printlogo


کد خبر: 125634تاریخ: 1393/7/1 00:00
«وطن امروز» از یک احتمال درباره برنامه آمریکایی‌ها برای ظرفیت غنی‌سازی ایران گزارش می‌دهد
وازکتومی هسته‌ای!

گروه سیاسی: گزارشی که دیوید سنگر، خبرنگار نیویورک تایمز منتشر کرد و در آن از پیشنهاد هسته‌ای جدید آمریکا به دولت ایران خبر داد؛ تاحدودی مبهم بود و تنها بر محور قطع اتصالات سانتریفیوژها متمرکز بود. در ایران این پیشنهاد تا حدودی ناشناخته بود چراکه قطع اتصال میان سانتریفیوژها تنها در آبشارها امکانپذیر بود و البته ماهیت چنین پیشنهادی برای کارشناسان فنی صنعت هسته‌ای کشورمان تاحدودی محل تردید بود. به گزارش «وطن امروز»، اما روز گذشته خبری منتشر شد که می‌گوید این پیشنهاد آمریکایی‌ها شامل یک بند مهم دیگر نیز هست و آن «عدم تزریق گاز به سانتریفیوژها» است. بنابراین پیشنهاد جدید آمریکایی‌ها در حوزه غنی‌سازی شامل 2 محور اساسی است:
1- عدم تزریق گاز به سانتریفیوژها
2- قطع اتصالات میان سانتریفیوژها
این موضوع روز گذشته و پس از دیدار وزرای خارجه آمریکا و ایران منتشر شد. رادیو فردا این خبر را منتشر کرده و نوشته؛ خبرگزاری‌های رویترز و آسوشیتدپرس با انتشار خبر دیدار کری و ظریف،  گزارش دادند در پیشنهاد جدید آمریکایی‌ها به‌رغم موضوع قطع اتصالات سانتریفیوژها، موضوع عدم تزریق گاز نیز وجود دارد. اگرچه تاکنون درباره پیشنهاد آمریکایی‌ها تنها همان موضوع قطع اتصالات مطرح شده بود اما در صورت صحت این ماجرا و گنجانده شدن عدم تزریق گاز به ماشین‌های غنی‌سازی، به نظر می‌رسد آسیب‌های درازمدتی به برنامه هسته‌ای ایران وارد می‌شود. «وطن امروز» در ادامه و در ابتدا با فرض صحت این موضوع، درباره مختصات تبعات این پیشنهاد گزارش می‌دهد و پس از آن یک احتمال درباره برنامه آمریکایی‌ها برای ظرفیت غنی‌سازی ایران را بررسی می‌کند.
تعلیق به اضافه قطع اتصال
آمریکایی‌ها اکنون یک سال پس از مذاکرات دوجانبه هسته‌ای با نمایندگان دولت ایران، برای رسیدن به توافق جامع هسته‌ای پیشنهاد داده‌اند با قطع اتصالات میان سانتریفیوژها، آبشارهای سانتریفیوژ‌های ایران از بین رفته و البته به این سانتریفیوژهای منفک نیز گاز تزریق نشود. در واقع در این پیشنهاد آمریکایی‌ها، موضوع تعلیق غنی‌سازی مشهود است؛ موضوعی که در قطعنامه‌های شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای ایران نیز آمده بود. یکی از ایرادات منتقدان توافق ژنو نیز مربوط به همین بحث است. در گام میانی توافق ژنو، ایران متعهد به برداشتن «گام‌های اضافی» شد. در این بخش از توافق ژنو تصریح شده بود باید به موضوع قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل پرداخته شود به گونه‌ای که با رضایت طرفین همراه شود. در واقع در این گام ایران متعهد به پرداختن به قطعنامه‌ها شد به گونه‌ای که منجر به رضایت طرف مقابل شود. اکنون در طرح جدید آمریکایی‌ها نیز این موضوع مشهود است اما نکته مهم این است که پیشنهاد جدید فراتر از قطعنامه‌ها است چراکه به غیر‌ از موضوع عدم تزریق گاز که همان تعلیق است؛ قطع اتصالات میان سانتریفیوژها نیز گنجانده شده است. قطع اتصالات نیز به معنای افزایش زمان بازگشت ایران به غنی‌سازی است. در واقع فلسفه پیشنهاد قطع اتصالات این است که در صورت تلاش ایران برای بازگشت به غنی‌سازی، زمانی حداقل 3 ماه باید طول بکشد تا اتصالات میان سانتریفیوژها برقرار شود که در واقع در همان قالب break out دنبال می‌شود. بر همین اساس می‌توان گفت پیشنهاد جدید که شامل تعلیق غنی‌سازی و قطع اتصالات است، به مراتب بدتر و زیان‌بارتر از اجرای قطعنامه‌ها است.
نگاه واقع‌بینانه
