الماسی: زیباییهای کربلا را تصویری کنیم
جهانگیر الماسی گفت: حرمت محرم و صَفر، ایمان را در پی دارد؛ حریم محرم و امام حسین(ع)، حریم پاکی است. جهانگیر الماسی در گفتوگو با نسیم در رابطه با فیلم و سریالهای ساخته شده با مضمون محرم بیان کرد: اگر در این نوع از کارها به مفهوم واقعی، انگیزه و اهداف واقعی امام حسین(ع) در قیام کربلا پرداخته نشود و تنها یک کار سطحی برای انجام وظیفه باشد تاثیراتش قطعا نه تنها مثبت نخواهد بود بلکه برعکس منفی خواهد بود. هرچه این مضمون سطحیتر نشان داده شود قطعا در این راه باختهایم. این کارگردان در رابطه با احساس خود در رابطه با امام حسین (ع) گفت: 1400 سال است که شیعه با تکیه بر شخصیت امام حسین(ع) حرکت و سعی میکند ارزشهای پنهان و آشکار کربلا را فهمیده و در راه اهداف والای امام حسین(ع) گام بردارد. وی افزود: حرمت ماه محرم و صفر موجب میشود ایمان به وجود بیاید. حریم ماه محرم، حریم شخصیت امام حسین(ع) و حریم پاکی است، مبادا روزی برسد که کسی از عاشورا بخواهد استفاده ابزاری بکند. الماسی تصریح کرد: علت اینکه حضرت زینب (س) فرمودند من جز زیبایی ندیدم این است که خون حسین(ع)، خون پسران و یاران امام حسین (ع) زیبا است، برای اینکه گذشت و صبوری آنها زیبا است و ما باید از ایشان، اهل بیت و یارانشان صبر، اتحاد، مهربانی، گذشت و پاکی را بیاموزیم. این بازیگر تأکید داشت: من فکر میکنم همه ما باید در فکر زنده نگاه داشتن این جوانب محرم باشیم و صرف عزاداری کافی نیست بلکه باید به این بیندیشیم.
آوینی و معجزه روایتگری ماجرای کربلا
کتاب فتح خون اثر شهید مرتضی آوینی است که در 2 بخش به تحلیل و رازگشایی وقایع و ماجراهای کربلا میپردازد، آوینی این اثر را که بخش اعظم آن در محرم سال 1366 به رشته تحریر درآورد، در سالهای بعد ویرایش و تکمیل کرد. در 10 فصل با عناوین هجرت عظیم، کوفه، مناظره عقل و عشق، قافله عشق در سفر تاریخ، کربلا، ناشئهاللیل، فصل تمییز خبیث از طیب (اتمام حجت)، غربال دهر، سیاره رنج و تماشاگه راز به وقایع ظهر عاشورا میپردازد. به گزارش نسیم، متن کتاب، از دو پاره کلی تشکیل شده است. پاره اول که متن اصلی کتاب را شامل میشود به شرح و بیان وقایع و توصیف ماجراهای پیشآمده از رجب سال 60 تا محرم سال 61 هجری میپردازد و پاره دوم که از زبان «راوی» روایت میشود، تحلیل و رازگشایی همان وقایع و ماجراهاست که بخش برجسته «فتح خون» در واقع قسمت دوم کتاب است. «آیینه جادو»، «مرکز آسمان»، «سفر به سرزمین نور»، «نسیم حیات»، «امان و حیات باطنی انسان»، «آغازی بر یک پایان»، «فردایی دیگر»، «یک تجربه ماندگار»، «رستاخیز جان»، «توسعه و مبانی تمدن غرب» و... از جمله آثار این شهید به شمار میرود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: ای تشنگان کوثر ولایت! بیایید... من سرچشمه را یافتهام. وا اسفا! باطن قبله را رهاکردهاید و بر گرد دیوارهایی سنگی میچرخید؟ بیایید... باطن قبله اینجاست. به خدا، اگر نبود که خداوند خود اینچنین خواسته، میدیدی کعبه را که به طواف امام آمده است و حجرالاسود را میدیدی که با او بیعت میکند. مگر نه اینکه انسان کامل، غایت تکامل عالم است؟...ای امت آخر! بر شما چه رفته است؟ مگر تا کجا میتوان درمحاق غفلت و کوری فرو شد که خورشید را نشناخت؟ معاویه مرده است و یزید بر خلافت خویش از مردم بیعت میگیرد. آیا میتوان دست بیعت به یزید داد و آنگاه باز هم به جانب قبله نماز گزارد؟ یزید که قبله نمیشناسد، یزید که نماز نمیگزارد. چه رفته است شما را ای امت آخر؟ ... مکه، مدینه، بصره... دمشق. آیا در این دیار خاموشان زندهای باقی نمانده است که سحر شیطان او را از خویشتن نربوده باشد؟ آیا کسی هست که روح خویش را به شیطان نفروخته باشد؟ وامحمدا! چرا هیچ دستی و عَلَمی ازهیچ جا به یاری حق بلند نمیشود؟ آیا همه دستها را بریدهاند؟ زبانها را نیز؟ پس چرا هیچ فریادی به دادخواهی برنخاسته است؟ حضرت امام حسین از روز جمعه سوم شعبان که قافله عشق به مکه رسیده است تا هشتم ذیالحجه که مکه را ترک خواهد کرد، چهارماه و چند روز در این شهر توقف داشته است... 4 ماه و چند روز. نه، واقعه آن همه شتابزده روی نداده است که کسی فرصت اندیشیدن در آن را نیافته باشد... و با این همه از هیچ شهری جز کوفه ندایی برنخاست. ما کوفیان را بیوفا میدانیم، مظهر بیوفایی و این حق است؛ اما آیا نباید پرسید که از کوفه گذشته، چرا از مکه و مدینه و بصره و دمشق نیز دستی به یاری حق از آستین بیرون نیامد جز آن هفتاد و چند تن که شنیدهاید و شنیدهایم؟ اگر نیک بیندیشیم، شاید انصاف این باشد که بگوییم باز هم کوفیان! که در آن سرزمین اموات، جز ازکوفه جنبشی برنخاست؛ بازهم کوفیان! فصل انجماد رسیده و قلبها نیز یخ زده بود. حیات قلب در گریه است و آن «قتیل العَرَبات» کشته شد تا ما بگرییم و... خورشید عشق را به دیار مرده قلبهایمان دعوت کنیم و برفها آب شوند و فصل انجماد سپری شود. مدینه، سرزمین انصار مقصد هجرت رسول اکرم، رضا به هجرت فرزند و رسول خدا داد و خاموش ماند.