|
«وطن امروز» از خروج پوشاک ایرانی از مبادی غیررسمی و ورود مجدد آن از مبادی رسمی با برند خارجی گزارش میدهد
واردات پوشاک ایرانی از ترکیه!
گروه اقتصادی: برندمداری خارجی به یک چالش اساسی در بازار پوشاک ایران تبدیل شده است. این وضعیت ناشی از عواملی از جمله کیفیت پایین برخی کالاهای ساخت داخل است. از سویی ضعف فرهنگسازی، تبلیغات ضعیف و ناهماهنگی میان قیمتها و قدرت خرید مردم موجب شده گاهی کالاهای قاچاق بیشتر مورد توجه قرار بگیرند به طوری که در جامعه این تصور شکل گرفته که محصولات ایرانی بیکیفیتتر از محصولات خارجی قاچاق هستند.
نکته جالب این است که این گرایش به برندهای خارجی به عمق فرهنگ ایرانی نفوذ کرده و تولیدکنندگان داخلی به طور سنتی کالاهای خود را تحت نام برندهای خارجی عرضه میکنند. بر اساس گفتههای فعالان صنعت پوشاک، بسیاری از کالاهای به ظاهر خارجی در واقع محصولات ایرانی هستند که با برندهای خارجی عرضه میشوند. این اقدام به تولیدکنندگان این امکان را میدهد که محصولات خود را با قیمت و تعداد مناسب به فروش برسانند.
در عین حال، واردات برندهای خارجی پوشاک طی 3 سال گذشته ممنوع شده و بر اساس اعلام ستاد مبارزه با قاچاق، قاچاق این محصولات نیز کاهش یافته است. بنابراین بیشتر پوشاک خارجی موجود در بازار پوشاک بیشتر کالاهای ایرانی با برند خارجی یا محصولات تقلبی خارجی هستند. تولیدکنندگان پوشاک داخلی به دلایل اقتصادی، اجتماعی و چالشهای کیفیت ممکن است اقدام به تولید کالاهای خود با نام برندهای خارجی پوشاک کنند. این رفتار میتواند به افزایش فروش و درآمد، کاهش ریسک و جلب اعتماد مشتریان منجر شود. با این حال، این روند میتواند به کاهش هویت برندهای داخلی و تضعیف تولیدات ملی منجر شود.
* یک میلیارد دلار قاچاق پوشاک با سفارش اینترنتی از ایران
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: به دلیل انرژی و کارگر ارزان، پوشاک تولید ایران بدون لوگو از مبادی غیررسمی از کشور خارج میشود و مجدد به صورت قاچاق وارد میشود. این مساله بزرگترین ضربه را به صنعت پوشاک کشور وارد کرده است. سال گذشته شرکت تیرندیول ترکیه به عنوان شرکتی که فروش اینترنتی دارد، اعلام کرد یک میلیارد دلار پوشاک به ایران صادر کرده است. این موضوع نشان میدهد میزان ورود پوشاک قاچاق به ایران خیلی بیشتر از این آمار است. به طور قطع بخش قابل توجهی از همین پوشاک قاچاق همان محصولات تولید داخل هستند که به صورت بدون لیبل از کشور خارج شدهاند.
امین مقدم افزود: بعضی اقدامات، صنعت پوشاک کشور را به چالش کشیده است. برای نمونه 843 میلیون دلار پارچه وارد کشور شده، در حالی که 100 درصد پارچه مورد نیاز در داخل تولید میشود. از سویی این واردات پارچه با ارز نیمایی و به شرکتهای واردکننده انجام شده است. همچنین این پارچههای در مناطق آزاد عرضه شده که بسادگی امکان خروج از کشور را دارند. در واقع این محموله درست در مناطقی که احتمال خروج دوباره از کشور را دارند عرضه شده است. در شرایطی که به واردات دارو ارز نیمایی داده نمیشود، برای واردات پارچه ارز نیمایی تخصیص داده میشود! این موضوع نشاندهنده رانت در این حوزه است.
عضو هیات رئیسه اتحادیه پوشاک و نساجی ایران گفت: در شرایط کنونی بین 12 تا 14 میلیارد دلار گردش مالی صنعت پوشاک ایران است. در این میان 500 میلیون دلار صادرات و 2.2 میلیون دلار واردات میشود و این یعنی یک میلیارد و 700 میلیون دلار تراز منفی. همچنین سهم پوشاک ایران از بازار جهانی 18900 میلیارد دلاری، 64 صدم درصد است.
مقدم تصریح کرد: در چند سال گذشته محدودیت و ممنوعیت واردات پوشاک باعث شده مردم ایران به پوشاک داخلی ایمان بیاورند و تقاضا برای پوشاک ایرانی افزایش یافته است. هر چند در 2 سال اخیر مابهالتفاوت نرخ ارز منجر به افزایش قاچاق پوشاک به ایران شده است.
* دلایل فروش تولیدات داخلی با برندهای خارجی پوشاک
برخی تولیدکنندگان پوشاک داخلی به دلایل مختلف اقدام به تولید کالاهای خود با برندهای خارجی پوشاک میکنند. این رفتار میتواند ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد. در ادامه به بررسی این دلایل میپردازیم.
۱- دلایل اقتصادی
افزایش فروش و درآمد: استفاده از مارکهای خارجی میتواند به جذب مشتریان بیشتر کمک کند. برندهای معروف معمولا با کیفیت و اعتبار همراه هستند و تولیدکنندگان داخلی میتوانند با استفاده از این نامها، فروش خود را افزایش دهند.
کاهش ریسک: تولیدکنندگان ممکن است با تغییر نام برند، ریسک عدم فروش محصولات خود را کاهش دهند. این کار به آنها این امکان را میدهد که در بازار رقابتی، حضور بهتری داشته باشند و از برندهای شناختهشده استفاده کنند.
۲- دلایل اجتماعی و فرهنگی
فرهنگ مصرف: در بسیاری از جوامع، مصرف کالاهای برند خارجی بهعنوان نشانهای از موقعیت اجتماعی در نظر گرفته میشود. تولیدکنندگان داخلی ممکن است به این دلیل به سمت برندهای خارجی بروند که بتوانند در بازار رقابتی بهتر عمل کنند و به خواستههای مصرفکنندگان پاسخ دهند.
اعتماد به برند: بسیاری از مصرفکنندگان به برندهای خارجی اعتماد بیشتری دارند. تولیدکنندگان داخلی ممکن است با استفاده از این برندها بتوانند اعتماد مشتریان را جلب کنند و از این طریق بازار خود را گسترش دهند.
3- چالشهای کیفیت
کمبود استانداردها: بعضی تولیدکنندگان ممکن است به دلیل کمبود استانداردهای کیفیت در تولید داخل، تصمیم بگیرند محصولات خود را با برندهای خارجی عرضه کنند. این کار میتواند به آنها این امکان را بدهد که به طور غیرمستقیم به کیفیت بهتر اشاره کنند.
رقابت با برندهای خارجی: در مواجهه با برندهای خارجی موجود در بازار، تولیدکنندگان داخلی ممکن است احساس فشار کنند و برای رقابت با آنها به استفاده از نامهای شناختهشده رو آورند.
* سفارش تولید داخلی با برندهای خارجی پوشاک
بازار پوشاک ایران یکی از پرآشوبترین بازارهای کشور به شمار میآید؛ از عرضه برندهای خارجی پوشاک تقلبی و قاچاق گرفته تا کالاهایی که در داخل تولید میشوند اما با برچسبهای خارجی به فروش میرسند.
یک گشت و گذار در بازار نشاندهنده حقیقت این موضوع است. بررسیها نشان میدهد سالهاست برندها و برچسبهای خارجی به وفور در بازار موجود و در دسترس هستند. تولیدکنندگان به آسانی این برچسبها را تهیه کرده و آنها را روی محصولات خود میچسبانند و به نام برندهای خارجی پوشاک با قیمتهای نامتعارف عرضه میکنند.
در این بخش از بازار، لیبل و مارکهای مختلفی همچون چرمی، فلزی و پارچهای وجود دارد. با توجه به اینکه در کشور ما ۷۰ درصد کالاهای پوشاک در کارگاههای کوچک و بدون هویت تولید میشود، اکثر فروشندگان از قبل سفارش دریافت کرده و مارک مورد نظر تولیدکننده را تهیه میکنند.
کارشناسان بر این باورند «برندمداری خارجی» در ایران چالشی است که ریشه در عوامل مختلفی از جمله کیفیت نامرغوب برخی کالاهای داخلی، پایین بودن تکنولوژی ساخت نسبت به نمونههای خارجی، عدم فرهنگسازی و تبلیغات موثر و ناهماهنگی قیمتها و قدرت خرید مردم دارد. این مسائل باعث شده در سطح جامعه این تصور ایجاد شود که محصولات ایرانی بیکیفیت و محصولات خارجی باکیفیت هستند. به همین دلیل مردم از بازار کالاهای برقی و لوازم خانگی تا محصولات خوراکی و پوشاک به دنبال تولیدات خارجی میگردند.
فرهنگ گرایش به برندهای خارجی به قدری در جامعه ایرانی ریشه دوانده که تولیدکنندگان داخلی به طور سنتی کالاهای خود را با برندهای خارجی عرضه میکنند. طبق گفتههای فعالان حوزه پوشاک، عمده کالاهای موجود در بازار که به عنوان کالاهای خارجی شناخته میشوند. در واقع محصولات ایرانی هستند که با برندهای خارجی پوشاک عرضه میشوند و تولیدکنندگان سعی دارند از این طریق محصولات خود را با قیمت و حجم مناسب به فروش برسانند.
* وجود ۱۰۰ هزار واحد صنفی تولیدی در صنعت پوشاک ایران
وزارت صمت اعلام کرده است در سال 1396 مجوزهایی به برخی مجموعهها برای واردات پوشاک اعطا شد اما در سالهای بعد به دلیل محدودیتهای ارزی، واردات به طور کلی متوقف شد و هیچ مجوز جدیدی صادر نشد.
نکته جالب این است که طبق ادعای شرکتهایی که قبلا مجوز واردات داشتند، اکنون تولیدات داخلی را به نام برندهای خارجی عرضه میکنند. در واقع این واحدها کالاهای داخلی را با برندهای خارجی به فروش میرسانند.
بر اساس اطلاعات وزارت صمت، در حال حاضر حداقل ۱۰۰ هزار واحد صنفی تولیدی در صنعت پوشاک ثبت شده است. این آمار شامل مشاغل خانگی و مزونهایی که مجوزهای لازم را از وزارت ارشاد دارند، نمیشود. علاوه بر این، حدود ۲۸۰ هزار واحد صنفی توزیعی نیز در این حوزه فعال هستند که شامل فروشگاههای آنلاین و برخی واحدهای بدون مجوز نیز میشود.
در مجموع، حدود هزار واحد صنعتی تولیدی در بخش پوشاک در کشور فعالیت دارند. به علاوه این واحدها، بین ۷۰۰ هزار تا یک میلیون نفر در این صنعت مشغول به کار هستند. با احتساب مشاغل در حوزه توزیع، تخمین زده میشود حدود ۲ تا 2.5 میلیون نفر (بر اساس آمار رسمی) در صنعت پوشاک کشور فعالیت میکنند.
این آمار نشان میدهد ظرفیت مناسبی برای برندسازی در صنعت پوشاک ایران وجود دارد. البته چند برند داخلی توانستهاند موفقیت نسبی را در بازار کسب کنند اما وضعیت کلی چندان رضایتبخش نیست.
یکی از راهکارهای فعالان صنعت پوشاک برای افزایش قیمت فروش، استفاده از لیبل برندهای خارجی روی محصولات داخلی است. این عمل به آنها این امکان را میدهد که کالاهای خود را با قیمتهایی بالاتر از قیمت واقعی به فروش برسانند. به طور معمول، پوشاک با برندهای معروف قیمتهایی ۳ تا ۴ برابر قیمت معمول خود پیدا میکند.
* هزینه بالای فرآیند برندسازی پوشاک
از سوی دیگر، برخی شرکتها بدون صرف وقت و هزینه برای فرآیند برندسازی پوشاک، محصولات خود را با هر کیفیت و ظاهری به نام برندهای خارجی عرضه میکنند. این وضعیت در نهایت به ضرر مصرفکنندگان تمام میشود.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که تولیدکنندگان ایرانی هنوز اعتماد به نفس لازم برای برندسازی و تبلیغات موثر جهت معرفی محصولات با کیفیت خود را ندارند.
وزارت صمت سال ۱۴۰۱ وعده داد نحوه نظارت و تعامل با تولیدکنندگانی که کالاهای خود را با نام برندهای خارجی پوشاک میفروشند، تغییر خواهد کرد اما تاکنون هیچ خبری در این زمینه منتشر نشده است.
معاون صنایع عمومی وزیر صمت در گفتوگو با روزنامه «وطن امروز» درباره تولید پوشاک با برندهای خارجی در ایران تأکید کرد: با توجه به ممنوعیت واردات پوشاک، احتمالا کالاهای عرضهشده با برند خارجی تقلبی هستند.
محمدمهدی برادران ادامه داد: چون تنها واردات کالاهای نهایی ممنوع است، اگر تولیدکنندگان داخلی با برندهای تجاری تفاهمنامه داشته باشند و کالا را در داخل کشور تولید کنند، این موضوع مشمول ممنوعیت نخواهد شد. بنابراین، در صورت وجود مجوز و تفاهمنامه، این کار تقلب به حساب نمیآید.
برادران همچنین بیان کرد: کشورهای دیگر زمانی میتوانند از ما خواستهای داشته باشند که خودشان به تعهداتشان عمل کنند. کشوری که ما را تحریم کرده، حق ندارد در این زمینه سوالی مطرح کند و ما نیز به هر نحوی که بتوانیم، تحریمها را دور میزنیم.
* وضعیت بازار پوشاک ایران کمرونقتر از قبل کرونا
رئیس اتحادیه پوشاکفروشان کرج درباره وضعیت بازار پوشاک ایران گفت: «تولیدکنندگان پوشاک در حال حاضر درآمد خوبی دارند و محصولاتشان براحتی در فروشگاهها مورد استقبال قرار میگیرد. اگرچه نسبت به دوران قبل از کرونا، به دلیل کاهش قدرت خرید، بازار کمی افت داشته است اما به طور کلی رضایتمندی خوبی بین کسبه، بهویژه تولیدکنندگان مشاهده میشود».
