یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در 72 سالگی درگذشت
شبح خبیث وین
شروین طاهری: «یوکیا آمانو» روز دوشنبه در 72 سالگی مرد. رسانههای شرکتی غرب و شرق او را تنها به عنوان رئیس طویلالمدت آژانس بینالمللی انرژی اتمی معرفی میکردند اما مرگ این شخصیت بسیار مرموز ژاپنی فرصتی است تا هر انسان شرافتمندی در هر گوشه جهان به طور جدی به ابعاد تاریک زندگی و شخصیت او نور بتاباند.
با اسناد متعددی که در رابطه با حلقه به گوشی او برای سازمان جاسوسی ایالات متحده (سیا) روی دایره ریخته شده، میتوان او را نماد «یک بونراکو»ی شیطانی دانست؛ عروسک خیمه شببازی مکانیکی مشهور در صحنههای نمایش سنتی ژاپنی تحت عنوان «سانباسو» که قد و قواره و شکل و شمایلی انسانی دارد و توسط یک یا چند عروسکگردان اداره میشود. طرفه اینکه حتی قیافه آمانو هم شباهت زیادی به صورت سنتی تیپیک بونراکوهای مذکر داشت. اتفاقا حضور 10 ساله این عروسک خیمه شببازی شیطانی روی صحنه آژانس (2009 تا 2019) با فجایع بزرگ و بیسابقهترین آنارشی هستهای در جهان همراه بود. حتی اگر از زاویه جهانبینی آیین شینتو (آیین باستانی سرزمین آفتاب تابان) هم به این موضوع نگاه کنیم، آمانو به خاطر حوادث شومی که در دوران مدیریتش بر امورات هستهای جهان در سرزمین مردمانی از نسلِ آماتراسو (آسمانی) رخ داده، یک عنصر بدشگون یا یک تنگو (شبح خبیث) محسوب میشود. نمونهای شینتوئیستی از آن که ما «دجال» میخوانیم. این توصیف منفی از «مرد یخی وین» به هیچوجه زیادهروی نیست، اگر در نظر بگیریم که ژاپن - کشوری که بزرگترین قربانی تسلیحات هستهای در تاریخ بوده است- در دوران صدارت نکبتی نمایندهاش بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شاهد بزرگترین فاجعه هستهای جهان پس از جنگ دوم جهانی– یعنی انفجار بمبهای اتمی آمریکایی در هیروشیما و ناکازاکی – بود: فاجعه هستهای فوکوشیما در مارس 2011 (اسفند 1389). سونامی شومی که به نشت هستهای عظیم نیروگاه شماره یک فوکوشیما به آبهای اقیانوس آرام و دهها کیلومتر مربع از مناطق مرکزی ژاپن از طریق سیل و تشعشع منجر شد. در 8 سال گذشته دستگاههای اطلاعاتی غربی، سانسور شدیدی را درباره پیامدهای وحشتناک آن برای این کشور و همچنین زیست کره ما اعمال کردهاند، از جمله سرایت آبهای آلوده به حجم عظیمی از مواد رادیواکتیو نشتی از این منطقه ساحل شرقی ژاپن به همه اطراف و اکناف زمین. با این همه رسانههای غربی خود معترفند فوکوشیما پس از چرنوبیل اوکراین (1986) بزرگترین فاجعه هستهای دهههای اخیر بوده است. با این همه چندین مستندساز گواهی دادهاند در خود ژاپن، اغلب مردمی که با پیامدهای این بحران زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکنند چیز دیگری جز روایات رسمی نجوا میکنند، از جمله خانوادههای هزاران ساکن مفقود شده یا درگذشته 2 شهر اوکوما و فوتابا در جزیره فوکوشیما که بنا به اخطارهای مزدوران ژاپنی سازمان سیا (این کشور بعد از جنگ دوم جهانی عملا به شکل یک مستعمره سیاسی ایالات متحده اداره میشود و حق داشتن سازمان اطلاعاتی مستقل از آمریکا ندارد) و به بهانه حفظ امنیت ملی این کشور نباید درباره آنچه بر خود و عزیزانشان رفته سخنی بر زبان آورند. اسنادی که طی 3 دوره متوالی ریاست کاملا مشکوک و مغرضانه «مرد یخی» بر دفتر مرکزی آژانس در وین- که اتفاقا نام کوچکش یوکیا نیز در زبان ژاپنی تداعیکننده برف و یخ است- منتشر شده، بویژه ویکیلیکسیهایی که از داخل سازمان اطلاعاتی آمریکا به بیرون درز کرده نیز همانند همان نشست هستهای عظیم، آبروی آمانو را بر باد داد؛ هر چند در زندگی یک مامور اطلاعاتی سیا، آبرو اولویت مهمی محسوب نمیشود.
