|
مانژوکیچ به میلان پیوست
ستاره اسبق یوونتوس راهی روسونری شد. به گزارش فارس، ماریو مانژوکیچ، بازیکن سابق الدحیل و اسبق باشگاههای یوونتوس، اتلتیکومادرید و بایرنمونیخ به باشگاه میلان پیوست. قرارداد این بازیکن تا انتهای فصل است و در صورت راضی بودن روسونری و مانژوکیچ، این قرارداد تا یک سال دیگر تمدید خواهد شد. ستاره کرواسی که نایبقهرمان جامجهانی 2018 فرانسه نیز شد تاکنون 18 جام به دست آورده است. او یک بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا نیز شد و حتی گل فینال مونیخ را نیز به ثمر رسانده است.
ارسال به دوستان
واکاوی فنی برد سه گله استقلال در تبریز
این مثلث مهارنشدنی
علی کلهری: کمتر کسی تصور میکرد استقلال بعد از داربی موفق شود با ۳ گل از سد تراکتور در تبریز بگذرد اما این اتفاق رخ داد. حالا این سوال مطرح میشود که فرمول فکری برای این برد چه بود؟ بیانصافی محض است که صحبت از شانس و اقبال کنیم. استقلال دامی را پهن کرد و تراکتور با آغوش باز در آن افتاد. در ادامه به این تاکتیک خاص میپردازیم.
استقلال در دیدار مقابل تراکتور ۳ تغییر را نسبت به داربی در ترکیبش تجربه کرد. شیخ دیاباته جایگزین احمد موسوی مصدوم شده بود و وریا با این تغییر یک پست عقبتر رفت، داریوش شجاعیان هم جایگزین آرش رضاوند مصدوم شده بود و اشتباهات عارف غلامی در داربی او را از ترکیب آبیهای تهران خارج کرد و محمد دانشگر در این دیدار به عنوان زوج دفاعی محمدحسین مرادمند بازی کرد.
محمود فکری در این دیدار هر ۳ مهاجمش یعنی شیخ دیاباته، مهدی قائدی و ارسلان مطهری را برای نخستین بار فیکس کرد. همزمان بازی دادن این ۳ بازیکن در نیمه دوم داربی 94 باعث انتقادات زیادی نسبت به این تصمیم محمود فکری شد، چرا که با به زمین آوردن شیخ دیاباته به جای احمد موسوی و تشکیل مثلث هجومی، آبیها ریتم بازی را از دست دادند و با دریافت ۲ گل تا آستانه شکست در این دیدار هم رفتند. در سیستم 1-3-2-4 استقلال، که شمایل 3-3-4 را در نگاه اول تداعی میکرد، شیخ دیاباته مهاجم وسط بود و ارسلان مطهری و مهدی قائدی هم به عنوان وینگرهای چپ و راست بازی میکردند. استقلالیها هنگام دفاع غالبا آرایش 2-4-4 به خود میگرفتند. محمود فکری اما در دیدار تراکتور از همان ابتدا ۳ مهاجمش را بازی داد و البته این بار ما کاملا نمایش متفاوتتری نسبت به دیدار گذشته از این ۳ بازیکن دیدیم.
از بازی با گلگهر سیرجان بود که ارسلان مطهری با دوندگی و پرسی که میکرد برای استقلال موقعیتسازی میکرد و در بازی مقابل آلومینیوم هم این اتفاق تکرار شد و در بازی برابر پرسپولیس هم همین پرس و فشاری که ارسلان روی مدافعان حریف میآورد باعث به ثمر رسیدن گل اول استقلال در همان دقایق ابتدایی شد. تا بازی مقابل تراکتور این استراتژی کمک زیادی در امر گلزنی به استقلالیها کرد و در نهایت در بازی مقابل تراکتور تقریبا به برنامه اول و اولویت آبیهای تهران برای ایجاد موقعیت تبدیل شد. استقلالیها از نظر پرس از جلو، بازی به بازی پیشرفت کردهاند و این استراتژی به یکی از استراتژیهای مورد علاقه کادر فنی استقلال تبدیل شده است. در بازی با تراکتور هم به وضوح دیدیم که آبیهای تهران با مهرههای هجومیشان فشار شدیدی روی بازیکنان صاحب توپ تراکتور میآوردند با این تفاوت که در بازیهای قبلی به نوعی فقط ارسلان در این پرس شرکت میکرد اما در این بازی هر ۳ ضلع مثلث هجومی در پرس از جلوی آبیها شرکت میکردند و گاه هافبکهای تیم هم در این برنامه شرکت میکردند.
