رضا فرخی: این روزها اگر سری به خیابان انقلاب بزنیم شاهد موضوعی خواهیم بود که در تاریخ آکادمیک دنیا در کشورهایی به تعداد انگشتان دست مثالش را پیدا میکنیم. خیابان انقلاب که همیشه آن را به منبعی برای خرید کتاب میشناسند در چند سال گذشته به جایی برای حراجی علم تبدیل شده است. فروش پایاننامه، آنچنان کتابفروشیهای انقلاب را تسخیر کرده که دیگر در هر مغازهای میتوانید برگهای با این عنوان که «برای نوشتن پایاننامه به چند پژوهشگر نیازمندیم» را ببینید. از سویی ماجرا آنقدر برای مقامات و اساتید دانشگاه گران آمده است که شخص رئیسجمهور نسبت به این موضوع انتقاد جدی کرد. در سوی مقابل در بساط پایاننامهنویسها از هر رشته و هر موضوعی یافت میشود آنچنان که فنی مهندسی وعلوم انسانی و تجربی هر کدام نرخی دارد. اکثریت قریب به اتفاق مشتریان هم مدیران و افراد شاغلی هستند که زمانی برای نوشتن پایاننامه ندارند. حتی این افراد وقتی برای خرید پایاننامه مراجعه میکنند، فروشنده از آنها میپرسد در چه سطح شغلی هستند و قرار است پس از دفاع چه کاری انجام دهند. همین سوال باعث میشود سطح کیفیت و البته قیمت پایاننامه مشخص شود. برای کارشناسی ارشد پایاننامهها چیزی حدود 2 تا 3 میلیون هزینه دارد. برای دکترا هم هر پایان نامه 6 میلیون برای خریدار آب میخورد. قیمتهایی که خریداران آنها را میپردازند تا به کارهای دیگرخود به جای نوشتن پایاننامه برسند. نکته جالب اینجاست که همین دست افراد در طول دوره کارشناسی ارشد و دکترا هم بیشتر اوقات سر کلاس حضور پیدا نمیکنند و برای نمره آخر ترم هم به تعبیر خودشان با استاد کنار میآیند. یعنی بهطور کلی این افراد در طول دوره کارشناسی ارشد و دکترا فقط صندلیها را پر کردهاند و هیچ سودی به جامعه علمی - پژوهشی کشور نمیرسانند. این رفتار به تعبیر جامعهشناسی امروز مصداق بارز یک رفتار توسعهنیافته تلقی میشود. رفتاری که به هر جهتی و با هر شیوه واستفاده از هر ابزاری تنها به دنبال گرفتن مدرک است. مدرکی که به تعبیر خریداران پایاننامه، درآینده باید آنها را یا مدیر کند یا باعث افزایش حقوق آنها شود. این موضوع برای سیستم مدیریتی کشور میتواند فاجعهساز باشد. چرا که در آینده کشور با مدیرانی روبهرو است که از نظر علمی بیسواد هستند و فقط مدرک دارند. از سوی دیگر میتوان تصور کرد وقتی افراد تحصیلکرده در یک جامعه از انجام یک کار پژوهشی در قالب پایاننامه ناتوان هستند چه بلایی سر فضای آکادمیک در کشور میآید. حتی نتایج این ماجرا از جلسات دفاع از پایاننامهها از همین امروز هم آشکار است. آنچنان که همین افراد که پایاننامههای سفارشی خریدهاند در جلسه دفاعیه توانایی یک ارائه معمولی به اساتید را هم ندارند طوری که با دیدن این صحنه این موضوع به ذهن متبادر میشود که این افراد حتی همین پایاننامهها را هم مطالعه نمیکنند! حالا به نظر میرسد با وجود تمام اظهارنظرها ماجرای پایاننامه فروشی همچنان ادامه دارد چرا که مشتری آن روزبهروز بیشتر میشود، مشتریانی که درس خواندن و پژوهش اولویت آخر آنها است!