|
کاپیتان تیم دوچرخهسواری ایران ۴ سال محروم شد
اتحادیه جهانی دوچرخهسواری، کاپیتان تیم ملی دوچرخهسواری ایران را 4 سال از حضور در میادین ورزشی محروم کرد. اتحادیه جهانی دوچرخهسواری (UCI) مهدی سهرابی، کاپیتان تیم ملی دوچرخهسواری ایران را به دلیل استفاده از ماده ممنوعه محروم کرد.
این اتحادیه تصمیم گرفت کاپیتان تیم ملی دوچرخهسواری را به مدت 4 سال از حضور در میادین ورزشی محروم کند.
ارسال به دوستان
در سایه غفلت مدیران وزارت ورزش، نمایندگان ایران تهدید کردند از لیگ قهرمانان فوتبال آسیا کناره گیری میکنند
ورزش هم دایورت
به فاصله 24 ساعت بعد از اینکه فدراسیون فوتبال به صورت رسمی اعلام کرد کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا در نامهای عنوان کرده تیمهای ایرانی حق میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا را ندارند، مدیران این 4 تیم جلسهای را با مسؤولان فدراسیون و وزارت ورزش تشکیل دادند و خروجی این شد در صورتی که یکشنبه(امروز) «ایافسی» همچنان روی این حکم پافشاری کند، ما چارهای نداریم جز کنار رفتن از این مسابقات. کار نباید به اینجا میکشید و حالا که رسیده، طبیعتا تنها راه پیش روی باشگاههای ما همین انصراف است که همه میدانند چه عواقبی برای ما دارد اما چاره چیست. در برابر این حکم یکطرفه و ضدایرانی چه کاری باید انجام داد؟
هر 4 تیم ایرانی اعلام کردند در صورتی که امروز کنفدراسیون فوتبال آسیا همچنان روی حکمش پافشاری کند، آنها حتما این رای خود را عملی خواهند کرد. این آخرین راهکار فوتبالی است که متاسفانه نه مسؤولان وزارت ورزش دلی برایش سوزاندند و نه مدیران وزارت امور خارجه فکری به حالش کردند. بدون تردید قبل از اینکه مسؤولان ورزش دیگر کشورها چنین خواستهای را به دفتر ایافسی ببرند (عدم بازی در ایران به بهانه واهی نبود امنیت) این مدیران سیاسیشان بودند که با یکدیگر لابی کردند. چه کسی باور میکند وزارت خارجه سعودی و امارات یا دیگر کشورها در اینباره مشورت نکرده باشند؟ ورزش نهتنها از سیاست جدا نیست که حالا برای بار هزارم ثابت شده ریشه درهم تنیدهاند. سوال مهم این است که دقیقا هفته گذشته که چنین طرحی را آنها به شور گذاشتند و در کمیته مسابقات توانستند رای آن را هم بگیرند، مسؤولان ورزشی و سیاسی ما چه میکردند؟ فدراسیون فوتبال و مهدی تاج که سمتی مهم در کمیته مسابقات دارد، نباید دیگر مسؤولان سیاسی کشور را از این اتفاق مهم خبردار میکردند؟ در بهترین حالت میشود مدعی شد آنها بی خبر بودند که در این صورت وای بر دستگاه دیپلماسی ورزشی و سیاسی ما.
***
آخرین تیر در نبود دیپلماسی
حالا کارد به استخوان رسیده و تنها راه پیش رو برای فوتبال ما کنارهگیری است. مسؤولان ورزشی ما دیروز شنبه تصمیم نهایی خود را گرفتند و حالا باید کورسوی امیدی داشت که در کنفدراسیون فوتبال آسیا از این تصمیم بترسند و عقبنشینی کنند. اگر این اتفاق رخ دهد و حکم مزبور معدوم شود، تیمهای ما در لیگ قهرمانان آسیا همچنان حضور خواهند داشت اما ورزش ما به یاد میآورد که در این برهه هیچکس کاری برای فوتبال نکرد جز همان تهدید آخری که مدیران ما عملیاتی کردند. اگر هم به هر دلیلی مسؤولان ایافسی عقبنشینی نکردند، آن وقت باید به حال ورزشمان گریست که اینچنین غریبانه گوشه رینگ افتاده و نه حمایت داخلی را پشت سرش میبیند و نه مروتی از سوی خارج.