روی گل اول استقلال، شیخ دیاباته با فشاری که روی مدافعان تراکتور آورد خودش را صاحب توپ کرد و با یک دریبل و شوت زمینی دروازه قرمزهای تبریزی را گشود. روی گل اول دیدیم که مهرههای هجومی استقلال علاوه بر پرس بازیکن صاحب توپ، ۲ گزینه پاس شجاعی را هم تحت فشار قرار میدهند و سرانجام شیخ دیاباته صاحب توپ شد. البته این استراتژی همانطور که طراوت خاصی به بازی استقلالیها داده است، میتواند برای آبیها به یک برنامه ناکارآمد هم تبدیل شود. در بازی مقابل پرسپولیس دیدیم که استقلال با همین ۳ مهاجم نتوانست کاری از پیش ببرد و اصلا پرسپولیس به استقلال فرصت پرس نمیداد، علاوه بر سردرگمی هافبکهای استقلال و اشتباهات سریالی مدافعان استقلال، بازی مستقیم و توپهای بلندی که از زمین سرخپوشان ارسال میشد هم فرصت پرس را به استقلال نمیداد و با این ارسالها نقش هافبکها و مهاجمان استقلال کمرنگتر میشد و مدافعان آبیها به نقش اول داستان تبدیل میشدند که در آن بازی هم انواع و اقسام اشتباهات را انجام دادند تا آبیها 2 گل دریافت کنند. به نوعی تیم حریف هر گاه در زمین خود با پاسهای عرضی به دنبال منافذ خالی در ساختار دفاعی استقلال باشد، ضریب اشتباهات مدافعان آن تیم بالا میرود، چرا که اسیر پرس سنگین مهاجمان استقلال میشود اما اگر یک تیم به صورت عمودی بازی کند و به دنبال خلق موقعیت از کانالهای طولی باشد، میتواند با یک ارسال یا پاس طولی، خط حمله و هافبک استقلال را از بازی خارج کند و پرسینگ آبیها را از کار بیندازد. یکی دیگر از مشکلاتی هم که استقلال میتواند در این سیستم با آن مواجه شود، رویارویی با تیمهایی است که مالکیت را در اختیار استقلال قرار میدهند و با تشکیل عرض 5 یا 4 نفره به دنبال دفاع کردن هستند. استقلال در چنین مواقعی صاحب توپ میشود و باز هم به این نکته میرسیم که آبیها در امر بازیسازی مشکل دارند و این شرایط هم به دلیل طراوت کمی است که در خط هافبک استقلال هنگام مالکیت توپ وجود دارد. البته داریوش شجاعیان در این دیدار با جنگندگیای که داشت پایهگذار گل سوم استقلال شد که همین اتفاق هم به پرس از جلو استقلالیها برمیگشت. استقلال، تراکتور را با پرس از جلو برد و میتوانیم استفاده از این تاکتیک را هوشمندانه بدانیم اما به قول معروف با یک گل بهار نمیشود. برای اجرای یک بازی ایدهآل و بینقص آبیهای تهران نیازمند اضافه شدن چندین مؤلفه دیگر به ترکیبشان هستند. علاوه بر بازیسازی هافبکهای این تیم، ساختار دفاعی این تیم هنوز دارای اشکالاتی است و در این دیدار به دلیل اینکه تراکتوریها ترکیب مناسبی را برای این بازی انتخاب نکرده بودند خیلی محک نخورد. آبیهای تهران در هفتههای اخیر نشان دادهاند روی توپهای بلند ضربهپذیر هستند؛ به عنوان نمونه گل محمد طیبی و فرشاد احمدزاده تا گلهایی که این تیم در داربی دریافت کرد. مدافعان استقلال در یارگیری و اصل پوشش دارای اشکالاتی هستند که در این دیدار