|
گفتوگو با روحانیای که زندگی معتادان و آشوبگران را تغییر داد
بازگشت از دل تاریکی
برنامه تلویزیونی «یکی از ما»، هر شب ساعت ۱۹ از شبکه ۳ سیما، روایتهایی از روحانیونی را به تصویر میکشد که زندگیشان را وقف اصلاح اجتماعی و خدمت به مردم کردهاند. یکی از این روایتها، داستان جذاب و تأملبرانگیز حجتالاسلام محمدجعفر کهنسال از لنگرود بود؛ داستانی که توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. در دل یک محله کوچک در گیلان، جایی که زندگی برخی مردم تحت تأثیر نزاعها، اختلافات اجتماعی و آسیبهای اعتیاد و مشروبات الکلی قرار داشت، داستانی نو آغاز شد؛ داستانی از انسانی که با دیدگاهی متفاوت و روحی بزرگ، تصمیم گرفت در قلب این مشکلات، تغییر را به ارمغان بیاورد.
حجتالاسلام محمدجعفر کهنسال روحانیای که تصمیم گرفت به جای نصیحتهای بیروح، با عمل و همراهی، دیوارهای بیاعتمادی را بشکند و جامعهای تازه بسازد. این داستان، فقط درباره تغییر یک محله نیست، بلکه درباره الگویی از انسانیت، همدلی و ایمان است که توانست جانهای خسته را به زندگی بازگرداند.
به بهانه پخش این برنامه، با حجتالاسلام کهنسال درباره اقداماتش گفتوگو کردیم.
* * *
* زیر سایه درخت سیب
همه چیز از زیر سایه یک درخت سیب شروع شد. حجتالاسلام کهنسال با جمعی از افراد محلی که بیشترشان سابقههایی از نزاع و گریز از اجتماع داشتند، دورهمی سادهای ترتیب داد؛ نزدیک به 40 روز مانده بود به ماه محرم سال ۱۴۰۰. او با زبانی ساده و دلنشین شروع به صحبت کرد که این برنامه برای سیدالشهداست. هر کدام از ما میتوانیم علم او را بلند کنیم. آن جلسه چیزی بیشتر از یک گفتوگوی ساده بود؛ جرقهای برای امید و دگرگونی. همان جا بود که او پیشنهاد کرد موکبی برای محرم برپا کنند. گروهی ۲۰ نفره جمع شدند، با شور و اشتیاق و در مدت کوتاهی موکبشان آماده شد. همین موکب، سکویی شد برای سفر به کربلا، جایی که نهتنها روحشان، بلکه نگاهشان به زندگی تغییر کرد.
برای این گروه تازه متولد شده، نامی انتخاب شد که خودش روایتگر تحول باشد: «طیب». نامی که به یاد شهید طیب حاجرضایی، نمادی از تغییر و بازگشت به فطرت پاک، انتخاب شد.
* شکست دیوار بیاعتمادی
بزرگترین چالش حجتالاسلام کهنسال، شکستن دیوار بیاعتمادی بود. او میگوید: «این افراد نگاه منفی به روحانیت داشتند. فکر میکردند ما با آنها فاصله داریم اما وقتی به خانههایشان رفتم، با آنها نشست و برخاست کردم، متوجه شدند که برای آنها احترام قائلم و باورم به انسانیتشان قوی است». او از امام حسین(ع) بهعنوان وجه اشتراکی میان خودش و این افراد استفاده کرد و کمکم توانست آنها را به جلسات مذهبی و فعالیتهای فرهنگی جذب کند. این ارتباط تنها محدود به جلسات نبود؛ او خانوادههایشان را نیز وارد این مسیر کرد و با رفتوآمدهای خانوادگی، اعتمادشان را دوچندان ساخت. او بهعنوان نمونه به گروهی از جوانان اهل نزاع و درگیری اشاره میکند که حالا جزو هیات امنای مسجد شدهاند؛ کسانی که روزی پروندههای سنگین دادگاهی داشتند، امروز مشغول برپایی مراسم مذهبی و در حال کمک به برنامههای فرهنگی هستند.
* ما برای آقایی نیامدهایم
حجتالاسلام کهنسال در این مسیر تنها یک هدف داشت، خدمت: «ما برای سروری نیامدهایم. ما آمدهایم که خادم مردم باشیم. مردم چیزی جز احترام و رفتار خوش از ما نمیخواهند. با صبر، صداقت و احترام میشود دلها را فتح کرد».
* مسجد؛ پایگاهی برای همه
بزرگترین تغییر حجتالاسلام کهنسال در منطقه، تبدیل مسجد به پایگاهی برای همه بود. او میگوید: «مردم دیدند که میشود با همه افراد تعامل کرد. مسجد و برنامههایش مال یک قشر خاص نیست. ما مهدکودک راه انداختیم تا کودکان 6-5 ساله بیایند. کلاسهای تقویتی رایگان برای نوجوانان برگزار کردیم که حتی مادرانی که حجاب نداشتند، برای همراهی فرزندانشان به مسجد آمدند. در همین مدت کوتاه، خانمی بهطور ویژه برای صحبت و گفتوگو با مادران کمحجاب حضور مییافت و این ارتباطها زمینهساز تغییرات مثبت در روابط و پوشش آنها میشد».
* از «یکی از ما» تا الهامبخشی برای نسل جوان
برنامه تلویزیونی «یکی از ما» داستان این تحولات را به تصویر کشید. حجتالاسلام کهنسال معتقد است چنین برنامههایی میتوانند تأثیر عمیقی بر تصویر روحانیت در جامعه داشته باشند: «متأسفانه نگاه برخی جوانان به روحانیت تیره شده است اما وقتی روحانی محل خودشان را میبینند که صمیمانه با مردم است و در مشکلاتشان سهیم میشود، نظرشان تغییر میکند. این وظیفه رسانه است که این تصاویر واقعی را نشان دهد». او پیشنهاد میدهد که در فصلهای بعدی این برنامه، مستند و مصاحبهها بهصورت یکپارچه پخش شوند تا مخاطب بهتر با داستانها ارتباط برقرار کند: «یکی از ضعفهایی که من دیدم، این بود که مستند توسط شبکه مستند پخش شد و مصاحبهها از شبکه ۳. اینها اگر با هم ترکیب میشد، اثرگذاری بیشتری داشت. بعضیها مستند را دیده بودند و بعضیها مصاحبه را. در مستند صحبت از بچههای طیب شد اما برخی نمیدانستند که بچههای طیب چه کسانی هستند. اگر مستند و مصاحبهها بهطور یکپارچه پخش میشد، مفاهیم برای مخاطب بهتر جا میافتاد و اثرگذاری بیشتری داشت».
ارسال به دوستان
سرلشکر سلامی در جلسه غیرعلنی مجلس درباره تسلط ایران بر دشمن اطمینانخاطر داد
دستور کار: اسقاط صهیونیستها
سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران دیروز به مجلس رفته بود تا درباره تحولات اخیر منطقه و موضوع سقوط نظام اسد توضیحاتی ارائه دهد. وی در این جلسه غیرعلنی تاکید کرد: اسقاط صهیونیستها از دستور کار خارج نمیشود. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در تشریح جلسه غیرعلنی صبح دیروز مجلس با حضور سرلشکر حسین سلامی، گفت: در این جلسه فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۵ نفر از نمایندگان نظرات خود را درباره مسائل کشور و منطقه مطرح کردند. ابراهیم رضایی بیان کرد: سرلشکر سلامی در این جلسه ضمن تحلیل شرایط منطقه، تاکید کرد که ما ضعیف نشدهایم و چیزی از قدرت ایران کم نشده است. همچنین وی تاکید کرد اسقاط رژیم صهیونیستی از دستورکار خارج نمیشود.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب بیان کرد که مقاومت امروز خودکفا شده است. وی در ادامه اظهار کرد: سرلشکر سلامی به نقش حاج قاسم سلیمانی در نابودی گروه تروریستی داعش اشاره و از آن تجلیل کرد. همچنین وی اشارهای به اتفاقات و رخدادهای ۱۵ سال اخیر سوریه کرد و از نقش شهید سلیمانی در نابودی داعش و تروریستها سخن گفت و اینکه در آن مقطع طرح آمریکاییها علیه جهان اسلام شکست خورد.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به جلسه با سرلشکر سلامی گفت: فرمانده کل سپاه پس از تحلیل شرایط فعلی منطقه تاکید کرد که چیزی از قدرت ایران کم نشده، بر همه منافع حیاتی دشمن مسلط هستیم و اسقاط صهیونیستها از دستور کار خارج نمیشود. ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی همچنین با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس در رابطه با جلسه مجلس با سرلشکر سلامی نوشت: «در مجلس، فرمانده کل سپاه پس از تحلیل شرایط فعلی منطقه تاکید کرد چیزی از قدرت ایران کم نشده، بر همه منافع حیاتی دشمن مسلط هستیم و اسقاط صهیونیستها از دستور کار خارج نمیشود».
احمد نادری، عضو هیاترئیسه مجلس نیز در همین رابطه گفت: بحث کلی در این جلسه استراتژیهای نظامی ما در منطقه و همچنین تشریح عملیاتهای اسرائیل و عملیات ما علیه اسرائیل بود و همچنین وضعیت امنیتی، اطلاعاتی و نظامی که در منطقه حاکم است. عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: همچنین در این جلسه بحث فروپاشی دولت اسد در سوریه و آینده تحولات منطقه مورد بحث قرار گرفت. این موضوع همچنین مطرح شد که تا لحظه آخر یعنی قبل از سقوط دولت بشار اسد، مستشاران نظامی و نیروهای ما در سوریه حضور داشتند. اکنون هیچ نیرویی از ایران در سوریه حضور ندارد. نادری در پایان گفت: 5 نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در این جلسه به بیان اظهاراتشان پرداختند و سردار سلامی در 2 نوبت صحبت کرد و به جمعبندی پرداخت.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
توسعه مقاومت راهبرد اصولی
مرتضی علیزاده: در جریان حوادث غیرمعمول که تشخیص حقایق دشوار و تحلیل مسائل پیچیده میشود، افکار عمومی در معرض شبهاتی قرار میگیرد که برخی فرصتطلبان کینهتوز برای نیل به اهداف و مقاصد شخصی و گروهی خود مطرح میکنند. حوادثی که از 7 اکتبر تا امروز به صورت دومینووار در منطقه رقم خورد، فرصت خوبی برای مخالفان جمهوری اسلامی بود تا با تردیدافکنی در سیاستهای منطقهای ایران سرمایه اجتماعی کشور را آماج حملات خود قرار دهند. در همین مدت کوتاه از زمان اشغال سوریه مطالب متعددی در این جهت منتشر شد که لب و اساس آن را میتوان در چند پرسش خلاصه کرد: آیا سیاست مقاومت در منطقه شکست خورد؟ آیا ورود ایران به جنگ با تروریستها در عراق و سوریه اشتباه بود؟ آیا جنگ با داعش تحمیل هزینه به مردم بود؟
تحلیلگران بیمایه برای اینکه مقاومت را شکستخوره نشان دهند، افکار عمومی را به حوادث اخیر سوریه ارجاع میدهند، در حالی که پدیده مقاومت را با پیروزی یا شکست یک دولت نمیتوان سنجید. مقاومت نیز مانند بسیاری از پدیدهها فراز و نشیب داشته و قضاوت درباره آن با ارزیابی دقیق شکستها و پیروزیها در کنار هم ممکن است. نگاهی به دستاوردهای مقاومت نشان میدهد آنچه شکست خورده است نه مقاومت، بلکه محاسبات برخی تحلیلگران است. تفصیل این بحث موضوع یادداشت حاضر نیست اما در حالی که در یک دهه گذشته بحث از مقاومت نقل محافل دشمنان بوده و همواره به قدرت آن اذعان شده است، به نظر میرسد بحث از شکست آن در میان برخی شبهتحلیلگران، نحوی از مکانیسم دفاعی است. از طرفی پیروزی و شکست سطوح مختلف دارد و شکستهای تاکتیکی در جنگ را نباید و نمیتوان شکست مطلق تلقی کرد و از این جهت القای سقوط دولت سوریه به عنوان شکست مطلق مقاومت مغالطه فرصتطلبان است.
