینالمللی شد. رئیس تشکیلات خودگران فلسطین از کشورهای جهان خواست در روابط خود با اسرائیل به دلیل نقض قوانین بینالمللی تجدیدنظر کنند.
عبدالفتاح سیسی نیز در این نشست گفت: تجاوزات اسرائیل به غزه، کرانه باختری و لبنان بیش از یک سال است در سایه سکوت مجامع بینالمللی ادامه دارد. رئیسجمهور مصر افزود: ما قاطعانه کشتار سیستماتیک علیه غیرنظامیان در نوار غزه را محکوم میکنیم. وی اظهار داشت: آینده منطقه و جهان بر سر دوراهی قرار دارد و تجاوز به نوار غزه و لبنان دیگر قابل قبول نیست. سیسی در ادامه گفت: شرط لازم و ضروری برای دستیابی به امنیت و ثبات، ایجاد کشور فلسطین در مرزهای 1967 به پایتختی قدس است. وی ادامه داد: ما در مقابل تمام طرحها با هدف از بین بردن آرمان فلسطین، خواهیم ایستاد. ما بر ضرورت آتشبس در لبنان و اجرای کامل قطعنامه 1701 تاکید میکنیم.
نجیب میقاتی، نخستوزیر موقت لبنان نیز در این نشست گفت: لبنان بر اساس توافق طائف که عربستان از آن حمایت میکرد ایستاده است. لبنان کشوری مستقل و عرب است که به اتحادیه عرب و سازمان ملل همچنان پایبند است و یکی از مؤسسان آن است. تجاوزات اسرائیل به لبنان خسارتهای انسانی زیادی وارد کرده است. بیش از ۳۲۰۰ نفر در لبنان شهید شدند که بیش از ۷۰۰ نفر از آنها زن و کودک هستند. ۷ هزار مجروح داشتیم که بیش از ۴ هزار نفر آنها کودک بودند. در ساعات بسیار کمی چند میلیون نفر آواره شدند و وضعیت داخلی ما بحرانزده است. خسارتهای مالی بیش از ۸ میلیارد دلار است که ۳ میلیارد آن ناشی از خراب شدن ۱۰۰ خانه است. هیچ دولتی نمیتواند این وضعیت را تحمل کند. جمعیت ما و اتحاد لبنان را هیچکس نمیتواند بهم بزند. از شما میخواهم به لبنان در زمینههای مختلف کمک کنید؛ همانگونه که تا الان کمک کردهاید. از کشورهای منطقه و جهان میخواهم به لبنان احترام بگذارند و آن را یک جامعه دارای قشرهای مختلف بدانند و در امور آن دخالت نکنند.
رئیسجمهور سوریه نیز در نشست سازمان همکاری اسلامی گفت: اقدامات نازیگونه رژیم صهیونیستی در منطقه از حمایتهای دائم غرب برخوردار است. سال قبل درباره شهدای فلسطین و میلیونها آواره در فلسطین و لبنان سخن گفتیم. ابتکار صلح عربی وجود داشت اما جنایتها همچنان ادامه یافت. بار دیگر در مادرید گرد هم آمدیم تا صلح را برقرار کنیم اما اینطور نشد. این نشان میدهد رویکرد اشتباه است و ما با وجود ابزاری که در دست داریم، اشتباه میکنیم. ما از صلح میگوییم اما صهیونیستها کشتار میکنند. ابزار و نتایج باید تغییر کند. باید سازوکارها تغییر کند، نه آنکه آنچه را قبلا بوده و سودی نداشته، ادامه دهیم. چگونه باید درخواستها را اجرایی کنیم تا به نتایج مورد انتظار برسیم. باید سازوکارها و اهداف را تعیین کنیم. باید آرزوها را به عمل بیاوریم و واقعی کنیم. فقط از حقوق ملت و فلسطین سخن نگوییم. این سخنها چه فایدهای دارد وقتی فلسطینیان حق زندگی ندارند؟ برای رسیدن به حقوق ملت فلسطین باید در عمل اقدام کنیم تا جنایت و کشتار و قتل پایان یابد.