* چه راهکارهایی پیشروی ما بود؟
به طور کلی در حال حاضر فوتبال ایران 3 راه پیش رو دارد. راه اول، تصمیم جدید AFC را بپذیریم و جز تیمهای عربستانی از سایر تیمهای آسیایی هم در کشور ثالث میزبانی کنیم؛ این تصمیم معنایی جز پذیرش بیچون و چرای این حکم غیرمنطقی ندارد و بر ادعای واهی ناامن بودن ایران صحه میگذارد. راه دوم اما تحریم لیگ قهرمانان آسیاست؛ تصمیمی سخت و پرهزینه که اتخاذ آن تبعات زیادی برای فوتبال ایران خواهد داشت.
4 باشگاه ایرانی اگر امروز به صورت رسمی تصمیم بگیرند که در این مسابقات حضور نیابند، باید صابون محرومیتهای طولانیمدت از لیگ قهرمانان و همچنین جریمههای سنگین مالی را به تن بمالند؛ اتفاقی که قطعا ضربات سنگین مادی و معنوی به فوتبال ایران وارد میکند. راه سومی هم در این میان وجود دارد که البته چندان امیدی به وقوعش نیست و آن هم لابی فدراسیوننشینان با مدیران کنفدراسیون فوتبال آسیاست. آنها باید خیلی سریع و با انجام رایزنیهای مربوط AFC را قانع کنند که ایران مشکلی برای میزبانی رقابتهای فوتبال ندارد و میتواند مثل سالیان گذشته این کار را به شکل خوبی انجام دهد. در این میان شاید دعوت از نمایندگان ایافسی به ایران، سریعترین راه برای اثبات امنیت حاکم بر کشور باشد که البته با توجه به تصمیم قطعی کنفدراسیون فوتبال آسیا و انفعال مدیران فدراسیون فوتبال، بعید است این اتفاق به سرعت رخ بدهد و در نهایت باید دید عاقبت این ماجرا برای فوتبال ایران چه خواهد بود. هر چه هست باید حد فاصل روز شنبه و یکشنبه قبل از اینکه رای نهایی صادر شود مسؤولان ما چنین کار مهمی را انجام دهند، چرا که در صورت عملیاتی شدن کنارهگیری تیمهای ایرانی قطعا جرایم سنگین و محرومیتهای آتی پیش روی فوتبال ما خواهد بود که این اتفاق آثار مخربش را خواهد گذاشت.
* پاسخ محکم رئیس کمیته المپیک به AFC
رئیس کمیته ملی المپیک میگوید اگر چنین تصمیمی که تیمهای باشگاهی ایران در خانه بازی نکنند، قطعی گرفته شود ما در مسابقات شرکت نخواهیم کرد. رضا صالحیامیری درباره تصمیم AFC مبنی بر بازی نکردن تیمهای باشگاهی فوتبال ایران در خانه بیان کرد: باید این مسأله را در دایره یک موضوع جامعتری ببینید که دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی است. امروز مسأله فوتبال و ورزش جدا از مسأله سیاست نیست. بخشی از فشار استکبار جهانی از طریق ورزش است و این هم بخشی از این پروژه است که نشاط و شادکامی را از مردم بگیرد. او ادامه داد: یکی از حوزههایی که روی آن برنامهریزی کردهاند همین است و یک مسأله کاملا دروغ و جعلی را عنوان کردهاند. همه میدانند ما در یک فضای امن هستیم و ایران در منطقه از امنترین کشورهاست. حادثهای که اتفاق افتاد ناگوار بود و رسما جمهوری اسلامی مسؤولیت آن را پذیرفت اما ادامه دادن آن به نوعی انتقامجویی از ملت است. نمیخواهم وارد ابعاد سیاسی موضوع شوم اما کسانی که این رفتار را انجام میدهند فاقد اقتدارند و عملا به عنوان بازیچه استکبار جهانی عمل میکنند. صالحیامیری درباره موضع ایران گفت: یکشنبه(امروز) هیات اجرایی AFC جلسه دارد و قطعی اعلام میکند. اما ما برای حفظ اقتدار و اعتبار نظام هیچوقت فشار و تحقیر را تحمل نخواهیم کرد. رسما اعلام شده اگر چنین تصمیم گرفته شود ما در مسابقات شرکت نخواهیم کرد. تبعات آن هم بر عهده کسانی است که این تصمیم را میگیرند.
