|
یادداشت
ویایآر آمد اما فرهنگش نه
علی کردانی: تا فرهنگ احترام و اطمینان بر فوتبال ایران حاکم نشود، با آمدن امکانات روز هم، آرامش حاکم نخواهد شد.
همین پارسال بود که مربیان و کارشناسان فوتبالی اعتراضات زیادی را درباره نبود VAR مطرح میکردند و آمدن آن موجب آرامش بازیکنان، مربیان و داوران میپنداشتند. بیتردید وجود امکانات روز در فوتبال ایران، کاهش تنش و حاشیه امن را برای داوران به دنبال دارد اما این در صورتی است که به نظر نهایی داور احترام گذاشته شود.
به جز آفسایدها و رد شدن یا نشدن توپ از خط دروازه، در فوتبال صحنههای مشکوکی مانند پنالتی وجود دارد که نظردهی درباره آن 50-50 است، یعنی نه میتوان گفت هست و نه میتوان گفت نیست. در اینجا حتی با کمک ویایآر، تشخیص نهایی به عهده داور است و طبق قاعده هیچ یک از بازیکنان یا اعضای تیم نمیتوانند در جریان بازبینی تا زمان اعلام تصمیم پایانی مداخله کنند، چراکه هر کدام از اعضای تیم به منطقه بازبینی داور وارد شوند یا مداخلهای داشته باشند، اخطار خواهند گرفت. تنها افراد مسؤول و معینی جواز ورود به اتاق ویایآر را دارند. در اینصورت هر یک از اعضای تیم به اتاق ویایآر وارد شوند، مستقیم اخراج خواهند شد اما شاهدیم که حتی پس از این صحنهها، برخی مربیان و بازیکنان، داوران را مورد عتاب و خطاب قرار میدهند. درصورتیکه ویایآر تمام صحنهها و حوادث مسابقه را بهصورت خودکار بازبینی میکند و نیازی به مداخله بازیکنان و مربیان نیست. آقای خسروی، کارشناس داوری در این زمینه مطرح میکند: «ویایآر مشکل ما را حل نخواهد کرد تا زمانی که فرهنگ فوتبال ما و فرهنگ احترام به داور درست نشود». این کارشناس داوری در ادامه میگوید: «سر هر چیزی که نمیتوانیم ویایآر ببینیم. فقط روی صحنههای گلها، آفسایدها و اخراجها ویایآر ورود میکند». در واقع اگر قرار باشد واکنشها و حساسیتها در 2 حالت نبود ویایآر و وجود ویایآر یکی باشد، ضرر کردهایم و با دست خودمان آرامش را سلب کردهایم. به همین دلیل وزیر وقت ورزش و جوانان جناب آقای کیومرث هاشمی نیز در رابطه با فرهنگشناسی کمکداور ویدئویی اذعان کرد: «اگر قرار است این سیستم را بیاوریم و سروصدای گذشته هم وجود داشته باشد، پس VAR هم مشکلی را حل نمیکند. مسؤولان باشگاهها و مربیان باید توجیه باشند و آموزش ببینند».
تمام این استدلالها و صحبتها، نشان از این دارد که بیش از آنکه به امکانات روز محتاج باشیم، به فرهنگ احترام و اعتماد نیازمندیم و تا چنین فرهنگی بر فوتبال ایران حاکم نشود، با آمدن امکانات روز هم، آرامش حاکم نخواهد شد.
ارسال به دوستان
اخبار
انتقاد تند حکیم زیاش از دولت مراکش به خاطر حمایت از صهیونیستها
ستاره مراکشی گالاتاسرای در توئیتی از کشورش به خاطر سکوت درباره جنایتهای صهیونیستها انتقاد کرد. حکیم زیاش، بازیکن مراکشی گالاتاسرای به حمایت از مردم مظلوم فلسطین پرداخت. این بازیکن سرشناس مراکشی در توئیتی نوشت: «دولت ما هم در کنار بسیاری دیگر از دولتها از کشتار دستهجمعی در فلسطین حمایت میکند. ننگ بر شما! دیگر بس است. برادران و خواهران من در مراکش و همه نقاط جهان! صدای خود را در حمایت از فلسطین بالا ببرید. من هم در کنار همه شما هستم. فلسطین آزاد است. یک چیز را باید واضح و آشکار بیان کرد و آن اینکه مرگ و لعنت بر اسرائیل و هر کشوری که از چنین رفتارهایی حمایت میکند. آزادی برای فلسطین!»
