printlogo


کد خبر: 128390تاریخ: 1393/8/22 00:00
تأملی بر مذاکرات هسته‌ای مسقط

سیروس محمودیان: 1- مذاکرات پیدا و پنهان هسته‌ای در حالی در مسقط به پایان رسید که عوامل وابسته به اصلاح‌طلبان افراطی در داخل کشور کوشش دارند با نهادن عنوان مجعول «فرصت تاریخی» بر مذاکرات هسته‌ای مسقط به هر طریق ممکن شرایط سیاسی- اجتماعی مطلوبی را برای تسلیم کامل ایران در برابر غرب فراهم کنند. ظاهرا ضرورت‌های دستیابی به توافق تحمیلی در مقطع کنونی و تنگناهای منطقه‌ای به‌قدری حاد است که دشمن ناچار به میدانداری عوامل داخلی دلخوش کرده است. از سوی دیگر آمریکا در سایه فضاسازی‌های میدانی داعش در عراق و سوریه به تسلیم بی‌قید و شرط هیات ایرانی در مقابل مطالبات استکباری عمیقا خوشبین است.
 2- جریان رسانه‌ای وابسته به این طیف افراطی به‌طور عمیق و سازمان‌یافته در داخل کشور تلاش دارد با توسل به نتایج انتخابات اخیر کنگره آمریکا و بزرگنمایی تأثیر منفی پیروزی جمهوریخواهان در این انتخابات بر روند مذاکرات هسته‌ای 1+5، مسؤولان را شدیدا مرعوب کرده و افکار عمومی را برای رسیدن به یک توافق تحمیلی ضرب‌الاجلی تحت فشار مضاعف قرار دهد. همسویی کامل رسانه‌ای با خط القایی دشمن از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب و تاکید بر اشتراکات خبری از راهبردهای عملیاتی آنان است.
3- انتخابات یادشده به دلیل پایین‌ترین مشارکت مردمی در 200 سال اخیر آمریکا عینا یک رسوایی جدی برای دموکراسی آمریکایی است. این مشارکت ناچیز مردمی مشخصه میدانی وجود یک بحران مشروعیت در ساختار حکومتی نظام لیبرالی است که این جریان اصلاح‌طلب در اوج شگفتی عمومی تاکنون کمترین موضع رسانه‌ای در مقابل این رسوایی اتخاذ نکرده است اما در عین حال این جریان وابسته با گذر تعمدی از این شکاف سیاسی در حال بروز در جامعه آمریکا، اتکای معنایی بر کاهش محبوبیت اوباما و خطر بالقوه فرض کردن این کاهش محبوبیت برای ملت ایران داشته است. خطر بالقوه محسوب کردن کاهش محبوبیت اوباما برای ایران یک سناریوی بسیار پیچیده‌ است که به شکلی خاص از طریق روزنامه‌های اصلاح‌طلب و خبرگزاری‌های خاص مکررا به آن دامن زده می‌شود. ملاحظه ریز و درشت اخبار منتشر شده از سوی این نشریات و خبرگزاری‌های وابسته در ۲ هفته گذشته مبین زوایای متنوع این سناریو است. بدیهی است که دموکرات‌ها و جمهوریخواهان آمریکا دو روی یک سکه بدنامی هستند که دشمنی با آرمان‌های ملت آزاده ایران ریشه در نگاه استکباری آنان دارد.
4- ملاحظه تیتر نخست برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب در چند روز گذشته موید این واقعیت تلخ است که در مقطع کنونی سناریوی مرعوب‌سازی ملت ایران در مقابل شیطان بزرگ از اولویت‌های بسیار مهم خبری آنان به‌شمار می‌رود. این نشریات با چنان حرارتی از دشمنی جمهوریخواهان با ملت ایران سخن به میان می‌آورند که گویا دموکرات‌ها و در راس آنان اوباما تاکنون هیچ دشمنی با ملت ایران نداشته‌اند(!) در واقع آنان می‌کوشند با ارائه‌ چهره‌ای معقول و معتدل از دموکرات‌های آمریکایی به تطهیر چهره اوباما پرداخته و با ظرافت خاصی روی خوی استکباری دولت یاغی آمریکا خاک فراموشی بپاشند. ملت ایران هرگز نمی‌تواند فراموش کند که تحریم‌های ظالمانه کنونی آمریکا محصول تصمیمات سناتورهای آمریکایی و شخص اوباماست.
5- ملاحظه حمایت تصنعی مقامات غربی از برخی مواضع هسته‌ای اتخاذی از سوی دولتمردان روحانی و اصرار کاذب بر رسیدن به یک توافق جامع هسته‌ای با ایران لایه پنهان دیپلماسی قاجاری است که برخی اشخاص منسوب به دولت عملا آن را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند. از سوی دیگر بازبینی تحلیلی عمده مواضع اتخاذی برخی موثران دولت و مشاوران روحانی نشانگر خط سازشی است که برخلاف اراده ملی تلاش دارد تسلیم در مقابل استکبار جهانی را به جان بخرد. در واقع این تلاش‌ها اگر چه به دلیل هوشیاری ملت ایران برای اردوگاه استکبار کمترین عایدی ندارد اما به هر حال در بحبوحه آشفتگی سیاسی- اجتماعی صهیونیسم بین‌المللی، می‌تواند مرهمی بر زخم کهنه آنان باشد.
6- همزمانی مذاکرات هسته‌ای مسقط با تاکید برخی مشاوران روحانی بر ناتوانی‌های فنی- صنعتی ایران و استفاده از تعابیر سخیف و نامربوط و اصرار مدیریتی بر لاینحل بودن مشکلات معیشتی مردم و همچنین مرتبط دانستن این مشکلات معیشتی با بحث مطالبات هسته‌ای ملت ایران لایه دیگری از این سناریو است. تلاش برای ایجاد یک فضای روانی یأس و نومیدی در میان مردم و القای کاذب ضرورت تسلیم در برابر افزون‌طلبی‌های غربی‌ها از کارکردهای این مشاوران در این برهه حساس است.
لذا ضرورت دارد در مقطع حساس کنونی رئیس‌جمهور محترم به‌عنوان یک تکلیف و همگام با اراده ملی و خواست همگانی نسبت به برخورد انقلابی با اشخاص مذکور همت گمارد.
7- در خاتمه گفتنی است فضاسازی‌های داخلی و خارجی هیچ تاثیری در تغییر یا تعدیل مواضع انقلابی ملت ایران در برابر استکبار جهانی ندارد. هیات مذاکره‌کننده ایران به وضوح می‌داند دستیابی به دانش انرژی هسته‌ای حق مسلمی است که ملت ایران مطلقا از این حق خویش کوتاه نخواهد آمد. در حال حاضر مهم‌ترین محور مذاکره همانند گذشته لغو تحریم‌‌های ظالمانه‌ای باید باشد که هیات حاکمه آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل آن را بر مردم مقاوم ایران تحمیل کرده‌اند. بی‌شک هرگونه تسامح و تساهل مقامات ایرانی در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا در متن مذاکرات هسته‌ای یک گناه نابخشودنی است.

 


Page Generated in 0/0069 sec