به دلیل نحوه بازی تراکتور خیلی به چشم نیامد. البته حضور محمد دانشگر که روی توپهای هوایی بهتر از عارف غلامی کار میکند دفاع استقلال را قرص و محکمتر کرده است. تعویضهای فکری هم در این دیدار خیلی تعریفی نداشت و تعویض یکی از دفاع وسطهای تیم تمرکز آبیها را به هم ریخت و روی همین اتفاق هم گل خوردند. استقلال این بازی را با ترفند نتیجهگرایانه محمود فکری برد، خوب برد تا کادر فنی استقلال در حاشیه امنیت قرار بگیرد اما درست در نقطه مقابل خط حمله استقلال که با 3 گل و 2 پاس گل (2 گل از شیخ، یک گل و یک پاس گل از مهدی قائدی و یک پاس گل از ارسلان مطهری) خیال آبیها را از بابت نتیجه راحت کرد، این تیم هنوز در مرکز میدان در فاز بازیسازی و همچنین در خط دفاعیاش ایرادهایی دارد که محمود فکری باید آنها را برطرف کند.
این پیروزی پرگل این اعتماد به نفس را به کادر فنی استقلال میدهد که با آرامش و اطمینان بیشتری دنبال رفع ایرادهای باقیمانده باشند. محمود فکری با پرس از جلو مقابل تراکتور، منتقدها را هم پرس کرد. او این فرصت را دارد که حالا در جایگاه برنده مقتدر، سراغ اصلاحات بعدی برود.
فوتبال محمود فکری فوتبال نتیجهگراست، اصولا فوتبال نتیجهگرا نباید حتما فوتبال زیبا هم باشد. برای تماشای فوتبال زیبا باید صبور بود. شاید بهتر باشد هواداران استقلال با این واقعیت کنار بیایند. فوتبال نتیجهگرا، ایدهآل هوادار استقلال نیست اما الان واقعیت این تیم همین است که فرصت لازم برای ارائه فوتبال زیبا را نداشته و باید با همین فوتبال نتیجهگرا سر کند.
ارسال به دوستان
به بهانه رفتار عجیب پرافتخار ترین ورزشکار ایران در المپیک
سیلی هادی به «ساعی» !
نیما علیپور: تنها مدال، قهرمانی جهان و المپیک نیست که در ذهن مردم، هویت ماندگاری را برای ورزشکاران رقم میزند، بلکه برای جاودانه شدن باید فراتر از ایستادن روی سکو عمل کرد؛ اینکه بتوانی در قلب مردم بنشینی. در این بین اما شرایط برای آنهایی که به مدالهای رنگینتری رسیدهاند هم آسانتر و هم سختتر است؛ آنها به همان سرعت که میتوانند به دلیل تلاشهای بیوقفه و کسب افتخار برای کشور، محبت مردم را به دست آورند، در یک چشم به هم زدن نیز میتوانند با کوچکترین رفتار ناشایست از دیدگان مردم دور شوند. زمان زیادی از سالروز درگذشت غلامرضا تختی نمیگذرد. او یک مدال طلا، ۲ نقره و یک مقام چهارمی المپیک، یک طلا و ۲ نقره قهرمانی جهان، به همراه طلای بازیهای آسیایی را در کارنامه خود دارد اما این ویترین اغواگر، کمترین نقش را در ماندگاری نامش پس از نیم قرن ایفا میکند و آنچه تختی را بر دلها حک کرده چیزی جز سادگی، صداقت، مردمداری، مهربانی، مروت و دستگیری نیست. همانند تختی قهرمانان بسیاری آمدند، مدالهای رنگارنگی را نیز یکی پس از دیگری به گردن آویختند و از سکوهای جهانی و المپیک بالا رفتند اما هیچ کدام نتوانستند همچون او تا ابد در ذهن و قلب مردم جاودانه شوند.