***
دلایل نپیوستن ستاره الجزایری به پرسپولیس
روزنامه الجزایری با وجود علاقه پرسپولیس به جذب آدم وناس، از دلایل نیامدن این بازیکن به جمع سرخپوشان تهران نوشت. به گزارش ایسنا، آدم وناس یکی از ستارههای بزرگ فوتبال الجزایر در یک دهه اخیر بوده است که سابقه حضور در تیمهای بزرگ اروپایی از جمله ناپولی، لیل، بوردو و کالیاری را در کارنامه دارد. این بازیکن ۲۷ ساله در شرایط کنونی بدون تیم است و با وجود پایان فصل نقلوانتقالات تابستانی میتواند راهی هر تیمی شود، چرا که بازیکن آزاد است. در روزهای اخیر رسانهها از علاقه گاریدو، سرمربی اسپانیایی پرسپولیس به جذب آدم وناس خبر دادند. روزنامه akhersaa الجزایر با تیتر «شاید پرسپولیس آدم وناس را از شبح بدون تیم بودن نجات دهد» نوشت: باشگاه پرسپولیس به جذب آدم وناس علاقه دارد. گاریدو به خوبی این بازیکن را میشناسد و به همین خاطر خواستار جذبش شده است اما موانعی بر سر راه این انتقال وجود دارد؛ از جمله حقوق ماهانه زیادی که این بازیکن میخواهد و البته مشکل زبان و همچنین آسیبدیدگیهای پیاپی او که میتواند مانع نهایی شدن این انتقال شود». پرسپولیس در ترکیبش یک بازیکن الجزایری و یک بازیکن مراکشی دارد که هر 2 از بهترینهای این تیم در فصل جاری بودهاند. هم گندوز و هم ایوب العملود عملکرد خوبی در جمع سرخپوشان داشته و به بازیکنان محبوب هواداران تبدیل شدهاند.
***
پایان همکاری باشگاه استقلال با سسما
بدنساز خارجی استقلال از این تیم جدا شد. به گزارش فارس، محمد نوازی مربی استقلال پس از مسابقه استقلال با نساجی اعلام کرد این تیم مربی بدنساز ندارد. بر اساس پیگیریها مشخص شد یوسو سسما تا دیدار هفته سوم مقابل استقلال خوزستان با آبیهای تهران همکاری داشته اما در پی درخواست مالی زیاد برای عقد قرارداد جدید و همچنین تعدد مصدومیتها در تیم، باشگاه استقلال با پرداخت کامل مطالبات وی، به همکاری خود با سسما پایان داد. به این ترتیب از پایان دیدار استقلال با همنام خوزستانی خود، باشگاه استقلال در انتظار معرفی بدنساز جدید توسط کادر فنی برای عقد قرارداد است.
ارسال به دوستان
تیم ملی پاراکاراته ایران قهرمان آسیا شد
تیم ملی پاراکاراته کشورمان در سومین دوره رقابتهای قهرمانی آسیا با کسب ۳ مدال طلا، یک نقره و یک برنز عنوان قهرمانی این رقابتها را از آن خود کرد. در پایان سومین دوره رقابتهای پاراکاراته آسیا که شنبه ۳۱ شهریور در هانگژوی چین برگزار شد، تیم ملی ایران موفق شد توسط نگار فراهانیواشقانی، حافظ حافظیکیا و فرزاد صفری به مدال طلا دست یابد. معصومه ایجی نقره گرفت و رحیم گلمحمدی صاحب مدال برنز شد تا ایران بالاتر از سایر تیمها در رده نخست آسیا بایستد.
ارسال به دوستان
استقلال و نکونام باز هم در قائمشهر امتیاز جا گذاشتند
خطیر و یامگا؛ شادکامان دوئل
عبدالله دارابی: تیم فوتبال استقلال که تا اینجای لیگ برتر مطابق انتظار نبوده، در چهارمین بازی خود میهمان نساجی بحرانزده رده چهاردهمی در قائمشهر بود؛ دیداری که به لحاظ حواشی حساسترین تقابل ۲ تیم محسوب میشد.
