|
با خروج شورشیان از درعا و قنیطره، جنوب سوریه در آستانه آزادسازی کامل قرار دارد
فرار کلاهسفیدهای تروریست به اردن
گروه بینالملل: ارتش سوریه در ادامه عملیات خود در جبهه جنوبی، به شکلی گسترده در قنیطره و در نزدیکی مرزهای سرزمینهای اشغالی پیشروی کرده و توانست روستاها و شهرکهای زیادی را در حومه درعا و قنیطره آزاد کند. خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) دیروز گزارش داد ارتش توانست 8 شهرک و ارتفاعاتی واقع در حومه درعا و قنیطره را آزاد کند. برخی منابع نظامی در گفتوگو با سانا گزارش دادند در صفوف شبهنظامیان شورشی فروپاشیهای گستردهای رخ داده و یگانهای ارتش سوریه در جنوب این کشور پیشروی داشتهاند که منجر به آزادسازی تعدادی از روستاها و شهرکهای حومه شمال غرب درعا و حومه قنیطره شده است. همچنین یک منبع نظامی سوریه به شبکه المنار گفت: یگانهای ارتش این کشور ۲۱ شهرک، روستا، مزرعه و نیز یک ارتفاع استراتژیک در حومه جنوبی قنیطره و منطقهای واقع در حومه درعا و قنیطره را پس از نابودی آخرین تجمعات تروریستها در آنجا بازپس گرفتهاند. ارسال به دوستان
پایتخت افغانستان را سقوط تهدید میکند؟
طالبان در دروازه کابل
برخی رسانههای افغانستان از نزدیک شدن شورشیان طالبان به شهر کابل، پایتخت افغانستان خبر دادند. همزمان با انتشار برخی گزارشها از نزدیک شدن نیروهای طالبان به شهر کابل، پایتخت افغانستان، ارگ ریاستجمهوری این کشور به دلیل نگرانی از حضور طالبان در اطراف پایتخت یک نشست فوری امنیتی را با مقامات افغان و مقابله با نفوذ این گروه در کابل برگزار کرد. بر اساس این گزارش، ارگ ریاستجمهوری افغانستان در این نشست از فرماندهی نیروهای تامین امنیت شهری ارتش خواسته است برای تامین امنیت پایتخت اقدام کند. در چند روز گذشته اعضای پارلمان افغانستان نیز حضور طالبان در شهرستان «خاکجبار» را زنگ خطری برای دولت این کشور دانسته بودند. «ادریس یادگاری» فرمانده پلیس خاکجبار گفت: طالبان دهها روستا را در 40 کیلومتری شهر کابل در اختیار دارند و در روستای «چکری» برای 2 ساعت با نیروهای امنیتی افغان درگیر شدند. از سوی دیگر، طی چند روز گذشته برخی گروههای نظامی و امنیتی به شورشیان طالبان پیوستهاند. در همین ارتباط، «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان در بیانیهای اعلام کرد که 16 تن از نیروهای امنیتی افغان در شهرستان «احمدخیل» ولایت پکتیا به این گروه پیوستهاند. سخنگوی طالبان همچنین در بیانیه دیگری افزود، 3 نیروی امنیتی نیز در شهرستان «چهاربولک» ولایت بلخ به این گروه پیوستهاند. مقامات امنیتی افغان تاکنون درباره پیوستن نیروهای امنیتی به صفوف طالبان در این دو ولایت اظهارنظری نکردهاند. فعالیت «کمیسیون دعوت و ارشاد» طالبان که به منظور تشویق نیروهای امنیتی برای پیوستن به این گروه ایجاد شده است، موجب شده اخیرا تعداد بسیاری از نیروهای امنیتی افغان جذب این گروه شوند و تنها در 2 هفته اخیر و در 2 مورد جداگانه در یکی از شهرستانهای کابل حدود 40 نفر از نیروهای امنیتی به گروه طالبان پیوستهاند. به اعتقاد کارشناسان، فساد مالی در دستگاههای امنیتی دولت و همچنین پرداخت نشدن بموقع حقوق و دستمزد در کنار عدم برخورداری این نیروها از تجهیزات کافی و مناسب، مهمترین دلایل پیوستن برخی نیروهای امنیتی و پلیس افغانستان به نیروهای طالبان است. این در حالی است که گمانهزنیها درباره تجهیز جریانهای وابسته به طالبان توسط عربستان سعودی بیش از پیش جدی شده است. گفته میشود سعودیها با تقویت 2 جبهه داعش و طالبان تلاش میکنند از ضعف دولت مرکزی کابل در کنترل افغانستان استفاده کنند. سقوط کابل به معنای بازگشت به دوران طالبان نخواهد بود اما نشان میدهد شرایط امنیتی در این کشور به شکل قابل توجهی بیثبات و غیر قابل اتکاست. ارسال به دوستان
