در جریان زندگی روزمره افراد حوادث طبیعی و غیرارادی یا سوانحی ارادی و غیرطبیعی مانند بروز یک جنایت یا سوءقصد به افراد ممکن است اتفاق بیفتد. به این معنی که گاه یک بیماری صعبالعلاج به عنوان یک حادثه غیرارادی دامنگیر خانواده میشود یا اینکه یکی از افراد خانواده مورد سوءقصد قرار میگیرد و اتفاق تلخی برای وی رقم میخورد. بروز چنین اتفاقاتی از وقوع یک سرقت ساده گرفته تا انجام سوءقصدهای جدیتر مانند قتل یا اسیدپاشی هیچکدام بدون تاثیر بر روان افراد و سایر اعضای خانواده نیست. هر زمان که اتفاقی برای یکی از اعضای خانواده رخ دهد آسیبهای روحی- روانی به دنبال دارد که تحت عنوان اختلال پس از حادثه از آن یاد میشود. یعنی نهتنها فرد حادثهدیده بلکه سایر افراد خانواده و وابستگان وی نیز با ضربه روانی شدید مواجه میشوند که حتی ممکن است علائم جسمی هم به همراه داشته باشد و بهطور حتم نیازمند درمان و مراقبت هستند. هر زمان که فردی از اعضای یک خانواده دچار سانحهای غیرطبیعی شد یا مورد سوءقصد قرار گرفت نهتنها خود فرد بلکه سایر اعضای خانواده نیز باید تحت درمان قرار گیرند و فرآیند درمانی را طی کنند چرا که نزدیکان و وابستگان به این فرد هم مانند افرادی که در نزدیکی یک انفجار قرار گرفتهاند دچار موج انفجار میشوند به این معنی که آنها مستقیم با انفجار روبهرو نبودهاند و آسیبی مانند ترکش به آنها نرسیده اما موج انفجار اثر آسیبزایی خود را روی این افراد گذاشته است. چنین افرادی دچار اختلال حاد پس از استرس میشوند و ممکن است کار افراد به جایی برسد که نیازمند دریافت خدمات روانپزشکی شوند که این موضوع به توانمندی روحی افراد بستگی دارد. برخی افراد که توانمندیهای معنوی دارند در مواجه با حوادث قویتر هستند اما افراد ضعیفتر که مقاومت روحی پایینتری داشته و سابقه اختلال نیز دارند بشدت در برابر چنین موضوعاتی آسیب میبینند. زمانی که چنین حوادثی برای خانوادهای پیش آید افراد دائم آن فضا را تداعی کرده و این ترس را به همراه دارند که دوباره این اتفاق تکرار شود. بهعنوان نمونه خانوادهای که از تصادف اتومبیل جان سالم به در بردهاند از سوار شدن دوباره به خودرو و انجام سفر واهمه دارند چرا که صحنه تصادف قبلی را یادآوری میکنند و هربار که این کار را انجام دهند به همان اندازه که اتفاق واقعی آن استرسآور است تجدید خاطره آن نیز استرس به فرد وارد میکند و این موضوع میتواند بشدت آسیبرسان باشد و سلامت روانی فرد را به خطر اندازد. بر این اساس هنگامی که اتفاق تلخی برای یک عضو خانواده اتفاق افتاد لازم است همه اعضای خانواده تحت مراقبت قرار گیرند تا به ادراک تفهیمی دست یابند و به قول معروف با این قضیه کنار آیند در غیر این صورت یادآوری سانحه یا به همراه داشتن این استرس که دوباره این اتفاق یا اقدام مشابهی برای خانواده پیش آید، میتواند بشدت فرد را دچار آسیبهای روحی- روانی کرده و حتی تا مرز افسردگی و خودکشی پیش ببرد. بر این اساس یکی از مهمترین علائم در چنین افردی افسردگی است که حتی ممکن است فرد با این احساس مواجه شود که در برابر حوادث ناتوان است و از ادامه زندگی منصرف شود.