|
دریا، مسیر قوی شدن
حسن بیکمحمدلو*: با اعزام موفقیتآمیز 5 نفتکش به کشور ونزوئلا با پرچم جمهوری اسلامی ایران در اوج تحریمهای ظالمانه آمریکا و تهدیدات مکرر آن، بیش از پیش اهمیت حضور در آبهای آزاد و بهرهمندی از این موهبت خدادادی نمایان شد. موقعیت جغرافیایی کشور در جنوب غرب آسیا یکی از نادرترین و بارزترین موقعیتهای راهبردی در جهان است. این موقعیت با توجه به منابع نفت و گاز موجود و اشراف بر خلیجفارس و دریای عمان و مهمترین تنگه راهبردی جهان موجب شده بسیاری از صاحبنظران این منطقه را مرکز تحولات جهانی قلمداد کنند. همچنین مقام معظم رهبری درباره اهمیت دریا و قدرت دریایی تدابیر زیادی را فرمودهاند، از جمله در تاریخ یکم مرداد 90 در ناوگان جنوب نیروی دریایی فرمودند: «همانطور که همه ما میدانیم، دریا برای یک کشور، یک فرصت بزرگ برای پیشرفت و حفظ منافع ملی است. فواید دریا برای یک کشور و یک ملت، فواید راهبردی است. منافع دریا مال همه است؛ امکانات این دریای پربرکت متعلق به این ملتهاست. چگونه میشود از این برکات به نفع منافع ملی استفاده کرد و کشور را از آن بهرهمند کرد؟ با داشتن اقتدار».
از سوی دیگر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان دورنمای آینده کشور، سواحل طولانی را به عنوان یکی از ظرفیتهای مغفول و قابل اتکا برای 40 ساله دوم کشور برشمرده است. مجاورت ایران با ۲ حوزه دریایی مهم و دومین اقیانوس پهناور جهان با دارا بودن کیلومترها ساحل دریایی بدون شک زمینهساز ایجاد یک قدرت دریایی نهتنها منطقهای، بلکه جهانی است. با اعتقاد به این امر میبایست توانایی و قابلیت استحصال منافع خود از دریا و حفظ و حراست آنها را دارا بود. شالوده اعمال قدرت دریایی مستلزم برقراری ارتباط و توازن بین عوامل ایجاد و مولفههای آنهاست. اما پشتیبانی و توسعه ناوگانهای تجاری و نظامی و صنایع فراساحلی بدون ایجاد زیرساختهای ملی بویژه در دانش و صنایع امکانپذیر نیست. از سوی دیگر وجود سواحل پربرکت مکران در کنار دریای جنوب (دریای عمان) و اشراف و دسترسی آسان آن بر اقیانوس هند فرصتی مضاعف در توسعه و آبادانی سواحل کشور و همچنین پشتیبان قدرت دریایی که زمینهساز اقتدار ملی در صحنه بینالملل است، خواهد بود. استمرار و تقویت فعالیتهای ستاد توسعه سواحل مکران و پیگیری به سرانجام رساندن پروژههای مصوب آن ستاد، گامی در راه تبدیل ایران به یک قدرت دریایی جهانی خواهد بود؛ فرصتی که در شرایط تحریمی خود را دوچندان نمایان و آشکار میکند.
باور این است که راه عبور از این سیاستهای ظالمانه به غیر از اتکا به توان داخلی نیست. حالا زمان گذار از تحریمهای خودخواسته داخلی است که با توانی بیشتر از تحریمهای خارجی کشور را آزار میدهد. از این رو توسعه دریامحور به عنوان الگوی جدی تغییر سیاستهای حوزه پیشرفت کشور از مرکز به ساحل دریا و اقیانوس میبایست در دستور کار جدی مجلس و دولت قرار گیرد.
* رئیس کمیته توسعه دریامحور مجمع تشخیص مصلحت نظام
ارسال به دوستان
اصلاح نشدن نظام توزیع در حوزه کشاورزی همچنان کشاورزان را متضرر میکند
رنج کشاورز گنج دلال
* بررسیها نشان میدهد تفاوت قیمت انواع میوه از سر باغ تا خردهفروشی 5-4 برابر است و واسطهها برندگان اصلی تجارت محصولات کشاورزی در ایران هستند
نازنین اکبرنیا: بخش کشاورزی با وجود تمام مشکلات آن همواره باثباتترین بخش اقتصاد ایران بوده است. آمارهای منتشر شده از رشد اقتصادی کشور در سال 98 هم نشان میدهد با وجود منفی شدن بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، بخش کشاورزی رشد قابل ملاحظهای داشته است. ظرفیت بالای بخش کشاورزی برای رونق دادن به اقتصاد کشور فرصتی است که در صورت تدوین و اجرای برنامههای درست، میتواند زمینهساز تحقق جهش تولید در این بخش و حتی سایر بخشهای اقتصاد کشور باشد. با این حال بسیاری از مسائل این حوزه از سالها پیش مطرح بوده و تاکنون فکری به حال آنها نشده است. از جمله این مسائل، نظام توزیع سنتی است. بسیاری از کشاورزان هر ساله به دلیل نبود نظام توزیع مناسب، مجبور به فروش محصولات خود به واسطهها میشوند. واسطههای این بازار هم با خرید محصولات کشاورزی و باغی به پایینترین قیمت و فروش آنها به چند برابر قیمت، ضمن تحمیل زیان به کشاورزان، باعث رشد بیضابطه قیمت محصولات کشاورزی و نارضایتی مصرفکنندگان میشوند. حد فاصل دسترنج ناچیز کشاورزان و قیمتهای نجومی محصولات کشاورزی، همان سودهای بادآوردهای است که هر ساله نصیب دلالهای این بازار میشود.
جولان واسطهها در بخش کشاورزی و تحمیل زیان به کشاورزان و مردم در حالی است که استفاده از نظام توزیع مدرن اکنون پیشرفت بسیار زیادی در کشور داشته است. استفاده از ظرفیت کسبوکارهای اینترنتی برای حل مسأله بازاریابی محصولات کشاورزی و حذف واسطهها، یکی از مهمترین راهکارهای پیش روی مسؤولان برای ساماندهی نظام توزیع در بخش کشاورزی و البته حمایت از کشاورزان است. «وطن امروز» در گزارش پیش رو ضمن تشریح این مسأله، ظرفیت کسبوکارهای اینترنتی را برای اصلاح این روند بررسی میکند.
***
این روزها در اوج فصل برداشت میوههای تابستانی، جولان دلالان در بازار داد تولیدکنندگان را درآورده و مصرفکنندهها هم دل چندان خوشی از قیمتها ندارند. قیمت تمامشده محصولات کشاورزی و باغی از مزرعه تا میدان مرکزی ترهبار و رسیدن به دست مغازهدارها چندین بار افزایش مییابد تا با اختلاف زیادی به دست مصرفکننده برسد.
به گزارش «وطن امروز»؛ نبود نظارت در نظام توزیع محصولات کشاورزی و باغی، مسأله گرانی میوه در بازار را به وجود آورده و در این آشفتهبازار، سود خوبی هم نصیب دلالان میشود.
بررسیها نشان میدهد تفاوت قیمت انواع میوه از سر باغ تا خردهفروشی ۴ تا ۵ برابر است و واسطهها برندگان اصلی تجارت محصولات کشاورزی در ایران هستند. وجود دلالها و واسطهها در جامعه کشاورزی کشور حقیقت تلخی است که با جسارت و گستاخی، عدالت را به مسلخ میبرند. وقتی دیگر عرصههای جامعه هم جولانگاه دلالان میشود، آنگاه عمق فاجعه در عرصه کشاورزی با قشر ضعیف و آسیبپذیرش و با کمترین میزان پیوند صنفی و همبستگی بخوبی نمایان است. پیامدهای نامطلوب دلالی و واسطهگری، امروزه به بیماری فاجعهباری تبدیل شده که بیش از هر زمانی، امر تولید را مختل کرده و کمر تولیدکننده، بویژه در بخش کشاورزی را درهم شکسته است.
کشاورزان در ایران، با شرایط بحرانی سفرههای آب زیرزمینی که کارشان را با ریسکی بسیار بالا مواجه کرده است، نهتنها سودی از تولید محصولات نمیبرند، بلکه حتی محصول خود را زیر قیمت تمامشده نیز میفروشند؛ البته این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که مصرفکنندگان از قیمت بالای محصولات گلهمند هستند و این دوگانگی موضوعی است که نشان میدهد در فاصله بین تولید محصولات تا زمانی که به دست مصرفکننده برسد، اتفاقاتی رخ میدهد که مسلما برای هیچکدام از ۲ طرف این معادله نفعی در بر ندارد.
علیاکبر مهرفرد، قائممقام بازرگانی وزیرجهاد کشاورزی با اشار به ادامه حضور واسطهها در بازار محصولات کشاورزی، معتقد است امروزه فاصله قیمتی عرضه تا مصرف محصولات کشاورزی 2 تا 4 برابر است، به طوری که بعضی محصولات در مزرعه کیلویی 400 تومان خریداری میشود اما در بازار 2000 تومان به فروش میرسد.
به نظر کارشناسان، افزایش حضور دلالها برای خرید محصولات کشاورزی با قیمت ارزان از دلایل اصلی مهاجرت کشاورزان به شهرهاست؛ آنها میگویند: خرید محصولات تولیدی با قیمت ارزان توسط واسطهها نهتنها سبب کاهش درآمد کشاورزان، بلکه عاملی برای مهاجرت آنها به شهرهای نیز بزرگ شده است.
به دنبال مهاجرت کشاورزان به شهرها، آنها به شغلهای کاذب و غیررسمی گرایش پیدا میکنند و این امر سبب خروج بخشی از نیروی فعال در بخش کشاورزی از فرآیند تولید میشود.
عمده محصولی که در مزارع یا باغات ایران به دست میآید تنها یک مسیر را طی میکند؛ از مزرعه توسط دلالان به سمت میادین میوه و ترهبار حرکت میکند. به دلیل این مسأله و نیز عدم درجهبندی محصول در مزرعه، کارخانههای صنایع غذایی نیز ناچارند بیشتر مواد اولیه خود را از میادین میوه و ترهبار تهیه کنند که واسطهها و دلالان میوه (عمدتا هیچگونه تحصیلات آکادمیکی در زمینه کشاورزی ندارند)، چند دست میوهها را خرید و فروش میکنند و در بعضی مواقع با چندین برابر قیمت تمامشده به فروش میرسانند. این واسطهها و دلالان حتی از خلأ نظارتی نهادهای مسؤول نهایت سوءاستفاده را میکنند و خود درجهبندی محصولات کشاورزی را انجام میدهند.
بنابراین بر حسب این موضوع، اقلام مصرفی مردم طبقهبندی میشود که درجه یکها برای مردم متمول و آنهایی که از کیفیت کمتری برخوردار هستند برای اقشار دیگر جامعه ارسال میشود. در کشور ما میزان کشت یک محصول به دلیل نوسان قیمت در بازار، با نوسانات زیادی مواجه است.
احمدعلی کیخا، نماینده مردم زابل، زهک و هیرمند در مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از سیستم نظارت و حمایت از کشاورزان، میگوید: متأسفانه شرایط در کشور به گونهای است که تنها 25 درصد از قیمت فروش محصولات کشاورزی به مصرفکنندگان، به دست کشاورز میرسد و 75 درصد باقیمانده روانه جیب دلالها و واسطهها میشود.
* ما کار میکنیم؛ دلال سود میبرد!
پای درددل کشاورزان و باغداران که مینشینم، از بیتوجهی مسؤولان گلایه دارند و اینکه نبود حمایت از تولیدکننده و نظارت در پروسه فروش محصولات، آنها را ناچار به همکاری با واسطهها میکند. «حسنعلی صفری» یکی از باغداران غرب کشور است. او هم مانند بسیاری دیگر از باغداران و کشاورزان با ابراز نارضایتی از نابسامانیهای بازار میوه و ترهبار، میگوید: «ما با زحمت زیادی محصول را تولید کرده و به مرحله برداشت میرسانیم اما زمان فروش محصول همه سود به جیب واسطهها میرود». صفری از صادرات میوه به عراق میگوید و اینکه «سال گذشته آلبالوهای باغش را به این کشور فرستاده؛ امسال اما واسطهها بازار کارش را کساد کردهاند». او میگوید: «امسال هر کیلو آلبالو را 8 هزار تومان فروختم که علاوه بر آن هزینه باربری برای ارسال محصول به تهران و حدود 15 تا 20 درصد حق دلالی را هم پرداختم».
