|
2 لایحه جنجالی الحاق ایران به کنوانسیونهای «پالرمو» و « cft» امروز در صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی میشود
آزمون انقلابی مجمع
۲ کمیسیون سیاسی ـ دفاعی ـ امنیتی و حقوقی ـ قضایی مجمع تشخیص لایحه الحاق به پالرمو را خلاف مصلحت کشور دانستند
گروه سیاسی: ۲ کمیسیون سیاسی - دفاعی - امنیتی و حقوقی - قضایی مجمع تشخیص مصلحت نظام لایحه الحاق به کنوانسیون پالرمو را خلاف مصلحت کشور دانستند.
به گزارش «وطنامروز»، 2 لایحه از لوایح مرتبط با کارگروه ویژه مالی FATF امروز در مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین تکلیف خواهد شد. «الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو» و «الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی مبارزه با تامین مالی تروریسم» (CFT) که پیش از این در مقاطع مختلف از سوی شورای نگهبان رد شده بود، در سایه اصرار دولت و نمایندگان حامی دولت به مجمع تشخیص رفت و قرار است این نهاد در جلسه امروز خود به آنها رسیدگی کند.
این در حالی است که لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی موسوم به «پالرمو» که به علت اختلاف نظر مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده است، در ۲ کمیسیون سیاسی - دفاعی - امنیتی و حقوقی - قضایی این مجمع، بررسی شد و هر ۲ کمیسیون، این لایحه را خلاف مصلحت کشور برشمردند.
بنا بر این گزارش، ۲ کمیسیون سیاسی – دفاعی - امنیتی و حقوقی - قضایی مجمع تشخیص مصلحت نظام طی هفته گذشته با تشکیل جلسات تخصصی نظر نهایی خود را به مجمع اعلام کردند. نشست فوقالعاده مجمع تشخیص مصلحت نظام امروز بهمنظور اعلام نظر درباره لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو برگزار خواهد شد.
حاشیههای لوایح دوقلو
لوایح مرتبط با FATF طی ماههای اخیر تحت عنوان لوایح چهارگانه در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و در سایه اصرار دولت برای تصویب آن، بارها به محل مناقشه میان نمایندگان موافق و مخالف تبدیل شده است. از این میان تنها لایحه اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم که لایحهای داخلی به حساب میآمد توسط شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفت. لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی نیز 2 هفته قبل با اصلاحات جزیی در 3-2 مورد به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید.
2 لایحه دیگر یعنی پالرمو و CFT اما با ابهامات زیادی مواجه است. موافقان الحاق ایران به این دو لایحه، اعمال حق شرطهای متعدد از سوی کمیسیون امنیت ملی را دلیلی بر رفع مضرات آن ذکر میکنند اما مخالفان معتقدند این کنوانسیونها اساسا تحفظپذیر نیستند. آیتالله صادق آملی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در جلسه اخیر این مجمع به صراحت اعلام کرد: مجمع تشخیص پس از اعلام نظر شورای نگهبان، در نامه خود اشکالاتی بر این لایحه وارد کرده که از جمله آنها مبهم بودن حق تحفظ و شروط جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به این لایحه است. وی در همین باره افزود: اشکالی که هیات نظارت گرفته و بر اساس آن شورای نگهبان اشکال کرده، به نحو قطعی در نامه دوم ذکر شده که این شرطها معتبر نیست. آقایان یک چیزهایی هم دادند که هرچه ما مطالعه میکنیم شرطها و تحفظهایی که در ماده واحده مجلس لحاظ شده از آن استخراج نمیشود و مشخص نیست دارای اعتبار خواهد بود یا نه.
علاوه بر موضوع تحفظناپذیری این دو کنوانسیون، انطباق آنها با سیاستهای کلان جمهوری اسلامی نیز مورد تردید قرار گرفته است. تیرماه امسال سخنگــوی شورای نگهبان از مغایرت لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو با سیاستهای امنیتی و سیاستهای اقتصاد مقاومتی خبر داد. البته نخستینبار اسفندماه سال گذشته بود که شورای نگهبان پس از بررسی لایحه پالرمو، آن را از جهات مختلف نظیر اشکالات شکلی مورد ایراد قرار داد و به دلیل ایرادات شکلی، لایحه را برای اصلاح، دوباره به مجلس فرستاد. آنگونه که کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در آن مقطع اعلام کرد: در ماده 31 لایحه پالرمو ساختار بندها و اجزای بندها به هم ریخته است که مفهوم را دچار ایراد میکند، واقعیت این است که ایراد لایحه پالرمو صرفا یک واژه به صورت ترجمه نبوده است که اگر اینگونه بود شورای نگهبان این ایراد را فقط به صورت تذکر به مجلس اعلام میکرد اما آنچه در متن لایحه پالرمو دیدیم فراتر از یک اشکال تایپی است.
لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی، موسوم به پالرمو همچنین از سوی مجمع تشخیص مصلحت هم مغایر سیاستهای بالادستی کشور نظیر اقتصاد مقاومتی و سیاستهای امنیتی اعلام شد. در همین راستا مرحوم آیتالله شاهرودی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام طی 2 نامه در تاریخهای 17 و 20 تیرماه به آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان، این مغایرتها را به صورت مبسوط و جزئی بیان کرده بود.
ایرادات شورای نگهبان به CFT چه بود؟
از سوی دیگر لایحه الحاق ایران به CFT نیز تاکنون 2 بار از سوی شورای نگهبان رد شده است. سخنگوی شورای نگهبان 13 آبان ماه گذشته نتیجه بررسی 3 هفتهای این مصوبه مجلس در این شورا را اعلام کرد. کدخدایی با اشاره به بررسی لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) [یکی از لوایح FATF] گفت: این لایحه در جلسات متعدد و مکرر شورای نگهبان با حضور تمام اعضا مورد بررسی قرار گرفته است. وی با اشاره به نتیجه بررسیهای شورای نگهبان درباره لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) اظهار داشت: نظرات شورای نگهبان درباره این لایحه شامل موارد خلاف شرع، خلاف قانون اساسی و ابهاماتی است که در نامهای به مجلس شورای اسلامی اعلام شده است. وی ایرادات این شورا نسبت به لایحه CFT را 20 مورد اعلام کرده بود.
«وطن امروز» در گزارش 21 آبان 97 برخی ایرادات شورای نگهبان را تشریح کرد. در بخشی از آن گزارش آمده بود: در بررسی بندهای مندرج در ماده واحده مصوب مجلس برای الحاق ایران به CFT، شورای نگهبان در نهایت به این نظر رسیده است که بندهای 2، 3، 4 و 5 ماده واحده نسبت به مواردی که طرف مقابل، شرط را قبول ندارد یا شرط، خلاف مقتضای کنوانسیون است، رافع ایرادات معاهده نبوده و در نتیجه موازین شرعی و بند 16 اصل 3 قانون اساسی درباره «تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان» مراعات نشده است.
هشدار چندباره مراجع پیرامون FATF
مخالفتها با این لوایح البته به نهادهایی چون شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام محدود نماند و مراجع عظام تقلید، جامعه مدرسین، اعضای مجلس خبرگان رهبری و اساتید دانشگاهها و دانشجویان در ماههای گذشته بارها نسبت به تصویب لوایح مرتبط با FATF هشدار دادند. از جمله آیتاللهالعظمی ناصر مکارمشیرازی تیرماه امسال در دیدار جمع کثیری از اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم، کنوانسیون FATF را یک کنوانسیون استعماری خواند و گفت: اخیراً مجددا این کنوانسیون را مطالعه کردم، دیدم 3 مطلب در آن روشن نیست؛ یکی اینکه میگوید منابع مالی تروریستها باید مسدود شود اما مصداق را چه کسی تعیین میکند؟ اگر آنها مصداق را تعیین کنند حزبالله لبنان را تروریست میدانند اما داعش را نه! که قطعاً آنها میخواهند مصداق را تعیین کنند. این مرجع تقلید افزود: مطلب دومی که باید روشن شود این است که ارباب کنوانسیون میخواهند حسابهای بانکی را تفحص کنند که مبادا به تروریستها کمکی یا پولشویی شده باشد اما منظور از دیدن حسابها چیست؟ آیا هیچ عاقلی این کار را میکند که تمام اسرار مالیاش را در اختیار دشمنانش بگذارد؟! وی اظهار داشت: نکته دیگر این است که باید شفافسازی شود اگر کسی به تعهدات عمل نکرد چه میشود؟ آنچه میبینیم این است که اینها تصمیماتی برای تضعیف ما میگیرند و میخواهند به کشورهای مستقلی مانند ایران تحمیل کنند. آیتالله مکارمشیرازی با بیان اینکه حرف اصلی آنها این است که ما تسلیم آنها باشیم، افزود: میخواهند تسلیم آنها باشیم و قدرتی در مقابل آنها نداشته باشیم، اگر کنوانسیون FATF را بپذیریم، نوبت حقوق بشر است، آن هم اگر پذیرفته شود، نوبت رسمیت اسرائیل است، سپس نوبت این است که ما باید برای همه چیز اجازه بگیریم.
برجام قرینه FATF
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام توضیحاتی را درباره تعریف FATF از تروریسم و همچنین تحفظپذیری برخی لوایح مرتبط با آن تشریح کرد. محمدحسین صفارهرندی در پاسخ به کسانی که مدعی حق شرط ایران در پیوستن به FATF هستند و بر تصویب و اجرای آن تاکید دارند، گفت: اینکه گفته میشود ما میتوانیم حق تحفظ و شرط داشته باشیم، در بعضی موارد ممکن است پذیرفته باشد اما در مواردی هم خطاب به این کشورها تصریح میکنند که به علت اینکه برخی بندها، دربردارنده روح اصلی این قانون است، اگر کسی بخواهد حق شرط بگذارد پذیرفتنی نیست. مانند قانون اساسی ما که میگوییم برخی موادش مثل اصول مربوط به جمهوریت، استقلال و آزادی که جزو اصول بنیادین است، کسی نمیتواند به هیچ بهانهای آن را برهم بزند یا در آن تجدیدنظر کند. صفارهرندی تاکید کرد: همانطور که به فرض بازنگری در قانون اساسی ما، حق ندارند آزادی یا استقلال را به عنوان روح این قانون حذف کنند، واضعان این کنوانسیونها یا تکمیلکنندگان آن برخی از این بندها را با دقت در آن گنجاندهاند و اگر بگویید بخشی از آن را قبول نداریم، میگویند اصلش همان است و نمیشود قبول نداشته باشید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تعریفی که گروه ویژه اقدام مالی در پولشویی از تروریسم ارائه کرده، عمل مجرمانه با خصوصیات مدنظرشان است و در مصداقیابی آن، حتی جمهوری اسلامی ایران را جزو مصادیقش میدانند، چنانکه گاهی ما را به اعتبار این تعریف محکوم کردهاند. وی افزود: به عنوان نمونه، از دید آمریکا، وزارت دفاع ما به علت اینکه حامی تروریسم تلقی میشود، محکوم شده است. طبق تعریف آمریکا از تروریسم نه فقط سپاه پاسداران، بلکه حتی وزارتخانههای دفاع و اطلاعات ما را که بخشی از دولتند به عنوان مدافع تروریسم محکوم میکنند، پس با استناد به تعریفشان از تروریسم، این نهادها را تحریم و تراکنشهای مالی آنان را رصد میکنند و با کسانی که با آنان همکاری کنند، برخورد میکنند.