علی خطیر، مدیرعامل سابق استقلال قبل از این دیدار به مدیریت نساجی منصوب شد. او که در زمان مدیریت استقلال، همواره با نکونام در چالش و اصطکاک بود و طریق ناسازگاری نامتعارفی را با سرمربیاش در پیش گرفته بود، در هفتههای پایانی فصل قبل و در حالی که آبیپوشان صدرنشین لیگ برتر بودند، توسط مالک جدید استقلال برکنار شد؛ برکناری بدموقعی که خطیر کودتا خواندش ولی خوشایند مجموعه تیم و هوادارانش قرار گرفت. با این اوصاف، او که نخستین بازی باشگاهش در سمت جدید را رویارویی با باشگاه سابقش میدید، برای این نبرد و با هدف انتقامگیری نقشههایی در سر میپروراند؛ در بدو ورود استعفای ساکت الهامی - مربیای که در ۴ بازی قبلی عملکرد ضعیفی از خود برجا گذاشته بود و چهبسا عنقریب نیز توسط همین مدیرعامل، گزینهای خارجی جایگزینش شود- را به خاطر پتانسیلش در امتیازگیری از استقلال نپذیرفت. در گام دوم ۴ بازیکن خارجی را به استخدام باشگاه جدیدش درآورد از جمله کوین یامگا که با بیمهری از استقلال کنار گذاشته شد و منتظر محمد که مورد اقبال نکونام قرار نگرفته بود! حضور یامگا در باشگاه نساجی با توجه به عملکرد درخشان و محبوبیت فراوانش نزد هواداران استقلال و وقایع آزاردهندهای که موجب جدایی نامطلوب او از این باشگاه شده بود، مسلما بار روانی منفیای برای نکونام و تیمش به همراه داشت و برخی جبههگیریها علیه سرمربی و مدیریت آبیپوشان را در بین هواداران این تیم موجب میشد و خطیر از این مساله بخوبی بهره برد، خاصه اینکه این بازیکن سیهچرده در همین بدو حضور و آشنایی با باشگاه جدیدش، به عنوان بازیکن اصلی و در قامت کاپیتان رودرروی تیمی قرار گرفت که تا چند وقت پیش عضو آن بود و قطع به یقین در این اتفاق غیرقابل پیشبینی، رد پای توصیه مدیرعامل تازهوارد نساجی به ساکت الهامی محسوس است!
از آن طرف نیز نکونام و تیمش برای صعود به ردههای بالای جدول آن هم در آستانه داربی و متقابلا انتقام از کارشکنیهای فصل قبل خطیر، پا به میدان شهید وطنی گذاشتند، مضاف بر اینکه سرمربی استقلال نمیخواست به واسطه قضایای یامگا و حضورش در ترکیب نساجی بازنده لقب گیرد.
این تفاسیر موجب جذاب از آب درآمدن این بازی از سوی ۲ تیم شد؛ بازیای که ۴ گل، فرصتهای مسلم به ثمر نرسیده، گل مردودشده اما بحثبرانگیز استقلالیها، دو صحنه مشکوک در
۱۸ قدم نساجی و دور ماندنش از دید وار، اخراج روزبه چشمی یکی از مهرههای موثر استقلال و محرومیتش از داربی، گلزنی کاپیتان یامگا به تیم سابقش و حرکت کنایهآمیز و پرمعنای وی پس از آن و نقش بارز «ویایآر» در تصمیمات داوری را در خود داشت. نساجی که اصلا حال و روز خوبی نداشت در این دیدار به خواستهاش رسید و یک امتیاز مهم از این مصاف حساس مقابل یکی از مدعیان لیگ گرفت تا شرایط روحی بهتری برای ادامه کار پیدا کند و استقلال برای سومین بازی متوالی در لیگ برتر، نتوانست طعم برد را بچشد تا در آستانه داربی، باز انتقادات متوجه نکونام و مدیریت این باشگاه شود.
