|
افسانه پنجم
اگر تهمینه میلانی میخواست برای شهدای مدافع حرم فیلم بسازد
فاطمه سادات محمودیان: امیر دانشجوی رشته فلسفه است که به تازگی و با تحریک یکی از همکلاسیهایش که از قضا مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه است و پدری سپاهی و جانباز (با درصد تقریبی۹۰ درصد) و مادری بیسواد و به شدت محجبه دارد (تا این حد که همسایهها سالهاست فقط بینی او را دیدهاند) تصمیم گرفته برای جنگ به سوریه برود. مادر امیر که استاد دانشگاه و عضو فعال انجمن حمایت از انقراض کفتارهاست، با این تصمیم امیر مخالف است و هر شب بعد از شام، وقتی مشغول خوردن دسر هستند، با هم سر این موضوع بحث میکنند و هربار امیر کاراملش را نصفه گذاشته و با عصبانیت به اتاقش میرود. ارسال به دوستان
تیغ و تیریست تحفه درویش
گزارش بی بی سی از حمله رژیم به دراویش
محمدامین میمندیان: سی ام بهمن ماه، عده ای از دراویش در اعتراض به دستگیری و ضرب و شتم و کشیدن دندان های پیش با آچارشلاقی و فروش کلیه و جگر و قطع دست و پای یکی از برادرانشان که جرمش تنها گذاشتن سبیل بود، خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط وی شدند. با طولانی شدن اعتراضات و فرارسیدن شب، تعدادی از دراویش، با توجه به خوی انسان دوستی خود، سعی کردند با کوکتل مولوتف آتشکی برافروزند تا نیروهای پلیس گرم شوند که با حمله وحشیانه نیروهای نظامی مواجه شدند. درحالی که پلیس این مظلومین بیادعا را به شدت مورد ضرب و شتم قرار میداد، راننده یک دستگاه اتوبوس سعی کرد جان خودش را نجات دهد که حادثهساز شد. این فرد داشت برای خودش با دنده یک آرام از آن گوشه میگریخت ولی نیروهای رژیم به سمت اتوبوس دویده و سعی کردند با زدن کله خود به اتوبوس آن را متوقف کنند که این حرکت باعث کشته شدن تنی چند از آنان شد. به گفته شاهدان عینی یکی از نیروها نیز خودش را با قمه زخمی کرد و پس از خالی کردن چندین گلوله ساچمه ای به سر و صورتش، خود را وسط دراویش انداخت تا هم آنان را بترساند و هم مقصر جلوه دهد. گفتنی است راننده اتوبوس فردی با دو دختر است که بین اهل محل به دست به خیری معروف است و سوراخ لایه ازن را هم او بسته اما به زودی توسط رژیم محاکمه خواهدشد. ارسال به دوستان
رئیس صدا و سیما
بد
در سال 96 وقتی پای اطلاع رسانی سریع از وقایعی مثل زلزله و اغتشاشات در میان بود، تلویزیون مستند خواب زمستانی خرس ها را پخش می کرد، و دو روز بعد از افتادن پس لرزه ها از آسیاب و وقتی کانال نَنِه قَمَر هم برای خودش مرجع رسمی اخبار شده بود، با تیتر «فوری» خبر از وقوع زلزله می داد! البته ازحق نگذریم صدا و سیما در عرصه فرهنگ بر خلاف عرصه اطلاع رسانی نه تنها خواب نبود که خیلی هم فعال بود، فعالیت هایی مثلا دعوت از آرتیست فیلم فارسی برای برنامه شب یلدا جهت تجدید خاطره پدربزرگ و مادر بزرگ ها! تقدیم دو دستی آنتن به کسانی که اصلا به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند! برای نمایش میزان روشنفکری مدیریت سازمان(و تبلیغ زیر پوستی چیپس سیبزمینی!) عبور با بلدوزر از روی فیلم هایی مثل لاتاری که متاسفانه موجب رواج غیرت و کهیر زدن پوست بیغیرتهای محترم جامعه می شد. ارسال به دوستان
حاج حسین یکتا
خوب
وقتی نفر اول اجرایی کشور فقط بنشیند و بگوید «باید بشود» معلوم است نفرات دوم و سوم والخ هم میگویند «باشه!» و کارها با ورود به فرآیند دایورت! مثل لاکپشت به سوی انجام شدن می تازند! زلزله کرمانشاه یکی از همین اتفاقات امسال بود که درگیر «باید بشود» و «باشه» مسئولین شد، و نتیجه اش این شد که با گذشت چند ماه هنوز بعضی از مردم خانه خراب توی چادر زندگی میکنند و مسئولین هم سرشان مثل کبک تا کمر توی برف است، و اگر حاج حسین یکتا آستین بالا نمی زد، الان «بعضی» از مردم، «همه » مردم بودند! ارسال به دوستان
برف ندیدهها
سمیرا قره داغی
صبح، سر سفره صبحانه: ارسال به دوستان
انتقاد پذیری سال
فهیمه انوری
چه کاری شد! چه صاف و ساده ام من! ارسال به دوستان
آموزش فارسی در سفر
شاهرخ بایرامی
درس پنجاه و چهارم: استفاده از عقل خواندن ارسال به دوستان
کلاس زبان سال
امین شفیعی
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
سقوط سال
محمد رضا عبدی
گفتند به جای اینکه صحبت بکنید! ارسال به دوستان
نتایج همنشینی با درخت سال
زهرا آراسته نیا
ارسال به دوستان
سلبریتی بیسواد سال
عالیه رجبی
با رای قشنگ لوبیا چیتی ها ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|