باشگاههای انگلیسی از عوامل متعددی رنج میبرند که آنها را مجبور میکند تا رقمهایی بالاتر از ارزش بازیکنان در بازار خرج کنند. از اهداف بزرگ هر 20 باشگاه حاضر در لیگ برتر گرفته تا ناتوانی در کشف و کنکاش بازارهای کشورهای دیگر که باعث میشود تیمها در موقع نیاز هزینه بیشتری برای یک بازیکن پرداخت کنند؛ درست زمانی که بازیکنی شبیه به آن در لیگهای دیگر موجود است. این ادعا که باشگاه زمانی که بازیکن مورد نظرش را پیدا کرد باید در سریعترین زمان ممکن بودجه خرید او را مهیا کند وقتی به چالش کشیده میشود که این سیاست با سیاست بقیه تیمهای اروپایی مقایسه میشود. در بقیه کشورها، باشگاهها با یک برنامهریزی واضح و استراتژی مشخص به سمت خریدهای هدفمند حرکت میکنند. نمیتوان گفت همه تیمها فاقد شم بویایی برای پیدا کردن ارزشمندترینها در فصل نقل و انتقالات هستند، بهطور مثال محمد بِسیچ از اورتون که با مبلغ 5 میلیون یورو اضافه شده و چند خرید دیگر در لیگ برتر، ولی در هیچ کشور اروپایی جز انگلستان این اشتهای خریدهای بیشتر و گرانتر را نمیتوان مشاهده کرد. اسکیل گارای این فصل پیش از جام جهانی با مبلغ 6 میلیون یورو از بنفیکا عازم زنیت سنت پترزبورگ شد. آندره ویلاس بوآش بازیکن کلیدی خود برای خط دفاع را پیدا کرد و بیسر و صدا او را برای تیم جدیدش جذب کرد. او حالا از نتیجه این خرید بزرگش با قرارگرفتن در آستانه صعود به لیگ قهرمانان اروپا و همچنین در کورس قهرمانی لیگ برتر روسیه لذت میبرد. این خرید را در کنار خرید مانگالا برای منچسترسیتی قرار دهید. اقدام بینتیجه آنها در زمستان برای خرید مدافع فرانسوی رسانهای شد با این حال آنها در تابستان با خرید او به مبلغ 40 میلیون یورو و با ارزش نهایی نزدیک به 53 میلیون یورو با پورتو به توافق رسیدند. باشگاه پرتغالی جای خالی مانگالا را با خرید برونو مارتینس ایندی، دفاع وسط مستحکم تیم ملی هلند از باشگاه فاینورد به مبلغ تقریبی 5/7 میلیون یورو پر کرد. همتیمی هلندی او، استیفن دیفری نیز با همین مبلغ به لاتزیو پیوست. در بوندسلیگا، فابیان جانسون بهصورت رایگان از هوفنهایم به مونشنگلادباخ پیوست. عملکرد او در جامجهانی برای ایالات متحده باعث شد تا بسیاری از کارشناسان درباره کیفیت خرید جدید گلادباخ، تایید کنند که چه معامله هوشمندانهای از طرف این تیم صورت گرفته است. لیورپول در عوض تنها نزدیک به 20 میلیون یورو به سویا برای خرید آلبرتو مورنو برای دفاع چپ پرداخت کرد. «اررهرا» شاید تا حدودی تجربه بازی در لیگهای اروپایی را داشته باشد ولی او را هنوز نمیتوان یکی از بهترین هافبکهای اروپا نامید. آتلتیک بیلبائو یک قیمت ویژه روی بازیکنانش قرار داد و یونایتدها مصرانه 2 فصل برای خرید «اررهرا» اقدام کردند. قیمتی در حدود 36 میلیون یورو شاید مثل خرید سر گردنه به نظر بیاید؛ زمانی که رئال مادرید با مبلغ 30 میلیون یورو بازیکن قهرمان جهان و برنده لیگ قهرمانان اروپا تونی کروس را به استخدام خود درآورده است. همبازی سابق کروس در بایرنمونیخ، ماریو مانژوکیچ، در ازای مبلغ 25 میلیون یورو به اتلتیکو مادرید پیوست و در طرف مقابل ساوتهمپتون برای خرید بازیکن گمنامتری چون شِین لانگ حدود 15 میلیون یورو هزینه کرد. لانگ از شروع بازی در لیگ برتر در سال 2012 تا به حال تنها 15 گل برای تیمش به ثمر رسانده است. خوسِلو که این فصل 14 گل در بوندسلیگا زده بود هافنهایم را به مقصد هانوفر ترک کرد. مبلغ قرارداد؟ کمتر از 5 میلیون یورو! آدام لالانا برای لیورپول نزدیک به 30 میلیون یورو آب خورد در حالی که بازیکن معروف و بینالمللی چون ماتیو والبوئنای فرانسوی با 5/7 میلیون یورو به دینامو مسکو پیوست. باشگاههای انگلیسی بسیار ثروتمندند و باشگاههای مورد معامله از این حقیقت آگاهند. تیمی که قهرمان لیگ برتر جزیره میشود پاداشی در حدود 125 میلیون یورو نصیبش میشود و حتی به تیم آخر مبلغی در حدود 81 میلیون یورو میرسد. ثروت تیمهای جزیره اتوماتیکوار قیمت ویژهای بر بازیکنان موردنظر آنها قرار میدهد. پیشتر استیو بروس، مربی هالسیتی غیرمستقیم تایید کرده بود که او ترجیح میدهد خریدهایش را از بازار داخلی انجام دهد چرا که ایجنتها و استعدادیابهای او هنوز نتوانستهاند در بازار اروپا خود را پیدا کنند. هیچ شکی نیست باشگاههایی که این فصل از چمپیونشیپ به لیگ برتر پیوستهاند همگی چنین وضعیتی را تجربه میکنند. وی گفت: «زمانی خواهد رسید که من میدانم چه باید از بازار خارجی بخواهم و امیدوارم در سال آینده استعدادیابهای ما این اتفاق را رقم بزنند.» بروس اضافه کرد: «برای پیشرفت بیشتر در بازار خرید خارجی ما باید افراد کارشناسی را استخدام کنیم که به طور تخصصی در آلمان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه کار کنند و باشگاه ما هنوز برای این امر آماده نیست.» به همین دلیل بروس و بعضی از مربیان خریدهایشان را به بازار داخلی محدود کردهاند. هماهنگیها برای خرید روبرت اسنودگرس و جِیک لیورمور تقریبا 21 میلیون یورو آب خورد. قیمت این 2 بازیکن و لانگ برابر با ارزش کروس و گارای درمیآید. همینطور کمبود استراتژیهای پیشرو و برنامهریزی در خرید کاملا مشهود است. بهطور مثال منچستریونایتد؛ آنها لوک شاو را با مبلغ 38 میلیون یورو برای دفاع چپ خریدند و تنها 6 هفته بعد مارکوس روخو را با 20 میلیون یورو به استخدام درآوردند. هر 2 در یک پست بازی میکنند. منچستریها 58 میلیون یورو صرف خرید دفاع چپ کردند در حالی که کل تیم نیازمند خونی دوباره است!باشگاهها حالا این را خوب میدانند. رئال مادرید سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن را به صورت عالی برای یونایتد اجرا کرد. آنها دیماریا را با مبلغی به منچستریونایتد فروختند که این بازیکن با فاصلهای 30 میلیون یورویی نسبت به نفر قبلی، به گرانترین فروش تاریخ این باشگاه تبدیل شد. این نکته نیز نباید از قلم بیفتد که میانگین دوام مربیان در هر تیم (بدون درنظر گرفتن آرسن ونگر) چیزی در حدود یک سال است و در این زمان اصلا مربی فرصتی برای خو گرفتن با بازیکنان شاغل در باشگاه ندارد پس باید سریعتر به سمت اهداف از پیش تعیینشده در بازار نقلوانتقالات حرکت کند. آمدن مربی جدید معمولاً با یک ریخت و پاش سنگین در اولین فصل نقل و انتقالات همراه است و یک مشت بازیکن جدید موجود در بازار به تیم اضافه میشوند. آنها برای جبران توازن در سریعترین زمان مبالغ هنگفت را به بدترین شکل اسراف میکنند. باشگاههای معدودی مثل بایرن مونیخ صبوری پیشه میکنند تا بازیکنانی مثل لواندوفسکی یا سباستین روده را که در مدتها قبل با آنها توافق کرده بودند بهصورت رایگان پس از اتمام قراردادشان در اختیار بگیرند. این گواهی مستندی از برنامهریزی محکم در کنار صبر و تحمل است؛ 2 عاملی که در های و هوی لیگ برتر گمشده به نظر میرسد. قطعاً خرید با مبالغ بالا نمیتواند منتج به کسب موفقیت شود. گاهی اوقات دلیل شکست، ناامیدی و کمبود دوراندیشی است نه کمبود بازیکنان توانا.