درباره دلایل ورود ایران به جنگ با داعش و تروریسم منطقهای نیز خوب است که امریکوفیلها و هواداران مذاکره و سازش به سیاستهای دولتهای مورد علاقه خود بنگرند. هزینههای صدها میلیارد دلاری آمریکا و اروپا هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود در سرزمینهای اشغالی نشان میدهد تشکیل جبهه مقاومت و جنگ با غده سرطانی منطقه کیلومترها دورتر از مرزهای رسمی کشور نهتنها مصداق تحمیل هزینه بر مردم نیست، بلکه یک سیاست بینالمللی و راهبرد امنیت ملی مرسوم و متداول در جهان است. هزینههای سرسامآور انگلیس، فرانسه، آلمان و به طور کلی اتحادیه اروپا در جنگ اوکراین، حضور آمریکا در عراق، افغانستان، سوریه و مصادیق متعدد حضور دولتهای غربی در اقصینقاط جهان و تشکیل پیمانهای متعدد نظامی حاکی از این است که قائلین به تحمیل هزینه محور مقاومت یا تصوری کلاسیک از علوم سیاسی و نظامی دارند یا با وجود اذعان به صحت این موضوع به دنبال فریب افکار عمومی هستند. از طرفی بحث از دخالت ایران در امور داخلی سوریه در حالی که داعش یک تهدید بالفعل منطقهای بود و در برهههایی تمام خاک سوریه و بخش عمدهای از خاک عراق را اشغال و در درون خاک ما نیز چند عملیات موفق و ناموفق را اجرا کرده بود، آنچنان سادهانگارانه و کودکانه است که از طرح آن حسننیت دریافت نمیشود.
علاوه بر این ورود ایران به جنگ با داعش در قالب دفاع از حرم اهلبیت علاوه بر اینکه خطر بالفعل تروریستهای داعش را از ایران و غرب آسیا دفع کرد، با تقویت و توسعه جبهه مقاومت اسلامی توطئه عادیسازی روابط برخی دولتهای منطقه با رژیم اسرائیل را نیز خنثی کرد. رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین خطر منطقه هرگز میل خود به توسعه اراضی و نزدیک شدن به مرزهای ایران را پنهان نکرده و بر کسی پوشیده نیست که از زمان توسعه محور مقاومت مواضع او در داخل سرزمینهای اشغالی تضعیف و دست او در اشغال اراضی در جنوبی سوریه و عادیسازی روابط با اعراب کوتاه شده است. روشن است که دفع خطر دشمنان اعم از تروریستهای سلفی یا صهیونیست در خارج از خاک کشور و ایجاد یک نیروی بازدارنده منطقهای علیه مواضع آنها نهتنها هزینهتراشی نیست، بلکه یک دستاورد بزرگ در امنیت ملی و پیشگیری از هزینههای جبرانناپذیر بعدی است که حاکی از قدرت دفاعی و بازدارندگی یک کشور است. البته برای شبهتحلیلگران و تحقیرطلبان قدرت دفاعی و امنیتی و سیاسی خصوصیتی مثبت نیست؛ چه مانع مذاکره و سازش میشود و از این جهت مخالفت آنها با گفتمان و جریان مقاومت عجیب نیست. به نظر اینها مسیر رشد و توسعه تنها از واشنگتن و پاریس میگذرد و در این مسیر هر مانعی را باید تضعیف و تحقیر کرد تا نیل به مقصود آسان شود.
ارسال به دوستان
گروههای مسلح حاکم بر سوریه چه واکنشی به تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی نشان میدهند؟
آزمون جولانی
رژیم صهیونیستی تجهیزات و زیرساختهای هوایی، پدافندی و دریایی ارتش سوریه را نابود کرد
گروه بینالملل: در طول تاریخ معاصر دولت - ملتهای بسیاری از چنگ استعمار غربی و شرقی رهایی یافته و کشورهای پسااستعماری بسیاری در چند دهه گذشته با مرزهای جدید و پرچمهای رنگارنگ ایجاد شدند. در این میان و در عصر حاضر با مقایسه جمهوریهای جدا شده از شوروی سابق در آسیای مرکزی و شرق اروپا با کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی تحت استعمار قدرتهای اروپایی درآمدند و همچنین کشورهای شرقی همچون شبهقاره هند و برخی دیگر در شرق قاره کهن که آنها نیز تحت استعمار دولتهای غربی قرار داشتند، بیشترین مشکلات و بحرانهای ملی و امنیتی شامل حال کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا شده است؛ بحرانهایی که طی چند دهه گذشته میلیونها کشته و دهها میلیون آواره و پناهنده برجا گذاشته و تعداد زیادی را به فقر و فلاکت کشانده است. قرارداد استعماری سایکس - پیکو، جنگ سرد، شکست ناسیونالیسم عربی، به اصطلاح اسلامگرایی افراطی سلفی و اخوانی، اختلافات قومی و مذهبی، مشکلات ژئوپلیتیک و اختلافافکنی بین مسلمانان منطقه از جمله عوامل این بحرانها نام برده میشود اما هیچکدام از عوامل ذکر شده به اندازه دخالت خارجی بویژه از سوی قدرتهای جهانی و منطقهای تاثیر منفی بر وضعیت دولتها و ملتهای این بخش از جهان نگذاشته است.
سرانجام با گذشت بیش از یک دهه از پدیدهای به نام «بهار عربی» که بدون نقش و تاثیر کشورهای غربی وقوع آن امکانپذیر نبود، یکی دیگر از کشورهای عرب منطقه که شاهد سالها جنگ داخلی و دخالت خارجی بود، به مرحله فروپاشی در مقابل گروههای تکفیری و تروریستی مسلح رسید و یکی دیگر از کشورهایی که پرچم آن یادگار و نماد ناسیونالیسم عرب بود، تغییر کرد و شکلی جدید به خود گرفت اما این تنها تغییر این روزهای سوریه پس از سقوط اسد نیست. نخستین تغییرات در سوریه پس از غلبه مخالفان دولت عربی سوریه بر این کشور نه بر اثر تصمیمات داخلی، بلکه بر اثر اقدامات خارجی رخ داده است.
رژیم صهیونیستی در نخستین ساعات سقوط دولت سوریه و ترک موضع از سوی سربازان ارتش این کشور، تهاجمی وسیع و خرابکارانه را علیه زیرساختهای نظامی، علمی و حتی اداری سوریه آغاز کرده است؛ تهاجمی که به گفته مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی شامل بزرگترین عملیات هوایی ارتش رژیم صهیونیستی علیه مواضع ارتش سوریه و تجهیزات آن میشود. هدف قرار دادن صدها سامانه راداری و پدافند هوایی و باتریهای آنها در کنار نابودی جنگندهها و هلیکوپترهای نظامی ارتش سوریه، همچنین نابودی فرودگاههای نظامی و مقرهای فرماندهی نظامی ارتش سوریه پس از سقوط دولت این کشور از سوی ارتش رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار گرفت. در کنار این تجاوزات هدف قرار دادن ذخایر موشکی و راکتی ارتش سوریه و حمله به بندرهای این کشور و شلیک به ادوات نیروی دریایی ارتش سوریه مانند ناوهای نیروی دریایی ارتش این کشور از جمله اقدامات رژیم صهیونیستی بوده است؛ اقداماتی که همچنان ادامه دارد و دامنه آنها به شکل مشکوکی به ترورهای هدفمند در خاک سوریه کشیده شده است.
ترور چندین دانشمند و شخصیت علمی سوریه، همچنین هدف قرار دادن ساختمان گذرنامه این کشور در کنار حمله به مراکز علمی و تحقیقاتی سوریه از جمله اقدامات ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی بوده است. ترور دکتر حمدی اسماعیل ندی، دانشمند برجسته شیمی در منزل خود به دست افراد ناشناس، همچنین ترور شیخ توفیق البوطی که از عالمان دینی مطرح سوریه به حساب میآمد، از جمله اقدامات مشکوک این روزها در سوریه است؛ اقداماتی که مشابه آن پس از سقوط صدام حسین، همچنین معمر قذافی در عراق و لیبی به اشکال مختلف آشکار و پنهان از سوی دولتهای غربی انجام شده بود و اکنون رژیم صهیونیستی این اقدامات را هم به شکلی علنی و هم پنهانی در سوریه انجام میدهد.
ترور دانشمندان و نیروهای انسانی نخبه، تخریب زیرساختهای نظامی مانند جنگندههای میگ 29 و قوای موشکی سوریه، هدف قرار دادن مراکز علمی و نظامی سوریه، حمله به زیرساختهای اطلاعاتی و اداری در دمشق و سایر استانهای نزدیک به سرزمینهای اشغالی و اشغال عمق بیشتری از خاک سوریه در جولان اشغالی از جمله اقداماتی است که رژیم صهیونیستی طی چند روز نخست سقوط دولت عربی سوریه در دستور کار خود قرار داده است؛ اقداماتی که اگر در حضور دولت بشار اسد قرار به انجام آنها بود، قطعا با عواقب جدی و باز شدن جبهه جولان علیه رژیم صهیونیستی همراه بود اما اکنون و در سکوت گروههای تکفیری، این تجاوزات به دمشق و سایر نقاط سوریه ادامه دارد و آمار آن به بیش از 300 عملیات تجاوزکارانه رسیده است. در این شرایط رهبران گروههای تکفیری بویژه ابومحمد الجولانی واکنشی نسبت به این اقدامات نشان نمیدهند و تنها با آثار تجاوزات هوایی رژیم صهیونیستی بر دمشق عکس یادگاری فتح دمشق میگیرند.