نخستین سند افشا شده درباره ارتباط آمانو با دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در همان نخستین ماههای ریاست دیپلمات مرموز ژاپنی بر آژانس منتشر شد که اتفاقا با نخستین ماههای نشت اسناد ویکیلیکس همزمان شده بود.
در این سند که به اکتبر 2010 بازمیگردد «جفری پیات» نماینده وقت واشنگتن در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به پیشواز روی کار آمدن «مدیر کل کاملا همنظر آمریکا» در مقر وین به جای محمد البرادعی مصری میرود و صریحا اشاره میکند آمانو مستقل نیست. جفری مینویسد: «آمانو یادآوری کرد به یک حق انحصاری در رابطه با جی-77 (گروه کشورهای در حال توسعه) نیاز دارد تا جایگاه او را منصف و مستقل نشان دهد اما در عین حال او در هر تصمیم راهبردی به طور محکمی طرف ایالات متحده بود، از انتصاب عالیمرتبهترین مقامات (آژانس) تا اداره اتهامات برنامه تسلیحات هستهای ایران».
روزنامه گاردین که این سند را به محض درز کردن به طور کامل منتشر کرد، همچنین به ابراز شعف نماینده آمریکا در آژانس نسبت به ایده آمانو در این رابطه پرداخت که نام ایران به جای اسرائیل باید به عنوان کشوری حساسیتبرانگیز در زمینه تولید سلاحهای هستهای مطرح شود.
2 سال بعد همین روزنامه انگلیسی به نقل یکی از کارشناسان و مدیران آمریکایی و برجسته پیشین آژانس هشدار داد رئیس ژاپنی این سازمان بینالمللی کاملا در زمین غربیها قرار دارد تا از ایران یک قربانی دیگر با ادعای موهوم «تولید سلاحهای هستهای» بسازد. رابرت کلی، دانشمند و تحقیقگر در زمینه تسلیحات غیرمتعارف و عضو تیم نظارت بر تیم اقدام IAEA علیه عراق در زمان اشغال این کشور توسط آمریکا اعتراف کرده بود شواهدی مشابه آن رخداد با اقدامات آمانو علیه ایران میبیند. او آن زمان گفته بود: «آمانو دارد در تله (دیک) چنی میافتد. آنچه ما از سالهای 2002 و 2003 که به جنگ (عراق) منجر شد آموختیم، این است که مرور موازی اوضاع بسیار اهمیت دارد و اینکه تحلیلها نباید به دست یک گروه کوچک از افراد انجام شود...ولی آنچه از آن به بعد آموختیم چه بود؟ مطلقا هیچ. درست مانند دیک چنی، آمانو هم به (افکار) گروهی بسیار کوچک اتکا کرد و عقاید آنها (درباره برنامه هستهای ایران) مورد راستیآزمایی قرار نگرفت.
