محمدجواد مشتهر : «ریش» داشته باشی یا «هفت تیغ» باشی فرقی ندارد. وقتی عدهای بین «هنر ارزشی و غیرارزشی» تفاوت قائل نمیشوند نباید تعجب کرد که عدهای دیگر دفاع مقدس را تنها یک دورهای از تاریخ ایران میدانند! اصلا ارزشی بودن به ریش داشتن نیست که اگر اینگونه بود الان «سلمان رشدی» ارزشیتر از «حاتمیکیا» بود و حتی «شمر» هم باید در صف «ارزشیها» میایستاد! وقتی بین «ارزش» و «غیرارزش» خطکش نمیگذاری، همین میشود که «عباس آقـــا» 8 سال دفاع مقدس را زیر سوال میبرد و «دو قورت و نیمش هم باقی میماند»! اصلا این یک قانون است؛ «باطل» همیشه «پرروتر» است و «حق» همیشه «محجوبتر و باحیاتر»! «باطل» همیشه زبانش بر سر «حق» دراز است و اتفاقا هیاهویش هم بیشتر! آدم دلش میسوزد به حال «سیاستمدار»ی که حتی «سیاست» هم ندارد! «پاستور»نشینی که تنها به «رای مردم» نیست! باید یاد بگیری از «مردی با عبای شکلاتی»؛ همانکه «رونالدینیو»ای ضربه ایستگاهی میزند؛ «چپ» را نگاه میکند و به «راست» میزند! میگوید اصلاحطلب است اما تا پای تحریم انتخابات به میان میآید، در «دماوند» پای صندوق رای حاضر میشود و «ساز خودش» را میزند. در خفا سخن از «غلط کردن» در سال88 میزند و در عیان بر مواضع قبلیاش استوار است. این یعنی سیاست! اصلا چه کسی گفته «سیاست» یعنی «صداقت»؟ تو اگر حتی معتقدی که همه خانهها باید بعد از «یخچال»، «فریزر»، «گاز» و «فرش»، «آنتن» داشته باشند نباید آن را به زبان بیاوری که! بلکه باید آنقدر «رسانه ملی»مان را بکوبی تا دیگر کسی حتی با «خندوانه» هم خندهاش نگیرد و حتی جذابیت دعوایهای سیاسی-دانشجویی در «معراجیها» هم او را مجاب نکند که دست از «آنتن» بکشد! القصه؛ در روزگاری که خیلیها حتی از «طناب دفاع مقدس» برای بالا کشیدن خود و «عزیز شدن» استفاده میکنند؛ یک معلومالحالی پیدا شده این وسط که آن را کوبیده و دوران جنگ را تنها یک دوره خاص از دوران تاریخی کشور نام برده است و جالبتر از آن سخن، واکنش مدیری است که دنبال «قاتل بروسلی» میگردد و معتقد است این حرفهای «آقا عباس» متعلق به 6 ماه پیش است و باید گشت و دید چه کسی و با چه هدفی این صحبتها را در هفته دفاع مقدس «بازنشر» داده است! و چه مدیریت مدبرانه و معتدلی! اصلا «علی رضاییان» نویسنده «اصول مدیریت» باید کتابش را بگذارد لب طاقچه و بنشیند پای کلاس مدیریت آقایان مدیر و پای درس آنها «تلمذ» کند! اصلا مدیریت یعنی هم «اینور»ی باشی و هم «آنور»ی. یعنی «هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم». یعنی همه یا خوب هستند یا خوب! اصلا بد نداریم. حالا میخواهد در جشنوارههای خارجی با زن و مرد اجنبی دست بدهد؛ خب بدهد، مگر او را در قبر تو میخوابانند که اینگونه رگ غیرتت بالا زده! یا حتی اگر «هنرمندنما»یی هم بخواهد «سیاهنمایی» کند از وضعیت مملکت، حتما تقصیر شیفت «صبحی»ها بوده که به او مجوز کار دادهاند! پس «بـــد» نداریم که اگر هم داشته باشیم متعلق به «قبلی» (شما بخوانید «دولت قبل»)هاست! بگذریم؛ حرف زیاد و طاقت مدیران، ببخشید حوصله مخاطب کم است اما باید پذیرفت سیاست ورزی در حوزه فرهنگ اصول ندارد و صدالبته «کثیف» است و پدر و مادر هم نمیشناسد چه رسد به جشنواره زدگان و جشنواره بازهای فرهنگی.