|
دژاگه بهترین آسیایی تاریخ بوندسلیگا شد
اشکان دژاگه در رقابت با ۳ بازیکن ایرانی و ۶ بازیکن کرهای و ژاپنی به عنوان بهترین آسیایی تاریخ بوندسلیگا انتخاب شد. نظرسنجی کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره بهترین بازیکن آسیایی شاغل در بوندسلیگا با حضور ۱۰ بازیکن برگزار شد که اشکان دژاگه، بازیکن سابق وولفسبورگ و هرتابرلین ۳۷ درصد آرای کاربران را به خود اختصاص داد و این عنوان را به دست آورد.
ارسال به دوستان
دستورالعمل و زمان بازگشایی تمرینات تیمهای فوتبال ابلاغ شد
خط شروع از ۲۹ خرداد
سرانجام زمان رسمی شروع فوتبال در ایران به صورت رسمی اعلام شد. ظهر روز گذشته دستورالعمل و زمان بازگشایی تمرینات تیمهای فوتبال در ردههای مختلف لیگ ابلاغ شد. حیدر بهاروند، سرپرست فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان لیگ در نامهای به باشگاهها، هیأتهای فوتبال و ادارات کل ورزش و جوانان استانها زمان آغاز تمرینات تیمها را طبق رعایت پروتکلهای بهداشتی به شرح زیر ابلاغ کرد: با استناد به پروتکل مصوبه ستاد مبارزه با کرونا در ورزش که مورد تایید وزارت بهداشت نیز بوده و در روزهای آتی نیز این مصوبات ارسال خواهد شد، خواهشمند است با در نظر گرفتن تمام جوانب امر نسبت به رعایت موارد ذیل توسط باشگاهها و با نظارت ستاد مقابله با کرونا در ورزش دقت لازم را به عمل آورید.
۱- پیگیری امور مربوط به بازگشایی محل تمرینات و ورزشگاهها توسط هیأت فوتبال استانها و باشگاههای ذینفع اداره کل ورزش و جوانان استان و انجام امور مربوط به ضدعفونی کردن آنها
۲- فراخوان بازیکنان و عوامل کادر فنی توسط باشگاهها
۳- انجام تستهای استاندارد مربوط به تشخیص ویروس کرونا برای بازیکنان و عوامل کادر فنی و اجرایی باشگاهها طبق دستور ستاد مقابله با کرونا در ورزش
۴- تحویل نتایج تستهای انجام شده به ستاد فوقالذکر یا ایفمارک و اخذ مجوزهای لازم
۵- زمان شروع تمرینات تیمها و جدول زمانبندی شروع مسابقات لیگهای برتر یک، 2 و 3 کشور به شرح ذیل است:
لیگ برتر: زمان شروع تمرینات ۳ خرداد ۱۳۹۹، زمان مسابقه معوقه ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، زمان شروع هفتگی مسابقات ۲ تیر ۱۳۹۹
لیگ دسته اول: زمان شروع تمرینات ۵ خرداد ۱۳۹۹، زمان مسابقه معوقه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹، زمان شروع هفتگی مسابقات ۴ تیر ۱۳۹۹
لیگ دسته دوم: زمان شروع تمرینات ۱۱ خرداد ۱۳۹۹، زمان مسابقه معوقه ۵ تیر ۱۳۹۹، زمان شروع هفتگی مسابقات ۱۰ تیر ۱۳۹۹
لیگ دسته سوم: زمان شروع تمرینات ۱۱ خرداد ۱۳۹۹، زمان مسابقه معوقه ۵ تیر ۱۳۹۹، زمان شروع هفتگی مسابقات ۱۲ تیر ۱۳۹۹
بدیهی است با توجه به مصوبات ستاد مبارزه با کرونا در ورزش درباره رعایت پروتکلهای بهداشتی و پزشکی در تمرینات و مسابقات، جزئیات این پروتکلها متعاقبا اعلام میشود.
* پرسپولیس؛ امروز تست کرونا، شنبه تمرین
اعضای تیم پرسپولیس امروز چهارشنبه تست کرونای خود را انجام میدهند تا روز شنبه بتوانند در تمرینات حضور پیدا کنند. طبق اعلام سازمان لیگ، تیمها میتوانند از روز شنبه تمرینات خود را آغاز کنند و برای از سرگیری مسابقات لیگ برتر آماده شوند اما در نامهای که حیدر بهاروند به باشگاهها ارسال کرده، آنها ملزم به انجام تست کرونا هستند و بعد از مشخص شدن نتایج و ارسال آن به ایفمارک، باید ابتدا مجوز بگیرند و بعد کار را استارت بزنند. از این رو تیم فوتبال پرسپولیس که موافق برگزاری ادامه لیگ بود نیز این تست را پشت سر خواهد گذاشت. باشگاه به بازیکنان فراخوان داده و آنها امروز به صورت گروهی این تست را انجام میدهند و 24 ساعت بعد نتیجهاش مشخص و درباره شروع کار تصمیمگیری میشود.
برنامه سرخها به این شکل است که روز شنبه تمرینات را در ورزشگاه شهید کاظمی آغاز کنند. همچنین اقلام بهداشتی و تونل ضدعفونیکننده تهیه شده و پرسپولیسیها آماده شروع تمرین هستند.