میراسماعیل صدیق اشاره کرد: «واردات پوشاک به طور قانونی ممنوع شده و بیشتر بازار در اختیار کالاهای تولید داخل است. همچنین برندهای خارجی در بازار وجود دارند که عمدتا کالاهای ایرانی هستند که به این نامها به فروش میرسند». صدیق تأکید کرد: «پوشاک ایرانی به دلیل تنوع و کیفیت، اکنون با برخی برندهای جهانی رقابت میکند و بسیاری از کارخانههای ایرانی مشتریان جهانی دارند، به طوری که تقاضا برای خرید پوشاک ایرانی به طور قابل توجهی افزایش یافته است».
با این حال، او به این نکته اشاره کرد که به دلیل مصرف بالای مردم، کارخانهها تمایلی به صادرات ندارند. صدیق همچنین به کاهش پوشاک قاچاق بنگال و ترک در بازار اشاره کرد و گفت: «میزان قاچاق بشدت کاهش یافته، چون واردات با دلار ۵۰ هزار تومانی دیگر به صرفه نیست و کیفیت پوشاک ایرانی نیز بهبود یافته است. به همین دلیل میتوان گفت کمتر از ۲۰ درصد بازار به کالاهای قاچاق اختصاص دارد».
* پوشاک قاچاق مشتری خاص خودش را دارد
رئیس اتحادیه پوشاکفروشان کرج خاطرنشان کرد: «در سازمان اموال تملیکی مشخص میشود که بسیاری از کالاهای با برند خارجی، در واقع پوشاک ایرانی هستند. دولت، سازمان صنعت و معدن و رسانهها میتوانند نقش موثری در ارتقای خرید پوشاک باکیفیت ایرانی ایفا کنند اما برندسازی کار دشوار و پرهزینهای است که نیاز به تلاش دارد».
وی افزود: «در حال حاضر مردم به دنبال برندهای خارجی هستند و اطلاعاتی درباره کیفیت پوشاک ندارند. به همین دلیل فروشندگان ناچارند برندهای خارجی را روی پوشاک ایرانی بچسبانند تا از کاهش فروش جلوگیری کنند. همچنین پوشاک قاچاق بویژه از مرزهای بانه و مهاباد وارد میشود. این نوع پوشاک مشتریان خاص خود را دارد، زیرا نمیتوانند در فروشگاهها به فروش برسانند». وی در پایان گفت: «در هر فروشگاه پوشاک 3 نفر و در هر تولیدی حدود 10 نفر در حال کار هستند و این صنعت همواره به جذب نیروی کار نیاز دارد اما با توجه به تمایل به کار دولتی و مدرکگرایی، بسیاری از افراد بیکار میمانند در حالی که میتوانند در این حوزه مشغول به کار شوند».
ارسال به دوستان
خاویر باردم حملات اسرائیل به غزه را وحشتناک و غیرانسانی توصیف کرد
باردم علیه کودککشها
گروه فرهنگ و هنر: از زمان آغاز حملات رژیم صهیونیستی به غزه بسیاری از افراد مطرح و تاثیرگذار در زمینههای مختلف بویژه حوزه فرهنگ و هنر در سراسر جهان بدون داشتن هیچگونه قرابت و نزدیکیای با جریان مقاومت، ضمن اعلام انزجار از نسلکشی و جنایات انجام شده در فلسطین توسط رژیم صهیونیستی، این رژیم را به خاطر نقض حقوق بشر و جنایات وحشیانهاش محکوم کردهاند.
از «راجر واترز» نوازنده انگلیسی گروه پینکفلوید و «دوآ لیپا» خواننده بریتانیایی - آلبانیایی گرفته تا «ناتالی پورتمن» و «ویولا دیویس» بازیگران اسکاری هالیوود و «جان اولیور» کمدین و مجری تلویزیونی بریتانیایی- آمریکایی، همگی همبستگی خود را با فلسطین اعلام و علنی کردهاند.
البته این مواضع تنها به اعلام نظر و حمایت در فضای مجازی محدود نشده و برخی هنرمندان با خلق آثار هنری نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادهاند که نمونه آخر آن را میتوان مستند «پروندههای بیبی» به کارگردانی «الکسیس بلوم» در فستیوال تورنتو برشمرد.
در تازهترین نمونه از حمایتها از مردم فلسطین میتوان به واکنش خاویر باردم اشاره کرد؛ بازیگری که شامگاه شنبه در افتتاحیه جشنواره سنسباستین، در حالی که مهمترین جایزه این فستیوال را به بهانه یک عمر فعالیت هنری و سینمایی دریافت کرد، در نشست خبری پس از دریافت جایزه ویژه این رویداد با اشاره به جنایات انجامشده توسط رژیم صهیونیستی گفت: اسرائیل تحت رادیکالترین دولت خود، علیه بشریت و قوانین بینالمللی مرتکب جنایت میشود. حملات اسرائیل کاملا غیرقابل قبول، وحشتناک و غیرانسانی است.
این بازیگر برنده جایزه اسکار همچنین از کشورها بویژه ایالات متحده و بریتانیا خواست حمایت بیقید و شرط خود از اسرائیل را مورد بازبینی قرار دهند و از دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) خواست عاملان این جنایات را به محاکمه بکشاند.
دادستان دادگاه کیفری بینالمللی در ماه مه درخواست کرد دادگاه حکم بازداشت نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و وزیر جنگ وی، یوآو گالانت را به اتهام ارتکاب جنایات علیه بشریت در غزه صادر کند.
همانطور که بیان شد، پیشتر نیز هنرمندان مطرح و سرشناس جهان طی بیانیهها و پستهای مجازی در صفحههات شخصی خود در برابر حملات وحشیانه و نسلکشیهای انجامشده توسط رژیم صهیونیستی، از مردم فلسطین حمایت کردهاند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
* راجر واترز
راجر واترز، نوازنده انگلیسی گروه راک «پینکفلوید» که یکی از پرشورترین صداها در حمایـــــت از حقوق فلسطینیهاست، رژیم صهیونیستی را به اخراج اجباری مردم در «شیخ جراح» محکوم کرد. او در توئیتی با اشتراک گذاشتن ویدئویی از خود نوشت: «یادداشتی از راجر، اسرائیل واقعی یک دولت آپارتاید (نژادپرست) است. پاکسازی خانه و نسلکشی شیخ جراح را بررسی کنید».
* جان اولیور
جان اولیور، کمدین و مجری تلویزیونی بریتانیایی - آمریکایی در یکی از قسمتهای برنامه خود، به موضوع فلسطین و اسرائیل پرداخت. او اسرائیل را به ارتکاب «جنایت جنگی» و انجام «نوعی از آپارتاید» متهم کرد. اولیور گفت: «یک طرف بیش از ۱۰ برابر تلفات داشته است. وقتی صحبت از تسلیحات و تواناییهای نظامی 2 طرف به میان میآید، یک عدم تعادل عظیم وجود دارد».
* ناتالی پورتمن
ناتالی پورتمن، هنرپیشه سرشناس هالیوود در اعتراض به دولت نتانیاهو، جایزه جنسیس را که به آن جایزه نوبل اسرائیل میگویند، رد کرد و در مصاحبهای با روزنامه «عربید» در لندن گفت: «قانون دولت - قومیت اسرائیل نژادپرستانه و اشتباه است و این قانون بر زندگی بسیاری از مردم تاثیر میگذارد و من با آن موافق نیستم».
* دوآ لیپا
دوآ لیپا، خواننده بریتانیایی - آلبانیایی نیز همبستگی خود را با فلسطین اعلام کرده است. این خواننده همراه با خواهران حدید، به یهودستیزی و توهین به اسرائیل متهم شد و در آگهی شبکه ارزشهای جهانی (world values network) که در نیویورک تایمز منتشر شد، آنها را «تثلیث نامقدس ضد صهیونیست» نامیدند. لیپا البته ساکت نماند و گفت «من در همبستگی با همه مردم مظلوم و رد هرگونه نژادپرستی هستم» و ادعاهای نادرست وحشتناک در شبکههای اجتماعی خود را رد کرد.
* خواهران حدید
خواهران مدل فلسطینی - آمریکایی «بلا و جیجی حدید» بویژه درباره مبارزات در سرزمین پدری خود صحبت و در تظاهرات نیز شرکت و به طور آشکار از تبار فلسطینیشان دفاع میکنند. همچنین بلا حدید در صفحه اینستاگرامش چند مجموعه استوری را در حمایت از فلســـــطین بارگذاری کرد.
* لنا هدی
لنا هدی (Lena Headey) بازیگر نقش ملکه «سرسی لنیستر» سریال «بازی تاج و تخت» در میان افراد مشهوری بود که در همبستگی با ملت فلسطین ایستاد. او چندین ویدئو را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشت تا توجه مخاطبان خود را به اخراج اجباری مردم فلسطین توسط رژیم صهیونیستی از منطقه «شیخ جراح» جلب کند. او در یکی از این پستها نوشته بود: «شیخ جراح را نجات دهید. آپارتاید صهیونیستی اسرائیل». این بازیگر همچنین از هشتگ «#Free Palestine» با پستی علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه استفاده کرد.
این بازیگر ۳ روز پس از آغاز درگیریها در فلسطین و حملات رژیم صهیونیستی به مردم غزه، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش، به این اتفاق واکنش نشان داد. او در این پست، عکسی را به اشتراک گذاشت که در آن نوشته بود: «کشتن فلسطینیان بیگناه وحشتناک است. اگر شما هم همین احساس را ندارید، فکر میکنم باید از خود بپرسید که چرا اینطور است».
* یووال آبراهام و بازل آدرا
۲کارگردان از ۴ کارگردان فیلم مستند «سرزمین دیگری نیست»، یعنی یووال آبراهام و بازل آدرا، هنگامی که برای اهدای جوایز در مراسم اختتامیه در کاخ برلیناله پس از برنده شدن جایزه بهترین مستند برای فیلمشان روی صحنه رفته بودند، به جنگ در غزه اعتراض کردند اما این اعتراض برای گوینده آن یعنی یووال آبراهام تبعات سختی در پی داشت.
آبراهام در پستی در ایکس نوشت تهدید به مرگ و مجبور به لغو پرواز خود به اسرائیل شده است. آبراهام نوشت: این پس از آن اتفاق افتاد که رسانههای اسرائیلی و سیاستمداران آلمانی سخنرانی مرا در مراسم اختتامیه برلیناله که در آن خواهان برابری بین اسرائیلیها و فلسطینیها، آتشبس و پایان آپارتاید بودم، «یهودستیزی» نامیدند. وی افزود: سوءاستفاده وحشتناک آلمانیها از این کلمه، نه تنها برای ساکت کردن فلسطینیها، بلکه برای ساکت کردن اسرائیلیهایی مانند من است که از آتشبسی که به کشتار غزه پایان میدهد و اجازه آزادی اسرای اسرائیلی را فراهم میکند، حمایت میکنند. آنها با استفاده نابجا از کلمه یهودستیزی که معنادار است، جان یهودیان را در سراسر جهان به خطر میاندازند. «سرزمین دیگری نیست» درباره تلاشهای رژیم صهیونیستی برای اخراج فلسطینیها از ماسافر یاتا، روستایی در کرانه باختری اشغالی است. این مستند در بخش جنبی پانورامای برلین به نمایش درآمد و جایزه بهترین فیلم مستند را از سوی تماشاگران دریافت کرد.
بازل آدرا، دیگر کارگردان این مستند که فلسطینی است، در کنار آبراهام در مراسم اختتامیه برلیناله از افراد قدرتمند آن جمع خواستند خواستار آتشبس در غزه و توقف اشغال کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی شوند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
خطر افزایش نرخ بهره غیربانکی
محمدطاهر رحیمی: افزایش چشمگیر نرخ بهره تأمین مالی در ماههای اخیر، بویژه برای مصارف خرد در بازار آزاد میتواند علامتی از کمبود وجوه قابل استقراض در نظام تأمین مالی کشور و نشانهای از عطش بسیار بالای بنگاههای کوچک و متوسط برای تأمین سرمایه در گردش اولیه خود و نیاز شدید خانوار برای حفظ سطح فعلی مصرفش باشد.
هر چند نرخ بهره در علوم متعارف اقتصاد به عنوان یکی از ابزارهای اصلی کنترل تورم و مدیریت نقدینگی نقش بسیار مهمی دارد اما زمانی که بنگاه با فشار هزینه بر ترازنامه خود و خانوار با پدیده مخرب مصرف نامکفی مواجه شده است، سیاستهای انقباضی به معنای کاهش وجوه قابل استقراض در اقتصاد که باعث افزایش نرخ بهره میشود از یک طرف میتواند منجر به رکود و خروج سرمایه از بخش حقیقی اقتصاد و از طرف دیگر کاهش سبد مصرفی خانوار و تولید نارضایتی اجتماعی شود. از این رو سیاستهای انقباضی در ماههای اخیر باعث شده افزایش نرخ بهره در بازار غیربانکی در حوزه تأمین مالی مصارف خرد بنگاه و خانوار به سطوح غیرقابل قبولی برسد و نرخهای بین ۵۰ تا ۸۰ درصد را تجربه کند که به نوعی نشانگر مشکل سخت کمبود نقدینگی در اقتصاد و نبود منابع مالی کافی برای وامدهی مخصوصا وامدهیهای خرد با شرایط مناسب است.
* تأثیر مستقیم بر خانوارها
در بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه مانند ایران، بخش قابل توجهی از مردم برای تأمین هزینههای روزمره خود به وامهای خرد و اعتباری رو میآورند. با این حال، با افزایش نرخ بهره، بازپرداخت این وامها بسیار دشوارتر شده و فشار مالی بر خانوارها به طرز چشمگیری افزایش یافته است. افرادی که از وامهای خرد استفاده میکنند، معمولا به دلیل عدم دسترسی به منابع مالی دیگر از جمله وامهای بانکی به ناچار به بازار آزاد غیربانکی رو میآورند اما افزایش نرخ بهره در این بازار باعث شده است خانوارها برای بازپرداخت این وامها با مشکلات جدی روبهرو شوند و توانایی خود را برای حفظ همان سطح فعلی مصرف نیز از دست بدهند.