به گفته این کارشناس آمریکایی که تحولات آژانس پس از روی کار آمدن مرد یخی را به طور دقیق زیر نظر داشت، او با رویکردی یکجانبه و عجیب که بسیار متاثر از دیدگاه نومحافظهکاران جنگطلب در دستگاههای امنیتی آمریکا و هر دو حزب دموکرات (حاکم) و جمهوریخواه (سایه) بود، عامدانه آمریکا را به سوی جنگی دیگر در خاورمیانه این بار علیه ایران سوق میداد. طرفه آنکه تحریکات و وسوسههای شیطانی آمانو زمانی رخ میداد که دولت اوباما، با عبرت گرفتن از دوران بوش، از یک جنگ فاجعهبار و فرسایشی دیگر در خاورمیانه پرهیز میکرد. به عبارت دیگر برای نخستینبار یک چهره افراطی شرقی روحیهای جنگطلبانهتر از یک رئیس کاخ سفید برای حمله آمریکا به شرق داشت!
ویکیلیکس نیز اسنادی درباره نحوه ارتباطگیری آمانو با شخصیتهای امنیتی آمریکایی منتشر کرد. در سال 2013 «یان فان آکن» نماینده ارشد بوندستاگ طی یک سخنرانی در یک کنفرانس بینالمللی در برلین از این هم فراتر رفت و رسما یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی را آلت دست (عروسک خیمه شببازی) آمریکا برای جهتدهی به پرونده هستهای ایران خواند. معاون جناح چپ مجلس آلمان آن روز گفت: «فکر میکنم دولت آلمان از اینکه آمانو در رابطه با مسائل ایران آلت دست ایالات متحده است آگاه باشد».
جدا از اینها طی یک دهه گذشته که آمانو عنان مقر وین را به دست گرفته بود، بارها مقامات ایرانی و سیاستمداران مستقل بینالمللی نسبت به جاسوسی آژانس برای غرب و درز دادن اطلاعات صادقانهای که ایران از برنامه صلحآمیز هستهای و مراکز و فعالان این حوزه در اختیار این مرجع بینالمللی قرار داده بود، انتقاد کرده بودند. خودفروختگی آمانو به آمریکاییها چنان مشهود بود که در همان نخستین روزهای روی کار آمدنش، موجی از ترور مدیران و دانشمندان صنعت هستهای ایران آغاز شد. 3 تن از عالیرتبهترین شهدای هستهای ایران یعنی مجید شهریاری، مصطفی احمدیروشن و داریوش رضایینژاد، در همان نخستین ماههای دوران ریاست منحوس آمانو ترور شدند که بعدها رژیم صهیونیستی به طور کلی این جنایات را برعهده گرفت؛ موضوعی که در عین حال اوج خباثت روح خبیث ژاپنی و دشمنی او با ایران را اثبات میکرد.
داستان دنبالهدار اشباح وین
ظهر دیروز نامهای از سوی دفتر ریاست آژانس بینالمللی انرژی اتمی به کشورهای عضو رسید که از فوت «یوکیا آمانو» مدیرکل این سازمان خبر میداد. در این نامه به استعفانامه او پیش از مرگش هم اشاره شده که او در آن ادعا کرده بود: «به لطف حمایت اعضا و تعهد کارکنان، طی دهه گذشته، آژانس نتایج ملموسی را در پیشبرد هدف اتمها برای صلح و توسعه به دست آورد. من از دستاوردهایمان بسیار مفتخرتم و از اعضای آژانس نیز قدردانی میکنم».
البته چهارشنبه هفته پیش نیز شبکه بلومبرگ آمریکا به نقل از 2 دیپلمات مامور در آژانس از تصمیم به کنارهگیری پیش از موعد مدیرکل آژانس به دلیل مشکلات جسمی تا اسفند امسال خبر داده بود. بیماری آمانو با آنکه به وضوح در در وضعیت ظاهریاش منعکس بود و او را کاملا تکیده کرده بود اما غربیها با وسواس زیادی تا همین اواخر، حال خراب مهره کلیدیشان در این نهاد مقدمهساز جنگ و تجاوز و دخالت در کشورهای مستقل را پنهان میکردند.
