printlogo


کد خبر: 10008تاریخ: 1393/6/1 00:00
به بهانه چاپ ششم کتاب نظام معقول به قلم علیرضا پیروزمند
پایان تردیدآفرینی‌ درباره ضرورتی دینی

سعید سعادت: حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند کتاب «نظام معقول» برای بررسی موضوع «ولایت فقیه» و نظام مطلوب سیاسی اسلام را از سوی «نشر کتاب فردا» روانه بازار نشر کرده است. در این مجموعه به بررسی عقلایی نظریه ولایت فقیه پرداخته‌ شده و در بررسی عقلایی نیز از ابتدا وارد اثبات معقولیت ارکان نظریه نشده‌است، بلکه نخست به تبیین معنای ولایت بر جامعه (موضوعاً) پرداخته‌ شده است، سپس ضرورت ولایت دینی بر جامعه را ثابت کرده و در نهایت به متن بحث وارد شده است تا بدین ترتیب مبانی اصول موضوعه کلام به‌درستی شکافته شده باشد. سابقه پژوهش و تأمل در این بحث، بیش از دو دهه است. این بحث پس از طرح در محافل علمی به صورت آموزشی و پژوهشی، برای اولین بار در پاییز 1377با تنظیم فعلی در سی و یک شماره در روزنامه کیهان انتشار یافت. از چاپ اول کتاب نظام معقول در دوران موسوم به اصلاحات، سالیانی می‌گذرد. از آن پس تغییرات محسوسی در صحنه سیاسی کشور رخ داد اما آنچه در مقدمه و متن کتاب آمده بود، قابل طرح است. در مقدمه چاپ گذشته -که در اوایل آن مقطع سیاسی کشور نگاشته شد- بیان داشتیم که چگونه کسانی که خود را روشنفکر می‌دانستند در پی تزلزل بنیان مشروعیت نظام بودند. این جریان تلاش کرد تا محصول بذری که در آن سال‌ها پاشیده بود را در سال 88 برداشت کند، ولی با اقتدار و بصیرت مردم ناکام ماند. این رخداد عبرت‌آموز تاریخ انقلاب، باز هم نشان داد که وابستگی فکری در ترکیب با سیاست‌بازی‌های خارجی و داخلی تا چه اندازه می‌تواند تهدیدآفرین باشد. از این رو مناسب دیدم به بهانه چاپ جدید، قدری عمیق‌تر و مبسوط‌تر به تحلیل جریان روشنفکری بپردازیم تا ریشه فکری تهدید نرم را بهتر بشناسیم و طرح معارضان انقلاب در جنگ نرم را بازنمایی کنیم. در دوره موسوم به اصلاحات، تضعیف ولایت در نظریه و عمل، در صدر تلاش معارضان یا وابستگان فکری بود. در جریان فتنه این مساله به اوج رسید و از شبهه‌افکنی علمی به هتاکی و اقدامات میدانی انجامید. صاحبان آن دیدگاه، پس از ریاست جمهوری یازدهم نیز- به غلط- امکان تردیدآفرینی‌های گذشته را فراهم‌تر می‌بینند. این امر بصیرت افزون‌تر و هوشیاری بیشتر علمی جبهه فکری انقلاب اسلامی را می‌طلبد.  ولایت فقیه اساسی‌ترین مهره از مجموعه مباحث فلسفه علوم سیاسی اسلامی است که در سالیان اخیر مورد گفتمان‌های متعدد قرار گرفته و با حساس‌تر شدن اذهان، زمینه طرح و بررسی حرف‌های ناگفته را فراهم کرده است. بررسی اصل موضوع ولایت فقیه و حتی بسیاری از مهره‌های بحث، جدید نیست؛ ولی دو نکته در این باره باید مورد توجه قرار گیرد: اول اینکه ابعاد بررسی مسائل و تعامل آن با سایر موضوعات علوم سیاسی، روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود و دوم اینکه نوع بررسی و ورود و خروج در کل نظریه و اجزای آن، دستخوش نوآوری‌های مثبت و منفی شده است؛ نوآوری‌های منفی منتقدان و نوآوری‌های مثبت طرفداران و مدافعان بنابراین دو گروه در این موضوع دچار اشتباهند؛ یکی منتقدانی که گمان می‌کنند هر سخنی را که در این زمینه طرح شده یا امکان طرح دارد، شنیده‌اند و به اصطلاحات جزئی یا کلی دست یازیده‌اند و دیگری مدافعانی که می‌پندارند یک بار و برای همیشه تمام حرف‌ها را گفته‌اند. بررسی نظریه ولایت مطلقه فقیه دارای 3 رکن و 2 شیوه در بررسی است؛ سه رکن آن عبارتند