علاوه بر این، افزایش نرخ بهره در بازار آزاد باعث کاهش توان تامین مالی خانوار و در نتیجه کاهش قدرت خرید و مصرف خانوارها شده است؛ خانوارهایی که قبلا با استفاده از وامهای خرد توانایی پرداخت هزینههای ضروری زندگی خود را داشتند، اکنون با فشار مالی بیشتری مواجه هستند و این موضوع به طور مستقیم رفاه اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است.
* کاهش تولید و اشتغال در بنگاههای کوچک و متوسط
از آنجا که افزایش نرخ بهره تامین مالی خرد در بازار آزاد غیربانکی از یک طرف نشاندهنده افزایش هزینههای تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط و از طرف دیگر بیانگر کمبود وجوه قابل استقراض در اقتصاد است، بنابراین تأثیرات منفی شدیدی بر بخشهای تولیدی و اشتغال بنگاههای کوچک و متوسط که حدود 40 درصد از اقتصاد کشور را شکل میدهند خواهد داشت. با افزایش نرخ بهره، هزینههای تأمین مالی برای کسبوکارها افزایش مییابد و این موضوع باعث کاهش سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی میشود. از یک طرف کاهش تقاضا به دلیل افزایش هزینههای تامین مالی و از طرف دیگر کاهش تولید به دلیل سختی دسترسی به نقدینگی و اعتبارات سرمایه در گردش میتواند به رکود در بخشهای مختلف اقتصادی منجر شود و این رکود به نوبه خود باعث کاهش اشتغال و افزایش بیکاری میشود. در نتیجه افزایش نرخ بهره نه تنها به کاهش رفاه اجتماعی خانوارها منجر میشود، بلکه اقتصاد را نیز با چالشهای جدیتری مواجه میسازد.
* سیاستهای پولی و نقش بانک مرکزی
یکی از دلایل اصلی بروز این وضعیت، سیاستهای پولی بانک مرکزی است. در سالهای اخیر، بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای انقباضی شدید، به دنبال مدیریت رشد اسمی نقدینگی در اقتصاد بوده است. در چارچوب سیاست کنترل ترازنامه، رشد اسمی نقدینگی بهشدت محدود شده است تا از افزایش تورم جلوگیری شود. این در حالی است که حجم نقدینگی حقیقی به کمترین سطح 35 سال اخیر رسیده است. به عبارتی اگر شاخص حجم نقدینگی را در سال 1368 معادل 100 لحاظ کنیم، با تعدیل حجم نقدینگی با تولید ناخالص داخلی اسمی هم اکنون شاخص نقدینگی در حدود عدد 40 قرار دارد که کمترین میزان تاریخی خود است. این کاهش شدید حجم نقدینگی حقیقی در شرایطی رقم میخورد که انتظارات تورمی بالا ناشی از جهشهای ارزی نیمه دوم دهه 90، فشار هزینه تولید، هزینه فرصت بالای فعالیت در بخشهای مولد اقتصادی و کاهش مخارج مصرفی خصوصی یا همان مصرف مردم نسبت به اواخر دهه 80 باعث شده است تقاضای پول برای جبران مصرف نامکفی توسط خانوار و نیز تقاضای اعتبارات توسط بنگاه برای تأمین سرمایه در گردش خود برای غلبه بر این فشارهای هزینهای و انتظاری با رشد قابل توجهی روبهرو شود. از این رو سیاستهای انقباضی تأثیرات جانبی بسیار جدی نیز به همراه خواهد داشت.
* مدل فعلی کنترل ترازنامه و نیاز به بازنگری آن
مدلهای کنترل مقداری در نظام بانکی مثل الگوی «کنترل ترازنامه» که بانک مرکزی برای اجرای سیاستهای پولی به کارگرفته است، اساسا الگویی برای هدایت اعتبارات بانکی به بخشهای استراتژیک (strategic sector) اقتصاد با نرخهای ترجیحی است (prefrentional credit lines) نه کنترل رشد اسمی نقدینگی اما مشکل اصلی در ایران این است که این مدل بدون توجه کافی به این ملاحظات اجرایی شده است. نتیجه این وضعیت، عدم دسترسی بخشهای کوچک و متوسط اقتصادی، همچنین خانوارها به منابع مالی مناسب و منطقی است.
از طرفی الگوهای کنترل مقداری مثل الگوی کنترل ترازنامه اگر بدون سیاست جیرهبندی اعتبار (credit rationing) به معنای تعیین اولویتهایی برای پرداخت اعتبارات مخصوصا در حوزه اعتبارات خرد مصرفی و تجاری همراه باشد، باعث گسیل خانوارها و بنگاههای کوچک و متوسط به بازار اعتبارات غیربانکی میشود و همین امر جهش نرخهای بهره در این بازارها را به همراه خواهد داشت و دامنه اقتصادی این مشکل را میتواند به حوزههای اجتماعی نیز توسعه دهد و نارضایتی اجتماعی بالایی را تولید کند.
* لزوم اصلاح سیاستهای اعتباری
در شرایط کنونی که فشارهای اقتصادی بر دوش خانوارها و نیز فشار هزینه بر ترازنامه بنگاهها بویژه بنگاههای کوچک و متوسط بخش مولد اقتصادی بشدت افزایش یافته، لازم است بانک مرکزی و دولت سیاستهای خود را در زمینه اعتبارات و نرخ بهره بازنگری کنند. اجرای الگوهای کنترل مقداری بدون ارکان مهم آن یعنی جیرهبندی اعتبارات برای مصارف خرد و نیز برنامههای اعتباری هدایتشده (directed credit plan) به سمت بخشهای استراتژیک باعث افزایش نرخ بهره در بازار آزاد و در نتیجه فشار مضاعف بر بنگاه و خانوار میشود. فشار بر خانوار باعث تشدید مصرف نامکفی آنها و در نتیجه کاهش تقاضای کل در اقتصاد میشود و خطر رکود و تولید نارضایتیهای اجتماعی را در پی دارد. فشار بر بنگاه نیز باعث خروج سرمایه بنگاه از اقتصاد و تعدیل مقداری به معنای کاهش سطح عرضه کل و تعدیل نیروی کار میشود و همین امر از یک طرف رکود و از طرف دیگر سختتر شدن هسته سخت تورم اقتصاد ایران را به دنبال خواهد داشت. از این رو بانک مرکزی باید با اتخاذ سیاستهایی مبتنی بر هدایت اعتبار و جیرهبندی آن تلاش کند ضمن کنترل تورم، دسترسی آسانتر و ارزانتری به منابع مالی برای خانوارها و کسبوکارهای کوچک و متوسط و نیز بخشهای پیشران اقتصاد کشور فراهم شود.
ارسال به دوستان
حادثه دلخراش انفجار در معدن زغالسنگ معدنجوی طبس در آخرین شب تابستان تاکنون 32 کارگر کشته، ۱۸ نفر محبوس و ۲۴ تن مصدوم شدهاند
شب، فریاد، کویر
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی حادثه اندوهبار معدن طبس؛ برای کاهش ابعاد این مصیبت هر اقدام لازم را انجام دهید
گروه اجتماعی: حادثه تلخ انفجار معدن زغالسنگ طبس، ساعت 22 یکشنبه 31 شهریور به دلیل تصاعد آنی گاز متان در یکی از تونلهای معدن زغالسنگ شرکت معدنجو رخ داد که متاسفانه در زمان این حادثه دلخراش ۶۹ کارگر در بلوک C و B معدن مشغول کار بودند. در این میان با توجه به غلظت گاز در تونلها که موجب انفجار در عمق ۲۵۰ متری به صورت ارتفاعی و ۷۰۰ متری به صورت مورب در معدن شد، متاسفانه تاکنون 32 نفر از کارگران جان خود را از دست دادهاند. از سویی 24 مصدوم هم با تلاش تیمهای تخصصی امدادی نجات یافتند اما 18 نفر همچنان محبوس هستند. احتمال افزایش فوتیها وجود دارد. پس از این حادثه تاسفبار، رئیسجمهور دستور رسیدگی ویژه به حادثه انفجار معدن طبس را صادر کرد و وزرای صمت و کار به طبس اعزام شدند. رئیسجمهور تاکید کرد علت این حادثه به طور دقیق بررسی و اعلام و با مقصران احتمالی این حادثه نیز به طور قاطع برخورد شود. معاون اول رئیسجمهور نیز در تماسهای تلفنی جداگانه با وزرای صمت، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، استاندار خراسان جنوبی و رئیس جمعیت هلال احمر، آخرین وضعیت مجروحان حادثه انفجار معدن معدنجوی طبس را پیگیری کرد. محمدرضا عارف صبح دیروز در گفتوگو با استاندار خراسان جنوبی، ضمن پیگیری اخبار این انفجار، علت این اتفاق را جویا شد و نسبت به یافتن سایر معدنکاران و نیز استفاده از تمام ظرفیتهای بهداشتی و درمانی برای مداوای آسیبدیدگان تأکید کرد. وی در تماس تلفنی با وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز وی را مأمور کرد با پیگیری لحظه به لحظه حادثه و به کارگیری تمام ظرفیتهای درمانی دانشگاههای علوم پزشکی خراسان جنوبی و در صورت نیاز آمادهباش بیمارستانهای استانهای معین، درمان مصدومان را سرعت بخشند. همچنین در تماس با رئیس جمعیت هلالاحمر تاکید شد در صورت نیاز سایر نیروهای امدادرسان منطقه نیز به کمک نیروهای میدانی آمده و با تجهیزات مناسب به جستوجو برای یافتن مفقودان این حادثه و درمان مصدومان بپردازند. در این تماسهای تلفنی جواد قناعت استاندار خراسان جنوبی، سیدمحمد اتابک وزیر صنعت، معدن و تجارت، محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و پیرحسین کلیوند رئیس جمعیت هلال احمر، ضمن تشریح زوایای حادثه رخداده در معدن معدنجوی طبس و ارائه آخرین آمار جانباختگان و خسارتهای مادی وارد شده، از تلاشهای حداکثری همه بخشها برای زنده یافتن سایر معدنکاران خبر دادند. وزیر کشور و مقامهای مسؤول نیز ضمن ابراز همدردی با خانوادههای کارگران جانباخته، با حضور میدانی خود در این معدن قول رسیدگی به حادثه و شفافسازی روند آن دادند. نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و استاندار نیز در پی ضایعه جانگداز حادثه معدن طبس با صدور پیام تسلیت مشترک، به مدت 3 روز در استان عزای عمومی اعلام کردند. نیروهای هلال احمر، اورژانس و سایر نیروهای امدادی همچنان در محل حادثه مشغول امدادرسانی هستند. وزیر صنعت، معدن و تجارت با اشاره به حادثه تلخ معدن طبس گفت: در مرحله نخست تاکید این وزارتخانه بر عملیات امداد و نجات است و پس از آن با حضور تیم کارشناسان حادثه معدن طبس را بررسی میکنیم. سیدمحمد اتابک ضمن عرض تسلیت به بازماندگان حادثه تلخ معدن طبس اظهار داشت: ۲۰ نفر از تیم کارشناسی وزارتخانه به معدن طبس آمده است تا ابعاد حادثه بررسی شود. در مرحله نخست تاکید ما نظارت بر سرعتبخشی در عملیات امداد و نجات و رسیدگی به وضعیت معدنکاران است.
* انفجار معدن زغالسنگ یک حادثه بوده است
احمد میدری، وزیر کار در جلسه ستاد مدیریت بحران برای بررسی آخرین وضعیت حادثه معدن زغالسنگ گفت: مستمری حادثهدیدگان انفجار معدنجوی طبس به سرعت و کامل پرداخت میشود. تخلفی صورت نگرفته و این رویداد واقعا یک حادثه بوده است. 6000 معدن فعال در کشور داریم و 2.5 درصد حوادث ناشی از کار در معدن رخ میدهد. این معدن تمام ضوابط ایمنی را رعایت کرده و طبق بررسیها ماه گذشته نیز از معدن بازرسی لازم صورت گرفته و مشکلی نداشته است. این حادثه، یک اتفاق ناگهانی بوده و قطعا هیچ قصوری در کار نبوده است، همانگونه که در پیشرفتهترین معادن دنیا نیز چنین اتفاقاتی رخ میدهد.
* برخورد مقتضی با مقصران و خاطیان
رئیس قوه قضائیه خطاب به رئیس کل دادگستری استان خراسان جنوبی دستور داد ابعاد حادثه معدن زغالسنگ طبس به سرعت بررسی شود. در پی وقوع حادثه در معدن زغالسنگ طبس و جان باختن تعدادی از معدنکاران، حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای در تماس با محمدجعفر عبداللهی، رئیس کل دادگستری استان خراسان جنوبی، به وی دستور داد ضمن همکاری و مساعدت با دستگاههای مسؤول به منظور تسهیل و تسریع در روند امدادرسانی و جستوجوی مفقودان و درمان مصدومان این حادثه دلخراش، به سرعت ابعاد مختلف حادثه را مورد بررسی و رسیدگی قرار دهد و با مقصران و خاطیان احتمالی، برخورد مقتضی و قانونی را به عمل آورد. محمدجعفر عبداللهی رئیس کل دادگستری خراسان جنوبی نیز گفت: به مردم شهرستان طبس و خانواده متوفیان قول میدهیم ابعاد حادثه را به طور دقیق بررسی کنیم و با خاطیان و مقصران احتمالی برخورد لازم را انجام دهیم.
