حجتالاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی: حث ما به اینجا رسید که قلب حقیقت وجودی ماست و خداوند سبحان هم در قیامت با قلب ما کار دارد، زیرا تعابیر قرآنی بهخوبی نشان میدهند که منظور از قلب انسان همان روح و نفس انسانی است. [المیزان: 2/228- 229] ما در یادداشتهای گذشته به چند آیه اشاره کردیم، در این مجال تنها به آیه 225 سوره مبارکه بقره اشارت میکنیم:
«لا یُؤاخِذُکُمُ اللهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ» [بقره: 225] «خداوند شما را به سوگندهاى بیهودهتان مؤاخذه نمىکند، ولى شما را بدانچه دلهایتان فراهم آورده است، مؤاخذه مىکند.» «کسب چیزی است که انسان آن را میخواهد و دنبال میکند تا نفعی را جلب کند و بهرهای ببرد، مثل کسب مال. بنابراین کسب در اموری به کار میرود که انسان گمان میکند جلب منفعت میکند، اما بعداً در جلب ضرر هم به کار رفته است.» [مفردات: 709] تفسیر قلب در آیه بهجز به جان و حقیقت وجودی انسان، یعنی روح و نفس او معنای آیه را لغو میکند. امکان ندارد بگوییم که منظور از قلب در آیه همان عضو داخل در سینه اوست. بله، به تناسب اینکه حیات ظاهری حیوانات به قلب ظاهری آنهاست، از حیات حقیقی انسان هم به قلب تعبیر شده است. بنابراین باید قلب مرکز توجه ما باشد اما متاسفانه از آن بهطورکلی غافل هستیم. حتی تربیت دینی ما هم از ابتدا - در مدارس و دانشگاهها و در منابر و مجالس ـ بر این غفلت افزوده است. وقتی ما از قلبمان غافل شدیم، قلب محل تاخت و تاز شیطان و نفس میشود و کاملاً در اختیار آن دو قرار میگیرد. متاسفانه ما از قلب خود غافل شدهایم و تنها به ظاهر چسبیدهایم. نماز اول وقت، روزه واجب و مستحب، حج و زیارت خانه خدا و قبور مطهر پیامبر و ائمه علیهمالسلام و دیگر واجبات و مستحبات بسیار خوب هستند. مداومت بر اذکاری که در آیات و روایات وارد شده است، خوب هستند، اما به یک شرط؛ قلبمان را سالم و از هرگونه گناهی پاک کرده باشیم و آن را به خدا سپرده باشیم. اگر اینگونه نباشد، ما به ریشه نپرداختهایم و داریم ظاهر را تعمیر میکنیم، این مصداق مثال معروفی است که میگوید: «خانه از پایبست ویران است/خواجه در فکر ایوان است.» پس همت اولیه ما باید اصلاح قلبمان باشد تا پاک و سالم شود. اما در مباحث خود گفتیم که «نفاق عملی» به آن معناست که زبان با قلب همراهی ندارد، پس قلب بیمار است. چرا در قیامت گرفتار میشویم؟ زیرا خدا قلب سالم میخواهد، و ما آن را نداریم. اگر زبان در قیامت کارایی داشت که معاویه و ابنملجم و شمر و امثال آنان هم بهتر از ما را داشتند! زبانی که مترجم قلب نباشد، چه ارزشی دارد؟ بله، زبان امیرالمومنین علیهالسلام ارزش دارد، زیرا ترجمان قلب ایشان است. بنابراین باید همت ما این باشد که هر روز - مقداری - را به مطالعه قلب خود اختصاص دهیم. اگر دیدیم که قلبمان ناسالم است و در آن آلایشهای متعددی است، تلاش کنیم آن را معالجه کنیم. اما اگر این کار را نکردیم، بالاخره آن را سالم میکنند، اما آن درد و محنت دارد. معیار قلب سالم و ناسالم در قرآن به اجمال چنین است که قلب سالم قلبی است که چون یاد خدا کرد، بیمناک میشود، ایمان به خدا و رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم آن را فراگرفته است و هیچ شکی در آن نیست، امور دنیایی چون تجارت و خرید و فروش آن را از یاد خدا باز نمیدارد، و صاحبان آن همواره در راه خدا جهاد و کوشش میکنند و ظاهر اعمالشان با باطن قلبشان همخوانی دارد. درمقابل قلب منافق از یاد خدا منزجر است و از آن خشنود نیست، بلکه به غیرخدا شادمان است، حتی در نماز هم به یاد دنیا و امور دنیوی است، دوستی دنیا آن را فراگرفته است و از جهاد فراری است، و بین ظاهر و باطن او دوگانگی است. بنابراین ضرورت دارد که پیرامون قلب خود مطالعه و تفکر کنیم. معروف است که بیشترین عبادت ابوذر تفکر بود، مرحوم آیتالله بهاءالدینی هم چنین بودند. ایشان به مطالعه قلب خودشان میپرداختند. پس در کنار واجبات و بعد از انجام آنها؛ بالاترین عبادت مطالعه قلب است تا سالم شود و سالم بماند و ما قلبی سالم به نزد خداوند ببریم. قلب چون آینه است، اگر سالم باشد، وقتی در آستانه خدا قرار گرفت، خدا ـ یعنی وجهاللهـ را نشان میدهد. اما اگر ناسالم باشد، کثافات درون را نشان میدهد. چقدر زشت است! بنابراین مطالعه قلب ضروری است، اگر اینگونه شد، هنگام مرگ قلبی به پیشگاه خدا میبریم که همواره به خدا توجه داشته و از گناهان و بدیها متنفر است و توجهاش به خداست: «جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیب» [ق: 33] انابه یعنی بازگشت، «قلب منیب» قلبی است از غیرخدا روی برگردانده و همه توجه و انابهاش به سوی خداست. چنین فردی چون در دنیا قلبی آکنده از توبه و انابه به خدا داشته و عمرش را با این قلب سپری کرده و از غیرخدا اعراض کرده است، با این حال زندگی را پایان برده است، در هنگامه مرگ هم با همین قلب به دیدار پروردگارش میرود. [المیزان: 18/355 ـ 356] و قرآن میفرماید که بهشت فراروی کسانی است که قلبی پرانابه و سالم داشته باشند.