* ایستادگی آخرین سنگر بود
حتمالا وقتی شما در حال خواندن این متن هستید، تکلیف نهایی فوتبال ما در لیگ قهرمانان آسیا مشخص شده است. روز گذشته با تصمیم هر 4 باشگاه ایرانی (پرسپولیس، استقلال، شهرخودرو و سپاهان) قرار شد سرانجام یک جای کار ایستادگی کنیم و دیگر به دستگاه فاسد فوتبال آسیا باج ندهیم. دولتی که در آن مذاکره شرط و اصول هر دیپلماسی بود، سرانجام کار را به جایی کشاند که هیچ راهی برایمان باقی نماند جز ایستادگی و قطعا تحمل خسارتهایی در آینده. اما باید بهای ایستادن را داد. دیروز مدیران هر 4 باشگاه ما که امسال نماینده کشورمان در لیگ قهرمانان آسیا هستند، یکصدا عنوان کردند اگر کنفدراسیون فوتبال آسیا عقبنشینی نکند و محرومیت ما از میزبانی را اجرا کند، ما هم دیگر در آسیا بازی نمیکنیم. چرا کار به اینجا کشید را در مطالب بالا توضیح دادیم اما به واقع هماینک چه چیزی برایمان باقی مانده بود که باید باز هم سازش میکردیم؟
فوتبال ما دل به دیپلماسی بسته بود و تا صبح روز گذشته هم امید به این موضوع داشت اما متاسفانه آن چیزی که باید از پیش انجام میشد، انجام نشد تا ما مجبور به این حرکت شبهانتحاری شویم. این آخرین تیر در ترکش ما بود. حالا دو حالت بیشتر رخ نمیدهد؛ یا مدیران «ایافسی» به سادگی قید فوتبال ما را میزنند و میگویند هیچ مشکلی با کنار کشیدن نمایندگان شما نداریم که در این صورت باید از فدراسیون فوتبال تا وزارت ورزش و نهادهای بالادستی این فاجعه را به گردن بگیرند. قطعا اگر دستگاه سیاسی ما کارش را به موقع انجام میداد، کار به اینجا نمیکشید اما کل هفته گذشته که رقبای ما در آسیا در حال پیچیدن این نسخه مرگبار بودند، متاسفانه هیچ فعالیتی را از سوی مدیران ورزشی و سیاسیمان شاهد نبودیم. آنها هم مثل رسانهها لابد بیخبر بودند! اما حالت دوم که احتمالش چندان هم نیست، عقبنشینی کنفدراسیون فوتبال آسیاست. اگر امروز خبر خوشحالکنندهای از مالزی مخابره شود، یعنی فوتبال ما نان ایستادگیاش را خورد. در این صورت دیگر بود و نبود دستگاه دیپلماسی هیچ اهمیتی ندارد. آنها وظیفه خود را بموقع انجام ندادند و اگر به هر ترتیبی امروز یکشنبه شاهد کوتاه آمدن کنفدراسیون فوتبال آسیا باشیم، باید آن را تمام قد به ایستادگی مدیران فوتبالمان نسبت دهیم. آنها بودند که روز گذشته طی یک تصمیم بسیار سرنوشتساز و حیاتی رای به کنارهگیری دادند و امیدواریم حالا که دستگاه مذاکره ما فشل و خارج از کاربرد است، این ایستادگیمان جواب بدهد. شاید خیلیها نسبت به این تصمیم انتحاری گلههایی را داشته باشند اما چه راهکاری برای فوتبال ما جز این باقیمانده بود؟ ایستادگی آخرین راهی بود که پیشروی ما قرار داشت.
