وجیههسادات حسینی: در سالگرد ورود آزادگان عزیز به میهن اسلامیمان گفتوگویی انجام دادیم با برادر آزاده و جانباز سیدناصر حسینیپور، راوی و نویسنده کتاب پایی که جاماند. برادری که در سن 14 سالگی به جبهه میرود و در سن 16 سالگی در حالی که پای راستش را از دست داده بود، به اسارت بعثیها در میآید و سالها بهعنوان مفقودالاثر در زندانهای مخفی تکریت بسر میبرد. امروز خیلیها او را با نام کتاب پایی که جاماند میشناسند. کتابی که هماکنون چاپ پنجاه و یکم خود را طی 2 سال پشت سر میگذارد.
آیا دستور رهبر انقلاب مبنی بر ترجمه کتاب پایی که جا ماند به دیگر زبانها عملی شد؟
بله! کتاب در عراق و لبنان به چاپ رسید. در عراق آقای دکتر کمال السید که عراقی است و در ایران زندگی میکند کتاب را تحت همان نام، یعنی «القدم التی بقیت» ترجمه کرد و در مدت کوتاهی تجدیدچاپ شد. در لبنان نیز توسط ساده غانم ترجمه و وارد بازار لبنان شد. خانم مریم که پدر و مادرش اسپانیایی هستند و در ایران زندگی میکند، کتاب را به زبان اسپانیولی ترجمه کرده که بزودی به زیر چاپ میرود. آقای دکتر محسن راهجردی که استاد دانشگاه است نیز مشغول ترجمه کتاب به زبان انگلیسی است.
ادبیات اسارت در فرهنگ دفاع مقدس چه جایگاهی دارد؟
این ادبیات بخشهایی از لایهها و هستههای ناشناخته و پنهان جنگ است. ژانر ادبیات اردوگاهی بسیار جذاب، تأثیرگذار و پرطرفدار است. ما در ترویج این گونه ادبی کوتاهی کردهایم. اینکه میگویم ما، منظورم نهادهای فرهنگی مرتبط با فرهنگ دفاع مقدس است. شاید تنها دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری و شخص آقای مرتضی سرهنگی به اهمیت این قضیه پی بردند و انصافا هم سنگ تمام گذاشتند. حتی همه زوایای پنهان جنگ هم در این سوی خاکریزها رقم نمیخورد، بخش زیادی از زوایا و مظلومیت و حقانیت دفاع مقدس دست اسیران عراقی است که دفتر ادبیات و هنر مقاومت بیش از 30 جلد کتاب از همین نظامیان و اسیران عراقی چاپ و ترجمه کرد و در تکمیل کردن این منظومه سنگ تمام گذاشت. جنگ از آن جنس حادثههایی است که لایههای فراوانی دارد و تا زمانی که به مرکز این لایهها نرسیم نمیتوانیم تصویر درستی از درون و عمق آن داشته باشیم. به قول آقای سرهنگی، خاطرات جنگ چاقوی تیزی است که با برندگی خود این پوستهها را میشکافد و ما را به عمق مرکز حقایق جنگ میرساند و پرده از روی حقیقت برمیدارد.
اگر بخواهید پلی بزنید از زندگی اسارت به زندگی امروزی، این کتاب چه پیامی میتواند برای جامعه امروزی داشته باشد؟
به نظرم این پل میتواند همان درس سبک زندگی باشد، بالاخره مردان این سرزمین سالهای متمادی در زندانهای عراق زندگی کردند؛ زندگی هر فردی در گوشه و کنار این دنیا با آداب و فرهنگهای گوناگون میتواند برای انسان امروزی درس داشته باشد و درس سبک زندگی در این گونه آثار دفاع مقدس به جامعه منتقل میشود. ما از 17 ملیت اسیرداری کردیم، در حالی که عراقیها فقط از یک ملیت اسیرداری کردند، آن هم ایرانیها. سلاح یک اسیر در زندان دشمن، روحیه انقلابی و باورها و اعتقادات او است. دشمن اذعان میکرد که ما توانستیم جسم شما را به اسارت درآوریم اما اعتقادات و باورهای شما را خیر. برای نمونه یک زندانی با سلاح طنز و خنده و شادابی، محیط خشک و سخت اسارت را نرم میکرد و خشونتها و قساوتهای دشمن را به راحتی تحمل میکرد.
یک مثال بزنید.
در دولت قبل که یک روز رفته بودم وزارت آموزش و پرورش. در جلسه اتاق فکر حوزه پرورشی، برادر بزرگوارمان آقای حسین هژبری، معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش به من گفت: من اگر یک درس در زندگیام از کتاب شما گرفته باشم، همان قضیه دانههای انگور برایم کافی است؛ که دانههای له شده انگور را بخوریم. در کتاب ما خاطرهای است مربوط به کمپ ملحق که بعد از مدتها عراقیها برایمان دسر انگور آوردند. به هر نفر سه دانه و یک نصفه انگور رسید. 35 دانه انگور را با تیغ صورتتراشی از وسط نصف کردیم و تقسیم انگورها اینگونه انجام شد.