ولیعهد سعودی از توطئه پسرعموهایش نگران است
صدامک پلهپله تا سقوط
گروه بینالملل: منابع مطلع در داخل عربستان سعودی اعلام کردند محمد بنسلمان، ولیعهد بشدت نگران تحرکات پسرعموهایش در خارج است؛ این در حالی است که پدر بیمارش تمایلی ندارد از قدرت به نفع او کنار برود. سایت اطلاعاتی «تاکتیکال ریپورت» که در ارائه اطلاعاتی درباره انرژی و دفاعی در خاورمیانه فعالیت میکند، به نقل از منابع عربستانی آگاه نوشت: «پادشاه در انتظار» عربستان یعنی محمد بنسلمان بشدت نگران فعالیتهای برخی شاهزادگان در خارج بویژه عبدالعزیز بنعبدالله، معاون سابق وزیر خارجه عربستان و پسر ملک عبدالله بنعبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان است که به رغم تماسهای زیادی که از ریاض با او گرفته شده نمیخواهد به عربستان بازگردد. همچنین فرد دیگری که محمد بنسلمان نگران تحرکات اوست، عبدالله بنخالد بنعبدالعزیز است که این روزها نامش بسیار بر سر زبانهاست. این در حالی است که برخی شاهزادگان همچنان در اقامت اجباری یا بازداشت بوده و برخی در خارج از کشور نگران سرنوشت همتایانشان هستند. ویژگی مشترکی که تمام این شاهزادگان دارند این است که علنا و کاملا دوستی و سرسپردگی خود را به ولیعهد نشان نداده و با او بیعت نکردهاند. برخی منابع میگویند، بازجوییای که از ترکی بنعبدالله و عبدالعزیز بنفهد، 2 شاهزاده عربستانی در راستای کمپین مبارزه با فساد انجام شد برای دستیابی به اطلاعات بیشتر درباره روابط این دو با عبدالله بنخالد و روابط بن فهد با احمد بنعبدالعزیز، وزیر کشور اسبق بوده است. همین سایت اطلاعاتی اخیرا به نقل از منابع عربستانی فاش کرد که سلمان بنعبدالعزیز، پادشاه عربستان مورد معاینه پزشکی در کاخش در شهر جده قرار گرفته و پزشکان به او توصیه کردهاند 2 هفته استراحت کند. به گفته منابع، ملک سلمان دچار تنگی نفس شده و احساس خستگی و ضعف میکند. وی در نشستی اعلام کرده بود فعلا ضرورتی نمیبیند قدرت را به پسرش منتقل کند، هر چند تمام اقدامات لازم برای پادشاهی محمد بنسلمان در صورت وخامت اوضاع جسمانی ملک سلمان اتخاذ شده است. در طول 2 سال گذشته پیشرفت سریع محمد بنسلمان نگرانیها و تنشهایی میان وی و برخی شاهزادگان در خاندان حاکم به وجود آورده است. هر چند که به نظر میرسید بعد از یکسری بازداشتها و تصمیمات که قدرت و نفوذ محمد بنسلمان را تقویت کرد، این مسائل پایان یافته باشد اما برخی معتقدند هنوز اوضاع و شرایط درست نشده است. یکی از بارزترین رویداد در پررنگتر کردن این نگرانی بنسلمان، تیراندازیهای اخیر در کاخ الیمامه بوده است؛ حادثهای که طراحان آن شاهزادههای مخالف این ولیعهد و افسران ارشد گارد ملی بودند و در نتیجه آن ولیعهد از ترس تکرار این حادثه حضورش در انظار عمومی را بشدت کاهش داد. ارسال به دوستان
روابط دو سوی آتلانتیک و «داستان دو شهر» چارلز دیکنز
ناتو؛ فروپاشی از درون
پارسا خدایاری: بعد از سخنان توفانی و هنجارشکنانه دونالد ترامپ در اجلاس سران ناتو و دیدارهایش از لندن و هلسینکی با نوع گفتمان نوظهور در ادبیات سیاسی آمریکا در ارتباط با روسیه که به موجب آن ترامپ در مقام دفاع از ولادیمیر پوتین برابر اتهامهای وارده درباره دخالت سایبری در انتخابات آمریکا بر آمد- در حالی که آژانسهای اطلاعاتی آمریکا نظری برخلاف آن داشتند- اینک این پرسش برای اغلب تحلیلگران روابط بینالملل پیش آمده که دیگر از ناتو یا اتحاد بین 2 سوی آتلانتیک چه باقی مانده است؟ در واقع این رشته رویدادها متضادگوییهای نویسنده نامدار انگلیسی «چارلز دیکنز» در «داستان دو شهر» را تداعی میکند که میشود آن را به این حال و هوای این روزهای روابط بین دو سوی آتلانتیک تسری داد و گفت: «بهترین زمانها بود و بدترین زمانها؛ عصر خرد بود و عصر حماقت». رویدادهایی که در پی نشست سران در بروکسل واقع شد گویای آن است که اگرچه ناتو کماکان قدرتمند به نظر میرسد ولی میتواند براحتی آلت دست و بازیچه ترامپ به عنوان رئیسجمهوری قدرتمندترین عضو این اتحادیه قرار گیرد. قبل و بعد اجلاس سران ناتو، میزان مشارکت هر عضو در هزینههای ناتو مسالهساز شد و برای ترامپ میزان مشارکت اعضا بهانهای بود برای وارد آوردن شدیدترین حملات علیه متحدان خود در ناتو بویژه آلمان. بر اساس روند پذیرفته شده در اتحادیه، اعضای ناتو باید تا سال 2024 دستکم 2 درصد تولید ناخالص خود را به امور دفاعی اختصاص دهند و البته ترامپ فکر میکرده این میزان 2 درصد باید تاکنون محقق شده باشد و در نشست سران او به یک باره رقم 4 درصد را مطرح کرد که حتی از بودجه خود آمریکا نیز بیشتر است. ظرف چند دهه گذشته ناتو به طور کلی به عملیات صلحبانی در مکانهای دوردست مبادرت میکرد و کمتر به ماموریت اصلی خود یعنی دفاع سرزمینی میپرداخت. از دید اغلب اعضا، مزیتهای حاصل از عملیات صلحبانی ناتو کاستن از هزینههای دفاعی داخلی را توجیه میکرد ولی ظاهرا رویدادهای 2014 در اکراین و کریمه و ناآرامیها در شرق اکراین، سبب شد این وضع دستخوش تغییر شود. از آن زمان تاکنون اعضای ناتو به طور متوسط سالانه بر بودجه دفاعی خود افزودهاند، لذا هدف تعیین شده برای سال 2024 یعنی همان سقف 2 درصد تولید ناخالص داخلی قابل حصول به نظر میرسد. البته ناگفته نماند شکوه ترامپ از ناکافی بودن سهم اعضای ناتو نیز حاشیههای خاص خود را دارد؛ بودجه نظامی آمریکا که در جهان در رتبه نخست است و تقریبا معادل 72 درصد از کل بودجه نظامی تمام اعضای ناتو ارزیابی میشود ولی نزدیک به سهچهارم این بودجه در مناطقی خارج از حوزه جغرافیایی ناتو هزینه میشود. نزدیک به نیمی از بودجه نظامی آمریکا، حضور نظامی در پاسیفیک را پوشش میدهد و دیگر مصارف بودجه نظامی آمریکا شامل عملیات در خاورمیانه، فرماندهی و پایش راهبردی اتمی و سایر حوزهها غیرمرتبط با اروپا میشود. علاوه بر آن اگرچه آمریکا حضور و آرایش نظامی خود را در اروپا طی سالهای اخیر افزایش داده ولی بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان نظامی حاکی از آن است هدف بیشتر «کمان ژئواستراتژیک »از اقیانوس هند تا آفریقای جنوبی است، زیرا آمریکا با در اختیار داشتن تسلیحاتی در پایگاههای دریایی و هوایی واقع در «رامشتین» در آلمان (پایگاه هوایی)، فیرفورد (هوایی) واقع در انگلیس، جزیره «روتا» (دریایی- هوایی) در نزدیکی «گوام» در پاسیفیک، «ویسنزا» (هوایی) در ایتالیا و سیگونلا (پایگاه دریایی) در سیسیل، از اروپا برای آمادگاه نیرو جهت اعزام به سایر مناطق استفاده کرده و تسلیحات اخطار اولیه و ردگیری که آمریکا در انگلیس و نروژ مستقر کرده، در واقع ماموریت دفاع از قلمرو اصلی آمریکا را دارند نه اروپا. در برآورد تحلیلگران نظامی سرجمع هزینههای دفاعی اروپا 2 برابر میزانی است که آمریکا برای امنیت در اروپا منظور میکند و البته این رقم 2 برابر مخارج دفاعی روسیه نیز است. اگرچه آمریکا بتازگی بریگاردهای مجهزی را در اروپا به صورت چرخشی برای رزمایشهای نظامی مستقر کرده ولی نیروهایی نظامی ثابت آمریکا در اروپا تجهیزاتی در حد دخالت محدود در اختیار دارند. در هر حال ناتو اگرچه از هنجارشکنیهای ترامپ در نشست سران تا حدی مصون ماند ولی برای اغلب صاحبنظران روشن شده است که اروپا باید در انتظار وزش تندبادهای سهمگینتری از جانب سواحل غربی آتلانتیک باشد. از دید آنها یک امر مسلم شده است و آن اینکه دیگر نباید در تصمیمهای ترامپ در ارتباط با اروپا «خردیابی» کنند. رهبران اروپایی در پی غوغاسازی ترامپ در نشست سران گروه 7 در کانادا، خود را برای یک رویارویی جنجالی دیگر در اجلاس سران ناتو آماده کرده بودند. ارسال به دوستان
چهارگوشه
یورش بیسابقه شهرکنشینان به مسجدالاقصی ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|