امیر قطر نیز در این نشست اظهار کرد: جامعه بینالملل تا کی به رفتار با اسرائیل فراتر از قوانین بینالمللی ادامه میدهد؟
شیخ تمیم بن حمد آلثانی در سخنان خود در نشست فوقالعاده سران کشورهای عربی و اسلامی گفت: جامعه بینالملل نتوانست اقدامی انجام دهد که کشتارها را متوقف کند و به این جنگ تجاوزکارانه پایان دهد. وی افزود: آنچه در غزه اتفاق میافتد در همه سطوح یک خطر است. ما میپرسیم جامعه بینالملل تا کی به رفتار با اسرائیل به گونهای ادامه خواهد داد که گویا اسرائیل فراتر از قوانین بینالمللی است؟
نخستوزیر عراق نیز در نشست فوقالعاده کشورهای اسلامی گفت: باید برای بازسازی لبنان و غزه، صندوق اسلامی تأسیس کنیم. یک سال از حوادث ۷ اکتبر گذشته و برخی اینگونه وانمود میکنند که گویا این عملیات آغاز جنگ بوده و عمداً دههها تجاوز و اشغالگری صهیونیستها را نادیده میگیرند. مردم فلسطین صاحبان حق و خاک این کشور هستند و هیچکس حق ندارد به نیابت از آنها امتیاز بدهد یا توافق کند.
انور ابراهیم، نخستوزیر مالزی هم در این نشست بیان کرد: باید بر سر اخراج «اسرائیل» از سازمان ملل اجماع وجود داشته باشد. وی ادامه داد: اسرائیل دولتی وحشی است که علیه مردم بیدفاع فلسطین دست به نسلکشی میزند. باید برای اخراج «اسرائیل» از سازمان ملل به دلیل تهدیدی که این رژیم برای منطقه و کل جهان دارد، اجماع وجود داشته باشد. باید تلاشهای خود را برای پایان دادن به جنایات «اسرائیل» و بازسازی غزه تشدید کنیم.
***
سوریه حمله اسرائیل به زینبیه را محکوم کرد
وزارت خارجه سوریه دیروز با صدور بیانیهای تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی به خاک این کشور را بشدت محکوم کرد و آن را نشانه بیتوجهی به ارزشهای انسانی و قوانین بینالمللی خواند. در این بیانیه حمله روز یکشنبه رژیم صهیونیستی به یک ساختمان مسکونی در منطقه سیده زینب در حومه جنوبی دمشق محکوم شده است. این جنایت دهها شهید و زخمی برجا گذاشت که در بین آنها کودکان و زنان به چشم میخورند و خسارات قابل توجهی به اموال خصوصی هم وارد شد. دولت سوریه به نقش حمایتی برخی کشورها در این جنایت اسرائیل اشاره کرده است. تجاوزات هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه دیروز نیز ادامه پیدا کرد. به گزارش سانا، حملات دیروز به شهر حسیاء و منطقه شنشار در حومه جنوبی حمص یک کاروان کمکهای بشردوستانه را هدف قرار داد و برای حفظ امنیت و عبور و مرور سالم، جاده به طور موقت مسدود شد.
ارسال به دوستان
میدان و دیپلماسی پای کار امنیت جنوب شرق
محمدمهدی یزدی: «امنیت در جنوب شرق»؛ برای ایجاد و حفظ این عبارت، جمهوری اسلامی ایران بویژه نیروهای مسلح کشورمان خونهای زیادی را تقدیم کرده است.
متاسفانه با وجود مردم بسیار خونگرم و میهماننواز سیستانوبلوچستان، به دلایل مختلف که به آن اشاره خواهیم کرد، این منطقه در برخی مواقع جولانگاه و محل شرارت و دشمنی گروهکهای تروریست میشود؛ تروریستهایی که شاید اگر کشور همسایه، پاکستان همت بیشتری بر کنترل مرزهایش با ایران میکرد، نمیتوانستند به این راحتی وارد کشورمان شوند و اقدامات تروریستی خود را انجام دهند.
به همین دلیل برای تامین امنیت مردم این منطقه و جلوگیری از ورود و انتشار تروریستها در کشور، سالیانی است نیروی زمینی سپاه تمرکز خود را بر امنیت جنوب شرق کشور گذاشته است و توسط قرارگاه قدس نزسا وظیفه مقابله با تروریستهای این منطقه را دنبال کرده است.
این درگیریها و تعقیب و گریز تروریستها ادامه داشت تا اینکه روز پنجم آبان امسال در یک حمله تروریستی 10 نفر از سربازان و کادر فراجا در گوهرکوه شهرستان تفتان به شهادت رسیدند.
