زهرا قزیلی: بر کسی پوشیده نیست که شبکه نمایش خانگی این روزها رونق زیادی دارد. در شرایطی که سینما نمیتواند آنگونه که شایسته است مخاطبان را با خود همراه کند، توجه اکثر سازندگان و صاحبان آثار به این شبکه و ارائه مناسب فیلمها و آثار در این شبکه است. وضع این فیلمهای سینمایی در توزیع شبکه نمایش خانگی بهتر از اکران سینمایی است و تماشاگران برای پرکردن بخشی از اوقات فراغت خود و ساعتی دورهم بودن دستکم یکبار آنها را میبینند و آن را از مراکز مختلف از جمله سوپرمارکتها خرید میکنند. رونق این شبکه متاسفانه باعث شده بازار سوءاستفادهگران نیز رونق پیدا کرده و از تصاویر بازیگران محبوب تلویزیون برای فروش محصولات بهره ببرند که واکنشهای بسیاری را به همراه داشته و با گذشت زمان و فریبدادن مخاطبان اعتماد آنها از این شبکه سلب خواهد شد. چندی پیش شاهد سوءاستفاده از تصویر مهران غفوریان برای یک فیلم بودیم. توزیع فیلمی به نام «سرپیری و معرکهگیری» در شبکه نمایش خانگی صدای مهران غفوریان را درآورد. در هر دو سوی جلد این فیلم عکس مهران غفوریان نقش بسته و بیننده را به این یقین میرساند که با فیلمی طنز و با محوریت همین بازیگر روبهرو خواهد بود اما واقعیت چیز دیگری است. با چاپ تصویر این بازیگر محبوب تلویزیونی تنها قصد دارند با فریب مخاطب هزینه تولید فیلم را بازگردانند، غافل از آنکه این کار دیر یا زود اعتماد مخاطب را سلب میکند. فیلم «سر پیری و معرکهگیری» به کارگردانی راهب قاسمیان و تهیهکنندگی احسان تبریزی است که توسط موسسه «رودکی» و «سیما شهر» در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. رو و پشت جلد این فیلم فقط تصویر مهران غفوریان دیده میشود و انگار میخواهد به مخاطب بفهماند که نقش اصلی فیلم را چه کسی بازی میکند، این در حالی است که مخاطب پس از مشاهده فیلم متوجه میشود غفوریان تنها یک حضور کوتاه چند دقیقهای در ابتدای این اثر ویدئویی دارد.این اولین نمونه از چنین اقداماتی برای فریب مخاطب نیست، چندی قبل هم فیلمهای دیگری که به نوعی با طرح جلد خود مخاطب را فریب میدادند، توزیع شده بودند که یکی از آنها «درخشش پنهان» بود. این فیلم به دلیل اشکالات فراوانی که داشت از مراکز فروش جمعآوری شد، چون نام یک کارگردان دیگر و یک داستان اشتباه روی جلد فیلم درج شده بود. در اینباره فیلم مستند «بهانهای برای بودن» هم وضعیت مشابهی داشت و از تصویر بازیگران برای جذب مخاطب به گونهای سوءاستفاده شده بود که گفته میشود اعتراض شدید رضا کیانیان و باران کوثری را درپی داشته است. سوءاستفاده از چهره بازیگران و هنرمندان به نوعی دیگر در شبکه نمایش خانگی رواج یافت و تیترهای جذاب هم به آن اضافه شد. احتمالا برای بسیاری از شما دیدن تیتر خبر همکاری فراستی و عطاران در فیلمی یا کار مشترکی در کنار هم جذاب است، در حالی که عطاران انتقاداتی را به مسعود فراستی در یکی از مجلات مطرح کرد اما واقعیت چیز دیگری است. این عنوان، فقط برای بازکردن و دیدهشدن این خبر استفاده شده