|
حالا برای توسعهیافتگی تهران جشن بگیرید!
حسن رضایی: حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران پس از انتخابات اسفند 94 با مشاهده پیروزی یکدست لیست امید در تهران، گفته بود: «مردم شهرستانها به توسعهیافتگی سیاسی نرسیدهاند. آنها نیز باید مثل تهرانیها بیاموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بستههای سیاسی پیش بروند!» یک سال پس از این تاریخ و در آبانماه 95، روزنامه اصلاحطلب آرمان به نقل از الهه کولایی استاد اصلاحطلب دانشگاه تهران نوشت: «همیشه پول و قدرت در حوزه سیاست تاثیرگذار هستند. برخی کاندیداها از طریق رانت وارد لیست امید شدند و من این مساله را تکذیب نمیکنم». توسعهیافتگی مدنظر مرعشی البته بعدها در جریان چینش لیست امید برای انتخابات شورای شهر تهران عیانتر شد؛ چنانکه روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد، درست چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات شوراها نوشت: «یک منبع آگاه توضیحاتی را درباره ماجرای درخواست 2 میلیارد تومان از برخی کاندیداهای شورای شهر تهران جهت حضور در لیست امید ارائه داد. گویا چنین درخواستی از جانب دبیرکل یکی از احزاب سرشناش اصلاحطلب مطرح شده است». بعدتر ماجرا وارد فاز جدیدتری شد و علیزادهطباطبایی، چهره سرشناس اصلاحطلب هم اعلام کرد به دلیل درخواست پول، در لحظه آخر از حضور در لیست موسوم به امید شورای شهر تهران انصراف داده است. ارسال به دوستان
شورایی مریضتر از شهردار!
امیر استکی: ناکارایی محدود کردن نخبگان مجاز(!) به یک دایره تنگ در اکثر زمینههای اداره کشور این روزها بیش از پیش نمایان شده است. بویژه در دایره تنگ نخبگان سیاسی الیگارشیک موسوم به اصلاحطلب! بعد از مدتی بسیار کوتاه و هنگامی که شهردار تهران به علت بیماری میخواهد از سمت خود استعفا کند، شورای شهر تهران که در قبضه نخبگان سیاسی یادشده است، بشدت با این امر مخالفت میکند. کار به جایی رسیده است که شورای شهر تهران موضوع بیمار بودن جناب نجفی را از اساس منکر میشود و معتقد است بیماری بهانه ایشان برای استعفاست و این امر در واقع واکنشی است به فشارهایی که دستهای پشتپرده یا به عبارت دیگر آنگونه که اصلاحطلبان مدعی هستند، دولت موازی به مجموعه شهرداری تهران وارد میکند. حجت اصلی در این میان هم احضار شهردار تهران توسط قوهقضائیه برای توضیح در رابطه با ماجرای رقص جنجالی برج میلاد است. اعضای شورای شهر تهران میگویند این فشارها باعث شده نجفی جا بزند و عطای شهرداری تهران را به لقایش ببخشد و با بهانه کردن بیماری بخواهد خود را از مخمصه شهرداری تهران بیرون بکشد. گذشته از اینکه این گزاره و این ادعا تا چه حد به واقعیت نزدیک است، این یک سوال بسیار مهم است که چرا جناب نجفی خود چنین دلایلی را برای استعفایش مطرح نمیکند و اصرار دارد بیماری و بستری قریبالوقوعش در بیمارستان علت اصلی این امر باشد؟ آیا نجفی با کسی رودربایستی دارد یا ملاحظه مصالحی را میکند؟! به نظر نمیرسد با توجه به خاستگاهی که او از آنجا آمده است و بویژه عملکردش در جریان سال 88 که هیچ نشانی از ملاحظهگری و مصلحتسنجی در آن دیده نمیشد، نجفی چنین کسی باشد. تازه با وجود این واقعیت که در آن زمان هیچ پایگاه ممیزی در قدرت سیاسی کشور در اختیار همفکران ایشان نبود. با این اوصاف آیا امروز که «ریاستجمهوری» و «شورای شهر تهران» و «یک اقلیت قابل توجه در مجلس» از همراهان و همفکران ایشان تشکیل شده است، نجفی و امثال نجفی توجیهی برای این بهاصطلاح جا زدن خود خواهند داشت؟! یا اساسا اعضای شورای شهر وقتی در ابتدای اردیبهشتماه خبر بستری شدن چند ماهه نجفی به جهت مداوا را روی تلکس خبرگزاریها مشاهده کردند، چگونه با شهروندان تهرانی مواجه میشوند؟! این بسیار طنزآمیز خواهد بود که این ادعای اصلاحطلبان را بپذیریم. حالا که همه چیز در دستان آنهاست، چه شخص یا گروههایی میتوانند به قدری فشار موثر وارد کنند که شهردار اصلاحطلب تهران بدون ذکر دلایل واقعی خود(!) مریضیاش را برای استعفا بهانه کند؟! هر