امین ابطحی: روبرت لواندوفسکی در همه بازیهای اخیر بایرنمونیخ موفق به گلزنی شده و بحران اول فصل خود را پشت سر گذاشته و بایرنمونیخ را به تیم بهتری تبدیل کرده است. در بازیهای تدارکاتی پیشفصل بوندسلیگا، روبرت لواندوفسکی و فرانک ریبری تفاهم و هماهنگی بینظیری با هم داشتند، بهطوری که تصور اینکه این بازیکنان به تازگی همبازی هم شدهاند دشوار به نظر میرسید. هنگامی که بایرنمونیخ در تابستان گذشته و چند روز قبل از آغاز بوندسلیگا به آمریکا سفر کرد، فرانک ریبری دچار مصدومیتی شدید شد بهطوری که نتوانسته هنوز به آمادگی ایدهآل خود دست یابد. همزمان با مصدومیت فرانک ریبری، مسافران جامجهانی بایرنمونیخ به تدریج به تمرینات تیمی اضافه شدند و لواندوفسکی مهاجم لهستانی بایرنمونیخ مجبور به ایجاد هماهنگی بین خود و بازیکنی دیگر از بایرنمونیخ شد. چنین نقشی را در طول بازیهای این فصل بایرنمونیخ به تناوب بازیکنانی نظیر ماریو گوتسه، توماس مولر و آرین روبن به جای فرانک ریبری فرانسوی عهدهدار شدند. همکاری این بازیکنان با لواندوفسکی در هفتههای اخیر به تکامل خاصی رسیده است که جهان فوتبال اوج آن را در پیروزی خارج از خانه 7 بر یک بایرنمونیخ مقابل رم از رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا شاهد بود. دیداری که روبرت لواندوفسکی بویژه با ماریو گوتسه همکاری و تفاهمی خوب داشتند البته چنین تفاهمی را میتوان همچنین نتیجه و الهامبخش از دوران مشترک این دو بازیکن در دورتموند دانست. آرین روبن و توماس مولر نیز در دیدارهای اخیر کارهای ترکیبی زیادی با روبرت لواندوفسکی به معرض نمایش گذاشتهاند، حال با بازگشت دوباره ریبری، بار دیگر لواندوفسکی زوج مکمل خود را یافته است و آثار ارتباط و همکاری خوب این دو بازیکن به خوبی در پیروزی 3 بر صفر مقابل هامبورگ و 2 بر یک مقابل دورتموند قابل رویت است. چنین اتفاقی تصادفی نیست و روبرت لواندوفسکی خود در پدید آمدن آن سهمی اساسی داشته است، کسی که همتیمیهای خود را به سمت خویش جلب و آنها را به بازیکنان بهتری تبدیل میکند. از این مهاجم لهستانی به سادگی در مطبوعات بهعنوان مهاجم گلزن یاد میشود اما توصیف نقش او بسیار دشوارتر است. او بازیکنی بسیار کامل است که هرگز مشکلی با تطبیق پیدا کردن با شرایط جدیدش در مونیخ نداشته و با همه همتیمیهای خود در تیم رابطهای خوب برقرار کرده که آثار چنین تفاهمی در نحوه بازی و همکاری او با سایر بازیکنان مونیخی در زمین نیز واضح است. در بیرون از زمین فوتبال، عملکرد او به عنوان یک مهاجم تنها با تعداد گلهایی که به ثمر رسانده است، ارزیابی میشود اما هم پپ گوآردیولا و هم همتیمیهای او در فاز تهاجمی تیم نظیر مولر، گوتسه، روبن و ریبری ارزش این مهاجم لهستانی را به خاطر توانایی بالایش در ایجاد روابط و همکاریهای مثبت در زمین فوتبال میدانند. لواندوفسکی 26 ساله شاید در اولین فصل حضورش در مونیخ نتواند به بالاترین سطح فوتبالی خود برسد اما تاثیر او در بالاتر رفتن کیفیت بازی سایر بازیکنان بایرن هرگز قابل چشمپوشی نیست.