این باغدار با تأکید بر اینکه نامناسب بودن قیمت میوه در بازار هم برای تولیدکننده و هم مصرفکننده یکی از مشکلات اساسی این حوزه است، تصریح میکند: «باغداران کود شیمیایی، سم و سایر نیازهای خود را از بازار آزاد تهیه میکنند و هیچ حمایت دولتی در این باره وجود ندارد؛ با این حال اگر فرصتی فراهم شود که در قالب یک تعاونی یا طرح کارآمد دیگر بتوانیم محصولات را به صورت مستقیم عرضه کنیم، حداقل دست واسطهها کوتاه میشود».
با اینکه بخش کشاورزی سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی کشور دارد و در شرایط فعلی اقتصادی، توسعه بخش کشاورزی را یکی از راهحلهای اساسی نجات از بحران اقتصادی میدانند اما سیستم سنتی تولید، فروش و توزیع محصول باعث شده آمار دقیقی از این حوزه به ثبت نرسد و کشاورزان و باغداران هم استقلال و خودکفایی لازم را برای فروش محصولاتشان نداشته باشند. «محمدغفاری» باغدار دیگری است که با او گفتوگو میکنم. غفاری تولیدکننده انگور است و عمده محصول خود را به صورت کشمش عرضه میکند. او میگوید: «چون در روستا تعاونی نداریم، مجبوریم به صورت انفرادی برای فروش محصول اقدام کنیم و در این میان هیچ نقشی هم برای تعیین قیمت نداریم. بزرگترین مشکل ما در حوزه تولید محصولات خشکبار و باغی این است که تولیدکننده نرخ را تعیین نمیکند، بلکه تعیین قیمت توسط دلال انجام میشود و ما ناچار به پذیرش هستیم».
غفاری در پاسخ به این سوال که چرا خودتان برای فروش مستقیم محصول اقدام نمیکنید، میگوید: «دلالها همیشه با خریدار عمده در ارتباطند اما ارتباط ما سالی یک بار آن هم در زمان برداشت محصول است. از طرف دیگر متأسفانه وقتی خودمان بخواهیم محصول را مستقیم عرضه کنیم هزار عیب و ایراد بر آن میگذارند اما اگر همان محصول با همان کیفیت توسط دلال به صنایع بستهبندی یا تبدیلی عرضه شود، میشود بهترین محصول بازار».
* چرخه اقتصادی کشاورزی ناقص است!
رئیس اتحادیه صنف بارفروشان میوه و ترهبار تهران اما معتقد است مشکل اصلی این حوزه به زیرساختهای وزارت جهاد کشاورزی مربوط میشود. مصطفی دارابینژاد میگوید: «کشاورزان و باغداران به دلیل اینکه توان مالی برای بستهبندی یا انبار کردن محصولات را ندارند، بار را پیشفروش میکنند. در این میان تنها نقش تعاونیهای روستایی هم این است کود شیمیایی را که با ارز دولتی خریداری شده با نرخ آزاد به کشاورز و باغدار بفروشند!»
او با بیان اینکه وزارت جهادکشاورزی میتواند با اعطای تسهیلات کمبهره به کشاورزان و باغداران چرخه واسطهگری را در بازار قطع کند، تأکید میکند: «اگر کشاورز توانایی بستهبندی یا انبار کردن محصولات را داشته باشد، این زنجیره هم قطع شده و باغداران میتوانند در فرصت مناسب محصول را به صورت مستقیم در میادین عرضه کنند».
سیدسعید راد، مدیرعامل سازمان مدیریت میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران هم در گفتوگو با «وطن امروز»، با اشاره به تلاش این سازمان برای حذف نقش دلالان در بازار میوه گفت: «سازمان مدیریت میادین شهرداری تهران با در اختیار داشتن 245 میدان و بازار میوه و ترهبار در سطح شهر تهران، بستر عرضه محصولات کشاورزی و باغی را فراهم آورده و تلاش کرده با حذف نقش واسطهها و دلالان از این مراکز، فاصله تولید تا مصرف را به سود تولیدکنندگان و مصرفکنندگان کاهش دهد اما با توجه به وظایف سازمانی و حدود اختیارات، این سازمان نمیتواند در فرآیند عرضه میوه و ترهبار در کشور ورود کرده و در این باره اقدامی انجام دهد».
* استارتآپها یاور کشاورزان برای عرضه مستقیم!
با این تفاسیر، بازاریابی نوین و ایجاد بسترهای جدید برای رفع مشکلات تولید و فروش سنتی محصولات کشاورزی راهکار مناسبی برای حذف واسطهها در این پروسه به نظر میرسد؛ اقدامی که در سالهای اخیر در قالب برنامههای مختلف از جمله فعالیتهای استارتآپی مورد توجه قرار گرفته است. در سالهای اخیر برخی شرکتهای دانشبنیان به این عرصه وارد شدهاند.
هدف آنها این است که با مدیریت بازار و تجاریسازی محصولات کشاورزی، در فرآیندهای بازارسازی، بازاریابی و بازاررسانی فرصت انتخاب بیشتری برای کشاورز و تولیدکننده فراهم کنند.
سیدعرفان میرطالبی، مدیر استارتآپ سروبان، در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: «تفاوت عمده قیمت تمامشده محصول از مزرعه و باغ تا زمانی که به دست مصرفکننده برسد، باعث شد به دنبال راهکار اساسی برای حل این مسأله باشیم. برای رسیدن به این هدف، پلتفرم مشخصی را طراحی کرده و بر اساس آن 3 بخش به عنوان بازار عمده، بازار خرد و بازار جزء را مشخص کردیم. در بازار عمده محصولات صادراتی تا محصولات ضایعاتی به صورت عمده معرفی شده و در اختیار متقاضیان بخشهای مختلف شامل صادرکنندهها، حجرهداران، صنایع تبدیلی و... قرار میگیرد. در بخش دوم بازار بیشتر متقاضیان، اصناف و مغازههای میوهفروشی و رستورانها هستند و بخش سوم هم به صورت پیشنهادی است که به شکل دورهای و با عرضه محصولات مشخص برای مصرفکنندگان خانگی انجام میشود».
میرطالبی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه این استارتآپ ویترین مزارع کشاورزی است، خاطرنشان میکند: «این استارتآپ از طریق سایت، اپلیکیشن، سامانه پیامکی و سامانه صوتی فعال است و کشاورزان و باغداران میتوانند مشخصات محصول خود را در سامانه ثبت کنند».
وی واسطههای مضر در فرآیند رسیدن محصول به مصرف را از دغدغههای اساسی این حوزه دانسته و میگوید: «بازار حوزه کشاورزی بسیار سنتی است و عمده فروش محصولات از طریق واسطهها انجام میشود با این حال هدف ما این است که کسی را از چرخه خرید حذف نکنیم، بلکه میخواهیم این روند را ساماندهی کنیم. قیمت تمامشده در فضای کشاورزی، هم برای تولیدکننده، هم برای سیاستگذار و هم برای خریدار نامشخص است؛ اگر بتوانیم فضا را شفافتر کنیم بسیاری از مشکلات این حوزه هم از بین خواهد رفت».
او میگوید: «حجرهدارهای اصلی و بارفروشان در شهرهای مختلف با توجه به ظرفیتهای استارتآپ، ارتباط خوبی با سروبان برقرار کرده و ۱۰۰ حجرهدار با ارائه مدرک اعلام آمادگی کردهاند محصولات مختلف را هم با درصد سود پایینتر، هم به صورت امانی و هم با شفافیت بیشتر بفروشند. با این حال متأسفانه در شرایط فعلی ما نمیتوانیم ظرفیت بازار را پاسخ دهیم، زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است و تأمینکننده به اندازه کافی وجود ندارد».
میرطالبی درباره شناسایی کشاورزان در مناطق مختلف کشور و معرفی این استارتآپ به تولیدکنندهها هم میگوید: «در حال حاضر ارتباط با کشاورزان، بخشی از طریق مراجعه حضوری و بخشی از طریق معتمدان محلی انجام میشود. در این باره با بسیج سازندگی هم مذاکراتی داشتیم و قرار شده با کمک گروههای جهادی که در مناطق حضور دارند، شیوه عرضه مستقیم محصول به کشاورزان محلی معرفی شود».
این فعال استارتآپی با تأکید بر اینکه ما تلاش میکنیم تکنولوژی را به روستاها ببریم، میگوید: در قالب این طرح، مازاد سود فروش محصول را در قالب کمکهزینه خرید محصولات فناوری به روستاها برمیگردانیم و در کنار آن بشدت مراقب هستیم واسطه جدید ایجاد نکنیم».
به گفته میرطالبی، استارتآپ آنها پروسهای برای صحتسنجی کشاورزان در نظر گرفته و بر اساس آن تاکنون ۲۶ هزار مورد در سامانه به ثبت رسیده که از این تعداد حدود 5 هزار و 300 کشاورز ساماندهی شدهاند. این استارتآپ تا امروز در ۴۳۰ روستا معرفی شده و در حال حاضر ماهانه ۳ هزار تن فرصت معاملاتی ایجاد کرده است.
مدیرعامل سازمان مدیریت میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران هم ضمن تأیید این موضوع به «وطن امروز» میگوید: «بتازگی با همکاری یکی از مجموعههای بزرگ استارتآپی، کار فروش غیرحضوری انواع میوه، سبزیجات، صیفیجات و محصولات پروتئینی و سوپرمارکتی را با اطلاعرسانی محدود در 13 میدان میوه و ترهبار که البته هر 22 منطقه تهران را پوشش میدهند، آغاز کردهایم. پس از ارزیابی و بررسی آثار و نتایج این طرح و برطرف کردن اشکالات و ایرادات احتمالی و رفع خلأها، این طرح به همه میادین و بازارهای میوه و ترهبار تسری یافته و نسبت به اطلاعرسانی گسترده آن اقدام خواهد شد. از پیشنهادهای اجرایی و عملیاتی در این حوزه حمایت و از امکانات موجود خود برای معرفی استارتآپها استفاده میکنیم».
با این وجود در حال حاضر چه در شیوه مدرن و چه در شیوه سنتی عرضه محصولات کشاورزی و باغی، اختلاف زیادی در قیمتگذاری وجود دارد و یک محصول با کیفیت یکسان در مغازههای سطح شهر با قیمتهای متفاوتی عرضه میشود. رئیس اتحادیه صنف بارفروشان میوه و ترهبار تهران درباره نابسامانیهای بازار میوه میگوید: «ما به صورت میانگین 15 تا 20 هزار تن در روزهای معمولی سال و در مناسبتهای خاص مانند نوروز و یلدا، حدود 30 هزار تن ورودی بار در میدان داریم. روزهای یکشنبه و چهارشنبه هر هفته با حضور نماینده اتحادیه بارفروشان، نماینده خردهفروشان و نماینده بازرسی وزارت صنعت و معدن بر اساس عرضه و تقاضای بازار، نرخهای جدید تعیین میشود. این نرخها در 3 بخش حداقل، ممتاز و عالی است و فروشنده بر اساس نوع محصول مجاز است 20 تا 35 درصد قیمت را افزایش دهد؛ با این حال برخی فروشندهها به این میزان اکتفا نکرده و قیمتها را 50 تا 60 درصد اضافه میکنند که این امر خلاف قانون است».
مدیرعامل سازمان مدیریت میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران هم با بیان اینکه «کمیته نرخگذاری سازمان مدیریت میادین شهرداری تهران به صورت هفتگی قیمت محصولات میادین و بازارهای میوه و ترهبار را تعیین و اعلام میکند»، میگوید: «اجرای این نرخنامه در همه میادین و بازارهای میوه و ترهبار ضروری بوده و مدیران میادین و رؤسای بازارها باید بر حسن اجرای آن نظارت مستمر و مستقیم داشته باشند. علاوه بر این، تعداد زیادی از ترازوهای موجود در غرفههای میادین و بازارها به سامانه نرخگذاری متصل شدهاند و پس از نرخگذاری، قیمت جدید در این ترازوها اعمال میشود».