* دستور دادستان کل کشور برای بررسی علت حادثه انفجار
دادستان کل کشور بر برخورد قاطعانه با هرگونه قصور یا تقصیر احتمالی اشخاص حقیقی یا حقوقی در ریزش معدن زغال سنگ طبس تاکید کرد. به دنبال وقوع انفجار در معدن زغال سنگ معدنجوی طبس در روز یکشنبه که منجر به فوت و مفقودی تعدادی از هموطنان شد، حجتالاسلاموالمسلمین موحدی در نامهای خطاب به دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خراسان جنوبی، دستور بررسی و رسیدگی هر چه سریعتر این حادثه و ابعاد آن را صادر کرد. وی ضمن عرض تسلیت به خانوادههای جانباختگان و آرزوی شفای عاجل برای مصدومان این حادثه، با تعیین بازپرس ویژه و تاکید بر دقت و سرعت در رسیدگی به علل این حادثه مواردی همچون؛ آخرین بازرسی و نظارتهای انجام گرفته توسط نهادها یا سازمانهای مسؤول قبل از وقوع حادثه، آخرین وضعیت آواربرداری و امدادرسانی به حادثهدیدگان و تعداد دقیق فوتشدگان و... را با ارائه جزئیات کامل خواستار شد. حجتالاسلاموالمسلمین موحدی با تاکید بر تشکیل پرونده و تسریع در نجات گرفتاران پس از بررسیهای کامل، خواستار برخورد قاطعانه با هرگونه قصور یا تقصیر احتمالی اشخاص حقیقی یا حقوقی در این حادثه شد. شامگاه روز گذشته بابک یکتاپرست، سخنگوی اورژانس کشور در گفتوگو با «وطن امروز» درباره آخرین وضعیت حادثه انفجار در معدن طبس گفت: تاکنون متاسفانه 32 نفر جان باختهاند. 24 نفر نیز دچار مصدومیت شدهاند که 8 نفر از آنها درمان سرپایی شدند و مابقی در بیمارستان بستری هستند. 18 نفر دیگر نیز در محل حادثه محبوس هستند و هیچ اطلاعی از آنها در دست نیست ولی نیروهای امدادی و تیمهای زبده تخصصی همچنان در تلاشند بتوانند آنها را نجات دهند.
* حوادث تلخ معدن تا کی ادامه دارد؟
در طول یک دهه اخیر حادثههای مختلفی در معادن زغالسنگ کشور رخ داده که جان بسیاری از کارگران را گرفته است. به اعتقاد فعالان معدنی، از مهمترین چالشهای معادن زغالسنگ ایمنی پایین معادن، عدم بهکارگیری تکنولوژی و ماشینآلات روز دنیا در بهرهبرداری از معادن جهت تولید کنسانتره زغالسنگ با کیفیت قابل قبول و ویژگیهای زمینشناسی معادن زغالسنگ ایران است که مشکلات زیادی را برای معدنکاران زغالسنگ و مصرفکنندگان این محصول ایجاد کرده است. اما نکته مهم اینجاست در هر سال با بروز حادثههای مختلف این مشکلات بازگو و مسؤولان وعدههای بسیاری برای حل آنها بیان کردهاند اما در عمل خبری از حمایت معادن زغالسنگ نیست و هر ساله جان کارگران در این معادن با خطر روبهرو است. از میان حوادث بزرگ معادن زغالسنگ باید به انفجار معدن زغالسنگ یورت آزادشهر در 13 اردیبهشت 1396 اشاره کرد که جان 42 کارگر این معدن را گرفت. بعد از وقوع حادثه انفجار معدن زغالسنگ آزادشهر، حسن روحانی رئیسجمهور وقت برای بررسی دقیقتر وضعیت این حادثه به منطقه آزادشهر استان گلستان سفر کرد و در نهایت دستوراتی را درباره این حادثه از قبیل رسیدگی فوری به موضوع وضعیت پرسنل صادر کرد. وی همچنین طی دستوری از کمیته حقیقتیاب خواست عوامل مؤثر و افراد مقصر در این حادثه را شناسایی و طبق قوانین با آنها برخورد کنند اما با گذشت چند سال از وقوع این حادثه بنا به گفته فعالان معادن زغالسنگ متأسفانه هیچکدام از نامهها پاسخ داده نشد و حتی ایمیدرو نیز هیچ صحبتی مبنی بر حمایت از این حوزه را مطرح نکرد، گویا اصلا ارادهای برای حمایت از معادن زغالسنگ وجود ندارد و فعالان این حوزه محکوم به فعالیت آن هم در سختترین شرایط هستند. همچنین 20 شهریور 1402 جان باختن 6 کارگر در انفجار معدن زغالسنگ البرز شرقی در طزره دامغان باعث شد حتی رئیس مجلس شورای اسلامی برای بررسی علل وقوع حادثه معدن زغالسنگ البرز ماموریت ویژهای به کمیسیون صنایع بدهد. 10 آبانماه 1401 در حادثه ریزش معدن زغالسنگ پابدانا شهرستان کوهبنان ۲ کارگر معدن جان باختند که بهگفته مسؤولان علت این حادثه در دست بررسی است. 17 اردیبهشت 1400: در پی وقوع حادثه ریزش تونل 42 و K13 زغالسنگ البرز شرقی در منطقه طزره دامغان و جان باختن 2 کارگر این معدن، فعالیت در این کارگاه از معدن زغالسنگ تا اطلاع ثانوی تعطیل شد. 16 شهریور 1399 حادثه ریزش در معدن تونل شماره 2 زغالسنگ هجدک شهرستان راور در استان کرمان 4 کشته و یک مصدوم داشت. «غلظت بالای گاز مونواکسید کربن در تونلهای معدن»، «نبود تجهیزات ایمنی» و «نبود تیم امداد» علت اصلی این حوادث اعلام شده است اما سوال اینجاست مسؤولانی که میدانند معادن ایمنی ندارد چرا به کارفرما مجوز بهرهبرداری میدهند! چرا بودجهای برای تجهیز این معادن تخصیص داده نمیشود!
***
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی حادثه اندوهبار معدن طبس؛
برای کاهش ابعاد این مصیبت هر اقدام لازم را انجام دهید
در پی حادثه اندوهبار انفجار معدن در طبس و جان باختن شماری از کارگران، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار، بر لزوم بیشترین تلاش برای امدادرسانی به کارگران تاکید کردند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
حادثه تلخ و اندوهبار در معدن زغالسنگ در طبس را که در آن تعدادی از کارگران قربانی یا مصدوم شدند، به خانوادههای این عزیزان و مردم آن منطقه تسلیت عرض میکنم.
به مجموعه امداد که از سوی مقامات دولتی برای کمک به محل حادثه رفتهاند تاکید میکنم بیشترین تلاش خود را مصروف نجات آنان کنند و برای کاهش ابعاد این مصیبت هر اقدام لازم را انجام دهند. رسیدگی فوری به وضع مصدومان نیز باید مورد اهتمام قرار گیرد.
سیدعلی خامنهای
اول مهر ۱۴۰۳
ارسال به دوستان
یادداشت
انفجار تروریستی پیجرها و یادآوری یک تصمیم مدبرانه
محسن ردادی*: عملیات تروریستی منفجر کردن پیجرها در لبنان باعث شهادت دهها نفر و زخمی شدن هزاران نفر شد. بهکارگیری یک ابزار غیرنظامی برای انجام عملیات تروریستی در این مقیاس انبوه، تقریبا بیسابقه است و فقط میتوان آن را با حادثه ۱۱سپتامبر مقایسه کرد: در آن زمان هم از هواپیمای مسافری برای انجام اقدام تروریستی استفاده شد.
وقوع این حادثه بهرغم تلخیها که ناشی از جابهجا شدن مرزهای تروریسم بود، عبرتانگیز است و لازم است توجه داشته باشیم که با دشمنی مواجه هستیم که از هر ابزاری برای آسیب زدن به ما استفاده میکند. نه فقط ابزار الکترونیک، بلکه هر وسیله دیگری که در زندگی روزمره به کار میبریم ممکن است از سوی رژیمهای تروریستی برای انجام عملیات به کار گرفته شود. هیچ نظام اخلاقیای وجود ندارد که دشمن را از اقدام تروریستی بازدارد؛ تنها هدف آنها، یافتن راهی برای اجرای عملیات تروریستی است.
این عملیات گسترده تروریستی که شهریور ۱۴۰۳ رخ داد، اهمیت یک تصمیم خطیر در دیماه ۱۳۹۹ را برجستهتر میکند. در آن زمان دنیاگیری بیماری «کووید-۱۹»، مردم را دچار ترس و وحشت کرده بود و همه به دنبال راهی برای رهایی از این بیماری بودند. در آذر ۱۳۹۹ سازمان غذا و داروی آمریکا، مجوز استفاده اضطراری از واکسن کرونای تولید شرکت فایزر را صادر کرد. همزمان، برخی کشورهای دیگر اروپایی و نیز چین و روسیه توانستند واکسن کرونا را بسازند. در سایه وحشت ناشی از تلفات بیماری «کووید-۱۹»، تقاضای عمومی برای دریافت واکسن افزایش یافت و در این فضای هیجانی، اعلام شد بزودی ۱۵۰ هزار دوز واکسن فایزر به ایران اهدا میشود.
در آن زمان برخی کارشناسان نسبت به اقدامات تروریستی از طریق واکسن هشدار دادند. این واکسنها در فضای هیجانی و ترس عمومی نمیتوانستند مراحل آزمایش و بررسیهای کافی را طی کنند، بنابراین ممکن بود به صورت عامدانه حاوی برخی عوامل موثر برای آسیب زدن به مردم باشند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی طی گزارشی اعلام کرد که دریافت و تزریق این واکسنهای آمریکایی میتواند خطرآفرین باشد. با توجه به شواهد و قرائن، لازم بود وزارت بهداشت و دولت، با شجاعت وارد میدان شوند و صراحتا با دلایل منطقی و علمی به مردم بگویند که تاکنون اطمینان لازم به این واکسنهای آمریکایی حاصل نشده، بنابراین دریافت و توزیع آنها به صلاح نیست اما احتمالا تحت تأثیر فشار رسانهای و ترس از واکنش عمومی مردم، رئیسجمهور روحانی و وزیر بهداشت دکتر نمکی حاضر نشدند در این زمینه سخنی بگویند. در این وضعیت بود که رهبر انقلاب اسلامی وارد میدان شدند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۹ دی، ضمن یک سخنرانی عمومی، تأکید کردند که دولت باید از منابع مطمئن واکسن تهیه کند. واکسنهای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی به دلیل سابقه دشمنی آنها با مردم ایران، قابل اعتماد نیست و اجازه واردات ندارد. سخنان رهبر انقلاب، موجی از هجمهها را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. کاربران ضدانقلاب و رسانههای فارسیزبان، این تصمیم را ناشی از دلایل ایدئولوژیک توصیف و چنین القا میکردند که مردم، توسط حکومت گروگان گرفته شدهاند! چون جمهوری اسلامی با آمریکا و انگلیس اختلاف سیاسی دارد، اجازه واردات واکسن آنها را نمیدهد! در حالی که این تصمیم، مبتنی بر بررسیهای کارشناسی بود. این تصمیم دقیقا برای حفاظت از جان و سلامتی مردم ایران گرفته شده بود و رسانههای بیگانه و کاربران ضدانقلاب موضوع را کاملا برعکس جلوه میدادند.
لازم به یادآوری است که جستوجو برای واردات واکسن از منابع مطمئن در بهمن ۱۳۹۹ به ثمر نشست و نخستین محموله واکسن وارد ایران شد. پس از تغییر دولت، این تلاشها افزایش یافت و در همان اوایل دولت شهید رئیسی واکسیناسیون عمومی تحقق یافت.
اما سخن این است که تصمیم برای جلوگیری از ورود واکسن فایزر در آن زمان عاقلانه و صحیح بود. علاوه بر دلایلی که در گزارشهای کارشناسی بیان شده، برخی موارد آشکار هم وجود داشت که بدگمانی به محموله اهدایی واکسن فایزر را افزایش میداد:
۱- مقامات آمریکایی با شعار اول آمریکاییها (Americans first) تأکید کردند تا زمان واکسیناسیون شهروندان این کشور، شرکت فایزر و سایر شرکتهای تأمینکننده واکسن، حق صادرات واکسن کرونا را ندارند. بر این اساس آمریکا تا مرداد سال ۱۴۰۰ حتی به کشورهای متحد خود صادرات گسترده واکسن نداشت. در این وضعیت چرا آمریکا باید اجازه دهد که در دی ۱۳۹۹ به ایران واکسن فایزر بدهند؟ این شکبرانگیز نیست؟
۲- رئیس بانک مرکزی وقت، جناب آقای عبدالناصر همتی در ۱۶ دی ۱۳۹۹ اعلام کرد که پیشپرداخت خرید ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز واکسن به حساب کارگزار سازمان بهداشت جهانی واریز شده است. دولت ایران پیش از بسیاری از کشورها برای دریافت سهمیه واکسن اقدام کرده بود. با اینحال به گفته رئیسجمهور روحانی، با کارشکنی آمریکا، سهمیه واکسن ایران سوخت و ایران نتوانست حتی به واکسنهای غیرآمریکایی دسترسی یابد. چه شده بود که آمریکا با چنین خصومتی، حاضر شده بود به ایران واکسن فایزر بدهد؟
۳- در خرداد ۱۴۰۰ وزارت خزانهداری آمریکا تأیید کرد که تحریمهای این کشور باعث شده دسترسی ایران به اقلام مرتبط با مهار بیماری «کووید-۱۹» دشوار شود. یعنی ایران برای خرید ماسک و... هم با مانع تحریمهای آمریکایی مواجه بود. با این سختگیری، آیا طبیعی بود که دولت آمریکا در چرخشی ناگهانی تحریمها را نادیده گرفته و اجازه دهد واکسن فایزر به ایران صادر شود؟
۴- منشأ واردات واکسن فایزر به ایران نامشخص بود. در خبرها اعلام شد برخی خیرین ساکن آمریکا، ۱۵۰هزار دوز واکسن فایزر تهیه کردهاند و آماده ارسال به ایران است! احتمالا برای جلوگیری از ریا، نام این نهادهای خیریه و این اشخاص نیکوکار هم اعلام نشد! اکنون که در قضیه عملیات تروریستی در لبنان به جایگاه برخی شرکتهای واسطه، در آلوده کردن پیجرها به مواد منفجره اشاره میشود، میتوان به نقش نهادهای واسطهای که ظاهرا واکسنهای فایزر را خریداری و برای ارسال به ایران آماده میکردند پی برد. این شرکتهای گمنام، به راحتی میتوانستند کالاهای سالم را مطابق خواست و اهداف خود دستکاری کنند.
