گروه سیاسی: پزشکان از شرایط مساعد او میگفتند. از اینکه آیتالله روز به روز شرایط جسمی مساعدتری پیدا میکند. اما صبح دیروز سهشنبه، حضرت آیتالله شیخ محمدرضا مهدویکنی دچار عارضه قلبی شد و به ملکوت اعلی پیوست. آیتالله مهدویکنی 14 خرداد امسال، پس از بازگشت از مراسم بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره) دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، به کما رفت.
به گزارش «وطن امروز»، صبح دیروز پس از اعلام خبر رحلت آیتالله مهدویکنی، مردم عزادار تهران و علاقهمندان به آیتالله در بیمارستان شهید رجایی حضور یافتند. در میان مردم عزادار، سیل جوانان و دانشجویان بسیار چشمگیر بود. دانشجویان آیتالله در دانشگاه امام صادق(ع) نیز دیروز با رئیس و موسس این دانشگاه وداع کردند. انتقال پیکر آیتالله مهدویکنی به دانشگاه امام صادق(ع) و وداع دانشجویان این دانشگاه، عمق ارادت و علاقه این جوانان متدین و انقلابی به آیتالله مهدویکنی را روایت کرد.
آیتالله مهدویکنی، شیخ العلمای تهران بود. رئیس مجلس خبرگان رهبری بود. رئیس جامعه روحانیت مبارز، قدیمیترین تشکل انقلابی روحانی بود. یکی از باسابقهترین مبارزان انقلاب بود. یکی از فعالترین سیاستمداران پس از پیروزی انقلاب و دهها عنوان دیگر که نشان از جایگاه ویژه این عالم بزرگ دارد اما در این میان ارادت او به «ولایتفقیه» به عنوان یکی از وجوه برجسته شخصیت این مجاهد پارسا زبانزد همگان است. او یار امام و یاور صدیق رهبری بود. یک عالم ولایتمدار که سیاستورزی او زبانزد بود. زمانشناسی آیتالله بویژه پس از فتنه 88 و در جریان انتخابات هیاترئیسه مجلس خبرگان بر همگان آشکار شد. آنجا که با دفاع تمامقد از جایگاه ولایت فقیه، نشان داد اجازه ابراز وجود فتنه در مجلس خبرگان را نخواهد داد. روز گذشته و پس از اعلام خبر ارتحال آیتالله مهدویکنی، بزرگان و شخصیتهای مذهبی و سیاسی پیام تسلیت دادند.
پیام تسلیت رهبر انقلاب
در این میان پیام حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی بسیار قابل تامل بود. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در پی ارتحال عالم مجاهد و پارسا حضرت آیتالله مهدویکنی رضوانالله علیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تسلیتی، با اشاره به نقشآفرینی شجاعانه این یار صادق و وفادار امام بزرگوار در همه عرصههای مهم کشور، تأکید کردند: این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه جا و همهوقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و همه وزن وزین خود را در همه حوادث این سالها در کفه حق و حقیقت نهاد.
متن پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمنالرحیم
با تأسف و تأثر اطلاع یافتیم که عالم مجاهد و پارسا حضرت آیتالله آقای حاج شیخ محمدرضا مهدویکنی رضوانالله علیه دار فانی را وداع گفته و دوستان و ارادتمندان خود را داغدار کرده است.
این عالم بزرگوار از جمله نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهرههای اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همه عرصههای مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقشآفرینی کرد.
از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیتههای انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخستوزیری در یکی از سختترین دورانهای جمهوری اسلامی و تا ورود در عرصه تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(ع) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همهجا و همهوقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزههای جناحی و قبیلهای را به حیطه فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود راه نداد.
این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه وزن وزین خود را در همه حوادث این دهها سال در کفه حق و حقیقت نهاد و در دفاع از راه و سیره انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید. رحمت و رضوان الهی بر روان پاک او باد. اینجانب به خاندان گرامی و برادر عالیقدر ایشان و به مردم ایران و روحانیت عظیمالشأن و همه ارادتمندان و شاگردان و دستپروردگان آن مرحوم صمیمانه تسلیت میگویم و علو درجات وی را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
29 مهر 93
تشییع؛ صبح فردا از دانشگاه تهران
براساس اطلاعیهای که بیت آیتالله مهدویکنی صادر کرده است، پیکر آیتالله، فردا پنجشنبه اول آبان ساعت 8:30 دقیقه صبح از دانشگاه تهران به سمت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تشییع خواهد شد. در این اطلاعیه آمده است:
«ارتحال عالم فقیه و ربانی حضرت آیتالله مهدویکنی که عمری در راه اسلام، تشیع و انقلاب اسلامی ایران، خدمات ارزشمندی به جای گذاشته را به حضور حضرت ولی عصر(عج)، مقام معظم رهبری، علما و مراجع عظام تقلید تسلیت عرض نموده و به اطلاع عموم مردم، دوستان، شاگردان و حوزههای علمیه میرساند مراسم تشییع آن عالم بزرگوار با حضور اقشار مختلف مردم ساعت 8:30 روز پنجشنبه 1/8/93 از دانشگاه تهران به سمت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) برگزار خواهد شد».
