printlogo


کد خبر: 125891تاریخ: 1393/7/5 00:00
دفاع‌مقدس در گفت‌و‌گوی «شناسنامه» با سرلشکر باقری
از 598 تا داعش

گروه سیاسی: معاون ستاد کل نیروهای مسلح گفت: ما خطوط قرمزی را در مقابل حوادث اخیر عراق داریم، البته اعلام رسمی نکرده‌ایم؛ از جمله اینکه یک حاشیه امنیتی برای مرز کشور قائل هستیم، اگر داعش به مرزهای کشور نزدیک شود، منهدم خواهد شد.
به گزارش «وطن‌امروز»، سرلشکر محمد باقری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع‌مقدس در برنامه شناسنامه پنجشنبه‌شب حضور یافت.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح با توجه به تحولات منطقه، وضعیت دفاعی ایران را مطلوب توصیف کرد و گفت: بحمد‌الله در امنیت و دفاع کشور هیچ مشکلی نداریم، قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی به اندازه‌ای قوی عمل کرده است که در ذهن کسی خطور نمی‌کند که بتواند به جمهوری اسلامی ایران تهاجمی داشته باشد. در خاطر دارید بعد از تصرف عراق توسط جورج بوش پسر در سال 82 مطرح می‌کردند هدف بعدی ایران است.
از آن زمان 12-10 سال گذشته است ولی شرایط به نحوی است که اذعان داشتند تهاجم زمینی به ایران را منتفی می‌کنیم و بعد سایر انواع تهاجمات منتفی شد. امروز حرفی از تهدید عملی جمهوری اسلامی ایران به آن معنی نیست. برخی مواقع سخنان مضحکی از سوی رژیم صهیونیستی شنیده می‌شود ولیکن خودشان و آمریکا جواب آنها را می‌دهند که توان این کار را ندارند.
سرلشکر باقری افزود: معتقدم 8 سال دفاع‌مقدس پتانسیلی دارد که می‌تواند نه تنها نیروهای مسلح نسل‌های بعدی ما را بسازد بلکه کشور و منطقه و جهان را بسازد. به عنوان یک مطلع می‌گویم؛ اگر امروز با این سن و سال و تجربه به ما بگویند در کنار اروند رود والفجر8 را طراحی و به دشمن حمله کنید، بارها فکر کردم و دریافتم یک واو به طراحی آن زمان نمی‌توانم اضافه کنم؛ یعنی این قدر دقیق بوده است. جنگی که در والفجر8 در فاو اتفاق افتاد 5 برابر تصرف خرمشهر وسعت و 10 برابر تصرف خرمشهر پیچیدگی داشت.
سرلشکر باقری پیرامون پشتیبانی دولت وقت از جبهه‌ها عنوان کرد: معتقد بودیم که بیش از اینها باید از جبهه پشتیبانی می‌شد، ما کشوری با جمعیتی 2برابر عراق بودیم ولی جمعیت رزمنده عراقی‌ها همواره 2 برابر کشور ما بود. این نشان می‌دهد در عراق تا چه اندازه به جنگ اهمیت داده می‌شود و مردم به جبهه گسیل می‌شوند.
ما در اوج کار در هور بین عملیات خیبر و بدر در سال 63 در حال ساخت سیل بند بودیم؛ تمام دولت بسیج شد تا قرارگاه صراط ساخته شود و تمام ارگان‌ها ملزم شدند تا تمام کمپرسی‌های خود را به جبهه منتقل کنند، باور می‌کنید 500 دستگاه کمپرسی به جبهه آمد؟ در همان روز عراق با 5000 کمپرسی مقابل ما سیل‌بند زدند در حالی که عراق کشوری است که یک چهارم ما وسعت دارد و آن زمان یک دوم ما جمعیت داشت و گرفتار مشکلات خاص خود بود. از این نمونه‌ها خیلی می‌توانم بگویم.
یکی از یگان‌ها در یکی از استان‌ها زمانی که دولت به استانداری‌ها دستور فرستادن جیپ و لندروور به جبهه را داده بود، 3 جیپ بسیار کهنه به جبهه فرستاده بود در حالی که در آن زمان سپاه آن شهرستان زیر علف‌ها چند جیپ نو مخفی شده را پیدا کرده بود.