* شروع لیگ یک با نبرد عنایتی و دست نشان
همانطور که اشاره شد، سازمان لیگ برنامه تمرینی و آغاز مجدد مسابقات فوتبال ردههای مختلف باشگاهی را اعلام کرد که بر اساس این برنامه رقابتهای لیگ دسته یک از 30 خردادماه بار دیگر آغاز خواهد شد و در این تاریخ بازی عقبافتاده تیمهای سپیدرود رشت- سرخپوشان پاکدشت(هوادار) برگزار میشود. سپیدرود که در رتبه شانزدهم قرار دارد با نادر دستنشان به مصاف سرخپوشان پاکدشت میرود که با هدایت رضا عنایتی در رده دهم قرار دارد. البته تیم سرخپوشان پاکدشت بتازگی تغییر نام داده و از این پس باید این تیم را «هوادار» صدا بزنیم. همچنین هفته بیستوهفتم رقابتهای لیگ دسته اول نیز از 4 تیرماه شروع خواهد شد. در دستورالعمل سازمان لیگ بر انجام تست کرونا برای تمام بازیکنان، اعضای کادرفنی و عوامل اجرایی باشگاهها تاکید شده و تحویل نتایج تستهای انجام شده به ایفمارک و اخذ مجوزهای لازم به نوعی پیششرط شروع تمرینات و اجازه شرکت در مسابقات اعلام شده است. در حال حاضر در رقابتهای لیگ دسته یک مس رفسنجان با 53 امتیاز در صدر جدول قرار دارد و تیمهای مس کرمان (46)، خوشه طلایی ساوه و آلومینیوم اراک (45) و نود ارومیه (44) در تعقیب این تیم برای صعود به لیگ برتر هستند. در انتهای جدول نیز شهرداری تبریز با 10 امتیاز قعرنشین است و تیمهای ملوان (24)، سپیدرود(26) و رایکا(24) در خطر سقوط قرار دارند.
* آذری: حق ما است در فولاد آرهنا بازی کنیم
اولین بازی رقابتهای لیگ برتر بعد از تعطیلی به خاطر شیوع کرونا، دیدار تیمهای فولادخوزستان و استقلال تهران خواهد بود، هر چند هنوز مشخص نیست این بازی کجا برگزار خواهد شد. سعیدآذری، مدیرعامل فولاد خوزستان در روزی که سازمان لیگ رسما تاریخ شروع تمرینات و آغاز ادامه رقابتها را اعلام کرد، در گفتوگویی که با «رادیو تهران» داشت درباره شرایط مبهم میزبانی این مسابقه و دیگر مسابقات صحبت کرد. او ابتدا درباره برگزاری رقابتها گفت: «گفته بودم اراده بر برگزاری لیگ برتر است». او همچنین در ارتباط با شرایط تیم فولاد برای آغاز مسابقات افزود: «هوای خوزستان 43 درجه است، نمیتوانیم در خوزستان تمرین کنیم، قصد داریم یک اردوی 10، 12 روزه بیرون از خوزستان برگزار کنیم که این اردو به احتمال زیاد در تهران است. 3 هفته برای آمادهسازی یک زمان استاندارد است و اکنون زمان کمی برای آمادهسازی داریم». آذری درباره اقدامات باشگاه فولاد درباره مقابله با ویروس کرونا گفت: « دستور خرید تونل ضدعفونی را دادهایم. ماسکهایی را طراحی کردهایم که آرم باشگاه فولاد روی آن طراحی شده و نشاط را برای ورزشکاران میآوریم. الان جای نق زدن نیست، باید همکاری کنیم تا مسابقات تمام شود». او اما در بخش دیگری از صحبتهایش به مساله میزبانی پرداخت و گفت: «در حال حاضر خوزستان در شرایط قرمز قرار دارد، اگر قرار است در خوزستان بازی نشود، در تهران هم که شرایط قرمز است نباید بازی برگزار شود. در خوزستان 3 تیم داریم، در تهران 6 تیم حضور دارند. نباید در حق تیمهای خوزستانی اجحاف شود. ما در استادیوم خودمان بازی میکنیم؛ در آنجا یک حس مالکیت داریم و بازیکنان تصویرسازی میکنند. حق ما است در این استادیوم بازی کنیم ولی به شرط آنکه شرایط مهیا شود».
ارسال به دوستان
تاج: ویلموتس سر ما کلاه گذاشت
جام ملتها همیشه دیدار ردهبندی داشت!
مهدی تاج، رئیس پیشین فدراسیون فوتبال اعتقاد دارد ویلموتس از ادبیات خوبی استفاده نکرد و سر ما کلاه گذاشت.
مهدی تاج درباره اینکه مارک ویلموتس گفته بود فدراسیون فوتبال ایران سر او کلاه گذاشته است، اظهار داشت: او از ادبیات خوبی استفاده نکرد و بهترین جملهای که میتوان گفت، این بود که وی کلاه سر ما گذاشت. ویلموتس گفت بند 3 ماهه را در ایران به قراردادم اضافه کردهاند ولی امکان دستکاری در هیچ قراردادی نیست، البته هر قراردادی زیر نظر فیفا بسته میشود، باید پرداخت شود و در اینجا فیفا نتوانست منابع مالی را به موقع به فدراسیون بدهد.
وی با بیان اینکه بانک مرکزی 10 تا 15 نامه به شرکتهای مختلف برای تامین پول ارسال کرد تا قرارداد ویلموتس فسخ نشود، گفت: هر کسی قرارداد را فسخ کند، باید همه پول طرف مقابل را پرداخت کند. ویلموتس قرارداد را فسخ کرد، چون ما نتوانستیم پولش را به موقع بدهیم. خوشبختانه بندی در قرارداد وجود دارد که اگر کسی آن را فسخ کرد، باید 3 ماه غرامت پرداخت کند.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال درباره اینکه گفته میشود برای ویلموتس یک بنز در نظر گرفته شد، تصریح کرد: بنزی در کار نبوده است. یک ماشین عادی که از قبل داشتیم و الان در کمپ تیمهای ملی است، در اختیار ویلموتس بود و این هم از اخبار بد است. این اخبار را مردم هم خیلی نمیپذیرند.
تاج در این باره که پیشتر مارک ویلموتس را یک مربی نجیب خوانده بود، خاطرنشان کرد: ما پول او را ندادیم. 8 ماه نامه نوشتیم و نتوانستیم پول قرارداد ویلموتس را به موقع بدهیم تا در نهایت او شکایت کند.