تصمیم رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر ممنوعیت واردات واکسنهای آمریکایی و انگلیسی، عالمانه و شجاعانه بود و وقایع لبنان نشان میدهد غفلت از روشهای گوناگونی که تروریستها به دنبال ضربه زدن به مردم هستند چه فجایعی به بار میآورد. اکنون و پس از گذشت سالها و وقوع عملیات تروریستی در لبنان، اهمیت تصمیم رهبر انقلاب آشکار میشود. افکار عمومی کمکم متوجه میشود که در آن زمان احتیاط ضروری بود و دشمن ممکن است از هر ابزاری برای عملیات تروریستی بهره ببرد: واکسن کرونا، پیجر یا هرچیز دیگر.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی *
ارسال به دوستان
نگاه
مرگ با 1000 زخم
محمدعلی حسننیا: یدیعوت آحارانوت بعد از حمله 7 اکتبر سال گذشته نوشته بود: یک صبح دردناک داشتیم. این تیترها چند ماهی است برای اسرائیلیها تکرار میشود. اسرائیلیها هر لحظه منتظرند حزبالله انتقام ترور پیجری و همچنین ترور فرماندهان ارشد مقاومت را که در حمله ضاحیه بیروت به شهادت رسیدند بگیرد. شنبه شب نخستین مرحله این عملیات آغاز شد و شهرهای نهاریا، حیفا و بخشهای شمالی فلسطین اشغالی شاهد شدیدترین حملات موشکی چند ماه اخیر بودند. تصاویری که از این حمله موشکی منتشر شد، صحنههای هالیوودی بود که بسیاری از رسانههای اسرائیلی در ابعاد مختلف آن را پوشش دادند اما نکته اساسی و اصلی در حملات حزبالله لبنان به اسرائیل، ابعاد راهبردی آن است.
1- سیدحسن نصرالله بعد از عملیات انفجار پیجرها در لبنان با خونسردی کامل سخنرانی کرد. او حجم عملیات دشمن را پنهان نکرد و آن را بیسابقه توصیف کرد اما نکته اساسی صحبتهای او این بود که حزبالله راهبرد خود را انتخاب کرده است و تا جنگ غزه پایان نیابد دست از عملیات در شمال نخواهد کشید.
2- آیا اسرائیل به دنبال جنگ تمامعیار است؟ اساسا به نظر میرسد تلآویو قدرت نظامی حزبالله را میداند و نسبت به هزینههای سنگین عملیات زمینی در خاک لبنان به دلیل جنگهای گذشته واقف است. بنابراین قصد دارد با شوک ترورها کاری کند که حزبالله طرح آمریکایی هوکشتاین را بپذیرد تا جنگ در شمال پایان یابد.
3- اکنون حزبالله لبنان وارد مرحله جدیدی از جنگ شده است. اگر یک دهه قبل حزبالله کوچکترین حرکتی علیه اسرائیل انجام میداد با حملات زمینی، دریایی و هوایی روبهرو میشد اما با وجود گذشت یک سال از عملیات توفان الاقصی و درگیری زیاد حزبالله با اسرائیل، هنوز این رژیم وارد جنگ زمینی با حزبالله نشده و همچنان بر خط عملیات هوایی است.
4- حزبالله راهبرد جنگ فرسایشی را دنبال میکند. سیاست ۲ ستونی تلآویو همواره در جنگها بر ۲ موضوع سرعت و قدرت استوار بوده است. یعنی جنگهای کوتاه با قدرت بالا که دشمن با قبول شکست، ناچار به پذیرش یک توافق بد شود. همین سیاست در عملیاتهای ترور و خرابکاری پیجری دنبال شد. تلآویو قصد داشت از قدرت تکنولوژی و سایبری و ترور خود استفاده کند تا با چند شوک بتواند حزبالله را بدون در نظر گرفتن جنگ غزه پای میز مذاکره بیاورد.
5- عملیات نظامی سنگین حزبالله در ۲ شب گذشته هم بیشتر حامل پیام است تا اقدامی نظامی. حزبالله میخواهد این سیگنال را مخابره کند که ترور نمیتواند توقفی در عملیاتهایش در جنوب ایجاد کند و همچنان با قدرت به جنگ ادامه خواهد داد.
6- اسرائیل هم میداند که جنگ تمامعیار (Total war) برای آنها گران تمام خواهد شد. البته حزبالله لبنان هم به دلایل مختلف به دنبال این جنگ تمامعیار نیست و مانند سالهای 1983 تا 1985 و سالهای 1996 تا 2000 با جنگ فرسایشی میتواند اسرائیل را مجبور به عقبنشینی کند.
7- از طرفی راهبرد اصلی محور مقاومت، خروج آمریکا از منطقه و همچنین زوال اسرائیل است. اگر جنگی تمامعیار رخ دهد، امکان دارد دوباره واشنگتن به این بهانه وارد منطقه شود، بنابراین جنگ فرسایشی و زد و خورد نظامی در ابعاد، سطح و عمق معین و حسابشده برای حزبالله بسیار بهتر از جنگ تمامعیار است، زیرا با این کار جنگ را فرسایشی کرده و مانع بازگشت 100 هزار آواره شمال اراضی اشغالی به مناطق درگیر میشود.
8- حملات حزبالله هم در نوع خود دقیق و جالب است؛ از هدف قرار دادن مقر 8200 تا پایگاه اطلاعاتی میرون. روزهای گذشته هم پایگاههای مختلف دیگری هدف قرار داده شد. حزبالله لبنان تأسیسات نظامی شرکت صهیونیستی تولید جنگافزار «رافائل» را هدف حملات موشکی خود قرار داد؛ در پی این حملات گسترده موشکی، آژیرهای هشدار در تمام مناطق اسرائیل به صدا درآمد.
9- همچنین حملات اسرائیل به مناطق مختلف لبنان باعث اتحاد مردم این کشور هم شده است. در ابتدای درگیریهای حزبالله با اسرائیل برخی گروههای مسیحی مخالف این موضوع بودند و خواستار عدم دخالت حزبالله در جنگ غزه شدند. بعد از ترورهای مختلف اسرائیل در لبنان و شهادت بسیاری از غیرنظامیان این کشور (بویژه کودکی 4 ساله به نام نایا غازی)، احساسات مردم لبنان جریحهدار شده است و حتی برخی مسیحیان منطقه اشرفیه به دیدار و عیادت شیعیان زخمی شده منطقه «حاره حریک» واقع در ضاحیه جنوبی رفتند که همین موضوع هم دست حزبالله را در انسجام داخلی پر میکند.
10- در آخر به نظر میرسد راهبرد انتقام حزبالله همان «مرگ با ۱۰۰۰ زخم» است، یعنی بدلکاریای که اسرائیلیها قصد داشتند به تهران بزنند. تلآویو درگیر چندین جبهه شده و این درگیریها هم به صورت طولانیمدت است.
ارسال به دوستان
خبر
شیخ نعیم قاسم:
شهرکنشینان به شمال بازنخواهند گشت
معاون دبیرکل حزبالله لبنان عصر دیروز در مراسم تشییع پیکر 2 نفر از فرماندهان بزرگ مقاومت، شهید ابراهیم عقیل و شهید محمود یاسین حمد در ضاحیه جنوبی بیروت، اعلام کرد حزبالله با فائق آمدن بر جنایت پیجرها، قویتر از قبل به میدان آمده است.
شیخ نعیم قاسم، شهید ابراهیم عقیل ملقب به «تحسین» را بنیانگذار نیروی رضوان در سال 2008 و معاون جهادی دبیرکل حزبالله معرفی کرد. وی هدف دشمن صهیونیستی در انفجار تروریستی پیجرها را کشتار 5 هزار لبنانی دانست که البته موفق به این کار نشد.
شیخ قاسم 3 جنایت جنگی دردناک اخیر اسرائیل علیه لبنان را اوج وحشیگری خواند اما تاکید کرد: «توانستیم بر جنایت انفجارهای تروریستی پیجرها (دستگاههای ارتباطی) فائق آییم و قویتر از قبل به میدان آمدیم».
معاون دبیرکل حزبالله لبنان، شهادت رزمندگان در میدان نبرد را عادت مقاومت خواند اما تاکید کرد در این نبرد دشمنان نیز درد خواهند کشید. به گفته وی، مجروحان جنایات اخیر اعلام کردهاند بزودی به میادین جهاد بازخواهند گشت. شیخ نعیم قاسم، مقاومت اسلامی لبنان را آماده هرگونه احتمال و سناریوی نظامی دانست و تصریح کرد: «تهدیدات رژیم صهیونیستی هر چه باشد هرگز ما را نمیترساند».
وی سپس خطاب به اسرائیلیها گفت: «اقتصاد شما نابود خواهد شد اما به اهداف خود نخواهید رسید». عضو برجسته حزبالله تاکید کرد مقاومت اسلامی در لبنان تا توقف جنگ غزه ادامه خواهد یافت و شهرکنشینان شمال فلسطین قبل از توقف جنگ غزه به خانههایشان بازنخواهند گشت، بلکه شمار بیشتری هم مجبور به فرار خواهند شد و تنها راه چاره توقف جنگ علیه غزه است.
ارسال به دوستان
ضرب شست نصرالله به نتانیاهو حزبالله بامداد یکشنبه با شلیک صدها موشک شمال سرزمینهای اشغالی را درهم کوبید
حیفا در آتش
* حزبالله با حمله به اهدافی در عمق ۵۰ کیلومتری، بحران آوارگان صهیونیست را تشدید کرد
گروه بینالملل: حملات موشکی بامداد یکشنبه حزبالله لبنان پس از بزرگترین حمله هوایی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در سالیان اخیر به شکل بیسابقهای از آغاز نبرد توفان الاقصی با موفقیت انجام شد. طی حمله هوایی بامداد روز یکشنبه جنگندههای رژیم صهیونیستی بزرگترین حمله هوایی به بسیاری از مناطق لبنان از نظر تعداد حملات جنگندهها از زمان آغاز عملیات توفان الاقصی و جبهه پشتیبانی بین جنوب لبنان و شمال فلسطین اشغالی انجام شد به طوری که 122 حمله به 22 نقطه در چند روستای جنوبی لبنان انجام شد. ساعاتی پس از این حمله اما غرش موشکهای حزبالله بسیاری از نواحی شمالی سرزمینهای اشغالی را در وحشت فرو برد. حملات موشکی و راکتی بیسابقه حزبالله لبنان از ابتدای جنگ توفان الاقصی تنها چند دقیقه پس از آن رخ داد که ارتش رژیم صهیونیستی مدعی نابودی لانچرهای این نیروی مقاومت در پی حملات پیشدستانه خود در جنوب لبنان شد. همین مساله نیز منجر به غافلگیری سامانههای پدافند هوایی ارتش رژیم و شکست در رهگیری موشکهای حزبالله لبنان شد که آسیبهای بسیاری را به شهرکهای شمالی سرزمینهای اشغالی وارد کرد.
طی حملات ساعات ابتدایی یکشنبه حزبالله لبنان بسیاری از شهرکهای شمالی و پایگاههای نظامی و نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی بویژه شهرکهای ناصره، حیفا، کفرمندا، موریشیت و جنوب عکا که همگی در حومه شهرک صهیونیستنشین بندر حیفا هستند در آتش خشم و انتقام رزمندگان مقاومت سوختند. صبح یکشنبه و پس از روشنایی روز تصاویر حجم بیسابقه خرابیها و آتشسوزیها در این شهرکهای صهیونیستنشین بویژه پادگانهای مستقر در حاشیه این شهرکها در فضای مجازی منتشر شد؛ تصاویری که به رغم تعداد زیاد آنها همگی از فیلتر سانسور رژیم صهیونیستی عبور کرده و اثری از تلفات انسانی و حجم خرابی در درون پایگاههای رژیم در دسترس نیست. حزبالله لبنان در بیانیه خود حمله بامداد یکشنبه را انتقام عملیات تروریستی رژیم در انفجار پیجرها در روزهای سهشنبه و چهارشنبه هفته گذشته نامید و هدف اصلی این حملات را پایگاههای رژیم در عمق 50 کیلومتری سرزمینهای شمالی فلسطین اشغالی معرفی کرد. هدف اصلی حمله موشکی حزبالله نیز پایگاه هوایی رامات دیوید بود که میزبان اسکادرانهای 101 شامل جنگندههای اف۱۶سی، اسکادران ۱۰۵ مجهز به جنگندههای اف۱۶دی، اسکادران ۱۰۹ مجهز به جنگندههای اف۱۶دی در کنار 2 اسکادران پهپاد و یک اسکادران بالگرد جستوجو و نجات است؛ پایگاهی که 46 کیلومتر با مرز لبنان فاصله دارد و هفته قبل میزبان گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بود. گالانت هفته قبل با حضور در پایگاه رامات دیوید دستور افزایش حملات به لبنان را به نیروهای حاضر در پایگاه اعلام کرده بود؛ افزایش حملاتی که در کمتر از یک هفته آتش آن دامنگیر همین پایگاه و چند پادگان دیگر در شهرکهای حومه حیفا شد. پادگانهای شهرک کریات بیالیک و 11 پادگان حاشیه شهرک دریاچه طبریا در شمال سرزمینهای اشغالی نیز هدف حمله موشکی حزبالله قرار گرفتند و تصاویر آتشسوزی و تخریب آنها منتشر شد. همچنین گزارشهایی درباره قطع برق و خاموشی در چند ناحیه شهرکنشین مانند عفوله مخابره شد که جالب توجه است. این حجم از خرابی در حالی رخ داد که در دقایق ابتدایی حمله، رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شلیک تنها 12 فروند راکت از سوی حزبالله لبنان و رهگیری تمام آنها بودند، اما پس از گذشت چند ساعت و مشخص شدن حجم خرابیها در حیفا و حومه این شهرک بندری، ادعای آنها دروغ از آب درآمد. حملات حزبالله لبنان با استفاده از موشکهای فجر 5 و راکتهای 302 میلیمتری، همچنین موشکهای فادی یک و فادی 2 انجام شد که در چند مرحله دهها فروند از آنها در حملهای بیسابقه تا عمق 50 کیلومتری مرز با سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دادند که بیش از نیم میلیون شهرکنشین را راهی پناهگاهها کرد.