استقلال که فصل قبل یکی از نقاط قوتش، استحکام خط دفاعی و گلزنی با استفاده از ضربات ایستگاهی بود، در این بازی و در برابر تیمی۲ گل خورد که در ۴ بازی قبلیاش تنها یک بار موفق به باز کردن دروازه رقبایش شده بود، همچنین از۴ بازی قبلیاش فقط یک امتیاز کسب کرده و ۳ بازی را مغلوب شده بود! شاگردان ساکت الهامی در نیمه اول با استفاده از پاسهای عمقی ۲ بار با حسینی تک به تک شدند که یکی از آنها منجر به خطای پنالتی و گل اول مازنیها شد، در صورتی که استقلال نیمه اول را با دفاع ۳ نفره که نقطه قوتش به شمار میآید، بازی میکرد! این تیم از تعدد ضربات ایستگاهی خودش نیز بهرهای کسب نکرد و حتی در برخی از آنها بازیکنان بلندقامتش موفق به اثرگذاری هم نشدند! شاگردان نکونام فقط یک بار روی سانترهای متعدد از جناحین خود در طول بازی، توفیق گلزنی آن هم توسط جلالی پیدا کردند، هرچند نبود بلانکو را نیز نمیتوان نادیده انگاشت. استقلال در این ۴ بازی با ۶ گل زده و ۶ گل خورده، عدد صفر را برابر تفاضل گل خود میبیند، حال آنکه این ۴ هفته را باید جزو بازیهای آسان آبیپوشان برشمرد ولی این تیم از ۱۲ امتیاز ممکن تنها ۵ امتیاز به دست آورده است! بدون شک باید شادکامترینهای دوئل نساجی و استقلال را علی خطیر و کوین یامگا دانست. مدیرعامل تازهوارد نساجی با نقشهها و ترفندهایش توانست به نوعی از باشگاه سابقش، مدیران آن و شخص نکونام انتقام بگیرد و یامگا نیز با گلزنی در این دیدار (آن هم با برداشتن معنادار عینکش حین زدن پنالتی) و تاثیرگذاری در گل دوم تیمش (که با توپگیری از ابوالفضل جلالی در حال نفوذ و استارت حمله منجر به دومین گل نساجی همراه بود) دلآزردگیهایاش را تلافی کرد تا بگوید با همین وضعیت نیز از بازیکنان متوسط در ترکیب استقلال، سرتر و باانگیزهترم.
***
آژیر قرمز برای استقلال؛ 3 بازی بدون برد در لیگ برتر!
استقلال در 3 بازی اخیر لیگ برتری خود موفق به کسب پیروزی نشده است. استقلال در جدول ردهبندی لیگ بیستوچهارم اوضاع جالبی ندارد و اکنون در جایگاه هفتم ایستاده است. آبیهای تهران با اینکه در لیگ بیستوسوم شروع بسیار خوبی داشتند اما حالا و در فصل جدید لیگ برتر ورق برای آنها برگشته است. استقلال در هفته اول لیگ برتر شمسآذر قزوین را شکست داد اما پس از آن سریال ناکامیهای نکونام آغاز شد.آبیها پس از برتری مقابل نماینده قزوین، در مصاف با ملوان و نساجی به نتیجه تساوی رضایت دادند و برابر استقلال خوزستان شکست خوردند. شکست نکونام مقابل استقلال خوزستان، آغازگر حواشی مختلفی برای آبیها بود. هواداران استقلال پس از این باخت علیه جواد شعار «حیا کن، رها کن» سر دادند و همین موضوع باعث شد مذاکرات مدیران استقلال با جانشینان نکو انجام شود. پس از کشوقوسهای فراوان اما نکونام در سمت خود موقتا ابقا شد اما حالا باز هم زنگ خطر برای او و استقلال به صدا درآمده است. نکونام با اینکه موفق به شکست 3 بر صفر الغرافه شد اما مقابل نساجی که استقلالیهای سابقی مانند کوین یامگا، علی خطیر، منتظر محمد و ساکت الهامی را در خود میدید به تساوی ۲-۲ رضایت داد. آبیهای تهران اکنون با صدر جدول ۷ امتیاز فاصله دارند، همچنین نسبت به رقیب سنتی خود یعنی پرسپولیس هم 3 امتیاز عقب هستند. استقلال روز چهارشنبه باید مقابل پرسپولیسی قرار بگیرد که این روزها شدیدا آماده است و اگر نکونام در این دیدار شکست بخورد، اوضاع بار دیگر برای او پیچیده خواهد شد. کار به جایی رسیده که در فضای مجازی این شایعه مطرح شده که هر نتیجهای جز برد استقلال در داربی، میتواند منجر به استعفای جواد نکونام شود و باید دید او تا داربی، شرایط تیمش را تغییر خواهد داد یا نه.
ارسال به دوستان
روشهای ماکیاولی در فوتبال و نرمش سمبه قانون
فردین عبدالعلی امینی: فساد و بیقانونی در فوتبال ایران ریشه دوانیده و احدی نباید و نمیتواند منکر آن شود، چراکه هر از چندگاهی مصادیقی از آن برملا میشود. شوربختانه مبارزه با آن نیز هر روز سختتر از دیروز میشود! بهرهور اصلی این اوضاع نیز کانونهای قدرت، ثروت و نفوذ هستند؛ هرکس سمبهاش پرزورتر، طمع و ارتکاب و نیز حاشیه امنیتش هم بیشتر!
