|
دور دنیا
رهبر اپوزیسیون کرهجنوبی، از انفعال دولت آمریکا در مقابل حکومت نظامی در این کشور انتقاد کرد
رئیسجمهوری که به کوزه افتاد
یون سوک یول، رئیسجمهور کرهجنوبی پس از اقدام غیرمنتظرهای که هفته گذشته با شمشیر کشیدن بر ساختار دموکراسی این کشور و برقراری حکومت نظامی همراه با تعطیلی و اشغال پارلمان انجام داد، حالا هدف انتقامجویی اکثر سیاسیون و بنگاههای بزرگ این کشور آسیای شرقی تحت سلطه آمریکا شده و در حال تبدیل از یک رئیسجمهور منزوی به یک دیکتاتور منفور است. بسیاری از نسل جوان کره که در خیابانهای سئول علیه یول شعار سر میدهند و او را با عناوینی چون دیکتاتور و کودتاچی خطاب میکنند، احتمالا با بخش عمده تاریخ معاصر کشورشان از دوران اشغال ژاپنیها تا آمریکاییها بیخبرند. آنها امروز هیچ تصویری از کودتا و حکومت نظامی ندارند و تنها شاید در کتابهای تاریخ خوانده باشند که تا همین 35 سال پیش کشورشان محل حکمرانی مستبدانی بوده که به مدد کودتا و حکومت نظامی هر صدای مخالفی را خاموش میکردند. یون سوک یول 63 ساله که تا پیش از حکومت نظامی اخیر، مقتدرترین چهره حکومتی کرهجنوبی محسوب میشد، به مدت ۲ دهه برای بسیاری از سران سیاسی این کشور، عمدتا به جرم فساد پروندهسازی کرده بود و اینگونه رقبا را یکی پس از دیگری برای رسیدن به خانه آبی سئول - مقر ریاستجمهوری - کنار زده بود. این بار نوبت اوست که در مجلس استیضاح شده و به جرم خیانت به قانون اساسی و سوءاستفاده از قدرت دادگاهی شود. او نهتنها با پاسخ محکم تمام احزاب سیاسی مجلس ملی و جامعه کره مواجه شده بلکه ارتش نیز که طبق قانون اساسی باید از رئیسجمهور به عنوان فرمانده کل قوا فرمان ببرد، همراهی چندانی با او ندارد. همزمان مجلس ملی و پلیس کرهجنوبی برای دادگاهی کردن رئیسجمهور در 2 پرونده موازی سیاسی اما مرتبط، آماده میشوند. مشکل یون این بود که اکثریت مجلس ملی در دست ائتلافی از احزاب مخالف به رهبری لی جائه میونگ، رهبر حزب لیبرال - دموکراتیک و رقیب اصلی او در انتخابات ریاستی ۲ سال پیش بود و لوایح دولت یون را تصویب نمیکرد. در نهایت با اختلاف اخیر بر سر لوایح بودجه سال 2025 میلادی، بنبست سیاسی کامل شد. او در راس قوه مجریه و با سابقه بسیار پررنگ در پست دادستانی کل کشور، سهشنبه شب گذشته ناگهان تصمیم گرفت برای حل بنبست سیاسی به وجود آمده در پارلمان، به سبک رهبران بخش شمالی شبهجزیره، متوسل به حکومت نظامی در بخش جنوبی شبهجزیره کره شود. جالب اینکه او فرمان اعلام وضعیت اضطراری ملی را که با انحلال مجلس ملی و توقف فعالیت احزاب سیاسی همراه بود به واسطه اتهامزنی به نمایندگان مجلس مبنی بر اینکه عوامل دشمن - یعنی کرهشمالی - هستند صادر کرد. ارتش سپس دستور اشغال ساختمان پارلمان را دریافت کرد و اینجا بود که صحنههایی از ورود خشونتآمیز سربازان به مرکز دموکراسی کشور و تقابل آنها با نمایندگان و کارکنان به سراسر جهان مخابره شد. این صحنهها نشان دادند دموکراسی برساخته آمریکاییها در کرهجنوبی چقدر شکننده است. در نخستین ساعات چهارشنبه، حدود ۱۹۰ نمایندهای که در مجلس جمع