این عملیات به گونهای طراحی شده بود که در پی تماسهای تلفنی با مرکز فوریتهای 110، ۲ واحد گشت انتظامی برای ارائه خدمت به شهروندان به محلهای مورد نظر اعزام شدند که در مسیر برگشت به پاسگاه انتظامی، در کمین تروریستها قرار گرفتند و 10 نفر از کارکنان انتظامی و سربازان وظیفه پاسگاه انتظامی گوهرکوه شهرستان تفتان، مظلومانه به شهادت رسیدند.
همزمانی این عملیات تروریستی با عملیات رژیم صهیونیستی علیه کشور ما و پیش از آن اقدامات دیگر همزمان با شهادت سردار شهید سرلشکر زاهدی در سوریه و دیگر ترورهای اسرائیل نشان از هماهنگی تروریستهای صهیونیست و تروریستهای شرق کشور دارد و این مساله به هیچوجه اتفاقی نیست.
از سوی دیگر در زمان عملیات «وعده صادق 2» که جمهوری اسلامی ایران ضربه سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد کرد، 4 عملیات تروریستی علیه مردم جنوب شرق انجام شد که این هم تاییدکننده گزاره بالاست.
به هر حال به دنبال حادثه تروریستی ۵ آبان، قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه رزمایش عملیاتی خود را که قرار بود 19 آبان برگزار کند، از همان روز حادثه، با تعقیب، رصد و انهدام بخشی از تیمهای تروریست آغاز کرد.
این رزمایش در محیط عملیاتی واقعی آغاز شد و طبق اعلام فرماندهان تا رسیدن به اهداف عملیاتی مشخص ادامه خواهد داشت و زمانی برای پایان آن مشخص نشده است.
در این رزمایش بخشی از ظرفیت و توانمندی یگانهای صابرین، نیروی مخصوص، هوانیروز، پهپادی، جنگال و مهندسی نیروی زمینی سپاه با مشارکت نیروهایی از فراجا و ادارهکل اطلاعات و بسیج مردمی بهکارگیری شده است و ادوات و تجهیزات نوین رزمی نیز مورد آزمون و آزمایش میدانی - عملیاتی قرار گرفته است.
این رزمایش مبتنی بر تمرینات مقابله با تهدیدات امنیتی و شناسایی تحرکات تیمهای تروریست و مقابله با اقدامات آنان طراحی شده و بخوبی و با موفقیت در حال اجراست.
با آغاز این رزمایش ضربتی و از پیش اعلام نشده و تنها 14 ساعت بعد از شروع عملیات در منطقه گوهرکوه تفتان، محل اختفای تروریستها شناسایی و کشف شد و بلافاصله توسط پهپادهای رزمی نیروی زمینی سپاه مورد هدف قرار گرفت و 4 تروریست از عوامل حادثه ۵ آبان تفتان به هلاکت رسیدند.
همچنین در قالب این رزمایش و پس از حادثه تروریستی در گوهرکوه تفتان، محدودیتهایی از جمله ایجاد و افزایش ایستگاههای کنترل تردد و بازرسی در بخشی از جادههای اصلی و فرعی اجرا شد که در راستای پاسداری و صیانت از امنیت مردم و شناسایی و انهدام باقیماندههای تیمهای تروریست در بخشی از منطقه رزمایش انجام شد.
این تعقیب و گریزها در رزمایش شهدای امنیت نیروی زمینی سپاه ادامه داشت و 8 نفر از اعضای ۴ تیم ترور و شرارت شناسایی و دستگیر شدند و 4 نفر دیگر نیز به هلاکت رسیدند و مقادیر قابل توجهی سلاح و مهمات کشف و ضبط شد.
همانطور که گفته شد، یکی از نکات مهم و مورد توجه درباره امنیت جنوب شرق، این است که کشور همسایه، پاکستان مرزهای خود را با دقت بیشتری کنترل کند و بخشی از سفر هفته گذشته دکتر «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه به پاکستان هم در این راستا بود.
وزیر امور خارجه در این سفر علاوه بر همتای خود با نخستوزیر و فرمانده ارتش پاکستان نیز دیدار و گفتوگو کرد و گفت تروریسم یک چالش در منطقه است. ایران و پاکستان در حال حاضر در حال مبارزه با تروریسم هستند و درباره همکاریهای 2 کشور بر ضرورت مبارزه با تروریسم تاکید شد.