نماز به امامت رهبر انقلاب
مراسم تشییع از دانشگاه تهران پس از اقامه نماز بر پیکر آیتالله مهدویکنی به امامت رهبر انقلاب حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای برگزار خواهد شد. براساس وصیت آیتالله مهدویکنی، پیکر وی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی و در جوار مزار ملاعلی کنی دفن میشود. همچنین دفتر مقام معظم رهبری روز شنبه، سوم آبانماه از ساعت 15:30 مراسم یادبودی برای آیتالله مهدویکنی در حسینیه امام خمینی و با حضور رهبر انقلاب برگزار میکند. روز یکشنبه 4 آبان نیز مراسم یادبودی از ساعت 15 تا 17 در دانشگاه امام صادق برگزار میشود. دانشگاه امام صادق همچنین امشب پس از نماز مغرب و عشا، مراسم وداع با پیکر مرحوم آیتالله مهدویکنی را برگزار میکند.
2 روز عزای عمومی
مراجع عظام تقلید و رؤسای قوای سهگانه نیز روز گذشته به مناسبت ارتحال آیتالله مهدویکنی، پیام تسلیت صادر کردند. حضرات آیات عظام نوری همدانی، جوادیآملی، مکارمشیرازی، علویگرگانی، صافیگلپایگانی، هاشمیشاهرودی و همچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حوزههای علمیه سراسر کشور، شورای نگهبان، جامعه روحانیت مبارز، سپاه پاسداران، ارتش، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز چهرهها و شخصیتهای مذهبی و سیاسی رحلت آیتالله مهدویکنی را تسلیت گفتند. در این میان، حسن روحانی از جایگاه ریاست جمهوری به مناسبت درگذشت آیتالله، در کشور 2 روز عزای عمومی اعلام کرد.
شیخالعلمای تهران که بود؟
آیت الله محمدرضا مهدویکنی 14 مرداد 1310 در روستای کن به دنیا آمد. وی پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد و از محضر مرحوم آیتالله برهان بهرههای علمی و اخلاقی فراوان برد.
آیتالله مهدویکنی در سال 1327 در 17 سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و تا سال 1340 در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سدهای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیتالله العظمی بروجردی، حضرت امامخمینی، آیتالله العظمی گلپایگانی و... دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ کرد. به گزارش تسنیم، آیتالله مهدویکنی پس از بازگشت به تهران در سال 1340، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شد و از سال 1342 امامت جماعت مسجد جدیدالتأسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفت. این مسجد پایگاه مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی وی شد. مبارزات آیتالله مهدویکنی علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیریهای متعدد، تبعید، شکنجه و زندانیشدن وی شد.حضرت آیتالله مهدویکنی، پس از پیروزی انقلاب، از طرف حضرت امام خمینی(ره) عهدهدار مسؤولیتهای متعددی در نظام نوپای اسلامی شد. آیتالله مهدویکنی با ورود به حوزه علمیه و آشنایی با دیدگاههای حضرت امامخمینی(ره) و مشاهده ظلم و ستمی که در حق اسلام، علما و مردم میشود، روش سیاسی حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان شیوهای که میتواند باعث احیای تشیع شود، برگزید. اولین دستگیری وی در 18 سالگی (1328 شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانیشدن وی و بعضی از طلاب و مبلغان همراه منجر شد. با رسیدن این خبر به قم، مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی به نخستوزیر وقت (اقبال) اعتراض کرده و عنوان کردند «چرا فرزندان مرا زده و دستگیر کردهاید؟» آیتالله مهدوی کنی، در حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. از جمله فعالیتهای مهم وی عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حججاسلام سعادتپرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و... در آن حضور داشتند. بخشی از فعالیتهای این مجمع صرف تحلیل فضای سیاسی کشور میشد. همچنین اعضای این مجمع سعی میکردند با خرید کتب کمونیستها و ماتریالیستها، پس از مطالعه و مباحثه، پاسخهای مناسبی در برابر آنها تهیه کنند و در جریانات سیاسی وقت حضور داشته باشند. از دیگر برنامههای این روحانی مبارز، فعالیت در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانشان مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و... بود. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در نهایت منجر به تاسیس هستههایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد. فعالیتهای آیتالله مهدویکنی در مسجد جلیلی، جنبههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته است. اصرار وی بر طرح دیدگاههای حضرت امام (ره) و فعالیتهای سیاسی ایشان منجر شد پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال 1353 شمسی بازداشت و به بوکان تبعید شود. در ادامه، پس از روشنشدن نقش وی در پرونده دیگری که از پرونده عمومی طرفداری از حضرت امام(ره) سنگینتر بود، از بوکان به مهاباد و سپس به تهران اعزام میشود و در کمیته مشترک
ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجههای جسمی و روحی قرار میگیرد. بخشی از اتهاماتی که ساواک به ایشان وارد کرد، ارتباط با مبارزان ضد رژیم شاه و کمک مالی به خانواده زندانیان بود. وی به 4 سال زندان محکوم میشود که پس از 2 سال و همراه با فضای به اصطلاح باز سیاسی سال 55 به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد میشود. آیتالله مهدویکنی آخرین روحانی مبارزی است که در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی برای چندمین بار دستگیر و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی آزاد شد.
