سعید رضوانی: اخیرا مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد طی چند ماه اخیر رشد 4/6 درصدی را در صادرات غیرنفتی شاهد بودیم.
مسعود نیلی در این برنامه اعلام کرد اگرچه بخش نفت اولین بخشی بود که وارد رکود شد، حالا نیز اولین بخشی است که در حال خروج از رکود است و بعد از نفت نیز بخشهای صنعت و خدمات در حال خروج از رکود هستند. در واقع میتوان گفت زمستان 92 و بهار 93 فصول خروج تدریجی اقتصاد کشور از رکود بود.
اگرچه شخص مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور در این برنامه اذعان میکند این رشد به معنای شکوفایی اقتصاد ایران نیست ولی باید تاکید کرد اولین قدم در مسیر شکوفایی رشد اقتصادی است.
با این مقدمه کوتاه به این سوال اساسی پاسخ میدهیم که آیا مردم این رشد اقتصادی راکه البته آمار و عدد آن نیز کوچک نیست، در بهار سال 93 احساس کردهاند یا خیر؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت برای آنکه مردم جامعه پس از یک دوره نسبتا طولانی احساس رفاه اقتصادی را تجربه کنند باید شاخصهای تورم، رشد اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار باهم دیده شود.
بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت فعلی نیز مانند دولت گذشته به دنبال ارائه آمارهای مثبت است و هرگز واقعیتها را که نشاندهنده شرایط فعلی اقتصاد کشور است، بیان نمیکند.
به عنوان نمونه همین آمار رشد اقتصادی 4/6 درصدی و کاهش ۲۰ درصدی تورم از بارزترین مواردی است که مورد انتقاد کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است.
دلایلی که برای غیرقابل قبول بودن این آمارهای دلخواه برای دولت میتوان به آنها اشاره کرد در چند محور قابل بررسی است.
باور کردن رشد اقتصادی 4/6 درصدی بهار با اظهارات وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی دارای تناقض است زیرا وزیر کار معتقد است هر یک درصد رشد اقتصادی 150 هزار شغل ایجاد میکند که با پذیرفتن رشد اقتصادی 4/6 درصدی باید حدود ۷۰۰ هزار فرصت شغلی در 3 ماهه اول سالجاری ایجاد شده باشد و این یعنی کاهش چشمگیر آمار بیکاری اما اخیرا یکی از مسؤولان دولتی در یک همایش اقتصادی اعلام کرد حدود 10 میلیون بیکار در جامعه وجود دارد.
همچنین اگر این صحبت جناب آقای نیلی را بپذیریم که نشانه این رشد اقتصادی خروج صنعت نفت ایران از رکود است باید گفت احتمالا آقای نیلی درجریان شرایط صنعت نفت نیست زیرا اگرچه وزارت نفت در طول این مدت اقدام به فروش نفت کرده است ولی نتوانسته بخش اعظمی از پولهای نفت فروخته شده خود را باز پسگیرد و در ثانی حجم فروش نفت ایران در مقایسه با سالهای 91 و اواخر دولت گذشته بشدت کاهش یافته است.
و از سوی دیگر در حالی جناب آقای نیلی از خارج شدن بخش صنعت و تجارت از رکود صحبت میکنند که هنوز فضای کسب و کار در کشور بهبود پیدا نکرده است و رشد صادرات غیر نفتی ایران نیز افزایش پیدا نکرده و در عوض شاهد رشد واردات کالاهای مصرفی به کشور بودهایم که البته آمار این مدعا نیز در گمرک جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.
همچنین باید این سوال را از جناب آقای نیلی پرسید در حالی که دولت یکی از اقدامات مهم خود را تدوین بسته خروج غیرتورمی از رکود اعلام میکند با رشد اقتصادی 4/6 درصدی و در عین کاهش ۲۰ درصدی تورم، دیگر چه جایی برای بسته خروج غیرتورمی از رکود باقی میماند؟ معلوم نیست دولت چه روشی را برای رسیدن به این رشد اقتصادی اتخاذ کرده یا بهتر بگوییم این رشد اقتصادی نتیجه کدام فعالیت اقتصادی دولت بوده است، میتوانیم درآینده شاهد بهبود فضای اقتصاد در کشور باشیم ودیگر به تقلای سیاستمداران برای رفع تحریمهای اقتصادی نیازی نیست.
خب! با این شرایط آیا باید صحبت رئیسجمهور در مشهد مقدس مبنی بر اینکه از رکود اقتصادی عبور کردهایم و این آمارها را بپذیریم یا اینکه هنوز از رکود خارج نشدهایم و دولت مجبور است برای خروج از رکود بسته اقتصادی را به مجلس ارائه کند؟ در تایید این معنی، معاون اول رئیسجمهور نیز یک ماه پس از اظهارنظر روحانی در مشهد اذعان داشت در شرایط رکود بهسر میبریم.
بنابراین میتوان گفت از آنجا که رشد نرخ اقتصادی، به خروج بنگاههای تولیدی و مراکز صنعتی از رکود در کنار کاهش شدید نرخ ارز بستگی دارد، این موضوع اکنون در کشور صدق نمیکند چرا که تولید همچنان با مشکل جدی روبهرو است.
همچنین یکی دیگر از شاخصهای بهبود رشد اقتصادی افزایش قدرت پول ملی نسبت به ارزهای جهانی است که برای آنکه مشخص شود واقعا اقتصاد ایران 4/6 درصد رشد اقتصادی را در بهار تجربه کرده باید روند قیمت ارز در بازار را مورد ارزیابی قرار داد که با سر زدن به نمودارهای تغییر نرخ ارز در مراکز رسمی اعلام قیمتها درخواهیم یافت که از ابتدای سالجاری تاکنون نرخ ارز کاهش محسوسی نداشته است.
اکنون بهدنبال دولت، بسیاری از فعالان اقتصادی کشور به جای آنکه بتوانند روی پای خود بایستند، چشم به مذاکرات هستهای دوخته و منتظر برداشتن تحریمهای اقتصادی هستند و این کاری است که دولت در طول یک سال گذشته همواره از آن یاد کرده است و نتوانسته از ظرفیت اقتصاد داخلی استفاده کند و چشم به مذاکرات هستهای دوخته به طوری که با یک جستوجوی کوتاه در سایتهای خبری میتوانیم این موضوع را نیز تایید کنیم.
به هرحال دولت میتواند قبل از ارائه آمارهای غیرقابل باور در رسانهها نگاهی به فضای کسب و کار در جامعه بیندازد زیرا مردم جامعه امروز با واقعیات زندگی میکنند نه با آمارهایی که از سوی دولتمردان ارائه میشود.