شده بودند به اتفاق آرا به توقف اجرای دستور رئیسجمهور رای دادند و دستور حکومت نظامی یون را نقض کردند. با آنکه یون، ساعت 4:30 بامداد در یک نطق تلویزیونی عجیب دیگر دستور حکومت نظامی را پس گرفت اما دیگر دیر شده بود. صبح چهارشنبه گذشته هزاران نفر در سئول و شهرهای دیگر تجمع کردند و خواستار استعفای یون شدند. سپس نمایندگان درخواست استعفای رئیسجمهور را مطرح کردند که قرار شد تا امروز به رای گذاشته شود. با توجه به اینکه حتی نمایندگان همحزبی یون از حزب قدرت مردم نیز در غائله حکومت نظامی علیه او رای دادند، به نظر میرسد او به سرعت استیضاح شود. همچنین پلیس کرهجنوبی نیز از آغاز تحقیقات درباره اقدامات اخیر یون سوک یول به اتهام شورش خبر داده که ناشی از پیامدهای تصمیم او برای برقراری حکومت نظامی در کرهجنوبی بوده است. لی، رهبر اپوزیسیون حاکم بر مجلس نیز دیروز در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد حکومت نظامی از سوی یون به معنای شورش بوده و آسیبی جدی به وجهه کرهجنوبی وارد آورده و سیاست خارجی سئول را فلج کرده است. او همچنین موضعگیری منفعلانه دولت آمریکا در قبال تحولات ضددموکراتیک اخیر در کشورش را به باد انتقاد گرفت. این در حالی است که واشنگتن به عنوان اصلیترین متحد کرهجنوبی و مدعی اصلی دموکراسی در جهان در تمام ساعات حکومت نظامی و حتی پس از آن، این اقدام اقتدارگرایانه رئیسجمهور ارتش کرهجنوبی را رسما محکوم نکرد.
***
پارلمان فرانسه پس از 62 سال دولت را انداخت
مکرون منزوی علیه جمهوری
تصمیم بیسابقه پارلمان فرانسه طی 62 سال گذشته در عدم اعطای رای اعتماد به دولت این کشور، حاکمیت پاریس را در بیثباتترین وضعیت طی دوران پس از حکومت دستنشانده ویشی - در زمان اشغال فرانسه به دست نازیها - قرار داده است. به این ترتیب امانوئل مکرون که ۷ سال پیش با ادعای بازگرداندن اقتدار مرکزیت سیاسی فرانسه به عنوان جوانترین منتخب جمهوری پنجم به کاخ الیزه پا گذشته بود، امروز لقب بیاعتبارترین و بیلیاقتترین رئیسجمهور این کشور را هم از آن خود کرده است. مجمع ملی فرانسه که اکثریت آن دست مخالفان مکرون است، روز پنجشنبه به دولت او به نخستوزیری میشل بارنیه رای عدم اعتماد داد. این در حالی است که رئیسجمهور خودسر چند ماه پس از شکست در انتخابات پارلمانی، فرصت داشت دولتی دیگر به مجلس جدید معرفی کند اما هیچیک از احزاب راست و چپ رادیکال کنگره حاضر به ائتلاف نبودند. در چنین شرایطی رسم سیاسی جاری در فرانسه، استعفای رئیسجمهور یا تقاضا از ائتلاف اکثریت مجلس برای معرفی کابینه جدید است. مکرون اما با همان ژست بناپارتی مشهورش در نهایت نخوت به هیچیک از این راهحلها تن نداد تا کار به بنبست سیاسی موجود در پاریس بکشد. او اعلام کرد تا 2027 از قدرت کنار نمیرود و وعده معرفی یک نخستوزیر دیگر به کاخ بوربن (مجمع ملی) را داد با آنکه میداند اکثریت قاطع نمایندگان دیگر اعتباری برای او قائل نیستند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ چرا آتش جنگ در سوریه دوباره زبانه کشید؛ برای خروج دولت اسد از این بحران چه باید کرد؟