راد درباره اختلاف قیمت محصولات در میدان مرکزی میوه و ترهبار با مغازههای سطح شهر هم تأکید میکند: «فعالیت میدان مرکزی میوه و ترهبار زیر نظر اتحادیه است و این سازمان در میدان مرکزی میوه و ترهبار صرفا وظیفه ارائه خدمات عمومی را بر عهده دارد. نظارت بر میوهفروشیهای سطح شهر هم بر عهده این سازمان نیست. ما مسؤولیت نرخگذاری در میادین و بازارهای میوه و ترهبار را که در اختیار سازمان مدیریت میادین هستند بر عهده داریم. البته در حال حاضر قیمت انواع میوه در میادین میوه و ترهبار نسبت به میانگین قیمتهای سطح شهر بیش از 30 درصد و قیمت محصولات فرنگی 34 درصد پایینتر است».
فعالیت استارتآپها هنوز برای بسیاری از کشاورزان و باغداران نقاط مختلف کشور ناشناخته است اما به نظر میرسد در صورت تبلیغات مناسب و برنامهریزی بلندمدت در این حوزه، مشکلاتی که توسط واسطههای بازار تولید و توزیع ایجاد میشود، کاهش قابل توجهی داشته باشد.
ارسال به دوستان
باوجود وخامت اوضاع رئیسجمهوری آمریکا در نظرسنجیها، وی در اظهار نظری پیشاپیش خود را برنده انتخابات آبانماه اعلام کرد
ترامپ: قطعا پیروز میشوم!
گروه بینالملل: دونالد ترامپ پس از اینکه در 2 ماه گذشته چندینبار از احتمال شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری صحبت کرده بود، اخیرا در مصاحبه با واشنگتنپست گفت: قطعا در انتخابات نوامبر به پیروزی خواهم رسید. این ادعا در حالی مطرح میشود که علاوه بر نظرسنجیها شواهد موجود در جامعه آمریکا حاکی از عدم رضایت مردم از وضع موجود و تصمیمات دولت است و میتواند مقدمهای برای رفتارهای هیجانی ترامپ بعد از اعلام نتایج باشد.
به گزارش «وطن امروز»، رئیسجمهور آمریکا در مصاحبه با واشنگتنپست مدعی شد در انتخابات ریاست جمهوری 2020 به پیروزی خواهد رسید. ترامپ در توضیح چرایی اطمینانش ادعا کرد او «بزرگترین پایگاه رأی در تاریخ سیاست [در آمریکا]» را در اختیار دارد. وی افزود: «آیا شما قایقها در فلوریدا و سراسر کشور را دیدهاید؟ هزاران قایق هر هفته هستند. آنها هزاران قایق و دوچرخه دارند. شما موتورسواران حامی ترامپ را دیدهاید؟ هفته قبل آنها یک صف طولانی چندین مایلی داشتند و پرچمها و همه چیز همراهشان بود. من این کشور را دوست دارم و به رغم همه کارهایی که باید بکنم، احساس میکنم باید کار درست را انجام دهم». ترامپ همچنین در تازهترین تلاشش برای طفره رفتن از پاسخ به سؤالات درباره ظرفیتهای ذهنیاش ادعا کرد اخیرا در یک آزمون شناختی بالاترین امتیاز را به دست آورده است. وی با بیان اینکه این آزمون را در مرکز ملی پزشکی «والتر رید» داده است، گفت: پزشکان از نتایج «باورنکردنی» این آزمون، «بسیار شگفتزده» شدند. تمجید ترامپ از خودش و هواداران قایق و موتورسوارش در حالی مطرح شده که نتایج نظرسنجی اخیر در آمریکا نشان میدهد جو بایدن، رقیب دموکرات او در انتخابات با اختلاف ۴ درصدی از ترامپ پیش است.
* 54 میلیون آمریکایی در خطر گرسنگی
اظهارات ترامپ درباره اقبال بیسابقه عمومی به وی در حالی مطرح شده است که جدا از نتایج نظرسنجیها، گزارش رسانهها و شواهد عینی نشان میدهد وضعیت رفاه و سلامت جامعه آمریکا در دوره ریاست جمهوری وی بویژه در ماههای اخیر با ضعفهای جدی همراه بوده است. در همین رابطه روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی به وضعیت گرسنگی در شهر نیویورک آمریکا اشاره کرده است. به نوشته این روزنامه آمریکایی، از زمان شروع ویروس کرونا در شهر نیویورک، شمار شهروندانی که امنیت غذایی نداشتهاند، 2 برابر شده و به حدود ۲ میلیون نفر رسیده است. نیویورکتایمز نوشته است مقامات برخی نهادهای غیر سودآور در نیویورک، هدف نهادهای خود را تهیه و توزیع وعدههای غذایی قرار دادهاند. افرادی که برای این منظور در تلاشند، با تماسهای تلفنی خواستار مبالغ اهدا شده هستند و کارکنانی را برای این منظور هدایت میکنند و در حال افزایش گروههایی از داوطلبان هستند. نیویورکتایمز همچنین نوشته است این افراد شامل تکنیسینهای سینماها و کشیشهای کلیساها هستند. این در حالی است که روزنامه «گاردین» هم اواسط خردادماه گزارش داده بود طبق نتایج تحقیقات سازمان «فیدینگ آمریکا» در سال جاری میلادی، شمار افرادی که در کشور آمریکا قادر به تأمین مواد غذایی خانوادههای خود نیستند رکورد جدیدی را ثبت کرده است. بر همین اساس ۱۸ میلیون کودک (یکچهارم کودکان آمریکایی) در سال ۲۰۲۰ ممکن است نیاز به کمک غذایی پیدا کنند که نسبت به سال ۲۰۱۸ با ۶۳ درصد افزایش همراه است. بر اساس این گزارش به طور کلی ۵۴ میلیون نفر در سراسر آمریکا ممکن است بدون دریافت کمک با گرسنگی مواجه شوند. این در حالی است که این کشور حتی پیش از شیوع ویروس کرونا نیز با بحران عدم امنیت غذایی مواجه بود و دستکم ۳۷ میلیون نفر دسترسی دائم به مواد غذایی نداشتند.
* رکوردشکنی مجدد کرونا در کمتر از یک هفته
با ادامه سیاستهای دولت ترامپ در عدم مهار ویروس کرونا، رکورد تازهای از ابتلا به این بیماری در ایالاتمتحده به ثبت رسید. بر اساس بررسیهای دانشگاه جان هاپکینز، شمار بیماران کرونایی آمریکا در روز جمعه به ۶۳ هزار و ۲۰۰ نفر رسید که بیشترین آمار ابتلای روزانه از زمان شیوع این بیماری است. پیش از این بیشترین تعداد بیماران کرونایی روزانه آمریکا در سهشنبه گذشته ۶۰ هزار نفر بوده است. تعداد کل موارد گزارششده در این کشور به بیش از 3 میلیون و ۱۳۱ هزار نفر رسیده و در حال حاضر آمریکا دارای بیشترین تعداد بیماران مبتلا به کرونا در جهان است. شمار تلفات به علت ابتلا به ویروس کرونا نیز به بیش از ۱۳۳ هزار نفر افزایش یافته است.
* کاهش محبوبیت ترامپ
تصمیمات غیرکارشناسی ترامپ در قبال کرونا برای او و دولتش بدون تبعات نبوده است. تازهترین نظرسنجی شبکه تلویزیونی ایبیسینیوز حکایت از آن دارد که محبوبیت رئیسجمهوری آمریکا به دلیل ناکامی در مهار همهگیری ویروس کرونا پایین آمده است. بر اساس این نظرسنجی که روز جمعه منتشر شد، تنها ۳۳ درصد پاسخدهندگان گفتهاند از عملکرد دولت ترامپ برای مهار این بیماری رضایت دارند، در مقابل ۶۷ درصد اعلام نارضایتی کردهاند. این بالاترین میزان ابراز نارضایتی از پاسخ ترامپ به «کووید-۱۹» از زمان آغاز همهگیری این بیماری است. تاکنون میزان تایید عملکرد ترامپ بالای ۴۰درصد بوده و در نظرسنجی قبلی که ۱۷و ۱۸ ژوئن انجام شده بود، درصد تایید او ۴۱ درصد بود. افت 8 درصدی میزان تایید عملکرد ترامپ را میتوان تا حدی به کاهش اقبال رأیدهندگان مستقل به او نسبت داد. اواسط ژوئن نرخ تایید عملکرد ترامپ در میان مستقلها ۴۰ درصد بود، حالا اما این میزان ۲۹ درصد است. در مقابل اما میزان مخالفت با ترامپ در میان این گروه مهم رأیدهندگان از ۵۹ درصد به ۷۳ درصد افزایش یافته است. حمایت از ترامپ در میان حامیان حزب خودش یعنی جمهوریخواهان نیز افت داشته است و در نظرسنجی جدید ۷۸درصد جمهوریخواهان عملکرد رئیسجمهوری آمریکا در قبال همهگیری بیماری را تایید کردند، در حالی که در نظرسنجی قبلی این میزان ۹۰ درصد بود.
* پارتیبازی ترامپ در آخرین ماههای ریاست جمهوری
ترامپ که در این مدت ثابت کرده نگرانیای بابت قضاوت افکار عمومی ندارد، در اقدامی تاملبرانگیز در آستانه انتخابات ریاستجمهوری با استفاده از اختیاراتش در قانون اساسی برای مشاور و دوست قدیمیاش «راجر استون» که به دلیل ارتکاب جرائم مختلف از جمله دروغگویی به کنگره در پرونده تحقیقات تبانی انتخاباتی میان روسیه و ترامپ به تحمل ۴۰ ماه حبس محکوم شده بود، دستور عفو صادر کرد. روز گذشته در آستانه اجرای حکم استون، کاخ سفید در بیانیهای محکومیت راجر استون را «غیرعادلانه» توصیف و اعلام کرد دونالد ترامپ یک «فرمان اجرایی اعطای عفو» برای تخفیف مجازات او صادر کرده است. کاخ سفید در بیانیهای که بامداد شنبه منتشر کرده، اعلام کرد اتهامات علیه راجر استون توسط دادستانهای «رابرت مولر»، بازرس ویژه سابق تحقیقات درباره پرونده تبانی ترامپ مطرح شده و چون آنها نتوانستهاند شواهدی در تأیید وجود چنین تبانیای ارائه کنند، رفتار استون در جریان تحقیقات را بهانهای برای ایراد اتهام علیه او قرار دادهاند.
ارسال به دوستان
گزارشگر ویژه سازمان ملل از نقش ویژه ولیعهد عربستان در قتل فجیع روزنامهنگار منتقد سعودی خبر داد
سلاخ بن سلمان
گروه بینالملل: شاهزاده سعودی فکرش را نمیکرد قتل یک روزنامهنگار منتقد که خیلیها در دنیا حتی نامش را نشنیده بودند، اینگونه دامنش را بگیرد. جمال خاشقجی به تنهایی همه تلاشهای محمد بنسلمان برای سفیدسازی چهره سیاه عربستان در حوزههای مختلف را بر باد داد. 2 دادگاه یکی در ترکیه و دیگری در عربستان برای محاکمه قاتلان خاشقجی تشکیل شده اما سازمان ملل به صراحت دادگاه سعودی را فرمایشی و برای فریب افکار عمومی میخواند و در دادگاه ترکیه هم دلارهای سعودی به کمک بنسلمان آمده و لااقل تا امروز نام وی به عنوان متهم اول این دادگاه مطرح نشده است.
با وجود پولپاشیهای بنسلمان، حالا «اگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه ترورهای غیرقانونی و خودسرانه در دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل میگوید محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی مظنون اصلی پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد آلسعود است که سال ۲۰۱۸ در کنسولگری ریاض در استانبول به قتل رسید.
کالامارد در مصاحبهای با خبرگزاری آناتولی ترکیه گفت اگر چه مدرکی علیه بنسلمان ندارد اما در ارتباط با دستور و تحریک به انجام این قتل، ولیعهد سعودی مظنون اصلی محسوب میشود.
وی گفت: ببینید! فکر میکنم در ارتباط با اینکه چه کسی دستور این قتل را صادر و انگیزه آن را ایجاد کرده، او مظنون اصلی است. نام وی مطرح است اما شخصا مدرکی برای اینکه بگویم او دستور این جنایت را داده، ندارم. این مقام سازمان ملل که وکیل شناختهشدهای در زمینه حقوق بشر هم هست، در ادامه تاکید کرد جرمی با این مشخصات نمیتوانست بدون مشارکت ولیعهد سعودی واقع شود. وی گفت: به این مسأله طبق اطلاعاتی که بیش از یک سال قبل ارائه شد، اعتقاد دارم که سیا احتمالا این اطلاعات را در اختیار دارد.