وی درباره روند این پرونده بیان کرد: وقتی بیمار شدم، مسؤولان فدراسیون وکیل پرونده را تغییر دادند و پیشبینیهای لازم را کردهاند. این وکیل لایحهای داده که در جریانش نبودم و چیزهایی به ذهن مجموعه ما آمده که اگر لایحه جدید را بپذیرند خوب است، چون لایحه آنها را رد کردند. در جریان دفاعیه بعدی نیستم.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال درباره شکایت کارلوس کیروش از فدراسیون برای عدم دریافت پاداش سومی جام ملتهای آسیا نیز خاطرنشان کرد: دیدار ردهبندی در هر دوره از مسابقات برگزار میشد که این دوره برگزار نشد. در قرارداد کیروش آمده بود که اگر سوم رقابتها شویم، 200 هزار دلار به او پرداخت کنیم. اگر سوم میشدیم، یک میلیون دلار نصیب فدراسیون فوتبال میشد.
ارسال به دوستان
ظرفیت بهرهمندی اقتصادی ایران از ژئوپلیتیک مقاومت
روحالله اژدری: در منطقه غرب آسیا، ایران از یک پیشینه تاریخی و تمدنی درخشان، قبل و بعد از اسلام برخوردار بوده و همواره در تاریخ تحولات منطقه نقش اساسی ایفا کرده است. ایران به لحاظ جغرافیایی موقعیت منحصر به فردی دارد؛ وسعت سرزمینی و همسایگی با 7 کشور به ایران موقعیت ویژه ترانزیتی به عنوان قطب منطقه داده است که کریدور اتصال شمال- جنوب (کشورهای حاشیه خزر به خلیجفارس) و گذرگاهی برای ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شرق به غرب است. در بعد جغرافیای سیاسی، موقعیت ایران در استراتژیهای زمینی و دریایی و نیز تسلط بر تنگه استراتژیک هرمز، نشانگر اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران است. به لحاظ منابع انرژی، ایران جزو غنیترین کشورهای دارای منابع نفت و گاز است و رتبه دوم جهان در ذخایر گاز و رتبه سوم را از نظر ذخایر نفت دارد. در بخش منابع طبیعی، ایران سرشار از منابع طبیعی معدنی است به طوری که ارزش معادن ایران 800 میلیارد دلار برآورد شده است. ایران یکی از باکیفیتترین مردم را در میان مردم جهان از لحاظ جوان بودن، میزان تحصیلات بالا و هوش فوقالعاده دارد. همین ظرفیت داخلی و موقعیت جغرافیایی یک وزن ژئوپلیتیک را برای ایران ایجاد کرده است، البته در دهههای گذشته نفوذ سلطهطلبانه قدرتهای غربی بویژه آمریکا و همگرایی برخی کشورهای وابسته به غرب در منطقه محدودیتهایی را برای نظام جمهوری اسلامی ایران در اعمال نفوذ ژئوپلیتیک خود بهوجود آورد اما بعد از تحولات منطقه غرب آسیا و پیروزیهای محور مقاومت به فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی بر گروههای تروریستی - تکفیری مورد حمایت جریان عبری - عربی - غربی، نفوذ ژئوپلیتیک ایران در منطقه افزایش یافته است. در منطقه جغرافیایی محور مقاومت از جمله عراق و سوریه که گذرگاه ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شرق به غرب محسوب میشود، نفوذ ژئوپلیتیک ایران حاصل تلاشها و زحمات مخلصانه شهدای مدافع حرم به فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی است. اکنون که این اقتدار سیاسی در منطقه غرب آسیا به واسطه فعالیت مجاهدانه سپاه قدس فراهم شده است، سوال اساسی این است: نظام جمهوری اسلامی پس از امنیت و آرامش منطقه بویژه در عراق و سوریه چه چیزی تحصیل خواهد کرد؟ دستیابی به نفوذ ژئوپلیتیک در هر جایی از عالم برای کشورها از اهداف اولیهای است که با تأسی به آن بتوانند اهداف سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی خود را تحقق بخشند. به طور یقین از نیازهای مهم محور مقاومت تقویت بنیه اقتصاد در شرایط سخت تحریمی، جنگ و خرابیهای آن است. 2 کشور عراق و سوریه در طول 9 و 6 سال جنگ داخلی و مبارزه با آمریکا و گروههای تکفیری مورد حمایت، متحمل خسارتهای زیادی در حوزه اقتصاد شدهاند. بانک جهانی در سال 1396 گزارشی با عنوان «خسارتهای جنگ؛ آثار اقتصادی و اجتماعی درگیری در سوریه» منتشر کرد. این گزارش نشان میداد جنگ مداوم از سال ۲۰۱۱ تا 2018 خسارتی بیش از ۲۲۶ میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی سوریه وارد کرده است؛ رقمی که 4 برابر تولید ناخالص داخلی سال ۲۰۱۰ میشود.
