printlogo


کد خبر: 1180تاریخ: 1392/12/11 00:00
پارادوکس‌هایی از رفتار و گفتار سرمربی تیم ملی
کی‌روش بی«امید» شد!
در شرایطی که از ماه‌ها پیش شایعه اضافه شدن دستیاران جدید به تیم فنی کارلوس کی‌روش دهان به دهان می‌چرخید، در فاصله حدود 100 روز تا آغاز جام‌جهانی دستیاران «وفادار» سرمربی پرتغالی یک به یک عزم رفتن کرده‌اند. ابتدا این آنتونی سیموئز یارهمیشگی کی‌روش بود که جلای وطن کرد و به پرتغال بازگشت و به تازگی هم امید نمازی تصمیم گرفته دوباره به آمریکا باز گردد و در این وضعیت فقط کی‌روش مانده و دن‌گاسپار دوست همیشگی‌اش، هر چند که بعضی اخبار نیز حکایت از جدایی قریب‌الوقوع دستیار آمریکایی کی‌روش دارد. ابتدا میک درموت، بدنساز تیم ملی بود که خیلی زود از این جمع جدا شد و بعد در ادامه سیموئز 70ساله هوای دیار به سرش زد و در آستانه یک رویداد مهم بزرگ فوتبالی عطای حضور در آن را بابت بودن در کنار خانواده‌اش لغایش بخشید. حالا هم نوبت به امید نمازی سومین نفر از این جمع رسیده که همچون دیگر همکارانش به بهانه مسائل خانوادگی فیلش یاد هندوستان کرده و استعفای خود را تقدیم فدراسیون فوتبال و شخص علی کفاشیان کرد. با کنار هم گذاشتن قطعات مختلف این پازل بابت یک به یک جدا شدن دستیاران کارلوس کی روش یک سؤال به وجود می‌آید، اینکه چرا این مربیان در آستانه جام جهانی که یک برگ زرین در کارنامه حرفه‌ای آنها می‌تواند باشد دست به اتخاذ چنین تصمیمی زدند و در کمتر از 3 ماه مانده به شروع این رقابت‌ها به یکباره مسائل خانوادگی آنها را مجاب به کناره‌گیری و استعفا از تیم ملی کرد؟