صفارهرندی با تأیید اینکه «پیوستن به FATF به معنی خودتحریمی» است، هشدار داد: خوشبختانه تا به حال خودتحریمی نکردهایم اما اگر بخواهد اینطور باشد، مجبور میشویم خودمان وزارت دفاع و اطلاعاتمان و بتدریج دیگر نهادهای حاکمیتی را تحریم کنیم. وی با تبیین پیامدهای تصویب و پیوستن به FATF تاکید کرد: برخی رهنمودهای کلی و دستورالعملهای FATF به کشورها مانند مقابله با پولشویی، ضروری است و باید در قوانین داخلی کشورها در قبالش اقدام و با آن مقابله شود، چنانکه ما نیز در این باره قانون داخلی داریم. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: قواعدی که در ماجرای FATF ممکن است بر ما تحمیل شود همین است که جای این دو را عوض کنیم، یعنی آن کودک فلسطینی را باید تروریست بدانیم و آن قاتل را فرشته صلح و نجات؛ آیا میتوانیم این کار را کنیم؟
صفارهرندی برجام را قرینه FATF دانست و تصریح کرد: وقتی وارد مذاکرات برجام شدیم و به خواستههایشان تن دادیم، حاصلش باید این میشد که بهتر تحویلمان میگرفتند و مشکلاتمان را رفع میکردند، مشکلاتی که خودشان برای ما ایجاد کردند مانند تحریمها که باید لغو میکردند اما مشاهده میکنیم نه فقط لغو نشد که بدتر هم شد و تحریمهای جدید نیز تحمیل کردند. از کجا معلوم تن دادن به این ماجرا نیز از همان نوع نباشد؟
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، وی محل بررسی و تصمیمگیری درباره این موضوعات را محیطهای آرام با حضور صاحبنظران، حقوقدانان و صاحبان اندیشه درست سیاسی و مطالعات روابط بینالملل دانست و افزود: خطای کنونی این است که به جای بررسی و تصمیمگیری این موضوع در این فرآیند طبیعی، آن را به سطح جامعه بکشانیم و هیجانات و احساسات را برانگیزیم.
تکذیب موافقت شورای عالی امنیت ملی با لوایح چهارگانه
یک عضو شورای عالی امنیت ملی خبر موافقت این شورا با لوایح چهارگانه مربوط به FATF را که از سوی محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه مطرح شده بود، تکذیب کرد. یک عضو شورای عالی امنیت ملی با تکذیب خبر مطرح شدن لوایح چهارگانه مربوط به FATF در جلسه شورای عالی امنیت ملی و موافقت این شورا با این لوایح که از سوی محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و و بودجه مطرح شده است، گفت: دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به رسانهها ابلاغ کرده که اخبار و گزارشهای مربوط به شورای عالی امنیت ملی صرفا از طریق سخنگوی این نهاد اعلام میشود و اقدام خارج از این چارچوب را خلاف قانون و جرم خوانده است. وی خاطرنشان کرد: از آنجایی که شورای عالی امنیت ملی یک نهاد بالادستی محسوب میشود، طبیعتا اگر چنین موافقتی از سوی شورا میشد، دیگر نیازی به بررسی و تصویب در مجمع تشخیص مصلحت نظام نداشت. به گزارش فارس، محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه اخیرا طی گفتوگویی، در پاسخ به این سوال که کدام ارکان حاکمیتی با دولت در موضوع قانون شدن لوایح چهارگانه موافق هستند؟ اعلام کرد: مجلس شورای اسلامی که لوایح را تصویب کرد، رئیس قوهقضائیه نیز همکاری لازم را دارد و شورای عالی امنیت ملی نیز موافق این مساله است.
نامه بسیج دانشجویی ۵۹ دانشگاه کشور به مجمع تشخیص مصلحت نظام
بدون اعتنا به فشارهای سیاسی درباره CFT تصمیم بگیرید
بسیج دانشجویی ۵۹ دانشگاه از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستند با ملاحظه تبیینهای کارشناسی در کنار ایرادات شورای نگهبان، با عدم اعتنا به فشارهای سیاسی، درباره همکاری با سازمان FATF و عضویت در کنوانسیون CFT تصمیمی اتخاذ کنند که موجبات اعتلای نظام جمهوری اسلامی و یأس دشمنان فراهم شود. در بخشی از این نامه آمده است: تحریمهای ظالمانه چندجانبه و همهجانبه که تاکنون علیه مردم ایران، با هدف تغییر رفتار و مهار جمهوری اسلامی ایران و در نهایت تغییر ماهیت نظام وضع شده، تاکنون در برخی حوزهها اثربخش بوده و محدودیتهایی را برای کشور پدید آورده، لکن جمهوری اسلامی با اتخاذ تدابیری در راستای دور زدن تحریمها توانسته است از اثربخشی کامل تحریمها جلوگیری و تا حدودی از افراد و سازمانها و نهادهای ایرانی تحریم شده، صیانت و حمایت به عمل آورد و سیاستهای بینالمللی خود در منطقه را پیش ببرد و با حمایت از ملتهای مظلوم و گروههای مجاهد در محور مقاومت، ایادی استکبار و جهانخواران در منطقه نظیر گروهک تروریستی داعش و همچنین رژیم غاصب صهیونیستی را از نیل به اهداف خود
باز دارد. در ادامه این نامه تاکید شده است: دشمنان قسمخورده ملت جهت جلوگیری از اقدامات ایران در فضای بینالملل و زایل کردن دستاوردهای آن، همچنین اثربخش کردن تحریمهای ظالمانه خود و از همه مهمتر داخلی کردن آنها، به شیوه دیگری پا در میدان نبرد گذاردهاند و اهداف شوم و شیطانی خود را در پس عناوین خیرخواهانه، زیبا و فریبندهای همچون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و پولشویی پنهان کردهاند. بنا به گفته کارشناسان و اقرار چریکهای کت و شلواری خزانهداری آمریکا که اکنون اتاق جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی است، تحریمها زمانی اثرگذار خواهد بود که مبادلات کشور هدف شفافیت داشته باشد و سازمان FATF وظیفه شفافسازی مبادلات مالی را بر عهده دارد. در بخش دیگری از این نامه خطاب به اعضای مجمع آمده است: با این وجود دولتمردان کشور اصرار بر انجام این همکاری ورزیده و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز با تصویب لوایح چهارگانه اصلاحیه قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم، اصلاحیه قانون مبارزه با پولشویی، الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو) و الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (CFT) که همگی توسط دولت و در جهت انجام شروط و جلب رضایت سازمان (FATF) صورت پذیرفت، بر این امر مهر تأیید نهادند و پس از اعلام نظر شورای نگهبان درباره این لوایح و مغایر دانستن آنها با قانون اساسی و شرع اسلام و اصرار نمایندگان مجلس بر مصوبات خود، حال که این لوایح جهت تصمیمگیری نهایی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده است، لازم است اعضای محترم مجمع با در نظر گرفتن شرایط تحریمی مورد انتظار پس از خروج آمریکا از برجام، مطابق آنچه مسؤولان آمریکایی اذعان داشتهاند و افزایش تهدیدهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، دقت، جدیت و اتکا به نظرات کارشناسی و به دور از سیاستزدگی جناحی را سرلوحه کار خود قرار دهند.
حجتالاسلاموالمسلمین صدیقی در نماز جمعه تهران:
FATF وسیلهای برای فشارهای بیشتر
خطیب نماز جمعه تهران با بیان اینکه FATF وسیلهای میشود برای تحریمهای بدتر و فشارهای بیشتر، گفت: چه تضمینی دارید اگر FATF را امضا کردید چوبهای محکمتری نخورید؟ به گزارش فارس، حجتالاسلاموالمسلمین کاظم صدیقی ظهر دیروز در خطبههای نماز جمعه تهران با اشاره به 40 سالگی انقلاب، با اشاره به دشمنیها با انقلاب اسلامی اظهار داشت: اینکه دشمنان بنشینند و در یک اتاق فکر برای ما تصمیمگیری کنند و ما هم آنها را قبول کنیم، خلاف استقلال فرهنگی است، چرا که ما تابع قرآن و ائمه اطهار هستیم.صدیقی افزود: این ما هستیم که باید به آنها درس دهیم، نه اینکه آنها بنشینند و برای ما تصمیم بگیرند. خطیب نماز جمعه تهران بیان داشت: اینها در جنگ اقتصادی نیز میخواهند مجاری و مخارج ما را رصد کنند تا ببینند چطور و از کجا درآمد داشته و با چه کسانی ارتباط داریم و در دنیا چه کسانی با ما مراودات اقتصادی دارند. وی افزود: آنها میخواهند ما را خلع سلاح کنند و میخواهند از روی قانونی که خودمان امضا میکنیم ما را متهم کنند. صدیقی با بیان اینکه من سرّش را نمیدانم که چرا آقایان این مساله FATF را رها نمیکنند، تصریح کرد: در جریان قرارگاه خاتم که در پارسجنوبی کارهای بزرگی انجام داده، آلمان از ما سوالاتی کرده است. اگر ما در جریان FATF رفتیم نمیتوانیم این سوالها را جواب ندهیم و قانونا ملزم میشویم. صدیقی با اشاره به اینکه انسان عاقل سرّ خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهد، اظهار داشت: ما نباید از دشمنان رنگ بپذیریم. شما در برجام هم اینقدر اصرار داشتید مگر نتیجهاش این نشده که بعضی به ما میگویند بچههایمان مدتهاست گوشت نخوردهاند؛ الان گوشت کیلویی 100 هزار تومان شده و این نتیجه برجام شما بود. وی ادامه داد: چه تضمینی دارید اگر FATF ر ا امضا کردید چوبهای محکمتری نخورید؟ FATF وسیلهای میشود برای تحریمهای بدتر و فشارهای بیشتر. صدیقی اضافه کرد: همه ما میدانیم دنیا با ما در حال جنگ اقتصادی است. آنها میخواهند با دست خودمان، خودمان را تحریم و نابود کنیم. در 2 کمیسیون مجمع به اتفاق آرا با FATF مخالفت شده است.
هشدار 40 کارشناس اقتصادی و حقوقی نسبت به CFT و پالرمو
40 نفر از کارشناسان اقتصادی، حقوقی، سیاسی و بینالملل حوزوی و دانشگاهی در نامهای به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به آثار و پیامدهای زیانبار پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون پالرمو و مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) هشدار دادند. در این نامه خطاب به آیتالله آملی آمده است: احتراما به استحضار میرساند با توجه به بررسی مجدد کنوانسیونهای پالرمو و مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) در مجمع تشخیص مصلحت نظام بویژه جلسه فوقالعاده صحن عمومی این مجمع، ۴۰ نفر از کارشناسان اقتصادی، حقوقی، سیاسی و بینالملل حوزوی و دانشگاهی با ساعتها کار کارشناسی و فنی بر کنوانسیونهای توصیه شده توسط گروه اقدام مالی موسوم بهFATF، درباره آثار و پیامدهای زیانبار پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیونها از جمله «نقض حاکمیت ملی»، «مداخله بیگانگان در امور کشور»، «اشراف اطلاعاتی دشمن به نظام بانکی و مالی کشور و اعمال دقیقتر تحریمها در آینده»، «مخدوش شدن استقلال سیستم قضایی»، «تسلیم شدن در برابر خواستههای مخرب نظام سلطه در حوزه اقتصادی و ضربههای جبرانناپذیر به سیستم اقتصادی کشور» و لطمات و خطرات دیگر، نظر به ضرورت طرح موضوع، از حضرتعالی درخواست ملاقات حضوری در اولین فرصت ممکن و پیش از بررسی در صحن عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارند.