معمای شام
دکتر رضا رحمتی: وضعیت در سوریه بحرانی است. شهرهای سوریه یکی پس از دیگری سقوط میکنند و به دست تروریستهای مسلح میافتند. ارتش سوریه کنترل حلب و حماه را از دست داده و بیم آن میرود که هر لحظه شهر حمص نیز به دست گروههای تروریستی بیفتد. بعد از توفان الاقصی و ورود لبنان به درگیری با اسرائیل، سوریه در یک سکوت به سر میبرد، شاید رهبران سوریه بخوبی نسبت به ضعف ساختارهای حکومت سوریه در صورت ورود به منازعه جدید خبر داشتهاند. با این حال بر کسی پوشیده نبود که درگیر شدن حزبالله به موضوع اسرائیل از توان عملیاتی و حمایتی محور مقاومت در سوریه خواهد کاست و همانطور که پیشبینی میشد (اگرچه کسی سرعت اتفاقات را پیشبینی نمیکرد)، ترکش اتفاقات لبنان - اسرائیل به سوریه هم خورد اما چرا سوریه به این سرعت دچار بحران شد؟ نقش عوامل محرک بیرونی مثل آمریکا، اسرائیل و ترکیه و ماهیت این حملات همزمان با وقوع آتشبس در لبنان روشن است. اما در اینجا بایستههایی که دولت سوریه باید به آنها توجه میکرد تا بستر شورش مجدد فراهم نشود مورد اشاره قرار میگیرد. با علم نسبت به روندها و فرآیندهای یک سال گذشته بین غزه و لبنان - اسرائیل، سوال بعدی این است که بدانیم در سوریه چه اقداماتی باید انجام شود؟ برای پاسخ به این سوال اول باید اقداماتی که در سوریه انجام میشده، مرور شود تا برای اقداماتی که باید انجام شود، درک بهتری ارائه شود.
1- آنچه باید در سوریه میشد که نشد
سوریه چه کارهایی باید انجام میداده که نداده و سبب ناآرامیهایی شده که تروریستها روی موج این ناآرامیها یکی پس از دیگری شهرهای سوریه را اشغال میکنند و مقاومت چندانی نیز در برابر آنها انجام نشده است. پاسخ به این سوال را باید در خاکستر ناآرامیهای سالهای 2011 به بعد سوریه دنبال کرد؛ موضوعی که در آن زمان نیز با سواری تروریستهای داعش و گروههای دیگر در سوریه خود را نشان داد.
الف- اصلاحاتی که باید انجام میشد
مهمترین پاسخ به این سوال که چرا سوریه دوباره آبستن بحران تروریستهای داخلی شده است، ریشه در «اصلاحاتی که انجام نشد» دارد. اگرچه نقش بازیگران منطقهای و بینالمللی در اتفاقات سوریه غیرقابل کتمان است و اگرچه نمیتوان دست شرارت آمریکا و اسرائیل برای مشغولسازی محور مقاومت را نادیده گرفت اما موضوع دیگری نیز در این بین وجود دارد. سوریه، آبستن ناآرامی است. با هر رویکردی به معادلات سوریه نگاه کنیم، نبود آرامش سیاسی، فروپاشی اقتصادی و عدم اصلاحات در ساختار سیاسی این کشور، زمینه هر شورش یا حرکت تروریستی به صورت گسترده را فراهم میکند. وضعیت اقتصادی، تاثیر خود را بر ارتش سوریه نیز گذاشته است و بخشهایی از بدنه ارتش را نسبت به وضعیت سیاسی این کشور ناامید کرده است. شاید همین ناامیدی و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی سبب شده است که حلب دومین شهر بزرگ این کشور ظرف 48 ساعت به دست تروریستها بیفتد؛ بدون مقاومت، بدون اصطکاک. یا حماه بدون درگیری قابل توجهی و با عقبنشینی غافلگیرکننده نیروهای ارتش سوریه، در اختیار تروریستها قرار گرفته است.
