printlogo


کد خبر: 125755تاریخ: 1393/7/2 00:00
خودکشی فرهنگی در دولت روحانی

حسین بابازاده‌مقدم: در پشت‌بام‌ها و بالکن‌ها با ماهواره مبارزه کردیم اما تاثیری نداشت، نه ایمان مردم پر زد نه هویت مردم از دست رفت!
بخشی از اظهارنظرهای رئیس‌جمهور در مخالفت با جمع‌آوری تجهیزات دریافت ماهواره‌ای از منازل توسط نیروی انتظامی
نقش‌آفرینی تئوریسین‌های فرهنگی دولت خاتمی در بخش‌های سیاسی، برنامه‌ریزی، اجتماعی و فرهنگی دولت موسوم به اعتدال و البته رسیدن دستگاه‌های فرهنگی کشور در قالب سهمیه‌بندی کابینه و مسؤولیت‌های عالی در قوه مجریه به مشارکتی‌های دولت و کسانی که عملا با آرای پوپر پرورش یافته و خود را مریدان شبکه تربیتی سروش تلقی می‌کنند، بسترهای آسیب فراوانی را علیه کشور گشوده است.
بررسی‌ نقطه‌نظرات رئیس‌جمهور، عملکرد دولت در حوزه‌های حمایتی و سرمایه‌گذاری‌های صورت پذیرفته، همچنین رویکرد‌های اجرایی نشان می‌دهد دولت روحانی نه‌تنها در حوزه مقابله با جنگ سرد فرهنگی از بضاعت‌های کافی برخوردار نیست بلکه عملا در راستای پیاده‌سازی و تحقق گام به گام خطوط کلی سیاست‌های فرهنگی غرب علیه کشورهای اسلامی بویژه جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت است، البته در این باره اصراری بر رویکرد‌های عامدانه وجود ندارد، اگر چه خرابی دیوار کار شیر آب بازمانده‌ای بدون نیت قبلی باشد یا ناشی از عملیاتی خرابکارانه، عملا هر دو نتیجه‌ای واحد و تخریبی به یک میزان را به همراه خواهد داشت. وضعیت بغرنج و نگران‌کننده‌ای که نشان می‌دهد مجموعه همکاران روحانی در دولت دستور کارهای فرهنگی بسیار خطرناک و نگران‌کننده‌ای را برای او در نسخه‌های متعددی پیچیده‌اند که می‌تواند سرنوشت کشور را با مخاطرات عظیمی مواجه کند.
وقتی رئیس‌جمهور قائل است که «هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم» و به عبارتی روشن‌تر «هنر هنر است و هنرمند هنرمند» در واقع قرائت و روایتی روشنفکرانه از هنر را بسط می‌دهد که دوستان و مشاوران فرهنگی‌اش در دولت به او القا کرده‌اند که دقیقا متمرکز بر اهداف عمومی و کلان نظام برنامه‌سازی فرهنگی غرب در کشورهای اسلامی است چرا که برخی تحلیلگران بر این باور هستند که وقتی سیا در جریان فواصل جنگ‌های جهانی تا اتمام سال‌های جنگ سرد دست به کشتار وسیع معلمان و نویسندگان زد در واقع درصدد جایگزینی جریانی جهانی با عنوان روشنفکری بود که شاخصه‌های آن یکی از مهم‌ترین شؤون دایر بر همین شعار هنر برای هنر به شمار می‌آید. همراستا با این بحران مسموم فکری هنر برای هنر را می‌توان در محصولات تازه رونمایی شده در حوزه‌های فرهنگی کشور بویژه جشنواره فیلم فجر اول در دولت روحانی مورد توجه قرار داد که آشکارا به محیطی برای تقدیر از عناصر بدنام و هنجارستیز تبدیل شده و تریبون رسمی اعلام سیاست‌های فرهنگی نظام در اختیار گروه‌هایی از وابستگان به
سلطنت‌طلب‌ها و بهائیان قرار گرفت.
همچنین نباید از نظر دور داشت که رئیس‌جمهور معتقد است ارتقای اخلاقی «با چادر نمی‌شود». در عین حال که وی معتقد است فرهنگ باید خصوصی شده، روند مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای توسط نیروی انتظامی متوقف شود و همینطور ممیزی از کتاب حذف شود ولی دشمنان فرهنگی جمهوری اسلامی در حوزه‌هایی بشدت جدی و به‌صورت همه‌جانبه با استعدادی نزدیک به 130 شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان علیه شهروندان ایرانی می‌جنگند. علاوه بر نبرد جدی در رسانه‌های تصویری و توسعه شبکه‌های اجتماعی در اینترنت که بعضا توسط سیاست‌های دولت جدید تقویت شده و حضور اعضای کابینه به صورت رسمی در این شبکه‌ها به میزان مشروعیت برای جلب کاربران بیشتر افزود، دولت با اهدافی سیاسی یعنی از بین بردن انحصار خبری صدا و سیما و بهره‌مندی از اطلاع‌رسانی مستقیم از طریق اینترنت و احیانا در برخی مقاطع شبکه‌های ماهواره‌ای، عملا بسترهای لازم برای آسیب‌های فرهنگی را فراهم می‌آورد.