داوید آلابا، اسلحه مخفی پپ گوآردیولا
داوید آلابا در همه جای زمین حضور دارد؛ در دفاع، میانه میدان و حمله. این بازیکن اتریشی در سیستم پپ گوآردیولا نقشی کلیدی را بر عهده دارد چون او وظیفه دارد تیم حریف را به اشتباه بیندازد. از زمان حضور پپ گوآردیولا در بایرنمونیخ نحوه بازی این تیم در سمت چپ بسیار پیچیدهتر به نظر میرسد که داوید آلابا نقشی اساسی در آن دارد. این بازیکن 22 ساله از لحاظ تاکتیکی و تکنیکی همواره از با استعدادترین بازیکنان بایرنمونیخ محسوب میشده است و قابلیت او در نبردهای تک به تک و سرعت بالایی که دارد، او را به مدافع کناری ایدهآلی تبدیل میکند اما پپ گوآردیولا از استعداد فوقالعاده این اتریشی جوان به نحو دیگری بهره برده است. پپ گوآردیولا از داوید آلابا میخواهد با تغییر مدام موقعیت خویش و دوندگی بالایی که دارد، تیم حریف را به اشتباه انداخته و به چالش بکشاند. داوید آلابا البته پیش از پپ گوآردیولا نیز در بایرنمونیخ بازیکن اصلی و ثابتی بود. زیر نظر یوپ هاینکس او به یکی از بهترین مدافعان کناری چپ دنیا تبدیل شد و با فرانک ریبری در سمت چپ زمین به زوج ایدهآلی تبدیل شده بودند که توانایی عبور از هر خط دفاعی را داشتند. جداسازی این زوج موفق از یکدیگر کاری شجاعانه بود که پپ گوآردیولا در جهت منفعترسانی بیشتر به تیم و افزایش تاثیر و نفوذ آلابا در تیم، تصمیم به انجام آن گرفت. در فصل گذشته داوید آلابا بیشتر به عنوان بازیکن کناری سمت چپ، به زمین فرستاده میشد و از آن نقطه به مرکز زمین جهت افزایش تعداد نفرات مونیخی در میانه میدان، اضافه میشد اما پپ گوآردیولا در این فصل پا را از این نیز فراتر نهاده و نقش آلابا را نه از یک بازی به بازی دیگر، بلکه در طول یک بازی متغیر میکند. برای مثال در بازی مقابل منچسترسیتی در لیگ قهرمانان، آلابا بازی را به عنوان مدافع سمت چپ زنجیره سه نفره دفاعی بایرنمونیخ در چیدمان 1-2-4-3 آغاز کرد اما به دلیل اینکه مهاجمان سیتی در این بازی چندان زهردار نبودند، به محض اینکه مونیخیها مالکیت توپ را در اختیار میگرفتند، داوید آلابا به خط میانی تیم اضافه میشد و حتی گاهی وظایف بازیکن پست شماره 10 در بخش تهاجمی را نیز عهدهدار میشد، به نحوی که در طول این بازی داوید آلابا در 3 پست متفاوت به بازی گرفته شده بود. در این فصل پپ گوآردیولا از داوید آلابا علاوه بر وظایف فصل گذشته انتظار دارد که اتفاقات در همه نقاط زمین را زیر نظر بگیرد تا بتواند حرکات و واکنشهای بازیکنان حریف و حتی همتیمیهای خود را پیشبینی کند. چنین انتظاری با توجه به قدرت دوندگی، سرعت بالا و موقعیتشناسی فوقالعاده داوید آلابا منطقی به نظر میرسد. علاوه بر وظایف دفاعی که برای آلابا در نظر گرفته شده است، هنگامی که همتیمیهای او حتی در فاز تهاجمی تحت فشار قرار میگیرند، او سعی میکند با دوندگی به سمت دروازه حریف، توجه مدافعان را به خود جلب کند تا فشار از روی بازیکنان خودی برداشته شود. با مراجعه به آمار این فصل میتوان متوجه شد او تا چه اندازه برای پپ گوآردیولا غیرقابل چشمپوشی است چون هیچ بازیکنی از بایرنمونیخ (جز دروازهبان) در این فصل، دقایق بیشتری را نسبت به داوید آلابا در ترکیب تیم حضور نداشته است و همچنین تا قبل از بازی مقابل دورتموند آلابا در مجموع 839 تماس با توپ داشته است که تنها ژابی آلونسو با 1061 تماس با توپ، آمار بهتری در بایرن مونیخ از او داشته است. پپ گوآردیولا از توانایی داوید آلابا در تغییر سریع موقعیت خود بهترین استفاده را میکند، پپ با استفاده از چنین قابلیتی در آلابا حریفان را به اشتباه میاندازد چون برای توقف بایرنمونیخ همه حریفان سعی در تحت فشار قرار دادن هافبکهای بازیساز بایرنمونیخ دارند، اغلب اوقات بازیکنان میانی بایرن سایه به سایه توسط بازیکنی از تیم حریف کنترل میشوند، در چنین موقعیتهایی داوید آلابا با اضافه شدن به خط میانی و حتی عهدهدار شدن پست بازیکن شماره 10 میتواند علاوه به بر هم زدن نظم دفاعی حریف، خود را به برگ برنده پپ گوآردیولا تبدیل کند. داوید آلابا حتی میتواند نحوه بازی بایرن را تغییر دهد. ماریو گوتسه در فاز تهاجمی بازیکنی تاکتیکی است که بیشتر مایل به انجام کارهای ترکیبی و پاسهای کوتاه است اما اضافه شدن آلابا به خط میانی بایرنمونیخ سبب افزایش دینامیک و پویایی تیم در این منطقه میشود، بویژه اینکه او از قدرت ارسالهای پاسهای بلند و دقیقی نیز برخوردار است، در این صورت تیم میتواند به خط دفاعی حریف به روشهای مختلفی فشار وارد کند. داوید آلابا همچنین از قدرت شوتزنی بالایی نیز برخوردار است که بایرنمونیخ از این روش نیز میتواند به گل برسد، برای نمونه گل داوید آلابا در دیدار هفته گذشته بایرنمونیخ مقابل هامبورگ از بازیهای DFB Pokal، یادآور این موضوع است. جذب بازیکنان خوب و استفاده از سیستمی کارآمد میتواند تیمی را به اوج برساند اما برای باقی ماندن در نقطه اوج وجود بازیکنان متغیری همچون داوید آلابا ضروری است، چون حریفان تاکتیکهای بایرنمونیخ را از مدتها پیش تحت نظر گرفتهاند و برنامههای مختلفی را برای از کار انداختن قدرت بایرنمونیخ اندیشیدهاند اما به شکست کشاندن چنین برنامههایی از وظایف داوید آلابا محسوب میشود.