او همچنین یادآور شد دادگاه این پرونده در ترکیه به صورت غیابی برگزار میشود، زیرا همه میدانند عربستان سعودی اجازه نخواهد داد متهمان در ترکیه محاکمه شوند. وی گفت: با این حال فکر میکنم این محاکمه مهم است. میخواهم یادآور شوم متهمان نماینده دارند و به آنها وکیل اختصاص داده شده است. کالامارد محاکمه در ترکیه را از دادگاهی که در عربستان برگزار شد، عادلانهتر توصیف کرد.
گفتنی است دادگاهی در ترکیه سوم جولای محاکمه متهمان این قتل را که ۲۰ تبعه سعودی هستند آغاز کرد. این افراد متهمند بعد از کشتن خاشقجی بدن او را تکهتکه کردهاند.
در ابتدا «خدیجه چنگیز» نامزد نویسنده مقتول عربستانی در مقابل دادگاه حاضر شد و گفت «سعود القحطانی» مشاور سابق دیوان پادشاهی سعودی و از نزدیکترین افراد به محمد بنسلمان و متهم ردیف اول این ترور فجیع، بارها فرزند جمال خاشقجی را به اخراج از کار تهدید کرده بود تا شاید خاشقجی را برای توقف انتشار مقالههای ضددولتی تحت فشار بگذارد.
«یاسین اکتای» مشاور اردوغان و دوست نزدیک جمال خاشقجی نیز به عنوان شاهد دیگر گفت خاشقجی به او گفته بود برای اینکه نوشتههایش را متوقف کند، یکی از فرزندانش تهدید و از کار اخراج شده بود.
او افزود: خاشقجی به من گفته بود حوادث یمن و اتفاقاتی که در این کشور میافتد، او را مجبور به نوشتن مقالات انتقادآمیز از حکومت سعودی کرده بود. از نظر او حکومت سعودی مردم عربستان را مجبور کرده بود در ماجرای یمن صرفا دنبالهرو حکومت باشند.
نگهبان کنسولگری عربستان در استانبول نیز به قاضی گفت در روز قتل، کنسول سعودی از او خواسته بود مرخصی بگیرد و به خانه برود. لازم به ذکر است جسد این روزنامهنگار مخالف سعودی همچنان ناپیداست.
* روایت سال قبل گزارشگر سازمان ملل
با آنکه گزارشگر سازمان ملل دیروز اعلام کرد شخصا مستندی برای محکوم کردن بنسلمان ندارد اما وی 29 خرداد سال گذشته در گزارشی که در همین ارتباط منتشر کرد، از نقش بنسلمان در این پرونده سخن گفته بود. اگنس کالامارد سال گذشته صراحتا اعلام کرد مدارک معتبری از دست داشتن مقامات عالیرتبه سعودی از جمله محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور در تحقیقات حول قتل خاشقجی به دست آمده است. وی همان روز از دبیرکل سازمان ملل خواست دستور آغاز تحقیقات بینالمللی از محمد بنسلمان و نقش او در قتل خاشقجی را صادر کند و همچنین خواستار آغاز تحقیقات گسترده توسط «اداره تحقیقات فدرال» (FBI) آمریکا شد. گزارشگر ویژه سازمان ملل همچنین گفت رژیم سعودی به دلیل سوءاستفاده از امتیازات دیپلماتیک کنسولگری خود در استانبول، باید از دولت ترکیه عذرخواهی کند. این گزارش ۱۰۰ صفحهای که به صورت کامل شرح ماوقع کنسولگری سعودی در استانبول را ارائه میکند، با استفاده از شنود فایل صوتی مکالمات داخل کنسولگری سعودی در استانبول حین قتل خاشقجی، آخرین لحظه این جنایت را بازسازی کرده و آورده: مقامات سعودی آن زمان به او گفتند «میخواهیم تو را دستگیر کنیم». کالامارد توضیح میدهد: ارزیابی فایلهای صوتی به دست آمده توسط افسران اطلاعاتی ترکیه و دیگر کشورها نشان میدهد احتمالا ابتدا به آقای خاشقجی آرامبخش تزریق شده و سپس او را با کیسه پلاستیکی خفه کردهاند. یافتههای اصلی گزارش به شرح زیر است: 1- مدارک معتبر از مسؤولیت فردی مقامات عالیرتبه سعودی شامل ولیعهد وجود دارد که نیازمند تحقیقات بیشتر است. 2- تحقیقات عربستان سعودی با حسننیت انجام نشده و میتواند شامل ممانعت از اجرای عدالت نیز باشد.
* افشاگریهای آمریکاییها
19 بهمن 1397 روزنامه نیویورکتایمز جزئیاتی از قتل خاشقجی منتشر کرد که تا آن روز در اختیار رسانهها نبود. در آن روز چند منبع اطلاعاتی در گفتوگو با نیویورکتایمز گفتند: محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی در یک گفتوگوی تلفنی که سال ۲۰۱۷ انجام شده، گفته است اگر جمال خاشقجی به کشور بازنگردد و به انتقادش از حکومت سعودی پایان ندهد، با یک گلوله او را به قتل خواهد رساند.
این گفتوگو که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا آن را شنود کردهاند، دقیقترین شاهدی است که نشان میدهد محمد بنسلمان مدتها پیش از کشته شدن جمال خاشقجی داخل کنسولگری سعودی در استانبول به دنبال ترور او بوده است. ولیعهد سعودی در مکالمه ضبطشده مذکور میگوید اگر نتوان با تطمیع خاشقجی او را به عربستان بازگرداند، باید به زور متوسل شد و اگر هیچکدام از این روشها مؤثر نبود، خودش با گلوله سراغ خاشقجی خواهد رفت. روزنامه واشنگتنپست گزارش داده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) هم به این جمعبندی رسیده که او دستور ترور روزنامهنگار منتقد را صادر کرده است.
***
[خاشقجی که بود؟]
جمال خاشقجی از منتقدان برجسته دولت سعودی اکتبر ۲۰۱۸ در کنسولگری ریاض در استانبول به شکلی وحشیانه به قتل رسید. مقامات سعودی همواره مدعیاند این جنایت، عملیاتی خودسرانه بوده و دستور آن از طرف ریاض صادر نشده بود اما در سطح بینالمللی این مسأله مورد تردید است و چندین آژانس اطلاعاتی و سازمان ملل روایت دولت آلسعود درباره نحوه وقوع این جنایت را زیر سوال بردهاند. وی ستوننویس روزنامه آمریکایی واشنگتن پست و در سالهای پایانی عمرش ساکن آمریکا بود. بعد از آنکه روایتهای زیادی درباره ناپدید شدن او مطرح شد، مقامات ریاض سرانجام اذعان کردند وی توسط تیمی که قصد بازگرداندنش به عربستان را داشت، به قتل رسیده است. دسامبر سال ۲۰۱۹، 5 فرد ناشناس به دلیل نقش داشتن در قتل این روزنامهنگار در دادگاهی در ریاض به اعدام محکوم شدند. گزارشگر ویژه سازمان ملل در آن زمان هم محاکمه نمایشی سعودی را متناقض با عدالت خواند و خواستار تحقیقات مستقل درباره قتل خاشقجی شد.
***
[نقش ترامپ در پرونده خاشقجی چیست؟]
ترامپ در پرونده قتل خاشقجی همان کاری را برای بنسلمان انجام داد که بوش و اوباما در پرونده 11 سپتامبر برای حکومت عربستان انجام داده بودند. در میان دولتمردان آمریکایی کمتر کسی در این باره که 11 سپتامبر با هماهنگی و چراغ سبز مسؤولان سعودی از جمله رایزن فرهنگی وقت سفارت عربستان در واشنگتن طراحی شد، تردید دارد. دلارهای سعودی اما مهمترین حامی آلسعود در این جنایات بشری بودهاند. صدها میلیارد پول عربستان در بانکهای آمریکایی و باجهای کلان شاهان عربستان به روسای جمهوری آمریکا در طول تاریخ مهمترین دلیل تداوم این روند بوده است. در پرونده خاشقجی هم اگر وی ستوننویس روزنامه مشهور آمریکایی نبود، شاید قتل وی مثل همه جنایات دیگر سعودیها بدون هر هزینهای تمام میشد.
ارسال به دوستان
هر روز خبرتازهای پیرامون تولید فصل چندم یکی از سریالهای پخششده رسانهای میشود!
سریسازی توجیه دارد؟
گروه فرهنگوهنر: خبرها درباره سریسازیهای تلویزیون حالا به وضعیت جالبی رسیده است؛ بچه مهندس 4، پایتخت 7، نونخ 3، زیرخاکی 2 و حکایتهای کمال2 و 3 و چند اثر دیگر که در فصل دوم خود ساخته خواهند شد، سریالهایی هستند که درباره تولید فصل تازهشان هر روز خبری منتشر می شود. خبرهایی که درباره نگارش، پیش تولید و تولید فصل تازه برخی سریالها مطرح میشود از جهات مختلف تعجببرانگیز است و البته درباره برخی سریالهای دیگر لازم است. در واقع نمیتوان نگاه ثابتی به مسأله «سریسازی» داشت و بسته به هر سریال قابل تحلیل است.
یکی از مسائلی که اخیرا تلویزیون با آن مواجه است اعتنای عجیب و غریب به نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صداوسیما یا ارجاعاتی است که به تلویبیون میشود. این مسأله اگر معیار اصلی رتبهبندی سریالها و اعطای مجوز برای تولید قسمتهای بعدی آنها باشد، به غیر از سوال برانگیز بودن، قابل انتقاد هم هست. چرا که تولید هر سریال با هزینه و صرف بودجه همراه است و از این منظر میتوان سوال کرد که چرا باید فصل چندم یک سریال صرفا به خاطر اینکه فصل قبلی توفیقاتی از جهت مخاطب داشته، تولید شود؟ جالب آنکه خود «فصل چندم بودن» باعث میشود نظارت کمتری از سوی مدیران صداوسیما روی سریالها باشد. چرا که تولیدکنندگان این نوع از سریالها، با این پیش زمینه که تلویزیون به آنها احتیاج دارد، وارد تولید میشوند. طبیعت این چنین رویهای کاهش کیفیت است. البته استثنائاتی مانند چند سری از پایتخت هم وجود دارد که جز فصل آخر، رفتهرفته شکل و قوام مناسبتری گرفت. اما در برخی دیگر از سریالها دلیل ساخت سریهای بعدی واقعا مشخص نیست. بچه مهندس 3، اگر چه با مخاطب نسبی همراه بود اما مبتنی بر بچه مهندس 2 تولید شد که بشدت ضعیف بود. با ماجرایی تکراری و قصهای که زیر متوسط نمره میگرفت. در عین حال به نظر میرسد درباره کیفیت بچه مهندس 3 نیز با اغراق مدیران رسانه ملی مواجه بودیم، چرا که به نظر ما فصل سوم بچه مهندس نیز آنچنان سرتر از فصل دوم نبود ولی به نحوی پیرامونش تبلیغ شد که گویی اثری کمنظیر در تلویزیون است. در همان برهه پخش نیز پیرامون این سریال نوشتیم که «بچه مهندس» قصه زندگی جواد جوادی است و از همان فصل اول تا اینجا نیز قصه اصلی آن روایت زندگی او بوده و باید باشد اما در این فصل موضوعات متعددی از جمله فعالیتهای تحقیقاتی دکتر توفیقی، ماجرای ترور او، فعالیتهای شرکت وصال و برادری که ناصالح است، در کنار خواهری که عاشق دوست جواد جوادی شده، قصه سینا ماهر، ماجرای شخصیت سعید و اتفاقات پیش آمده برای او، قصه زندگی بیبی و. . . همه قصههای فرعیای هستند که نمایش آنها قصه اصلی را که باید در ارتباط با زندگی جواد جوادی باشد، به حاشیه برده است. و نقصهایی علاوه بر اینها که کم نیستند. حالا خبر رسیده که بچه مهندس 4 هم در حال نگارش است. حسن وارسته، نویسنده سریال «بچه مهندس ۴» درباره شروع زمان نگارش این سریال هم صحبت کرده و گفته است: تلاشمان این است که از روزهای پایانی تیرماه وارد مرحله نگارش شویم. این روزها در حال ایدهپردازی برای قصه «بچه مهندس۴» هستیم و اولویتمان رسیدن به قصههای اجتماعی و به روز است. از طرفی مشکلهای جوانها در جامعه ما یکی از موضوعاتی است که میتوان از آن به عنوان دستمایه یک سریال استفاده کرد. نویسنده سریال «بچه مهندس4» ادامه داده است: ترکیب گروه نویسندهها تغییر کرده است و در فصل 4 سمیه تاجیک و فرید قبادی من را در نگارش همراهی میکنند.