ارسال به دوستان
پشت پرده سفر سلطانیفر و صالحیامیری به سوییس چه بود و چرا توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک از تعهد جدید ایران حرف میزند؟
خواب زمستانی
ورزش کشور در وضعیت بسیار بحرانی و حساسی به سر میبرد؛ فشار بینالمللی که رد پای سیاست غرضورزانه غربیها در آن مشهود است از یک طرف و انفعال و کمکاری مدیران تصمیمگیر ورزشی از سوی دیگر. چه کسی باید سیاستهای دیپلماسی ورزش را تبیین کند و چه کسانی باید آن را اجرا کنند؟ بدون شک وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک 2 نهاد بالادستی در امور ورزش کشور به حساب میآیند که باید تلاش این 2 نهاد را برای کم کردن فشارهای بینالمللی شاهد باشیم. جدایی سیاست از ورزش شعاری است که همواره از سوی نهادهایی مثل فیفا و کمیته بینالمللی المپیک میشنویم اما آنچه واقعیت دارد و ما در عمل میبینیم، چیز دیگری است. به بهانه تحریمهای آمریکا نه فیفا و نه کمیته ملی المپیک نمیتوانند کوچکترین کمک مالی به ورزش ما کنند و مرتب تحریمها را بهانه میکنند اما وقتی پای حضور بانوان در ورزشگاههای ایران به میان میآید، آنگاه شاهد سیاستهای دیگری هستیم.
ورزش ایران از ابتدای انقلاب اسلامی، طبق ارزشها و قوانین داخلی برای به رسمیت نشناختن رژیم جعلی و اشغالگر قدس، از مواجهه با نمایندگان این رژیم خودداری کرده است با این وجود، رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر همه توان خود را به کار بسته تا با بهانه همین موضوع، محرومیتهایی را برای ورزش ایران پدید آورد؛ در مواردی مثل تعلیق فدراسیون جودو هم موفق به انجام چنین کاری شد. طبیعتا در چنین فضایی، باید بیش از پیش امر دیپلماسی ورزشی را جدی گرفت. شاید یک دهه قبل با چند لابی ساده میتوانستیم متحدان استراتژیکمان را پای کار بیاوریم و از این دست دسیسههای صددرصد سیاسی، کشتی ورزشمان را بیآسیب عبور دهیم اما حالا فشارها به بالاترین حد رسیده و این یعنی ما باید با بیشترین توان و شاخصترین مدیرانمان به این جنگ کاملا سیاسی برویم.
***
[واقعیت دقیقا چیست؟]
رسانه وظیفه دارد آنچه به وقوع پیوسته را به مردم گزارش دهد. طبیعتا ما حرفهای وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک کشورمان را بیشتر باور میکنیم تا آن چیزی که توماس باخ مطرح کرده است اما همین امروز میخواهیم بدانیم دقیقا دلیل سفر به سوییس چه بوده و چرا باخ صحبت از رفع محرومیت ورزش کشورمان در المپیک کرده است؟ آیا پیش از این ما در خطر حذف کامل از المپیک 2020 توکیو بودیم؟ اگر ماندن ما در المپیک مبتنی بر دادن تضمین نامه کتبی بوده و این اتفاق به هر نحوی رخ داده است، چرا نباید امروز اهالی رسانه و مردم از آن مطلع باشند؟ آیا باز هم شاهد پنهانکاری هستیم؟ حضور در المپیک برای ورزش و مردم ما اهمیت بسیار زیادی دارد اما بهای آن چیست و دقیقا باید تن به چه کاری بدهیم؟ پیشتر رسول خادم (رئیس وقت فدراسیون کشتی که از سمتش استعفا کرد) از مسؤولان ورزشی (مخصوصا وزارت ورزش) خواسته بود مدیران بالادستی جلوتر از ورزشکاران وارد گود شوند و موضوع مهم عدم مقابله با ورزشکاران رژیم جعلی صهیونیستی را روشن کنند. ما از دستگاه دیپلماسی ورزش و همچنین کشورمان انتظار داریم در این بازی مهم بازنده فشار غربیها نشوند. همان طور که در 41 سال گذشته هم پای آرمانهای اصلی انقلاب ماندیم و هم بدون کمترین آسیب در مجامع بینالمللی و جهانی افتخارآفرینی کردیم، این بار همانگونه محکم، باید کشتی ورزشمان را در دریای هم اینک مواج حاشیهها و فشارها، به سلامت به ساحل آرامش برسانیم.
