حجتالاسلام و المسلمین محمدتقی رهبر:
غیرت و حمیت
غیرت یکی از خصایص ذاتی انسان، انسان مسخ نشده، است. غیرت و حمیت به این معناست که انسان مسلمان نسبت به حیثیت و ناموس خود حساس است و در حفظ نوامیس و مسائل حیثیتی خود از تعرض دیگران کوشا و متغیر است. غیرت از صفات پیامبران خداست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کان ابراهیم غیورا و انا اغیر منه وجدع الله انف من لا یغار من المومنین و المسلمین»1 پدرم ابراهیم غیور بود و من از او غیرتمندترم. خداوند خوار و ذلیل کند کسی را که در صف مومنان و مسلمانان است اما غیرت ندارد. امام صادق(ع) غیرت را از صفات خداوندی برشمرده و میفرماید: ان الله تبارک و تعالی غیور یحب کل غیور و لغیرته حرم الفواحش ظاهرها و باطنها 2 خداوند متعال غیور است و هر شخص غیور را دوست میدارد و از غیرت او است که اعمال زشت- چه آشکار و چه پنهان- را حرام کرده است. همچنین امام صادق(ع) در روایت دیگر به بیان غیرت پرداخته و فرمودهاند: مردی که غیرت ندارد قلب او واژگونه است. اذ الم یغر الرجل فهو منکوس القلب 3 روایت دیگری در این زمینه در کتاب کافی (باب الغیره) آمده است. از جمله اینکه امام صادق(ع) از امیرالمومنین(ع) آورده که خطاب به مردم عراق فرمود: «یا اهل العراق نبئت ان نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق اما تستیحون»4
ای مردم عراق! شنیدم که زنان شما بیرون از خانه (کوچه و بازار) میروند و تن آنها با تن مردان برخورد میکند.
در تربیت مکتبی ما انسان نهتنها نسبت به نوامیس خود غیور است بلکه نسبت به نوامیس مسلمین غیرت دارد. یعنی اگر کسی متعرض نوامیس دیگران شود، یک مسلمان رنج میبرد. این درسی است که امیرمومنان(ع) به مسلمان میآموزد و این هنگامی بود که خبردار شد لشکر معاویه به شهر انبار هجوم برده و با قتل و غارت مردم به خانه یکی از اهالی شهر وارد شده و زیور از زنان مسلمان و اهل کتاب ربودهاند و آن زنان قدرت دفاع جز گریه و التماس نداشتهاند. حضرت در ادامه با تاسف از این واقعه میفرماید: «فلوان امرا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان ملوما بل کان عندی جدیرا» 5 اگر مرد مسلمان از این پس از غصه بمیرد بر او ملامتی نیست بلکه از نظر من سزاوار است.
این منطق امیرالمومنین است در مساله غیرت و مسؤولیت حکومت اسلامی. بنابراین حکومت اسلامی نمیتواند در برابر تاراج نوامیس و ارزشهای انسانی بیتفاوت باشد و همانگونه که ملاحظه میکنیم دشمنان مهاجم، ناموس و غیرت و خانواده مسلمین را هدف گرفته و تهاجم سنگینی را سامان دادهاند. در این شرایط مسؤولیت دولت اسلامی چیست؟
طلاق= گسست زندگی خانوادگی
طلاق یک معضل عمده اجتماعی است که به شیوه روزافزون جامعه را تهدید میکند، معضلی که تبعات منفی بسیاری را برای خانوادهها و جامعه بهبار میآورد، به همین خاطر طلاق از نظر خدا و رسول منفورترین پدیده به شمار میآید.
امام صادق(ع) میفرماید «ان الله یحب البیت الذی فیه العرس و یبغض البیت الذی فیه الطلاق و ما من شی ابغض الی الله عزوجل من الطلاق» 6
خداوند خانهای را دوست دارد که در آن ازدواج واقع شود و دشمن دارد خانهای را که در آن طلاق رخ میدهد و چیزی نزد خداوند بزرگ منفورتر از طلاق نیست.