پس از این سفر خبری مبنی بر بمباران مواضع تروریستها در خاک پاکستان منتشر شد و چندین تروریست به هلاکت رسیدند.
در ابتدا شایعاتی مبنی بر عملیات مشترک ایران و پاکستان مطرح شد که چندی بعد ستادکل نیروهای مسلح کشورمان ضمن تقدیر از پاکستان برای انجام این عملیات اعلام کرد نیروهای مسلح ایران دخالتی در این عملیات نداشتهاند و پاکستان راسا اقدام به بمباران تروریستها کرده است.
این اقدام پاکستان را میتوان نتیجه همراهی مردان دیپلماسی و حافظان امنیت کشور دانست و امیدواریم این همراهیها در عرصههای مختلف منجر به تعهد همسایگانمان به انجام توافقنامههای امنیتی شود.
نکته مهم دیگر درباره تروریستهای جنوب شرق، تغییر ماهیت برخی از آنهاست. در گذشته با تروریستهایی امثال عبدالمالک ریگی معدوم مواجه بودیم اما اکنون به گفته سردار «محمد پاکپور» فرمانده نیروی زمینی سپاه تروریستهای مزدور فعال در منطقه به هیچ وجه ایرانی نیستند و با جعل مدارک ایرانی در حال اقدام تروریستی علیه مردم ما هستند.
سردار پاکپور همچنین مطرح کرد مزدوران دشمن بنا بر اعترافات خودشان در پوشش سوختبر، از مرز عبور و به داخل کشور ورود میکنند؛ مانند 18 تبعه تاجیک و افغان که در عملیاتهای راسک، چابهار و پارود عملیات انتحاری انجام دادند و هلاک شدند که در پوشش سوختبر از مرز عبور کرده بودند.
با برگزاری رزمایش شهدای امنیت سپاه در جنوب شرق کشور 80 درصد تروریستهای مستقر در آن منطقه دستگیر شدند و اصلیترین عناصر تیمهای تروریست توسط پهپادهای رزمی سپاه مورد هدف قرار گرفتند و به هلاکت رسیدند یا زخمی و بازداشت یا پراکنده شدند.
در پایان ضمن ذکر همه این موارد، باید یادی کرد از سردار شهید سرلشکر «نورعلی شوشتری» که زندگی خود را وقف امنیت منطقه سیستانوبلوچستان کرد و پایهگذار امنیت مردمی در این منطقه بود. نتیجه اقدامات این شهید بزرگوار سبب شد بالغ بر 10 هزار بسیجی طرح امنیت در قرارگاه قدس جنوب شرق نیروی زمینی سپاه جذب شوند که بیش از 83 درصد آنها بلوچ و اهل تسنن هستند و مانند یک پاسدار در همه جای استان سیستانوبلوچستانتامین امنیت را بر عهده دارند.
ارسال به دوستان
نگاه
سیلی جوانان هلندی به صورت نتانیاهو
مهدی بختیاری: طی روزهای گذشته درگیری جوانان هلندی با هواداران تیم مکابی اسرائیل در شهر آمستردام، یکی از مهمترین اتفاقات مرتبط با موضوع جنگ غزه در خارج از فلسطین بویژه غرب بود.
این اتفاقات که پس از تظاهرات گسترده و اعلام احساسات ضدفاشیستی در برخی نقاط اروپا رخ داد، بعد از آن بود که هواداران تیم صهیونیست پس از باخت سنگین(۵ بر صفر) تیمشان از آژاکس، در خیابانهای آمستردام شعارهای ضدفلسطینی سر دادند و پرچم کشور فلسطین را از روی دیوار یکی از ساختمانها پایین کشیدند.
همین کافی بود تا شورش آغاز شود. تعداد زیادی از صهیونیستها در این درگیری مورد ضرب و شتم قرار گرفتند که برخی از آنها سربازان ارتش اسرائیل در جنگ غزه بودند.
این وقایع که در حقیقت آن را باید بازتابی از تنشها و احساسات پیچیده سیاسی ـ اجتماعی در اروپا پیرامون موضوع اسرائیل و فلسطین دانست، وقتی مهمتر جلوه میکند که بدانیم دولت هلند نزدیکترین روابط را با رژیم صهیونیستی دارد و تاکنون هم زیر بار کاهش کمکها و همکاریهای خود با صهیونیستها در جریان جنگ اخیر نرفته است.