ب- گفتوگوهایی که باید انجام میشد
از دیگر سو نبود سازوکارهایی برای گفتوگو بین دولت و گروههای مخالف، زمینه را برای سوء استفاده گروههای تروریستی فراهم کرده است. دولت سوریه حتی به تمایل بازیگران همسو با این کشور مثل ایران و روسیه برای گفتوگو با مخالفان نیز توجهی نکرده و فرآیند مشارکت سیاسی گروههای مختلف در این کشور فراهم نشده است. بهترین شرایط نیز برای این گفتوگوها زمانی بود که دولتهای عربی، دولتهای اروپایی و... یکی پس از دیگری در سالهای 2022 و 2023 به سمت برقراری مجدد روابط با سوریه حرکت کردند. در آن شرایط دولت سوریه شرایط بسیار خوبی برای امتیاز گرفتن از مخالفان داشت.
پ- تروریستهایی که باید ریشهکن میشدند
بعد از از بین رفتن داعش و استیلای آن بر سرزمینهای سوریه، ارتش و دولت سوریه مبارزه با تروریستها را تا رسیدن به سرمنزل مقصود دنبال نکردند و همین موضوع سبب شد تخمهای پاشیده شده تروریسم در سوریه، دوباره سر برآورده و در نخستین فرصت، کل سیستم سیاسی و نظامی این کشور را غافلگیرانه درگیر کند تا تروریستها نیز با پوستاندازی، آموزشهای جدید، تجدید قوا و درس گرفتن از چهره زشت داعش در گذشته، خود را دوباره سازماندهی کنند؛ با یک اسم جدید و رهبری جدید، تجهیزات جدید، لجستیک جدید، حمایت بینالمللی جدید و کشف بسترهای جدید ترور و شکافهای جدید. مهمترین گروه درگیر در عملیاتهای تروریستی اخیر را هم جبههالنصره که حالا با نام تحریرالشام فعالیت میکند است. این گروه با استفاده از تجربیات سالهای 2011 به بعد، در حال ارائه یک چهره نسبتا غیرخشونتآمیزتر از خود در افکار عمومی است؛ چهرهای که خود را به عنوان «پیشقراول اعتراضات سیاسی» به حکومت بشار اسد معرفی میکند و با همین رویکرد در حال سفیدشویی اقدامات قبل است. آرامش در سوریه از بین رفته و فضای روانی تنگی برای حکومت سوریه ایجاد شده است. وضعیت جبهههای حلب و حماه نشان میدهد که نباید امید چندانی به مقاومت حمص داشت. به منظور ارائه راهحل برای سوریه، درک میدان، تحولات سیاسی، تغییرات قدرت در سطح بینالملل و وضعیت جبهه مقاومت ضروری است.
ت- گفتوگوهای بینالمللیای که باید انجام میشد
به سبب حضور بازیگرانی با حامیان بینالمللی در سوریه، این کشور محل طمع بازیگران بینالمللی مختلف است. ترکیه که اردوغانش روزگاری تمامقد از فروپاشی و تغییر حکومت در سوریه طرفداری میکرد، مهمترین بازیگر ذینفع در سوریه بوده است، در محور جنوب ترکیه، این کشور درگیر گروههای کردی است؛ کردها مهمترین اولویت سیاست داخلی و خارجی ترکیه هستند. در هیچ یک از 3 کشور دیگری که کردها در آنها هستند، به اندازه ترکیه آنها تبدیل به موضوعی امنیتی نشدهاند. ترکیه همواره نسبت به کردها با بدبینی نگاه کرده است؛ شمال سوریه دست گروههای کردی است. ترکیه کردهای روژوئاوا، که همان کردهای سوریه هستند را گروه تروریستی معرفی کرده است. در عین حال ترکیه از گروههای اسلام گرای افراطی شبیه به جبهه النصره یا همین تحریرالشام نیز طرفداری و حمایت سیاسی و لجستیک کرده است. در سالهای گذشته که ثبات نسبی بر سوریه حاکم بوده، بهترین فرصت برای گفتوگوهای بینالمللی با ترکیه با محور گفتوگوها و توافقهای آستانه فراهم بود؛ موضوعی که مورد توجه جدی طرفهای درگیر نبوده است. عراق بازیگر دیگری است که به سبب مرزهای مشترک بیابانی با سوریه، نیاز به گفتوگوهای جدی برای کنترل مناطق مرزی و خشکاندن تخمهای تروریسم در آنجا ضروری بوده است. استان الانبار عراق که بزرگترین استان این کشور است، محیطی گسترده و بیابانی است و اتفاقات سوریه همیشه ظرفیت این را داشته که به عراق سرریز شود.