این وضعیت برای «حکایتهای کمال» هم مطرح است. به نظر میرسد درباره توفیق این سریال نیز کمی اغراق شده است که حالا خبر از پیشتولید فصل بعدی این سریال رسانهای شده است. سال گذشته سریالی تحت عنوان «حکایتهای کمال» برای شبکه دو ساخته و به پخش رسید، سریالی که اقتباسی از کتابی به همین نام و نوشته محمد میرکیانی بود. قدرتالله صلحمیرزایی درباره تولید فصلهای بعدی این سریال گفته است: بزودی و بعد از عقد قرارداد فیلمنامه کار وارد مرحله پیش تولید میشود. نویسندههایمان همان افرادی هستند که فصل یک را به نگارش درآورده بودند. آقای امیرجهانی و گروهشان (آزاده محسنی، نسیم عرب امیری و...) کار نگارش این سریال را در فصل ۲ و ۳ به عهده خواهند داشت.
اگر چه تولید سریال در خارج از تهران یکی از مزیتهای سریالیهایی مانند پایتخت و نونخ به حساب میآید اما اصرار برای پیوسته ساختن سریالها دامنگیر این سریالها نیز شده است. به نحوی که هنوز نونخ 2 تمام نشده خبرهایی پیرامون نگارش نونخ 3 به گوش میرسد. علاوه بر همه مزایایی که ادامه تولید سریالهای پرمخاطب دارد، اما وقتی فصل دوم سریال، گروگان فصل سوم باشد، طبیعی است که باز آنچه قربانی میشود مسأله کیفیت است. یک مسأله دیگر هم وجود دارد. برای نگارش قصهای نو، بدیع و تازه، نویسنده حتما با سختی بیشتری مواجه است. اما وقتی یک سریال روی فصول قبلی بنا شود، طبعا دارای یک قصه مرکزی و شخصیتهای از پیش آماده است و نویسنده کار سختی پیش رو ندارد.
اگر چه سریسازی و تولید سریال در چند فصل اتفاقی نامتعارف در سریالسازی نیست و تلویزیونهای دنیا نیز تجربیات مشابه (موفق یا شکست خورده) در این ماجرا دارند، اما اینکه در سالهای اخیر این ماجرا به یک رویه تبدیل شده کمی سوال برانگیز است. چرا که عمدتا سریسازی با کاهش کیفیت همراه بوده است. اینکه مواجهه تلویزیون و مدیرانش با هر سریالی که از مخاطب 30 درصدی عبور میکند، این باشد که به سراغ ساخت فصل بعدیاش بروند، یعنی روز به روز با آثار ضعیفتری مواجه خواهیم بود. از طرفی ذائقه مخاطب نیز پایین میآید.
شاید در نتیجه همین رفتار و رویکرد است که کیفیت سریالهای تلویزیون با سریالهای سالهای نه چندان دور فاصله جدی دارد؛ سریالهایی که فصل دوم، سوم و چهارمشان ساخته نمیشد اما در خاطرهها ماندگارتر از سریدوزیهای این روزهای تلویزیون بودند.
ارسال به دوستان
در حالی که دیروز با حضور روحانی در جلسه اضطراری ستاد ملی مبارزه با کرونا، همه منتظر بازگشت محدودیتهای کرونایی با دستور وی بودند جلسه بدون نتیجه پایان یافت
حضور بیثمر
اسدالله خسروی: با وجودی که خیلیها فکر میکردند در جلسه دیروز ستاد ملی مقابله با کرونا که به ریاست رئیسجمهور برگزار شد، برنامههای بازدارندهای برای جلوگیری از روند رو به رشد شیوع کرونا در کشور ارائه میشود اما این جلسه بدون اعلام هیچگونه محدودیت و خروجی خاصی، تنها به توصیه فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده عموم از ماسک گذشت.
به گزارش «وطن امروز»، پس از رشد آمار مرگومیر و قرار گرفتن 15 استان کشور در وضعیت قرمز و هشدار، ستاد ملی مقابله با کرونا دیروز با حضور رئیسجمهور تشکیل جلسه داد؛ جلسهای با سخنانی تکراری و کلیشهای از جنس توصیه و امید به گذر از بحران کرونایی و در نهایت پافشاری بر تداوم فعالیتهای اداری و اقتصادی که تعجب همه کارشناسان را برانگیخت. جلسه دیروز در حالی برگزار شد که مشاور وزیر بهداشت روز جمعه در گفتوگویی با «وطن امروز» اعلام کرد: «وزیر بهداشت خواستههایی در قالب بازگشت برخی محدودیتها و ایجاد پروتکلهای جدید در استانهای با وضعیت قرمز دارد که قرار است روز شنبه در جلسه ستاد ملی کرونا با حضور رئیسجمهور مطرح شده و مورد بررسی قرار گیرد».
رشد ابتلا و مرگ ناشی از کرونا در حالی است که رئیسجمهور به جای چارهاندیشی برای مقابله جدی با این بیماری مرگبار، اعلام میکند «تعطیلی کسبوکار در بلندمدت امکانپذیر نیست و راه گذر از این شرایط انجام فعالیتهای لازم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سایر نیازها توأم با رعایت پروتکلهای بهداشتی است و راه دومی وجود ندارد».
وی تاکید کرد: «تجمعات به طور کلی در شرایط امروز غیر قابل قبول است. ما نمیتوانیم مثل سابق کنار هم بایستیم، لذا فاصلهگذاری اجتماعی ضروری است و سبک زندگی را باید امسال عوض کنیم. حتی در کارخانجات هم باید از ماسک استفاده کنند. مردم عزیز ما باید قانع شوند».
روحانی مدیریت کرونا را در مقام توصیههای اخلاقی نگه داشته است و این در شرایطی است که سخنگوی وزارت بهداشت اعلام میکند طی ظهر جمعه تا ظهر شنبه ۲۳۹۷ بیمار جدید مبتلا به «کووید- 19» در کشور شناسایی شدند که ۱۷۳۹ نفر از آنها بستری شدند تا مجموع بیماران «کووید- 19» در کشور به ۲۵۵ هزار و ۱۱۷ نفر برسد. سیما ساداتلاری دیروز گفت: متاسفانه طی 24 ساعت گذشته ۱۸۸ بیمار «کووید- 19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۲ هزار و ۶۳۵ نفر رسید. همچنین نتایج اولیه یک مطالعه جدید حاکی از آن است که در بیش از ۸۰ درصد از جوانان آلوده به کروناویروس، علائمی از بیماری مشاهده نمیشود. بررسی متخصصان علوم پزشکی در ایتالیا نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد از جوانان آلوده به ویروس کرونا از ناقلان خاموش بیماری به حساب میآیند.
* محسن هاشمی: تهران باید 2 هفته تعطیل شود
این موضعگیری روحانی و بیتفاوتی نسبت به ایجاد محدودیتها درحالی است که حتی همفکران او نیز خطر را درک کردهاند. محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران در حساب توئیتری خود نوشت: «در اوجگیری دوباره کرونا تقصیر مردم ۳۰ درصد و سهم دولت ۷۰ درصد است، چون دولت یکباره تصمیماتش را به نفع کرونا شل کرد و به ویروس رانت داد. من اگر اختیار داشتم، فعالیتها را 2 هفته تعطیل میکردم و محدودیتها را آنقدر ادامه میدادم تا آمارها رو به افول برود».
* بلاتکلیفی در برگزاری کنکور
علیرضا وهابزاده، مشاور وزیر بهداشت روز جمعه یکی از دستور کارهای جلسه دیروز را تعیین تکلیف وضعیت کنکور اعلام کرده بود که جلسه با روحانی هیچ نتیجهای در بر نداشت. وهابزاده اما چند دقیقه بعد از این جلسه بیثمر در لایو اینستاگرام حاضر شد و گفت: «برگزاری و عدم برگزاری کنکور به وزارت بهداشت سپرده شده و در آنجا تصمیمگیری میشود».
* عزا و عروسی در تالارها ممنوع
با آنکه حضور روحانی بر اعمال محدودیتها تأثیری نداشت اما مسؤولان دیگر همچنان بر محدودیت برگزاری مراسم در تالارها تأکید دارند. در این باره معاون نظارت بر اماکن عمومی پلیس امنیت تهران بزرگ تاکید کرد: «برگزاری مراسم عروسی و ترحیم در تالارهای پذیرایی ممنوع است». سرهنگ نادر مرادی افزود: پیرو تأکیدات ریاست جمهوری در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا و نیز تاکیدات مقامهای استانی درباره عدم برگزاری مراسم عزا و عروسی، مجوزی از سوی پلیس اماکن برای برگزاری چنین مراسمی صادر نشده و به عبارت دیگر برگزاری مراسم فعلا و تا اطلاع بعدی ممنوع است. وی ادامه داد: در همین راستا اگر پلیس با مواردی از برگزاری مراسم عزا و عروسی در تالارهای پذیرایی مواجه شود برابر مقررات با این تخلف برخورد خواهد کرد.
***
[عضو علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا : برگزاری کنکور باید عقب بیفتد]
دکتر مینو محرز، عضو علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: ویروس کرونا در اماکن سربسته و پر ازدحام چون واگنهای مترو، اتوبوس، مراکز علمی، رستورانها و محل کار با فشردگی کارکنان حتی اگر افراد دارای ماسک نیز باشند، احتمال شیوع دارد. بنابراین توصیه میشود علاوه بر استفاده اجباری از ماسک، فاصلهگذاری فیزیکی نیز توسط مردم مورد توجه قرار گیرد. وی همچنین با بیان اینکه برگزاری امتحانات کنکور باید در این شرایط سخت کرونایی عقب بیفتد، افزود: لغو طرح ترافیک و برخورد جدی با افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند ضروری است، چرا که کرونا این روزها بیرحمانه کوچک و بزرگ را میکشد. عضو علمی ستاد ملی مقابله با کرونا با تأکید بر ایجاد محدودیتهای جدید چون توجه به دورکاری ادارات و شیفتبندی کارکنان گفت: درست است که استفاده از ماسک تا 80 درصد مانع از ابتلا به این بیماری میشود اما در صورتی که در اماکن سربسته کارکنان با جمعیت زیاد نزدیک به هم کار کنند احتمال بروز این بیماری دور از ذهن نیست، بنابراین باید فکری اساسی و اقدامی اصولی در این زمینه شود. وی به خوشخیالی و عادیانگاری برخیها درباره عواقب بیماری کشنده «کووید- 19» اشاره کرد و گفت: بیتوجهی و سهلانگاری نسبت به این بیماری خطرناک پشیمانی را به دنبال دارد، چراکه کرونا درمان ندارد. محرز به بستری کودکان و نوجوانان کرونایی در بیمارستان مفید تهران و برخی بیمارستانهای استانی سراسر کشور اشاره کرد و افزود: کودکان بدحال این روزها تخت خیلی از بیمارستانها را اشغال کردهاند، بنابراین خروج غیرضرور کودکان از خانه اشتباه است و والدین و اعضای خانواده نیز باید اصول بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی را رعایت کنند تا این بیماری را به میان خانواده نبرند.
ارسال به دوستان
حامیان برجام همصدا با وزارت خارجه آمریکا به توافق منعقدنشده ایران و چین حمله کردند
صدای آمریکا
کسانی که منتقدان برجام را به همصدایی با ترامپ و رژیم صهیونیستی متهم میکردند حالا مواضعشان املایی بیغلط از موضع دولت آمریکاست
گروه سیاسی: سیاست خارجی عرصه واقعیت است نه ایدئولوژی! این عبارت شاید از پرتکرارترین جملاتی باشد که جریان غربگرا در برهههای مختلف خطاب به منتقدان خود گفته باشد. اما گویا این روزها عاقبت خیاط خود در کوزه افتاده است.
