ترور «برهانالدین ربانی»، رئیس شورایعالی صلح افغانستان(1390ش)
برهانالدین ربانی (۲۹ شهریور/ سنبله ۱۳۱۹ در فیضآباد - ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ در کابل) رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان و رئیسجمهور سابق این کشور از ولایت بدخشان بود. وی در یک حمله انتحاری در خانهاش در محله وزیر اکبرخان کابل کشته شد. ربانی در زمان مرگ رئیس شورایعالی صلح در افغانستان و مذاکرهکننده ارشد دولت با گروه طالبان بود. وی از سال ۱۳۸۹ش تا پایان زندگیاش ریاست شورایعالی صلح افغانستان که با حکم حامد کرزی تشکیل شده بود را برعهده داشت. این شورا وظیفه مذاکره با گروه طالبان با هدف دستیابی به صلح پایدار و یافتن راهی مسالمتآمیز برای پایان دادن به درگیریها در افغانستان را برعهده داشت. برهانالدین ربانی 29 شهریور ۱۳۹۰ بر اثر یک انفجار انتحاری در منزل خود کشته شد. در زمان انفجار بمب، تعدادی از اعضای شورایعالی صلح افغانستان در منزل وی با 2 نفر از اعضای طالبان در حال گفتوگو بودند که یکی از نمایندگان طالبان، مواد منفجرهای که در دستارش (عمامهای که بر روی سر میبندند) پنهان کرده بود را منفجر میکند.
حرکت امام رضا(ع) از مدینه به خراسان محل حکومت مامون عباسی(200 ق)
مأمون، هفتمین خلیفه عباسی پس از پیروزی بر برادرش امین و استیلای کامل بر کشور پهناور اسلامی، تصمیم گرفت امامرضا(ع) را از مدینه به مرو مقر حکومت خود منتقل کند و با آن حضرت به ظاهر طرح دوستی و محبت بریزد و ضمن استفاده از موقعیت علمی و اجتماعی امام، کارهای او را تحت نظارت کامل قرار دهد. آوردن امام از مدینه به مرو، هرچند در ظاهر به صورت دعوت بود اما ماهیت واقعی آن جز ایجاد محدودیت هر چه بیشتر برای امام چیز دیگری نبود. از این جهت امام برای تفهیم ماهیت این دعوت، هیچ یک از اعضای خاندان خویش را همراه خود نبرد تا از این طریق به مسلمانان بفهماند این سفر، نوعی تبعید است نه سفری مقرون به رضایت، ولی مامون برای خنثی کردن هدف امام دستور داد گروهی از رجال و اشراف از جمله والی مدینه ملازم رکاب امام باشند و حتی مسیر سفر امام نیز معین شد و قرار شد امام از طریق مدینه، بصره، خرمشهر، اهواز، قم، ری و نیشابور به مرو وارد شود. آن حضرت در 10 شوال سال 201 قمری وارد مرو شد.
درگذشت نیکولا ماکیاولی، سیاستمدار، نویسنده، هنرمند و مورخ ایتالیایی (1530م)
نیکولا ماکیاولی، مورخ، نظریهپرداز و سیاستمدار ایتالیایى در سوم دسامبر سال 1469م در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. وی در جوانی وارد فعالیتهای سیاسی شد و در سال 1506م به دبیری شورای جمهوری ایتالیا دست یافت. ماکیاولی از سال 1512م که مخالفانش قدرت را در دست گرفتند به گوشهگیری و نگارش کتابهای متعدد روی آورد. مهمترین اثر ماکیاولی، کتاب شاهزاده، پرنس یا شهریار است که وی آن را برای راهنمایى فرمانروایان زمان خویش نوشت. این کتاب نام ماکیاولی را مظهر بیمرامی و پایبند نبودن به اصول سیاسی معرفی کرده است. کتاب شاهزاده نه اخلاقی است و نه ضداخلاق، بلکه نخستین تجزیه و تحلیل علمی و بیطرفانه از روشهایى است که موجب کسب نیروی سیاسی و حفظ آن میشود. هرچند جنبه بیطرفی کامل کتاب به آن رنگ بدبینی میدهد اما تاثیر این کتاب حتی تا روزگار اخیر بیاندازه زیاد است. روش ماکیاولی در سیاست به اصول ماکیاولیسم مشهور است. ماکیاولیسم پیش از آنکه یک مکتب سیاسی باشد، نظریهای در شیوه حکومت و دستورالعملی برای دولتمردان است که البته مخالفان بسیاری هم دارد. به عبارت دیگر در اصطلاحات سیاسی واژهای بدنامتر از ماکیاولیسم نیست. این اصطلاح در زبان سیاسی به معنای فریبکار، نیرنگبازی و عدم پایبندی به اصول اخلاقی است. از دیدگاه ماکیاول نیرنگ و فریب در قدرت، اصلی ضروری به شمار میآید یعنی در حالی که به سردمداران قدرت نگریسته میشود، وی چشم به پشت صحنه دوخته و انگیزههای نهانی وقوع حوادث را جستوجو میکند. ماکیاولی در عین حال معتقد بود قدرت متمرکز ملی، میتواند ملت را از دستاندازی قدرتهای همسایه در امان نگاه دارد. هنر جنگ و تاریخ فلورانس از دیگر آثار او است. ماکیاولی سرانجام در 20 سپتامبر 1530م در 61 سالگی درگذشت.