2- چه باید کرد؟
با علم نسبت به آنچه باید انجام میشده و انجام نشده، حال سوال این است: چه باید کرد؟ درک این موضوع برای فهم آنچه باید در سوریه انجام شود بسیار اهمیت دارد.
الف- تثبیت نظام سوریه
در اینجا یک مساله مهم است و آن اینکه در هر حال «حفظ دولت سوریه، مهمترین اولویت است». این موضوع هم باید برای بازیگران بینالمللی، هم حامیان منطقهای و هم محور مقاومت درک شود. سقوط حکومت در سوریه، این کشور را تبدیل به مجمعالجزایری از تروریستها خواهد کرد که هر یک نه تنها تهدیدی برای تمامیت ارضی سوریه، بلکه به سبب چسبندگیهای ایدئولوژیک هر یک، زمینه برای تبدیل شدن منطقه خاورمیانه به منطقه تراکم تروریستهای بینالمللی فراهم خواهد شد که حتی یک روز هم از کشتار دست نخواهند کشید. یک وضعیت پایداری از آشوب و ترور در منطقه ایجاد خواهد شد که به سادگی قابل درک نیست. بنابراین این درک باید در ترکیه و رهبرانش، عراق و نیروهای مختلف سیاسی (از جمله نظرات عجیبی شبیه به نظرات مقتدی صدر)، در لبنان، در روسیه و حتی در کشورهای اروپایی (به واسطه سرریز مهاجران گسترده که هماینک نیز به عنوان معمای سخت آنها محسوب میشوند) و... به وجود آید که پایان دولت اسد به معنای بحران برای همه طرفهای منطقهای و بینالمللی است.
ب- کنترل کشور برای جلوگیری از کودتا
در این شرایط به وجود آمده در سوریه، شاید مهمترین اولویت «جلوگیری از کودتا» باشد. وضعیت ارتش سوریه وضعیت چندان خوشایندی نیست. اخبار منتشر شده مبنی بر حقوق بسیار ناچیز پرسنل ارتش، عدم وفاداری برخی نیروها نسبت به حکومت، وضعیت شکننده روحی افسران، سربازان و...، را بهترین شرایط برای ایجاد یک کودتا علیه حکومت و تزلزل سیاسی در ترتیبات و تشکیلات سیاسی است. دولت به همراه نیروهای همپیمان سوریه باید توان کنترل تشکیلات نظامی و سیاسی را داشته و بتواند شریانهای اصلی سیاسی و نظامی را کنترل کند و مانع حرکتی شبیه به کودتا در کشور شود.
پ- فراخوان نیروهای زمینی، کمکهای هوایی و بسیج مردمی
نیروهای زمینی، کمکهای هوایی و بسیج مردمی سه ضلع اصلی برای وضعیت فعلی سوریه محسوب میشوند. بدون این سه، امکان تسلط بر مناطق از دست رفته وجود نخواهد داشت. با استفاده از این سه ضلع باید پیشروی تروریستها مسدود شده، نیروهای جدید و تازه نفس از جبهه مقاومت (تیپهای مختلف مقاومت) به سوریه اعزام شوند، همزمان روسیه باید بخشی از تمرکز خود را به سمت حملات هوایی سوق دهد. در عین حال محور مقاومت باید تجربه دولت عراق برای شکل گرفتن حشدالشعبی در مقابل داعش را در سوریه تکرار کند. این نیروها باید شامل نیروهای کردی، سنی و شیعی در سوریه باشد.