به گزارش «وطن امروز»، با انتشار اخباری که نشان از یک توافق بلندمدت میان ایران و چین داشت، یک جبهه رسانهای از بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا تا برخی چهرههای شناختهشده اصلاحطلب با در پیش گرفتن ادبیاتی مشابه و ذیل کلیدواژه «ترکمانچای چینی» به مخالفت با توافقی پرداختند که حتی متن آن نیز منتشر نشده و نقطه کانونی آن مساله توافق با چین بود. در این میان با طرح شایعاتی از واگذاری جزایر خلیج فارس به چین تا حضور نیروهای نظامی این کشور در خاک ایران تنها بخشی از خط رسانهای هفتههای گذشته در واکنش به این توافق بود.
در این میان، جریان غربگرا که در سالهای گذشته همواره نیروهای انقلابی را به داشتن نگاه ایدئولوژیک و نادیده گرفتن منافع ملی در عرصه سیاست خارجی محکوم میکرد، این بار با ایدئولوژیکترین ادبیات شرقستیزانه به مخالفت با این توافق پرداخت. نکته مهم در میان واکنش فعالان سیاسی اصلاحطلب در این رویه شرقستیزانه آن بود که قطعی نبودن هیچگونه تعهدی میان ایران و چین و انتشار یک متن اولیه که موید اهداف کلی در زمینه یک تعامل دوجانبه بود هیچگونه جایگاهی در مواضع آنها نسبت به این توافق منعقد نشده نداشت. آنها که تا چند سال قبل نقدهای مصداقی منتقدان برجام به بندهای این توافق را ناشنیده رد میکردند و با خوشبینی به طرف مقابل این توافق، امکان تحقق پیشبینیهای منتقدان را حتی تصور نمیکردند، این بار به توافقی حمله میکنند که حتی متن اولیه آن نیز تنظیم نشده. رویکرد شرقستیزی جریان غربگرا و معنا کردن تعامل با شرق به یک «شر حتمی» در حالی بود که آنها خود سابقه روشنی در محکوم کردن بدبینی منتقدانشان به غرب و سابقه تعاملاتش با ایران داشتند.
* از پهلوی تا مطهری
شاید نخستین نکته قابل توجه در خط تخریب توافق دوجانبه میان ایران و چین را بتوان دستپاچگی دولت آمریکا در این زمینه دانست، به گونهای که وزارت خارجه آمریکا در صفحه خود در توئیتر توافقنامه 25 ساله ایران و چین را با قرارداد ترکمانچای که در دوره قاجار میان ایران و روسیه بسته شده بود مقایسه کرد و نوشت: همانطور که در آن قرارداد هزینه را مردم ایران پرداختند درباره این قرارداد نیز چنین است. در پیگیری این خط، آش آنقدر شور شد که حتی شاهزاده پهلوی نیز به تکرار ادعاهای وزارت خارجه آمریکا پرداخت. با این حال قابلتأملترین واکنشها به این توافق را میشد در میان فعالان سیاسی حامی برجام پیدا کرد.
صادق زیباکلام که یکی از شناختهشدهترین حامیان تعامل همهجانبه و یکطرفه ایران با آمریکا شناخته میشود و حتی پس از شکست برجام نیز از مواضع پیشین خود عدول نکرده است، با انتشار توئیتی ضمن نسبت برقرار کردن میان میزان تحصیلات و شرقستیزی نوشت: دلیل اصلی حساسیت و مخالفت بسیاری از ایرانیان با توافق با چین باز میگردد به بیاعتمادی به پکن. مشابه همان بیاعتمادی البته به روسها هم هست. بر خلاف بسیاری از مسؤولانمان که مرید و سرسپرده روسها و چینیها شدهاند، ایرانیان تحصیلکردهتر نه به چین و نه به روسیه اعتمادی ندارند. سعید شریعتی، از اعضای حزب منحله مشارکت و از فعالان رسانهای اصلاحطلب نیز در موضعی مشابه با صادق زیباکلام، با ارتباط برقرار کردن میان شرقستیزی و چنگیزخان مغول نوشت: مشکل این است که حس مردم نسبت به چین بر جای مانده از نفرت از تموچین (چنگیزخان) است. اگر نه صحبت ۲۵ سال آینده نیست، سالهای سال است بازار ما، پروژههای ما، بازرگانی و تجارت ما در اشغال و انحصار نسبی چینیهاست. در این میان یکی از عجیبترین مواضع را علی مطهری، نماینده سابق مجلس گرفت و با انتشار توئیتی نوشت: گذشته از محتوای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، باید قبل از امضای آن، تکلیف 2 میلیون مسلمان چینی که در اردوگاههای اجباری برای دست کشیدن از دین و فرهنگ خود شکنجه میشوند و مساجدشان تخریب شده، روشن شود. این موضع مطهری در شرایطی است که وی یکی از مهمترین حامیان برجام که توافقی مستقیم با 6 کشور از جمله چین و آمریکا بود به شمار میرود. اینکه چگونه در جریان آن توافق برای علی مطهری سرنوشت مسلمانانی که با هرکدام از این 6 کشور به شکلی در ارتباط بودند به عنوان مقدمه بخشی از توافق مطرح نبود و به محض انتشار خبرهایی مبنی بر توافق با چین اینگونه تغییر موضع و نگرش داده از سوالبرانگیزترین نکات محسوب میشود!
عباس عبدی هم با انتشار متنی در زمینه این توافق، ضمن اعلام مخالفت با کلیت این توافق (پیش از انتشار جزئیات) نوشت: فردگرایی و عوامگرایی غالب بر فرآیندهای سیاسی داخلی ایران چنان گسترده است که مانع ثبات سیاستگذاری و پایبندی به هر نوع توافق بلندمدتی میشود. شکاف درونساختاری نیز مزید بر علت میشود. در حوزه روابط خارجی هیچ نوع وحدت نظری وجود ندارد. در مجموع شرایط برای رسیدن به هیچ توافق راهبردی با کشورهای دیگر فراهم نیست و اگر به هر دلیلی و با فشار و دستور از بالا این توافق رخ دهد، پایدار نخواهد ماند. در نهایت هزینههایش را میدهیم بدون آنکه از منافعش بهرهمند شویم.
با این همه، واکنشهای چهرههای اصلاحطلب به این افراد محدود نماند و چهرههای دیگری همچون محمود صادقی، عبدالله رمضانزاده و... نیز در مواضعی مشابه به این مساله پرداختند. نکته مهم در این میان، فارغ از استاندارد دوگانه این افراد در مواجهه با توافق با غرب و شرق (که تمام آنها از مهمترین و شناختهشدهترین چهرههای حامی برجام به شمار میروند)، همسانی ادبیات آنها با ادبیات رسمی دستگاه سیاست خارجی آمریکا بود. آنها که در سالیان گذشته و در مواجهه با منتقدان سیاستهای هستهای دولت، منتقدان را به همنوایی و همصدایی با ترامپ و رژیم صهیونیستی محکوم میکردند، حالا مواضعشان املایی بیغلط از موضع دولت آمریکا است!
* داستان یک توافق
توافق 25 ساله میان ایران و چین این روزها در حالی در مرکز حملات جریان غربگرا قرار گرفته است که اساسا هرگونه موافقت یا مخالفت با آن پیش از مشخص شدن تعهدات دوطرفه امری فاقد اعتبار است. سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه روز چهارشنبه در واکنش به حجم عظیم ادعاهای کذب در فضای مجازی نسبت به تدوین یک نقشه راه ۲۵ ساله بین ایران و چین گفته بود: بر اساس توافق سال ۹۴ روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین که در بند ششم بیانیه سفر رئیسجمهور محترم چین به تهران منعکس شده است، 2 کشور صراحتا اراده سیاسی خود را برای توسعه و تعمیق راهبردی روابط بیان داشته و تصمیم گرفتند یک نقشه راه جامع ۲۵ ساله بین 2 کشور تدوین شود تا مبنای توسعه منسجم و همهجانبه روابط سیاسی و اقتصادی ایران و چین در سالهای آتی قرار گیرد. پیشنویس اولیه این سند با مشارکت نهادهای تخصصی 2 کشور تهیه شده و هماکنون در مرحله مذاکره قرار دارد. بدیهی است پس از نهایی شدن مذاکرات، این سند برای طی مراحل قانونی به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد. وی با اشاره به واکنش خصمانه و عصبی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، اضافه کرد: بدون تردید روابط راهبردی ایران و چین که منافع کلیدی متقابل برای مردم 2 کشور دارد، واجد دشمنانی است که تمام تلاش خود را برای شکست این مذاکرات و عدم موفقیت این سند به کار خواهند گرفت. موسوی ادعاهایی همچون اجاره جزایر ایرانی در خلیج فارس، انحصار فروش نفت با قیمتهای پایین، استقرار نیروهای مسلح و... را مضحک دانست که حتی ارزش تکذیب کردن هم ندارد.
با همه این اوصاف، فارغ از محتوای نهایی این توافق که ممکن است نقدهایی نیز به آن وارد شود، خط تخریبی جریان غربگرا برای تعامل با شرق به عنوان واقعیتی برخاسته از نوع مواجهه این جریان با سیاست خارجی است که در صورت انفعال و عدم اقناع فضای عمومی ممکن است ارتباطات دوجانبه کشورمان را با مشکلاتی مواجه کند.
ارسال به دوستان
نماینده دادستان گوشهای از زد و بندهای مدیرعامل شرکت هفتتپه با مدیران سابق بانک مرکزی را در دادگاه متهمان اقتصادی فاش کرد
کیفهای جادویی
گروه سیاسی: روز گذشته نخستین جلسه دادگاه برخی مدیران سابق بانک مرکزی در مجتمع قضایی امام خمینی(ره) تهران به ریاست قاضی اسدالله مسعودیمقام برگزار شد. در ابتدای جلسه قاضی مسعودیمقام ضمن تفهیم مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری، گفت: متهمان پرونده امید اسدبیگی، مهرداد رستمیچگنی، مجتبی کحالزاده، جواد بصیرانی، اکبر لارجانی، فرشاد طالبی، مهدی توسلی، سیدرسول سجاد، محسن صالحی، سیدمحمدرضا حسینی، فرزاد محمدی، اسدالله سیفی، شهریار دربانی، سیدمحمدرضا آلعلی، موسی حسینزاده، محمدرضا قاعدی، میثم فرجام، محمد نوری، محمد بیرانوند، سیدوحید حسینی، حمیدرضا مخبر و رضا انصاری هستند. در ادامه قاضی از شاهمحمدی، نماینده دادستان خواست در جایگاه قرار گیرد و کیفرخواست را قرائت کند. شاهمحمدی، نماینده دادستان گفت: متهم امید اسدبیگی ارتباط بسیار نزدیکی با ۲ نفر از مدیران سابق اداره اموال بینالملل بانک مرکزی به اسامی محسن صالحی و سیدرسول سجاد داشته است؛ گزارش سازمان اطلاعات سپاه استان تهران نشاندهنده ارتباطات غیرمتعارف متهم امید اسدبیگی با سیدرسول سجاد است، به نحوی که در زمان تعطیلی بانک مرکزی، امید اسدبیگی یکی از افرادی بوده است که به دفتر متهم سیدرسول سجاد رفتوآمد میکرد.