ارسال به دوستان
چگونه چین و لیپی با 3 گل مغلوب شیران ایران شدند؟
رد جام
دوشنبه برای راهیابی به فینال جام ملتها
به جنگ ساموراییها میرویم
مهدی طاهرخانی: آخرین بار 15 سال قبل بود؛ تورنمنت جام ملتها مقابل همین رقبا. تیم ما به واسطه مثلث مخوف جبهه راستش، چنان فریبنده و چشمنواز رقبا را تار و مار میکرد و مهمتر از آن به گونهای دلها را متحد ساخته بود که هیچکس به غیر از فتح جام، اندیشه دیگری نداشت. صد حیف و هزار افسوس که قهرمان نشدیم. همین چین به واسطه میزبانی، مهربانی دایهوار داور و چیپترین پنالتی تاریخ فوتبال ایران با مهندسی بیجان یحیی، جام را از ما گرفت تا یکی از بهترین نسلهای ما رنگ فینال جام ملتهای آسیا را نبیند. اگرچه در بازی حیثیتی ردهبندی، انتقام جانانهای از بحرین گرفتیم اما حق آن تیم قهرمانی بود و بس. گذشت آن روزها، حالا پختهتر، کاملتر و با هوشتر شده ایم. شاید آن تیم سابق ستارههای بزرگتری به سان کیا، کریمی و دایی در دل خویش داشت اما حالا وزن نیمکت ما بسیار سنگینتر است؛ چه در رأس هرم که یک کار آزموده تمام عیار، یک طراح بزرگ انواع جنگهای منظم و چریکی را داریم به اسم کارلوس، چه بازیکنانی مثل سامان و کریم که آمدنشان بهعنوان یار جانشین چنان نفسی به تیم میدهد که گویی لوله نامرئی اکسیژن بر لب و دهان این بچههاست. همه ترس ما از سرمربی حریف بود. وهم هم داشت. مارچلو لیپی که با هر متر و معیاری باید او را یکی از بزرگترینهای جهان دانست. آنقدر نگران بودیم که اژدهای زرد را بزرگتر از خودش میپنداشتیم اما بازی که شروع شد فهمیدیم «جنس اصلی» روی «نیمکت خودمان» است؛ صد درصد اورجینال. ترکیب، ماهرانه چیده شد و بازیکنان ما طوری پرس را از بالا انجام دادند که گویی کیروش صدها ساعت فیلم بازی مدافعان چین را دیده و به بازیکنانش یاد داده کی و کجا آنها را پرس کنند تا اژدها زانو بزند.
دوستداشتنیترین کیروش
لا به لای جنگهای فرسایشی و دعواهای به غایت خستهکننده، کمکم یادمان رفته بود تئوریسین فرگوسن روی نیمکتمان است. چه ظلمی در حق خودت و ما کردی جناب سیکیو. کاش کارلوس همیشه شبیه این یک هفته اخیرش بود؛ مردی جدی در کار و خندان در مواجهه با اصحاب رسانه که فقط و فقط درباره فوتبال حرف زد، با احترام از حریف یاد کرد و در زمین مسابقه نشان داد کت برنده بر تن کیست. همان جنتلمنی که لایق بیشتر ماندن در فوتبال ما است و اگر امروز قدرش را ندانیم فردا تنها افسوس است که میخوریم و دلار است که به پای گزینه اشتباه میسوزانیم.
یک هفته آرامش محض در اردوی تیمملی و فضای رسانهای حاکم بود. دلها در ایران تنها به امید موفقیت ملیپوشان میتپید و دیگر قرار نبود حرفهای بیربط همانند سوهان دانه درشت اعصاب را بتراشد و هر بردی را زهرمان کند. تیم کیروش در این 8 سال فاتح نبردهای متفاوتی بود اما جنس این یکی گویی فرق داشت. کریم انصاریفرد که استارت زد یک ملت نیمخیز شد، چند ثانیه همه ایران با کریم دویدند، مکث کردند و وقتی او به توپ ضربه زد، قبل از بوسهاش به تور ما بوسهایمان را حواله تیممان کردیم. سومین گل میخی بود بر سر تابوت اژدهای مارچلو لیپی؛ اژدهایی که پیش از این سردار آزمون و مهدی طارمی 2 سرش را زده بودند و همه منتظر حسنختام شکار اژدها بودند. کریم که گل را زد جشن ملی رنگ واقعی به خود گرفت. در میکسدزون و سالن برگزاری نشست خبری هیچ حرفی جز فوتبال ملیزده نشد. کیروش آنچه را گفت که باید و سرمربی حریف هم از بزرگی تیم ما گفت و گفت.
مهاجمانی که با انتقاد کوک میشوند
تیم کیروش و بازیکنانش خاصیت
منحصر به فردی دارند؛ درست شبیه روزهایی هستند که علی دایی هنوز بازیکن ملی بود. یکی دو نبرد که میگذشت و دایی گل نمیزد صدای انتقادات درباره سنش کمکم بالا میگرفت که ناگهان آقای شماره 10 در بزنگاه مهم، ناگهان با یک گل سرنوشتساز، بازی را به سود خودش و تیمملی تمام میکرد. بعد از بازی با عمان با وجود برتری ایران، فضای مجازی (از توئیتر گرفته تا اینستاگرام) محلی بود برای جملهسازی فان درباره زوج طارمی و سردار. در آن بازی مردان هجومی تیم کیروش با وجود دوندگی بسیار زیاد و موقعیتسازی فراوان، نتوانسته بودند گل بزنند و بدتر آنکه هر یک چندین موقعیت بکر را خراب کردند. با توجه به حساس بودن روحیه این دو در ابتدا تصور میرفت با افت روحیشان مواجه شویم اما کاملا برعکس. گویا این دو محتاج همین نیشگونها بودند. فقط چند روز بین بازی ایران با عمان و چین فاصله بود اما سردار و طارمی چند سال نوری با خودشان در بازی قبل فاصله داشتند. هنرنمایی محض آنها در گل نخست به چین یکی از دیدنیترین قابهای جام را ساخت؛ توپربایی ماهرانه و صحیح سردار و فرار هوشمندانه طارمی که میدانست نقشه چیست. سوای گل دوم که سردار باز هم ماهرانه به اسم خودش ثبت کرد، شاهد همکاری عالی این دو در طول بازی بودیم. یک هفته قبل خیلیها آرزو میکردند کیروش به بازیکن دیگر در نوک پیکان هجومی تیم اعتماد کند و حالا همه نگران غیبت طارمی به واسطه محرومیتش در بازی با ژاپن هستند. جالب نیست؟
فرصت تاریخی برای یک پیروزی تاریخی
اگر چه فوتبال ژاپن در 20 سال اخیر رقیبی سرسخت و نباز، مقابل فوتبال ایران بوده اما به واسطه جوانگرایی افراطی در این تیم و نمایش دور از انتظارشان برابر سعودی و ویتنام، حالا این فرصت تاریخی را داریم تا شاهد یکی از برتریهای همهجانبه فوتبالمان برابر این کشور باشیم. اینکه آنها 4 سال زودتر در حال آماده کردن نسلشان برای جامجهانی 2022 قطر هستند شاید نگاهی دوراندیشانه و حتی حکیمانهای تلقی شود اما طبیعتا در این بازی خاص به صورت کاملا محسوسی، برتری را به نفع ما میکند. ژاپن میخواهد نان این دوراندیشی را 4 سال بعد بخورد اما ما این فرصت را داریم تا تبعات این جوانگرایی را به آنها نشان دهیم. طبیعتا برتری یک بر صفر و حداقلی هم ما را فینالیست میکند اما حالا که فرصت تاریخی نصیبمان شده چرا بلایی که سر چین آوردیم را این بار برای ژاپن تکرار نکنیم؟ وقتی آنها حاضر شدند بهای جوانگرایی را بدهند چرا ما از این فرصت استفاده نکنیم و صاحب یکی از تاریخیترین بردهایمان نشویم؟
نمایش ژاپن برابر عربستان از جهاتی کمی ترسناک بود؛ تیمی که یک گل زد و سپس اتوبوس بزرگ آبی رنگش را مقابل دروازه پارک کرد و به همین راحتی یک بر صفر برد. فوتبال ژاپن در دفاع بدون نقص نبود و در چند نوبت این بدشانسی محض حملهوران سعودی بود که توپهایشان یک به یک خراب میشد. اما کیفیت هجومی ما به مراتب از عربستان بالاتر است و انتظار میرود با نمایشی که برابر چین ارائه دادیم، صاحب یکی از شیکترین بردهایمان برابر ژاپن باشیم.
تیمی که ریسک میکند و جوانهایش را برای کسب تجربه به این تورنمنت مهم میفرستد شاید با یک شکست پرگل برابر ایران، در دورههای آتی چنین ریسکی را مرتکب نشود. حالا نوبت کیروش است که هم بعد از 43 سال طلسم ناکامی در نیمهنهایی را بشکند و هم در وهله بعد یکی از تاریخیترین بردهای فوتبال ما را برابر امپراتوری شرق خلق کند.
فارغ از اینکه از آن سوی نمودار کدام کشور فینالیست میشود ما صاحب یک فرصت تاریخی شدیم؛ ابتدا رسیدن به فینال و شکستن طلسم چند دهه ناکامی، سپس بردی به یاد ماندنی برابر رقیبی که اصولا تیمهایش برابر فوتبال ما کمکم روئینتن و شکستناپذیر شدند. اینک فرصت مهیاست تا کار ناتمام پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان مقابل نماینده ژاپن را کیروش و پسرانش تکمیل کنند.