بازتاب فساد و بیقانونی سرزده از این مراکز مثل تشییع فقراست؛ خلوت و سوت و کور اما بازتابش برای نامرتبطان با این مراکز، مثل مرگ آدمی معروف و متنفذ است؛ شلوغ، شیون و زاری همگان و فریاد وااسفا! برای ارتکاب دسته اول معمولا اغماض و لاپوشانی مسؤولان و مجریان قانون را شاهدیم و برای ارتکاب دسته دوم، قاطعیت و برخوردشان!
در همین چند سال اخیر، مصادیق معتنابهی از آن را در فوتبال ایران و از سوی صاحبان زر و زور و شهرت (متنفذان فوتبال) دیدهایم که در قبال آن نیز نادر تنبیهاتی سراغ داریم؛ وصول چندباره چک مدیرعامل اسبق استقلال از بیتالمال، نامهای با جعل امضای مسؤولان فدراسیون توسط باشگاه استقلال، جعل در قرارداد خلعتبری و طارمی توسط باشگاه پرسپولیس که برای دومی پای مسؤولان ارشد سیاسی نیز به وساطت بینالمللی باز شد، دروغ و تخلف برای کسب مجوز حضور پرسپولیس در ۲ لیگ آخر قهرمانان آسیا با همراهی مسؤولان فدراسیون و اینک نیز مدرک جعلی امآرآی برای زنده کردن سهمیه سوخته بازیکن خارجی توسط پرسپولیس و نمونههایی که کم نیستند...! نسبت به چند تخلف محرز فوق، مجازات یا حداقل مجازات درخور عاملان و مرتکبان را سراغ دارید؟ در چند فقره آن همراهی مسؤولان (از فدراسیون تا بالاتر) را برای لاپوشانی و حتی ثمرنشینی این خدعهها و تخلفات به یاد دارید؟ قطعا دومی پررنگتر است!
مورد جدید و بهروز اما قضیه جعل «امآرآی» نبیل باهویی از سوی باشگاه پرسپولیس برای فریب مسؤولان سازمان لیگ و احیای سهمیه خارجی از دست رفتهشان است که توسط ایفمارک برملا شده است؛ سهمیهای که خود مسبب از دست رفتنش هستند و حالا برای احیای غیرمجازش به هر مستمسکی (مجاز و غیرمجاز) چنگ میزنند! این جعل و تخلف را مقایسه کنید با فریادهای ممتد عدالتخواهانه(!) مسؤولان همین باشگاه در روزهای گذشته!
هر چند در این مقوله سخن و نمونه کم نیست اما در عمق مساله غور کنیم؛ روشهای ماکیاولی در فوتبال و نرمش سمبه قانون...!
ارسال به دوستان
راز موفقیت زودهنگام گاریدو با پرسپولیس
کنترل رختکن
قرمزها با نتیجه ۲ بر صفر از سد آلومینیوم گذشتند، طی مصافی که ۲ گل زدند و بارها تا آستانه گلهای بیشتر پیش رفتند. حالا سوال این است: چگونه گاریدو موفق شد رختکن پر بازیکن پرسپولیس را کنترل کند. پرسپولیس فصل نقل و انتقالات پرماجرایی را پشت سر گذاشت و ستارههای زیاد و مهمی این تیم را ترک کردند. حتی اوسمار ویرا، سرمربی تیم قهرمان لیگ نیز حاضر به ادامه همکاری با پرسپولیس نشد تا این تیم چالش مهمی را تجربه کند. با این حال پرسپولیس با وجود همه انتقادهایی که به مدیریت باشگاه بابت رویکردش راجع به سقف قرارداد، همچنین از دست دادن تعداد زیادی از بازیکنان مدنظرش در نقل و انتقالات وجود داشت توانست اسکواد تیم خود را با سرمربیگری خوان کارلوس گاریدوی اسپانیایی تکمیل کند. پرسپولیس نقل و انتقالات گستردهای داشت و با فسخ قرارداد سینا اسدبیگی، همچنین انتقال اوستون ارونوف به فهرست زیر ۲۵ سالهها یک جای خالی در فهرست این تیم ایجاد شد اما سرخپوشان دیگر در بازه پنجره تابستانی بازیکن جدیدی جذب نکردند. به گفته گاریدو، این فصل پرسپولیس اسکواد بسیار بزرگی دارد. فصل پیش ترافیک این تیم در خط دفاعی و کمی خط هافبک بود اما امسال علاوه بر ترافیک در این خطوط، رقابت سنگینی با حضور ۳ مهاجم تخصصی به خط حمله پرسپولیس رسیده است. در این شرایط انتخاب 11 بازیکن اصلی نیز کار راحتی نبود اما با توجه به قانون عجیب امسال درباره الزام استفاده از ۲ بازیکن زیر ۲۱ سال