سونامی طلاق
متاسفانه این پدیده منفور در جامعه ما به نحو روزافزونی جریان دارد. به گفته رئیس سازمان ثبت اسناد کشور در ۶ ماه سال ۹۲، 395 هزار و 463 واقعه ازدواج به ثبت رسیده و نسبت به نیمه نخست سال ۹۱ این آمار کاهش داشته است. در نیمه سال ۹۲، 76 هزار و 644 واقعه طلاق به ثبت رسیده که نسبت به سال پیش از آن ۷ درصد افزایش داشته است. رئیس سازمان ثبت علل و عوامل طلاق را بدینگونه بیان میکند:
5/7 درصد به دلیل ترک زندگی توسط یکی از زوجین
5/6 درصد اعتیاد
8/14 درصد عدم تحقق شرایط ضمن عقد
5/4 درصد استنکاف شوهر از دادن نفقه
3/3 درصد اختلالات روانی
4 درصد فقر مالی
4/15 درصد دخالت خانوادهها
2/3 درصد ضرب و شتم و سوءتفاهم
یک درصد محکومیت مالی
بنا به گزارش دیگر ثبت احوال، بیشترین طلاق ثبت شده مربوط به مردان با گروه سنی 25 تا ۲۹ سال و زنان ۲۰ تا ۲۴ سال است یعنی اوایل ازدواج. طبق این گزارش، استان تهران بیشترین آمار طلاق را به خود اختصاص داده است. تهران در سال ۹۱، ۳۳ هزار و ۷۱۳ مورد طلاق را شاهد بوده و طبق این آمار از هر ۵ ازدواج یکی به طلاق انجامیده است. گفتنی است نسبت آمار طلاق در شهرها ۴ برابر روستاهاست و تهران در این میان رتبه اول را دارد! آسیبشناسان اجتماعی از خود بپرسند چرا وضع ما به اینجا رسیده است؟ و در برابر این آسیب ویرانگر چه باید کرد.
بازشناسی عوامل طلاق
افزایش نامیمون طلاق را در تغییرات سبک زندگی باید جستوجو کرد که به خانه و خانواده رسوخ کرده است.
۱- ازدواجهای نسنجیده: در گذشته که آداب و سنن اسلامی در تشکیل خانواده و انتخاب همسر به طور سنتی و با چشم باز و سنجیده و با مشاوره به دقت رعایت میشد به ندرت شاهد طلاق و جدایی بودند و اسم طلاق با همان نگاه اسلامی منفورترین پدیده در خانواده و جامعه بود. چیزی که امروز مثل آب خوردن عادی شده است؛ از طلاق وکالتی گرفته تا طلاق توافقی و اخیرا جشن طلاق با آموزههای ماهوارهای و زوجهای جوان مثل آب خوردن راهی بازار طلاق میشوند. بدون اینکه با دیگران مشورت کنند یا بزرگترها با توجیه و راهنمایی آنها مانع گسست زندگی خانوادگی شوند.
۲- روابط آزاد: در گذشته روابط محدود بود و زنان و دختران با تبرج و آرایش و دلبری فریبنده و پردهدری و حرکات زننده در برابر جوانان ظاهر نمیشدند ولی امروز این صحنهها و حرکات مجال تصمیمگیری سنجیده و عاقلانه را از جوانان گرفته و فریب این عشوهگریهای نامشروع را میخورند و نسبت به زندگی خود دلسرد میشوند! وقتی بنیان خانواده سست و ارتباطات آزاد باشد خانواده به اندک بهانهای از هم میپاشد. با مراجعه به دادگاههای خانواده میتوان به دلایل طلاق و جداییها پی برد که چه مقدار ناچیز و تاسفانگیز است. مثلا خانمی به خاطر کفش پوشیدن شوهر روی فرش خانه به دادگاه مراجعه و تقاضای طلاق کرده است. خانم دیگری به خاطر اینکه شوهرش موبایل اپل برای او نخریده به دادگاه آمده و تقاضای طلاق میکند! هزاران زن دیگر مهریهها را به اجرا گذاشتهاند (حتی مهریه ۱۱۰ سکه بهار آزادی را) و شوهران را به زندان انداخته و در آستانه جداییاند. در حالی که این قانون چالشزا بهانه جدایی شده و دادگاهها توجه ندارند که شرایط اعسار و مشکلات خانوادهها را در نظر بگیرند. خانم دیگری به خاطر خسیس بودن شوهرش تقاضای طلاق کرده است. زوج جوان دیگری به شیوه رمانتیک با لبخند به دادگاه آمده و به خاطر اینکه هدفشان در زندگی هماهنگ نیست تقاضای طلاق توافقی کردهاند و دیگری به جهت عدم تمایل زوج یا زوجه به فرزنددار شدن و دیگری به دلیل فاصله زیاد سنی زن و شوهر و دیگری به دلیل ازدواج تحمیلی به وسیله پدر و مادر و نظایر آن یا طلاق به خاطر دخالتهای دیگران در زندگی زوجین و...