* آزمون استقلال و تمامیت ارضی
ابومحمد الجولانی، رهبر گروه تکفیری و سلفی تحریرالشام پیش از این مدعی اجرای شریعت اسلام در سوریه و پاکسازی این کشور از کفر، فساد و ظلم بود و با این شعارها نیز بر سوریه تسلط یافت. ادعای حمایت از فلسطین، دشمنی با رژیم صهیونیستی، همچنین مقابله با قدرتهای اشغالگر و استعمارگر در سوریه نیز از جمله شعارهای وی و مسلحان تحت کنترلش به حساب میآمد. در کنار سابقه این شخصیت که اخیرا از تروریست به شخصیتی سیاسی و میانهرو تغییر چهره داده است، ادعای او مبنی بر استقلال از قدرتهای منطقهای و جهانی، با آزمونی جدی مواجه شده است. ارتش رژیم صهیونیستی طی روزهای هرج و مرج سوریه حملات بسیاری را به زیرساختهای نظامی و اداری سوریه انجام داده است اما مهمترین اقدام نظامی اشغالگرانه رژیم صهیونیستی حمله زمینی و اشغال بخشهای مهمی از خاک سوریه است. ارتش رژیم صهیونیستی پس از ترک مواضع از سوی سربازان ارتش سوریه در جولان اشغالی از 3 محور به جنوب سوریه تجاوز کرده و مناطقی را تحت اشغال خود درآورده است. مهمترین محور تحت اشغال سوریه بلندترین کوه سوریه یعنی جبلالشیخ است که موقعیت مناسبی را به ارتش رژیم اشغالگر برای تسلط توپخانهای بر غرب بقاع و جاده دمشق به بیروت میدهد.
در این شرایط نیز به رغم تجاوز و پیشروی ارتش صهیونیستی به نزدیکی دمشق و اشغال بخش باقیمانده جولان در سوریه، اتاق عملیات تکفیریها در ادلب حتی یک گلوله نیز به سوی ارتش اشغالگر صهیونیستی شلیک نکرده است. اکنون در شرایطی که دیگر دولتی در سوریه وجود ندارد که تکفیریها جنگ با آن را در اولویت خود قرار دهند، این چالش برای تکفیریها و رهبران آنها وجود دارد که چرا در برابر اقدامات خرابکارانه و اشغالگرانه رژیم صهیونیستی واکنشی نشان نمیدهند؟
تاکنون به بهانه وجود دولت سوریه و از این پس نیز تا مدتی به بهانه برپایی دولت و تثبیت حکومت در سوریه دور از ذهن است که اقدامی را علیه رژیم صهیونیستی انجام بدهند اما سرانجام سوالات و ابهامات درباره عملکرد آنها در قبال تمامیت ارضی سوریه و همچنین مساله فلسطین و نحوه برخورد با رژیم صهیونیستی، آمریکا و ترکیه که خاک این کشور را اشغال کردهاند، مورد توجه قرار خواهد گرفت. در این مرحله ادعای ملیگرایی جولانی و سایر گروههای مسلح موسوم به اسلامگرا و مقابله با قدرتهایی که خاک سوریه را اشغال کردهاند، با آزمونی جدی مواجه خواهد شد و دیگر بهانه جنگ با بشار اسد، حزبالله و جمهوری اسلامی ایران برای آنها وجود نخواهد داشت. هر گونه اقدام آنها علیه تمامیت ارضی عراق و لبنان بر خلاف ادعاها و وعدههای آنها خواهد بود و در شرایطی که نوار غزه و لبنان 14 ماه تحت حملات و تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار دارند، هر گونه اقدام آنها علیه محور مقاومت در عراق و لبنان تمام ادعاهای آنها را زیر سوال میبرد. در این میان اما مهمترین آزمون جولانی در بلندیهای جولان است. وی که هماکنون با تعیین نخستوزیر برای دولت موقت خود تلاش برای تثبیت قدرت را آغاز کرده است، در ادامه بهانهای برای عدم مقابله با تجاوزات و اشغالگری رژیم صهیونیستی در این بخش از خاک سوریه ندارد. در اصل لقب وی که از بلندیهای جولان تحت اشغال رژیم صهیونیستی وام گرفته شده است، اصلیترین محک بر ادعای ملیگرایی وی و تلاش برای خروج سوریه از وضعیت اشغال است؛ اشغالی که با توجه به حضور کردهای تحت حمایت دولت آمریکا در شمال این کشور در کنار حضور دولت ترکیه در این منطقه، همچنین پیشروی ارتش رژیم صهیونیستی تا نزدیکی دمشق، این کشور را به سوی خطر تجزیه و نابودی کشانده است.
ارسال به دوستان
یادداشت
مأموریت 13 ساله ایران و رؤیای خام جولانی
محمد جلیلی
* در 11 روز چه بر سر سوریه آمد؟
ترکیه - با رؤیای تشکیل اتحاد عثمانی بزرگ و آموزش سنیهای معارض منشعب از داعش و جبهه النصره- به تشویق اطلاعاتی و تأمین تسلیحاتی آمریکا - با هدف بازگشت امنیت تدریجی به اسرائیل، بهره از نفت و همجبههسازی توسعهطلبی ترکی با اهداف سیاست خارجی غرب - ضمن حمایت عملیاتی اسرائیل – به عنوان پشتیبان هوایی گروههای تروریست و تخریبکننده زیرساختهای نظامی، آموزشی و عمرانی سوریه به نیابت از داعش برای آلوده نشدن چهره بزککرده معارضان به توحش گذشته - همچنین با کمک مالی و پهپادی اوکراین و آلمان و سازماندهی 25 هزار شبهنظامی مسلح - تروریستهای سابق گردآمده از 1400 گروهک مستقر در سوریه و عراق و نومسلمانان افراطی جذبشده از مساجد سلفی مستقر در 90 کشور - به اشغال سرزمینی سوریه در روز آتشبس اسرائیل و لبنان دست زد. این عملیات مسلحانه که با عنوان جنبش مردمی تبلیغ میشد، 11 روز پس از تصرف حلب به سقوط دمشق و خروج بشار اسد انجامید و با شادی گروههایی از مردم همراه بود که با عکسهایی از صدام به جشن و پایکوبی میپرداختند؛ گروههایی که خاندان علوی اسد را به دلایل عقیدتی، از مرتدان اسلام خوانده و از احتمال به قدرت رسیدن طوایف امویمسلک خود خشنود بودند.
* چرا سقوط سوریه بهسرعت اتفاق افتاد؟
از آنجا که خاندان اسد - پدر و پسر - از سال 1971 بر مسند قدرت نشسته و 53 سال بر اریکه سیاست بودند، بسیاری از گروهها و اقوام دیگر سوری نیز در سر خیال به قدرت رسیدن طوایف بومی خود را داشتند اما ساختار سیاسی سوریه شرایط را برای این رقابت سیاسی به منظور حضور چنین تفکراتی مهیا نمیکرد و در مقاطعی با تحرکات و اعتراضات آنان برخوردهای سرکوبگرایانه و اقتدارمنشانهای میشد که نارضایتیهای برحق و صداهای دلسوز را نیز خاموش میکرد. بنابراین تکصدایی نسبی سیاسی وجود داشت و اگرچه سوریه با اختلافی بسیار از برخی کشورهای عربی منطقه - مانند مصر، عربستان، اردن و امارات - به طرزی دموکراتیک و غیردینی سیاستهای کلی خود را پیش میبرد و انتخاباتی - هرچند غیررقابتی - هنوز در آن جریان داشت اما از آنجا که رژیم بشار وابسته به بلوک شرق بود و با تمایلات آمریکایی سازگاری نمیکرد، مدام در نقشه عبری - عربی غرب، تحت فشار تبلیغاتی و تهدیدات امنیتی قرار داشت. بنابراین از سال 2011 که از سمت کشورهایی چون قطر، اسرائیل و عربستان - با چراغ سبز آمریکا - تصمیم به اسقاط بشار از طریق تسلیح معارضان داخلی آن و صدور تروریستهای جهانی به سوریه گرفته شد، با از بین بردن تعمدی زیرساختهای سوریه و تصرف چاههای نفت شمال به دست این گروهها، دولت بشار بشدت فقیر ماند و مردم سوریه نیز خود را در ناامنی و تورم 700 درصدی فزاینده اقتصادی، مبتلا به بیکاری 80 درصدی و فقر و ناامیدی 5 برابری و یک فرسایش اجتماعی و سیاسی مداوم یافتند. 500 هزار کشته و 7 میلیون آواره حاصل از جنگهای داخلی با گروههای تروریستی معارض و بیش از 200 میلیارد دلار خسارت به زیرساختهای عمرانی آن، مساوی با ورشکستگی روانی و عقبماندگی 50 ساله سوریه بود. اگرچه با کمک ایران و تشکیل محور مقاومت، بالاخره داعش منحل شد و بشار بهرغم تخاصم غرب و کمک 400 میلیارد دلاری ناتوی عربی باقی ماند اما مردم آسیبدیده و خسته از جنگ و ارتش فقیری که در ماه کمتر از 100 دلار حقوق میگرفت، دیگر پس از 15 سال انگیزهای برای رخداد جنگی جدید و کشتاری نو نداشتند، بنابراین از هر نوع تغییری به تمنای تحقق فصلی تازه حمایت میکردند و دل به شعارهای جدید گروهی نوظهور به نام تحریرالشام دادند که وعده استقرار حکومتی عادلانه، آزاد و دموکراتیک شعارش بود و دیگر تصویری از هجوم نیروهای خارجی و قتل و غارت مخابره نمیکرد. این وعدهها در کنار بنبست سیاسی - اجتماعی و البته پروپاگاندای مستمر رسانهای در تطهیر چهره جدید نیروهای معارض - که با شورشهای محدود برخی مسلحان پنهانشده در شهرها و ارسال تصاویر ضبطشده از آنان با عنوان سقوط پیاپی شهرها بود - باعث شد دیگر انگیزهای برای مقاومت و رؤیایی برای اصلاح شرایط سیاسی و بهبود اوضاع اقتصادی در آینده این کشور به چشم نیاید، لذا مردم و ارتش رسمی به جای تقابل با معارضان، در خانه مانده یا در خیابان به تماشای سقوط خود نشستند.