اما طرفه آنکه این ابراز افتخار بیشرمانه مامور سرسپرده سیا در وین در آخرین روزهای عمر نکبتبارش
- البته از زاویه جهانبینی شینتوئیستی- همزمان با شدیدترین هشدارها و ابراز نگرانیهای سازمانها و شخصیتهای بینالمللی درباره قرار گرفتن جهان ما در معرض دیوانهوارترین مسابقه تسلیحات هستهای، به لطف سوءمدیریت و سوءنیت آمانو و همکارانش در آژانس طی یک دهه گذشته بود.
خروج آمریکا و متعاقب آن روسیه، 2 قدرت هستهای اول جهان از پیمان منع راکتهای هستهای میانبرد موسوم به INF، لایحه دولت ترامپ برای انجام حمله پیشدستانه هستهای به دیگر کشورها، رجزخوانی هستهای رهبران آمریکا و کرهشمالی برای یکدیگر و به بنبست خوردن مذاکرات صلح واشنگتن و پیونگیانگ، تهدید کشورهای خاورمیانه به حمله هستهای توسط رژیم صهیونیستی و تلاش آشکار رژیم سعودی و چندین رژیم خودکامه دیگر برای دستیابی به تسلیحات اتمی، شمایی بسیار خطرناک از دنیای امروز ما میسازد. نظامیگری دولت جدید ژاپن با تم هستهای در کشوری که خود قربانی بزرگ تسلیحات هستهای است نیز یکی دیگر از دستاوردهای آمانو محسوب میشود که توسط همحزبی او «آبه شینزو» در حال انجام است. دنیایی دیوانه که طبق گزارش بهار امسال توسط معتبرترین موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح (سیپری) مستقر در استکهلم، هزینههای تسلیحاتی در آن طی سال 2018، 5/2 درصد افزایش یافته و منطقه ملتهب خاورمیانه یعنی همان جایی که شامل بیشترین حساسیتهای کاذب آمانو میشد، رشد 87 درصدی در هزینههای نظامی به پیشتازی سعودی و امارات داشته است. بر اساس این گزارش، هرگز جهان ما مانند امروز در معرض چنین رقابت تسلیحات غیرمتعارف (هستهای) بین 10 کشور شناخته شده باشگاه هستهای از جمله اسرائیل با بیش از 200 کلاهک اتمی نبوده است.
از طنز زمانه، هفته گذشته آمانوی رو به موت نشست شورای حکام با موضوع پرونده هستهای ایران را از دست داد؛ نشستی که از آغاز دورهای جدید از التهابآفرینیها توسط آمریکا و شرکایش، با زمینهچینی مهرههای خوشخدمت در وین خبر میدهد.
بدون شک با رفتن آمانو، داستان اشباح خبیث وین کماکان ادامه خواهد داشت و در شرایطی که در ماههای گذشته آمریکا و رژیم صهیونیستی، فشارها روی آژانس برای افزایش بازرسیها و انتشار گزارشهای جهتدار علیه برنامه هستهای ایران را افزایش دادهاند، برگ برنده رقابت بر سر جانشینی مرد ژاپنی میتواند عرض خوشخدمتی هر چه بیشتر به واشنگتن و تلآویو توسط گزینههای رقیب باشد که احتمالا «کرنل فروتا» هماهنگکننده رومانیایی ارشد سیاستگذاری آژانس و «رافائل گروسی» نماینده آرژانتین در آژانس هستند. با توجه به اینکه آنها نوچههای آمانو بوده و دولتهای بخارست و بوئنوسآیرس متحدان نظامی و سیاسی آمریکا محسوب میشوند، نمیتوان انتظار تفاوتی کلی در عداوت جانشین مدیرکل با ایران داشت.