طبیعتا کار سختی را پیش رو داریم، از این رو انتظار میرود مدیران ارشد و تصمیمساز، با توان بسیار بیشتری پای کار باشند. امروز بسادگی و در غفلت دیپلماسی، کنفدراسیون فوتبال آسیا حق باشگاههای ایرانی را پایمال میکند و در هجوی مضحک به بهانه ناامن بودن ایران، میزبانی را از نمایندگان ما میدزدند. در دشمنی بیگانه، در خرابکاری آنها، در فشار حداکثری دشمن برای نابود کردن ورزش کشورمان، نه شکی داشتیم و نه غافلگیر شدیم اما این سوال پیش رویمان است که چرا مدیران ورزشی و سیاسی ما در طول یک هفته گذشته که رقبا، نامه محرومیت ما را به کنفدراسیون فوتبال آسیا برده بودند هیچ نکردند و تازه وقتی رسانههای عربی خبر را دادند، با 24 ساعت تاخیر آن را تایید کردند؟ هفته گذشته دستگاه دیپلماسی و ورزش ما منفعل بود و ثمرهاش شد محرومیتی که حالا از آن مطلع شده ایم و اگر در فاصله 7 ماه به آغاز المپیک 2020 توکیو همچنان منفعل بمانیم یا آنچه کردیم را به رسانهها نگوییم، شاید در آستانه المپیک باز هم شاهد یک شوک دیگر به ورزش کشورمان باشیم.
***
[مانور مشکوک باخ]
توماس باخ بلافاصله بعد از دیدار با آقایان صالحیامیری و سطانیفر با رویی گشاده خودش را به پیست اسکی بازیهای المپیک لوزان سوییس میرساند و در اقدامی که قطعا اتفاقی نبوده، ورزشکار جوان کشورمان را کنار نماینده رژیم صهیونیستی و همچنین آمریکا قرار میدهد و عکس یادگاری میاندازد. ثمره پیگیریهای خبرنگاران در تهران این شد که آقایان هر نوع امضا و تعهدنامهای را از بیخ و بن تکذیب کردند و ما در حالی که نگاهمان به عکس خندان باخ است و خنده روی صورتمان ماسیده، سعی میکنیم همه چیز را باور کنیم. در اوج زمستان هستیم و چند ماه به المپیک تابستانی مانده اما اگر آن روز به هر شکلی شاهد ضرر و زیان کاروان ورزشی کشورمان باشیم، باید با صدای بلند بگوییم خواب زمستانی موجب این ضایعه شد. فشار حداکثری لابیهای صهیونیست روی ورزش و کشور ما است و اگر جنس مدیریت ما متناسب با این فشار نباشد، قطعا ضرر و زیان بزرگی را شاهد خواهیم بود.