مرکز تحقیقاتی «چتم هاوس لندن» سال ۲۰۱۴ گزارش داده بود «اقتصاد سوریه از آغاز درگیریهای داخلی در این کشور بیش از ۶۰ درصد کوچک شده است. ارزش صادرات معدنی سوریه طی این مدت از ۱۲ میلیارد دلار در سال به ۲ میلیارد دلار رسیده و تولید نفت خام این کشور از ۳۸۷ هزار بشکه در روز طی سال ۲۰۱۱ به ۱۰ هزار بشکه در روز طی سال ۲۰۱۴ رسیده و پوند یا لیره سوری نیز طی این مدت ۸۰ درصد ارزش خود را از دست داده است». در این گزارش آمده بود: «برخی پیش بینیها نشان میدهد اگر این درگیریها تا 3 سال دیگر ادامه داشته باشد، اقتصاد سوریه به اندازه سال ۱۹۹۰ کوچک خواهد شد». همچنین بیزینس اینسایدر مینویسد: «علاوه بر کابوسی بشردوستانه، درگیریهای سوریه موجب تخریب اقتصاد این کشور شده است. آسیب به سرمایههای انسانی و زیرساختها میتواند رشد اقتصادی را از بین ببرد، حتی اگر درگیریها بعد از چند سال پایان یابد». تیم تحقیقاتی BMI (یک مؤسسه تحقیقاتی اقتصادی) پیشبینی کرده بود اگر جنگ چند سال دیگر ادامه داشته باشد، سالانه اقتصاد سوریه حدود ۴ درصد کوچکتر خواهد شد تا جایی که در سال ۲۰۲۰، به اندازه اقتصاد این کشور در سال ۱۹۹۰ عقبگرد دارد. از سال ۲۰۱۱ تمام بخشهای تولید ناخالص سوریه با کاهش مواجه بوده و زیرساختها و بخش کشاورزی آسیبهای شدیدتری را متحمل شده است.(1)
حجم ویرانیهای عراق نیز در پی تجاوز آمریکا به این کشور به حدی گسترده است که هیچ آمار دقیقی درباره رقم خسارت تحمیل شده به عراق وجود ندارد و پس از هر بررسی بر میزان خسارات آن افزوده میشود. با این حال اواسط سالگذشته «علی التمیمی» متخصص حقوق بینالملل اعلام کرده بود برآورد خسارتهای آمریکا به عراق حدود 25 هزار میلیارد دلار تخمین زده میشود. ارزیابیهای بانک جهانی و دولت بغداد نشان میدهد ائتلاف نظامی مورد حمایت آمریکا برای شکست داعش در عراق خسارتی معادل 45 میلیارد دلار به زیرساختهای این کشور وارد کرده است. این ائتلاف نظامی خسارات زیادی به زیرساختهای عراق شامل مدارس، نیروگاهها، منازل و سایر زیرساختهای غیرنظامی در این کشور وارد آورده است. بر پایه تحقیقات دولت عراق و کارشناسان بینالمللی، بازسازی عراق 88 میلیارد و 200 میلیون دلار هزینه در پی دارد، چرا که تاسیسات زیربنایی استانهای شمالی و غربی عراق شامل پروژههای آبرسانی، برقرسانی، مراکز بهداشتی و آموزشی و مراکز خدماتی طی 3 سالی که نیروهای دولتی با تروریستهای داعش درگیر بودند، آسیبهای جدی دیده است.
این در حالی است که حیدرالعبادی، نخستوزیر وقت عراق حجم خسارتهای وارد شده از سوی داعش به عراق را 100 میلیارد دلار تخمین زده بود. «ابو کلل» سخنگوی ائتلاف المواطن در مجلس نمایندگان عراق نیز در میانه جنگ با اشاره به هزینههای ناشی از نبرد با گروه تروریستی داعش در عراق و پیامدهای ناشی از آن، خسارت وارده به این کشور را بیش از 300 میلیارد دلار برآورد کرده بود. (2)
پر واضح است جبران خسارتهای صدها میلیارد دلاری عراق و سوریه از توان و ظرفیت خود این کشورها خارج است و بهطور حتم این کشورها برای بازسازی دست به سوی شرکا و همپیمانان خود از جمله ایران و روسیه دراز خواهند کرد. اگرچه دخالت نظام جمهوری اسلامی در سوریه و عراق صرفا در راستای اهداف اقتصادی نبوده است اما در برابر خدمات نظامی چندین ساله، انتظار دستیابی به امتیازات اقتصادی بویژه در مرحله بازسازی سوریه و عراق توقع بیجایی نیست. شرکت در طرح بازسازی این دو کشور میتواند اثرات بسیار مثبتی در رونق اقتصادی، صادرات، ایجاد اشتغال و تامین ارز کشور داشته باشد و از فشار تحریمها بکاهد و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در غرب آسیا را مستحکمتر و عمیقتر کند. از طرف دیگر کشورهای سوریه و عراق نیز از شراکت با ما به عنوان یک شریک مورد اعتماد که این حسن اعتماد حاصل خون بیش از 3 هزار شهید به فرماندهی سردار بزرگ ایران شهید سلیمانی است، بهره لازم را در زمینههای خدمات فنی و تکنولوژیک و تجاری خواهند برد. ملت عراق و سوریه بخوبی به خدمات مخلصانه و مجاهدانه و بیبدیل سپاه قدس آگاهند، لذا این خدمات زمینههای لازم را برای نفوذ ژئواقتصادی ایران فراهم کرده است. پیوند و همگرایی اقتصادی محور مقاومت میتواند کشورهای این محور را به یک اقتصاد قدرتمند تبدیل کند.
ابعاد دیگری از جمله خروج آمریکا از برجام و عدم انجام تعهدات کشورهای غربی و تداوم تحریمهای نفتی و بانکی و... اهمیت تقویت روابط اقتصادی با کشورهای همسایه بویژه عراق و سوریه را دو چندان میکند. به عنوان مثال عراق به عنوان بازاری برای صادرات غیرنفتی ایران نقش پر اهمیتی در کاهش آثار تحریمی داشته است. سوریه نیز میتواند یکی از بزرگترین مقاصد صادرات غیرنفتی ایران باشد. این زمینه وجود دارد که بتوان در بخشهای اقتصاد استراتژیک عراق و سوریه سرمایهگذاری کرد. گذرگاه زمینی ایران – مدیترانه از جمله طرحهای استراتژیکی است که میتواند در راستای بهرهبرداری تجاری جهت صادرات غیرنفتی ایران به ساحل مدیترانه مورد استفاده قرار گیرد. البته باید با چشمانداز خیلی وسیعتر به مسأله ژئواقتصادی محور مقاومت نگریست. ایران میتواند به دنبال سرمایهگذاری در بخشهای حیاتی سوریه و عراق از جمله انرژی، مخابرات، معادن، کشاورزی و نفت، راه و شهرسازی باشد. مراکز نفتی تخریب شده سوریه در دیرالزور همچنین تاسیسات نفتی عراق در شمال و غرب کشور از جمله ظرفیتهایی است که میتواند از اهداف سرمایهگذاری باشد. اگر چه پروژههای تولید برق در سوریه قبل از جنگ توسط جمهوری اسلامی در دست اجرا بوده است اما پروژههای تولید برق توسط ایران در سوریه دارای اهداف ژئوپلیتیک نیز است، چرا که میتوان از راه عراق، شبکه برق داخلی خود را به شبکههای برق سوریه و لبنان با هدف صدور برق اضافی کشور وصل کرد. ایران اکنون از نیروگاههای غرب کشور به عراق برق صادر میکند. از این رو باز گرداندن مناطق سوری همجوار با عراق به کنترل نظام اسد، به معنای امکان اجرای پروژه وصل شبکه برق ایران به شبکههای برق در شرق مدیترانه است. به همین دلیل تلاشهای آمریکا برای بیرون راندن تشکلهای شبهنظامی وابسته به ایران از مناطق شرق سوریه، تهدیدی جدی برای منافع اقتصادی ایران در سوریه به شمار میرود.