روی نیمکت، در هر بازی چند ستاره نامآشنای پرسپولیس خط میخورند. پرسپولیس ایوب العملود و مرتضی پورعلیگنجی را به علت مصدومیت در لیست بازی خود نداشت و علاوه بر آنها ۲ هافبکی که دیرتر از سایرین به تیم اضافه شده بودند، یعنی سعید مهری و میلاد سرلک نیز از لیست بازی خط خورده و سکونشین شدند. پرسپولیس نیمکت جذابی با حضور یاسین سلمانی، سعید صادقی، لوکاس ژوآئو، عیسی آلکثیر، فرشاد احمدزاده و سروش رفیعی داشت که در این بین فرصت بازی به سعید صادقی که مقابل ذوبآهن گل زده و جلوی تراکتور پاس گل داده بود، نرسید. این اتفاقی بود که یاسین سلمانی در 4 بازی قبلی سرخپوشان تجربه کرد و سرانجام در بازی آلومینیوم به او هم بازی رسید. نکته جالب توجه دیگر اینکه محمد خدابندهلو نیز که مقابل آلومینیوم فیکس شده بود در 4 بازی قبلی در یک دیدار سکونشین بود و در ۳ مسابقه کار را از روی نیمکت آغاز کرد. این ماجرا برای مهاجمان پرسپولیس هم صدق میکند و تضمینی برای فیکس شدن عیسی آلکثیر یا علی علیپور وجود نداشت و حالا با اضافه شدن لوکاس ژوآئو کار سختتر هم میشود. در این شرایط مدیریت رختکن تیم که برعهده گاریدو است وظیفه بسیار مهمی برای حفظ تیم در مسیر قهرمانی محسوب میشود. سرمربی اسپانیایی با قاطعیت خاصی از ستارههایش میخواهد تاب نیمکتنشینی و حتی سکونشینی را داشته باشند تا زمانی که وقتش رسید فرصت بازی پیدا کنند. گاریدو میگوید کسی که به خاطر نیمکتنشینی اخم میکند و بیانگیزه میشود، هیچگاه فرصت بازی نخواهد داشت. بخشی از صحبتهای گاریدو در این باره را میخوانید: «همه بازیکنان را باید در شرایط ایدهآل قرار بدهیم تا بهترین عملکردشان را داشته باشند. این بستگی به انگیزه بازیکنان دارد که وقتی زمانش میرسد بازی کنند. وقتی بازیکنی انگیزه خود را از دست بدهد شانسی ندارد که بازی کند. فردی که نمیتواند قبول کند تعویضی باشد فرصتی به دست نخواهد آورد. فکر میکنم باید به تیم احترام بگذارید و باید تلاش و کار کنید تا وقتی زمانش رسید به داخل زمین بروید. تنها موردی که باید داشته باشید تمرین خوب است. وقتی یک دقیقه هم بازی میکنید باید 100 درصد خودتان را بگذارید. افراد میتوانند از من درخواست کنند اما من صادقانه و هر روز دارم کار میکنم و میدانم چه فردی آماده است. فردی که بازی نمیکند نباید داخل رسانهها صحبت کند و چهره بد به خودش بگیرد. آنها باید بیشتر تلاش کنند تا وقتی زمانش رسید از موقعیت استفاده کنند». به نظر میرسد خوان کارلوس گاریدو خیلی زود به شناخت کاملی از همه بازیکنان تیمش رسیده و احتمالا با ادامه روند بازیهای خوب و پیروزیهای پرسپولیس، نظرات هواداری درباره بازی دادن یا ندادن به بازیکنان مدنظر جای خود را به شعاری شبیه «هر چی برانکو بگه» در پرسپولیس بدهد! برانکو گاهی با کنار گذاشتن ستارههایی چون رامین رضاییان و محسن مسلمان حسابی حرص هواداران پرسپولیس را درآورد اما با اعتمادی که از سکوها جلب کرده بود این شعار ماندگار را پشت سر خود داشت؛ دقیقا چیزی که خوان کارلوس گاریدو به آن نیاز دارد. ارسال به دوستان
نگاه
در آستانه دوزخ