 یکی از مشکلات ما این بود که از پتانسیل کشور در زمان دفاع‌مقدس بهره نبردیم و حمایت لازم صورت نگرفت. بعدها خیلی شعار دادیم که ما چه کردیم و دولت زمان جنگ و... ولی این طور نبود.
وی درباره حوادث اخیر عراق و گروه تروریستی داعش اظهار داشت: ما خطوط قرمزی را در مقابل حوادث اخیر عراق داریم، البته اعلام رسمی نکرده‌ایم؛ از جمله اینکه یک حاشیه امنیتی برای مرز کشور قائل هستیم، اگر گروهک داعش یا هر عنصر تهدید‌کننده‌ای به مرزهای جمهوری اسلامی نزدیک شود در یک اقدام دفاعی مقتدرانه مرزی، آن را منهدم خواهیم کرد. این را درک کردند و الان هم آخرین جایی که در استان دیاله عراق آمده‌اند تقریبا با مرز ما 40 کیلومتر فاصله دارد؛ این حریم 40 کیلومتری را حفظ کردند و به سمت مرز ما نیامدند.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه برنامه شناسنامه در پاسخ به سؤالی درباره قطعنامه 598 بیان داشت: به نظر من قطعنامه 598 در تیر ماه 67 پذیرفته نشد و سابقه آن به 3-2 سال قبل از آن بازمی‌گردد؛ هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمنده‌ها در جبهه صورت نگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری‌نگری است که بگوییم فلان شخص 2 خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید نمی‌شود جنگید و حضرت امام(ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند. این مطلب با عقل سازگار نیست.
از سال 65-64  ضعف‌های ساختاری، زیرساختی و اساسی ما در جنگ هویدا بود. قبلا هم بود ولی دیگر عراقی‌ها به جایی رسیدند که بشدت قوی شدند؛ اتفاق فاو افتاد و عراق خطر را به جد احساس کرد، همه به حمایت از صدام برخاستند؛ اطلاعات موجود است میزان تسلیحات و کمک‌هایی که به عراق در سال‌های 65-64 شد قابل قیاس با گذشته نیست.
عراقی‌ها با 400 هواپیما و 12 لشکر زمینی جنگ را آغاز کردند، این 400 هواپیما در طول جنگ ساقط و 12 لشکر منهدم شد. من مسؤول شمارش اینها بودم. ولیکن در روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم عراق 700 هواپیمای روز دنیا را داشت و دارای 56 لشکر بود. یک میلیون رزمنده داشت. ما با یک ارتش قدرتمند اینگونه مواجه بودیم.
ما برای مقابله با سلاح‌های پیشرفته شیمیایی عراقی‌ها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم؛ آن ماسک‌های موجود که در فیلم‌هاست نیز از بین 15 عامل شیمیایی پاسخگوی 3-2 عامل بود؛ آن ماسک‌ها به درد گاز اشک‌آور می‌خورد، وقتی گاز اعصاب می‌زدند این ماسک‌ها عمل نمی‌کرد، بچه‌های ما همانند برگ خزان می‌ریختند؛ باید برای این اتفاقات تصمیم‌گیری می‌شد. این امر در طول زمان جاری است؛ اگر می‌خواهیم روزی مجبور به پذیرش قطعنامه‌ای نشویم باید قدرتمند شویم. ما در منطقه‌ای از جهان و در بین قدرت‌هایی زندگی می‌کنیم که اگر قوی نباشیم قطعا پایمال خواهیم شد؛ این قوی بودن در طول زمان باید اتفاق بیفتد. یک بعد این امر در دفاع و امنیت است، وحدت ملی، انسجام ملی، پیوستگی مردم و حکومت و... که می‌دانیم باید در جریان زندگی ملت ایران جاری باشد تا این ملت قدرتمند سرپا باشد و روز به روز بالنده‌تر شود.