این رویکردها را در حالی روحانی به‌صورت علنی اعلام کرده و وزیر ارشاد و مشاور فرهنگی‌اش بر آن توضیحاتی را افزوده‌اند که بیش از 50 درصد شبکه‌های تلویزیون ماهواره‌ای مشخصا در موضوع سبک زندگی، حجاب، مد و پوشش، خانواده‌ها و فرهنگ و روابط اجتماعی و حتی سبک تغذیه شهروندان ایرانی تمرکز دارند. از همه اسفناک‌تر این است که رئیس‌جمهور معتقد نیست که ما به مهندسی فرهنگی نیاز داریم بلکه وی از عنوان «معماری فرهنگی» استفاده می‌کند که بنابر توضیح وی تفاوت‌های زیادی دارد و از بار منفی مهندسی فرهنگی می‌کاهد. موضوع مهندسی فرهنگی به صورت بدیهی عقلایی از سوی رهبر معظم انقلاب در راستای مهار ناتوی فرهنگی دشمنان نظام جمهوری اسلامی مطرح شده بود و البته بسیار نگران‌کننده است دولتی بر سرکار آمده است که پس از 3 دهه تهاجم بی‌وقفه فرهنگی هنوز در سطح مقدمات و دریافت‌های ابتدایی از ضروریات بحث مدیریت و دفاع فرهنگی بی‌بهره است.
وضعیت فعلی دولت در مباحث فرهنگی کشور و سیاست‌های کلانی که در حوزه فرهنگ و اجتماع تعقیب می‌کند برآمده از دوران شکوفایی است که میراث آن را اصلاح‌طلبان از دولت خاتمی و فجایع تکرارناپذیر فرهنگی در دولت وی تاکنون نمایندگی و منتقل کرده‌اند. همین چندی قبل سپانلو از دورانی طلایی یاد می‌کند که طی دو ماه در سال 1376، 2000 کتاب چاپ ممنوع در دولت خاتمی مجور نشر پیدا می‌کند، تنها همین ابراز خرسندی از وضعیت مخروبه فرهنگ در دولت موسوم به اصلاحات از یکسو نشانگر اسفناکی وضع فرهنگ در دوره‌های حاکمیت اصلاح‌طلبان بر مبادی فرهنگی کشور بوده و از سوی دیگر آرزوی این جریان غربگرا برای تحقق اهداف جنگ سرد فرهنگی در کشور را نشان می‌دهد.
از سوی دیگر برنامه‌ها و اهداف فرهنگی دولت در تعارضی آشکار با سیاست‌های کلی نظام اسلامی است که مبدأ صدور آن آرا و فرمایشات مقام معظم رهبری و قانون اساسی جمهوری اسلامی است چرا که قانون اساسی دولت را مسؤول پاسداری از فرهنگ و دین شناخته و رهبر معظم انقلاب نیز همواره بر مسؤولیت‌های رسمی درباره ارتقای اخلاق، دینداری و فرهنگ در جامعه سخن به میان آورده‌اند اما دولت روحانی ضمن واگذاری مسؤولیت‌ها به هنرمندان آن هم به صورت درهم و بدون توجه به نوع نگرش و دیدگاه‌های آنان، در عین حال از روند‌های نسبتا موثر و مقطعی در مقابله‌های فرهنگی جلوگیری کرده و با سردادن و تعقیب شعارهایی عوام‌گرایانه می‌کوشد فضای جامعه در حوزه فرهنگی را دوقطبی کند.
به طور‌ مثال رئیس‌جمهور در حالی معتقد است ماهواره‌ها دین مردم را تغییر نداده و هویت‌شان را تحت تاثیر قرار نداده است که آمار ناهنجاری و رشد اعداد و ارقام ویرانی‌های خانوادگی توسط بنگاه‌های کاملا حرفه‌ای در شبکه‌های رسانه‌ای و ماهواره‌ای در موج اخیر 10 ساله علیه جمهوری اسلامی، به صورت غیرقابل انکاری در حال افزایش‌های روزانه است.  نمونه‌هایی از موضع‌گیری‌های رئیس‌جمهور درباره مهار شبکه‌های ماهواره‌ای می‌تواند راهگشای این بحث باشد. به طور‌ مثال روحانی مبارزه و ممنوعیت تجهیزات دریافت ماهواره‌ای را ناشی از ترسو بودن و بی‌اعتمادی به جوانان القا کرده است، حال آنکه با در نظر گرفتن چنین فرض‌هایی باید کل قوانین و مقرراتی که محصولات مضر پزشکی، بهداشتی و غذایی را ممیزی می‌کند نیز مضر و زیانبار تلقی شود، چرا که براساس این استدلال غیرعلمی و نادرست هر شخصی می‌تواند اطلاعات روی بسته‌ها را مطالعه کرده و از استفاده آن مواد پرهیز کند.  البته این تمام ماجرا نیست بلکه کسان دیگری در دولت وی که عملا مسؤول نابسامانی فرهنگی کشور و وادادگی در برابر جنگ سرد فرهنگی هستند همچون وزیر ارشاد با رئیس‌جمهور همراهی کرده و سیاست‌های دولت در حوزه فرهنگی را تعقیب کرده و می‌گویند: باید این ذهنیت اصلاح شود و الا با این فکر‌ها فرهنگ رشد نمی‌کند!