***
[سفر مهم وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک به سوییس]
هفته گذشته بدون آنکه از قبل خبری به صورت رسمی اعلام شود، ناگهان شاهد سفر چند روزه وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک به مقر کمیته بینالمللی المپیک بودیم. اگر چه از سفر مسعود سلطانیفر و رضا صالحیامیری چند عکس با توماس باخ را مشاهده کردیم اما به صورت مشخص هیچ صحبتی از دلیل اصلی این سفر نشد. صالحیامیری چهارشنبه هفته قبل در نشست خبری با خبرنگاران به صورت اجمالی به این سفر و خروجیهایش پرداخت و از لابی برای حل تعلیق فدراسیون جودو گفت اما خبر مهمی که همان روز از سوی سایت «اینساید د گیم» مخابره شد، حواس جامعه ورزش را به خودش جلب کرد. هر چند وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک برآیند سفر به سوییس و دیدارهایشان را مثبت ارزیابی کردند اما مصاحبهای که پس از بازگشت آنها به نقل از توماس باخ منتشر شد، حاشیههایی را به همراه داشت. در این مطلب آمده بود: «توماس باخ اعلام کرد کمیته بینالمللی المپیک، ورزش ایران را محروم نکرده، چون کمیته ملی المپیک ایران نامه کتبی داده که سیاستهای تبعیضگونه را در رقابتهای ورزشی پایان خواهد داد». باخ اعلام کرده است این نامه را که از طرف کمیته ملی المپیک ایران به IOC ارسال شده، مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و سیدرضا صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک ایران امضا کردهاند. این خبر در شرایطی منتشر شد که پیش از این به خاطر اتفاقاتی که برای سعید ملایی و جودوی ایران رقم خورده بود، سیدرضا صالحیامیری و آرش میراسماعیلی در نامهای به فدراسیون جهانی و کمیته بینالمللی المپیک پایبند بودن به منشور المپیک را امضا کرده بودند. با این حال پس از حضور صالحیامیری و سلطانیفر در سوییس، این موضوع مطرح شده است که آنها با امضای مشترک پای یک نامه این پایبند بودن را دوباره متعهد شدهاند. این در حالی است که در گزارش دیدارهای توماس باخ که روی خروجی سایت کمیته بینالمللی قرار گرفته، تاکید شده در دیدار توماس باخ با صالحیامیری و سلطانیفر درباره مسائل ورزش ایران بحث و گفتوگو شده و به موضوع نامه هیچ اشارهای نشده است. با این وجود وقتی سراغ روابط عمومی این دو نهاد (وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک) رفتیم تا پیرامون این خبر عجیب پرس و جو کنیم، با این جواب مواجه شدیم که این دو مدیر ورزشی کشورمان در سفر اخیر خود هیچ نامهای را امضا نکردهاند. آنها از بیان جزئیات خودداری کردند اما به خبرنگار ورزشی «وطن امروز» اعلام کردند در این سفر هیچ نامهای از سوی این دو مدیر امضا نشده و قرار هم نیست چیزی را امضا کنیم که در آن خلاف خطوط قرمز نظام عمل شود.
ارسال به دوستان
عقب نشینی یعنی خیانت
امیررضا واعظآشتیانی*: اگر صحبت آقای باخ درباره تعهد ایران به کمیته بین المللی المپیک صحت داشته باشد خود آقایان باید پاسخگو باشند که با چه دلیلی این تصمیم را گرفتهاند. باید بگویند در کجا این مسأله نهایی شده که ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران که ۴۱ سال است رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسند، حالا باید با ورزشکاران این رژیم مسابقه دهند. وقتی یک عرف و رویهای ایجاد میشود، تبدیل به یک قانون نانوشته میشود. چطور کمیته بینالمللی المپیک ۴۱ سال این مسأله را رصد نکرده است و حالا دارد رصد میکند؟ سوال اینجاست. البته میدانیم دشمنی آمریکا و اسرائیل با امت اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران پایانی ندارد و آنها به این واسطه تلاش میکنند که ورزشکاران ایران را وادار کنند تا با ورزشکاران رژیم صهیونیستی مسابقه دهند. ما هیچگاه این کار را انجام ندادهایم و البته ورزشکاران ما همواره با یک ظرافت خاصی بهانهای جور میکردند و در مسابقات هم حاضر نمیشدند. همین حالا هم ورزشکاران ما میتوانند با این کار در مسابقات شرکت نکنند اما به هر حال درباره صحبتهای باخ، قطعا وزارت ورزش حق نداشته چیزی را امضا کند و حتما این تصمیم در جای دیگری گرفته شده که باید به طور شفاف بگویند این تصمیم در کجا گرفته شده است.