اما ایران تنها کشوری نیست که باید برای ایفای نقشی محوری در بازسازی و سرمایهگذاری در بخشهای استراتژیک اقتصاد سوریه تلاش کند، زیرا روسیه نیز به دنبال دستیابی به توافقهایی با نظام اسد در زمینههای بازسازی و راهاندازی پروژههای اقتصادی است و هماکنون نیز در حال اجرای پروژههایی در زمینه نفت و گاز و معدن در استانهای حمص و دیرالزور است. این موضوع نشان میدهد ایران برای نفوذ ژئواقتصادی خود در عراق و سوریه رقبای پرقدرتی دارد که در تلاش برای بهدست آوردن موقعیت و امتیازات اقتصادی هستند، لذا پیروزی در سوریه نباید در دایره حماسهسراییهای سیاسی و ایدئولوژیک محصور شود و موقعیتهای ارزشمند اقتصادی که میتوان از آن بهره برد از دست برود. نگاه واقعگرایانه این است که اگر از موقعیت سرمایهگذاری در زمینه اقتصادی در این کشورها غفلت شود، نتیجه ای جز از دست دادن دستاوردهای ایدئولوژیک مخلصانه فرزندان شهید این مرز و بوم در بر ندارد. نفوذ ژئواقتصادی میتواند پشتوانههای لازم برای حمایت از گروههای همسوی ایدئولوژیک و سیاسی با نظام جمهوری اسلامی در عراق و سوریه را فراهم کند و جایگاه آنان را در هرم قدرت کشورهای محور مقاومت ارتقا دهد. البته لازمه این رویکرد تغییر نگرش کلان اقتصادی دولت و مجلس شورای اسلامی است. متاسفانه دولت تاکنون نگاهی یکجانبه به غرب داشته است و از ظرفیت بهرهمندی کشور از سایر نقاط جهان مثل اوراسیا، افریقا، آمریکای لاتین و همچنین کشورهای محور مقاومت غفلت کرده است. امید است با سرانجامی که برجام یافته، این ضرورت احساس و این تغییر رویکرد هر چه سریعتر عملیاتی شود، چرا که تاخیر در این زمینه، باختن میدان سرمایهگذاری در این کشورها به رقبا خواهد بود.
منابع:
1- روزنامه ایران، چهارشنبه اول آذر ۱۳۹۶، شماره ۶۶۴۹
2- https://www.tasnimnewscom/fa/news/1398/07/14
ارسال به دوستان
اخبار
مراسم رونمایی از سردر جدید تالار هندبال امروز برگزار میشود
مراسم رونمایی از سردر تالار هندبال به نام شهید حاج قاسم سلیمانی امروز برگزار میشود. سردر جدید تالار هندبال امروز (چهارشنبه) با حضور معاونان ورزش قهرمانی و فرهنگی وزارت ورزش و جوانان و همچنین مسؤولان و پیشکسوتان هندبال رونمایی خواهد شد. در پی شهادت سردار دلها، سپهبد حاجقاسم سلیمانی در اقدام ناجوانمردانه ایادی استکبار جهانی و اعلام نظر علیرضا پاکدل، رئیس فدراسیون هندبال مبنی بر تغییر نام تالار فدراسیون به نام این شهید بزرگوار، این رونمایی طی مراسمی امروز انجام خواهد شد. در این مراسم، میهمانانی از جمله عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان، مهدی علینژاد، معاون ورزش قهرمانی این وزارتخانه و همچنین مسؤولان فدراسیون هندبال و جمعی از پیشکسوتان و اهالی این رشته حضور خواهند داشت.
***
درخواست رسمی ایران برای تعویق فوتسال قهرمانی آسیا
فدراسیون فوتبال ایران درخواست رسمی خود را جهت تعویق زمان برگزاری مسابقات فوتسال قهرمانی آسیا به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کرد. به گزارش ایسنا، با توجه به تعویق مسابقات جام جهانی فوتسال لیتوانی و ایجاد بازه زمانی مناسب جهت تغییر زمان مسابقات قهرمانی آسیا ۲۰۲۰ در ترکمنستان، درخواست رسمی ایران جهت تعویق مسابقات قهرمانی آسیا (انتخابی جام جهانی) به AFC ارسال شد. در بخشی از این نامه آمده است: با توجه به تصمیم فیفا جهت تعویق مسابقات جام جهانی لیتوانی تا سال ۲۰۲۱، پیشنهاد میشود زمان برگزاری مسابقات قهرمانی آسیا از آگوست ۲۰۲۰ به فوریه ۲۰۲۱ موکول و برنامهریزی جدیدی انجام شود تا با توجه به شیوع ویروس کرونا، تیمها آمادهسازی مناسبی برای مسابقات داشته باشند.