از: 1- اثبات ولایت حاکم دینی 2- اثبات لزوم فقاهت حاکم دینی 3- اثبات مطلقه بودن اختیارات ولی فقیه (به عنوان حاکم دینی). دو شیوه بررسی آن نیز عبارتند از: 1- بررسی عقلی و کلامی 2- بررسی نقلی و فقهی. هر دو گروه منتقد و مدافع باید ارکان نظریه را بررسی کنند ولی در اینکه بررسی عقلی باشد یا مستند به آیات و روایات، اختلاف رویه وجود دارد. در بررسی عقلی نیز از این جهت که به مباحث گذشته کلامی اکتفا شود یا همان مبانی و ادله به شکل جدیدی به کار گرفته شوند یا از دیدگاه کلامی و فلسفی جدید به مساله نگاه شود، نظرات متفاوتی قابل ابراز است. در استناد به آیات و روایات شریفه نیز در اینکه آیا این نظریه با همان ادله و استفاده‌ها و استنباط‌های گذشته، قابل اثبات است یا می‌توان استفاده‌های جدید از ادله گذشته به عمل آورد یا شاید ادله‌ای نو را ناظر به این موضوع دانست، احتمالاتی وجود دارد که در این شیوه بررسی همواره با آن روبه‌رو بوده‌ایم. در بررسی هر یک از ارکان نظریه نیز به تدریج سوالات و ارتباطات جدید با پدیده‌های اجتماعی مطرح شده که در بند 6 مقدمه کتاب آمده است. به هرحال بحث اصلی این است: آیا لازم است حاکم دینی ولایت داشته باشد؟ آیا لازم است حاکم دینی، فقیه باشد؟ اگر پاسخ این دو پرسش، مثبت است، اختیارات او چیست و از کجا تعیین می‌شود؟ نقش مردم در نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه چیست؟ آیا تنها وظیفه مردم تبعیت است یا رأی و نظر آنها نیز نافذ است؟ فعال بودن حضور مردم، چگونه با مطلقه بودن اختیارات ولی فقیه قابل جمع است؟ آیا پذیرش جمهوری اسلامی با پذیرش ولایت مطلقه فقیه منافاتی دارد؟ و در یک کلمه، معقولیت و مشروعیت نظام ولایت فقیه چگونه قابل اثبات است و در صورت اثبات آیا می‌توان ادعا کرد که اسلام پیام‌آور نظام سیاسی جدیدی برای بشریت است که در آن توزیع قدرت از الگویی جدید پیروی می‌کند (آن هم نظام سیاسی که مترقی‌ترین شکل اداره جامعه و از نقایص سایر نظام‌های سیاسی مبرا باشد) یا خیر؟ چاپ جدید کتاب نظام معقول، از سوی نشر کتاب فردا منتشر شده است. نشر کتاب فردا فعالیت خود را در سال ۱۳۸۹ آغاز کرده و تاکنون بیش از 30 عنوان کتاب توسط این انتشارات به چاپ رسیده است که همه آنها به چاپ‌های دوم و سوم رسیده و برخی از آثار موفق شده‌اند چاپ ششم را در طول 3 سال تجربه کنند. تحول در علوم انسانی، فقه حکومتی، تحول حوزه‌های علمیه، الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی، انقلاب اسلامی، سنت غربی و نسبت ما با سنت و تجدد از جمله موضوعاتی است که نشر کتاب فردا مورد توجه خود قرار داده است. کسب عنوان ناشر برگزیده پانزدهمین دوره کتاب سال حوزه در سال ۱۳۹۲ و ناشر تقدیرشده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ورزش و جوانان در بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در سال ۱۳۹۳ از جمله موفقیت‌های نشر کتاب فردا در سه سال آغازین فعالیت خود بوده است. علاقه‌مندان این اثر و کتاب‌های نشر کتاب فردا را با تخفیف ویژه می‌توانند از پاتوق کتاب فردا به نشانی BookRoom.ir تهیه کنند. پاتوق کتاب از سال ۱۳۸۵ فعالیت خود را برای توزیع محصولات فرهنگی به مخاطبان و علاقه‌مندان آغاز کرد و اکنون توانسته است به عنوان مرجعی برای معرفی و خرید محصولات فرهنگی که عموماً کتاب را شامل می‌شود، تبدیل شود. اکنون پاتوق کتاب به عنوان سامانه سرآمد در عرصه فرهنگ و بزرگ‌ترین فروشگاه فرهنگی مجازی کتاب در میان مخاطبان شناخته
شده است.


Page Generated in 0/0114 sec