* چرا ایران از حامیان بشار و حاضر در سوریه بود؟
حضور ایران در سوریه به خواست دولت سوریه به انجام رسید که به طور رسمی، دست یاری برای مقابله با تروریستهای مسلحی دراز کرد که پرچم سیاه تشکیل دولت شام و عراق را بر دست گرفته و به هر شهر و دیاری که میرسیدند، قتلعام مردان و کشتار کودکان و تعرض به نوامیس ایشان و اسارت زنان علوی و ایزدی از خصوصیات ثابتشان بود. بنابراین ایران با درک ضرورتهای امنیتی و وظایف انسانی خود، تصمیم به حضور مستشاری و سپس، سازماندهی و مدیریت میدانی نیروهای مقاومت مردمی و منطقهای گرفت و از میانه کار نیز روسیه را نیز متقاعد کرد حمایت از شریک سیاسی خود را با بمباران مواضع تروریستها تضمین کند. حضور ایران، نه فقط جنبه حمایت از کشور و دولتی را داشت که پرسابقهترین شریک راهبردی و از معتمدترین همسایگان منطقهای بود، بلکه در حقیقت ضرورتی فوری در تأمین امنیت مرزهای غربی کشور به شمار میرفت که در مقطعی شاهد حضور داعش در 60 کیلومتری کرمانشاه ایران بود. با این حساب، ایران هم برای حفظ شریک راهبردی و کهنههمراه سیاسی خود و هم برای دفاع از مردمی که جان، مال و ناموسشان بازیچه مطامع غربی و اسلام جعلی آدمکشان تکفیری شده بود، همچنین برای دفاع از اماکن مقدس سوریه و حراست از عمق استراتژیک و دسترسی کریدوری خود به مدیترانه و لبنان، عقلانیت را در حضور شایسته دید. البته این واضح بود که رفتار خاندان اسد در شیوه حکمرانی و نحوه سیاستورزی داخلی ایشان، مورد نقد و حتی تذکر ایران بود اما این را باید در نظر میداشت که شرایط نابسامان داخلی این کشور و تنوع خصمانه سلایق سیاسی آن نیز جایی برای تحقق شرایط دموکراتیک باقی نمیگذاشت. به واقع توقع زیادی از بشار در بهبود اقتصاد عمومی با آن همه خسارت تحمیلشده از دشمنان خارجی و تروریستهای مواجببگیر معارض نبود. با درک مشکلات تاریخی این کشور برآمده از سایکس - پیکوی انگلیسی - فرانسوی، میتوان گفت ایران جایگزینی بهتر از خاندان اسد برای حفظ تمامیت ارضی سوریه، تأمین ثبات و امنیت مردم و البته قطع دست آمریکا و اسرائیل از این کشور نمیدید. آن هم دولتی که تنها حامی ایران در تمام دوران دفاعمقدس و تأمینکننده نخستین موشکهای ایرانی علیه دیکتاتوری متجاوز صدام بود. دولتی که بهرغم اعتقاد به سکولاریسم سیاسی، تدین علوی، اصالت عربی و اندیشه چپ سوسیالیستی خود، هیچگاه پشت جریان مقاومت را خالی نکرد و تمام تهدیدات آمریکایی، اروپایی و اسرائیلی را تا مرز ترور و تجاوز و جنگ، به جان خرید اما تا آخرین روز هم، وفاداری خود به ایران و لبنان را نفروخت و خام تعصبات عربی و وعدههای غربی نشد.
* چرا ایران مخالفتی نکرد و سوریه را واگذار کرد؟
ایران برای انجام هرگونه اقدامی در جهت کمک به اوضاع سوریه، حفظ دولت و رهایی مردم از تجاوز و اشغالگری آمادگی داشت و نمایندگانش را هم برای طرح کیفیت این موضوع و طرحهای موجود به دولت مستقر این کشور فرستاد اما دیگر نه بشار انگیزهای در ادامه و امیدی به آینده برای تداوم خود میدید، نه ارتش بیجیره و مواجب عزمی برای دفاع داشت و نه مردمی که در تنگنای اقتصادی تحریمهای آمریکایی و خرابیهای برجا مانده از جولان تروریستهای خارجی بودند، تصمیم به ادامه آن شرایط داشتند. بنابراین با پایان درخواست یاری از ایران و بیفایدگی تداوم حضور برای مردم سوریه، منطقیترین کار، سپردن سرنوشت خودساخته این کشور به اراده جدید مردم بود. سیاست تاریخی ایران، با سیاست آمریکاییها در تعارض جدی است؛ آمریکا عادت به این رفتار دارد که علیه کشورهای معارض با منافع خود، تروریست پرورش دهد و به جان ایشان بیندازد و بعد با طرح ضرورت نجات مردم، بدون کسب دعوتنامه رسمی به خاک آن کشور تجاوز کرده و تا هر زمان که صلاح بداند، اشغالگریاش را دائمی کند؛ سر آخر نیز با مشکلاتی بیش از گذشته آن را واگذار کند؛ مثل خیانتی که آمریکا در افغانستان به مردم کرد اما مادام که ایران بود، امنیت سرزمینی سوریه تداوم داشت، دولت مستقر بود، حرمها در احترام کامل و جان و مال و ناموس مردم در آرامش به سر میبرد. اینکه سوریها به دلایل گوناگون، بخواهند این بار سرنوشت خود را با ترکها بسازند یا فرد دیگری را جایگزین دولت کشورشان کنند، تصمیم با خودشان است اما پیشبینی ایران با درک واقعیتهای قومی و مذهبی سوریه و دخالتهای متجاوزانه طرفهای عربی، ترکی، عبری و غربی، این است که این کشور بدون بشار و نیروهای مقاومت، سرنوشتی جز هرجومرج، جنگ داخلی، توسعه فقر و ناامنی و در نهایت تجزیه سرزمینی نخواهد داشت. ماموریت ایران به پایان رسید تا فصل تازهای از درسهای تاریخ برسد!
* آیا هزینههای مادی و انسانی ایران در سوریه هدر رفت؟
ایران در تمام این مدت حدودا 13 ساله، چندده میلیون دلار هزینه کرد که در مقایسه با هزینه 7 هزار میلیارد دلاری آمریکا در طرح محاصره ایران با اشغال عراق و افغانستان و تجهیز تروریستهای منطقهای معارض مقاومت، بسیار ناچیز است. ما 5000 شهید و چندین هزار جانباز مقاومت نیز تقدیم آرامش و امنیت منطقه کردیم. سوال بهتر آن است که بپرسیم: اگر ایران به سوریه نمیرفت، هزینه حوادث دومینووار بعدی برای توسعه و امنیت ملی ایران چقدر بود؟ هزینه سقوط 13 سال پیش بشار، هزینه تکثیر و تجهیز 13 ساله تروریستها در سوریه و عراق، هزینه روی کار آمدن مهره سیاسی مطلوب غرب در سوریه و تبدیل بهترین حامی سیاسی - امنیتی در منطقه به اصلیترین مخالف منطقهای، هزینه قطع دست ایران از پروژههای عمرانی و اقتصادی و عدم دسترسی ارتباطی ایران به مدیترانه و لبنان چقدر بود؟ هزینه توسعه تهدیدات داعش و تبدیل آن به یک دشمن بیقاعده یا اسرائیل دوم که به سوی مرزهای ایران میآمد، با چه میزان خرج جبران میشد؟ به معنای بهتر، اگر 5000 شهید مدافع حرم، جان گرانمایهشان را اهدای تشکیل محور مقاومت و حفظ سوریه و حرمهای شریف نمیکردند، چندصد هزار ایرانی باید در تهران، اصفهان، تبریز، کرمانشاه، خوزستان و خراسان، در حملات تروریستی این دولت منحوس تروریستی از بین میرفتند؟ اگر ایران چندده میلیون دلار از بودجه چند هزارمیلیاردیاش را به دفاع از امنیت منطقهای اختصاص نمیداد، هزینه 13 سال جنگ مرزی و نفوذ انتحاریهای شهری به ایران کشیده شده و عقبماندگی از توسعه 13 ساله، تعطیلی دانشگاهها و فعالیتهای فرهنگی و هنری، نقصان خدمات عمومی و بهداشتی، توقف گردشگری داخلی و جذب سرمایهگذاران خارجی و آسیبهای روانی و یأس اجتماعی این گروههای معارض به زیرساختهای عمرانی و دفاعی و سیاسی ایران چقدر بود؟ اصلا میشود گفت اگر ایران به امنیت سوریه و جلوگیری از گسترش داعش فکر نمیکرد، آیا امروز وجود خارجی داشت؟
باید توجه داشت راجع به 120 هزار تروریست مسلح و متوحشی صحبت میکنیم که قرار بود منطقه را بگیرند و تمام امکانات غرب در اختیارشان قرار داشت تا ضمن اسلامهراسی، پایان مقاومت منطقهای و تشکیل ائتلاف عبری - عربی، پیشرفت ایران را مختل کنند و این اعلان رسمی آنها بود که دشمن اولمان شیعیان رافضی و صفویهای فارسی ایران هستند! بهتر است بگوییم اگر ایران 13 سال پیش به داد سوریه نمیرسید، امروز کدام نیروی منطقهای به داد خودش میرسید؟
آیا پایگاه منطقهای و همسایهای همسو برای از دست دادن داشت که امنیت و توسعه داخلیاش را با ارتقای توسعه و علم و فناوریهای صنعتی و دفاعی تضمین کند و بتواند از درون کشورهای منطقه، یک اعتقاد راسخ مقاومتجویانه برای دفاع از ارزشهای اسلام راستین سیاسی و ضدیت با نقشه غرب در خانه شرق، برون آورد؟
* آیا ایران آینده سوریه را به طرح ترکیه و اسرائیل باخت؟
غرب سال 2015 سوریه را از آن خود میدید، این ایران بود که برای 13 سال سوریه را از چنگال توطئهگران غربی و سلفی بیرون آورد و سیاستهای منطقهای خود را با همراهی این کشور پیش برد. لبنان را تقویت کرد، اجازه تأسیس کریدور جایگزین اسرائیل را نداد و از طرفی قدرت منطقهای و بازدارندگی امنیتیاش را با ۲ عنوان توان نظامی و شرکای راهبردی - به بیان غربیها نیروهای نیابتی - تأمین میکرد. ایران در این سالها توانست قدرت موشکی و پهپادیاش را با سرعتی تصاعدی در حجم و کیفیتی خارقالعاده ارتقا دهد و نیروهای بومی و خودجوش در سوریه تربیت کند که به طرح مقاومت معتقد بوده و با اهداف ایران همسو باشند. از طرفی حضور ایران در سوریه نمایش باشکوهی از افزایش قدرت منطقهای آن برای شروع کار مشترک با قدرتهای جهانی چون روسیه بود، تا حدی که پس از 10 سال، روسها را به عنوان ابرقدرت نظامی جهان متقاعد کرد به تسلیحات ارتقایافته ایرانی و استراتژیستهای امنیتی آن نیازمندند. ایران از تهدید فرصت ساخت و حالا که حائز بازدارندگی متکی به خودیاری شده است، از زمین سوریه بازمیگردد؛ زمینی که دیگر ظرفیت تهدیدآفرینی آن علیه منافع ایران کاهشیافته و ترکیه نیز بزودی درخواهد یافت تنها ابزاری برای اجرای مقصود غرب بوده تا دست ایران را - بهزعم خود - از عاملیت در این سرزمین کوتاه کند. در حقیقت اردوغان با جاهطلبیهای هیجانیاش، سوژه دوم اجرای یک کودتای غربی خواهد شد و سوریه نیز توان تبدیل به مهرهای سیاسی برای غرب را دیگر نخواهد داشت اما ایران بازی خود را به نحو احسن به نمایش گذاشت و حالا با کمترین هزینه و منافعی بسیار، با خرید یک فرصت 13 ساله میتواند در ردای یک شریک منطقهای برای روسیه و چین و صادرکننده ایده مقاومت بومی، ضمن ارتقای قدرت بازدارندگی خود تا مرز موشکهای دوربرد و پهپادهای فوق پیشرفته و غنیسازی 60 درصد - ایستاده در فاصله چندروزه تا توان دستیابی به تسلیحات اتمی - در برابر تهدیدات غرب ظاهر شود اما پیشبینی تلخ ایران نسبت به آینده سوریهای که دیگر اراده مقاومت ندارد و در روز نخست اسقاط دولت اسد، بیش از 100 بار مورد تهاجم جنگندههای اسرائیلی و بمباران زیرساختهای نظامی و اقتصادیاش قرار گرفت، خوشایندتر از قبل نیست. وقتی با خروج نیروهای مقاومت و انصراف تاکتیکی ایران از بازی در زمین سردرگم سوریه، ارزش پول ملی آن تا 50 درصد سقوط کرد، روزگار فردای تسلیمشدگان تاریخ، معلوم است.