وی ادامه داد: گزارش سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بیانکننده آن است که متهم امید اسدبیگی جهت کارگزاری بانک مرکزی و تخصیص نوع ارزهای دولتی برای واردات خط تولید شرکت، رشوههایی را به متهم رسول سجاد پرداخت کرده است. نماینده دادستان در بخش دیگری از کیفرخواست که مربوط به مشخصات متهمان و نوع اتهام آنها بود، گفت: امید اسدبیگی فرزند احسانالله متهم ردیف اول پرونده است. وی متهم به پرداخت رشوههای متعدد به مدیران بانک مرکزی، بانک کشاورزی و وزارت صمت شامل یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان وجه نقد، ۱۰۰ سکه تمام بهار آزادی و ۱۲ هزار دلار آمریکا به متهم محسن صالحی و ۸۰۰ سکه تمامبهار آزادی به متهم سیدرسول سجاد است. همچنین وی متهم به پرداخت رشوه به متهم فرشاد طالبی به میزان یکمیلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان وجه نقد و ۵۰ هزار دلار آمریکا است. نماینده دادستان افزود: وی ۵۰ هزار دلار آمریکا نیز به متهم مهدی توسلی رشوه داده است. جعل اسناد رسمی و اسناد عادی، جعل مهرهای شرکت خارجی فروشنده کالا، استفاده از اسناد مجعول در اسناد رسمی و عادی و استفاده از مهرهای جعلی خارجی برای ثبت سفارشات کالاهای اساسی و تخصیص ارزهای دولتی و رفع تعهدات ارزی با همکاری متهمان مهرداد رستمی، مجتبی کحالزاده، جواد بصیرانی و مرتضی منزوی از دیگر اتهامات امید اسدبیگی است. امیداسدبیگی، مدیرعامل شرکت نیشکر هفتتپه است که سال 94 در نتیجه خصوصیسازیهای پرحاشیه شرکتهای دولتی در آن زمان، توانست این شرکت بزرگ را تصاحب کند؛ شرکتی که نامش به دلیل عدم پرداخت مطالبات کارگران و اعتراضات آنان در رسانهها مطرح شد. حال مدیرعامل این شرکت در دادگاه حاضر شده است تا پاسخگوی زدوبندهایش با مدیران سابق بانک مرکزی باشد. در ادامه جلسه روز گذشته دادگاه، قاضی از متهم اسدبیگی خواست در جایگاه حاضر شود؛ سپس ضمن ارائه اتهامات وی مندرج در کیفرخواست، به او گفت آیا این اتهامات را قبول دارد؟ که متهم اسدبیگی گفت: خیر! متهم اسدبیگی در ادامه گفت: بنده کارگزار رسمی بانک مرکزی بودم و طبق قرارداد کارگزاری که بسته بودم، تلاش داشتم بتوانم منابع مسدودشده ارزی کشور را وارد کشور کنم و قرار بود بنده یک ضمانت تعهد پرداخت را به بانک مرکزی ارائه کنم و در ازای آن ارز گرفته و کار کارگزاری انجام دهم. وی ادامه داد: بنده ارتباط خاصی با صالحی و سجاد نداشتم و میزان کار کارگزاری بنده 3/0 و حتی 2/0 زیر قیمت کارگزاری دیگران بود. وی افزود: بعد از آنکه با بحرانی روبهرو شدم برای پرداخت حقوق پرسنل خود تنها راه آن بود که از این ضمانتنامه استفاده کنم، لذا یوروهای بانک مرکزی را برای حقوق مصرف کردم، موضوعی که آن زمان جرم نبود.
این متهم مدعی شد: بعد از آن نزد سجاد رفتم و گفتم ضمانتنامه من اجرایی نشود و ضمانت من را نگه دارید، چرا که پولهایم به مشکل خورده است، لذا به من ضمانت دهید تا یوروی شما را برگردانم. سجاد نیز به من گفت چند روزی را به شما مهلت خواهیم داد اما سود پول را به نرخ روز حساب میکنیم، لذا ضمانتنامه بانکی را برای من نگه داشتند و سودش را حساب کردند. اما با توجه به بالا رفتن قیمت ارز، بنده ۴۰ میلیاردتومان پرداخت کردم و ۳۰ میلیارد تومان ضرر کردم؛ سجاد چه تخلفی برای من انجام داده که من بخواهم به او رشوه بدهم؟ متهم اسدبیگی درباره ارتباط خود با صالحی هم گفت: روزی صالحی به من گفت: میخواهی برایت سهام بخرم، چرا که من میتوانم برایت کد بورسی بگیرم، لذا من 5/1 میلیارد تومان با او معامله کردم و سهام بورسی خریدم اما زمانی که در پرداخت حقوق با پرسنل خود با مشکل روبهرو شدم، از او خواستم سهامم را بفروشم که ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان ضرر کردم، لذا بینمان اختلاف حساب پیش آمد.
متهم اسدبیگی درباره پرداخت رشوه هم گفت: موضوع پرداخت رشوه را قبول ندارم. این متهم ادامه داد: در ۵ سال گذشته هیچ تسهیلاتی نگرفتم. سوال من این است: وقتی کارمندی از هفتتپه ۸ میلیون حقوق میگیرد چرا اصلا سر کار نمیرود، من روزانه ۸۰۰ میلیون حقوق میدهم در حالی که سر کار نمیروم، اگر یکی دو ماه دیگر نیز سر کار نروم شرکت هفتتپه از بین میرود. اگر نماینده دادستان دلش برای کشور میسوزد من هم دلم برای کشور میسوزد، ۲۰ نفر میخواهند شرکت را دولتی کنند. متهم اسدبیگی درباره جعل اسناد نیز گفت: هیچ جعلی انجام ندادم و مهرها از دفتر من پیدا نشده است. در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند. نماینده دادستان خطاب به متهم اسدبیگی گفت: من اسناد جعلی شما را در جلسات مختلف نشان دادم. جعل شما در ۲ مرحله بوده است؛ یکی در مرحله ثبت سفارش و جعل دیگر با همکاری رستمی انجام شده که در حوزه جعل پروانه سبز گمرکی و جعل برگه استعلام از گمرک خرمآباد است. وی ادامه داد: شما گفتید باید مدال افتخار به من بدهند درحالی که دادسرای تهران به کسی که ارز دولتی را در بازار آزاد میفروشد و در بازار ارز کشور اخلال ایجاد میکند و رشوه داده و جعل میکند مدال افتخار نمیدهد، بلکه برای او کیفرخواست صادر میکند. شاهمحمدی یادآور شد: شما از مسؤولان نام میبرید و در رسانهها نیز فعال بوده و به دنبال حاشیهسازی برای پرونده خود هستید؛ پرونده شما شفاف است. در ادامه نماینده دادستان خطاب به متهم اسدبیگی گفت: دنبال حاشیه نروید، زمانی که اسناد ارائه میشود هیچ دفاعی ندارید، در مرحله مقدماتی اقرار کردید که رشوه پرداخت کردهاید. نماینده دادستان در ادامه کیفی پر از سکه را در دادگاه نشان داد و گفت: کتمان کافی است، اینها قریب به ٤٠٠ سکه است که بستهبندی سکهها مربوط به صرافی پسرعموی شماست؛ این سکهها از منزل سجاد و صالحی کشف شده است. وی افزود: کحالزاده گفته اسدبیگی به ما گفته بود به بانک مرکزی سکه دهید، ما هم در مراحل مختلف رشوه دادیم. نماینده دادستان درباره ضمانتنامه بانک سپه متهم اسدبیگی کفت: اسدبیگی کارگزاری است که اول ارز گرفته است و بعد از پروسه چندماهه بخشی از ارز را تحویل داده و بعد از آن ضمانتنامه اجرایی شده است. در ادامه متهم اسدبیگی درباره سکهها افزود: این صرافی متعلق به عمو و پسرعموی من است که افراد باسابقهای هستند و در بهترین نقاط کشور صرافی دارند. بسیاری از افراد با آنها کار میکنند، اما نمیتوان گفت به صرف اینکه برچسب صرافی پسرعموی من بر این سکهها خورده است، من با این صرافی ارتباط داشته باشم. نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: بسیاری از پولشوییهای شما به واسطه همین صرافی انجام شده است. شاهمحمدی گفت: امروز با افرادی مواجه هستیم که رشا را قرض یا سرمایهگذاری در بورس میدانند. در ادامه متهم اسدبیگی گفت: اگر شما اسنادی دارید که ریالی از حساب من به حساب سجاد رفته به من نشان دهید. نماینده دادستان در ادامه خطاب به متهم اسدبیگی گفت: شما ۸۰۰ سکه را با دست و دلبازی به آنان دادهاید، شما خودتان گفتهاید ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار به صالحی دادهام. چرا به صالحی سکه دادهاید؟ چرا خودتان در بورس سرمایهگذاری نکردهاید؟ چرا در بورس آتی سرمایهگذاری نکردهاید؟
قاضی خطاب به متهم گفت: صحت صحبتهای شما با بررسی صحبتهای دیگر متهمان مشخص میشود.
ارسال به دوستان
بازگشت بایدن به برجام؟! شوخی میکنید!
محمدحسین مهدویزادگان: «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات آمریکا در تازهترین موضع خود، ضمن تقبیح خروج دولت ترامپ از سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد به محض بازگشت خود به کاخ سفید، به این سازمان بینالمللی بازمیگردد. اعلام موضع صریح بایدن، مورد توجه بسیاری از رسانههای آمریکایی قرار گرفته است! این موضعگیری به تنهایی نشان میدهد بایدن هم میتواند «قاطعانه» موضعگیری کند، البته نه درباره «برجام»!
طی ماههای گذشته، بسیاری از رسانههای آمریکایی از بایدن پرسیدهاند در صورت پیروزی در انتخابات، چه تصمیمی را در قبال توافق هستهای با ایران اتخاذ میکند؟! و او نیز تنها پاسخ داده است: «خروج ترامپ از برجام اشتباه بود!».
در مقابل، افرادی مانند «ریچارد نفیو» معمار تحریمهای ایران در دوران اوباما، «ویلیام برنز» دیپلمات برجسته دموکرات آمریکایی و «جیک سولیوان» یکی از اعضای موثر تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا در مذاکرات برجام، تاکید کردهاند ایران باید در ازای پذیرش برخی تعهدات سختتر مانند «حذف بند غروب آفتاب» و پذیرش دائمی شدن محدودیتهای هستهای خود، نسبت به بازگشت کلی (و نه واقعی) دولت بعدی آمریکا به توافق هستهای امیدوار باشد!
1- فرمول و نحوه برخورد احتمالی بایدن با برجام (در صورت پیروزی او در انتخابات) تقریبا مشخص است. او پس از «تقبیح خروج ترامپ از برجام»، دقیقا همان مسیر ترامپ را با چاشنی نوعی پیچیدگی و تاکتیک متفاوت در قبال کشورمان اعمال خواهد کرد. برای درک این مسأله، لازم است نیمنگاهی به موضع بایدن در قبال مسأله «انتقال سفارتخانه آمریکا» در سرزمینهای اشغالی به بیتالمقدس بیندازیم! نامزد حزب دموکرات در این باره گفت: «انتقال سفارت بدون مهیا بودن شرایط، کاری کوتهبینانه و سبکسرانه بود. این کار باید در بستری از توافقی بزرگتر انجام میشد که در این فرآیند ما را در دستیابی به امتیازات مهمی برای رسیدن به صلح(!) یاری میداد. در هر حال، اگر رئیسجمهور آمریکا شوم، سفارت آمریکا را در اورشلیم (بیتالمقدس) نگاه خواهم داشت».
او از یک سو چنین اقدامی را سبکسرانه و کوتهبینانه میخواند و از سوی دیگر، تعهد میدهد پس از پیروزی در انتخابات سفارتخانه را در بیتالمقدس نگاه دارد!
نباید فراموش کرد که همحزبیهای بایدن [که تحت فرمان مطلق او و دیگر سران حزب دموکرات هستند] در قبال «تمدید تحریم تسلیحاتی ایران» همپای ترامپ و پمپئو گام برداشتهاند تا نزد لابیهای صهیونیستی محکوم به کمکاری در قبال ایران نشوند! نامه اخیر 385 نماینده کنگره آمریکا- شامل اکثر نمایندگان دموکرات- در حمایت از تمدید تحریم تسلیحاتی ایران با هماهنگی و تایید کامل بایدن انجام شده است. معاون رئیسجمهور سابق آمریکا حتی جرات نداشت در مناظرههای انتخاباتی مقدماتی حزب دموکرات، سخنی از بازگشت مطلق به برجام بگوید! او صرفا خروج ترامپ از توافق هستهای را غیرعاقلانه خواند اما در این حال، بازگشت به برجام را در عمل مشروط به پذیرش همه خواستههای نامشروع منطقهای و موشکی واشنگتن از سوی ایران کرد.