گروه ورزشی: آنچه از رفتار کارلوس کی‌روش در مدت زمان حضورش در ایران به دست آمده می‌تواند موید یک چیز باشد که مرغ مرد پرتغالی یک پا دارد! نخواستن مهدی رحمتی با همه گمانه‌زنی‌ها و پادرمیانی‌ها و حتی خوش‌وبش آخر این دو در یک مراسم که خبرها حکایت از بازگشت سید‌به تیم ملی داشت اما بازهم مهدی جایی در لیست جدید سرمربی تیم ملی نداشت. یا درباره اسپانسر تیم ملی بعد از حضور نیافتنش در مراسم معارفه لباس ایران در جام جهانی می‌بینیم که حالا بازهم با فروکش کردن موضوع کی‌روش با این مساله کنار نیامده و در جدیدترین تمرین تیم ملی لباسی را برتن می‌کند که لوگوی یک آکادمی فوتبال در هند روی آن درج شده است. با بررسی این موارد، می‌توانیم به این  شنیده‌ها که اخلاق و خلق تند کی‌روش در مواجهه با آنچه باب میلش نیست سبب‌ساز کم‌آوردن این 3 مربی و جدا شدن از کادر فنی آن هم در اندک زمان باقی‌مانده به جام‌جهانی شده، مهر تاییدی بزنیم. اگر مروری بر همین استعفای امید نمازی بیندازیم و واکنش کی‌روش به استعفای او را زیر ذره‌بین قرار دهیم حرف‌های بیرون آمده از دهان سرمربی تیم ملی که مقام مربی تیمش را در حد «عباس آقا» (تدارکاتچی تیم ملی که کاسه‌های تمرینی را روی زمین قرار می‌دهد) پایین آورده یک تایید دیگر بر ادعای نمازی است؛ جایی که می‌گوید کار کی‌روش تخریب شخصیت و تحقیر آدم‌های پیرامون خودش است. کارلوس کی‌روش از کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال خواسته تکلیف امید نمازی را بابت قراردادش با تیم ملی روشن کند، چرا که برخلاف امید نمازی که می‌گوید به خاطر فرزندان 8 و 11 ساله‌اش مجبور است ایران را ترک کند، کارلوس نظر دیگری دارد و گویا وی به خاطر توافق با فدراسیون فوتبال آمریکا برای همکاری با تیم ملی زنان این کشور و دستیاری تام سرمانی اقدام به استعفا کرده است. در کنار این خواسته سرمربی تیم ملی کشورمان که معتقد است نمازی کارهای تمام نشده دارد و تعهدات او نسبت به تیم ملی ایران بلاتکلیف می‌ماند یک مورد مجهول در این معادله وجود دارد، آن هم اینکه دلیل این همه پیگیری و خواسته کی‌روش از کمیته حقوقی برای بررسی کار نمازی چیست وقتی او مسؤولیتش تا این حد در تیم ملی پایین بوده و تاثیرگذاری‌اش به زعم کارلوس در حد عباس کاسه‌گذار یا گل میخ‌چین تیم بوده است. اگر واقعا تا این حد سطح کیفی نمازی پایین بوده در روزهایی که گزینه‌های زیادی روی میز کی‌روش برای انتخاب دستیار وجود داشت چرا او را برگزید؟ واقعا این ادعای کی‌روش اگر کیفیت این مربی که حالا گویا یک پیشنهاد اغوا‌کننده از فوتبال آمریکا در جیب دارد، پایین بود همان ابتدای امر نمی‌توانست سبب‌ساز خاتمه همکاری او با تیم ملی شود؟ اگر واقعا این ادعای کی‌روش درست است او باید پاسخگوی فشارهایی باشد که به خاطر دستمزد خود و همکارانش به فدراسیون بدون پول ایران وارد کرد. اینکه چرا باید علی کفاشیان و همکارانش به اصطلاح در چهارراه استانبول به دنبال جور کردن دلار برای کی‌روش و مربیانی باشند که در نهایت با پرده‌دری‌ها مشخص شود شأن آنها به اندازه یک «تدارکاتچی» است.
دستیارانی بهتر از «کی‌روش»
سرالکس فرگوسن در کتاب خاطراتش به صورت مکرر به نام کی‌روش و تاثیرگذاری‌اش در موفقیت‌های منچستریونایتد تاکید کرده اما شاید جالب‌ترین بخش این تعریف و تمجیدها جایی بیرون از این کتاب باشد. فرگوسن سال‌ها پیش جمله‌ای به یادماندنی درباره کی‌روش گفته بود: «هر روز سر تمرین در گوشه‌ای روی یک توپ می‌نشینم و آسوده‌خاطر تمرین دادن کی‌روش را تماشا می‌کنم. کارلوس خیلی خوب کارش را انجام می‌دهد. برای هر تمرین سازماندهی فوق‌العاده‌ای دارد. او در طول هفته تیم را مهیا می‌کند ولی در روز مسابقه من کت و شلوار می‌پوشم و کراواتم را می‌بندم و در نقش سرمربی کنار زمین می‌ایستم. تیم ما با برنامه‌های کی‌روش بازی می‌کند، گل می‌زند، برنده می‌شود و جام می‌گیرد اما همه برای من سوت و کف می‌زنند ولی نمی‌دانند که این نتایج درخشان محصول زحمات کی‌روش است.» وقتی ماه‌ها پیش کی‌روش در رویارویی با چند خبرنگار ایرانی با این سؤال مواجه شد که «کی‌روش» شما در تیم ملی کیست با برافروختگی از این سؤال گفت که همه‌ دستیاران من در تیم ملی از کی‌روش «بهتر» هستند. اگر این پاسخ کی‌روش را در کنار رفتار امروز او بگذاریم، دوگانگی بزرگی جلب توجه می‌کند. او که به واسطه اختیارات فراوانش و همچنین صعود تیم ملی به جام‌جهانی در فوتبال ایران حرف اول و آخر را می‌زند، با تناقضی که در رفتار و گفتارش به چشم می‌خورد، فوتبال ایران را با مخمصه‌ای بزرگ روبه‌رو کرده. کی‌روش قصد دارد در فاصله کمی بیش از صد روز تا جام‌جهانی، سه مربی از برزیل و آرژانتین را به نیمکت ایران اضافه کند که این مساله به خودی خود می‌تواند حاشیه‌های بزرگی را در تیم ملی ایران و همچنین رسانه‌ها به وجود بیاورد.
 


Page Generated in 0/0095 sec