ارسال به دوستان
هشدار سازمان هواشناسی نسبت به آلودگی شدید هوا در تهران و اغلب کلانشهرها طی روزهای آتی: از تردد در فضای باز خودداری کنید
ممیت حیات
ساکنان تهران و برخی کلانشهرها چند روزی است با هوای ناسالم مواجهند، به شکلی که انباشت آلایندهها به دلیل سکون جوی، شرایط هوا را در این مناطق در وضعیت قرمز آلودگی قرار داده است و به سختی میتوان تا شعاع چند متری را دید. طبق اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، آلاینده شاخص روز گذشته در این کلانشهر «ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون» با میانگین ۱۶۰ بود و در نتیجه کیفیت هوا در وضعیت ناسالم برای همه گزارش شد. در این میان مسؤولان نیز جز تعطیلی مدارس و ادارات راهکار دیگری برای مقابله با این پدیده شوم ندارند. این در حالی است که سالهاست قانون هوای پاک تصویب شده ولی خروجی مفیدی نداشته است، آن هم در شرایطی که طبق گزارشهای موجود سالانه حدود 50 هزار نفر به دلیل آلودگی هوا در کشور جان خود را از دست میدهند. کارشناسان عامل اصلی آلودگی هوا را فعالیت گسترده خودروها و موتوسیکلتهای فرسوده عنوان میکنند که باید از رده خارج شوند ولی آنگونه که مشخص است اقدام چندانی در این زمینه انجام نشده است.
* استمرار آلودگی هوا
در پی تداوم آلودگی هوا سازمان هواشناسی دیروز نسبت به آلودگی هوای 8 کلانشهر طی 2 روز آینده هشدار داد. این سازمان با صدور هشدار نارنجیرنگ با اشاره به پایداری جو آورده است: افزایش غلظت آلایندههای جوی و کاهش کیفیت هوا چهارشنبه و پنجشنبه (۲۱ و ۲۲ آذر) در اصفهان، اراک، تبریز، تهران، ارومیه، قزوین، کرج و قم پیشبینی میشود. در این شرایط جوی شاهد افزایش شاخص آلودگی هوا در حد ناسالم برای تمام گروهها خواهیم بود و در صورت عدم مهار منابع آلاینده ثابت و متحرک، در مناطق پرتردد شاخص آلودگی به آستانه خطرناک خواهد رسید. در این میان سازمان هواشناسی نسبت به مدیریت بهینه مصرف سوختهای فسیلی، کنترل فعالیتهای صنعتی آلاینده، کاهش تردد غیرضروری و پرهیز از حرکات ورزشی در فضای باز برای تمام اقشار جامعه، همچنین کنترل و پایش مداوم شاخصهای آلودگی توسط دستگاههای ذیربط به منظور اتخاذ تصمیمات مقتضی برای حفظ سلامت شهروندان توصیه میکند. با توجه به این وضعیت روز گذشته با تصویب کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران تمام مدارس، دانشگاهها و ادارات استان تهران جز دماوند و فیروزکوه طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه (امروز و فردا) تعطیل اعلام شد. میرمحمد غراوی، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران دیروز در حاشیه جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران اعلام کرد: تمام مقاطع تحصیلی مدارس، دانشگاهها، دستگاههای ملی و استانی و نهادهای عمومی غیردولتی به استثنای بانکها، مراکز خدماترسان و مراکز درمانی استان تهران جز دماوند و فیروزکوه برای روزهای چهارشنبه و پنجشنبه (۲۱ و ۲۲ آذر) تعطیل اعلام شد. وی اضافه کرد: برابر قانون، پیرو افزایش میزان غلظت آلایندهها در استان تهران و پس از صدور هشدار سازمان هواشناسی و نامه هشدار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که تا روز جمعه این شرایط آلایندگیها ادامه دارد، امروز (دیروز) جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوا در استانداری تهران تشکیل شد. غراوی در ادامه گفت: فعالیت تمام واحدهای تولید شن و ماسه و کارخانههای سیمان استان تهران به حالت تعطیل در میآید و امیدواریم از جمعه بعدازظهر که ورود سامانه بارشی را خواهیم داشت، وضعیت هوا رو به بهبودی برود. وی گفت: بعد از بارندگیها با توجه به سرمای هوا ممکن است این وضعیت هوا دوباره رخ دهد و حتما دوباره در این شرایط جلسه اضطرار آلودگی هوا را برگزار میکنیم و مردم را از آن مطلع خواهیم کرد.
* تا پایان هفته از تردد در فضای باز خودداری کنید
مدیرکل مدیریت بحران استان تهران با اشاره به صدور هشدار نارنجی هواشناسی مبنی بر افزایش آلایندههای جوی گفت: پایتختنشینان تا پایان هفته از تردد در فضای باز خودداری کنند. حامد یزدیمهر با اشاره به صدور هشدار نارنجی هواشناسی مبنی بر تداوم آلودگی هوا در استان تهران گفت: طبق اعلام سازمان هواشناسی، پایداری جو همراه با تداوم انباشت آلایندههای جوی و تشدید کاهش کیفیت هوا تا روز جمعه ۲۳ آذر در استان تهران ادامه خواهد داشت. این آلایندگی طبق پیشبینیها در مناطق مرکزی و نیمه جنوبی استان بیشتر قابل مشاهده خواهد بود. مدیرکل مدیریت بحران استان تهران درباره افزایش غبار محلی، کاهش دید، کاهش کیفیت هوا از ناسالم برای گروههای حساس تا ناسالم هشدار داد. وی عنوان کرد: با توجه به اعلام سازمان هواشناسی در صورت عدم مهار منابع آلاینده (ثابت و متحرک) در بعضی ساعات، کیفیت هوا به حد بسیار ناسالم (بویژه در مناطق پرتردد مرکزی و جنوبی) خواهد رسید. یزدیمهر در ادامه بر ضرورت عدم تردد همه شهروندان بویژه گروههای حساس در فضای باز تاکید و عنوان کرد: از همه مردم میخواهیم در منزل بمانند و از استنشاق هوای خارج از منزل خودداری کنند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از سیاستهای دولت چهاردهم برای هدایت بانکها به سمت بنگاهسازی
ساز ناکوک بانکها
گروه اقتصادی: در چند سال گذشته همواره موضوع ناترازی بانکها و اثرات منفی آن بر اقتصاد کشور مورد انتقاد قرار داشته است، زیرا بانکها علاوه بر اینکه بخش عمده تسهیلات را به بنگاههای زیرمجموعه خود میدهند، در بخش تسهیلات تکلیفی نیز عملکرد مثبتی نداشتهاند به طوری که نهضت مسکن ملی همچنان چشم به راه منابع بانکی است اما دریغ از اینکه بانکها به مصوبات دولت در این زمینه اعتنا کنند. با این حال اخیرا عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی از حرکت بانکها به سمت بنگاهسازی به جای بنگاهداری برای حل مشکل خبر داده است. به طور قطع بانکها در سالهای گذشته با راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سرمایهگذاری، شرکت بیمه و... در مسیر بنگاهسازی نیز گام برداشتهاند اما همچنان اثر منفی آنها در اقتصاد نمایان است. بنابراین به نظر میرسد وزیر اقتصاد به جای اجرای قانون خروج بانکها از بنگاهداری به دنبال تغییر شکل عملکرد آنهاست.
* آیا بنگاهداری بانکها نشانهای از ناکارآمدی است؟
وقتی بانکها بهجای تأمین مالی پروژهها و بنگاههای تولیدی به تملک املاک و بنگاههای مشغول میشوند، با سیاستهای نادرست، منابع مالی مردم را منحرف میکنند. به عبارت دیگر بهجای تخصیص اعتبارات به تولید و فعالیتهای اقتصادی، در بازار مسکن ورود میکنند که همین موضوع اقتصاد کشور را بشدت تحت تاثیر قرار میدهد به طوری که منجر به افزایش تورم و نقدینگی در کشور شده است. از طرف دیگر به جای پرداخت تسهیلات به واحدهای تولیدی، بانکها از بنگاههای اقتصادی خود حمایت میکنند.
این تخصیص منابع بانکها به زیرمجموعههای خود که با سود بسیار پایین اتفاق میافتد، در نهایت به خلق پول ختم میشود، بنابراین اثر خلق پول بانکها ایجاد فشار شدید تورمی و کاهش قدرت خرید مردم است.
برخی بانکها، بخش دیگری از منابع خود را صرف خرید سهام شرکتها، تملک املاک و مستغلات و... کردهاند، در حالی که بنگاههای تولیدی همواره در صف دریافت تسهیلات هستند. حتی پس از رشد تورم، بانکها به واحدهای تولیدی فشار آوردهاند که «وامهای خود را تسویه کنید یا باید نرخ سود آن را به بالای 30 درصد ببرید». این اقدامات بانکها به رکود اقتصادی دامن زده است. در حالی که بانکها باید در خدمت تولید، صنعت و اشتغال باشند، عملکردشان به طور کلی منجر به تعارض منافع شده است. در واقع وقتی بانکها به عنوان مالک بنگاهها از وظایف خود فاصله میگیرند وارد سفتهبازی و پروژههای پرریسک میشوند، این موضوع علاوه بر اینکه زمینه سوءاستفاده دارد، تبعات آن برای اقتصاد کشور قابل توجه است.