* پهلوان شدن چه مشکل!
هادی ساعی، قهرمان سابق تکواندو که با کسب ۲ مدال طلا و یک برنز المپیک، پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران به شمار میآید، دقایقی بعد از حضور در سالن مسابقات لیگ برتر تکواندو به سمت دبیر سازمان لیگ رفت و با او درگیر شد. وی در رابطه با اتفاقات به وجود آمده در سالن مسابقات لیگ برتر عنوان کرده است: از سال قبل چند بار به دوستان اعلام کردم نام مرا پشت میکروفن اعلام نکنند. من عادت ندارم به جایگاه ویژه بروم و معمولا کنار بچهها روی سکوها مینشینم. هفته گذشته هم من از صبح در سالن بودم اما نزدیک ظهر بود که رئیس فدراسیون وارد سالن شد و من وقتی کنار او رفتم، تازه گوینده اعلام کرد هادی ساعی هم در سالن است و به او خوشامد میگوییم. من هم به آقای پولادگر گفتم این عین بیاحترامی است که بعد از چند ساعت نام مرا اعلام میکنند. امروز (روز حادثه) نیز دقیقا همین اتفاق افتاد. من در سالن بودم که محسن تمجید، رئیس سازمان لیگ آمد و گفت به جایگاه ویژه بروید اما من از او تشکر کردم و گفتم روی سکوها راحت هستم. شاید ۱۰ بار به او تاکید کردم نام مرا پشت بلندگو اعلام نکنند اما باز هم دیدم بعد از نیم ساعت دبیر سازمان لیگ نام مرا گفت. به همین خاطر دیگر از کوره در رفتم. وی افزود: با این کارها میخواهند مرا اذیت کنند. برخی در فدراسیون تکواندو ناراحت هستند که من آنجا هستم. حتی نحوه اعلام کردن نام من هم عجیب است؛ میگویند قهرمان تکواندوی جهان آمده اما من پرافتخارترین ورزشکار المپیک و مدیرفنی تیم ملی هستم. به این آقا گفتم یا مرا نمیشناسی یا از روی عمد این کار را میکنی.
درباره رفتار ساعی چند مساله قابل تامل وجود دارد. به طور حتم قهرمانانی همچون هادی ساعی به دلیل شهرت زیاد باید در قبال هر رفتاری سعه صدر داشته باشند و بدانند چه جایگاهی در بین مردم دارند؛ هویتی که برای شکلگیری آن سالها تلاش کردهاند و مردم نهتنها چهره یک قهرمان، بلکه چهره یک پهلوان را از چنین ورزشکارانی در ذهن خود ساختهاند. گذر زمان بخوبی نشان داده برای مردم، اخلاق ورای ورزش است و اگر یک ورزشکار صاحب طلای المپیک و جهان هم باشد اما اخلاق را زیر پا بگذارد چهبسا براحتی هر چه تمامتر به تمام زحمات چندین و چند ساله خود پشت کرده و گویی تمام مدالها را زیر پا گذاشته است. به همین دلیل نیز همواره مرز مشخصی بین قهرمانی و پهلوانی در ورزش ایران وجود داشته و دارد و هرگز یک ورزشکار صرفا با کسب مدال نمیتواند در قامت پهلوان ظاهر شود. آنچه به عنوان ایراد به هادی ساعی وارد میشود، رفتار خشونتآمیز وی و اظهاراتش پس از این اتفاق است. ساعی که عضو هیات اجرایی کمیته و رئیس کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک نیز هست به عنوان یک الگو، باید بخوبی از جایگاهش محافظت کند و اجازه ندهد هر فردی با عصبانی کردن وی به آنچه در ذهن مردم و سایر ورزشکاران از او حک شده و سالها برایش تلاش کرده، خدشه وارد کند. حال اما این سوال مطرح میشود: آیا فردی همچون او، گزینه مناسبی برای ریاست کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک است؟ ساعی در اظهاراتش عنوان کرده: من را قهرمان تکواندوی جهان خطاب کردند اما من پرافتخارترین ورزشکار المپیک و مدیرفنی تیم ملی هستم! سوال مهم اینجاست که ساعی اساسا چه نیازی به نام بردن از این عناوین دارد؟ جز این است که مردم و تاریخ ورزش ایران او را پرافتخارترین ورزشکار المپیک میدانند؟ شاید حق با ساعی باشد و برخی با شیطنت سعی در آزردهخاطر کردن او داشتهاند اما آیا واکنش او به عنوان پرافتخارترین ورزشکار المپیک به این اتفاق قابل قبول است؟ وی همچنین با اشاره به درگیریاش با دبیر سازمان لیگ تکواندو گفته است: «آن آقا که اسمش را نمیآورم چون گُنده میشود، عنوان کرد ساعی من را زده است، من او را نزدم چون در حد و اندازه من نیست». آیا چنین ادبیاتی در حد و اندازه هادی ساعی است؟ قطعا به کار بردن چنین عباراتی از زبان هادی ساعی طرف مقابل را کوچک نمیکند، بلکه بیشترین تبعات را برای پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران به دنبال دارد و ترکش چنین کلماتی اعتبار و هویت ساعی را نشانه میرود. در پایان باید تاکید کرد آنچه از یک قهرمان، پهلوان میسازد، اخلاق است. چه بسیار ورزشکاران ایرانی که به مدال طلا در مسابقات المپیک و جهان دست یافتهاند اما هرگز نتوانستهاند به جایگاه ویژه غلامرضا تختیها در دل و یاد مردم برسند. کاش ساعی و ورزشکارانی از این دست بخوبی بدانند به چه کسی سیلی میزنند؛ به صورت دیگران یا به اعتبار، جایگاه و وجهه خودشان در میان مردم.
ارسال به دوستان
اخبار
بررسی معمای ترابی؛ به پرسپولیس باز میگردد یا نه؟
مهدی ترابی، بازیکن سابق پرسپولیس که در پایان فصل گذشته به لیگ ستارگان قطر و باشگاه العربی پیوست، بعد از نیمفصل حضور در این تیم در حالی که کیفیت بدی نداشت و هم گل زد و هم پاس گل میداد به دلایلی که هنوز مشخص و رسانهای نشده نامش در لیست خروجی این باشگاه قرار گرفته است. العربی قرار است یوسف المساکنی را جایگزین مهدی ترابی کند.
یک ماه قبل در حالی که جدایی مهدی ترابی از العربی قطر پیشبینی میشد، مدیرعامل پرسپولیس با ارسال نامهای به باشگاه العربی، از این باشگاه قطری خواست وضعیت ترابی را تشریح و شرایط خود را برای آزادسازی این بازیکن اعلام کند.
از تراکتور، سپاهان، سایپا و حتی یک تیم صنعتی دیگر که توانایی پرداخت مبلغ رضایتنامه ترابی را دارند به عنوان مشتریان این بازیکن نام برده میشود و این موضوع از سوی باشگاه العربی هم تایید شده است و به همین دلیل هم شایعه شده مدیر برنامههای این بازیکن خواهان حضور ترابی در این تیمهاست.
با توجه به اینکه ترابی بازیکن تحت قرارداد باشگاه العربی است، قطعا این باشگاه ترابی را به باشگاهی میدهد که پرداختی آن از سایر مشتریان نقدتر و بهتر باشد تا بخشی از هزینههای جذب این بازیکن جبران شود. البته بر اساس برخی اخبار باشگاه العربی رقم سنگینی را برای آزادسازی این بازیکن اعلام کرده است اما باید دید این رقم برای انتقال ترابی به باشگاههای قطری است یا باشگاههای ایرانی.