د- گفتوگوهای مفصل منطقهای بین ایران - ترکیه - روسیه
در عین حال گفتوگوهای مفصلی باید بین بازیگران منطقهای و بینالمللی انجام شود، مهمترین بازیگران درگیر در این گفتوگوها باید ایران، روسیه و ترکیه باشند. سفر شجاعانه اخیر وزیر امور خارجه ایران به سوریه و گفتوگوهای مفصل بعدی سیدعباس عراقچی با طرفهای ترکیهای و عراقی و گفتوگوهای دیروز بین وزرای خارجه ایران، سوریه و عراق در بغداد باید ابعاد هماهنگکنندهتری به خود گرفته و نتیجه عملیاتی خود را در قطع شریانهای حمایت لجستیک ترکیه و بازیگران بینالمللی از گروههای مختلف شورشی نشان دهد.
ارسال به دوستان
ارتش سوریه پس از 5 روز مقاومت از شهر حماه عقبنشینی کرد
عقبنشینی غیرتاکتیکی!
ارتش سوریه سرانجام پس از چند روز مقاومت حداقلی از خط دفاعی خود در شمال شهر حماه عقبنشینی کرد. این عقبنشینی در ادامه عقبنشینیهای غیرتاکتیکی است که از روز نخست پیشروی تکفیریها از چهارشنبه هفته گذشته آغاز شده است. نیروهای مسلح تکفیری با جمعآوری نیروهای بینالمللی از طریق ترکیه و جذب تروریستهای آسیای مرکزی و سایر نقاط جهان در ماههای گذشته و تجهیز خود به تسلیحات مدرن میدان نبرد مانند پهپاد و سامانههای ارتباطی جدید، توانستند با یک جنگ روانی گسترده به کمک شبکههایی مانند الجزیره قطر و رسانههای ترکیه و همچنین به کار گرفتن گسترده خبرنگاران میدانی تکفیری با جنگی ترکیبی به پیشروی در بزرگراه M5 سوریه ادامه داده و تعداد زیادی از شهرها و نقاط استراتژیک کشور سوریه و محور مقاومت را تصرف کنند. این پیشرویها به شکلی انجام شده است که تاکنون غیر از ۲ روز درگیری نهچندان سنگین در شمال شهر حماه، درگیری سختی میان تکفیریهای تحریرالشام و ارتش سوریه در دور جدید جنگ داخلی سوریه شکل نگرفته است. این وضعیت در حالی رقم خورده که در دور نخست جنگ سوریه مناطق زیادی از شهر حلب به دست جریانات تکفیری اشغال نشده بود و ارتش سوریه مناطق مهمی از بزرگراه M5 را حفظ کرده بود اما تا امروز در دور جدید پیشروی تکفیریها مناطق مهمی همچون حماه به اشغال تکفیریهای تحت حمایت ترکیه درآمده است.
* اهمیت شهر حماه
پس از عقبنشینی عجولانه ارتش عربی سوریه از شهر حماه و مقاومت ضعیف در این شهر، نیروهای بینالمللی تکفیری که پیش از این بر استان حلب تسلط یافته بودند به شهر حماه راه یافته و حتی مناطقی از ریف جنوبی حماه را نیز اشغال کردند. در این میان اهمیت شهر حماه چه از نظر تاریخی و جغرافیایی، همچنین سیاسی قابل توجه است. شهر حماه به عنوان زادگاه جریانات اخوانی و تکفیری اهمیت فراوانی دارد. این شهر در دهه 80 میلادی شاهد شورش جریانات اخوانی و اسلامگرایان افراطی بود که توسط ارتش سوریه سرکوب شد. در ناآرامیهای سال 2011 کشور سوریه نیز این شهر به عنوان یکی از مراکز مهم تکفیریها به حساب میآمد و تصرف آن توسط تحریرالشام برای این گروه اهمیت بسیاری دارد. از سوی دیگر این شهر در امتداد بزرگراه M5 و در مسیر شهر دمشق، پایتخت سوریه قرار دارد و همچنین فاصله اندکی میان این شهر تا شهر مهم و استراتژیک حمص وجود دارد. با توجه به پیشروی سریع تکفیریها در بزرگراه M5 و تصرف شهر السلمیه در شرق استان حماه این احتمال وجود دارد که پس از حماه شهر حمص نیز سقوط کرده و ارتباط دمشق با شهرهای لاذقیه و ساحل سوریه در دریای مدیترانه قطع شود. پیشروی تکفیریها در حمص همچنین منجر به قطع ارتباط مقاومت لبنان با عقبه خود در سوریه خواهد شد و خط ارتباطی حزبالله لبنان با محور مقاومت در سیطره تروریستهای تحت حمایت ترکیه قرار خواهد گرفت. تلاش تکفیریها برای اشغال منطقه قاره و القلمون نیز به همین دلیل است. پس از آن نیز شهر دمشق در خطر سقوط به دست تکفیریها قرار خواهد گرفت و این وضعیت به معنای ورود سوریه به دور جدیدی از بحران خواهد بود.