* نقش ناکافی بانک مرکزی در نظارت
ناکافی بودن نظارت بانک مرکزی بر عملکرد بانکها عاملی بر افزایش ورود آنها به بنگاهداری شده است. این بیعملی بانک مرکزی در راستای کمک به حفظ ثبات سیستم بانکی زمینه ادامه فعالیتهای غیرقانونی بانکها را فراهم کرده است. در سالهای گذشته موضوع اصلاحات بانکی بارها مطرح شده اما نهتنها به تأمین مالی پروژههای اقتصادی و تولیدی ختم نشد، بلکه ناترازی نیز افزایش یافته است.
بحران بنگاهداری بانکها بدون افزایش نقش نظارتی بانک مرکزی اصلاح نمیشود، بانکها باید ملزم به پیروی از اصول بانکداری شوند. اعتماد عمومی به بانکها به دلیل همین سوءمدیریت و بحرانهای اقتصادی کاهش یافته است، بنابراین شاهد هستیم که مردم کمتر سپردهگذاری میکنند حتی با وجود اینکه برخی از آنها وعده سود بالای 25 درصد نیز میدهند.
* راهکارهای پیشنهادی برای اصلاح وضعیت بانکها
در مقطع کنونی برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور باید بانکها به فعالیتهای اصلی خود یعنی بانکداری بپردازند. این موضوع نیز نیاز به اصلاحات جدی و تغییر در رویکرد نظام بانکی دارد در غیر این صورت، روند فعلی انحراف منابع منجر به تشدید بحرانهای اقتصادی و بیاعتمادی بیشتر مردم به سیستم بانکی میشود.
در اقتصاد کشور، مشکلات ناشی از بنگاهداری و خلق پول بدون پشتوانه توسط برخی بانکها در معیشت مردم کاملا نمایان است. حالا در شرایطی که دولت چهاردهم وعده کاهش فاصله طبقاتی را داده است، موضوع ورود منابع بانکی به بنگاههای متعلق به خود عملا دامن زدن به انحراف منابع است. این رویکرد نهتنها روند اقتصادی را مختل میکند، بلکه تأثیرات منفی زیادی بر نظام بانکی خواهد داشت. بانک مرکزی باید این سیاست را دنبال کند که بانکها تسهیلات را به سرمایهگذاران و کارآفرینان واقعی اعطا کنند تا از این طریق بدون دخالت آنها در اقتصاد سرمایهگذاری محقق شود.
به عبارت دیگر وقتی بانکها دارای املاک میشوند، از سیاستهای تورمی حمایت میکنند تا از این طریق داراییشان افزایش یابد. به همین دلیل است که در سالهای گذشته همواره شاهد این بودهایم که یک پای بانکها وسط معاملات ملکی بوده است. بانکها اگر قصد حمایت از اقتصاد کشور را دارند باید تمرکز خود را از داراییهای غیرمولد برداشته و منابع خود را به سمت پروژههای بخش خصوصی هدایت کنند. این اتفاق نیز بدون اصلاح قوانین و نظارت دقیق از سوی بانک مرکزی ممکن نیست.
* نقش بانکها در تأمین مالی و رشد اقتصادی
نقش حیاتی بانکها باید در تأمین مالی بخش تولید و رشد اقتصادی نمایان شود، چرا که آنها با جمعآوری سپردهها از مردم و تخصیص آن به تسهیلات تولیدی، تجاری و سرمایهگذاریهای مولد میتوانند به اشتغال و توسعه اجتماعی کمک کنند. فراهم کردن منابع مالی برای بخشهای تولید کالا و خدمات، زمینهساز ایجاد اشتغال، افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی پایدار میشود. حال سوال این است: چرا در سالهای اخیر، ایران با مشکلات اقتصادی بیشتری دست و پنجه نرم کرده است؟ آیا غیر از این بوده که به دلیل تورم شاهد بیشترین انحراف منابع از سوی بانکها بودهایم.
انحراف جدی منابع بانکها باعث شده حتی مسائل اجتماعی نیز تحت تاثیر قرار بگیرد به طوری که وام ازدواج و فرزندآوری را با تاخیر زیاد پرداخت میکنند، چرا که ترجیح میدهند ملک بخرند یا تسهیلات کلان به شرکتهای زیرمجموعه خود بپردازند. در همین راستا مرکز پژوهشهای مجلس نیز گزارش داده بانکها در سال گذشته بیش از ۲۳۰ هزار میلیارد تومان به شرکتهای زیرمجموعه خود وام پرداخت کردهاند.
افزایش ریسکهای اقتصادی، یکی دیگر از مشکلات انحراف منابع بانکی است. جذابیت بالای سود در فعالیتهای غیرمولد مانند املاک و مستغلات که بازدهی سریع و مطمئنتری نسبت به بخشهای تولیدی دارد باعث افزایش تقاضای این بخش شده است. این امر باعث شده مسکن برای استفاده مردم نیز گران تمام شود.
مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه معتقد است: «انحراف بانکها از مسیر اصلی خود و ورود به فعالیتهای غیرمولد به دلیل فقدان نظارت کافی و خلأهای قانونی در این زمینه است. در واقع بانکها به سمت فعالیتهای پرریسک سوق داده شدهاند و بانک مرکزی تاکنون نتوانسته در کنترل این انحرافات موفق باشد. حتی در سالهای اخیر شاهد نفوذ برخی سهامداران در تصمیمگیریهای بانکها شدهایم. از این رو اجرای قوانین و اصلاح نظام بانکی باید به سرعت آغاز شود، زیرا فرآیندی زمانبر و پیچیده است. باید توجه داشت که ضمانت اجرایی این اصلاحات بستگی به اقدامات جدی بانک مرکزی و نظارت آن بر بانکها دارد. تنها در صورتی که قوانین بهطور دقیق اجرا شوند و موانع کسبوکار کاهش یابند، میتوان امیدوار بود بانکها به سمت فعالیتهای بانکی یعنی تامین مالی تولید حرکت کنند».
همچنین مرصاد شهرودی، پژوهشگر حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی، در این باره میگوید: «بسیاری از بانکها، بویژه بانکهای خصوصی، علاوه بر فعالیتهای بانکداری به بنگاهداری و حتی بنگاهسازی پرداختهاند. در حالی که کشور به تولید و اشتغال نیاز دارد، از این رو هدایت منابع مالی به سمت پروژههای مولد و زیرساختی اهمیت ویژهای دارد. بنگاهداری بانکها، علاوه بر مشکلاتی که برای نقدینگی ایجاد میکند، از ظرفیتهای آنها برای حمایت موثر از تولید و اشتغالزایی جلوگیری میکند».
وی افزود: «باید توجه داشت که علت اصلی ورود بانکها به عرصه بنگاهداری، سیاستهای دولتی و نحوه پرداخت بدهیهاست. دولت برای تسویه بدهیهای خود، به بانکها سهام شرکتهای زیانده یا واحدهای تولیدی غیرعملکردی را واگذار میکرد. این امر باعث شد بانکها بهصورت غیرمستقیم به مدیریت بنگاهها ورود کنند. در واقع شرکتهای زیرمجموعه بانکها بهنوعی پوششی برای بنگاهداری آنها و پرداخت تسهیلات به خودشان هستند. در واقع، بانکها بهجای تخصیص منابع مالی به پروژههای مولد، این منابع را به شرکتهای وابسته خود میدهند».
* راهکارهای پیشنهادی برای اصلاح وضعیت بنگاهداری
اگر چه اصلاح نظام بانکی همواره مورد تأکید مجالس و دولتها بوده اما در عمل تغییرات قابلتوجهی مشاهده نشده است. از این رو بانکها باید منابع خود را به سمت تأمین مالی پروژههای تولیدی و زیرساختی هدایت کنند. همچنین باید داراییهای غیرمولد خود را بفروشند و منابع مالی لازم برای تأمین مالی پروژههای اقتصادی و تولیدی را فراهم کنند. استفاده از ابزارهای مالی نوین و مشارکت با بخش خصوصی برای تأمین مالی پروژههای بزرگ یکی از مهمترین راهکارهای اصلاح عملکرد بانکهاست. نقش بانک مرکزی برای تحقق این اهداف بسیار حائز اهمیت است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد صف 850 هزار نفری وام ازدواج و فرزندآوری
خودتان میدانید و ازدواجتان!
گروه اقتصادی: در سالهای اخیر، وام ازدواج به یکی از دغدغههای اصلی زوجهای جوان تبدیل شده است. دولت در لایحه بودجه مسؤولیت ساماندهی این تسهیلات را بر عهده هیات عالی بانک مرکزی گذاشته است و این موضوع نیاز به توجه و تدبیر بیشتری دارد تا بتواند به طور مؤثر به نیازهای جوانان پاسخ دهد.
تسهیلات ازدواج یکی از وامهای پرتقاضا در نظام بانکی کشور است که از سال ۱۳۸۸ به منظور حمایت از جوانان در آستانه تشکیل زندگی مشترک به شبکه بانکی کشور بسیار افزایش یافت. این وام، بویژه با افزایش مبلغ آن در سالهای اخیر، به یکی از موضوعات مهم در قوانین سالانه بودجه تبدیل شده است. با این حال، افزایش هزینهها و تورم در سالهای اخیر، محدودیتهایی را برای بانکها در پرداخت این تسهیلات ایجاد کرده است.
وام ازدواج به همراه تسهیلات فرزندآوری، اشتغال، ایثارگران، مددجویان و مشاغل خانگی، در فهرست تسهیلات تکلیفی بانکها قرار دارد. این موضوع به همراه محدودیت منابع قرضالحسنه بانکها، باعث افزایش مدت زمان انتظار زوجهای جوان برای دریافت این وام شده است.
طبق آخرین آمار بانک مرکزی، از ابتدای سال جاری تا دهم آذر، بانکها ۴۵۰ هزار فقره تسهیلات قرضالحسنه ازدواج به مبلغ بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان پرداخت کردهاند. این در حالی است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته، حدود ۲۹ درصد رشد داشته و سهم تسهیلات ازدواج از کل تسهیلات شبکه بانکی به 3 درصد رسیده است. با این حال، بیش از ۳۴۸ هزار نفر در صف دریافت وام قرار دارند و ۱۰۴ هزار نفر به صورت ذخیره برای این وام ثبتنام کردهاند.
در قانون بودجه سال جاری، تسهیلات ازدواج برای زوجهایی که تاریخ ازدواج آنها بعد از اول فروردین ۱۳۹۹ بوده، مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان با دوره بازپرداخت ۱۰ ساله تعیین شده است. برای زوجهای زیر ۲۵ سال و زوجههای زیر ۲۳ سال، این مبلغ به ۳۵۰ میلیون تومان افزایش یافته است.