* شکست بازگشت آوارگان شمال
حمله موشکی حزبالله لبنان به مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی و افزایش برد حملات راکتی و موشکی، تحقق وعده سیدحسن نصرالله در سخنرانی اخیر ایشان بود. دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی هفته گذشته خود پس از حملات تروریستی و خرابکارانه انفجار پیجرها در سراسر لبنان وعده شکست طرح کمربند امنیتی در جنوب لبنان و بازگرداندن آوارگان شهرکهای شمالی را داده بود. نصرالله همچنین وعده داده بود که بر تعداد آوارگان صهیونیست شهرکهای شمالی خواهد افزود و در صورت تداوم حملات تروریستی و تجاوزکارانه ارتش رژیم صهیونیستی حجم آتش جبهه شمال را افزایش خواهد داد؛ وعدهای که بامداد یکشنبه محقق شد. قابل توجه است که این حمله تنها در پاسخ به انفجار پیجرها رخ داده است و طبق اعلام حزبالله لبنان انتقام فرماندهان حمله تروریستی روز جمعه به ضاحیه بیروت باقی مانده است. تاکتیک جنگی جدید حزبالله لبنان در افزایش برد و حجم آتش راکتی و موشکی خود در جبهه شمال پاسخی به تلاش تروریستی و وحشیانه اسرائیل و متحدانش در تلاش برای جداسازی جبهه شمال از جبهه غزه و تحت فشار قرار دادن نیروهای مقاومت حزبالله لبنان است؛ اقدامی که آتش خشم حزبالله را به رغم تلاش نیروی هوایی ارتش اسرائیل برای حمله پیشدستانه به جنوب لبنان به حیفا و حومه آن رساند و تعداد بیشتری از شهرکنشینان را راهی پناهگاهها کرد. سیدحسن نصرالله در سخنان خود با اشاره به طرح ارتش اسرائیل برای حمله زمینی به جنوب لبنان و عقب راندن مقاومت تا رود لیتانی گفته بود رزمندگان مقاومت بیصبرانه منتظر حماقت فرماندهان ارتش اسرائیل هستند و در حال حاضر نیز به دنبال نیروهای ارتش اسرائیل در مرزها برای هدف قرار دادن آنها هستند و از آنها در جنوب لبنان استقبال میکنند.
***
شکست راهبرد ترور اسرائیل
رژیم صهیونیستی هفته گذشته با انفجار چند هزار دستگاه ارتباطی و ترور فرماندهان یگان رضوان حزبالله لبنان به دنبال ایجاد فضای رعب و وحشت و به شهادت رساندن چند هزار نفر از نیروهای مقاومت لبنان بود تا با انجام این اقدامها زمینه حمله به جنوب لبنان و ایجاد کمربند امنیتی برای نواحی شمالی سرزمینهای اشغالی به منظور بازگرداندن آوارگان صهیونیست را فراهم آورد اما اکنون و پس از یک هفته، این عملیاتهای تروریستی اثر معکوس خود را بر جبهه شمال نشان داد و با گسترش آتش حملات به شمال و استفاده از تسلیحات پیشرفتهتر نسبت به قبل، آمار آوارگان جبهه شمال افزایش چشمگیری خواهد داشت. در حال حاضر آوارگانی که از شهرکهای شمالی هممرز با لبنان به شهرک حیفا و حومه آن مهاجرت معکوس کرده بودند، در آنجا نیز احساس امنیت ندارند و تلآویو در آینده فشار داخلی بیشتری را از ناحیه آوارگان تجربه خواهد کرد. راهبرد افزایش آوارگان سرزمینهای شمالی به یک میلیون نفر در صورت تداوم اقدامات تحریکآمیز صهیونیستها از سوی حزبالله لبنان پیگیری خواهد شد و در مرحله بعدی شهرک بندری حیفا و تمام شهرکهای صهیونیستی تا عمق 50 کیلومتری جبهه شمال زیر آتش مداوم حزبالله لبنان قرار خواهد گرفت. این وضعیت برای دولت نتانیاهو و آتشافروزی او یک شکست بزرگ سیاسی محسوب میشود و تبعات بسیاری را برای آینده سیاسی وی به همراه دارد. ناکامی نتانیاهو در بازگرداندن آوارگان جبهه شمال و حتی افزایش تعداد مهاجران پدیدهای است که روحیه نظامیان و شهرکنشینان شبهنظامی رژیم صهیونیستی را دچار فرسایش شدید کرده و دست مقاومت غزه در مذاکرات را بیشتر از پیش باز خواهد کرد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از بازتاب رسانهای رژه نیروهای مسلح و نمایش قدرت تسلیحاتی ایران
سیگنال بالستیک
گروه سیاسی: رژه نیروهای مسلح در آغاز هفته دفاعمقدس بازتابهای بسیاری در رسانههای جهان داشت. امسال نیروهای مسلح کشورمان در حالی رژه سالانه خود در یادبود دفاع مقدس 8 ساله را به نمایش گذاشتند که سالهاست منطقه خاورمیانه تا این میزان از تنش را تجربه نکرده بود، بویژه آنکه وعده خونخواهی ترور شهید اسماعیل هنیه که در تهران به شهادت رسید، همچنان به قوت خود باقی است و به تازگی نیز ستاد کل نیروهای مسلح بیانیهای در این رابطه صادر کرده است.
در بخشی از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح که به مناسبت آغاز هفته دفاعمقدس منتشر شد، آمده بود: «به آمریکای جنایتکار و رژیم دستنشانده جعلی آن در منطقه هشدار میدهیم همانطور که در واقعه شهادت مظلومانه سید شهیدان جبهه مقاومت حاج قاسم عزیز و عملیات تروریستی علیه کنسولگری ایران در سوریه انتقام سخت و «وعده صادق» خود را محقق کرده است، گذر زمان بر اراده جمهوری اسلامی ایران مبنی بر خونخواهی ترور ناجوانمردانه شهید اسماعیل هنیه خللی ایجاد نخواهد کرد و رژیم کودککش صهیونیستی باید تاوان اشتباه احمقانه و رذیلانه خود و زیادهخواهی نظام سلطه را بدهد».
بر همین اساس نمایش قدرت یگانهای مختلف نظامی و تخصصی کشورمان در مراسم رژه نیروهای مسلح، مورد توجه بسیاری از رسانههای جهان قرار گرفت، بویژه در جریان این مراسم در تهران که با حضور رئیسجمهور و عالیرتبهترین فرماندهان نظامی کشورمان برگزار شد، 23 تیر موشک بالستیک از مقابل جایگاه عبور کرد که در میان آنها موشک «جهاد» جدیدترین ساخته هوافضای سپاه برای نخستین بار به نمایش عمومی درآمد.
* حضور پرمعنای بالستیکها
اگر به چند ماه پیش و بامداد 26 فروردینماه امسال بازگردیم، در جریان عملیات «وعده صادق» دیدیم که چطور موشکهای بالستیک بخش قابل توجهی از تسلیحاتی را شامل میشدند که به سمت اسرائیل شلیک شد. 120 موشک بالستیک در کنار 30 موشک کروز آسمان خاورمیانه را شکافتند و در حالی که 120 پهپاد پیشقراول این حمله سنگین شده بودند، بالستیکها موفق عمل کردند و پایگاه نواتیم اسرائیل را شخم زدند.
حالا در رژه نیروهای مسلح ایران، بالستیکها حضور پررنگ و پرمعنایی داشتند. در تفسیر این موضوع «آفریکانیوز (آفریقانیوز)» در همکاری با خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» با اشاره به رونمایی موشکهای بالستیک و پهپادهای تازه ایران نوشت: «نمایشی از قدرت با هدف به نمایش گذاشتن قدرت و توانمندیهای ایران»، همچنین این شبکه در گزارش خود افزود: «نیروهای مسلح ایران از سال ۱۹۸۰ میلادی هر سال رژه برگزار میکنند اما مراسم امسال با توجه به تنشهای شدید در منطقه که ناشی از جنگ اسرائیل علیه غزه است، اهمیت و نماد خاصی پیدا میکند. تهران در این رژه جدیدترین موشکها و پهپادهای خود از جمله پهپاد شاهد ۱۳۶ بی و موشک مافوقصوت فتاح را به نمایش گذاشت».
* رونمایی خاص از «جهاد»
«جهاد» که جدیدترین موشک بالستیک رونمایی شده در رژه نیروهای مسلح است، به نام شهید جهاد مغنیه نامگذاری شده است. فرزند برومند شهید عماد مغنیه که پیشتر نیز نیروی هوافضای سپاه موشک «عماد» را با نام این فرمانده توانمند و نخبه حزبالله لبنان طراحی کرده و ساخته بود.
رونمایی موشک جهاد که میتوان گفت نمونه میانبرد موشک عماد است، آن هم در زمانی که لبنان شاهد حمله تروریستی - سایبری اسرائیل به مردم این کشور بود، خود میتواند معنا و تفاسیر مختلفی دربرداشته باشد. گذشته از آنکه رژیم صهیونیستی در این حمله تروریستی تعداد قابل توجهی از مردم غیرنظامی لبنان را به خاک و خون کشید، مجتبی امانی، سفیر کشورمان نیز در میان آسیبدیدگان بود که باعث شد مسؤولان کشورمان بر پیگیری حق ایران در حمله تروریستی به سفیر کشورمان در لبنان تاکید کنند. چنانکه امیرسعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در نامهای با اعلام اینکه ایران حمله علیه سفیر خود در لبنان را به طور جدی پیگیری خواهد کرد، از دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای امنیت خواست قویا اقدامات تروریستی و جنایت هولناک اسرائیل را محکوم کنند.
* پیام «شاهد 136 بی» چه بود؟
در کنار موشک جهاد، پهپاد «شاهد 136 بی» نیز در رژه نیروهای مسلح رونمایی شد. از آنجا که در عملیات «وعده صادق»، پهپادهای شاهد 136 موج اول این عملیات را آغاز کردند، به نظر میرسد رونمایی از نوع پیشرفته این پهپاد نیز میتواند پیامهای پرمعنایی را به دشمنان مخابره کند.
آنطور که درباره مشخصات پهپاد شاهد 136بی گفته شده، این پهپاد انتحاری نسخه بهروزتر پهپادهای خانواده شاهد است که با دارا بودن موتور توربوجت، 4 هزار کیلومتر برد دارد و از قدرت تخریب قابل ملاحظهای نیز برخوردار است.
در همین باره نشریه انگلیسی «تلگراف» گزارش خود درباره رژه نیروهای مسلح ایران را با رونمایی پهپادهای دوربرد تازه ایران آغاز کرد و نوشت: «پهپادهای شاهد 136بی ایران در مقایسه با مدلهای پیشین خود از برد عملیاتی بسیار بیشتری برخوردار هستند». این نشریه انگلیسی در ادامه به رونمایی موشک بالستیک «جهاد» نیز اشاره کرد و نوشت: «این موشک از برد ۶۰۰ مایلی برخوردار است».
همچنین نشریه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» به نقل از خبرگزاری «فرانسه» گزارش خود را با پهپادها و موشکهای رونمایی شده ایران آغاز کرد و نوشت: «همزمان با تنشهای شدت گرفته در منطقه، ایران از موشک بالستیک و پهپادهای انتحاری جدید خود رونمایی کرد».
این رسانه صهیونیستی در ادامه با اشاره به اظهارات رئیسجمهور ایران نوشت: «اظهارات رئیسجمهور ایران با تشدید درگیریها بین اسرائیل و حزبالله لبنان، همزمان شده است».
تایمز اسرائیل در ادامه نوشت: «موشک بالستیک جهاد که توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و ساخته شده است، از بردی هزار کیلومتری و پهپاد شاهد ۱۳۶بی، نسخه تقویتشده و پیشرفتهتر شاهد ۱۳۶، از برد عملیاتی ۴ هزار کیلومتری و کلاهک سنگینتر برخوردار است».
* «فتاح» در مرکز توجه رسانه ترکیهای
خبرگزاری «ایلکه» ترکیه هم توجه خود را معطوف موشک هایپرسونیک فتاح کرده بود که 2 تیر از این موشک در رژه نیروهای مسلح به نمایش درآمد. این خبرگزاری همچنین به حضور مقامات ارشد ایران در مراسم گرامیداشت چهلوچهارمین سالگرد هفته دفاعمقدس اشاره کرد و نوشت: «در بین مهمترین رخدادهای رزمایش نیروهای مسلح ایران، میتوان به رونمایی از موشک هایپرسونیک فتاح، تازهترین موشک اضافهشده به زرادخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد. با این موشک، ایران در بین 4 کشور دارنده فناوری تولید موشک هایپرسونیک قرار گرفته است».
شبکه لبنانی «المیادین» هم که اکنون کشورش به جهت شعلهور شدن درگیریهای نظامی بین رژیم صهیونیستی و حزبالله در مرکز توجهات قرار دارد، در گزارش خود با اشاره به اظهارات رئیسجمهور نوشت: «به گفته مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، توانمندیهای دفاعی و بازدارندگی این کشور به گونهای تکامل پیدا کرده که هیچ کشوری جرأت حمله به خاک ایران را نخواهد داشت».
این شبکه همچنین با اشاره به توانمندیهای موشکی کشورمان گزارش کرد: «در طول این رزمایش، ایران ۲۱ موشک بالستیک، از جمله موشک بالستیک جهاد را که تازهترین موشک بالستیک ایران محسوب میشود، به نمایش گذاشت».
المیادین در ادامه گزارش خود به توانمندی موشک جهاد پرداخت و نوشت: «موشک بالستیک جهاد، یک موشک با سوخت جامد و برد هزار کیلومتری است».
***
سفیر ایران در لبنان: جراحت وارده افتخاری برای من است
سفیر ایران در لبنان با اشاره به جراحت وارده به وی در پی انفجار پیجرها در لبنان گفت: این مجروحیت افتخاری برای من است که در این جنایت جنگی در کنار مردم مظلوم لبنان بودم.