این رویه که ۴۱ سال با آن مخالفت شده، حالا چطور قرار است انجام شود. ضمن اینکه ورزشکاران ما همیشه ورزشکاران رژیم غاصب صهیونیستی را دشمن بشریت میدانند و این رژیم ثابت کرده همواره به هیچ قوم و ملتی رحم نداشته بویژه به ملت فلسطین، بنابراین یکی از راههای اعتراض ما رودررو نشدن با چنین رژیم سفاکی است. تحلیل و برداشت من این است که اگر صحبتهای توماس باخ درست باشد که امیدوارم نباشد، ما داریم نسبت به مواضع ۴۱ ساله خودمان عقبگرد میکنیم، بنابراین مسؤولان امر باید توجه داشته باشند که آمریکاییها و صهیونیستها با افکار پلیدشان به دنبال این هستند که ارزشهای ما را یکی پس از دیگری تسخیر و ما را از باورهایمان دور کنند و این بر کسی پوشیده نیست. باید روحیه انقلابی و حقطلبی در وجود مسؤولان ما باشد که با این بهانهها تحت تأثیر قرار نگیرند. امروز کمیته بینالمللی المپیک و فیفا تحت تأثیر لابیهای صهیونیست هستند و برخی از آنها به واسطه رفتارهای سیاسی و تطمیع برخی مسؤولان در عرصه بینالمللی کارشان را پیش میبرند. باید با این برنامههای هدفمند و موضوعات اینچنینی با درایت برخورد و سعی کنیم وارد بازی آنها نشویم، چرا که آنها علاقه دارند با سوژههای متعدد ما را وارد این بازی کنند و ما به گونهای بازی بخوریم که آنها علاقهمند هستند. مسؤولان ما میتوانند با هوشیاری، دقت عمل و تصمیمگیریهای بجا برخی از برنامههای آنها را خنثی کنند.
اما درباره اتفاقی که برای 4 تیم ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا افتاده باید بگویم این نشاندهنده ضعف مدیریتی بویژه در مجموعه ورزش ما است و هر جا که نتوانیم از حق مردم و کشورمان دفاع کنیم، آنها یک گام جلوتر میآیند. تا زمانی هم که افراد شایسته در جایگاههای اجرایی کشور قرار نگیرند، شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود. یکی از مطالبات مردم ایران انتخاب افراد شایسته برای پستهای مدیریتی است که ما به ندرت در کشورمان میبینیم. همین عدم شایستهسالاری باعث شده افراد ناکارآمد تصمیمات غلط بگیرند و صدماتی را به دستگاههای اجرایی کشور وارد کنند. فدراسیون ما در چند سال گذشته به لحاظ عملکردی، عدم آشنایی با دیپلماسی ورزشی و عدم استفاده از ظرفیت دیپلماسی سیاسی، ضعیفترین دوره خود را داشته است. باید این ضعف مدیریتی را آسیبشناسی کرد که چرا عربستانیها به بهانه تعرض به سفارتشان در 4-3 سال گذشته قانون بازی در زمین بیطرف را اجرایی کردند و عدم پیگیری، عدم دقت و عدم ارجاع شکایت فدراسیون ما به دادگاه CAS هم باعث شد عربستانیها سیاست را وارد ورزش کنند. همان جا نشان دادیم اولین شکست را پذیرفتهایم. اگر امروز هم میبینیم میزبانی را میخواهند از ما بگیرند، بهخاطر این است که مدیران ما قبلاً ناشایست بودن خودشان را نشان دادهاند. این فشارها را آمریکا و صهیونیست ها به حمالهای خودشان در عربستان، امارات و... وارد میکنند و آنها به عنوان حمال سیاسی و ورزشی، دنبالکننده سیاستهای شکست خورده آنها هستند.
*مدیر عامل اسبق باشگاه استقلال
ارسال به دوستان
مدافع خارجی استقلال وارد تهران شد
مدافع خارجی تیم فوتبال استقلال که اعلام کرده بود قصد بازگشت به ایران را ندارد، دیروز وارد تهران شد. یکی از دغدغههای تیم استقلال در نقلوانتقالات زمستانی، بازگشت یا عدم بازگشت هروویه میلیچ، مدافع کرواتشان به تهران بود. این مدافع که چندی پیش اعلام کرده بود قصد بازگشت به تهران و ادامه همکاری با استقلال را ندارد، بعدازظهر دیروز وارد تهران شد تا از امروز یکشنبه در تمرینات آبیپوشان حضور یابد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|