در مورد تسهیلات قرضالحسنه فرزندآوری، برای فرزندانی که از اول فروردین ۱۴۰۰ به دنیا آمدهاند، مبلغ ۴۰ میلیون تومان برای فرزند اول، ۸۰ میلیون تومان برای فرزند دوم، ۱۲۰ میلیون تومان برای فرزند سوم و به همین ترتیب برای فرزندان بیشتر تعیین شده است.
* آخرین آمار از وضعیت وام ازدواج در سال ۱۴۰۴
سارا جلالی، معاون اداره اعتبارات بانک مرکزی اخیرا اعلام کرد: در حال حاضر ۵۰۰ هزار متقاضی در صف انتظار دریافت وام قرضالحسنه ازدواج قرار دارند. از ابتدای سال جاری، شبکه بانکی موفق به پرداخت ۱۷ هزار میلیارد تومان تسهیلات به ۳۵۳ هزار نفر شده است.
طبق اعلام معاون اعتبارات بانک مرکزی، ۳۴۸ هزار نفر در انتظار دریافت وام ازدواج هستند. همچنین 4 هزار متقاضی در صف ذخیره بانکها قرار دارند و ۴۰ هزار نفر دیگر نیز در سامانه ثبتنام کردهاند اما هنوز بانک عامل خود را انتخاب نکردهاند. در مجموع، این آمار به ۵۰۰ هزار نفر میرسد که در انتظار دریافت این تسهیلات هستند.
معاون اداره اعتبارات بانک مرکزی به فراهم شدن امکان پیشثبتنام و انتخاب بانک عامل در سامانه اشاره کرد و افزود: این تغییرات به تسهیل و تسریع در روند پرداختهای تسهیلات قرضالحسنه کمک میکند. همچنین 2 بانک قرضالحسنه جدید به فهرست بانکهایی که وام میدهند، اضافه شدهاند.
* مصوبات کمیسیون برنامه و بودجه و چالش منابع بانکی
همچنین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با بررسی تبصره ۱۵ لایحه بودجه ۱۴۰۴ اعلام کرده است یکی از دلایل اصلی انتظار طولانی متقاضیان، افزایش تسهیلات تکلیفی قرضالحسنه در سال ۱۴۰۳ است که فراتر از توان شبکه بانکی بوده است.
این گزارش پیشبینی میکند مبلغ وام ازدواج در سال آینده به ۳۱۵ میلیون تومان افزایش یابد. پس به عنوان مثال اگر ۸۰۰ هزار نفر متقاضی وام ازدواج باشند، بودجهای معادل ۲۸۲ هزار میلیارد تومان نیاز خواهد بود.
اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز به این نکته اشاره کردهاند که حداقل مبلغ وام ازدواج در سال آینده بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان خواهد بود.
رحیم زارع، سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه اعتبار در نظر گرفته شده برای پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ازدواج، فرزندآوری و مسکن را ۲۷۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. این مبلغ مشابه سال ۱۴۰۳ است و برای تسهیلات فرزندآوری نیز ۱۰ درصد افزایش خواهد داشت.
طبق مصوبات کمیسیون تلفیق، مبلغ وام ازدواج برای زوجهای بالای ۲۵ سال ۳۰۰ میلیون و برای زوجهای زیر ۲۳ سال ۳۵۰ میلیون تومان تعیین شده است. همچنین وام فرزندآوری نیز با افزایش ۱۰ درصدی مواجه خواهد شد به طوریکه مبلغ وام فرزند اول از ۴۰ میلیون تومان به ۴۴ میلیون تومان افزایش مییابد.
* صف حدود 850 هزار نفری وام ازدواج و فرزندآوری
در جمعبندی شرایط کنونی وامهای تکلیفی میتوان گفت با توجه به چالشهای موجود و افزایش تقاضا برای وام ازدواج، نیاز به برنامهریزی دقیق و اتخاذ تدابیر لازم جهت تأمین منابع مالی و تسهیل فرآیند پرداخت این تسهیلات بیش از پیش احساس میشود.
این در حالی است که با نزدیک شدن به پایان سال جاری، آمارها نشان میدهد حدود ۴۵۰ هزار نفر در صف دریافت وام ازدواج و ۴۰۰ هزار نفر در انتظار وام فرزندآوری هستند. کارشناسان پیشبینی میکنند تا پایان سال، این تعداد به ۸۰۰ هزار نفر کاهش یابد.
این روزها مجلس شورای اسلامی در حال بررسی بودجه پیشنهادی دولت برای سال ۱۴۰۴ است و توجه بسیاری از زوجهای جوان به تصمیمات کلان برای کاهش این صفهای طولانی معطوف شده است. در حالی که مبلغ تسهیلات به منظور کنترل تورم، پایینتر از نیاز واقعی متقاضیان تعیین شده، زوجهای جوان امیدوارند قوای مقننه و مجریه اقداماتی موثر برای کاهش زمان انتظار وامهای قرضالحسنه انجام دهند.
انتظارات این جوانان نهتنها به تأمین نیازهای مالی آنها مربوط میشود، بلکه به آیندهای روشنتر و موفقتر برای خانوادههای نوپا نیز مرتبط است.
ارسال به دوستان
نمایش بخشی از اقتدار نظامی ایران در نمایشگاه بینالمللی صنعت هوایی در کیش وزیر دفاع: قدرت هوایی مؤلفهای حیاتی در قدرت ملی است
توسعه در آسمان
* وزیر دفاع: قدرت هوایی مؤلفهای حیاتی در قدرت ملی است
گروه سیاسی: دیروز دوازدهمین دوره نمایشگاه بینالمللی صنعت هوایی و هوانوردی ایران با حضور ۱۷۰ شرکت داخلی و خارجی به همراه نمایندگانی از کشورهای روسیه، چین، مالزی و پاکستان در کیش آغاز به کار کرد. یکی از بخشهای جذاب این نمایشگاه، نمایش هوایی جنگندهها و عملیات هوایی متنوع است؛ جنگندههایی نظیر F-14 تامکت، F-4 فانتوم، میگ ۲۹، جت آموزشی YAK-30، جنگنده صاعقه، جت آموزشی یاسین و هواپیمای ترابری هوایی سیمرغ به همراه انواع بالگردها و هواپیماهای سبک و فوقسبک در این نمایشگاه به نمایش درآمدند.
با گذشت 46 سال از پیروزی انقلاب اسلامی و حرکت ایران به سمت ساخت و ارتقای انواع تسلیحات دفاعی، امروز ایران میتواند از نظر نظامی خود را به عنوان یکی از قدرتمندترین و در عین حال، مستقلترین صنایع نظامی جهان معرفی کند. خصوصا در دورهای که منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری دستخوش تحولات گوناگون است و از جنگافروزی رژیم صهیونیستی در منطقه گرفته تا سقوط نظام بشار اسد و سوءاستفاده رژیم صهیونیستی از این وضعیت، خواسته غالب مردم از نیروهای مسلح این است که با افزایش توان نظامی و بالا بردن سطح آمادگی خود، حریم امنی برای کشورمان ایجاد کنند.
در همین راستا اخیرا سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه مردم بابت آمادگی نیروهای مسلح خیالشان راحت باشد، گفت: در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همه ملت با هم از آرمانهای کشور دفاع میکنند.
امیر موسوی اظهار کرد: نیروهای مسلح وظیفه دارند همواره برای مقابله با هر گونه تهدیدی که متصور است، خود را آماده کنند و این آمادگی به طور دائم وجود دارد. وی افزود: کشور ما تنها متکی به نیروهای مسلح نیست؛ در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همه ملت با هم از آرمانهای کشور دفاع میکنند.
احتمال حمله تروریستها به عراق سخن از آمادگی نیروهای مسلح و افزایش میزان توان این نیروها همواره وجود داشته است اما به نظر میرسد اکنون خاورمیانه دوران جدیدی را تجربه میکند که میتواند هر لحظه آبستن حوادث غیرقابل پیشبینی باشد. دیروز محسن رضایی در حاشیه نمایشگاه بینالمللی هوا فضا که در کیش برگزار میشود، تحلیلی از شرایط منطقه ارائه داد و گفت احتمال دارد در ماههای آینده، تروریستهای حاضر در سوریه به عراق نیز حمله کنند.
رضایی گفت: «همین حادثه اخیر که از غزه آغاز شد، وارد لبنان شد و 2 هفته اخیر وارد سوریه شد و قصد دارند طی ماههای آینده به عراق حمله کنند و در رویا و خوابشان هست که به ایران هم حمله کنند، حکایت از رویارویی استبداد بینالمللی با استقلالخواهی ملتهای منطقه دارد».
وی افزود: «در شمال سوریه یک اردوگاه آمریکایی وجود دارد که ۱۱ هزار داعشی با خانوادههای خود در این ۴ سال گذشته آموزش داده شدهاند و احتمال دارد در ماههای آینده اینها به موصل یا تکریت عراق حمله کنند».
آنچه این روزها در سوریه میگذرد، صرفنظر از سرعت تحولات و باورناپذیر بودن فروپاشی نظام اسد آن هم طی تنها 11 روز، داستانی تاسفبار از هدف قرار گرفتن سرمایههای نظامی و تحقیقاتی کشور سوریه توسط اسرائیل، آمریکا و گروههای تروریستی است. از بمباران فرودگاههای نظامی گرفته تا نابودی کشتیهای پهلو گرفته در بندر لاذقیه و حتی درز گزارشهایی از ترور برخی نخبهها و دانشمندان کشور سوریه، همگی حکایت از خوی وحشیگری و تجاوزکاری صهیونیستها و حامیانشان دارد که گویی قرار است در منطقهای چون خاورمیانه، تنها یک قدرت حضور داشته باشد و آن هم رژیم اشغالگر قدس است. در همین باره محسن رضایی با اشاره به اینکه دشمن درصدد ایجاد شرایط جدید در غرب آسیا است، بیان کرد: هرگونه کاهش امنیت در منطقه آسیبهای جبرانناپذیری به کشورها وارد خواهد کرد که همه در این راستا باید هوشیار باشند؛ آمریکا و همدستانش به دنبال تضعیف ملتها و غارت اموال آنان هستند. وی ادامه داد: باید از تاریخ عبرت گرفت؛ تاریخ نشان داده غرب حتی به دستنشاندههای خود نیز رحم ندارد و غارت منابع کشورهای دیگر از اولویتهای اصلی آنان است.
