سیاوش رسولی: انسجام شهروندی و وفاق عمومی همیشه یکی از مهمترین نشانههای قدرت سیاسی و اجتماعی است. آنچنان که در علوم اجتماعی جدید از این مولفه به عنوان مهمترین نشانههای قدرت ملی یاد میشود. طبیعی است که این وفاق در صورتی ماندگار و استوار است که فاصلهها میان اعضای جامعه کم باشد و اگر هم کم نیست اعضای بالادست جامعه تا رفع مشکلات، از برجسته کردن شکاف پرهیز کنند چرا که به هر صورت آنها که جزو طبقه ثروتمند جامعه هستند از امکانات خود استفاده میکنند و نیازی هم به برجسته کردن داراییهای خود در جامعه و فضای مجازی نیست. به واقع در یک جامعه هنگامی که به هر دلیلی شکافهای اقتصادی به وجود آید و حل این شکاف و به نوعی نزدیک کردن دهکهای جامعه به یکدیگر، زمانبر شود، قشر ثروتمند جامعه باید ملاحظات جدی داشته باشد، موضوعی که به نظر میرسد این روزها از سوی اقلیتی در جامعه ایران فراموش شده است. آنچنان که برخی از اقشار بالادست جامعه در چند ماه گذشته در فضای مجازی مانند فضای حقیقی به نمایش کامل داراییهای مادی خود پرداختهاند.
مانور تجمل در شبکههای اجتماعی
بچهپولداری اصطلاحی است که در جامعه کنونی ما معنی فراتر از حد و اندازه خود پیدا کرده و حتی برای برخی به عنوان یک شغل مطرح است به این معنی که شخص به داشتن ثروت خانوادگی اکتفا کرده و فارغ از هر نوع فعالیتی فقط برنامههای تفریحی و خوشگذرانی را در برنامه کاری خود گنجاندهاند یا به لطف پول و مال پدران خود صاحب یک یا چند شرکت یا بنگاه تجاری شدهاند! این موضوعی است که این روزها در شبکههای اجتماعی تلفن همراه مانند وایبر و واتسآپ به خوبی نمایان است. به تازگی گروهی با عنوان «بچه پولدارها» در شبکههای مجازی تشکیل شده که جز نمایش تجمل و ایجاد حسرت و فخرفروشی برای دیگران کارکرد دیگری ندارد. تصاویر لباسهای مارکدار، خودروهای لوکس چندصد میلیونی، ساعتهای برند چندصد میلیونی و ویلاها و خانههای چندصد هزار متری و چه بسا چندصد هکتاری که از قضا مکانی برای تفریح و استراحت هم است، از جمله فعالیتهای این گروه است که در طول روز چندین بار برای به روز رسانی صفحات خود در شبکههای اجتماعی و به منظور به رخ کشیدن داشتههای خود انجام میدهند و هر بار با مشخص کردن نقطهای از شهر برای گردهمایی بچه پولدارها، مانوری از تجمل را در محلههای اعیاننشین کلانشهرها به راه میاندازند.
اینستاگرام اوج فعالیت مایهدارها!
اینکه پول و مادیات، املاک و ویلاها و مراکز تفریحی هر شخص به خودش ارتباط دارد و موضوعی شخصی است، جای هیچ بحث و گفتوگویی نیست، اما زمانی که این موارد باعث فخرفروشی و تبلیغ تجملات در جامعه میشود، دیگر نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت، این موضوع بویژه در ماجرای اینستاگرام بچهپولدارهای پایتخت به اوج خود رسید. برخی از افراد خودشیفته متعلق به اقشار بالای جامعه تلاش دارند تا با انتشار تصاویری از ماشینها و خانهها و حتی هواپیمای شخصی، فاصله مادی و اختلاف طبقاتی خود را به رخ دیگران بکشند، آنچنان که جوانان گروه متوسط به پایین جامعه با مشاهده داراییهای این افراد حسادت و احساس کمبود کنند. بسیاری از جوانان حتی در مرحله اول با دیدن این تصاویر باور نداشتند که این خانهها و ماشینها در تهران وجود دارد. در این میان این پرسش مطرح میشود که وقتی قشر توانمند جامعه برخی ملاحظات اجتماعی را رعایت نکرده و به دام نمایش داراییهای خود بیفتد چه آسیبی در کمین جامعه خواهد بود.
به صدا درآمدن زنگ خطر
به نظر میرسد اولین و بزرگترین خطر برای خود این قشر بالادست در جامعه است چرا که در بسیاری از اوقات جوانان اقشار کمدرآمد که در نهایت و بهترین شرایط ممکن، ماهانه یک میلیون و اندی حقوق دارند به تدریج به سوی نوعی انتقامگیری از طبقات بالا سوق پیدا میکنند. در واقع انتقامگیری طبقاتی زاییده این نوع نمایشهای ثروت و رژه تجملات است. از سوی دیگر نباید از پالسهای ناامیدکنندهای که این موضوع برای جامعه دارد، غافل شد چرا که بخش فعال جامعه یعنی قشر جوان ممکن است با تماشای این همه اختلاف طبقاتی و فخرفروشی متعمدانه خیلی سریع نسبت به تحصیل و فعالیت مفیدی که در جامعه انجام میدهد ناامید شود. این موضوعی است که بسیاری از کارشناسان هم بر آن تاکید دارند چرا که با مشاهده تجملات و زندگی اشرافی عدهای که غیر از انجام تفریح کار دیگری در برنامه ندارند، حس یأس از انجام فعالیتهای روزانه اولین پیامدی است که در افراد شاغل ایجاد میشود. بر این اساس جوانانی که مشغول کسب و کار یا در حال تحصیل هستند با دیدن اینگونه تصاویر گروه بچهپولدارها انگیزه خود برای ادامه فعالیت را از دست میدهند.
غفلت مرفهها از خودسازی
در این میان به نظر میرسد این شوی تبلیغاتی ثروت که در شبکههای مجازی بهراه افتاده بیانگر یک ضرورت مهم است، آن هم اینکه برخی از اقشار مرفه جامعه بهتر است در کنار این همه تلاش برای خودنمایی، کمی هم فرصت برای خودسازی صرف کنند. در کنار خودسازی، سرانه مطالعه خود را افزایش دهند تا از طریق مطالعه متوجه پیامدهای خطرناک این حجم به رخ کشیدن داراییهای خود برای جامعه شوند چرا که به رخ کشیدن پورشهها و خانههای چندین هزار متری و ویلاهای لواسان برای بخش طبقه متوسط به پایین جامعه هیچ جذابیتی جز ایجاد آزار روحی و فاصله گرفتن بندبند جامعه از هم ندارد.