ارسال به دوستان
رئیس قوه قضائیه در نشست رؤسای کل دادگستریهای کشور و دادستانهای مراکز استانها خبر داد
عفو گسترده زندانیان به مناسبت 40 سالگی انقلاب
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه امروز «معیشت مردم» مرکز و هدف اصلی حملات دشمن و به راه انداختن جنگ روانی است، خطاب به روسای کل دادگستریها و دادستانهای سراسر کشور تاکید کرد به هیچ عنوان اجازه ندهند کارخانه یا واحد تولیدیای به دلیل مشکلات اقتصادی تعطیل شود و کارگران بیکار شوند. به گزارش «وطن امروز»، آیتالله صادق آملی، رئیس قوه قضائیه در نشست روسای کل دادگستریهای سراسر کشور و دادستانهای مراکز استانها، «معیشت مردم» را مرکز و هدف اصلی حمله دشمن و به راه انداختن جنگ روانی دانست و خاطرنشان کرد: ایجاد ناامیدی و یاس در مردم و تشدید فشارهای روحی و روانی، از مهمترین ابزارهای دشمن در جنگ روانی علیه کشورمان است و بر همین اساس مسؤولان، مسؤولیت بسیار عظیمی بر عهده دارند. وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر ضرورت برخورد مدبرانه با گرانفروشیها و احتکار از باب حقوق عامه، به بخشنامه دادستانی کل کشور که بتازگی به دادستانهای سراسر کشور ابلاغ شده است، اشاره کرد و گفت: این دستورالعمل برای ایجاد هماهنگی بیشتر میان دستگاه قضایی و دستگاههای اجرایی صادر شده است. در حال حاضر، وضع گرانیها غیرعادی است و دشمن از این نقطه نیز فشار وارد میکند. تحمل قشری که درآمدش ثابت است، حدی دارد. مردم انقلاب خود را دوست دارند اما ما هم باید توجه کنیم؛ واقعا یک کارگر با این حقوق و قیمتهایی که در بازار است چگونه باید زندگی کند؟ بسیاری از این گرانیها هیچ ربطی به واردات ندارد. البته ممکن است تاثیراتی داشته باشد اما واقعا تاثیرها به میزانی نیست که الان قیمتها افزایش یافته است. به گزارش میزان، رئیس قوه قضائیه افزود: مسؤولان اجرایی، قوه قضائیه و نیروی انتظامی باید برای مقابله با گرانفروشیها دست به دست هم دهند. البته قطعا گرانفروشی صفر نمیشود اما اگر همکاری وجود داشته باشد، شاهد گرانفروشی در سطح گسترده نخواهیم بود. اجناسی در زمان بالا رفتن قیمت ارز، گران شد اما وقتی قیمت ارز کاهش یافت، این اجناس ارزان نشد! دادستانها موظفند از باب حقوق عامه و وظایفی که به لحاظ قانونی بر عهده دارند، به موضوع گرانیها ورود کنند تا بخشی از نگرانیهای مردم در این زمینه برطرف شود. رئیس قوه قضائیه خاطرنشان کرد: باید این باور در همه ما نهادینه شود که افزایش زندانی به نفع کشور نیست. البته در اینجا یک خبر خوش هم بدهم و آن اینکه طی عرایضی که خدمت مقام معظم رهبری داشتیم، بنا شد در ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی عفو معیاری گستردهتر از گذشته داشته باشد که این موضوع در حال بررسی است. انشاءالله تعداد قابل توجهی از زندانیان، مورد عفو قرار خواهند گرفت. البته آن استثناهایی که در عفوهای دیگر وجود دارد برای این عفو جدید نیز مطرح میشود اما تلاش ما این است با انجام بررسیهای دقیق، تعداد بیشتری مشمول شرایط شوند و با توجه به موافقت رهبر معظم انقلاب با اصل موضوع، انشاءالله بزودی جزئیات آن اعلام خواهد شد.
ارسال به دوستان
مذاکرات پنهان بر سر موشکی؟!
وزیر خارجه فرانسه در بیانیهای عجیب مدعی شد با دولت ایران بر سر برنامه دفاع موشکی کشورمان وارد مذاکره شده و تهدید کرده اگر این مذاکرات پیشرفتی نداشته باشد تحریمهای سخت در انتظار ایران است!
وزیر خارجه فرانسه دیروز جمعه با انتشار بیانیهای مدعی شده کشورش مذاکراتی را با تهران بر سر برنامه موشکی ایران آغاز کرده که هدفش محدود کردن توان دفاع موشکی جمهوری اسلامی است. وزیر خارجه فرانسه سپس تهدید کرد در صورتی که این مذاکرات منجر به نتیجه مطلوب برای فرانسه نشود، ایران با تحریمهای سختی مواجه خواهد شد. او گفته ایرانیها نیز خودشان از این موضوع، یعنی تحریمهای سخت باخبر هستند!
به گزارش «وطن امروز»، این خبر را خبرگزاری فرانسه دیروز جمعه 5 بهمن منتشر کرد. بر اساس گزارش این خبرگزاری فرانسوی، وزارت خارجه فرانسه در بیانیهای اعلام کرد اگر در مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران درباره برنامه موشکی بالستیک پیشرفتی حاصل نشود، آماده اعمال تحریمهای سخت علیه تهران هستند. «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه با انتشار این بیانیه، مدعی شد: «ما گفتوگوهای بسیار سختی را (با ایران) آغاز کردیم... اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، آمادهایم تحریمهای سختی را اعمال کنیم و خودشان (ایران) هم از این مساله آگاه هستند». به گزارش فارس، لودریان با تکرار ادعاها و نگرانیهای بیاساس علیه فعالیتهای موشکی ایران، افزود: «خواستار توقف تولید موشکهای (بالستیک) ایران هستیم، مخصوصا اینکه ارسال آنها به گروههای مسلح در خاورمیانه قطع شود». اظهارات لودریان در حالی است که فرانسه بویژه پس از روی کار آمدن امانوئل مکرون، به محور کشورهای اروپایی برای محدود کردن برنامه دفاع موشکی ایران تبدیل شده است. در جریان پرتاب ماهواره پیام به فضا نیز فرانسه نخستین کشور اروپایی بود که علیه این آزمایش علمی ایران موضع گرفت. چهارشنبه 26 دیماه وزارت خارجه فرانسه علیه پرتاب ماهواره پیام به فضا موضع گرفت و این اقدام ایران را بشدت محکوم کرد. در همین راستا «اگنس وندرمول» سخنگوی وزارت خارجه فرانسه ضمن محکوم کردن پرتاب ماهواره پیام ادعا کرد: «برنامه موشکی ایران، منبعی برای نگرانی جامعه بینالملل است». وی همچنین مدعی شد: «ما از ایران میخواهیم آزمایشهای جدید موشک بالستیک را که برای داشتن توانایی حمل کلاهک هستهای طراحی شدهاند، از جمله ماهوارهبرهای فضایی را انجام ندهد و ایران را به احترام گذاشتن به تعهداتش در قبال قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل فرا میخوانیم». سخنگوی وزارت خارجه فرانسه 4 روز قبل از آن یعنی روز جمعه 21 دیماه هم از ایران خواسته بود «هرچه سریعتر تمام فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک را متوقف کند». «وندرمول» با ادعای اینکه برنامه موشکی ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل همخوانی ندارد، مدعی شده بود: «از ایران میخواهیم فوراً تمام فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک را که میتوانند سلاح هستهای حمل کنند متوقف کند، که این شامل آزمایشهای فناوری موشکی بالستیک نیز میشود».
اظهارات فرانسویها علیه برنامه دفاع موشکی ایران طی 2 سال اخیر و با روی کار آمدن امانوئل مکرون تشدید شده است.
به گزارش «وطن امروز»، مکرون در جریان دیدار خود از واشنگتن در سال 2017 مواضع یکسانی با ترامپ علیه برنامه موشکی ایران اتخاذ کرد. اوج این مواضع ضد ایرانی فرانسه در جریان مجمع عمومی سران کشورها در سازمان ملل در سال 2017 نمودار شد. مکرون در نطق خود در سازمان ملل اظهار داشت: «امیدوارم بتوانیم پس از ۲۰۲۵ برنامه موشکی ایران را محدود کنیم. این را دیروز به همتایان ایرانی و آمریکاییام هم گفتم.» وی افزود: «امیدوارم بتوانیم روی محدود کردن برنامه موشکهای بالستیک ایران هم کار کنیم. ما باید روی راهکاری برای دوره پس از ۲۰۲۵ کار کنیم».
مواضع مکرون به وضوح دیدگاه مشترک آمریکا و فرانسه علیه برنامه دفاع موشکی ایران را باز هم آشکار کرد و نشان داد آمریکاییها و فرانسویها در موضوع برنامه دفاع موشکی ایران و ضرورت تضعیف آن با هم همنظر هستند. این البته تنها موضع فرانسه نبود؛ انگلیس و آلمان دیگر کشورهای اروپایی متعهد در برجام نیز بارها با انتشار بیانیههای مشترک علیه برنامه دفاع موشکی ایران، نظر مشترک خود با کاخ سفید را اعلام کردهاند.
نخستین اقدام این کشورها که همنظری آنها در قبال محدود کردن برنامه دفاعی ایران را نشان میداد، مردادماه سال 1396 آشکار شد؛ آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان با انتشار یک بیانیه مشترک، پرتاب ماهوارهبر سیمرغ را محکوم کردند. این 4 کشور در این بیانیه بر متوقف شدن برنامه موشکی ایران تاکید کردند. جالبتر اینکه این بیانیه تنها ساعتی پس از وضع تحریمهای جدید خزانهداری آمریکا علیه 6 شرکت ایرانی منتشر شد!
البته همنظری و همنوایی آمریکا و اروپا علیه برنامه دفاع موشکی ایران طی 2 سال اخیر به صورت مکرر اعلام شده است. به عنوان نمونه یک روز پس از خروج آمریکا از برجام، تروئیکای اروپا حاضر در برجام بیانیهای منتشر کرد تا به عنوان مثال پایبندی خود به توافق هستهای با ایران را نشان دهد. با این حال اما در بخشی از بیانیه ترزا می، آنجلا مرکل و امانوئل مکرون، نسبت به برنامه موشکی ایران نیز ابراز نگرانی شده بود. یعنی همان نظر مشترک اروپا و آمریکا!
در بخشی از بیانیه سران 3 کشور اروپایی حاضر در برجام نوشته شده بود: «باید به شیوهای مؤثر پاسخگوی دغدغههای مشترک درباره برنامه موشکی ایران و فعالیتهای ثباتزدای آن در سطح منطقه بویژه سوریه، عراق و یمن باشیم. در حال حاضر هم در خصوص این مسائل، بحثهای سازندهای را که تامینکننده منافع متقابل باشد، آغاز کردهایم و E3 متعهد به تداوم این گفتوگوها با شرکای کلیدی و دولتهای دخیل در بحث از سراسر منطقه است». مواضع مشترک آمریکا و تروئیکای اروپا حاضر در برجام علیه برنامه موشکی ایران در جریان آزمایش موشکی ایران در آذرماه امسال نیز نمودار شد، به گونهای که این کشورها موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل نیز کشاندند. جالب اینکه درخواست برای بررسی آزمایش قانونی ایران در شورای امنیت را فرانسه و انگلیس مطرح کرده بودند. این کشورها پس از ابراز نگرانی آمریکا نسبت به آزمایش موشک میانبرد ایرانی، با اتخاذ مواضعی همسو، اشتراک نظر خود با آمریکا را این بار نیز نشان دادند.
مایک پمپئو 10 آذرماه در یک پیام توئیتری مدعی شد ایران بهتازگی یک فروند موشک بالستیک میانبُرد آزمایش کرده که قادر است کلاهکهای متعددی را حمل کند. وی همچنین مدعی شد: «این آزمایش نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است». ساعاتی پس از طرح این ادعا، «جرمی هانت» وزیر خارجه انگلیس با اتخاذ موضعی مشابه، ضمن ابراز نگرانی از این مساله، آن را ناهمخوان با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد دانست. وزارت خارجه آلمان هم با محکوم کردن این آزمایش، این اقدام دفاعی ایران را مغایر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل عنوان کرد(!) فرانسه نیز از آزمایش موشکی ایران ابراز نگرانی کرد و مدعی شد این اقدامی تحریکآمیز است که باعث بیثباتی خواهد شد!
مذاکره بر سر موشکی؟!
در بیانیهای که وزارت خارجه فرانسه دیروز جمعه منتشر کرده، ادعا شده این کشور مذاکراتی را با ایران بر سر برنامه موشکی تهران آغاز کرده است. لحن این بیانیه به گونهای است که گویا مذاکرات موشکی به تازگی انجام شده و حالا فرانسه آن را علنی کرده است!