* مقاومت شکننده ارتش سوریه
ارتش عربی سوریه به رغم صدور بیانیههای بسیار در روزهای نخست تهاجم غافلگیرکننده تکفیریها مبنی بر دفاع از حلب و مقابله با تکفیریها در این شهر با سلسله عقبنشینیهای غیرتاکتیکی خود به نحوی عمل کرد که تاکنون دردسری برای تکفیریهای تحریرالشام در مسیر اشغالگری خود به وجود نیاورده است. عقبنشینیهای مداوم و درگیریهای چند ساعته محدود و بر جا گذاشتن مهمات، تسلیحات و نفرات از جمله علمکردهای ضعیف ارتش عربی سوریه در چند روز گذشته بوده است؛ عملکردی که منجر به سقوط دومینووار شهرهای سوریه و پیشروی تکفیریها شده است. ارتش سوریه در هر دور از عقبنشینیها با صدور بیانیهای علت عقبنشینی را دفاع از شهر و جلوگیری از آسیب به شهروندان و منازل و داراییهای آنها عنوان کرده است؛ ادعایی که با توجه به استقرار تکفیریها در شهرها و ادعای ارتش سوریه برای بازپسگیری شهرهای سوریه در ضدحمله در تناقض است. شهروندان شهرهایی نظیر حلب، حماه و حتی حمص نیز پیش از ورود تکفیریها به شهرهای دیگر سوریه نظیر دمشق و لاذقیه پناهنده شده و شهر پیش از درگیریها در خارج از شهر خالی از سکنه بوده است اما با این وجود ارتش سوریه فرار را بر قرار ترجیح داده و در این عقبنشینیها نیز حجم زیادی از تجهیزات مانند تانک، نفربر و تسلیحات و حتی نفرات را جا گذاشته و تکفیریها را در پیشروی گستاختر کرده است.