ارسال به دوستان
خوب و بد رشد شاخص در بازار سرمایه
میثم مهرپور: بازدهی بازار سرمایه در سال ۹۸ تقریبا ۵ برابر بازارهای مالی موازی مانند بازار ارز و طلا بود؛ موضوعی که توجهات را به بورس جلب کرد. این بازدهی نهتنها در هفتههای آغازین سال ۹۹ تداوم یافت بلکه رکوردهای جدیدی چون عبور شاخص از مرز یک میلیون واحد و پیشی گرفتن نقدینگی ورودی به بورس از میزان سود سپردههای بانکی به ثبت رسید. این اتفاق برای اقتصادی مانند ایران که بازار سرمایه آن قدمتی بیش از نیم قرن داشته و طی تمام این سالها، بانکها وظیفه تامین مالی فعالیتهای اقتصادی را بر عهده داشتهاند نقطه عطف و موضوع غریبی به شمار میرود.
افزایش شاخص بورس، هجوم نقدینگی به بازار سرمایه، افزایش قابل توجه تعداد کدهای بورسی، آزادسازی سهام عدالت و... باعث شد بازار سرمایه ایران، خیلی زود با تحولات جدی مواجه شده و به یکی از فعالترین و هیجانانگیزترین بازارهای سرمایه در دنیا تبدیل شود به طوری که به نظر میرسد با افزایش تعداد افراد تازهوارد به بورس، در کنار حضور ۴۹ میلیون نفر از دارندگان سهام عدالت در این بازار طی ماههای آینده اقتصاد ایران شاهد چیزی حدود ۶۰ میلیون سهامدار در بازار بورس باشد. نشانههایی که همگی خبر از یک تحول جدی در اقتصاد ایران و تغییر جایگاه بورس به عنوان محلی برای تامین مالی فعالیتهای تولیدی دارد. درباره رشد شاخص در بازار سرمایه در ماههای اخیر و خوب و بد وضعیت فعلی بورس در ایران ذکر چند نکته ضروری است».
۱) بورس به جای بانک: افزایش حضور مردم در بازار سرمایه این فرصت را ایجاد میکند که بورس در ایران به ماموریت اصلی خود یعنی تامین مالی فعالیتهای اقتصادی بازگشته و بتواند جایگزین تامین مالی از سوی بانکها شود. این یک فرصت مغتنم برای اقتصاد ایران است تا هم مردم با بازار سرمایه آشنا شده و هم منابع مازاد و پساندازهای خرد و کلان مردم به جای حضور در بانک به سمت بازار سرمایه سوق یابد؛ اتفاقی مهم که میتواند به عنوان یک فرهنگ عمومی مطرح شود و با تغییر فرآیند تامین مالی فعالیتهای اقتصادی به شرط حضور این منابع در تولید، یک تحول جدی در اقتصاد ایران ایجاد کند، چرا که روی کاغذ باید تمام منابع مردم در بورس در شرکت یا بنگاه مشخصی سرمایهگذاری شود.
۲) رونق تولید با افزایش عرضه شرکتها: افزایش واگذاری شرکتهای دولتی و غیردولتی به صورت عرضه اولیه در بورس که روند آن در ماههای اخیر شتاب گرفته است، منجر به چند اتفاق مثبت خواهد شد. این منابع یا موجب افزایش تولید و سودآوری این شرکتها شده یا موجب تجهیز تکنولوژیهای جدید و افزایش بهرهوری تولیدات شرکتهای بورسی خواهد شد یا حداقل این شرکتها با استفاده از این منابع جدید، بدهیهای خود را تسویه کرده و در نتیجه تولید با هزینههای کمتری صورت خواهد گرفت. تحقق تمام این حالات با استفاده از نقدینگی جدید واردشده به این شرکتها، به نفع اقتصاد کشور بوده و منتج به افزایش حضور مردم در فعالیتهای اقتصادی و تحقق اقتصاد مردمی خواهد شد. علاوه بر این، موضوع حضور شرکتها در بازار سرمایه با هر کیفیتی منجر به شفافسازی صورتهای مالی و شفافیت در میزان درآمدها و هزینههای این شرکتها خواهد شد که تمام این اتفاقات- با هر کیفیتی- میتواند مثبت ارزیابی شود.
۳) لزوم بازبینی قوانین: با توجه به اتفاقات رخداده در بازار سرمایه طی یک سال اخیر مانند عبور شاخص از مرز یک میلیون واحد، افزایش تعداد سهامداران فعال در بازار و ورود حجم بیسابقهای از نقدینگی به این بازار ضروری است قوانین و مقررات جاری و ساری در این بازار با توجه به شرایط جدید مورد بازبینی و تجدیدنظر قرار گیرد چرا که با توجه به ایجاد شرایط جدید، ضروری است قوانین نیز با توجه به شرایط با تغییراتی مواجه شده و بهروز شود. ضمن اینکه آموزش اصول ابتدایی بورس و ارتقای سواد مالی شهروندان از طریق رسانههای عمومی و حتی مدارس میتواند یکی از پیشنهادهایی باشد که موجب افزایش سطح سواد عمومی و فرهنگ افزایش حضور شهروندان در بازار سرمایه و حضور مستقیم مردم در فعالیتهای اقتصادی از طریق بازار سرمایه شود.
با این حال اگر چه ماهیت افزایش حضور مردم در بازار سرمایه و جایگزینی بورس به جای بانک به عنوان محلی برای تامین اعتبار فعالیتهای تولیدی مثبت است اما این موضوع در صورت عدم توجه به برخی مسائل تبعاتی را نیز به همراه خواهد داشت.