تمایل برخی برای مذاکره موشکی با آمریکا و اروپا موضوعی است که این افراد ابایی از طرح آن ندارند اما وضعیت در ایران به گونهای است که با شکست مذاکرات هستهای و بیاعتبار شدن دیپلماسی دولت مستقر، اساسا مذاکره با غربیها درباره هر موضوع دیگری بلاوجه است و موضوعیت ندارد، ضمن اینکه مواضع رسمی نظام نیز عدم مذاکره است. به عنوان نمونه، رهبر حکیم انقلاب 2 خردادماه امسال در دیدار سران قوا و جمعی از مسؤولان و کارگزاران نظام، خروج آمریکا از برجام را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل خواندند و افزودند: اروپاییها باید قطعنامهای علیه آمریکا به شورای امنیت ببرند و به این حرکت آمریکا اعتراض کنند. رهبر انقلاب اسلامی در تبیین شرایط لازم برای ادامه برجام با اروپاییها تأکید کردند: «سران ۳ کشور باید متعهد شوند و قول دهند بحث موشک و حضور منطقهای ایران را مطلقاً مطرح نخواهند کرد». این موضع صریح درباره تعیین مختصات مذاکره با اروپاست، بنابراین با این موضع آشکار، اساسا مذاکره با اروپاییها درباره برنامه دفاع موشکی بلاوجه و خارج از منافع و مصالح نظام است. حالا با اظهارات وزیر خارجه فرانسه اما گویا این خط قرمز برجسته نقض شده است؛ موضوعی که به نظر میرسد وزارت امور خارجه باید سریعا در قبال آن اعلام نظر کرده و آن را شفاف کند. هرچند مواضع اخیر برخی دیپلماتهای وزارت خارجه که رسما علیه منافع و امنیت ملی بوده، نشان میدهد بخشی از این وزارتخانه اساسا غیرقابل اعتماد و بیاعتبار است.
ارسال به دوستان
نقشه شوم ترامپ برای کودتایی دیگر در آمریکای لاتین
ارتش ونزوئلا: حامی مادورو هستیم
گروه بینالملل: نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا که تحت آماج حملات دولتهای خارجی از آمریکا تا اروپا و آمریکای لاتین قرار دارد، بزرگترین چالش دوران رهبری سیاسیاش را در پیش رو میبیند. او که طبق بیانیه ارتش از حمایت نیروهای مسلح ونزوئلا برخوردار است، نخستین ضربات خارجی را از سوی دولت ترامپ دریافت کرد. ترامپ گفته است رئیس پارلمان ونزوئلا به عنوان رئیسجمهوری این کشور به رسمیت میشناسد و از نظر او و رهبران غربی، خوان گوایدو تنها مرجع قانونی در ونزوئلا است. در همین رابطه نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا گفت: همچنان از حمایت مردم و ارتش برخوردار است و کشور او به همه تعهداتش عمل خواهد کرد. رئیسجمهور ونزوئلا که دهم ژانویه امسال سوگند ریاستجمهوری را به جا آورده است، تاکید کرد تا سال ۲۰۲۵، پایان دوره ریاست جمهوریاش از سمت خود کنارهگیری نخواهد کرد. مادورو تاکید کرد با قوت تمام در همه سالهایی که دوره ریاستجمهوری او است، وظایف ریاست جمهوریاش را انجام خواهد داد. او اطمینان خاطر داد از هیچکدام از تعهدات کشورش صرف نظر نخواهد کرد. رئیسجمهوری ونزوئلا بر اهمیت عدالت برای حفظ صلح در کشورش تاکید کرد. وی تاکید کرد: وجود عدالت در کشور زمینهساز وجود صلح در آن است. برای آنکه شرایط اجتماعی کشور عادی باشد، باید عدالت و جمهوری در کشور ادامه داشته باشد؛ نه جمهوری و نه وطن از دست نخواهند رفت. مادورو آمریکا را به راهاندازی کودتا در کشورش متهم و در همین راستا نیز روابط دیپلماتیک خود را با این کشور قطع کرده است. دولت ونزوئلا ۷۲ ساعت به دیپلماتهای آمریکایی مهلت داده است خاک این کشور را ترک کنند و باید دید آیا آمریکاییهایی که میگویند او دیگر اختیارات کافی برای اعلام چنین احکامی را ندارد، دیپلماتهای خود را که عمدتا نقش جاسوس را در ونزوئلا بازی میکنند از این کشور بیرون خواهند کشید؟ البته مایک پمپئو میگوید خوان گوایدو از او خواسته تا آمریکاییها را در ونزوئلا نگه دارد و تاکید کرد: ما روابط خود را با دولت موقت ادامه خواهیم داد. اما در حال حاضر موجی در میان رهبران غربی به راه افتاده است که همانطور که اشاره شد از دولت ونزوئلا انتقاد میکنند. ترزا می، نخستوزیر انگلیس که در پارلمان این کشور مشغول جنگ برای بقاست، نخستین رهبر خارجی بود که پس از ترامپ به این نمایش پیوست. پس از او رهبران فرانسه و چند کشور اروپایی دیگر در کنار کانادا، آرژانتین و کلمبیا هم به این گروه پیوستهاند.
خوان گوایدو و خیمهشببازی ترامپ در آمریکایجنوبی
خوان گوایدو در نمایش ترامپ نقش اول را ایفا میکند؛ آمریکاییها از دوران هوگو چاوز روی او سرمایهگذاری کرده بودند. نباید از نظر دور داشت که حضور یک دولت چپگرا در نزدیکی آمریکا در حالی که مکزیک هم دولتی ضدآمریکایی را در خود جای داده است، برای واشنگتن یک تهدید بالقوه است، به همین منظور آمریکاییها از هر ابزاری برای سرنگونی دولتهای مخالفشان در ونزوئلا طی سالهای گذشته استفاده کردهاند. خوان گوایدو که ونزوئلا را به سوی یک جنگ تمامعیار داخلی پیش میبرد، بلافاصله پس از آنکه مشاورانش از کاخ سفید مجوزهای لازم را دریافت کردند یک بالماسکه خیابانی به راه انداخت. در این بالماسکه، گوایدو در میان هواداران خود با ادای سوگند ریاستجمهوری گفت با پشتیبانی نیروهای مسلح، ریاستجمهوری موقت را به دست میگیرد و انتخابات برگزار میکند. دقایقی پس از این ماجرا، دولت دونالد ترامپ اعلام کرد آمریکا ریاستجمهوری خوان گوایدو را به رسمیت میشناسد و تمام توان اقتصادی و دیپلماتیک خود را برای دستیابی ونزوئلا به دموکراسی به کار میگیرد. یک مقام کانادایی نیز به خبرگزاری رویترز گفت این کشور در نظر دارد ریاستجمهوری موقت گوایدو را به رسمیت بشناسد. مقامات آمریکایی ضمن به رسمیت شناختن گوایدو، مادورو را «دیکتاتور» نامیدند و از یک دولت انتقالی در ونزوئلا حمایت کردند. سال گذشته، مقامات دولت ترامپ با برخی اعضای شورشی ارتش ونزوئلا دیدار کردند تا برنامه آنها برای برکناری مادورو را بررسی کنند. مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا طی ویدئویی به طور مستقیم با مردم ونزوئلا صحبت کرد و مادورو را دیکتاتوری توصیف کرد که هیچ مشروعیتی ندارد. علاوه بر این، او طی یادداشتی در روزنامه والاستریتژورنال مردم ونزوئلا را به تظاهرات علیه مادورو ترغیب کرد. مادورو در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «چه کسی رئیسجمهور ونزوئلا را انتخاب میکند؟ مایک پنس؟» این ماجراجویی در حالی است که در جبهه مقابل، سازمان ملل متحد، روسیه، چین و دیگر دولتهای مستقل جهان از دولت نیکلاس مادورو که با رای مستقیم مردم انتخاب شده است حمایت میکنند. مخالفان مادورو حتی سال 2018 تلاش کردند با استفاده از یک پهپاد در اقدامی تروریستی، وی را به قتل برسانند که این عملیات نیز با شکست روبهرو شد. آمریکاییها هیچگاه حضور مستقیم خود را در چنین اقدامات خصمانهای اعلام نکردهاند اما پرواضح است دخالتهای آمریکا در صورت ادامهدار شدن شرایط، ونزوئلا را وارد بحران خواهد کرد. تزریق پول و تسلیحات میان مخالفان مادورو عملا باعث خواهد شد مانند آنچه در دهههای 60 و 70 در آمریکای لاتین بارها شاهد آن بودیم اینبار نیز نظارهگر یک جنگ تمامعیار خیابانی باشیم که ضعف نهادهای بینالمللی بار دیگر مشهود میشود، زیرا سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی قادر نیستند از وقوع چنین فجایعی جلوگیری کنند.
نفت بهخاطر ونزوئلا گران شد
بحران داخلی ونزوئلا باعث افزایش یک درصدی قیمت جهانی نفت شد. به گزارش رویترز، روز جمعه قیمت هر بشکه نفت برنت با 80 سنت معادل 3/1 درصد افزایش نسبت به رقم پایانی جلسه قبل به 61 دلار و 89 سنت رسید. قیمت نفتخام آمریکا نیز دیروز 77 سنت معادل 5/2 درصد رشد داشت و به 53 دلار و 90 سنت رسید. این در حالی است که با آشفته شدن اوضاع در کاراکاس ، دولت ایالاتمتحده دیروز از احتمال تحریم صادرات نفت ونزوئلا سخن گفت. این افزایش قیمت نفت در حالی رخ میدهد که بازار نفت به دلیل افزایش تولید آمریکا به 9/11 میلیون بشکه در روز با مازاد 2 میلیون بشکهای مواجه است. اگرچه بانک انگلیسی بارکلیز، پیشبینی کرده بود مازاد تولید نفتخام آمریکا احتمال هرگونه اختلال کوتاهمدت در بازار را از بین میبرد اما گران شدن نفت از دیروز نشاندهنده روند دیگری است.
ارسال به دوستان
پروندهای پیرامون تصویر شهر در سینمای ایران
کو روشناییهای شهر؟
محمدرضا کردلو: حتما فیلمهای زیادی تماشا کردهاید که نامشان با پیشوند یا پسوند شهر، گره خورده است؛ فیلمهایی که برخیشان از معروفترینهای تاریخ سینما هستند، مانند روشناییهای شهر و همشهری کین! فیلمهایی که حتما نسبت زیادی با فضاهای شهری ندارند اما عنوان «شهر»، به تفاوت و ماندگاری آنها کمک کرده است. «شهر» حتی در مقام عنوان هم کلمهای «سینمایی» است. شهرها بستر تحولات سریع و رقم خوردن داستانهای متعددند. خود سینما اگر مولود شهر نباشد، حداقل با پدیده کلانشهری تقارن تاسیس دارد. به همین دلیل است که بازنمایی شهر در سینما از نخستین کارهای سینمایی و حتی نخستین تصویرهایی که برادران لومیر گرفتهاند و فیلمهایی که ساختهاند آغاز میشود. اصلا اسم نخستین فیلم برادران لومیر «ورود لکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته» است که روایت تصویری و صامت از یک پدیده شهری است. تقارن تولد سینما و کلانشهرها، با توجه به یکی از ویژگیهای ذاتی سینما یعنی بازنمایی، باعث شد این پدیده بیش از سایر فرمهای هنری... دغدغه نمایش تغییر و تحول فضاهای شهری را داشته باشد. در واقع هنرهای دیگر به این گزاره رسیده بودند که شهر مدرن بازنماییناپذیر است. این موضوع انتزاعی شدن این هنرها را در پی داشت. مساله دیگر این بود که متخصصان سینما که باید فضاهای شهری را به تصویر بکشند، اساسا کسانی هستند که در شهر صاحب این تخصص شدهاند. شهر در فیلمهای اولیه تاریخ سینما نمایش روزمرگی است و محلی برای ابداع فضاهای درام در نظر گرفته نمیشود اما در ادامه «داستان شهر» متفاوتتر میشود.