مطمئنا باشگاههای ایرانی توانایی پرداخت ۶۰۰ هزار دلار برای آزادسازی یک بازیکن را ندارند. ضمن اینکه با توجه به قیمت ارز، پرداخت همین مبلغ هم برای باشگاه پرسپولیس با توجه به پرداخت مطالبات مربیان گذشته این باشگاه و بودیمیر سخت خواهد بود. البته دیگر باشگاهها و در واقع چند ایجنت ایرانی کار بازگشت ترابی به پرسپولیس را سخت کردهاند و به محض اطلاع از قیمت پایه اول پیشنهادی العربی به پرسپولیس، آنها قیمت پیشنهادی باشگاههایی مثل سپاهان و تراکتور را بالا بردند تا العربی وسوسه شود.
از باشگاه پرسپولیس خبر رسیده ترابی در این مدت با ابراهیم شکوری و یحیی گلمحمدی برای بازگشت به پرسپولیس در تماس بوده و سخنگوی باشگاه پرسپولیس و سرمربی قرمزها از این بازیکن خواستهاند در مذاکره با مدیران باشگاه العربی شرایط را برای حضور و بازگشت دوباره به پرسپولیس تسهیل کند اما همه چیز دست باشگاه العربی است. باید منتظر ماند و دید تلاش مدیران باشگاه پرسپولیس برای بازگشت ترابی به این باشگاه در روزهایی که پرسپولیس با کمبود نیروی تهاجمی و مشکل گلزنی روبهرو است به نتیجه میرسد یا نه.
***
مراسم تجلیل از 3 پیشکسوت کشتی برگزار شد
رئیس فدراسیون کشتی طی مراسمی از ۳ پیشکسوت کشتی کشور تقدیر کرد.
طی مراسمی که در محل فدراسیون کشتی به انجام رسید، علیرضا دبیر از داوود ایوب، اللهمراد زرینی و محمدحسین دباغی 3 پیشکسوت کشتی کشور تقدیر کرد.
رئیس فدراسیون کشتی در این مراسم گفت: وظیفه ما است هر ماه یک بار از پیشکسوتان که در کشتی زحمت کشیدهاند اما آنطور که باید دیده نشدهاند، تقدیر کنیم و این بار از ۳ پیشکسوت گرانقدر کشتی کشور تجلیل
به عمل میآید.
وی ادامه داد: شما افتخار کشور هستید و امیدوارم این کار باعث دلگرمی پیشکسوتان کشتی کشور شود.
در ادامه داوود ایوب، کشتیگیری که در ایام جوانی با جهانپهلوان تختی مبارزه کرده، گفت: برای نخستینبار است در چنین مراسمی از من تقدیر میشود و خوشحالم که فدراسیون دید خوبی نسبت به پیشکسوتان کشتی دارد.
اللهمراد زرینی، قهرمان اسبق کشتی آزاد آسیا نیز با تقدیر از عملکرد فدراسیون کشتی گفت: بسیار خوشحالم در این جمع حضور دارم و این کار شما باعث ایجاد امید در دل پیشکسوتان میشود.
محمدحسین دباغی، دارنده مدال نقره بازیهای آسیایی هم این اقدام فدراسیون کشتی را مثبت خواند.
علیاکبر جیرسرایی، رئیس کمیته پیشکسوتان و احمد عرب، مسؤول رسیدگی به امور پیشکسوتان نیز در این مراسم حضور داشتند.
ارسال به دوستان
میراث ترامپ برای بایدن
محمدکاظم انبارلویی: بالاخره بایدن به کاخ سفید راه یافت. سیمایی که امروز درباره موضوع حاکمیت آمریکا در برابر جهانیان است، یک سیمای مبهم است، زیرا در آخرین نمایش و پردهبرداری از دموکراسی آمریکایی، تصویری از خود نشان دادند که هیچکس نمیتواند روی راهیافتگان جدید به کاخ سفید حساب باز کند.