* واکنش منطقه به تحولات سوریه
کشورهای ایران، عراق و سوریه با برگزاری نشستی سهجانبه در بغداد به بررسی تحولات سوریه پرداختند. این نشست روز جمعه در مقر وزارت خارجه عراق برگزار شد و وزرای خارجه ۳ کشور به گفتوگو درباره وضعیت میدانی سوریه پرداختند. پیش از این نیز ابومحمد الجولانی با انتشار کلیپی تلاش کرد در ادامه ارائه تصویر جدید از خود و پاکسازی گذشته تروریستی خود، نخستوزیر و مقامات عراق را خطاب قرار دهد تا در جلوی حشدالشعبی و نیروهای مقاومت مردمی عراق برای حضور در خاک سوریه برای مقابله با گروههای تکفیری را بگیرند. این تلاش ناموفق بود و دولت عراق اعلام کرد پاسخی به پیام وی نخواهد داد. نخستوزیر عراق نیز در حاشیه دیدار سهجانبه وزرای خارجه ۳ کشور گفت: آنچه در سوریه اتفاق میافتد از آنچه در غزه و لبنان دیدیم جدا نیست و از حوادثی است که امنیت منطقه را به خطر میاندازد و آن را بیثبات میکند. محمد السودانی در این دیدار بر اهمیت احترام به حاکمیت سرزمین سوریه تاکید کرد و افزود: عراق به تلاشهای دیپلماتیک مجدانه برای مهار بحران در سوریه به دلیل تأثیر آشکار آن بر امنیت عراق ادامه خواهد داد. فالح الفیاض، رئیس سازمان حشدالشعبی عراق نیز در واکنش به تحولات سوریه گفت: حتی اگر عراق یکی از طرفین بحران نباشد، باید با توجه به اتفاقاتی که در کشور همسایهاش میافتد، اقدامات پیشگیرانه انجام دهد. رئیس سازمان حشدالشعبی عراق گفت: آنچه عراق میخواهد، این است که مردم سوریه از این بحران نجات پیدا کنند. فیاض در ادامه اظهار داشت سوریه حوزه امنیتی و حیاتی عراق را نشان میدهد و نمیتوان آن را از عراق جدا کرد و هر کس خلاف این را میگوید، در «توهم» است. رئیس سازمان الحشدالشعبی افزود: ما همه نوع توانایی و امکانات در اختیار داریم و هرکس بخواهد امنیت عراق را به هم بریزد، او را در هم خواهیم شکست. فیاض گفت: بحران سوریه زمانی یک رویداد داخلی است که با گروههای تروریستی نباشد و ما تاریخ اخیر را به یاد داریم. وی اظهار داشت: نقش نیروهای امنیتی خدمت به مردم عراق است و نیروهای حشدالشعبی نیز از مردم عراق هستند. رئیس سازمان حشدالشعبی افزود: عراق امروز غیر از عراق 2014 است و موصل نیز همینطور است و ما در مسیر پیشرفت قرار داریم. فیاض در ادامه گفت: گروههای تروریستی امروز همان نامهایی را دارند که ما با آنها جنگیدیم و نینوا بزرگترین میدانی است که با داعش و غیر آن جنگیدیم. رئیس سازمان حشدالشعبی افزود: وقتی سوریه توسط گروههای تروریستی تحت حمایت برنامههای خارجی و مداخله غرب کنترل میشود، نمیتوانیم چشم خود را ببندیم. سخنان فیاض در پاسخ به برخی جریانات سیاسی عراق است که با بهانههای مختلف تلاش دارند جلوی ورود حشدالشعبی عراق به سوریه برای اقدام پیشدستانه علیه تکفیریها را بگیرند و تلاش دارند عراق را از محور مقاومت جدا کنند. در سوی دیگر منطقه نیز ترکیه قرار دارد که ابتدا تلاش داشت خود را از درگیریها دور نگه داشته و تکفیریها را غیر مرتبط با خود بنامد اما ظاهرا این رویه تغییر کرده است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در واکنش به تحولات سوریه گفت: ادلب، حماه، حمص و هدف طبیعتا دمشق است. مخالفان به راه خود ادامه میدهند و آرزو داریم این مسیر بدون بلا و آسیب جدی ادامه یابد. وی با بیان اینکه وقتی مقاومت در مقابل تروریستها ادامه داشت، به اسد پیام دیدار دادیم، اظهار داشت: گفتیم بیا آینده سوریه را با هم مشخص کنیم اما نتوانستیم پاسخ مثبتی بگیریم. رئیسجمهور ترکیه گفت: «دلمان این اتفاقات را نمیخواهد». این سخنان رئیسجمهور ترکیه در حالی مطرح میشود که تجهیز، آموزش و پشتیبانی مالی و اطلاعاتی تکفیریهای ادلب را که به شهرهای سوریه رسیدهاند، آنها انجام دادهاند. در آینده نزدیک نیز ناآرامیهای سوریه بر کشورهای همسایه آن بویژه ترکیه و عراق تاثیرگذار خواهد بود و بحران این کشور به بحرانی فراگیر برای کشورهای منطقه تبدیل خواهد شد؛ بحرانی که بار دیگر سوریه را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|