حکایت «شهر» در سینمای ایران کمی متفاوتتر از بازنماییهای اولیه آن در سینمای جهان است. تولد سینما در ایران متقارن با پدیده شهر بسان آنچه در فیلمهای سینمایی دهههای 30 و 40 میلادی در سایر نقاط دنیا میبینیم، نیست. شهر هنوز در فرآیند شکل گرفتن است و این شکل گرفتن روندی طبیعی را طی نکرده است. تهران نماد تام و تمام شهر ناقصالخلقه دوران رضاخان است؛ شهر شکل و شمایل «بفرموده»ای به خودش گرفته. برای همین از تأثیرات رضاخان بر شهر تهران، خیابانکشیهای او بیشتر به چشم میآید که بافتهای شهری را میبرید و ابتدا و انتهای شهر را به هم وصل میکرد؛ فرآیندی که بخش زیادی از خیابانهای امروز تهران از آن متاثر است.۱۲ دروازه شهر به همراه بناهای بیشمار دیگر در سال ۱۳۰۹ به منظور «نوسازی شهر» تخریب شدند. ساختمانهای سیاسی و اداری که ساخته میشدند، حامل یک هویت جدید بودند که جامعه آن روز آمادگیاش را نداشت. این ناسازگاری در خیلی از رمانهای آن روزگار به تصویر کشیده شده است. با این همه، سینما در دوره رضاخان متاثر از این فضاهای شهری نبود، بلکه بیشتر متاثر از سیاست رضاخان بود. در واقع سایه محتوایی که رضاخان بر سینما انداخته است، متاثر از سیاست مستبدانه یکجانشین کردن عشایر و تمرکزگرایی و تبلیغ شهر بود. شهری که بیجهت بزرگنمایی میشد، البته این سیاست با استقبال هم مواجه میشد، چرا که روستاها به هیچوجه مورد رسیدگی و توجه قرار نمیگرفت. همانطور که اشاره شد خود شهر، بندرت به تصویر کشیده میشد و حوادث بندرت در فضاهای عمومی شهری و با حضور شهروندان اتفاق میافتاد. در نخستین فیلم ناطق ایرانی که «دختر لر» نام دارد، با آنکه به دلیل ساخته شدن فیلم در استودیویی در هند تصویری از ایران وجود ندارد اما تهران بیآنکه تصویری از آن مشاهده شود معرفی میشود. هرچند که در «دختر لر» روستا تجلی پاکی و شهر نماد تباهی نیست و جنبه «فراخوانده شدن» به سمت شهر در فیلم وجود دارد اما دیالوگ گلنار، تصور عمده غیرشهریها نسبت به شهر را به نمایش درمیآورد: «تهرون؟! تهرون که میگن جای قشنگیه اما مردمش بدن!»
بعد از سقوط رضاخان، «تهران» که حالا علاوه بر توسعهنیافتگی و نداشتن ریخت شهری، یک شهر اشغال شده نیز هست، باز هم در سینما بازنمایی نمیشود. آنطور که در مقاله «تصویر شهر در فیلمهای سینمایی ایرانی» میخوانیم: «بررسی فیلمهای سینمای ایران در سالهای پس از وقفه (۱۳۲۷ -۱۳۱۶) نیز حاکی از روایت داستانهای شهری اما بدون نمایش کالبد شهر در بسیاری از آثار سینمایی است. در بسیاری از این فیلمها جز فضای خانهها، محدود فضاهایی نیز که به عنوان لوکیشن داخلی مورد استفاده قرار میگیرند مربوط به کافههاست. حتی بسیاری از فضاها همچون اتاق خواب و کافه نیز برخی مواقع در استودیوها فیلمبرداری شده و در واقع وجود خارجی ندارند و میتوان گفت گاه بیننده با کاریکاتوری از فضاها مواجه است. به هر حال، این فیلمها بیش از شهری بودن حاوی تیپها و رویدادهایی بودند که تنها در شهر میتوانستند شکل بگیرند». شکلگیری پدیده نچسب «فیلمفارسی» بعد از شکل گرفتن نخستین کمپانیهای فیلم که با تکیه بر داستانپردازی عجولانه، قهرمانسازی، رقص و آواز بیربط به داستان، نبود روابط علت و معلولی و عشقهای غیرواقعی و حادثهپردازیهای بیمنطق، سینما را تا نزدیک به 3 دهه بعد قبضه میکند، بازنماییهای سخیفی از شهر دارد. شهر و همه عناصرش، حتی آدمهایش نهتنها نسبتی با «شهر بماهو شهر» ندارند و خدمتی به اجتماع نمیکنند، بلکه با تصاویر محدودی از انسان شهری مانند ولگرد، لات کفترباز و کاباره برو، رقاصه و بعضا عاشق دعواهای ناموسی و... تصویر میشوند. در این سینما، روستا و روستایی- که همواره در تقابل با شهر شناخته میشود- با آنکه در تلقیهای عمومی محل تجلی صفا و پاکی است، مورد تمسخر قرار میگیرد و این موضوع با منزوی کردن گویش، شخصیت و رفتار انسان روستایی در سینما اتفاق میافتد.
در سالهای بعدتر جریان موج نو، تصویر نسبتا متفاوتی از شهر ارائه میکند. جریانهایی که از آنها به روشنفکری تعبیر میشود متاثر از موج نوی سینمای فرانسه رشد میکنند. موج نو برخلاف سینمای کلاسیک آمریکا از نابازیگرها استفاده میکرد و به جای یک قصه تمام و کمال، «برشهایی» از یک زندگی یا داستان را به تصویر میکشید و قضاوت را به مخاطب محول میکرد. نمایندگان سینمای موج نو در ایران، معرف چند ویژگی از شهر در سینمای خود بودند که بعضا حتی در تضاد با تصویر شهر در موج نوی فرانسه بود. به تعبیر تحقیقی که در این زمینه انجام شده، شهر در موج نوی فرانسه بستری است برای پرسهزنی، احساس رهایی و آزادی، شادی، گردش، زیبایی، برخوردهای اتفاقی و جایگزینی برای روابط سنتی خانوادگی اما تصویر شهر در سینمای موج نوی ایران نمایش افسارگسیختیها، نامتجانسها، تضادهای کالبدی و اجتماعی، آن هم با پوستهای مدرن اما شهرنشینانی سنتی، هراسانگیز و بدون چشمانداز روشنی برای آینده است. همانطور که میبینیم بعضی مؤلفههای این بازنمایی به سینمای روشنفکری در سالهای بعد از انقلاب نیز تسری پیدا میکند.
در این بین به جهت حضور در سالهای پس از انقلاب اسلامی، با آثار منتقدانهای که نسبت به رژیم پهلوی ساخته میشود، تصویر شهر دهه 50، تصویری عریان از تضادهای میان شهر و روستاست. مسافران مهتاب، نمایشی از همین تضادهاست؛ آنچنان که یک کدخدا به عنوان نماد انسان روستایی، با آن هیکل و توانمندی فیزیکی نیز مغلوب فضای شهری میشود.
با رشد 2 جریان عمده در بعد از انقلاب یعنی مدیران فرهنگی و سینماگران متعلق به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جریان سینمای جشنوارهای با مدیریت گروه اول و فیلمسازی توسط گروه دوم رشد میکند؛ سینمایی که متاثر از سینمای اروپای شرقی است. سمت و سوی این سینما اگر چه از تیپهای مرسوم قهرمانهای فیلمفارسی و کاراکترهای لوطیمسلک و جاهلی دور میشود اما مروج سینمای بیمخاطب میشود. سینمای بیمخاطب هم نهتنها درباره شهر که درباره بسیاری از پدیدههای دیگر منفعل و خنثی است. شاید به همین جهت است که «شهر» به پدیده غایب بخش مهمی از سینمای ایران در آن دوره تبدیل میشود. اما تهران به عنوان نماد شهر در سینمای ایران، از انقلابیترین شهرهای دنیا در آغاز دهه 80 میلادی و 60 شمسی است و نسبت شهر با انقلاب نیز روشن است؛ شهری همراه فضای انقلابی. با این حال در سینمای اجتماعی، کمدی و سینمای پلیسی (که به حوادث پیرامون انقلاب میپردازد و از فضای شهری دهه 50 در تصویربرداریها استفاده میکند) شهر حضور موثری دارد. «زرد قناری» رخشان بنیاعتماد و «اجارهنشینها»ی داریوش مهرجویی شهر دهه 60 و «مسافران مهتاب» مهدی فخیمزاده مولفههای شهری پیش از انقلاب را با نگاهی منتقدانه در خود جای میدهند. در دهه 60 و بازنماییهای سالهای پس از این دهه، البته تصویر شهر جنگزده از نظرگاه سینماگران دور نماند. شهری که در آن همه چیز آرام است اما با آژیر موشکباران، همه را به پناهگاه میکشاند و دقایقی بعدتر صدای آژیر ماشینهای آتشنشانی و آمبولانس، هیجان، ترس، خشم و نفرت از دشمن را حاکم میکند. شهری که شاید فقط برای رزمندههای به مرخصی آمده، به مثابه یک شهر جنگی نیست. این شهر هنوز هم منبع الهام برای خیلی از آثار سینمایی است. مثل «بمب، یک عاشقانه» که در جشنواره سی و ششم به نمایش در آمد.
رخشان بنیاعتماد در «زرد قناری» نگاهی نقادانه به موضوع مهاجرت به تهران به عنوان تنها راه نجات دارد. اصلا تیتراژ آغازین فیلم پرسهزدنهای شیطنتآمیز نصرالله (مهدی هاشمی) در جایی شبیه روستا را به تصویر میکشد. از نصرالله کلاهبرداری میشود، زمینش را از دست میدهد و راهی تهران میشود. تصویر میدان آزادی و بینظمی و شلوغی شهر که در آغاز ورود او به تهران دیده میشود در ادامه دست از سر او برنمیدارد، اگر چه تلاش او برای رهایی از این مشکلات نیز در فیلم به تصویر کشیده میشود. داریوش مهرجویی در «دایره مینا» (1353- که تا پاییز 56 در توقیف ماند) تهران را در شرایطی که فساد سازمانیافته دامنش را گرفته و مردمش از سر نداری به شکل دستهجمعی خون میفروشند نمایش میدهد؛ تهرانی بیهویت که گویی تلاشی پنهان را برای بازیابی خویش از دل تلنگرهای سینمایی مهرجویی آغاز کرده است. مهرجویی در سال 65 دوباره تهران را به تصویر میکشد. به تعبیر مقالهای تحقیقی پیرامون تصویر تهران در سینمای داستانی پس از انقلاب، تهران در «اجارهنشینها» شهری است که از میان خیابانها، آسمانخراشها و گذرگاههای تازهساز عبور میکند و در صدد است شمایل این شهر را به عنوان سازهای مدرن در روابط معاصر به تصویر بکشد اما این شمایل مدرن با دور شدن از مرکز شهر بتدریج رنگ میبازد و جای خود را به بیابانهای اطراف شهر میدهد که هر چند بیابانی بیمصرف به نظر میرسد اما میزبان خانهای چهار طبقه با 4 سبک متفاوت از زندگی و در آستانه تغییر است. این شاید همان بیابانی است که در «دایره مینا» عرصه کار و فعالیت خونفروشان و کاسبان مرگ بود اما اکنون مجال زندگی است؛ زندگی در حال گذار. با این همه اما تلنگر «اجارهنشینها» به شرایط زندگی در شهر، تلنگری است که تا نزدیک به 3 دهه بعد، یعنی امروز، در زندگی شهری کارکرد دارد.