سمتهای اجرایی
آیتالله مهدویکنی پیش از پیروزی انقلاب از سوی حضرت امام(ره) به عضویت شورای انقلاب درآمد و عضو کمیته استقبال از حضرت امام خمینی(ره) شد. پس از پیروزی نیز عهدهدار مسؤولیتهای حساس و گوناگونی نظیر سرپرست کمیته انقلاب اسلامی به عنوان اولین نهاد انقلابی مسلح برای حفظ انقلاب، عضو فقهای شورای نگهبان در 2 دوره، وزارت کشور در زمان نخست وزیری شهید رجایی و شهید باهنر طی سالهای 58 تا 60، نخستوزیری پس از شهادت رجایی و باهنر، عضو هیات حل اختلاف مسؤولان نظام در زمان بنیصدر، عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی (ره)، عضویت در شورایعالی انقلاب فرهنگی، مسؤول ستاد رسیدگی به مناطق جنگزده، عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد شد. آیتالله مهدویکنی همچنین مؤسس و رئیس دانشگاه امام صادق (ع) بود. این دانشگاه سال 61 تاسیس شد. چندی پیش آیتالله مهدویکنی در سیودومین سالگرد تاسیس دانشگاه امام صادق(ع) گفته بود: این دانشگاه را سال 61 با 5 میلیون تومان وام تاسیس کردیم و به برکت توجهات حضرت ولیعصر(عج) و امامصادق(ع) با تمام مشکلاتی که داشته کار خود را ادامه داده است و باتوجه به اینکه نه شهریه میگیریم و نه دولتی هستیم، دانشگاه روی پای خود ایستاده و هرچه هست از برکات امام صادق(ع) این دانشگاه اداره میشود. آیتالله مهدویکنی سال 1389 به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. وی همچنین مؤسس و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و تولیت حوزه علمیه مروی به همراه موقوفات وابسته بود.
فعالیتهای علمی
آیتالله مهدویکنی با وجود فعالیتهای سیاسی فراوان و حضور فعال در سنگر دفاع از انقلاب و رهبری، هرگز فعالیتهای علمی خود را کنار ننهادند و همواره به تألیف و تدریس در دانشگاه و حوزه مشغول بودند. دانشجویان ورودیهای جدید این افتخار را داشتند که یک روز در هفته از درسهای اخلاق این بزرگوار استفاده ببرند.کتابهای نقطههای آغاز در اخلاق عملی (کتاب سال جمهوری اسلامی ایران که تاکنون بیش از 30 بار تجدید چاپ شده است)، اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن، بیستگفتار، شرح دعای افتتاح، تقریرات درسهای خارج فقه آیات عظام بروجردی و امام خمینی(ره) بخشی از آثار علمی وی است. آیتالله مهدویکنی همچنین تدریس خارجفقه در دانشگاه و مدرسه علمیه مروی برای دانشجویان و طلاب دورههای عالی، آیاتالاحکام در مدرسه مروی و آیات اقتصادی در دانشگاه امام صادق (ع)، تدریس دورههای اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادق(ع) و حوزه علمیه مروی، صدها سخنرانی علمی در محیطهای حوزوی و دانشگاهی و رسانههای عمومی را در کارنامه علمی داشت و از مجموعه فعالیتهای اثربخش وی در نشر علم در دومین جشنواره بینالمللی علوم انسانی و اسلامی فارابی تقدیر به عمل آمد.