پذیرش قطعنامه چنین داستانی است؛ نمی‌توان کسی را متهم ساخت و به عبارت دیگر نمی‌توان اذعان داشت در مقطع خاص، نامه خاص، شخص خاص، جمله خاص و... سبب پذیرش قطعنامه شد. باید بدنه کشور، بدنه دولت و... از جنگ بهتر از این دفاع و حمایت می‌کرد تا به آن روز نرسیم، که رسیدیم. آن روز بسیار برای ما تلخ بود؛ بسیاری از رزمندگان آرزو می‌کردند زنده نمی‌مانند و آن روز را نمی‌دیدند.
حداقل برای سطح راهبردی جنگ روشن بود که تصمیمی غیر‌از آن نمی‌شد گرفت و تصمیمی عاقلانه گرفته شد و باید این تصمیم اتخاذ می‌شد. در آن روز تیر ماه سال 67 اقدامی غیر ‌از آن نمی‌شد کرد، باید چاره را قبل از آن می‌کردیم؛ اکنون هم اگر در پی ملت مقتدر بودن هستیم و می‌خواهیم به افق چشم‌انداز پایبند باشیم باید تلاش شود و به ابعاد مختلف قدرت ملی دست یابیم و خودمان را حفظ کنیم و الا امکان دارد همانند قضیه پذیرش قطعنامه در طول تاریخ اتفاق افتد.
سرلشکر محمد باقری همچنین در پاسخ به سؤال مجری برنامه درباره لقب شهید باقری که او را  «نابغه جنگ» نامیدند، گفت: من به عنوان برادر ایشان نباید این مساله را بیان کنم ولی واقعا معتقدم در جنگ ما نیرو و عنصری که در طراحی و برنامه‌ریزی آینده‌نگرانه جنگ فعالیت درخور توجهی داشته باشد و کار اساسی کرده باشد، اگر به تعداد 4-3 تن باشد، یکی از آنها شهید باقری بود.
آقای محسن رضایی، آقای رشید، آقای صفوی، شهید صیاد شیرازی و... نیز از جمله افرادی بودند که در جنگ چنین نقشی داشتند، شهید باقری در بین اینها تمایز داشت از این جهت که انسانی چندبعدی بود. برخی از این دوستان که نام بردم در هدایت عملیات در لحظات حساس که نیروها نیاز به تصمیم درست داشتند، منحصر به فرد بودند. برخی دوستان در سازمان‌دهی یگان‌ها، تخصص‌ها، رسته‌ها، آموزش و ایجاد تشکیلات قدرتمند بودند و برخی در پشتیبانی از رزمندگان ابداع و ابتکار داشتند اما شهید باقری در تمام این ابعاد توانمند و چیز بسیار عجیبی بود. سازماندهی دسته پیاده در یگان‌های رزمی سپاه که 22 نفره شد، اینکه عناصر دسته چه کسانی باشند و چه ویژگی‌هایی داشته باشند، چه آرایشی داشته باشند و... بر عهده شهید باقری بود. دست خطش هم موجود است.
سازمان رزم سپاه امری دیکته شده و سیستم مستشاری نبود، درباره توپخانه، مهندسی، ادوات، خمپاره‌اندازها، اطلاعات عملیات و... شهید باقری نابغه بود، درباره اطلاعات عملیات شهید باقری آغازگر و در واقع ابداع‌کننده و تشکیل‌دهنده اطلاعات عملیات بود، ایشان در حوزه سازماندهی موثرترین فرد در بین دوستان بود.
شهید باقری در حوزه هدایت عملیات و برنامه‌ریزی عملیات‌های مداوم برای توقف دشمن نیز فعالیت هوشمندانه‌ای داشت. در آبان و آذر ماه سال 59 دشمن در حال پیشروی بود که با راهبردی از پیشرفت دشمن جلوگیری شد؛ تعداد بسیاری عملیات‌های کوچک برنامه‌ریزی و اجرا شد تا این نتیجه حاصل شد که از پیشروی دشمن جلوگیری شود.
اینکه این عملیات‌ها کجا باشد و چگونه به یکدیگر دوخته شود تا به نتیجه برسد، حاصل تلاش شهید باقری بود البته دوستان حضور داشتند و تاثیرگذار هم بودند، ولی از جهت همه بعدی بودن، شهید باقری منحصر به فرد بود و لقب نابغه جنگ به این دلیل به وی اطلاق شد.
 


Page Generated in 0/0066 sec