شهر دهه 70 در سینمای ایران با توجه به ویژگیهای خاص فیلمهای اجتماعی در این دهه که شاخصترین آنها «بچههای آسمان» مجید مجیدی، «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمیکیا، «زیر نور ماه» رضا میرکریمی، «دختری با کفشهای کتانی» رسول صدرعاملی، «زیر پوست شهر» و «روسری آبی» رخشان بنیاعتماد هستند، نگاه عمده سینمایی به فضای شهری را نمایندگی میکند.
در «زیر پوست شهر» فروپاشی خانواده با مسائل شهرنشینی درهم تنیده شده است و برخلاف بسیاری از آثار اجتماعی دیگر فضاهای شهری از راهآهن تا تئاتر شهر و پارک ملت بازنمایی و معرفی میشود. اعتیاد- که در فیلمهای دیگر بنیاعتماد نیز حضور پررنگی دارد- و فرار از خانه و حاشیهنشینی که از معضلات زندگی شهری در دهه 70 هستند، با فضاهای شهری گره خوردهاند. (در سالهای بعدتر «سنتوری» داریوش مهرجویی و «مرهم» علیرضا داوودنژاد با محور قرار دادن مساله اعتیاد، معضلات را در فضاهای شهری به نمایش در میآورند.) برخی کارهای مسعود کیمیایی مانند سلطان نیز در این دهه نگاهی توأم با حسرت نسبت به شهر و فضاهای شهری دارند. این نگاه در برخی آثار دیگر نیز با پسزمینه عاشقانه دختر بالاشهری
- پسر پایینشهری تا اواسط دهه بعد با قوت ادامه پیدا میکند. «شهر زیبا»ی اصغر فرهادی نیز با تمی عاشقانه از فضایی مشابه برخوردار است.
نمونهای از آثار موفق در نمایش فاصله طبقاتی که البته با رویکردی عدالتخواهانه و همراه با قهرمانمحوری در دل کوچه پس کوچههای شهر روایت میشود، «بچههای آسمان» مجید مجیدی است؛ نمایش خانههای بالای شهر و پدری که به همراه علی برای کار وارد این خانهها میشوند اما شب باید به خانهای بازگردند که در همان «شهر» اما خیلی پایینتر است و از سقفش آب میچکد! «زیر نور ماه» رضا میرکریمی نیز نگاهی متفاوت به شهر دارد؛ شهری که یک طلبه روستایی را به قهرمان عادی زندگی چند کارتنخواب تبدیل میکند. شهری که انگار در حال بلعیدن همه چیز است اما طلبه را از تلاش بازنمیدارد. یکی از مهمترین سکانسهای «زیر نور ماه» مواجهه استاد حوزه و طلبه در مترو و زمانی است که استاد در حال توضیح و توجیه معمم نبودن بیرون از حوزه علمیه، برمیآید. این سکانس (که شاید کمی همراه با اغراق به نظر برسد) بازنمایی سینمایی قابل تاملی از فشار سنگین شهر دارد. یا در نمای دیگری از فیلم که بازیگر نقش طلبه با «نیت» کمک به روشن شدن اتومبیلی اقدام میکند اما کمی بعد متوجه عمل زننده راننده اتومبیل در سوار کردن دختری که جلوتر ایستاده میشود و به کمکی که به این اتفاق کرده میاندیشد.
شهر در «آژانس شیشهای» حاتمیکیا اما بسیار متفاوتتر از آثار دیگر است. نمای آغازین فیلم، بعد از تیتراژ از دل شهر و در میان انبوهی از خودروهای در ترافیک مانده، حاج کاظم را پشت فرمان نشان میدهد. کمی بعد او عباس را میبیند و بیتوجه به اینکه در میان ترافیک است، خود را به او میرساند. در این حین از سوی یکی از رانندگان دیگر جملهای میشنود: «هی! اینجا رو با داهات اشتباه گرفتی؟»
به جملات کاظم در روایت ماجرای عباس دقت کنید: «بچه اطراف مشهد، دیگه نمیتونست زراعت کنه. برای مداوا اومده. درست نبود تو این «شهر شلوغ» ولش میکردم به حال خودش. ولی عباس بد روزایی به تهران اومده بود». «آژانس شیشهای» روایت شهری فراموشکار است که قهرمانش به دنبال بیدار کردن ناخودآگاه شهروندان، دست به عملیاتی قهرمانانه میزند.
پیش و پس از حاتمیکیا، کارگردانان دیگری، البته نه به قوت او، این دغدغه را دنبال کردند. اگرچه حاتمیکیا خود در آثار قبلیاش مانند «وصل نیکان» و «از کرخه تا راین» و حتی در آثار متاخرش مانند «بادیگارد» به دنبال بازنمایی فاصله میان «شهر» و عناصر شهری با آرمانهای روزگار جنگ بوده است.
«دختری با کفشهای کتانی» از نخستین فیلمهایی است که «پارک» را به عنوان یک فضای شهری برای برقراری ارتباطهای دختر-پسری معرفی میکند؛ فضایی که به همین منظور تا سالها بعد در بسیاری از فیلمها تکرار و استفاده میشود. شهر و فضاهای شهری در فیلمهای مشابه «دختری با کفشهای کتانی» مانند «بوتیک»، به محل پرسهزنی دختران تنهایی که آرزو دارند لباسهای گوناگون بپوشند، ماشین سوار شوند، صدای موزیک را بلند کنند و رفتارهای غیرعرفی داشته باشند، تبدیل میشود. در فیلمهایی با این فضا، غیر از قهرمان فیلم همه غیرقابل اعتماد، سرگردان، به دنبال پول یا به دست آوردن زنان و دختران هستند. در اینگونه فیلمها تصور ابتدایی دختران و حتی پسران جوان از شهر، در ادامه فرو میریزد و گاه آنها را به کام مرگ میکشاند. از فیلمهای متاخر با این تم «فراری» علیرضا داوودنژاد را میتوان نام برد که اشارههای روشنی به تضادهای طبقاتی دارد. «مهمان مامان» داریوش مهرجویی به عنوان یکی از نمونههای شاخص سینمای اجتماعی در دهه 80 قصه خانهای در محلهای از شهر را برایمان روایت میکند که پر است از همسایههای فقیر که یکی بیکار است و دیگری معتاد و یکی هم عشق فیلم. خانهای که حتی حداقل وسیله پذیرایی از 2 میهمان را ندارد اما مهرجویی به جای تمرکز روی مشکلات و کنار هم قرار دادن مصیبتهای این جمع و پرداختی تصنعی از تلخیها، دست به روایتی واقعی از ماجرا میزند و لحظات شادی را به نمایش درمیآورد.
جریان سینمای اجتماعی تا میانههای دهه 80 فضای متفاوتتری را تجربه نمیکند. اصغر فرهادی در «چهارشنبهسوری» روحانگیز (ترانه علیدوستی) را با چادر و سوار بر ترک موتور، گویی از نقطهای روستایی به شهر میآورد. در سکانس تیتراژ، انعکاس شهر روی شیشه اتوبوس استفادهای معنادار دارد. شهر درون فیلم شهری است که آدمهایش به ارتباط با یکدیگر با دیده تردید مینگرند و گویی کنار هم بودنشان امنیت ندارد. تقابل زندگی خانواده شهری و متفاوت بودن آن با خانواده سنتی، نوع آرایش و پوشش و روابط همسایهها در آپارتمان همه گویای همین نکته است. در فیلم سکانسهایی وجود دارد که از شهر برای پیش بردن پیام فیلم (عدم اعتماد آدمها به یکدیگر) استفاده میکند. نماهایی از شهر که آتشبازی را در آن میبینیم، از دوربین نگاه روحانگیز بیشباهت به میدان جنگ نیست، جنگی که روحانگیز را تغییر میدهد، آنگونه که در پایان فیلم با این سوال مواجه شود: چادرت چی شد؟ غلبه همین نگاه در آثار دیگر فرهادی و البته کپیکاران از فرهادی دیده شد. «جدایی نادر از سیمین» مهمترین اثر فرهادی، جریان شهر شکاک، با آدمهایی بیتفاوت به هم را در فیلمها توسعه داد. برخی کارگردانان جوان گاه به کپیهایی از این فیلم دست زدند و ماندن یا نماندن در شهر یا مهاجرت به شهری بهتر به مسالهای اساسی در برخی فیلمها مانند «استراحت مطلق» و «تابستان داغ» و چند فیلم دیگر تبدیل شد. تم خیانت هم در سالهای بعد از «چهارشنبهسوری»، سینمای اجتماعی و به تبع آن فضای شهری را درگیر خود کرد.
اغراق در بازنماییهای اجتماعی از فقر نیز به شکلی افراطی با زوم کردن بر تاریکیهای شهر، در این سالها به آثاری مانند «قصهها» منجر شد. جریان روشنفکری به خاطر اتفاقات سال 88، سینمای اجتماعی را که ناگزیر از ارائه تصویری از شهر است، به ابزاری برای ارائه بیانیهای سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد. غلبه همین نگاه باعث شد تصویری یکجانبه و اغراقآمیز از شهر و فضاهای شهری ارائه شود؛ چیزی که در ادبیات مطبوعاتی از آن به سیاهنمایی تعبیر میشود.
در این سالها البته آثار اجتماعی دیگری به طور مستقیم و غیرمستقیم، روایتی از پایین شهر بودند. «ابد و یک روز» که در محلی آشنا برای بچههای پایینشهر روایت میشود، به یکی از معدود آثار اجتماعی پرفروش در این سالها بدل شد. «هیس دخترها فریاد نمیزنند» پوران درخشنده، «دربند» پرویز شهبازی (که داستان حضور یک دختر دانشجوی شهرستانی در تهران و چالشهای پیش رویش را تعریف میکند)، «لاک قرمز» سیدجمال سیدحاتمی، «روز روشن» حسین شهابی که در آن یک راننده تاکسی ساده قهرمان ماجراست یا «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند که یک معلم از طبقه متوسط جامعه قهرمان فیلم میشود هم از دیگر فیلمهای اجتماعی سالهای اخیر هستند که با اشاره به ساختارهای زندگی شهری ساخته شدهاند. «رگ خواب» حمید نعمتالله که پیام فیلمش را در جایی بیرون از شهر و در میان گریههای مینا، با صدای همایون شجریان و شعر حسین منزوی فریاد میکند (کوچههای شهر پُره ولگرده/ شهر پر مرد و پر نامرده) از این دست فیلمهاست. عصر یخبندان و به طور خاص «چهارراه استانبول»
در این سالها، بیش از دیگران از فضای شهری بهره بردهاند.
«وردآورد»، شهرکی کوچک در نزدیکی تهران است که «لاتاری» در آن روایت میشود. شهرکی با معضلات ریز و درشت اجتماعی که معشوقه امیرعلی را به کام مرگ میکشد و او را راهی کشور همسایه-برای انتقام گرفتن- میکند. نمایش تبعیض در کلام و فضای فیلم موج میزند.
همه آنچه درباره «تصویر شهر» در سینمای ایران گفته شد، اگرچه بخشی از اشارههای سینمای ایران به موضوع شهر است اما مطالعهکنندگان این حوزه این دغدغه را دارند که چرا فضاهای شهری هنوز غایب اصلی سینمای ما هستند و این تنها سینمای اجتماعی است که با شهر ارتباط- اگرچه ناقص- برقرار میکند. تاکید افراطی بر بالای شهر یا پایین شهر موجب غفلت دوربین سینما از خیلی از فضاهای شهری شده است. فضاهایی که بهرغم سانسور در سینما در صفحات اینستاگرام ماندگار میشوند و تصویری شاد و پویا از شهر را ارائه میکنند.