* توان تولید تمام تسلیحات را داریم
فرمانده کل اسبق سپاه پیشرفتهای امروز کشور در عرصه نظامی را نشان خودباوری در این حوزه دانست و گفت: ما امروز با افتخار در همه حوزههای نظامی در حال تولید محصول هستیم؛ ما هیچگاه روزهایی را که برای خرید هواپیما و تعمیر آنها ملت ایران را تحقیر کردند فراموش نمیکنیم و این مسیر پیشرفت را ادامه خواهیم داد. وی اضافه کرد: ما به یاد داریم همان تجهیزات نظامی که پیش از انقلاب خریداری شده بود به دلیل عدم پشتیبانی و تجهیزات موجود، در جنگ 8 ساله زمینگیر شد؛ در جنگ تمام کشورهایی که حتی قرارداد همکاری نظامی با ما داشتند به ایران پشت کردند اما ما با دست خالی و با اعتماد به نفس در برابر دشمنان ایستادیم و به امروز رسیدیم. فرمانده کل سپاه در دوران جنگ تحمیلی با بیان اینکه ما از یک خریدار دست چندم نظامی به تولیدکننده و فروشنده سلاح تبدیل شدیم، اظهار کرد: ایران آماده فروش سلاح بویژه به کشورهای عربی برای ایجاد امنیت در منطقه است.
رضایی همچنین تقویت صنعت هوایی و فضایی کشور را ضروری دانست و بر توجه ویژه برنامه هفتم توسعه به این حوزه تاکید کرد و گفت: در شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا از هرگونه پیشرفت نظامی در صنعت هوایی کشور حمایت میشود.
* قدرت هوایی مؤلفه حیاتی در قدرت ملی
امیر عزیز نصیرزاده وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هم دیروز در دوازدهمین نمایشگاه بینالمللی هوایی و فضایی ایران گفت: تولید سوخت برای هواپیما یکی از نیازهای اصلی صنعت هوایی است که در این حوزه بحمدالله توان خوبی داریم. امیر نصیرزاده با اشاره به اهمیت قدرت هوایی برای تقویت قدرت ملی کشور، گفت: قدرت هوایی یک مولفه حیاتی در قدرت ملی است که به هیچ وجه نمیتوان آن را فقط محدود به بخش نظامی دانست. این قدرت بر تمام جوانب قدرت ملی از جمله قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تأثیرگذار است.
وی افزود: همه کشورهای جهان در تلاش هستند از طریق توسعه قدرت هوایی، رقابت ژئوپلیتیک خود را تقویت کنند. قدرت هوایی یکی از مؤلفههای اصلی این رقابت است و میتواند به شکل مؤثری در افزایش قدرت ملی کشورها تأثیرگذار باشد.
امیر نصیرزاده همچنین با اشاره به ابعاد مختلف قدرت هوایی، اظهار کرد: قدرت هوایی در 2 بعد ساختاری کار میکند. اول، توسعه فناوریهای پیچیده در حوزه صنعت هوایی که از پیچیدهترین تکنولوژیهای موجود در جهان است. دوم، ایجاد زیرساختهای مناسب و خدمات هوایی که در این زمینه، موقعیت جغرافیایی ایران و خطوط هوایی فعال آن فرصتهای بسیار خوبی برای تقویت این حوزه فراهم کرده است. وی در ادامه به اهمیت هاب فرودگاهی در کشور اشاره کرد و گفت: هابهای فرودگاهی نهتنها در اقتصاد کشور تأثیرگذار هستند، بلکه در ترسیم نقشههای استراتژیک و توسعه پایگاههای هوایی نیز نقش اساسی دارند.
وزیر دفاع با اشاره به نقش حیاتی آموزش در تقویت قدرت هوایی، تأکید کرد: آموزش نیروی انسانی متخصص در حوزه هوایی یکی از ارکان اساسی برای موفقیت در این عرصه است. کشور ما در این زمینه موفق عمل کرده و نیروی انسانی حرفهای و کارآمد در این حوزه پرورش دادهایم.
وی همچنین بر لزوم تولید سوخت مورد نیاز ناوگان هوایی داخلی تأکید کرد و گفت: تولید سوخت برای هواپیما یکی از نیازهای اصلی صنعت هوایی است که در این حوزه توان خوبی داریم.
امیر نصیرزاده در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به تحولات اخیر در حوزه هوایی، به ظهور فناوریهای نوین همچون ریزپرندهها، پهپادها و کوادکوپترها اشاره و اظهار کرد: این فناوریها نهتنها در حوزه نظامی، بلکه در کاربردهای مختلف دیگر مانند توریسم و گردشگری نیز نقش مهمی دارند.
وی در پایان با تأکید بر همکاریهای ملی و بینالمللی وزارت دفاع در حوزه هوایی گفت: ما در وزارت دفاع آمادگی کامل برای همکاری با شرکتهای دانشبنیان و بخشهای مختلف کشور داریم و همکاری و تعامل در این حوزه را توسعه خواهیم داد. امیر نصیرزاده همچنین با یادآوری شهیدان عزیز رنجیر و پیرزاده که حین پرواز و مأموریت دچار سانحه شده و به شهادت رسیدند، افزود: این بزرگواران نماد ایثار و فداکاری در راه تقویت قدرت هوایی کشور هستند و همیشه یادشان گرامی خواهد ماند.
* نیروی هوایی توانمندیهای خود را ارتقا داده است
امیر حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در همایش صنعت هوایی و هوانوردی ایران با اشاره به توانمندیهای نیروی هوایی کشورمان گفت: نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 46 سال گذشته در شرایط تحریمی گسترده توانست نیازهای خود را در بخشهای مختلف تأمین کند و تجهیزات و تسلیحات خود را ارتقا داده است.
امیر واحدی افزود: نیروی هوایی ارتش در 8 سال دفاع مقدس علاوه بر ایجاد بازدارندگی، در حوزه امنیت اقتصادی با اسکورتهای شبانهروزی توانست مبادی صادرات نفت را امن کند و به اقتصاد دریامحور در دریای عمان و خلیج فارس کمک کند.
فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: قدرت هوایی در حوزههای تثبیت قدرت اقتصادی و مقابله با بحرانها هم مؤثر است.
امیر واحدی در پایان خاطرنشان کرد: نیروی هوایی با اتکا به توان داخلی و حرکت در مسیر دانش و بومیسازی در بزنگاههای تاریخی موفق عمل کرده است.
***
فرمانده کل ارتش: ارتقای توان رزمی ارتش را با قدرت دنبال میکنیم
فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه باید در ارتش کاری کنیم که همرزمان ما دغدغهای جز انجام ماموریت نداشته باشند، گفت: ارتقای توان رزمی را در نیروهای ارتش با قدرت، سرعت و عمق بیشتری دنبال میکنیم.
امیر سرلشکر عبدالرحیم موسوی افزود: باید در ارتش کاری کنیم که همرزمان ما دغدغهای جز ماموریت نداشته باشند و دغدغه آنها مسکن و معیشت نباشد؛ هر چند هدف بزرگ و پرچالشی است.
وی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که وقتی به قله نگاه میکنیم، راه طولانی در پیش داریم اما باید از پایین هم نگاه کنیم که راه زیادی آمدهایم تا اراده و انگیزه خود را تثبیت کنیم و به پیش برویم و ادامه دهیم تا به هدف برسیم.
فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران پیشتر درباره توان نیروهای مسلح کشورمان گفته بود: نیروهای مسلح مثل همیشه وظیفه دارند که همواره برای هر گونه تهدیدی که تصور میکنند، خود را آماده کنند و این آمادگی دائمی است. نیروهای مسلح برای هرگونه تهدیدی آماده هستند.
ارسال به دوستان
نگاه
لطف بزرگ تحریرالشام به توهم اسرائیل بزرگ
رها عبداللهی: چند روزی است کشور سوریه آبستن حوادث عجیبی شده که میرود کل منطقه را با شرایط غیرقابل پیشبینی مواجه کند. چند گروه تروریستی مخالف دولت سوریه که سالها توسط نیروهای مقاومت پس زده شده و در ادلب محاصره بودند، حالا توانستهاند ماشین جنگی خود را روشن کرده، بدون زحمت و بدون مقاومت قابل توجه ارتش سوریه به دمشق رسیده و آن را فتح کنند و با ژست انقلابیون پیروز در کاخ ریاستجمهوری و مسجد اموی عکس بگیرند و حکومت بر مردم سوریه را از آن خود سازند.
از آن سو به محض سقوط دولت بشار اسد، رژیم صهیونیستی از جنوب غرب سوریه وارد این کشور شده و مناطق وسیعی را به اشغال درآورده و به چند کیلومتری دمشق رسیده. اینکه تقسیم کار بین تروریستها و اسرائیل در کار است یا ماجرا چیز دیگری است، موضوع این یادداشت نیست، اینجا سخن از الگوی شومی است که در تکتک کشورهای اطراف سوریه، از اردن و عراق گرفته تا بخشهای کردنشین ترکیه و مصر قابل پیاده شدن است.
حالا نتانیاهو در جلسه دادگاهی که برای رسیدگی به پروندههای فسادش تشکیل شده، برای دفاع از خود، از موفقیتش در تغییر چهره خاورمیانه سخن گفته. او به توهم اسرائیل بزرگ و اینکه قادر است این رویا را تحقق بخشد اشاره کرده. چیزی که نتانیاهو از آن نام میبرد، همان نقشهای است که اسرائیل شاهاک در کتاب «تاریخ و دین یهود و سنگینی 3 هزار ساله» از قول تئودور هرتزل اینگونه شرحش میدهد: «ارض موعود بر روی گستره 7 کشور واقع شده در حدفاصل نیل تا فرات، از دشتهای «تورس» تا کرانههای حوزه رود «مراد» واقع در شمال شرقی «ترکیه» و در جنوب از خط «عقبه» تا «بصره» ترسیم شده است. چشمپوشی از آن به هیچ وجه ممکن نیست. این یک پیمان است و تا تحقق آن تلاشها ادامه خواهد یافت».
این نقشه سالهاست توسط سردمداران رژیم صهیونیستی و آمریکاییها برای خاورمیانه پیگیری شده و بارها به شکست و بنبست رسیده. یک بار در قالب خاورمیانه جدید جرج بوش که در جنگ ۳۳ روزه و پیروزی حزبالله از دست رفت و یک بار پیمان آبراهام دونالد ترامپ که با توفان الاقصی نقش بر آب شد. حالا اما تروریستهای مسلح که در رسانهها آنان را مخالفان آزادیخواه میخوانند، فاز مهمی از رویای اسرائیلی را محقق کردهاند. پهنه وسیعی از نقشه شرارتبار اسرائیل بزرگ، یعنی کشور سوریه الان در چنگ نتانیاهوست!
واکنش حاکمان و مردم کشورهای عربی به اتفاقات سوریه نشان میدهد آنان اهمیت مسأله و نزدیک شدن تحقق نقشههای خطرناک یهود برای منطقه با سقوط دولت اسد و بیثباتی حاکمیت این کشور را درک نکردهاند. حالا دیگر جرقه شورشهای داخلی در هر کدام از کشورهای مقصد رویای اسرائیل بزرگ، میتواند اسرائیل را یک گام به هدفش نزدیک کند. هدف بعدی کجاست؟ عراق؟ اردن؟ ترکیه؟ یا مصر؟
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|