امین ابطحی: استراتژیست، فرمانده آرام، بکن باوئر اسپانیایی؛ اینها نمونهای از صفات و تشبیههایی است که روزنامههای آلمانی از عملکرد کوتاهمدت ژاوی آلونسو در بایرنمونیخ داشتهاند اما چگونه او توانسته در مدت کوتاهی به چنین جایگاهی در مونیخ دست یابد؟ ژاوی آلونسو دارای شخصیتی محکم و خللناپذیر است که نحوه بازی او در زمین نیز منعکسکننده همین مشخصات است، وی در میانه زمین بایرنمونیخ همانند آهنربایی توپ را به خود جذب میکند و تاثیر محسوسی در روند بازی تیم داشته است. بویژه عملکرد او در بازی مقابل کلن با 206 تماس با توپ بینظیر بود و توانست رکورد تاریخ بوندسلیگا در این زمینه را از آن خود کند. در بازیهای این فصل بوندسلیگا وی تاکنون بهطور میانگین در هر بازی 125 پاس ارسال کرده و برترین عملکرد در این زمینه را نیز در بین 5 لیگ برتر اروپایی به خود اختصاص داده است. آلونسو در این زمینه گفته است: «من سعی میکنم همان کاری را انجام دهم که تا به حال انجام میدادهام، در واقع من رابط و نقطه اتصال خطوط دفاع و حمله تیم هستم.» چنین نقشی را آلونسو در 5 فصل حضور خود در رئالمادرید نیز عهدهدار بوده است. در میانه میدان او همانند رهبر ارکستری تیم را هدایت میکرد، نبض حرکتی تیم را در دست داشت و امنیت تیم در فاز دفاعی را نیز افزایش میبخشید. با وجود تاثیری که او بر تیمش داشت اما بازی او کمتر به چشم میآمد و او خود را به فرمانده آرام میانه میدان مادریدیها تبدیل کرده بود. آلونسو خود در این زمینه معتقد است: «من بیشتر با حرکتهای دستم با همتیمیهایم ارتباط برقرار میکردم.» این قابلیت سبب شده که او در مونیخ نیز راحتتر و سریعتر خود را با تیم هماهنگ کند و با ایده و فلسفهای جدید تطبیق دهد. آلونسو 3 روز قبل از پایان مهلت نقل و انتقالات تابستانی به بایرنمونیخ پیوست و تنها 48 ساعت بعد در بازی مقابل شالکه اولین بازی خود برای مونیخیها را انجام داد و به انتخاب اول پپ گوآردیولا در امر بازیسازی تبدیل شد. آلونسو با جایگیری در نیمه زمین خودی علاوه بر افزایش ضریب اطمینان دفاعی تیم، بهندرت به منطقه جریمه حریف نزدیک میشود و وظیفه هدایت، هماهنگی تیم و اتفاقات آن را عهدهدار میشود. در واقع شعاع حرکتی او به چند متر داخل و خارج از دایره میانی میدان محدود میشود. آلونسو از هافبکهای دفاعی دونده به حساب نمیآید اما او بازیکن مدرن پست شماره 6 است که از قدرت بازیخوانی بالایی برخوردار است و میتواند نحوه حمله حریف را پیشبینی و آن را مهار کند. در فاز تهاجمی نیز آلونسو میتواند با پاسهای کوتاه یا قطری خود سرعت حمله تیمی را شتاب بخشد یا کند نماید و البته بهطور معمول او بازیکنی با ریسک کم است، بهطوری که بیش از 90 درصد از پاسهای او به طور صحیح به مقصد میرسند. آلونسو با چنین مشخصاتی به قطعه محوری و غیرقابل چشمپوشی پازل پپ گوآردیولا و ساختار تیمی بایرنمونیخ تبدیل شده است. آلونسو درباره نقش خود معتقد است: «ما در بایرنمونیخ سرعت کمتری در حملات داریم و برای زدن ضربه نهایی منتظر لحظهای مناسب و صحیح میمانیم. در مادرید اما همهچیز خیلی سریع اتفاق میافتاد و در فاز تهاجمی گلزنی
برعهده کریس رونالدو و گرت بیل بود. ما توپ را به آنها میدادیم و آنها به سمت دروازه حریف یورش میبردند.» او در هر دو تیم رئالمادرید و بایرنمونیخ به نوعی مغز متفکر تیم بوده و اختلافات بسیار کوچکی در وظایف او در این دو تیم مشاهده میشود که آن هم بیشتر بسته به فلسفه کاری سرمربیان دو تیم است. آلونسو بهخوبی میداند که چه انتظاراتی از وی وجود دارد و از طرفی از اعتماد بیاندازه کادر فنی نیز برخوردار است، دو عاملی که در انتقال ناگهانی او به مونیخ بسیار تاثیرگذار بودهاند. بر خلاف همه گمانهزنیها او به دلیل اضافه شدن تونی کروس و ترس از رقابت با او از رئالمادرید جدا نشده است و البته هیچگونه مشاجره و حتی اختلافنظری بین او و کارلو آنچلوتی، سرمربی تیم نیز وجود نداشته است. آلونسو در این زمینه میگوید: «من سناریوی دوران فوتبال خود را اینگونه نوشتهام.» او حضور در بایرنمونیخ را چالشی جدید و جذاب برای خود میداند و به گفته خود میخواهد از پپ گوآردیولا چیزهای زیادی فراگیرد و این تنها دلیل او برای ترک مادرید بوده است.