مجتبی امانی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: همانطور که مطلع هستید در جنایت انفجارهای اخیر لبنان، بنده نیز همچون تعداد کثیری از مردم لبنان مجروح شدم. وی با بیان اینکه با اقدامات اولیه و مهم پزشکان لبنانی و سپس با تلاشهای ارزشمند پزشکان ایرانی روند معالجاتم بخوبی پیش میرود، گفت: این مجروحیت افتخاری برای من است که در این جنایت جنگی در کنار مردم مظلوم لبنان بودم. امانی تاکید کرد: از همه مسؤولان و هموطنان عزیزم و مقامات و دوستان لبنانی که نگران حالم بودند و دعای خیر و ابراز محبت داشتند و از رئیسجمهور محترم و وزرا و مقامات ایرانی که امدادرسانی سریع برای نجات جان مجروحان انجام دادند و کادر پزشکی لبنانی و ایرانی که برای درمان من و دیگر مجروحان زحمات فراوانی متقبل شدند، بسیار سپاسگزارم. وی در پایان نوشت: از محضر خداوند متعال شفای عاجل برای تمام مجروحان و رحمت و رضوان الهی برای همه شهدا آرزومندم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره کماظهاری و بیشاظهاری در واردات و صادرات و اثر آن بر اقتصاد
فرار از تسعیر ارز
گروه اقتصادی: چند نرخی بودن تسعیر ارز و محاسبه آن در تخصیص ارز به واردات و صادرات میتواند به کماظهاری و بیشاظهاری منجر شود. این پدیده نهتنها روی رفتار صادرکنندگان و واردکنندگان تأثیر میگذارد، بلکه میتواند به اختلالات اقتصادی و کاهش اعتماد عمومی منجر شود. برای حل این مشکلات، نیاز به یک نظام ارزی شفاف و یکسان وجود دارد که به ایجاد ثبات و اعتماد در بازار کمک کند.
چند نرخی بودن تسعیر و محاسبه ارز در تخصیص ارز به واردات و صادرات تأثیر قابل توجهی بر رفتار صادرکنندگان و واردکنندگان دارد و میتواند به پدیدههای کماظهاری و بیشاظهاری منجر شود.
۱- تأثیرات چند نرخی بودن ارز
الف- ایجاد انگیزه برای بیشاظهاری
نرخهای متفاوت: زمانی که نرخهای مختلفی برای ارز وجود دارد، صادرکنندگان ممکن است انگیزه داشته باشند صادرات خود را با ارز بالاتر گزارش دهند تا از مزایای بیشتر نرخهای بالاتر بهرهمند شوند. این رفتار میتواند ناشی از تمایل به کسب سود بیشتر باشد.
ب- ایجاد انگیزه برای کماظهاری
اجتناب از هزینههای اضافی: واردکنندگان در شرایطی که نرخ ارز دولتی پایینتر از نرخ بازار باشد، ممکن است انگیزه داشته باشند ارز وارداتی خود را با نرخ کمتر گزارش دهند. این کار به آنها کمک میکند از پرداخت عوارض و مالیات بیشتر جلوگیری کنند.
۲- نوسانات ارزی
الف- عدم ثبات قیمتها: چند نرخی بودن ارز میتواند منجر به نوسانات شدید در قیمتها شود. این نوسانات میتواند عدم قطعیت را افزایش دهد و باعث شود واردکنندگان و صادرکنندگان برای جلوگیری از ضررهای احتمالی، به رفتارهای کماظهاری یا بیشاظهاری رو آورند.
ب- تغییرات در تقاضا و عرضه: نرخهای متفاوت ارز میتواند تأثیرات مستقیمی بر تقاضا و عرضه کالاها داشته باشد. در چنین شرایطی، ممکن است تولیدکنندگان و صادرکنندگان برای حفظ بازار خود به رفتارهای غیرشفاف رو آورند.
۳- پیامدهای اقتصادی
الف- اختلال در بازار: چند نرخی بودن ارز میتواند باعث اختلال در بازارهای مالی و تجاری شود، زیرا عدم شفافیت در قیمتها باعث میشود تصمیمگیریهای اقتصادی با مشکل مواجه شود.
ب- کاهش اعتماد عمومی: این عدم شفافیت میتواند به کاهش اعتماد عمومی به نظام اقتصادی و نهادهای دولتی منجر شود. وقتی مردم احساس کنند برخی از بازیگران بازار از نظام ارز سوءاستفاده میکنند، اعتماد به سیستم کاهش مییابد.
***
چرا برخی صادرکنندگان بیشاظهاری میکنند؟
در سالهای اخیر یکی از مسائل مهم اقتصادی در بسیاری از کشورها، بویژه در کشورهای در حال توسعه، موضوع بیشاظهاری در گزارشهای صادرکنندگان به دولت برای تبدیل ارز وارداتی بوده است. این پدیده نهتنها تأثیرات منفی بر اقتصاد هر کشور دارد، بلکه میتواند به عنوان یک نشانه از مشکلات ساختاری در نظام اقتصادی و تجاری کشورها نیز تلقی شود.
بیشاظهاری در گزارشهای صادرکنندگان برای تبدیل ارز، میتواند ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد. برای حل این مشکل، نیاز به یک رویکرد جامع و چندجانبه داریم که شامل تقویت نظارت، فرهنگسازی و ایجاد مشوقهای مناسب باشد. با این اقدامات میتوان به بهبود شرایط اقتصادی و تجاری کشور کمک و از تبعات منفی این پدیده جلوگیری کرد.
۱- دلایل اقتصادی
الف- نوسانات ارزی: نوسانات شدید نرخ ارز میتواند صادرکنندگان را ترغیب کند تا برای کاهش ضررهای احتمالی، ارزهای خود را با قیمتهای بالاتر گزارش دهند. در شرایطی که تفاوتهای قابل توجهی در نرخ ارز رسمی و بازار سیاه وجود دارد، صادرکنندگان ممکن است بهدنبال کسب سود بیشتر از تبدیل ارز باشند. ب- سیاستهای حمایتی دولت: بسیاری از کشورها به صادرکنندگان خود یارانه یا تسهیلاتی برای تبدیل ارز ارائه میدهند. این حمایتها میتواند شامل نرخهای ترجیحی برای تبدیل ارز یا معافیتهای مالیاتی باشد. صادرکنندگان ممکن است از این فرصتها سوءاستفاده کنند و با بیشاظهاری، از مزایای بیشتری بهرهمند شوند.
۲- دلایل اجتماعی و فرهنگی
الف- فرهنگ تجاری: در برخی کشورها، فرهنگ تجاری ممکن است بهگونهای باشد که در آن، تقلب و بیشاظهاری به عنوان یک رفتار عادی در نظر گرفته شود. این فرهنگ میتواند ناشی از عدم اعتماد به نهادهای دولتی یا احساس نابرابری در بازار باشد.
ب- فشار رقابتی: در شرایطی که رقابت در بازارهای داخلی و خارجی افزایش مییابد، صادرکنندگان ممکن است احساس کنند که برای حفظ موقعیت خود در بازار، باید از روشهای غیرمتعارف استفاده کنند. در این راستا، بیشاظهاری در گزارشها به عنوان یک ابزار برای افزایش درآمد تلقی میشود.
۳- پیامدهای اقتصادی
الف- اختلال در بازار: بیشاظهاری در گزارشها میتواند به اختلال در بازار ارز و افزایش نوسانات اقتصادی منجر شود. این اختلالات میتواند بهطور مستقیم روی قیمتها و حتی سیاستهای پولی کشور تأثیر بگذارد.
ب- کاهش اعتماد عمومی: این رفتار میتواند اعتماد عمومی به نهادهای دولتی و بازار را کاهش دهد. وقتی مردم احساس کنند برخی صادرکنندگان با سوءاستفاده از سیستم، از مزایای ناعادلانه بهرهمند میشوند، ممکن است به موسسات دولتی و سیاستهای اقتصادی بیاعتماد شوند.
۴- راهکارها
برای مقابله با این مشکل، دولتها باید اقداماتی را در نظر بگیرند، از جمله:
تقویت نظارت و بازرسی: ایجاد مکانیزمهای دقیقتر برای نظارت بر گزارشهای صادرکنندگان و بررسی صحت اطلاعات ارائهشده
آموزش و فرهنگسازی: ترویج فرهنگ صداقت و شفافیت در تجارت و ایجاد اعتماد بین صادرکنندگان و دولت
ایجاد مشوقهای قانونی: ارائه مشوقهای قانونی برای صادرکنندگانی که به طور صحیح و شفاف عمل میکنند.
***
چرا برخی واردکنندگان کماظهاری میکنند؟
کماظهاری در گزارشهای واردکنندگان به دولت برای تبدیل ارز وارداتی یکی از چالشهای جدی در بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه و حتی برخی کشورهای توسعهیافته است. این پدیده نیز ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد و تأثیرات قابل توجهی بر بازار ارز و اقتصاد کلان کشورها میگذارد. کماظهاری در گزارشهای واردکنندگان برای تبدیل ارز ناشی از این روند اقتصادی است. برای حل این مشکل، نیاز به یک رویکرد جامع و چندجانبه داریم که شامل تقویت نظارت و ایجاد مشوقهای مناسب است. با این اقدامات، میتوان به بهبود شرایط اقتصادی و تجاری کشور کمک و از تبعات منفی این پدیده جلوگیری کرد.
۱- دلایل اقتصادی
الف- نوسانات نرخ ارز: نوسانات شدید نرخ ارز میتواند واردکنندگان را به کماظهاری ترغیب کند. در شرایطی که نرخ ارز بهسرعت تغییر میکند، واردکنندگان ممکن است برای کاهش هزینههای خود و جلوگیری از ضرر، تصمیم بگیرند ارز خود را با نرخی کمتر از آنچه واقعی است، گزارش دهند.
ب- هزینههای بالا و فشار مالی: واردکنندگان ممکن است به دلیل افزایش هزینههای واردات، مانند هزینههای حملونقل و حقوق گمرکی، تحت فشار مالی قرار بگیرند. این فشار میتواند آنها را به سمت کماظهاری سوق دهد تا بتوانند از پرداخت مالیات و عوارض بیشتر جلوگیری کنند.
۲- دلایل اجتماعی و فرهنگی
الف- فرهنگ تجاری: در برخی کشورها، فرهنگ تجاری ممکن است بهگونهای باشد که کماظهاری و تقلب در گزارشهای مالی به عنوان یک رفتار عادی در نظر گرفته شود. این فرهنگ میتواند ناشی از عدم اعتماد به نهادهای دولتی و احساس نابرابری در بازار باشد.
ب- ترس از نظارت: واردکنندگان ممکن است به دلیل ترس از نظارتهای شدید و مجازاتهای احتمالی، به کماظهاری رو آورند. آنها ممکن است تصور کنند با ارائه اطلاعات کمتر میتوانند از توجه و بازرسیهای دولتی دور بمانند.
۳- پیامدهای اقتصادی
الف- اختلال در بازار: کماظهاری در گزارشات میتواند منجر به اختلال در بازار ارز و افزایش نوسانات اقتصادی شود. این اختلالات میتواند روی قیمتها و سیاستهای پولی کشور تأثیر منفی بگذارد.
ب- کاهش درآمدهای دولت: کماظهاری میتواند به کاهش درآمدهای مالیاتی و عوارض دولت منجر شود. این کاهش درآمدها میتواند روی بودجه دولت و توانایی آن در تأمین خدمات عمومی تأثیر بگذارد.
۴- راهکارها: برای مقابله با این مشکل، دولتها باید اقداماتی را در نظر بگیرند، از جمله:
تقویت نظارت و بازرسی: ایجاد مکانیزمهای دقیقتری برای نظارت بر گزارشهای واردکنندگان و بررسی صحت اطلاعات ارائهشده
آموزش و فرهنگسازی: ترویج فرهنگ صداقت و شفافیت در تجارت و ایجاد اعتماد بین واردکنندگان و دولت
ایجاد مشوقهای قانونی: ارائه مشوقهای قانونی برای واردکنندگانی که به طور صحیح و شفاف عمل میکنند.
***
بیشاظهاری واردات و کماظهاری صادرات عامل تراز منفی ۱۲ میلیارد دلاری
رئیس سابق سازمان توسعه تجارت چندی پیش به افزایش وزنی واردات و کاهش ارزش صادرات در ۹ ماهه سال جاری اشاره کرد و گفت دلیل عمده شکلگیری این پدیده بیشاظهاری واردات و کماظهاری صادرات است.
مهدیضیغمی با اشاره به اینکه این بیشاظهاریها و کماظهاریها و همچنین کارتهای اجارهای ناشی از چند نرخی بودن ارز است، ادامه داد: یکسری اقدامات با محوریت سازمان توسعه تجارت انجام شده که یکی از آنها تلاش برای حل مساله رفع تعهد ارزی صادرکنندگان سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ است.
وی افزود: اکنون پس از کش و قوسهای فراوان به مرحلهای رسیده که قرار است درگاه سال ۱۳۹۷ در سامانه جامع تجارت گشوده شود.
ضیغمی گفت: در عین حال مقرر شده برای رفع تعهد ارزی صادرکنندگان سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ نیز جرایم ریالی تعیین شود تا پرونده رفع تعهد ارزی این سالها بسته شود.
***
عدم امکان بررسی اسناد مبدأ و مقصد در شرایط تحریمی
بررسی حوزه تجارت خارجی ایران نشان میدهد طی سالهای اخیر، چالشهای تقریبا مشابهی گریبانگیر این حوزه بوده است. به طور مثال مساله کماظهاری و بیشاظهاری در شرایط تحریمی که امکان بررسی کامل اسناد مبدا و مقصد وجود ندارد به یک چالش تبدیل شده است.
از جمله ابزارهای اصلی که برای این اقدام مورد سوءاستفاده قرار میگیرد نیز کارتهای بازرگانی اجارهای هستند. در حقیقت از این کارتها برای کماظهاری در حوزه صادرات استفاده میشود تا افراد بتوانند در ازای صادرات محصولات بیشتر، تعهد ارزی کمتری داشته باشند.
این مسیر در حوزه واردات به صورت بیشاظهاری جریان دارد، به این ترتیب که برخی به دنبال دریافت ارز بیشتر و واردات کمتر کالا هستند. با وجود اینکه طی سالهای اخیر این چالش به مهمترین چالش اجرایی تجارت خارجی ایران تبدیل شده است، همچنان شاهد اقدامات جدی برای جلوگیری از آن نیستیم.
به نظر میرسد علت اصلی اقدام نکردن نیز به اختیار نداشتن دستگاههای متولی و تخصصی مانند سازمان توسعه تجارت برای ایجاد انعطاف و تغییرات مناسب در بازههای زمانی مختلف بازمیگردد.