غم پاییز کامل شد
حسین قدیانی: باید هم «باران رحمت»، «آیتالله وحدت» را غسل میداد. غم پاییز کامل شد با این برگ زرین که از درخت انقلاب افتاد. کوچه باغهای کن، دانشگاه امام صادق(ع)، درس اخلاق سحرهای ماه مبارک، زندان زمان شاه، روحانی تراز اول تهران، مساجد متعددی که بنا گذاشت ... و همه آن روزهایی که «سنگ صبور انقلاب» بود، بویژه آن روز مهم که در اوج کهولت، سیاست یاد من و ما داد و با زیرکی، اجازه نداد آن عنصر خسته، در صندلی ریاست بر خبرگان رهبری، نااهلی کند، جملگی شهادت میدهند که اتفاقا دارم درباره یک «انا رجل» حرف میزنم. آری! صریح باید بود چون باران پاییزی. گاه به طعنه میگفتند «آیتالله مهدوی انا رجل است»! این دیگر طعنه نمیخواست! حقا که ایشان «انا رجل» بود حتی زمان امام، منتهی یک «انا رجل سرباز» بیمنم منم. هم با خمینی، بیمنم منم بود، هم با خامنهای. آنجا که میدید «آقا» دارند سخن بر مدار وحدت میرانند، «تکلیف» را در همین «وحدت» جستوجو میکرد که مگر میتوان سیاستمدار بود و «نتیجه» را کار نداشت؟! راستی! که بد تا کردیم با آیتالله. بیتعارف، دلش گرفته بود از ما، از بچههای انقلاب، از شاگردانش. پیرمرد باید هم در پاییز میرفت. در برگریزان خیس. شگفتا! او همانگونه که زیسته بود، و به همان سیاق سیاستورزیاش، چه آرام و با طمأنینه از میان ما رفت! گویی نمیخواست به ما شوک وارد کند! همیشه همینگونه بود! انقلابیترین و بزرگترین عملها را با آرامترین و وزینترین روشها انجام میداد، بیجار و جنجال، بیتنش، بیادعا. ملاک، حال هر روز آیتالله که باشد، وضع ایشان خوب است! کلیدیترین سخن «شیخ انقلاب» این بود؛ «اجازه نمیدهیم حوادث مشروطه تکرار شود». من اما اعتراف میکنم که از آیتالله مهدوی جملات زیادی به یاد ندارم، چرا که او اساسا با عمل سخن میگفت! اینک در فراق رئیس مجلس خبرگان، یک عمر سیاستورزی خردمندانه پیش روی ماست، بلکه الگو بگیریم. بگذار اصل حرف را بزنم! در فتنه 88 آیتالله مهدوی هم اتفاقاً با رئیسجمهور وقت صنمی نداشت اما نسبت سیاستمدار انقلابی با انقلاب مگر تابعی از روابط شخصی است؟ معالاسف بعضیها شرط میگذارند برای انقلاب، مگر 2 کلمه از خون 300هزار شهید دفاع کنند! آن هم شرطهای شخصی و نفسانی! به دشمن که میرسد، مخلصانه(!) و بیهیچ چشمداشتی در صحنه زدن انقلاب حاضرند اما به انقلاب که میرسد، «سرگشاده» سیاستورزی میکنند، «سلام» یادشان میرود، «امام» یادشان میرود، خون شهدا یادشان میرود! این همه تعارض دارد با راه مهدوی. چیست آنچه آیتالله برای ما به ارمغان گذاشت؟ هیچ الا آنکه رجل و انارجل هم که باشی، باید سربازی کنی برای انقلاب، نه اینکه بار فتنه روی دوش انقلاب بگذاری! راه مهدوی یعنی جمع سیاست و صداقت. سیاستمدار صادق، دروغ نمیگوید، آن هم دروغ تقلب! سیاستورزی بر مدار صداقت، به عکسهای سیاه و سفید با امام یا عکسهای رنگی با آیتالله مهدوی نیست! تصاویر پاییزی را بنگرید! برگ پای همان درختی میافتد که از او بالیده! جای دوری نرفته آیتالله! او جایی همین حوالی باز هم دارد ما را به وحدت دعوت میکند. «اجتماع وحدت»؛ اصل کاری اینجاست و برای هر آنکه تعلقی به انقلاب داشته باشد، زیر تابوت آیتالله جا هست. به این معنا، آیتالله مهدوی مال همه انقلاب است. نگاه این مرد به افق بود، به دوردستها، به جاهایی که فقط با چشم بصیرت مشاهده میشود. پاییز، برگهایی که از بلندترین شاخههای درخت میافتند، حرفهای بیشتری برای گفتن دارند. «یاران» همراهی نکردند، «باران» به داد آیتالله رسید. بشنوید! این دعوت آیتالله است به وحدت. پنجشنبه باید به دست بیاوریم دل پیرمرد را... که در رفتن هم، هوای ما را داشت. در پاییز بیقرار، کوچ موقرانه آیتالله را عشق است. گویی این برگ، دل افتادن از درخت نداشت...