حسین کرمانی: نیمه آبان را پشت سرگذاشتهایم و براساس آنچه مدیران وزارت بهداشت وعده داده بودند، نظام سلامت از این پس با تعرفههای جدید عملیاتی میشود، تعرفههایی که در کمترین حالت 40 درصد و در بیشترین حالت 300 درصد رشد دارند. این همان نکتهای است که ذهن بسیاری از افراد جامعه بویژه بیماران و خانوادههای آنها را به خود مشغول کرده که چطور در شرایطی که صحبت از کاهش پرداخت از جیب بیماران و ایجاد تحول در نظام سلامت میشود، به یکباره برخی تعرفههای درمانی با 300 درصد رشد مواجه میشود؟ هر چند براساس آنچه معاون درمان وزیر بهداشت عنوان کرده این افزایش تعرفههای پزشکی به عهده سازمانهای بیمهگر بوده و پرداخت از جیب بیماران بدون تغییر خواهد ماند اما در نگاه اول پذیرش چنین رابطهای میان بیمار و مراکز درمانی و حتی کاهش پرداختی سهم بیماران در بیمارستانهای دولتی کمی با دشواری همراه است، چرا که از یکسو با فهرستی از تعرفههایی روبهرو هستیم که در برخی موارد تا 3 برابر رشد نشان میدهد و از طرف دیگر اگر ملاک را اظهارات مدیران وزارت بهداشت مبنی بر پرداخت مابهالتفاوت تعرفههای جدید توسط بیمهها بدانیم، کارنامه نهچندان روشن و درخشان برخی سازمانهای بیمهگر در مواجهه با طلبهای میلیاردی وزارت بهداشت و مردم، این پرسش و ابهام را در ذهن بسیاری به وجود میآورد که آیا به راستی بیمهها زیر بار پرداخت افزایش تعرفهها میروند؟
بدسابقه بودن بیمه، چاشنی نگرانی بیماران
این درحالی است که معاون درمان وزیر بهداشت نیز موضوع کاهش پرداختها را به میان کشیده و چنین مطرح کرده است که پرداخت از جیب بیماران درباره هزینه بستری در مراکز دولتی به 6درصد کاهش خواهد یافت البته این مقام مسؤول نیز پرداخت مابهالتفاوت رشد تعرفهها را به عهده بیمهها گذاشته و افزایش سهم سازمانهای بیمهگر را راه جبران این هزینهها عنوان کرده است. بر این اساس همهچیز درباره سرانجام این طرح ارتباط مستقیم با همکاری بیمهها پیدا میکند و این درست همان نکتهای است که با توجه به سابقه قبلی بیمهها باعث ایجاد نگرانیهایی برای مردم شده است. پرسش دیگری که ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده دلیل افزایش چند برابری برخی تعرفههای پزشکی و تحلیل رابطه بین تغییر ناگهانی این تعرفهها و چگونگی کاهش سهم پرداختی بیماران است، هر چند رئیس سازمان نظام پزشکی اجرای کتاب ارزشگذاری خدمات پزشکی را گامی مثبت و درجهت حذف روابط غیرمتعارف میان بیمار و پزشک دانسته و بیان کرده تعرفهگذاریهای جدید گامی به سوی واقعی شدن تعرفهها و از بین بردن تعرفههای مخدوش و غیرواقعی گذشته است اما نگاهی کوتاه و گذرا به جدول منتشر شده درباره تعرفههای جدید نشان دهنده افزایش محسوس و چند برابری تعرفههای پزشکی است که مدیران مربوط باید پاسخگوی دلایل افزایش ناگهانی و تدابیر اندیشیده شده برای جبران این تعرفهها و پیشگیری از فشار اقتصادی بر مردم در حوزه سلامت باشند!
اگر بیمهها شانه خالی کنند!
به راستی اگر در ماههای آینده بیمهها از زیر بار پرداخت و جبران افزایش تعرفهها شانه خالی کنند و وزارت بهداشت و سازمانهای تابعه را در ادامه طرح تنها بگذارند، چه بر سر بیماران و هزینههای بالای تعرفههای درمانی میآید؟ چرا که تغییر ناگهانی نرخ خدمات پزشکی بدون شک هزینههای سازمانهای بیمهگر را نیز بینصیب نگذاشته و یکباره افزایش چندبرابری سهم بیمه از سوی بیماران مطالبه میشود و یک سازمان بیمهگر هر چقدر هم که از نظر منابع مالی سرشار باشد، باز هم رقمهای تعیین شده در جداول تعرفههای جدید این شبهه و ابهام را ایجاد میکند که چگونه یک سازمان بیمهگر میتواند در این مسیر وزارت بهداشت را همراهی کند و از پس هزینههای درمانی مردم برآید.
رابطه مجهول بیمار، بیمه و وزارت بهداشت!
البته این تمام ماجرای مرتبط با تعرفههای جدید نیست و موضوع دیگری هم این روزها ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده است. این موضوع مهم، چگونگی ارتباط بیمار با بیمه و وزارت بهداشت در گام سوم طرح تحول سلامت با افزایش ناگهانی تعرفههای درمانی است. درحال حاضر درباره نحوه پرداخت در مراکز درمانی نیز شفافسازی صورت نگرفته و چندان مشخص نیست بیمار فقط با حسابداری بیمارستانها و مراکز درمانی مواجه است یا اینکه باید پس از پرداخت وجه به صورت کامل، به سراغ بیمه رفته و مابهالتفاوت پرداختی را با پشت سرگذاشتن بروکراسیهای مرسوم از بیمه مطالبه کند؟
تعرفههایی با بار مالی هزار و500 میلیاردی
اما به نظر میرسد در هر یک از این دو حالت نقش بیمهها بسیار کلیدی و حساس باشد، چرا که جبران هزینهها چه برای نظام سلامت، مراکز درمانی دولتی و خصوصی و چه برای بیماران بر دوش سازمانهای بیمهگر گذاشته شده و همانطور که رئیس کمیسیون بهداشت مجلس نیز تاکید کرده درباره هزینههای این طرح نگرانیهایی وجود دارد، چرا که اجرای کتاب تعرفهها هزار و500میلیارد تومان بار مالی را در پی خواهد داشت. با درنظر گرفتن شرایط مالی و افزایش هزینههای سازمانهای بیمهگر و سوابق آنها در ایجاد روابط جبرآمیز و یکطرفه با بیمار، اکنون چه تضمینی وجود دارد که سازمانهای بیمهگر رفیق نیمه راه نباشند و تا پایان راه بیماران را همراهی کنند و با کارشکنیها و اشکالتراشیهای خود مانع از به فرجام رسیدن چنین برنامه گستردهای نشوند؟
مثلث نظام سلامت و تهدیدی به نام بیمه
به هر روی اگر مثلث نظام سلامت را 3 ضلع مردم، وزارت بهداشت و بیمهها درنظر بگیریم بدون شک یکی از مهمترین اضلاع آن سازمانهای بیمهگر هستند اما این نکته را هم نباید از یاد برد که سازمانهای بیمهگر مستقل بوده و به عنوان بنگاههای اقتصادی مطرح هستند که تبعیت چندانی از وزارت بهداشت ندارند. این مورد نیز یکی از دغدغههای خانوادههاست، چرا که هر چقدر هم که وزارت بهداشت در انجام تحول سلامت مصمم و مقتدر عمل کند در نهایت با برخورد سلیقهای بیمهها روبهرو است و بیم آن وجود دارد که بیمهها رشتههای این وزارتخانه را پنبه کنند.