این اتفاقات و این رفتارهای بیسابقه البته محدود به هلند نیست و در بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی آمریکا نیز راهپیماییهای اعتراضی زیادی در مخالفت با صهیونیستها و در حمایت از مردم مظلوم عزه برگزار شده است.
* چرا شاهد موج گسترده ضد اسرائیلی در غرب هستیم؟
افزایش موج تظاهرات و اعتراضات به اسرائیل در اروپا را میتوان محصول چند اتفاق دانست.
1- آگاه شدن افکار عمومی جهان
اشغال سرزمین فلسطین ۸ دهه قبل آغاز شد اما در طول این چند دهه به واسطه استیلای همهجانبه رسانههای غرب با رویکرد حمایتی نسبت به اسرائیل، افکار عمومی جهان در یک بیخبری بسیط از موضوع فلسطین و اشغال این سرزمین به سر میبرد.
در واقع یک شهروند انگلیسی، آلمانی یا آمریکایی به سختی میتوانست از حقیقت ماجرا و آنچه بر سر مردم فلسطین میرود آگاه شود اما در سالهای اخیر با تغییرات اساسی در شیوه اطلاعرسانی و انتشار اطلاعات از مسیرهایی غیر از رسانههای رسمی و خاص بویژه گسترش شبکههای اجتماعی، مردم جهان بویژه کشورهای غربی تا حد زیادی با واقعیت ماجرا آشنا شدهاند.
2- میزان بیسابقه جنایات در غزه
در 14 ماه اخیر ما با میزان بیسابقهای از جنایت و کشتار توسط ارتش اسرائیل در نوار غزه مواجهیم که تاکنون به شهادت نزدیک به 50 هزار زن و کودک بیگناه (آن هم به بدترین شکل ممکن) انجامیده است.
این میزان از خشونت و جنایت حتی در تاریخ رژیم صهیونیستی (که مملو از آدمکشی است) نیز بیسابقه است و چون مساله جنایت و اشغال مستقیماً با فطرت انسان مرتبط است، محدودیتها و ترفندهای سیاسی نیز نمیتواند مانع اثرگذاری آن شود.
3- اعتراض به سیاستهای دولتهای غربی
امروز دفاع از فلسطین بیش از آنکه حتی در کشورهای اسلامی و عربی بروز و ظهور داشته باشد، به خیابانها، دانشگاهها و حتی ورزشگاههای کشورهای مغربزمین کشیده شده است.
از دانشگاه کلمبیا در آمریکا تا بسیاری از ورزشگاههای کشورهای اروپایی که تصاویر آن به وفور دیده میشود، صحنه حمایت از مردم فلسطین و ضدیت با آپارتاید اسرائیل است و این در حالی است که عمده دولتهای این کشورها روابط نزدیک و دوستانه با اسرائیل دارند و در جریان جنگ غزه نیز بسیاری از آنها نظیر آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس و همین هلند، شریک جرم او هستند.
رسانههای بزرگ غرب و بنگاههای خبری وابسته به صهیونیستها البته سعی دارند مخالفت با اشغالگری را به یهودستیزی ارتباط دهند؛ موضوعی که دهههاست اسرائیل از قبل آن نان میخورد و با این چماق جلوی هر گونه موج ضدصهیونیستی در اروپا را گرفته است.
فلسطین و مردم غزه، این روزها به نقطه کانونی توجه افکار عمومی در جهان تبدیل شدهاند و فریادهای مردم غرب نیز مبین همین نکته است.
ماجرای آمستردام اتفاق کوچکی نبود. این میزان از نفرت از اسرائیل نوک کوه یخی است که کمکم در دنیای غرب خودش را نمایان میکند.
اسرائیل امروز مجبور است برای حفاظت از جان اتباع خود، اطلاعیه بدهد و از آنها بخواهد وقتی به اروپا سفر میکنند مراقب باشند. یا هواپیما به هلند بفرستد تا مجروحان اسرائیلی را که به سختی زیر مشت و لگد جوانان هلندی زنده ماندهاند، به سرزمینهای اشغالی برگرداند.
بسیاری سوال میکنند موج برآمده از توفان الاقصی چه دستاوردی داشته است؟ یک نمونهاش همین: بیداری غرب و انزوای اسرائیل در افکار عمومی غرب.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|