تحلیلی که نسبت به این ماجرا داشته باشیم باز هم این جماعت اکنون در وضعیتی نیست که این حد از انفعال را بپذیرد. به هر حال حتی برای بازی سیاست و قرض دادن نان به جناب روحانی در این وانفسای در گل نشستن تدبیر و امید، نجفی میتوانست با جار و جنجال و ادعای وارد آمدن فشار و ایجاد مانع و کارشکنی گسترده توسط دستهایی از پس پرده ابهام، استعفا کند. اما نجفی این کار را نکرد، چرا که اینقدر هوش سیاسی دارد که متوجه وضعیت این روزهای رسانهها و رو شدن این شامورتیبازیها به سادگی و بدون هیچ تردیدی در فضای مجازی و رسانههای نوین باشد؛ به هرحال چند هفته دیگر او بستری میشود و نمیشود این را از چشم رسانهها و مردم پنهان کرد اما دوستان ایشان بسیار تمایل دارند این روغن ریخته را خرج امامزاده کنند و با وجود اینکه تقریبا نیمی از شورای شهر تهران بیمیل به رفتن نجفی نیستند اما باز نمیتوانند از فرصت مغتنمی که این امر میتواند برای سیاسی کردن بیش از حد فضای اداره شهر تهران به دست بدهد، بگذرند. نجفی اما نمیخواهد در این میان قربانی با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن دوستان خود باشد. سفت و محکم و با تاکید بیان میکند «به علت بیماری و نیازی که به بستری شدن طولانیمدت دارد نمیتواند شهردار شهر پر پیچ و خم و پر مساله تهران باقی بماند». به نوعی از اول هم انتخاب نجفی خارج از توان و خواست او به نظر میرسید. جنگ قدرت و وزنکشی اعضای شورای شهر تهران او را به این وادی کشید و حالا هم که میخواهد استعفا کند، همان جنگ قدرت و حواشی سیاسی- که سرجهیزیه اصلاحطلبان است- به انکار ادعای بیماری او و گذاشتن نان فشار و کارشکنی دیگرانی از پشت پرده را- که این هم یک تکه دیگر از سرجهیزیه اصلاحطلبان است- در سفره جناب نجفی گذشته است. تاریخ دوباره دارد تکرار میشود و گویی این شورای پنجم شهر نیست بلکه شورای اولی است که آنقدر درگیر حواشی و قهر و آشتی و استعفا شد که خود دولت اصلاحطلب دوم خرداد از بیخ منحلش کرد و صلاح ندانست نمایش مضحک نخبگان اصلاحطلب و دموکرات بیش از آنچه ملت را به خنده انداخته بود ادامه پیدا کند. اما پرده دوم آن طنز تلخ دوباره در حال تکرار شدن است و اینبار از بیمار اصرار و از شورای شهر انکار! ارسال به دوستان
بیتدبیری دولت در تأمین اعتبار، کار دست گلستانیها داد
تعطیلی سد نرماب و خانهنشینی ۴۰۰ کارگر
وعدههای دولت به گلستانیها این دفعه هم به بار ننشست و ناتوانی دولت در تأمین اعتبار، سبب تعطیلی «سد نرماب» و بیکاری ۴۰۰ کارگر شده است. به گزارش تسنیم از گرگان، بحران کمآبی فشارش را بر گُرده گلستانیها بیشتر کرده است. استان گلستان برخلاف نام سرسبزش، در سالهای اخیر خشکسالیهای متعددی را پشتسر گذاشت و بسیاری از شهرها و روستاهای آن با کمبود آب دست و پنجه نرم کردند. هنوز در این استان بیش از 100 روستا وجود دارد که مردمانش دسترسی به آب شرب بهداشتی ندارند و دبههای رنگارنگ و صفهای طولانی و دویدن پشت تانکرهایی که هفتهای یک یا 2 بار به روستا میآیند، تمام سهمشان از سرانه آب است. بسیاری از شهرهای استان هم از کمبود آب رنج میبرند و در فصول گرم سال مکرراً با قطعی آب مواجه هستند. لزوم تأمین آب شرب بیش از 350 هزار نفر در شرق استان، زمینهساز کلنگزنی بزرگترین سدمخزنی استان گلستان در فروردین ماه سال 90 با حضور وزیر وقت نیرو شد. سدی که قرار بود 5 ساله احداث و آبگیری شود اما حالا با گذشت 7 سال نهتنها آبی پشت آن ذخیره نشده بلکه مشکلات جابهجایی روستاهای مخزن سد هم به آن اضافه شده و پروژه را به تعطیلی کشانده است. سد نرماب قابلیت ذخیرهسازی 190 میلیون مترمکعب آب را دارد و آب شرب مورد نیاز 4 شهر مینودشت، کلاله، آزادشهر و مراوه تپه و 130 روستای منطقه را فراهم میکند. مدیرعامل آب منطقهای استان نیمه دوم سال گذشته در یکی از جلسات شورای برنامهریزی استان اعلام کرده بود انتهای سال مالی 96 یعنی تیرماه امسال این سد آبگیری خواهد شد.
تأیید تعطیلی عملیات ساخت سد نرماب ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|