مهدی شکیبایی*: 21 سپتامبر 2014 برای ملت یمن نقطه عطف بزرگی محسوب میشود؛ چه در این روز برای نخستین بار خواست و اراده ملت در قالب نقشه سیاسی جدیدی بر طراحی خارجی و برنامه جریانهای دنبالهدار داخلی حاکم شد. دولت فاسد فروریخت و انقلابیون در دومین مرحله از انقلاب خود زیر پرچم جنبش مردمی «انصارالله» کنترل پایتخت را در دست گرفتند.
اهمیت این تاریخ از آن روست که طی 3 سال اخیر - از زمان وقوع بیداری اسلامی- 2 جریان عمده در یمن یکهتازی میکردند. ابتدا جریان اصلاح که از هواداران اخوانالمسلمین یمن بودند و دیگری جریان منتسب به علی عبدالله صالح، دیکتاتور مخلوع یمن که تحت حمایت عربستان سعودی بود. در واقع نقشآفرینی این 2جریان، طرحی بود از سوی ریاض برای مدیریت تحولات یمن پس از انقلاب ژانویه 2011 تا به این ترتیب قدرت در این کشور در اختیار انقلابیون قرار نگیرد. به این معنی که اگر چه در دل، سعودیها با جریان اخوان در یمن دشمنی داشتند لیکن به سبب همدردیهای منطقهای با اخوان در آن شرایط اجازه دادند اخوانیها - طی معاملهای- به عنوان بخشی از جریان انقلابی به طور کامل بر قدرت سیطره یابند و به این ترتیب از خلع و تعقیب قضایی و محاکمه عبدالله صالح ممانعت کنند. هدف این طراحی دورکردن انقلابیون اصیل - مردم- از قدرت بود تا در فرصتی مناسب با کنار زدن اخوانیها - نظیر آنچه در مصر اتفاق افتاد- در یمن بار دیگر هواداران علی عبدالله صالح به قدرت بازگردند.
در این طراحی که در قالب ابتکارخلیجی صورت گرفت سعودیها به عنوان ناظر اصلی تعهداتی را در قبال اخوانیها که حالا قدرت را در اختیار گرفته بودند، متقبل شدند. از جمله کمک مالی برای پیشبرد امور کشور که با نابسامانیهای متعددی بهواسطه فساد دولتی روبهرو بود. دولت جدید که با شعار مقابله با فساد و کمک به مردم فقیر برسرکار آمده بود به یکباره در میانه راه با بدقولی سعودیها و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس روبهرو شد. هدف کاملا واضح بود. ریاض به دنبال اجرایی کردن فاز دوم طراحی خود یعنی ساقط کردن اخوانیها از قدرت و سپردن آن به جریان هوادار خود بود. یمن به دلیل فقر شدید اقتصادی و ناتوانی در استفاده از منابع نفتی، بشدت به کمکهای خارجی وابسته است و لذا با توقف کمکهای وعده داده شده دولت از تامین هزینههای دولتی عاجز شد و لذا برای جبران آن به جای کوچک کردن خود رو به افزایش قیمت سوخت و قطع یارانههای مردمی آورد. نتیجه، نارضایتی مردم از عملکرد دولت و بهتبع آن آغاز اعتراضات بود. در چنین شرایطی جنبش انصارالله با خوانش درست از اوضاع یمن و طراحی جدید خارجی برای مردم این کشور هدایت اعتراضها را برعهده گرفت و نتیجه آن شد که در 21 سپتامبر 2014 / 30شهریور93، دولت صنعا که در اختیار جریان اصلاح بود در اقدامی مسالمتآمیز در اختیار انقلابیون انصارالله قرار گرفت. حاکمیت یمن به ریاست منصور هادی عبد ربه و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به همراه فرستاده ویژه سازمان ملل در ابتدا این اقدام را پذیرفتند و آن را تاریخی توصیف کردند لیکن چند روز پس از این واقعه تاریخی تنشهای امنیتی آغاز شد و القاعده در مسیر جنگ با انصارالله قرار گرفت. رئیسجمهور عملکرد انصارالله را به باد انتقاد گرفت و زبان به مدح طرح ابتکار خلیجی گشود. جمال بن عمر فرستاده سازمان ملل نیز طی سخنانی اعلام کرد پایتخت یمن توسط شبهنظامیان به اشغال درآمده است و سعودیها هم این جنبش را مسبب ناامنی در کشور خواندند و نسبت به هرگونه بروز ناامنی در مرزهای یمن و عربستان هشدار دادند.
اما تفسیر این تحولات سریع چیست؟
نخست، ناگفته پیداست که حمایت ریاض از منصور هادی به عنوان یک رئیسجمهور ضعیف به این دلیل صورت میگیرد که سعودیها بتوانند منافع خود در یمن را با سهولت بیشتری دنبال کنند. علاوه براین منافع ریاض در این است که یمن کشوری بیثبات باشد چه؛ در این شرایط او با سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» اهدافش را محقق خواهد کرد.
دوم، سعودیها خواستار رهایی از اخوانیهای یمن بودند چه؛ نام این جنبش را در لیست گروههای تروریستی خود قرار دادند و از ورود اعضای اخوان یمن به خاک خود ممانعت کردند.
سوم، سقوط حزب اصلاح یمن مشهود بود. ریاض بنا داشت این مهم را انقلابیون انجام دهند و لذا دستور اکید او به هادی موافقت با اقدام انقلابیون بود.
چهارم، انصارالله با قدرت هرچه تمامتر وارد حیات سیاسی شد و حزب اصلاح به کلی از صحنه سیاسی یمن خارج شد. طبیعی بود این وضع خوشایند سعودیها نباشد و لذا مخالفت با ادامه این وضع را با تحریک سازمان ملل، منصور هادی و شورای همکاری خلیج فارس علیه انصارالله آغاز کرد و حمایت از القاعده را با هدف سرکوب انقلابیون یمنی از سرگرفت.
مطلوب سعودیها گرفتاری یمن در مشکلات داخلی برای تاراج نفت این کشور و تسلط بر اراده سیاسی این کشور برای استفاده از موقعیت سوقالجیشی یمن است. یمن در آستانه سناریوهای خصمانه سعودیها برای جبران این شکست قراردارد.
*سخنگوی انجمن روزنامهنگاران مسلمان