است، درست همانند کاری که این روزها شبکه نمایش خانگی به وفور آن را انجام میدهد. فیلم ویدئویی «شهر بزرگ» در شبکه نمایش خانگی توزیع شده است که رضا عطاران و بهنوش بختیاری از بازیگران آن هستند. همچنین یکی از نویسندگان برخی سریالهای مهران مدیری، نویسندگی و کارگردانی این فیلم را برعهده دارد. این فیلم که مضمونی انتقادی به زندگی شهری دارد، فقط با عکس روی جلد مخاطب را فریب نمیدهد بلکه داستان و نوع روایت هم، با آنچه مخاطب هنگام خرید تصور میکند، تفاوت فاحشی دارد. واقعیت این است که آنچه در فیلم میبینیم، اصلا به این شکل نیست و عطاران چنین شخصیت محوریای ندارد، در حالی که روی جلد، به وضوح و درشتی هر چه تمامتر، رضا عطاران به عنوان نقش اصلی، آن هم در یک فیلم کمدی معرفی میشود! برخلاف تصور ابتدایی، فیلم به هیچ وجه یک فیلم طنز نیست؛ به طوری که در پایان آن بدون نتیجهگیری مشخص، مسعود فراستی (منتقد سینما) و سعید ابوطالب (نماینده سابق کمیسیون فرهنگی مجلس) ناگهان وارد ماجرا شده، به نقد این اثر و آنچه قصد داشته مطرح کند، میپردازند. بنابراین اگر به عنوان یک اثر اجتماعی به این اثر نگاه کنیم، با یک فیلم معمولی روبهرو خواهیم بود اما اگر براساس تصویر روی جلد، آن را تماشا کنیم، جز حیرت چیزی عاید مخاطب نمیشود. سوءاستفاده از چهره بازیگران در شبکه نمایش خانگی ادامه دارد، بهتازگی فیلم «چهارباغ» با تصویری از اکبر عبدی و دیگر بازیگران مطرح سینما و تلویزیون خبر از فیلم طنز میدهد اما فیلم، حکایتی دیگر دارد؛ اثری که روی پوستر و جلد دیویدی آن تصویری از رضا شفیعیجم به چشم میخورد بهگونهای که مخاطب فکر میکند شفیعیجم به عنوان بازیگر در این فیلم حضور دارد اما در نهایت مخاطب به این نتیجه میرسد که این بازیگر کمدی فقط به عنوان یک میهمان در برنامهای ویژه شبکه استانی اصفهان حضور داشته و حضور او و سایر بازیگران میهمان مثل اکبر عبدی، فتحعلی اویسی، نسرین مقانلو و مهران رجبی کنار هم چسبانده شده و اثری به نام «چهارباغ» روانه شبکه نمایش خانگی شده است. توزیع این اثر واکنش هنرمندان این فیلم از جمله شفیعیجم را در پی داشت اما نکته اینجاست چگونه وزارت ارشاد به این آثار مجوز توزیع در شبکه میدهد، در شرایطی که فیلمها باید مجوز توزیع دریافت کنند و در شورا مطرح میشوند؛ اعضای شورا چگونه کیفیت آثار را بررسی میکنند. فضای تاسفباری در شبکه نمایش خانگی وجود دارد و تصمیمگیریهای نادرست باعث سلب اعتماد مردم به این شبکه شده است، نظارت دقیقی بر آنچه به عنوان محصول نهایی توزیع میشود وجود ندارد و تهیهکننده و توزیعکننده هر تصویری را برای جلد فیلمها انتخاب و آن را چاپ و توزیع میکنند. بیتوجهی مسؤولان، اعتماد مخاطبان را به سینمای ایران نشانه رفته است. در این شرایط بهتر است مخاطبان با دقت فیلمهای شبکه نمایش خانگی را انتخاب و بعد خریداری کنند تا در دام سوءاستفادهگران شبکه نمایش خانگی نیفتند و برنامه تلویزیونی را به عنوان یک اثر سینمایی و فیلم اجتماعی را به عنوان فیلم کمدی نخرند.