البته دموکراتها اتوکشیدهتر از جمهوریخواهان هستند و برخی غربگرایان هم در تهران امید دارند آمریکاییها سر عقل آمده و به پیمانهایی که امضا کردند از جمله برجام برگردند.
بودجه سال 1400 هم بر اساس همین خوشبینی بسته شده است. آگاهان میدانند هرگونه امید بستن به کاخ سفید و وعدههای پوشالی رهبران آمریکا بویژه جو بایدن اساس معقول و عملی ندارد، مگر اینکه آمریکا بدون مذاکره و گفتوگو و با جبران خسارات 3 ساله خروج از برجام برگردد به تعهدات خود.
برجام یک لانه فسادی است که آمریکا و اروپا بساط بدعهدی خود را در آن سامان دادند اما اگر آمریکا به تعهدات خود برگردد بویژه رفع تحریمهای بانکی و ظالمانه، میتوان یک افق جدیدی از مناسبات ایران با غرب را ترسیم کرد؛ در عین حال کسانی که دستاندرکار موضوع مناسبات ایران با غرب هستند، هیچ امیدی به این مساله ندارند البته ایران و همه کشورهای جهان از شکست ترامپ و بیرون انداختن او از کاخ سفید استقبال کردند، چون هیچ حساب و کتاب عقلانی حاکم بر تصمیماتی که توسط وی در کاخ سفید گرفته میشد، وجود نداشت و همه از پایان ترامپ استقبال کردند؛ ایران هم استقبال کرد.
بایدن یک جعبه در بسته است که هنوز باز نشده اما با توجه به مواضع زمان حضور وی در دولت اوباما که معاون بود، هیچ امید روشنی وجود ندارد. مسؤولان کشور براساس تعهد خود به قانون باید قانون مجلس را که مبنی بر بازگشت ایران به نقطه صفر تعهدات است، اجرا کنند.
ما غنیسازی 20 درصد را کلید زدیم و به ماقبل برجام برمیگردیم. اقتصاد هم باید بر اساس عدم نگاه به برجام بسته شود زیرا میدانیم امیدی به بازگشت آمریکا و اروپا به تعهدات برجام وجود ندارد. هزار راه نرفته برای سامان دادن به اقتصاد کشور وجود دارد که دولت باید آنها را دنبال کند، راه برجام بسته است و شواهد نشان میدهد بازشدنی نیست.
مهمترین مساله همصدایی و همگرایی مسؤولان است تا از تهران یک صدا درباره مناسبات خارجی شنیده شود و خوشبختانه اخیرا که مجلس قانون رفع تحریمها و صیانت از حقوق ملت را به تصویب رسانده است، همه بر این قانون متمرکز شدهاند و خوشبختانه صدای مخالفی هم وجود ندارد.
امروز به تحلیل رهبر حکیم انقلاب رسیدیم که فرموده بودند نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره. آمریکاییها در حال جمع کردن بساط خود از غرب آسیا هستند، زیرا 7 تریلیون دلار هزینه برای آنها هیچ دستاوردی نداشته است، از این رو ترجیح میدهند منطقه را ترک کنند.
مصوبه پارلمان عراق در سالروز شهادت حاجقاسم باعث شد آمریکاییها به خروج خود از منطقه تسریع ببخشند و اگر عزم رفتن نداشته باشند، نیروهای انقلابی به نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاهها و سفارتخانه آمریکا درس خوبی خواهند داد.
تکلیف ملت و دولت ایران روشن است و آنچه تکلیفش مشخص نیست سرنوشت تجاوزکاران آمریکا در منطقه است و بایدن با میراثی از 4 سال لاتبازی در عرصه بینالملل بویژه غرب آسیا از سوی ترامپ مواجه است که باید دید چه تدبیری برای بیرون آمدن از این بحران در خاک آمریکا و سپس در مناسبات آمریکا در عرصه بینالملل خواهد داشت.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|