|
نگاهی به مجموعهشعر «اجازه هست بگویم دوستت دارم؟» از دکتر محمود اکرامی
یک شاخه رود از درخت غزل
وارش گیلانی: دکتر «محمود اکرامی»، علاوه بر شاعری، به تحقیق و پژوهش در حوزه شعر، بویژه شعر معاصر و شعر انقلاب و نیز نثر ادبی اهتمام دارد. او شاعری است که کموبیش در همه قالبهای منسوخنشده شعر پارسی و نیز شعر نو نیمایی طبعآزمایی کرده است؛ غزل، یکی از آن قالبهاست که جدیدترینشان را اخیرا در 104 صفحه، به سال 96 در انتشارات «شهرستان ادب» به چاپ رسانده است. سخن گفتن از غزل در این زمانه، نه کاری است آسان، چرا که پیش از نیما، همزمان با نیما و بویژه پس از او، و در کل در دوره معاصر، غولهایی در حوزه غزل و غزلسرایی سر برآوردند که دیگر هر کس نمیتواند مدعی آن شود؛ از ابوالقاسم لاهوتی و فرخییزدی گرفته تا شهریار و پس از آن، تا تأثیر شعر و حرکت نیما و جریان شعر نیمایی بر غزل و بر آمدن «غزل نو» از جریان نیمایی که از دل آن بزرگان میانهرویی همچون ابتهاج برآمدند و نوگرایانی چون منوچهر نیستانی و نوذر پرنگ و بزرگان نوگرایی چون حسین منزوی و محمدعلی بهمنی و پس از انقلاب نیز جوانان نواندیش که یکسره در خدمت غزل نو بودند یا خیل عظیمی از شاعرانی که غزل نو نیز میگفتند و همینطور تا... تا اینکه عرصه چنان فراخ شد و غزل چنان شکوفا که بار دیگر احیا شد و... . ارسال به دوستان
ادامه استقبال نخبگان سیاسی- فرهنگی از یک انیمیشن سینمایی
از وزیر ارتباطات تا میثم مطیعی در جمع طرفداران «فیلشاه»
گروه فرهنگ و هنر: آغاز اکران عمومی انیمیشن سینمایی «فیلشاه» در سینماها با استقبال بالایی از سوی مخاطبان روبهرو شده است. البته این استقبال بالا صرفا به مخاطبان عمومی سینما محدود نشده و در همین بازه زمانی کوتاهی که از آغاز این انیمیشن سینمایی میگذرد، بسیاری از چهرههای سرشناس نیز به تماشای آن نشستهاند. محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات یکی از چهرههایی بود که در همان روزهای ابتدایی نمایش عمومی این اثر به تماشای آن نشست و از آن حمایت کرد. جهرمی با انتشار پستی در صفحه اجتماعی شخصی خود نوشت: «به همراه خانواده در اکران عمومی این انیمیشن حضور یافتم و به نظرم کاری ارزنده و با کیفیتی بینالمللی بود که افتخاری برای جوانان ایرانی رقم زده است. محتوای فاخر و باکیفیت، حلقه مهم در زنجیره زیستبوم فضای مجازی است که تولیدکنندگان این اثر بخوبی به این مهم پرداختهاند». وی افزود: «امیدوارم بیش از پیش شاهد اینگونه آثار باشیم؛ برای حمایت از این جوانان، تماشای این اثر را توصیه میکنم و اطمینان دارم از دیدن این اثر هنری لذت خواهید برد». البته تعریف و تمجیدها از این انیمیشن سینمایی محدود به وزیر ارتباطات نماند، چرا که دکتر میثم مطیعی، استاد دانشگاه و مداح اهلبیت نیز از جمله کسانی بود که پس از تماشای این اثر به تمجید از آن پرداخت. این مداح اهلبیت در صفحه اجتماعی شخصی خود درباره انیمیشن «فیلشاه» اینچنین میگوید: به نظرم این انیمیشن، جلوهای از هنرهای قرآنی متجلی بر پرده سینما است. در متن پست مطیعی درباره این فیلم آمده است: «یا حضرت فیل! فیلشاه رو با خانواده دیدم. یک انیمیشن «شاد» و «پرمحتوا». فیلشاه رو به بچههاتون عیدی بدید. ببینید و حس بچهها رو بعد از دیدن فیلم بپرسید. حرفهای جالبی میشنوید. به نظرم جلوهای از هنرهای قرآنی متجلی بر پرده سینماست». به نظر میرسد با توجه به کیفیت بالای این اثر سینمایی، در ادامه اکران عمومی آن بر میزان استقبال مخاطبان و چهرههای سرشناس افزوده شود بویژه آنکه «فیلشاه» مهمترین گزینه اکران نوروزی سال جدید برای گروه سنی کودکان و نوجوانان است. فیلشاه انیمیشن سینمایی ایرانی به کارگردانی هادی محمدیان، تهیهکنندگی حامد جعفری و محصول گروه هنر پویا است. ارسال به دوستان
درباره فیلم سینمایی«لاتاری» ساخته محمدحسین مهدویان
خسته از بیخیالیها