الف) نقدینگی متهم ردیف اول: آنچه امروز در افزایش قیمت سهم برخی شرکتهای بورسی دیده میشود، بعضا آنقدر جهشی است که نه میتواند مبتنی بر افزایش بازدهی این شرکتها و نه به واسطه افزایش قیمت داراییهای این شرکتها باشد بلکه تنها دلیل این افزایش را میتوان هجوم نقدینگی و حملات سوداگرانه افراد حقیقی و حقوقی دارای منابع مازاد ریالی به بازار سرمایه دانست. طبیعی است وقتی هر بازاری شاهد افزایش تقاضا باشد قیمت کالای آن بازار با افزایش مواجه میشود که برای ایجاد تعادل در آن بازار باید عرضه آن کالا تقویت شود اما در بازار سرمایه یا حتی دلار و طلا و... ایران در سالهای گذشته، این تجربه وجود دارد که بهرغم عرضه سکههای پیشفروش در سال ۹۷ یا تزریق میلیاردها دلار ارز به بازار یا افزایش عرضه اولیه شرکتهای بورسی در بازار سرمایه، قیمتها نهتنها متعادل نشده بلکه برخلاف مبانی علم اقتصاد افزایش داشته است که تنها دلیل آن را میتوان حملات سوداگرانه نقدینگی به این بازارها دانست.
ب) خطرات افزایش جهشی شاخص بورس: سودهای هر روزه بازار سرمایه باعث شده بسیاری از افراد به طمع کسب سود در کوتاهمدت و با نگاه سفتهبازانه وارد این بازار شوند.
یکی از مشکلات این مسأله افزایش عدم پایبندی افراد حقیقی و حقوقی به تعهدات اقتصادی خود است. نمونه بارز آن را میتوان در افزایش مطالبات معوق، افزایش میزان چکهای برگشتی و تاخیر در بازپرداخت تسهیلات دریافتی از نظام بانکی دانست به طوری که در چنین شرایطی افراد بدهکار به نظام بانکی و دارای معوقات بانکی حاضر به بازپرداخت تسهیلات خود نشده و ترجیح میدهند ولو با پرداخت جریمه دیرکرد، منابع خود را به جای بازگرداندن به بانک وارد بازار سرمایه کنند. سودهای شارپی و بیقاعده در یک بازار بیشک بر سایر بازارها نیز تاثیر منفی داشته و بر روابط میان تولیدکننده با مصرفکننده یا کارگر و کارفرما و... تاثیر داشته و تغییراتی را در این روابط ایجاد خواهد کرد. برای مثال اگر چه در ماههای اخیر بخش قابل توجهی از نقدینگی به سمت بازار سرمایه حرکت کرده است اما در روزهای اخیر بازار طلا و ارز نیز با نوساناتی مواجه شد که دلیل اصلی آن را میتوان ارتباط مستقیم و غیرمستقیم بازارهای مالی با یکدیگر دانست به نحوی که وقتی شاخص بورس به صورت جهشی افزایش یابد، این افزایش به صورت غیرمستقیم بر سایر بازارها نیز تاثیرگذار خواهد بود.
ارسال به دوستان
بینصیب از مزایا، همراه با معایب آن!
مهدی خطیبدماوند*: از نظر بسیاری اندیشمندان حقوق، عدم تمرکز محلی یکی از انواع روشهای تقسیم قوا و تکنیکهای چندگانه حقوق عمومی است که با هدف سرشکن کردن قدرت، فاصله گرفتن از دیوانسالاری اداری، کاهش تصدیگری دولت در امور محلی و نیز پاسخگویی به نیازها و دغدغههای مناطق شهری و روستایی، مورد پذیرش کشورهای مختلفی که به شکل بسیط اداره میشوند، قرار گرفته است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان بالاترین سند رسمی کشور در اصول متعددی با به کار بردن عباراتی همچون اداره امور و تصمیمگیری، از شوراها به عنوان یکی از ارکان تصمیمساز نظام یاد کرده و برای آنها شأنی همسنگ مجلس شورای اسلامی قائل شده است.
بازخوانی مشروح مذاکرات مجلس در بررسی نهایی قانون اساسی و نظرات ارزشمند شهید بهشتی گواه این مدعاست که برنامهریزی نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب در راستای توسعه مشارکتهای اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و سیاسی و واگذاری امور خرد مناطق شهری و روستایی در تمام زمینهها به خود مردم بوده است، چرا که مردم هر منطقه بیش از نهادهای حاکمیتی با بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محل خود آشنایی دارند و قطعا در اداره آنها نیز موفقتر عمل خواهند کرد. اینگونه دولت مرکزی هم فرصت بیشتری برای سیاستگذاریهای کلان کشور دارد و وقت خود را صرف حل نیازهای جزئی مردم نخواهد کرد.
با این حال، شورای نگهبان ضمن تفسیر مضیق خود از اصل یکصدم و تقلیل جایگاه شوراها به نهادی صرفا نظارتی، باعث شده فلسفه وجودی نهادهای عدمتمرکز به فراموشی سپرده شود و عملا شورا به ساختاری ناکارآمد و هزینهزا تبدیل شود.
ناگفته نماند در زمره رویکرد تصمیمگیرانه صلاحیت نظارتی، شوراهای اسلامی شهر و روستا واجد 3 نوع تصمیمگیری هستند؛ اول تصمیمگیری قاطع، بدین معنا که مصوبات آنها نیاز به تایید مرجع دیگری ندارد و شوراها قادرند راساً نسبت به این مصوبات اقدام کنند. همانند عزل شهردار، تصویب بودجه شورای شهر (و نه شهرداری) و تصویب نرخ کرایه وسایط نقلیه درونشهری که این نوع تصمیمگیریهای ضعیف و بعضا تشریفاتی، اختیار شوراها را در زمینه مسائل انتخاب، انتصاب و تصویب دچار خدشه کرده یا به نوعی مانع از ایفای نقش موثر آنها در عناصر تقسیمات کشوری شده است. دوم تصمیمگیری مشروط که این نوع مصوبات نیازمند تایید مرجع دیگری است مثل انتخاب شهردار و معرفی آن به استاندار یا وزیر کشور برای صدور حکم. سوم تصمیمگیری مطابق با آییننامههای دولت.
