حسن روحانی در گفتوگوی تلویزیونی اخیر خود اعلام کرد: «ما قدرت خرید مردم را افزایش دادیم». طبق آمارهای رسمی تورم در یکسال اخیر بهشدت کاهش پیدا کرده است و به همین علت رئیسجمهور وعده کاهش تورم تا زیر 20 درصد را میدهد. کاهش تورم آیا به معنای افزایش قدرت خرید مردم است و این موضوع محسوس بوده است؟ این آمار در کنار آمار رشد 6/4 درصدی اقتصاد نشان میدهد که معیشت مردم به طور محسوسی بهبود یافته است. از سوی دیگر، دولت نیز بارها و بارها کنترل تورم را به عنوان معیاری برای موفقیت در سیاستگذاریهای اقتصادی خود مطرح میکند و بر این باور است که اگرچه تورم کاهش یافته و راه رسیدن به اعداد تکرقمی را در پیش گرفته است، اما کاهش تورم هیچگاه به مفهوم ارزانی در بازار نیست و این 2 مفهوم باید از سوی مردم با دیدی مجزا نگاه شود. در واقع، شکافی که میان دیدگاههای مردم و ابزارهای سنجش آنها برای کاهش تورم و بهبود اوضاع اقتصادی به کار گرفته میشود، متر یکسانی با عقاید دولت ندارد و مردم بر این نکته پافشاری میکنند که قدرت خرید آنها کاهش یافته است. این گفتهها در حالی از سوی ذینفعان اصلی سیاستهای اقتصادی دولت مطرح میشود که بانک جهانی نیز در گزارشی که به تازگی منتشر کرده است، به صراحت بر کوچک شدن سفرههای ایرانیان اشاره و بر این نکته تاکید دارد که بسیاری از شهروندان ایرانی، نسبت به تغییرات در درآمد شخصیشان و همچنین افزایش مداوم هزینههای زندگی، آسیبپذیرتر شدهاند.
یکی از مصرفکنندگانی که برای خرید به یکی از فروشگاههای زنجیرهای آمده است، در گفتوگو با مهر از کاهش قدرت خریدش صحبت به میان میآورد و میگوید: بسیاری از اقلام اساسی مورد نیاز خانوار در ماههای گذشته با افزایش مواجه بوده است و اکنون نیز افزایش قیمت را در بسیاری از کالاهایی که غیر از گوشت و مرغ و برنج هستند، میتوان دید. وی میافزاید: اگر در گذشته خرید چند قلم کالای اساسی مورد نیاز خانوادهاش در یک بار مراجعه به فروشگاه حدود 100 هزار تومان تمام میشده، اکنون باید برای خرید همان کالاها حداقل 35 تا 40 هزار تومان بیشتر بپردازد. این شهروند میگوید: البته خریدهایی که از فروشگاه انجام میدهد معمولا مربوط به تامین مایحتاج میانمدتش است و عموما ماهانه یک یا حداکثر 2 بار برای خرید به فروشگاه مراجعه میکند، در حالی که بخش عمدهای از خریدهای وی، از خردهفروشی نزدیک به منزلش تامین میشود. یکی دیگر از مراجعهکنندگان درباره کاهش قدرت خرید خود نیز میگوید: به دلیل بالا رفتن قیمت برخی از کالاها، سبد مصرفی خانوار او کوچکتر و در عین حال، برخی از اقلام آن حذف شده است. او میافزاید: برای صرفهجویی در هزینههای خانوار و اینکه دخل و خرجش را بتواند با یکدیگر متناسب کند، مجبور شده تا گزیدهتر خرید کند و از تنوع محصولات مصرفی خانواده خود بکاهد. این شهروند درباره آثار کاهش تورم بر سبد مصرفی خانوادهاش میگوید: اگر دولت میگوید تورم کاهش یافته باید تدابیری را اتخاذ کند که حداقل کالاهای ضروری مورد نیاز مردم افزایش قیمت نداشته باشد؛ در غیر این صورت نمیتوان به کاهش تورم و تاثیر مستقیم آن بر هزینههای زندگی امیدوار بود. شهروند دیگری در گفتوگو با مهر به مقایسه قیمت اقلامی که برای خرید در سبد خرید خود انتخاب کرده است، اشاره میکند و میگوید: به عنوان مثال در گذشته یک کیلوگرم گوشت گوسفند بستهبندی شده خورشتی را به نرخ 23 هزار تومان خرید میکرده که اکنون باید 700گرم از این گوشت را به این قیمت خریداری کند، یعنی حداقل باید 300 گرم کمتر خرید کند ولی در مقابل، همان پول را بپردازد.
در آخرین گزارش بانک مرکزی از قیمت اقلام کالایی در بازار، قیمت برنج، گوشت قرمز، گوشت مرغ، چای و حبوبات، افزایش را نشان میداد که دقیقا اقلام عمده سبد مصرفی خانوارها هستند. البته در گزارش اخیری که فائو منتشر کرده است، ایران از نظر قیمت مواد غذایی در دنیا در جایگاه 89 دنیا و از نظر تورم قیمت مواد غذایی در دنیا در جایگاه شانزدهم دنیا قرار گرفته است.در واقع، ایران از نظر توانایی مالی در تامین مواد غذایی کافی، در جایگاه 53 دنیا قرار داشته است. عامل اصلی که باعت افت جایگاه ایران در این ردهبندی جهانی شده، قیمت بالای مواد غذایی است که سبب شده شمار زیادی از مردم توانایی مالی لازم برای خرید و استفاده از مواد غذایی نداشته باشند. این گزارش بر مبنای اطلاعات سال 2013 میلادی تهیه شده است.