اینها درد امروز جامعه است. چه باید کرد؟
رسانههای بیگانه و ماهوارهها
از عوامل فروپاشی خانوادهها، ماهوارهها و بدآموزیهای رسانههای بیگانه است. بنابرگزارش آسیبشناسان اجتماعی و قضایی ۱۵ درصد طلاقها حاصل برنامههای شبکه صهیونیستی فارسیوان و نظایر آن است همچنین شبکه منوتو که توسط وابستگان دولت بریتانیا راهاندازی شده با محوریت ترویج فساد و ابتذال و فحشا و نیز شبکه بیبیسی که در آن، سریالهای ضداخلاقی را وابستگان بهائیت اجرا میکنند. از شبکههای بیگانه بگذریم. بسیاری از فیلمها و سریالهای داخلی نیز به نوعی در فروپاشی خانوادهها تاثیرگذارند. فیلمهایی که اکثرا از ازدواج و طلاق و کتککاری زن و شوهر و آشنایی با شخص ثالث و عشق و عاشقی حکایت دارند و نظارت درستی بر اینها وجود ندارد و به خانههای مردم راه یافته است یا در سینماها شاهد آنند و متاسفانه ناظران مسؤول بیتفاوتند.
مواد مخدر و اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر، روانگردانها و... از عوامل عمده طلاق است. به گفته وزیر کشور، ۵۰ درصد طلاقها بر اثر اعتیاد است. شخص معتاد نهتنها خود را به نابودی میکشاند بلکه خانواده را نیز متلاشی میکند و به فساد اخلاقی سوق میدهد و سرنوشت فرزندانش نیز چیزی بهتر از پدر و مادر نخواهد بود و این نگاه که معتاد یک بیمار است نگاه غلطی است. معتاد یک تبهکار است و به عنوان یک مجرم باید با او برخورد شود و از آن مجرمتر واردکننده و توزیعکننده است که دستگاه قضا بدون ترحم باید با آنها برخورد قانونی کند.
تبعات اجتماعی طلاق
مساله دیگری که باید مورد توجه آسیبشناسان اجتماعی قرار گیرد سرنوشت زنان مطلقه و بچههای طلاق و تبعات منفی دیگر در خانوادهها و جامعه است.
الف- سرنوشت زنان مطلقه چه میشود؟ زنانی که در سن جوانی و اکثرا در سالهای اول ازدواج از خانه آواره شده و بسیاری بدون سرپرستند، در جامعهای که بستر فساد فراهم است اینها اگر از عفاف ذاتی برخوردار باشند خود رنج میبرند اگرنه به جامعه آسیب میرسانند.
ب- طلاق و فروپاشی خانواده و بازتاب منفی آن محدود به جدایی و پایان زندگی مشترک نیست بلکه تبعات اجتماعی آن دامن بسیاری را میگیرد از جمله بچههای طلاق و سرنوشت آنها که علاوه بر اضطراب شدید و آسیبهای روانی و امنیتی و جسمی و روحی کودکان، بررسیها نشان میدهد عامل ۷۰ درصد بزهکاریها در کشور بچههای طلاق و بیسرپرست و بدسرپرستند که علاوه بر صدمات شخصی آنها، به جامعه نیز آسیب میرسانند. لذا وظیفه حکومت اسلامی و نهادهای امدادی و خدماتی است که نسبت به سرنوشت این کودکان احساس مسؤولیت بیشتری کنند و از سطح جامعه، این کودکان و نظایرشان را که در خیابانها رها یا ابزار تکدیگری و ... هستند، جمعآوری و ساماندهی کنند و بودجههای این خدمات را دولت و خیرین عهدهدار شوند. این یک سبک اسلامی و آیین اجتماعی حکیمانه و مسؤولیتی است که نباید از آن غفلت ورزید و شانه خالی کرد.
پ- تنشهای فامیلی در واقعه طلاق از آثار منفی دیگر گسست خانوادههاست. در خانوادهای که به طلاق میکشد دهها نفر آسیب روحی میبینند، قهر و کدورت و نارضایتی بر آنها سایه میافکند و گاه به جرم و جنایتهای دیگر میانجامد. در ایلام یک جوان که محکوم به پرداخت مهریه شده بود با شلیک گلوله همسر و پدر و مادر و یکی دیگر از اقوام آنها را به قتل رساند. (جامجم/ 25/10/90)
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
پینوشت
1- کافی ج ۵ ص 535
2- همان ص 536
3- همان ص 536
4- همان ص 537
5- کافی ج 5 ص 553
6- کافی ج 6 ص 54