حمید ملکزاده*: چیز خاصی اتفاق نیفتاده است؛ این تنها بخشی از زندگی در جهان پس از تأسیس رژیم صهیونیستی است. نیرویی شیطانی در اردوگاههای مرگ نازی با محوریت عقل محاسبهگر اروپایی تولید شده و برای اینکه دامن اهالی «باغ سرسبز اروپایی» را لکهدار نکند به گوشهای از جهان اسلام تبعید شده است؛ با دستانی گشوده و چشمهایی دریده. بدون اینکه قلادهای در کار باشد، یا اینکه حدی برای میزان درندهخویی و اعمال شیطانیاش مقرر کرده باشند. سگ هار صهیونیسم هر روز در خاورمیانه قربانی میگیرد. اگرچه رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته اشکال جدیدی از درندهخویی را در کشتار زنان، جوانان، کودکان و افراد سالخورده از خود نشان داده، آخرین اقدام تروریستی صورت پذیرفته به دست عوامل نهادهای امنیتی آن شکل بسیار خطرناکی از ظهور یکجور بیماری روانی از شخصیتی ضداجتماعی را به خود گرفته است که هر انسان عاقلی در هر جایی از جهان باید بهشدت از آن احساس نگرانی کند.
برنامهریزی بلندمدت برای استفاده از ابزارهای مربوط به زندگی روزمره در جهت اقدام علیه شهروندان غیرنظامی، در گستره وسیعی بهاندازه یک دولت، بیشتر از اینکه به عنوان یا محتوای یک گزارش سیاسی نزدیک باشد، با طرحوارههایی از سینمای وحشت، یا گزارشهایی درباره پروندههای جنایت سازمانیافته توسط قاتلانی که از حادترین صورتهای ممکن بیماری روانی رنج میبرند شباهت دارد. در این یادداشت تلاش میکنم اقدام تروریستی رژیم اشغالگر قدس از طریق دستکاری و انفجار وسایل ارتباطی شهروندان لبنانی در روزهای سهشنبه و چهارشنبه هفته قبل را از چند جهت مورد بررسی قرار دهم.
* درباره چه صحبت میکنیم
موضوعی که از آن صحبت میکنیم، اهمیتی بیشتر از صرف جغرافیای مقاومت دارد. یعنی اینطور نیست که تنها برای ما به عنوان بخشی از جغرافیای مقاومت موضوعیت داشته باشد، چرا که به طور مشخص مجموعه گستردهای از مفاهیم و موضوعات در حوزههای مختلف را شامل میشود. از بحث درباره دولتها و حدود اخلاقی اعمال آنها در قبال افراد و گروههای داخلی یا خارجی گرفته تا بحث پیرامون علم و رابطهای که با اخلاق برای آن میتوانیم متصور باشیم. بخش مهمی از مضامینی که درباره این اتفاق میتوان از آن صحبت کرد، به مضامینی که درباره اختراع، تولید و استفاده از سلاح هستهای پیش آورده بودند پهلو میزند.
موضوعی که از آن صحبت میکنیم برنامهریزی بلندمدت برای کشتار دستهجمعی کور و خارج از کنترل مجموعهای از افراد، اعم از نظامی و غیرنظامی در وضعیت غیرجنگی و خارج از میدان نبرد است؛ مسالهای که در عین حال به شکل بنیادینی با پیشرفتهای فناورانه و مساله حقوق بینالملل نیز رابطه تنگاتنگی دارد. این موضوعی است که درست به اندازه مساله اختراع و استفاده کردن از سلاحهای شیمیایی و هستهای نیازمند ایجاد تحولاتی اساسی در حقوق بینالملل از یک طرف و تجدیدنظر اساسی در پروتکلهای دفاعی و پدافندی از سوی دیگر است. همینطور، با عنایت به اینکه باب جدیدی در استفاده از ابزارهای مربوط به زندگی هر روزه افراد به عنوان سلاح جنگی باز کرده و امکان تازهای را برای بازتعریف مفهوم میدان نبرد به وجود آورده، باید به طور جدی به موضوعی درباره مطالعات تروریسم دولتی، آنطور که رژیم صهیونیستی به آن دست میزند، یا تروریسم غیردولتی، آنطور که گروههای افراطی مدعی اسلام مانند داعش یا نمونههای غیراسلامگرای آنها ممکن است به آن مبادرت ورزند تبدیل شود. به طور خلاصه، چیزی که از آن صحبت میکنیم تغییر میدان نبرد، از فضای میان ارتشهای متخاصم به همه ساحتهای زندگی روزمره و تغییر معنای سلاح از ابزار متعارف یا غیرمتعارف جنگی به وسایل زندگی روزمره افراد است. مساله قابلتوجهی که اگرچه به وضوح میتوانیم آن را ذیل عنوان جنایت جنگی قرار دهیم اما باید هرچه سریعتر عنوان تازهای در مباحث مربوط به حقوق جنگ، اخلاق تکنولوژی و پروتکلهای پدافندی برای آن جعل کنیم و به بحث درباره آن بپردازیم.