* عدم ارائه راهکار جدی برای چالشهای عدیده حوزه صادرات
یکی از چالشهای حوزه توسعه صادرات و کسب درآمدهای ارزی، جلوگیری از هدررفت منابع ارزی است. به این معنا که منابع ارزی باید براساس اولویتهای واقعی به کالاهای وارداتی تخصیص داده شود. امروز شاهد هستیم که قفسه فروشگاهها از موبایل پر شده است اما برای تامین کالاهای اساسی و کالاهای واسطهای تولید با چالش مواجه هستیم. این موارد از سیاستگذاریهای غلط ارزی سرچشمه میگیرد و همین یک مورد از سیاستهای غلط ارزی برای بروز شوکهای ارزی و ایجاد چالشهای جدیتر برای ساختار اقتصاد ایران کافی است.
* ضرورت ایجاد قدرت تصمیمگیری برای سازمان توسعه تجارت در دوره جدید مدیریتی
در نهایت میتوان گفت اگر ساختار سازمان توسعه تجارت به عنوان تنظیمگر اصلی حوزه تجارت خارجی کشور اصلاح نشود، کل اقتصاد کشور دچار مشکل میشود و در نهایت سبب زمینگیر شدن اقتصاد ایران خواهد شد. این سازمان باید بتواند ضمن احصای چالشهای اقتصادی ایران، پیشنهادات جدیدی برای توسعه بازارهای صادراتی ایران مانند در اولویت قرار گرفتن بازار آفریقا را ارائه دهد.
محدود شدن سازمان توسعه تجارت به صرف کنترل محدودیتهای ثبت سفارش یک مساله فسادزا است و نمیتواند کمکی به حوزه تولید داشته باشد. با توجه به این شرایط نیاز است تا سازمان توسعه تجارت اختیارات بیشتری در زمینه تنظیمگری تجارت خارجی داشته باشد. ضمن اینکه در دولت و دوره مدیریتی جدید، سازمان توسعه تجارت نباید تنها به امور روزمره بیاثر بپردازد و باید برای حمایت از تولید واقعی جهتگیری تغییر کند.
***
ایجاد یک سامانه جامع اطلاعاتی برای کاهش کم یا بیشاظهاری
عبدالمجید شیخی، اقتصاددان درباره این موضوع به «وطن امروز» گفت: نظام اقتصادی ما چند خلأ بزرگ دارد که تا این مشکلات برطرف نشود این داستان کم و بیشاظهاری ادامه خواهد یافت.
وی ادامه داد: مشکل اینجاست که روشهای به اصطلاح تشخیص میزان مالیات یا گردش اقتصادی در کشور ما روش غلط و منسوخ ممیزی یا خوداظهاری است که در واقع مؤدی یا فعال اقتصادی با کماظهاری یا تبانی سعی دارد یا از مالیات فرار کند یا از انتفاع اقتصادی و یارانههای در نظر گرفته شده سوءاستفاده کند و سود ببرد. وی افزود: این روند فسادآور است و بعضا در برخی صنایع دیده میشود که شفافیت لازم وجود ندارد و برخی معاملات یا ثبت نمیشود یا در چند دفتر به شکلهای گوناگون ثبت میشود. در مرحله اول باید شفافیت کامل را در روند معاملات این شرکتها ایجاد کنیم و راهحلش این است که یک سامانه یکپارچه رصد و پایش تراکنشهای پولی و مالی را با تمرکز در بانک مرکزی ایجاد و یک بانک اطلاعاتی کامل را طراحی و پیادهسازی کنیم و همه تراکنشهای پولی را از این طریق رصد کنیم تا مشخص شود دقیقا چقدر پول در این صنایع جابهجا میشود و این امکان به وجود آید تا منبع و روند رفت و برگشت پول مشخص باشد.
شیخی توضیح داد: این بانک اطلاعاتی باید شامل زیرمجموعههایی از جمله اطلاعات کلیه مدیران و زیرمجموعههای شرکتهای صادر و واردکننده یا تولیدکننده و فروشنده مواد خام و نیمهخام و محصولات با ارزش افزوده نیز باشد تا پس از تکمیل این پایگاه داده به کمک حسابرسان و سامانههای هوش مصنوعی کماظهاری و بیشاظهاریها کشف شود.
وی گفت: با این کار در واقع راههای تبانی یا کماظهاری را با پایش تراکنشهای پولی و مالی مسدود خواهیم کرد و امکان دسترسی به سود واقعی در اقتصاد به وجود میآید و کشور میتواند تا چند برابر مبلغی را که اکنون به عنوان مالیات ستانده میشود، از مسیر فرارهای مالیاتی یا جلوگیری از تسعیر ارز توسط شرکتهای صادرکننده و واردکننده بگیرد.
وی در ادامه توضیح داد: از دیگر اشکالات نظام گمرکی در این موضوع فقدان وجود یک سامانه یکپارچه اطلاعاتی و مالیاتی است که با تکمیل چنین سامانهای به حذف یا اصلاح معافیتهای بیتأثیر در اقتصاد دست خواهیم یافت.
این استاد اقتصاد اسلامی گفت: مالیات موضوعی است که در قرآن آمده و ما مکلف به عمل با عدل به آن هستیم و باید فراریان مالیاتی را در ملأعام تنبیه کنیم تا مردم جریمههای سنگین این فراریان مالیاتی را ببینند و در کنار آن برای واردکنندگان انحصاری و صادرکنندگان انحصاری که بسیاری از قوانین را دور میزنند جرایمی در نظر بگیریم که بازدارنده باشد.
وی گفت: به عنوان مثال یک شرکت صادرکننده مواد اولیه نیمهخام حدود ۲۰۰ میلیون دلار محصول مثلا پتروشیمی صادر میکند و میگوید مثلا ما ۱۵۰ میلیون دلار صادر کردیم. ۵۰ میلیون دلار بیشاظهاری شده را از کشور مقصد میگیرند تبدیل میکنند به یک ارز دیگر، مثلا درهم امارات یا ارز دیگری و با شکلهای مختلف مثل تخصیص همین ارز با منبع خارجی به خودرو ارز را میآورند و در بازار آزاد به نرخ آزاد میفروشند یا در بازارهای غیرمولد مثل طلا سکه و... سرمایهگذاری میکنند.
شیخی در پایان گفت: با جلوگیری از این موارد و تهیه قوانین بازدارنده میتوانیم سود حاصل از این عملکرد را در صنایع مولد سرمایهگذاری کنیم تا سود آن در نهایت به سفره مردم برگردد.
***
خطای آماری صادرات؛ نتیجه سیاست اشتباه
موضوع جایی اهمیت بیشتری پیدا میکند که این موضوع در صنایع دیگر حتی در واردات صنایع کشاورزی نیز دیده میشود. طبق گزارش گمرک، در ۵ ماهه امسال ۳۶ هزار تن پسته به ارزش بیش از ۳۵۰ میلیون دلار از کشور صادر شد. این میزان پسته صادراتی در مقایسه با مدت مشابه پارسال ۱۲۰ درصد از نظر وزنی و بیش از ۲۰۰ درصد از نظر ارزش افزایش داشته است.
طبق این گزارش، هر یک کیلو پسته صادراتی 9.7 دلار ارزشگذاری گمرکی شده که به وضوح بالاتر از میانگین جهانی و متوسط سالهای قبل کشور است و در هر کیلو پسته صادراتی ۳۶ درصد «رشد ارزش دلاری» نسبت به پارسال را نشان میدهد.
این در شرایطی است که رشد ارزش پسته در بازارهای داخلی با وجود تورم سنگین مواد غذایی کمتر از این میزان است. پسته احمد آقایی در شهریور پارسال کیلویی ۵۴۰ هزار تومان و در شهریور سال جاری ۷۱۰ هزار تومان در اختیار مصرفکنندگان قرار گرفت، یعنی قیمت این نوع پسته صرفا ۳۱ درصد طی یک سال گذشته تورم ریالی داشته است. پسته اکبری نیز ۱۴ درصد افزایش قیمت نسبت به سال گذشته دارد.
پس از بازگشت تحریمها و الزام رفع تعهد ارزی در سال ۱۳۹۷ ، مقوله ارزشگذاری دستوری گمرک برای محصولات خوراکی و کارخانهای، آمارهای صادراتی را با چالش جدی مواجه کرده است. بررسی آمارها نشان میدهد پیش از سال ۹۷ ارزش گمرکی پسته در اظهارنامههای صادراتی کیلویی ۸ دلار بود اما پس از سال ۹۷ این ارزش به ۶ دلار کاهش یافت، چرا که تجار علاقهمند به بازگشت ارز حاصل از صادرات با نرخ دستوری نبودند و تلاش میکردند ارزش کالای صادراتی خود را کماظهاری کنند.
با این حال در سال ۱۴۰۳ سازمان توسعه تجارت تصمیم گرفت به جای تخصیص ارز به واردات موبایل، واردکنندگان موبایل را الزام کند ارز خود را از محل کوتاژ صادراتی پسته تهیه کنند. واردکنندگان نیز به دلیل نیاز به دسترسی به اعتبار ارزی بالا برای تسهیل در واردات خود، ارزش گمرکی صادرات پسته را دستکاری کردند. اکنون خطای ارزش صادراتی پسته به حدی بالاست که قابل انکار نیست. در هیچ بازار صادراتی در دنیا پسته ۱۰ دلاری عرضه نمیشود.
ارسال به دوستان
کارشناسان داوری میگویند ۳ پنالتی اخیر استقلال با وجود VAR اشتباه بوده است
نکونام بیبهانه
سوای مشکلات و درگیریهای پیدا و نهان که 3 تیم مدیریتی (هلدینگ)، مدیریت (سمیعی) و کادر فنی (نکونام) با یکدیگر پیدا کردند باید به یک مساله مهم دیگر پرداخت. نکونام فصل قبل مرتب همه ناکامیهای تیمش را به زمین داوران میاندخت و مدعی بود اگر ویایآر بیاید تیمش قهرمان میشود اما امسال شاهد یک اتفاق تا حدودی عجیب بودیم. در 4 هفته نخست لیگ برتر و با وجود ویایآر در 4 بازی استقلال مقابل رقبایش، 4 پنالتی به سود آبیپوشان گرفته شد که در نهایت ناباوری، کارشناسان داوری به ضرس قاطع اعلام کردند دستکم 3 پنالتی اعلامشده اشتباه بوده است! موضوع وقتی عجیب میشود که همه این پنالتیها توسط ویایآر بررسی شده است! بدون شک فشار فزاینده نکونام روی مسائل داوری در این موضوع اثرگذار است. از سوی دیگر برای بار چندم ثابت شد که مشکل داوری ما بیش از آنکه معلول نبود کمکداور ویدئویی باشد، مشکل آموزش و تمرکز است.
نکونام چه بعد از داربی بماند چه برود، باید یکبار برای همیشه، مشی و روشش را تغییر دهد. او همانند کارلوس کیروش فرا گرفته که همه فشارها را روی داوران و دیگرعوامل بگذارد. هواداران استقلال این روزها از بازی تیمشان راضی نیستند و تنها این دیدار با الغرافه بود که استقلالیها در حد و حدود تیم پرمهرهشان بازی کردند. در دیگر بازیها با وجود اشتباه داوری به سود آبیها آنها نتوانستند خوب نتیجه بگیرند. وقتی اکثر کارشناسان اعلام میکنند ۳ پنالتی از 4 پنالتی اعلامی، تقریبا اشتباه اعلام شده است، یعنی مشکل استقلال و نکونام داوری و این مسائل نیست.
با توجه به نظر کارشناسان، بدون شک در آینده داوران حاضر در اتاق ویایآر، با دقت بیشتری روی بازیهای استقلال نظر میدهند. گویا یکی از تاکتیکهای آبیپوشان در این فصل، زمین خوردن و اعلام پنالتی است و حالا که این اشتباهات رسانهای شده است، بدون شک، هم داوران درون زمین و هم داوران حاضر در اتاق ویایآر، با دقت بیشتری این صحنهها را بررسی مجدد خواهند کرد. استقلال اگر قهرمانی و جام میخواهد باید کلا تغییر رویه دهد، چرا که با این تاکتیک بعید است آنها فاتح عنوان مهمی شوند.
* پاس گل به رقیب
وضعیت این روزهای استقلال قطعا برای رقیب خوشحالکننده است. داوود حقدوست که عنوان مشاور مدیرعامل استقلال را یدک میکشد، یک نشست خبری را ترتیب داد و علیه جواد نکونام موضعگیری کرد. این در حالی است که در آستانه داربی استقلالیها در تلاش بودند آرامش تیمیشان را حفظ کنند ولی این مصاحبه همه چیز را تغییر داد. صحبتهای عجیب و غریب حقدوست باعث شد جواد نکونام هم به صحبتهای او واکنش نشان بدهد و کار بالا بگیرد. جواد نکونام حتی فرشید سمیعی، مدیرعامل باشگاه استقلال را تهدید به افشاگری کرد. بعد از آن و در بامداد شنبه، احمد شهریاری به عنوان نماینده هلدینگ خلیجفارس و رئیس هیاتمدیره استقلال مصاحبهای انجام داد و حمایت خود را از جواد نکونام نشان داد. این دودستگی و جنگ داخلی که در استقلال شکل گرفته قطعا به ضرر این تیم است. حالا قطعا پرسپولیسیها از وضعیت رقیب خود خوشحال هستند، چرا که آنها نه تنها نتایج خوبی در لیگ برتر نگرفتند، بلکه دچار حواشی بیپایانی شدهاند. با توجه به این شرایط باید دید چه چیزی در انتظار آبیپوشان خواهد بود. استقلال نقل و انتقالات خوبی را سپری کرد و امیدوار بود همه چیز خوب پیش برود. شروع استقلال هم خوب بود و آنها ۳ امتیاز بازی اول را گرفتند ولی در ادامه اوضاع آنطور که آبیپوشان فکر میکردند پیش نرفت. برخی رسانهها مدعی شدهاند تغییرات در استقلال بعد از داربی رقم خواهد خورد و شاید فرشید سمیعی یا جواد نکونام از استقلال رفتنی شوند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|