زهرا شعبانشمیرانی: ورود مهدویان به سینما از دریچه سینمای مستند است. ما در «لاتاری» هم با یک فیلم واقعا مستند روبهرو هستیم و همانگونه که مستند رسالت بازگویی و به تصویر کشیدن حقیقت را دارد «لاتاری» هم همین کار را کرده و حقیقتی سرپوش گذاشته شده را روی پرده آورده است؛ حقیقتی بسیار بسیار تلخ! سوژه فیلم سوژه ملتهبی است که اتفاقا آنقدر از ناحیه دستگاههای حافظ امنیت در این راستا اقدامی نشده و سیستم دیپلماسی نسبت به آن کاهلی کرده که افرادی خودجوش از جنس موسی مجبور شده بار مسؤولیت را خودش به دوش بکشد و از خودش هزینه بدهد. برخی معتقدند لاتاری مروج خشونت است، این در حالی است که اقدام غیرتمندانه موسی و به پشتگرمی او- امیرعلی- در واقع ناشی از قطع امید از دیپلماسی است. پس در تحلیل فیلم باید این نکته را هم در نظر داشت که دستگاههای امنیتی و دیپلماسی برای تامین امنیت زنان و دختران ایرانی چه میکنند؟ مگر عزت ملی از مؤلفههای امنیت ملی نیست؟ و اساسا مگر استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را نمیخواستیم تا عزت ملی داشته باشیم؟ مگر جز این است که ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد؟ مگر میشود چشم بر اسارت ناموس ایران بست و دم از امنیت زد؟ شهادت تنها امکان ما برای انتخاب میان زندگی با ذلت و مرگ با عزت است. «لاتاری» دفاع میکند، نه تجاوز و در کجای دنیا، دفاع، خشونت است؟ در ستایش ایستادگی رضوی و دغدغههای مهدویان و تیم کاربلد «لاتاری» باید گفت دستمریزاد. دفاع، مقدس است. در «آژانس شیشهای» امنیت ملی ما مساله عباس بود و 20 سال پس از آن در «لاتاری» امنیت ملی ما مساله عزت ملی ما است. موسای «لاتاری» و حاج کاظم «آژانس شیشهای» و حاج حیدر «بادیگارد»، آتش به اختیار عمل میکنند چون کسانی که باید عمل کنند، بیعمل و منفعلند. «لاتاری» خون به جوش آمده غیرت ملی است و صفهای طولانی مردم برای تماشای فیلم و تشویقهای ممتد در حین و پس از اکران فیلم، نشاندهنده آن است که کارگردان جوان آن توانسته نهایت همزادپنداری را در مخاطبش ایجاد کند و این اتفاقی است که فیلمسازان بهتر از همه میدانند چقدر دشوار است و آرزوی هر فیلمسازی است. از طرفی آنها که موسای «لاتاری» را با قیصر و قهرمانهای فیلمفارسی دهه 50 برابر کردهاند، یادشان رفته که «قیصر کیمیایی» آغاز جریان موج نوی سینماست و 40 سال است که سینما به او ادای دین میکند. از نظر من، یکی از اشکالات فیلم مهدویان که میتوان آن را یکی از محبوبترینهای جشنواره از نگاه مردم دانست، ابژهسازی زن است. بهتر بود سینمای مردانه مهدویان- که از این حیث به سینمای حاتمیکیا هم شباهتهایی دارد- وقتی سراغ سوژهای رفته که مستقیما در ارتباط با زن است، به زن بیش از اینها میپرداخت. مشکل دیگر قصه که مخاطب را با سوال روبهرو میکند واکنش پدر و خواهر نوشین است؛ واکنشی که مخاطب ایرانی سخت باور میکند و این را نقطه ضعف قصه میبیند. قطعا بخش عمدهای از باورپذیری قصه و دلنشین شدن این موضوع گریهدار، مرهون تلاشهای گروه بازیگرانی است که بسیار خوش درخشیدند و حتما از نامزدهای دریافت سیمرغ خواهند بود. هادی حجازیفر اگرچه شخصیتش همان نقش کمال را دارد اما بازی بسیار خوبی ارائه کرده، همینطور ساعد سهیلی، حمید فرخنژاد و جواد عزتی. حمید فرخنژاد فیلم تا حدی به رنگ ارغوان و 2 مامور اطلاعاتی آنجا را هم برای ما یادآور شده است. ساعد سهیلی هم بازی خوبی دارد اما کاش نقش او پرداخت متفاوتی پیدا میکرد. از طرفی شاید اگر نقش پدر نوشین را هم شخص دیگری بازی میکرد، آشناییزدایی صورت میگرفت. «لاتاری» فیلمبرداری، قاببندی و تصاویر مستندگونه و فرم تدوینی مشابهی با «ماجرای نیمروز» دارد که شاید اوایل فیلم کمی برای مخاطب اذیتکننده به نظر بیاید اما هرچه به نیمه و پایان فیلم نزدیک میشویم مخاطب با دوربین کارگردان همراهتر میشود و زاویه دیدش را تحسین میکند. «لاتاری» دلواپس است اما دلواپسیاش را با 2 نگاه متفاوت به امنیت ملی طرح میکند که البته بدون ژستهای رایج و فریب و شعار، موضع کارگردان و فیلم را میبینیم. موسی و مرتضی نمایندگان هر دو نگاه حاکم در بیرون از فیلم نیز هستند. اگرچه در سکانس داخل پارکینگ که موسی خطاب به امیرعلی میگوید: «فردا کاری میکنیم که صداش همه شهرو برداره»، مخاطب متوجه نقشه میشود اما باز هم در صحنه پایانی، مخاطب کاملا غافلگیر میشود و این شیطنت توأم با کاربلدی کارگردان، تماشاگر را بیش از پیش شگفتزده میکند. ارسال به دوستان
اخبار
ترجمه رمان برگزیده جایزه جلال به 2 زبان هندی و آلبانیایی ارسال به دوستان
اخبار
شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی کشور شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|