آقای حسینیپور! به نظر شما مهمترین ویژگی کتاب پایی که جاماند چیست؟
شاید مهمترین ویژگی این کتاب این باشد که این کتاب یک اثر خودنگاشت است نه دیگرنگاشت. راوی و نویسنده خود شاهد حوادث و وقایع و رخدادهای آمده در این کتاب است. ویژگی دوم این کتاب هم این است که این کتاب یادداشت روزانه است. شاید استحضار داشته باشید که معمولا یادداشتهای روزانه مربوط به سلاطین و رجال و شخصیتهای بزرگ و به نام سیاسی است اما دفاع مقدس ما این گونه ادبی را نیز از انحصار و حیطه اینها درآورد، این هم از ویژگیهای برجسته ادبیات مقاومت است که یک رزمنده، یک اسیر، یک دیدهبان و یک سرباز یادداشت روزانه بنویسد.
مقام معظم رهبری تقریظیهای بر این کتاب نوشتند، به نظر شما رهبر معظم انقلاب در تقریظشان بر این کتاب چه پیامی را به جامعه منتقل کردهاند؟
خب! رهبر معظم انقلاب کتابهای زیادی را خواندهاند و بر تعداد اندکی از این کتابها تقریظ نوشتهاند که این تقریظها خود جای بحث و صحبت فراوان دارد. اولا به نظر بنده رهبر عزیزمان با تقریظ بر این کتابها میخواهند به مردم و مسؤولان و دستاندرکاران بگویند که مهمترین و اساسیترین چیزی که انقلاب را به سرمنزل مقصود میرساند و مشکلات و گرههای کور عرصه مدیریتی و حتی معضلات و مشکلات اجتماعی را حل میکند، چنگ زدن به فرهنگ و ظرفیت و ارزشهای دفاع مقدس است که هم در عرصه زندگی فردی و اجتماعی کارساز است و هم در عرصه مدیریت میتواند راهگشا و منشأ خیر و خدمت باشد. در دفاع مقدس نمونه و مصداق فراوان است از خدمت بیمنت و باز کردن گرههایی که با عقل حسابگر امروزی جور درنمیآید. امروز همان فرهنگ میتواند ما را از سردرگمی و رکود نجات دهد.
وقتی کتاب چاپ شد و مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت، دوستان آزاده و همبندیهایتان چه واکنشی داشتند؟
خب! این کتاب روایت آزادگانی است که شاید نتوانستهاند حکایتها، دردها و رنجهایی که بر آنها گذشته است را به قلم بیاورند یا نخواستهاند یا احساس میکنند شاید اگر خاطراتشان را بنویسند ریا شود...
ببخشید کلامتان را قطع میکنم؛ در جایی خواندم، فکر میکنم رهبر معظم انقلاب در جواب آزادهای که گفته بود اگر بنویسم ریا میشود، کتاب شما را مثال زده بودند، درست است؟
بله! آقا که سال گذشته به خراسان شمالی، بجنورد سفر کرده بودند، رفته بودند به دیدار خانواده شهیدان زیبایی. اتفاقا داماد این خانواده هم آزاده بود که در آن جمع حضور داشت، وقتی به آقا گفتند داماد خانواده هم آزاده است، رهبری از ایشان پرسیده بودند: شما خاطراتتان را نوشتید؟ گفته بود: خیر ننوشتهام. آقا گفته بودند چرا ننوشتهاید و او جواب داده بود که گفتم شاید ریا شود. آقا هم گفته بودند نه ریا نمیشود، خوب است اینها را بگویید، مثل کتاب پایی که جا ماند که آن جوان یاسوجی نوشته است.
به نظر شما نقطه برجسته فرهنگ دفاع مقدس در چیست؟
3 عنصر اساسی پیروزی ملت ایران در جریان انقلاب و دفاع مقدس شامل ایدئولوژی، مردم و رهبری بود. این مثلث ضامن بقا و قوام این انقلاب بود. به نظر من میراث ادبی و ایدئولوژیک 8 سال دفاع مقدس ملت ایران، منبع پایانناپذیری است که مملو از اندیشه اسلامی و جهادی، فرهنگ ایرانی- اسلامی، زندگی شرافتمندانه، وحدت، کوشش، ایثار، خلاقیت، ایمان و اراده و روحیه و انجام کارهای بزرگ است. فرهنگی که تابلوی آن «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» است.
چه شد که آثاری چون «دا»، «پایی که جا ماند» و «نورالدین پسر ایران» اینگونه مورد استقبال ملت ایران قرار گرفت و ظرف مدت کوتاهی به چاپهای متعدد رسید؟
به نظرم این گونه کتابها روایت روح و باطن جنگ ما است. دفاع 8 ساله ملت ایران یک دفاع مردمی بوده است. در این دفاع پای قشرهای مختلف مردمی در میان است که در دیگر جنگها کمتر دیده شده است. دفاع مقدس ما مبانی فکری و اعتقادی دارد، پای دانشآموز، معلم، کارگر، کاسب، روحانی، کشاورز و زنان، باسواد، بیسواد، کمسواد، دکتر، مهندس، و قشرهای مختلف در میان است. خاطرات مردمی در این دفاع مردمی شنیدنی است و درسهای گوناگونی دارد. به نظر من این آدمها همه دست یافتنیاند. از جنس کوچه و بازار هستند. میشود با اتفاقاتی که برای اینها افتاده است همذاتپنداری کرد. راوی این خاطرات از جنس همین مردم کوچه و بازار است. اصلأ پیچیدگی ندارند، یک ادبیات ساده و همهفهم است.