از وزیر ارشاد دولت روحانی شاید هنوز کسی سوال نکرده است که این محصولاتی که به صورت بی‌محابا و وحشیانه کیان فرهنگ ایرانی و اسلامی و نابودی خانواده‌های ایرانی را هدف گرفته‌اند، چرا در کشورهای تولیدکننده‌شان یعنی در کشورهای آمریکای لاتین، ترکیه و بعضا فرانسه اکران نمی‌شوند تا باعث فراخی فضای فرهنگ در سرزمین‌های مولدشان شوند؟
در عین حال وزیر ارشاد که مسؤول و متولی مبارزه با برنامه‌های دشمن در جنگ سرد فرهنگی است به سناریویی تکراری و عملا شکست‌خورده در حوزه جنگ فرهنگی دشمن روی آورده و با درانداختن این ادعا که بزودی ممکن است دریافت امواج ماهواره‌ها روی تلفن‌های همراه نیز مقدور شود تلاش کرده است این موضوع یعنی برخورد با شبکه‌های ماهواره‌ای در داخل کشور را تحت‌الشعاع قرار دهد، در خلال این بحث‌ها البته نباید از نظر دور داشت این همان دولت و دستگاه فرهنگی است که مدعی بود فرهنگ را به بخش خصوصی خواهد سپرد اما عملا در راستای خنثی‌سازی سایر دستگاه‌ها در عرصه مبارزه فرهنگی نیز وارد شده و به اختلال‌آفرینی‌هایی حساب‌شده می‌پردازد.
مقام معظم رهبری در سال 1378 و طی ارائه پاسخی به کسانی که مدعی بودند تا 5 سال دیگر یعنی 10 سال پیش دریافت امواج ماهواره برای تمام تلویزیون‌های ایرانی مقدور می‌شود، می‌فرمایند: این منطق درست نیست که بگوییم چون تا 5 سال دیگر فناوری ماهواره پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر را بگیرند پس از حالا جلویش را باز کنیم، این ازخودباختگی است.
در واقع طی جنگ‌های نظامی نیز این یک فن عملیاتی در راستای تسلیم‌سازی حریف است که شایعاتی مبنی بر شکست جبهه مقابل مطرح می‌شود و از اعضای جبهه مقابل دعوت به تسلیم می‌شود، همان تکنیکی که برخی از سرپل‌های سرویس‌های جاسوسی فرهنگی غرب در ایران اسلامی نیز مطرح کرده و آن را دنبال کردند که خوشبختانه تاکنون با درایت رهبر معظم انقلاب با ناکامی مواجه شده است. این تاکتیک را اصطلاحا در فرهنگ ایرانی با عبارت «خودکشی از ترس مرگ» می‌شناسیم.  حالا بهتر است آقای رئیس‌جمهور درباره اختلاف رسمی مواضعش با سیاست‌های کلی نظام اسلامی در چندین سال گذشته پیرامون برخورد با ماهواره‌ها پاسخ دهد، اقدامی که در نازل‌ترین سطح ممکن باقی مانده و هنوز تدبیر اساسی بر پایه سیاست‌های ابلاغی رهبر معظم انقلاب برای آن پیش‌بینی نشده است.
رهبر معظم انقلاب در سال‌های 1374 و 1375 و همچنین 15 سال بعد تاکید می‌کنند که همچنان ماهواره‌ها در کشور با عناوینی همچون «اغواگری دل‌ها»، «گندآب فساد»، دارندگان «تیرهای زهرآگین» نامیده شوند. همچنین ایشان در سال 1390 از عبارت جالبی استفاده می‌کنند که امروز مدافعان عبارت‌های عامیانه و تحریک‌آمیز باید آن را نصب‌العین خود قرار دهند: ماهواره‌ها، اینترنت‌ها، اینها دل‌ها را اغوا می‌کند، جذب می‌کند، از راه به در می‌برد، انگیزه‌های معنوی را سست و شهوات را بیدار می‌کند.
این همان وضعیت حقیقی جنگ سرد علیه شهروندان بی‌دفاع کشوری را نمایش می‌دهد که فقط براساس «1560» درخواست از یک شبکه ماهواره‌ای برایشان سریالی سراسر فحشا با عنوان همسایه‌ها منتشر می‌شود که دربرگیرنده انواعی از شنیع‌ترین روابط جنسی ضربدری و حیوانی است. آیا دولت و وزارت ارشاد در برابر این جنگ سرد وحشیانه فرهنگی بدون مسؤولیت است و آیا نمایندگان ملت می‌توانند به‌سادگی در برابر این وضعیت خطرناک و نگران‌کننده فرهنگی تنها و تنها سکوت اختیار کنند؟


Page Generated in 0/0055 sec