* چطور ممکن است؟ انسان بهمثابه عدد؟
هر بار انسانی بهتنهایی، یا در مقام رئیس دولت یا درست درباره کاری که داعش و رژیم اشغالگر قدس انجام میدهند در سطحی گسترده و بدون اینکه تردیدی اخلاقی یا ترسی از مجازات حقوقی داشته باشد به اقدامی علیه بشریت دست میزند، این پرسش برای ما پیش میآید که چطور ممکن است؟ این پرسش در 2 سطح موضوعیت دارد. اول اینکه چطور ممکن است یک انسان، یا مجموعهای از کسانی که درباره موضوع تصمیم میگیرند بتوانند بدون اینکه از نظر اخلاقی درگیر تناقض بشوند دستور حذف مجموعهای ناشناخته از شهروندان عادی و انسانهایی معمولی را در جایی از زندگی که بنا نیست گلولهای در کار باشد صادر میکنند، در درجه دوم بحث درباره این پیش میآید که چطور ممکن است کسی بتواند در سطحی چنین وسیع کشتاری کور را رقم بزند. پرسش دوم بر مبنای ابزاری است که برای انجامدادن چنین کاری مورد استفاده قرار میگیرد.
درباره پرسش اول موضوعی قدیمی اما هولناک را باید مورد توجه قرار دهیم: انسانزدایی از افراد بشری. از این منظر تنها تحت یکجور مکانیسم ایدئولوژیک خطرناک مبتنی بر انسانزدایی از افراد بشری است که میشود با افراد بشر به این صورت رفتار کرد. به تعبیر جیمز جی. هارت، فیلسوف متأله برجسته مسیحی وقتی یکجور لوسیفریسم ناشی از فراموشی کرانمندی و حیثیت مخلوق بودن بشر بر فرد انسانی حاکم شده باشد، او میتواند خود را در مقام خدایی که از حق انتخاب درباره حیات و مرگ انسانها برخوردار است تصور کرده و به شکلی جمعی حق الهی حیات انسانها را به بهانههایی واهی از ایشان سلب کند. انسان تسلیمشده به خوی شیطانی خود را در جایگاهی قدسی تصور کرده و به معیار تشخیص حق برای دیگران تبدیل میشود. انسانزدایی در این معنا نتیجه منطقی نوعی پوچانگاری متأثر از تسلط عقل روشنگری بر مناسبات جهان معاصر است؛ عقلی که بر اساس آن انسان به یک هستی انتزاعی منفک از مناسبات واقعی زندگی خود تبدیل شده و درست مثل یک عدد در محاسبات مبتنی بر سود و زیانی که تنها به اعتبار کسب منفعت بیشتر یا تحقق اهدافی تأملی به حساب میآید؛ اعدادی که میشود با فشاردادن یک دکمه، یا ضمن استفاده کردن از پرتابههای هستهای و شیمیایی، یا ضمن استفاده از مکانیسمهای فناورانه پیشرفتهای که از هوش مصنوعی نیرو میگیرند، آنها را حذف کرد. این مساله بسیار مهمی است که ضرورت بحث درباره اخلاق، سیاست، جنگ و منازعات بینالمللی را دوباره مطرح کرده و ضرورت بازگشت به نوعی حقیقت جهانشمول را که به عنوان مبنای سیاست عمل میکند، دوباره در مقابل ما قرار میدهد.
پژوهشگر اندیشههای سیاسی *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|