ارسال به دوستان
بعد از 11 روز بازداشت و بدون متهم شدن به هیچ جرمی
مرضیه هاشمی آزاد شد
مجری آمریکاییالاصل شبکه خبری پرستیوی ایران بعد از ۱۱ روز بازداشت در آمریکا بدون متهم شدن به هیچ جرمی بامداد پنجشنبه آزاد شد. به گزارش «وطنامروز»، خانم مرضیه هاشمی که مجری، خبرنگار و مستندساز آمریکاییالاصل شبکه پرستیوی است روز یکشنبه ۱۳ ژانویه (۲۳ دیماه) بدون اقامه هیچ دلیلی در فرودگاه «سنت لوئیس» این کشور بازداشت و به بازداشتگاه پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) در واشنگتندیسی منتقل شد. خبرنگار شبکه «پرستیوی» برای دیدار با خانواده خود به آمریکا سفر کرده بود. نام اصلی این خبرنگار «ملانی فرانکلین» بوده که پس از گرویدن به اسلام و مهاجرت به ایران، نام مرضیه هاشمی را برای خود برگزیده است. هاشمی 2 روز بعد از بازداشت، توانست با اعضای خانواده خود تماس گرفته و برخی جزئیات درباره نحوه دستگیری خود را اطلاع دهد. خانواده این خبرنگار طی اطلاعیهای از بدرفتاری با او در طول دوران بازداشت خبر داده بودند. به گفته خانواده این خبرنگار، ماموران هنگام بازداشت، حجاب او را از سرش برداشته و پاهای وی را زنجیر کردهاند. از سوی دیگر پس از گذشت چند روز از بازداشت این مجری مسلمان، مشخص شده است او نه متهم، بلکه صرفا به عنوان شاهد یک پرونده از سوی دادگاه معرفی شده و به همین خاطر هم بازداشت شده است! قاضی «بریل هاول»، قاضی فدرال دادگاهی در واشنگتن بنا به درخواست وزارت دادگستری آمریکا علت بازداشت مرضیه هاشمی را نه به عنوان متهم، بلکه به عنوان یک شاهد برای احضار در دادگاه اعلام کرده بود. در ایام بازداشت هاشمی در آمریکا، تجمعات متعددی در حمایت از این مجری پرستیوی در ایران و برخی کشورهای دیگر برگزار شده بود. در تهران طی چند روز گذشته 2 تجمع مردمی - دانشجویی در مقابل دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران و همینطور مقابل مقر سازمان ملل در تهران در حمایت از مرضیه هاشمی برگزار شد. مجری و خبرنگار آمریکاییالاصل شبکه پرستیوی یک روز پس از آزادی در مصاحبه با یک رسانه آمریکایی گفت دلیل بازداشتش حرفه و اعتقادات وی بوده است. «مرضیه هاشمی» خبرنگار شبکه خبری پرستیوی که 11 روز در زندانی در آمریکا در بازداشت بود پس از آزادی در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت معتقد است دولت آمریکا وی را به دلیل حرفهاش به عنوان یک روزنامهنگار و اعتقاداتش زندانی کرد و این اقدام دولت آمریکا هشداری به وی بود که بگویند «نظارهگر گامهای تو هستیم». وی در این مصاحبه که روز پنجشنبه انجام داد از ارائه جزئیات بازداشتش به دلیل محرمانه بودن خودداری کرد اما گفت بازداشتش ارتباطی به تروریسم نداشته و به حرفهاش و به دلیل این واقعیت که در ایران زندگی میکرده بازداشت شده است. خبرنگار آمریکاییالاصل در ادامه گفت بازداشش هیچ ضرورتی نداشته چون وی داوطلبانه برای پاسخ دادن به سوالات حاضر میشده و از دادگاه فدرال تبعیت میکرده است. ارسال به دوستان
جامعه باز و دشمنانش!
حسن رضایی: سال 64 زمانی که ما درگیر عملیات والفجر8 بودیم، تا فاو پیش رفته بودیم و پل بعثت را به عنوان یک شاهکار مهندسی با استفاده از چند هزار لوله روی اروند احداث میکردیم، کسانی در دفتر مجله کیهان فرهنگی، هر هفته پیرامون یکی از کتابهای تازه ترجمهشده کارل پوپر میزگرد و جلسه برگزار میکردند. کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» برای عبدالکریم سروش و شاگردانش خیلی مهم بود. آنها در پشت جبهه، دقیقا افکار همان کسانی را تبلیغ میکردند که گازهای خردل، سیانور و اعصابشان همزمان در حاشیه اروند بر سر رزمندگان ایرانی میریخت! پوپر بعدها طی مصاحبهای با اشپیگل نشان داد افکارش از گازهای مذکور هم چندین برابر خطرناکتر است. او علنا از لزوم هجمه نظامی دنیای مدرن به ملل غیرمتمدن، له کردن آنها زیر زنجیر تانکها و به دریا ریختن آنان سخن گفت! توجیهش هم این بود که اینها تمدن مدرن را دستخوش بیثباتی میکنند!
سیاستمداران غربی، با تکیه بر چنین ستونهایی در سراسر قرن 20 و آغاز قرن 21 مدام خشاب تفنگشان را تعویض کردند و به کشتار ملل توسعهنیافته (به قول خودشان!) پرداختند. عبدالکریم سروش هم درنهایت شاگردان انبوهش را به جان دستگاههای فرهنگی- آموزشی و اقتصادی انقلاب اسلامی انداخت و خود به آمریکا گریخت تا شخصا از پستان مادر اصلی آزادی تغذیه کند! روزهای نخست سال 2019 اما حتما برای سروش و دوستان ایرانیاش روزهای خوبی نیست، چون حال اربابان فکری و اقتصادیشان در غرب چندان تعریفی ندارد؛ فرانسه هنوز در آتش جلیقهزردها میسوزد، انگلیس در حال خروج از اتحادیه اروپایی، همزمان در آستانه نوعی بیدولتی روزگار میگذراند، دولت آمریکا اساسا تعطیل است و دوره خوب اقتصاد آلمان همراه با مرکل هم ظاهرا رو به پایان میرود. مهد آزادی حالش خوب نیست و ظاهرا کمکم خشابهایش را خالی میکند تا برای ترویج آزادی، باتوم به دست وارد میدان شود!
موجهای اصلی بحران اما تازه در کمینند. جنبش جلیقهزردها کموبیش به برخی شهرهای انگلیس سرایت کرده و وقتی برنامه اقتصادی جایگزینی وجود ندارد، طبعا بحران پردامنهتر خواهد شد. امانوئل مکرون در پیام سال نو خود گفته است: «سرمایهداری لیبرال افراطی به پایان خود نزدیک میشود». مشت آهنین دولت او در برابر جلیقهزردها و برنامههای نئولیبرال آن در حوزه اقتصاد اما همچنان پابرجاست. در دنیای تسلط سرمایه، دولتها چیزی جز عمال سرمایهداران «جهانوطن» نیستند، لذا مکرون اگر هم بخواهد تغییری به سود مردم و ضرر سرمایهداران ایجاد کند، کار چندان آسانی نخواهد داشت. اینها اما هیچکدام خللی در اراده غربپرستان ایرانی برای پرستش این بت خونریز و مهاجم نداشته است. برای آنها در هر صورت، «امضای کری تضمین است» و مدل توسعه، سبک زندگی و حتی دستشویی رفتن مطلوب، همان است که غربیها دارند! لذا تابلوهای «راهنمای زائر» شهر مشهد را هم تبدیل به تابلوی «اطلاعات سفر» میکنند تا از استاندارد غربیها تخطی نکرده باشند!
دستگیری و بازداشت بیدلیل خانم «مرضیه هاشمی»، خبرنگار ایرانی- آمریکایی پرستیوی در روزهای گذشته، علامت سوال دیگری مقابل صداقت جیرهخواران رسانهای آمریکا و غرب در سطح جامعه ایران گذاشت. رسانههایی که روزی با نشریه فرانسوی توهینکننده به نبی مکرم اسلام(ص) هم در حد تیتر و عکس یک همراهی کردهاند، این روزها ابدا تمایلی به برجستهسازی و پوشش خبر دستگیری خانم هاشمی نشان ندادند. دستگیری بدون تفهیم اتهام خانم هاشمی در زمانی که برای عیادت از برادر مبتلا به سرطان خود به آمریکا رفته است، زنجیر زدن به پای وی، برداشتن حجاب اسلامی از سرش و عکس گرفتن از او، وادار کردن ایشان به خوردن گوشت خوک در بازداشتگاه و امتناع از دادن غذای جایگزین(نان) به این خبرنگار مسلمان، ترجمه دیگری از همان سخنان کارل پوپر درباره نوع تعامل با ملل توسعهنیافته است.
کسانی که بزرگترین افتخار پدر معنویشان ایفای نقش ضبط صوت افکار برادر کارل است اما نمیخواهند این توحش مدرن اربابان خود را ببینند و برای مخاطب ایرانیشان بازگو کنند.
دولتهای غربی پیش از این بارها و بارها پخش شبکههای پرستیوی، العالم، آیفیلم و الکوثر را از ماهوارههای مختلف خود حذف کردهاند تا نشان دهند در مبارزه با دشمنان(!) جامعه باز مصمم هستند! نوع برخورد دولت نئولیبرال فرانسه با جلیقهزردها نیز گویی ترجمه این سخنان «جان لاک» انگلیسی است که زمانی در دفاع از سرکوب مسیحیان مؤمن(پاپیستها) گفته بود: «با هر عقیده دینی تا زمانی میتوان مدارا کرد که اعتقاد به آن، امنیت پادشاهی را سست نگرداند!» جان لاک، پدر ایدئولوژی لیبرالیسم و از طرفداران استعمار ملل آسیایی و آفریقایی، خود تاجر برده بود! آزادی مدنظر اصلاحطلبان را نیز میتوان با کنار هم قرار دادن این واقعیات تاریخی قرون 17، 20 و 21 فهم کرد. غرب و دوستانش مروج نوعی از آزادی هستند که در آن به سلطنت کدخدا بر بردههایش خدشهای وارد نشود، انقلاب اسلامی اما آمده تا طوق این بردگی را از گردن ما بردارد و خانم هاشمی فرزند این انقلاب است.
جرم خانم هاشمی این است که مانند تمام شهدا و مبارزان این راه پرافتخار طوق بردگی هیولای خونخوار غرب به گردن نداشته است. لذا بایکوت و سانسور اخبار مربوط به او از سوی رسانههای غربگرا مسأله مبهم و پیچیدهای نیست. از نظر غرب و پرستندگانش، معنای آزادی واقعی، تنها شکستن چارچوبهای شرع و بندگی خداوند است. آزادی اما اگر بخواهد چارچوب آهنین بردهداری مدرن را بشکند، واجب است صدای آن را در نطفه خفه کرد. روشهای حذف هم بسیار متنوعند؛ از طراحی کودتا و جنگ تا تحریم اقتصادی و ترور فیزیکی دانشمندان، از باتوم و گاز اشکآور تا راهاندازی انقلاب رنگی و ساختن ضبط صوتهایی مثل عبدالکریم سروش برای ترویج سخنان غرب در کشورهای هدف! رسانهای که غرب را بزک میکند و بایکوت اخبار مظلومیت مظلومان عالم را در دستور کار دارد، تفاوتی با سلاحهای سوییسی که مردم یمن را قتلعام میکنند ندارد. این هر 2 دشمنان جامعه باز هستند؛ درست مثل گازهای خردل و عبدالکریم سروش!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|