بنابراین اختیارات و قدرت تصمیمگیری نهادهای عدمتمرکز به حدی ضعیف است که میتوان بدون وجود تشکیلات گستردهای به نام شوراها نیز انجام آن را از دهیاریها، بخشداریها و فرمانداریها مطالبه کرد.
این اشکال نه فقط گریبانگیر شوراهاست، بلکه بیشترین آسیب را به نهاد پارلمان وارد میکند.
از طرفی، نامزدهای انتخاباتی پیش از برگزاری انتخابات مجلس با سر دادن شعارهای پوپولیستی همچون ساخت مسکن، احداث کمربندی، کشیدن خط مترو، اشتغالزایی در ادارات دولتی، لولهکشی آب، گازرسانی و نظایر اینها که در حقیقت جزو وظایف شوراها به شمار میآید، سعی در فریب افکار عمومی و افزایش پایگاههای رای خود دارند، در حالی که مهمترین وظیفه مجلس شورای اسلامی قانونگذاری، نظارت و تحقیق و تفحص قلمداد شده است.
از سوی دیگر، وقتی نمایندگان مجلس با وجود سرعت تحولات گوناگون اولویت و تمرکز اصلی خویش را معطوف به مشکلات خرد محلی میکنند، عملا در مواجهه با بحرانهای اقتصادی، صنعتی، سیاسی و اجتماعی، ضعیفترین تدابیر را اتخاذ خواهند کرد و هنگام اظهارنظر یا رای دادن به مصوبات، بیش از آنکه مصالح عمومی و کلان کشور را در نظر بگیرند، رای و نظر خود را منطبق بر آرای مردم حوزه انتخابیه اعمال میکنند تا رایآوری بیشتری داشته باشند.
مضاف بر این، رسیدگی به مسائل محلی حوزه انتخابیه بهانهای شده تا نمایندگان مجلس با تحت فشار قرار دادن وزرا و تهدید و ارعاب آنان به طرح سوال یا استیضاح، دولت را مجبور به اعطای امتیازات غیرقانونی برای خود و حوزه انتخابیهشان کنند. برآیند این اتفاقات منجر به کاهش سطح شفافیت در مجلس شورای اسلامی خواهد شد که نتیجهای جز کاهش اعتماد عمومی در پی ندارد.
به نظر میرسد بهرغم پیشبینی مجلس خبرگان قانون اساسی و تاکیدات امام خمینی(ره) درباره اهمیت و ضرورت جایگاه شوراها، نظام سیاسی کشور ظرفیت پذیرش این نهاد محلی را ندارد و دولتها و مجالس شورای اسلامی هم صرفا برای رفع تکلیفی که قانون اساسی بر دوش آنها نهاده است، برای شوراها مشروعیت و اعتبار قائل شدهاند.
بالطبع وقتی کشور چشمانداز روشنی برای نهادهای عدمتمرکز متصور نباشد، هدف از تصاحب کرسی شوراها به مقاصد شخصی و جناحی و دستدرازی به بیتالمال فرو کاسته خواهد شد. تایید صلاحیتهای بعضا سیاسی نامزدهای انتخاب شوراهای اسلامی شهر و روستا، عدم برگزاری جلسات علنی شوراها و روابط ناسالم مالی بین شورا و شهرداریها عواملی است که بر فساد و ناکارآمدی شوراها صحه میگذارد.
همچنین سابقه دستگیری اعضا و انحلال شمار زیادی از شوراها به دلایلی مثل اختلاس و رشوه، داستان غمانگیزی است که نظام در طول این 20 سال بدان کمترین توجهی نکرده است.
این بلاتکلیفی شاید ریشه در ترس همیشگی دولتهای متمرکزی دارد که گمان میکنند بهرهمندی شوراها از اموال و سرمایه عمومی و همچنین اعطای اختیار عمل و قدرت تصمیمگیری به آنها، در نهایت منجر به تجزیهگرایی کشور و عدم فرمانبری نهادهای عدمتمرکز از دولت ملی خواهد شد.
اما شترسواری که دولادولا نمیشود! اگر نظام سیاسی حقوقی کشور تمایلی به پذیرش نهادهای عدمتمرکز ندارد، چه بهتر آنها را از درون خود حذف کند، در این حالت هم از فربه شدن وظایف تصدیگری دولت جلوگیری کرده و هم مانع از اسراف بودجه عمومی کشور در برگزاری انتخابات و پرداخت حقوق و دستمزد خواهد شد، در غیر این صورت صرفا با اضافه کردن ساختار به ساختار و افزایش نهادهای نظارتی مشورتی، کشور را با تشدید چالشهای موجود مواجه میکند. لکن اگر کشور واقعا به دنبال استفاده از ظرفیت شوراها و تحقق شعار کوچکسازی دولت است، باید در ادامه مسیر نهادهای عدمتمرکز تغییر رویه بدهد. طبیعتا در این مسیر دشوارترین راهحل بازنگری در قانون اساسی و تشریح فعالیت شوراها همچون 3 فصل قوه مقننه، قوه مجریه و قوهقضائیه و تصریح وظایف و اختیارات شوراهاست اما مجلس شورای اسلامی پیش رو ظرفیت بسیار خوبی برای حل این مسأله بنیادی در اختیار دارد. مجلس میتواند با کمک مجمع تشخیص مصلحت نظام، وحدت رویه شورای نگهبان را دستخوش تغییر قرار دهد و اختیارات گستردهتری برای شوراها قائل شود. یا اینکه طی مصوبهای، نظارت موثرتری برای شوراها پیشبینی کند تا از این طریق شوراها از نعمت ضمانت اجرای نظارت استصوابی برخوردار شوند. خود مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز میتواند ضمن موافقت مقام معظم رهبری، با تدوین و ابلاغ سیاستهای کلی، حوزه ملی و محلی را از یکدیگر تفکیک و نقشه راه جدیدی برای نهادهای عدمتمرکز ایجاد کند.
* تحلیلگر پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|