2- کار به جایی رسیده که رسانههای غربی (که همواره تقویت دوگانه کاذب دموکرات- جمهوریخواه را در اخبار و تحلیلهای خود دنبال میکنند) نیز نتوانستهاند از کنار «پارادوکس برجامی بایدن» به سادگی بگذرند. به عنوان مثال شبکه «یورونیوز» در این باره مینویسد: «بایدن اولین شرط بازگشت آمریکا به برجام را پایبندی دوباره ایران به این توافقنامه هستهای عنوان کرده است. او همچنین به طرفداران خود وعده داده با همکاری متحدان آمریکا نسبت به تقویت و گسترش برجام اقدام خواهد کرد. در واقع او با اشاره تلویحی به کافی نبودن ابعاد فعلی برجام تاکید کرده همزمان باید به طور موثرتری ایران را به عقبنشینی از اقدامات بیثباتکننده در منطقه وادار کرد؛ اقداماتی که به گفته آقای بایدن، در چارچوب توافق هستهای انجام آنها از سوی آمریکا و متحدانش مجاز شده بود».
3- بازی بایدن در قبال برجام و دیگر پروندههای حساس در حوزه سیاست خارجی آمریکا کاملا مشخص است. سال 2008 میلادی، زمانی که اوباما در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شد، «زبیگنیو برژینسکی» استراتژیست مشهور و مقبور و مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا تاکید کرد: «نباید انتظار داشته باشیم با حضور اوباما، مسیر سیاست خارجی آمریکا تغییر یابد. سیاست خارجی آمریکا، مانند یک کشتی بسیار بزرگ است که [به آرامی] در یک اقیانوس در حال حرکت است و تغییر مسیر آن بسیار سخت است».
بایدن نیز در صورت پیروزی در انتخابات ماه نوامبر/ آبان، دقیقا همان مسیر ترامپ را در پیش خواهد گرفت؛ «از باقی نگاه داشتن سفارت آمریکا در بیتالمقدس تا حمایت از طرح معامله قرن!»؛ «از تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران تا اعمال فشار حداکثری به کشورمان با هدف انعقاد توافقی جامع و بسیار محدودکننده!»؛ «از تقویت دوباره داعش و گروههای تروریستی- تکفیری تا حمایت از تجزیه عراق و دیگر کشورهای منطقه!».
ارسال به دوستان
یمن، پایان تراژیک سعودی؟
هدی یوسفی*: یمن به عنوان فقیرترین کشور غرب آسیا، در تمام تاریخ خود بویژه سالهای اخیر، تنش زیادی را تجربه کرده است؛ تنشی که پس از سال ۲۰۱۵ میلادی، رنگ بحران به خود گرفته و تا امروز، به یکی از فجیعترین جنایات علیه بشریت بدل شده است.
یک- بحران درون مرزها
آنچه امروز به عنوان یمن روی نقشه جهان وجود دارد تا ۳۰ سال پیش به 2 بخش مستقل یمنشمالی و یمنجنوبی تقسیم میشد.
صنعا به عنوان پایتخت یمنشمالی میزبان حکومت مرکزی به ریاست علی عبدالله صالح بود و یمنجنوبی به مرکزیت عدن یکی از چند کشور سوسیالیستی محسوب میشد که پس از فروپاشی شوروی با بحران مالی مواجه شده بود و راه نجات خود را در اتحاد با همسایه شمالی خود میدید.
سردمداران یمنجنوبی از ابتدا با مشاهده به حاشیه رفتن خود در قدرت، از اتحاد پشیمان شدند و مجددا تلاش برای استقلال را آغاز کردند اما این تلاشها همواره با سرکوب مواجه شد.
یمن در دوره ریاست جمهوری ژنرال علی عبدالله صالح، شاهد استبداد یکی از مافیاییترین حکومتهای جهان عرب بود؛ حکومتی که بقای خود را با شبکه در همتنیدهای از رشوههایی که از سران قبایل دریافت میکرد، تضمین میکرد. ناکارآمدی دولت، فساد فراگیر، تبعیض علیه شیعیان، بیکاری، فقر و گرسنگی، یمن را در محاصره بحرانهایی در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، هویتی و... قرار داد.
«لوتار بروک» در کتاب «دولتهای شکننده» ویژگیهایی را برای این دولتها برمیشمارد. به عقیده او، دولتهای شکننده، توانایی برنامهریزی و اجرای سیاستهای تعریفشده دولت را ندارند، فاقد مشروعیت در میان مردم هستند و از اقتصاد ملی منسجمی برخوردار نیستند. بروک از 2 شکل برای ساختن اجتماع ملی سخن میگوید، نخست اجتماع ملی مبتنی بر اصل شهروندی که بر این اساس، روابط رسمی بین شهروندان و دولت بر اساس قانون سامان مییابد و دوم اجتماع ملی مبتنی بر احساسات ناشی از زبان یا تعلقات فرهنگی مشترک یا هویتهای تاریخی که افراد جامعه را به هم پیوند میدهد اما به عقیده او در دولتهای شکننده، اجتماع ملی شکل نمیگیرد، مرزهای فیزیکی دولت حاکم با مرزی که مردم درون آن هویت مییابند منطبق نیست و هویت قومی مرتبط با خصوصیات قبیلهای، مذهبی و... بر هویت ملی غالب است.
با توجه به این تعابیر، یمن مصداق عینی یک دولت شکننده بود؛ کشوری که اتحاد در میان گروههای مختلف آن، امری محال به نظر میرسید، قبایل به جای دولت در حال ایفای نقش بودند و اقتصاد و سیاست همواره بحرانزده، زمینه را برای بروز جنگ و ناامنی فراهم میکرد. اعتراضات مردمی یمن نیز مانند دیگر کشورهای خاورمیانه از آغاز بهار عربی وارد مرحله جدیدی شد. سال ۲۰۱۱ میلادی هر 2 گروه یمنشمالی و یمنجنوبی در اعتراض به ناکارآمدی دولت عبدالله صالح، خواستار برکناری او شدند.
در نهایت علی عبدالله صالح، قدرت را به «عبدربه منصور هادی» منتقل کرد و به دامان آلسعود گریخت اما این اقدام به بهبود وضعیت نینجامید و اعتراضات مردمی ادامه یافت تا جایی که سال ۲۰۱۴ میلادی، نیروهای انصارالله در شمال یمن، صنعا را به تصرف خود درآوردند. با افزایش درگیریها، عبد ربه منصور هادی، از ریاست جمهوری استعفا کرد و به عدن در جنوب یمن و سپس به عربستان گریخت و از حکومت سعودی درخواست کرد در یمن به مداخله نظامی پرداخته و از این طریق وی را به مسند قدرت بازگرداند. این مسأله مجوز حضور نیروهای خارجی در یمن را صادر میکرد.
دو- دخالتهای خارجی و جنگ نیابتی
عربستان از سال ۲۰۱۵ در حمایت از منصور هادی وارد یمن شد و به مبارزه با نیروهای انصارالله در شمال یمن پرداخت. یمن برای عربستان به منزله حیاط خلوتی است که هم دسترسی دولت سعودی به تنگه بابالمندب به عنوان یکی از مهمترین گذرگاههای دریایی جهان را تضمین کرده و صادرات نفت این کشور را تسهیل میکند و هم عربستان با تثبیت هژمونی خود در آن، مانع از آن میشود که انصارالله در یمن قدرت یابد اما روند نبرد در یمن پس از 5 سال، به جنگی فرسایشی برای سعودیها بدل شده که تداومش، تنها هزینههای بیشتری را به دولت سعودی تحمیل خواهد کرد.
کاهش قیمت جهانی نفت به علاوه مورد حمله قرار گرفتن تأسیسات نفتی آرامکوی عربستان توسط انصارالله یمن، زنگ خطری است برای بنسلمان که بداند عدم خروج از یمن، علاوه بر آنکه اتهامات حقوق بشری علیه عربستان را تقویت میکند، هزینههای ناشی از آن موجب تخریب اقتصاد این کشور نیز خواهد شد.
درگیری عربستان سعودی با امارات عربی متحده در جنوب یمن نیز که به جنگ نیابتی این 2 کشور توسط گروههای مورد حمایت آنها تبدیل شده، دلیل دیگری است برای آنکه عربستان خود را از باتلاق یمن بیرون بکشد.
امارات برای نقشآفرینی فعال در منطقه، از ابتدای بحران یمن در این کشور حضور داشته است. این کشور البته سودای تسلط بر تنگه بابالمندب را نیز در سر میپروراند. امارات هم در یمن به مبارزه با انصارالله میپردازد اما منافع آن اختلافات بنیادین با دولت سعودی دارد. در واقع امارات به رویارویی با اسلام سیاسی میپردازد و به همین دلیل از دید اماراتیها نه تنها انصارالله، بلکه حزب متبوع عبد ربه منصور هادی (حزبالاصلاح) که امارات آن را وابسته به اخوانالمسلمین میداند نیز باید از قدرت کناره بگیرد، چرا که قدرتیافتن این حزب در نهایت به نفع قطر و ترکیه است. این در حالی است که برای تقابل با انصارالله، حزبالاصلاح و عبد ربه منصور هادی، تنها امیدهای باقیمانده آلسعود برای کسب مشروعیت از مردم یمن هستند.
علاوه بر اختلافات ایدئولوژیک، عربستان و امارات تضاد منافع سیاسی ـ اقتصادی نیز دارند، همچنین شکست عربستان در جنگ یمن موجب شده است امارات راه خود را از این کشور جدا کرده و به حمایت از شورای انتقالی جنوب یمن که خواستار استقلال است بپردازد، به آنها کمک مالی و تسلیحاتی کند و از نیروی آنها در جهت مقابله با حوثیها استفاده کرده تا برخلاف برادر بزرگ خود، عربستان، به پیروزی دست یابد؛ رؤیایی که تاکنون محقق نشده است.
با آنکه از ایران نیز به عنوان بازیگری فعال در بحران یمن نام میبرند اما ایران هیچگاه مداخله مستقیم نظامی در تنشهای این کشور نداشته است و با آنکه گرایشهای همسو با انصارالله داشته و دارد نمیتوان جنگ میان انصارالله و نیروهای تحت حمایت عربستان را جنگ نیابتی ایران و عربستان دانست. آنچه ایران در بحران یمن به دنبال آن است ارتقای موقعیت انصارالله به عنوان یک گروه همسو با انقلاب اسلامی است.
سه- سناریوهای پیش رو
اکنون با گذشت سالها از آغاز بحران یمن، منطقیترین تصمیم برای عربستان، خروج از این کشور است. بنسلمان یا از طریق مذاکره با انصارالله، یا با تجزیه یمن یا با پذیرفتن قطعنامههای سازمان ملل در زمان شیوع ویروس کرونا مبنی بر لزوم پایان یافتن جنگ یمن، باید از این کشور خارج شود تا بیش از این متحمل هزینههای سنگین نظامی، سیاسی و اقتصادی نشود اما آنچه ولیعهد جوان را بر آن داشته تا در یمن بماند، ترس او از تمام کردن جنگی است که در آن هیچ دستاوردی نداشته است.
در وضعیت فعلی یمن، 4 سناریو محتمل به نظر میرسد:
۱- مذاکرات صلح انصارالله و رئیسجمهور مستعفی و رسیدن به یک توافق جامع
۲- ادامه جنگ تا خروج نیروهای خارجی و مزدوران بیگانگان
۳- فدرالیسم (با توجه به غلبه هویت قبایلی بر هویت ملی)
۴- تجزیه مجدد یمن به 2 بخش شمالی و جنوبی
چهار- نتایج 5 سال جنایت علیه بشریت
چندی پیش، سازمان پزشکان بدون مرز اعلام کرد در صورت شیوع ویروس کرونا در یمن یک فاجعه انسانی رخ خواهد داد و تنها در طول چند هفته دهها هزار نفر در این کشور جان خود را از دست خواهند داد.
این مسأله تنها بخشی از وضعیت وخیم یمن است. حدود ۱۴ میلیون نفر در این کشور با قحطی مواجه هستند، ۳ میلیون کودک دچار سوءتغذیهاند و ۱۸ میلیون نفر دسترسی به آب آشامیدنی سالم ندارند؛ این آمار به علاوه ۳ میلیون آواره جنگی، نشان از جنایتی بسیار بزرگ دارد که خاندان سعودی در یمن رقم زدهاند.
وضعیت شهروندان یمن در حالت اضطرار قرار دارد و لزوم ورود جدی سازمان ملل به مسأله یمن بیش از هر زمانی احساس میشود. سناریوی مطلوب بشریت در مسأله یمن، پایان جنگ در این کشور است.
*کارشناس غرب آسیا
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|