اما فارغ از اینکه در پیشنهاد جدید موضوع تعلیق غنی‌سازی موجود باشد یا تنها همان قطع اتصالات گنجانده شده باشد؛ می‌توان از زاویه‌ای دیگر به مذاکرات هسته‌ای که این روزها در نیویورک انجام می‌شود؛ نگاه کرد. اینکه پیشنهاد آمریکایی‌ها با چه هدفی مطرح شده باشد بسیار مهم است. آمریکایی‌ها و بویژه رسانه‌های آنها طی چند ماه اخیر در گزارشات خود از گزاره «حفظ چهره» برای ایران استفاده می‌کنند. بر همین اساس می‌توان از همین زاویه و با نگاهی واقع بینانه درباره پیشنهاد جدید آمریکایی‌ها گمانه‌زنی کرد. آمریکایی‌ها در همان مذاکرات وین 6 نیز صراحتا گفته‌اند تنها 1500 سانتریفیوژ را برای فعالیت غنی‌سازی ایران خواهند پذیرفت. به اعتقاد کارشناسان، این پیشنهاد آمریکایی‌ها در واقع کمینه و حداقل است و در واقع برای آن است که به عنوان مثال پیشنهاد تیم ایرانی برای 9 هزار سانتریفیوژ موجود تعدیل شود. به عنوان نمونه می‌توان تصور کرد چانه‌زنی‌ها بر سر 6 هزار سانتریفیوژ صورت گیرد و در نهایت همین تعداد سانتریفیوژ مورد موافقت قرار گیرد. یعنی آمریکایی‌ها با این تعداد سانتریفیوژ موافقت می‌کنند. موافقت با 6 هزار سانتریفیوژ اما می‌تواند ضمائمی هم داشته باشد. یعنی اگر در کمیت یک عدد ثابت درباره سانتریفیوژها تثبیت شد اما در محتوا و کارکرد سانتریفیوژها می‌توانند شیطنت‌هایی انجام دهند. به عنوان مثال آمریکایی‌ها می‌توانند ضمن موافقت با 6هزار سانتریفیوژ، خواستار کاهش توان تولید اورانیوم غنی شده شوند. یعنی به عبارتی در ایران 6 هزار سانتریفیوژ بچرخد اما توان غنی‌سازی واقعی این سانتریفیوژها کمتر و به عنوان مثال در اندازه همان 1500 سانتریفیوژ باشد! قطع اتصالات میان سانتریفیوژها نیز می‌تواند در همین راستا ارزیابی شود البته شیطنت دیگری نیز می‌تواند صورت گیرد. به عنوان نمونه، عملیات غنی‌سازی توسط 6 هزار سانتریفیوژ، سالانه منجر به تولید 2500 کیلوگرم اورانیوم 5 درصد می‌شود اما اگر حجم مواد تزریق شده کاهش یابد، میزان اورانیوم غنی‌شده از 2500 کیلوگرم نیز کمتر خواهد بود. به عبارتی اگر تزریق گاز 50 درصد کاهش یابد، میزان اورانیوم غنی شده حدود 1200 کیلوگرم خواهد شد. یعنی در واقع این میزان اورانیوم غنی شده با چرخش 3  هزار سانتریفیوژ نسل اول نیز امکانپذیر خواهد بود! اکنون اگر اتصال سانتریفیوژها در آبشار‌ها هم قطع شود؛ آنگاه تضمین لازم برای طول کشیدن بازگشت ایران به شرایط فعلی نیز محقق می‌شود و زمان زیادی خواهد برد تا ایران شرایط فعلی را محقق کند. در کنار این قبیل شیطنت‌ها، ضمائمی نظیر تعهد ایران به اکسید کردن مواد حاصل از این فرمول غنی‌سازی و نیز تبدیل آن به میله‌های سوختی نیز می‌تواند تصور شود که در این حالت معادله آمریکا برای تحدید برنامه غنی‌سازی ایران منتج به جواب می‌شود ضمن اینکه تیم ایرانی نیز می‌تواند با نشان دادن عدد سانتریفیوژها از موفقیت خود در مذاکرات بگوید. این یک احتمال است و البته در موضوع مذاکره با آمریکایی‌ها باید همه احتمالات را بررسی کرد. بنابراین در موضوع غنی‌سازی باید تعداد سانتریفیوژها همزمان با کیفیت و کارآیی آنها در نظر گرفته شود البته همه اینها در حالی است که براساس ماده 4 ان‌پی‌تی ایران هیچ محدودیتی برای غنی‌سازی تا هر غنایی را نخواهد داشت و در واقع کوتاه آمدن ایران از این حق مصرح در ان‌پی‌تی به معنای کوتاه آمدن ایران از حقوق اساسی خود است. از سوی دیگر با توجه به اینکه کارشناسان هسته‌ای کشورمان نیاز ایران به غنی‌سازی را 190هزار سو دانسته‌اند؛ باید این نکته را در نظر داشت که فرمول و فرآیند تحقق این نیاز تا چند سال آینده نیز باید به عنوان اولویت حوزه غنی‌سازی در مذاکرات در نظر گرفته شود. آنچه مسلم است اینکه در  چنین طرح‌ها و پیشنهادهایی ماهیت غنی‌سازی زیر سؤال می‌رود و تنها یک ویترین از آن می‌ماند به عبارتی چنین پیشنهادهایی در واقع عقیم‌سازی غنی‌سازی یا به تعبیر یک نویسنده آمریکا نشین «وازکتومی هسته‌ای» است.


Page Generated in 0/0036 sec