تجربه 2 باخت در 2 بازی متوالی برای تیمی که 7 هفته نباخته بود، به طور طبیعی سخت است و از نظر روانی میتواند هر تیمی را به سمت پایین جدول سوق دهد. پدیده خراسان با هدایت علیرضا مرزبان لیگ را خوب شروع کرد و فارغ از نتایج و امتیازاتی که کسب کرد و آنها را تا رده سوم جدول بالا برد، بازیهای زیبایی را هم به نمایش میگذاشت، بازیهایی که با انسجام تیمی و نه اتکا به ستارهها، در زمین اجرا میشد و چشم هر تماشاگری را نوازش میکرد اما روزهای بد خراسانیها از روز باخت به سپاهان شروع نشد، بلکه پدیده روزی باخت که تعداد نباختنهای این تیم حتی با تساویهای پیدرپی بالا رفت و از نظر روانی فشار زیادی به تیم وارد شد. مرزبان روزی که در ورزشگاه ثامن باخت، شاید هرگز فکرش را نمیکرد در کرج نیز گلباران شود اما این خصلت تیمهای تازه وارد به لیگ برتر است.آنها آمادگی پذیرش باخت را ندارند و وقتی که در مشهد مقابل سپاهان بازی را واگذار کردند، بعد از آن به جای اندیشیدن به یک بازی منسجم فقط به فکر برد در دیدار بعدی بودند. اندیشیدن به برد و پیروزی شاید در شرایط عادی و البته برای تیمهای با تجربه خوب باشد ولی وقتی تیمی برای نخستین بار در لیگ برتر حضور مییابد و استرس باختن را هفتهها به دنبال خود میکشد بعد از یک باخت، دیگر با اندیشیدن به پیروزی نمیتواند بازی همیشگی خود را به نمایش بگذارد و انسجام تیمیاش در دیدار با حریفان از بین خواهد رفت.پدیده خراسان حالا گرفتار این تفکر است و البته مرزبان که باید نقش اصلی را در انسجام تیم ایفا کند، نیز در همین دام افتاده است. تیم مرزبان نیاز به آرامش بیشتری دارد که قطعا این آرامش را در وهله اول سرمربی به تیم تزریق میکند اما سرمربی پدیده نیز بیقرار برای برد روی نیمکت مینشیند.از اعتراضهایش و بیقراریهای او روی نیمکت میتوان دریافت که سرمربی پدیده نیز بیتجربهتر از تیمش، به جای یک بازی منطقی و تفکر در نوع بازی، با احساسات پیش میرود و این راه یعنی احساسی بازی کردن، گاهی برای تیم مفید خواهد بود ولی بیشتر مواقع شکستهای سنگین را نیز در پی خواهد داشت.شکست 4 بر صفر پدیده مقابل سایپا از همان نوع شکستها بود. پدیده برای برون رفت از این شرایط چارهای جز شروع دوباره لیگ برتر ندارد! استارتی که این تیم در اول فصل زد و بدون توجه به نتایج و رکوردها، بازیهای خوبی به نمایش گذاشت و البته نتیجهاش را هم دید. مرزبان و تیمش به یک ریکاوری خوب نیاز دارند، ریکاوری نه از نظر جسمی که آنها باید ذهنی ریکاوری شوند.